گروهی در جهت معرفی آثار و افکار حضرت جلال الدین محمدبلخی ( مولانا ) "اندیشه ی خیام پریشانم کرد عطار در این مرحله حیرانم کرد تا قونیه از بلخ دویدم آخر نی نامه ی مولوی مسلمانم کرد" #عباسعلی_صافی Admin : @mollasadeghi
مِی خوردن و شاد بودن آیینِ من است...
- خیام
.....
در کدامین چمن ای سرو به بار آمدهای؟
که ربایندهتر از خواب بهار آمدهای
قلم موی حواس تو پریشان شده است
تا به این خانه پر نقش و نگار آمدهای
بارها کاسه خورشید پر از خون دیدی
تو به این خانه به دریوزه چه کار آمدهای؟
🔸حضرت-صائب تبریزی:«🕊️🌹»
🔹شرح ابیات:
• قلم موی حواس: اضافه تشبیهی: (این تشبیه با خانه پر نقش و نگار تناسب دارد.)
• کاسهٔ خورشید: اضافه تشبیهی (وجه شبه گردی است.)
⁉️🤔 صفت خواب بهار رباینده است.در فصل بهار مردم بیشتر میل به خواب دارند. خواب بهار بر شخص غلبه میکند و او را از خود می رباید.
✅ به معشوق میگوید: از کدام آب و گل نشو و نما یافتی که این چنین هوش ربا هستی.این جهان خانه پر نقش و نگار و فریبنده ایست.جلوه های متعدد حواس ترا پریشان کرده است.این خانه (جهان) کسی را بکام نمی رساند ببین چگونه کاسهٔ خورشید پر خون است.(وجه شبه رنگ سرخ است که خورشید و خون همرنگ اند.)به عبارت دیگر بهره او از این جهان هر روز خون دل است پس تو چرا عبرت نمیگیری و ازین در یوزه چه می خواهی ؟
ما را سریست با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم
نه بوی مهر میشنویم از تو ای عجب
نه روی آن که مهر دگر کس بپروریم
از دشمنان برند شکایت به دوستان
چون دوست دشمنست شکایت کجا بریم
#سـعـدی
سفرهای سندباد
✳️ کتاب حاضر، بازنویسی داستان سندباد است. ماخذ این داستانها در کتاب ”هزار و یک شب” است که البته به طور جداگانه هم نوشته و منتشر شدهاند. موضوع داستان، سفرهای دریایی سندباد به نقاط دوردست است که نگرش و تصورات مردم آن زمان را از زندگی ساکنان نواحی دوردست و سرزمینهای دور انعکاس میدهد. نویسنده به زیان ساده روایت، و با حذف حواشی غیر لازم، بخشهای برجسته و جذاب داستان را بازگویی کردهاست.
@pdf_kotob_e_adabi
#مست_عشق مورد توجه نسل زد
فرید اخباری(صبا)
--فیلم "مست عشق" برخلاف تصور خیلیها توانسته است با مخاطبان نسل زد یا همان دهه ۷۰ و ۸۰ ارتباط برقرار کند. نسلی که شاید برخی از آنها جز با اشعار آهنگهای رپ و پاپ آشنایی دارند و حالا به واسطهی فیلمی مولانا و شمس و فلسفهی آنها برایشان مهم میشود و جرقهای در ذهنشان شکل میگیرد.
--حتی اگر این فیلم توانسته باشد، یک نفر را؛ فقط و فقط یک نفر را به این سو سوق داده باشد؛ با تمام ضعفهایش سازندگان خود به هدف فرهنگی خود رسیدهاند.اگر یک نفر را دچار تردید و برانگیختگی در این باره کرده باشد؛ نویسندگان رسالت هنری و فرهنگی خود را انجام دادهاند!
--حداقل کاری که این فیلم کرده این بوده که مخاطبان ذهنشان درگیر میشود و خودشان در پی تحقیق و مطالعه دربارهی شمس و مولانا میروند و یا آنقدر موضوع برایشان جدی میشود که از داستان و اتفاقات بین شمس و مولانا پرهیز کنند؛ و بروند سراغ عشق و عرفانی که مولانا پدید آورد و با شعرها و عرفان او عجین شوند. برای «زندگی بهتر». برای «فکر کردن» و «آگاهی» در مسیر این زندگی!
--دربارهی مولانا فیلمی ساخته شده است که نقشهای اصلی آن را دو ایرانی بازی میکنند و زبانش فارسی است. بخشی از عوامل فنی فیلم نیز ایرانی هستند از جمله مهمترین آنان که نویسندگان و کارگردان #مست_عشق هستند. شاید این همکاری بینالمللی با ترکیه از این زاویه دید نیز قابل توجه باشد و بتوان آن را یک دستاورد برای سینمای ایران در نظر گرفت بخصوص که فیلم در اکران هم مورد توجه قرار گرفته و فروش خوبی داشته...
سلام استاد.
بلبل رانمادرهبرمی دانید؟
عرفان عملي - جايگاه عشق در عرفان + چيستي مراقبه عملي، سير و سلوك و مراحل آن (بخش نخست)
#عرفان
@molavi_asar_o_afkar
@mazhzan_molana
سلام دوستان
نمونه سوال امتحانی از دفتر سوم دارید؟ برای واحد ارشد
سرو ان رهبر ازاده چرا ؟؟؟چمان اهسته خرامان سان دیدن ..میل .چمن در حافظ تکرار شده هم قد مردم به بین مردم برای رهبری جامعه نمی اید تا دودمان تاتار و مغول ناشی از یورش تازی و ضعف و فساد ناشی از ان بتاراند ؟؟؟!!!
همدم گل همراه و جلو این جوانان مبارز پیراهن خونین راه ازادی نمی افتد؟؟؟یاد سمن دیروز سفید دولت ایرانی مغانی ساسانی خرد گرا را نمیکند ؟؟؟
سلام ودرودبرشما .
👌👌👌👌👌👌👌👌👏👏👏سپاس ازمتن زیبایی که برامون فرستادید❤️
دوستان باید اعتراف کنم که من از سال ۷۹ شروع به شناخت حافظ کردم فکر میکنید با چی؟؟؟
من
و
حافظ
و
تمام فرهنگهای لغت و تفکر
طبیعیست عده ای در مورد دستور زبان پارسی و عربی تکمیل شده با پارسی در حافظ استادند ولی من کلمه ای نمیدانم ایا حافظ که استاد چند زبان و تاریخ وفلسفه بوده ایا از من و توی ایرانی درس زبان انتظار دارد؟؟؟ابدا ارزوی او درک عقیده اش هست که به لحاظ بدترین دوران ریا و زهد فروشی یعنی قرن ۸ بوده .
و امروز تاکید تاکید تاکید میکنم
حافظ مورد نیاز تاکتیک و شاهنامه اساس استراتژی ملت ایران هست بله
گل یعنی در حافظ جوان پیراهن خونین راه مبارزه با خرافات
و
بلبل یعنی رهبر اگاه که در صبح بی انقطاع فریاد بیدار باش از خواب خرافات میزند .
پس کشور ایران میهن من وتو سرزمین گل وبلبل در ۱۴۰۰ سال گذشته بوده و حالا در اوج هست .
شما بعد کات بد طرف تون رو میگید ولی حمید سلیمی گفته:
"اما شکوفه نداد و فهمیدم
من خاک مناسبی برای او نیستم."
همینقدر زیبا و عمیق...
فرهنگ ناب حافظ. محمود نامنی؛ عطاءالله پرویز روشن. تهران: ناژین؛ ایدون، 1378.
@molavi_asar_o_afkar
@hafez_e_shirin_sokhan
#امشب_با_حافظ
جلوه بخت تو دل میبرد از شاه و گدا
چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی
گر چه دوریم به یاد تو قدح میگیریم
بعد منزل نبود در سفر روحانی
ای نسیم سحری خاک در یار بیار
که کند حافظ از او دیده دل نورانی
عشق در تفسیر من از حافظ یعنی اخرین پله رشد خرد یعنی کشف کل رموز کل هستی ودر وحدت وجود خدا شدن من او او من
انا الحق حق در عربی یعنی راستی من راستی ام پس من او هستم منصور حلاج که بدست خلیفه تازی بردار شد و پوست کنده
حافظ:.
چو منصور از مراد انان که بر دارند!!!بر...دارند
چو حافظ را بدین درگاه می خوانند می رانند!!!
ان یار کزاو گشت سر دار...بلند..
جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد
خود حافظ هم اسرار هویدا میکرد!!!
مثلا در غزل سرو چمان که متاسفانه شجریان بزرگ این دوبیت انرا نخوانده که روزی در جایی شدیدا سر همین مسعله بحثمان شد
دست خوش جفا مکن اب رخم که فیض ابر بی مدد سرشک من در عدن نمیکند
حافظ مرتب با اهورا دست به یخه هست
به او هشدار میدهد که درسته که بارش اشک تو ان ابرها عدن همین بحرین ما را ساخته که بهترین مروارید را دارد ولی بدون من انسان دارای خرد اب رخم یک قطره اشک من اگر نباشم عمق دریا نروم مروارید را از صدف بیرون نکشم صیقل و سفته نکنم ملیاردها سال بی ارزش می ماند
پس من بنده الاه نیستم بلکه دوست اهورا هستم و در عشق اخرین مرحله رشددانش و نور خود او خواهم شد.
درودها بله با اجازه دوست محترم بلبل یعنی رهبر اگاه بیدار گر از خرافات
Читать полностью…حدیث عشق به طومار در نمیگنجد
بیان دوست به گفتار در نمیگنجد
سماع انس که دیوانگان از آن مستند
به سمع مردم هشیار در نمیگنجد
میسرت نشود عاشقی و مستوری
ورع به خانه خمار در نمیگنجد
چنان فراخ نشستست یار در دل تنگ
که بیش زحمت اغیار در نمیگنجد
تو را چنان که تویی من صفت ندانم کرد
که عرض جامه به بازار در نمیگنجد
دگر به صورت هیچ آفریده دل ندهم
که با تو صورت دیوار در نمیگنجد
خبر که میدهد امشب رقیب مسکین را
که سگ به زاویه غار در نمیگنجد
چو گل به بار بود همنشین خار بود
چو در کنار بود خار در نمیگنجد
چنان ارادت و شوقست در میان دو دوست
که سعی دشمن خون خوار در نمیگنجد
به چشم دل نظرت میکنم که دیده سر
ز برق شعله دیدار در نمیگنجد
ز دوستان که تو را هست جای سعدی نیست
گدا میان خریدار در نمیگنجد
#سعدى
🌹
عُمر خوش در قُربِ جان پروردن است
عُمر زاغ از بهر سرگین خوردن است
عمر بیشم ده که تا سرگین خورم
دایم اینم دِه که بس بَد گوهرم
عمرِ بیشم ده که تا پَس تر رَوَم
مَهلَم افزون کن که تا کمتر شوم
گر نه سرگین خوار است آن گَنده دهان
گویدی کز خویِ زاغم وارها
#مثنویمولانا
#دفترپنجم
♡
📘عمر مطلوب و دلنشین ، عمری است که انسان در جوار هستی بخش پرورش دهد
در حالی که زندگی زاغ(کنایه از آدمیان سطحی بین و فاقد معنا) خلاصه میشود در خوردن نجاسات این جهان
زاغ اگر خواهان زندگی بیشتر است فقط میتواند نجاست بیشتری بخورد چون گوهر او چنین است
هر چه عمر بیشتری داشته باشد فقط از حقیقت هستی دورتر میشود و از این جایگاهی که دارد هر روز پایین تر میرود
اگر آن گنده دهان عقلش کار میکرد از خدا عمر طولانی نمیخواست بلکه از خدا میخواست که او را از خوی بد نجاست خواری رها کند و از صفات ناپسند نجاتش دهد
🍃🌻
✳️ خلاصه ای از کتاب پله پله تا ملاقات خدا " شرح حال مولانا
❇️ علما و فقها به مولانا طعنه میزدند که مریدانش جمعی عامی بیسواد، کسبه و بازاریان، و اراذل و اوباشند؛
و مجلس او جای علما نیست.
اما مولانا میگفت:
«اگر مریدانم چنین نبودند که شیخ و مرشد نمیخواستند.»
حتی بسیاری از مسیحیان و یهودیان مرید او شده بودند و گاهی بهدست او اسلام میآوردند.
مثل ثریانوس که مولانا او را از حکم اعدام نجات داد.
او مسلمان شد و علاءالدین نام گرفت و از یاران مخلص مولانا شد.
مولانا تواضع و حسنسلوکی داشت که در سلام به زنان و کودکان و غیرمسلمانان پیشدستی میکرد.
او برخلاف فقیهان غرور و تکبری نداشت.
او بارها میگفت:
«من با هفتاد و دو ملت یکیام»
یعنی خالی از تعصبات دینی و مذهبی بود.
او حتی به کسانی که به او توهین میکردند هم جوابهای ملایم و مهرآمیزی میداد.
(مگر در موارد نادر)
مولانا با امرای زمان خود مثل معینالدین پروانه حاکم و صاحب روم، و امینالدین میکائیل نایبالسلطنه بدون تملق اما با احترام و مدارا رفتار میکرد.
اکثر آنها مرید و دوستدارش بودند که مولانا برای رفع مشکلات بعضی گرفتاران توصیهنامههایی هم به آنان مینوشت.
مولانا اغلب روی خوشی به صاحبان قدرت نشان نمیداد.
گاهی آنها را به حضور نمیپذیرفت و اگر درخواست پندی میکردند به آنها پندهای تلخ و خشونتآمیزی میداد.
حتی هدیههای آنها را نمیپذیرفت.
در مورد همنشینی او با حاکمان و قدرتمندان، خود مولانا میگفت:
«کسانی که در این باب تعجب دارند تا آمدن آنها را میبینند، اما راندن ما را نمیبینند».
مولانا حتی گاه سلطان سلجوقی را هم به حضور نمیپذیرفت.
@molavi_asar_o_afkar
@mazhzan_molana
عرفان عملي - جايگاه عشق در عرفان + چيستي مراقبه عملي، سير و سلوك و مراحل آن (بخش دوم)
#عرفان
@molavi_asar_o_afkar
@mazhzan_molana
دوش لحظه تبدیل شب به صبح یعنی بیداری انسان از تاریکی جهل خرافات به نور خرد بلبل ان رهبر اگاه به گلبانگ فریادی که عرش رابه صدا در اورد از شاخ سرو فقط یک پیر مغان از مغان کل اهورا
پهلوی پهلوانی خسروی خسروانی یعنی به ایرانی اموزش فرهنگ پهلوی شاهنامه را درس میداد
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌾🍂
🌸
زهر بادی که بر خیزد کنون بوی بهار آید
کنون ما را ز باد بامدادی بوی یار آید
درختان را همه پوشش پرند و پرنیان باشد
هوای بوستان همچون هوای دوستان باشد
بیا در بوستان چونان که رسم باستان باشد
تو سروی و گلی و سرو و گل در بوستان باشد
#فرخی_سیستانی
#فرخیسیستانی
🌹🌺
سلام
صبح شما به خیر
A.Y
🌸
🌾🍂
🍃🌺🍂
💐🌾🍀🌼🌷🍃
@iranyaad
لحظه ای درگذر ازخاطره ها
ناخودآگاه دلم یاد تو کرد
خــنـده آمــد بـه لبـم
گویی از قید غم آزاد شدم
هـر کجـا هستـی مهربان دلـت آرام و دست حـق همراهت باد.. در ساحل قلبها فقط ردپای خوبان می ماند...وگرنه موج روزگار هر ردی را گم میکند...
دوست خوب باران بهاری تون بشادی ومهر باشد....زندگی هیچگاه به بن بست نمیرسد، کافیست چشم باز کنی و راههای گشوده بی شماری را فرا روی خود ببینی؛ تو که خود را باور کنی، هر معجزهای ممکن است...درود و ارادت به دوستان عزیز خودم همراه جمعه عاشقانه و عارفانه باد...
هميشه خودت را "نقد" بدان
تا ديگران تو را به "نسيه" نفروشند...
سعی كن استاد "تغيير" باشی
نه قربانی "تقدير"...
در زندگی به کسی اعتماد كن كه به او "ايمان" داری نه "احساس"...
هرگز به خاطر مردم "تغيیر" نكن
اين جماعت هر روز تو را "جور دیگری" می خواهند...
شهری كه همه در آن "می لنگند"
به كسي كه "راست" راه می رود می خندند...
ياد بگير تنها کسی كه لبخند تو را می خواهد "عكاس" است
كه او هم "پولش" را می گيرد...
به چیزی كه دل ندارد "دل نبند"...
هرگز تمامت را برای کسی "رو نكن"…
بگذار کمی "دست نيافتنی" باشی...
آدم ها "تمامت" كه كنند، "رهايت" می كنند...
و در آخر
""خودت باش.
🌺🌺🌺
یار مهربانم
درود
بامداد آدینه ات نیکو
🌺🌺🌺
صبحانه ام
یک فنجان چایِ بهارنارنج است
وکمی مهربانی
وقتی رسم عاشقیست و محبت همین صبح بخیرهای دور و نزدیک است.......
که دلم را شاد میکند !
صبحت بهشت
🌺🌺🌺
شاد باشی
دروها چشم فکر کنم هستم .
ولی مهمترین کار راز گشایی راز همان عرفان یعنی حرف زدن در استبداد از حافظ هست چون اشتباهات فاحشی در مورد این نه شاعر بلکه فیلسوف مبارز دشمن خرافات شده از کسروی بزرگ تا ......
مثلا:
ایا حافظ برای سلطانی مدح گفته؟؟؟
ایا حافظ برای شاهنشاهی و از شاهنشاهی پیام و در خواستی داشته؟؟؟
شاه =دشمن خونی سلطان
پاد شه پاد اشه پاینده راستی
سلطان سلطه بر جان و مال و ناموس مردم
👆👆👆👆
سلام دکتر دادور به کانال سری بزنید شاید به کارتان بیاید
*- دیشب خواب منجی را دیدم ...*
*بر خلاف احاديث و روايات اما ،*
*نه شمشیری به دست داشت ،*
*نه بر اسبی سفيد و زین کرده سوار بود ،*
*و نه ٣١٣ نفر از یاران سرسپرده با او بودند ،*
*او تک و تنها بود ،*
*تنها ...*
*گفتم : قرار است با چه سلاحی جهان را نجات بخشی ؟!*
*گفت : با آگاهی ، با خِرد ورزی ، با تعامل و مدارا .*
*پرسیدم : کجا پنهان بودى این همه سال ؟!*
*گفت : پشت پرده جهل مردمانى كه دين فروشان بر فكر و ذهنشان آويخته بودند .*
*گفتم : پس تكليف ما چيست ، چه بايد كرد ؟*
*گفت : دريدن و پائين كشيدن آن پرده که هيچ كس جز خودِ مردم قادر به چنين كارى نيست ، حتى من .*
*آنگاه در مى يابند كه نجات يافته اند .*
*در مى يابند كه براى اصلاح جامعه و جهان ، به ظهورِ هيچ منجی نياز نبوده !*
*و تنها منجى بشر دانش و آگاهيست !!*
*ظهور درجمعه ها نیست ، بلکه در جمجمه هاست !!!*
.
#بیکلام
#ارکسترسمفونیکلندن2
موسیقی، هدیه خداوند به بشر است؛ تنها هنری که از بهشت به زمین داده شده، و تنها هنری که با خود به بهشت خواهیم برد…
“والتر ساویج لاندور”
@Oxygen4orU
#بانو_مهستی
تو اخرین طبیبی ♥️
♡من را در آغوش بگیر
و تکه تکه بچسبان
مثل جورچین هزار قطعه از هم پراکنده ام .
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
می خواستم کتاب بسته ای باشم
هر شب مرا ورق بزنی
نشد !
نامه ی سرگشاده خواهم شد
در روزنامه های صبح، افشایت می کنم...
#فاطمه_حق_وردیان