پژوهشگر جامعهشناسی، فعال سیاسی و مدنی و علاقمند به دینپژوهی، ادبیات و سینما https://instagram.com/m.jalaeipour آیدیِ ارتباط با نویسنده @jalaeipourm لینک ارسال نقد «ناشناس» به نویسنده: https://bitu.ir/6MBqTv
خلاصه گزارش «از اقتصاد اشغال تا اقتصاد نسلکشی»
🔷 گزارش Francesca Albanese، گزارشگر ویژه سازمان ملل، نشان میدهد که اشغال فلسطین تنها نظامی نیست؛ بلکه سیستمی اقتصادی است که بانکها، شرکتهای فناوری، گردشگری، بیمه، صنایع و حتی دانشگاهها در آن نقش دارند.
🔶 این ساختار برای اشغال، کنترل منابع، محدودسازی اقتصادی و حذف تدریجی فلسطینیان طراحی شده و بخشی از نقشه رژیم صهیونیستی برای ادغام در اقتصاد جهانی است؛ از جمله از طریق پروژههایی مانند کریدور آیمک (IMEC) که مسیر هند به اروپا را از اسرائیل میگذراند.
📌 گزارش خواستار اقدام نهادهای جهانی برای توقف این چرخه ظالمانه است و مطالعه آن برای فعالان حوزه بینالملل و اقتصاد سیاسی بسیار روشنگر است.
📎 متن کامل گزارش: https://B2n.ir/fd1075
👈 اندیشکده توسعه صادرات ایران: وب | لینکدین | بله | تلگرام
کانال: @ited_channel
روابط عمومی: @ITED_ThinkTank
⭕️ دشنههای خودساخته بر پیکر همبستگی ملی
بعد از آتشبس، اسرائیل جنایتپیشه تا اطلاع ثانوی به طرح هزاردشنه رجوع کرده تا با انواع دشنههای ریز و درشتِ عملیاتهای تبلیغاتی و خرابکاریِ سیاستی، مولفههای قدرت ملی ایران را تضعیف و نارضایتیها و شکافها را تشدید کند. دردناک این است که به جای خنثی کردن این دشنهها، در داخل هم دشنههای خودساختهٔ کوچک و بزرگ مضاعفی بر پیکرهٔ انسجام ملی وارد شود. سران محترم قوا! تصمیمگیران و تصمیمسازان مملکت! باور بفرمایید لایحهٔ پراشکال و پرآسیب مقابله با انتشار محتوای خلاف واقع، سخنرانی آیت الله صدیقی بلافاصله بعد از آتشبس، دستگیری محمد احمدی برای برنامهٔ پرمخاطب دیالوگ، دستور تعلیق فعالیت سایت کارزار و سایر اقدامهای نارضایتیافزا و کاهندهٔ امید درست مثل دشنههای خودساختهای بر پیکر همبستگی و انسجام و قدرت ملی عمل میکند و مکمل دشنههای اسراییل میشود. درست برعکس، باید دشنههای قبلی را از پیکر «امر ملی» درآورد و با گامهای متقابلِ کاهندهٔ شکافها و خلق افق روشنتر بر آن مرهم گذاشت تا تن ایران شادابتر شود و شادابی و تابآوری و قوتش از تکرار تجاوز پیشگیری کند. این گامهای متقابلِ کاهندهٔ شکافها دیگر صرفا اقتضای بالندگی ایران نیست، بلکه امروز ضرورت کوتاهمدتِ امنیت ملی است.
@jalaeipour
رشتهتوییت خواندنی:
https://x.com/abdollahimohsen/status/1949396640671969293?s=52
🔴 بیانیهٔ ۱۹۰ امضایی دربارهٔ بایستههای دفاع میهنی: روز ایستادن پای ایران است
به گزارش روزنامههای اعتماد و ایران و فرهیختگان و صبح نو، ۱۹۰ نفر از دانشگاهیان و فعالان اجتماعی و سیاسی و فرهنگی در طیف وسیعی از نیروهای سیاسی و فکری متکثر، اعم از اصلاحطلب و اصولگرا و مستقل، با انتشار بیانیهای به چهار بایسته برای حفاظت از ایران و همبستگی ملی در شرایط شکنندگی آتشبس پرداختند.
حفظ و گشودن چتر همبستگی ملی در دفاع میهنی با فرماندهی مشترک واحد، توجه به عوامل کلانساختاریِ ژئوپولتیک و ژئواکونومیک در تمهید آمادگی برای همهٔ سناریوها، فوریت خلق رضایت عمومی در چارچوب اصلاحات واقعنگرانه، و ضرورت مقاومت در مقابل تعلیق کار و زندگی، عناوین این چهار بایسته را تشکیل میدهند.
در میان امضاکنندگان نام ماشاءالله شمسالواعظین، بیژن عبدالکریمی، محمد درویش، حمیدرضا جلائیپور، احسان خاندوزی، الیاس حضرتی، علی سرزعیم، محسن بهاروند، محسن یزدانپناه، محمدرضا جوادی یگانه، محمدمهدی مجاهدی، محمدرضا جلائیپور، علی باقری، علی صناعی، علی مروی، صادق امامیان، مجید شاکری، علی آردم، بهارهٔ آروین، محمد مروتی، رضا نصری، علی نصری، نسیم نوروزی، سیدجواد میری، میلاد گودرزی، مصطفی زمانیان، سجاد صفار هرندی، اسماعیل گرامی مقدم، علی نصیری اقدم، کمیل قیدرلو، مسعود شادنام، محمدامین صمیمی، ابراهیم اسکافی، جعفر خیرخواهان، نادر صدیقی، برزین جعفرتاش، حجت نظری، مازیار بالایی، سعید نورمحمدی، دیاکو حسینی، محمدرضا داوودالحسینی، رضا تهرانی، فرشید گلزاده، محمد عطریانفر، محمدحسین نعیمیپور، علی هنری، محمدامین نیکجو، سینا کلهر، میثم مهدیار، امین کاوئی، سیدحسین شهرستانی، مجتبی توانگر و مرضیه آذرافزا دیده میشود.
👈🏻 متن کامل بیانیه
@jalaeipour
پدر فلسطینی میگوید:
کلیهام را بردارید و در عوض به بچهام غذا بدهید
@jalaeipour
شهر خانیونسِ غزه، قبل و بعد از پاکسازی قومی. خانهها و زندگیها و عادات و خاطرات و لبخندها و خلوتها و امیدها و دوستیها و عاشقیها و تعلقات و خانوادهها و مشاغل و علایق و لحظات ناب و مناسک و فضاهای عمومی و مزهها و عطرها و رنگها و صداها و آغوشها و بوسهها و همیاریها و کوچهها و میادین و بازارها و بازیها و مساجد و آثار هنری و بناها و گیاهان و ادوات پوشش و ورزش و سرور که در عکس بالا هست و در پایین نابود شده - ویرانی کامل یک شهر زنده - هولناکترین تصویر جنایت علیه بشریت نیست؟
@jalaeipour
چرا تغییر الگوی حکمرانی اینترنت بهترین نقطۀ آغاز اصلاحات در حکمرانی است؟
مجتبی قلیپور
✍ اگر بناست در مقطع کنونی، تغییری در جهت اصلاح و بهبود در الگوی حکمرانی کشور صورت گیرد، به نظرم بهترین نقطۀ شروع میتواند اینترنت باشد.
منظورم از تغییر الگوی حکمرانی اینترنت، گذار از درک اینترنت به عنوان یک «دشوارۀ دائما تهدیدزا»، به فهم از آن به عنوان «بستر بزرگ و فرصتزای توسعه» است.
این گذار پیچیدگیهای زیادی دارد اما در گام نخست مستلزم اقداماتی مثل حذف گستردۀ فیلترینگ، به بایگانی سپردن طرحهای آشکارا غلطی چون اینترنت ملی و اینترنت طبقاتی، بهبود سرعت و کیفیت ادراکشدۀ اینترنت، آغاز طرحهای جدی توسعۀ دسترسی به اینترنت به ویژه پهنباند ثابت و مانند آن است.
چنین اقداماتی به دلایل مختلف میتواند نخستین گامها برای آغاز بهبود حکمرانی کشور باشد.
هشت دلیل برای این ادعا دارم:
۱. اصلاح در حوزۀ حکمرانی اینترنت هزینۀ مالی چندانی ندارد و حتی بسیاری از اقدامات از جنس «رفع محدودیت»هایی هستند که اعمالشان بسیار پرهزینه است. فیلترینگ نمونۀ این محدودیتهاست. نهتنها به هیچیک از اهدافش نرسیده، بلکه بسیار پرهزینه بوده و آثار جانبیای ایجاد کرده که کاملاً نقض غرض سیاستگذار بوده است.
۲. اصلاح حکمرانی اینترنت به سرعت قابل انجام است و بنابراین میتواند به سرعت فضا را تغییر دهد.
۳. تغییر در رفتار با اینترنت به سرعت اقشار مختلف جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد. به ویژه جوانان و اقشار تحصیلکرده به عنوان جدیترین کاربران اینترنت، به سرعت پیام بهبود و تغییر ریل حکمرانی را دریافت خواهند کرد.
۴. سیاستهایی چون رفع فیلترینگ و بهبود کیفیت ادراک شدۀ اینترنت، فضای کسبوکارها را رونق خواهد داد و انگیزهای مضاعف برای تداوم تلاش و امید در فضای کسبوکار کشور خواهد بود.
۵. در عصر ظهور و اوجگیری فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم از جمله هوش مصنوعی، اینترنت منسوخ نمیشود بلکه پیشنیاز و بستر رشد این فناوریهاست. توسعۀ اینترنت برای توسعۀ سایر فناوریها و بازگشت کشور به ریل توسعه یک باید است.
۶. رفع فلیترینگ و به بایگانی سپردن طرحهای آشکارا زیانباری چون اینترنت ملی و اینترنت طبقاتی، یکی از عوامل مهم گسست، نارضایتی و خشم کنونی و آتی را از بین خواهد بود و احتمال بحران داخلی را به سهم خودش کاهش خواهد داد.
۷. رفع فیلترینگ تهدیدهای امنیت سایبری را کاهش خواهد داد و آسیبپذیریها در این زمینه را محدودتر خواهد کرد. این چیزی است که در شرایط فعلی نیاز فوری به آن داریم.
۸. تغییر ریل از سیاست تحدید اینترنت به سیاست توسعۀ آن، همچون نماد و نشانهای از عزم و اراده برای اصلاح کل نظام حکمرانی در کشور خواهد بود. این نشانه، اعتمادآفرین است و اعتماد سنگ بنای سایر اصلاحات پرهزینهتر و دشوارتری است که به آنها نیاز داریم.
/channel/scrapsofthought
«لایحهٔ مقابله با انتشار محتوی خبری خلاف واقع در فضای مجازی» با شعارها و وعدهها و راهبرد رئیس جمهور و صیانت از حقوق سایبری و عدالت دیجیتال سازگار نیست، متن ضعیف و غیرفنی و پراشکالی دارد و قابلیت اجرا هم ندارد. پس گرفتن لایحه توسط دولت و تمهید اقتضائات پیشگیری از تکرار چنین خطایی در تایید سهلانگارانهٔ لوایح پیشنهادی قوه قضاییه یا تدوینشده در دولتهای پیشین انتظار بهجایی است.
@jalaeipour
🎥 ناگفتههای بحران آب
🔶 گفتگوی محمد فاضلی و حجت میانآبادی
🔻محمد فاضلی: بحران آب پیچیدهترین مسئلهایست که نظام حکمرانی ما با آن مواجه است. آب بهشدت ظرفیت ایدئولوژیک شدن دارد به این معنا که یکسری گزارههای نیازموده بهسادگی در اذهان جا میگیرد، مانند «افسانه هندوانه»، که تمام بحران مدیریت آب به مسئله کشت هندوانه در کشور فروکاسته میشود. تعادلی شکل گرفته است که صنعت آب و شرکت آب منطقهای خودشان ذینفع عدم اصلاح بحران آب هستند. برای عبور از این شرایط حکمرانیای لازم است که با آشتی دادن منافع متعارض، بهدنبال حفظ ظرفیت زیستپذیری سرزمین باشد.
🔺حجت میانآبادی: دلیل بحران آبی ایران کمبود آن نیست. شرکتهای پیمانکار و مشاور از ذینفعان اصلی عدم اصلاح بحران آب هستند. اینها با روایتی که به سیاستگذار ارائه میکنند، با رویافروشی، هزینههایی به کشور تحمیل میکنند که بحران آب کشور را نهتنها بهبود نمیدهد، بلکه تشدید هم میکند. یکی از رویافروشیها هویتی کردن مسئله است، با ذکر اینکه میتوان مانند کشورهای اطراف خلیج فارس با شیرین کردن آب و انتقال آن به نقاط دیگر مسئله آبی کشور را حل کرد. تعارض منافعی که وجود دارد کمیابی آب را بهعنوان مسئله اصلی بیان میکند.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/1-zm2EvFr-g
🆔@AzadSocial
هر ۵ روز و ۷ ساعت، یک بحران برای پزشکیان!
دکتر سید علیرضا بهبهانی
در توییتر رضا کهولی،دوست نکتهسنج و دغدغهمند من، سؤالی مطرح کرد که ارزش یک مطالعه جدی حکمرانی را داشت:
در گذشته میگفتند «هر ۹ روز یک بحران برای دولت خاتمی میساختند»، آیا کسی حساب کرده چند روز یکبار برای دکتر پزشکیان بحران ساختهاند؟
برای پاسخ، ابتدا همهچیز را جمعآوری کردم. با کمک ابزارهای هوش مصنوعی مانند Spacy NLP، GPT-VectorDB، Pinecone و NewsWhip، بیش از ۴۷۰۰ سند معتبر از رویدادها، سخنرانیها، اخبار، موضعگیریها و تحولات را از روز تحلیف دکتر پزشکیان تا امروز گردآوری کردم. سپس این دادهها را واردنرمافزارهایی مانند Gephi برای تحلیل ارتباطات،ForeCAT برای شبیهسازی سناریو، Resilience Analytics برای ارزیابی توان تابآوری،و ابزارهای MCDM برای تصمیمگیری چندمعیاره کردم.خروجی آنچه دیدم، فراتر از یک تحلیل سیاسی ساده بود.
نتیجه نشان میدهدکه از آغاز دولت،هر ۵ روز و ۷ ساعت یک بحران جدی علیه دولت شکل گرفته.اگر موارد امنیتیِ طبقهبندیشده که به انها دسترسی نداشتم،نیز لحاظ میشد، این عدد شاید حتی به هر ۳.۵ روز میرسید.
برخی از این بحرانها بهوضوح طراحیشده و برنامهریزیشده بودند(یا خارجی یا داخلی):
از حملههای سنگین به موضعگیریهای صادقانه رئیسجمهور درباره موضوعات مختلف گرفته،تا بازی روانی با افکار عمومی در مورد واردات داروه و کالای اساسی، اختلالهای هدفمند در توزیع نهادههای کشاورزی، برهمزدن تعادل انرژی،اسیب به روند مذاکرات،جنگ،و حتی … بگذریم.
برای درک شدت فشار،کافیست بدانیم که در دولت شهید رئیسی،این نسبت هر ۶.۸ روز یک بحران بوده، در دولت روحانی ۷.۳ روز، در احمدینژاد ۸.۹ روز، و در دولت خاتمی ۹.۱ روز.
دکتر پزشکیان، در سختترین میدان حکمرانی معاصر ایران گام نهاده است.اما فقط تعداد بحرانها مهم نیست.آنچه مهمتر است،کیفیت مواجهه دولت با این بحرانهاست.
بابهرهگیری ازمدلهای Outcome Mapping و Resilience Scoring، توان دولت درمدیریت این بحرانها را در ده حوزه کلیدی ارزیابی کردم.
درسیاست داخلی،دولت موفق شده با وجود فشارهای چندوجهی،حدود ۶۸ از ۱۰۰ امتیاز بگیرد؛در حوزه انرژی و صنعت، با وجود منابع محدود، نرخ موفقیت ۶۵ از ۱۰۰ است.
در سلامت و دارو، با وجود تخریب هدفمند اعتماد عمومی، دولت توانسته ۷۳ درصد چالشها را با واکنشهای مؤثر و بهموقع خنثی کند.
در سیاست خارجی، مسیر دیپلماسی فعال و منطقهگرا،دولت را به ۷۲ از ۱۰۰ رسانده.
در حوزه امنیت و مقابله با بحرانهای آشکار، تیم نظامی و امنیتی دولت امتیازی در حدود ۷۲ از ۱۰۰ کسب کرده.
در رسانه و فضای عمومی، دولت با وجود هجمه بیسابقه، هنوز ۶۵ از ۱۰۰ امتیاز دارد.
در کشاورزی، نمره پایینتری ثبت شد: ۶۳ از ۱۰۰، که البته بخشی از آن ناشی از عدمهمکاریهای مزمن برخی نهادهاست.
در فناوری و تحول دیجیتال، با وجود تازهنفس بودن تیمهای مربوطهو شدت و مقاومت در مساله فیلترینگ، شاخص موفقیت ۶۷ از ۱۰۰ ثبت شده و در اصلاحات ساختاری، عملکرد دولت در حد ۶۴ از ۱۰۰ برآورد شده است.
تنها در حوزه فرهنگ و امور اجتماعی، نمره ۵۹ از ۱۰۰ بهدلیل محافظهکاری و ملاحظات غیرکارکردی، دولت را پایینتر از حد انتظار نشان میدهد.
یکسری از بخش ها هم به دلیل انتشار عمومی این یادداشت از تحلیل حذف کردم اما انها هم به تناسب و شدت بحران ها امتیاز مطلوبی اخذ کرده اند.مجموع این نمرات،با استفاده از روشهای ترکیبی MCDM مانند AHP و TOPSIS، امتیاز کل ۶۸ از ۱۰۰ میرسد؛ یعنی دولت پزشکیان در مجموع توانسته حدود ۶۸ درصد ازمیدان بحران رابا موفقیت طی کند.
برای درک بهتر این عملکرد،مدلسازی معکوس انجام دادم:اگر یکی از رقبای انتخابات ریاستجمهوری،مثلاً دکتر سعید جلیلی،در این میدان قرار میگرفت،آیا میتوانست موفقتر عمل کند؟
با استفاده از دادههای مستخرج از برنامههای رسانهای،مواضع اعلامشده و ساختار تصمیمسازی ایشان،سناریویی شبیه سازی کردم که در آن،همین حجم بحران علیه دولت فرضی دکتر جلیلی رخ میدهد. تحلیل با ابزار ForeCAT و شاخص تطبیقی حکمرانی،نشان داد که احتمال موفقیت دولت فرضی جلیلی در مدیریت این بحرانها میانگین ۴۲ از ۱۰۰ خواهد بود.بهویژه در حوزههایی مثل سیاست خارجی،دارو،کالای اساسی،اعتماد عمومی،نرخ شکست بحران بهشدت بالا و نگرانکننده برآورد شد.
این یعنی هرچند مسیر دولت پزشکیان دشوار بوده،اما نحوه مدیریت او،نهتنها از شکست جلوگیری کرده،بلکه توانسته برخی بحرانها رابه فرصت بازسازی نیز تبدیل کند.
شاید در ظاهر،دولت آرام به نظر برسد،اما حقیقت این است که در زیر پوست این آرامش،نبردی تمامعیار با بحرانها جریان دارد.
و دکتر پزشکیان،بهجای فرافکنی،رویکردی صادقانه، شفاف و آیندهنگر را در پیش گرفته است.
/channel/ofoghiran1416
چه متن قدرتمندی:
👈🏻 آخرین خرمای غزه
@jalaeipour
در این مقاله، تلاش کردهام به صورت مستند نشان میدهد که چگونه لابیهای وابسته به اسرائیل در واشنگتن، پیش و پس از جنگ ۱۲ روزه، با بهرهگیری از ابزارهای رسانهای، سیاسی و حقوقی به روایتسازی سازمانیافته علیه ایران - براساس چهاراچ اتهام محوری - پرداختند تا افکار عمومی آمریکا و تصمیمگیران کاخ سفید و کنگره را برای تقابل نظامی آماده کنند. از ادعای ترور ترامپ توسط ایران گرفته تا تصویرسازی ایران بهعنوان تهدیدی برای موجودیت مردم آمریکا و تمدن غرب، این جریانها همچنان با بزرگنمایی و تحریف، صحنه را برای حمله غیرقانونی مجدد به ایران و اعمال فشار حداکثری مهیا میسازند؛ و همزمان به کمکهای مالی و تسلیحاتی آمریکا به اسرائیل از جیب مالیاتدهنده آمریکایی رنگ ضرورت و مشروعیت میبخشند. مقاله همچنین بر ضرورت یک دیپلماسی مسئولانه، منضبط و متکی بر حقوق بینالملل برای خنثیسازی این روایتها تأکید میکند.
ممنون میشوم این مقاله را با بخوانید و خود قضاوت کنید که آیا مواضع دکتر پزشکیان در گفتوگو با تاکر کارلسون و سخنان اخیر دکتر عراقچی در مصاحبه با شبکه فاکس، ارسال سیگنال ضعف بوده یا مواضعی هوشمندانه در جهت خنثیسازی اتهامات چهارگانه اسرائیل و برهمزدن روایتسازی یکسویه علیه ایران.
avash.ir/n/8jE
دور افتخار دختران ایران با پرچم پس از صعود به جام ملتهای آسیا با پیروزی مهم برابر اردن در امان
#مقدماتی_جام_ملتهای_فوتبال_آسیا
⚽️ @FootballiApp
«کودکان غزه در حالی به کلینیک ما میآیند که چشمهای حفرهشده دارند و حتی نمیتوانند گریه کنند یا غذا بخورند.»
رواست گر من از این غصه خون بگریم، خون
سزاست گر من از این غصه، زار گریم، زار
@jalaeipour
گفتگوی «هم میهن» با ۷ خبرنگار فلسطینی ساکن غزه درباره زندگی در سایه گلوله و گرسنگی
مینویسند، گرسنه میمانند، میمیرند
🖌الهه محمدی | خبرنگار گروه جامعه
🔹همین دیروز «محمد الحسن»، مرد ۴۱ ساله نسبتاً درشتهیکلی که حالا وزنش فقط ۲۵ کیلوگرم بوده، جلوی چشمان «سلمی القدومی»، روزنامهنگار و تصویربردار خبری ساکن غزه جان سپرده؛ و این تنها تصویر از قحطی در غزه نبوده که «سلمی» از آن فیلمبرداری کرده؛ زنی ۳۴ ساله، که وزن از دست داده و نمیتواند پاسخ سوالات «هممیهن» را بنویسد: «آنقدر انرژی ندارم که حتی نمیتوانم تایپ کنم.»
🔹او از کودکان زیادی فیلم گرفته، با بعضیشان رابطه نزدیکی داشته؛ یکی از آنها «ابو زاهر» بود و دیگری «رزان»: «او برای من مثل یک دوست کوچک عزیز بود که قبل از جنگ، واقعاً دختر زیبایی بود، چشمهای درشتی داشت...مثل یک فرشته. اما کمکم شروع کرد به وزن از دست دادن، روزبهروز ضعیفتر شد و در نهایت از دنیا رفت.»
🔹اما سختترین لحظهای که «سلمی» در تمام زندگیاش تجربه کرده، روزی بوده که همکار روزنامهنگارش، وقتی با هم درحال تهیه گزارش بودند، جلوی چشمانش گلوله خورده و کشته شده. در ۱۸ آگوست ۲۰۲۴؛ «سلمی» و «ابراهیم» در حال مستندسازی از یک عملیات تخلیه در شهرک «حمد» در «خانیونس» (جنوب نوار غزه) بودند؛ مصاحبه میگرفتند و صحنهها را ثبت میکردند؛ ناگهان تانکهای اسرائیلی وارد منطقه شدند و شلیکها آغاز شد.
🔹آنها هیچ فرصتی برای پنهانشدن نداشتند. چندینبار، مستقیم به سمت آنها شلیک شد و در همان لحظات نخست، گلولهای بر بدن «ابراهیم» نشست؛ او هنوز زنده و دستانش را برای کمک به سمت «سلمی» دراز کرده بود: «به سمتاش رفتم و سعی کردم کمکاش کنم. ما کنار هم ایستادیم و تلاش کردم هرچه سریعتر او را از خیابان خارج کنم، چون تانکهای اسرائیلی به سمت ما میآمدند.» اما گلولهای از پشت به بدن سلمی هم نشست، هوشیاریاش را از دست داد و ساعاتی بعد، در بیمارستان به هوش آمد. چهار یا پنج ساعت از خونریزی گذشته بود و وقتی از سرنوشت «ابراهیم» پرسید، با حقیقتی تلخ روبهرو شد: او در همان محل کشته شده بود.
🔹«احمد المقادمه»، روزنامهنگار آزاد هم که بیش از ۲۰کیلوگرم از وزنش را بهدلیل سوءتغذیه از دست داده،یادش نمیآید آخرینباری که غذای سیرکننده خورده، چه زمانی بوده.
🔹مثل «محمد معین نشبت»، خبرنگار میدانی مستقل که در داخل نوار غزه فعالیت میکند و حالا نوشتن و کار کردن برایش سخت شده؛ او به «هممیهن» میگوید اغلب سهم غذای خودش را به آنها داده: «فقط در ماه گذشته، چهار بار از شدت گرسنگی و سوءتغذیه بیهوش شدم.»
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
🔴 پاسخ محمدرضا جلائیپور به پرسش روزنامهٔ ایران دربارهٔ بیانیهٔ ۱۹۰ امضایی دربارهٔ بایستههای دفاع میهنی
👈🏻 روزنامهٔ ایران - شنبه ۴ مرداد ۱۴۰۴
گرایش به توافقگرایی در دولت و بخشی از نیروهای سیاسی سرمایهٔ مهمی برای تقویت همبستگی ملی است و اگر تعلیق گشت ارشاد و به جریان انداختن مذاکرات در اثر همین توافقسازیها نبود، در خود جنگ ۱۲ روزه هم شاهد این میزان همبستگی نمیبودیم.
نمونهای دیگر از این همبستگی، همین بیانیهٔ ۱۹۰ امضایی است که برای اولین بار در این سالها توسط چهرههایی از جریانهای رقیب امضا شده است. نیروهای مختلف سیاسی—که پیش از این بیانیهٔ مشترکی نداده بودند—اکنون چنین کردهاند. این اتفاق نویدبخشِ امکان توافقهای حلمسالهای جدید و تقویت میانهٔ توافقساز در کشور است.
این بیانیه تاکید میکند که در شرایط شکنندگی آتشبس و تهدیدهای بزرگ علیه قدرت و تمامیت ایران، بسیار ضروری است که همبستگی ملی حفظ و فراگیرتر شود و همهٔ مولفههای قدرت ملی، از جمله قدرت اقتصادی و دیپلماتیک و نظامی و رضایت عمومی، تقویت شود و بر محاسبات بازیگران سیاسی، بهویژه متجاوزان، اثر بگذارد.
یکی از لوازم اساسی این تقویت، پرهیز از دوقطبیسازی در داخل کشور است. در این وضعیت جنگی پرمخاطره، نیروهای سیاسی—چه در حاکمیت و چه خارج از حاکمیت —باید به سمت کاهش شکافها حرکت کنند و از خودسرزنشی پرهیز و برای افزایش ظرفیت حل مساله توافقسازی کنند. در این راستا، دیپلماسی، توان نظامی، تابآوری اقتصادی و اجتماعی و ایجاد ائتلافهای منطقهای و جهانی باید همزمان تقویت شود.
یک تاکید مهم این بیانیه هم توجه ویژه به مولفههای کلانساختاری و ژئوپولتیک و ژئواکونومیک است. بمباران دمشقِ جولانی توسط نتانیاهو هم شاهد جدید و مضاعفی بود بر اینکه هدف اسراییل برتری منطقهای است و مسالهاش قدرت و یکپارچگی ایران و سایر کشورهای بزرگ منطقه است. در این بستر کلانساختاری منطقهای، ایران هم با ترکیب قدرت نرم و سخت و تمرکز همهٔ نیروهای ملی بر تقویت این ترکیب و ساختن ائتلافهای تغییردهندهٔ صحنه در منطقه است که میتواند مانع تجاوز مجدد شود.
مطمئناً مسیر پیش رو آسان و هموار نیست، اما رد کردن این گردنهٔ پرمخاطره از جمله مستلزم این است که به هر میزان ممکن با گامهای متقابل حاکمیت و نیروهای اجتماعی و سیاسی شکافها کمتر و همبستگی ملی تقویت شود.
@jalaeipour
🔴 بیانیهٔ ۱۹۰ امضایی دربارهٔ بایستههای دفاع میهنی: روز ایستادن پای ایران است
👈🏻 متن کامل بیانیه
@jalaeipour
فرانسه و بریتانیا موضع خود را نسبت به اسرائیل تغییر دادهاند، اما این تغییر بسیار دیر و اندک است. برای جبران همدستیشان در جنایات، باید تحریم تسلیحاتی و اقتصادی علیه اسرائیل اعمال کنند، به اشغال غیرقانونی پایان دهند، بازسازی غزه را تأمین مالی کنند و جنایتکاران جنگی را دستگیر کنند.
@AliNasriTelegram
گزارش کوتاه و پردادهٔ الجزیره دربارهٔ تجاوزهای اسراییل به پنج کشور در دو سال گذشته
@jalaeipour
🎥اظهارات کامل رئیسجمهور پزشکیان در مصاحبه با شبکه تلویزیونی الجزیره
@PadDolat
@Padmultimedia
✔️پاسخی به پرسشها درباره همدلی با مردم غزه
✍🏻سهند ایرانمهر
در روزگاری که کودکان در غزه با شکمهای خالی و ترس شبانه یا زیر آوار میمیرند، هر فریادی که برای آنان بلند شود، نه نشانهی ریاکاری است و نه انکار دردهای داخلی. بلکه نشان از شعور انسانی ماست؛ از همان جنسی که فلسفه اخلاق، ادبیات، دین، و حتی وجدانهای خاموششده نیز در لحظاتی بیداری بدان گواهی میدهند. با این حال، گاه کسانی در برابر این همدلی موضع میگیرند و با استدلالهایی گوناگون، همدردی با مردم غزه را بهظاهر بیاهمیت یا حتی «ضدملی» میدانند. در این یادداشت، به مهمترین این گزارهها پاسخ میدهم، نه برای قانعکردن همه، بلکه برای ایستادن بر مبنای روشن اخلاق، منطق و حقیقت.
۱. «چرا درباره رنج مردم خودت حرف نمیزنی؟»
وقتی سخن از غزه میشود از موضعات درباره اویغورها، اوکراینیها تا سیستان و خوزستان مطرح میشود. پاسخ روشن است: هم زدهام، هم میزنم. و اگر کسی نزده باشد، باز هم چیزی از اهمیت فریاد برای کودک گرسنهای در غزه کم نمیشود. در فلسفه اخلاق، یک اصل بنیادین وجود دارد:
«انساندوستی انحصاری نیست».
همدردی با مردم مناطق محروم کشورمان و زندانیان و آسیبدیدگان ایرانی با همدردی با کودکان غزه در تضاد نیستند؛ بلکه این دو تقویتکنندهی یکدیگرند.
پیتر سینگر، فیلسوف اخلاق معاصر، در مقاله معروفش «قحطی، وفور و اخلاق»(۱۹۷۲) نوشت:
اگر بتوانیم از رنجی شدید جلوگیری کنیم، بیآنکه خود به رنجی مشابه دچار شویم، اخلاقاً موظفیم که چنین کنیم، فارغ از آنکه آن رنج در همسایگی ما رخ دهد یا در قارهای دور.
از نظر سینگر، جغرافیا نباید معیاری برای اولویت اخلاقی باشد. بنابراین، پرداختن به رنج انسانی، نه بیاخلاقی است و نه «فروختن هموطن به سیاست خارجی». بلکه نشانهی بلوغ اخلاقی انسان مدرن است.
۲. «رنج غزه چه ربطی به ما دارد؟»
اگر سکوت کنیم، بر چه سیاستی مهر تایید زدهایم؟ اتفاقاً ربط دارد. و ربط آن، صرفاً به سیاست یا ایدئولوژی نیست. ربط دارد به اینکه ما نیز مردمی هستیم که طعم تحریم، جنگ، فقر، آوارگی، سانسور و بمباران را چشیدهایم و آینده نیز تضمینی برای زندگی در عافیت نمیدهد. رنج دیگران، آینهای است برای تأمل در رنج خودمان. والتر بنیامین در تزهای مشهورش درباره تاریخ میگوید: «هر سند تمدن، همزمان سند بربریت است».
وقتی تمدنی میکوشد رنج غزه را «بیربط» جلوه دهد، ما باید آگاه باشیم که این همان روندی است که روزی رنج مردم خودمان را هم بیاهمیت خواهد کرد. ما اگر برای غزه نجوشیم، در فردای نه چندان دور و محتمل دفاع از شرایط ما -بر اساس منطق امروز ما - بیربط است.
علاوه بر این، موضع ما درباره رنج انسانهاست، نه نزاعهای حکومتی یا موقعیتهای جغرافیایی. نباید با خلط میان مردم و حکومتها، قربانی را از حمایت محروم کرد.
۳. «شفقت تو ریاکارانه است چون حکومت هم همین شعار را میدهد.»
این گزاره نیز یکی از لغزشهای پرتکرار دوران ماست: خشم و مخالفت با حکومتها، تبدیل میشود به بیاعتنایی به مظلومانِ تحت حمایت آن حکومت.
اما یک اصل مهم را نباید فراموش کرد: اگر حکومتی از یک ارزش انسانی به هردلیلی- چه برای منافع ایدئولوژیک خود و چه برای ارزش انسانی- دفاع کرد، آن ارزش باطل نمیشود. این همان تلهای است که حکومتها حتی اگر با هم در نزاع باشند، برای جدا کردن آزادیخواهان از مردم جهان میچینند. در حالیکه اخلاق و ارزش انسانی ما باید مستقل از بازی قدرت باشد.
۴. «انسانی که به رنج ایرانی بیتوجه است، نمیتواند برای غزه دل بسوزاند.»
درست است. و برعکس آن نیز صادق است:آدمی که به کودک فلسطینی بیتوجه است، نمیتواند راستگو باشد اگر از رنج زندانی ایرانی سخن بگوید.
اخلاق، بستهبندیشده و تکهتکه نیست. یا به رنج انسان حساس هستیم، یا نیستیم. فردی که به هر شکل ممکن صدای رنج و نابرابری در ایران بوده، اگر امروز از محاصرهی غزه بگوید، ادامهی همان مسیر را رفته است.
سکوت در برابر رنج یک انسان، حتی اگر در آن سوی مرزها باشد، سکوتی است که میتواند فردا علیه نزدیکترین افراد ما نیز تکرار شود. اینجا فقط غزه نیست. اینجا مسئلهی دفاع از کرامت انسانی است، آن هم در روزگاری که بیتفاوتی، بیماری فراگیر زمانه شده است.
محمود درویش، شاعر فلسطینی، میگوید:
«ما آرزوی مرگ کسی را نداریم، ما فقط میخواهیم زنده بمانیم. همین».
و این «زندهماندن»، امروز برای کودکان و مردم غزه نیازمند صدای جهانی است. همانگونه که ما ایرانیان، وقتی قربانی تحریم یا تجاوز یا سرکوب میشویم، دوست داریم جهانیان صدای ما را بشنوند. دفاع از انسان، از هر نژاد و ملت، وظیفهای انسانی است. و کسی که برای یک کودک فلسطینی اندوهگین میشود، نه ریاکار است، نه سیاستزده، نه بیوطن. بلکه انسان است. آدمیست و شفقت. همین.
@sahandiranmehr
خواندنی:
https://x.com/Homianabadi/status/1946995149357081008?t=EOoOXdL50fc-MfoAhcNjfw&s=19
این عکس قدرتمندِ معتصم دلول، روزنامهنگار مستقر در غزه، کاش روی دیوار اتاق همهٔ قدرتمندانِ جهان بود و هر روز گریبانشان را میگرفت و در گوششان فریاد میزد: انسانید؟
@jalaeipour
👈🏻 چگونه «اقتصاد نسلکشی» دولت نظامی اسراییل را ثروتمند میکند و فلسطینیان را موش ازمایشگاهیِ فناوریهای جدید نظارت و جنایت
@jalaeipour
⭕️ آخرین خرمای غزه
✍🏻 عاصم النبیه، سخنگوی شهرداری غزه
تنها افرادی که نسلکشی را تجربه کردهاند و آن را با تمام وجودشان حس کردهاند، میتوانند واقعاً بفهمند که این نسلکشی یعنی چه – آنها می توانند ترس مداوم از مرگ و فقدان، گرسنگی جسمی و اشتیاق برای احساس امنیت را درک کنند.» این نوشتهی عاصم النبیه است. النبیه، همسر، پدر، پسر، مهندس و سخنگوی شهرداری غزه است. او در حالی که برای زنده ماندن در تاریک ترین روزهای نسلکشی تلاش می کند همچنان می کوشد تا ارائه خدمات اولیه به مردم در شهر غزه امکان پذیر شود. یک هفته پیش در ششصد و پنجاهمین روز از نسلکشی غزه، عاصم النبیه در شبکههای اجتماعی خود تصویری از یک خرما در کنار یک خط کش گذاشت و نوشت:
این فقط یک خرما نیست. یک خرمای ۴ سانتیمتری است و فکر میکنم ممکن است آخرین خرمایی باشد که در غزه باقی مانده است. من این خرما را شش ماه نگه داشتم و به خودم میگفتم که باید برای تاریکترین روزها نگه دارم. میدانی تاریکترین روزها اکنون اینجا هستند. عرب ها خرما را دوست دارند. من عاشق خرما هستم و مادرم هم همینطور. دیروز بعد از ۶ ماه تصمیم گرفتم آن را به مادرم بدهم. روز بعد به من گفت که آن را به خواهرم نسمه داده است. نسمه در سال ۲۰۰۸ به دنیا آمده است. بنابراین، او جنگ های اسرائیل علیه غزه در سالهای ۲۰۰۸، ۲۰۱۲، ۲۰۱۴، ۲۰۱۹ و ۲۰۲۱ را پشت سر گذاشته و تا امروز زنده مانده است. او ۱۷ سال دارد و این روزها درس های مدرسه اش را بدون معلم، بدون برق، بدون اینترنت و فقط با چند کتاب قدیمی میخواند. او به سه زبان صحبت می کند و دانش شگفت انگیزی در ریاضی و فیزیک دارد. من معتقدم که او نابغه است. مادرم تصمیم گرفت آن خرما را به نسمه بدهد زیرا معتقد است که او برای درس خواندن به آن نیاز دارد.
اما نسمه تصمیم گرفت آن خرما را به برادرزادهام بدهد. او یک پسر دو ساله است و تنها دو ماه قبل از جنگ به دنیا آمده و پدرش معاذ رجب، یک مرد ۳۷ ساله فلسطینی که فوق لیسانس اقتصاد و محقق بود را از دست داده است. پسرک نمیدانست خرما چیست.
سپس به این اندیشیدم که این تنها یک خرما است. ما نباید برای خوردن یک خرما مجبور به گرفتن چنین تصمیماتی شویم، و بعد آنجا بود که شروع کردم به فکر کردن به اینکه ما همدیگر را دوست داریم. ما واقعاً همدیگر را دوست داریم. میدانید ما عمیقاً عاشق یکدیگر هستیم و خوبیهای زیاد و افراد خوب زیادی در این شهر زخمی وجود دارد. مردم من، خانوادهام، مادرم، خواهرم، برادرزادهام و من - همه ما لیاقت بهتر از این را داریم. مردم غزه لیاقت بهتر از این را دارند.
امروز این خرما نمادی از عشق است و این فقط یک اتفاق در غزه است. هر روز نمونههایی را می بینیم که نشان میدهد فلسطینیها شایسته زندگی هستند. فلسطینیها شایسته زندگی در صلح هستند. کسانی که برای خودشان، برای شهرشان، برای وطنشان و حتی برای تمدن جهانی کار نیک انجام میدهند پس به ما فرصتی بدهید. شاید بعضیها بگویند این فقط یک خرما است. بله، فقط یک خرما است. اما معنای زیادی در این خرما وجود دارد اینکه هیچکس نمیخواهد آخرین خرما را بخورد. هیچکس نمیخواهد خارقالعاده است. آرزو میکنم نسمه در زمانه بهتری زندگی کند، آرزو میکنم بتواند آنطور که دلش میخواهد پزشکی بخواند و خرما بخورد بدون اینکه مجبور باشد آنها را بشمارد و نیاز داشته باشد که تنها خرمایش را به برادرزادهاش بدهد. این امید من است.
رفعت العرعیر، دوست صمیمی و معلم من میگفت: "اگر قرار است بمیرم، بگذارید مرگم امید به بار بیاورد." من هم همین را میگویم. اما همچنین اضافه میکنم،" اگر قرار است بمیرم، بگذار مرگم مقاومت به بار بیاورد. اگر قرار است بمیرم، بگذارمرگم انقلاب بیاورد. اگر قرار است بمیرم، بگذار آزادی، عدالت، رهایی و صلح به بار بیاورد. چرا که من قرار نیست برای هیچ بمیرم. میدانید، مردم من برای هیچ نمیمیرند. من نمیتوانم جلوی خودم را بگیرم و به این فکر نکنم که در واقع در یک ثانیه ممکن است جان خود را از دست بدهم، به اینکه هوش مصنوعی می تواند هر لحظه تصمیم به از بین بردن من بگیرد. من دائما این احساس را دارم که ممکن است قربانی بعدی باشم، اما در عین حال، هنوز هم خواستار آزادیام هستم و این مهمترین هدف ما در حال حاضر است که در مقابل اسرائیل بایستیم و تا جایی که میتوانیم با صدای بلند و بلند به آنها نه بگوییم. زیرا چاره دیگری نداریم. متأسفانه، راه دیگری وجود ندارد.
@jalaeipour
⭕️ از اشتراکگذاری تصویر دلخراش همیشه پرهیز کردهام؛ مبادا عادی شوند و مخاطب اذیت شود. اما انگار امروز درست برعکس، ضروری شده زل بزنیم به خشونت این صحنهها و به هم بریزیم از شدت بیرحمی آنچه در غزه در این ساعات و روزها و هفتهها میگذرد، مبادا که عادی شود این همه بیعملی جهانی در برابر نتانیاهو و این فاجعهٔ انسانی و جنایت بیمرز.
@jalaeipour
در برابر چشم میلیاردها انسان و دهها دولت و صدها نهاد بینالمللی جهان کودکان غزه در حال زجر کشیدن و مردن از گرسنگیاند، همهٔ اهالی غزه - حتی اقلیت بهرهمندتر - دسترسی به حداقل غذای سالم ندارند و صدها هزار انسان روزانه ساعتها برای قوت لایموتی زیر بارش گلوله در صف میایستند. چگونه در قرن بیستویکم ائتلاف و جریان نتیجهبخشی برای بازآرایی و عادلانهسازی قواعد بازیهای جهانی و ناممکنسازی چنین کابوسی میتواند شکل بگیرد؟ ما که در ایران هم گرفتار جنایات اسراییل و تحریم و مسائل انباشتهٔ بغرنج و دشواریِ عادلانهسازی نهادهای عمومیایم چگونه میتوانیم نقشی در ساختن چنین جریان جهانی داشته باشیم؟ میشود هر شب قبل از خواب این پرسشها و سهمگینیِ تصاویر کودکان غزه که تا صبح تن نحیفشان میمیرد گریبانت را نگیرد؟
@jalaeipour
🚀سیدعباس صالحی:
خطر از ایران عزیز دور نشده است، از یکسو با بیاعتنایی به حداقلهای خواست ملی و از سوی دیگر با دامنزدن به مطالبات حداکثری در انسجام و وحدت اجتماعی اخلال نکنیم و دشمن کینهتوز را امیدوار نسازیم.
فردای ایران فردای همه ماست، با آن بازی نکنیم.
@hammihanonline
hammihanonline.ir