✔️قصه پرغصه عباس میرزا
✍️سهند ایرانمهر
🔸امروز سالگرد درگذشت عباس میرزای قاجار، ولیعهد فتحعلی شاه و فرمانده ارتش ایران در جنگ با روسیه تزاری است.. عباس میرزا را برخی سرسلسله اولین اصلاحات و تجددخواهان مینامند . مورخین و وقایع نگاران از منش انسانی و رفتار مصلحانه او به تواتر سخن گفتهاند.
موریس دوکوتز، سفیر کبیر روسیه تزاری از جمله افرادی است که در توصیف خود از ایران آن روزگار تصویر دقیقی از نابسامانیها میدهد و در این راه گاه از حدود ادب نیز پا فراتر میگذارد وقتی به عباس میرزا می رسد چنین می نویسد:
«عباسمیرزا … دشمن واقعی تجمّل است … حرکات و اطوارش خیلی جالب توجه و مظهر اصالت و نجابت است... چشمانش آیینه ضمیر اوست. مکر و کید در آن مشاهده نمیشود. فجایعی که در نتیجه قوانین سخت مملکت معمول است هر جا دستش برسد جلوگیری میکند».
«از حضرت ولیعهد پرسیدم که چرا این دیوار را خراب نکردهاید؟ فرمود: زمانی که این باغ را وسعت میدادم محتاج به خریداری مقداری از اراضی مالک مجاور شدم، ولی چون مالک زمینی که این دیوار زشت و خراب متعلق به آن است، دهقان سالخوردهای است که به ماترک آباء و اجدادش علاقه تامی دارد، به قیمتی که به او دادم راضی به فروش زمینش نشد. من هم نه تنها دلتنگ نشدم، بلکه علاقه او را هم به یادگار اجدادش، تقدیس و تمجید کردم و نیز جسارت او مقبول طبع من واقع شد. فعلا صبر میکنم شاید بتوانم با ورثه او کنار بیایم».
«تمام قطعه آسیا ذلیل شدیدترین استبدادهاست، اگر بگردید چنین عقیدهای یافت نشود».
( موریس دوکوتزبوئه، مسافرت به ایران، ترجمه محمود هدایت، امیرکبیر، ص۷۰)
«نمیدانم این قدرتی که شما (اروپاییها) را بر ما مسلط کرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چه؟ شما در قشون، جنگیدن و فتح کردن و بکار بردن قوای عقلیه متبحرید و حال آنکه ما در جهل و شغب غوطهور و به ندرت آتیه را در نظر میگیریم. مگر جمعیت و حاصلخیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است؟ یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما میتابد تأثیرات مفیدش در سر ما کمتر از شماست؟ …»
(حماسه کویر، محمدابراهیم باستانی پاریزی، ص ۶۶۹)
«یک بار کشتن، بهتر است از اینکه هر بار در مجلسهای دارالخلافه طوری مذکور شوم که العیاذبالله اسلام را مغلوب کفر میخواهم و فتحنامه روس را در جنگ عثمانلو ، به دروغ، شهرت میدهم تا پولی از خزانه همایون درآرم و به دشمن دولت عاید کنم. سختا که آدمی است بر احداث روزگار».
نامه به علینقی میرزا رکنالدوله، در محرم ــ صفر ۱۲۴۵٫ق
🔻از خوانندگان:
مشاهدات یک دوست ساکن آمریکا از چین !
هفته پیش برای یک سخنرانی به چین دعوت شده بودم.
نکاتی را که در طی ۸ روز اقامت توجه ام را جلب کرد به شرح زیر است.
۱) علیرغم اینکه جمعیت شهر شنژن حدود ۲۲ میلیون نفر بود، ترافیک سنگینی ندیدم
۲) موتورسوران فراوان بودند، ولی حتی یک موتور بنزین سوز ندیدم. همه برقی بودند
۳) شهر بسیار پاکیزه و بدون هرگونه آلودگی بود.
۴) حتی یک خودروی چینی که در ایران وجود دارد در آنجا ندیدم. وقتی علت را جویا شدم گفتند که ده ها شرکت خودروساز چینی وجود دارد ولی ایران بی کیفیت ترین آنها را می خواهد.
۵) چندین خودرو چینی را سوار شدم. خودروها از نظر زیبایی و راحتی و شتاب بهBMW طعنه می زد
۶) قیمت خودروهای با کیفیت ۲۰۲۴ فول آپشن را جویا شدم: حدود ۱۳۰۰۰ دلار معادل ۷۵۰ میلیون تومان
۷) هیچ کس برای تفریح بیرون نبود، همه سخت کار می کردند
۸) سرمایه گذاری عظیم خارجی در آنجا صورت گرفته بود
۹) نرخ بهره بانکی حدود ۱ درصد بود.
۱۰) در طی ۸ روز اقامت حتی یک متکدی در خیابان ندیدم.
۱۱) در هیچ سالن همایش یا میدانی ، عکسی از رهبران چین وجود نداشت.
۱۲) نرخ بیکاری به طرز شگفت آوری پایین بود
۱۳) رضایت عمومی از حکومت وجود داشت
۱۴) در همان کنگره، شرکت کننده از بیش از ۵۰ کشور جهان حضور داشتند
۱۵) بسیار قانونمند بودند چه در کار چه در رانندگی
۱۶) به یکی از بیمارستانهای دولتی سر زدم، تجهیزات در حد فوق العاده مدرن و به روز
۱۷) از تحریم روسیه و ایران استقبال می شد چرا که جای پای چین را در این کشورها بسیار باز کرده است.
۱۸) مشکل زبان انگلیسی غوغا می کرد ولی به یمن سیستم های ترجمه موبایل، مشکلشان را سریع حل می کردند.
۱۹) علیرغم تولید وسیع خودرو، خودروهای وارداتی از ژاپن، المان و آمریکا فراوان وجود داشت.
۲۰) شهری که من در آن بودم ( Shenzhen ) و از نظر آسمان خراش ها دست کمی از نیویورک نداشت تنها در طی ۴۰ سال ساخته شده بود.
این یک نمونه از کشوری است که ثروت خداداد ندارد.
/channel/iranazadvaabad
نقدی بر مصاحبه مهدی نصیری
با نجات بهرامی و
عدم تلاش برای برنامهریزی در شرایط خلأ قدرت در زمان فروپاشی ج.ا
صحبتهای مهدی نصیری ، تکرار مصاحبههای قبلی بود! البته تاکید ایشان بر دعوت به گفتگو بین جریانات مختلف بود که برای این دعوت ، هیچ «دستور کار اتحاد» ارائه نکردند! و بدین خاطر است که دستجات سیاسی به مدت ۴۵ سال در حال درجا زدن هستند و مردم هم سردگم!
اگر واقعاً ایشان به دنبال فربه کردن ایده «اتحاد از تاجزاده تا شاهزاده» است ؛ بجای اینکه وقت خود و مخاطبان را صرف «فرم و شکل حکمرانی» کند و دائماً درباره درصد طرفداران جمهوری و درصد شیفتگان پادشاهی ، سخنرانی کند، ضروری است که ایشان توجه شنوندگان خود را روی «طراحی محتوای حکمرانی» معطوف نماید که خیلی به ثواب نزدیکتر است. زیرا رویکرد حرکت از «جز به کل» از چند جهت برای تقویت ایده ایشان و «دستور کار طراحی پروژه اتحاد» مفید است :
۱) «دستور کار اتحاد» سبب همکاری بین دستجات مختلف میشود. سپس این همکاری زمینه اعتمادسازی را فراهم میآورد و میل به همگرایی را در افراد ایجاد میکند و کنشگران قدم به قدم به همدیگر نزدیکتر میشوند.
۲) نتایج «دستور کار اتحاد» سرانجام برای مردم به یک فانوس دریایی تبدیل خواهد شد که در زمان فروپاشی ج.ا ، مردم ساحل نجات را گم نکنند. فانوس دریایی به همه ما کمک میکند که مانند شورش ۵۷ فریب نخوریم و به قول دکتر داریوش شایگان مجددا «گند نزنیم»!
باری ، لازمه طراحی و اجرای چنین رویکردی ، این است که ایشان برای «تدوین دستور کار اتحاد» بین دستجات سیاسی اقدام کند.
چاره این است که در ابتدا ، مهدی نصیری و سپس دیگران را به هماندیشی درباره «چهار ۴ پرسش» در لینک زیر مجاب نماید!
t.me/EtelafeNovin/546
قطعاً در چنین شرایط ، صاحب ایده «اتحاد از تاجزاده تا شاهزاده» خواهد توانست که آن را به یک «گفتمان ملی» در جامعه تبدیل نماید.
این «گفتمان غالب» این ظرفیت را در جامعه دارد که بین نخبگان و حتی مردم کف خیابان ، یک جریان برپا کند.
آنگاه ایشان از این طریق قادر خواهد بود که دستجات سیاسی شل همت و مردم سردرگم را از طراحی جز (محتوای حکمرانی) به طراحی کل (فرم حکمرانی) هدایت نماید! و ما نگران خلأ قدرت در زمان فروپاشی نباشیم
باشد که دلها شاد گردند
[بخشی از کتیبه کوروش کبیر]
بیروح شدن قدرت از نگاه ایوان کلیما
حکایت عجیبی است این بی عملی و ناتوانی حکومتهای دیکتاتوری بحرانزده در قبال حوادثی که پشت سر هم گریبانشان را میگیرد.ایوان کلیما،نویسندهی چک ، به این عارضه ،"بیروح شدن قدرت " میگوید:
آدمهایی که قدرت را نمایندگی میکنند انگار روحشان را وانهادهاند و کالبدی بیش برایشان باقی نمانده و نگرانند که حتی این کالبد فاقد روح (پستها و مناصب،و انواع امتیازات نومن کلاتوریایی)را نیز از کف بدهند.سیستمی که زمانی فعال و کارآمد به نظر میآمد، حالا سنگین و کند و ناتوان شده،خلاقیتش را از دست داده و در مواجهه با سیل بحرانها هیچ چاره ای ندارد جز انکار بحرانها یا متوسل شدن به پروپاگاندایی نخ نما شده و زور عریان .قشر صاحب امتیاز و قدرت به مرور زمان به فساد مالی گراییده و چاق و تنبل و نالایق شده و خودش به جای حل بحرانها زایندهی بحرانها شده است .این قشر قادر به عرضه چهرههای لایق و کاریزماتیک،که قادر به حل مسائل باشند،نیست.دولت عملا به دست"هیچ کسان" افتاده و این حضراتی که همه چیزشان را از سیستم دارند حالا که سیستم به ورطه بحرانها افتاده نمیتوانند هیچ کاری برایش بکنند.سیستم به این ترتیب حتی قادر نیست در یک هماندیشی جمعی اهداف اصلی و راهبردی خود را از نو تعریف و در روشهایش برای دستیابی به این اهداف تغییراتی ایجاد کند.در یک کلام، سیستم حتی عاجز از تغییرات روبنایی و ظاهر ی است.و این در حالی است که جامعه وارد مرحله تحولخواهی شده.حاکمان نمیتوانند به روشهای سابق حکومت کنند و مردم نمیخواهند به روش های سابق از حکومت تمکین کنند.سیستم در طول حیاتش اجازه نداده که افکار و عقاید گوناگون مطرح شوند و فعالیت فکری را عملا ناممکن کرده و جان و ذهن آدمها را در قالبهای تنگ فروریخته و حالا که نیاز به اندیشه و ابتکار عمل دارد نه اندیشمندی برایش باقی مانده نه مبتکری. ترس و احتیاط موجب نابودی خلاقیتها حتی در بین نیروهای خودی شده و در نتیجه امید چندانی برای به عرصه آمدن اندیشمندان و عقلا برای حل بحرانها باقی نمانده است.
بیژن اشتری
Instagram
@bijan_ashtari
📚 معرفی کتاب ایران بر لبهی تیغ
آینده ایران چه میشود؟ این سؤال دشوار و طاقتفرساست و نمیتوان آنرا از ذهن پاک کرد، خاصه آنکه زندگی روزمره هر شهروندی هم به آن گره خورده است. این کتاب شرح شماری از مهمترین مسائلی است که پیشروی ایرانیان و حکمرانانشان قرار دارد، مسائلی که برخی بدخیم شدهاند، محصول وضعیت نهادها و کیفیت حکمرانی هستند و برای دست یافتن به کیفیت زندگی بهتر باید آنها را تعدیل و اصلاح کرد. کتاب نسبت به واکنش نامناسب حکمرانان نسبت به مسائل پیشروی ایران هشدار میدهد و مدعی است «ما نسلی هستیم که بر لبه تیغ راه میرویم.» نویسنده معتقد است در گذشته زیرساختهای بسیاری فراهم شده و فرصتهایی از دست رفته است، اما هنوز فرصت هست برای کنشگری حاکمان، ارتقای کیفیت حکومت و گذار سلامت از روی لبه تیغی که بر آن قرار داریم.
نام کتاب: ایران بر لبهی تیغ (گفتارهای جامعهشناسی سیاسی و سیاست عمومی)
نویسنده: محمد فاضلی
قطع: رقعی
چاپ : دهم
تعداد صفحات: ۳۵۸
#انتشارات_روزنه
🛒خرید اینترنتی کتاب با تخفیف ویژه
📖مطالعۀ صفحات نخست
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام روزنه
▫️تلگرام دکتر فاضلی
☎️ 02188721514
خودفریبی!
سیدعباس عراقچی: "خورشید در حال طلوع از شرق است و حقیقتاً در حال غروب در غرب..."!
اگر منظور از خورشید همین ستارۀ شعلهور منظومۀ شمسی باشد، این خورشید از همان ابتدای آفرینش خود در شرق طلوع و در غرب غروب کرده است. اما اگر منظور از خورشید "تمدنی جدید" و یا "قدرتی هژمونیک" باشد، فعلاً که چنین خورشیدی در شرق عالم دیده نمیشود! به نظرم این تلقی از نظم جهان، گونهای "خودفریبی" برای فرار از دیدن واقعیت است که متأسفانه وزیر محترم خارجه هم مثل برخی اصولگرایان افراطی در دام آن گرفتار آمده است. اگر واقعاً چنین خورشیدی در حال طلوع از شرق است چرا این خورشید در برابر بحران خانمانسوز خاورمیانه خاموشی و انفعال در پیش گرفته و قادر به هیچ عمل و ابتکاری نیست؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
🛑 آزادسازی جزیره هنگام از اشغال انگلیس توسط نیروی دریایی ارتش شاهنشاهی
پرتغالیها در عصر صفویه و انگلیسها در دوران قاجاریه، جزیره را اشغال کردند.
افزون بر حضور نظامی انگلیس در هنگام، شیوخ عرب قبیله بنی فلاسی و سنی مذهب نیز در هنگام حضور داشت و بر این جزیره حکمفرمایی میکرد. سلطان مسقط نیز بر هنگام ادعا داشت و ضمن بازدید از این جزیره تلاش داشت بر هنگام تسلط یابد.
چنین وضعیتی تا سال ۱۳۰۷ خورشیدی پابرجای میماند تا اینکه مدتی پس از آغاز سلطنت رضاشاه و در اردیبهشت ماه ۱۳۰۷، دولت ایران درصدد اعمال حاکمیت بر جزیره هنگام برمیآید.
در بیستم اردیبهشت ماه ۱۳۰۷، سه کشتی نظامی ایران به نامهای: گیلان، آذربایجان و پهلوی به فرماندهی ریاست ساخلوی از بندرعباس به عزم تصرف هنگام و آزادسازی این جزیره از اشغال نظامیان انگلیسی حرکت مینمایند.
در نوزدهم آبان ماه ۱۳۱۱، سفارت انگلیس در تهران طی یادداشتی به وزارت امور خارجه ایران از دولت ایران درخواست میکند از تقاضای تخلیه جزیره هنگام از نظامیان و کشتیهای انگلیسی صرف نظر نماید.
البته این درخواست، تأثیرگذار نمیگردد و نظامیان انگلیسی وادار به خروج از جزیره هنگام میگردند و حاکمیت دولت ایران بر این جزیره بهطور کامل اعمال میگردد.
📝tirana
@WARS_NEWA
🔺ایرانیان و دیوانهبازی مجازی
✍️دکتر علی میرزامحمدی(جامعه شناس)
@iransocialproblems
🔺«دیوانهبازی» پدیدهای اجتماعی با ابعاد جامعه شناختی، روانشناختی و رسانهای، ریشههای عمیقی در تاریخ و فرهنگ ما ایرانیان دارد. در این پدیده، فردی با وجود داشتن اختلالات روانشناختی جنون یا تظاهر به آن و یا تلقی دیگران از رفتار جنون آمیز او، مرکز و محور گفتگوها و تجمعات سرگرم کننده و نمایشی قرار میگیرد.
🔻 با الهام از بینش فوکویی میتوان دو دوره مهم تاریخی را در برخورد ایرانیان با مساله جنون متمایز نمود: دوره نخست دوره ای که افراد مبتلا به اختلالهای جنون تا زمانی که آزاری به دیگران نمی رساندند، در کنار دیگران به زیست خویش ادامه می دادند؛ اما در دوره دوم تاریخی با ظهور و گسترش پزشکی و روانپزشکی، این افراد از جامعه، تفکیک و در مراکز ویژه چون تیمارستان، تحت درمان و کنترل قرار گرفتند.
🔻این افراد در دوره نخست، در ادبیات ما حضوری قابل توجه دارند. آنها گاهی چون مجنون در داستان لیلی و مجنون قهرمان شعر و داستان هستند و یا چون بهلول در ظاهری دیوانه، کلمات نغز بر زبان جاری می سازند و یا چون ملانصرالدین به طنازی کام مخاطبان را شیرین می کنند. در این هیبت، آنها گاهی به دلقک شبیه اند و گاهی به حکیم و فیلسوف.
🔻اما حضور اجتماعی و فرهنگی دیوانهها در دوره دوم، یعنی دوره مدرنیته کمرنگ میشود و آنها فقط گاهی فرصت سوژه شدن در فیلمهایی چون گاو داریوش مهرجویی را پیدا میکنند.
🔺با ظهور و گسترش فضای مجازی، دیوانهها و «دیوانهبازی» فرصتی دوباره در عرصه فرهنگی جامعه ایران یافته است. پدیده «دیوانهبازی مجازی» در فضای رسانهای ایرانیان نیازمند تامل ادبی، روانشناختی و جامعهشناختی است. به نظر نویسنده، «دیوانهبازی مجازی» در رسانههای ایرانی، در دو شکل عمده قابل رصد است:
🔹شکل اولیه دیوانهبازی مجازی، را تداوم همان همان نسخه سنتی دیوانهبازی در فضای واقعی میتوان دانست. با این تفاوت که بیشتر افراد دارای اختلال روانی از حضور دوربین اطلاع دارند و همین آگاهی، به رفتارهای آنها جنبه نمایشی بیشتری می دهد. نمونه بارز این شکل نمایشی را در صفحههای اینستاگرامی می توان در شخصیت «سلطان» با تکه کلام «میدونی چیه!؟» جستجو نمود. در آسیبشناسی این پدیده رسانهای به همین قلم یادداشتی با عنوان «آزار بيماران رواني از فضاي حقيقي تا مجازي» در شماره 24 اسفند 1401 روزنامه اعتماد منتشر شده است.
🔺در این آسیب شناسی شیوع نزدیک به 30 درصدی اختلالات رواني در جامعه ايران در حالی مورد تامل قرار گرفته است که گسترش فقر و تبعيض، فرسايش سرمايه اجتماعي، شكاف طبقاتي (با ضريب جيني نزديك 41 درصد) به تشدید خشونت، اعتياد، احساس نارضايتي و احساس ناشادي در جامعه ايران منجر شده است. اينچنين جامعهاي بستري فراهم كرده است كه افراد مبتلا به اختلالهاي روحي و رواني دستمايه تمسخر و حتي عقدهگشاييهاي جناحي و سياسي شوند.
🔹شکل دوم دیوانهبازی مجازی را «بلاگری شبه مازوخیسمی» می توان نام نهاد که به نمایش دیوانه وار بلاگرهایی مربوط میشود که برای جذب فالور و جنون دیده شدن به نمایشهایی هنجارشکنانه روی میآورند. جنون دیده شدن در بلاگرهایی که به ظاهر از سلامتی روان برخوردار هستند، آنها را وادار به کارهایی عجیب و غریب آسیب به خود مانند ریختن سیمان، نوشابه، گرد و خاک بر سر، خرد کردن هندوانه و وارد شدن با سر درون بشکه آب و.. میکند.
❓اما درباره گسترش شکل اول پدیده دیوانهبازی مجازی در رسانههای ایرانی میتوان به انسداد اجتماعي در بيان مستقيم نقدها و سو استفاده از افراد مبتلا به بیماری روانی اشاره نمود.
🔺تحلیل نمایشهای دیوانهبازی از جمله پراكندهگوييها و سخنان بر آمده از ذهن آشفته مبتلايان به بيماريهای روانی گواه آن است جمعي در كنار اين افراد با تهييج تلاش دارند سخناني از اين افراد مطرح شود كه هر چند در ظاهر در حمايت از ارزشهاي مورد حمايت حاكميت است، اما در عمل با پراكندهگوييها و رفتارهايي كه نمود بيماريهاي رواني است به تمسخر اين ارزشها منتهي شود؟! اين نوع ادبيات مویدی است بر اینکه جامعهاي كه از بيان مستقيم انتقادها احساس امنيت نميكند، تلاش ميكند ادبيات ديگري براي خود ابداع كند.
🔺اما درباره دلایل ظهور شکل دوم دیوانهبازی مجازی یا بلاگری شبه مازوخیسمی به جنون دیده شدن و کسب شهرت و مزایای مادی تبلیغات برای برخی شرکت ها و فروشگاهها می توان اشاره نمود. جایی که مرز ابتذال/ هنر، هیجان/ خودزنی و جلوههای نمایشی بدلکاری/ جلوههای سطحی و مبتذل در هم آمیخته می شود.
🔅آسیب شناسی بلاگری شبه مازوخیسمی نیازمند پژوهشهای دقیقتر است که می تواند مد نظر پژوهشگران حوزه جامعهشناسی و روانشناسی رسانه قرار گیرد.
/channel/iranazadvaabad
🔻کانال مهدی نصیری با داشتن مخاطبانی متنوع و گسترده در زمینه موضوعات فرهنگی، اجتماعی، هنری و اقتصادی آگهی می پذیرد.
متقاضیان برای اطلاع بیشتر با آیدی زیر تماس بگیرند👇
@hmostafavy
فرق نمی کنه چه کسی رئیس جمهور باشه!
قابل توجه استانداریِ قم؛
به راحتی و بدون مجوز مقابل دفتر مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم تجمع و توهین می کنند.
فریادِ درون (سید محمد ناظمزاده)
@smnazemzade
/channel/iranazadvaabad
برشی از گفتگوی نجات بهرامی با مهدی نصیری در باره چگونگی مواجهه با فروپاشی حاصل از خودبراندازی نظام و خلأ قدرت در ایران
/channel/iranazadvaabad
📌فروش و ارسال تضمینی پسته خندان و باکیفیت دامغان به سراسر کشور با قیمت منصفانه و مناسب
تماس با آیدی زیر 👇
@mjmdi
برای اطلاع بیشتر پیرامون محصولات و کیفیت خرید و ارسال به کانال زیر بپیوندید👇
/channel/peste_Damghan1402
👈این کانال و فروشگاه مورد تایید و اعتماد کانال ایران آزاد و آباد (مهدی نصیری) است.
🔴 ول کن بیفتد به درک!
✍ علیرضا مکرمی
1⃣ حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه دولت رییسی/ ۳۱ فروردین ۱۴۰۳:
دیشب هیچ حملهای نبود، سه ریزپرنده فیلمبرداری در حد اسباب بازی کودکان از اصفهان بلند شدند.
2⃣ محمدعلی جعفری، فرمانده اسبق سپاه/ ۱ آبان ۱۴۰۳:
بعد از وعده صادق۱ هواپیماهای اسرائیل از آسمان کشور همسایه آمدند و دو تا موشک زدند به پایگاه اصفهان!
معلوم شد #حاتم_قادری خیلی بیجا کرده که گفته:
ما نه صلاحیت اخلاقی آزادسازی اراضی اشغالی را داریم و نه امکان عملی آن را...
قادری سی سال آزگار از بیت المال حقوق گرفته اما هنوز نمیخواهد قبول کند که سیاست یعنی پدرسوخته بازی! هنوز با دانشجویانش از صلاحیت اخلاقی حرف میزند!
استاد قادری؛ دروغ هسته ی اخلاق سیاسیست و هم ابزار عملی موفقیت! این را همه میدانند، شما هم قبول کن تا نانی که از دانشگاه سر سفره زن و بچه ات برده ای حلالت شود! استاد دانشگاه باید در دنیای واقعی زندگی کند، درست مثل مسئولان زحمتکش کشورمان، ببینید با چه پشتکار بزرگی مشغول بدبخت کردن واقعی مردم اند!؟
برادر جعفری این وسط مسطا یهو از آب نمک آمد بیرون و افاضه کرد؛ چون حزب الله پدافند ندارد و بیخ گوش اسرائیل هست جنگنده های اسرائیل لبنان را هر روز شخم میزنند، اما ما پدافند داریم، خیلی بزرگیم و مهم اینکه از اسرائیل دوریم و او اصلا دستش به ما نمیرسد و بعد ناگهان و خیلی ریز از دهانش پرید؛ اسرائیل خبیث به تلافی وعده صادق۱ با جنگنده آمد و مذبوحانه فقط دو تا موشک زد و هر دو هم از بدشانسی ما زارت خوردند به پایگاه شکاری اصفهان و قطب صنعت هسته ای ایران و پدافند S_300 بر فنا شد!
اما شما مخاطبین عزیز؛ از گزارش جعفری نگران جنگ نباشید ما پدافند بومی هم داریم! آنوقت که روس ها طبق عادت تاریخی شان دبه کردند و S_400 را به ما ندادند یواشکی عکسش را گرفتیم و خودمان ساختیم، اسمش را هم گذاشتیم S_400 پلاس، اتفاقا خود برادران روس تایید کرده اند که از اصلش هم بهتر از آب درآمده و خواهان واردات آن از ایران به روسیه شده اند، سامانه ای باکیفیت و عالی درست مثل پلاس ملاسای سایپا و ایرانخودرو!
بگذارید راستش را من به شما بگویم؛ ما خودمان دیدیم که آن دو تا موشک به سمت اس سیصد کمانه کرده اند اما چون از مدتها پیش فهمیده بودیم که تحفه ی پدر روس آشغالی بیش نبود گفتیم بگذاریم بزنند بترکد و جانش در بیاید! پدرسوخته ی ولد پدر سوخته! ایشالله پولش از حلقوم پوتین پایین نرود!
این روزها اینقدر پولهای علاف خود را به سکه و دلار تبدیل نکنید، اگر بنشینید خانه و جوکر احسان علیخانی را ببینید بیشتر به نفعتان تمام میشود؛
خرید و انبار طلا و دلار که نشد مبارزه مدنی! خودم دیدم پشت نیسان نوشته بود؛
«درسته که با این قیمت دلار جوونا نمیتونن ازدواج کنن و امار ازدواج میکشه پایین اما عوضش با این قیمت سکه اونایی که ازدواج کردن نمیتونن جدا بشن و آمار طلاق هم میاد پایین!»
کلا اوضاع خیلی آرام هست و همینکه گفتیم؛ رژیم صهیونیستی مثل همیشه هیچ شکری نمیتواند بخورد مگر آنکه پای شکر اصل اصفهان در میان باشد!
یحتمل همین روزها محمد علی جعفری را کف بسته می آورند تلویزیون تا اگر لازم شد خودش را جر بدهد و توانمندی شگفت انگیز پدافند ایران را یجوری برایتان ثابت کند تا چشم منتقدین جنگ در بیاید! هر چند که با این سوتی عجیب و لو دادن جریان سیلی خوردن پایگاه استراتژیک اصفهان، هر چقدر هم که دستمالش را بزرگتر کند باز هم حسابش با کرام الکاتبین است!
مگر شوخیست در این اوضاع قاراشمیش که فقط دروغ به کار می آید به همه بفهمانی ما چهارصد پانصد تا به اسرائیل زدیم، همه را در هوا ترکاندند اما یکی از جنگنده های لاتشان آمد داخل و تا دو تا زد چشم مهمترین پایگاه ما ترکید و سیگار به دهان برگشت! انگار که آمده بود اینجا دور دور و موقع برگشت حال کرد انگشتی هم در چشم ما کند و پول بنزینش را دربیاورد!
یکی برایم این کامنت سوزناک را با کلی ایموجی گریه گذاشته؛ حالا اینکه حس راستگویی جناب جعفری یک آن گل کرد و چهره وزیر خارجه فقیدمان رسما به لجن کشیده شد را کجای دلمان بگذاریم!؟
برایش خیلی مختصر مرقوم کردم؛
عزیز دل برادر؛ اصلا چرا باید برای هر چیز پلشتی جایی در دل پیدا کرد، این جور چیزها را باید خیلی نرم و مهربان ول کنی بیفتد به درک!
🇮🇷 @A_Mokarrami
/channel/iranazadvaabad
سه کتاب درباره پزشکی در اسلام و ایران
انتشارات مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل کانادا، دانشگاه تهران
۱. درآمدی بر دانشنامه تاریخ پزشکی در اسلام و ایران (فرهنگ الفبایی اصطلاحات پزشکی و داروشناسی)، دکتر مهدی محقق (استاد بازنشسته دانشگاه تهران)
۴۸۰ص| وزیری، جلد سخت
۲. داروهای قلبی، تألیف حکیم محمدباقر موسوی
پزشک شاه سلطان حسین صفوی
با مقدمه انگلیسی هرمان لندولت، استاد بازنشسته دانشگاه مک گیل
۵۴۰ص| وزیری، جلد سخت
۳. تشریح بدن انسان، معروف به تشریح منصوری
منصور بن محمد بن احمد شیرازی
۲۴۰ص| وزیری، جلد سخت
🔹قیمت سه کتاب: ۹۵۰.۰۰۰ت
با ۵۰٪ تخفیف و پست رایگان: ۴۷۵.۰۰۰ت
تعداد محدود است
تهیه: @shii_studies1
@nosakh_shii
جنگ روایتها؛
نمونههایی از حاکمان عراق و ایران
✍️ رحیم قمیشی
سال ۱۳۶۹ (۱۹۹۰ میلادی) دو سال از خاتمه جنگ ۸ ساله گذشته و اسرای جنگ همچنان در بند بودند. هنوز مذاکره کنندگان به موضوع تبادل نرسیده بودند!
یک روز که در اردوگاه خاک گرفته و دلمرده قدم میزدیم ناگهان صدای مارش رادیو عراق بلند شد.
بلندگوها ترانه را قطع کرده و خبر مهمی را قرار شد پخش کنند.
خبر چه بود؟
شب گذشته در کویت کودتا شده و حاکمی جدید در کاخ حاکم کویت مستقر گردیده است.
حاکم کویت از دولت عراق درخواست کرده است برای کمک به او، به عنوان کشوری دوست و برادر، یگانهای رزمی بفرستد، و صدام دستور داده نظامیان عراق به کمک او بروند.
روایتی دروغین و البته محکمه پسند.
ساخت یک روایت جعلی برای اهدافی شوم!
تصور اکثر حاکمان آناست که روایت و دیدگاهی که آنها میسازند، اکثر مردم جهان نیز، همان را میپذیرند.
اما آیا چنین است؟
امروز در جهان، آن مللی که بتوانند چهره زیباتر و موجهتری از خود ارائه کنند، قسمت مهمی از راه موفقیت را طی کردهاند.
همان که کشور ما از آن بسیار غافل است!
- ما بر حقیم، ولو جهان نپذیرد...
تصرف کشور کویت حدود هشت ماه بهطول انجامید، که نهایتاً با لشکرکشی آمریکا، انگلیس و همکاری کشورهای عربی، کویت آزاد شد.
آنچه که در دنیا روایت شد؛ عراق خواسته بود کویت نفتخیز را استان نوزدهم خود کند، این لقمه در گلویش گیر کرد و به سرنگونی صدام انجامید.
و این روایت توانست همه اجزای حمله به عراق را هم فراهم کند.
ما که در عراق مانند مردم انجا، تصورمان اتفاق کودتا در کویت بود، طولی نکشید با ورود اسرای کویتی که از افراد متمول و یا مقامات آن کشور بودند، به اردوگاهمان در بعقوبه عراق، متوجه شدیم چه خبری بوده!
حمله عراق به کویت و تعیین یک سرسپرده به عنوان رئیس، که همان فرد بعدها تقاضا کرد عراق و کویت یک کشور شوند!! به عبارتی کویت به عراق ملحق شود، سناریویی دروغ که در نطفه سوخت!
اگر روایت صدام در جهان مورد پذیرش قرار میگرفت، چقدر برای او خوب بود!
اما صدام هرگز نتوانست تصویر دلخواه خودش را به دنیا بقبولاند. او نه رسانه لازم را داشت، نه عناصر آن سناریو را، و نه تدبیر لازم برای پیشبرد مقصودش را.
در مورد درگیری احتمالی ایران و اسرائیل حاکمیت ایران چه روایتی دارد؟ دنیا چه روایتی!
از نظر حاکمیت، اسرائیل در ادامه هشتاد سال ظلم وحشیانه خود، قصد مزاحمت برای ایران را هم کرده، اما نگاه دنیا آیا همین است!؟
و اگر این نیست، آیا ما قبل از اصلاح دیدگاه جهان، عقلانی است به استقبال درگیری برویم؟
رئیس جمهور مصر به صراحت گفته؛ ایران ابتدا باید نگاه منفی ۴۰ ساله جهان به خود را تغییر دهد! یعنی او هم به عنوان یک کشور اسلامی منطقه، ایران را به عنوان یک کشور جنگطلب و شورشی میشناسد.
امروز دنیا خود را در مواجهه با نظامی میبیند که هرگز قابل پیشبینی نیست.
ارزشی برای سازمانهای بینالمللی قائل نیست.
به گروههای تروریستی رسماً کمک میکند.
جنگ طلب است.
تهدیدی است برای صلح جهانی و مزاحمی برای جریان آزاد انتقال انرژی به جهان.
ما فریاد بزنیم چنین نیست، مگر کسی میشنود! بشنود، مگر قبول میکند؟
اشغال سفارت امریکا، حمله به سفارت انگلیس، حمله به سفارت دانمارک، آتش زدن سفارت عربستان، زدن هواپیمای خودی، زندانیان بیشمار، اعدام مخالفان، ممنوعیت هر گونه اعتراض و خطرناکترین کشورها برای سفر...
اگر ادعای صدام در حمله به کویت در سال ۱۹۹۰ پذیرفته شده بود
امروز هم ادعای مقامات ما مبنی بر اینکه اسرائیل باعث ناامنی در منطقه است پذیرفته میشود!
امروز جنگ، جنگِ روایتهاست.
و ما در این جبهه پیشاپیش شکست خوردهایم.
هیچ کشوری نمیتواند روایت خودش از حوادث را، به افکار عمومی دنیا بقبولاند.
مگر آنکه تصمیم بگیرد، مانند یک گروه پارتیزانی عمل کند!
همه کشته میشویم، ولی ضربه سنگینی به دشمن میزنیم!
آیا یک ملت همه میتوانند پارتیزان شوند؟
آنهم ملتی که اکثرشان روایتهای حکومت را نیز، قبول ندارند.
آیا آنکه در روایت دیدگاه خویش، شکست خورده باشد، هرگز در عمل، موفق خواهد شد؟
اینک در جهان جنگ روایتهاست که برنده را تعیین میکند!
همان که مقامات ایران در آن، بازنده شدهاند
حتی نزد مردم خودشان!
@ghomeishi3
/channel/iranazadvaabad
🟢 بر آی ای آفتاب صبح امید...
✍️ زهرا و نرگس موسوی
▫️حصر ظالمانه زهرا رهنورد، مهدی کروبی و میرحسین موسوی ۵۰۰۰ روز شد که حتی ۵ ساعت از آن هم در این بی عدالتی محض و بیقانونی و انفصال کامل از اجتماع (چنانکه گوشهای از آن در ایام قرنطینه حس شد) واقعا سخت و سنگین بوده است. سرکار خانم کروبی، بانوی شجاع و مدبر نیز بعد از سالهای حصر همچنان در رنجهای پرشمار نه فقط شریک، بلکه گرفتار است.
▫️خانه فرسوده اختر نزدیک ۱۴ سال است از هویت اصلی آن که حریم شخصی و مسکن و مأوی بودن میباشد، خارج شده و به زندانی امنیتی و دور از نظارت تبدیل شده است. درها همچنان به دست زندانبانان قفل میشود، مأموران تغییر میکنند و اتفاقهای گاهگاه و بیتوضیح، تنها هیجان آن فضاست. پشت بام به دست آنان و دوربین و شنود و پارازیت هم که برقرار است.
▫️دو ساکن آن، حق و گزینه انتخابی ندارند تا که در شرایط مختلف برای خود تصمیمی بدون دخالت غیر گرفته و جایی امنتر ساکن باشند؛ اما با اینهمه به عهدشان که با مردم بودن است وفادار مانده و بر سر حق مردم معاملهای نکردهاند که این انتخاب اصلی همه سالهای عمر سیاسی آنان بوده است؛ اگرچه بدخواهان هرچه توانستند کرده و بدگویان از هیچ زهری فروگذار نکرده و نمیکنند.
▫️امید که روزی درهای همه زندانها گشوده گردد و هیچ انسان وطندوست آزادیطلبی در زندان نباشد. صلح و شادی و امنیت نصیب همه ایرانیان باشد. بر آی ای آفتاب صبح امید...
#حصر۵۰۰۰روز
@kaleme
/channel/iranazadvaabad
با این سطح از مخاطب، چرا در هراس رسانه های مخالف هستید؟
✍ حبیب رمضانخانی
جبلی، رییس صدا و سیما گفته: عدهای از اینکه صداوسیما بالای ۷۰ درصد مخاطب دارد، ناراحتند!
در پاسخ به این ادعا، چند پیشنهاد و سوال از آقای جبلی داریم:
۱. جناب جبلی! در ابتدا باید تاکید کرد، ما مردم که بخیل نیستیم و دوست داریم سازمانی که بدون نظر و اراده ما، با پول مالیات و از جیب مردم تامین می شود، حداقل خروجی مثبت داشته تا به آن همه ریخت و پاش بیارزد!
۲. جناب جبلی! بفرمایید این ۷۰ درصد بر اساس کدام داده و مراکز آمارسنجی به دست آمده است و حالا که برای خودتان، دستتان به آمارهای زیر ۷۰ درصد نمی رود، لطف کنید این سازوکار را در اختیار ارگان های دیگر نیز قرار دهید تا با این فرمول، آمار اعتیاد، خط فقر، طلاق، کودکان کار، تخریب محیط زیست و ... نیز پایین آمده تا اینگونه تمام مشکلات کشور حل شود!
۳. جناب جبلی! بی شک جذب مخاطب ۷۰ درصدی با خروجی ایجاد انگیزه، علاقه و تأثیرگذاری مثبت بر مخاطب به دست می آید. خوب با این پایگاه اجتماعی و تأثیرگذاری که رقیبی برای شما نمی ماند، چرا صبح تا شب مشغول پاسخ دهی به ادعاهای رسانه های خارجی بی مخاطب هستید؟ چرا دنبال برخورد با شبکه نمایش خانگی و زیر سیطره در آوردن آن هستید؟
۴. جناب جبلی! با این خیل مخاطب، چرا هیچ تناسبی بین سبک زندگی، پوشش، نوع تفکر اکثریت جامعه با آنچه در صداوسیما تبلیغ و ترویج می شود، وجود ندارد و مرتب از آنچه در جامعه از نظر فرهنگی و اجتماعی می گذرد در زاویه بوده و گله مند هستید؟
۵. در پایان اما، جناب جبلی! حالا که با این ادعا بر اکثریت جامعه تأثیر گذار هستید و توان اقناع و هدایت این سطح از مردم را دارید، لطف کنید در این هنگامه سیر صعودی ارز و دلار، به جای فلان کانال تلگرامی، شما فرمان را به دست گرفته و قیمت واقعی دلار مورد ادعای خود را مرتب در شبکه های سیما برجسته کنید تا تمام قیمت های کاذب معاندین و حباب ها ترکیده و تورم و قیمت اقلام کلی نزولی شوند!
/channel/iranazadvaabad
روضه عارف قزوینی برای "ایران"
✍علی صاحبالحواشی
فصل پایانی حکومت پرخسارت سلسله قاجاریه که دوران سلطنت احمدشاه بر ایران بود، از تراژیکترین مقاطع تاریخ این مرزوبوم است. در این دوران، حکومتِ مرکزیِ بکلی ناکارآمد و فاسد، در میانه طوفانهای بینالمللی که دامن ایران فلکزده را نیز گرفته بود، میرفت که به ازهمگسیختگی کامل ملی و انحلال ژئوپولتیکی ایران بیانجامد.
چشمانداز "فاجعه"، دردمندانی را به اقدام واداشت، که هریک بهفراخور شعورسیاسی، قصد نجات ایران را کردند:
میرزا کوچک جنگلی در گیلان، شیخ محمد خیابانی در آذربایجان، کلنل محمدتقیخان پسیان در خراسان، و سردار سپه در تهران، از جمله این ارادههای خیرخواه ایران بودند. هیچیک آن سهنفر نخست، "تجزیهطلب" نبودند، وطنخواه و ایراندوست و خیرخواه مردم بودند. اما شعورهای سیاسیشان همسنگ نبود...
ادامه مطلب
کانال نویسنده
دانشنامه شاهی
محمد امین استرآبادی (م۱۰۳۶ق)
مقدمه، تحقیق و تعلیق:
پرفسور رولا جردی | استاد دانشگاه مک گیل کانادا
رضا مختاری خویی
ناشر: دپارتمان مطالعات اسلامی دانشگاه مکگیل کانادا - دانشگاه تهران
مشخصات کتاب:
جلد سخت، رقعی، ۴۴۰ص
مقدمهای حدود ۱۵۰ص درباره حیات علمی استرآبادی، و بررسی آثار و اندیشه او.
دانشنامه شاهی که جزء آخرین نوشتههای استرآبادی است، تقریبا یکدوره بحث اصول دین از توحید تا معاد است.
وی در این کتاب ضمن انتقاد از اصولیها و متکلمین به طرح دیدگاههای اعتقادی خود پرداخته است؛ استرآبادی به دفعات تأکید میکند این مباحث و مشکلاتی که بدست او حل شده عنایات و الهامات غیبی به وی بوده است.
دانشنامه شاهی تقریبا مفصلترین وجامعترین نوشتار اعتقادی (فلسفی_کلامی) استرآبادی است، اهمیت کتاب با توجه به تألیف آن به عنوان یکی از آخرین نوشتههای استرآبادی دو چندان میشود.
#دانشنامه_شاهی
فهرست کتاب:
/channel/nosakh_shii/2085
فرازهایی از کتاب:
/channel/nosakh_shii/2088
قیمت: ۳۷۵/۰۰۰ت + ۳۵/۰۰۰ت هزینه ارسال
مجموعا: ۴۱۰/۰۰۰ت
با تخفیف: ۳۵۰/۰۰۰ت
تهیه: @shii_studies1
@nosakh_shii
یک دلیل فروپاشی
از 1986 افزون بر اعضای دفتر سیاسی، همه نمایندگان شورای عالی، فرماندهان و ژنرال های عالیرتبه نظامی و خلاصه مدیران کلان تصمیم ساز اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی (CCCP)، حس می کردند امپراتوری سوسیالیستی و بلکه ایدئولوژی مارکسیسم- لننیسم رو به فروپاشی است. این حس از 1982 و ریاست آندروپوف، سپس چرنینکو شکل گرفته و در دوره میخائیل گورباچف به اوجرسید. بیشتر رهبران، مدیران، فرماندهان و نمایندگان می دانستند و لمس می کردند که شوروی برای بقا نیازمند تغییرات بنیادین در اهداف، مدیریت و ساختار اجرایی است. ولی تعداد مدیران ارشدی که در عمل خواهان انجام چنین حیاتی بودند، بس کمبود. چرا؟
دستکم یک عامل در عدم تصمیم برای تغییرات نقش داشت: بیشتر رهبران، مدیران، فرماندهان و به طورکلی تصمیم سازان،از طبقه فرودست یا پرولتر و حتی لمپن و یا طبقه متوسط و زیر متوسط برخاسته بودند. آنان و اسلافشان در زندگی های قبلی سختی ها و مرارت ها متحمل شده بودند. ولی در پرتو حکومت سوسیالیستی و از قِبل رانتهای متعدد فراهم شده برایشان به اسباب و لوازم گونه ای زندگی لاکچری دست یافته بودند. خانه های فراخ، ویلاها، خودروهای لوکس،سفرهای خارجی و...؛ حال چگونه می توانستند از این زندگی لاکچری دست کشیده و برای رتق و فتق زندگیشان زحمت بکشند؟؟؟ حال
تصور می کردند هر گونه تغییر برای حفظ اتحاد شوروی، به منزله سقوط طبقه اجتماعی اشان خواهد بود. هیچکس حاضر نبود با قبول انجام تغییرات منجر به نجات ملی و کشور، در ازای فروریختن و حتی کاهش اندک معیشت لاکچری خود مواقت کند.
انقلاب رخ داد، شوروی فروپاشید و ...تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
🔴 دین، بردگی و حقارت، نزاع و خونریزی
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 هفته پیش سفری ضروری پیش آمد که برای رسیدن به مقصد، ناگزیر از چندین استان و شهرهای کوچک و بزرگ گذر کردیم، در میانه راه با مردمان شهرهای مختلف وارد گفتگو شدم و با نگاهی جامعه شناختی سعی در شناخت برخی از جنبههای زیست جمعی آنها، مسائل و دغدغههایشان داشتم.
⬅️ قبل از هر چیز لازم است، به خانم وزیر یادآوری شود که متاسفانه یکی از مهمترین جادههای ترانزیتی کشور، وضعیت بسیار ناایمن و غیر قابل باوری داشت که به جرأت باید گفت، بدترین جادهای بود که تا به حال از آن عبور میکردم.
⬅️ و اما سه مسألهای که در گفتگوهای مردم برجستهتر بود، یکی در مورد گرانیهای طاقت فرسا، دیگری مسأله حمله قریب الوقوع به ایران و دیگری باورهای فروریختهشان بود. گرچه مسأله اول نیز از اهمیت زیادی برخوردار است؛ اما دو مسأله دیگر به زعم نویسنده، از جنبه جامعه شناختی و انسجام اجتماعی بسیار نگران کننده و قابل تامل است.
⬅️ در مورد مسأله جنگ که بیش از هر چیز، موفقیت در آن و حتی ورود بدان یا ادامه آن، متکی بر پذیرش ذهنی جامعه، همدلی با حکومت و انسجام اجتماعی برای مواجهه با شرایط جنگی است، از نزدیک نوعی گسست جدی اجتماعی، عدم انسجام و همبستگی در جامعه و حتی واگراییهای هشدار دهنده مشاهده می شد.
⬅️ اقشار متوسط به پایین جامعه که انتظار این است، پایگاه اجتماعی اصلی حکومت محسوب شوند، بسیار ناراضی و نسبت به عواقب حمله به سرزمینشان ابراز بیتفاوتی و دردناکتر حتی برخی ابراز خرسندی میکردند که به واقع این حد از گسست و واگرایی متعاقب آن نشان از فروپاشی جامعه و به صدا درآمدن زنگ خطر اجتماعی است.
⬅️ اما مسأله دیگری که گمان نمیرفت، در شهرهای کوچک و سنتی تر بدین شکل نمایان شود، بی اعتقادی بسیاری از افراد، حتی در سنین بالا، نسبت به باورهای پیشین خود بود، اینکه کل باورهای آنها حتی به اصل دین نیز فرو ریخته است، اینکه دین را از اساس به تعبیری جامع، عامل «بردگی، حقارت و فلاکت» عنوان میکردند و تفاوتی بین هیچ دین، هیچ شکلی از دینداری یا هیچ قرائتی از دین قائل نبودند! آنچه که تعبیر «هگل» را به ذهن متبادر میکند.
⬅️ هگل بر این باور است، ادیان توحیدی و به تعبیر او «ادیان اسرائیل» نمیتواند، عامل بردگی و حقارت باشد؛ چون خدای آن خدای آزاد از مادیت و خدای غیر فرومرتبه است و اگر دینی به این وضعیت درآمد که روح انسان را محدود کرد و «رابطه بردهوار با امر الهی و قدرتهای سیاسی» ایجاد کرد، از جایگاه توحیدی خود فرو افتاده است. وی معتقد است «دین برده وار و حکومت مستبد، دست در دست یکدیگر دارند» و محال است، دین توحیدی با خدایی آزاد، انسان را برده و مطیع بخواهد یا سبب حقارت و فلاکت او باشد.
⬅️ به بیان هگل «همراه و همبسته خدا یا خدای فرومرتبه، انسانهای فرومرتبه، طبیعی و برده اند»، خدای آزاد بنده آزاد میخواهد. به باور او دین حقیقی با خدای بلند مرتبه نمیتواند، عامل نزاع و خونریزی نیز باشد و برعکس عامل «آشتی» است؛ لذا وقتی تاریخ ادیان را بررسی میکند، بدین اشاره دارد، «وقتی رومیان سرانجام امپراتوریهای خودشان را خصلتی الوهی بخشیدند، بر فساد کامل دین سیاسیشان و بیگانگی روحانی که بیانگر آن بود، صحه نهادند» و چون نیاز به قسمی آشتی بود، «مسیح» ظاهر شد و دوباره خدای آزاد بلند مرتبه را با انسان آشتی داد و انسان را آزاد و غیر برده خواست؛ گرچه بعدها به گواه تاریخ، دین آزادی بخش او، عامل بردگی، نزاع و خونریزی شد.
/channel/M_Hajihashemi_iran1