fazaelvamaaref | Unsorted

Telegram-канал fazaelvamaaref - فضائل و معارف

2086

احادیث و روایات معارف تشیع معرفی و ارائه کتب معتبر سخنرانیهای اعتقادی ارتباط: @saghaleyn1214

Subscribe to a channel

فضائل و معارف

⚠️ چگونه بخوابم وقتی وضعیت امّت رسول اکرم صلی الله علیه و آله اینگونه است؟!

(بعيد است کسی این گزارشِ سراسر اندوه و حزن را بخواند، و برای مظلومیت و غصّه‌های امیرالمؤمنین علیه السّلام، محزون نشود.)

➖ از امام باقر عليه السّلام روايت شده که إبن‌عبّاس گفته است:

هنگامی که امیرالمؤمنین علیه السّلام چیزی را می‌فرمود و یا خبری وی را دگرگون می‌کرد، من حالاتش را زیر نظر داشتم. در یکی از روزها یکی از شیعیان از شام نامه‌ای برای وی نوشت و در آن ذکر کرد که "معاویه و عمروبن‌عاص و عتبة بن ابی سفیان و ولید ابن عقبه و مروان" (لعنهم الله) نزد معاویه جمع شدند و از امیرالمؤمنین یاد کردند و وی را نکوهش کردند و این چنین میان مردم شایعه کردند که او، قدر و منزلت یاران رسول الله صلی الله علیه و آله را پایین می‌آورَد. این امر در زمانی صورت گرفت که حضرت به یارانش فرموده بود که در "نخیله" منتظر وی باشند و آنها رفتند و او را تنها گذاشتند. این امر بر او گران آمد و این خبر به من رسید، و من شبانه به خانه وی رفتم و گفتم: قنبر، امیرالمؤمنین در چه حالی است؟ گفت: او خواب است. حضرت صدای مرا شنیدند و فرمودند: کیست؟ گفتم: ای امیرالمؤمنین، ابن‌عبّاس هستم. فرمود: داخل شو. و من داخل شدم. حضرت در کنار رختخواب خویش اندوهگین نشسته بود. گفتم: یا امیرالمؤمنین، امشب تو را چه شده است؟ فرمود: وای، ای ابن‌عبّاس! چگونه چشمانِ قلبی که نگران است، به خواب رود؟ پادشاه اعضای بدن، قلب است، و چون ماجرایی آن را بیمناک کند، خواب از چشم می‌پرد، و من همین طور که می‌بینی، به خاطر نقض پیمان این امّت از ابتدا، فکر و نگرانی و بی‌خوابی به سراغم آمده؛ رسول اکرم صلی الله علیه و آله در دوران حیات خویش به یاران خویش دستور داده بود که بر من به عنوان "امیرالمؤمنین" سلام دهند و من پس از وفاتش تاکید داشتم که چنین باشم. ابن‌عبّاس! من بعد از وی، از خود مردم نسبت به خودشان سزاوارترم، ولی اموری دست در دست یکدیگر دادند و منجر به تمایل مردم به دنیا و امر و نهی آن شد و آنها را از من منصرف کرد، و اصل آن همان چیزی است که خداوند تعالی در قرآن می‌فرماید:

✨ أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا.
{بلکه به مردم، برای آنچه خدا از فضل خویش به آنان عطا کرده رشک می‌ورزند. در حقیقت ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم، و به آنان ملکی بزرگ بخشیدیم. النساء _ ۵۴‌}

و اگر پاداش و مجازاتی در کار نبود، پیروی کردن از ابلاغ رسول اکرم صلی الله علیه و آله بر مردم مانند سایر واجبات، واجب میشد. خداوند عزوجل می‌فرماید:

✨ وَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا.
{و شما آنچه رسول حقّ دستور دهد اخذ کنید و هرچه را نهی کند واگذارید. _ حشر _ ٧}

▪️آیا گمان می‌کنی که آنان با ترک من، از رسول اکرم صلی الله علیه و آله اطاعت کردند؟! قسم به خدایی که دانه را شکافت و انسانها را آفرید، و روح پیامبرش را وارد بهشت کرد، من در آیه تطهیر با رسول خدا قرین شدم. ابن عبّاس! فکر و نگرانی و اندوه و غصّه‌خوردنِ پی در پیِ من برای قومی که مشغول مخالفت با خداوند متعال هستند و نسبت به امور حلال و حرام نیازمند من می‌باشند، به طول انجامید، و چون دنیا به آنها اقبال کند، از من اظهار بی‌نیازی می‌کنند؛ مثل اینکه این سخن خداوند را نشنیده‌اند که می‌فرماید:

✨ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ.
{و اگر آن را به پیامبر و اولیای امر خود ارجاع دهند، قطعا از میان آنان کسانی‌اند که می توانند _درست و نادرست_ آن را در یابند. النساء _ ۸۴}

و آنها می‌دانستند که به من احتیاج دارند و من از آنها بی نیاز بودم.

✨ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا _ {یا [مگر] بر دلهایشان قفل‌هایی نهاده شده است.} 👇🏻

Читать полностью…

فضائل و معارف

#آداب‌ماه‌مبارک‌رمضان

✅ علّامه مجلسی رحمه الله درباره ادعیه و نمازهای مخصوصِ هر روز از ماه مبارک رمضان (که برای روز اوّل تا آخر ماه است) می‌نویسد:

این موارد را برخی علماء در کتب ادعیه ذکر کرده‌اند، اما من روایت آنها را معتبر نمی‌دانم.

📕 زاد المعاد، ط_أعلمی، ص ۱٤١ _ ١٤٧

زیرا این ادعیه از لسان مقدّس معصومین علیهم السّلام صادر نشده، و باید ادعیه‌ای را که معصومین علیهم السّلام سفارش نموده‌اند بخوانیم. مانند: "دعای سحرِ معروف، دعای افتتاح، مناجات ابوحمزه ثمالی، و ادعیه مشترک برای تمام ماه" و امثالهم که از طریق معصومین علیهم السّلام نقل شده‌ست.

حاصل آنکه: هر آنچه متّکی به روایات اهل بیت علیهم السّلام نیست را باید ترک نمود.

@herz_asemani

Читать полностью…

فضائل و معارف

ماه مبارک #رمضان

جابر: چه خوب حدیثی است این حدیث

⭕️ امام علیه السلام: چه سخت است شروط آن


✍🏻 مجلسي اول رحمه الله:

در حدیث كالصحيح منقول است كه حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه عليه به جابر جعفى فرمودند: اى جابر هرکس ماه رمضان داخل شود بر او و روزش را روزه دارد و بعضى از شبش را به عبادت الهى برخيزد و حفظ كند فَرْجش را از معاصى در كل ماه حتى در شبها و زبانش را از هرچه بد باشد و چشم خود را به پوشاند از آن چه نظر به آن نبايد كرد و چنان كند كه آزار او به كسى نرسد، بيرون رود از گناهان مانند روزى كه از مادر متولد شده است. جابر گفت فداى تو گردم چه خوب حديثى است، حضرت فرمودند: چه مشكل است اين شرطها.

📚 لوامع صاحبقرانى، ج ۶، ص ٣٠٧

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

ماه مبارک #رمضان #صوم

💢 و اعلم أنني وجدت الروايات مختلفات في هل أول السنة محرم أو شهر رمضان

/channel/maalemodin/947

Читать полностью…

فضائل و معارف

🔸توصیه آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی به مبلّغین و سخنرانان:

مبلغان دین باید ملاحظه کنند که چه چیزی در هدایت مردم بیشتر تأثیر دارد. مسائل و مباحثی که «بیّن‌الرُّشد» است را مطرح کنیم نه مطالبی را که تأثیر آن در هدایت مردم واضح و روشن نیست. مطالبی که جای شبهه دارد یا در آن رضایت زید و عمرو نهفته است را نگوییم بلکه رضایت خداوند و حضرت ولی عصر (سلام الله علیه) را ملاک و معیار اعمال و سخنانمان قرار بدهیم. مباحث اخلاقی و احکام شرعی از موضوعاتی بوده که همواره مورد توجه بزرگان ما بوده است.

@shobeiryzanjani

Читать полностью…

فضائل و معارف

#مناظره

چنین کسی حقّ مناظره ندارد

حَمْدَوَيْهِ، قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ، عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ، عَنْ عَبْدِالْأَعْلَى، قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السّلام) إِنَّ النَّاسَ يَعِيبُونَ عَلَيَّ بِالْكَلَامِ وَ أَنَا أُكَلِّمُ النَّاسَ، فَقَالَ: أَمَّا مِثْلُكَ مَنْ يَقَعُ ثُمَّ يَطِيرُ فَنَعَمْ وَ أَمَّا مَنْ يَقَعُ ثُمَّ لَا يَطِيرُ فَلَا.

✍🏻 عبدالاعلی می‌گوید: به امام صادق علیه السّلام عرض کردم: مردم به بحث کردن من (با مخالفین _ یا ورود به علم کلام) عیب می‌گیرند ولی من منصرف نمی‌شوم. امام علیه السلام فرمودند: برای امثال تو که اگر زمین بخورد دوباره بلند می‌شود، اشکال ندارد. (در بحث مغلوب نمی‌شوی). اما کسی که در مناظره زمین می‌خورد و نمی‌تواند بلند شود، (یعنی در بحث شکست می‌خورد) اجازه مناظره ندارد.

📗 رجال الکشی، ص ٣١٩

📎 مرتبط با این روایت:

توضیحات علّامه مجلسی رحمه الله: باب المراء والخصومة و معاداة الرجال

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

/channel/ashkvareh/5005

Читать полностью…

فضائل و معارف

#رجال #غلاة #تقیه

👤 محمّد بن سِنان در کلام سیّد بن طاووس _ علّت نقل روایات از ضُعَفاء و مجاهیل

✅ ایشان در مقدّمه کتاب "فلاح السائل" درباره مبنای خود در نقل روایات می‌نویسد:

1⃣ طريق و سند من در نقل رواياتى كه در اين كتاب ذكر مى‌كنم، خواصّ اصحاب مورد اعتماد ما اماميّه مى‌باشد، ولى گاهى در برخى از احاديث بين راويان ثقه‌اى كه بدان اشاره نموديم و بين پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و يا يكى از ائمّه - صلوات اللَّه عليهم- كه روايت از آنان نقل شده، اشخاصى يافت مى‌شوند كه هر چند بر آنان خرده گرفته شده، ولی طعن بر آنان به چندين صورت است:

الف- از طريق خبر واحد نقل شده است.
ب- به واسطه روايتى نقل شده كه راوى آن نيز مطعون است.
ج- احتمال مى‌رود شخصى كه مورد خرده و طعن قرار گرفته به علّتى‌ (مانند #تقيه) معذور بوده. البتّه گاه اين انگيزه براى ما معلوم است، و يا حدّاقل در نزد منتقدان احتمال آن مى‌رود.

2⃣ دليل ديگر من براى نقل رواياتى كه برخى از راويانش مورد طعن قرار گرفته‌اند، آن است كه مى‌بينم بعضى از اصحاب ثقه ما _ كه مورد اعتماد من نيز مى‌باشند و من بواسطه همان شخص مطعون به آنان سند رسانيده و از ايشان روايت مى‌كنم، و يا بواسطه ايشان از وى روايت نقل مى‌كنم _ درست همان روايت را از او نقل كرده و كنار نگذاشته‌اند و هيچ خرده‌اى بر آن روايت نگرفته، و از نقل آن خوددارى نكرده‌اند، لذا من نيز آن روايت را از ايشان پذيرفته و يكى از سه احتمال را مى‌دهم:

الف- آنان به طريق ديگرى كه راويان آن مورد تحقيق قرار گرفته و مورد سپاس واقع شده‌اند، بر صحّت و درستى روايت مذكور اطّلاع يافته‌اند.
ب- به علّت عمل كردن طايفه اماميّه به مضمون آن روايت بر آن اعتماد كرده‌اند.
ج- راوى‌ كه اعتقادش مورد طعن است، در نقل حديث و امانت در نزد آنان مورد اعتماد بوده است.

➖زيرا كسانى در ميان كفّار نیز پيدا مى‌شوند كه در نقل و حكايت اخبار مورد اعتمادند، چنان كه علماى مسلمين بر اخبار پزشكان كافر ذمىّ درباره امورى كه براى بهبودى از بيماريها صلاح است، اعتماد دارند. بنا بر اين، اگر مانعى از اعتماد بر روايت كسانى كه به كلّى از عموم لفظ «اتّباع و پيروى از تمامى اهل بيت و يا برخى از آنان- عليهم السّلام- خارج هستند، و اعتقادى به امامت ائمّه- عليهم السّلام- يا برخى از آنان ندارند» وجود نداشت، مسلّماً عمل كردن به روايت تمام افرادى كه از ساير فرقه‌هاى مسلمين به صدق و امانت در نقل حديث معروف هستند، جايز بود.

3⃣ دليل ديگر آن است كه اصحاب ائمّه- عليهم السّلام- در زمانى بسر مى‌بردند كه بايد سخت تقيّه مى‌كردند، از اين روی امكان دارد كه در بيشتر يا در بعضى از اوقات، مطالبى را بر خلاف نظرشان اظهار نموده باشند، (به خاطر ضرورتى كه آن را به جهت ممكن نبودنش مباح نموده) و چه بسا كه ضرورت اقتضا كرده كه امر اعتقادى خلافى را بر طريق تقيّه بازگو نمايند، و اين مطلب از ايشان نقل و منتشر شده، به گونه‌اى كه شايد اگر عذر هم مى‌آوردند كسى آن را نمى‌پذيرفت.

4⃣ عذر دیگرِ من اين است كه مى‌بينيم گاهى طعن از غير معصوم وارد شده، و يا از معصوم است ولى اسناد طعن به معصوم ثابت نيست، زيرا مى‌دانيم كه خود طعن نيز نيازمند آن است كه يا با شهادت ثابت و مورد پسند در شريعت محمّدى، و يا به طريق ديگرى كه در نزد خداوند متعال عذر واضح محسوب مى‌شود، اثبات شود.

5⃣ دليل ديگر اين است كه ملاحظه مى‌كنيم گاهى انسان بر شخصى خشم مى‌گيرد، و در حال غضب امورى را كه واقعيّت ندارد- چه به عمد، و چه از روى فراموشى- از او نقل مى‌كند، سپس آن مطالب منتشر مى‌شود، بگونه‌اى كه بسيارى از شنوندگان باور و يا گمان مى‌كنند كه آن مطلب واقعيّت دارد و قطعى و يقينى‌ است. ولى بعد از مدّتى براى برخى از كسانى كه اهل جستجو هستند روشن مى‌گردد كه هيچ كدام از آن امور واقع نشده است، و چه بسا كسى كه آن مطالب را در حال خشم و غضب گفته اعتراف كند كه در خرده‌گيرى و گفتار خود خطا كرده، ولى تنها كسى كه اين اعتراف را از وى شنيده از حقيقت آگاه مى‌شود، و كسانى كه اين اعتراف را از او نشنيده‌اند بر اعتقاد سابق خود نسبت به طعن نخست باقى مى‌مانند. و ما اين مطلب را در بسيارى موارد به چشم خود ديده‌ايم.

6⃣ از جمله دلایل من آن است كه به برخى از رواياتى كه بر بعض راويان آن طعن وارده شده و من آن را نقل كرده‌ام، راه و سند ديگرى دارم، يا به آن حديث، و يا به همان امام معصوم كه روايت از او نقل شده، و يا به حجج و معصومين ديگر عليهم السّلام در حديث مشابه، و يا طريق ديگر به راوى مورد اعتمادى كه روايت او مورد طعن قرار گرفته از او نقل شده، در هر حال من روايتى را كه راه گريز از آن را نداشته باشم ذكر نمى‌كنم.

Читать полностью…

فضائل و معارف

#المؤمن #تقیة

✨ شِيعَةُ جَعْفَرٍ عَلیهِ السّلامْ

➖مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ، قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ، قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى، عَنْ زَكَرِيَّا، عَنِ اِبْنِ مُسْكَانَ، عَنْ قَاسِمٍ اَلصَّيْرَفِيِّ، قَالَ، سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) يَقُولُ: قَوْمٌ يَزْعُمُونَ أَنِّي لَهُمْ إِمَامٌ، وَ اَللَّهِ مَا أَنَا لَهُمْ بِإِمَامٍ، مَا لَهُمْ لَعَنَهُمُ اَللَّهُ، كُلَّمَا سَتَرْتُ سِتْراً هَتَكُوهُ، هَتَكَ اَللَّهُ سُتُورَهُمْ، أَقُولُ كَذَا، يَقُولُونَ إِنَّمَا يَعْنِي كَذَا، إِنَّمَا أَنَا إِمَامُ مَنْ أَطَاعَنِي. (رجال الکشي، ص ٣٠١)

➖إِبْرَاهِيمُ بْنُ عَلِيٍّ الْكُوفِيُّ، قَالَ حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ إِسْحَاقَ الْمَوْصِلِيُّ، عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ، عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ، قَالَ، سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ‏: إِيَّاكَ وَ السَّفِلَةَ إِنَّمَا شِيعَةُ جَعْفَرٍ مَنْ عَفَّ بَطْنُهُ وَ فَرْجُهُ وَ اشْتَدَّ جِهَادُهُ وَ عَمِلَ لِخَالِقِهِ وَ رَجَا ثَوَابَهُ وَ خَافَ عِقَابَهُ. (رجال الکشي، ص ٣٠۶)

@maalemodin

Читать полностью…

فضائل و معارف

📢 الأمر بالمعروف الواجب، و بالمندوب مندوب، وأنّ النّهي عن الحرام واجب و عن المكروه مستحبّ، و لا شكّ في كُفر مَن لا يعتقدهما لأنّهما من ضروريّات الدِّين:

/channel/maalemodin/896

🔥 إِنِّي لَمُعَذِّبٌ مِنْ قَوْمِكَ مِائَةَ أَلْفٍ، أَرْبَعِينَ أَلْفاً مِنْ شِرَارِهِمْ، وَ سِتِّينَ أَلْفاً مِنْ خِيَارِهِمْ:

/channel/maalemodin/933

Читать полностью…

فضائل و معارف

#سانسور_تحریف

🎥 #تقیه، يا خیانت علمی_فرهنگی؟

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

⚠️ مرا برکنار کنید، من بهترینِ شما نیستم

علّامه مجلسی رحمه الله، در بخشی از شرحش بر خطبه "شقشقیة"، ذیل این عبارتِ امیرالمؤمنین علیه السّلام:
«فَیا عَجَباً بَینا هُوَ یسْتَقیلُها فی حَیاتِهِ، اِذْ عَقَدَها لاِخَرَ بَعْدَ وَفاتِهِ _ شگفتا! ابابکر با اینکه در زمان حیاتش می‌خواست حکومت را واگذارد، ولی برای بعد از خود عقد خلافت را جهت دیگری بست.» می‌نویسد:

➖ «و الاستقالة: طلب الإقالة و هو فی البیع فسخه للندم، و تکون فی البیعة و العهد أیضا، و استقالته قوله بعد ما بویع: أقیلونی فلست بخیرکم و علیّ فیکم. و قد روی خبر الاستقالة الطبری فی تاریخه، و البلاذری فی أنساب الأشراف، و السمعانی فی الفضائل، و أبو عبیدة فی بعض مصنّفاته- علی ما حکاه بعض أصحابنا و لم یقدح الفخر الرازی فی نهایة العقول فی صحّته، و إن أجاب عنه بوجوه ضعیفة، و کفی کلامه علیه السلام شاهدا علی صحّته، و کون العقد لآخر بین أوقات الاستقالة لتنزیل اشتراکهما فی التحقیق و الوجود منزلة اتّحاد الزمان، أو لأنّ الظاهر من حال المستقبل لعلمه بأنّ الخلافة حقّ لغیره بقاء ندمه و کونه متأسّفا دائما خصوصا عند ظهور أمارة الموت.

✍🏻 الاستقاله: استعفاء و طلب برکناری در معامله به معنی فسخ کردن به دلیل پشیمانی است که در بیعت و عهد و پیمان نیز کاربرد دارد، و کناره‌گیری و استعفای ابوبکر در این کلامش است که چون با وی بیعت شد، گفت: "مرا برکنار کنید، در حالی که علی در جمع شماست، من بهترین شما نیستم."

✅ و ماجرای طلب کناره‌گیری (استقاله) را طبری در تاریخ خود و دیگر کتاب‌ها، و بلاذری در انساب‌الأشراف، و سمعانی در الفضائل، و ابوعبیده در برخی کتب خود بر اساس آنچه برخی از اصحاب ما روایت کرده‌اند، نقل نموده‌اند. و فخررازی در "نهایة العقول" صحّت این خبر را رد نکرده، هرچند که در پاسخ به آن، استدلال‌های سستی بیان کرده؛ و کلام حضرت در دلالت بر صحّت این خبر کفایت می‌کند. و بودنِ عقد خلافت برای دیگری در میان اوقات استقاله، به جهت تنزیل دادن اشتراک آن دو در تحقّق و وجود به منزله اتّحاد زمانی است، و یا اینکه از حال آینده، پشیمانی و تأسف ابابکر به ویژه هنگام بروز علائم مرگ پیداست؛ به خاطر این که می‌دانست خلافت، حقّ دیگری است.

📚 بحارالأنوار، ج ٢٩ ص ۵١٩

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

#سيره_امیرالمؤمنین علیه السّلام

🔶 نحوه عطای مال توسّط امیرالمؤمنین علیه السّلام به حارث همدانی

حارث همدانى گويد: آهسته و شبانه خدمت اميرمؤمنان عليه السّلام رفته و عرض كردم: اى اميرمؤمنان، براى من گرفتارى پيش آمده است. امام فرمودند: مرا اهل آن دانستى كه حاجت تو را برآورده كنم‌؟ عرض كردم: آرى اى امير مؤمنان! حضرت فرمودند: خداوند تو را از جانب من پاداش خير بدهد.

ثُمَّ قَامَ إِلَی السِّرَاجِ فَأَغْشَاهَا وَ جَلَسَ ثُمَّ قَالَ إِنَّمَا أَغْشَیْتُ السِّرَاجَ لِئَلَّا أَرَی ذُلَّ حَاجَتِکَ فِی وَجْهِکَ.

آن‌گاه حضرتش به سمت چراغ رفت و نور آن را كم كردند و نشستند و فرمودند: نور چراغ را كم كردم مبادا خجالتِ درخواستِ تو را در صورتت ببينم، زيرا كه من از پيامبر اکرم صلّى اللّه عليه و اله شنيدم كه فرمودند: درخواست‌ها امانت است از جانب خداوند متعال در سينهٔ بنده‌ها، و هركس پنهان نگه‌دارد آن امانت را، براى او عبادت نوشته شود، و هركس آشكار كند آن امانت را، بر هركس که آن را بشنود لازم است او را کمک كند.

📚 الکافی، ج ۴ ص ٢۴

(مطلب مرتبط و مشابه: اینجا و اینجا)

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

قابل توجّه افرادی که از مردم طلب مال می‌کنند، و قابل توجّه افرادی که به مردم کمک می‌کنند

پیشتر هم بیان شد که در آموزه‌های دینی، نسبت به اینکه از دیگران درخواست مال و مایحتاج نمائیم، به شدّت نهی شده؛ گدایی یا طلب صدقه و أمثالهما، و اظهار فقر و گرفتاری نزد دیگران، خواری و بی‌عزّت شدن و فقر را در پی دارد. این دست روایات در پی آن است که مردم را مطلقا از غیر خداوند متعال، بی‌نیاز و ناامید نماید. آنقدر عبارات روایات مربوطه تکان‌دهنده است که هر انسانی را به واقع از غیر خداوند متعال ناامید می‌سازد، و زشتی و باطن تاریکِ گدائی و طلب از مردم را بیش از پیش روشن می‌کند. در بین روایات، روایت ذیل به خوبی اوضاع روحی سائل را به تصویر کشیده، و اینکه او چه زجری را باید متحمّل شود تا روی بی‌اندازد، و معلوم نیست به مطلوب برسد یا نه! ( تازه سائل با آبرو)، و از طرفی هشداری است به افرادی که میخواهند به دیگران کمک کنند:

أَحْمَد بْنُ إِدْرِيسَ وَ غَيْرُهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ نُوحِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ عَنِ اَلذُّهْلِيِّ رَفَعَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: اَلْمَعْرُوفُ اِبْتِدَاءٌ وَ أَمَّا مَنْ أَعْطَيْتَهُ بَعْدَ اَلْمَسْأَلَةِ فَإِنَّمَا كَافَيْتَهُ بِمَا بَذَلَ لَكَ مِنْ وَجْهِهِ يَبِيتُ لَيْلَتَهُ أَرِقاً مُتَمَلْمِلاً يَمْثُلُ بَيْنَ اَلرَّجَاءِ وَ اَلْيَأْسِ لاَ يَدْرِي أَيْنَ يَتَوَجَّهُ لِحَاجَتِهِ ثُمَّ يَعْزِمُ بِالْقَصْدِ لَهَا فَيَأْتِيكَ وَ قَلْبُهُ يَرْجُفُ وَ فَرَائِصُهُ تُرْعَدُ قَدْ تَرَى دَمَهُ فِي وَجْهِهِ لاَ يَدْرِي أَ يَرْجِعُ بِكَأْبَةٍ أَمْ بِفَرَحٍ.

✍🏻 راوی نقل کرده که امام صادق عليه السّلام فرمودند: معروف (کار نیک) آن است كه خود اقدام به آن نمائی، و اگر چيزى را بعد از درخواست‌كردن بدهى، همان عوض آبروى سائل است كه شب بيدار بوده و از اين پهلو به آن پهلو به خود مى‌پيچيده و بين اميد و ترس بوده و نمى‌دانسته كه كجا دنبال حاجتش برود، تا اين‌كه تصميم گرفت و اراده كرد كه پيش تو بيايد درحالى‌كه قلب او مى‌تپيد و از ترس پوست بدن او مى‌لرزيد، و خون او را در صورت او مى‌ديدى، و او نمى‌دانست كه آيا نااميد و محزون می‌شود؟ يا خوش‌حال برمى‌گردد.

📚 الکافی، ج ۴ ص ٢٣

(سند این روایت ممکن است برای برخی نامطلوب باشد، امّا به پرتکرار بودن مضمون توجّه نمایند.)

به قدری این عبارات زیبا و رسا اوضاع شخص گرفتار را به تصویر کشیده، که بی نیاز از شرح و بیان است.

➖ کیست که با این اوضاع، بجای اصرار به درخواست از خداوند متعال، به درخواست از خلق روی آورَد؟ و معطی نیز باید بداند با آبروی سائل بازی نکند، تحقیرش نکند، اگر شخص گرفتاری می‌شناسد، قبل از اینکه او درخواست نماید و آبرویش را بیاورَد، خود اقدام به رفع مشکلش کند. (همانگونه که اهل بیت علیهم السّلام چنین رفتار می‌کردند) متأسفانه این فرهنگ‌ که از اهمّ آموزه‌های اهل بیت علیهم السّلام است، اصلا مورد توجّه واقع نشده و گاهی خلافش را شاهدیم.

✅ مطالب مرتبط: اینجا و اینجا و اینجا و اینجا و اینجا

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

مرتبط با مطلب قبل

شیعیان اگر این صحنه‌ را ببینند چه خواهند کرد؟!

مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ عَنِ الْمَحْمُودِیِ [قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی]: أَنَّهُ دَخَلَ عَلَی ابْنِ أَبِی دُوَادٍ وَ هُوَ فِی مَجْلِسِهِ وَ حَوْلَهُ أَصْحَابُهُ فَقَالَ لَهُمُ ابْنُ أَبِی دُوَادٍ یَا هَؤُلَاءِ مَا تَقُولُونَ فِی شَیْءٍ قَالَهُ الْخَلِیفَةُ الْبَارِحَةَ فَقَالُوا وَ مَا ذَلِکَ قَالَ قَالَ الْخَلِیفَةُ مَا تَرَی الْفُلَانِیَةَ تَصْنَعُ إِنْ أَخْرَجْنَا إِلَیْهِمْ أَبَاجَعْفَرٍ سَکْرَانَ یُنْشِئُ مُضَمَّخاً بِالْخَلُوقِ قَالُوا إِذاً تَبْطُلَ حَجَّتُهُمْ وَ تَبْطُلَ مَقَالَتُهُمْ قُلْتُ إِنَّ الْفُلَانِیَّةَ یُخَالِطُونِّی کَثِیراً وَ یُفْضُونَ إِلَیَّ بِسِرِّ مَقَالَتِهِمْ وَ لَیْسَ یَلْزَمُهُمْ هَذَا الَّذِی یَجْرِی قَالَ وَ مِنْ أَیْنَ قُلْتَ قُلْتُ إِنَّهُمْ یَقُولُونَ لَا بُدَّ فِی کُلِّ زَمَانٍ وَ عَلَی کُلِّ حَالٍ لِلَّهِ فِی أَرْضِهِ مِنْ حُجَّةٍ یَقْطَعُ الْعُذْرَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ خَلْقِهِ قُلْتُ فَإِنْ کَانَ فِی زَمَانِ الْحُجَّةِ مَنْ هُوَ مِثْلُهُ أَوْ فَوْقَهُ فِی الشَّرَفِ وَ النَّسَبِ کَانَ أَدَلَّ الدَّلَائِلِ عَلَی الْحُجَّةِ قَصْدَ السُّلْطَانِ لَهُ مِنْ بَیْنِ أَهْلِهِ وَ نَوْعِهِ قَالَ فَعَرَضَ ابْنُ أَبِی دُوَادٍ هَذَا الْکَلَامَ عَلَی الْخَلِیفَةِ فَقَالَ لَیْسَ فِی هَؤُلَاءِ الْیَوْمَ حِیلَةٌ لَا تُؤْذُوا أَبَا جَعْفَرٍ.

✍🏻 محمودی (از اصحاب امام جواد عليه السّلام) می‌گوید: پدرم وارد مجلس ابن ابی داود (قاضی بغداد و از مقرّبان عبّاسیان) شد. شاگردانش اطراف او را گرفته بودند. به آنها گفت: شما درباره سخنی که خلیفه دیشب گفت چه می‌گویید؟ پرسیدند: خلیفه چه گفته؟ گفت: خلیفه دیشب می‌گفت: تو خیال می‌کنی اگر ما ابوجعفر (حضرت جواد علیه السلام) را مست شراب کرده در حالی که از مستی خود را نمی‌تواند نگه دارد و خود را به عطر آلوده، شیعیان چه خواهند کرد؟ (نستجیربالله) شاگردان گفتند: در این صورت استدلال شیعیان بر امامت ایشان باطل می‌شود و ادّعای خود را پس خواهند گرفت. من به آنها گفتم: شیعیان با من زیاد رفت و آمد دارند و اسرار خویش را به من می‌سپارند، این حرف که شما می‌زنید موجب شکست آنها نمی شود. ابن ابی داود گفت: به چه دلیل؟ گفتم: چون آنها مدّعی هستند که در هر زمان و در هر حال باید خداوند در روی زمین حجّتی داشته باشد که واسطه بین آنها و خداوند متعال باشد و دیگر مردم را بهانه‌ای نماند؛ در صورتی که حجّت خداوند حضرت جواد علیه السّلام با مقام و منزلت و شرافت و نسَبی که دارد، بهترین دلیل بر اثبات حجّت بودن او همین است که خلیفه فقط او را از میان خویشاوندانش می‌آزارد و تصمیم به از بین بردن او دارد و همین دلیل بر آن است که او امام است وگرنه متعرض دیگری می‌شد. ابن ابی داود سخن مرا به خلیفه رسانید. خلیفه گفته بود: راهی برای از بین بردن اینها نیست، دیگر مزاحم ابوجعفر (حضرت جواد علیه السّلام) نشوید. (رجال الکشی، ص ۵۶١)

✅ علّامه مجلسی رحمه الله:

الفلانیة الإمامیة و الرافضة و حاصل جواب المحمودی أن الإمامیة یقولون بأنه لا بد فی کل زمان من حجة و کلما تعرض السلطان لیضیع قدر من هو بتلک المرتبة کان لهم أدل دلیل علی أنه الحجة حیث یتعرض السلطان له دون غیره.

"الفلانيه" یعنی امامیه و روافض، و حاصل جواب محمودی این است که امامیه معتقدند که باید در هر زمانی حجّتی باشد و هر بار که سلطان متعرّض ضایع کردن قدر و مرتبه کسی باشد که او دارای مراتب حجّت بودن است، این برای آنها بهترین‌ دلیل بر امام بودن آن شخص است که سلطان متعرّض او و نه غیر او شده است. (بحارالأنوار، ج ۵٠ ص ٩۴)

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

🛑 نکاتی مهم و ارزشمند از آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله پیرامون کتاب "وسائل الشيعة"

🔘 ایشان ذیل بحث "عدم اعتبار شهادت نساء در اثبات هلال" بیان می‌کنند:

«... بعضى از آقايان در بحث تذكر دادند كه ما اين ايرادى كه به آقاى حكيم مى‌كرديم كه ايشان در مسأله شياع به روايت عبدالرحمن بن ابى عبدالله تمسّك نموده است و روايت را طورى نقل كرده است كه در كتب روايى نيست؛ چرا كه ذيل روايت ابى بصير را آورده است و به جاى ذيل روايت عبدالرحمن قرار داده است و در واقع تلفيقى بين آن دو روايت نموده است و چنين اشتباه بيّنى انجام شده است. گفتند كه اين اشتباه مربوط به آقاى حكيم نيست چون در چاپ قبلى وسائل «اسلاميه» روايت عبدالرحمن را به همين گونه‌اى كه آقاى حكيم ذكر كرده است، آورده است. و البته اين اشتباه در چاپ بعدى وسائل «آل البيت» اصلاح شده است. من چاپ اسلاميه را ديدم، همين‌طور بود كه تذكر دادند و در يك چاپ ديگرى هم در پاورقى گفته بود كه بعضى نسخه‌ها غلط بوده است و صحيحش چنين است. بنابراين اگر اشكالى به آقاى حكيم وارد باشد، 👈🏻 فقط همين است كه خوب بود كه ايشان به مصادر مراجعه مى‌كردند و به اين كتاب‌هاى (منابع) دست دوم مثل وسائل اكتفاء ننمايند؛ اگر ايشان به تهذيب مراجعه مى‌كرد اين اختلاف نسخه، در تهذيب وجود ندارد و مربوط به خود وسائل است؛ مرحوم صاحب وسائل سه دفعه وسائل را مبيضّه و سه دفعه هم مسودّة كرده است و در هر دفعه هم زياد و كم و بالا و پايين كرده است و لذا اگر آن چاپ‌هاى اوّل را نگاه كنيد با چاپ‌هاى بعد، به خصوص در باب صوم فرق دارند؛ چون كتاب فضائل اشهر ثلاثه مرحوم صدوق در دستش نبوده است و بعداً به دستش رسيده است. و لذا در آن چاپ‌هاى اوّل و دوّم رواياتى كه از اين كتاب است، آورده نشده است.» (کتاب الصوم، ۴: ٣۶٣)

🔸 مرحوم صاحب وسائل خيلى اهل نوشتن بوده است، به طورى كه اگر دست نوشته‌هاى ايشان را كه نسخه‌هايش را ديده‌ام و يا در فهارس كتب خوانده‌ام روى هم بگذارند، ارتفاعش به چندين متر مى‌رسد. آقاى حاج شيخ آقا بزرگ مى‌گويد: "سه قِسم از نسخه‌هاى خطّى و اصلى خودش را من ديده‌ام و شايد بيشتر از آن باشد." ما هم اطّلاع داريم كه غير از اين‌ها، نسخه‌هاى ديگرى هم هست.
كتاب الصلاة وسائل را به خط شيخ حرّ، مرحوم حاج آقا رضا زنجانى داشته و آن را به آستانه حضرت رضا عليه السّلام داده بود، كه در فهرست آستانه آن را ديدم. از خود ايشان هم شنيدم كه به آن‌جا داده است و اين‌گونه تعبير مى‌كرد كه مسودّه ثالثه وسائل است. اوّل من خيال مى‌كردم كه مثلاً مسودّه ثالثه، شش نسخه مى‌شود، ولى بعداً حدس زدم كه اين‌طورى نبوده است، بلكه اين‌طور بوده كه يک نسخه اوّل را نوشته است و آن‌قدر آن را اصلاح كرده است كه احتياج به تبييض پيدا كرده است، و بعد از آن مسودّه، يک چيزى را تبييض مى‌كند و روى آن كار مى‌كند، و دوباره نسخه پيدا مى‌كند و روى آن كار مى‌كند تا اين‌كه همين نسخه دوم، مسودّه مى‌شود و احتياج به يک مبيضّه پيدا مى‌كند. پس از تبييض آن، دوباره بعد از اعمال اصلاحات بر روى آن، آن هم مسودّه مى‌شود، و طبع قضيه هم همين است كه در اثر اصلاحات و شلوغ شدن و پيدا كردن روايات ديگر، همان را كامل مى‌كند. از كلام مرحوم حاج شيخ آقا بزرگ هم با مراعات بعضى از ملاحظات كلام ايشان، همين مطلب استفاده مى‌شود. خلاصه ايشان خيلى حکّ و اصلاح كرده است و از جمله مطالبى كه در امور خطّى ملاحظه مى‌شود، اين است كه گاهى مى‌بينيد كه يک روايت را خط كشيده است و در حاشيه نوشته است، به جهت اين‌كه بعداً آن را پيدا كرده است، و اگر كسى مسودّه اوّلى را ببيند، اين خصوصيّات در آن هست. حاج شيخ آقا بزرگ كه آن نسخه اوّلى را ديده است، مى‌گويد از مقدار خط كشيدن‌ها و از كثرت ابطال، پيداست كه اين نسخه، نسخه اوّل است كه مال صاحب روضات بوده است. (همان، ج ۴ ص ٣۶٧)

✅ این نکات ارزشمند و عالِمانه، نشانه دقّت والای یک فقیه مدقّق و محقّق است که عمری را به تحقیق و زحمت علمی گذرانده، ولی افسوس که دنیای مجازی و تکنولوژی و امکانات مطالعاتی شرایطی را فراهم کرده که برخی طالبان علم، بجای حضور در دروس‌ علماء و فقهاء و أساتید فنّ، مبتلا به اساتید مجازی و اینترنتی شده‌اند و درس و بحث را رها کرده‌اند. لذا از برکات علمی زیادی محرومند.

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

💠 بحثی پیرامون کتاب العلل فضل بن شاذان

جلسه 1⃣


🎙 جناب استاد سیّد محمد جواد شبیری

💡 نقد مطالب آیت الله سید محمدرضا سیستانی

/channel/zobdatolfavaed/204

Читать полностью…

فضائل و معارف

🌙 حلول ماه مبارک رمضان مبارک باد

با دنبال کردن عناوین: #صوم و ماه مبارک #رمضان مطالب مربوطه را مشاهده فرمائید.

🌺 التماس دعا

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

ماه مبارک #رمضان #صوم

أدب الصائم

/channel/maalemodin/736

Читать полностью…

فضائل و معارف

ماه مبارک #رمضان #صوم

💢 گزارش جالب توجّه از دزدی که مراقب روزه‌ی واجبش بود

✅ از دزد کمتر مباش ...

📜 رساله امجدیه، آیت الله شیخ محمد رضا نجفی مسجدشاهی (صاحب وقایة الاذهان)

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

#آداب_مداحی

⚠️ شیخ مفید رحمه الله کجا چنین مطلبی از امام عصر عجّل الله فرجه نقل نموده؟!

▪️این کذّاب بی‌شرم (#شجاعی) روی تمام هم‌مسلکان خود را سیاه‌تر نموده، و نمی‌دانم چرا به چنین افراد معلوم‌الحالی اجازه فعالیّت داده می‌شود!!!!

جالب اینکه مطالب سست و کذب و خواب و حکایت و داستان (که اسمش را منبر گذاشته) را با ساز و نوا بزَک می‌کند تا شاید عوام را بفریبد و احساساتشان تحریک شود و بگویند عجب مطلبی گفت!

ادامه دارد ...

@ashkvareh

Читать полностью…

فضائل و معارف

7⃣ اگر در تمام آنچه كه در اين كتاب وجود دارد- چه روايت از كسانى كه به سببى طعن بر آنان وارد شده، و يا احاديثى كه به جهت عذرى سند آن را يادآور نشده‌ام- هيچ عذر روشن و راه گريز شايسته نداشته باشم مگر حديثى كه آن را از عدّه‌اى از افراد معتبر و راستگو در نقل احاديث روايت مى‌كنم، كافى و بس بود.

💠 جلالت و توثيق ابن سِنان‌

قابل توجّه است كه شنيده‌ام بعضى بر «محمّد بن سنان» خرده مى‌گيرند. شايد آنان تنها به روايتى كه در مورد طعن اوست دسترسى پيدا كرده، و بر تزكيه و ثناى بر او دسترسى نداشته‌اند، چنان كه در بيشتر طعنها اين احتمال مى‌رود.
شيخ بزرگوار و مورد اطمينان، مفيد، محمّد بن محمّد بن نعمان، در كتاب «كمال شهر رمضان» هنگام ذكر نام محمّد بن سنان، مى‌گويد:
«آنچه از سَروران ما عليهم السّلام در وصف اين مرد (محمّد بن سنان) وارد شده، خلاف آن چيزى است كه شيخ ما * آورده و او را بدان توصيف نموده، و آنچه از روايات ظاهر مى‌شود، درست ضدّ اوصافى است كه وى براى ابن سنان ذكر نموده.
مانند فرمايش امام جواد عليه السّلام  در روايت عبد اللَّه بن صلت قمى كه مى‌گويد: در اواخر عمر شريف امام جواد علیه السّلام  بر او وارد شدم و از آن بزرگوار شنيدم كه فرمودند: خداوند، محمّد بن سنان را در رابطه با من جزاى خير دهد، كه بى‌گمان وى نسبت به من وفا نمود.» نيز مانند فرمايش ديگر آن بزرگوار در روايت على بن حسين بن داود كه مى‌گويد: از امام شنيديم كه محمّد بن سنان را به نيكى ياد نموده و فرمودند: «خداوند، بواسطه خشنودى من از او، از او خرسند و راضى باشد زيرا هرگز با من و پدر بزرگوارم مخالفت ننمود.» گذشته از اينها، با بزرگى مقام و جلالتى كه او در ميان شيعيان دارد، و رياست و بزرگى قدر و ارج و ملاقاتش با سه تن از ائمه عليهم السّلام و نقل روايت از ايشان، و داشتن مقام والا در نزد آن بزرگواران و با وجود معجزه امام جواد علیه السّلام كه خداوند متعال در حقّ وى آشكار ساخت و نشانه روشنى كه خداوند او را بدان مكرّم گردانيد، ديگر جاى هيچ شبهه‌اى باقى نمى‌ماند.
در روايت محمّد بن حسين بن ابى الخطاب آمده:
«محمّد بن سنان مشکل بینایی پیدا کرده بود، ابوجعفر ثانى امام جواد علیه السّلام دست مباركش را بر آن كشيد و وى از كورى نجات پيدا كرده و بينا گرديد.» بنا بر اين، بايد گفت: از جمله خطرهاى خرده‌گيرى بر نيكان اين است كه انسان بر طعن دسترسى داشته باشد، ولى در اخبارى كه درباره راوى مورد طعن قرار گرفته وارد است، كاملا تأمّل ننمايد. چنان كه در رابطه با محمّد بن سنان- رحمة اللَّه عليه- ياد آور شديم. لذا هيچ كس نبايد در مطالبى كه بدان اشاره نموديم و يا كسى از طريق كتابهاى من بدان دسترسى پيدا مى‌كند، نبايد پيشدستى نموده و طعن وارد كند؛ زيرا شايد ما عذرى داشته باشيم كه خرده‌گير بر آن اطّلاع پيدا نكرده است.
محمد بن همّام مى‌گويد: حسين بن احمد مالكى به ما گفت كه به احمد بن  هليل‌ كرخى گفتم: آيا آنچه درباره غلوّ محمّد بن سنان گفته مى‌شود درست است؟ وى گفت: «پناه بر خدا، بخدا سوگند، او بود كه به من طهارت و جلوگيرى از بيرون آمدن همسرم از خانه را آموخت، وى بسيار زاهد و متعبّد بود.»

📙 فلاح السائل، ص ۶ _ ١٠

* حقیر نیافتم که مقصود شیخ مفید رحمه الله کدام یک از مشایخ ایشان بود.

سخن پیرامون إبن‌ سنان بسیار است، و وی یکی از راويان پرکار و مهم می‌باشد که برخی وی را ضعیف و غالی می‌دانند، و برخی او را ثقه و جليل‌القدر و از اصحاب سرّ اهل بیت علیهم السّلام می‌پندارند. پیشتر مطالبی مرتبط با وی ارائه شد: (اینجا و اینجا و اینجا و اینجا و اینجا و اینجا)

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

#رجال

⭕️ سجده‌‌های طولانی اصحاب اهل بیت علیهم السّلام

شیخ کَشی روایت کرده است: در کتاب ابی عبدالله شاذانی دیدم که با خطّ خودش نوشته بود: از ابامحمد فضل بن شاذان شنیدم که می‌گفت: وارد عراق شدم، پس شخصی را دیدم که دوستش را سرزش می‌کند و به او می‌گوید: تو مردی هستی که خانواده داری، و لازم است برای آنان کسب مال کنی، می‌ترسم در اثر سجده‌های طولانی چشمانت را از دست دهی. فضل گفت: وقتی زیاد او را سرزنش کرد، وی گفت:

«وَیْحَکَ لَوْ ذَهَبَتْ عَیْنُ أَحَدٍ مِنَ السُّجُودِ لَذَهَبَتْ عَیْنُ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ مَا ظَنُّکَ بِرَجُلٍ سَجَدَ سَجْدَةَ الشُّکْرِ بَعْدَ صَلَاةِ الْفَجْرِ فَمَا یَرْفَعُ رَأْسَهُ إِلَّا عِنْدَ الزَّوَالِ.»

سرزنش بس است، وای بر تو، اگر چشم کسی به خاطر سجده از بین برود، چشمان ابن ابی عمیر باید از بین برود؛ در مورد کسی (ابن أبي عمیر) که بعد از نماز صبح سجده‌ی شکر کرده و سرش را تا ظهر بلند نمی‌کند، چه خواهی گفت؟!

سپس راوی گوید: روزی یکی از مشایخ، دست مرا گرفت و به حجره‌ای برد که ابن أبی عمیر در آن بود و اطرافش مشایخ حدیث بودند که او را بسیار اکرام و احترام می‌کردند. پرسیدم ایشان چه کسی است؟ گفت: ابن أبي عمیر؛ گفتم همان مرد صالح و عابد؟ گفت بله.

📙 رجال الکشي، ص ۵٩١

مطالب مرتبط: (اینجا و اینجا و اینجا)

یادآور می‌شود که این فقط گوشه‌ای از حال عبادت اصحاب اهل بیت علیهم السّلام می‌باشد، حال عبادت اهل بیت علیهم السّلام که دیگر قابل وصف نیست.

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

به درخواست عزیزان مدت کوتاهی به دروغ‌های کذّاب پایتخت، عباس صراف می‌پردازیم.

#صراف


@Bandani1

Читать полностью…

فضائل و معارف

🍂 دنیا و زیبایی‌هایش و متاع آن را از این نگاه ببینیم

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

#شاعران‌اهل‌بیت‌عصمت

🎙جايگاه سیّد حمیری (رضوان الله عليه) و اشعار او

@ashkvareh

Читать полностью…

فضائل و معارف

اميرالمؤمنينِ جعلی و ساختگی

➖کان ابن الخطاب یسمّی نفسه خلیفة أبی بکر، و یکتب إلی عمّاله من خلیفة أبی‌بکر حتی جاءه لبید بن ربیعة و عدیّ بن حاتم فقالا لعمرو بن العاص: استأذن لنا علی أمیرالمؤمنین فخاطبه عمرو بن العاص بأمیر المؤمنین فجری ذلک فی المکاتیب من یومئذ، ذکر ذلک ابن عبد البرّ فی الإستیعاب.

✍🏻 عمر بن خطّاب خود را خلیفه ابوبکر می‌خواند و برای عاملان خود می‌نوشت: "از طرف خلیفه ابوبکر". تا اینکه لبید بن ربیعه و عدیّ بن حاتم پیش او آمدند و به عمروعاص گفتند: از امیرالمؤمنین برای ما اجازه ورود بخواه، پس عمروعاص او را با لفظ امیرالمؤمنین خطاب کرد و از آن زمان در نامه نگاری ها، عمر با همین لقب نامیده شد.

📚 بحارالأنوار، ج ٢٩ ص ۵١٧، به نقل از: الإستیعاب -المطبوع علی هامش الإصابة- ۲: ۴۶۶ باختصار.

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

🔵 نحوه عطای مال توسّط امام رضا عليه السّلام به یک نیازمند

➖ يسع بن حمزه گويد: در حضور امام رضا عليه السّلام بودم و با حضرتش گفت‌وگو مى‌كردم و اطراف امام، جمعيّت زيادى از مردم بودند كه از حلال و حرام سؤال مى‌كردند. ناگاه شخص گندمگون قد بلندى خدمت امام شرف‌ياب شد و گفت: درود بر تو اى فرزند رسول خدا! مردی هستم از محبین شما اهل بیت علیهم السّلام، كه از حجّ برمى‌گردم و دارايى خودم را گم كرده‌ام، چيزى ندارم كه مرا به وطنم برسانم. اگر خواستيد به من كمك كنيد كه به وطنم برگردم. زندگى من خوب است، وقتى كه آنجا رسيدم مال شما را صدقه مى‌دهم، زيراكه من مستحق صدقه نيستم. حضرتش فرمودند: بنشين! خداوند تو را رحمت كند. آن‌گاه حضرت توجّه به مردم كرده و با آنان سخن می‌فرمودند، تا اين‌كه همۀ مردم رفتند. من با سليمان جعفرى و خيثمه مانديم. امام عليه السّلام داخل حجره شد و ساعتى در حجره بود و بعد خارج شد و درب را بست.
«و ثُمَّ خَرَجَ وَ رَدَّ اَلْبَابَ وَ أَخْرَجَ يَدَهُ مِنْ أَعْلَى اَلْبَابِ وَ قَالَ أَيْنَ اَلْخُرَاسَانِيُّ فَقَالَ هَا أَنَا ذَا فَقَالَ خُذْ هَذِهِ اَلْمِائَتَيْ دِينَارٍ وَ اِسْتَعِنْ بِهَا فِي مَئُونَتِكَ وَ نَفَقَتِكَ وَ تَبَرَّكْ بِهَا وَ لاَ تَصَدَّقْ بِهَا عَنِّي وَ اُخْرُجْ فَلاَ أَرَاكَ وَ لاَ تَرَانِي»
سپس دست مبارک خود را از بالاى درب بيرون كرده و فرمودند: خراسانى كجاست‌؟ آن مرد عرض كرد: من اينجا هستم. فرمودند: اين دويست دينار را بگير برای هزينه و زندگى خود خرج كن و تبرّك بجوى، و از جانب من صدقه نده، و برو كه من تو را نبينم و تو مرا نبينى. آن مرد رفت. سليمان عرض كرد: جانم به قربان شما! بخشش كردید به آن مرد و او را مورد رحمت قرار دادید، چرا صورت خود را از او پوشاندید؟ امام فرمودند: برای اين‌كه خجالتِ درخواست کردن را در صورتش نبينم.
آيا حديث پيامبر اکرم صلّى اللّه عليه و آله را نشنيده‌اى كه فرمودند: انجام كار نیک در پنهان، ثواب هفتاد حجّ را دارد، و كسى كه گناه را آشكار كند، پيش خداوند متعال ذليل است، و كسى كه گناه را آشکار نکند مورد مغفرت خداوند قرار مى‌گيرد. آيا قول پيشينيان را نشنيده‌اى كه گفته:

مَتَى آتِهِ يَوْماً لِأَطْلُبَ حَاجَةً
رَجَعْتُ إِلَى أَهْلِي وَ وَجْهِي بِمَائِهِ.

چون روزى براى طلب حاجت نزد او آيم، پيش خانواده‌ام باز مى‌گردم در حالى كه آبرويم را حفظ كرده‌ام.

📚 الکافی، ج ۴ ص ٢٣

(مشابه همین روایت، درباره امام حسین علیه السّلام)

@fazaelvamaaref

Читать полностью…

فضائل و معارف

/channel/Al_Meerath/397

Читать полностью…

فضائل و معارف

به‌طورى‌كه آنان را در هر منطقه‌اى به شهادت مى‌رساندند.» در ادامه از جنايات منصور عبّاسى (لعنه الله‌) ياد كرده مى‌نويسد: «هنگامى كه منصور مُرد، زندان‌هاى او مملوّ از خاندان رسالت و معدن پاكى و طهارت بود. او در پى فراريان از آنان مى‌گشت، و حاضرين را به زندان مى‌افكند. اين‌ها در كنار كارهاى هارون و موسى، نسبت به آل ابى طالب، اندك بود ... تا آن‌كه هارون (لعنه الله) مُرد، درحالى‌كه درخت نبوّت را دِرو كرده و نهال امامت را ريشه‌كن ساخته بود. آنها هركس را كه به عنوان شيعه مى‌شناختند، مى‌كشتند، و هركسى كه اسم فرزندش را على مى‌گذاشت، خونش را بر زمين مى‌ريختند. هيچ‌گونه مال و منالى نمى‌دادند، مگر به كسانى كه آل ابى طالب را دشنام و مذهب نواصب را يارى مى‌كند.» (رسائل الخوارزمي، ص ١۶۴ _ ١۶۵)

↪️ اينها، نمونه‌اى از جنايات امويان دربارۀ اهل‌بيت علیهم السّلام و شيعيان آنها است كه مظلوميّتى بزرگ براى آنان فراهم مى‌كرد و انديشه‌هاى شيعى را همراه خود به درون جامعه تا دورترين نقاط‍‌ مى‌برد. به دليل وجود همين محبوبيّت همراه با مظلوميّت بود كه مأمون (لعنه الله) كوشيد تا با استفاده از على بن موسى الرضا عليهما السّلام حركت‌هاى مزبور را در روزگار خود تضعيف كرده و (مثلاً) جبران مظلوميّت آنان را بكند و ننگ عبّاسيان را از اين ناحيه كم كند.
خوارزمى از منصور بن سلمة بن زبرقان (م ١٩٣) يكى از شعراى اهل‌بيت نقل مى‌كند كه مى‌گفت:
آل النّبىّ‌ و مَن يحبّهم
يتطامنون مخافة القتل
آمنوا النصارى و اليهود و هم
من امّة التوحيد فى أزل
.
✍🏻 یعنی: اهل‌بيت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و هركس كه به آنها علاقه داشت، از خوفِ كشته شدن، خود را ساكت و مخفى مى‌كرد! درحالى‌كه يهود و نصارى امنيّت داشتند، جاى آنها در ميان امّت توحيد، بسيار تنگ و محدود بود. (رسائل الخوارزمي، ص ١۶٨)

🔸ابن اسفنديار دربارۀ متوكّل عباسى (لعنه الله) مى‌نويسد: «همچنان كه كسى را به هوسِ شكار و ساير ملاهى ميل باشد، او را ميل بدان بود كه سادات آل رسول را هلاك كند.» (تاریخ طبرستان، ١: ٢٢۴) بيشترين دشمنى‌ها با علويان از ناحيۀ متوكّل عباسى بود. زمانى كه شنيد ابو محمّد عبدالله بن عمّار برقى اشعارى در مذمّت خلفاى نخستين سروده، دستور داد تا زبان وى را بريدند و ديوان اشعارش را پاره كردند. وى پس از چند روز درگذشت. (الغدیر، ۴: ١۴٠) محدّثى با نام ابوعمرو نصر بن على جهضمى، روايتى در فضائل اهل‌بيت علیهم السّلام روايت كرده بود. زمانى كه متوكّل خبر آن را شنيد دستور داد تا وى را هزار ضربه تازيانه بزنند. (تاریخ بغداد، ١٣: ٢٨٧) در مورد مشابه ديگر، به دستور متوكّل و با حكم قاضى وى، عيسى بن جعفر بن عاصم هزار ضربه شلاق را خورد؛ آنگاه در آفتاب رها شد تا بمرد. سپس جنازه‌اش را در دجله انداختند. (همان ٧: ٣۵٧)

📕 تاریخ تشیّع در ایران، ص ٩۴ _ ٩٩

پی نوشت:

الف) لعن‌هایی که با پرانتز مقابل اسماء دشمنان اهل بیت علیهم السّلام نوشته شده را حقیر اضافه نمودم و در متن کتاب نیست.

ب) مطلب بعد نیز با این نوشتار مرتبط است که جالب توجّه می‌باشد.

@fazaelvamaaref

Читать полностью…
Subscribe to a channel