مردم نامه مجله ای است به مدیریت و سردبیری داریوش رحمانیان ( هیأت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران ). کار این کانال در پیوند با آن مجله است در حوزه تاریخ مردم ( People's ( History ارتباط با کانال مردم نامه: mardomnamehmag@gmail.com
🔵 نقد و بررسی کتاب «تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران» در نشست سیوچهارم «صد کتاب ماندگار قرن»
🔷 در سیوچهارمین نشست از سلسلهنشستهای «صد کتاب ماندگار قرن»، کتاب سهجلدی «تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران» نوشته حسین محبوبی اردکانی مورد معرفی و نقد قرار میگیرد.
🌐 مشاهده خبر کامل
#سازمان_اسناد_و_کتابخانه_ملی_ایران
🆔 @nali_ir
✅ چطور ایران خود را از حلقوم دستگاه خلافت بیرون کشید؟
به همراه ذکر خیری از علینقی منزوی
برشی از گفتار حسن انصاری در رسانۀ مردمنامه
برای دیدن این فیلم، پیوندهای زیر را لمس کنید:
🔗 https://youtu.be/0lVuOgrDmmA
🔗 https://www.aparat.com/v/brn11us
📌 مردمنامه را در یوتیوب و آپارات دنبال کنید و با بازنشر و پسند ویدیوها از آن حمایت کنید.
نه به مناظره شفاهی؛ آیا ۴۰ موضوع تاریخی را می توان در ۵۹ دقیقه بررسی کرد؟ / تاریخنگاری یا تبلیغات؟ بررسی ادعاهای جنجالی درباره مصدق و صنعت نفت - خبرآنلاین https://share.google/pzb5RRaTQ5Wt62TXr
پاسخ کریم سلیمانی به موسی غنینژاد👆
/channel/mardomnameh
✅ مخالفت با ایدۀ نوصفویگری
برشی از گفتوگو با سیدهاشم آقاجری
🔗 https://www.aparat.com/v/fze18z6
🔗 https://youtube.com/shorts/p9wQLG-0t54?feature=share
📌 مردمنامه را در یوتیوب و آپارات دنبال کنید و با بازنشر و پسند ویدیوها از آن حمایت کنید.
🔊فایل صوتی
سیدهاشم آقاجری
داریوش رحمانیان
اعتراض به فیلترینگ، فریادی دردمندانه برای ایران
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @
🆑 #کانالسخنرانیها
🌹
پوشۀ شنیداری گفتار حسن انصاری در Mardomnameh">رسانۀ مردمنامه با موضوع «امامحسین و ایران»
این گفتار، سهشنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۴، مصادف با ۵ محرم ۱۴۴۷، ضبط شده است.
@mardomnameh
دسترسی به اینترنت بینالملل، طبق اصل ۹ و ۲۰ قانون اساسی، ماده ۱۹ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، و ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر، حق مسلم شهروندان است.
اپراتورها وقتی اینترنت میفروشند، باید «شبکهی جهانی» تحویل دهند؛ نه خدماتی ناقص، محدود یا مختل. فروش کالای معیوب، فیلتر خودسرانه و قطع مستمر، مصداق نقض قرارداد، نقض حقوق مصرفکننده و نقض آزادی اطلاعات است.
از همهی حقوقدانها و فعالان اجتماعی و سیاسی میخواهم، پیگیری این حق حیاتی را در رأس مطالبات قرار دهند.
قطع اینترنت، نهتنها نقض حقوق بشر است، بلکه خسارت اقتصادی، فقر اطلاعاتی، و تبعیض دیجیتال علیه میلیونها ایرانی ایجاد میکند.
مستند به قوانین:
۱. قانون اساسی
اصل ۹: هیچ مقامی حق ندارد آزادیهای مشروع را، حتی با وضع قانون، سلب کند.
اصل ۲۰: همهی افراد ملت، از حقوق مساوی برخوردارند و از حمایت قانون برخوردارند.
اصل ۴۴، ۴۶ و ۴۷: مالکیت خصوصی، مشروع و محترم است. اینترنت خریداریشده، یک نوع دارایی است.
۲. قانون تجارت الکترونیکی ایران (۱۳۸۲)
ماده ۲: صحت دادههای الکترونیکی باید تضمین شده باشد.
ماده ۳۳: ارائهدهندگان خدمات موظفاند خدمات قابل اتکا و مشخصشده را تحویل دهند.
ماده ۳۷: مشتری حق دارد هر زمان بخواهد از خدمات منصرف شود یا شکایت کند؛ اختلالات عمدی نقض این حق است.
۳. قانون حمایت از حقوق مصرفکنندگان (مصوب ۱۳۸۸)
ماده ۲: عرضهکننده موظف است کالای سالم و خدمات استاندارد تحویل دهد.
ماده ۶: اطلاعات ناکافی یا ناقص درباره کیفیت یا محدودیت خدمات، مصداق فریب مصرفکننده است.
۴. اسناد بینالمللی و حقوق بشر
ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر: هر انسانی حق دارد آزادانه اطلاعات و افکار را از هر مرز و رسانهای دریافت کند.
ماده ۱۹ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR): ایران به آن متعهد است؛ و دسترسی به اطلاعات و بیان عقیده را حتی از طریق اینترنت تضمین میکند.
قطعنامه ۲۰۲۱ شورای حقوق بشر سازمان ملل: دسترسی به اینترنت یکی از حقوق بنیادین بشر است و قطع یا فیلتر گستردهی آن بدون مبنا، ناقض حقوق بشر است.
۵. رویههای بینالمللی
بسیاری از کشورها (از جمله هند، آلمان، برزیل) در دادگاههای عالی خود، قطع اینترنت را نقض حقوق شهروندی و آزادی بیان دانستهاند.
دادگاه عالی هند (۲۰۲۰): اعلام کرد قطع اینترنت حتی به دلایل امنیتی، باید محدود، موقت و شفاف باشد؛ نه بیقاعده و مستمر!
با احترام،
کوین زاکاریان...
🔗 @kevinzakarian
محموعه پیش از تاریخ خرمآباد با حدود 63 هزار سال قدمت ثبت جهانی شد.
این مجموعه در بردارنده پنج غار، یک پناهگاه صخرهای در گذرگاهی باریک و با آب و زندگی گیاهی و جانوری است که شواهدی از دورههای پارینه سنگی میانه و بالاتر را فراهم آورده است و با آشکار کردن فرهنگهای موستری و بارادوستی چشماندازی از تکامل بشری و مهاجرت از افریقا به اوراسیا ارائه میکند. آثار تزئینی و ابزارهای سنگی پیشرفته در آنجا، تحولات شناختی و فنّی انسانهای نخستین در کوههای زاگرس را برجسته کرده است. این منطقه همچنان در حال کشف است و از قابلیّت زیادی برای کاوشهای باستانشناختی در آینده برخوردار است.
منبع: یونسکو: https://whc.unesco.org/en/list/1744/
گزارشی شنیداری در: https://www.radiofarda.com/a/33472446.html
مسألهای با عنوان «طول تاریخ ایران»
جواد عبّاسی
23 تیرماه 1404
در جریان جنگ دوازده روزه اسرائیل و ایران بار دیگر عبارت «در طول تاریخ ایران» برای یادآوری کارنامه ایرانیان در برخورد با تجاوز خارجی و جنگ پرکاربرد شد (در طول تاریخ تجاوز خارجی نتوانسته ایران را از پای درآورد و ...). برداشت معمول این است که این «طول» با تأسیس نخستین حکومت آریایی در ایران یعنی حکومت ماد یا بنیانگذاری امپراتوری هخامنشی (حدود 2500 تا 3000 سال پیش) آغاز میشود. در عین حال هنگامی که سخن از قدمت تاریخی ایران به عنوان یک «واحد سرزمینی» به میان میآید، با استناد به وجود تمدنهایی چون سیلک، شهرسوخته، جیرفت، ایلام، مارلیک، حسنلو، زیویه و مانند آنها در فلات ایران، این طول تا حدود 7000 سال هم کشیده میشود و فرض بر این است که آریاییها به طور مستقیم یا با واسطه از میراث این تمدنها بهره بردهاند.
بحث بر سر طول «قومی – قلمروی» یا «تمدنی -سرزمینی» تاریخ ایران میتواند موضوع بررسیها و گفتوگوهای علمی و تخصصی باشد و منظور این یادداشت نیست؛ آنچه مدنظر است، استفاده از عبارت«طول تاریخ ایران» در گفتوگوها و تحلیلهای روزمره و نیز نظریهپردازیها و کلانروایتسازیهایی مانند «جامعه کوتاهمدت»، «جامعه کلنگی»، «استبداد شرقی»، «شیوه تولید آسیایی»، «نخبهکشی» و «کنشگری مرزی» در پیوند با تاریخ ایران است که «طول تاریخ ایران» در آنها کمتر مشخص است و به همین دلیل قابلیّت تعمیم به همه ادوار تاریخ ایران را ندارند. از این جهت شایسته است در هر مورد، محدوده زمانی (طول) مورد نظر به طور دقیق برای مخاطب روشن شود (از ابتدای شکلگیری تمدن در فلات ایران، از دوره ماد و هخامنشی، در دوره بعد از اسلام، از دوره مغول به بعد یا ...)، تا نظریات برساخته یا نسبت داده شده نیز قابلیّت نقد و سنجش بیشتری داشته باشند. این موضوع از آن جهت نیز اهمیّت دارد که این کلانروایتهای غالباً فاقد زمانبندی روشن و در نتیجه فاقد مستندات کافی از همه ادوار تاریخ ایران، در شکلدهی به افکار عمومی مردم (روانشناسی اجتماعی) و در نتیجه نقشآفرینی آنها در ساختن حال و آینده کشور مؤثر هستند. نکته پایانی و البته قابل تأمل این است که بیشترین کاربرد این عبارت و نظریهپردازی بر مبنای آن، نه از سوی مورخان متخصص، بلکه توسط غیرمورخان انجام شده و میشود.
#طولتاریخایران
#زمانبندی
#نظریهپردازی
#افکارعمومی
/channel/historyandlife
📌مردمنامه با تعرفۀ تعیینشده تبلیغات میپذیرد:
🔸در تلگرام
🔗/channel/mardomnameh
🔸در اینستاگرام
🔗https://www.instagram.com/mardomnameh/
🔸در سایت
🔗https://mardomnameh.com/
🔸در آپارت
🔗https://www.aparat.com/mardomnameh
🔸در یوتیوب
🔗Mardomnameh" rel="nofollow">https://www.youtube.com/@Mardomnameh
🔸در فصلنامه
🔸در نشستهای ماهانه
♦️تعرفۀ تبلیغات در پوشۀ پیوست بهتفکیک آمده است.
🟠 سفارش تبلیغات:
🆔 @mjavadmh
/channel/mardomnameh
🔶روشهای خرید فصلنامۀ مردمنامه
مردمنامه (فصلنامۀ تاریخ مردم)
بهسردبیری داریوش رحمانیان
شمارۀ ۳۰ و ۳۱
♦️نسخۀ کاغذی شمارۀ ۳۰ و ۳۱ فصلنامۀ مردمنامه را میتوانید از کتابفروشی توس تهیه کنید.
🔸همچنین، میتوانید نسخۀ کاغذی شمارۀ ۳۰ و ۳۱ فصلنامۀ مردمنامه را از طریق پیوندهای زیر سفارش دهید:
🔗http://yun.ir/ggmh1d
🔗http://toosbook.ir/p/مردمنامه۳۰-۳۱
♦️برای تهیۀ نسخۀ الکترونیک شمارۀ ۳۰ و ۳۱ مردمنامه میتوانید از پیوندهای زیر استفاده کنید:
🔗https://fidibo.com/book/180200-فصلنامه-مردم-نامه
🔗https://taaghche.com/book/229510
در این شماره میخوانید:
🔸ترکیب طبقاتی مجلس اول/احمد اشرف
🔸قهوه و پیدایش قهوهخانه در عثمانی و ایران/محمدتقی امامی خویی و منیژه صدری
🔸موافقتنامۀ گلستان؛ قرارداد متارکۀ جنگ یا عهدنامۀ قطعی/غلامحسین زرگرینژاد
🔷پروندهای دربارۀ تاریخنگاری سهراب یزدانی
🔹گفتار آغازین
🔹کودتاهای ایران؛ کندوکاوی در یک تاریخنگاری متفاوت/محمدعلی اکبری
🔹بازاندیشی تاریخ مشروطه: میراث علمی سهراب یزدانی/سیمین فصیحی
🔹سهراب یزدانی و خوانش تراژیک از تجربۀ مشروطیت/جواد مرشدلو
🔹رهایی روستاییان از تفرعن آیندگان/محمدجواد عبدالهی
🔹روایتگر بیصدایان/توران طولابی
🔹چهرۀ فراموششدگان مشروطه در آیینۀ تاریخنگاری سهراب یزدانی/شادی معرفتی
🔹گفتوگو با حسین مفتخری/داریوش رحمانیان و جواد مرشدلو
🔹گفتوگو با سهراب یزدانی/سعیده حیدرینژاد
🔹منش و روش در تاریخنگاری سهراب یزدانی/داریوش رحمانیان
🔹بیم و امید در مطالعات تاریخ ایران در گفتوگو با جواد عباسی/محسن آزموده
📌با گفتارهایی در تاریخ زندگی روزانه، تفریح و اوقات فراغت و تاریخ ادبیات از عبدالمهدی رجائی، سیدعلی کاشفی خوانساری و محمدعلی علویکیا.
📕مردمنامه را بخوانید و به دوستان و آشنایان بشناسانید. این مهمترین و مؤثرترین کمک به حرکت مردمنامه است. ماندگاری و بالندگی مردمنامه در گرو همراهی و پشتیبانی شماست.
📌پشتیبانی از پویش مردمنامه👇
♦️داریوش رحمانیان در گفتوگو با ایبنا: گوهرهای گرانمایۀ ایران را دریابیم.
🔸سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران، طاهره مهری- کتاب عکسنامۀ علیخان والی تازهترین اثری است که بهکوشش داریوش رحمانیان و آزاده حسنین ازسوی نشر خاموش به بازار کتاب آمده است، اما هنوز خود او و آزاده حسنین که تصحیح، تحقیق و تحشیۀ این کتاب را به انجام رساندهاند نسخهای از کتاب را دریافت نکردهاند.
🔸متن کامل این گفتوگو را در پیوند زیر بخوانید:
https://www.ibna.ir/news/536585/%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%A8%DB%8C%D9%85
/channel/mardomnameh
مرغان نوحهگر
(بخش اول)
در کتاب شریف کامل الزیارات ابنقولویه قمی روایتی از حضرت باقر (ع) آمده که: جن و انس و پرندگان و وحوش بر سیدالشهدا گریستند طوری که اشک از چشمانشان سرازیر شد (۱). بنا بر روایات، حضرت زینالعابدین (ع) در خطبهٔ شام در معرفی خود فرمود: «من پسر کسی هستم که مرغان هوا بر او گریستند»(۲).
در کامل الزیارات در شمار بابهایی که دربارهٔ عزاداران و گریندگان بر سیدالشهدا هست (اعم از آسمان و زمین و ملائکه و جن)، دو باب هم به پرندگان اختصاص داده شده است(۳)؛ یکی جغد که از حضرت صادق (ع) و حضرت رضا (ع) روایاتی نقل شده که بوم در غم سیدالشهدا روزها روزه دارد و شبها بیدار است و از غروب تا صبحگاه بر آن حضرت «ندبه» میکند. آنچه جغد در مصیبت سیدالشهدا میگوید هم در روایات نقل شده است (۴).
بنویسم که این باور دربارهٔ جغد به فولکلور هم رسیده و برخی مردم هم مثل آنچه در روایات آمده، دربارهٔ جغد باور داشتند که ابتدا پرندهای خانهنشین بود و پس از شهادت سیدالشهدا به ویرانهها پناه برد (۵).
پرندهٔ دیگری که در روایات از آن نام برده شده نوعی کبوتر (الحمام الراعبیة) است که بر قتلهٔ شهیدان کربلا لعن میفرستد و نگاه داشتنش در خانه توصیه شده است (۶). در کافی و کتب دیگر هم روایاتی دربارهٔ کبوتر راعبی هست.
مرغان در واقعهٔ سیدالشهدا فقط گرینده و نوحهگر نیستند. پیام مظلومیت آن حضرت را به آفاق برده و میبرند. نمیگذارند آن خون بخسبد و فراموش شود. بنا بر روایات و فولکلور، این رسالت مرغان از همان لحظه که پیکر مطهر امام مستضعف غریب، بر صحرای کربلا افتاده بود، و حتی کسی نبود که آن بدن مقدس را به خاک بسپارد، آغاز شد.
روایت عجیب و مفصلی در این زمینه در بحار الانوار هست. نزدیک به این مضمون که وقتی سیدالشهدا شهید شد و پیکر مطهرش در قتلگاه افتاده بود، مرغی سپیدرنگ ناگهان آشکار شد. فرود آمد. بال و پر در آن خون پاک زد. آنگاه به سوی مرغان دیگر رفت در حالیکه آن خون پاک از بال و پرش میچکید. به پرندگانی که در سایهسار درختان آسوده بودند، نهیب زد که پیکر چاکچاک فرزند پیامبر بر زمین گرم افتاده و آفتاب بر آن میتابد. شما آسوده نشستهاید؟
مرغان به سوی کربلا پرواز کردند. چون آن پیکر بیسر عریان بیکفن را که بر او اسب تازانده بودند، دیدند، مشغله برآوردند و شوریدند و گریستند. پس همگی بال و پر به آن خون پاک آغشتند. آنگاه هر یک به سویی رفت تا جهان را از کشته شدن حسین آگاه کند. یک پرنده به مدینه رفت. دور مرقد پیامبر طوف میکرد و ندبه و نوحه میکرد که: «الا قتل الحسين بكربلاء، الا ذبح الحسين بكربلاء»(۷).
روایتی هم به حضرت سجاد (ع) نسبت داده شده که وقتی سیدالشهدا شهید شد، غرابی آمد و خود را در خون مطهر ایشان غلطاند و بال و پر به آن خون مقدس رنگین کرد. پس به مدینه رفت و بر دیوار خانهٔ دختر آن حضرت فاطمهٔ صغری نشست. دختر سیدالشهدا چون چشمش به غراب افتاد، فرمود خبر مرگ که را آوردهای ای غراب البین؟ غراب گفت: خبر حسین را که در کربلا میان نیزه و شمشیر کشته شد. پس ای دختر حسین بر پدرت گریه کن (۸).
این روایت البته صحیح نیست اما کهن هست و در متون غیر شیعی هم نقل شده (۹) و خواهیم دید در فولکلور ایران هم وارد شده است. در متون و مقاتل متأخر جزئیاتی به آن افزوده شده که باید در جای دیگر به آن پرداخت.
همینجا بنویسم با توجه به روایتی که ویرانهنشین شدن جغد را به شهادت و ماتم سیدالشهدا نسبت داده (۱٠)، حدس میزنم انتخاب کلاغ برای رساندن خبر شهادت آن حضرت به این دلیل باشد که تلویحا بدخبری و نعیق غراب را به واقعهٔ عاشورا مرتبط سازد. نمیدانم. شاید هم چنین نباشد.
در فولکلور مرتبط با سیدالشهدا نیز حضور پرندگان از همان روز عاشورا دیده میشود. این که کبوتر کوشید با آوازش لشکر یزید را که در قتلگاه به دنبال پیکر مطهر سیدالشهدا میگشتند، فریب دهد (۱۱) یا پرندگان حلالگوشت روز عاشورا بر خیمههای آتشگرفتهٔ سیدالشهدا آب ریختند (۱۲).
حضور مرغان در واقعهٔ حسین (ع) و گریستن و نالیدن آنان بر سیدالشهدا منحصر به روز عاشورا و زمانی که هنوز پیکر مطهر ایشان روی زمین افتاده بود، نماند و همچنان در مناسک و باورهای پدید آمده حول نام مبارک سیدالشهدا، ادامه یافت.
غیر از جغد و کبوتر راعبی که ذکرش گذشت و همیشه در ماتم امام حسین نشستهاند، خوارزمی نوشته که گنجشک در روز عاشورا دانه نمیخورد (۱۳). خواندمیر نوشته که: «در عجایب المخلوقات مسطور است که طیری، هر سال روزِ عاشورا در مشهدِ امیرالمؤمنین علی... میآید و تاهنگامِ غروب نوحه میکند» (۱۴). صادق هدایت نوشته که کبوتر در ماه محرم تخم نمیگذارد و بچه نمیکند (۱۵).
/channel/n00re30yah
🔘 در این ویدئو که در فضای مجازی پربیننده شده، دختران افغانستانیتبار که زاده و پروردهٔ ایران، و در واقع فرزندان ایرانند، هنگام ترک اجباری ایران و ورود به #افغانستان با وجود پرسشهای شیطنتآمیز خبرنگار، جز به مهر، از ایران و ایرانیان نمیگویند؛ بهویژه لحظهای که یکی از آنها در پاسخ به این پرسش که «چه چیز از کشور ایران به یادتان مانده؟» با ذوق آمیخته به حسرت میگوید: «همه چیز!»
کاش این دختران و پسران، روزی نه چندان دور، دوباره بتوانند به زادگاه خود بازگردند.
#ریشههای_مشترک
@Jaryaann
ادامۀ یادداشت👆
🔸از تیر و کمان پرتاب در موارد گوناگونی استفاده میشد. ازجمله در اندازهگیری زمینها و فواصل میان دیهها. چنانکه عبارت «یک تیر پرتاب» یا «غَلوةُ سَهم» در متون جغرافیایی مکرراً بهعنوان واحدی برای تعیین مسافت به کار رفته است (برای نمونه: ابنحوقل، ج۱: ۶۸).
🔸تیر پرتاب، بههیچعنوان همچون تیر مستحکم و کوتاهبُرد «خَدَنگ» کارکرد تهاجمی نداشت، ولی آنگاه که امرا و سلاطین دژهای برافراشته را حصار میدادند مهارت پرتاباندازی برای کمانداران سپاه ضروری مینمود. کمااینکه، فخر مدبّر در کتاب آداب الحرب و الشجاعه (ص ۲۴۲)، از نسخۀ جنگی و قویترِ تیر پرتاب با عنوان «تیر حصار» یاد کرده است. ضمن اینکه، گاه محاصرینِ یک شهر یا قلعه در قالب جنگی روانی رُقعههایی حاوی پیغامهای تهدیدآمیز یا فریبنده بر تیرهای پرتاب میبستند و به داخل حصار میانداختند تا بدینطریق محصوران را مرعوب یا از مقاومت مأیوس کنند (ابنقتیبه، ج۱: ۱۹۴).
🔸کاربرد دیگر تیر و کمان پرتاب در رقابتهای «دوراندازی» بود که شاخهای از بازیهای «سَبَق و رِمایه» به شمار میآمد. به همین دلیل، در زبان عربی به کمان پرتاب «قوس السَبَق» میگفتند (درودباشی بیهقی: ۲۶۸). طی قرون متأخر، مسابقۀ مذکور محبوبیت فراوانی بین طبقات گوناگون جامعه داشته است. چنانکه در عصر تیموریان، قهرمانان چنین رقابتهایی مورد انعام و اکرام سلطان قرار گرفته، مردم از ایشان با القابی همچون جهان پهلوان یاد میکردند (عبدالرزاق سمرقندی، ج۲: ۷۷۴). در قلمرو عثمانیان نیز با حضور انبوهی از تماشاچیان، بازار این پیکار ورزشی داغ بود و از سرگرمیهای اشراف و بزرگان به شمار میرفت. کمانگران عثمانی هم با اصلاح و ارتقای تیرها و کمانهای پرتاب زمینه را برای ثبت رکوردهایی خیرهکننده در دوراندازی فراهم آوردند. چنانکه سلطان سلیم سوم در سال ۱۷۹۸م تیری را تا ۸۸۹ متر دورتر از محل ایستادن خود پرتاب کرد! (McLeod:1965, p. 9).
🔸با درنظرگرفتن تمام این مطالب میتوان گفت محتملاً در ضمیر مردمانی که در روزگار پیشاز رواج باروت و تفنگ با کاربرد و عملکرد تیر و کمان پرتاب آشنا بودهاند تصور این گزاره که تیر آرش کمانگیر از سپیدهدم تا غروب آفتاب در پرواز بوده و بهمدد یزدان از کوه رویان به اقصای خراسان رسیده چندان شگفتآور نبوده است.
✍حسین شکیبا، دانشآموختۀ کارشناسیارشد تاریخ و تمدن ملل اسلامی، دانشکدۀ الهیات دانشگاه تهران، ۱۳ تیرماه ۱۴۰۴.
📚منابع:
ابوسعید، ابوالخیر، فضلالله بن احمد، سخنان منظوم ابوسعید ابوالخیر، تصحیح و مقدمه و تعلیقات سعید نفیسی، تهران: چاپخانۀ حیدری، ۱۳۳۴ش.
ابنحوقل، محمد، صورة الارض، لیدن: بریل، ۱۹۳۸م.
ابنقتیبه، عبدالله بن مسلم، عیون الاخبار، شرح و تحقیق یوسف علی طویل، بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق/ ۱۹۹۸م.
پِلیو، پُل، تاریخ سری مغولان «یوانچائوپیشه»، ترجمۀ شیرین بیانی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ش.
درودباشی بیهقی، احمد بن محمد، جامع الهدایه فی علم الرمایه، بهاهتمام محمدتقی دانشپژوه، در فرهنگ ایران زمین، ۱۳۴۲ش، ج ۱۱، صص ۲۲۹-۲۷۹.
عبدالرزاق سمرقندی، کمالالدین، مطلع سعدین و مجمع بحرین، بهکوشش عبدالحسین نوایی، تهران: موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی (پژوهشگاه)، ۱۳۷۲ش.
عطار نیشابوری، خسرونامه، تصحیح احمد سهیلی خوانساری، تهران: چاپ تابان، بیتا.
فخر مدبّر، محمد بن منصور، آداب الحرب و الشجاعه، تصحیح احمد سهیلی خوانساری، تهران: انتشارات اقبال، ۱۳۴۶ش.
Klopsteg, Paul E, Turkish Archery and the Composite Bow, Manchester: Simon Archery Foundation, The Manchester Museum, 1987.
McLeod, Wallace, "The Range of the Ancient Bow" in Phoenix, Vol.19, No.1 (spring, 1965), pp.1-14.
/channel/mardomnameh
دکتر کریم سلیمانی دهکردی- دانشیار بازنشسته گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی - که بیش از دو سال است بر روی آثار گفتاری و نوشتاری دکتر غنی نژاد در حوزه ی تاریخ معاصر متمرکز شده و آنها را مورد بررسی قرار داده است، اخیر یادداشت بلندی را در خبرآنلاین (۲۲ تیر ۱۴۰۴) منتشر کرده که برای علاقمندان به پژوهش های تاریخی از هرجهت خواندنی و آموختنی ست.
دکتر سلیمانی ضمن اعلام آمادگی برای مناظره ی مکتوب، توضیح می دهد که چرا از مناظره رو در رو با دکتر غنی نژاد اجتناب می کند. به باور او چنین مناظره ای مدل مناسبی برای یک گفتگوی سند محور که لازمه ی مباحث تاریخی برای کشف و فهم حقیقت است، نبوده و مرتبه بحث را به یک نمایش سیاسی - تبلیغاتی فرو می کاهد.
اگرچه در این یادداشت روی سخن دکتر سلیمانی با دکتر غنی نژاد است، اما به سبب ارجاع دکتر غنی نژاد به یک خاطره از دکتر پیروز مجتهدزاده، نویسنده به ناگزیر به سنجش روایت دکتر مجتهدزاده پرداخته و در نهایت اصالت روایت او را زیر سوال می بَرَد.
در این یادداشت، در مورد نحوه ی مواجهه ی دکتر محمد مصدق با پیشنهاد دوم آمریکا و انگلیس ( آیزنهاور- چرچیل) و همچنین بطلان ادعای سهم ۱۶ درصدی ایران از سود شرکت های تابعه از زبان زنده یاد فواد روحانی سخن رفته است.
https://share.google/Jui8oeJMQxlfn66Ml
درفش:
«پروژهٔ «نشریات قاجار» را در ویکیپدیا شروع کردیم که هدفش ایجاد دسترسی آزاد به نشریات قاجاری و بهبود محتوای مرتبط با آنهاست.
تا الان ۱۱۶ نشریه و حدود ۲۵ هزار شماره را جمع کردیم که فهرست کامل آنها اینجا قرار دارد.»
.
🔴 کانون جهان ایرانی دانشگاه تهران برگزار میکند:
مسئله شرق در تاریخ دیپلماسی اروپا از قرن هجدهم
سخنران:
دکتر حامد کاظم زاده
استاد زبان و فرهنگها دانشگاه کلگری آلبرتا
دبیر نشست:
افسانه حنائی
دانشجوی ارشد تاریخ ایران باستان دانشگاه تهران
زمان: روز یکشنبه ۲۹ تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۲۰ به وقت تهران
Sunday, 20 July 2025, 10:30 p.m. Calgary time
🔺️برای ورود به نشست اینجا کلیک کنید.
🆔️@jahaneirani_ut
#حکومت_سگ_نگهبان_مردم_است.
ملاحظاتی پیرامون مردممحوری در اندیشهی سیاسی مدرن
در اندیشهی سیاسی مدرن مسأله این نیست که چه کسی حکومت میکند؛ مسأله این است که حاکمیت، که از آن ملت/مردم است، چگونه اعمال میشود. اندیشهی سیاسی مدرن مردممحور و مردمبنیاد است نه شخص محور. اندیشهی سیاسی مدرن به دنبال فرد یا شخص قهرمان نیست و از قهرمانپرستی و قهرمانجویی و قهرمانخویی و قهرمانمحوری گسسته است. اندیشهی سیاسی مدرن ضد کیش شخصیت است. در اندیشهی سیاسی مدرن شخصیتپرستی بدتر از بتپرستیست. به عبارت بهتر شخصیتپرستی بدترین نوع بتپرستیهاست. در اندیشهی سیاسی مدرن حکومت و حاکمان نه ارباب و یا شبان که نوکر و سگنگهبان مردم/ملتاند. مردم رعیت یا گله نیستند. مردم چوپاناند و حاکمان و حکومتها سگنگهبان. این اندیشه در بن اندیشهی سیاسی سنتی/پیشامدرن نیز نهفته بوده و در روزگار جدید شکفته شده و به پارادایم غالب بدل گردیده است. حاکمان و حکومتهایی که این تحول پارادایمیک و این گسست اپیستمیک را درنیابند محکوم به شکستاند. تاریخ معاصر ایران و جهان به روشنی به درستی این مدعا گواهی میدهند.
با خلق خدا هرکه درافتاد ورافتاد.
#داریوش_رحمانیان
بیست و ششم مهرماه هزار و چهارصد و یک
@hichestandr
✅ نقدی بر نظر شریعتی دربارۀ صفویه
برشی از گفتوگو با سیدهاشم آقاجری
برای دیدن این فیلم، پیوندهای زیر را لمس کنید:
🔗 https://youtu.be/6zPNM9r4W-8
🔗 https://www.aparat.com/v/rfcb60a
📌 مردمنامه را در یوتیوب و آپارات دنبال کنید و با بازنشر و پسند ویدیوها از آن حمایت کنید.
امنیت و آزادی
آنگونه که تاریخ گواهی میدهد خودکامگان همواره آزادی را در پای امنیت قربانی کردهاند. به نام امنیت، آزادی را سر بریدهاند. این است چکیدهی گفتار خودکامگان که استوار است بر یک دوگانهسازی مردمسوز: یا امنیت یا آزادی!
و تاریخ گواه است که حکومتهای خودکامه خود پایه و بنیاد و ریشه و خاستگاه ناامنیاند. طرفه آنکه در نظم و نظام خودکامه هیچ کس امنیت ندارد حتی خود خودکامه!
#داریوشـرحمانیان
بیست و پنجم تیرماه هزار و چهارصد و چهار
/channel/dariush_rahmanian
♦️تاریخچۀ رومانتیسم: مکتبی برای دلبستگی به دنیای دیروز
✍فریما دستیار، دانشجوی دکتری تاریخ ایران بعد از اسلام، دانشگاه تربیتمدرس.
🔸پیوند میان تاریخ و رمانتیسم، بهویژه در آثار مربوط به قرن نوزدهم و بازنمایی «دنیای دیروز»، نشانگر نوعی بازنگری احساسی و زیباییشناختی به گذشته است. رمانتیسم جنبش فکری، هنری و ادبیای بود که از اواخر قرن هجدهم شکل گرفت و تأثیر عمیقی بر نگاه انسان مدرن به تاریخ گذاشت. این جریان با تأکید بر احساس، تخیل، طبیعت و فردیت، تاریخ را از قالب سرد و عقلگرایانۀ روشنگری بیرون آورد و آن را به عرصهای برای تجربۀ زیسته، خاطرۀ جمعی و اسطورهسازی بدل کرد.
🔸رمانتیسم با بازگشت به گذشتههای قهرمانانه، ملی و پیشاصنعتی نهتنها روایتهای تاریخی را احساسیتر و شخصیتر کرد، بلکه نقش مهمی در شکلگیری هویتهای ملی، جنبشهای استقلالطلبانه و نوستالژی فرهنگی ایفا نمود. درنتیجه، تاریخ در نگاه رمانتیک نهفقط بازتاب واقعیتهای گذشته، بلکه بازنمایی آرمانهایی است که از دل فقدان و دلتنگی زاده میشوند.
🔸متن کامل یادداشت را در سایت مردمنامه بخوانید:
🔗http://yun.ir/ptxfze
📌پشتیبانی از پویش مردمنامه👇
بهیاد دکتر مسعود جلالیمقدم، استاد تاریخ تطبیقی ادیان.
مسعود جلالیمقدم را در روزگار دانشجوییام در دانشکدهی الهیات دانشگاه تهران میدیدم اما توفیق نداشتم که با ایشان درسی داشته باشم. آن موقع ایشان دانشجوی دکتری بود و همان زمان هم استادی فرهمند و جدی بود چنانکه تعدادی از دوستانم که با او درس ادیان ایران باستان گرفتهبودند، دوسهباری در درس او افتادند.
چند سال بعد، کتاب درآمدی به جامعهشناسی دین و آرای جامعهشناسان بزرگ دین (نشر مرکز، ۱۳۷۹) را نگاشت و منتشر کرد که در آن زمان کتابی پیشرو بود و نبودِ منبعی فارسی در جامعهشناسی دین را جبران کرد.
جلسهی دفاعیهی دکتریاش برای ما دانشجویان ادیان آموزنده و ارزشمند بود. رسالهی دکتریاش در دانشگاه تهران "تحقیق تطبیقی در انسانشناسی پنج دین بزرگ (یهود، مسیحیت، مزداپرستی، هندویی و بودایی) به راهنمایی استاد #فتح_الله_مجتبایی بود که آن را سالها بعد با عنوان کرانههای هستی انسان در پنج افق مقدس منتشر کرد و این اثر از معدود پژوهشهای حوزهی انسانشناسی دین به فارسی است.
در دانشکده بر او جفای بسیار رفت. هم از دانشگاه تهران هم از دانشگاه آزاد دکتری گرفت اما در استخدامش مشکلات عجیب و بهانههای غیرعلمی معهودِ همیشگی کارگر شد و استادی که میتوانست حرفهای بسیار در جامعهشناسی دین داشته باشد انگیزهی ادامهی این حوزهی تخصصی را نیافت. هر چند همچنان سالها تدریس و پژوهش کرد و کتابها و مدخلهای مفید و ارزشمند در زمینههای مختلف دینپژوهی تالیف و ترجمه کرد.
یک بار سالها پیش در دفترش در دایرهالمعارف بزرگ اسلامی به دیدنش رفتم؛ قدری از جفای روزگار گله کرد اما از هیچ کسی در این باب بد نگفت و شکایتی نکرد.
اکنون در ۷۴ سالگی، به خانهی پدر آسمانی بازگشته و از همهی رنجها رها شده است. روانش روشن باد.
۲۳ تیر ۱۴۰۴
#ابراهیم_موسی_پور_بشلی
@AndoneMila
مسعود جلالی مقدم | مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی https://share.google/XfJz4SnWgs1Uegs9y
📔اولین گردهمایی معلمان تاریخ استان تهران؛
معلمان تاریخ، راویان گذشته و سازندگان آینده
سخنرانان:
#دکتر_محمد_لطفی
#دکتر_فاطمه_تقوایی
#سیده_سمیه_طباطبایی
مدیر نشست:
#دکتر_محمد_بیطرفان
🗓 شنبه 28 تیر 1404 ساعت 17
🏡 سالن حافظ
🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می گردد.
🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
@Akhbaar_tarikhi
🔹آنچه در سومین شماره از مجلهی به گواهی اسناد میخوانید:
• بخشی از خاطرات شفاهی سردار شهید غلامعلی رشید
• بررسی تحولات سیاسی _ فکری احسان طبری پس از دستگیری
• حکایت اموال و اوراق بهجامانده از یک نخستوزیر
• نگاهی به رویکرد منیرالدین حسینی و جریان فرهنگستان در مواجهه با مفهوم جمهوریت
• سرنوشت رنج سیسالهی فردوسی پس از انقلاب اسلامی
🔰داریوش رحمانیان در گفتوگو با ایبنا؛
گوهرهای گرانمایه ایران را دریابیم
🔸داریوش رحمانیان گفت: کتاب «عکسنامۀ علی خان والی» در تاریخ عکاسی ایران از پارهای جهات یگانه و گوهری ناب در دست ایرانیان است.
🔸در تاریخ عکاسی ایران کسانی که دولتمرد، والی یا استاندار باشند و درعینحال عکاس هم باشند نداشتهایم یا اندکشمار بودهاند. خود ناصرالدینشاه هم همین ویژگی را داشت. ناصرالدینشاه را نیز عکاس خطاب میکنیم؛ زیرا او در هنر عکاسی توانا بود.
🔸اهمیت کتاب در این است که ۱۴۰۹ قطعه عکس بههمراه صد صفحه متن در یک کتاب به دست ما رسیده است. در این صد صفحه متن، به گزارش اوضاع آن مناطق از نظر سیاسی، اجتماعی، اداری و مسائلی از این قبیل پرداخته است. همچنین، در بسیاری موارد شرح عکس نیز نوشته شده است و ذیل عکس شرحی دربارۀ آن آورده و توضیح داده است که این عکس چیست. بسیاری از این شرحها دربارۀ اشخاصی است که از آنها عکس گرفته است. این شرح میتواند کمککننده و کلید شناخت پارهای از شخصیتها باشد که عکسهایشان در اسناد دیگر یا آلبومخانۀ مبارکۀ کاخ گلستان وجود دارد، ولی همواره بدون شرح بوده است.
🔸 این کتاب در واقع کلیدی برای همین اسناد عکاسانه و مصور است. ازاینرو، کتاب عکس علیخان والی نهتنها از نظر تحقیق در تاریخ عکاسی ایران، بلکه بیش از آن برای پژوهش در تاریخ اجتماعی و فرهنگی و حتی تاریخ سیاسی و اداری ایران و بهطور خاص در نواحی آذربایجان و کردستان روزگار ناصری بسیار ارزشمند است.
ibna.ir/x6zvK
@ibna_official
مرغان نوحهگر
(بخش دوم)
یا گفتهاند که سرخی منقار کبک به این دلیل است که پس از شهادت سیدالشهدا، از شدت حزن و اندوه، نوکش را در خون زد و خدا این کار او را بپسندید و رنگ خون را بر نوک کبک حفظ کرد (۱۶).
همین اعتقاد دربارهٔ کلاغ نوکسرخ هم بوده است. پژوهشگر گرامی خانم زهره قوامی مطلب جالبی به نقل از اهالی روستای پرچکوه الموت، دربارهٔ علت گریستن چنار کهن این روستا، در روز عاشورا نوشتهاند:
«این زاغها را دیدید که نوک و پاهاشان سرخ است؟ قدیمیها میگفتند: این پرنده روز عاشورا، کربلا بوده. خون امام حسین را جمع کرده و برای همین پاها و نوکش سرخ است. بعد این خون را با خودش به همهجا برده. سر هر شاخهای که نشسته، آن شاخه هر ظهر عاشورا خون گریه میکند. چنار زرآباد قزوین و چنار پرچکوه از همین درختها هستند» (۱۷).
میبینیم که این باور اجزایی از چند روایت را جمع دارد.
بنویسم که این اعتقاد هم بوده که مرغانی که پای سرخ دارند، پای در خون مقدس سیدالشهدا زدهاند و از قوم شمر هستند (۱۸).
روایتی کهن در این زمینه در کتاب المسالک و الممالک ابوعبید عبدالله بکری اندلسی (زنده تا ۴۸۷ق) آمده که گسترهٔ جغرافیایی این باور را نشان میدهد:
«فقیه ابومحمد عبدالملک گفت که در بوغرات، حوالی سودان، پرندهای شبیه پرستو دیدم که هر شنوندهای از صوت این پرنده،صریح و روشن و بی هیچ شبههای میشنید که مکرر میگفت: "حسین کشته شد" (قتل الحسین) و سپس یکبار میگفت: "بکربلا". و فقیه عبدالملک گفت این نغمه را من شنیدم و جمعی از مسلمانان که با من بودند، شنیدند» (۱۹). این روایت در کتب دیگر هم هست (۲٠). چنین مرغی در فولکلور ایران هم هست. در مازندران و بندرترکمن و جاهای دیگر.
این معتقدات به سهم خود، نام و یاد سیدالشهدا را در زندگی تودهٔ مردم زندهتر میکرد و آن را با زندگی روزانه پیوند میزد. آنسان که مردم با دیدن کبک و کبوتر و مرغی که پای سرخ و منقار خونرنگ داشت و شنیدن بانگ برخی پرندگان، نیز به یاد امام حسین و شهادت و مظلومیت او میافتادند.
باری تا این واقعه فراموش نشود، تا این غم کهنه نشود ترجیعوارش از آواز مرغان شنیدهاند.
منابع
۱. کامل الزیارات، جعفر بن محمدبنقولویه، تصحیح عبدالحسین امینی، نجف، دار المرتضویه، ۱۳۵۶، ص ۷۹.
۲. بحارالانوار (الجامعه لدرر اخبار الائمة الاطهار)، محمدباقر المجلسی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۷۴.
۳.کامل الزیارات، صص۱۰۱-۹۷.
۴.کامل الزیارات، صص ۱۰۰- ۹۸.
۵. باورهای عامیانه مردم ایران، حسن ذوالفقاری با همکاری علیاکبر شیری، تهران، نشر چشمه، چاپ ششم، ۱۳۹۹، ص۴۰۰.
۶. کامل الزیارات، ص ۹۸.
۷. بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۹۱.
۸. بحار الانوار، ج۴۵، ص ۱۷۱.
۹.تاریخ مدینة دمشق، ابنعساکر، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق، ج۷٠، ص ۲۴؛ مقتل الحسین علیهالسلام للخوارزمی، ابوالمؤید الموفق بن احمد المکی اخطب الخوارزم، تحقیق محمد السماوی، تصحیح دار انوار الهدی، قم، انتشارات انوار الهدی، الطبعة الثانیة، ۱۴۲۳ق، ج ۲، صص ۱۰۳ - ۱۰۴.
مقتل الحسین را دوست گرامی آقای احمد دیناروند یادآوری فرمود.
۱۰. کامل الزیارات، ص ۹۹؛ بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۲۱۴.
۱۱. باورهای عامیانه مردم ایران، ص۸۹۸.
۱۲. باورهای عامیانه مردم ایران، ص ۳۱۶.
۱۳.مقتل الحسین علیهالسلام للخوارزمی، ج ۲، ص ۱۰۵ ( یادآوری ارزشمند جناب آقای احمد دیناروند).
۱۴.تاریخ روضةالصفا، غیاثالدین حسینی خواندمیر، تهران، خیام، مرکزی و پیروز، ۱۳۳۹، ج۷، ص ۳۸۳.
۱۵. نیرنگستان، صادق هدایت، تهران، امیرکبیر، چاپ سوم، ۱۳۴۲، ص۱۳۲.
۱۶. باورهای عامیانه مردم ایران، ص ۶۱۱.
۱۷. کانال تلگرامی دفتر مشق.
۱۸. باورهای عامیانه مردم ایران، ص ۶۱۱.
۱۹. المسالک و الممالک، ابوعبید بکری اندلسی، حققه و قدم له آدریان فان لیون و اندری فیری، بیروت، دار الغرب، ۱۹۹۲ م، ج۲، ص ۸۸۰.
۲۰.الاستبصار في عجائب الأمصار، كاتب مراكشی، بغداد، دار الشؤون الثقافية، ١٩٨٦ م، ص۲۲۴؛ الروض المعطار فی خبر الاقطار ، ابوعبدالله محمد بن عبد الله بن عبد المنعم الحِميرى، تحقیق احسان عباس، بيروت، مؤسسة ناصر للثقافة، الطبعة الثانية، ١٩٨٠ م، ص۱۱۹.
/channel/n00re30yah
مهاجران افغان: قربانیان سیاستهای ناکارآمد
جواد عبّاسی
پانزدهم تیرماه 1404
هرکجا مرز کشیدند، شما پُل بزنید
حرف تهران و سمرقند و سرپُل بزنید
هر که از جنگ سخن گفت، بخندید بر او
حرف از پنجرۀ رو به تحمل بزنید
نه بگویید، به بتهای سیاسی نه، نه!
روی گور همۀ تفرقهها گُل بزنید
مشتی از خاک بخارا و گِل از نیشابور
با هم آرید و به مخروبۀ کابل بزنید (نجیب بارور)
/channel/historyandlife
حدود یک سال پیش (26 مرداد 1403) و در ابتدای کار دولت چهاردهم در ایران در یادداشتی به موضوع مهاجران افغانستانی در پیوند با سیاستهای دولت ایران و حکومت طالبان اشاره کردم و یادآور شدم که با توجه به بیضابطه بودن و هزینهساز بودن ورود میلیونها مهاجر در ایران و ضرورت برنامهریزی برای بازگرداندن مهاجران به عنوان یک مطالبه ملّی، باید مراقب پیوندهای هزاران ساله مردم دو کشور باشیم: /channel/historyandlife/2594. اکنون که این یادآوری و مطالبه ملّی به مرحله «نوشدارو پس از مرگ سهراب» رسیده و دولت ایران در اثر شوک برآمده از تجاوز اسرائیل با همان بیضابطگی که دولت تباهیآفرین سیزدهم مهاجران را وارد کرد، به اخراج شتابان آنها روی آورده است و زندگی میلیونها انسان را به بهانه همکاری تعدادی از اتباع این کشور با دشمن به دشواری و مخاطره افکنده است، باز هم باید نگران حقوق انسانی مهاجران و پیوندهای کهن مردم دو کشور بود. در پیوند با این وضعیت پرسشهای فراوانی پیش روی افکار عمومی قرار دارد که پاسخگویی شفاف میطلبند؛ از جمله:
- آیا چرایی و «انگیزه» پذیرش ناگهانی میلیونها مهاجر در دولت سیزدهم بررسی شده و خود بخشی از برنامه نفوذ و بیثباتسازی کشور نبوده است؟ اگر چنین بوده، آیا مسببان آن نباید به محاکمه کشیده شوند؟
- نقش اتباع افغانستان در تجاوز اسرائیل (جاسوسی و عملیات) به ایران در مقایسه با نقش عناصر ایرانی و بخصوص نفوذیها در ارکان سیاسی و نظامی (که هیچگونه اطلاعرسانی در مورد آن نشده) چه اندازه بوده است؟
- آیا همکاری فاطمیون (نیروهای مزدور در سوریه) با اسرائیل درست است و اگر چنین است چرا باید تاوان این «خودکرده» را میلیونها انسان بیگناه بدهند؟
- از آنجا که ایران بیش از چهار دهه میزبان مهاجران و پناهندگان افغانستانی بوده است، آیا این شیوه عمل (اخراج گسترده و ناگهانی)، خاطره این میزبانی کمنظیر در جهان را در مردمی همریشه و همفرهنگ و در مجامع جهانی خدشهدار نمیکند و در نهایت به زیان منافع ملّی و پیوندهای تاریخی دو ملّت نخواهد بود؟
#ایرانوافغانستان
#مهاجران
#اخراج
#همریشگی
♦️از نمایش مصائب تا تعزیه: الگوبرداری یا توازی فرهنگی
🔸نمایش مصائب (Passion Play) نمایشی مذهبی است که رنجها و شکنجههای واپسین روزهای حیات زمینی مسیح را روایت میکند و طی هفت روز در هفتهای موسوم به هفتۀ مصائب (Passion Week) با پردههای مختلف به نمایش درمیآید. روزهای هفتۀ مصائب بهترتیب عبارتاند از:
۱. یکشنبۀ نخل (Palm Sunday): یادبود ورود شکوهمندانۀ مسیح به اورشلیم. زمانی که مردم بهنشانۀ احترام زیر پای او برگ نخل گذاشتند.
۲. دوشنبه تا چهارشنبۀ مقدس: در این سه روز، کلیتی از واپسین موعظهها و خطابههای عیسیمسیح ایراد میشود.
۳. پنجشنبۀ مقدس (Maundy Thursday): یادبود شام آخر و شب دستگیری مسیح است.
۴. جمعۀ مقدس (Good Friday): مهمترین روز این سوگواری، روز به صلیب کشیدهشدن مسیح است که با مناسکی چون زنجیرزنی، خاموشکردن شمع و دعا در کلیسا برگزار میشود.
۵. شنبۀ مقدس (Holy Saturday): روز انتظار و سوگواری برای موعود مسیح و تجسد مجدد اوست.
۶. یکشنبۀ رستاخیز (Easter Sunday): واپسین روز هفتۀ مصائب که طی آن جشن بزرگی برگزار میشود. از نگاه مسیحیان، این جشن نمادی از رستگاری و چیرگی حیات ابدی بر مرگ است.
🔸چنانکه از فلسفۀ وجودی نمایش مصائب برمیآید، مضمون و صورت نمایشی آن در تشابه جالبی با مراسم تعزیۀ شیعیان قرار دارد. هر دو کیش، با عینیتبخشی و تجسم رویدادهای تاریخی در پی درک بهتر این وقایع و تهییج شور و شوق مذهبی پیروان خود هستند.
🔸بهطور کلی، شواهد متقن و مستدل فراوانی در دست نیست که بتوان با اتکا به آن از الگوبرداری مستقیم مسلمانان از مسیحیان سخن گفت. بااینحال، برخی مستشرقان ازجمله جیمز موریه و ادوارد براون بر این باورند که تعزیه حاصل انتقال عناصر نمایشی و بصری از طریق روابط تجاری در قرون وسطی بوده است. ازاینرو، شباهت ساختاری جالب میان تعزیه و نمایش مصائب را میتوان نتیجۀ الهام غیرمستقیم و صوریشدگی (Formalism) الگوهای نمایشی دانست. البته وجود روایتهای ادبی در ایران ازجمله سوگ سیاوش در خلق این تشابه فرهنگی و کمک به عینیتبخشیدن به تراژدی مذهبی بیتأثیر نبوده است. در واقع، وجود بنیانهای روایی مستقل از مسیحیت در ایران و نیاز مشترک پیروان هر دو کیش به گرامیداشت عواطف مذهبی، نوعی تجانس انتخابی (Selective affinity) پدید آورد که زمینۀ قرابت تاریخی هنرهای بصری بین این دو مذهب و تسهیل در الگوبرداری غیرمستقیم از مغربزمین را فراهم ساخت.
🔸بهعبارت دقیقتر، این تجانس انتخابی میان مسیحیت و تشیع را میتوان زمینهساز شکلگیری توازی فرهنگی (Cultural Parallelism) دانست؛ مفهومی که براساس آن فرهنگهای مختلف با پیشزمینههای مشابه بدون تماس مستقیم یا تقلید بلافصل از یکدیگر ممکن است الگوها و نمودهای فرهنگی مشابهی را تولید کنند.
✍محمدامین سلیمانی، دانشجوی پزشکی دانشگاه علومپزشکی زنجان، ۱۵ تیرماه ۱۴۰۴.
/channel/mardomnameh
♦️درونمایههای تاریخی در افسانۀ آرش کمانگیر: تیر پرتاب و کمان پرتاب
در گذشته، کمانها بهاعتبار بافت بدنه به دو دستۀ کلی تقسیم میشدند: