دکتر پرویز اجلالی راه ارتباطی : @parvizejlali
لازم می دانم از اشتباهات زیاد و صدای پرخش خودم دراین پادکست ها از شنوندگان عذر خواهی کنم امیدوارم با گذاشتن نسخه مکتوب ابن گفتگو این استباهات ویرایش شوند و از صدای بدمن نیز اسوده شوید سعدی عزیزم می گوید گرتو قران بدین نمط خوانی
ببری رونق مسلمانی
مخلص دوستان
گفتاری درنقد کتاب دکتر تنهایی درباره مارکس ومطالب بیشتر پادکست پنجم👆👆👆
@ iransociologista
کانتل جامعه شناس ایرانی دکتر پرویز اجلالی
پاسخ من به پادکست شمارهی ۳ جناب آقای دکتر اجلالی.
درودبرشما،
۱- سپاسگزارم از اینکه اینبار بیشتر به اصل کتاب من رجوع کرده و از آن نقل نمودهاید، و البته در شگفتم چرا منابعی که من استفاده کرده بودم را در پانوشت کتاب معرفی نکردید، يکی از انگلس راجع به شرايط طبقه کارکن در بريتانيا، که برخلاف نظر جنابعالی کار مشترک با مارکس نيست، انگلس بهتنهایی نوشته، و دیگری مجموعه مکاتبات مارکس و انگلس و دیگری نقلی از زایتلین، نخواستید بگویید تنهائی از متون دست اول استفاده کرده؟ درست روبروی شما بود و نخواندید، اما از يک متن ترجمه بفارسی که یادتان نمیآمد، حاضر نشدید از آن بگذرید، آن منبع مجموعهای از چند نامه از مارکس و انگلس هست که توسط همکار دانشمند جناب آقای دکتر شیخاوندی ترجمه شده و با افتخار از ايشان سپاسگزارم برای ترجمههای خوبشان.
۲- همانطور که نوشتهام مارکس هم پژوهشگر و جامعهشناسی توانمند است و هم فیلسوف تاریخ گرانقدری که با توجه به منطق دیالکتیک وی، او اهل پیشبینی نبود. نظر وی در تاریخ تحولات تاریخ غرب برخاسته از تحلیلی دیالکتیکی است، نه پیشبینی، زيرا مارکس پس از این دورهها زیست و تحلیل نوشت و نظر دادن پس از ۳ دورهی گذشته پیشبینی بهشمار نمیآید. نیز مردود دانستن فرمولهای جهانشمول و نقد علیه میخالفسکی نشانگر باور نداشتن او و انگلس به تعميم نتایج پژوهش تاریخ غرب به تمامی جهان، یعنی نفی علیت و پیشبینی است، همانگونه که نوشتهام مارکس گونهای از تفسیرگرایی آلمانی را پرورانید که بنابر آن پیشبینی رویکردی نامتناسب است.
۳- شما مؤافق واژهسازی نیستید و ترجمهی(برآیش) مرا نادرست میدانید، یک شگفتی دیگر، شما با تسلط بر ۳ زبان حتمآ استحضار دارید که evolve یعنی برآمدن چیزی از چیزی پیشین، یا برآیش چیزی از چیزی قبلی، یعنی همان باور استقرائی داروين و دیالکتیک مارکسی-انگلسی، اما تکامل یعنی کاملتر شدن و در نهایت رسيدن به کمال، یا علت غائی ارستویی، با منطقی قیاسی و پیشامفروض و ضد منطق دیالکتیک مارکسی-انگلسی. پس انتخاب برآیش توسط من (جدای از دوستداشتن یا نداشتن من و شما) اولآ ترجمهی درست از انگلیسی است و دوما متناسب و همفراخوان با منطق استقرا و دیالکتیک، اما دربرابر، تکامل مفهومی ضد دیالکتیکی و قیاسی است. (پوزش نمیخواهم از اینکه مانند شادروان صادق هدایت، منهم ارستو را با ت نوشتم، و نه با ط، که احتمالا آن را نمیپسندید.)
باز فرمودهاید تنهائی برنهاد و همنهاد را درست بکار نبردهاست یا جابجا بکار برده است، به کتاب رجوع کردم نیافتم، خوشحال میشوم بفرمایید کدام صفحه من اشتباه بکار بردهام.
۴- جملهای را میفرمائید مبهم است، بدون ارجاع به شماره صفحه، در بارهی تناقض میان نهاد یا تز و برابرنهاد یا آنتیتز، یا میان روابط تولیدی و نیروهای تولیدی، اصطلاحاتی که من عينا از مارکس آوردهام، و از اصطلاحات آشفتهای که در ايران معمول است به عین عبارات مارکس و انگلس رجوع کردهام، اگر اصطلاحاتی که من استفاده کردهام، یعنی نیروهای تولیدی و روابط تولیدی نادرست هستند، اما برخلاف تصور استاد گرامی، عين نقل مستقیم من از مارکس است، چه کنم من در نقل مستقیم در ترجمه با ذکر معنای دریافتی خودم، متعهد بودهام و از اصطلاحات متعارف دیگران، هرگاه درست تشخیص ندهم، پرهيز کرده و میکنم.
۵- برای استحضار جنابعالی و برخلاف نظر شما که میتوان مراحل پنجگانه را در شرایطی تعميم داد، باید یادآوری کنم که مارکس و انگلس باستناد منابع موجود در کتاب،بههیچ نحو با تعميم مراحل پنجگانه تحول تاریخی کشورهای اروپای غربی به دیگر نقاط جهان مؤافق نبودهاند و آشکارا با اصل فرایند شاهکلید سازی یا تعميم نتایج هر مطالعهی تاریخی مخالفت کردهاند، بنابر همان نقلها که از کتاب دستگاه نظری مارکس من خواندید.
برای استاد گرامی جناب آقای دکتر اجلالی محترم آرزوی تندرستی و شادمانی دارم.
ارادت
ح.ا.تنهایی
#ح_ا_تنهایی #حسین_ابوالحسن_تنهایی #حسین_پرویز_اجلالی #داور_شیخاوندی #کارل_مارکس #فریدریک_انگلس #دستگاه_نظری_مارکس
t.me/hatanhai
www.hatanhaei.ir
ترکیب ضرب زورخانه ای و صدای فوقالعاده همایون شجریان عزیز ! چه کرده فیلمبردار، ضرب زورخانه و موسیقی اصیل ایرانی با جان و دل گوش دهید
Читать полностью…https://www.instagram.com/reel/DL4k5O1oaG8/?igsh=MXgwOXVheXpzaXBicw==
Читать полностью…@iransociologista
کانال جامعه شناس ایرانی دکتر پرویز اجلالی
🔶توهم نمایندگی، وقتی چند چهره حاشیهای خود را سخنگوی کل ایران میدانند.
✍️فاطمه كبيرنتاج
♦️در فضای پرتلاطم سیاست بینالملل، گاهی اظهارات تند و افراطی و سليقه اي برخی چهرههای حاشیهای، تصویری مخدوش از مواضع واقعی آن کشور ارائه میدهد. دركشور ما نيز سالهاست كه برخي افراد در شرايط خاص و حساس، به عنوان كارشناس به صدا و سيما دعوت مي شوند و يا برخی ائمه جمعه و سخنرانان پرحاشیه كه اگرچه گاهی صدای بلندی دارند، اما نه نماینده اراده مردم هستند و نه مجاز به تعیین استراتژی و سياستهای کلان بين الملل کشور، نظراتي ميدهند و اظهاراتي مي كنند كه مغاير با منافع ملي و عملا دخالت در اداره امور كشور است.
♦️تجربه نشان داده كه رسانهها و سیاستمداران غربي، اين اظهارات غير مسولانه را به عنوان رويكرد نظام جمهوری اسلامی ایران به جهان معرفي كرده و به عنوان ابزاري براي تخريب چهره ايران و توجيه اقدامات خشونت بار و سياست هاي غير انساني خود و هم پيمانانشان استفاده مي كنند. در حالی که كشور دارای ساختارهای مشخص و نهادهای قانونی برای تصمیم گیریهای کلان در تمامي حوزه ها، مِن جمله در حوزه سياست خارجي و روابط بين الملل است. شورای عالی امنیت ملی، وزارت امور خارجه، ریاست جمهوری و مجلس شوراي اسلامي، بازیگران اصلی این عرصه هستند.
◀️ بررسي انگیزههای پشت سخنان تحریک آمیز اين افراد و بررسی سوابق برخی از این چهرهها در خوش بينانه ترين حالت، نشان میدهد که اظهارات تند آنها اغلب سه هدف را دنبال مي كند:
✅جلب توجه رسانهای و بازآرايي خود در فضای سیاسی
✅ منحرف کردن افکار عمومی از مشکلات داخلی و رسواییهای احتمالی (مانند پروندههای فساد اقتصادی مرتبط با برخی از این افراد)
✅ایجاد فشار بر دولت و حتي نظام، برای پیشبرد اهداف جناحی خاص
♦️اما اگر دست از خوش بيني برداريم و كمي واقع بينانه به اين سخنان تحريك كننده، توجه شود، شايد ردّي از نفوذ را هم پيدا كنيم.
نفوذي كه بدنبال:
✅ایجاد تصویر مخدوش از ایران در عرصه بینالمللی،
✅تقویت گفتمان تحریم و فشار علیه ایران،
✅کاهش قدرت مانور دیپلماتیک دستگاه رسمی سیاست خارجی ایران،
✅گِرا دادن به دشمنان اين مرز و بوم و مُلك و ملت
✅ ايجاد التهاب و آشفتگي روحي و رواني در جامعه در پيش و پس هر بحران،
✅ايجاد خلل و عدم تمركز در مديريت داخلي كشور، مي باشد.
✳️ پُر واضح است كه قضاوت درباره ایران یا هر کشور دیگري باید بر اساس اسناد رسمی، بیانیههای دولتی و اقدامات عملی باشد، نه بر مبنای جنجالهای رسانهای و اظهارات چهرههای حاشیهای. البته که کشورهاي سلطه جو، خود نيز، تفاوت بین "سخنرانان نمایشی" و "تصمیمگیران واقعی" را به خوبی میدانند، لكن باز هم سخنان یک واعظ یا فرد عزلت يافته را به حساب نظام سياسي كشور مي گذارند. چرا؟ آيا جز اين است كه بدنبال بهانه اند و بهانه به راحتي در اختيارشان گذاشته شده است؟
✳️ اين ملت نجيب از تمامي نهادهای نظارتي و امنيتي انتظار دارد كه اجازه ندهند بيش از اين تاوان اظهارات مخرّب ناشي ازجهالت و شايد هم خيانت برخي افراد غير مسول، بر دوش مردم و نظام سياسي كشور سنگيني كند. سخناني که میتواند به منافع ملی چه در عرصه داخلي و چه در بخش سياست خارجي، آسیب جدي وارد كند.
/channel/fatemehkabirnataj
دکتر علی ساعی همکار جامعه شناس جان به جان آفرین تقدبم کرد پس از تحمل رنج از دنیا رفتن دو دختر عزیزش . او را جدی و مسئولیت پذیر و شجاع و صمیمی و ساده می شناختم .خداوند به همسرش صبر دهدو یادش گرامی باد
Читать полностью…@iransociologista
کانال جامعه شناس ایرانی دکتر پرویز اجلالی
https://www.instagram.com/reel/DLCcA8nNuSa/?igsh=d2RhZTBobGF0ZWx3
Читать полностью…https://youtu.be/1FM5f7Fe-Vg?si=gDX7eV4J3sd5L0nr
Читать полностью…*انجمن بینالمللی جامعهشناسی نگرانی عمیق خود را از تشدید تجاوزات نظامی دولتهای اسرائیل و ایالات متحده علیه ایران ابراز میکند*
بیانیه همبستگی با پژوهشگران ایرانی در بحبوحه تشدید خشونتها
انجمن جامعهشناسی ایران و اتحادیه انجمنهای علوم اجتماعی در ابتدای جنگ دوازده روزه نامهای درباره تجاوزگری رژیم اسرائیل و متحدانش از جمله آمریکا به انجمنهای مختلف از جمله انجمن بینالمللی جامعهشناسی ارسال کرد. امروز این انجمن بیانیهای را در همبستگی با پژوهشگران ایرانی و در نقض معاهدات بینالمللی توسط آمریکا و اسرائیل صادر کرد. ترجمه این بیانیه بدین شرح است:
🔷 در پاسخ به درخواستهای اعضای حقیقی انجمن بینالمللی جامعهشناسی (ISA) و درخواست رسمی انجمن جامعهشناسی ایران—عضو جمعی ISA—و اتحادیه انجمنهای علوم اجتماعی ایران، ISA بیانیه زیر را صادر کرد.
🔹انجمن بینالمللی جامعهشناسی نگرانی عمیق خود را از تشدید تجاوزات نظامی دولتهای اسرائیل و ایالات متحده علیه ایران ابراز میکند که زندگی شهروندان عادی ایران را تحت تأثیر قرار داده است. این اقدامات نقض قوانین بینالمللی است و منجر به اختلال گسترده، آوارگی، و ترس، از جمله در تهران، شهری با بیش از ده میلیون نفر جمعیت و محل زندگی بسیاری از همکاران و موسسات دانشگاهی ما، شده است.
🔹انجمن بینالمللی جامعهشناسی در کنار انجمن جامعهشناسی ایران، اتحادیه انجمنهای علوم اجتماعی ایران، و پژوهشگران سراسر ایران میایستد که همچنان با محدودیتهای شدید بر امنیت، تحرک، و توانایی خود برای مشارکت در زندگی عمومی و دانشگاهی روبرو هستند. دانشمندان علوم اجتماعی و سازمانهای جامعه مدنی ایران، از جمله انجمن جامعهشناسی ایران، انعطافپذیری قابل توجهی و تعهد راسخی به دانشپژوهی عمومی در برابر سرکوب دولتی و محدودیتهای پایدار بر آزادی آکادمیک از خود نشان دادهاند. موج کنونی خشونت، جان و امنیت شخصی آنها، و همچنین این فضای فکری و مدنی شکننده اما حیاتی را بیش از پیش تهدید میکند.
🔹ما به ویژه نگران تأثیر مستقیم این تجاوز بر توانایی جامعهشناسان ایرانی برای مشارکت در زندگی آکادمیک بینالمللی هستیم، از جمله پنجمین مجمع جامعهشناسی ISA در رباط، که بسیاری از همکاران ایرانی ما اکنون مجبور به کنارهگیری از آن شدهاند.
🔹در شناخت این شرایط اضطراری، و در راستای تعهد ما به عدالت و تبادل علمی جهانی، ISA به تقویت صدای آسیبدیدگان از جنگ و سرکوب ادامه خواهد داد و خواهان صلح و پایان دادن به درگیریهای خشونتآمیز است. ISA بر تعهد خود به حفظ گفتگوی بینالمللی، تقویت صداهای به حاشیه رانده شده، و حمایت از اراده جمعی اعضای خود در برابر جنگ، آوارگی، و سرکوب تأکید میکند.
🔹همانطور که در طول بحرانها در مناطق دیگر تأیید کردهایم، ISA معتقد است که سکوت در برابر بیعدالتی به بازتولید عدم تقارنهای جهانی در کیفیت زندگی و تولید و گردش دانش کمک میکند. امروز، بیش از هر زمان دیگری، ما خواستار مشارکت انتقادی دانشمندان علوم اجتماعی و حمایت از آزادی آکادمیک در سراسر جهان هستیم.
🔹انجمن بینالمللی جامعهشناسی با نگرانی به تأثیرات این و سایر درگیریها که بر جمعیتها تأثیر میگذارد، آسیبهای جبرانناپذیری وارد میکند یا سالها برای بازگرداندن شرایط زندگی قبلی نیاز دارد، مینگرد. این درگیریها زندگی میلیونها انسان بیگناه را بدتر میکند و پیوندهای باستانی همزیستی مسالمتآمیز میان مردم را از بین میبرد. در این دوران آشفتگی جهانی، ISA از همه دولتها میخواهد مسیرهای متفاوتی را انتخاب کنند—مسیرهایی که گفتگو، همبستگی، و بهبود شرایط زندگی را تقویت میکند—با جستجوی راهحلهای مسالمتآمیز برای درگیریها، رد گفتار و اعمال نفرتانگیز و جنگطلبانه، و تأیید مجدد تعهد خود به دفاع از حقوق بشر و ترویج صلح جهانی.
۲۶ ژوئن ۲۰۲۵
🔗متن اصلی بیانیه را در این لینک مطالعه بفرمایید.
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
/channel/iran_sociology/8569
صفحه نگاهی به مطبوعات خارجی دو یادداشت از لوموند یکی درباره بودجه جدید امریکا وتبعات آن برای محبوبیت ترامپ و دومی درباره سوء استفاده از دانش آموزان درمدارس فرانسه
Читать полностью…صفحه موسیقی ترانه اسپانیولی که ترانه ه شب بود زمسنان بود، بیابان بود از روی آن ساخنه شده است
Читать полностью…گفتاری درنقد کتاب دکتر تنهایی درباره مارکس ومطالب بیشتر پادکست ششم👆👆👆👆
@iransociologista
کانال جامعه شناس ایرانی
دکتر پرویز اجلالی
گفتاری درنقد کتاب دکترتنهایی درباره مارکس ومطالب بیشتر - پادکست چهارم 👆👆👆 iransociologista@
کانال جامعه شناس ایرانی
پاسخ به پادکست ۲ جناب آقای دکتر اجلالی.
درود بر جناب آقای دکتر اجلالی گرامی و با سپاس فراوان.
در اشارهای کوتاه به سخنان جنابعالی در پادکست دوم، چند نکته تقدیم میگردد. از نکاتی که اشتراک فهم داریم و از نکاتی که مرتبط با کتاب دستگاه نظری مارکس من نيست درمیگذرم و فقط به برخی از موارد اختلاف نظر جنابعالی و خودم میپردازم، بسیار کوتاه.
۱- با شرح من از موضوع جبر و اختیار یا عاملیت و ساختار برای ورود به دستگاه نظری مارکس مخالفید، و معتقدید موضوع اصلی بیگانگی است. در اينکه موضوع جبرگرایی تنها و الزاما موضوعی فلسفی نيست و نیز در جستار هستیشناسی از اهم مطالب دستگاه نظری است، در پاسخ شمارهی ۱ عرض نمودم.
اما بیگانگی که يکی از برایندهای شیوهٔ تولیدی با مالکیت خصوصی است از نظر من بایستی وقتی مطرح شود که بستر آن یعنی شیوهٔ تولیدی و اهرم means of production استثماری شرح و فهميده شود، کاری که من آنرا در فصل ۳ انجام دادهام، زيرا طرح آن در فصل اول با قواعد جامعهشناسی نظری سازگار نیست و موجب بدفهمی میشود.
۲- مارکس نمیتواند علّی تحلیل کند زیرا او یک دیالکتیسین است. بنابر اصل دوم دیالکتیک، که در فصل دوم نوشتهام، و مارکس و انگلس موکدا بر آن اصرار میورزند، دیالکتیک عناصر هستی و جامعه را در رابطهای دوسویه میبینند، ولی رابطهی علّی یکسویه است، علت همیشه قبل از معلول عمل میکند، و معلول نمیتواند علت همان علت خود باشد، اگرچه میتواند علت برای معلول دیگری باشد، پس تحلیل علّی همیشه یکسویه است. با اسناد دست اول و دوم معتبر این شرح خودم را در فصول ۲ و ۳ مستند کردهام. من در هیچ متنی از دیالکتیسینها که تا بهحال دیدهام اصطلاح دیالکتیک علّی را ندیدهام و گمان نمیکنم شما هم دیده باشید، و اگر دیدهاید، که قطعا مخالف منطق دیالکتیک است، لطفا مستند بفرمایید تا استفاده کنم.
۳- احتمالا با تسامح فرمودهاید در ايران شیوهٔ بردهداری وجود داشته، من مستندا مخالفت مارکس و انگلس را در فصول ۲ تا ۴ آوردهام، در ضمن آنها بهوضوح نه شیوهٔ تولیدی بردهداری، که شیوهٔ تولیدی آسیایی را در ایران و چند کشور دیگر کشف کردند، همه را در کتاب من با مستندات میتوانید نگاه بفرمایید.
۴- گفتن اینکه مارکس نه ایدهآلیست و نه ماتریالیست، بلکه دیالکتیسین است را پيش از من بسیاری گفتهاند، مانند انگلس، آلن وود، روبنشتاین، فرم، جرج سیمل و بسیاری دیگر که مستندا آوردهام.
۵- نام مارکس بهعنوان بزرگترين و موثرترین جامعهشناس در بسیاری از کتب نظریهها آمده است، زایتلین در رأس آنها، آرون، و بسیاری دیگر که رفرنس دادهام. من مارکس را فیلسوف تاریخ و جامعهشناسی ژرفاندیش و توانمندی میدانم که جامعهشناسی بهيمن گسترهی عظیم دستگاه نظری او قوام گرفت و هنوز راه بسیاری هست برای پيمودن و فهم گسترهی نگاه او، دانشمندی که بهیقین بیش از دو قرن جلوتر از زمانهی خود زیست، و نه محصور و در بند آن.
قصدم زياده نوشتن نیست، چون بقدر کفايت نوشتهام و مستند کردهام، تنها برای یادآوری نوشتم و بهویژه، برای ادای ادب در برابر استاد گرامی که زحمت نقد و بررسی کتاب مرا برعهده گرفتهاند،
بازهم سپاسگزارم از لطف جنابعالی.
ارادت
ح.ا.تنهایی
t.me/hatanhai
هنرِ زیستن در ایران
قرار در بیقراری است
@twitter_bourse🐦
https://www.instagram.com/reel/DL4k5O1oaG8/?igsh=MXgwOXVheXpzaXBicw==
Читать полностью…درود فراوان بر همکار محترم جناب آقای دکتر پرویز اجلالی گرامی،
بسیار سپاسگزارم از اینکه وقت گرانمایه خود را صرف خواندن و بررسی و نقد یکی از کتابهای من نمودهاید، کتاب "دستگاه نظری مارکس"
پادکست اول جنابعالی را گوش کردم و بسیار لذت بردم و در کانال تلگرامی من بارگذاری گردید.
قصدم پاسخگوئی نيست، ولی برای شنوندگان این پادکست در کانال جنابعالی و کانال خودم، تنها به یادآوری چند نکته اشاره میکنم:
۱.- کتاب دستگاه نظری مارکس دارای ۵ فصل است، که درفصل آخر به ۳ موضوع پرداختهام: زندگی مارکس، عشق او به همسرش، و نظر وی پيرامون دین، و شرح من از اين سه موضوع.
۲- جناب آقای دکتر اجلالی گرامی در ابتدای پادکست شرح من از تقابل اندیشهی دموکریت و اپیکور و گرایش مارکس به اپیکور را ذکر فرموده و احتمالا با شرح من موافق بودهاند.
يکی از مهمترین چالشها در خوانش مارکس، بهویژه، برای دانشجویان شرحهای مختلفی است که مارکس را جبرگرا بدانند یا نه، و استحضار دارید که موضوع جبر و اختیار، تنها در فلسفه مطرح نيست، بلکه نکتهای کلیدی در علوم رفتاری، و بهمراتب در جامعهشناسی است، تقابل ميان عاملیت و ساختار از همين چالش برخاسته است.
شرح من بر آنست که بهدلايل ذکر شده مارکس جبرگرا نيست و عاملیت در برابر ساختار را مارکس مفروض داشته است، موضوعی مهم در بطن مجادلات نظری جامعهشناختی، و نه نامرتبط با جامعهشناسی، بلکه نقطهی آغازین شرح یک دستگاه نظری است.
۳- جناب آقای دکتر اجلالی عزیز فرموده بودند نقطهی ورود تنهائی را نمیپسندم و یا نادرست میدانم، و فرموده بودند و شرح دادهاند که نبایستی از هستیشناسی که موضوعی فلسفی است ورود کنیم، که از مارکس و زمان او باید شرح آغازه گیرد،
نخست آنکه انتخاب نقطهی ورود جناب ایشان معرفتشناسی تاریخی زمانه و عصر مارکس است، و انتخاب خوبی است.
اما اگر من انتخاب ايشان را دنبال میکردم عنوان کتابم را "معرفتشناسی تاریخی زمانهی مارکس" میگذاشتم.
دوم، اما عنوان کتاب من دستگاه نظری مارکس است، نه معرفتشناسی تاریخی زمانهی مارکس. در دستگاه نظری دو جُستار هست که یکی از آنرا تبارشناسی نظری و دیگری را پدیدارشناسی شخصیت نظریهپرداز میگوییم، که من چنین کردهام: تبارشناسی نظری مارکس را در فصل اول و پدیدارشناسی شخصیت مارکس را در فصل آخر مرور مستند نموده و نظر خودم را نیز افزودهام، و البته بیشتر مقید به عنوان اصلی کتاب بودهام، یعنی دستگاه نظری و نه جستار کوتاه معرفتشناسی تاریخی در یک دستگاه نظری بزرگ.
سوم. در فصل سوم کتاب جامعهشناسی نظری چاپهای ۶ و ۷ و بهویژه ۸، بطور مبسوط و مستند آوردهام که کدام دانشمندان و شارحان شرط ورود به فهم یک مکتب يا پارادایم یا بهاصطلاح من دستگاه نظری را ورود از درگاه هستیشناسی میدانند، و ورود به زمانهی آن را به جستار تبارشناسی نظری یا تبارشناسی تاریخی و شرح پدیدارشناسی شخصیت نظریهپرداز موکول نمودهاند، کاری که من با شرحهای مستند فراوان برای خوانندگان ارائه نمودهام.
بنابراین، ضمن احترام فراوان برای شخصیت ايشان و علاقهی دوستانه و حرفهای که به ایشان دارم، بر این باور هستم که اگر به عنوان کتاب توجهی بيشتر میفرمودند و نظر دانشمندان غربی شاخهی جامعهشناسی نظری را میپذیرفتند قطعآ مرا در مقید بودن به عنوان کتابم بیشتر تشویق مینمودند.
با پوزش و نیز مهر و ادب فراوان حضور جناب آقای دکتر پرویز اجلالی گرامی و یارانشان در کانال ايشان، و سپاس از دوستان من که از من درخواست پاسخی حتی کوتاه کرده بودند.
ارادت
ح.ا.تنهایی
گفتاری درنقد کتاب دکتر تنهایی درباره مارکس پادکست سوم 👇👇👇
Читать полностью…برای علی ساعی
آرمان ذکری
رسم است وقتی کسی از دنیا میرود کسانی به خوبیهای او شهادت دهند. میگویند خداوند این شهادتها را میشنود و آنها را سبب آمرزش و آرامش فرد درگذشته قرار میدهد. دکتر علی ساعی استاد، دوست و همکار من بود. مهمتر از همه آنکه در مقام بزرگتر، حق بزرگتری بر من تمام کرد. بر خلاف خیلیها که نکردند. همیشه برای او دردسر بودم و هرگز نتوانستم آنگونه که شایستة انسانیت و رنجهایش بود قدمی هرچند کوچک برایش بردارم. او برای من مصداق هدایای بیبازگشت بود. هرگز نتوانستم ذرهای از زحماتش را جبران کنم. امیدوارم این نوشته در شرایط استیصال سوگ او، مایة آمرزش و آرامشش شود. برای همسر صبور و داغدارش، سرکار خانم نسرین وردیزاده نیز آرزوی صبر و آرامش میکنم.
دکتر علی ساعی را از سال ۱۳۹۳ شناختم. همزمان با آغاز دورة دانشجویی در مقطع دکتری دانشگاه تربیتمدرس. شهادت میدهم در همة این سالها از حقوق قانونی دانشجو و استاد بیتوجه به گرایش سیاسیشان دفاع میکرد. مثالهای زیادی در خاطرم هست: دانشجویی که به دلیل ندادن تعهد ثبت نامش نمیکردند، دانشجوی دیگری که به رغم قبولی در مقطع دکترا، رتبهاش اعلام نشد و محروم از تحصیل شد. دانشجویی که نمرة ثبتشدهاش را از پروفایل استاد حذف کرده بودند، اساتیدی که به دلایل غیرعلمی در معرض اخراج از دانشگاه قرار گرفته بودند، داوطلب جذب هیئت علمیای که به دلیل اعمال سلیقة سیاسی در معرض حذف قرار داشت ... دکتر ساعی برای احقاق حقوق همة آنها تا جایی که توان داشت جنگید. به رغم بیماری سخت سالهای آخر عمرش. به رغم همة توصیههای مشفقانهای که دعوتش میکردند به رهاکردن و آرامش را انتخاب کردن. بهرغم همة مصائب شخصی دهة آخر عمرش، از دست دادن فرزند و درگیری با بیماری، دکتر ساعی لحظهای در فعالیت در جهت خیر عمومی نه کند شد نه متوقف.
دکتر ساعی مرد دفاع از قانون و سنتهای علمی بود. وقتی چیزی را قانونی میدانست با نزدیکترین دوستان و شاگردانش بر سر عبور از قانون مماشات نمیکرد. میایستاد تا قانونمندی و سنتهای علمی تثبیت شود. گاه در حیطة علم بر دانشجویانش سخت میگرفت، اما هیچکس را در این سالها ندیدم که در مهربانی و درستکاری و دلسوزی دکتر ساعی تردیدی روا داشته باشد، خواه با آراء او موافق بوده باشد یا مخالف. مسائل و مشکلات زندگی دانشجویان برایش اهمیت داشت. فراتر از یک استاد تا جایی که میتوانست سعی میکرد پناهگاه دانشجویان باشد و مسائل آنان را حل کند.
سالهای زیادی از عمرش را جبهههای جنگ ایران و عراق گذرانده بود، جانش را کف دستش گذاشته بود و از این عملیات به آن عملیات، در دفاع از مردمانش جنگیده بود. در همة سالهایی که او را شناختم به ندرت شنیدم چیزی از سوابقش در جنگ بگوید، تا همین اواخر نمیدانستم از جنگ، ترکش در بدنش به یادگار دارد، فقط میدانستم که نه خودش و نه فرزندان و خانوادهاش هرگز از هیچ امتیازی استفاده نکردند.
پس از جنگ دکتر ساعی تحصیلاتش را ادامه داد. در مقام استاد دانشگاه مسئلة اصلی او «فرآیندهای دموکراتیزاسیون» بود. نه فقط در عالم نظر که در عالم عمل، همواره برای گذار کشور از دورة دموکراتیزاسیون و وارد شدن به دورة تثبیت دموکراسی کوشید. همچنان که دانشگاه را نهادی دموکراتیک میخواست و برای نهادینه شدن رویههای دموکراتیک در دانشگاه نیز تلاش بسیاری کرد. از تلاش برای تأسیس و تثبیت نهادهای مدنی در دانشگاه تا جنگیدن برای تثبیت رویههای دموکراتیک در انتخاب مسئولین دانشگاه.
پس پشت چهرة سختگیر و قانونگرایش، مردی بود بسیار عاطفی و مهربان. وسعت مشرب داشت. در دو مقطع او را بسیار آزردند. کسانی که «تداول ایام» را از یاد بردند و کوتاهی عمر و نزدیکی پایان را در طاق نسیان نهادند. پس از وقایع سال ۱۳۸۸ و پس از سال ۱۴۰۰ و به ویژه ۱۴۰۱. مورد هجمههای بسیار قرار گرفت. با چنگ و دندان پای دفاع از گروه جامعهشناسی ایستاد. جایی که آن را «خانة دوم» خودش میدانست. با اینهمه ندیدم هرگز در مورد فردی انصاف را از دست بدهد یا کینهای به دل بگیرد. صاف بود و زلال. همیشه میگفت اینجا یعنی ایران و دانشگاه خانة ماست. راهی نداریم جز اینکه همدیگر را متقاعد کنیم.
امروز کسانی که او را آزردند میتوانند آسوده باشند که روح مهربان و بخشندة دکتر ساعی از آنها کینهای به دل ندارد و آنها را بخشیده است. در جامعهای که خشم و نفرت در آن انباشته شده و گهگاه از اینسو و آنسو زبانه میکشد و بر سر این و آن فرد یا گروه آوار میشود، مشی دکتر ساعی یک ضرورت است. همچنان که پرداختن به مسئلة اصلی علمی او یعنی دموکراسی. جامعة ایران به بخشش و دموکراسی نیاز دارد.
گفتاری درنقد کتاب دکتر تنهایی ومطالب بیشتر - پادکست دوم دکتر پرویزاجلالی iransocioogista@ کانال جامعه سناس ایرانی👇👇👇
Читать полностью…یادداشت دومTo tackle abuses in French schools, state oversight must be strengthened
The report by the parliamentary committee on violence by adults against children in schools breaks a long and terrible silence. The time has now come for solutions and increased vigilance, particularly in the case of private schools.
https://www.lemonde.fr/en/opinion/article/2025/07/03/to-tackle-abuses-in-french-schools-state-oversight-must-be-strengthened_6742980_23.html
@iransociologista جامعه شناس
ایرانی کانال دکتر پرویز اجلالی
تهاجم ددمنشانه حکومت ننانیاهو به ایران وترور نظامیان و دانشمندان ایرانی را محکوم می کنبم چنین اقدامی درمیانه مذاکره میان دو دو لت درتاریخ بی سابقه است . دراین میانه مردم معمولی اندکه آسیب می بینند
Читать полностью…