⚠️ سهم ایران از بازار جام جهانی قطر صفر شد!
یک میلیون گردشگر برای تماشای بازیهای جام جهانی به قطر میرود اما تاکنون یک نفر از آنها هم برای ایران درخواست اقامت نداده است. عضو هیأت مدیره اتاق ایران و قطر میگوید بازنده جام جهانی از نظر گردشگری، ایران است زیرا که همه کشورهای اطراف از آن سود میبرند، جز ایران.
سود بازار جام جهانی تنها به جیب کشور میزبان نمیرود بلکه کشورهای دیگر در منطقه خلیج فارس نیز از این رویداد سهم میبرند. ایران هم بارها از برنامههای خود برای جذب گردشگر از جام جهانی ۲۰۲۲ گفته است. اگرچه مشخص نشد این برنامهها چه بود و چگونه به آمدن گردشگران خارجی ختم میشود.
هر چقدر به آغاز بازیهای جام جهانی نزدیک میشویم، ناامیدی از نقش و سهم ایران از این رویداد برای گردشگری کمتر میشود. برخی میگویند اعتراضات ایران و فیلترینگ به این ماجرا دامن میزند اما رئیس انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی میگوید از ابتدا هم معلوم بود ایران نمیتواند سهمی از این بازار داشته باشد و نمیتوان آن را به این موضوع ارتباط داد.
مشخص نیست چه زمانی ایران فرصت جذب گردشگر و سرمایه از رویدادهای این چنینی را پیدا کند؛ فرصتی بزرگ برای اقتصاد گردشگری که از دست رفت. حالا باید دید همین حداقل هوادارانی که موفق به خرید بلیت جام جهانی ۲۰۲۲ شدهاند، میتوانند خود را به قطر برسانند یا نه.|تجارتنیوز
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
حکومت استبدادی مبنی بر اصل ترس است و برای ملل ترسو و نادان و از پا افتاده قوانین زیادی لازم نیست، همه چیز در آنجا باید بر دو یا سه فکر استوار باشد بنابراین افکار جدیدی لزومی ندارد زیرا هنگامی که شما یک حیوان را تربیت میکنید فقط مواظب هستید که کسی حیوان را از شما نگیرد و صاحب خود را بشناسد و رفتار او عوض نشود و در مغز او با دو سه حرکت نفوذ مینمائید والسلام.
📖روح القوانین، شارل دو مونتسکیو ترجمه علیاکبر مهتدی
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
جنایات و فجایع سوسیالیسم به قدری عظیم است که فقط یک "روشنفکر" میتواند آن را نادیده بگیرد.
توماس ساول
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📃 «کورۀ آزادی»
✍ #مهدی_تدینی
مثل کسیام که گنج پیدا کرده. هر روز به پستو میروم، صندوقچۀ گنج را باز میکنم، دست میاندازم زیر سکهها و مرواریدها، مشتم را پر و خالی میکنم تا مطمئن شوم این گنج واقعی است؛ تا مطمئن شوم خواب نیستم. یاد گرفتهام تحت تأثیر رخدادهای روز قرار نگیرم، نگاه کلان تاریخی داشته باشم و بفهمم سرنوشت ملتها را «جوامع» رقم میزنند، نه «حکومتها» ــ هر قدر هم که زور حکومتها زیاد باشد.
جامعۀ ۵۷ چیزی از آزادی نمیفهمید. «آزادی» را فریاد میزد، اما آنچه در ذهن داشت «ضد آزادی» بود. به متون کنشگران اصلی انقلاب ۵۷ اگر بنگرید، همۀ حرفشان این است که «انسان آزاد نیست». در نگاه کنشگرانِ جامعۀ ۵۷ انسان «مهرهای» ناچیز در دستگاهی آرمانگرایانه بود؛ چرخدندهای که هویتش فقط به لطف بودن در این دستگاه تعریف میشد. جان انسان، زندگی شخصی، لذت و هر امر شخصی و فردی هیچ بود؛ ضدارزش بود. این نگرش چنان رادیکال بود که حتی آزادیهای فردی را «اسارت» دریافت میکردند. مشتِ نمونۀ خروارش این بود که دختران چپگرای بیدین با کمال میل حاضر بودند باحجاب شوند، چون به صراحت آزادی فردی را مصداق «بردگی زن» میدانستند.
برای پنجاهوهفتیها نفس انسان هیچ ارزش ماهوی نداشت، بلکه ارزش انسان به این بود که چقدر حاضر است خود را فدای آرمانهای بزرگ و ارزشهای والا کند. تصور میکرد جامعهای که با این جانفشانیها وهیچانگاریِ فردیتها به دست میآید، چنان آرمانشهر خوشوخرمی است که جان ناقابل انسان در برابرش هیچ است. آن نسل عمیقاً دچار «آزادیبیزاری» بود؛ فردیت به مزاجش نمیساخت. اصلاً فردیتهراسی داشت و باید ذرهای در جمعی بزرگ میشد تا زندگیاش معنا یابد. آزادی را نه میفهمید، نه میخواست و نه پشیزی برای آن ارزش قائل بود.
لازم بود جامعۀ ایرانی چند نسل در کورهای که همین آرمانخواهان ساخته بودند حرارت ببیند تا تازه معنای «آزادی» و «زندگی» را بفهمد؛ تا بفهمد آزادیهای فردی معادل «بردگی زن» نیست. از این رهگذر، سرانجام بخش بزرگی از جامعۀ ایرانی مفهوم آزادی و زندگی را درک کرد و جسمانیت زن را به رسمیت شناخت. این آن گنجی است که برق اشرفیهایش دل و دینم را ربوده: جامعهای که بخشی از آن مفهوم آزادی را درک کرده است. انسان ایرانی بالاخره آمد روی زمین. زندگی جای آرمان را گرفت و جسم جای روح را. این یعنی چشم ما تازه به روی واقعیت بینا شد و اگر میپرسیدید بزرگترین معضل ایرانیان در عصر جدید چه بود، پاسخ میدادم «ما دسترسی به واقعیت نداریم».
میدانم؛ شنیدن این جملات برای آرمانخواهان بسیار رنجآور است، اما وقتی فرد جای آرمانشهرهای ایدئولوژیک، دنبال ساختن زندگی شخصیاش میرود، حین ساختن زندگیاش کیفیت زندگی دیگران را هم بالا میبرد. یوتوپیایی در این دنیا وجود ندارد؛ اما وقتی هر کس بر ساختن دنیایش تمرکز میکند، ناگزیر سطح زندگی دیگران را هم بالا میآورد. لازمۀ این خودسازی دنیوی، آزادی است. از دل تلاشهای این زندگیسازانِ کوچک و منفرد بهشتهای زمینی و یوتوپیایی درنمیآید، اما سطح زندگی عموم مردم روزبهروز بالاتر میآید. آرمانشهرگرایان فردیت و آزادیهای فردی را مسدود میکنند تا بهشتی برین روی زمین بسازند، اما در نهایت نه بهشت میسازند و نه اجازه میدهند همین جامعۀ خودساخته پدید آید.
بسیار از من میپرسند «حالا چی میشه؟» پاسخ روشن و آسان است: جامعهای که به گنج آزادی ــ یعنی درک آزادی ــ دست یافت، یا راهی خواهد یافت، یا راهی خواهد ساخت. از این روست که میگویم: ایران بیمه شد.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
آنها دروغگو هستند
و میدانند که دروغگو هستند
و میدانند که میدانیم که دروغگویند
و با این وجود
با صدای بلند دروغ میگویند!
| نجیب محفوظ |
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
گزارش وقایع امروز دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
امروز دوشنبه 25 مهر ماه دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران مانند روزهای دیگر دست به تجمع زده و از حضور در کلاسهای درس خودداری کردند تا اعتراض خود را به سرکوب مردم و دانشجویان نشان دهند.
گزارش ها حاکی از آن است که وضعیت جسمی عده ای از دانشجویان به علت حمله و ضرب و شتم حراست مطلوب نیست و پس از خلاص شدن از زندان دانشگاه مجبور شده اند به مراکز درمانی رجوع کنند. / UniNews
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📊بودجه گشت ارشاد در سال ۱۴۰۱
▪️بودجه گشت ارشاد معادل ۱۰۰۰ میلیارد تومان بوده و این رقم معادل ۲.۵ برابر بودجه اورژانس کشور، ۲ برابر بودجه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و ۱.۵ برابر بودجه دانشگاه صنعتی شریف میباشد./ صنعت و اقتصاد
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📃 «گفتوگو» چگونه ممکن میشود؟
✍️ #احسام_سلطانی
این روزها بسیاری از به اصطلاح مسئولان فعلی در سخنان خود از واژهای استفاده میکنند که مایهی شگفتیست: گفتوگو.
آیا گفتوگو یعنی اینکه دو نفر روبروی هم بنشینند و باهم دربارهی موضوعاتی حرف بزنند؟
آیا گفتوگو هیچ نسبتی با قدرت ندارد؟ آیا بدون اینکه صداها از قدرت برابری برخوردار باشند، گفتوگو ممکن است؟ بدون باور به معرفت برابر چطور؟ اگر صدایی خود را نه همچون دیدگاهی دربارهی جهان بلکه همهی جهان بداند و به تعبیر دیگر، به خود همچون حقیقتی بیرقیب بنگرد، آیا جایی برای صدا و معرفتی دیگر باقی میماند که با او گفتوگو کرد؟ آیا اگر از سوی «دیگری» حقیقتی جز حقیقت موردنظر آن صدا بر زبان آورده شود، کار به خشونت نمیکشد؟
گفتوگو آنجا ممکن میشود که هر صدا به خود همچون دیدگاهی درباره جهان بنگرند و دیگری را همسخن خود بداند و نه موضوع سخن خود. جایی که دیگری «نادان»، فریبخورده، کمعقل و... خوانده میشود، جای گفتوگو نیست، جایی است علیه گفتوگو. در چنین جایی به دلیل اینکه معرفت و شناخت «دیگری» به رسمیت شناخته نمیشود و دیگری به دلیل کمبود «جا» و قدرت در حال محوشدن است و یک صدا خود را حقیقتی بیرقیب قلمداد میکند و همهی فضاها را اشغال کرده است، دیگری فقط موضوع سخن است. در اینجا فقط میتوان «از» دیگری سخن گفت، نمیتوان «با» او سخن گفت. او نادان قلمداد میشود؛ بنابراین باید به او آگاهی داد و نه اینکه با او گفتوگو کرد. آن که نیازمند راهنمایی و هدایت و تذکر روزانه است، چگونه میتواند طرف گفتوگو قرار بگیرد؟
گفتوگو آنجا ممکن میشود که «من» معرفت و آگاهی خودم را دربارهی جهان، شناختی در میان دیگر شناختها از جهان بدانم و معرفت و دیدگاه «تو» را نیز به عنوان دیدگاهی متفاوت، و نه کم ارزشتر و نه برتر، پذیرفته باشم. اگر چنین فضایی مهیا نباشد و کسی از گفتوگو سخن بگوید، بیشک یا معنای گفتوگو را نمیداند یا در حال شوخی با ماست.
زنی خانهدار یا شاغل یا دانشجو را در جامعهای سراپا مردسالار تصور کنید که همواره همچون سخنی فرومرتبه نگریسته شده است و هر روز هم در خیابان، خانه و محل کار و... از سوی افراد مختلف مورد خطاب قرار میگیرد و موضوع سخن این و آن است و مدام از او خواسته میشود که خود را با ایدهها و قالبهایی خاص تنظیم کند و اساساً خودش نباشد. چنین زنی با کدام زبان میتواند با آن صدای حاکم سخن بگوید؟ او که نگاهش همواره سطحی و دمدستی تلقی شده است و همچون صدایی فرومرتبه نگریسته شده است، صدایی که بهرهای از حقیقت نبرده است، حال با کدام زبان سخن بگوید که صدایش شنیده شود؟
در جامعهای که حتی نمادها و نشانهها در شهرها و نام خیابانها، کوچهها، محلهها، دانشگاهها و... فقط یادآور یک صدا و گفتمان باشد و کلیدیترین نقشها در دست صدایی خاص باشد و دیگر صداها بیبهره از قدرت و فضای زیست و زندگی، چنین زنی فقط برای راهنمایی و هدایت و تذکر (و نه گفتوگو) فراخوانده میشود.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
حاکمیت در تلویزیون و رسانههای رسمی سعی دارد اثبات کند که «مهسا امینی» بر اثر برخورد فیزیکی و خشونتبار پلیس فوت نشده است. شهروندان نیز به عنوان مخاطب میتوانند این ادعا را قبول یا رد کنند، اما حتی اگر چنین ادعایی کاملاٌ صحت داشته باشد و مهسا امینی بر اثر همان دلایلی که پزشکی قانونی و اطلاعیههای رسمی مقامهای حاکمیتی میگویند فوت شده باشد، هیچ چیز از صورت مسأله نمیکاهد و مسئولیت در خطر انداختن جان انسانهای بیگناه و رفتاری که منجر به مرگ آنها میشود همچنان بر عهدهی حاکمیت و دستگاههای اجرایی است.
بدیهی است که مهسا امینی حتی اگر بر اثر بیماریهای زمینهای و بر اثر همان دلایلی که پزشکی قانونی میگوید فوت شده باشد، باز هم مسئولیت جان این انسان بر عهدهی عواملی و دستگاه و ساختاری است که وی را در چنین شرایط پر تنشی قرار دادهاند.
دستگاههای تبلیغاتی و اتاق فکرهای حاکمیت چگونه تصور میکنند که اگر اثبات کنند خانم امینی بر اثر جراحت و ضرب و شتم فوت نشده است بار گناه از دوش پلیس و دستگاههای مرتبط برداشته میشود؟!
متاسفانه مسئولان کشور در مقامهای مختلف مردم را احمق فرض میکنند و دربارهی تمام امور مملکت در امور داخلی و خارجی طوری سخن میگویند که گویی با کودکان و افراد نابالغ مواجهاند. اینبار نیز چنین سیاستی در پیش گرفته شده است و در پاسخ به این رویکرد باید گفت کسانی که میلیونها انسان را احمق فرض میکنند، خود در یک عقبماندگی ذهنی به سر میبرند.
✍️ #هادی_طهرانی
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
🎬یکی از مشهورترین کاتهای تاریخ سینما در فیلم "۲۰۰۱ یک اودیسه فضایی" اثر استنلی کوبریک
💬 صحنه ای که پس از درگیری بین دو گروه از میمون های آدم نما ، یکی از آنها سرخوش از پیروزی استخوانی را به هوا پرتاب می کند که تبدیل به ماهواره ای در فضا می شود. کوبریک و ری لاوجوی (تدوینگر فیلم) با یک کات ساده سیر پیشرفت بشر را از ابزار اولیه (استخوان) تا ساخت ماهواره و سفینههای فضایی به موجزترین شکل ممکن نمایش میدهند. این کات دو عصر مختلف تاریخ بشر را به هم پیوند میزند و کل سکانس حاوی نکات دیگری هم هست: اینکه اولین ابزار بشر آلت قتل هم بوده. در ادامه فیلم ، کامپیوتر فوق پیشرفته و هوشمندی به نام " هال" دست به قتل فضانوردان یک سفینه میزند. اگر روزگاری از ابزار برای کشتن همنوع استفاده میشد، حالا ابزار ساختهی دست انسان به حدی پیشرفت کرده که قادر است خود او را از میان بردارد.
✍️ #علی_حاتم
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
آری از پشت کوه آمده ام ...!
چه میدانستم اينور کوه بايد برای ثروت، حرام خورد... برای عشق، خيانت کرد... برای خوب ديده شدن، ديگری را بد نشان داد... و برای به عرش رسيدن، بايد ديگری را به فرش کشاند...!
وقتی هم با تمام سادگی دليلش را میپرسم ، میگويند : از پشت کوه آمدهای ...!؟ ترجيح میدهم به پشت کوه برگردم و تنها دغدغهام سالم بازگرداندن گوسفندان از دست گرگها باشد تا اينکه اينورِ کوه باشم و گرگوار ، انسانیت را بدَرَم ...!
✍🏻محمد بهمن بيگی
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
وزارت راه و بانک رسالت از وام ۱۵۰ میلیونی خرید مسکن به دهکهای اول تا سوم خبر دادهاند.
این در حالی است که درآمد این دهکها از مبلغ اقساط آن یعنی ۲.۵ میلیون تومان کمتر است.
تجارت نیوز
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📕 بدون تو،ما هیچ هستیم (یک جاسوس در میان آقازاده های کره شمالی)
بدون تو ما هیچ هستیم گوشهای از زندگی تکاندهنده و غیرقابلپیشبینی در ناشناختهترین کشور را نشان میدهد و زندگی مردان جوانی را به تصویر میکشد که سوکی کیم آنها را سرباز و برده میخواند.-
روزی سهبار دانشجویان در صفهایی منظم رژه میروند و در تکریم کیم جونگ ایل و کرهٔ شمالی سرود میخوانند: بدون تو، سرزمین مادری ما وجود ندارد. بدون تو، ما هیچ هستیم. این صحنهای چندشآور است، اما سوکی کیم هم کمکم سرود را یاد میگیرد و ناخودآگاه آن را همراه دانشجویانش زمزمه میکند. سال ۲۰۱۱ است و تمام دانشگاههای کرهٔ شمالی را به مدت یک سال تعطیل کردهاند و دانشجویان به محلهای ساختوساز فرستاده شدهاند. همه بهجز ۲۷۰ دانشجوی دانشگاه پسرانهٔ علم و تکنولوژی پیونگیانگ؛ دانشگاهی که با دیوار محصور شده و روی دیوارهای تکتک اتاقهایش عکسهای کیم ایل سونگ و کیم جونگ ایل به چشم میخورد. سوکی خودش را یک مبلّغ مذهبی و استاد زبان جا زده و به آنجا رفته است. در طول شش ماه، او روزی سهبار با دانشجویان جوانش غذا میخورد و مشغول آموزش زبان انگلیسی به آنهاست و تمام اینها زیر نگاه تیزبین رژیم انجام میشود.-
لینک سفارش این کتاب:
https://barkhatbook.com/ln/2mv9
#معرفی_کتاب #هرروز_یک_کتاب
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📃مقاومت منفی نسل جدید
✍️محمدباقر تاج الدّین
▪️نسل جدید به ویژه نسل زیر 30 سال که متولّدین دهۀ 70 به بعد را تشکیل می دهند دچار تغییرات بنیادی در سبک و شیوۀ فکری و زندگی شده اند که این موضوع به تقریب برای تمامی خانواده ها و سایرین قابل درک و دریافت است. این نسل با سرعت به نسبت زیاد از فضای سنتی و سبک زندگی سنتی ای که والدین و بزرگ تر های شان داشتند عبور کرده اند و کم و بیش هیچ کدام از دغدغه های سنتی بزرگان خود را ندارند و به راحتی هر تغییر و تحولی را در جهان مدرن می پذیرند. آنان از اساس در زیست جهانی بسیار متفاوت و حتی متضاد با نسل پیش از خودشان زیست می کنند.
▪️حالا این نسل دربرابر بسیاری از آن چه که نسل گذشته می گوید و می خواهد به طور کامل مقاومت منفی نشان داده و زیر بار هیچ کدام شان نمی روند. منظور از مقاومت منفی نسل جدید این است که این نسل بدون هرگونه درگیری و نزاع فیزیکی با نسل پیش از خود بلکه با قدرت فکری و دانشی خودش بسیاری از ارزش ها و هنجارهای گذشته را زیر سئوال می برد و آن ها را دچار استحاله می کند. نسل جدید یاد گرفته که هر چیزی را تا از فیلتر عقل و علم عبور ندهد به راحتی نپذیرد و در واقع برای پذیرش هر موضوعی استدلال عقلی و علمی می طلبد. بسیاری از خطوط قرمزها و تابوهایی که نسل قدیم به راحتی آن ها را پذیرفته بودند برای نسل جدید دیگر اهمیتی نداشته و خطوط قرمز و تابوهای چندانی را نمی پذیرند. در واقع هر امری که مطابق با عقل و علم باشد برای نسل جدید کم و بیش پذیرفته شده است و و در غیر این صورت نه. چنین روندی را می توان همان عرفی شدن زندگی نسل جدید نیز تلقی نمود که به واسطۀ گسترش مدرنیته شدت و سرعت و عمق بیش تری یافته است.
▪️اعضای نسل جدید دچار "خود فرمان روایی" شده و هر آن چه را که درست و منطقی تشخیص دهند انجام می دهند و این چنین کنش گری های نظری و عملی از سوی آنان ممکن است در تعارض و تضاد با کنش گری های نظری و عملی نسل پیشین باشد که البته برای این نسل هیچ اهمیتی ندارد. نسل جدید مطابق با ارزش ها و هنجارهای خودش بود و باش و زندگی اَش را تنظیم می کند و ذرّه ای دغدغۀ ارزش ها و هنجارهای نسل پیشین را ندارد و طرفه این که آن ها را قبول نداشته و به راحتی به کناری می نهد. در چنین وضعی می توان گفت شاهد گسست نسلی نیز هستیم به گونه ای که دو نسل جدید و قدیم چندان زبان یکدیگر را درک نکرده و توافقات کم تری با هم دارند.از سوی دیگر نسل جدید با مقاومت منفی ای که صورت می دهد در واقع دست به شورش علیه آرمان ها، ارزش ها و باورهای گذشته می زند و بسیار آرام و بی سر و صدا بیش تر شان را زیر سئوال می برد و آنها را استحاله می کند. این استحاله شدن و مقاوت منفی نسل جدید ممکن است از جنبه ای امری منفی و دارای پیامدهای ناگوار برای جامعه باشد که این موضوع البته جای غور و بررسی بیش تر و دقیق تر دارد. اما آن چه که اکنون مورد بحث است بسط و گسترش مقاومت منفی این نسل در برابر اگر نگوییم تمامی میراث به ارث رسیده از گذشتگان و نسل پیشین بلکه در برابر بخش قابل توجهی از آن ها است.
▪️این ها که گفته شد هرگز به این معنا نیست که این نسل واجد هیچ گونه باور، ارزش و هنجاری نیست بلکه دارای باور، هنجار و ارزش خاص خود و مربوط به زیست جهان خودش است که آشکارا با زیست جهان نسل پیشین تفاوت های اساسی و بنیادی دارد. مسأله این است که اگر در گذشته انتقال باورها، ارزش ها، هنجارها و به طور کلی انتقال فرهنگ از نسلی به نسل دیگر به راحتی و آسانی و بدون کم ترین مقاومتی صورت می گرفت در زمان حاضر چنین نیست و این انتقال فرهنگی بسیار دشوار شده است. وجود چنین مشکلی از آن رو است که نسل پیشین به هر دلیلی نتوانست خود را روزآمد کرده و با هنجارهای نسل جدید منطبق سازد و از آن پوستۀ گذشتۀ خودش به درآید و بپذیرد که زمانه ای دیگر شده است و این نسل را سودای دیگری در سر است.
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
🔺دنیاگیری ویروس کرونا، جامعه مدنی را در اغلب جوامع با چالشهای اساسی مواجه و فعالیت آنها را مختل کرده است. اما از سوی دیگر، صورتهای جدیدی از بسیج مدنی را هم پدید آورده است و کنشگران جامعه مدنی در بسیاری کشورها، اعم از مردمسالار و غیرمردمسالار، قابلیت خود را در چالش با این دنیاگیری، به اشکال مختلف نشان دادهاند.
🔺آنها خلأهای دولتها را پر میکنند تا خدمات ضروری برسانند، اطلاعات درباره ویروس منتشر کنند، و از گروههای در حاشیه و آسیبدیده محافظت میکنند. در برخی مناطق، این مؤسسات با مشاغل و مراجع عمومی برای حمایت از جماعتهای محلی نیازمند به کمک اقتصادی مشارکت میکنند. همچنین ائتلافهایی تازه برای پاسخ خواستن از دولتهای خاطی یا سرسخت ایجاد میکنند. این کتاب که به همت مؤسسه نیکوکاری دکتر مجتبی معین فراهم آمده، به بررسی تجارب سازمانهای اجتماعی جامعه مدنی در مقابله با بحران کرونا میپردازد.
📍جامعه مدنی و کرونا/ سعید مدنی قهفرخی/ چاپ اول، ٩٩/ ٢۵۶ ص/ ۵۵٠٠٠ تومان/ بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
لینک سفارش:
https://barkhatbook.com/ln/w5gr
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📈«اداره پرخرج بانکهای دولتی»
➖جدیدترین آمار منتشر شده بانکهای دولتی، هزینه های اداری و عمومی بانکها را که عمدتا شامل حقوق و مزایا و هزینه های اداری جاری است، در دسترس عموم قرار داده است.
➖اگر بانکها را به ترتیب سهمی از درآمد کل سالیانهشان که به هزینه های کارمندان و ادارات تعلق میگیرد مرتب کنیم، به طرز جالبی تقریبا تمام صدر جدول را بانکهای دولتی یا دارای سهم عمده مربوط به دولت یا شهرداری اشغال میکنند.
➖معنای آن این است که بانکهای دولتی به طور محسوسی به جای تقسیم سود بین سهامداران یا دولت، بیشترین منافع ممکن را به کارکنان خود میرسانند. این موضوع میتواند هم از «زیانده بودن» و هم از «پرخرج بودن اداره آنها» ناشی شده باشد.
➖همچنین دو بانک صنعت و معدن و توسعه تجارت استثنائا در انتهای جدول و بانک رفاه در میانه جدول هستند که به دلیل آنکه سود مناسبی را نسبت به درآمد شناسایی کردهاند، به طور نسبی کمتر منابع صرف هزینه های اداری و عمومیشان شده است.
➖بانک صنعت و معدن هم به جای هزینه اداری بیشترین سهم از درآمدهای خود (در حدود ۴۰٪) را به پرداخت بهره و هزینه مالی اختصاص داده است.
@AminKavei
🆔 @IRANSOCIOLOGY
🎬 استاد توماس ساول و بازگشت از مارکسیسم _ با زیرنویس فارسی
https://www.youtube.com/watch?v=S-sc_-Hf30s
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📃 تأملی کوتاه در شعارهای اعتراضات
✍️ #هادی_طهرانی
برای اینکه بدانید در ایران چه اتفاقی درحال رخ دادن است بروید و شعارهای سال ۵۷ را با شعارهایی که اکنون معترضان در خیابان سر میدهند مقایسه کنید. این مقایسه به عنوان دادهای برآمده از روح جمعی (دست کم بخشهایی) از جامعهی ایران با ما سخن میگوید، به ما میگوید که تحلیل جامعهشناسانی مانند اباذری، پیران، و بسیاری دیگر در این سالها چقدر توأم با انحراف و تخیل و وهم بوده است... به ما میگوید که بر خلاف تصور بسیاری از همین اساتید شعارها و مطالبات اعتراضات اخیر در سراسر کشور نشان از یک درک و بینش تاریخی دارد، درکی که در یک فرآیند تاریخی شکل گرفته است .
بهرغم اهمیت و مفاهیم و معانیی که شعار «زن زندگی آزادی» در خود دارد، یک شعار دیگر که در هفتههای گذشته و حتی در اعتراضات سالهای گذشته لقلقهی زبان نوجوانان و معترضان شده است از اهمیتی دو چندان برای آیندهی ایران برخوردار است: «مرگ بر دیکتاتور»...
این همان شعاریست که شاید حتی از مشروطیت تاکنون هیچگاه به این گستردگی فراگیر نشده بود. همان شعاری که در سال ۵۷ نیز هیچکس یا بهتر بگوییم هیچ گروه سیاسی آن را محور اعتراضات و شعارهایش قرار نداد.
بدون آنکه بخواهیم در ویژگیهای جامعهی ایران با تمام اقشار و طبقات مختلفش اغراق کنیم، میتوانیم بگوییم در پس این شعار است که (دست کم) بخشی از جامعهی ایران به یک درک و شعور متفاوت از زن، زندگی، آزادی رسیده است. هیچ چیز مانند نهادینه شدن معنای منفی مفهوم «دیکتاتور» در اذهان عمومی به طور گسترده آیندهی یک کشور را جهت نمیدهد، چرا که با تثبیت بار منفی معنای «دیکتاتور» در شعور جمعی جامعه، آیندهی آن با تمام مصائب و دشواریهایش «انسان» را غایت قرار میدهد؛ و این همان امری است که جایش در تاریخ یک سدهی اخیر همواره خالی بوده است.
زمانی که دانشجویان و دانشآموزان و عامهی مردم «دیکتاتور» را به عنوان شخصیت و ویژگیهای شخصیتی منفی در ذهن تثبیت کردهاند، دیگر در سطوح مختلف خرد و کلان، در نهادهای مختلف اجتماعی چون خانواده، مدرسه و غیره سر ناسازگاری و مقاومت با آن خواهند داشت. چرا که پیش از عقبنشاندن دیکتاتوری در حوزهی اجتماعی و جمعی، باید ابتدا آن را در سطوح فردی و کنشهای متقابل اجتماعی از بین برد. به نظر میرسد دست کم تا حدی این تحول رخ داده است و ساختار مستبدانهی خانوادهی گستردهی ایرانی در اقلیت قرار گرفته است و خانوادهی هستهای و فردگرایی در جامعهی ایران با سرعت درحال گسترش است. بنابراین حتی اگر سرکوب و ساکت کردن اعتراضات کنونی به سرانجام برسد، مطالبات، مفاهیم و معانیی که در دل کنشگران معترض شکل گرفته است آثار خود را در بلند مدت در تعیین سرنوشت فردی و جمعی بر جای باقی خواهد گذاشت.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
دولت اعتماد خودش را به مردم از دست داده است.
بهتر نیست مردم را منحل کنیم تا دولت مردم دیگری انتخاب کند؟
#برتولت_برشت
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📃 روانکاوی در برابر سیاستِ سرکوب: مورد آرژانتین
✍️ نانسی کارو هولندر
♻️ ترجمه: #خشایار_داودی_فر
چکیده: نیروهای نظامی حاکم آرژانتین از سال 1976 تا سال 1983، متخصصان مترقی طبقۀ متوسط از جمله جامعۀ بهداشت روان، و همچنین رزمندگی طبقۀ کارگر را تهدیدی علیه ترتیبات اقتصادی و اجتماعی سرمایهداری وابستۀ آن کشور میدانستند. برای درک این موضوع که چرا جامعۀ روانکاوی هدف «جنگ کثیف» ارتش علیه شهروندان خویش بود، لازم است تاریخ جنبش روانکاوی در چارچوب تحولات سیاسی آرژانتین از دهه 1940 بررسی شود. با تکامل نسخۀ خاصی از همگرایی مابین آراء مارکس و فروید در اوایل دهه 70، گروهی از روانکاوان مستقیماً وارد رویدادهایی شدند که نظم اجتماعی موجود را به چالش میکشید. تحلیلهای انتقادی آنان بر محدودیتهایی که توسط جامعۀ طبقاتی و پروژههای اجتماعی آن بر آزادی روانشناختی ایجاد میکرد، با توجه به وضعیتی که محیط سیاسی آرژانتین برای یک فضای روانکاونۀ رادیکال ایجاد کرده بود بررسی میشود. در نهایت تاثیری که زندگی در محیطی آکنده از وحشت بر روان ایجاد میکند...
#مقاله
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
🔴🔴بیخبری از وضعیت دانشجویان بازداشتی علی رغم پیگیری خانواده و همدانشگاهیهایشان.
#محمد_نوری
#دانشجو_بازداشتی
🆔 @anjmotahed | دانشجویان متحد
فاشیسم معتقد است که در تربیت افراد کوتاهی شده است. فاشیسم امید فراوانی به نفوذ در مغز انسانها و تسخیر قلوب آنها بسته است. فاشیسم، تعلیم خشونت در مدارس، روزنامهها و تئاترها را به خشونت حاکم در شکنجهگاههای خویش میافزاید. آری، فاشیسم تمامی ملت را چنین تربیت میکند و بیوقفه بدین امر مشغول است. فاشیسم نمیتواند چیز زیادی به تودهٔ مردم بدهد، چون سخت سرگرم «تربیت» انسانهاست.
غذائی برای مردم ندارد، پس باید تقویت اراده و غلبهٔ بر نفس را تبلیغ کند. نمیتواند امر تولید را سر و سامان ببخشد و به جنگ نیاز دارد، پس باید به تقویت جرأت و روحیهٔ رزمندگی بپردازد. بهفداکاری نیازمند است، پس باید به تشویق حس فداکاری در افراد دست بزند. اینها هم برای خود آرمانهائی هستند، توانائیهائی که از انسانها خواسته میشود و بعضی نیز حتی آرمانها و خواستهای متعالی به شمار میآیند ولی ما میدانیم که این آرمانها در خدمت کدامین هدف است، تربیتکننده کیست و چه کسانی از چنین تربیتی بهره میگیرند.
بیشک بهرهگیران، تربیتشوندگان نیستند.
✍️ سخنرانی برتولت برشت در نخستین کنگره جهانی نویسندگان پاریس1935
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📃آصف بیات: خیزش مردمی ایران وارد مرحلهی انقلابی شده است
سهشنبه ۱۹ مهر گفتگویی با آصف بیات، جامعهشناس و نویسنده و استاد دانشگاه، در روزنامهی اعتماد منتشر شد که در آن میگوید: «این خیزش، زندگی را طلب میکند. معترضین احساس میکنند که تحقق یک زندگی عادی و انسانی بهوسیلهی حاکمیت نقض شده که هیچ درکی از این آمال و آرزوها و دردهای مردمش ندارد.»
این جامعهشناس به نقش محوری زنان در اعتراضات کنونی اشاره میکند و از آن نتیجه میگیرد که «به لحاظ ذهنی یک تغییر پارادایم به وجود آمده، چیزی که در جنبشهای انقلابی شاید کمنظیر است و آن مطرح شدن زن و کرامت او و اصولاً کرامت انسانی است» که در کانون اعتراضات قرار گرفته.
آصف بیات همچنین ارزیابی میکند که شرایط فعلی ایران «یک شرایط انقلابی است» و در توضیح چنین میگوید:
«در این خیزش، بازپسگیری زندگی به خواست همگانی تبدیل شده است. پس به لحاظ ذهنی یک درد مشترک و خواست مشترکی به وجود آمده و گروهها و اقشار مختلف اجتماعی را در احساس و ابراز آن شریک نموده و آنان را به عمل جمعی رهنمون شده است.»
«با ظهور "مردم" به عنوان سوژه به عنوان ابرجمعی که در آن مرزها و تفاوتهای طبقاتی، جنسیتی، قومی، مذهبی بهطور موقت و به نفع خیز عمومی بزرگتری رنگ میبازند، به نظر میرسد خیزش وارد نوعی اپیزود انقلابی شده است.»
شهرهای تمام استانهای ایران طی بیش از سه هفتهای که از اعتراضات میگذرد، صحنه تجمع و درگیری شدید بین معترضان و نیروهای امنیتی بوده است. از این نظر اعتراضات کنونی گستردهترین اعتراضات مردمی در ایران از زمان انقلاب بهمن ۱۳۵۷ است.
آقای بیات با مقایسهی اعتراضات فعلی با با موارد مشابه در سالهای ۸۸، ۹۶ و ۹۸ معتقد است که «خیزش کنونی گویی خیزش فراگیر و یکپارچه است که توانسته است طبقات مختلف متوسط، متوسط فرودست و نیز اقشاری از فرودستان را در کنار قومیتهای ایرانی کرد، ترک، فارس و بلوچ حول پیام محوری "زن، زندگی، آزادی" گرد آورد».
بهگفتهی این جامعهشناس، گشت ارشاد و نیروهای امنیتی میلیونها زن را در خیابانها و نهادها «تحقیر» کردند، اخطار دادند و دستگیرشان کردند.
«ولی مقاومت زنان ایران ادامه یافت و آنان طی این مقاومتهای پیشرونده، هنجارها و واقعیتهای نوینی را در جامعه پیاده کردند و اکنون آن ناجنبشها به میانجی قتل یکی از همان زنها، مهسا امینی، آغازگر خیزش سیاسی بزرگی شدهاند که در آن زن و کرامت انسانی مکان ویژهای را کسب کرده است.»
او با این حال، این خیزش را تنها معطوف به «مسئلهی زن» نمیداند و میگوید که «در حال حاضر فراگیری جنبش اعتراضی از زنان فراتر رفته و گروهها و اقشار اجتماعی محروم و مطرود و ستمکشیده دیگر را به هم تنیده».
«اینگونه احساس میشود که گویی رهایی زن راهگشایی رهایی مردها نیز هست. به عبارت دیگر اعتراضکنندگان به خیز عمومی وسیعتری (greater good) رسیدهاند که همهی اقشار معترض را حول آن به وحدت برساند. به نظر میرسد شعار "زن، زندگی، آزادی" معرف آن خیز عمومی فراگیر باشد.»
این جامعهشناس با بیان اینکه «هنوز نمیدانیم که آیندهی این خیزش چگونه است»، در عین حال تأکید میکند که «سرنوشت این خیزش سیاسی-اجتماعی هرگونه که رقم بخورد، همین جنبش در همین زمان دستاوردهای مهمی داشته است. ما در حال مشاهده یک تحول پارادایمی عظیم در ذهنیت ایرانی هستیم».
«در شهرهای بزرگ و کوچک، حتا در روستاها، بین پدر و مادرها، بین دانشآموزان و جوانان، در میان اقوام و فرودستان و طبقه متوسط یک ذهنیت جدید زاده شده که بر پس گرفتن زندگی، زندگی با کرامت انسانی اصرار میورزد و آن را در خیابانهای خیزش فریاد میزند. بسیاری چیزها به احتمال زیاد به حالت سابق بر نمیگرد.».
«هنجارهای اجتماعی جدیدی خودشان را بر واقعیت سپهر عمومی تحمیل کردهاند. شاید حجاب اختیاری یکی از این هنجارها باشد.»
آصف بیات، پژوهشگر ارشد جامعهشناسی و علوم سیاسی، در ایران نامی آشناست. بسیاری از کتابها و مقالات مهم او به فارسی ترجمه شده و بارها به چاپ رسیده است که از میان آنها میتوان به کتابهای «سیاستهای خیابانی»، «پسا اسلامگرایی»، «کارگران و انقلاب ۵۷» و «زندگی همچون سیاست» اشاره کرد.
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/191553
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📃 “ادای حال بدا رو در نیار”!
روایت دکتر فردین علیخواه جامعه شناس از زندگی در دوران پسا نخبهگرا؛
این روزها بسیاری از ما دو تصویر از زندگی داریم: زندگی واقعی و زندگی مجازی در رسانههای اجتماعی. گاهی حتی این مرزبندی هم نامرئی میشود و در واقع مرز این دو از بین میرود. نکتهی مهم اما، ارایهی تصویری روشن از جامعه ایرانی به واسطه رصد صفحات اینستاگرام است. اگر نگوییم تمام جامعه، دست کم میتوان گفت سلایق و علایق بخش بزرگی از جامعه ایرانی از طریق همین صفحات مجازی قابل تشخیص و شناسایی است....
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://barkhatbook.com/ln/w5fy
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
افزایش هزینه خانوارها چقدر است؟
📊 خانوارهای ایرانی در بهمن ماه امسال به طور میانگین بیش از ۴۸ درصد نسبت به پارسال بابت تأمین کالا و خدمات هزینه کردهاند. / ایمنا
اگر میخواهید بدانید #تحریم و #fatf چه هزینهای برای مردم داشته همین یک آمار مرکز آمار ایران را بخوانید: قیمت کالاهای وارداتی در پاییز امسال نسبت به پاییز پارسال ۷ برابر شده است.(ارزش ریالی)
از توییتر ابراهیم علیزاده سردبیر تجارت نیوز
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📃 پورنوتوپیا چیست؟
💢 پورن + اتوپیا = ( مدینه فاضلهی پورن )
✍️ #رسول_اسدزاده
نانسی بائر ( فیلسوف معاصر آمریکایی ) در کتاب پورنوتوپیا مینویسد : [ شی انگاشتنِ آدمهای دیگر از لحاظ سکسی تحریککننده است. نه همیشه، نه تحت هر شرایطی، نه برای هرکس در هر موقعیتی. اما هرکسی بالاخره زمانی با اوبژه کردن فرد یا افراد دیگری برانگیخته یا تحریک میشود بدون آنکه در آن لحظه انسانیت آن فرد ذرهای اهمیت داشته باشد. این تجربه منحصر به مصرفکنندگان پورن نیست؛ هر آدم معمولی با این احساس آشناست که با دیدن فردی غریبه، در واقعیت یا در تصویر، یکباره خواهشی در او شعله می کشد. پورنوتوپیا جهانی را تصویر میکند که در آن انجام هرکاری که به ارضای غرایز زیستی بیانجامد مجاز است. ]
پورنوتوپیا یک ایده فلسفی است که بیشتر با نامِ مارکی دوساد شناخته میشود، ایدهای که آدمیزاد را به فرار از باید و نبایدهای اخلاقی دعوت میکند. بازگشت به طبیعت و نکوهیدنِ اخلاق، دست آویز طرفدارانِ این ایده است. آنها معتقدند آدمی یک پستاندارِ دوپای گلهزیست بوده و شکل کنونی زندگیاش توسط شهرنشینی به او تحمیل شده است. آنها سعی در اثبات این حقیقت دارند که آدمیزاد همواره با خودش درحال ستیز است که جلوی ارضای نیازهای غریزیاش را بگیرد چون ناچار به رعایت اخلاق است، اخلاقی که به محض مهیا بودنِ موقعیت از آن تخطی خواهد کرد. استفاده هوشمندانه #ساسی_مانکن از #الکسیس_تگزاس برای معرفی آلبوم جدید ترکیبی از پورنوتوپیا و کلیک بایت ( Click Bait ) است. تکنیکهای تبلیغاتی که خودآگاه و ناخودآگاهِ مخاطب را یکجا میبلعد. ساسی و سازندگان ویدیو از سخیفترین و دم دستی ترین حافظه جمعی ایرانیان نهایت استفاده را بردهاند. بانو #الکسیس را بیشتر افراد گوشی به دست در ایران میشناسند، صحنه جنجالیِ فیلمِ ابد و یک روز را هم همینطور، او بخوبی یک ترکیب از آشناترین کلماتِ ایرانیان ساخته، او بخوبی میداند گرایش به هرزهنگاری و طنزِ هجوآمیز در ایران بالاست، او میداند برای گرفتنِ توجه و قورت دادنِ فضای مجازی نه یک موسیقی فاخر و شعر زیبا بلکه باید یک ( Big dick ) رو کند. ساسی یک بازیگرِ حرفهایِ پورنوتوپیاست. دنیایی خشن و قدرتمند که به آسانی ارزشهای کلاسیک و شناخته شدهی زیبایی و هنر را شخم میزند و در آن تخمِ علفِ هرز میکارَد. ساسی در فضایی الکسیس تگزاس را سمیه کرده که #سهیل_سنگرزاده با پوچترین محتوای ممکن چند میلیون دنبال کننده دارد، #ساسی مانکن بهترین زمان و بهترین مکان را برای هوا کردنِ Big Dick انتخاب کرده، ایران در انتهای قرنِ ۱۴ بهشتِ طرفدارانِ پورنوتوپیاست.
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
‼️ ایران پس از ونزوئلا، زیمبابوه، سودان، لبنان، سوریه و سودان جنوبی هفتمین کشور با سقوط ارزش پول ملی در جهان از ابتدای سال ۲۰۲۰ میلادی تا کنون است.
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
‼️ تورم بیش از 100 درصدی برخی خوراکیها در رالی ۹۹
📊 گزارش مرکز آمار از تورم خوراکیها نشان میدهد در ۱۱ ماه ابتدایی امسال اغلب مواد خوراکی بیشتر از شاخص مصرفکننده رشد قیمت ثبت کردهاند. طی ۱۱ ماه نخست سالجاری تورم برخی کالاهای اساسی مثل گوشت مرغ، عدس، تخممرغ و روغن مایع بیشتر از نرخ تورم عمومی بوده است؛ اما برخی کالاها مانند گوشت گوسفند و برنج ایرانی کمتر از این نرخ، افزایش قیمت داشتهاند.
📊 در ۱۱ ماه نخست سالجاری، شاخص قیمت مصرفکننده به میزان ۴۶ درصد رشد کرد، حال آن که برخی خوراکیها طی این مدت بیش از ۱۰۰ درصد افزایش قیمت را ثبت کردند... / دنیای اقتصاد
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
⚠️سالانه بیش از ۲۰ هزار میلیارد تومان برای توسعه #مناطق_آزاد هزینه میشود که در نهایت زیپ، قیچی، اتود و دستمال گردن وارد کنند.
این جدول لیست عجیبترین کالاهای وارداتی به مناطق آزاد است.
تجارت نیوز
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
⚠️دهه ٢٠٢٠، دهه تشدید عدم قطعیتها
🔹عدم قطعيت تمایل بنگاه ها را برای سرمایه گذاری و بکارگیری و استخدام نیروی کار و همچنین تمایل مصرف کنندگان را به هزینه کردن کاهش می دهد. نااطمینانی و ذهنیت مصرف کنندگان، مدیران و سیاست گذاران در مورد اتفاقات آینده منعکس کننده عدم قطعیت است.
🔹از منظری دیگر، عدم قطعیت مفهوم فراگیری است که می تواند هم اتفاقات در سطح کلان مانند GDP و هم در سطح خرد یعنی رشد بنگاه ها را به همراه اتفاقات دیگری در حوزه انتخابات، جنگها و تغییرات اقلیمی در بر بگیرد.
🔹طی دهه اخیر میزان عدم قطعیت ها در سطح جهان افزایش یافته و همواره ضمن نوسانات زیاد، در سطح بالایی هم قرار داشته است. در سال ۲۰۲۰ عدم قطعیت به بالاترین میزان خود طی دهه های اخیر رسید.
🔹شاخص عدم قطعیت جهانی که با همکاری متخصصان دانشگاه استنفورد و بخش تحقیقات صندوق بین المللی پول تعریف شده بر اساس داده هایی از واحد اطلاعاتی اکونومیست که برای ۱۴۳ کشور جهان و بر اساس تولید ناخالص داخلی موزون شده، محاسبه می شود.
🔹با بروز همه گیری کووید-۱۹ و بحران سلامت در جهان، این شاخص در فصل چهارم ۲۰۱۹ به رقم ۵۲۷۱۶ رسید و در فصل نخست ۲۰۲۰ به بالاترین رقم خود طی دهه های اخیر یعنی ۵۵۶۸۵ جهش کرد.
🔹از فصل دوم ۲۰۲۰ با کنترل و مدیریت بهتر ویروس کرونا، بتدریج از شاخص عدم قطعیت کاسته شد و در فصل پایانی سال به ۲۲۳۲۰ افت کرد که حتی کمتر از رقم فصل پایانی سال ۲۰۱۸ یعنی قبل از بروز بحران سلامت بود میانگین شاخص عدم قطعیت در دهه ۱۹۹۰ الی ۲۰۰۰ برابر با ۱۰۴۰۶ بود که در دهه ۲۰۰۰ الی ۲۰۱۰ با بروز اتفاقاتی به ویژه بحران مالی جهان به ۱۶۴۹۹ رسید.
🔹در دهه اخیر یعنی ۲۰۱۰ الی ۲۰۲۰ به دلیل تعدد، سطح و حتی شدت، بحران های گوناگون اقتصادی، سیاسی، تجاری و سلامت را شاهد بودیم که برآیند آنها منجر به افزایش میانگین شاخص عدم قطعیت جهان در این دهه تا رقم ۲۵۴۸۹ گردید که به مراتب بالاتر از دو دهه قبل است./معاونت بررسی های اقتصادی اتاق بازرگانی تهران
🔵دهه ٢٠٢٠، دهه تشدید عدم قطعیتها
🔹عدم قطعيت تمایل بنگاه ها را برای سرمایه گذاری و بکارگیری و استخدام نیروی کار و همچنین تمایل مصرف کنندگان را به هزینه کردن کاهش می دهد. نااطمینانی و ذهنیت مصرف کنندگان، مدیران و سیاست گذاران در مورد اتفاقات آینده منعکس کننده عدم قطعیت است.
🔹از منظری دیگر، عدم قطعیت مفهوم فراگیری است که می تواند هم اتفاقات در سطح کلان مانند GDP و هم در سطح خرد یعنی رشد بنگاه ها را به همراه اتفاقات دیگری در حوزه انتخابات، جنگها و تغییرات اقلیمی در بر بگیرد.
🔹طی دهه اخیر میزان عدم قطعیت ها در سطح جهان افزایش یافته و همواره ضمن نوسانات زیاد، در سطح بالایی هم قرار داشته است. در سال ۲۰۲۰ عدم قطعیت به بالاترین میزان خود طی دهه های اخیر رسید.
🔹شاخص عدم قطعیت جهانی که با همکاری متخصصان دانشگاه استنفورد و بخش تحقیقات صندوق بین المللی پول تعریف شده بر اساس داده هایی از واحد اطلاعاتی اکونومیست که برای ۱۴۳ کشور جهان و بر اساس تولید ناخالص داخلی موزون شده، محاسبه می شود.
🔹با بروز همه گیری کووید-۱۹ و بحران سلامت در جهان، این شاخص در فصل چهارم ۲۰۱۹ به رقم ۵۲۷۱۶ رسید و در فصل نخست ۲۰۲۰ به بالاترین رقم خود طی دهه های اخیر یعنی ۵۵۶۸۵ جهش کرد.
🔹از فصل دوم ۲۰۲۰ با کنترل و مدیریت بهتر ویروس کرونا، بتدریج از شاخص عدم قطعیت کاسته شد و در فصل پایانی سال به ۲۲۳۲۰ افت کرد که حتی کمتر از رقم فصل پایانی سال ۲۰۱۸ یعنی قبل از بروز بحران سلامت بود میانگین شاخص عدم قطعیت در دهه ۱۹۹۰ الی ۲۰۰۰ برابر با ۱۰۴۰۶ بود که در دهه ۲۰۰۰ الی ۲۰۱۰ با بروز اتفاقاتی به ویژه بحران مالی جهان به ۱۶۴۹۹ رسید.
🔹در دهه اخیر یعنی ۲۰۱۰ الی ۲۰۲۰ به دلیل تعدد، سطح و حتی شدت، بحران های گوناگون اقتصادی، سیاسی، تجاری و سلامت را شاهد بودیم که برآیند آنها منجر به افزایش میانگین شاخص عدم قطعیت جهان در این دهه تا رقم ۲۵۴۸۹ گردید که به مراتب بالاتر از دو دهه قبل است./معاونت بررسی های اقتصادی اتاق بازرگانی تهران
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY