11101
جارى شو دريچه اى بدنياى زيباى موسيقى، هنر، انديشه جهانى و گريزى از دنياى پر هياهوى حال استفاده از مطالب کانال فقط با ذکرِ منبع بلامانع است 🚫 کپی بدون ذکر منبع ممنوع است 🚫 جهت تبليغ 🔻🔻
نمایشگاه #دیزاین_و_هنر در تهران آغاز شد! کانسپتی متفاوت با طراحیهای خاص، دکور و نورپردازی منحصربهفرد شگفتانگیز.
این نمایشگاه در نقاط مختلف تهران در حال برگزاریه و ما به بخش برگزارشده در دانشکده هنر دانشگاه تهران سر زدیم.
ورود برای عموم آزاد و رایگان هست .
🌎@flowwithmusic
#ایرانگردی
طبیعت زیبای ایران، جنگلسنگچال، چلاو
🌎@flowwithmusic
🎨 #ونگوگ
Pianist:
Gabriel Ozelame
🌎@flowwithmusic
دیشب که بارون اومد
ترانه سرا: محلی فولکلور
خواننده و آهنگساز: #کوروش_یغمایی
تنظیم کننده: کوروش یغمایی
سال انتشار: ۲۰۲۴ میلادی
سبک: موسیقی فولک ایرانی
🌎@flowwithmusic
شاعر: نیما یوشیج
دکلمه: احمد شاملو
@mosighi_andishe
غم این خفته ی چند، خواب در چشم ترم میشکند
#نیما_یوشیج
دکلمه: #شراگيم
🌎@flowwithmusic
مستند "قصهی رنگپریده" که دربارهی زندگینامهی "نیما_یوشیج" پدر شعر نو فارسی و به کارگردانی "مریم طالبی انارکی" میباشد که در سال ۱۴۰۱ پخش شده است. این مستند به گونهای ساخته شده که در واقع "نیما_یوشیج" خودش با ما سخن میگوید و قصهی زندگیاش را خودش روایت میکند. قصهای از سادگی کودکی تا درد و رنج بزرگسالی، از پهنهی دشتهای مازندران تا کوچه پس کوچههای تجریش، از مردی که تاریخساز شد و رنج و مِحنت زمانهاش را در میان روح اشعارش پنهان کرد. شاعری که هیچ یک از اشعارش خالی از انتقاد به درد و رنجِ مردم زمانهاش نیست. در واقع میتوان گفت که "نیما_یوشیج" بیتفاوت به زمانه نیست و اتفاقاً وطنپرستی است که از خیانت به خاک ایران رنج میبَرد و بر "بساطی که بساطی نیست..." میگِرید. شاعری که به گفتهی خود همهجور تحقیر و توهین را به جان خود میخرد، این مستند روایتی است کمتر شنیده شده از میانِ دستنوشتههای "نیما یوشیج" و آن چه که خود از زندگیاش نَقل کرده و نوشته است.
#قصه_رنگ_پریده
#نیما_یوشیج
#مریم_طالبی_انارکی
@mosighi_andishe
جاری شو ...
"زردها بیهوده قرمز نشدند"
شعر: #نیما_یوشیج
دکلمه: #احمد_شاملو
خوانش: #فرهاد_مهراد
🌎@flowwithmusic
قایق
شعر: نيما يوشيج
دكلمه: #شراگیم_یوشیج
🌎@flowwithmusic
امید من
خواننده: احسان امان
موسيقى متن: The Kite Runner
ساخته: البرتو اگلسیاس
@flowwithmusic 🌎
بلبل پاییز
سالار عقیلی
🌎@flowwithmusic
۲۰ آبان زادروز #لعبت_والا
(زاده ۲۰ آبان ۱۳۰۹ تهران) شاعر، ترانهسرا، روزنامهنگار و داستاننویس
🌎@flowwithmusic
کوچ
ناصر منتظری
آلبومِ «بیبری» از ناصر منتظری بر پایۀ ترانههایی با درونمایه عشق شکل گرفته ... و سراغ مفاهیمی مثل غربت، تنهایی، دردِ دوری و فراق و پیچیدگیهای زندگی امروزی میرود و سعی دارد تا با کلمات، این مفاهیم را با روح انسان در هم آمیزد.
Kooch - 2023
🌎@flowwithmusic
شما میتونی با من همدردی بکنی، میتونی بفهمی من چمه، میتونی زبونی با من همدردی بکنی، ولی حسش نمیکنی...
دیالوگهایی از "طعم گیلاس"
🌎@flowwithmusic
اما این هم گناه بزرگیه
که انسان خوشبخت نباشه.
#طعم_گیلاس
عباس کیارستمی
به مناسبت درگذشت #همایون_ارشادی
🌎@flowwithmusic
"بوسه بزن"
#داریوش_آذر
از من تو را خوابى به آرامى
از تو مرا باز به بیدارى
🌎@flowwithmusic
گر همچو من افتادهٔ این دام شوی
ای بس که خراب باده و جام شوی
ما عاشق و رند و مست و عالَمسوزیم
با ما منشین اگر نه بدنام شوی
#حافظ
🌎@flowwithmusic
🧘♀🧘♀🧘♀🧘♀🧘♀
❖ 21حرکت یوگا ضدپیری؛ یوگای چروک صورت و لاغری❖
@yogazehn
🔗
همایون ارشادی:
در «طعم گیلاس» خودم بودم.
صحبتهای #همایون_ارشادی دربارهی فیلم «طعم گیلاس»
«برنامه «سینما چهار»، نوروز ۱۳۸۸»
گفت و گو با — محمد حمیدی مقدم
🌎@flowwithmusic
"در فرو بند"
در فروبند که با من دیگر،
رَغبتی نیست به دیدارِ کَسی،
فکر، کاین خانه چه وقت آبادان!
بود، بازیچهی دستِ هوسی.
هوسی آمد و خشتی بنهاد،
طعنهای لیک، به بی سامانی،
دیدمش، راه از او جُستم و گفت:
بعد از اینت شب و این ویرانی.
گفتم: آن وعده که با لعل لبت؟
گفت: تصویر سَرابی بود آن.
گفتم: آن پیکرِ دیوارِ بلند؟
گفت: اشارت ز خرابی بود آن.
گفتم: آن نقطه که انگیخته دود؟
گفت: آتشزدهی سوختهای ست،
استخوانبندیِ بام و درِ او
مرگ را لذتِ اندوختهای ست.
گفتمَش: خَنده نبَندَد پَس از این،
آفتابی، نه چراغی با من.
گفت: آن به که بپوشی زین غم پس از این چهره به دستِ دامن.
دستِ غمناکان؛
گفتم: اما از پسِ در به زمین میساید.
خنده آورد لبش؛
گفت: ولیک
هولی استاده به ره میپاید.
میدرخشد گر افق، اَهرمنی ست
نیمسوزیش به کف دود اندود.
مَرد، آن در که امیدش بگشاد،
با بیابانِ هلاکش ره بود.
جاده خالی ست، فسرده ست اَمرود،
هر چه میپَژمُرد از رنجِ دراز.
مرده هر بانگی در این ویران
همچو کز سوی بیابان آواز.
وز پسِ خفتن هر گل،
نرگس روی میپوشد در نقشهی خار.
در فرو بند دگر هیچکسی،
نیستش با کس رای دیدار.
نیما یوشیج / فروردین ۱۳۲۷
@mosighi_andishe
«دنیا خانهی من است.»
با الهام از یادداشتها و سرودههای #نیما_یوشیج
کارگردان:
#کیومرث_درمبخش
@mosighi_andishe
پیوندِ میانِ شعر و موسیقی، پیشینه ای به درازای تاریخ زندگی بشر دارد. نخستین صحبت ها و نجواها و فریادها، بر بالِ نامرعی موسیقی نشسته و از انسانی به انسانی دیگر رسیده است. با همین همنشینی تاریخی ست که موسیقی به مرور، در ژرفای واژه ها نشسته و آنها را به قامت زیبای شعر در آورده است. از سوی دیگر شعر نیز، با ضرب آهنگ های موسیقایی به پرواز درآمده و سیرِ آفاق و انفُس رفته است. این ضرب آهنگ ها، همان اوزانِ عروضی است که محصولِ پیوند زیربنایی میانِ کلام و موسیقی در زبانِ فارسی و ساختارِ اصلی شعر ما را می سازد. اما جدا از این وزن های ثابت، کلام و موسیقی، همواره در جستجوی پیوندهای دیگری در شکل های ممکن دیگر بوده اند، شکل های منثور با وزن های پنهان و یا در جستجوی وزن های تازه ای که پس از پیوندِ دوباره و روبنایی با موسیقی پیدا می کنند.
در اینگونه پیوندها، موسیقی دستِ بالا را دارد و کلام باید از آن پیروی کند. یعنی ترانه سرایان باید خود را با موسیقی نویسان هماهنگ سازند. اما نوعِ دشوارتری از این پیوندزنی های دوباره نیز وجود دارد و آن پوشاندنِ موسیقی تازه، بر قامتِ دل آرای شعری خود، سرشار از موسیقی است. نهادنِ آهنگ بر شعری که با وزن و قافیه به کمالِ هستیِ خود دست یافته است. در اینجاست که آهنگ سازان می توانند جداً توانایی های ذهنی خود را بیازمایند.
در گذشته، غزلی که خواننده می خواند، آنچنان بر موسیقیِ همراه، سیطره پیدا می کرد که آن را به دنبالِ موسیقی پرجاذبه ی درون خود می کشید. اما در این چند دهه ی اخیر، بوده اند، نوآورانی که کوشیده اند در رویارویی با شعر والای سنتی ایران، استقلال موسیقی خود را حفظ کنند و نوآورانی نیز بوده اند که حتی شعرِ نوی فارسی را نیز به میدان درآورده و موسیقی خود را با اوزانِ نیمایی، هماهنگ ساخته اند. "هوشنگ ابتهاج" (ه.الف.سایه)، شاعرِ نام آورِ فرزانه ی کشورمان که در سالهای پیش از انقلاب۵۷ سرپرستی اداره ی موسیقی رادیو ایران را برعهده داشت، برخی از آهنگ سازان را به نهادنِ آهنگ هایی درخور، بر روی شعرِ نو و کهنِ ایران برانگیخت و حاصلِ کار و کوشش آنها را در برنامه ی گلچین هفته انتشار داد.
«منظومه ی افسانه» یکی از نخستین آفریده های "نیمایوشیج" است که یکسال پس از «قصه ی رنگ پریده، خون سرد»، یعنی در سالِ ۱۳۰۱ خورشیدی سروده شده و برای نخستین بار در روزنامه ی قرنِ بیستم، که زیرِنظرِ "میرزاده ی عشقی" اداره می شد انتشار یافته است. «افسانه»، داستانِ عاشقی ست سر و جان باخته، که با معشوقِ افسانه ای خود راز و نیاز می کند. معشوقی که از حدِ معشوقگان زمینی فراتر نشسته است و به نظر می رسد خدای مهر، عدالت و زیبایی باشد. «منظومه ی افسانه» در زمان انتشار خود، بازتابِ بسیار پیدا کرده بود. حتی غزلسرای شهره ای چون، "شهریار" زیرِ تاثیرِ آن، چند منظومه ساخت و می گویند که «سه تابلوی مریم» از زنده یاد "میرزاده عشقی" نیز از «افسانه» تاثیر پذیرفته است. "میرزاده عشقی" را میتوان جزوِ اولین پیشاهنگان شعر نو و مدرنیسمِ دوران مشروطه دانست، که بیشترین گسستگی فکری از سنّت و رویکرد به تجدد را میتوان در شعر و اندیشه او سراغ گرفت.
در نخستین سالهای دهه ی ۵۰، زنده یاد "جواد معروفی"، آهنگ ساز، نوازنده و تنظیم کننده برجسته ی موسیقی ملی، به سفارشِ "سایه" چهار بند از «افسانه ی نیما» را به آهنگی دلپذیر در مایه افشاری آراسته و با صدای یگانه ی بانو "سیما بینا" به همراه ارکستر بزرگِ رادیو ایران به ضبط درآمده است. ملال و حسرتی که در مایه افشاری ست، بر سوزِ دلِ عاشق دیوانه ی «افسانه» می افزاید. با اینهمه استاد "معروفی" برای جبرانِ اینهمه ملال، در میانه ی انتخابیِ بندهای «افسانه»، قطعاتی ضربی هشیار کننده ای را با ارکستراسیونهای جذاب، جانی زیبا داده است که مرحمی بر هر دردمند عاشق است.
شادروان "محمدرضا لطفی" از پیشگامان عرصه ی موسیقی پیشرو نیز، با انتخاب آوازِ دشتی بر شعر معروفِ «داروَگِ نیما»، گامی مهم در این مسیر برداشته بود. فضای به کار برده در این اثر، تلفیقی از دریافتهای "لطفی" از فضاهای آوازی موسیقی سنتی است که به خوبی در چارچوب شعر "نیما" نشسته و آن را به یکی از ماندگارترین آثار، در زمینه تلفیق موسیقی سنتی با شعر نو تبدیل کرده است. تنظیم زیبا و حسیِ "فرهاد فخرالدینی" از این اثر به همراه صدای آماده ی "محمدرضا شجریان" و البته ذهن جوان و بکرِ "محمدرضا لطفی" در انتخاب ملودیهای دلنشین و متفاوت با جریان رسمی موسیقی گلها، اثری آفرید که هنوز به عنوان یکی از موفقترین تلفیقهای موسیقی سنتی با شعر نو از آن یاد میشود...
ادامه در پی دی اف👇👇
@javadtaat
@mosighi_andishe
زردها بیهوده قرمز نشدند
قرمزی رنگ نیانداخته بیهوده بر دیوار
صبح پیدا شده اما آسمان پیدا نیست
صبح پیدا شده اما آسمان پیدا نیست
گرده روشنی مرده برفی . همه کارش آشوب
بر سر شیشه هر پنجره بگرفته قرار
زردها بیهوده قرمز نشدند
قرمزی رنگ نیانداخته بیهوده بر دیوار
صبح پیدا شده اما آسمان پیدا نیست
صبح پیدا شده اما آسمان پیدا نیست
گرده روشنی مرده برفی . همه کارش آشوب
بر سر شیشه هر پنجره بگرفته قرار
من دلم سخت گرفته است از این
میهمان خانه مهمان کش روزش تاریک
من دلم سخت گرفته است از این
میهمان خانه مهمان کش روزش تاریک
که به جان هم نشناخته . انداخته است
چند تن خواب آلود . چند تن ناهموار
چند تن نا هشیار که به جان هم نشناخته . انداخته است
چند تن خواب آلود . مشتی ناهموار
چند تن نا هشیار . چند تن خواب آلود
#نیما_یوشیج
🌎@flowwithmusic
بر قايقم كه نه موزون...
من چهره ام گرفته
من قايقم نشسته به خشكي
با قايقم نشسته به خشكي
فرياد مي زنم:
«وامانده در عذابم انداخته ست»
در راه پرمخافت اين ساحل خراب
و فاصله ست آب
امدادي اي رفيقان با من»
گل كرده است پوزخندشان اما
بر من،
بر قايقم كه نه موزون...
بر حرف هايم در چه ره و رسم
بر التهابم از حد بيرون
در التهابم از حد بيرون
فرياد برمي آيد از من:
«در وقت مرگ كه با مرگ
جز بيم نيستي و خطر نيست،
هزالي و جلافت و غوغاي هست و نيست
سهو است و جز به پاس ضرر نيست»
با سهوشان
من سهو مي خرم
از حرفهاي كامشكن شان
من درد مي برم
خون از درون دردم سرريز مي كند
من آب را چگونه كنم خشك؟
فرياد مي زنم:
من چهره ام گرفته
من قايقم نشسته به خشكي
مقصود من ز حرفم معلوم بر شماست:
يكدست بي صداست
من، دست من كمك ز دست شما مي كند طلب.
فرياد من شكسته اگر در گلو، وگر
فرياد من رسا
من از براي راه خلاص خود و شما
فرياد مي زنم.
فرياد مي زنم.
#نیما_یوشیج ۱۳۳۱
۲۱ آبان زادروز زنده یاد " علی_اسفندیاری" نيمايوشيج، بنیانگذار شعر نو گرامی باد.
(زاده ۲۱ آبان ۱۲۷۶ مازندران -- درگذشته ۱۴ دی ۱۳۳۸ تهران)
🌎@flowwithmusic
#سکانس
به یاد #همایون_ارشادی و حضورش در فیلم بادبادکباز
فیلمی بر اساس رمانی به همین نام از #خالد_حسینی و به کارگردانی #مارک_فورستر
که نامزد دریافت جایزه اسکار شد.
🎬 The Kite Runner (2007)
🌎@flowwithmusic
#ایرانگردی
#تفت شهری در جنوب غربی یزد و
دامنههای شیرکوه است که
با ارتفاع ۱,۵۵۵ متری و آبوهوای معتدل،
به باغهای انار و میوههایش شهرت دارد.
🌎@flowwithmusic
#معماری
ایستگاه استراحت آجری
#AI Concept by Pooriya Zamani
🌎@flowwithmusic
درختها هم مهاجرت میکنند!
شاید عجیب به نظر برسد اما، مهاجرت کردن فقط کار انسانها و حیوانات نیست، طبیعت هم مهاجر است، آرام و بیادعا و مهمتر از همه هوشیار! صحبت از درختان است! ممکن است باورکردنی نباشد ولی پژوهشها نشان میدهد که درختان آنقدرها هم که ما فکر میکنیم پای دربند نیستند!
خوب است بدانید که منظور از حرکت این نیست که ریشهی درختان از جا درآمده و به سمت دیگر برود، این حرکت درواقع به تغییر مکان رویش آنها گفته میشود. با گرمتر شدن زمین، درختان در سکوت در حال تغییر محل زندگیشاناند. دانههایشان به کمک باد و پرندگان به عرضهای بالاتر و مناطق خنکتر میروند، جایی که بتوانند زنده بمانند.
در پنجاه سال اخیر، بسیاری از گونههای درختی در آمریکا چندین کیلومتر از شرق به غرب «حرکت» کردهاند تا بارش بیشتری را داشته باشند. این مهاجرت، دفاعی غریزی در برابر دمایی است که دیگر قابلتحمل نیست.
شاید ما هم مثل درختها، گاهی ناچار به کوچ میشویم، نه از خاک، بلکه از شرایطی که دیگر در آن دوام نمیآوریم. مهاجرت درختها یادمان میاندازد که حتی ریشهدارترین موجودات هم اگر نمانند، خیانت نکردهاند؛ فقط خواستهاند زنده بمانند.
🌎@flowwithmusic
#همایون_ارشادی در ایتالیا معماری خوانده بود و توسط کیارستمی در سال ۷۵ به سینمای ایران معرفی شد.
ایشون سوابق بینالمللی خوبی رو هم رقم زد.
- همکاری با مارک فورستر در «The Kite Runner».
- باز در فیلم «Zero Dark Thirty» از کاترین بیگلو.
- حضور در فیلم «Agora» به کارگردانی آلخاندرو آمنابار.
- و همبازی شدن با فلیپپ سیمور هافمن، ریچل مکآدامز، رابین رایت و ویلیام دفو در فیلم «A Most Wanted Man».
1.Agora 2007
2.Zero Dark Thirty
3.The Kite Runner 2007
4.A Most Wanted Man 2014
🌎@flowwithmusic
#موسیقی_بیکلام
#Music
#New_Age
David Lanz &
Paul Speer
Behind the Waterfall
🌎@flowwithmusic