❇️ تحلیل سیاست خارجی توسط شبکه متفکران نسل سوم انقلاب اسلامی را با عضویت در کانال تلگرامی اندیشکده راهبردی تبیین دنبال کنید. ▪️شامل: 💢جدیدترین اخبار راهبردی 👌تحلیل های کوتاه و اختصاصی 📝گزارش های رصدی و تحلیلی ارتباط با ما: @Tabyinadmin
🌐سلاح هستهای روابط ایران و آمریکا را به کدام سو میبرد؟
#مذاکرات_هستهای
#ایران #آمریکا
📝عرفان علمشاهی
🔹بحث در مورد لزوم یا عدم لزوم دارا بودن سلاح هستهای یا امکان ساخت آن در حال حاضر به لحاظ فنی حائز اهمیت است اما باید یک پرسش دیگر را نیز در ذهن داشت: با ساخت سلاح هستهای چه تغییراتی در روابط ایران با آمریکا و به طور کل امنیت ملی ایران رخ میدهد؟ به این پرسش دو پاسخ خوشبینانه و بدبینانه میتوان داد. برخی معتقدند ایران با ساخت سلاح هستهای تبدیل به نمونۀ دوم کره شمالی میشود و برخی دیگر باور دارند نه تنها چنین چیزی رخ نخواهد داد بلکه روابط دو کشور به سمت بهبودی خواهد رفت در این میان، به نظر میرسد واقعیت پیچیدهتر از دو پاسخ مذکور باشد.
💢الگوی انجماد روابط کره شمالی با آمریکا
🔸مدتها است که میان کره شمالی و آمریکا الگویی از انجماد یا بنبست در روابط حاکم بوده است. به عبارت بهتر، روابط میان دو کشور رو به وخامت نمیگذارد و در عین حال به سمت بهبودی نیز پیش نمیرود. اولی به این دلیل است که هر دو کشور دارای سلاح هستهای هستند که بازدارندگی نهایی را به ارمغان میآورد. به همین دلیل هر دو در تصاعد تنش مجبورند خط قرمزی داشته باشند تا جنگی همهجانبه رخ ندهد. اما این روابط بهتر نخواهند شد؛ زیرا مسائل هویتی نقش پررنگی در شکلدهی به منازعه دارد که باعث میشود هر دو طرف از انعطافپذیری و مدارا خودداری کنند.
💢وضعیت داخلی کره شمالی
🔸کره شمالی در کنار این الگوی انجماد، یک وضعیت دارد که متأثر از تحریمها و رابطه خود با آمریکا است؛ اما عوامل متعدد دیگری نیز در آن دخیل هستند. وسعت جغرافیایی پایین، فقدان منابع طبیعی، دسترسی محدود به همسایگان، فرهنگ سیاسی مردم، نوع نظام سیاسی و باورهای نخبگان حاکم و... نیز در وضعیت کنونی کره شمالی دخیل هستند. نمیتوان با انکار یا بررسینکردن این عوامل ادعا کرد که بمب هستهای وضعیت کره شمالی را اینگونه کرده است.
💢ایران و تکرار الگوی انجماد
🔸موقعیت ایران از یک جهت به کره شمالی شباهت دارد. عوامل هویتی نقش اساسی در شکلگیری و تداوم منازعه میان ایران و آمریکا دارند که باید گفت این اثر دو سویه است. هنگامی که عوامل هویتی اینگونه کشورها را در منازعات انعطافناپذیر میکنند، چه با بمب اتم و چه بدون آن، روابط بهبود پیدا نمیکند و در صورتی که هر دو کشور بمب اتم داشته باشند، ممکن است همچون مورد کره شمالی، رابطه وارد وضعیت انجماد و بن بست بشود. به همین دلیل بنبست و انجماد (نه جنگ نه صلح) در رابطه میان ایران و آمریکا یک احتمال قوی در سناریوی ایران هستهای است. با این حال، چنین نکتهای به این معنا نیست که وضعیت ایران نیز همچون کره شمالی خواهد شد. ایران به لحاظ اقتصادی، جغرافیایی و فرهنگی به مراتب وضعیت متفاوتی از کره شمالی دارد.
💢سلاح هسته ای و آینده تنش در منطقه
🔸علاوه بر این موضوع درگیری ایران با اسرائیل و آمریکا میتواند در دو سطح متفاوت باشد: سطح درگیری مستقیم و سطح درگیری اسرائیل و آمریکا با سایر اعضای محور مقاومت. در صورتی که ایران به سلاح هستهای دست یابد، میتوان احتمال وقوع درگیری مستقیم تا حد قابل توجهی کاهش مییابد و تنش راحتتر کنترل میشود (همچون نمونه اخیر هند و پاکستان)؛ اما در سطحی دیگر لزوماً تنشها کاهش نخواهد یافت و چه بسا با شدت بیشتری تداوم یابند. در این حالت ایرانِ دارای سلاح هستهای با اعتماد به نفس بیشتری از محور مقاومت حمایت میکند و طرفهای مقابل نیز با شدت بیشتری به اعضای محور پاسخ میدهند.
✅این نکات به معنای لزوم/عدم لزوم ساخت سلاح هستهای نیستند؛ بلکه صرفاً ملاحظاتی هستند که سیاستمداران و تحلیلگران باید در سناریوی ایران هستهای در نظر داشته باشند. در این سناریو، روابط ایران و آمریکا ممکن است همچون مورد شوروی و کره شمالی وارد بنبست شود و همچنین تنها بخشی از مسائل امنیتی و نظامی ایران رفع گردد، نه تمامی آنها. بمب هستهای موجودیت یک کشور را در برابر حمله خارجی حفظ میکند؛ اما ریشههای دشمنی میان کشورها و نوع نگاه آنها به یکدیگر را تغییر نمیدهد؛ چه بسا بدبینانهتر نیز بکند. وقوع چنین وضعیتی در سناریوی ایران هستهای در رابطه با آمریکا بالا است؛ اما به معنای قطعیبودن نیست.
🔗برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید!🔗
🔄مطالب مرتبط
▫️معمای بازدارندگی ایران؛ صبر راهبردی یا تلافی سخت
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/430
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐قطع روابط سودان با امارات؛ شکستی برای پروژه آفریقایی بن زاید
#مقاله_تحلیلی
#آفریقا
#امارات #سودان
📝سیدیوسف پژوهنده
🔹وزیر دفاع سودان روز سهشنبه ۶ مه با صدور بیانیهای رسمی اعلام کرد که دولت این کشور ازاینپس امارات را «کشور متجاوز» تلقی میکند و در همین راستا، تصمیم به قطع کامل روابط دیپلماتیک با ابوظبی گرفت. به گفته او اسنادی در دست است که نشان میدهد نیروهای پشتیبانی سریع در حملات به بندر پورتسودان از سلاحهای اماراتی استفاده کردند.
💢سیر تشدید تنش در روابط
🔸از آغاز جنگ داخلی سودان در آوریل ۲۰۲۳ میان دولت این کشور تحت هدایت ارتش و نیروهای «پشتیبانی سریع» تحت رهبری حمیدتی روابط سودان و امارات به شدت تیره شد. دولت سودان امارات را متهم میکند که از نیروهای حمیدتی حمایت میکند. ادعاهای سودان درباره حمایت امارات از نیروهای پشتیبانی سریع بیپایه نیست. اخیراً سازمان عفو بینالملل در گزارشی اعلام کرد امارات تحریم تسلیحاتی سازمان ملل علیه دارفور را نقض کرده و تسلیحاتی چون موشک GB-50Aبه نیروهای پشتیبانی سریع تحویل داده است.
💢اخراج دیپلماتهای اماراتی
🔸خارطوم در دسامبر ۲۰۲۳ دستور اخراج ۱۵ دیپلمات اماراتی را صادر کرده بود تا اعتراض خود را به «دخالت نظامی امارات در امور داخلی سودان» نشان دهد. در ادامه تنشها، در سپتامبر ۲۰۲۴ امارات ارتش سودان را به حمله به محل اقامت سفیر خود در خارطوم متهم کرد. با وجود این، روابط دیپلماتیک هنوز بهطور کامل قطع نشده بود.
💢حمله به بندر پورت سودان
🔸نقطه اوج تنشها زمانی رقم خورد که نیروهای حمیدتی برای نخستین بار پورتسودان را در ۴ مه هدف حمله قرار دادند. یک روز بعد، دادگاه بینالمللی دادگستری شکایت سودان علیه امارات را مبنی بر مشارکت در جنایات جنگی به دلیل عدم احراز صلاحیت خود رد کرد. این دو رخداد موجب خشم شدید مقامات سودانی شد و در نهایت دولت خارطوم تصمیم به قطع رسمی روابط دیپلماتیک با امارات گرفت.
💢جنایت دارفور و شکایت به دیوان دادگستری
🔸پیش از آن، دولت سودان شکایتی را علیه امارات به دیوان بینالمللی دادگستری تسلیم کرده و این کشور را به مشارکت در ارتکاب جنایات دارفور در مه 2024 متهم کرده بود. سودان به چند دلیل از جمله عدم عضویت امارات در دیوان کیفری بینالمللی، تصمیم گرفته بود شکایت خود را به دیوان بینالمللی دادگستری ارائه کند. بااینحال، دیوان در روز ۵ مه، با اعلام عدم صلاحیت تخصصی برای رسیدگی به این پرونده، شکایت مزبور را رد کرد. پس از حکم دیوان بود که سودان تصمیم به قطع روابط با امارات گرفت.
💢اهمیت سودان برای امارات
🔸یکی از دلایل این حمایت از نیروهای واکنش سریع، طمع امارات برای تسلط بر معادن طلا در مناطق تحت کنترل حمیدتی، بهویژه در جبل عامر و سنقو است. بر اساس گزارشها، امارات سالانه حدود ۵۰ تُن طلا به ارزش بیش از ۱.۳ میلیارد دلار از طریق شبکههای وابسته به حمیدتی به دست آورده است.
🔸امارات همچنین با تمرکز بر سواحل سودان و توسعه بنادری مانند «ابوعمامه»، تلاش کرده نفوذ خود را در این کشور گسترش دهد. پروژه بندر «ابوعمامه»، شامل توسعه یک بندر مدرن، منطقه صنعتی، فرودگاه بینالمللی و یک پروژه عظیم کشاورزی با سرمایهگذاری بالغبر ۶ میلیارد دلار بود که در دسامبر 2022 و پیش از جنگ داخلی با دولت سودان تفاهمنامه آن به امضاء رسیده بود. با این حال اعتراضات مردمی، نگرانیهای زیستمحیطی و در نهایت آغاز جنگ داخلی مانع از اجرایی شدن این پروژه شده است.
🔸نگاه امارات به سودان در چارچوب رویکرد کلانتر این کشور در قاره آفریقاست. مجموع سرمایهگذاریهای امارات در آفریقا تاکنون از ۱۱۰ میلیارد دلار فراتر رفته است. یکی از این سرمایهگذاریها، تعهد ۱۰ میلیارد دلاری شرکت اماراتی «مصدر» برای تولید ۱۰ گیگاوات انرژی پاک در آفریقا تا سال ۲۰۳۰ است. امارات از طریق اعطای کمکهای مالی هدفمند، سرمایهگذاری در پروژههای زیرساختی و پشتیبانی از بازیگران کلیدی در ساختار قدرت کشورهای آفریقایی تلاش کرده است جایگاهی مؤثر در نهادهای حاکمه این کشورها به دست آورد. حمایتهای آن از نیروهای پشتیبانی سریع نیز در همین راستاست.
💢نتیجه گیری
✅یکی از سناریوهای محتمل پس از قطع روابط، تمرکز بیشتر امارات بر گسترش نفوذ از طریق نیروهای نیابتی در مرزهای سودان با کشورهای همسایه نظیر چاد و جمهوری آفریقای مرکزی است. در مجموع، تنش میان سودان و امارات نهتنها بر معادلات داخلی این دو کشور، بلکه بر ساختارهای امنیتی، سیاسی و اقتصادی منطقهای در شاخ آفریقا و فراتر از آن نیز اثرگذار خواهد بود.
🔗برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید!🔗
🔄مطالب مرتبط
▫️جنگ داخلی در سودان: نبرد میان برهان و حمیدتی
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/429
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐توافق تعرفهای موقت؛ چین در انتظار حرکت مهره سفید شطرنج
#تحلیل_کوتاه
#جنگ_تعرفهای
#چین #آمریکا
📝سید محمدعلی مدرسی یزدی
🔹در پی جنگ تجاری میان آمریکا و چین، مذاکراتی از ۱۲ مه ۲۰۲۵ در ژنو آغاز شد که در نهایت به توافق موقت برای کاهش برخی تعرفهها و ایجاد یک مکانیزم گفتگو انجامید. آمریکا برای اجرای این توافق و ارزیابی نتایج آن، مهلت ۹۰ روزهای را تعیین کرده است. پیش از شروع این توافقها طرف چینی یک «سند سفید» را منتشر کرده بود که محتوای آن در کنار توافق موقت اخیر نشاندهنده نوع نگاه چین به روابط با آمریکا است.
🔸در سند سفید چین روایتی که این کشور از ماهیت روابط با آمریکا بیان میکند قابل توجه است. طبق این روایت در طول ۴۶ سال روابط دیپلماتیک میان چین و ایالات متحده، پیوندهای اقتصادی و تجاری این دو کشور بهطور پیوسته در حال گسترش بوده است؛ به طوری که در سال ۲۰۲۴، ارزش مبادلات کالایی چین و آمریکا به ۶۸۸.۲۸ میلیارد دلار رسید که نسبت به ۱۹۷۹ بیش از ۲۷۵ برابر رشد داشته است. در بخش خدمات نیز با رسیدن تجارت دو کشور به ۶۶.۸۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳، آمریکا به دومین شریک خدماتی چین و چین به پنجمین بازار صادرات خدمات آمریکا تبدیل شده است. افزونبراین درآمد آمریکا از محل حق امتیازهای مالکیت فکری از چین نیز روندی صعودی داشته و در سال ۲۰۲۳، معادل ۱۳.۱ درصد از کل درآمد خدماتی آمریکا را شامل شده است. همچنین اشاره شده است که در سال ۲۰۲۲، شرکتهایی مانند اپل و تسلا در چین ۴۹۰.۵ میلیارد دلار فروش داشتند.
🔸نتیجه کلی سند مذکور این است که تعامل اقتصادی این دو کشور یک رابطه برد-برد و توسعهمحور برای هر دو طرف بوده است. با این وجود جنگ تجاری اول از سوی ایالات متحده در دور نخست ریاستجمهوری ترامپ آغاز شد که در نهایت به امضای توافقنامه فاز اول بهمنظور باز تنظیم روابط اقتصادی انجام شد. با این حال ایالات متحده در ادامه با اعمال تدابیر محدودکننده و نقض برخی تعهدات مانند عدم لغو یا کاهش معنادار تعرفههای تجاری، بنیان این توافق را تضعیف کرد.
🔸با این حال برخلاف روایت چینی در واقع روند اجرای این توافق با چالشهایی از سوی هر دو طرف مواجه شد. چین نیز اگرچه به بخشهایی از تعهدات خود پایبند ماند، اما در برخی موارد از جمله عدم تعهد به خریدهای هدفگذاریشده و شفافیت در اجرای تعهدات بسیاری از مفاد این توافق را رعایت نکرد. این عوامل زمینهای را فراهم کرد که ترامپ در دور دوم ریاست جمهوری جنگ تجاری دوم را در دستور کار قرار دهد. براین اساس او رویکرد حمایتگرایی را با شعار اول آمریکا بنیاد سیاست تجاری خود تعریف کرد که جنگ تعرفهای به عنوان یکی از نمودهای این سیاست اکنون منجر به شکلگیری نخستین دور مذاکرات در ژنو و توافق اخیر شده است.
🔸محتوای سند سفید و توافق موقت، دیدگاه چین نسبت به روابط اقتصادی با آمریکا، تمایل به حفظ شرایط همکاری متقابل را منعکس میکند. با این حال، میتوان این رویکرد را بخشی از استراتژی «حرکت اول دشمن» تلقی کرد. این امر در حالی است که چین به دلایل متعددی مانند وابستگی آمریکا به صادرات عناصر خاکی کمیاب از چین، گسترش روابط اقتصادی با کشورهای منطقه تحت عنوان چین+۱ و همچنین راهبرد چرخه دوگانه چین که درسی از جنگ تجاری اول در جهت کاهش میزان وابستگی به ایالات متحده است دست بالاتری را در این مذاکرات دارد.
🔸با این وجود، انتخاب لی چنگگانگ به عنوان مذاکرهکننده ارشد تجاری که سابقه مدیریت پروندههای چین در سازمان تجارت جهانی را دارد و هی لیفنگ، معاون نخستوزیر و از چهرههای کلیدی در طراحی سیاستهای اقتصادی چین و از نزدیکترین افراد به شی جینپینگ در حوزه سیاستگذاری اقتصادی، پیامآور این نکته است که چین مذاکرات تجاری با آمریکا را نه صرفاً یک موضوع فنی بلکه بخشی از راهبرد کلان اقتصادی-سیاسی خود تلقی میکند. در مجموع، ترکیب این دو چهره، لی چنگگانگ بهعنوان معمار حقوقی و فنی مذاکرات و هی لیفنگ بهعنوان حامل راهبرد کلان دولت نشان میدهد که چین درصدد است با آمادگی همهجانبه و حضور چهرههای کلیدی، نهتنها از موضع ضعف وارد مذاکرات نشود، بلکه از ابزارهای سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک خود برای بازتعریف قواعد بازی استفاده کند.
✅بنابراین مذاکرات و توافق موقت ژنو اقدامی صرفاً دفاعی از سوی چین نبوده، بلکه بخشی از راهبرد فعال چین برای کنترل میدان تقابل و کسب ابتکار در شرایط تنشآلود است. چین میکوشد برخلاف دور پیشین مذاکرات که امتیازات زیادی داد، اینبار با امتیازات کمتر، دستاوردهای بیشتری به دست آورد.
🔄مطالب مرتبط
▫️باختن در جنگ تجاری آسان است
▫️سیاست تجاری ترامپ در قبال چین؛ گذشته، حال و آینده
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/427
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐مذاکرات ایران و تروئیکا؛ آتشبس با آمریکا، ماشه در دست اروپا
#تحلیل_کوتاه
#مذاکرات_هستهای
#اروپا
📝علی محبی
🔹در حالی که چند دور مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا برگزار شده است روز جمعه ۲۶ اردیبهشت در استانبول، ایران با تروئیکای اروپا نیز دور جدیدی از مذاکرات را آغاز کرد. با نزدیکشدن به سالگرد دهسالگی برجام، اهمیت مکانیسم ماشه که در دست تروئیکای اروپایی است دوچندان شده است. در همین حال اختلافات آمریکا با اروپا در حال افزایش بوده و مذاکرات دوجانبه ایران و آمریکا ادامه دارد. از زمان آغاز ریاستجمهوری ترامپ، اروپا و آمریکا با چالشهای متعددی روبرو شدند. اکنون پرسش این است که آیا استفاده اروپا از مکانیسم ماشه تحت تأثیر اختلافات اروپا با آمریکا قرار خواهد گرفت یا خیر.
💢آخرین فرصت
۲۶ مهر امسال، اعتبار دهساله قطعنامه ۲۲۳۱ و برجام به اتمام میرسد و استفاده از مکانیسم ماشه (که در صورت اجراییشدن تمام تحریمهای شورای امنیت علیه ایران بازخواهند گشت) ناممکن خواهد شد. با توجه به اینکه طبق برجام ممکن است روند بازگشت قطعنامههای شورای امنیت حداکثر تا دو ماه طول بکشد، تخمین زده میشود که اروپا در ماه ژوئن (تیرماه) فرآیند مکانیسم ماشه را آغاز کند. به همین دلیل، طرفین پنجره فرصت کوتاهی دارند تا مسئله هستهای را حلوفصل کنند.
💢نگاه اروپا به مکانیسم ماشه و ایران
🔸جدای از مسائل مورد اختلاف که حضور ترامپ تغییر خاصی در رویکرد اروپاییها نداشته، ترامپ توانسته است منافع مشترک بیشتری بین اروپا و ایران ایجاد کند. اروپاییها به دلیل تهدیدات ترامپ بر اقتصادشان، رویکرد چرخش به جهان جنوب را در پیش گرفتند که باعث شده تا به روابط اقتصادی با دیگر کشورهای جهان توجه بیشتری کنند. از طرفی فرصت مشارکت در توافق هستهای برای اروپاییها اکنون حیاتیتر شده است؛ چراکه کاهش تنش با ایران منجر به دستاوردی برای دستگاه سیاست خارجی اروپاییها و تمرکز بر مقابله نظامی با روسیه و رقابت اقتصادی با چین و آمریکا خواهد شد.
🔸در صورت عدم حصول توافق، اروپاییها به سراغ مکانیسم ماشه خواهند رفت؛ اما بیم خروج ایران از معاهده NPT را نیز دارند و بنابراین تلاش میکنند تا حد امکان از این کار برای تهدید و چانهزنی استفاده کند. آنها همچنین میتوانند ماشه را تمدید کنند. البته اختلافات بین سه کشور اروپایی را نیز نباید فراموش کرد؛ بریتانیا اراده جدیتری از بقیه برای اجرایی کردن مکانیسم ماشه دارد در حالی که آلمان و فرانسه بیشتر متمایل به تمدید مکانیسم هستند.
🔸در صورت حصول توافق، اروپاییها به دلیل سابقه پیرویشان از آمریکا به احتمال زیاد از آن حمایت میکنند و از مکانیسم ماشه استفاده نخواهند کرد. البته درگیری ایران با اروپا بر سر جنگ اوکراین ممکن است تنشهایی را برانگیزد و اروپا بخواهد در ازای عدم فعالسازی مکانیسم ماشه امتیازاتی غیرهستهای از ایران بگیرد؛ اما به خوبی میداند که پیامدهای برهم زدن توافقی که ترامپ اعتبار خود را به آن وابسته کرده است فاجعهبار خواهد بود. همچنین منافع اروپا در ایران بدون سلاح هستهای است که با توافق به دست میآید. اروپا به خاطر تنش با ایران در دیگر موضوعات از ماشه به قیمت خروج احتمالی ایران از NPT استفاده نخواهد کرد.
💢نگاه آمریکاییها نسبت به مکانیسم ماشه و بازیگری اروپا
🔸دولت ترامپ با وجود برخی اختلافات با اروپا، به دلیل منافع مشترک در رابطه با برنامه هستهای ایران میتواند از ظرفیتهای اروپاییها برای مشورت، میانجیگری و اعمال فشار استفاده کند. آمریکا دیگر تمایل ندارد جبهه واحدی با اروپاییها تشکیل دهد، اما آنها را در جریان مذاکرات قرار میدهد و از موقعیت آنها در استفاده از مکانیسم ماشه جهت فشار به ایران بهره میبرد. آمریکا میداند که با توجه به موقعیت برتر خود و نگرانی هستهای اروپا، میتواند آنها را به تبعیت وادار کند و نگرانی خاصی از اقدامات خودسرانه اروپاییها ندارد. اگر مذاکرات به نتیجه نرسد. آمریکا با انجام مذاکراتی، به ویژه با همتای بریتانیایی خود، تلاش میکند تا از مکانیسم ماشه به عنوان ابزاری برای فشار بر ایران استفاده کند و حتی در صورت لزوم آن را فعال نماید.
💢جمعبندی
✅اختلافات میان اروپاییها با آمریکاییها تأثیری بر مسئله هستهای ایران ندارد و هر دو در فشار دیپلماتیک علیه ایران متحد خواهند بود. اگرچه اروپاییها به دنبال کسب منافع دیگری در این خلال هستند و ممکن است در روند مذاکرات اختلافاتی با آمریکاییها از جمله بر سر پیامدهای فعالسازی مکانیسم ماشه داشته باشند اما حتی اگر مشارکتی در روند مذاکرات نداشته باشند به صورت کلی پیرو راهبرد آمریکا خواهند بود.
🔄مطالب مرتبط
▫️گروسی در تهران؛ سرنوشت مکانیسم ماشه چه خواهد شد؟
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/425
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐 جولانی از دیدار با ترامپ چه چیزهایی بدست میآورد؟
#تحلیل_کوتاه
#تحولات_منطقه
#سوریه
📝علیرضا مجیدی
🔹روز چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت برای اولین بار ابومحمد الجولانی (احمد الشرع) با دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده دیدار کرد. آخرین بار، ۲۹ سال قبل رؤسای جمهور وقت ایالات متحده و سوریه با یکدیگر دیدار کرده بودند؛ دیداری که نتیجهبخش نبود و حافظ اسد با درخواستهای بیل کلینتون در زمینه عادیسازی رابطه با رژیم صهیونیستی موافقت نکرد.
💢سوریه جدید و مسئله عادیسازی
🔸ترامپ در دیدار با جولانی ۴ خواسته را مطرح کرده که یکی از آنها پیوستن به پیمان ابراهیم است. بیشتر مقامات حکومت جدید سوریه در این زمینه اعلام آمادگی کرده بودند که در صورت بازگشت رژیم به توافق آتشبس ۱۹۷۴، بر سر این موضوع رایزنی کنند. به نظر میرسد هدف از این اعلام آمادگی، وادارسازی مقامات تلآویو به «خروج از مناطقی که اخیراً اشغال کردهاند»، «توقف حملات هوایی به سوریه» و «پاک شدن این فاکتور از معادلات میان سویدا و دمشق» باشد.
💢اهداف راهبردی جولانی
🔸مهمترین هدف راهبردی جولانی در قصر الشعب، نه توسعه یا تأمین امنیت و حتی حفظ تمامیت ارضی سوریه، بلکه تثبیت و تحکیم حکومت خود بر دمشق است. گرچه او برای نیل به این هدف آماده اعطای امتیازات زیادی است، ترجیح میدهد امتیازات اعطایی در حوزه «سیاست داخلی» سوریه نباشد تا در داخل با محدودیتهای کمتری برای تحکیم قدرت خود تلاش کند. ترامپ از معدود کسانی است که نسبت به مسائل داخلی سوریه نوعی بیتفاوتی را پیشه کرده است. در سایه این هدف، جلب رضایت واشنگتن از سه منظر برای جولانی دارای اهمیت به سزایی است:
1️⃣رفع تحریمها
🔸شاخصهای اقتصادی نشان میدهد تحریمهای آمریکا اقتصاد سوریه را به مرحله فروپاشی رسانده بود. به عنوان مثال در ابتدای سال ۲۰۲۰ و پیش از اجرای قانون قیصر، نرخ دلار در سوریه در بازار رسمی و بازار نقدی غیررسمی به ترتیب ۵۵۰ و ۱۵۰۰ لیر سوری بود. اما در زمان سقوط اسد در بازار رسمی یافت نمیشد و در بازار غیررسمی بین ۲۲هزار تا ۲۴ هزار لیر معامله میشد. بدون تردید همین «فروپاشی اقتصادی» یکی از علل سرنگونی سریع حکومت سابق بود.
🔸بعد از سقوط اسد، کشورهای عربی و بخشی از سرمایهگذاران حاضر در غرب برای ارسال کمک یا سرمایهگذاری در سوریه آماده بودند؛ اما تحریمها اجازه انتقال سرمایه را نمیداد. این باعث میشد تا تغییر معناداری در حوزه معیشت مردم رخ ندهد و نارضایتیها افزایش یابد. رفع تحریمها یا اعطای معافیتهای مستمر میتواند به ورود سرمایه خارجی به سوریه کمک کند. گرچه این سرمایهگذاریها نمیتواند سوریه را کاملاً بازسازی کند، اما میتواند امید را در دل مردم سوریه زنده نگه دارد. همین که مردم سوریه نسبت به آینده امیدوار شوند، با دولت جدید همراهی خواهند کرد.
2️⃣مشروعیت بینالمللی
🔸جولانی تلاش زیادی برای جلب رضایت طرفهای بینالمللی، بهویژه کشورهای غربی، انجام داده است. با این حال، تا این لحظه وی صرفاً به عنوان رئیس دوره انتقالی به رسمیت شناخته شده است. طرفهای غربی همچنان بر اجرای قطعنامه ۲۲۵۴ تأکید میکنند و کشورهای عربی نیز در ظاهر از این قطعنامه حمایت میکنند. تنها کشوری که از این موضوع عبور کرده، قطر است.
🔸اجرای واقعی قطعنامه ۲۲۵۴ به معنای «گردش قدرت در میان نخبگان سیاسی» است که مورد پسند و پذیرش جولانی نیست و او طی ماههای اخیر هم نشان داده که زیر بار تقسیم کیک قدرت یا شراکت در اداره کشور نمیرود! با این حال واقعیتهای روی زمین و فشارهای خارجی او را وادار به انعطاف میکند.
🔸ترامپ اما شخصیتی دارد که چندان به مسائل داخلی سوریه اهمیت نمیدهد و جولانی میتواند بدون ارائه امتیازات بزرگ - بهویژه در حوزه اقلیتها - رضایت او را جلب کند. در صورتی که آمریکا حکومت جولانی را به رسمیت بشناسد، راه برای برقراری روابط دیپلماتیک عمیق با بخش بزرگی از کشورهای جهان هموار خواهد شد.
3️⃣رقابت با نیروهای دموکراتیک سوریه
🔸مسئله سوم، رقابت میان جولانی و مظلوم عبدی یا رقابت بین حکومت جدید دمشق و نیروهای دموکراتیک سوریه (قسد) است. باید توجه داشت که هم علت موجده و هم علت مبقیه قسد، ایالات متحده بوده است.
✅از زمان تأسیس قسد تاکنون، دمشق ارتباط مستقیمی با واشنگتن نداشته است. جولانی تصور میکند از طریق برقراری رابطه با واشنگتن میتواند این برگ برنده را از حریف بگیرد. هدف او نه قطع رابطه میان قسد و واشنگتن، بلکه «کاهش اعتبار حمایت واشنگتن از قسد» است تا بتواند از موضع قدرت با آنها وارد مذاکره شود.
🔁مطالب مرتبط
▫️شتاب و ابهام در توافق کردی- عربی در سوریه
▫️ترامپ و شیخنشینها؛ تغییر آونگ خلیج فارس
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/423
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐قطار سیاسی ژاپن به مقصد پکن
◾️شانگهای آبزرور
📝لیائو کین
#جهان_شرقی
#جنگ_تجاری
#شرق_آسیا
🔸در بازهای کوتاه، چندین هیئت عالیرتبه از احزاب حاکم ژاپن، از جمله حزب لیبرال دموکرات و کومیتو، بهطور متوالی به چین سفر کردند. این رفتوآمدهای فشرده و همزمان که در نوع خود کمسابقه است، توجه ناظران را جلب کرده و پرسشهایی را درباره اهداف و پیامدهای احتمالی آن برای روابط پکن–توکیو برانگیخته است.
💢دیدارهایی کمسابقه و پرتکرار
🔹هیروشی مورویاما، رئیس جدید اتحادیه پارلمانی دوستی ژاپن–چین، در دومین سفر خود به چین در سال جاری، هیئتی متشکل از ۱۴ نماینده از ۶ حزب ژاپنی را با هدف تقویت روابط دوجانبه به پکن برد. همزمان، ناتسوئو یاماگوچی و کیئیچی ایشی، رهبران پیشین حزب کومیتو نیز به چین سفر کردند و یاماگوچی پیش از سفر با نخستوزیر شیگرو ایشیبا دیدار و حمایت او را دریافت کرد. همچنین، تتسوئو سایتو، رهبر فعلی کومیتو، هفته گذشته در حالی که نامهای از نخستوزیر ایشیبا برای مقامات چینی به همراه داشت به چین رفت.
🔹محور اصلی گفتگوها یافتن زمینههای همکاری و حل برخی مسائل باقیمانده خواهد بود. در بعد همکاری، گفتوگوها هم در سطح نظری، مانند مقابله با فشارهای تعرفهای آمریکا و هم در سطح عملی، نظیر اجرای توافقات اقتصادی از جمله همکاری در بازارهای ثالث و پیشبرد RCEPمیباشد. همچنین احتمال بررسی پروژههای خاص مانند سرمایهگذاری تویوتا در شانگهای وجود دارد. مسائلی چون ازسرگیری واردات محصولات دریایی ژاپن، افزایش تعاملات فرهنگی و آموزشی از دیگر محورهای مورد توجه در این سفرها میباشد.
💢سه انگیزه اصلی در پشت این دیپلماسی فعال
🔹بنابراین تحرکات کمسابقه دیپلماتیک احزاب حاکم در ژاپن را میتوان در سه سطح تحلیل کرد:
1️⃣تحکیم روند بهبود روابط: این سفرها در ادامه گرایش به تنشزدایی در روابط چین و ژاپن پس از دیدار سران در نوامبر گذشته در نشست APEC در سانفرانسیسکو و توافق بر سر پیشبرد روابط راهبردی متقابل، صورت میگیرد. افزایش تبادلات سیاسی، از جمله دیدارهای متقابل مقامات ارشد و احیای گفتوگوی اقتصادی، نشانگر تلاش برای اجرای توافقات دوجانبه و تعمیق روابط راهبردی است.
2️⃣پاسخ به فشارهای خارجی: با توجه به تبعات منفی جنگ تجاری و سیاستهای دولت ترامپ بر اقتصاد ژاپن، توکیو به دنبال همکاری نزدیکتر با پکن برای کاهش فشارها است.
3️⃣پیگیری اهداف داخلی: در شرایطی که حزب حاکم در مجلس نمایندگان در اقلیت است، تقویت روابط با چین میتواند در بهبود شرایط اقتصادی و ارتقای جایگاه سیاسی حزب و نخستوزیر شیگرو ایشیبا بهویژه در آستانه انتخابات مجلس سنا مؤثر باشد. همچنین این رفتوآمدها ممکن است زمینهساز سفر رسمی نخستوزیر به چین باشد. براین اساس حزب لیبرال دموکرات میتواند از طریق دیپلماسی حزبی، سریعتر توافقات را به سیاستهای اجرایی دولت تبدیل کند.
💢فرصتها بیشتر از چالشها
🔹روابط چین و ژاپن در سال ۲۰۲۵ با نشانههایی از بهبود آغاز شده است؛ ازسرگیری تبادلات حزبی پس از ۷ سال، سفرهای متقابل مقامات ارشد و احیای گفتوگوهای اقتصادی همه حاکی از گرمایش تدریجی روابط هستند. چرا که در سطح بینالمللی، ژاپن، بهعنوان اقتصادی صادراتمحور، به همکاری با چین بهعنوان شریک تجاری اول خود نیاز دارد و این امر به همراه اقدامات تجاری یکجانبه آمریکا منافع چین و ژاپن را بههم نزدیکتر کرده است.
🔹در سطح داخلی، نخستوزیر شیگرو ایشیبا با رویکردی عقلانی و مستقل، تلاش دارد تعادل در روابط با چین و آمریکا را حفظ کند. او مخالف قربانیکردن منافع اقتصادی در برابر فشارهای امنیتی آمریکا است و مایل نیست ژاپن بخشی از یک ائتلاف ضدچینی شود. بنابراین بنظر میرسد که فرصتهای موجود در روابط دوجانبه اکنون بر چالشها پیشی گرفتهاند.
✅با این حال، موانع مهمی نیز در مسیر بهبود روابط وجود دارد. از یکسو، واشنگتن ممکن است نسبت به نزدیکی بیشازحد پکن و توکیو واکنش نشان دهد و از سوی دیگر، جایگاه سیاسی شکننده ایشیبا در داخل ژاپن و لزوم جلب رضایت محافظهکاران، توانایی او را در سیاست خارجی محدود کرده است. در نهایت اگرچه روند روابط در مسیر مثبتی قرار گرفته است، اما استمرار آن به مدیریت محتاطانه فشارهای داخلی و خارجی وابسته خواهد بود.
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/419
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🔵 توافق سعودی-آمریکا: ابعاد و واقعیتها
#اکوتهران
#تحولات_منطقه
#آمریکا #غرب_آسیا
🔸سفر پر سر و صدای دونالد ترامپ به عربستان سعودی با امضای مجموعهای از توافقات و تفاهمات همراه بود که روایت رسانهای و رسمی آنها را تاریخساز دانسته است. گزارش رسمی کاخ سفید ارزش مجموع این توافقات را بالغ بر ۶۰۰ میلیارد دلار برشمرده است و برخی از جزئیات را در این باره منتشر نموده است. با این وجود، به نظر میرسد که واقعیت توافقات بسیار محدودتر از این رقم باشد. نیویورک تایمز با توجه به جزئیات اعلام شده ارزش مجموع پروژهها را ۲۸۳ میلیارد دلار برآورد کرده است. هر چند که کاخ سفید از در جریان بودن تفاهمات جدید سخن گفته و ارزش آنها را بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار عنوان نموده است.
💢ابعاد اعلامی توافق
🔹در حوزه فناوری و هوش مصنوعی، شرکت سعودی DataVolt متعهد به سرمایهگذاری ۲۰ میلیارد دلاری در زیرساخت انرژی و مراکز داده در ایالات متحده شده است. این شرکت سعودی در سال ۲۰۲۳ به عنوان زیرمجموعهای از صندوق سرمایهگذاری ویژن تاسیس شده و در برنامههای توسعهای مطابق با چشمانداز ۲۰۳۰ این پادشاهی یکی از شرکتهای محوری است. علاوه بر این، مجموعهای از سرمایهگذاریهای مشترک نیز به ارزش ۸۰ میلیارد دلار در ایالات متحده به صورت مشترک با شرکتهایی همچون Google، Oracle، Salesforce، AMD و اوبر با هدف توسعه طرحهای فناورانه در این توافقات تعریف شدهاند.
🔹شرکتهای آمریکایی موفق شدند صادرات خدمات فنی و مهندسی به ارزش ۲ میلیارد دلار در پروژههایی همچون فرودگاه بینالمللی ملک سلمان، شهر قادیه و بخشهایی از ابرپروژه نئوم را در این توافق بگنجانند. علاوه بر این شرکت جنرال الکتریک در حوزه توربینهای گازی و سامانههای انرژی توافقی به ارزش ۱۴.۲ میلیارد دلار منعقد نموده است. بوئینگ نیز تحویل هواپیماهای ۷۳۷ و ۷۳۸ به ارزش ۴.۸ میلیارد دلار را در این توافق گنجانده است. در متن همچنین به یک سرمایهگذاری در حوزه بهداشت نیز اشاره شده است و گفته میشود که شرکت سرمسازی شامخ برای ایجاد یک واحد بزرگ سرمسازی در میشیگان ایالات متحده دست به سرمایهگذاری ۵.۸ میلیارد دلاری خواهد زد. در نهایت اینکه این توافق، از تشکیل سه صندوق تخصصی سرمایهگذاری نیز خبر داده شده است. یک صندوق ۵ میلیارد دلاری برای حوزه انرژی، یک صندوق ۵ میلیارد دلاری برای دفاع و هوانوردی و یک صندوق ۴ میلیارد دلاری برای حوزههای ورزشی.
🔹با این وجود، کلیدیترین بخش این بسته اقتصادی را باید توافقات دفاعی مختلفی دانست که ارزش آنها در مجموع به ۱۴۲ میلیارد دلار میرسد و از آن با عنوان بزرگترین توافق دفاعی تاریخ جهان یاد شده است. این توافق دربرگیرنده مواردی همچون دفاع هوایی و موشکی، توانمندیهای فضایی، امنیت دریایی و ساحلی و در نهایت نوسازی ارتش عربستان است. دستکم دوازده شرکت کالا و خدمت دفاعی آمریکایی در این خریدها ذینفع به شمار میروند که لاکهید مارتین، نورتروپ گرومن و بوئینگ از آن جمله هستند.
💢واقعیتها
🔹باید پذیرفت که ابعاد توافق اعلام شده وسیع بوده و ارقام و اعداد موجود زمینه بسیار خوبی برای تبلیغات داخلی و خارجی دونالد ترامپ فراهم خواهد کرد. عربستان کمپین روابط عمومی مطلوبی از این نشست برای ترامپ خلق کرده و احتمالا، برای محقق ساختن بخشهایی از این سرمایهگذاریها نیز مشتاق است؛ چرا که تنوعبخشی به درآمدهای اقتصادی و تحکیم پیوند با شرکتهای فناور و پیشتاز آمریکایی، برای این کشور به مراتب بیشتر از جانمایی سرمایهگذاریهایش اهمیت دارد.
🔹 تا تحقق بخشیدن به این اعداد و ارقام اما راه بسیار درازی وجود دارد و تجربههای پیشین نشان داده که رقم واقعی حتما کمتر از این تفاهمات اولیه است. به عنوان مثال، توافق ۱۱۰ میلیارد دلاری حوزه دفاعی میان دو کشور در دوره قبل نیز واقعا به طور کامل به قراردادهای رسمی نینجامید و ظرف یکسال، حدود ۱۵ میلیارد دلار تبادل رسمی انجام پذیرفت که بخشی از آن نیز خریدهای تایید شده در دوره اوباما بودند.
💢جمعبندی
✅بدینترتیب، توافق ۶۰۰ میلیارد دلاری اعلام شده همان اندازه که از نظر ابعاد به نظر بزرگ میرسد، میتواند از نظر واقعیت کوچک باشد و در نهایت به رقمی بسیار نازلتر فرو کاسته شود. با این وجود، حتی تحقق بخشی از این سرمایهگذاریها نیز اتفاقی قابل توجه از منظر اقتصادی است و برای دو طرف دستاوردهای توسعهای مناسبی به همراه خواهد داشت.
🔄مطالب مرتبط
▫️دستور کار سفر ترامپ و انتظار ریاض از آن
▫️ترامپ و شیخنشینها؛ تغییر آونگ خلیج فارس
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/418
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
♦️دستور کار سفر ترامپ و انتظار ریاض از آن
◼️الجزیره
#رویة_العربیة
#تحولات_منطقه
#آمریکا #غرب_آسیا
🔹دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالاتمتحده، سفر رسمی خود به عربستان سعودی را در روز سهشنبه آغاز کرد و این سفر تا ۱۶ مه ادامه خواهد داشت. این سفر که نخستین سفر خارجی او محسوب میشود، باهدف تقویت همکاریهای دوجانبه و بررسی مسائل منطقهای انجام میگیرد.
🔹برنامههای این سفر شامل برگزاری مجمع سرمایهگذاری، نشست کشورهای شورای همکاری خلیجفارس و دیدارهای دوجانبه است. ترامپ این سفر را «تاریخی» توصیف کرده و آن را نشاندهنده روابط دیپلماتیک فزاینده میان واشنگتن و کشورهای خلیجفارس دانسته است. دستور کار سفر وی شامل مذاکراتی در زمینههای انرژی، دفاعی و فناوری است و دیدار با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی نیز در آن وجود داشت.
🔹یکی از مهمترین توافقاتی که عربستان روی آن حساب بازکرده، مربوط به همکاری در حوزه انرژی هستهای صلحآمیز است؛ توافقی که زمینهساز ایجاد شراکتی راهبردی در زمینه فناوری هستهای غیرنظامی میان دو کشور خواهد بود. همچنین احتمال امضای مجموعهای از تفاهمنامههای اقتصادی میان شرکتهای سعودی و آمریکایی مطرح است، بهویژه در شرایطی که واشنگتن از پروژههای کلان تعریفشده در قالب چشمانداز ۲۰۳۰ عربستان حمایت میکند. در حوزه دفاعی نیز انتظار میرود توافقاتی حاصل شود؛ چراکه عربستان به دنبال تقویت توان نظامی خود از طریق همکاری نزدیک با ایالاتمتحده است.
💢ابعاد سیاسی
🔹مسائل مرتبط با خاورمیانه، از جمله جنگ در نوار غزه و مذاکرات جاری میان ایالاتمتحده و ایران، از مهمترین محورهای مورد بحث در این سفر خواهد بود. تهران اخیراً از طریق سفر وزیر امور خارجه خود به ریاض، مقامات سعودی را در جریان آخرین تحولات این مذاکرات قرار داده است. بااینحال، دونالد ترامپ تاکنون موضعی صریح در برابر درخواست ایران برای حفظ سطح غنیسازی اورانیوم با اهداف صلحآمیز اتخاذ نکرده است و فشارهای رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از هرگونه توافق با تهران همچنان ادامه دارد.
🔹پرونده سوریه نیز یکی دیگر از محورهای اساسی این سفر بهشمار میرود؛ بهویژه در پرتو گزارشهایی مبنی بر احتمال لغو برخی تحریمها علیه دمشق در صورت همکاری این کشور با پیشنهادات مطرح شده از سوی آمریکا. دولت ترامپ این موضوع را یکی از عناصر کلیدی در راستای تأمین ثبات منطقهای قلمداد میکند. عربستان سعودی نیز این سفر را فرصتی راهبردی برای بازتعریف نقش منطقهای خود در سایه تحولات ژئوپلیتیکی گسترده ارزیابی مینماید.
💢ابعاد اقتصادی
🔹این سفر بیشترین تمرکز را به موضوعات اقتصادی اختصاص داده است، بهویژه با توجه به برگزاری «مجمع سرمایهگذاری سعودی-آمریکایی» که با حضور گسترده نمایندگان بخش خصوصی دو کشور برگزار خواهد شد. همکاریهای آینده میان ریاض و واشنگتن میتواند حوزههایی همچون هوش مصنوعی، فناوریهای نوین و انرژی را در بر گیرد. عربستان نیز تمایل دارد سرمایهگذاریهای آمریکایی را بهسوی پروژههای بزرگ توسعهای خود در چارچوب برنامههای تحول ملی سوق دهد. حجم مبادلات تجاری میان دو کشور در سال ۲۰۲۴ به حدود ۳۲ میلیارد دلار رسیده که حاکی از استحکام روابط اقتصادی دوجانبه است. انتظار میرود در پایان این سفر، توافقات جدیدی در این حوزهها به امضا برسد.
💢پروندههای سوریه و لبنان
🔹بر اساس گزارشها، دیداری سهجانبه میان ترامپ، ولیعهد سعودی، رئیسجمهور سوریه و رئیسجمهور لبنان نیز در دستور کار قرار دارد. این دیدار با هدف هماهنگی مواضع منطقهای در قبال پروندههای حساس، بهویژه در ارتباط با سوریه و لبنان، برگزار خواهد شد.
🔹عربستان در تلاش است از این فرصت برای ایجاد یک محور جدید منطقهای استفاده کند؛ محوری که بتواند در مقابل کاهش نفوذ ایران در منطقه، بهویژه پس از تحولات اخیر در سوریه، موضعگیری منسجمی ارائه دهد. همچنین گفتهشده که تفاهمات سیاسی و امنیتی حاصل از این گفتوگوها ممکن است شامل موضوعاتی نظیر بحران سودان و امنیت دریای سرخ نیز باشد.
🔹پنجمین نشست مشترک سران کشورهای خلیج و آمریکا در شرایطی ویژه با چالشهای روزافزون برگزار خواهد شد که تمایل کشورهای حاشیه خلیجفارس برای شکلگیری موضعی یکپارچه در قبال مسائل مهمی چون بحران فلسطین و سایر تنشهای منطقهای مشهود است.
✅ترامپ با انتخاب مجدد عربستان برای نخستین سفر خارجی خود، بار دیگر نشان داده است که بهجای تکیه صرف بر متحدان سنتی غربی، کشورهای خلیجفارس را بهعنوان بازیگران ژئوپلیتیکی مهم و شرکای راهبردی در حل بحرانهای منطقهای و توسعه روابط تجاری ترجیح میدهد.
🔄مطالب مرتبط
▫️ترامپ و شیخنشینها؛ تغییر آونگ خلیج فارس
▫️ماموریت خالد بن سلمان در تهران
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/417
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🎥 اسرائیل همچنان به دنبال جنگ آمریکا و ایران است!
#تهران_مدیا
#تحولات_منطقه
#ایران #اسرائیل
🔸جفری ساکس، اقتصاددان آمریکایی در گردهمایی دیپلماسی آنتالیا در ماه گذشته با اشاره به آغاز اعتراضات سوریه در سال ۲۰۱۱، آن را یک طراحی اسرائیلی برای سرنگونی دولتهای مخالف اسرائیل در منطقه عنوان میکند که به پشتوانه فرمان اجرایی اوباما در بهار ۲۰۱۱ اجرایی شد.
✅ ساکس معتقد است جنگ سوریه تنها یکی از شش جنگی است که اسرائیل در ترویج آنها نقش داشته است؛ این جنگها شامل لبنان، عراق، سوریه، لیبی، سومالی و سودان میشوند. تنها جنگی که تاکنون رخ نداده و موجب نگرانی نتانیاهو شده است، جنگ آمریکا با ایران است؛ جنگی که اسرائیل همچنان در تلاش برای تحریک آن است؛ چرا که بدون همراهی مستقیم آمریکاییها قادر به انجام آن نیست.
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐مذاکره حماس با آمریکا؛ دور زدن اسرائیل و چشمانداز جنگ غزه
#تحلیل_کوتاه
#تحولات_منطقه
#غزه
📝محسن فایضی
🔹تلاش حماس برای برقراری ارتباط مستقیم با آمریکا و حتی امضای توافق جداگانه، احتمالا برای جامعه سیاسی داخلی ایران عجیب و هشدار برانگیز به نظر برسد. اما چرا حماس به چنین اقدامی دست زد؟ اقدامی که ماهیت آن با مذاکرات عراقچی-ویتکاف تفاوت دارد.
🔸دومین مذاکرات مستقیم میان حماس و آمریکا به توافقی برای آزادی عیدان الکساندر تنها اسرائیلی- آمریکایی زنده در اسارت حماس در مقابل اجازه ورود کالا به نوار غزه منجر شد. الکساندر همواره جزو برنامههای رسانهای و جنگ روانی حماس بود. اما توجه حماس به این اسیر پس از مذاکرات اول حماس و آمریکا پس از پایان آتشبس مرحله اول که آن هم بدون اطلاع تلآویو صورت گرفت بیشتر شد و در طرحهای پیشنهادی میانجیها و بیانیههای رسمی حماس به او اشاره میشد.
🔸در مقابل، نتانیاهو بارها تفکیک الکساندر از دیگر اسرا را ایدهای خطرناک نامیده و از آن نگران بود. نگرانیای که مشخص شد بیراه نبوده است! در ۲۳ فروردین حماس کلیپی پخش کرد که نشان میداد السکاندر زنده است و او تکرار میکرد که گمان نمیکند از اسارت نجات پیدا کند. این کلیپ موجب شد نتانیاهو برخلاف رویهاش در برخورد با خانواده اسرا، سعی کند با تماس با خانواده الکساندر فضا را آرام کند.
💢باور به گزاره «آمریکا تصمیم گیر اصلی است»
🔸هدف حماس از مذاکره، رسیدن به اهداف مشخص با خط قرمزهای مشخص است. لذا میانجیگران لزوما برای حماس موضوعیت ندارند و از هر میانجی متناسب با مزیتها استفاده میکند. اما انتخاب آمریکا بر پایه یک نگرش مشخص استوار است که بارها از سوی رهبران حماس تکرار شده است: «آمریکا تصمیم گیر اصلی است!» رهبران حماس معتقدند در موارد بسیار، شکست مذاکرات و عدم آتشبس ناشی از عدم اراده واقعی آمریکا بود. به طور مثال به باور حمدان و نعیم آتشبس اخیر نتیجه اراده آمریکاییها بود. یا پس حمله اسرائیل به رفح برخلاف موضعگیریهای فراوان بایدن، رهبران حماس تاکید کردند که آمریکاییها اگر صداقت داشتند هیچگاه این حمله مهم رخ نمیداد. بر اساس همین باور، جهاد طه سخنگوی حماس با بیان این که هدف از آزادی عیدان الکساندر توقف جنگ علیه غزه و ورود کمکها و آغاز مذاکرات برای یک توافق فراگیر است میگوید: از طرف آمریکایی میخواهیم اسرائیل را تحت فشار قرار دهد و آن را ملزم به پایبندی به توافق آتشبس کند.
💢استفاده از نقطه حساسیت تیم آمریکایی
🔸دلیل دوم مذاکره با آمریکا پی بردن به اهمیت الکساندر برای تیم ترامپ بود. کانال۱۲ عبری ۴ روز پیش از آزادی این اسیر در یادداشتی نوشته بود: «در جریان مذاکرات اخیر، حماس متوجه شد که آمریکا عمیقاً به آزادی اسیر عیدان الکساندر علاقهمند است. بنابراین، بعید نیست حماس تلاش کند تا آزادی او را به عنوان وسیلهای برای اعمال فشار بر طرف اسرائیلی پیشنهاد دهد.» حماس با درک این حساسیت اقدامات رسانهای را هم طرحریزی کرد. به طور مثال ابوعبیده در پیامی تگرامی نوشت: «ما توانستیم پیکر یک شهید مأمور تأمین امنیت اسیر الکساندر را بیرون بکشیم و سرنوشت اسیر و دیگر مجاهدان نگهبان همچنان نامشخص است!»
💢استفاده از اختلاف تاکتیکی میان نتانیاهو و ترامپ
🔸سومین مسئله بهرهگیری از وجود اختلافات میان نتانیاهو و ترامپ در مسائل مختلف علیرغم داشتن راهبرد و هدف کلان مشترک است. ترامپ با ناکامی در پروندههای مختلف به دنبال به سرانجام رساندن هرچه زودتر پرونده غزه به عنوان یکی از جدیترین شعارهای انتخاباتی است. توافق حماس با آمریکا درست پس از آتشبس نانوشته میان کاخ سفید و صنعا و تلاش ارتش اسرائیل برای آغاز مجدد جنگ گسترده، نشان میدهد که نیروهای مقاومت سعی دارند از اختلافات رسانهای شده میان تلآویو و کاخ سفید برای ورود کالا به نوار غزه تمام بهره را ببرند.
💢آینده توافق و جنگ
🔸طولانی شدن جنگ، پیشبینیپذیری آینده و سرانجام آن را با سختی روبرو ساخته و در عین حال سناریو مطلوب هر بازیگر را شفافتر کرده است. اقدام حماس در آزادی الکساندر نمیتواند تغییری جدی در روند مذاکرات و آتشبس ایجاد کند اما میتواند تصمیم یکی از مهمترین تصمیمگیران یعنی ترامپ را برای تحقق سناریوی مطلوب خود متاثر سازد. اکنون حماس به دنبال ایجاد شرایطی برای بازگشت نتانیاهو به میز مذاکره است.
✅در ماههای پیش رو بازیگری موفقتر خواهد بود که بتواند ضمن ایستادگی بر سناریو مطلوب خود، در محاسبه بازیگر مقابل در ممکن بودن دستیابی به اهدافش اخلال ایجاد کند.
🔄مطالب مرتبط
▫️تعویق آزادی اسرا؛ آیا جنگ غزه از سر گرفته میشود؟
▫️وضعیت عملیاتی ارتش اسرائیل در غزه
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/414
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
♦️جاهطلبیهای ناتو در منطقه هند و اقیانوس آرام
◾️شورای روابط خارجی
📝دیوید ساکس
#تهران_ریویو
#ناتو #شرق_آسیا
#اقیانوسیه
🔹ائتلافبندی چین، کرهشمالی و روسیه، اعضای سازمان ائتلاف آتلانتیک شمالی (ناتو) را به این نتیجه رسانده است که امنیت منطقه هند_اقیانوسیه و اروپا را نمیتوان از یکدیگر جدا کرد. ارسال تدارکات با کاربرد دوگانه توسط چین و انتقال مهمات و موشکهای بالستیک کره شمالی به روسیه کمک کردهاند تا ذخایر تسلیحاتی خود را مجدداً پر کند. در حقیقت کشورهای حوزه هند_اقیانوسیه روسیه را قادر ساختهاند تا بزرگترین جنگ در اروپا از زمان جنگ جهانی دوم را ادامه دهد.
🔸این تحولات قطعاً امنیت هند_اقیانوسیه را متأثر خواهد کرد. روسیه در ازای پشتیبانی که دریافت میکند، به برنامه موشکهای بالستیک و هستهای کره شمالی کمک خواهد کرد و حامی مواضع پکن و پیونگیانگ در مسائل کلیدی آسیا خواهد بود. همچنین ممکن است حتی در حمایت از شرکایش به طور مستقیم مداخله کند. اگر یک جنگ در هند_اقیانوسیه آغاز شود، هزینههای اقتصادی که بر اعضای ناتو تحمیل میشود از هزینههای کنونی ناشی از جنگ اوکراین فراتر خواهد رفت. افزون بر این، دخالت مستقیم روسیه در هرگونه پیشامد منطقهای، ایالات متحده را ناچار میکند که نیروهایش در اروپا را کاهش داده و به این ترتیب فضا را برای تهاجم بیشتر روسیه مهیا کند. بنابراین، به نفع ناتو است که در بازدارندگی در هند_اقیانوسیه مشارکت داشته باشد و از کمک نظامی چین به روسیه ممانعت کند.
💢چرخش ناتو به سمت هند_اقیانوسیه
🔸ناتو نگرانی فزاینده خود را نسبت به تقویت مشارکت چین با روسیه ابراز کرده است. اعلامیه ۲۰۱۹ لندن اولین موضع رسمی ناتو بود که در آن به چین اشاره شد. از آن زمان، اشاره به چین برجستهتر شده است، مخصوصاً پس از اشغال اوکراین توسط روسیه. در اجلاس ۲۰۲۲ مادرید، ناتو خط مشی راهبردی جدیدی را معرفی کرد که در آن «جاهطلبیها و سیاستهای قهری» چین «ارزشها، امنیت و منافع ما را به چالش میکشد.» همچنین برای اولین بار، رهبرانی از استرالیا، ژاپن، نیوزیلند و کرهجنوبی (که تحت عنوان هند_اقیانوسیه 4 یا IP4 شناخته میشوند) به اجلاس ناتو ملحق شدند. اعلامیه اجلاس ۲۰۲۴ واشنگتن لحن بسیار تندی را به کار برد و چین را به «حامی تعیینکننده جنگ روسیه علیه اوکراین» خطاب کرد و به پکن هشدار داد که «نمیتواند بزرگترین جنگ در اروپا در تاریخ معاصر را ممکن سازد، بیآنکه این اقدام تأثیر منفی بر منافع و اعتبارش بگذارد.»
🔸دو نکته برجسته در هند_اقیانوسیه ناتو را بر این منطقه متمرکز کرده است. نخست، اعضای این پیمان نگران هستند چین به تایوان حمله کند و آمریکا برای دفاع از آن وارد عمل شود. در این حالت واشنگتن مجبور است با محاسبه هزینه_فایده خود، متحدین ناتو را وادار کند که سهم بیشتری در بازدارندگی مقابل روسیه بپذیرند. به علاوه، اگر بازدارندگی در تایوان شکست بخورد، عواقب اقتصادی آن برای اروپا ویرانگر خواهد بود. زنجیره عرضه در سراسر اروپا به شدت آسیب میبیند. طبق تخمینها منازعه بر سر تایوان ۱۰ تریلیون دلار از تولید ناخالص جهانی خواهد کاست.
🔸دوم، منازعه در شبهجزیره کره نیز تحولات مشابهی را خلق میکند. اگرچه مشخص نیست آیا آمریکا از تایوان دفاع خواهد کرد یا خیر؛ اما شکی نیست که این کشور از کره جنوبی در برابر کره شمالی دفاع خواهد کرد. چنین واقعهای نیروهای آمریکا را از اروپا بیرون خواهد کشاند و به اقتصاد اروپا آسیب خواهد زد. جدیدترین تحلیل تخمین میزند که جنگ در شبهجزیره کره تولید ناخالص جهانی را ۴ تریلیون دلار کاهش میدهد.
💢مسیر پیش رو
✅ناتو باید در امینت هند_اقیانوسیه مشارکت کند. نخست، این پیمان باید متوجه شود که منازعه در این منطقه آمریکا را وادار به انتقال ارتش خود از اروپا به اقیانوسیه خواهد کرد. اعضای ناتو باید ضمن افزایش هزینههای دفاعی، پایگاههای صنعتی دفاعی خود را بازسازی و برای درگیری شدید آمریکا در اقیانوسیه برنامهریزی کنند. دوم، اعضای پیمان و شرکای هند_اقیانوسیه باید مسیر همکاری، به خصوص همکاریهای صنعتی را دنبال کنند. سوم، ناتو باید به چین هشدار دهد که هرگونه اقدام نظامی علیه تایوان، روابط اقتصادی اروپا با چین را برای همیشه تغییر خواهد داد. چهارم، ناتو باید تلاش کند با روایت چین مقابله کند؛ روایتی که مدعی است این ائتلاف موجب برانگیختن تنش در منطقه است. این روایت میتواند شرکای ناتو در منطقه هند-اقیانوسیه را از این ائتلاف دور کند.
🔄مطالب مرتبط:
▫️لحظه حقیقت برای اروپا و اتحاد فراآتلانتیک
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/412
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐آتشبس هند و پاکستان و ابهام در خصوص طرف پیروز
#تحلیل_کوتاه
#هند #پاکستان
📝امیرمحسن شاه شرقی
🔹مواجهه نظامی میان هند و پاکستان با میانجیگریهای بینالمللی و در نهایت، مکالمه مستقیم مقامات نظامی دو طرف به آتشبس فوری انجامید و علیرغم ادعاهای اولیه درباره نقض آتشبس توسط طرفین، به نظر میرسد که اجرای آن تا اندازه زیادی با موفقیت همراه بوده است. در فاصله میان عملیات تروریستی پهلگام تا این آتشبس، علاوه بر حملات توپخانهای طرفین در مناطق مرزی، دستکم سه موج از حملات هوایی توسط دو کشور انجام پذیرفت. اخبار و اطلاعات مخابره شده در خصوص جزئیات این حملات به موجب جنگ اطلاعاتی و خبرسازیهای عامدانه دو کشور با ابهامهای گستردهای مواجه است. به نظر میرسد که حفظ این وضعیت در راستای طرح ادعای پیروزی در هر دو طرف مطلوبیت داشته باشد و در ادامه نیز جزئیات تحولات روی زمین در هالهای از ابهام باقی بماند.
💢عملیات سندور و مواجهه جنگندهها
🔸گفته میشود که در جریان حمله اولیه هند (عملیات سندور) در ۷ مه جنگندههای هندی وارد حریم هوایی پاکستان نشده اند و این کشور از موشکهای SCALP و Hammer و پهپادهای انتحاری برای هدف قرار دادن ۷ (ادعای پاکستان) یا ۹ (ادعای هند) نقطه در خاک پاکستان استفاده نموده است. یکی از نکات مهم این است که در جریان این عملیات، پاکستان مدعی شد که در موفق شده چندین جنگنده هندی را سرنگون کند و سرنگونی دستکم یک فروند رافائل فرانسوی توسط منابع مختلف به تایید رسید.
🔸گزارشهای منتشره نشان میداد که جنگنده J10-C چینی در این سرنگونی نقشی کلیدی ایفا نموده است و این مسئله به طرح برتری تسلیحات چینی نسبت به نمونههای مشابه (غربی-روسی) در محافل مختلف انجامیده است. از قرار معلوم این جنگندهها مجهز به موشک هوا-به-هوای PL-15 چینی بوده اند. با این وجود، احتمال ضعیفی نیز درباره سرنگونی جنگنده از طریق موشک زمین به هوا مطرح گردیده است.
💢تداوم تنشها و عملیات بنیان مرصوص
🔸حملات توپخانهای و پهپادی در خط کنترل و برخی دیگر از نقاط مرزی ادامه یافت و در روز ۱۰ مه، پاکستان مدعی موج جدیدی از حملات پهپادی و موشکی هند علیه سه پایگاه هوایی خود شد: پایگاههای نورخان، مُرید و رفیقی. حمله به پایگاه نورخان در قلب شهر راولپندی که مرکز اصلی لجستیک نیروی هوایی پاکستان است، از سوی رسانههای هندی موفقیتی بزرگ تصویر شد. هند مدعی آسیب قابلتوجه به ناوگان ترابری نظامی پاکستان شد و گزارشها حاکی از آنست که در این حمله از موشک کروز BrahMos (محصول مشترک هند و روسیه) استفاده شده است.
🔸پاکستان منکر هرگونه آسیب جدی به پایگاههای هوایی خود شد و با این حال، پاسخ متقابل این کشور عملیات گسترده هوایی بود که از آن با عنوان بنیان مرصوص یاد نمود. پاکستان مدعی شد که در این عملیات پایگاههای هوایی اودامپور، پاتانکوت، آدامپور و بوج و علاوه بر آن انبار موشکهای BrahMos را در چند نقطه هند هدف قرار داده است. در حمله به آدامپور، پاکستان مدعی شد که با استفاده از موشکهای هایپرسونیک شلیک شده از جنگنده JF-17 (محصول مشترک چین و پاکستان) موفق به تخریب سامانه دفاعی S-400 هند شده است. هند این ادعا را رد کرده است. درباره رهگیری موشک پاکستانی فاتح-۲ با سامانه هندی-اسرائیلی باراک-۸ نیز ادعاهایی از سوی هند مطرح شده است.
💢آتشبس و ملاحظات باقی مانده
🔸به نظر میرسد که با مشارکت روبیو و گفتگوهای رفت و برگشتی وی با مقامات عالی دو طرف زمینه اولیه آتشبس فراهم شده و در نهایت، با برقراری خط تماس مستقیم نظامی آتشبس اولیه میان دو طرف برقرار شده است. بنابر اعلام طرف هندی مقرر است مقامات نظامی دو کشور در ۱۲ مه مجدد درباره وضعیت تماس برقرار کنند. علیرغم گستردگی چشمگیر زد و خوردها میان دو طرف نسبت به تجربههای مشابه، به نظر میرسد که آتشبس با احتمال زیادی پایدار بماند؛ هر چند که مسائل بسیاری حل ناشده باقی خواهد ماند.
🔸مهمترین مسئله تنشزا، معاهده آبی سند است که هند مدعی شده به تعلیق اجرای آن ادامه خواهد داد. جریان آب و انشعابات مورد بحث در این عهدنامه بیش از ۸۰ درصد آب مصرفی در کشاورزی پاکستان را تامین میکنند و حدود ۲۵ درصد از تولید ناخالص داخلی و ۶۵ درصد از نیروی کار پاکستان به این بخش اقتصادی وابسته است. کما اینکه فارغ از متوقف ساختن جریان آب، عدم اشتراک اطلاعات مربوط به آن نیز ممکن است پاکستان را با خطر سیل مواجه سازد. باید امیدوار بود که میانجیگری یا تنشزدایی مستقیم طرفین مسئله معاهده را نیز از رهگذری دیپلماتیک حل و فصل نماید.
🔄مطالب مرتبط
▫️صعود هند و پاکستان بر نردبان تنش
▫️جبهه مقاومت (TRF)، مظنون اصلی حمله در کشمیر
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/410
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐دو چهره متفاوت راهبرد ترامپ در قبال ایران
#مقاله_تحلیلی
#مذاکرات_هستهای
#آمریکا
📝عرفان علمشاهی
🔹تجربه نشان داده است که رویکرد دولت ترامپ در مقابل ایران دو چهره متضاد دارد. چهره نخست، دولت ترامپ به عنوان یک دولت جمهوریخواه است. این چهره هسته سخت مخالفان ایران در آمریکا را شکل میدهد که اجازه نخواهد داد تنش میان دو کشور کاهش یافته یا روابط در برخی ابعاد بهبود یابد. به همین دلیل، تحریم، تهدید و فشار همچنان پابرجا است. چهره دوم، شخص ترامپ و اطرفیان او است که علیرغم پذیرش چارچوب جمهوریخواهی، به دلایلی در مسئله ایران از جریان اصلی حزب جدا میشوند. چهره نخست، اساس رویکرد ترامپ را میسازد و چهره دوم، یکسری تعدیلات را ممکن میکند.
💢چهره نخست: ترامپ به عنوان یک جمهوریخواه
🔸هر چقدر از قدرت شخصیت ترامپ و سنتشکنیهای او در سیاست خارجه آمریکا سخن بگوییم، باز نمیتوانیم اثر محدودکننده ساختار سیاسی آمریکا را در نظر نگیریم. در آمریکا، هستۀ سختی از جمهوریخواهان حضور دارد که در مقایسه با دموکراتها رویکردش در قبال ایران غیرمنعطف است. این هسته سخت که به هیچ وجه مدارا با ایران را نمیپذیرد، فهرستی از گروههای مختلف را شامل میشود که نخستینشان لابی اسرائیل با اثری فراحزبی است. نمیتوان از این نکته غافل شد که لابی اسرائیل هم در دولتهای ترامپ و هم در کنگره نقش جدی در تعیین سیاست خارجه خاورمیانهای ترامپ بازی کرده است.
🔸با این حال، فقط بحث لابی اسرائیل مطرح نیست. نومحافظهکاران و اوانجلیکالها، که از دوران ریگان به جریان اصلی حزب جمهوریخواه تبدیل شدهاند، نسبت به جمهوری اسلامی رویکردی ایدئولوژیک و هویتی دارند؛ رویکردی که مانع ازهرگونه انعطافپذیری میشود. در این نگاه، ایران یک نظام اقتدارگرا است که نمیخواهد هژمونی لیبرالیسم را بپذیرد و بنابراین شر است. افزون بر این، از منظر اوانجلیکالها، ایران تهدیدی برای دولت یهودی (که زمینهساز بازگشت مسیح است) در خاورمیانه محسوب میشود. این دو گروه در دولت اول، پیشرانی برای بسیاری از تصمیمات ضد ایرانی ترامپ بودند.
💢چهره دوم: ایران اهمیت دارد؛ اما نه آن میزان که اغراق میشود
🔸دو عامل، رویکرد اساسی جمهوریخواهان در دولت جدید ترامپ را به چالش کشیده است (کاملاً حذف نکرده است): رویکرد شخصی ترامپ و ورود گروه جدیدی از جمهوریخواهان که به ایران و جهان به نحو دیگری نگاه میکنند. نخست، باید دانست ترامپ با دیک چنی، مایک پنس، بولتون یا سایر جمهوریخواهان تفاوت اساسی دارد. او جهان را در چارچوب تقابل خیر و شر نمیبیند و اهمیتی نمیدهد وظیفه آمریکا در جهان، گسترش به اصطلاح خیر (لیبرال دموکراسی) باشد. او به امنیت اسرائیل متعهد است؛ اما نه همچون اوانجلیکالها که حمایت از اسرائیل را در بستر الهیات آخرالزمانی میبینند.
🔸دوم، از زمان قدرتگیری ترامپ در ۲۰۱۶ این فرصت برای گروهی از جمهوریخواهان فراهم شده است تا حضور خود را در حزب برجسته کنند که در دولت دوم ترامپ پررنگتر شده است. این گروه ترکیبی از کسانی است که به دلایل نوانزواگرایانه یا بخاطر اولویتقراردادن تهدید چین برای جایگاه هژمونیک آمریکا، مسئله ایران را فاقد اهمیت کافی میدانند.
💢سردرگمی
🔸ترکیبی از این دو وجه، سیاست خارجه ترامپ در قبال ایران را مشوشتر و پیشبینیناپذیرتر میکند. اگر ترامپ در حزب دموکرات ظهور میکرد شاید این امر صحیح نمیبود؛ اما حضور جریانی میانهرو در قبال ایران در حزبی که تندروترین آمریکاییهای مخالف ایران را درونش دارد، وضعیت متناقضی را خلق میکند که بر ابهامات میافزاید و باعث چرخش های ناگهانی ترامپ نسبت به ایران میشود. افزون بر این، صداهای میانهرو در دولت ترامپ ناپایدار هستند. با وجود اینکه اکنون پرونده ایران در دست گروهی است که چهره دوم دولت ترامپ را تقویت کرده است؛ اما هرگونه نشانهای از شکست باعث میشود تنظیمات دولت کنونی به حال پیشین خود بازگردد.
💢جمعبندی
✅در رویکردی که ناخواسته دو وجهی شده است، ترامپ میداند از ایران چه نمیخواهد، اما دقیقاً نمیداند که چه باید بخواهد. او آشکارا با نومحافظهکاران و اوانجلیکالها فاصله دارد و دولت دوم او مؤید این نکته است. با این وجود، ذهن عاری از خواستههای مشخص باعث میشود سایرین تا حدی تعیین کنند که ترامپ چه مسیری را در پیش بگیرد؛ به دلیل اهمیت پرونده چین (یا بیاهمیتی گسترش لیبرال دموکراسی)، پرونده ایران را کنار بگذارد یا کجدارومریز با جمهوریخواهان سنتی همراه شود تا ایران را مهار کند.
🔗برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید!🔗
🔄مطالب مرتبط
▫️اختلاف در کابینه؛ کدام نگاه در برنامه هستهای غلبه خواهد کرد؟
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/408
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐انتخابات شوراهای شهر و روستا در لبنان و بازخیزی حزبالله
#تحلیل_کوتاه
#با_انتخابات
#لبنان
📝محمد خواجوئی
🔹انتخابات شوراهای شهر و روستا در لبنان از روز یکشنبه ۱۴ اردیبهشت (۴ مه)، آغاز شد و طی چهار هفته پیاپی و به نوبت در هشت استان لبنان برگزار میشود. درباره این انتخابات چند نکته قابل بیان است:
🔸شوراهای شهر و روستا در لبنان، کوچکترین و پایه ای ترین واحدهای تصمیم گیری و اداری در لبنان هستند که نقش مهمی در نحوه اداره مناطق بزرگ و کوچک در این کشور دارند. این انتخابات هر ۶ سال یکبار برگزار میشود و اهمیت آن برای بسیاری از مردم لبنان، از نظر تاثیرگذاری بر زندگی روزمره بیشتر از انتخابات پارلمانی است.
🔸آخرین بار که انتخابات شوراها در لبنان برگزار شد سال ۲۰۱۶ بود و برگزاری دوباره آن پس از سه سال تعویق (به دلایلی چون همزمانی با انتخابات پارلمانی و نداشتن اعتبار مالی لازم)، فضای حاکم بر این نهاد در لبنان را دستشخوش تغییرات خواهد کرد. بویژه اینکه طی این سالها لبنان شاهد تحولات شگرفی (بحران اقتصادی، انفجار بیروت و جنگ با اسراِئیل) بوده است.
🔸در شهرهای بزرگ رقابت عمدتا بین احزاب و در شهرهای کوچک و روستاها رقابت بین خانوادههای بزرگ و افراد متنفذ محلی است. با توجه به نزدیک بودن انتخابات پارلمانی، انتخابات شوراها را میتوان نوعی تمرین احزاب برای هماوردی برای کسب کرسیهای پارلمان دانست که نتایج حاصل از آن دماسنجی از وضعیت کلی احزاب و میزان آمادگی آنها برای انتخابات پارلمانی است.
🔸این نخستین انتخابات بعد از جنگ اخیر اسرائیل با لبنان است و تا حد زیادی میتواند سنجشی برای میزان محبوبیت و نفوذ حزبالله باشد. رهاورد این جنگ برای حزب الله و بدنه اجتماعی حامی آن، بسیار تلخ بود. اما شواهد گویای آن است که پروژه فشار آمریکا و متحدانش برای تضعیف بیشتر حزب الله، انگیزه بدنه حامی را در پشتیبانی از حزب الله بیشتر کرده است. نتایج هفته نخست انتخابات که در استان "جبل لبنان" برگزار شد هم نشان میدهد که لیستهای مشترک حزب الله و جنبش امل با اقبال بالایی روبرو شده است؛ هرچند برای قضاوت نهایی باید منتظر نتایج انتخابات در استانهای جنوب، نبطیه، بعلبک و بیروت ماند.
🔸ادراک بدنه اصلی حامی حزبالله یعنی شیعیان این است که فشارهای آمریکا و اسرائیل با هدف تضعیف شیعیان و مقاومت است و همین مساله حساسیت آنها را بالا برده است و علیرغم انتقادات احتمالی در شرایط فشار بیرونی ترجیح آنها حمایت از حزبالله با هدف یکپارچگی طایفه شیعه است. از این رو پیش بینی میشود حزب الله و جنبش امل بتوانند همچنان رای بالایی را دو انتخابات کسب کنند. طی سال های اخیر تمامی ۲۷ کرسی سهمیه شیعیان در پارلمان لبنان متعلق به حزبالله و امل بوده است و تکرار آن در انتخابات بعدی نیز بعید نیست.
🔸مهمترین مزیت حزب الله، نه سلاح آن بلکه داشتن حمایت و پشیتبانی مردمی در لبنان است. در واقع آنچه زمینه اصلی شکل گیری مقاومت و پایداری آن در لبنان بوده نیاز طبیعی مردم جنوب لبنان برای مقاومت در برابر اشغالگری در سایه نبود یک دولت قوی برای دفاع از آنها بوده است. به نظر میرسد بخش زیادی از هدف آمریکا و اسرائیل و متحدانشان در لبنان، تلاش برای استمرار فشارها و معلق نگاه داشتن پروژه بازسازی لبنان با هدف ایجاد نارضایتی در بدنه حامی حزب الله است.
🔸اولویت حزبالله بعد از جنگ اخیر به غیر از بازسازی تشکیلاتی، تلاش برای پیوند زدن بیشتر خود با فضای اجتماعی و سیاسی لبنان و جلوگیری از به حاشیه رانده شدن است. دلیل همراهی آن با پروسه انتخاب جوزف عون به عنوان رئیسجمهور و تشکیل دولت نواف سلام نیز همین بوده است. بسیاری از گروههای همپیمان با حزبالله بعد از جنگ اخیر از آن فاصله گرفتهاند. بازسازی این روابط و اتحادها یکی از اصلیترین اولویتهای حزب الله در آستانه انتخابات پارلمانی است.
✅یکی از تهدیدات بزرگ حزب الله بویژه در ماههای پیش رو احتمال تشدید حملات اسرائیل برای جلوگیری از احیای قدرت این حزب و البته اجرای پروژه خلع سلاح کامل حزبالله است. در نگاه اسرائیل، حزبالله یک پروژه ناتمام است. به این معنا که گرچه حزب الله تضعیف شده اما همچنان پتانسیل بالایی برای احیا دارد و سلاح های آن یکی از بزرگترین تهدیدات امنیتی برای اسرائیل در دراز مدت است. آمریکا و متحدان آن در حال فشار سیاسی برای پیشبرد خلع سلاح هستند اما بعید است چنین فشارهایی به نتیجه برسد. از این رو بعید نیست نتانیاهو به سمت یک قمار دیگر یعنی افزایش حملات و حتی جنگ گسترده دیگر در لبنان حرکت کند.
🔁مطالب مرتبط
▫️آیا خلع سلاح حزبالله ممکن است؟
▫️پرونده انتخاب رئیسجمهور لبنان زیر سایه تحولات منطقه
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/406
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐اروپا و تامین تسلیحات مشترک؛ چالشی سخت، راهحلی اجتنابناپذیر
◾️فارن پالیسی
📝الیزابت براو
#روندهای_استراتژیک
🔸سوئد، نروژ و لیتوانی تصمیم گرفتهاند بهصورت مشترک صدها دستگاه خودروی رزمی CV90 را خریداری کنند. این اقدام که اواخر ماه گذشته توسط نخستوزیر سوئد اعلام شد، گامی مهم در جهت افزایش همکاریهای نظامی و صنعتی در منطقه نوردیک و بالتیک محسوب میشود. این کشورها امیدوارند با استفاده از صرفهجویی ناشی از تولید انبوه، هزینهها را کاهش داده و سطح هماهنگی دفاعی خود را ارتقا دهند. با اجرایی شدن این پروژه، احتمالاً استاندارد جدیدی در زمینه خریدهای مشترک نظامی در اروپا رقم خواهد خورد.
💢ویژگیهای خودروهای زرهی CV90 و استقبال کشورهای اروپایی
🔹این خودروها ساخت سوئد از دهه ۱۹۹۰ وارد بازار شده و به دلیل قابلیتهای بالای رزمیاش، مورد توجه گسترده کشورهای اروپایی قرار گرفته است. این خودرو که برای ارتش سوئد طراحی شده، توانایی مقابله با تانکهای دشمن را دارد، اما در عین حال سبکتر، چابکتر و چندمنظورهتر از تانکهای اصلی است. کشورهایی چون دانمارک، استونی، فنلاند، نروژ، سوئد، سوئیس، هلند، جمهوری چک، اسلواکی و اوکراین از این خودرو استفاده میکنند و تقاضا برای آن در حال افزایش است.
💢سفارشهای اخیر و پروژه مشترک جدید
🔹در دسامبر گذشته، دانمارک ۱۱۵ دستگاه از این خودروها را سفارش داد که در سوئد تولید میشوند. ارتش سوئد نیز ۵۰ دستگاه دیگر سفارش داد. جمهوری چک دو سال پیش نزدیک به ۲۵۰ دستگاه سفارش داد و اسلواکی نیز کمی پیشتر بیش از ۱۵۰ دستگاه خریداری کرد. حال با پیوستن لیتوانی، نروژ و سوئد به این پروژه جدید، برآورد میشود که مجموع سفارشها به حدود ۱۰۰۰ دستگاه برسد.
💢چالشهای خرید مشترک در گذشته
🔹خرید مشترک نظامی در اروپا سابقهای طولانی دارد. در دهه ۱۹۸۰، چند کشور اروپایی تصمیم به خرید مشترک هواپیمای ترابری A400M گرفتند، اما به دلیل اختلافات زیاد، قراردادها با بیش از دو دهه تأخیر نهایی شد و تحویلها نیز تا دهه ۲۰۱۰ به طول انجامید. پروژه بالگرد NH90 نیز به دلیل مشخصات متفاوت هر کشور به بیست نسخه مختلف ختم شد و عملاً یک پروژه مشترک باقی نماند. حتی کشورهای نوردیک، با وجود روابط دوستانه، در پروژههایی مانند توپخانه Archer یا زیردریایی Project Viking با شکست مواجه شدند. دلایل اصلی این ناکامیها تفاوت در سیاستها، منافع صنعتی داخلی و فرآیندهای بودجهای و قانونی بود.
💢تغییر شرایط در مواجهه با تهدیدات جدید
🔹با شدت گرفتن تهدیدات امنیتی بهویژه از سوی روسیه، دولتهای اروپایی دیگر فرصت آزمون و خطا یا تأخیرهای طولانی را ندارند. نیاز به واکنش سریع باعث شده که تمایل به خرید تجهیزات آماده بیشتر شود تا توسعه پروژههای سفارشی و جدید. پروژه فعلی CV90 نمونهای از همین رویکرد است، چرا که نیازهای سه کشور بسیار مشابه است و تفاوت زیادی در مشخصات درخواستی وجود ندارد. بنابراین، خرید مشترک بدون پیچیدگی و درگیری معمول اجرا خواهد شد.
💢مزایای صنعتی و اقتصادی برای کشورهای مشارکتکننده
🔹نخستوزیر سوئد، اولف کریسترشون، در بازدیدی از لیتوانی اعلام کرد که این همکاری مشترک نه تنها از نظر نظامی بلکه از نظر صنعتی نیز برای طرفین مفید است. با کاهش تعداد پلتفرمهای نظامی پراکنده در اروپا و تمرکز روی تجهیزات استاندارد، بهرهوری بالاتری حاصل خواهد شد. لیتوانی نیز ضمن دریافت حدود ۱۰۰ دستگاه، انتظار دارد که صنایع داخلیاش در روند تولید نیز مشارکت کنند. این موضوع باعث تقویت صنعت دفاعی داخلی این کشور و ایجاد اشتغال خواهد شد.
💢درسهایی از گذشته و مسیر آینده
🔹اگرچه همکاریهای گذشته در خریدهای نظامی مشترک پر از شکست و ناامیدی بودهاند، اما تجربه امروز سه کشور نوردیک و بالتیک ممکن است الگویی جدید برای سایر کشورها فراهم آورد. شرایط جدید جهانی، الزام به سرعت عمل، و نیاز به بهرهبرداری اقتصادی از منابع، همه کشورها را به سوی همکاریهای کارآمدتر سوق داده است. همانطور که دریاسالار بازنشسته توماس انگوال بیان کرد، دیگر زمان آن نیست که ۱۰ تا ۱۵ سال برای یک محصول جدید منتظر ماند؛ چرا که ممکن است هنگام تحویل، آن محصول منسوخ شده باشد.
💢آینده خریدهای مشترک دفاعی
✅با افزایش تهدیدات و نیاز به بهرهگیری حداکثری از منابع، انتظار میرود که خریدهای مشترک نظامی افزایش یابند. شرکتهای دفاعی نوظهور نیز، بهویژه در اوکراین، در حال بهرهگیری از این روند هستند. کشورهایی که توانایی همکاری بدون تنش و چانهزنی را دارند، بیشترین شانس را برای ورود به پروژههای آینده خواهند داشت. حتی پس از این همکاری سهجانبه، ممکن است سوئد، نروژ و لیتوانی فرصتهایی برای پیوستن شرکای جدید داشته باشند.
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/405
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🎥اروپا نباید به آمریکا امیدی داشته باشد!
#تهران_مدیا
#سیاست_بینالملل
#آمریکا #اروپا
🔸 استفان والت نظریهپرداز معروف روابط بینالملل و از مدافعان رویکرد رئالیسم تدافعی در نشست اندیشکده چتمهاوس به تشریح رابطه دولت فعلی آمریکا با اروپا و شکافهای میان این دو پرداخته است. به عقیده او اولویت آمریکای فعلی اروپا نیست و اروپا در صورت وقوع هرگونه تهدید نظامی هیچ حمایت عملی از آمریکا دریافت نخواهد کرد.
🔸از نظر او شکاف کنونی میان آمریکا و اروپا با ارزشهای بنیادین لیبرالیسم نیز ارتباط دارد و نمونه آن را در حمایت ترامپ از راستگرایان افراطی نظیر اوربان، نخستوزیر مجارستان میتوان مشاهده کرد.
✅والت در این رابطه میگوید: «نمیدانم اگر در آینده بحرانی رخ بدهد چه خواهد شد اما فکر میکنم اروپاییها باید این را پیشفرض بگیرند که دولت ترامپ و جهانبینیای که دارد با تعهد بی قید و شرط عمیق آمریکا برای حفظ امنیت اروپا ناسازگار است.»
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐کاهش قیمت نفت و دورنمای اصلاحات اقتصادی در عراق
#تحلیل_کوتاه
#اقتصاد
#عراق
📝علی بیدبو
🔹تصمیم ائتلاف اوپک پلاس به رهبری عربستان مبنی بر دو نوبت افزایش تولید در ماههای جاری و آتی میلادی، موجی از کاهش شدید قیمت نفت را در بازارهای جهانی رقم زده است. این اقدام، نخستین افزایش تولید کشورهای عضو اوپک پلاس پس از آغاز بحران اوکراین به شمار میرود. استدلال سازمان اوپک در توجیه این تصمیم، عدم پایبندی برخی اعضا از جمله عراق و قزاقستان به سقف تولید تعیینشده بود. بر این اساس، میتوان عدم تعهد به توافقات اوپک را به عنوان یکی از عوامل محوری در افزایش ۴۰۰ هزار بشکهای تولید این سازمان ارزیابی کرد.
🔸در سطوح عالیتر تحلیل میتوان به عامل دیگری نیز اشاره نمود و آن احتمال نشان دادن چراغ سبز عربستان به آمریکا برای مدیریت کاهش قیمت نفت همزمان با نوسانات بازارهای سهام این کشور است. متعاقب این تصمیم اوپک پلاس، قیمت نفت برنت با افت قابل توجهی به زیر ۶۰ دلار برای هر بشکه رسید که این امر، نگرانیهای عمیقی را در خصوص وضعیت اقتصادی کشورهای متکی به درآمدهای نفتی به ویژه عراق ایجاد کرد.
🔸عراق به عنوان یکی از این کشورها بودجه سه ساله خود را بر مبنای نفت ۷۰ دلاری تنظیم کرده بود که با کاهش قیمتها، محاسبات و تخمینهای آن با چالش جدی مواجه شده است. در این میان، دولت السودانی، علیرغم هشدارهای اقتصاددانان، در اقدامی بیسابقه، پیشنویس بودجه سه سال متوالی (۲۰۲۳-۲۰۲۵) را به جای بودجه سالانه، جهت بررسی به پارلمان ارائه نموده بود. این ابتکار دولت السودانی، ریسک قابل توجهی را متوجه اقتصاد عراق میکرد اما او بدون توجه به هشدارها، اعضای پارلمان را برای تصویب این بودجه سه ساله متقاعد ساخت.
🔸با وجود برخی چالشها در جریان تصویب بودجه مانند شکاف عمیق میان حلبوسی، رئیس وقت پارلمان و السودانی و دو قطبی حامیان آنها در فضای سیاسی، عراق در سال ۲۰۲۳ شاهد جهش اقتصادی نسبتاً چشمگیری بود. اما عراق در سال ۲۰۲۴ با مشکلات اقتصادی متعددی دست و پنجه نرم کرد. پرداخت نامنظم حقوق کارکنان و معلمان در اقلیم کردستان، عدم تخصیص بودجه به برخی استانها، کسری بودجه فزاینده و افزایش ۱۷ درصدی بدهی دولت، منجر به رشد شدید حجم نقدینگی در این کشور شد. آمارهای رشد اقتصادی در سالهای ۲۰۲۲، ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ به ترتیب ۸.۱، منفی ۲.۹ و منفی ۱.۵ درصد را نشان میدهند. با این وجود، بانک جهانی پیشبینی کرده است که رشد اقتصادی عراق در سال ۲۰۲۵ بار دیگر به مدار مثبت بازخواهد گشت.
🔸علیرغم آمارهای نگرانکننده از وضعیت کنونی اقتصاد عراق، این کشور در حال گذراندن مراحلی است که آخرین بار در دهه ۱۹۷۰ میلادی تجربه و زیست کرده بود. با انتخاب مصطفی الکاظمی به نخست وزیری، سیاست "امنیت در برابر اقتصاد" در اولویت کار دولت قرار گرفت. محمد شیاع السودانی نیز با بهرهگیری از این رویکرد و رفع کاستیهای دولت الکاظمی، موفق به برقراری ثبات و امنیت نسبی در عراق شده است. در واقع، تلاشهای السودانی به همراه عبدالامیر الشمری (وزیر کشور) و حمید الشطری (رئیس دستگاه اطلاعات)، دغدغههای امنیتی کشورهای ذینفع در عراق را تا حد زیادی مرتفع ساخته است که این امر، میتواند تأثیر مثبتی بر چشمانداز رشد اقتصادی عراق در ۵ تا ۱۰ سال آینده داشته باشد.
🔸پس از چالشهای اقتصادی سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴، دولت بار دیگر سیاست افزایش نقدینگی را در دستور کار خود قرار داده است. اصلاح نظام بانکداری و جمعآوری پول نقد کاغذی و جلب تدریجی اعتماد شهروندان برای سپردهگذاری سرمایههایشان در بانکها از جمله جدیدترین سیاستهای دولت السودانی به شمار میرود. السودانی که خود را نخستوزیر احتمالی دور بعدی میداند، به دنبال اتخاذ سیاست انقباضی به منظور تثبیت یا کاهش تورم و در مقابل، ایجاد زمینههای سرمایهگذاری و اشتغال از طریق تعامل بانکها با تجار و سرمایهگذاران است.
🔸در صورت انتخاب مجدد السودانی، سیاست اصلاح اقتصادی بر پایه بانکداری الکترونیک تداوم خواهد یافت. با توجه به عملکرد ماههای اخیر دولت کنونی، بغداد در تلاش برای ارتقای جایگاه شفافیت و امنیت اقتصادی خود از طریق تقویت نهادهای بینالمللی ناظر بر نظام بانکداری است. ترویج کارتهای اعتباری و پرداخت الکترونیک، اتصال بانکهای اصلی دولتی به شبکه بانکهای بینالمللی و بهبود شفافیت مالی، از جمله سیاستهای اقتصادی آتی دولت السودانی است که میتواند درهای اقتصاد جهانی را به سوی عراق بگشاید.
🔄مطالب مرتبط
▫️تعرفههای ترامپ و افزایش تولید اوپک پلاس؛ آیا بازار نفت به سمت آشفتگی حرکت میکند؟
▫️توسعه روابط عراق و ترکیه؛ زمینهها و موانع
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/428
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐اروپا و سه انتخابات در یک روز
#تحلیل_کوتاه
#با_انتخابات
#اروپا
🔹اروپا امروز در تاریخ ۲۸ اردیبهشت شاهد دو انتخابات ریاستجمهوری در رومانی و لهستان و یک انتخابات پارلمانی در پرتغال است. این سه انتخابات نمایی از مسیر آینده سه کشور و بهطور کلی اروپا را نشان میدهند.
💢لهستان و چالش دولت میانهرو
🔸انتخابات ریاستجمهوری لهستان دو سال پس از انتخابات پارلمانی این کشور برگزار میشود. حزب پلتفرم مدنی (Civic Platform) در انتخابات پارلمانی ۲۰۲۳، هرچند آراء کمتری نسبت به رقیب خود، حزب قانون و عدالت (Law and Justice)، کسب کرد، اما با تشکیل ائتلافی (Civic Coalition) با دو حزب دیگر توانست حاکمیت هشتساله حزب راستگرای قانون و عدالت را به پایان برساند و خود کابینه را تشکیل کابینه دهد و اکنون به دنبال پست ریاستجمهوری است. جایگاه رئیسجمهور در لهستان نسبت به پارلمان ضعیف است و تنها قادر به مسدودسازی برخی روندهاست. اما مسئله اساسی این انتخابات در واقع سنجش میزان رضایت مردم از حاکمیت دوساله ائتلاف جدید است.
🔸به تازگی، ناوروکی(Nawrocki)، نامزد قانون و عدالت، با ترامپ دیدار کرده تا وجهه بینالمللی خود را در برابر رقیب تقویت کند. همچنین با توجه به اینکه وضعیت اقتصادی-سیاسی لهستان در دو سال گذشته تحت حاکمیت حزب پلتفرم مدنی بهبود چندانی نداشته احتمال پیروزی حزب قانون و عدالت افزایش یافته است. اگرچه نظرسنجیهای اخیر نشان داده که آراء ترزاکوفسکی(Trzaskowski)، نامزد حزب پلتفرم مدنی، نسبت به ناوروکی ۸ درصد بیشتر است، اما با توجه به روند رو به رشد راستگرایی در لهستان، راستگرایان در صورت اتحاد شانس بیشتری نسبت به رقبای خود خواهد داشت. در صورت وقوع چنین سناریویی، حزب راستگرای افراطی «منتزن» توان حضور و تأثیرگذاری بر دولت را خواهد داشت. این امر موجب خواهد شد دوقطبی موجود در اتحادیه اروپا درباره مهاجران و ارزشهای خانوادگی یا مدرن تشدید شود. همچنین، سیاست خارجی لهستان با شدت بیشتری به سمت ستیزهجویی با روسیه، توقف کمکها به اوکراین و تقویت روابط با آمریکا سوق خواهد یافت.
💢سومین انتخابات پارلمانی پرتغال در سه سال اخیر
🔸فروپاشی دولت و برگزاری انتخابات پارلمانی در پرتغال برای سومین سال متوالی در حال وقوع است. این بیثباتی به دلیل اتهامات فساد رهبران احزاب حاکم، اختلافات شدید میان احزاب و ناتوانی آنها در جلب حمایت کافی از سوی مردم ایجاد شده است. در نتیجه این بیثباتی، حزب راستافراطی چگا (Chega) محبوبیتش از ۸ درصد در سال ۲۰۲۲ به بیش از ۱۷ درصد در سال ۲۰۲۴ افزایش یافته و به یک بازیگر کلیدی در زمینه ثبات و تشکیل دولت تبدیل شده است.
🔸بر اساس نظرسنجیها ، در انتخابات امسال، حزب راست میانه اتحاد دموکراتیک (Democratic Alliance) نسبت به حزب چپ میانه سوسیالیست محبوبیت بیشتری کسب کرده است. با توجه به عدم ائتلاف میان این دو حزب و همچنین رشد محبوبیت حزب راستافراطی چگا، احتمال میرود که حزب پیروز ناچار به تشکیل ائتلافی باشد که حزب چگا نیز بخشی از آن باشد. این امر میتواند به ورود نخستین حزب راستافراطی به ائتلاف دولتی در پرتغال منجر شود. هر نتیجهای که در این انتخابات رقم بخورد، قطعا پیامد آن چرخش سیاست داخلی و خارجی دولت پرتغال به سمت راستگرایی خواهد بود.
💢انتخابات ریاستجمهوری دور دوم رومانی
🔸انتخابات ریاستجمهوری رومانی در آذر ۱۴۰۳ برگزار شد که منجر به پیروزی خیرهکننده کالین جورجسکو (Călin Georgescu)، نامزد راستافراطی و مخالف اتحادیه اروپا شد. این پیروزی باعث شد که حاکمیت رومانی به اتهام دستکاری انتخاباتی اپلیکیشن تیکتاک، انتخابات را ملغی و حضور جورجسکو در انتخابات بعدی را ممنوع کند. این اقدام موجب تشدید بیاعتمادی نسبت به دولت حاکم و افزایش تمایل به نامزدهای راستگرا و ضدسیستم شد.
🔸دوباره در ۱۳ اردیبهشت انتخابات برگزار شد که طی آن، جورج سیمیون (George Simion) نماینده راستگرایان با کسب ۴۰ درصد آراء، با اختلاف قابل توجهی از سایر رقبایش، مقام اول را کسب کرد. امروز دور دوم انتخابات برگزار خواهد شد و اگر اجماعسازی علیه سیمیون صورت نگیرد، او به احتمال زیاد برنده خواهد بود. این پیروزی میتواند تغییرات بنیادینی در روابط رومانی با اتحادیه اروپا و همسایگان ایجاد کند. سیمیون مخالف هرگونه حمایت از اوکراین است و ادعاهای ارضی نسبت به کشور مولداوی دارد. او همچنین اعلام کرده که مانع اجرای برخی سیاستهای اتحادیه میشود. به طور کلی، این وضعیت میتواند موجب تقویت بلوک راستگرایان و تشدید دوقطبیهای داخلی در اتحادیه اروپا شود.
🔄مطالب مرتبط
▫️محرومیت لوپن و آینده حزب اجتماع ملی در فرانسه
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/426
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
♦️تحریمهای اکواس علیه کشورهای ساحل چگونه شکست خورد؟
◼️چیسکا- لندن
📝احمد صلحی
#رویة_العربیة
#کشورهای_ساحل
#آفریقا
🔸اتحادیه آفریقا و سازمانهای منطقهای این قاره، مانند جامعه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا (اکواس)، از تحریمها بهعنوان ابزاری برای مقابله با کودتا و بازگرداندن کشورها به مسیر دموکراسی استفاده میکنند. این تحریمها معمولاً پس از ارائه برنامهای برای انتقال قدرت یا برگزاری انتخابات لغو میشوند.
🔹برای مثال گابن پس از گذراندن دوره انتقالی و معرفی رئیسجمهور جدید، موفق شد عضویت خود را در اتحادیه آفریقا بازیابد و این اتحادیه نیز در پی آن، تحریمهای اقتصادی علیه این کشور را لغو کرد. بااینحال، بازگشت پنج کشور دیگر شامل مالی، بورکینافاسو، نیجر، گینه و سودان به جمع اعضای اتحادیه هنوز به نتیجه نرسیده است.
از سوی دیگر، اکواس تحریمهای پیشین خود علیه کشورهای منطقه ساحل را لغو کرده است، اما این اقدام نیز تغییر محسوسی در رویکرد رهبران جدید این کشورها ایجاد نکرده است. در نتیجه، این تحولات بحثهایی را در خصوص میزان کارآمدی تداوم تحریمهای اقتصادی برانگیخته است، چراکه این تدابیر نتوانستهاند سیاستهای کشورهای مذکور را متحول سازند.
💢تحریمها بهعنوان ابزار فشار
🔹جامعه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا، اكواس، نیز بر پایه پروتکل خود درباره دموکراسی و حکومت خوب، مجاز به اعمال تحریم در برابر تغییرات غیرقانونی قدرت است. نمونههایی از تحریمهای اکواس را میتوان در برخورد با کودتاهای اخیر در منطقه ساحل مشاهده کرد. اكواس ابتدا تحریمهایی علیه مالی اعمال کرد که پس از اعلام جدول زمانی انتقال، لغو شد، اما پس از نقض جدول زمانی، تحریمها دوباره اعمال گردید. رویه مشابهی نیز در قبال بورکینافاسو و نیجر اتخاذ شده بود. پس از کودتای اخیر در نیجر، این سازمان اقدام به مسدود سازی داراییها و توقف معاملات و همچنین تهدید به مداخله نظامی کرد؛ اقدامی که موجب اتحاد کشورهای کودتاچی علیه تهدیدات خارجی شد.
💢پیامدهای جانبی
🔹تحریمهای اقتصادی معمولاً فعالیت اقتصادی کشورهای هدف را تضعیف کرده، تجارت آنها را تا ۹٪ کاهش و هزینهها را افزایش میدهند، اما موفقیت آنها در تغییر رفتار دولتها معمولاً پایین و بین ۲۰ تا ۳۰ درصد است. این مسئله در مورد تحریمهای اکواس علیه دولتهای کودتاگر مالی، بورکینافاسو و نیجر نیز دیده شد. هدف از این تحریمها اعمال فشار برای بازگرداندن دولتهای دموکراتیک بود، اما با مقاومت دولتهای مذکور، تحریمها ناکام ماندند.
🔹اکواس برای کاهش تنشها، از فوریه ۲۰۲۴ شروع به لغو تدریجی تحریمها ابتدا از مالی و سپس بورکینافاسو و نیجر کرد. این تصمیم پس از نگرانیها درباره تأثیرات انسانی تحریمها، مانند فقر شدید در نیجر و وابستگی بالای مردم به کمکهای خارجی، گرفته شد. تحریمها نهتنها وضعیت داخلی را پیچیدهتر کردند، بلکه موجب تضعیف انسجام درونی اکواس و افزایش اختلافات اعضا شدند.
🔹برای نمونه بر اساس آمار IMF در نیجر، ۴۲٪ جمعیت کشور زیر خط فقر شدید زندگی میکنند، ۴۰٪ به کمکهای خارجی وابستهاند و رشد تولید ناخالص داخلی به دلیل تحریمها در سال ۲۰۲۳ به ۲.۳٪ کاهش یافته است. از سوی دیگر، دولتهای تحت تحریم نیز با تقویت روابط میان خود، ائتلافی سهجانبه تشکیل دادند و مقابلهای سازمانیافته با تحریمها را در پیش گرفتند. این اتحاد، بلوکی جدید در منطقه ساحل شکل داد که در پی بازتعریف نقش و جایگاه خود در برابر فشارهای منطقهای و بینالمللی است.
💢بازتابهای ژئوپلیتیکی
🔹تحریمهای سازمان اکواس علیه کشورهای نیجر، مالی و بورکینافاسو بازتابهایی گسترده بهدنبال داشت که صرفاً به حوزه سیاسی محدود نماند. این اقدامات موجب اعتراضات مردمی، تضعیف توان داخلی کشورهای هدف و بروز بحرانهای انسانی و اقتصادی شد. اکواس سالانه ۷۴ میلیون دلار به دلیل اعمال تحریمها متحمل زیان میشود که با خروج کامل این سه کشور افزایش خواهد یافت.
🔹کشورهای مذکور تحریمها را غیرقانونی و متأثر از فشارهای خارجی دانسته، تصمیم به خروج و تشکیل کنفدراسیون جدیدی با عنوان AES گرفتند. این روند تنشها را تشدید کرد و احتمال پیوستن کشورهایی مانند توگو و چاد به این مسیر وجود دارد. در نتیجه، انسجام اقتصادی منطقه دچار آسیب شد و ممکن است قرارداد تجارت آزاد لغو شده و پروژههایی به ارزش ۵۰۰ میلیون دلار در معرض خطر قرار بگیرند. با خروج این کشورها، اکواس ۱۷٪ از جمعیت و ۷٪ از تولید ناخالص داخلی خود را از دست میدهد. این تحولات، مشروعیت و کارآمدی اکواس را زیر سؤال برده و سازمان را به بازنگری در رویکرد واداشته است.
🔁مطالب مرتبط
▫️پیامدهای اقتصادی خروج کشورهای ساحل از اتحادیه اقتصادی غرب آفریقا- اکواس
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/424
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐نظام پسا-جنگ جهانی دوم همیشه شکننده بوده است!
◾️ فارن پالیسی
📝 جولین زلیزر
#روندهای_استراتژیک
🔸برخلاف تصویر رایج از نظم پسا ۱۹۴۵ بهعنوان نظمی مبتنی بر همکاری و صلح، واقعیت آن است که این ساختار از ابتدا نابرابر، انحصاری و مبتنی بر هژمونی آمریکا بود. این هژمونی نهتنها باعث ایجاد شکاف در بهرهمندی کشورها از مزایای نظم شد، بلکه زمینهساز بیاعتمادی ساختاری در میان قدرتهای نوظهور گردید.
🔹تلاش برای جهانیسازی اقتصاد، گسترش دموکراسی، و ترویج ارزشهای غربی اگرچه در ظاهر فراگیر بود، اما در عمل موجب حاشیهنشینی کشورهای جنوب جهانی و بازتولید وابستگی ساختاری شد. نظم لیبرال، بهجای تعادل، نوعی سلطه ارزشمدارانه را نهادینه کرد.
💢گذار به چندقطبی نامتقارن: بازگشت ژئوپلیتیک
🔹 یکی از مهمترین تحولات کنونی، حرکت تدریجی از نظم تکقطبی به سوی یک جهان چندقطبی نامتقارن است. در این نظم جدید، قدرتهایی مانند چین، هند، روسیه و حتی بازیگران منطقهای همچون ایران و ترکیه، نقش بیشتری در شکلدهی به قواعد بینالملل دارند، اما این تأثیرگذاری همزمان با حفظ مزیتهای ساختاری آمریکا صورت میگیرد. چندقطبی شدن الزاماً به معنای افزایش همکاری یا تعادل نیست. بلکه میتواند زمینهساز رقابتهای پرهزینه، ائتلافهای ناپایدار و درگیریهای نیابتی شود؛ وضعیتی که یادآور سالهای پیش از جنگ جهانی اول است.
💢چین؛ بازیگر دوگانه در متن و حاشیه نظم
🔹 چین در تلاش است ضمن بهرهبرداری از مزایای نظم موجود، سازوکارهای بدیل را نیز تقویت کند. حضور فعال این کشور در نهادهایی مانند سازمان ملل، در کنار ابتکارات موازی نظیر «کمربند و راه»، نشانهای از راهبرد دوگانهای است که میتواند به نوعی «نظم موازی» منجر شود.
🔹 آینده نظم جهانی تا حد زیادی به انتخاب استراتژیک چین وابسته خواهد بود: اگر مسیر تقابل و انزوای ساختاری را برگزیند، شاهد شکلگیری نظم دوقطبی سخت خواهیم بود. اما اگر به دنبال تلفیق هنجارها با منافع باشد، ممکن است نوعی «نظم ترکیبی» متولد شود که در آن مدل لیبرال غربی با اقتدارگرایی چینی در هم تنیده شود.
💢فرسایش مشروعیت نهادهای بینالمللی
🔹نهادهای بینالمللی برخاسته از نظم پسا جنگ، امروز با بحران مشروعیت و کارآمدی روبهرو هستند. این نهادها بهویژه از سوی کشورهای جنوب جهانی متهم به جانبداری، عدم نمایندگی عادلانه، و ناتوانی در حل بحرانهای معاصر شدهاند. در مقابل این ضعف نهادی، کشورهای نوظهور به سمت ایجاد ترتیبات جایگزین همچون بریکس پلاس، سازمان همکاری شانگهای و پیمانهای منطقهای سوق یافتهاند. اگر این روند تداوم یابد، جهان بهسوی یک چندجانبهگرایی گزینشی و منطقهمحور سوق پیدا خواهد کرد.
💢فروپاشی ارزشهای لیبرال از درون
🔹یکی از مهمترین بحرانهای نظم لیبرال، افول ارزشهایی چون دموکراسی، حقوق بشر، و اقتصاد آزاد است؛ از گسترش پوپولیسم در آمریکا و اروپا تا افزایش اقتدارگرایی در کشورهای لیبرالمآب، نشانههایی است که حاکی از زوال تدریجی مشروعیت هنجاری این نظم دارد. در این شرایط، بازیگران بینالمللی کمتر تمایلی به پیروی از الگوهای غربی نشان میدهند و ترجیح میدهند منافع ملی و واقعگرایی را بر اصول و هنجارها مقدم بدانند.
💢جنگ اوکراین؛ بازگشت نظم مبتنی بر زور
🔹تهاجم روسیه به اوکراین، نهتنها مفهوم جنگ کلاسیک را به مرکز ژئوپلیتیک اروپا بازگرداند، بلکه ناکارآمدی سازوکارهای بازدارندگی، شکنندگی ائتلافها، و بیاعتمادی راهبردی را آشکار ساخت. این جنگ، مرزهای نظم لیبرال را به چالش کشید و باعث شد اتحادهای غربی از نو به بازتعریف امنیت، انرژی و اتحاد استراتژیک بیندیشند. در عین حال، شکافهای درونی اروپا و وابستگی ساختاری به بازیگرانی چون روسیه، نوعی تناقض راهبردی در دفاع از نظم لیبرال به وجود آورده است.
💢نتیجهگیری: تعلیق نظم جهانی در شرایط گذار پرمخاطره
🔹نظم بینالمللی کنونی نه در وضعیت فروپاشی کامل قرار دارد، نه توان بازسازی خود را به شکل مقتدرانه داراست. این نظم در حال تعلیق میان گذشتهای ناتمام و آیندهای نامعلوم است. نه نظم گذشته توان ادامه حیات دارد و نه نشانههای روشنی از نظم جایگزین به چشم میخورد. در این وضعیت گذار، آنچه تعیینکننده خواهد بود عبارتند از:
1️⃣راهبردهای قدرتهای نوظهور و چگونگی برخوردشان با نظم موجود
2️⃣توان تطبیق یا مقاومت نظم لیبرال در برابر تحولات محیطی
3️⃣تغییر آرایش نهادهای بینالمللی و ظهور نهادهای رقیب
4️⃣وضعیت اقتصاد جهانی، بحرانهای زیستمحیطی و چالشهای فناوری
✅چشمانداز نظم آینده نه مبتنی بر بازتولید گذشته، بلکه محصول کشمکشهای نوظهور خواهد بود. جهانی که پیشرو داریم احتمالا نه لیبرال، نه استبدادی، بلکه آمیزهای ناپایدار و پویا از هر دو باشد.
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/422
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐آیا مسئله نظارتها، مذاکرات هستهای را به بن بست میکشاند؟
#مقاله_تحلیلی
#مذاکرات_هستهای
🔹یکی از مسائل فنی گفتوگوهای هستهای که میتواند رسیدن به توافق را دشوار سازد حدود و کیفیت نظارت بر برنامه هستهای ایران است. برای درک اهمیت این موضوع با مرور تجربه برجام به برخی از مهمترین مسائل در این رابطه پرداخته میشود.
💢تجربه برجام
🔸ایران با امضای برجام چند تعهد مهم را در خصوص نظارتهای آژانس پذیرفت. نخست، ایران طبق بند ۱۳ برجام، به طور داوطلبانه و موقت (بدون تصویب در مجلس شورای اسلامی) اجرای پروتکل الحاقی را آغاز کرد تا حسن نیت خود را نشان دهد. با اجرای این پروتکل، مأموران آژانس میتوانند هر مکان و تأسیسات هستهای را که لازم ببینند بازرسی کنند. همچنین ایران کد اصلاحی ۳.۱ از ترتیبات فرعی موافقتنامه پادمان را پذیرفت که مطابق آن، ایران هر زمان که «تصمیم» به ساخت یک تأسیسات جدید بکند باید به آژانس اطلاع دهد.
🔸بند ۶۷ از پیوست ۱ برجام نیز ایران را به نصب دوربینهای نظارتی آنلاین آژانس (OLEM) و حفظ آنها تا ۱۵ سال ملزم میکرد. همچنین طبق این بند ایران باید تعداد بازرسان آژانس را به ۱۳۰ تا ۱۵۰ (از کشورهایی که روابط دیپلماتیک با ایران دارند) نفر افزایش میداد.
🔻در صورتی که طرف آمریکایی هدف خود را معطوف به راستیآزمایی برنامه هستهای کند، دو موضوع اصلی در حوزه نظارتها شکل میگیرد: ۲. توقف اجرای تعهدات نظارتی ایران در برجام ۲. احتمال بازشدن مجدد پرونده PMD. در همین راستا سه موضوع نظارت بر مکانهای نظامی، تاسیسات ادعایی جدید و بازرسان آمریکایی نیز حائز اهمیت است.
💢وضعیت کنونی نظارتها
🔸در خصوص موضوع نخست وضعیت فعلی ایران مشابه وضعیت پیشابرجامی است. ایران پروتکل الحاقی و کد ۳.۱ اصلاح شده را اجرا نمیکند، دوربینهای آنلاین آژانس دیگر فعال نیستند و آژانس اعلام کرده است که از سال ۲۰۲۳ دیگر نمیتواند هیچ بروزرسانی از وضعیت برنامه هستهای ایران ارائه دهد. با این حال یک راهحل مشترک میان طرفین در موضوع نخست قابل دسترسی است.
💢ابعاد احتمالی نظامی(PMD)
🔸موضوع PMD نه تنها میتواند گره گفتوگوها را پیچیدهتر کند، بلکه حتی به شکست آن بیانجامد. تا پیش از برجام، آژانس در گزارشهای متعددی، نگرانیهای خود را پیرامون بحث PMD ابراز کرده بود که ریشه آن به برنامه هستهای ایران پیش از ۱۳۸۱ بازمیگشت. تفاوت مهمی که میان مذاکرات کنونی و مذاکرات برجامی وجود دارد، اسنادی است که اسرائیل در سال از ۱۳۹۷ از ایران به سرقت برد. اسرائیل مدعی است که توانسته نشان دهد ایران پس از ۱۳۸۱ برنامه ساخت بمب را به صورت محرمانه پیش برده است.
💢نظارت بر اماکن نظامی
🔸اکنون طرف آمریکایی میتواند ادعاهای جدید را دستاویزی قرار دهد تا درخواست نظارت بر مکانهای نظامی ایران بکند. چیزی که ویتکاف تلویحاً در یکی از مصاحبههای خود به آن اشاره کرد. این به معنای باز شدن پرونده موشکی در مذاکرات است و ایران نباید نظارت بر این صنعت حیاتی را بپذیرد. حتی اگر ایران چنین درخواستی را قبول کند، باز هم روند مذاکرات آسیب خواهد دید.
💢تاسیسات ادعایی در سمنان
🔸به این موارد، گزارش جدید فاکسنیوز در خصوص تأسیسات اعلامنشده ایران در سمنان نیز اضافه میشود. این رسانه خبری مدعی است که ایران در این تأسیسات تریتیوم استخراج میکند که تنها برای ساخت بمب به کار میرود. هرچند چنین سخنی در خصوص کاربرد تریتیوم از نظر علمی قابل پذیرش نیست. با این حال میتواند تبدیل به اهرم فشاری برای طرف آمریکایی شود.
💢بازرسان آمریکایی
🔸مسئله دیگر که عملی بودن آن نیز با تردید مواجه است.، درخواست از ایران برای ورود بازرسان آمریکایی (نه آژانس) برای اعمال نظارتها است. این کار به منزله نقض حاکمیت ایران است و قابل پذیرش نیست. با این حال میتوان برای این مسئله راهحل میانهای مانند اجازه ورود دادن به بازرسانی از آژانس که ملیت آمریکایی دارند یافت.
💢جمعبندی
✅مسئله نظارتها به نوبه خود نمیتوانند مذاکرات را به بنبست بکشانند. آنچه اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد، کمیت و کیفیت محدودیتها خواهد بود. تمرکز ایران باید بر بحث غنیسازی باشد. اگر ایران و آمریکا بتوانند در حوزه غنیسازی به یک نقطه مشترک برسند، چگونگی نظارتها مانعی جدی نمیشود. ایران میتواند تا حدودی نظارتهای برجامی را در ازای تضمینهای عملی تشدید کند تا با طرف آمریکایی به یک توافق مطلوب برسد.
🔗برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید!🔗
🔄مطالب مرتبط
▫️مسئله غنیسازی چگونه میتواند منجر به فروپاشی مذاکرات شود؟
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/421
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐ابعاد تسلیحاتی درگیری نظامی اخیر هند و پاکستان
#مقاله_تحلیلی
#نظامی_امنیتی
#هند #پاکستان
📝سیدرضا میرطاهر
🔹در پی درگیریهای اخیر میان هند و پاکستان، نبرد جنگندهها و تسلیحات پاکستانی ساخت چین و جنگندهها و تسلیحات هندی ساخت غرب یا روسیه مورد توجه ارتشهای جهان و تحلیلگران نظامی قرار گرفته است.
💢روند جنگ هوایی
🔸در نخستین ساعات بامداد ۷ مه ۲۰۲۵ نیروی هوایی هند دهها فروند از جنگندههای خود را به پرواز درآورد. ارتش پاکستان که از روزهای قبل از طرح حمله احتمالی هند آگاه شده بود در شب نخست درگیری به سرعت فورمیشن پروازی جنگندههای هندی را کشف کرده و دستور مقابله جنگندههای رهگیر پاکستانی با هواپیماهای مهاجم هندی را صادر میکنند.
🔸۳۲ فروند جنگنده پاکستانی از مدل J-10 و JF-17، از پایگاههای هوایی نزدیک مرز به پرواز در میآیند. پس از اینکه جنگندههای هندی اقدام به شلیک موشکهای هوا به سطح اسکالپ و براهموس به سمت اهدافی در خاک پاکستان میکنند، دستور به مقابله جنگندههای پاکستانی صادر می شود. جنگندههای پاکستانی با شلیک موشکهای هوا به هوای دوربرد 15PL- ساخت چین، ۶ فروند هواگرد هندی شامل ۵ جنگنده و یک پهپاد را سرنگون میکنند. پاکستانیها مدعی شدهاند هیچ هواگرد پاکستانی نیز آسیب ندید.
🔸شکست دسته پروازی جنگندههای رافال، موجب وحشت شدید سایر هواپیماهای هندی شده و آنها عملیات را نیمهکاره رها میکنند. به گفته منابع پاکستانی تنها ۶ فروند موشک کروز هواپرتاب هندی با عبور از سد دفاعی ارتش پاکستان به اهداف خود اصابت کردهاند. منابع هندی سقوط دست کم ۳ فروند جنگنده خود را تایید کردند.
💢جنگنده J-10 و موشک PL-15E
🔸استفاده پاکستان از موشک چینی PL-15 که توسط جنگندههای چینی JF-17 B3 و جنگنده J-10CE نیروی هوایی پاکستان حمل میشود توضیح میدهد که چرا هندیها متوجه نشدند که چه اتفاقی برای جنگندههایشان رخ داده است. پس از موفقیت جنگنده J-10C در جنگ هند و پاکستان، سهام شرکت چنگدو که سازنده این جنگنده است تاکنون بیش از ۴۰ درصد رشد داشته است.
💢جنگندههای رافال
🔸سرنگونی جتهای جنگنده رافال نسل 4++ ساخت فرانسه، فاجعهای واقعی برای اعتبار جنگندههای اروپایی است؛ زیرا رافال پس از اف-35 آمریکایی، مدرنترین جنگنده اروپایی در حال خدمت است. اگرچه رافال به فناوریهای نسل پنجم نزدیک شده، اما فاقد ویژگی بارز پنهانکاری کامل (stealth) است. بزرگترین بازنده نبرد هوایی شب ۷ مه نیز شرکت داسو فرانسه بود که سالها تبلیغات فراوانی برای جلب مشتری برای جنگندههای مدرن رافال خود کرده بود.
💢موشکهای براهموس هند
🔸در زمینه داراییهای تسلیحاتی تهاجمی هوابرد هند موشک براهموس قابل ذکر است که بر اساس موشک ضد کشتی P-800 Onyx یا همان یاخونت توسعه داده شده است. اگر موشکهای براهموس در ارتفاع پایین حمله کنند، سازماندهی هشدار زودهنگام و رهگیری به موقع جنگندههای حامل دشوار است. در نتیجه، هند میتواند با استفاده از موشکهای براهموس، مرتباً از سد دفاعی عبور کرده و پایگاههای پاکستان را هدف قرار دهد.
💢سامانه دفاع هوایی دوربرد پاکستان (HQ-9)
🔸طبق اعلام منابع پاکستانی نیروی هوایی هند یک موشک پدافندی دوربرد 40N6E از سامانه پدافندی S-400 خود در پایگاه نیروی هوایی آدامپور شلیک کرد که توسط سامانه دفاع هوایی دوربرد پاکستان (HQ-9) بر فراز دینگا در گجرات، رهگیری شد. سابقه جنگ اوکراین نشانداد عموم سامانههای پدافندی اوکراین موفقیت پایینی در رهگیری موشکهای S-300/400 دارند. در صورت صحت ادعای فوق، این امر موفقیتی برای سامانهHQ-9 ساخت چین بهشمار میرود.
💢تقابل جنگنده JF-17 و پدافند هوایی S-400
🔸طبق کنفرانس مطبوعاتی ارتش پاکستان (ISPR)، جنگنده JF-17 مجهز به موشک مافوق صوت ضد رادار CM-400AKG ساخت چین در دو نقطه با سامانه پدافند هوایی S-400 هند درگیر شد و واحدهای سامانه پدافندی S-400 را در آدامپور هند منهدم کرد. گفته می شود پاکستان قبل از درگیری، مختصات دقیق مواضع سامانه پدافند هوایی S400 هند را از طریق سازمان هوافضا به دست آورده و رادار و سایر اجزای آن را شناسایی کرده بود.
💢عرصه زمینی؛ موشکهای فتح و توپهای هویتزر خودکششی
🔸در عرصه زمینی نیز پاکستان موشکهای هدایتشونده فتح با برد یش از ۱۴۰ کیلومتر، دارای سیستم ناوبری اینرسی (INS) و با دایره خطای احتمالی (CEP) آن کمتر از ۱۵ متر را به سمت اهداف هندی شلیک کرد.
🔗برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید!🔗
🔄مطالب مرتبط
▫️آتشبس هند و پاکستان و ابهام در خصوص طرف پیروز
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/420
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐موافقتنامه شراکت راهبردی و چشمانداز روابط روسیه_ونزوئلا
#تحلیل_کوتاه
#آمریکای_لاتین
#روسیه #ونزوئلا
🔹نیکلاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا، هفته گذشته سفری به مسکو داشت و با ولادیمیر پوتین دیدار کرد. طی این دیدار، دو کشور موافقتنامه شراکت راهبردی را با یکدیگر امضا کردند تا همکاریهای خود را در حوزه انرژی گسترش دهند. این موافقتنامه در امتداد روابط رو به گسترش دو کشور در دو دهه اخیر (از زمان به قدرت رسیدن هوگو چاوز)، به خصوص پس از جنگ اوکراین قرار دارد که میتواند بر مناسبات قدرت در آمریکای لاتین و جهان اثر بگذارد.
💢محتوای موافقتنامه
🔸تاکنون آنچیزی که از این توافق منتشر شده است، نشان از تمرکز بر حوزه نفت و گاز دارد. مطابق این توافقنامه، ونزوئلا و روسیه همکاریهای خود را حوزه اکتشاف و انتقال منابع نفت و گاز، فناوریهای مرتبط با حوزه انرژی، ارائه ابتکارهای مشترک در اوپک پلاس و سایر سازمانهای بینالمللی مرتبط گسترش میدهند. البته حاشیه این توافق از متن آن مهمتر بود. در این دیدار روسیه اعلام کرد که از عضویت ونزوئلا در بریکس حمایت میکند که به معنای تعمیق روابط دو کشور در سطح بینالمللی است.
💢تصویر بزرگتر روابط دو کشور
🔸در گذشته نیز روسیه و ونزوئلا در این حوزه و سایر حوزهها برای همکاری ابراز تمایل کرده بودند. به عنوان سال سال گذشته، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه در سفر خود به ونزوئلا بیان داشت که کشورش خواهان همکاری در حوزه فناوری و انرژی است. در همان سال دولت مادورو ۱۷ توافقنامه با روسیه امضا کرد که حوزههای متعددی را در بر میگرفت که از نفت و گاز شروع شده و به حوزه همکاریهای امنیتی و ضد خرابکاری میرسید.
🔸روابط دو کشور پیش از این نیز عمیق و گسترده بوده است. شرکتهای نفتی روسیه در پروژههای بزرگ اکتشاف نفت و منابع معدنی در ونزوئلا، از جمله عناصر خاکی کمیاب ارزشمند، مشارکت دارند. این کشور آمریکای لاتین به یکی از خریداران اصلی تسلیحات و سامانههای تسلیحاتی روسیه تبدیل شده است. افزون بر این، ونزوئلا بهطور رسمی از اقدامات روسیه در اوکراین حمایت کرده و علیه ناتو موضعگیری کرده است.
💢ائتلافبندی در آمریکای لاتین
🔸روسیه تاکنون روابط نظامی_امنیتی گستردهای با ونزوئلا (و همچنین نیکاراگوئه و کوبا) داشته است که منافع آمریکا و متحدانش در آمریکای لاتین را به خطر میاندازد. به عنوان مثال، در سالهای ۲۰۰۸، ۲۰۱۳ و ۲۰۱۸ بمبافکنهای هستهای Tu_۱۶۰ را به ونزوئلا فرستاده بود تا در مانور نظامی شرکت کنند. روابط نظامی_امنیتی دو کشور پس از جنگ اوکراین تقویت شد. در سال ۲۰۲۲ سرگئی لاوروف این پیشنهاد را مطرح کرد که روسیه نیروهای نظامی خود را در خاک ونزوئلا یا کوبا مستقر کند.
🔸چنین روابطی، حساسیت آمریکا و متحدانش را افزایش میدهد. به عنوان نمونه در همان سال، روسیه از نیروهای نظامی ونزوئلایی مستقر در ایالت آپوره در مرز با کلمبیا پشتیبانی فنی و نظامی کرده بود. نگرانی کلمبیا که جزو کشورهای نزدیک به آمریکا محسوب میشود به قدری بالا رفت که دیهگو مولانو، وزیر دفاع ملی وقت این کشور صراحتاً اقدام روسیه را محکوم کرد. به طور کل، کمکهای فنی و اطلاعاتی که روسیه به ونزوئلا میکند؛ این کشور را قادر میسازد که در حوزههایی مثل شنود الکترونیک، تهدیدی برای کلمبیا و برزیل باشد.
🔸از آنجا که آمریکای دغدغه نزدیکی و ائتلاف روسیه و چین را دارد، روابط اقتصادی نزدیک این دو کشور با برخی کشورهای آمریکای لاتین، تقابل هژمونیک آمریکا با روسیه و چین را به مسائل آمریکای لاتین پیوند میزند. هر دو کشور مذکور با مجموعهای از کشورهایی که آمریکا آنان را دشمن میپندارد (کوبا، ونزوئلا، نیکاراگوئه) روابط نزدیک در سطوح اقتصادی، نظامی و امنیتی دارند. به عبارت دیگر، نفوذ فزاینده روسیه به همراه چین در این منطقه، پروندههای هژمونیک آمریکا را با پرونده آمریکای لاتین پیوند میزند.
💢جمعبندی
✅افزایش همکاریهای اقتصادی و تجاری میان روسیه و ونزوئلا، ائتلافبندی کشورهای ضدآمریکایی را تقویت میکند. این اتفاق از سه جهت اهمیت دارد. نخست، متحدین آمریکا در آمریکای لاتین ممکن است با خطر مواجه شوند. دوم، حضور روسیه میتواند در بلندمدت تبدیل به تهدیدی برای آمریکا در نیمکره غربی شود. سوم، اثرگذاری فشار تحریمی و اقتصادی آمریکا بر کشورهای ضعیفی همچون ونزوئلا کاهش مییابد.
🔄مطالب مرتبط
▫️تلاش آمریکا برای مهار چین در آمریکای لاتین
▫️پروندهای برای تعامل با ونزوئلا
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/416
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐ترامپ و شیخنشینها؛ تغییر آونگ خلیج فارس
#تحلیل_کوتاه
#تحولات_منطقه
#خلیج_فارس
📝کامران کرمی
🔹پویاییهای منطقهای، دستورکار سفر رئیسجمهور آمریکا به خلیج فارس را متفاوت از مقطع ۲۰۱۷ نموده است. ترامپ در شرایطی امروز سهشنبه ۱۳ مه راهی سه پایتخت خلیج فارس شده است که تجارت و سرمایهگذاری بعد اصلی سفر را تشکیل میدهد. در شرایطی که موضوع ائتلاف علیه ایران و عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل از چارچوب سفر رئیسجمهور آمریکا خارج شده، اقتصاد وزن تعیینکنندهتری در این تور منطقهای ایفا خواهد کرد. این سفر را میتوان از چند منظرِ در حال تغییر مورد بررسی قرار داد:
💢تغییر اولویتهای GCC
🔸تعریف و اجرایی کردن چشماندازهای اقتصادی از سوی بازیگران شورای همکاری بازتاب تغییر پویاییهای منطقهای و داخلی این کشورها در گذار به اقتصاد پسانفت و جایابی و جایگاهیابی در مناسبات اقتصاد سیاسی بین المللی است. ولیعهد عربستان، پیشتر متعهد شده بود که ریاض طی چهار سال ۶۰۰ میلیارد دلار در آمریکا سرمایهگذاری کند؛ امارات متحده عربی وعده ۱.۴ تریلیون دلار طی ۱۰ سال داده است و انتظار میرود قطر نیز در این سفر، تعهد سرمایهگذاری به ارزش صدها میلیارد دلار را اعلام کند. تبدیل بازیگران شورای همکاری به هاب سرمایهگذاری، تجارت، مالیه بینالمللی، گردشگری و اخیراً ورزش و هوش مصنوعی نشان میدهد که اولویتهای این مجموعه به خوبی در راستای چشمانداز معاملهگرایانه ترامپ هدفگذاری شده است.
💢مدیریت ایران
🔸در مقطع ۲۰۱۷ تشکیل ائتلاف علیه ایران در چارچوب کمپین فشار حداکثری یکی از سه دستورکار اصلی ترامپ در سفر به عربستان بود که پس از ۸ سال جای خود را به مذاکره تهران و واشنگتن از یک سو و توافقات دوجانبه کاهش تنش آمریکا با حماس و حوثیها داده است. این تغییر شیفت هم متاثر از کژکارکردی پروژه فشار حداکثری بوده است و هم معادله نوظهور خروج ایران و اسرائیل از جنگ سایهها که استراتژی ترامپ برای پیگیری فشار حداکثری ۲ و به جان خریدن هزینههای نظامی و ماجراجویی بر سر آن بیمیل کرده است.
💢عادیسازی
🔸امیدهای ترامپ برای گسترش توافقات ابراهیم؛ که در دوره اول با میانجیگری او به نتیجه رسید و منجر به عادیسازی روابط امارات و سه کشور عربی دیگر با اسرائیل در سال ۲۰۲۰ شد، در این سفر عقیم خواهد ماند. عربستان از یک سو با تنشزدایی و احیای روابط با ایران و از سوی دیگر توافقات دوجانبه هستهای و تسلیحاتی با آمریکا تا حد زیادی از اضطرار عادیسازی خود را خارج کرده و آن را منوط به تشکیل کشور مستقل فلسطینی کرده است. اگر زمانی ما به ازا این بود که با عادیسازی به دو هدف مهار ایران و تکنولوژی آمریکایی دست پیدا کند، اکنون با محقق شدن این دو به دنبال کسب امتیاز بر سر دولت فلسطینی است.
💢موازنه چین
🔸فاکتور مهم دیگری که سفر ترامپ به خلیج فارس را به کلان رقابت چین و آمریکا پیوند میزند، بالانس چین در خاورمیانه بویژه در ارتباط با شرکا و متحدان نزدیک آمریکا است. فراتر از چارچوب سنتی نفت در برابر امنیت، یک همکاری جدید با محوریت هوش مصنوعی (AI) و زیرساختهای دیجیتال میتواند روابط ایالات متحده و عربستان سعودی را تثبیت کند. جغرافیای بازیگران خلیج فارس آن را به یک گره حیاتی در شبکه جهانی نوظهور زیرساختهای هوش مصنوعی و اتصال دیجیتال تبدیل میکند. محتمل است با توجه به تمایل و برنامههای عربستان و امارات برای تبدیل شدن به هاب هوش مصنوعی، شاهد تغییر ساختار کنترلهای صادرات ایالات متحده به ویژه آنچه در مورد تراشههای پیشرفته هوش مصنوعی اعمال میشود، باشیم.
✅انعطافپذیری چین در این مولفه و برخی همکاریهای شورای همکاری با پکن باعث شده تا مقامات آمریکا نسبت به خطرات حضور پررنگ چین بویژه با امضای مشارکتهای جامع استراتژیک با عربستان و امارات و مشارکتهای جامع با قطر و بحرین و از همه مهمتر امضای تجارت آزاد چین با این بلوک، هوشیار شوند و نسبت به رفع ملاحظات دولتهای عربی اقدام کنند.
🔄مطالب مرتبط
▫️ماموریت خالد بن سلمان در تهران
▫️کنفرانس العلا و چالش های نوظهورِ اقتصادهای نوظهور
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/415
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐تلاش علیاف برای وارد کردن چین به مسئله زنگهزور
#تحلیل_کوتاه
#کریدور_زنگهزور
#جمهوری_آذربایجان
📝احسان فلاحی
🔹الهام علیاف رئیس جمهور آذربایجان در سوم و چهارم اردیبهشت طی سفری دو روزه راهی پکن شد. مقدمات این سفر یک ماه قبلتر با حضور لیو جیانچو رئیس بخش ارتباطات بینالمللی حزب کمونیست در باکو فراهم شده بود. در این سفر «توافقنامه مشارکت جامع استراتژیک» میان شی و علیاف به امضا رسید. توافقنامه مذکور اگرچه هیچ تعهدی برای طرفین ایجاد نمیکند اما بالاترین سطح «دیپلماسی مشارکتی» چین محسوب میشود که مبنایی برای گسترش تعاملات آتی است. در همین چارچوب ۲۰ سند همکاری در حوزههای مختلف میان طرفین مبادله شد.
🔸اگرچه توافقات فوق همگی در نوع خود قابل توجه و مهم هستند؛ اما آنچه علیاف از چین انتظار دارد موضوعی فراتر از مسائل فوق است. مهمترین دستور کار خارجی جمهوری آذربایجان در دو سال اخیر، تلاش برای راهاندازی دالان موسوم به زنگهزور بوده است که سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان را از طریق ارمنستان (باریکه سیونیک) به منطقه منفصل نخجوان و از آنجا به ترکیه متصل خواهد کرد. این دالان فعلاً به دلیل مخالفتهای ارمنستان به تعویق افتاده است. زیرا ایروان نگران حفظ و تداوم حاکمیت سرزمینی خود بر این مسیر ۴۴ کیلومتری است.
🔸در عین حال، علیاف به شدت در صدد جلب حمایت بینالمللی برای احداث دالان مذکور است و چه بسا به صورت محرمانه در این خصوص با شی نیز گفتگو کرده باشد. در عین حال تمایل روزافزون چینیها برای تنوع بخشیدن به مسیرهای تجاری از خشکی بر کسی پوشیده نیست. بهويژه این که پس از بحران اوکراین به دلیل انسداد ژئواکونومیکی مسیرهای روسیه به اروپا (موسوم به مسیر شمالی) چین بخش قابلتوجهی از محمولههای ترانزیتی خود را به کریدور میانی منتقل کرده است که مهمترین بخش آن در قفقاز جنوبی از طریق راه آهن باکو- تفلیس- قارص منتقل میشود. با وجود این، خط ریلی مورد اشاره ۸۲۶ کیلومتر طول دارد که نه تنها طولانیتر از دالان زنگزور است بلکه جوابگوی افزایش حجم محمولههای تجاری در سالهای آتی نخواهد بود. گفتنی است که در حال حاضر ظرفیت این خط آهن از ۱ میلیون تن به ۵ میلیون تن در سال افزایش پیدا کرده است.
🔸جالب توجه این که در سفر رئیس بخش ارتباطات بینالمللی حزب کمونیست به جمهوری آذربایجان (آوریل ۲۰۲۵) رسانههای باکو اعلام کردند که شرکتهای چینی در دالان زنگهزور سرمایهگذاری خواهند کرد. اما روز بعد سفیر چین در ایروان این اخبار را تکذیب و اعلام کرد پکن بر اساس اصول بینالمللی به حاکمیت و تمامیت ارضی ارمنستان احترام میگذارد و چین بر این باور است که باکو و ایروان ابتدا باید مسائل میان خود را به طرق صلحآمیز حل کنند.
🔸پکن اگرچه مایل به بهرهبردای ژئواکونومیکی از مسیرهای کوتاهتر و به صرفهتر است؛ اما به طور سنتی تمایلی به درگیر شدن در موضوعات ژئوپلیتیکی مناطق دور دست ندارد. این در حالی است که چین به لحاظ اقتصادی میتواند نقشی سازنده در راهاندازی دالان زنگهزور ایفا نماید. اما ایران و ارمنستان به دلیل فقدان تضمینهای قابل اتکا برای حفظ حاکمیت ایروان و عدم تغییرات ژئوپلیتیکی فعلاً در مقابل راهاندازی این دالان مقاومت کردهاند. لذا بعید به نظر میرسد که چین بدون توجه به نگرانیهای تهران و ایراوان قصد جدی برای سرمایهگذاری در زنگهزور داشته باشد. اما در صورت تاسیس این دالان، عبور محمولههای چینی از بستر آن نقشی اساسی در تثبیت مسیر مذکور به عنوان یکی از مبادی ورودی و خروجی کریدور میانی خواهد داشت.
🔸جمهوری آذربایجان و ارمنستان فعلا توافق کردهاند که تا حل و فصل سایر موارد اختلافی و علامت گذاریهای مرزی گفتگو در مورد دالان زنگهزور را متوقف کنند. بر این اساس به نظر میرسد که علیاف به دنبال اطمینان دادن به چینیها در مورد راهاندازی صلحآمیز دالان زنگهزور و رعایت حاکمیت سرزمینی ارمنستان است. با این وجود در دنیای روابط بینالملل قدرت حرف نخست را میزند و در بلند مدت به راحتی قواعد نگاشته شده بر روی کاغذ را تغییر خواهد داد.
✅شواهد در دسترس و روندهای موجود در دو سال اخیر نشان میدهد که دالان زنگهزور دیر یا زود راهاندازی خواهد شد. از این منظر حمایت از جمهوری ارمنستان به منظور برقراری موازنه قدرت در قفقاز و جلوگیری از تبدیل شدن دالان زنگهزور به یک مسیر فراسرزمینی ضرورتی مهم برای جمهوری اسلامی ایران است. همچنین آگاهسازی نمایندگان دیپلماتیک چین در تهران در مورد حساسیتهای ایران در قبال دالان زنگهزور میتواند مورد توجه مقامات وزارت امور خارجه قرار گیرد.
🔄مطالب مرتبط
▫️سفر پزشکیان به باکو در پرتو ناموازنه قدرت در قفقاز جنوبی
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/413
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌐چشمانداز مبهم صلح اوکراین
#تحلیل_کوتاه
#جنگ_اوکراین
#اروپا
📝شعیب بهمن
🔹سیاست خارجی دولت ترامپ در قبال مناقشه روسیه و اوکراین، انحرافی قابلتوجه از رویکرد سنتی آمریکا محسوب میشود. در حالی که دولت بایدن با اتخاذ موضعی تهاجمی، از افزایش کمکهای مالی، نظامی و اطلاعاتی به کیف حمایت کرد، دولت ترامپ از ابتدا بر اولویتدهی به مذاکرات صلح با هدف خاتمه سریع درگیری تأکید داشته است. با این حال، این ادعا در عمل با چالشهای پیچیدهای مواجه شده است.
🔸استراتژی دولت ترامپ را میتوان در چارچوبی چندبعدی مورد بررسی قرار داد که تمرکز آن کمتر بر حفظ تمامیت ارضی اوکراین یا بازدارندگی در برابر اقدام نظامی روسیه و بیشتر بر کاهش تعهدات آمریکا در اوکراین و امکان بازتعریف روابط با روسیه استوار است. این استراتژی از مدل «چماق و هویج» استفاده کرده است؛ به این صورت که کمکهای نظامی به اوکراین به صورت متناوب محدود شده تا کییف را به انعطافپذیری در مذاکرات ترغیب کند، در حالی که به روسیه مشوقهای اقتصادی مانند کاهش تحریمها پیشنهاد شده است.
🔸اگرچه کییف به آتشبس موقت تمایل نشان داده، اما هرگونه پیشنهاد مبتنی بر واگذاری سرزمینی را رد کرده و زلنسکی بر حفظ حاکمیت اوکراین بر تمام قلمروهای آن تأکید دارد. از سوی دیگر مسکو نسبت به پیشنهادات آمریکا واکنش مثبتتری نشان داده، اما به نظر میرسد با تأخیر در فرآیند مذاکره، در پی کسب امتیازات بیشتر است. در این بین کشورهای اروپایی بهعنوان ذینفعان کلیدی، توسعهطلبی ارضی روسیه را تهدیدی برای امنیت قاره اروپا میدانند.
🔸بر این اساس، در خصوص مذاکرات باید به چند مولفه کلیدی توجه کرد:
1️⃣جنگ اوکراین به دلیل تحرکات دولت زلنسکی و غرب علیه روسیه آغاز شد و مسکو این نبرد را اقدامی در راستای تأمین امنیت ملی و تقویت استحکامات ژئوپلیتیکی خود تلقی میکند. بنابراین، برای پایان یافتن جنگ باید ارزیابی کرد که روسیه چه اندازه به خواستههای خود دست یافته است.
2️⃣اگرچه آمریکا نقش مهمی در شعلهور شدن آتش جنگ داشت اما به تنهایی نمیتواند آن را خاموش کند. زیرا کشورهای اروپایی به عنوان بازیگران مهم توسعهطلبی ارضی روسیه را بر خلاف منافع امنیتی و ژئوپلیتیکی خود تلقی میکنند. در نتیجه اگر منافع آنها محقق نشود یا از روند مذاکرات کنار گذاشته شوند، ممکن است نقشی مخرب اتخاذ کنند.
3️⃣هرگونه توافق صلح باید یا با کنار گذاشتن یا کنارهگیری شخص زلنسکی و دولت وی همراه باشد. زیرا عدم رضایت از او هم در میان روسها، هم در میان دولت ترامپ و هم در بخشی از جامعه اوکراین به وضوح دیده میشود. برخی از کشورهای اروپایی نیز رضایت چندانی از عملکرد او، بهویژه بروز فسادهای گسترده در استفاده از کمکهای مالی و تسلیحاتی ندارند.
4️⃣هدف نهایی ترامپ از پایان بخشیدن به جنگ نه خیرخواهی و صلحطلبی و نه در راستای منافع روسیه و اوکراین قابل تفسیر است. ترامپ معتقد است این جنگ باعث هدر رفتن منابع مالی و نظامی آمریکا بدون اخذ تضمینهای قابل قبول برای جبران آنها شده است. از این رو، او خواهان این بود که ضمن جبران کمکهای آمریکا، سهم خود را از کیک اوکراین بردارد؛ پیش از آنکه دیگران هیچ سهمی برای آمریکا باقی نگذارند. به همین دلیل، طرح واگذاری معادن اوکراین به آمریکا مطرح شد و ترامپ پس از جلسه تحقیرآمیز با زلنسکی به او فهماند که برای بقا راهی جز در اختیار گذاشتن منابع و معادن کمیاب کشورش ندارد. اکنون که طرفین در این خصوص به توافق رسیدهاند، موضع دولت ترامپ در مورد پایان بخشیدن به جنگ نیز تلطیف شده است.
🔸در مجموع، چالشها و تردیدهای قابلتوجهی درباره توانایی دولت ترامپ در ایجاد توافقی پایدار وجود دارد. انتقادها به رویکرد آمریکا به ویژه به دلیل عدم بیطرفی و فشار بر اوکراین در حالی که امتیازات پیشاپیش به روسیه داده شده، افزایش یافته است. همچنین، نادیده گرفتن منافع اوکراین و کنار گذاشتن متحدان اروپایی از مذاکرات، مشروعیت و پایداری هر توافق احتمالی را زیر سؤال میبرد.
✅از این رو سناریوهای محتمل بیشتر شامل آتشبسهایی است که وضعیت موجود را تثبیت میکند یا توافقاتی که به تمامیت ارضی اوکراین آسیب میزند. در این بین حتی در صورت آتشبس، خطر از سرگیری درگیریها وجود دارد؛ زیرا مانند توافقات قبلی در چارچوب توافق ۱ و ۲ مینسک، این بار نیز امکان تحقق صلح پایدار دشوار خواهد بود. به خصوص که روسیه هنوز به تمام منافع خود در اوکراین دست نیافته و کییف نیز شاید نتواند جدایی بخشهایی از سرزمین خود را هضم کند.
🔄مطالب مرتبط
▫️وضعیت میدانی نبرد در اوکراین و طرحهای مذاکراتی
▫️اروپای بدون آمریکا و حمایت از اوکراین
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/411
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
♦️کشتی، پهپاد و پول؛ حرکت انصارالله به سوی سومالی
◼️منصه الدراسات الامنيه و ابحاث السلام- ترکیه
📝عدنان الجبرنی
#رویة_العربیة
#تحولات_منطقه
#یمن
🔹انصارالله یمن همکاریهای فراملی خود را با گروههای افراطی سومالی مانند الشباب و شاخه داعش افزایش داده است. این گروهها از نظر ایدئولوژی، اهداف و تمرکز منطقهای با یکدیگر تفاوت دارند،اما در چندین ویژگی از جمله دشمنی با آمریکا و اسرائیل و مشارکت در جنگهای نامتقارن مشترک هستند. هدف اصلی همکاریها تقویت زنجیرههای تأمین تسلیحاتی، ارتقای موقعیت محلی و افزایش قدرت اخلال در امنیت دریایی منطقه بهویژه در خلیج عدن و تنگه بابالمندب است.
💢غلبه عملگرایی بر ایدئولوژی
🔹در سالهای اخیر، رویکرد عملگرایانه حوثیها بهویژه در تعامل با بازیگران غیردولتی در شاخ آفریقا تقویت شده است. نزدیکی یمن به شاخ آفریقا، بستری فراهم کرده تا حوثیها با استفاده از شبکههای قاچاق اسلحه و ارتباط با گروههای شبهنظامی نفوذ خود را گسترش دهند. اهتمام یمن به سومالی با راهاندازی «اجتماع صنعا» در سال ۲۰۰۳ نمود یافت. در ادامه نیز یمن نقش فعالی در تحولات سومالی از جمله از طریق میزبانی نشستها و پذیرش پناهجویان ایفا کرد اما از اواسط دهه ۲۰۱۰ این تعاملات بیشتر جنبه نظامی و امنیتی یافت.
🔹باوجود تحریمهای سازمان ملل علیه یمن، ایران بهطور پنهانی به تجهیز حوثیها ادامه داده و بخشی از این تسلیحات از طریق قاچاق به گروههای مسلح سومالی منتقل شده است. طبق گزارشها، بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۳، نیروهای دریایی غربی دهها محموله سلاح در مسیر یمن را توقیف کردهاند. از سال ۲۰۱۶ به بعد، قاچاق تسلیحات و همکاری میان حوثیها و بازیگران غیردولتی سومالی شدت گرفت. این همکاریها در پی آغاز جنگ غزه در اکتبر ۲۰۲۳ وارد مرحلهای جدید شد.
🔹در سال ۲۰۲۴، اسناد بینالمللی از نشستهایی میان نمایندگان حوثی و رهبران الشباب در سومالی پرده برداشتند که طی آن توافقهایی برای تبادل سلاح در برابر باجگیری از کشتیها صورت گرفت. این همکاریها میتواند منبع درآمدی جدید برای دو طرف فراهم آورد. روابط حوثیها با دولت اسلامی سومالی نیز از سال ۲۰۲۱ گسترشیافته و شامل انتقال پهپادهای انتحاری و آموزش نیروها بوده است. کشف پهپادها در ایالت پانتلند شواهد روشنی از این پیوند فراهم کرده است.
🔹ایران نیز نقش کلیدی در این فرایند ایفا میکند. روابط دیرینه با الشباب، حمایت لجستیکی و مالی از این گروه و میزبانی از چهرههایی مانند سیف العدل، حاکی از رویکرد هماهنگتر در تقویت جبهههای ضدغربی در شاخ آفریقا است. سپاه پاسداران از دهه ۱۹۹۰ بهتدریج حضور خود در منطقه را گسترش داده و از طریق سودان، اریتره و کانالهای دریایی، به حمایت از نیروهای نیابتی ادامه داده است.
🔹حوثیها باوجود تعلق مذهبی به شاخه زیدی شیعه در تعامل با گروههای جهادی سنی مانند القاعده، الشباب و داعش رویکردی ابزاری و عملگرایانه اتخاذ کردهاند. این روابط عمدتاً حول منافع مشترک مانند مبارزه با نفوذ غرب، تأمین منابع مالی و تقویت قابلیتهای عملیاتی شکلگرفتهاند. درمجموع، همکاریهای فرامذهبی و فراملی حوثیها در شاخ آفریقا را میتوان بخشی از راهبرد منطقهای تهران ارزیابی کرد.
💢افزایش بیثباتی در خلیج عدن
🔹ائتلاف عملیاتی انصارالله و گروههای افراطی سومالی، به تحولی ژئوپلیتیکی منجر شده است. این همکاری مسیرهای غیرقانونی قاچاق تسلیحات، سوخت و تجهیزات پیشرفته عمدتاً از مبدأ ایران و گاه از اروپا یا چین را از طریق سومالی به یمن تسهیل کرده و تحریم تسلیحاتی سازمان ملل را بیاثر کرده است. استفاده از سواحل آسیبپذیر سومالی، بنادر غیررسمی و واسطههای منطقهای مانند دزدان دریایی و دلالان اسلحه، حلقه عملیاتی این شبکه را کامل کرده است.
🔹نیروی قدس سپاه ایران، ضمن تأمین تسلیحات و پهپاد، بر این شبکه نظارت راهبردی دارد و از آن برای گسترش عمق استراتژیک ایران در مقابل رقبا استفاده میکند. این تعاملات به حوثیها اجازه داده تا ضمن افزایش ظرفیت لجستیک، در اجرای حملات دریایی و اختلال در کشتیرانی بینالمللی کارآمدتر عمل کنند.
✅همزمان، انتقال فناوری پهپادی به الشباب و داعش، ظرفیت این گروهها برای اجرای جنگ نامتقارن علیه دولتهای سومالی، اتیوپی و نیروهای بینالمللی را افزایش داده و به ایران ابزار جدیدی برای اعمال فشار بر منافع غربی داده است. این شبکه چندلایه نهتنها تهدیدی برای ثبات منطقهای، بلکه بسترساز شکلگیری جبههای فرامنطقهای با محوریت ضدیت با آمریکا و متحدان آن تلقی میشود.
🔄مطالب مرتبط
▫️کشورهای خلیجفارس و شاخ آفریقا: سرمایهگذاری در امنیت
▫️یمن و چالش حملات آمریکا
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/409
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🔵ورود عمیق امارات در لجستیک بندری آفریقا
#اکوتهران
#لجستیک #بندر
#امارات #آفریقا
🔸امارات متحده عربی با توجه به نقش و جایگاه خود، بالاخص بندر جبل علی، مبدل به یک قدرت مهم لجستیکی شده است و در دهههای گذشته به صورت گام به گام به دنبال ارتقای جایگاه خود در لجستیک بینالمللی بوده است. ورود عمیق به لجستیک دریایی آفریقا به مدد سرمایهگذاریهای پیوسته و مزیتهای عملکردی امارات در حوزه بندری، به نظر بخشی از یک راهبرد کلان و چندوجهی است که توسط حاکمان این کشور برای جانمایی امارات در آینده بدون نفت دنبال شده است. امارات متحده عربی تاکنون بیش از ۶۰ میلیارد دلار در قاره آفریقا سرمایهگذاری نموده و در بنادر آفریقا، مهمترین و تنها رقیب نفوذ رو به گسترش چینیها به شمار میرود.
🔹پیشبرد برنامههای بندری امارات به اتکای دو شرکت تخصصی در حوزه لجستیک دریایی یعنی شرکتهای دیپیورد و ایدی پورتز انجام میپذیرد. دیپیورد که پنجمین بهرهبردار بندری بزرگ در جهان است، دستکم ده درصد از درآمدهای خود را از پروژههای فعال آفریقایی خود کسب میکند و مدیر عامل این شرکت در یک سخنرانی بینالمللی در سال ۲۰۲۰ از آفریقا به عنوان منبع رشدی (در حال حاضر و در آینده) یاد میکند که مشابه آن در هیچ بازار دیگری در جهان ممکن نخواهد بود.
🔹ایدی پورتز که دومین شرکت فعال بندری امارات در آفریقا به شمار میرود متعلق به ابوظبی است و از همین رو، حمایتهای مالی و سیاسی گستردهای دریافت میکند. تصویر پوستر پراکندگی قابلتوجه بنادری را نمایش میدهد که امارات متحده در آنها موفق به کسب امتیاز (اعم از احداث، توسعه یا بهرهبرداری) شده است و بیراه نیست اگر گفته شود امارات در گوشه گوشه آفریقا حضوری مشهود و منظم دارد.
💢شمال آفریقا
🔹در میان کشورهای شمال آفریقا، حضور امارات در مصر بسیار پررنگ است. بندر پورت سعید و سایر بنادری که در اطراف کانال سوئز در اختیار امارات قرار دارند، نقش این کشور را در مدیریت و هدایت تجارت میان آسیا و اروپا افزایش داده و به آنها در بازار لجستیک بینالملل اهرم قابل توجهی میبخشد. به جز مصر در آنسوی مدیترانه، بندر جزایر نیز در سواحل کشور الجزایر یکی از مراکزی است که از سوی امارات مورد توجه قرار گرفته است.
💢شرق آفریقا
🔹فعالیت بندری امارات در شرق آفریقا بر چهار منطقه متمرکز بوده است: جیبوتی، پونتلند، سومالیلند و سودان. بندر بربره در سومالیلند علاوه بر پشتیبانی دریایی در دریای سرخ و بابالمندب، از حیث دسترسی به اتیوپی به عنوان یک مرکز اقتصادی و هاب قهوه اهمیت دارد. اخیرا روابط امارات با جیبوتی و سودان دچار تنش شده و از همین رو، پروژههای بندری مانند بندر ابوعمامه در سودان متوقف شده اند. در مقابل بندر دارالسلام تانزانیا به زنجیره بنادر آفریقایی این کشور اضافه شده است.
🔹بدین ترتیب، مسیری مطمئن برای دسترسی امارات به سرزمینهای محصور در خشکیای همچون جمهوری دموکراتیک کنگو، زامبیا، روآندا و بروندی فراهم شده است. باید توجه داشت که ورود لجستیکی امارات در آفریقا به بنادر ساحلی محدود نمیشود و این کشور دست به توسعه بنادر خشک در داخل کشورها نیز زده است. به عنوان مثال، پایانه لجستیکی کیگالی در رواندا از جمله اقدامات امارات برای پشتیبانی از بنادر مومباسا و دارالسلام است.
💢غرب آفریقا
🔹علیرغم فاصله چشمگیر با دبی و ابوظبی، پایگاههای لجستیک دریایی امارات در غرب آفریقا و ساحل آتلانتیک جنوبی گسترشی فزاینده داشته است. ایدی پورت سالهاست که در بندر کمسر گینه به عنوان پایگاه صادرات بوکسیت از آفریقا حضور دارد و یک ترمینال تخصصی کانتینری نیز توسط شرکت گلوبال آلومینیوم امارات ساخته شده است.
🔹امارات در سالهای اخیر به دو پروژه مهم دیگر در غرب آفریقا توجه نشان داده است: بندر پورت نوآر در کنگو، لواندا در آنگولا. پورتنوار با توجه به موقعیت جغرافیایی ویژه خود یک بندر صادراتی کلیدی برای طلا، مس و الماس به حساب میرود و لوآندا در آنگولا در عمل به موازات کریدور مشهور لوبیتو تعریف شده و به منظور تضمین دسترسی به کشورهای آنگولا، جمهوری دموکراتیک کنگو و زامبیا برای امارات واجد اهمیت خواهد بود.
💢جمعبندی
✅ورود عمیق این دو شرکت در لجستیک دریایی آفریقا را باید نشاندهنده گسترش نهادینهشده و متنوعشده حضور امارات در این قاره دانست و با حضور دو بازیگر دولتی از ابوظبی و دبی در بازارهای بندری آفریقا، میتوان مدعی شد که رقابت و همکاری داخلی نیز بهنوعی به هدایت سرمایهگذاریهای لجستیکی امارات در این قاره کمک میکند.
🔁مطالب مرتبط
▫️کشورهای خلیجفارس و شاخ آفریقا
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/407
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
🌎 بخش مهمی از سخنان ویتکاف با زیرنویس فارسی: برنامه غنیسازی، دیگر هرگز نباید در خاک ایران وجود داشته باشد. این خط قرمز ماست
فرستاده ویژه ریاستجمهوری آمریکا:
ایالات متحده هرگز با توافقی مانند برجام که شامل رفع تحریمها است، موافقت نخواهد کرد.
ما معتقدیم که آنها (طرف ایرانی) نمیتوانند غنیسازی داشته باشند، آنها نمیتوانند سانتریفیوژ داشته باشند، آنها نمیتوانند چیزی داشته باشند که به آنها امکان ساخت سلاح را بدهد.
@EsfandiarKhodaee
🌐 نمایان شدن نشانههای نظم جدید در منطقه غرب آسیا
◾️شانگهای آبزرور
📝لی ویجیان (李伟建)
#جهان_شرقی
🔸با شروع عملیات ۷ اکتبر و افزایش تحولات پس از آن، اگرچه میزان درگیریهای منطقهای بیش از پیش گسترش پیدا کرده اما کشورهای منطقه غرب آسیا با تاکید بر راهبردهای توسعهای و خطوط دیپلماتیک در جهت دستیابی به ثبات منطقهای، الگوی جدیدی از روابط را ایجاد کردهاند. بنابراین این دوره از درگیریها، از ویژگیهای جدیدی برخوردار است که بررسی آنها میتواند به درک بهتر ابعاد این بحران و پیامدهای آن کمک کند.
1️⃣مدت زمان درگیریها افزایش یافتهاست. اسرائیل با وجود برخورداری از حمایت بلندمدت آمریکا و داشتن تجهیزات نظامی بهمراتب پیشرفتهتر از طرف مقابل، هنوز به اهداف اولیه خود یعنی نابودی حماس و نجات اسرای خود دست نیافته است.
2️⃣دامنه درگیریها به طور چشمگیری گسترش یافتهاست. چنانکه اسرائیل در هفت جبهه با نیروهای مقاومت به نبرد پرداخت و در سوی دیگر، چندین گروه مقاومت نیز به شکلی هماهنگ علیه اسرائیل وارد عمل شدند؛ امری که در درگیریهای گذشته به ندرت مشاهده میشد.
3️⃣از ویژگی دیگر این درگیریها بازتاب بینالمللی آن است. برای مثال، شورای امنیت سازمان ملل، مکرراً جلسات اضطراری برگزار کرد و از اسرائیل خواست تا عملیات نظامی خود در غزه را متوقف کند. همچنین علیرغم حمایت رسمی و سنتی آمریکا از اسرائیل، بسیاری از کشورهای جنوب جهانی و حتی کشورهای غربی بهشدت جنایات اسرائیل در غزه را محکوم کرده و خواستار آتشبس فوری شدهاند. براین اساس این رویدادها نشان میدهند که با کاهش نفوذ آمریکا در منطقه و ضعف سلطه آن بر امور خاورمیانه، جایگاه اسرائیل به عنوان قلدر کوچک خاورمیانه و سیاست سنتی آن در قبال مسئله فلسطین به چالش کشیده شدهاست.
💢حضور آمریکا و مسئله مقاومت
🔸هلال مقاومت نتیجه رقابتهای ژئوپلیتیکی طولانیمدت در منطقه میباشد. این ائتلاف اگرچه در شرایط فعلی آسیب دیده، اما اگر بحران به همین شکل ادامه پیدا کند و وضعیت بدتر شود، همچنان فرصتی برای بقا و حتی رشد خواهد داشت. اعضای این ائتلاف، با وجود اینکه ایران از آنها حمایت میکند، اهداف و انگیزههای خاص خود را برای بقا و فعالیت دارند و بهطور کامل تحت امر ایران نیستند.
🔸تضعیف نفوذ ایران بر گروههای مقاومت، ناشی از تحریمهای طولانیمدت و تغییرات راهبردی داخلی و خارجی است. دولت ایران با تمرکز بر حل بحرانهای داخلی، توسعه اقتصادی و بهبود معیشت، انرژی خود را به امور داخلی اختصاص داده است. همچنین پس از عادیسازی روابط با کشورهای عربی از جمله عربستان، ایران حضور راهبردی خود در منطقه (مانند عراق، لبنان، سوریه و یمن) را بهمنظور بهبود روابط با کشورهای همسایه کاهش داده است. این رویکرد، اگرچه تا حدی نفوذ ژئوپلیتیکی ایران را تضعیف کرده است، اما تأثیر قابل توجهی بر استراتژی آن در جهت بازسازی داخلی و تحول سیاسی-اقتصادی کشور نگذاشته است.
🔸همچنین با توجه به دگرگونیهای عمیق در اوضاع جهانی و منطقهای، جایگاه خاورمیانه در استراتژی سیاست خارجی دولت جدید آمریکا کاهش یافتهاست؛ چراکه ترامپ نه تمایل و نه توان سرمایهگذاری بیشتر در منطقه را دارد. براین اساس انتظار میرود ترامپ مجددا از برنامه هستهای ایران بهعنوان اهرم فشار استفاده کند. این کار نه تنها منجر به منحرف کردن توجه جهان از مسئله فلسطین میشود، بلکه تشدید اختلافات بین ایران و عربستان و سایر کشورهای منطقه را نیز افزایش میدهد. این راهبرد میتواند منجر به تضعیف فضای مسالمتآمیز منطقه و توجیه حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه شود.
💢تداوم روند همکاری و توسعه
🔸با وجود بیثباتی ناشی از درگیریهای اسرائیل و فلسطین در غرب آسیا، این تحولات نمیتواند مانع تلاش کشورهای منطقه برای ایجاد نظمی چندقطبی و متوازن در خاورمیانه شود. شکلگیری روابط مسالمتآمیز میان عربستان و ایران فرآیند مصالحه در منطقه را سرعت بخشیده و نشانههایی از نظم جدید منطقهای ایجاد کردهاست.
🔸در طول درگیری اخیر فلسطین و اسرائیل، کشورهای منطقه از جمله عربستان و ایران با هماهنگی و اتخاذ مواضع نسبتا مشترک، به طور واضح از فلسطینیان حمایت کردهاند، اما به اجتناب از دخالت مستقیم در جنگ پرداختهاند. این رویکرد نشان میدهد که کشورهای خاورمیانه ارزش شرایط صلح و آشتی را درک کرده و تمایلی به بازگشت به آشوبها و درگیریهای گذشته ندارند.
✅بنابراین، اگرچه خاورمیانه همچنان با بحرانهای متعددی مواجه شدهاست و بازگشت ترامپ میتواند به افزایش بیثباتی در منطقه منجر شود، اما تمایل کشورهای منطقه به حفظ راهبردهای توسعهمحور و پیگیری مسیرهای دیپلماتیک تغییری نخواهد کرد.
✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/403
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1