۱۲ - سفرنامۀ خارجه حاج سیاح بخش دوازدهم - نوشته حاج محمد علی سیاح محلاتی
با صدای: ح. پرهام
ادیت وفنی : گ. جاسمی و ح. عزت نژاد
موزیک: ب. شاهیده
t.me/PersianAudioBooks1
/channel/iranazadvaabad
🔻مجازاتهای قانون حجاب نه تنها در تاریخ قانونگذاری ایران بلکه در جهان بی سابقه، و سنگینی آنها در حد جرائم خشن، و زیر سوال بردن آزادیهای مشروع، و مخالف کرامت انسانی است. با جرایم یاد شده نمیتوان احکام اسلام عزیز _ از جمله حجاب _ را ترویج نمود. بسیاری از دلسوزان اسلام و بزرگان حوزه های علمیه نیز بر شیوه صحیح فرهنگی و پرهیز از زور و اجبار تاکید نموده اند.
آیة الله سید اصغر ناظمزاده
@smnazemzade
/channel/iranazadvaabad
کانال تلگرام آرزوی فردای بهتر
به این کانال؛
خبری
اجتماعی
سیاسی
ادبی
بپیوندید
@arezoefarda
- سراب ایدئولوژی و روشنفکران پرت
سالها گذشت تا روزگار دست تهی مدافعان ایدئولوژیزدهٔ چپ را بگشاید و پس از جنایات وحشتناک، سراب جامعهٔ بیطبقه را آشکار سازد. سه سال و نیم پس از مرگ استالین، خروشچف در بیستمین کنگرهٔ حزب کمونیست اتحاد شوروی در میان بهت و حیرت رهبران و هیأتهای نمایندگی احزاب کمونیست از سراسر دنیا از حقایق ناگفته گفت. از خیانتها به آرمان کمونیست، از حکومت وحشت استالین، از تصفیه بر سر قدرت با اتهام مزدوری دشمن، از دادگاههای فرمایشی، از بلوف عدالت و مساوات و اشتباهات بزرگ در جنگ که به بهای خون هزاران روس تمام شده بود و در نهایت هشدار داد که اگر فکری نکنند، سقوط نزدیک است!
در ایران اما اگر از سادهاندیشی عوام بگذریم، نقش نخبگان و روشنفکران در ترویج جریان چپ رمانتیک در سالهای پیش از انقلاب تأسفآور است. چه آنها که قلمی داشتند و چه آنها که زبانی جهت هدایت مردم، همگی رقم مغلطه بر دفتر دانش زدند! از روشنفکران کتاب خوانده و فرنگ رفته چون «داریوش شایگان» تا قلم به دستانی چون «جلال آلاحمد»، «صمد بهرنگی»، «بزرگ علوی» و «غلامحسین ساعدی» و شاعرانی چون «سیاوش کسرایی»، «خسرو گلسرخی» تا سخنرانانی چون «علی شریعتی»!
همچنین نوعی جریان چپ التقاطی درایران شکل گرفت که اندیشههای مذهبی را با مارکسیسم درهم آمیخت و از دین سلاح ایدئولوژیک ساخت و آن را به ابزاری برای مبارزهٔ سیاسی بدل کرد بدون آنکه به سرانجام کار بیندیشد و دریابد که در جامعهٔ ناآگاه و غیر دموکراتیک، به سبب اتوریتهٔ مذهب، سرانجام قدرت بهدست مدعیان دین خواهد افتاد.
داریوش شایگان در این مورد اعترافی اینگونه دارد: «ایران در سالهای دهههای چهل و پنجاه داشت جهش میکرد. ما از آسیای جنوب شرقی آن موقع جلوتر بودیم، ولی بعد آنها پیش افتادند و موفقتر شدند. علت عدم موفقیت ما به نظر من این است که ما شتاب تغییرات را تحمل نکردیم. حالا چرا؟ نمیدانم. همچنین ما روشنفکران آن دوره هم پرت بودیم و تحلیل درستی ازجایگاه خود در جامعه و جامعۀ خود در جهان نداشتیم. میتوانم این را به عنوان یک اعتراف بگویم که ما روشنفکران جایگاه خود را ندانستیم و جامعه را خراب کردیم. یکی دیگر از آسیبهای جامعۀ ما در آن هنگام چپزدگی شدید بود که با اتفاقات بیستوهشتم مرداد هم تشدید شد و قهرمانگرایی بیش از پیش در جامعه فراگیر شد. ما باید گام نهادن در مسیر صنعت و پیشرفت را از مونتاژ آغاز میکردیم. جالب بود که روشنفکران آن دوره از این مونتاژ به بورژوازی کمپرادور یاد میکردند. بسیاری از روشنفکران اروپایی نیز چپزده بودند، منتها در آنجا تعادل برقرار بود. رمون آرونی بود در مقابل سارتر ولی اینجا رمون آرونی نبود، کسی جلوی چپها نبود. ما با اسطورهها زندگی میکنیم و این بسیار بد است و یکی از نتایج چپزدگی است. نسل کنونی جوانان ایران، شعورشان از نسل ما بسیار بیشتر است، زیرا در دنیای دیگری زندگی میکنند. مخصوصاً زنان ایرانی بسیار جهش کردهاند. باید اعتراف کنم شرمندهام که نسل ما گند زد!»
- سعید قاسمینیا
ـــــــــــــــــــــــــــــ
•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
/channel/iranazadvaabad
🔺ایرانیان و خشونت در فضای مجازی
✍️دکتر علی میرزامحمدی(جامعه شناس)
@iransocialproblems
🔺خشونت ، رفتاری است که در آن فرد تلاش میکند با استفاده از زور، خواسته خود را به دیگران تحمیل کند. این زور در فضای مجازی، با محتوای تولید شده نوشتاری، دیداری و شنیداری و تلفیقی از آنها اعمال میشود.
برخی از مهمترین جلوههای خشونت در فضای مجازی را میتوان موارد زیر دانست:
🔹تمسخر و تحقیر: محتواهای تسمخرآمیز در فضای مجازی شامل نگارش جمله های طنز آمیز و نسبت دادن القاب زشت و ناپسند، کاریکاتور، تقلید گویشها و لهجههای اقوام و ملت ها و... میباشد. استفاده از استعارهبازی مجازی مانند صداگذاری، تلفیق تصاویر و القای شباهت بین حیوانات و انسانها جلوههای بصری و شنیداری جذابی را خلق میکند که دستمایه تمسخر و تحقیر است.
🔹خشونتهای هویتی: در این نوع، به نگرشها، ویژگیها و روحیات متمایز کننده فرد، گروه، قوم یا ملتی دیگر توهین و تعرض میشود. هویت جنسی، شغلی، قومی، زبانی، و ملی آماج خشونتهای مجازی هستند.
در این نوع، خشونتهایی قابل رصد است که در آن افراد به خاطر تغییر جنسیت(مبتنی بر قانون و شریعت)، و تغییر ملیت(کسب تابعیت کشورهای دیگر)، و نظایر آن آماج مطالب توهین آمیز و طرد اجتماعی قرار میگیرند.
بخش مهمی از محتواهای خشونت آمیز فضای مجازی به توهین، تحقیر و فحاشی علیه هویت جنسی زنان و استفاده ابزاری از بدن به ویژه بدن زنان برای افزایش مخاطب اختصاص دارد.
🔹خشونت سفید : جلوهای از خشونت هویتی که به ظاهر عاری از خشونت است اما با حرکت روی گسلهای فرهنگی جامعه، موجی از محتواهای خشونت آمیز تولید میکند. برخی صفحههای اینستاگرامی با درج مطالب ظاهرا" بی طرف درباره اقوام ایرانی، به عمد آغازگر مطالب توهینآمیز و تحریککننده اقوام علیه یکدیگر هستند.
متاسفانه برخی با عطش دیده شدن تلاش دارند تا با فعال کردن گسلهای فرهنگی جامعه ایران، تعاملات و دوستی های بین اقوام ایرانی و ملتهای منطقه را تضعیف و با تسری خشونت مجازی به خشونت چهره به چهره چالشی جدی برای امنیت ایرانیان تولید کنند.
🔹خشونت کلامی: متاسفانه کاربرد کلمات رکیک و خارج از نزاکت مانند فحش و هجویات در فضای مجازی در حال افزایش است. اشاعه این نوع ادبیات با قبح زدایی، در میان نسل جدید و کودکان و نوجوان به کابوسی برای والدین تبدیل شده است.
🔹خشونتهای تصویری: انتشار تصاویر و فیلمهای ضبط شده از خشونتهای دنیای واقعی در فضای مجازی مانند صحنههای نزاع، قتل، آزار حیوانات، همسرآزاری، کودک آزاری، سالمندآزاری، و نظایر آن نیز از جلوههای مهم خشونت مجازیست.
خشونت از فضای چهره به چهره به فضای مجازی جاری میشود و با بازتولید خود در فضای مجازی، به فضای چهره به چهره بر میگردد. این دو نوع خشونت، همدیگر را تشدید و تکمیل میکنند. درباره بسترها و دلایل افزایش خشونت در فضای مجازی میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
🔍ارزشهای حاکم بر فضای مجازی: برخی ارزشهای فضای مجازی، مانند جذب فالوور، لایک خوردن، تعداد بازدید و نظرات هر پست، بدون توجه به اخلاق رسانهای بستری برای افزایش خشونت مجازی است.
🔍مکان زدایی و سیالیت زمان : فضای مجازی، با مکان زدایی و سیالیت زمان، بستری برای تعاملات رسانهای گسترده است که خشونتهای مجازی به سرعت غیر قابل تصوری در آن تکثیر میشود.
🔍ناترازیهای قدرت در فضای واقعی: از دیدگاه نویسنده درباره دلایل انتقال خشونت از فضای واقعی به فضای مجازی و افزایش آن در جامعه ایران، باید به ناترازی قدرت در فضای واقعی اشاره نمود. به این معنا که افراد جامعه از نظر دسترسی به منابع قدرت در فضای واقعی با همدیگر برابر نیستند. این نابرابری در منابع قدرت در سه سطح خرد(روابط بین فردی)، میانه(روابط بین گروه ها و نهادها)، کلان( روابط بین اقوام و ملت ها) خود را نشان میدهد.
فضای مجازی بستری برای افراد فراهم میکند تا بخشی از ضعف قدرت خود را جبران کنند. هر چند بخشی از افراد برای این فعالیت جبرانی، راههای انتقادی مسالمت آمیز را انتخاب میکنند اما برخی نیز خشونت را بر میگزینند.
افزایش خشونت در فضای مجازی به دشواری کنترل آن نیز مربوط میشود که دو دلیل عمده آن عبارتنداز:
🔍تله دیده شدن: متاسفانه هرگونه ایجاد حساسیت در برابر خشونت مجازی به تلهای شباهت دارد که موجب بالا رفتن امکان دیده شدن صفحه فرد و یا گروه هتاک میشود و این به جری شدن و تکرار اینگونه حرکتها منجر میشود.
🔍نقاب فضای مجازی: فضای مجازی، ناشناخته ماندن و امکان تقلب و جعل هویت را برای افراد فراهم میکند. افراد براحتی میتوانند هویتی جعلی و مغایر با واقعیت برای خود درست کنند. این مساله اعتماد را به مسالهای چالش برانگیز در فضای مجازی تبدیل میکند. در نتیجه، سو استفاده از اعتماد دیگران از مهمترین جلوههای خشونت در فضای مجازی است.
/channel/iranazadvaabad
📚قدر کتاب دستِدو کسی داند که به خرید کتابِنو گرفتار آید.
📌با پول یک کتاب نو، چند تا کتاب دستدو داشته باش!
📗 کتاب فرصت
عرضهی کتابهای دستِدو مطرح در زمینههای:
👈ادبیات، فلسفه، عرفان، تاریخ و ...
📕 @ForsatBook 👈
📕 @ForsatBook 👈
📕 @ForsatBook 👈
🔘 بجای ناترازی بنزین، یکبار هم به ناترازی خرج و دخل مردم بپردازید؟
از روزی که دکتر #پزشکیان رییسجمهور شده، پوستخربزهای بهنام #ناترازی را زیرپایش گذاشتهاند و او مدام بر طبل ناترازی در بنزین، آب، گاز، برق و مانند آن میکوبد!
گرچه از اشخاصی که کل اعضای خانوادهاشان شاغلند و بعضا حقوقهای مکفی نیز دریافت میکنند و با درد بیدرمان بیکاری و فقری که گریبانگبر میلیونها نفر است، کاملا بیگانهاند انتظاری نیست، اما ایکاش پزشکیان در ازای هر ده بار تکرار #ناترازی_بنزین و مانند آن، دستکم یکبار هم به ناترازیهای دخل و خرج کارگران، کارمندان و بازنشستگان، ناترازیهای اشتغال و بیکاری، ناترازیهای ارزش پول ملی و ارزهای خارجی، ناترازیهای دریافتیهای مدیران و کارمندان، ناترازیهای دریافتیهای کارکنان دستگاههای مختلف، ناترازیهای در انتصابات سفارشی و رفاقتی و شایستهسالاری و ناترازیهای دریافتی مقامات و خروجی کار آنها و بهویژه ناترازیهای دریافتی و خروجی کار همین اشخاصی که پزشکیان مجددا آنها را در مسئولیتهای مختلف گمارده و ناترازیهای موجود نتیجه کار امثال آنهاست نیز اشاره نماید.
✅ اکبر اعلمی
@alami_akbar
گفتگوی مهدی نصیری با امیر طاهری سردبیر کیهان در دهه ۱۳۵۰ از جزیره قشم/ آزاد سازی جزایر سه گانه از اشغال انگلیسی ها توسط شاه با دیپلماسی و اقدام نظامی/ کیش زیبا و در حال توسعه، مات انقلاب ۵۷ شد!
امشب ساعت ۱۸ در کانال یوتیوب مهدی نصیری منتشر می شود👇
MahdiNasiri-1342" rel="nofollow">https://youtube.com/@MahdiNasiri-1342
۱۱- سفرنامۀ خارجه حاج سیاح بخش یازدهم - نوشته حاج محمد علی سیاح محلاتی
با صدای: ح. پرهام
ادیت وفنی : گ. جاسمی و ح. عزت نژاد
موزیک: ب. شاهیده
t.me/PersianAudioBooks1
/channel/iranazadvaabad
📚 تازههای کتاب: خاطراتی از استاد سید عبدالله انوار
مصاحبه با کسی که «در جستجوی گمنامی» است، دشواریها و محدودیتهای بسیاری دارد، خصوصاً اگر بفهمد مصاحبه برای نوشتن خاطرات و زندگینامۀ اوست. ولی حیف بود که خاطرات استاد سیدعبدالله انوار، فرهنگپژوه برجستۀ معاصر ثبت و ضبط نشود. برای نسل ما که دانشگاه درست و حسابی ندیدهایم، حقیقتاً درک محضر استاد انوار محفلی پربار و برگ بود. بدین جهت منزل انوار دانشگاه من شد و هر وقت از من میپرسید کجا درس خواندهای؟ به شوخی میگفتم دانشگاه من در خیابان آجودانیه است روبهروی پارک شطرنج، منزل سیدعبدالله انوار!
نام کتاب: خاطراتی از استاد سید عبدالله انوار
نویسنده: مجید بجنوردی
قطع: رقعی
نوبت چاپ: نخست
تعداد صفحات: ۲۲۲
🛒خرید اینترنتی کتاب با تخفیف
📖مطالعۀ صفحات نخست
#انتشارات_روزنه
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام نشر روزنه
☎️ 02188721514
پزشکیان :
عزیزانی می گفتند من را نمی توانند ببینند. من الان خودم هم نمی توانم خودم را ببینم، شما که سهل است.
الان در ساختاری قرار گرفته ایم که مجبوریم بدویم تا مشکلات را حل کنیم.
دیگر حسرت اینکه خواهر، برادر و قوم و خویشمان را ببینیم به دل مانده و حسرت مند شده ایم.
🖊 آقای دکتر
اولاً: این همه وزیر، معاون، دستیار، مشاور و خدم و حشم با حقوق های کذایی برای کیست و چیست؟!
ثانیاً: دویدن و نخوابیدن و ترکِ صله رحم، اگر کارگشا بود که آقایان رئیسی و احمدی نژاد سرآمد بودند و کار ایران به لبه پرتگاه نمی رسید.
ثالثاً: اگر در این حد سختی می کشید و امکان حل مشکلات را ندارید، آن "گردن گرو گذاشته" را عملی کرده استعفاء دهید.
"فریاد درون" (سید محمد ناظمزاده)
@smnazemzade
/channel/iranazadvaabad
آیا میخواهید خانهتان را به گنجینهای از اصالت و زیبایی تبدیل کنید؟
/channel/semsarbaashi61
در کانال سمسارباشی با مدیریت خانم «صابری»، میتوانید از تنوع بینظیر مبلمان آنتیک، کریستالهای خاص، و لوازم خانگی با کیفیت خرید کنید و کالاهای خود را بهراحتی بفروشید. اینجا جایی است که تنوع، اعتماد و کیفیت در کنار هم قرار گرفتهاند. کلیک کنید 👇👇👇
/channel/semsarbaashi61
/channel/semsarbaashi61
یحیی رحیمی، ۳۱ ساله و اهل سنندج است او که تمام رویایش این بود خانه نیمهساختهاش را به اتمام برساند و دست همسرش را بگیرد و در آنجا زندگی کنند.
اما ماموران امنیتی فقط به خاطر زدن چند بوق او را تیرباران کردند.
روز ۱۶ مهرماه ۱۴۰۱، خیابان ششم بهمن سنندج، خیابانها غوغاست، #یحیی_رحیمی با پراید سبز رنگش از خیابان میگذرد، چند بوق میزند و یکباره لباسشخصیها با باتوم، چوب و زنجیر به طرف او و خودرویش حمله میکنند، شیشهها را میشکنند اما این همه ماجرا نیست، کمی جلوتر از فاصله نیممتری به طرف یحیی داخل خودرو شلیک میکنند و پراید سبز او به دریای خون تبدیل میشود.
احمد رحیمی پدر یحیی میگوید: «روز حادثه من بیخبر بودم، گوشی یحیی در دسترس نبود، تماس گرفتند و گفتند، پای پسرت تیرخورده، به طرف شهر راهی شدم، دلم میلرزید، تا اینکه فهمیدم کشتهشده است، پسرم بیگناه بود. چرا او را کشتید، او آرزو داشت، تازه ازدواج کرده بود.»
این پدر داغدیده اضافه میکند: «به ما گفتند فرزندت را شهید اعلام کنیم، حقوق میدهیم، پول میدهیم، من گفتم نمیخواهم ولی آنها در شهر به همه گفتند که یحیی از خودشان بوده و من به خاطر تهدیدهایشان چیزی نمیگویم.»
#علیه_فراموشی #یحیی_تنها_نیست
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
📚 پیشنهاد کتاب: كينز و هايک (برخوردی كه علم اقتصاد مدرن را رقم زد)
بزرگترین مباحثهٔ تاریخ علم اقتصاد با درخواستی ساده برای یک کتاب شروع شد. در هفتههای اول سال ۱۹۲۷، فردریش هایک، اقتصاددان جوان وینی به جان مینارد کینز در کینگز کالج کمبریج در انگلیس نامهای نوشت و خواهان کتابی اقتصادی شد که پنجاه سال قبل فرانسیس ایسیدرو اجورث با عنوانی عجیب و غریب نوشته بود: "روحیات ریاضی". کینز یک خط روی کارت پستال ساده نوشت: «متأسفم که باید بگویم "روحیات ریاضی" را در کتابخانهام ندارم.»
اما چرا هایک، اقتصاددانی ناشناخته و کمتجربه، به کینز و شاید مشهورترین اقتصاددان جهان نامه نوشت؟ این کتاب به این سؤال پاسخ میدهد و تفاوتهای اصلی میان این دو مرد استثنائی را نشان میدهد که به ایجاد یک دستهبندی بزرگ میان ایدههای لیبرال و محافظهکاران انجامید.
نام کتاب: کینز و هایک
نویسنده: نیکلاس وپشات
مترجم: محمدرضا فرهادیپور
قطع: رقعی
تعداد صفحات: ۴۲۸
#انتشارات_روزنه #کتاب
🛒خرید اینترنتی کتاب با تخفیف
📖مطالعۀ ۲۰ صفحۀ نخست
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام نشر روزنه
☎️ 02188721514
💢درسته که اینجا همهچیز بهروز و جدیده، اما گاهی اوقات نیاز داریم که یک نفسی عمیق بکشیم و به خاطرات خوب گذشته بپردازیم.
💔نوستالژی دهه شصت ، جایی که بازتابی از گذشته وجود دارد. و ما را به خوشترین روزهای زندگیمون بازمیگرداند . به دوران پر آرامش کودکی.
💯عضو شوید و به اشتراک بگذارید، زیرا گذشته ما قسمتی از هویت ماست.👇👇👇
/channel/nostalgidahe60
روزگار تلختر از زهر!
داشتم خاطرات و حوادث گذشته را مرور میکردم. روزگاری که قصد کشتن آیتالله منتظری را داشتند، برایم تداعی شد.
در گفتگویی که در دوران حصر آیت الله، با جناب حاج احمد آقا منتظری داشتم از حال و هوای روزی پرسیدم که در پی سخنرانی انتقادی آیتالله منتظری، در آبانماه ۷۶ دفتر، حسینیه و منزل ایشان مورد هجوم سازماندهی شده از سوی نهادهای حکومتی و نظامی و انصار حزبالله قرار گرفت.
احمد منتظری از حضور سردار کریمی فرمانده سابق سپاه قم گفتند که همراه تعدادی دیگر به پشت در اتاق پدرشان آمدند. آنان به پدر میگفتند:
"ممکن است مهاجمان درون منزل آمده و شما را زخمی یا حتی بکشند و ما توانایی جلوگیری نداریم."
آیتالله منتظری به سپاهیان میگوید:
"شما که ادعا دارید ۸ سال جلوی صدام ایستادید، چطور در مقابل مهاجمین توان مقاومت ندارید؟! اگر وظیفه دارید انجام دهید و گرنه اگر قرار است مرا بکشند، بهتر است در همین اتاقم کشته شوم."
احمد منتظری ادامه داد:
"وقتی از اتاق بیرون آمدند من درِ اتاق را قفل کردم. لحظاتی گذشت که صدای بیسیم سردار کریمی در آمد که مافوقش میگفت:
باید ببریدش، از خانه بکِشیدش بیرون، حتی با طناب ببندید و..."
پس از اين حادثه و در سالهاى حصر مرحوم آيتاللّه منتظرى، در جلسهاى كه چند تن از علما و روزنامهنگاران و اصحابقلم، از جمله آقايان: مرحوم عبايى خراسانى، سيد محمدعلى ايازى، ماشاءاللّه شمسالواعظين، اكبر گنجى، محسن آرمين، محمدحسنموحدى ساوجى، على حكمت، عمادالدين باقى، حمیدرضا جلايىپور و عليرضا علوىتبار با آيتاللّه موسوى اردبيلى در قمداشتند، که در پاسخ به اعتراض برخى از حاضران -مبنى بر اين كه دفاع از مرجعيت در درجه نخست وظيفه علماى حوزه است وشايسته نيست كه اين امر را غير حوزويان جلودار باشند- گفته بود:
"لازم نيست آنچه را انجام دادهايم در بلندگو اعلام كنيم؛ آن روز قصدداشتند آقاى منتظرى را بكُشند و من با تهران تماس گرفتم و تهديد كردم كه اگر بر اين تصميم اصرار داشته باشيد بدانيد كه آقاى منتظرىتنها نيست؛ و در نهايت از اين تصميم منصرف شدند."
🌑اول انقلاب یادمان هست این سرود را:
بگذرد این روزگار تلختر از زهر
بار دگر روزگار چون شکر آید
و ما هنوز منتظر "شکر" ماندهایم!
@lotfi_mojtaba
نقد و نظری و تاملی
سلام ... عزیز،
من در این چند ساله اخیر از نوشته های شما بسیار آموختم و لذت بردم، و ذوق میکنم.
ضمن تشکر از لطف جنابعالی که مطالب را برای من میفرستی، هر روز سری هم به کانال تلگرامی علی صاحبالحواشی میزنم، هر بار میبینم تعداد اعضای این کانال بیشتر بیشتر میشوند خوشحالتر میشوم.
وقتی میببینم خیلی ها با دقت میخوانند و پیگیری میکنند و نظرشان را زیر آن مقاله با استیکر اعلام میکنند، ذوقم دو چندان میشود.در این میان نظر خوانندگان به دو نوشته شما بسیار جالب توجه بود!!
یکی نوشتهی تاملی بر تاسف ایلان ماسک از کثرت چپگرایی در آکادمیا، و دیگری نوشته در نقد سلطنتطلبی و مشروطهخواهی آقای حجت کلاشی!!
از شجاعت خوانندگان کانال تلگرامی شما و احساس تغییر نگاه جوانان و تحصیلکرده به چپ گرایی و سلطنتطلبیِ مشروطهخواهی خوشحالتر شدم. نه اینکه با آنها هم نظر هستم، بلکه میتوان فکر کرد که راستگرایی و سلطنتطلبی مشروطهخواه الزاما بد نیست و شاید هم خوب باشد!!!
شاید روی این دو دیدگاه نباید آنچنان تعصب داشت، در جهان امروز دو کشور جمهوری نسبتا موفق و چندین کشور پادشاهی موفقتر داریم.
و دو کشور انگلیس و اسپانیا هم یه موقع سعی کرده بودند جمهوری شوند بعدها پشیمان شدند.
اینکه راست گرایان درکی از تحولخواهی یا انسانیت ندارند هم لزوما درست نیست.
🙏
تاریخ ما، در پهنه "پیامدهایناخواسته" تا "نعلهای باژگون"
✍علی صاحبالحواشی
ممنونم دکتر ... عزیز از ابراز لطف و محبتی که نمودید. شما به نکته دقیقی اشاره کردید که در پیوند به بازخوردهای پرشمار منفی به دو یادداشت من بود. این واکنش منفی، برخاسته از چرخش به راست جامعه ایران است.
همچون تعریف من از خودم در طیف چپسیاسی، چرخش به راست جامعه ایران نیز بیشتر "علت" دارد تا "دلیل". "علت"اش فاجعههایی بود که چپگرایی مارکسیستی ایران طی هشتادسال گذشته بهبار آورد که آخرینش، مصیبتبارترینِ همه شد؛ یعنی تحویل خانهمان به عقبماندهترین، زمختترین، نادانترین، بیربطترین به شئونات امروز، و هزارالبته بیرحمترین سائق موجود در منظومه هویتیمان، که هنوز مبتلایِ ایشانیم.
بیتردید مسئولیت چپگراییِ غالبِ اینتلیجنسیای ایران در تحقق این "دار البَوار"، عظیم بوده است. برای ادراک این مسئولیت، فرهیختگی لازم نیست؛ بلکه مثل بسیاری از معرفتها، مردم آن را به "شهود" دریافتهاند. البته دانشآموختگان علاوه بر "شهود"، آن را به تحقیق و معاینه هم دانستهاند. وقوف بر این واقعیت، "علت" بارز چرخش به راست عمدهی امروز در جامعه ایران است.
من با باریکبینیِ تیز شما کاملا همدلم، که این چرخش به راست، میتواند "مفید" باشد. بهرحال شوربختانه خانهمان "ایران" در یغمایِ بیدریغ و بیافسوس وحوشِ بنیادگرا، در "تهدیدِ وجودی" افتاده است. راستگرایی برای مقابله با این تهدیدوجودی مفید است. این ناشی از قفلشدگیِ سرشتیِ راستسیاسی به مُقَوّماتِ هویتی است. در این گذرگاه پرمهالکِ تاریخی ایران، چپگرایی چندان بهکار نمیآید که نوعاً نگاهموسعی به مقولات هویتملی دارد، راستگرایی بهکار میآید که بر این مقولات قفلسنگینی خورده است.
"تاریخ" نهتنها عرصه "پیامدهای ناخواسته" است، میدان "نعلهای باژگونه" هم هست! سخن بند بالا، رونمایی از کنشگری این دومی در صیانتِ بالقوه از خانهی بهتاراجرفتهمان میکند. چیزی که هست، آن است که باید حواسمان به کاری که میکنیم باشد. این نکته، البته خوراک عام نیست. زیرا عموم مردم "پیش طوفانهای حکم کنفکان" بیخویشتن میدوند "اندر مکان و لامکان"!
منتها اگر حواس اینتلیجنسیا به رانهها و دلالتهای چرخش به راستمان باشد، در بهترین صورت، شاید بتواند نقشی در عنانگرفتن از ویرانگریِ راستافراطی ایفا کند. "شاید" را از اینرو گفتم که توشوتوان اینتلیجسیا در برابر سوائقِ پرلهیبِ تودهای بسیار محدود است.
اگر بخواهم در چرخشی حدیثنفسی، از استعاره کیهانشناسی استفاده کنم، اعتراف میکنم که در برابر گرانش هولناک "ستاره نوترونی" فردریش هگل، همیشه خواستهام مقاومت کنم؛ حاصل این مقاومت اگر سقوط نکردن درون او بوده باشد، قطعاً منجر به گردش به دور او شده است!
هگل راست میگفت که میدان اجتماعی عرصه کنش/واکنشهایی است که دستآخر به "سنتز"ی بکلی دگرگون میانجامد.
"آگاهی" در اینجا (شاید) بهکار آید، تا تصوری از آن "سنتز نو" که جامعه ایران آبستناش است، بیابم، و مهیایش باشیم. اینکه این "مهیا بودن"، در میانه سرشت طوفانآسای تحولات اجتماعی پیشرو، دقیقا به چهکار میآید، قابل پاسخ دادن نیست. فقط این هست که آگاه بودن مفیدتر از ناآگاهبودن است. دامنه این مفیدیت، از "اپسیلون" تا "بزرگ" میتواند باشد.
هومر میگفت: "یک مرد دانا بهتر از هزار مرد است"، من اضافه میکنم: بنگر که هزار زن و مردِ دانا چون باشد؟!
/channel/iranazadvaabad
استفاده بهینه آب در شورستان!
وقتی احسان (برادرم) گفت در یک شرکت آلمانی کار می کند و کارش نظارت بر ساخت منابع ذخیره آب برای نصب در زیر خیابانها و کوچه های استرالیا به منظور جمع آوری آب باران است، گفتم چه هوش و درایتی! ما در یک سرزمین خشک و کم باران با آبهایمان چه می کنیم و آنها محصور در اقیانوسی از آب چه! ما با این کم بارشی و خشکسالی های پیاپی چگونه آب را هدر می دهیم و آنها چطور حتی آب مصرف شده لباسشویی ها و ظرفشویی هایشان را هم برای مصرف دوباره بازیافت می کنند. مسئولان ما باید بروند از آنها یاد بگیرند!
قبلا درباره قناتها و مدیریت آب در ایران قدیم چیزهایی خوانده بودم. ساخت رشته قناتهایی با مهندسی بسیار هوشمندانه در سراسر ایران که آبهای شیرین را از عمق به سطح می آورد، ابتکار ایرانیان بود. پس از آن کشورهایی مثل ترکیه و مصر نیز از آنها تقلید کردند. راه آبهایی صدها ساله که با زدن چاههای عمیق بامجوز و بی مجوز که به وفور در این سالها حفر شد، باعث خشکیدن ببشتر آنها گردید و این یادگار باارزش از بین رفت.
در سفر به جنوب و در گذر از جاده های استان هرمزگان، جا به جا سازه های گنبدی کوچک و بزرگی به چشم می خورو که در بیابان ساخته شده بود. با سابقه آشنایی با یخدانهایی که در شهرمان دامغان از قدیم به یادگار مانده و برای ذخیره یخ در زمستان برای مصرف تابستان ساخته می شد و شباهت این سازه ها با آنها، حدس زدیم این بناهای گنبدی نیز ابتکار مردم این سامان برای ذخیره آب باشد. در کنار جاده توقف کردیم. به سوی یکی از آنها رفتیم. بنایی گنبدی شکل بود با چهار در ورودی از چهار طرف برای خنک کردن آب. در کنار یکی از ورودیها نیسانی با تانکری بزرگ ایستاده بود و جوانی با پمپ از داخل آن بنا آب می کشید. با پرس و جو از آن جوان زحمتکش روستایی فهمیدیم، به اینها برکه یا آب انبار می گویند. می گفت این آب انبارها از قدیم بوده اند. حالا هم خیرین با هزینه خود آنها را می سازند تا مردم محلی از آب آنها استفاده کنند. این سازه ها در مسیر سیلابها ساخته شده و با آب باران پر می شوند. در قدیم، در فصل خشک سال، برای آشامیدن هم از آن استفاده می شد، ولی حالا فقط برای کشاورزی و دام استفاده می کنند. هر آب انبار برای محله ای است و افراد آن محل پس از خالی شدنش، دسته جمعی آن را لایروبی می کنند.
این سازه ها مثل قناتها و یخدانها و چاههای تلا در قشم که آنها هم برای ذخیره آب باران ساخته می شد، یادگار ابتکار و تدبیر ایرانیان قدیم است که هوشمندانه و بدون اینکه به اکوسیستم طبیعی آسیبی بزنند و مثل سدها زیست بوم منطقه ای را تغییر دهند، همان کار ذخیره آب را با هوشمندی به انجام می رساندند.
تاریخچه این آب انبارها به عصر صفوی می رسد. شاه عباس برای تامین آب آشامیدنی مردم بندرعباس (احتمالا با طراحی افرادی چون شبخ بهایی یا دیگران) دستور ساخت سه آب انبار را برای مصرف آب آشامیدنی مردم بندرعباس داد و بقیه نیز از آن الگو گرفتند و در شهرهای دیگر استان هم آن را ساختند. این چاهها به عنوان آثار باستانی در بندعباس حفظ شده اند. هنوز هم عده ای در مکانهای عمدتا روستایی که طبیعت در آنجا تا حدودی بکر و دست نخورده است، از این روش برای ذخیره آب باران برای فصل خشک بهره می برند.
در عصر هوش مصنوعی و در کشوری که حرکتش به سمت آبادانی به خاطر سیاستهای غلط و تحریمهای فراوان بسیار کند شده است، بهره وری از هوش طبیعی گذشتگان حتما برای رفع ناترازیهای کنونی موثر خواهد بود!
✍فرشته مزینانی
@hooreechannel 🌹
🔸شعبه ۲۶ تجدیدنظر دیوان عدالت اداری با تایید رای شعبه ۴۱ بدوی، حکم به حذف مزایای رتبهبندی #عزیز_قاسم_زاده، فعال صنفی معلمان، به دلیل اخراج او داد. این تصمیم در حالی گرفته شده که مزایای رتبهبندی مربوط به دورهای است که او هنوز مشغول به خدمت بوده و اخراج او یک سال و نیم پس از اجرای #قانون_رتبه_بندی اتفاق افتاده است. دیوان عدالت اداری در این حکم ادعا کرده که هیچ دلیل قانونی برای نقض رای بدوی ارائه نشده و تجدیدنظرخواه نیز ایرادی بر مخدوش بودن رای بیان نکرده است.
🔸این ادعاها در حالی مطرح شده که قاسمزاده در لایحه اعتراضی خود سه ایراد جدی بر این رای وارد کرده بود:
۱- نقض اصل بیطرفی: دیوان در حکم خود به نامهای از مدیر آموزش و پرورش استناد کرده که مدعی شده قاسمزاده علاقهای به اعمال رتبهبندی نداشته است؛ در حالی که او پیشتر به عدم اجرای رتبهبندی اعتراض کرده بود و اسناد این اعتراضها به پرونده پیوست شده است. مدیر مذکور نیز جایگاه قانونی برای اظهار نظر در این موضوع نداشته است.
۲- نادیده گرفتن حقوق مکتسبه: رای دیوان بدون توجه به اینکه قانون رتبهبندی در اسفند ۱۴۰۰ تصویب شده و در آن زمان قاسمزاده همچنان در حال تدریس بوده، صادر شده است. بهوضوح در لایحه اعتراضی آمده که حکم اخراج او در آذر ۱۴۰۲ تأیید شده و نمیتواند بهطور عطف به ماسبق به حقوق قانونی او در دوره تدریس تسری یابد.
۳- عدم توجه به تصریحات قانونی: قانون رتبهبندی معلمان آموزش و پرورش را موظف به قرار دادن تمامی معلمان در یکی از رتبههای پنجگانه کرده است. این قانون حق همه معلمان برای بهرهمندی از حداقل مزایای رتبهبندی را تضمین میکند. با این حال، دیوان عدالت این نکته بدیهی قانونی را نادیده گرفته و به اشتباه ادعا کرده که اعتراضی قانونی به رای مطرح نشده است.
🔸 #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران این رای را نمونهای از بیعدالتی آشکار و نشانهای از روندهای سیستماتیک سرکوب فعالان صنفی معلمان میداند. این شورا تاکید دارد که حذف حقوق عزیز قاسمزاده با نقض قوانین شفاف و بدیهی و بیتوجهی به حقوق مکتسبه او صورت گرفته است.
🔸شورای هماهنگی ضمن محکوم کردن این رای و روند رسیدگی به آن، اعلام میکند که این اقدام بخشی از پروژه گستردهتری برای بهحاشیه راندن و سرکوب فعالان صنفی است. شورا خواستار بازنگری فوری در این رای، احقاق حقوق قانونی قاسمزاده و پایان دادن به برخوردهای تبعیضآمیز و سرکوبگرانه با معلمان و فعالان صنفی است.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
╲\╭┓
╭✅
┗╯\╲
📝آتئیست چه میگوید؟
📝اشتراک الهیون با ماتریالیستها
📝تدریس فلسفه با منطق ریاضی
📝به همراه مناظرات و دانلود کتابهای متنوع و...
📌لینــک دعـوتـنــامــه⬇⬇
- گـــروه:
🔖@MAHDISM_12
- کــانــال:
🔖@seratehagh1
Ⓜ️ سیاستگذار آیینه به دست!
📌خرد جمعی
● فرانسيس گالتون در ۱۹۰۶ از یک مسابقه تفریحی توانست نتایج بزرگی بگیرد. در این مسابقه افراد در مقابل ۶ پنس میتوانستند وزن گاوی را که میدیدند، حدس بزنند. بهترین حدسی که به واقعيت نزدیک بود، برنده مسابقه بود. مجموعا ٧٨٧ نظر داده شده بود. گالتون و میخواست ببیند «خرد جمعی» چه قضاوتی کرده است. او فکر میکرد عدد میانگین پیشبینی فرسنگها از واقعیت فاصله داشته باشد، چرا که از ديد او اکثريت قاطع افراد ناتوان از تخمین وزن گاو بودند. ميانگينِ نظرات جمعيت ۱۲۱۲پوند بود و وزن واقعی گاو ۱۲۰۸پوند! گالتون نوشت: «قضاوتهای جمعی و دموکراتيک از اعتباری بيش از انتظار برخوردارند».
📌دموکراسی و خرد جمعی
● دموکراسی همان باور عملی مردم به این واقعیت است: «خرد جمعی» از درک تک تک آنها بهتر است، هرچند در میان این جمع پر باشد از افرادی که بدترین تصمیمگیریهای شخصی را دارند! در حقیقت ما چارهای نداریم تا باورکنیم دموکراسی و خرد جمعی بهتر از ۹۹.۹ درصد تک تک ماها برآورد میکند! چرا که حتی اگر برآیند جمع اشتباه کند و مثلا اولویتهای نادرستی را برای جامعهاش انتخاب کند، به واسطه همان جمعیبودناش، آنچنان مشروعیت اولویتگذاری اشتباه خود را بالا میبرد که بیش از هر اولویت دیگری برای سیاستگذاری مناسب است!
● از سال ۱۹۷۰ ژاپنیها بر اساس درک همین واقعیت بود که تلاش کردند تا اولویتهای صنعتی و فناوری خود را بر اساس یک ادراک جمعی تشخیص دهند. آنها در ۵حوزه اصلی کشور، پرسشهایی را از حدود ۲۵۰۰ خبره پرسیدند؛ در خصوص سیاست درست دولت، پیشبینیها و مقایسه با سایر کشورها. البته «پاسخ جمعی» را مجددا به همان خبرگان بازگرداند و از آنان خواستند باردیگر به همان پرسشها (ولی این بار با آگاهی از پاسخ دیگر خبرگان) پاسخ دهند (روش دلفی).
● این تجربه ژاپنیها آنچنان برای سیاستگذاران آن کشور نقشی کلیدی ایفا کرد، که از آن سال تا کنون هر ۵ سال این نوع سیاستگذاری و برنامهریزی را تکرار میکنند؛ تجربهای که امروزه آن را آیندهنگاری (Foresight) مینامیم.آنان بر خلاف سایر کشورهای آنزمان سیاستها را «از بالا به پایین» تعیین نکردند، بلکه با مشارکت خود خبرگان و فعالان بود که سیاستگذاری ملی را انجام دادند.
📌 آیینه در دست
به نظر میرسد سیاستگذاری در قرن گذشته ۳تحول را طی کرد؛ که هر کدام را میشود با ۳استعاره تعریف کرد:
1️⃣فرمانده جنگی: در ابتدا سیاستگذار خود را در قامت فرماندهای میدید که باید هدف و راه را تعیین کند و پیادهنظام او بیهیچ مشارکتی فرمانپذیر اوامر او باشند. سربازانی یکشکل که در یک توده معنادار هستند.
2️⃣رهبر ارکستر: در این دوره سیاستگذار خود را در نقش هماهنگکنندهای میدید که همافزایی میآفرید و هر یک از بخشها و دستگاهها با آزادی عمل و تبحر، اما ساز تخصصی و متنوع خود را مینواختند؛ تا آهنگی زیبا خلق شود.
3️⃣آیینه به دست: اما سیاستگذار در این دوره و بر پایه آیندهنگاری، آیینهای به دست دارد که میتواند به خوبی چهره جامعه را به خود همان جامعه نشان دهد. جامعه توسعهیافته کافی است تصویر خودش را ببیند تا بتواند خود را تصحیح کند و بهترین تصویر آیندهاش را خلق کند.
📌در سومین استعاره است که سیاستگذار باید مهارت کنار گذاردن سوگیریها، جلب مشارکت و نهایتا بازخورددهی به جامعه را داشته باشد. در این حالت است که خرد جمعی حکم میراند، نه هیچکس دیگر؛ خرد جمعی که کماشتباهتر از هر فردی است! سیاستگذار آیینه به دست است که فرصت خلق آینده مطلوبی را میدهد که خواست جمعی است. به این ترتیب آینده خلق میشود؛ نه آنکه منتظر کشف ما بماند!
📝 دکتر امیر ناظمی +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی