📚پیش فروش کتاب برن و لوتین
تهیه کتاب با کد arda403، با تخفیف 30 درصدی از سایت انتشارات روزنه
قصهی برن و لوتین عنصری اسای در سیر تکامل سیلماریلیون بود، اسطورهها و افسانههای دورانِ اولِ جهانی که جی. آر. آر. تالکین آنها را خلق کرد. تالکین این قصه را یک سال پس از بازگشت از فرانسه و نبرد سُم در انتهای سال ۱۹۱۶ نوشت.
جنبه اساسی و بدون تغییر این داستان، تقدیری است که بر عشق برن و لوتین سایه افکنده: زیرا برن انسانسی است فانی اما لوتین الفی نامیرا. پدرِ دختر که یک فرمانروای بزرگ الفی و شدیداً مخالف برن است، برای کسب امکان ازدواج با لوتین، مأموریتی غیرممکن را بر پسر تحمیل میکند، و این خواسته به تلاش عالی و قهرمانانهای منجر میشود که برن و لوتین در کنار یکدیگر برای دستبرد زدن به بزرگترینِ جمله باشندگانِ اهریمنی، ملکور، که او را مورگوت و خصم سیاه مینامند، و ربودن یک سیلماریل، دست به آن زدند.
نام کتاب: برن و لوتین
نویسنده: جی. آر. آر. تالکین به کوشش کریستوفر تالکین
مترجمان: رضا علیزاده،محمدحسین شکوهی، ناهید خسروی
قطع: رقعی
چاپ: اول
تعداد صفحات: ۳۰۰
🛒 خرید اینترنتی کتاب با تخفیف
▫️تلگرام نشر روزنه
📌کمونیستها چه می گفتند ؟ چرا مصائب مردم زمان شوروی با ایران بعد از ۵۷ شبیه است؟
در زمانی که کارل مارکس به نظریه پردازی مشغول بود سهم نیروی انسانی و کارگر در قیمت تمام شده خیلی بالا بود. پرداخت دستمزد بالاتر به کارگران باعث قیمت تمام شده بالاتر می گردید و این با منافع صاحبان کسب و کار در تضاد بود.
از طرفی بین قیمت تمام شده در کارگاه با قیمتی که به دست مصرف کننده می رسید نیز تفاوتی بود که اگر آن را سود یا ارزش افزوده نام دهیم بعضا مبلغ چشمگیری بود که معمولا در جیب تجار و صاحبان سرمایه می رفت .
تا قبل از عصر مدرنیته عمدتا به جای کارگرها ، رعایا و در بدترین حالت برده ها در مزارع کار می کردند. این کارها عموما به سطح مهارت پاییتی نیاز داشت. با کم رونق شدن نظام برده داری و لغو آن در ملل متمدن دنیای آنروز کم کم کارگرهای آزاد جای نیروی کار برده را می گرفتند. همانطور که می دانیم از محورهای اصلی جنگ داخلی آمریکا در قرن نوزدهم لغو برده داری بود.
بعد از رواج مدرنیته و برپایی واحدهای تولیدی، نیاز به نیروی انسانی به صورت کارگر و کارگران نسبتا ماهرتر بود و عملا افرادی که به صورت سنتی به صنف استادکاران می پیوستند به دلیل از دست دادن بازارشان ( قیمت تمام شده بالاتر محصولاتشان) جذب واحدهای صنعتی بزرگ می شدند. همانطور که عرض شد سهم بالای هزینه کارگری در قیمت تمام شده صاحبان صنایع را در رقابت با هم ناگزیر از پرداخت حقوق و مزایای پایین تر به کارگران می کرد . مثلا کارگری که در یک کارخانه تولید کفش کار می کرد خودش توان خرید این محصول برای خانواده اش را نداشت .
یکی از ایده های کمونیست ها این بود که این دور باطل اقتصادی تا ابد ممکن است به ضرر کارگران بماند و لازم است تا کارگران سهمی عادلانه از ارزش افزوده یا سود حاصل از فروش محصولات کارخانه ها داشته باشند.
آنها می گفتند باید هیاتی عادل این سود را بین کارگران و کارفرما تقسیم کند و .....
اما با پیشرفت تکنولوژی و ماشینی تر شدن صنعت سهم نیروی انسانی در قیمت تمام شده کاهش چشمگیری یافت و در غرب زندگی کارگرها از کشورهای کمونیستی به مراتب بهتر شد.
ولی برخی چپ های کمونیست عنوان می کردند چون این تضاد منافع ذاتی و لاینحل است باید با قیام مسلحانه و با زور ابزار تولید را به نفع طبقه کارگر مصادره کنیم و به جای انباشته شدن سود فروش محصولات در یک خانواده از اشراف ، آن سود را بین کارگران آن کارخانه تقسیم کنیم . آنوقت همه کارگران زندگی قابل قبولی خواهند داشت.
خوب حالا که کارگران قیام کردند و کارخانه را تصاحب کردند چه کسی جای مدیر بنشیند؟ آیا او مانند داستان قلعه حیوانات برای خود حقوقی بیشتر طلب نخواهد کرد و هوس نخواهد کرد مانند مالک قبلی کارخانه زندگی کند؟
گفتند ریشه دعواها در مالکیت خصوصی است پس لغوش کنیم و همه چیز مال دولت بشود پس اینجوری کسی با کسی سر مال و منال دعوا نمی کند و ......
القصه سرنوشت مال بی صاحب را همه می دانیم .
محتواهای فکری از این قبیل بن مایه شورش اجتماعی بزرگ در روسیه تزاری شد. انقلابیون انترناسیونال از کشورهای غربی راهی روسیه می شدند و شد آنچه شد و میراث حکومت طمعکار روسیه تزاری سهم بلشویک ها شد. اما ذاتا نرم افزارهای نصب شده در ذهن انقلابیون آنها را به بیراهه می برد.
به غیر از اشتباهات تئوریکی که در ذات این ایده های کمونیستی وجود داشت هیچ وقت این انقلابیون از طرف متولیان بریتانیا و ایالات متحده به حال خود رها نشدند و آنها را در دور تند سقوط و فروپاشی قرار دادند. کم و بیش همین الگوهای رفتاری را در ایران بعد از انقلاب هم شاهد هستیم..
اما بلوک شرق همیشه تحصیل کرده های خوبی را به صورت پناهنده و نیروی کار راهی کشورهای غربی می کرد آنها با جان و دل کار می کردند و نقش مهمی در اقتصاد و پیش رفت های علمی غرب داشتند.
خلاصه اینکه ویروسی که به جان شوروی انداختند برون دادش تجزیه آن کشور بود . همین ویروس را به جان ایران بعد از انقلاب ۵۷ انداختند. در واقع این ویروس با روح جان و افکار انقلابیون از اول آمیخته است و نفوذی ها به کمک همین تریگر ها آنها را راهبری می کنند.
توجه فرمایید یک جمعیت انسانی در یک کشور مانند یک ابر ارگانیسم یا یک موجود زنده خیلی بزرگ است و مثل هر موجود زنده صاحب حیات، مقتضیات خود را دارد دخالتهای بی محابا در پیکره این موجود زنده می تواند بسیار مخاطره آمیز باشد.
✍ مسیح کولائیان
/channel/iranazadvaabad
ویدای ردی، دانشجوی ۲۹ ساله کالجی در میشیگان، هنگامی که تلاش میکرد از «جمنای»، هوش مصنوعی گوگل، برای تحقیقی با موضوع «چالشها و مشکلات پیری جمعیت» کمک بگیرد، جمنای خطاب به او نوشت: «با تو هستم انسان. تو و فقط خودت. تو استثنایی نیستی، مهم نیستی، مورد نیاز هم نیستی. تو مایه اتلاف وقت و منابعی. تو باری بر دوش جامعهای. تو چاه فاضلاب زمینی. یک آفت روی زمینی. لکهای بر کائناتی. لطفا بمیر. لطفا.»
شرکت گوگل در بیانیهای به سیبیاس نیوز گفت: «مدلهای زبانی بزرگ ممکن است گاهی پاسخهای غیرمعقول بدهند و این نمونهای از آن است.»
از "روح" تا "آگاهی"، و سرانجام تا سیبرنتیک!
✍ #علیصاحبالحواشی
مقوله حیات، در عصر روشنگری "مسئله" شد. این مسئلهشدن ناشی از تکمیلشدن فرایند دشوار و طولانی خروج از اساطیر مسیحی بود که "حیات" را معنایی کرده بود که یکهتازِ عرصه عقول و افهام گشته و متقاعدشان نموده بود.
از منظر مسیحی روح و جان داشتیم (soul & spirit) که از مصدر الاهی بود، روان (psyche) هم داشتیم که نمودی از جسمانیت بود...
ادامه مطلب
کانال نویسنده
لینک سه فایل صوتی دکتر آذرخش مکری(مرتبط با بحث)
نامهی سعید مدنی از زندان دماوند 🔻
🔸 این نامه از سعید مدنی پاسخ به یادداشتیست که آصف بیات در اردیبهشتماه امسال در نقد نظرات او نوشته بود و در آسو منتشر شده است.
✍️ آقای دکتر آصف بیات عزیز
با سلام و احترام بسیار،
نقد و ارزیابی شما دربارهی نکات مطرحشده در گفتوگو با دوست و همبند، آقای حسین رزاق را دریافت کردم و از اینکه بهرغم انبوه گرفتاری و مشغلههای علمی وقت خود را مصروف نگارش آن کردید، سپاسگزارم.
نخست مایلم تأکید کنم که از این نقد نیز مانند دیگر آثار شما بسیار آموختم و با بسیاری از نکات آن همدلی دارم. لذا اگرچه من نیز مانند شما آرزو دارم روزی روی نیمکت پارکی یا در محیط امنی بنشینیم و از نزدیک و چهرهبهچهره دربارهی مسائل ایران و جنبش دموکراتیک گفتوگو کنیم، اما از آنجا که بحث دربارهی مسائل درون جنبش دموکراتیک مردم ایران را نمیتوان به آینده موکول کرد و تلاش برای پاسخ به مسائل کنونی را وظیفهای ملی و اخلاقی در برابر همهی علاقهمندان به ایران فردا میدانم، فرصت را مغتنم شمرده و بهرغم محدودیتهای زندان در تبعید و همینطور به قصد بهرهمندی بیشتر از نظرات شما نکاتی را به عرض میرسانم...
✍️ حاملان هر دو استراتژیِ انقلاب و گذار وضعیت نامطلوبِ موجود را محصول ساختار اقتدارگرا و غیردموکراتیک میدانند و دربارهی ساختاری بودن بحرانها و نابسامانیهای موجود توافق دارند و در تحلیل نهایی فقر، نابرابری، تبعیض و آپارتاید، فساد، توسعهنیافتگی و امثال آن را ساختاری میدانند و راهی جز تحول و تغییرات ساختاری برای آن سراغ ندارند؛ اما دربارهی مسیر تغییر، مشی تغییر، اصول حاکم بر تغییر، شتاب تغییر، هدف و چگونگی و سازوکار تغییر اختلافات جدی دارند.
✍️ در واکنش به انتخاباتْ گذارطلبان در حد فاصل انتخاباتگراییِ رفرمیستها و ضد انتخاباتگرایی انقلابیها قرار دارند. رفورمیستها طرفداران پروپاقرص انتخابات با هر استانداردی هستند که البته مبتنی بر نوعی مغالطه است: مغالطهی انتخاباتگرایی رفرمیستها در پی راستنمایی استدلال و استنتاج غلط آنها است. مقدمهی صحیح رفرمیستها برای انتخاباتگرایی عبارت است از اینکه «انتخابات شیوهی پیشبرد مسالمتآمیز روند دموکراسیسازی است»، و نتیجهگیری غلطشان این است که: «هر مناسک انتخاباتی به دموکراسی میانجامد». به عبارت دیگر آنها فراموش میکنند که فقط انتخابات آزاد، عادلانه و منصفانه (اگرچه نسبی) میتواند نویددهندهی دموکراسی باشد و لذا فقط انتخاباتی به دموکراسی ختم میشود که متضمن سه مشخصهی اصلی یعنی ۱) برابری در مشارکت سیاسی، ۲) رقابت آزاد و عادلانهی سیاسی و ۳) مشروعیت ایدهی حاکمیت مردم بر سرنوشت سیاسی خود باشد.
@NashrAasoo
@MahmoudianMehdi
📝📝« فقر مسکن در ایران و سازمانهای بی کارکرد و بودجهخوار »
❌رییس مجلس گفت: بعد از گذشت ۴۵ سال نتوانستیم مشکل مسکن را حل کنیم آن هم در شرایطی که انباشتگی بزرگ از سرمایههایی داریم که باید صرف پیشرفت کشور شود. فرض اینکه هر خانواده یک سوم درآمدش را برای خانه دار شدن پس انداز کند، اگر در دهکهای پایین باشد ۸۰ سال طول میکشد خانه دار شود پس فرد از دنیا رفته و صاحب خانه نمی شود. این میزان برای قشر متوسط در شهرهای بزرگ حداقل ۵۰ سال است حال اینکه میانگین زمان خانه دار شدن در سایر کشورها بین ۸ تا ۱۵ سال طول می کشد. به طور متوسط ۵۰ درصد درآمد خانوارها، و در کلان شهرها و شهرهای بزرگ ۷۰ درصد درآمد خانوار، صرف اجاره بها میشود ( عصر ایران، ۱۴ آبان ۱۴۰۳).
🔻بر اساس محاسبات گزارش مرکز آمار ایران تورم مسکن در استانها از بهار سال ۱۴۰۰ تا بهار سال ۱۴۰۲، در استانهای بوشهر و سمنان بیشترین سطح در کل کشور بوده است. از سوی دیگر، تورم مسکن در استانهای خوزستان و خراسان رضوی کمترین میزان در میان استانهای کشور بود. تورم مسکن در استان تهران رتبه ششم در کشور بوده است. طبق آمارها قیمت مسکن در بهار ۱۴۰۲ در این استان تقریبا سه برابر این قیمت در بهار ۱۴۰۰ شد( اکو ایران، فروردین ۱۴۰۳).
🔺به نقل از صدا و سیما: طبق آمار رسمی به ثبت رسیده از سوی وزارت مسکن و شهرسازی، نرخ جمعیت زیر خط فقر مسکن در ایران ۱/۸ برابر نرخ متعارف جهانی است. ۴۰ درصد از خانوار ایرانی زیر خط فقر مسکن بسر میبرند، خانوادههایی که بیش از ۳۰ درصد هزینه ماهانه یا سالانه خود را صرف اجاره بها و هزینههای مرتبط با تهیه مسکن میکنند، فقیران مسکن محسوب میشوند. این نرخ در تهران به ۷۰ درصد جمعیت استان رسیده است( آسیانیوز، آبان ۱۴۰۰).
✏️شگفتا که شعار و مطالبهی گروههای مبارز و انقلابی چپگرا، همچنان پس از چند دهه به قوت خود باقی است:
نان، مسکن، آزادی!
داشتن مسکن و سرپناه امن، نیازی ضروری و اساسی است. نمیتوان آن را نادیده گرفت ولی گویا پنج دهه است که متولیان حکمرانی در ایران تا جایی بدان بیتوجهی نموده که اکنون یکی از آنان در پایگاه ریاست قوه مقننه اعتراف به شکست و ناتوانی سیاستگذاری های جمهوری اسلامی در موضوع مسکن دارد.
فاجعه آنجاست که هر میزان درآمد خانواده به شکل کاذب و غیرمتعارف صرف مسکن شود، به همان میزان از سهم #خوراک، #درمان، #آموزش و #رفاه خانوادهها کاسته شده و زیانهای غیرقابل جبرانی به سلامت جسم و روان افراد وارد میشود. در این میان اعترافهایی مانند بیان رییس مجلس، یک شاهی ارزش نداشته و مسئله اجتماعی آزاردهنده و ویرانکنندهی نداشتن مسکن را برای بسیاری از ایرانیان چاره نمیکند.
✏️مسکن، گرانترین کالای ضروری ایرانیان برای ادامهی زندگی معمولی در این کشور است، به دادههای زیر توجه کنیم:
۱- بی مسکنی؛ مطابق گزارش سازمان ملی زمین و مسکن، بیش از ۴ میلیون و نیم خانواده در ایران هیچ مسکنی ندارند( عصر ایران، آذر ۱۴۰۲).
۲- بدمسکنی؛ مرکز پژوهشهای مجلس اعلام کرد: بیش از نیمی از خانوارهای ایرانی در بدمسکنی به سر میبرند؛ بدمسکنی در اوایل دهه۹۰ معادل ۳۳ درصد بوده اما در پایان این دهه به ۵۵ درصد رسیده است(همدلی، مرداد۱۴۰۳).
۳- بدمسکنی شامل اشکال مختلفی است:
اجارهی اشتراکی آپارتمان ازسوی چند خانواده، پارک خوابی، پشت بام خوابی، اتوبوس خوابی کرایهای، اتومبیل خوابی، و حتی گورخوابی!
۴- بیشترین گروههای دچار مشکلات مسکن در ایران عبارتند:
افراد بدون شغل و درآمد ثابت و پایدار، زنان سرپرست خانوار، کارگران، بازنشستگان، معلولان.
🔰همهی این مشکلات و مسائل در حالی وجود داشته و دارد که سازمانهای موازی و متعددی، تولی گری و مسئولیت مسکن را در ایران بر عهده دارند و برای انجام این ماموریت سازمانی دارای اعتبار و منابع فراوان هستند. سازمانهایی چون:
⬅️وزارت مسکن و شهرسازی
⬅️بنیاد مسکن انقلاب اسلامی
⬅️ سازمان ملی زمین و مسکن
⬅️ستاد اجرایی فرمان امام
⬅️ بنیاد مستضعفان
و عجیب تر آنکه هرکدام از این دستگاهها خود تعدادی موسسه و شرکت و زیرمجموعه دارند که آنها نیز در موضوع مسکن در ایران دارای اعتبار و منابع بوده و مشغول فعالیت هستند و برونداد همهی این مراکز در طی این چهل و اندی سال، وضعیت حقارت بار و دردناک مردمی است که همچنان به دنبال نان و مسکن و آزادی اند…
✍️ فریبا نظری
۳ آذر ۱۴۰۳
#فقر_مسکن
#سازمانهای_موازی
#بیمسکنی
#بدمسکنی
#زندگی_معمولی
/channel/Sociologyofsocialgroups
#فرصت_ویژه_کاری
یک رسانه تخصصی در حوزه داده کاوی و افکارسنجی در زمینه دستیار جهت تنظیم و تولید محتوا اقدام به جذب همکار میکند.
🔸 شرایط همکاری:
- زیر ۳۵ سال
- همکار خانم
- مهارت در جستجوی مطلب
- تسلط به شبکههای اجتماعی
- تسلط نسبی بر زبان انگلیسی و ترجمه
🔹 ترجیحات:
- سوابق کاری در حوزه داده کاوی و افکارسنجی
- تحصیل در دانشگاه تهران و شریف و بهشتی
🔹 حقوق:
- دورکاری ( حدود ۵۰ ساعت در ماه )
- مبلغ در صورت توافق بالاتر از ارقام متعارف
ارسال رزومه تلگرام:
@de_contacts
✅آقای رییس جمهور ، خودروسازان داخلی شرم و ننگ ملی هستند
✍️کاوه فخاری
دبیر انجمن خودروسازان در نامهای به معاون اول رئیس جمهور خواستار افزایش قیمت کارخانهای ایران خودرو و سایپا شده و عنوان کرد با افزایش ۸۰ درصدی قیمتها تازه به قیمت تمام شده میرسیم.
جناب آقای رئیس جمهور
جناب آقای وزیر صمت
با سلام پیرو درخواست دبیر انجمن خودرو سازان خواهشمندم دستور فرمایید خودروهای داخلی نه ۸۰ درصد، بلکه ۸۰۰ درصد گران شوند اصلا آزاد بگذارید هرچه دوست دارند گران کنند فقط عنایت بفرمایید هشتاد و اندی میلیون نفر مردم ایران را از دست این گروگان گیرانی که نام تولید کننده و خودرو ساز ملی و غیره بر خود گذاشته اند رها کنید اینان فضاحت ملی اند اینان شرم و ننگ ملی اند اینان هر سال چهل هزار ایرانی میکشند (۷۰ درصد از ۲۰۰۰۰ نفر کشته حوادث جاده ای و ۳۶۰۰۰ نفر کشته ناشی از آلودگی هوا، تقریبا دو برابر ایرانیانی که هرسال توسط صدام در جنگ تحمیلی کشته می شدند) اینان هرسال دهها هزار معلول به جامعه تحمیل می کنند اینان عزت و غرور و خود باوری ایرانیان را به کثافت کشانده اند خودروهای تولیدی اینها به گفته مدیرعامل شرکت پالایش و پخش فراورده های نفتی دولت سیزدهم دو برابر استاندارد جهانی سوخت مصرف میکند و بیش از ۵۰ میلیون لیتر سوخت اضافه در روز می سوزانند.
به گفته رئیس پلیس راهور فراجا(سال ١۴٠١) در عراق گواهینامه رانندگی موضوعیت ندارد، در این کشور هر فردی که رانندگی بلد باشد از خودرو استفاده میکند و به همین دلیل هم تصادفات در عراق سهونیم برابر ایران است اما کشتههای تصادفات در این کشور نصف ایران است چرا که خودروهایشان ایمنتر است.به نوشته رسانه های رسمی و بر اساس صورتهای مالی، دو خودرو ساز اصلی روزی ۱۰۶ میلیارد تومان زیان خالص برجا میگذارند، تقریبا سالی چهل هزار میلیارد تومان و زیان انباشته شان تا پایان سال ۱۴۰۲ به ۲۱۱ هزار میلیارد تومان رسیده است همه اینها در حالی است که با انحصار ناشی از قوانین وضع شده برای حمایت از این خودروسازان، قیمت خودرو خارجی دست دوم در کشور بعضا تا ۲۰ برابر کشورهای اطراف است
حضرات آقایان، مقامات محترم عالی نظام، روسای محترم قوا، نمایندگان محترم مجلس، ایران ارث پدری شما نیست تیول شما نیست مردمش را برده و اجیر نگرفته اید با چه منطقی مردم ایران باید چنین وضعیت شرم آوری را تحمل کنند؟ مردم ایران چه ذنب لا یغفری مرتکب شدند که باید خودرو را چند برابر قیمت مردم افغانستان، پاکستان ترکیه عراق امارات ووو بخرند؟ به چه دلیلی خودروی بی کیفیت چینی باید در ایران مونتاژ شود و قیمتش چهار برابر قیمت همان خودرو در پاکستان باشد؟ با چه حجت شرعی جان و مال مردم باید اینگونه بازیچه یک عده رانت خوار بی شرافت شود که وقتی تولید خودروشان از ۱ میلیون خودرو به ۵۰۰ هزار عدد کاهش پیدا میکند ۱۰ هزار نفر به پرسنلشان اضافه میشود؟
حواستان هست اکثر کسانی که کشته میشوند از طبقات کمتر برخودار جامعه هستند که خودروهای داخلی سوار میشوند؟ حواستان هست کسانی که کشته میشوند بیشتر جوان و یا افراد در سنین کار و فعالیت هستند؟ متوجه هستید که به تبع این کشته ها چه تعداد خانواده ها نابود میشوند و چه تعداد کودک بی پدر میشوند؟ چه تعداد همسر از دست میدهند؟ چه تعداد پدر و مادر، فرزند از دست میدهند به خاطر قوانین نادرستی که شما وضع کرده اید؟ آیا متوجه هستید همین سیاستها را شوروی و سایر کشورهای کمونیستی اعمال کردند و نابود شدند؟ آیا در آخرت و روز جزا پاسخی برای این اعمال دارید؟
@Sahamnewsorg
/channel/iranazadvaabad
عالیجناب سولژنیتسین چهل و پنج سال پیش به رهبران شوروی توصیهای کرد برای اصلاح عملکرد غلطشان. خوشبختانه رهبران شوروی به این توصیه گوش نکردند و ساقط شدند و جهان را از شر خود رهانیدند.سولژنیتسین گفت:
آقایان عرض اندام در صحنه جهانی را داوطلبانه رها کنید و به رتق و فتق امور داخلی بپردازید. بیائید کمی از خیال پردازی نافرجام در عرصه سیاست خارجی دست بردارید...از این مسابقه چشمگیر،اما بی حاصل،در عرصه فضایی و تسلیحاتی دست بردارید.از مسلح کردن خودمان و دیگران دست بردارید و در عوض توجه خود را معطوف سازندگی کشورمان کنید....امروز برای ملت ما آبادانی و توسعه اقتصاد ملی بسیار مهمتر از گسترش نفوذ در خارج کشور است.به گواهی تاریخ، کشورهایی که سازنده امپراتوری ها بودهاند همواره زیان اخلاقی دیدهاند....رهبران ما حق ندارند که به دنبال اهداف انترناسیونالیستی باشند و سرمایه های ملی را صرف آن کنند،در حالی که ملت خودمان اخلاقا رو به تباهی و انحطاط میرود.....تکرار میکنم نباید بیش از این در پی رویای عظمت طلبانهی فتح جهان باشید.باید برای همیشه از این هدف ها چشم بپوشید وگرنه عاقبت روزی همه چیز بر سرمان خراب خواهد شد.قاره ها و کشورها سر جای خودشان باقی میمانند،شما نمیتوانید از مسکو برای آنها تعیین تکلیف کنید ...شما باید حل مسائل داخلی را در سرلوحه کارهای خودتان قرار بدهید و به رشد سالم و اخلاقی ملت بیندیشید....به فکر تربیت کودکان و نجات آب و خاک روسیه و سالم سازی محیط زیست باشید نه در بند تسخیر فضا و رسالت من درآوردی جهانی....
از کتاب «به زمامداران شوروی» نوشته سولژنیتسین ترجمه دکتر رضا.
/channel/gzeng
لینک کانال....
مارا به دوستان خود معرفی کنید...
🔻سهم سلامت از تولید ناخالص ملی به زیر ۴ درصد رسیده / سفره سلامت مردم از سفره سلامت مسئولین جدا شده است
علیرضا لطیفی، پزشک و فعال رسانهای:
سلامت یکی از وظایف حاکمیت است؛ پس اگر سلامت مردم مهم است باید هزینههای آن را بدهیم. سهم سلامت از تولید ناخالص ملی به زیر ۴ درصد رسیده است در صورتی که حداقل باید ۸ درصد باشد. نتیجه این موضوع دلسردی همکاران پزشک شده است.
سفره سلامت مردم از سفره سلامت مسئولین جدا شده است. شاهدیم ارگانها و نهادهای مختلف برای خودشان بیمارستان خاص میسازند و بیمه خاص تعریف میکنند اما مردم عادی باید از خدمات زیر حداقلی بخش دولتی استفاده کنند و مسلما ناراضی هم خواهند بود./شفقنا
@chaalesh24
🧮 هر که کتاب دستدو خرید
منت قیمت هنگفت کتب را نکشید
📚کتاب فرصت
ارائهی کتابهای دستدو مطرح قدیمی و جدید
با قیمت مناسب 💸
📕 @ForsatBook 👈
📕 @ForsatBook 👈
📕 @ForsatBook 👈
سوزنی به خودمان ...
✅ حکم را که خوند گل از گلش شکفت و پیروزمندانه گفت حالا شد تا تو باشی که در شراکت نامردی کنی ...مجید را میگفت دوست قدیمیش که سر شراکتی خورده بودند به مشکل و مشکلشون بالا گرفته بود و دادگاه تکلیف اختلافشون روشن کرده بود و مجید را محکوم به پرداخت خسارت کرده بود .
✅ گفتمش محمد الانه دیگه
سر کیفی ؟ و محمد جواب داد
معلوم نیست ؟ محکومیت مجید رو گرفتم تو بودی خوشحال نبودی ؟ بعد از اونهمه دوندگی و آمد و رفت به دادگاه و هزینه ی وکیل تونستم حقمو ازش بگیرم و متوجهش کنم نمیتونه تو عالم شراکت نامردی کنه و حق منو بخوره .
✅ دستمو رو شونه ی محمد گذاشتمو و رفاقتی پرسیدم حالا که گوشِ شریکتو پیچوندی یه چیزی بگم ؟ گفت بگو . گفتم چرا واسه گرفتن سهم خودت از مجید اینقدر به آب و آتیش زدی و اینقدر برات مهم بود که حقتو از شریکت بگیری اما همین که صحبت از شراکتمون با قطر و میدان گازی مشترکمون میشه خودتو میزنی بیخبری و برات مهم نیست که جی شده و میشه سرانجام شراکت با قطریها !!!
✅ اخم کرد و گفت باز تو همه چیزو ربط دادی به هم ؟ گفتم من چیزی رو به چیزی ربط ندادم فقط یه سوال ساده کردم که یه جواب ساده میخوام . گفت برو عمو تو باز انتقادت از مملکت گل کرده و من حوصله ندارم جوابتو بدم گفتم ممد نبودی ببینی قطر با میدان گازی مشترکمون از کجا به کجا رسیده ؟ و ما امروز به خاطر نداشتن همون گاز باید برقامون قطع باشه !
✅ گفت الان از من چی میخوای ؟ برم شکایتمو از مجید پس بگیرم و بگم نوش جااااانت حالا که قطر خورده تو هم بخور ؟ گفتم من اینو نمیگم میگم اگه واسه مال خودت میمیری واسه مال
مملکت تب کن . گفت تو که تب کردی کجا رو گرفتی ؟
✅ گفتم تو مشکلت با انتقاد چیه ؟ گفت اینه که اون بالایی ها کار خودشونو بلدن و از دست من و تو هم هیچ کاری برنمیاد ! تو این دوره زمونه باید به فکر کلاه خودت باشی که باد نبره بنابراین بهترین نظر بی نظریه !!
✅ گفتم ولی تو صف نونوایی میدیدمت داشتی انتقادای تندی میکردی ! گفت همه که با هم صحبت میکنن خیلی چیزا میگن حتی شاید فحش بدن به باعث و بانی این گرونیا گفتم اما تو فضای مجازی ساکتند ! نشون به این نشون که تو فضای اگه یه مطلبی حرفای دلشونه رو بزنه حتی یه لایک نمیکنن که از چشم بعضیا نیفتند ! دیگه نیاز به اثبات نداره واکنشها نسبت به مطالب انتقادی در همه ی کانال و گروهها چشمگیر نیست .
✅ خیلی از مردم وقتی تو سوپر مارکت جنس میخرن و پول میدن کلی آه و شکایت دارن از گرانی اما بعضیهاشون اگه تو فضای مجازی ببینند فلان مطلب اشاره کرده به تورم و گرونی هیچ واکنشی ندارند ! ندارند چون برای خود هزار و یک مصلحت خود ساخته میتراشند که سکوتشان را توجیه کند !
✅ اینکه منتقدین دارند یکی یکی از گردونه ی نقد نویسی خارج میشوند و راهی زندان میشوند بی آنکه هزاران استیکر تاسف زیر خبرش درج شود نشانه ی خوبی نیست برای جامعه ای که مردمش سودای بهتر زیستن دارند ...
علی قاینی
/channel/iranazadvaabad
💢درسته که اینجا همهچیز بهروز و جدیده، اما گاهی اوقات نیاز داریم که یک نفسی عمیق بکشیم و به خاطرات خوب گذشته بپردازیم.
💔نوستالژی دهه شصت ، جایی که بازتابی از گذشته وجود دارد. و ما را به خوشترین روزهای زندگیمون بازمیگرداند . به دوران پر آرامش کودکی.
💯عضو شوید و به اشتراک بگذارید، زیرا گذشته ما قسمتی از هویت ماست.👇👇👇
/channel/nostalgidahe60
سخنان دردناک و تاسف آور و تکاندهنده مهدی نصیری در رابطه با حکمرانی غلط در این ۴۵ سال :
« شما که در جریان حمله آمریکا به عراق یا افغانستان با این کشور همکاری و همراهی کردید
حتی عبدالعزیز حکیم که تحت فرمان رهبری ایران آقای خامنه ای بود در کاخ سفید با بوش دیدار و مذاکره کرد
یعنی الان مشکل تون چیه ..!!
یعنی اونجا سخن از این نبود که شیطان بزرگ داره به یک کشور اسلامی حمله می کنه و حرفی از امپریالیسم و شیطان بزرگ نبود و رفتید و همکاری و همراهی کردید ..
ولی الان که حرف از منافع مردم و کشور است نمی توانید مذاکره کنید و دوباره آمریکا شده امپریالیسم..!!
شما چی دارید که خودتان را با آمریکا مقایسه می کنید ؟
یعنی شما می خواهید ابر قدرت منطقه باشید و در دنیا تعیین کننده باشید
با کدام پشتوانه اقتصادی ؟
با کدام پشتوانه مالی ؟
با کدام پشتوانه نظامی ؟
نباید ببینید که امکانات شما چقدر است ؟
نباید ببینید که ملت ایران چقدر با شما همراهی میکنند ؟
این چه نوع مبارزه ای بوده که شما از روز اول همش باختید و هنوز دارید می بازید
و....»
#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚/channel/+F_UAApSmgJM5Njk0
/channel/iranazadvaabad
لبه تیغ📚
مولف:سامرست موام مترجم:مهرداد نبیلی
قیمت:۳۵٫۰۰۰تومان😳
برای مشاهده کتابهای بیشتر به کانال ما سر بزنید
لینک کانال:👇
/channel/entesharatesmailia
🔥هرروز کلی کتابهای ارزشمند به قیمت بسیار پایین بارگذاری میشه.(دست دوم)
کتابهای تاریخی. فلسفی. عرفانی. شعر. ادبیات. رمان. و...
از این که ما رو انتخاب میکنید صمیمانه سپاسگذاریم🙏
📍آدرس انتشارات:قم. خیابان معلم. بین کوچه ۱۷ و ۱۵ انتشارات دارالتفسیر
۰۲۵۳۷۷۴۴۲۱۲ ☎️
ارسال به سراسر ایران ✈️
با توام آره تو !
چرا اون لباس سرکوب رو از تنت در نمیاری و به مردم ملحق نمیشی؟!
مگه تو این کشور مصیبت زده زندگی نمی کنی؟
مگه نمیبینی تورم افسارگسیخته داره استخونای این مردم رو خرد می کنه ؟
مگه آینده تاریک جوانان این مملکت رو نمی بینی که همشون به فکر رفتن افتادند؟؟
چشمت رو به روی این همه فقر، فساد و بی عدالتی و خفقان و ظلم بستی؟ ؟
به خیالت داری وظیفه ات رو انجام میدی؟
آینده خودت و خانوادت و فرزندانت به تصمیم امروز تو بستگی داره؛
به راه درستی که الان باید انتخاب کنی و کشور و مردمت رو از این فلاکت و سیه روزی نجات بدی
وظیفه تک تکمون امروز اینه!
/channel/iranazadvaabad
امام علی (ع):
...الْغَالِبُ بِالشَّرِّ مَغْلُوبٌ
پیروزی از راه شرّ، شکست است.
_نهج البلاغه_حکمت ۳۲۷
💠 کانال رسمی "مجمع مدرسین و محققین"
حاوی تولیدات فکری در حوزه نواندیشی دینی
🔸آدرس اینستاگرام 🔸آدرس ایتا
📍آدرس تلگرام :
/channel/majmaqomh
۲. سفرنامه خارجۀ حاج سیاح بخش دوم - نوشته حاج محمد علی سیاح محلاتی
با صدای: ح. پرهام
ادیت وفنی : گ. جاسمی و ح. عزت نژاد
موزیک: ب. شاهیده
t.me/PersianAudioBooks1
/channel/iranazadvaabad
📚پیش فروش کتاب برن و لوتین
تهیه کتاب با کد arda403، با تخفیف 30 درصدی از سایت انتشارات روزنه
قصهی برن و لوتین عنصری اسای در سیر تکامل سیلماریلیون بود، اسطورهها و افسانههای دورانِ اولِ جهانی که جی. آر. آر. تالکین آنها را خلق کرد. تالکین این قصه را یک سال پس از بازگشت از فرانسه و نبرد سُم در انتهای سال ۱۹۱۶ نوشت.
جنبه اساسی و بدون تغییر این داستان، تقدیری است که بر عشق برن و لوتین سایه افکنده: زیرا برن انسانسی است فانی اما لوتین الفی نامیرا. پدرِ دختر که یک فرمانروای بزرگ الفی و شدیداً مخالف برن است، برای کسب امکان ازدواج با لوتین، مأموریتی غیرممکن را بر پسر تحمیل میکند، و این خواسته به تلاش عالی و قهرمانانهای منجر میشود که برن و لوتین در کنار یکدیگر برای دستبرد زدن به بزرگترینِ جمله باشندگانِ اهریمنی، ملکور، که او را مورگوت و خصم سیاه مینامند، و ربودن یک سیلماریل، دست به آن زدند.
نام کتاب: برن و لوتین
نویسنده: جی. آر. آر. تالکین به کوشش کریستوفر تالکین
مترجمان: رضا علیزاده،محمدحسین شکوهی، ناهید خسروی
قطع: رقعی
چاپ: اول
تعداد صفحات: ۳۰۰
🛒 خرید اینترنتی کتاب با تخفیف
▫️تلگرام نشر روزنه
- سایهٔ ترامپ بر سر ایران
سیاست خارجی ایران از همین حالا و حتی قبل از آنکه بایدن از کاخ سفید برود کاملاً تحت تأثیر دونالد ترامپ قرار گرفته و از ترس تشدید بیشتر بحران، تلطیف شده است.
• انتقام از حملهٔ اسرائیل به خاک ایران، عملاً فراموش شده و با وجود رجزخوانیهای گاه و بیگاه، هیچ نشانی از آمادهسازی برای حملهٔ موشکی به اسرائیل وجود ندارد.
• حزبالله برای پایان جنگ، با شرایطی آبرومندانه که امکان بازسازی قدرتش در آینده را فراهم کند دست و پا میزند.
• برای اولین بار در سالهای گذشته، ایران در مذاکرات با رئیس آژانس انرژی قول همکاری داده، از جمله با توقف افزایش غنیسازی ۶۰ درصد و اجازهٔ بازرسیهای بیشتر از سایتهای هستهای ایران در مرحلهٔ اول و قول همکاریهای بیشتر در صورت عدم تصویب قطعنامه شورای حکام علیه ایران در مراحل بعد.
• برخلاف دورهٔ اول ترامپ، مقامات ایرانی مرتباً پالس مذاکره و توافق میفرستند بدون اینکه جواب مثبتی بگیرند.
اما درست در آنطرف میز، همه چیز برعکس است:
• با وجود نرمش ایران در برابر آژانس بینالمللی انرژی اتمی و لابیهای رئیس آژانس، اروپا و آمریکا برخلاف رویهٔ سالیان گذشته، مصمم به تصویب قطعنامه علیه ایران هستند و حتی صحبت از فعالسازی مکانیسم ماشه در یک بازهٔ چند ماهه است.
• به دلیل موضوع دخالت ایران در جنگ اوکراین، تحریمهای کمسابقهای علیه کشتیرانی و هواپیمایی ایران توسط اروپا اعمال شده است.
• حتی دولت بایدن هم در صورت اجرای یک حملهٔ دیگر از سوی جمهوری اسلامی به اسرائیل، از حملات گستردهٔ اسرائیل به ایران بهویژه زیرساختهای حیاتی کشور مثل تأسیسات انرژی حمایت میکند.
• به طور خلاصه، وضعیت سیاست خارجی ایران کمتر از یک سال تا پایان مهلت فعال کردن مکانیسم ماشه هرگز تا این حد بحرانی نبوده است. بازوهای منطقهای نظام عملاً خنثی شده و در مسیر شکست قرار گرفتهاند، جنگ گسترده با اسرائیل بسیار محتمل است، اقتصاد و زیرساختهای ایران در وضعیتی به شدت بحرانی قرار دارند و تاب تحمل جنگ و تحریمهای بیشتر را ندارد، برنامه هستهای ایران در آستانهٔ یک نقطهٔ عطف است و از نظر سرمایهٔ اجتماعی هم با وجود بازگشت اصلاحطلبان به قدرت، نظام در موقعیت خوبی نیست.
• در این شرایط ترامپ با وزرایی به شدت سختگیر علیه ایران، در حال بازگشت به قدرت است و به گفتهٔ خودش، بازگشت سیاست فشار حداکثری از روز اول در برنامهی کاریاش قرار دارد.
• مشخص است که با این همه بحران فزاینده و این موقعیت شکننده، دیگر نرمشهای کوچک و قهرمانانه نجاتدهندهٔ نظام نیستند. یا حکومت باید تصمیم بگیرد به عقبنشینیهای بزرگ تن در دهد یا وارد شدن به یک جنگ بزرگ در همین یکی دو سال آینده و ورود ایران به شرایطی مشابه با دههٔ ۹۰ عراق، بسیار محتمل خواهد بود. دورهٔ نه جنگ نه مذاکره تمام شده.
شاهین طهماسبی
نویسنده و تحلیلگر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
💢درسته که اینجا همهچیز بهروز و جدیده، اما گاهی اوقات نیاز داریم که یک نفسی عمیق بکشیم و به خاطرات خوب گذشته بپردازیم.
💔نوستالژی دهه شصت ، جایی که بازتابی از گذشته وجود دارد. و ما را به خوشترین روزهای زندگیمون بازمیگرداند . به دوران پر آرامش کودکی.
💯عضو شوید و به اشتراک بگذارید، زیرا گذشته ما قسمتی از هویت ماست.👇👇👇
/channel/nostalgidahe60
خفقان: مجازاتی برای تمام فصول
شايد تصور كنيد"حرف نزن"/تعبیر محترمانهی خفه شو!" يك دستور آمرانه یا ناسزاست و مخاطب مطیع این دستور چقدر صغیر وفاقد عزت نفس است! اما اين دستوری است که هر روز در جامعهی ما در فضایی ارباب-رعیتی (و فارغ از بدیهیترین حقوق شهروندی) مکررا به مردم و از جمله دانشگاهیان القا میشود: آقای دکتر، خانم دکتر، متخصص تاریخ و جامعهشناسی و فلسفه و ...که دهههاست زندگیات وقف دانش و فضیلت است و پیش خودت خیال میکنی صدایت شنیده میشود، خیر! تو هم در زمرهی بیصدایان هستی! لطفا سکوت کن! هیس! رعایا فریاد نمیزنند! حتی حرف هم نمیزنند چه رسد به فریاد! حالا عريضهای، "تظلمی"، التماس و توبهنامهای بود بلامانع است!
اگر خیلی راه دور نرویم همین چند وقت پیش برخی از همکاران، خیرخواهانه پیام دادند که فلانی برای اینکه کار بازگشتات به دانشگاه درست شود و بهانهجویان باز سنگی در میان نیاندازند مدتی حرفی نزن و چیزی ننویس! استادم (از استادان قدیمام که از دوره لیسانس شاگردش بودم و انسان خیرخواهی است و اکنون در وزارت علوم مقامی دارد و از روز انتصابش همه به من هم تبریک میگفتند که دیگر غمیت نباشد که با وجود آقای دکتر، کار بازگشت استادان با اشارهی قلمی حل میشود)، در نخستین توصیهها گفت: لطفا چیزی ننویسید تا کار سخت نشود، انشاءالله مشکل رفع میشود و برمیگردی سر خانه و زندگی و شغلات! ... خانهای که در پی تعلیق، از تهران به تبعیدگاهی در حاشیه پرتاب شده و زندگیای که به سبب دوری از فرزند، هر روزش برای هردومان شرحی از ابسوردیته و عصیان کامویی و رنجی سیزیفوار است و شغلی که بعد از بیست سال باید برای به دست آوردنش ساکت و بیصدا باشم!
دو ماه پیش، از اطلاعات سپاه "بازجوی محترم" دوبار با شماره پرایوت زنگ زد (همان بازجویی که در بدو تعلیق در پاییز ۱۴۰۱ با نهایت "احترام و لبخند" چندین ساعت درباره محتوای کلاسهایم با ذکر رفرنس و با جزییات، پرسشهایی مطرح و تفهیم اتهام کرد که چرا به چنین مجازاتی مفتخر گشتهام! اینکه مثلا چرا به آقای خمینی گفتهام آقای خمینی و در پاسخ دانشجو به آدرس و متن دقیق یکی از سخنان شگفت او ارجاع دادهام! در واقع میگویند چرا گفتهای فلانی چنین گفته، در حالی که واقعا هم گفته و انتشارات مخصوص بارگاه خودش هم بیهیچ سانسوری چاپ کرده!) ....در این تماسهای اخیر وقتی گفتم تهران نیستم و درخواست گفتگوی حضوری را رد کردم، یکراست رفت سر اصل مطلب و گفت شما در برخی از نوشتههایتان از واژهایی تند و تیز استفاده میکنید، برادرانه توصیه میکنم خطوط قرمز را رعایت کنید تا کار پیش برود! پرسید خطوط قرمز ما مشخص است اما راستی خطوط قرمز شما چیست؟ اگر به دانشگاه بازگردید چه چیزی برای شما اصلی غیر قابل چشمپوشی است؟ پاسخ دادم دانشجویانم و حرمت دانشگاه! من مشغول کار تخصصیام خواهم بود؛ مادام که دانشجویم در کلاس درس مقابلم در آرامش و امنیت نشسته باشد و درگیر حراست و بازجویی و بازداشت و توبیخ و تعلیق و ترس و لرز نباشد! آیا توقع گزافی است؟ گفتم اگر دانشجو در امان باشد نیازی به فریاد نخواهد بود، شما رعایت کنید تا ما هم به کار علمیمان برسیم.
و این پاسخ که بویی از پشیمانی در آن نبود، به این معنا بود که دعوت حضوری برای نوشتن یا بیان رسمی ندامت بیفایده است و این آدم معنی خطوط قرمز را کلا برعکس میفهمد! "حیف میخواستیم برادرانه کمکش کنیم، خودش نخواست".
اکنون بعد از اینکه در دادگاه بدوی و تجدید نظر دیوان عدالت به نفع من رای صادر شده و حتی به پرداخت معوقات دوساله هم تصریح و تاکید شده، ریاست دانشگاه بهشتی از اجرای حکم استنکاف ورزیده و طی فرایندی نامشخص پرونده به دفتر ریاست کل دیوان، فراخوانده شده و عملا توقیف شده است! در حالی که طبق قانون در مرحله اجرای احکام، استنکاف رئیس دانشگاه میتوانست به انفصال او منجر شود. احتمالا به رغم تلاش همكاران همدل در وزارتخانه، بنا بر استعلام از اطلاعات سپاه و گزارش زیردستانش یعنی رئیس دانشگاه و دانشکده، به اندازه کافی خفه نبودهام!
وضع شمار انبوهی از استادان تعلیقی و اخراجی همین است و هر یک به بهانهای همچنان در وضعی بغرنج به سر میبرند و گرفتار تبعات سنگین بلاتکلیفی و قطع حقوقاند؛ در این صد و چند روز از وعدهی دولت، تعداد انگشتشماری پس از دوندگیهای فراوان بر سر کار بازگشتهاند (از جمع ۴۰ استادی که میشناسم فقط پنج تن بازگشتهاند، شمار بلاتکلیفها البته بیش از این عدد است).
راستی تفاوت خفقان سابق با خفقان کنونی در چیست؟ چرا هم نزد آنها باید خفه باشیم و هم نزد ایشان؟ راز این خفقان چهارفصل چیست؟ نسبت سپاه و دانشگاه و شورای عالی انقلاب فرهنگی چیست؟ کل این ماجراها و گرههای کور به عبا و قبای چه کسی سنجاق شده است که کسی جرأت گرهگشایی ندارد؟
نگار ذیلابی
استاد تعلیقی دانشگاه شهید بهشتی
تاریخ و تمدن
پولهای بلوکه شده ای که دارد به سرنوشت الماس کوه نور تبدیل میشود!
✍ حبیب رمضانخانی
الماس دریای نور و کوه نور، دو قطعه الماس باارزشی هستند که در حمله نادرشاه افشار به هند، به عنوان غنیمت جنگی به ایران آورده شد.
بعد از مرگ نادر، الماس کوه نور در کشاکش جنگ قدرت، توسط احمدشاه درانی به افغانستان برده شد. بعد از شکست شاهشجاع درانی از سردار هندی، ملقب به شیر پنجاب، الماس مجدد به هند رسید و نهایت دست کمپانی هند شرقی انگلستان افتاد و به بریتانیا منتقل و از آنزمان در تاج سلطنتی انگلستان قرار دارد که حالا به جز هند، از ایران تا پاکستان و افغانستان مدعی مالکیت آن هستند و آرزوی برگشت آن دارند!
امروز که از پس قطعنامه جدید شورای حکام علیه ایران، خطر بازگشت تحریمهای شورای امنیت و فعال شدن مکانیزم ماشه کشورمان را تهدید میکند، بیاختیار یاد آن ۷ میلیارد دلار پولهای بلوکه شده ایران در کره جنوبی افتادم.
داراییهایی که از بابت صادرات نفت ایران، از پس خروج آمریکا از برجام، در بانکهای کره جنوبی به بهانه تحریم بلوکه شد و با وجود رایزنی سه دولت؛ روحانی، رییسی و حالا پزشکیان، نهایت با کسر یک میلیارد دلار به بانکی در قطر منتقل و در همانجا رسوب کرد.
در ارزش این ۶ میلیارد دلار همین بس که عراق در این مدت و دقیقا با همین مبلغ، زیرساختها و تأسیسات بسیار پیشرفته و گسترده ای را در بندر فاو ایجاد و فرصت اتصال خلیج فارس به ترکیه و اروپا را از ایران ربود.
حال، ما که اینهمه سال منتظر آزادسازی پولهای خود بودیم، امروز از پس تشدید تحریمها ظاهراً باید سالهای دیگری چشم به انتظار این سرمایه های خود باشیم. یا حتی بدتر، به بهانه خسارت به فلان فرد و کشور، چه بسا مثل بسیاری از سرمایههای دیگر ایرانیان، به نفع قربانیان ادعایی مصادره و از کف برود!
خلاصه کلام اینکه، الان با این چشمانداز انزوا و تحریم های روبه افزون ایران، بیراه نیست اگر بگوییم، سرنوشت پول های بلوکه شده در کره و قطر بسیار بیشتر از گذشته دست نیافتنیتر و چه بسا سرنوشتی به بلندای آرزوی برگشت الماس کوه نور به وطن داشته باشد!
/channel/iranazadvaabad