👤 چهره روز: "مهندسی که سازه اش را ضمانت کرد"
👈 سایت ملی-مذهبی در مطلب کوتاهی نوشت:
✍ در بهار ۱۳۸۳ زلزله ای آمد که در تهران هم به شدت احساس شد. هنگام زلزله مهمان منزلی در یک مجتمع مسکونی بودیم که سازنده اش، مهندس مرحوم وحید میرزاده بود (از یاران نزدیک مهندس سحابی که شب انتخابات مجلس ششم شورای نگهبان او را رد صلاحیت کرد تا نتواند برای نمایندگی شهرش کرمانشاه رقابت کند).
✍ وقتی زلزله، آپارتمان را لرزاند، همه وحشت زده به سمت در خروجی هجوم بردند؛ اما مرحوم میرزاده از جایش تکان نخورد. گفتیم چرا نمی آیید؟ گفت می دانم چه ساخته ام، تضمین می کنم تا ۹ درجه مقاوم است!
✍ در مجتمعی که ایشان سازنده اش بود؛ یک واحد ۸۵ متری پیش خرید کرده بودیم، وقتی تمام شد ۱۰۶ متری تحویلمان داد. گفتیم چرا؟ گفت سود پروژه بیشتر از پیش بینی اولیه بود. اخلاقا خودش را ملزم دانسته بود ما را هم در آن شریک کند!
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحليلگران: "حکمرانی شبکهای"
👈 پدرام سلطانی، فعال و تحلیلگر اقتصادی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ زلزله کرمانشاه فصل جدیدی از حکمرانی را در کشور کلید زد. مراد از این نوشتار به نقد کشیدن عملکرد سازمان های حاکمیتی نیست.
✍ اما آنچه در عمل اتفاق افتاد؛ این بود که محوریت و کارامدی سازمان ها و نهادهای امدادی و مدیریتی بحران، کاملا با جوشش های مردمی به چالش کشیده شد.
✍ حتی سازمان های سنتی مردمی، مانند مساجد، هیأت ها و خیریه ها، که تا پیش از این وجهه غالب کمک های مردمی بودند، در برابر پویش های مدرن بر پایه شبکه های اجتماعی نمود کمرنگ تری یافتند.
✍ همیابی، همگرایی و همیاری شهروندان با زیرساخت فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، درعین حال سازمان نیافتگی، هم توانست سرعت و اندازه کمکها را بیشتر کند و هم برای کمک های دولتی سرعت ساز شود.
✍ آنچه که این دوگانه را پررنگ تر از گذشته هم کرد بی اعتمادی مردم، چه آسیب دیدگان و چه کمک رسانان، به صحت و سرعت عمل نهادهایی بود که عرفا در شرایط بحران و بروز بلایای طبیعی صحنه گردان و میدان دار هستند.
✍ این بی اعتمادی بخشی ریشه در اخبار و اطلاعات گوناگونی، اعم از درست و نادرست، که در چند سال گذشته از فساد، سوءمدیریت، عدم شفافیت، قانون گریزی، قول های بدون عمل و مانند اینها منتشر شده دارد و بخش دیگری به واسطه افزایش کنشگری و اعتماد به نفس شهروندان است که برای خود حق و قدرت بازیگری بیشتری از گذشته قائل هستند.
✍ موضوع پیشی گرفتن بخش خصوصی و جامعه مدنی از دولت ها روندی است که در سال های گذشته بیشتر و بیشتر نمود یافته است.
✍ این روند به یاری اینترنت و شبکه های اجتماعی این روند در حال سرعت گرفتن است و بویژه در کشورهایی که از حکمرانی خوب کم بهره اند؛ این روند شتاب بیشتری یافته و دیوار بی اعتمادی را بلندتر کرده است.
✍ به بیان دیگر، نقش شهروندان از "مشارکت مدنی" به "مدیریت مدنی" در حال گذار است. شهروند جامعه اطلاعاتی دیگر سطح کنشگری خود را در حد رأی دادن و اطاعت از قانون نمی داند؛ بلکه به دنبال حضور یافتن در فرایند تصمیم گیری و بازیگری در صحنه اجتماعی است.
✍ نظام "حکمرانی متمرکز و سلسله مراتبی" که شهروند را در کفه هرم جامعه تصویر کرده است؛ دیگر نه مطلوب شهروندان است و نه متبوع آنان.
✍ ساختارهای پیشرو حکمرانی در دنیا علاوه بر واگذاری تصدی گری های خود، که تحت عنوان خصوصی سازی از اواخر دهه هفتاد میلادی آغاز شد، امروز به دنبال واگذاری یا به مشارکت گیری مردم در سیاستگذاری و برون سپاری وظائف حاکمیتی هستند و در واقع تعریف وظائف حاکمیتی مرتبا در حال دگرگونی و کوچک سازی است.
✍ الگویی که به تدریج در دنیا جای خود را بیشتر باز خواهد کرد، الگوی "حکمرانی شبکه ای" است.
✍ در این الگو حاکمیت در کارآمدترین و قابل اعتمادترین و شایسته ترین نوع خود نهایتا می تواند بطور نسبی مرکزیت این شبکه باشد و هرچقدر حکمرانی ضعیف تر شود؛ از مرکزیت به حاشیه شبکه رانده می شود.
✍ در حکمرانی شبکه ای جامعه مدنی و بخش خصوصی در تراز حاکمیت قرار می گیرند، با دولت تصمیم می گیرند، با دولت اجرا می کنند و با دولت، و بر دولت، نظارت می کنند.
✍ همانگونه که از دو دهه گذشته شرکت های بزرگ و سازمان های مردم نهاد به سوی الگوهای چابک و غیربوروکراتیک سازمانی و ساختارهای غیرمتمرکز و تخت (Flat) روی آورده اند و به برون سپاری وظائفی پرداخته اند که تا پیش از آن تصورش هم نمی رفت، با دو دهه تأخیر، دولت ها نیز به سوی همین ساختار در حال حرکتند.
✍ تردیدی نیست که هر حاکمیتی که بخواهد در برابر این روند مقاومت کند؛ موجب ایجاد شکاف بیشتر بین خود و جامعه خواهد شد و سرمایه اجتماعی خود را به تحلیل خواهد برد.
✍ شبکه های اجتماعی ارتباط بین جامعه مدنی را بسیار محکمتر، چابکتر و شفافتر کرده است و یک حاکمیت هوشمند می داند که تسلط قیم مآبانه و دستوری بر این شبکه پیوسته و گسترده تنها برایش بدنامی و بی اعتمادی به بار خواهد آورد.
✍ زلزله کرمانشاه آینه ای بود در برابر حکمرانی امروز کشور ما برای اینکه اعتماد شهروندان را به مدیریت و کارآمدی خود ببیند و آن را در ترازوی روی آوردن و اعتماد نمودن شهروندان به سازمان های مردم نهاد و چهره های شناخته شده بگذارد و تغییر آن را نسبت به گذشته بسنجد.
✍ قطعا این میزان هجومی که در کمک به مردم زلزله زده آورده شد و ازدحام جمعیت در آن مناطق شیوه مطلوبی برای کمک رسانی نیست؛ اما بدون شک در صورت تکرار چنین حوادثی در آینده، حرفه ای گری بیشتری در اقدامات شبکه مردمی بوجود خواهد آمد.
✍ زلزله کرمانشاه پیش لرزه ای بود که به روابط دولت- شهروند افتاد. امیدوارم مسئولین از آن درس هایی بیاموزند که موجب بازنگری در نگاه ایشان به نقش و شأن شهروند و به اصول حکمرانی در عصر حاضر شود.
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحليلگران: "ایران، موشک حوثی ها و کنترل موثر"
👈 رضا نصری، تحلیلگر سیاست خارجی و کارشناس حقوق بینالملل، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ یک پنل سازمان ملل ادعای رژیم سعودی علیه ایران را رد کرده و گزارش داده که عربستان سعودی هیچ مدرکی دال بر اینکه ایران تأمینکننده موشکی بوده که حوثیها در حمله اخیر علیه ریاض استفاده کردهاند ارائه نداده است.
✍ این گزارش بسیار مهم است؛ چراکه از یک طرف فضاسازی عربستان علیه ایران را مخدوش میکند و از طرف دیگر، توجیه عربستان برای محاصره یمن را بی اعتبار میسازد.
✍ اما هرچند این گزارش از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردار است، این نکته را نباید فراموش کرد که از نظر حقوقی، حتی اگر ایران تأمینکننده موشکهای حوثیها بود، باز هم صرف تأمین سلاح برای این گروه برای درگیر کردن مسئولیت دولتی ایران کفایت نمیکرد.
✍ در واقع، از نظر حقوق بینالملل - طبق نظر دیوان بینالمللی دادگستری - برای اینکه اقدامات یک گروه شبهنظامی (غیردولتی) به یک دولت خارجی نسبت داده شود، باید آن دولت خارجی نسبت به آن گروه "کنترل موثر" اعمال کند.
✍ معیار "کنترل موثر" نیز به این معناست که رابطه آن دولت با گروه شبههنظامی مورد نظر باید بهگونهای باشد که بشود آن گروه را عملاً به مثابه یک "ارگان" از آن دولت تلقی کرد.
✍ به عبارت دیگر، آن دولت خارجی باید مستقیما در فرماندهی و کنترل عملیات نظامی آن گروه ایفای نقش کند.
✍ طبیعتا، چنین معیاری - که مستلزم وجود فرماندهی مستقیم است - میان دولت ایران و شاخه نظامی حوثیها صدق نمیکند؛ و صرف تأمین سلاح نیز (طبق نظر دادگاه لاهه) - حتی اگر حقیقت داشت - برای تفویض مسئولیت اقدامات این گروه به ایران کافی نمیبود.
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحليلگران: "محکومی در برابر حاکم"
👈 حسین خنکدار، تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ اگر بازی سیاسی در ایران را روی کاغذ ِسفید بیاوریم وچپ و راست را در این سال ها مروری کنیم؛ از چپ واژه "همگرایی" به چشم می آید و از راست "واگرایی".
✍ به سال های 92 و 96 که بنگریم در جبهه اصلاحات (از اعتدال توسعه و کارگزاران گرفته تا اعتماد ملی و اتحاد ملت) زیر یک پرچم رفته و با تمام تفاوت ها و گاها تناقض ها به نقطه ای مشترک رسیده اند.
✍ اما اصولگرایان هر روز از تفاوت ها گذر کرده و حتی به تقابل و البته این روزها به تعارض و جنگ هم رسیده اند.
✍ اصولگرایان زایش احمدینژاد را چونان پسری می بینند که وقتی پر و بال گرفت؛ دیگر تحمل زیر چتر پدر بودن را نداشت و علیه آنان به پاخاسته است.
✍ چپگرای محذوف راست ها اینک هم علیه راستگرای محافظه کارشان یعنی علی لاریجانی که این روزها شایعه ریاستجمهوری در ۱۴۰۰ با نزدیکی به اصلاحطلبان و دولت قوت گرفته؛ بلند شده است و این جز "واگرایی در راست" چه چیزی را می تواند اثبات کند؟ (هرچند که بهاری های حامی احمدینژاد خود را فارغ از چپ و راست بنامند!)
✍ چه دوست داشته باشیم و چه نه؛ حذف محمود احمدینژاد از تحلیل های سیاسی ما غیرممکن است. چرا که زمین بازی را او تعیین می کند.
✍ گاهی سه سال در سکوت، خود را از بازی خارج می کند و طی سال های 92 تا 95 تنها از انقلاب و ارزش ها و گفتمانش می گوید و به دولت جدید هیچ پاسخی نمی دهد و گاهی خود را برای ردصلاحیت آماده می کند و حتی آن را می پذیرد.
✍ می توان گفت احمدینژاد جزء معدود سیاستمدارانی در ایران است که هم غیرقابل پیش بینی است و هم تنها خود نوع بازی و زمین بازی را مشخص می کند.
✍ به همین دلیل است که احمدینژاد برای بعد از باختش هم برنامه دارد؛ نه استعفا می دهد و قهر می کند و نه در کنج عزلت می نشیند و جالب تر اینکه با اعتماد بنفس بیشتر به تاکتیک جدید رو می آورد.
✍ حذف احمدی نژاد از سپهر سیاسی کشور ممکن نیست؛ چرا که سیاست فقط حاکمیت نیست و از عمومیت برمی آید.
✍ اینگونه است که حتی محفل سه شنبه های اصولگرایان برای عدم پوشش رسانه ای احمدینژاد به کار نمی آید و او خود را به هر طریق می نمایاند.
✍ از طرفی، می توان او را بزرگترین "حذف کننده" جمهوری اسلامی در رقابت های دموکراتیک نامید؛ روزگاری هاشمیرفسنجانی را به گوشه رینگ برد و از ۸۴ تا ۹۲ عزلت نشینش کرد و روزگاری دیگر میرحسین موسوی را پس از ۲۰ سال گوشه نشینی به نبرد فراخواند و به هر ترتیب، از او عبور کرد.
✍ این همان چیزی است که لاریجانی ها را می ترساند که شاید "هدف سوم" احمدینژاد باشند.
✍ به نظر میرسد این نبرد برای لاریجانی ها باخت- باخت است؛ چراکه با هر نتیجه ای، صادق دیگر مشروعیتی برای آینده خود نمی بیند و علی هم با این بازی جدید انتخابات ۱۴۰۰ را از دست رفته می داند.
✍ علی لاریجانی سودای این داشته تا در بغل اصلاحطلبان و اعتدالیون به آرزوی دیرین خود برسد؛ اما بعید است اصلاحطلبان زین پس هیچگاه گزینه حاکمیتی را جایگزین اقبال رأی اجتماعی بالایشان کنند.
✍ اصلاحطلبان می دانند اشتباهی دوباره مرگ سیاسی در بین عموم را در پی خواهد داشت. پس اگر احمدینژاد در تقابل لاریجانی ها برنده هم نباشد؛ لاریجانی ها قطعا بازنده اند!
✍ حمله احمدینژاد به لاریجانی اما حمله به شخص نیست؛ بلکه او متن را نشانه رفته است. وی آخرین تیر خود را از چله کمان رها می کند و می خواهد تیرش "شکاف عمودی" چپ و راست را از بین برده و "فاصله افقی" حاکمیت و مردم را بیشتر نمایان کند.
✍ محمود به چپ و راست اعتقاد ندارد و البته جایی هم در بین آنها برای خود نمی بیند؛ پس باز هم زمین بازی را تغییر می دهد. "چپ و راست" را به کناری میزند و تبدیل به "شمال و جنوب" میکند.
✍ احمدینژاد این بار لاریجانی ها را نماد طبقه حاکم معرفی کرده و خود را جزئی از طبقه محکوم میداند و در این راه البته رهبری را در جبهه مردم دانسته و به همین علت در جملات آخر صحبت هایش در حرم شاه عبدالعظیم برای سلامتی ایشان دعا میکند و به نوعی از ایشان استمداد میطلبد.
✍ اینک احمدینژاد دوباره برخاسته است. او میخواهد یکبار برای همیشه تکلیفش را روشن کند؛ پس وارد بازی برد- باخت میشود.
✍ احمدینژاد حریفش را نه اصلاحطلبان و سیدمحمد خاتمی که خانواده لاریجانی انتخاب می کند؛ چون در بین مردم مقبولیتی ندارند و این را در سال ۱۳۸۴ با رأی حدود یک و نیم میلیونی خود نشان داده اند. همان سالی که احمدینژاد ۱۷ میلیون رأی در سبد خود دیده بود.
✍ احمدینژاد می خواهد قهرمان طبقه محکوم و مستضعف لقب گیرد و برای اینکار چه حاکمی بهتر از لاریجانی ها.
✍ او می خواهد فرودستی باشد که علیه فرادست برخاسته است؛ محکومی در برابر حاکم؛ مظلومی در برابر ظالم و البته حاشیه ای علیه متن...!
@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "احمدی نژاد و سرمایهگذاری در شکاف دولت- ملت"
👈 سعید محمدی، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:
✍ سخنرانی محمود احمدینژاد در حرم حضرت عبدالعظیم حاوی نکاتی بود که نگارنده در زیر به برخی از آنها اشاره می کند:
✍ احمدینژاد با ادعای پاکدست بودن دولت خود سعی داشت نشان دهد یک جریان الیگارشی مبتنی بر نابرابری و تبعیض بر کشور حاکم است و تنها کسی که می تواند این الیگارشی حاکم را براندازد؛ اوست.
✍ هر چند ادعای پاکدست بودن دولت او بیشتر به طنز شباهت دارد تا واقعیت، ولی نمی توان نادیده گرفت که مخاطب او در این سخنرانی بیشتر هوادارانش بودند.
✍ تردیدی نیست که زلزله اخیر و فروریختن مسکن های مهر ،هم اکنون یکی از مهمترین افتخارات دولت او را با انتقاد جدی مواجه کرده است. بخشی از عصبانیت نهفته در سخنرانی او را می توان ناشی از فرو ریختن دیوار محبوبیت او در بین اقشار ضعیف در روزهای اخیر دانست.
✍ او که در زمان انتخابات سال ۸۴ مصداق این الیگارشی حاکم را خاندان هاشمی و ناطق نوری معرفی کرده بود، این بار با هدف گرفتن برادران لاریجانی درصدد است تا هرگونه شانس علی لاریجانی برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ را نقش برآب نماید.
✍ این روزها در برخی از محافل سخن از نوعی توافق و معامله گری بین روحانی، حزب اعتدال و توسعه و بخش هایی از اصلاحطلبان با علی لاریجانی برای انتخابات سال ۱۴۰۰ به میان آمده بود.
✍ سخنان دیروز احمدینژاد می تواند نشانگر این باشد که چنین توافقی چنان شکننده و لغزان است که از هم اکنون ترک های جدی بر روی آن قابل مشاهده است.
✍ در روزهای اخیر برخی نقل قول ها حکایت از بازگشت دوباره ناطق نوری به جایگاه رهبری جناح اصولگرا می کنند. سخنان دیروز را می توان آغاز نوعی ائتلاف نانوشته بین احمدینژاد و بخش هایی از اصولگرایان دانست که از ائتلاف لاریجانی- روحانی و قدرت گیری ناطق نوری در جناح راست احساس خطر کرده اند.
✍ این سخنان می تواند بر آرایش نیروهای سیاسی هم تاثیرگذار باشد؛ به طوری که در آینده نزدیک میتوان شاهد سرعت گرفتن شکل گیری دوگانه "عقلگرایی/ تندروی" به جای دوگانه "اصلاحطلبی/ اصولگرایی" بود.
@javadrooh
💥 خبر: "بن سلمان هفته آینده پادشاه می شود"
👈 روزنامه انگلیسی "دیلی میل" به نقل از یک منبع نزدیک به خانواده سلطنتی عربستان سعودی نوشت: ملک سلمان درنظر دارد هفته آینده از منصب خود کنار برود و رهبری عربستان سعودی را رسما به محمدبن سلمان تحویل دهد و خودش بعنوان یک فرد تشریفاتی بعنوان خادم الحرمین الشریفین به نقش آفرینی ادامه خواهد داد.
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحليلگران: "دولت موازی و بست نشینی احمدی نژاد"
👈 یادداشتی از دکتر حمیدرضا جلایی پور، جامعهشناس و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ در شرایطی که مردم و دولت در ایران مشغول مهار پیامدهای جانکاه زلزله زدگان کرمانشاه هستند، بقایی، مشایی و احمدینژاد یک «شوی سیاسی -مذهبی» راه انداخته و در حرم حضرت عبدالعظیم بست نشسته اند و سخنان رادیکال علیه مسولین دو قوه ايراد می کنند (كه اين سخنان در فضاي آن لاين قابل دسترس است).
✍ اگر بخواهیم با زبان تندروها در دولت موازی این اقدامات آنها را ارزیابی کنیم؛ می توانیم بگوییم اقدامات و سخنان جنجالی این سه نفر در این بست نشینی غیرقانونی و «براندازانه» است.
✍ این مردم انگیزی مخرب و پرهزینه «احمدینژادی ها» چگونه در ایران پاگرفت؟ حداقل دوعلت دارد.
✍ یکی علت زمینه ای است يعني وجود «افراد مضطر» در جامعه ایران است (که خود معلول توسعه نامتوازن است) که در ناامیدی به سر می برند و «شعارهای ورزنکرده و نسنجیده» احمدینژاد می تواند برای آنها جاذبه ایجاد کند و مدتی هر چند كوتاه دل آنها را خنك كند.
✍ اما علت دوم و موثری که به "احمدینژادیسم" رونق داد؛ حمایت های بی دریغ دولت پنهان از او بود. (اين حمايت ها از ۱۳۸۲ که احمدینژاد شهردار شد شروع شد و تا ۱۳۹۰، یعنی دو سال قبل از پایان دوره دوم ریاستجمهوری او ادامه داشت.)
✍ چرا دولت موازي از تیم احمدینژاد دفاع می كرد؟ چون او در برابر اصلاحطلبان قرار گرفته بود؛ چون او مخالف روندهای توسعه حرکت می کرد و ضد برنامه و بودجه و شفافیت بود؛ چون او مخالف وجوه جمهوریت جمهوری اسلامی بود و موافق تشکیل دولت اسلامی بود؛ چون او در سیاست خارجی بجای تعامل گرایی "تقابل گرا" بود.
✍ به این دلایل دولت موازی و پنهان که از تز "انقلاب دائمی" دفاع می کرد؛ از تمام "غلط هایی" که احمدینژاد انجام داد؛ بی دریغ دفاع کرد.
✍ احمدینژاد در طول ده سال دائما میراث مثبت سه دهه خدمت مهندس موسوی، هاشمیرفسجانی و خاتمی را در جمهوری اسلامی به سخره گرفت و حاملان دولت پنهان برای او کف زدند و صداوسیما هم آن را پخش کرد.
✍ بدون حمایت دولت پنهان "تیم احمدینژاد" در جامعه سیاسی ایران وزنی نداشت. او بدون این حمایت ها در بهترین حالت می توانست فقط در دادگاه محاکمه روزنامه سلام به همراه اعضای انصار حزب الله در صف اول تماشاچیان دادگاه بنشیتد و بعنوان سیاهی لشکر از بستن این روزنامه اصلاحطلب دفاع کند!
✍ دستاورد هشت سال دفاع دولت پنهان از احمدینژاد چه بود؟ ارزش پول ملی ایران به یک سوم تقلیل یافت؛ با کاغذپاره خواندن قطعنامه هایی که علیه ایران در شورای امنیت ایران تصویب می شد؛ امنیت ملی ایران به خطر افتاد؛ به فرآیند گزینش شایسته سالارانه در نظام اداری کشور ضربات مهلک وارد شد؛ به نظام دانشگاهی کشور از لحاظ رعایت استانداردهای علمی ضربات کاری وارد شد؛ نظام کارشناسی و نظارتی کشور را به سخره گرفت؛ به فساد ساختاری ایران رشد فزاینده داد.
✍ اما پیامد حمایت بی دریغ دولت پنهان از احمدینژاد غير از موارد مذكور این بود که جمهوری اسلامی را از جنبه دیگری نیز "نازل" کرد.
✍ بدین معنا که سطح منتقدان و اصلاحگران نظام جمهوری اسلامی را از سطح شخصیت های فرهیخته و ریشه داری چون میرحسین موسوی، زهرا رهنورد، مهدی کروبی و سید محمد خاتمی به شومن های مردم انگیزی چون احمدینژاد و یارانش کاهش داد.
✍ اينک دولت موازی وضع را به جایی رسانده که احمدینژادیون جسورانه و وقیحانه می توانند سران قوای کشور را به سخره بگيرند.
✍ در ده سال گذشته هرچه قلمرو دولت موازی در امور سياست داخلی و خارجی و اقتصادی قلمروی رسمی جمهوری اسلامی را محدود كرده: هزينه های زيادی برای كشور داشته كه يكي از آنها ظهور و بروز احمدینژادیون (با شيشكي هاي بلند) در جامعه سياسی ايران است!
✍ با شنیدن سخنان سخیف احمدینژاد در هنگام بست نشینی اش و در پایان این نوشته به مخاطبان محترم پیشنهاد می کنم بیاییم به احترام سیاستمداران اصلاحطلبی که نجیبانه تحمل مشقت کردند، ولی ضد قانون عمل نکردند و پاسدار "اصلاحطلبی مسئولانه" بودند، کلاه خود را به احترام برداریم.
@javadrooh
🗯 مصاحبه روز: "چپ اسلامی علیه راست مدرن ظهور میکند"
👈 ابراهیم فیاض، دانشیار گروه مردم شناسی دانشگاه تهران، به خبرگزاری مهر گفت:
🔹در تشریح دلایل حرکت های عدالتخواهانه در سال ها و ماه های اخیر، باید بگویم که بنده سال ها قبل این وضعیت را پیش بینی کرده بودم. این تحرکات نوعی رادیکالیسم است که از نهادینه نشدن ارزش ها در کشور ناشی می شود.
🔹 بخشی از این اعتراضات هم به این بر می گردد که تصور می شود مسئولان آنچنان که باید در خدمت مردم نیستند و در این راستا اصولگرا و اصلاح طلب هم خیلی در ایجاد این تصور تفاوتی ندارند.
🔹بخشی از اعتراضات نیز به عدم چرخش نخبگانی در سطوح بالا بر می گردد
🔹 به تصور معترضان، یک قشر مسلط و محدود مناصب را میان خود تقسیم کرده و خیلی به مردم بها نمی دهد. یعنی این احساس برای دانشجویان عدالتخواه به وجود آمده که صرفاً قشر خاصی به مناصب بالا می رسد.
🔹این اعتراضات اکنون در برخی محافل دانشجویی است هر چند که معتقدم طلاب جوان هم به اینها ملحق شده و یک جریان بزرگ عدالتخواهی را به وجود آورده است.
🔹به لحاظ طیف بندی های اجتماعی نیز من فکر می کنم قشر متوسط روستایی به این جنبش می پیوندند.
🔹 امروز در میان روستاییان، تحصیلکرده های بسیار خوبی وجود دارد که به نوعی از خودآگاهی طبقاتی رسیده اند. این طیف چون به خودآگاهی رسیده؛ مطالبات دارد و از این جهت به جنبش عدالتخواه نیز پیوند می خورد.
🔹قشر متوسط شهری که در سال های اخیر و در نتیجه سیاست های اقتصادی به قشر ضعیف و پایین هم تبدیل شده، نیز به جریان فوق خواهد پیوست.
🔹 بنده اعتراضات اخیر عدالتخواهانه را به شدت جدی می بینم. هر چند ناامیدکننده نیست؛ چرا که عملاً در مقابل اشرافیت قدعلم کرده است.
🔹 این جریان در دهه گذشته نیز حرف های جدی برای گفتن داشت و مانعی جدی برای جریان اشرافیت به حساب می آمد؛ تا جایی که نمایندگان طیف اشرافی در ساختار سیاسی عملاً مهجور شده بودند.
عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
🔹کلیدواژه "چپ اسلامی" که در برخی جنبش های عدالتخواهی اخیر برجسته شده، ما به ازای خارجی دارد. یعنی گروهی که به شدت نخبه و اهل مطالبه است و احساس می کند که راهی به ساختار سیاسی ندارد.
🔹 به گمان این طیف، اندیشه های لیبرالی و راستگرایی در ساختار سیاسی که از زمان آقای هاشمی شروع شده بود، اکنون قدرت گرفته و اجازه حضور به این طیف را نمی دهد.
🔹بنده اصرار دارم که حرکت های اخیر را ناشی از اندیشه های شریعتی تحلیل کنم.
🔹در تمامی این سال ها اصرار بر نفی افکار شریعتی بود و راست ها هم با تعابیر تند شریعتی را می کوبیدند. جالب است که در چند سال اخیر بنده بسیاری از طلاب را می بینم که روی آثار و افکار شریعتی متمرکز شده اند.
🔹 حتی تلاش دارند تا شریعتی را به شدت مطرح کنند و می گویند ظلم به شریعتی موجب شد تا اندیشه های سرمایه داری بر اداره کشور مسلط شود.
🔹به همین نسبت در محیط های دانشگاهی نیز بازگشت پررنگ شریعتی را شاهد هستیم. به عبارت دیگر، همان قشری که با شریعتی و افکارش وارد انقلاب شدند، الان وارد مطالبه گری در سطح بالا شده است.
🔹 دهه آینده دهه شریعتی است. دهه ای که افکار و آثار او بازسازی شده و به شدت در سطح جامعه پررنگ خواهد شد.
🔹 مبدا چپ اسلامی شریعتی است.
🔹 در سال های اخیر کتاب های شریعتی به شدت اوج گرفته است. گرایش کنونی به شریعتی هم محدود به قشر خاصی نیست و گرایشات مختلف دارند به سمت عدالتخواهی می روند.
🔹 شریعتی معجونی از عرفان و عدالت است. از سوی دیگر جمهوی اسلامی هنوز به ترکیب فقه و عدالت نرسیده است که در نهایت به اعتدال منجر شود.
🔹حوزه های علمیه هم در این راستا کم کاری کردند و گفتند شریعتی سوسیالیست است. شریعتی ای که می گفت از اصول کلان حاکم بر فقه، عدالت است.
🔹چه کسانی این را می گفتند و شریعتی را می کوبیدند؟ راست مدرن در قم. می گفتند ما عدالت در فقه را قبول نداریم و این حرف ها، حرف های سوسیالیستی است.
🔹راست مدرن فقط مالکیت خصوصی را قبول داشت. نتیجه همین نگاهِ راست مدرن بود که اشرافیت وحشتناک امروز را رقم زد. فاصله طبقاتی، امروز به شدت اوج گرفته است.
🔹 بنده مطمئنم امروز یک شریعتی در قم پیدا شود، عموم طلاب می روند سمت او.
🔹 در همان دوران قبل انقلاب، در شرایطی که امثال شریعتی جایی در دانشگاه ها نداشتند، امثال سید حسین نصر و دکتر پاریزی باستانی مرتب داشتند از لحاظ مدارج و مناصب دانشگاهی اوج می گرفتند.
🔹 هرچقدر آنها در حکومت آن وقت مقرب تر می شدند؛ از این طرف شریعتی بود که در جامعه اوج می گرفت.
@javadrooh
🔻 مهدی قدیمی (ژورنالیست) :
🖋 این خبر را حتما به یاد دارید که استاندار کرمان گفته بود دیواری که عکس #احمدی_نژاد بر آن بود، در زلزله فرو نریخت.
وق… https://t.co/Nrj1Lh0MvN
👉 @EslahtalabanTweet
این عکس شاید تسلیبخشترین عکس این روزهای تلخ بود. خانم زلزلهزدهای که همچنان در فکر کتابهاست...
@Virastaar
👁🗨 نگاه تحليلگران: "احمدینژادی ها ترمز بریده اند؟!"
👈 غلامعلی دهقان، عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ احمدینژاد و دوستان لایه اولش بار دیگر ما را به عهد قجر برده و خاطره بست نشینی را برایمان تازه کرده اند. آنان امروز در حرم عبدالعظیم حسنی بست نشستند تا آخرین برگ خود را هم رو کنند.
✍ آنچه در سخنان امروز احمدینژاد مشهود بود؛ حمایت بی کم و کاست از دوستان درجه یکش بود. او نمی خواهد قبول کند آنان هم می توانند خطا داشته باشند و باید در دادگاه محاکمه شوند.
✍ او درحالیکه سالیان پیش رقبای خود را "قانون گریز" معرفی می کرد؛ امروز نشان داد مرگ خوب است اما برای همسایه.
✍او که در برابر اتهامات منسوب به رقبای خود سکوت می کرد؛ امروز صراحتا اعلام می کند از دوستانش تا پای جان حمایت می کند. دلسوزی "مرد تناقض ها" برای یارانش است و قانون را برای دیگران می خواهد؛ نه برای خود و دوستانش.
✍ در دوره قاجار و پیش از آن پدیده بست نشینی درحالی صورت می گرفت که فرد یا افرادی ناامید از نظام مستقر به ایفای حق خود از طریق بست نشینی می پرداختند.
✍ پرسش اساسی این است که آیا احمدینژاد و دوستانش از نظام مستقر عبور کرده اند؟
✍ این روزها به واسطه زلزله حزن انگیز کرمانشاه بخش قابل توجهی از چهرههای مردمی اعم از هنری، ورزشی و سیاسی تلاش می کنند بخشی از مشکلات هموطنان زلزله زده را حل کنند و تا اطلاع ثانوی مشکل عمده کشور رفع نیازهای هموطنان عزیز است.
✍ در این شرایط، آیا اولویت کشور بست نشینی آقایان است؟
✍ واقعیت این است مسبب فتنه ۸۸ این بار می خواهد نقش مباشر را بازی کند. اما او این بار اشتباه می کند. وی نه پایگاهی در ساخت قدرت دارد و نه پایگاهی در میان مردم.
✍ او فقط چند روزی جاروجنجال می کند و قانون هم کار خودش را.
@javadrooh
🌀 گزارش روز: "واریز ۲۳۵ میلیون تومان به حساب دکتر صادق زیباکلام"
👈 دکتر صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، در یادداشتی اینستاگرامی نوشت:
✍ حقیقتش را بخواهید وقتی حسابم را برای دریافت کمکهای مردمی دیشب اعلام کردم در خواب هم تصور نمیکردم اینگونه شود.
✍ غایت تصورم این بود که مبلغی در حدود ۷، ۸ یا حداکثر ۱۰میلیون تومان جمع میشد و با این پول مقداری مواد غذایی، بهداشتی، پتو و این چیزها خریداری و ارسال میکردیم.
✍ اما آنچه که در عمل از لحظهای که پست را در اینستاگرام گذاردم تا به الان یک روند ادامه داشته یعنی استقبال باورنکردنی مردم، همه حساب و کتابهایم را برهم زد.
✍ در همان یکساعت اولیه از مرز ۱۰میلیون تومان گذشتیم و تا ساعت ۷امشب به رقم ۲۳۵میلیون تومان رسیده.
✍ در ابتدا میتوانستم تعداد کمک کنندگان را بشمارم؛ اما از مرز چندین هزار هم فراتر رفته.
✍ از منظر جامعهشناسی جالب است که بسیاری از کمکها حولوحوش ۳۰هزار تومان بوده. یعنی خیلی از کمککنندهها لزوما خیلی هم مرفه نبودهاند. البته ارقام میلیونی هم بوده.
✍ استقبال شما گیرم انداخت و وادارم کرد که برای ارزیابی بهتر و دقیقتر از وضعیت و هزینهکردن کمکهایتان، خودم راهی کرمانشاه شوم. لذا به حول و قوه الهی فردا علی الطلوع عازم هستم.
🔅ایام به کام باد
صادق زیباکلام/ بیست و چهارم آبان یکهزار و سیصد و نودوشش
@javadrooh
🔏 کامنت "راهبرد": میخواهد هاشمیرفسنجانی شود یا جا پای ناطق گذارد. این احتمال هست؛ هر دوی آنان انتخاباتی که خود راپیروز قطعی آن میدانستند، به سخت ترین شکل باختند. "تکرار" بعید نیست...
@javadrooh
💚 دلنوشته: "ای مرگ لامروت بیکیش!"
👈 یادداشتی از دکتر مرتضی مردیها برای نازنین دیهیمی
@javadrooh
👤 چهره روز: "مهندسی که سازه اش را ضمانت کرد"
👈 درباره مهندس وحید میرزاده، فعال ملی-مذهبی
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحليلگران: "حکمرانی شبکهای"
👈 یادداشتی از پدرام سلطانی، فعال و تحلیلگر اقتصادی: "زلزله کرمانشاه، پیش لرزه ای بود که در روابط دولت-ملت افتاد"
@javadrooh
💥 خبر: "مرگ بیش از ۷۰ نفر در مسکن مهر"
👈 محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران در کانال رسمی تلگرامی خود عکسهای بازدید از مجتمع شیرودی مسکن مهر در کرمانشاه را منتشر کرده و با اشاره به تخریب هشتاد درصدی برخی خانهها نوشته است: "واحدها از ٣٠ تا هشتاد درصد تخریب شدهاند و به گزارش مسوولان محلی بیش از هفتاد نفر در مجتمع شیرودی مسکن مهر کرمانشاه جان خود را از دست دادهاند".
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحليلگران: "محکومی در برابر حاکم"
👈 در تقابل احمدینژاد با لاریجانی ها چه کسی برنده است؟
@javadrooh
سر کوه بلند آمد سحر باد
ز توفانی که میآمد خبر داد
درخت و سبزه لرزیدند و لاله
به خاک افتاد و مرغ از چهچه افتاد
#مهدی_اخوان_ثالث
@ehsanname
📷 کارگاه تنبورسازی دالاهوی کرمانشاه بعد از زلزله
@doholchi
📨 نگاه خوانندگان: "پتودزدی و ژن خوب!"
👈 امیر بابایی، از همراهان "راهبرد" در کرمانشاه، در یادداشت ارسالی خود نوشت:
✍ با شما هستم ای هموطن؛ که شایعه کرده اید در مناطق زلزله زده، پتوها را می دزدند، مگر نه اینکه پتوها را برای زلزله زده ها آورده اید، از کجا به این نتیجه رسیده ای که آن کسی که پتو را برده به آن نیاز ندارد؟
✍ این بحران اگر مدیریت شده بود و در تقسیم امکانات، مدیریتی وجود داشت و نظمی و ترتیبی ایجاد شده بود، یقینا شان و احترام و کرامت زلزله زده ها نیز حفظ می شد و دیگر این شایعات نیز وجود نداشت.
✍ اصلا بگذار فرض کنیم واقعیت را گفته ای، بهتر نبود قبل از بیان این موضوع، قیاسی می کردی میان پتودزدان و ژن های خوب که گردن برافراشته و شما هموطن را هم از آن بالا نگاه می کنند؟
✍ بهتر نبود قبل اش، نصیب پتو دزدان و نصیب ژن های خوب از سفره انقلاب را محاسبه می کردی؟
✍ بهتر نبود قبل از آن، از خودت می پرسیدی کل خسارت زلزله (تاکید می کنم کل خسارت زلزله) به اندازه ثروت چند نفر از این ژن های خوب می شود؟ دو نفر؟ سه نفر؟ پنج نفر؟ ده نفر؟....
✍ نه، این رقم آخری (ثروت ده نفر ژن خوب) نه تنها کل خسارت این زلزله بلکه کل خسارت چند زلزله بعدی را هم کفاف می دهد؛ پس زیاد نگران چند پتوی دزدیده شده نباشید و با طیب خاطر پتوها را بدهید!
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحليلگران: "دولت موازی و بست نشینی احمدی نژاد"
👈 یادداشتی از دکتر حمیدرضا جلایی پور درباره غائله شاه عبدالعظیم
@javadrooh
🗯 مصاحبه روز: "چپ اسلامی علیه راست مدرن ظهور میکند"
👈 ابراهیم فیاض، دانشیار گروه مردم شناسی دانشگاه تهران: "دهه آینده، دهه شریعتی است"، "یک شریعتی در حوزه ظاهر شود؛ دور او جمع میشوند"
@javadrooh
📣 سخنرانی روز: "باید تکلیف خود را با پلوراليسم روشن کنیم"
👈 اظهارات دکتر محمدرضا بهشتی، استاد فلسفه دانشگاه تهران، درباره فضای فرهنگی ایران پس از انقلاب: "سپنتا نیکنام از مراحل ظهور یک تناقض است"
@javadrooh
https://goo.gl/XVmaQH
📸 نمای روز
سلمان کدیور، دبیر اسبق جنبش عدالتخواه دانشجویی، با انتشار این عکس در کانال "خامنیسم" نوشت: "چقدر دیدن این منظره شیرین و امیدبخش است"
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحليلگران: "احمدینژادی ها ترمز بریده اند؟!"
👈 یادداشتی از غلامعلی دهقان، عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه، درباره بست نشینی و سخنرانی امروز
@javadrooh
🌀 گزارش روز: "واریز ۲۳۵ میلیون تومان به حساب دکتر صادق زیباکلام"
👈 فراخوان استاد دانشگاه تهران با استقبالی فراتر از تصور همراه شد
@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "زلزله، حيف و ميل، هلال احمر"
👈 مهدی دربندی، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:
✍ يكي از افرادی، كه حدود ۳۵ سال در برنامه و بودجه ايران كار كرده به نكته بسيار زيبایی اشاره می كرد كه مردم ايران به "ميل" بسيار حساس هستند؛ ولی به "حيف" اهميتي نمی دهند و شايد یکی از دلايل بهرهوری منفی از دهه پنجاه در ايران ريشه در اين حساسيت داشته باشد.
✍ برای مردم و حكومت ايران حيف آب و انرژی، مواد غذايی و... در كشور اهميتی ندارد؛ ولی اختلاس همواره در صدر بحث ها و اخبار است.
✍ بعد از فاجعه بم و كرمانشاه مردم ايران به علت فساد موجود در ساختار از كمک به هلال احمر خودداری كرده و خودشان اقدام به جمعآوری اقلام و رساندن كمک مي كنند؛ ولي چون آشنایی زيادی با مقوله امداد ندارند و احتياج های آسيب ديدگان را نمی شناسند، كمک رسانی به زلزله زدگان را دشوار می كنند و با هدف جلوگيری از "ميل" كمک ها بيشتر آنها را "حيف" می كنند؛ مانند فرستادن مقدار زيادی آب معدنی و ...
✍ به قول معروف، قانون بد بهتر از بی قانونی است و اعتماد به هلال احمر كارآیی و بهرهوری امداد را افزايش می دهد.
✍ كاش هلال احمر از سرمايه اجتماعی امثال علی دایی (ايشان در حال جمعآوری كمک مردم هستند) استفاده می كردند و كمک های مردمی تحت نظارت اين نمايندگان جمعآوری و هزينه می شد و بيلان كمک های مردمی را نيز به صورت شفاف به مردم گزارش می كردند.
@javadrooh
💚 دلنوشته: "ای مرگ لامروت بیکیش!"
👈 دکتر مرتضی مردیها، نویسنده و استاد دانشگاه، در صفحه فیس بوک خود نوشت:
✍ اخبار حوادث تلخ که میرسد گاه فکر میکنم بهترین کار سکوت است. آخر چه بگویم؟ چه بنویسم؟ که من هم دردمندم؟ که همدردم؟ به چه منظوری؟
✍ بهخصوص که بهرغم اینکه گاه تندترین انتقادات سیاسی را داشتهام و هزینههای آنرا هم پرداختهام، اعتقادی ندارم که مشکلات و مصایب اگزیستانسیل را که در اصل تقصیر هیچکس نیست به بهانههای اغلب ناوارد و کمانه کرده به مدیریت سیاسی و جزمهای آیینی نسبت دهم و اگر نمیتوان به آسمان بد گفت؛ باری یقه زمین را بگیرم.
✍ از زلزله هم اگر بگذرم، هرچند درد آن نمیگذرد: میماند و روح را رنده میکند؛ اما نازنین را چه کنم؟
✍ این یکی را از نزدیک میشناختم. مدتها آشنایی خانوادگی داشتیم. آخرینبار در نمایشگاه کتاب دیدمش؛ احوالپرسی کرد و آخرین کتابهایش را به رسم آشنایی هدیه داد و از گذران زندگی و کارش گفت.
✍ دختری بسان پنجه آفتاب زیبا، با اخلاقی از آن هم زیباتر، و تواضعی دوست داشتنی، و مهربان و کمسخن و کمادعا و تیزهوش و خوشفکر و ژرف و خوشقلم و با صفات بازهم خوب دیگر.
✍ نازنین اسمی به کمال با مسمی داشت؛ نازنین بود. خبرش مرا هم مثل همه بر جای خشکاند. نمیخواستم باور کنم و نمیتوانستم هم.
✍ دردهایی که نمیتوان برای آن مقصری پیدا کرد بدتر درون آدم سنگینی میکند. میلم به اینسو میرود که از اعماق وجودم فریاد بکشم، و ضجه زنم و بغض بشکنم و تلخ تلخ گریه کنم؛ بیفکر اینکه برای چه و برای که.
✍ فقط تا این درد را که بیصاحب است و بیمروت، آماج نفرت و نفرین کنم. مرگ بر تو ای مرگ! ای مرگ لامروت بیکیش!
✍ هرچند شاید باید با مرگ کنار آمد که بهترین امید است برای اینکه رنج ابدی نیست، اما نه برای نازنین. مرگ نازنین همین تهمانده معنای زندگی را هم میمیراند.
✍ اگر نازنین باید بمیرد پس چه کسی لیاقت زندگی دارد؟ و زندگی، زندگی لیاقت چه کس دیگری را دارد؟
✍ به پدر بزرگوار او که نیکمردی شهیر است همه تسلیت میگویند، من هم؛ باری بیشتر در اندیشه مادر او هستم: زنی به تمام معنای کلمه بزرگ و بزرگوار و نیکنفس و تلخی کشیده و صبوری کرده.
✍ خانم رؤیا رضوانی که میدانم بهرغم قدرت و تحملی که دارد شاید این درد را، یگانه فرزند و یگانه امید، طاقت نداند و نتواند.
✍ حتی از اینکه پیش او بروم و حتی بی اینکه در چشمهایش نگاه کنم تسلیتی بگویم شرمسارم.
@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "روایت یک مهندس از مسکن مهر"
👈 یکی از همراهان "راهبرد" که خود را خورشیدی (مهندس مکانیک از مهاباد) معرفی کرده؛ در یادداشت ارسالی خود نوشت:
✍ در خصوص مسکن مهر چون بنده مهندس ناظر مکانیک هستم؛ موارد زیر را متذکر می شوم:
۱- بخاطر ارزان درآمدن ساختمان، با بخشنامه کردن دستمزد گروه های نظارت به یک سوم در حق مهندسان اجحاف کردند.
۲- کسانی را متولی و مدیرعامل شرکت های تعاونی مسکن مهر کردند که هیچ تجربه ای در ساخت و ساز نداشتند و مرتب دچار اشتباه و ندانم کاری می شدند.
۳- بخاطر ارزان درآمدن هزینه اتمام شده پروژه ها از مصالح درجه دو و سه استفاده شده است.
۴- برخی مدیران پروژه ها سوءاستفاده مالی کردند حتی در برخی از شهرستان ها پول ساخت را دزدیدند و از کشور متواری شدند.
۵- پروژه های مسکن مهری هم داریم توسط مدیران مهندس و مسوول انجام شده که از پروژه های عمرانی دیگر بهتر ساخته شده که این مدیران با تجربه خاص خود موفق به ارایه مسکن مهر استاندارد به شهروندان شده اند.
۶- متاسفانه هرچه از انقلاب می گذرد؛ خروجی دانشگاه های کشور کم کیفیت تر می شود و دانش آموختگان کم سواد تر. وقتی نظارت و بازرسی و کنترل بر این جماعت سپرده شود؛ باید منتظر مشکلات بود. آیا لزومی دارد هر بخش و شهرستان دورافتاده ای خروجی مهندس و دکترای فنی داشته باشد؟! آیا این دانشگاه ها اساتید مجرب و خبره و آزمایشگاه و کارگاه مناسب دارند؟ طبعا، نه.
@javadrooh