moloudiaziz | Unsorted

Telegram-канал moloudiaziz - کانال عبدالعزیز مولودی

-

مجالی برای انتشار یادداشت‌های سیاسی -اجتماعی عبدالعزیز مولودی در حوزه‌ی جامعه‌شناسی سیاسی ایران، کردستان و خاورمیانه است. ID: @aziz_moloudi

Subscribe to a channel

کانال عبدالعزیز مولودی

https://yun.ir/d7gvk7

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

پایان دولت روحانی
عبدالعزیز مولودی
دولت حسن روحانی به پایان رسید و به آقای رئیسی تحویل داده شد. ارزیابی عملکرد دولت روحانی در این شرایط امری عادی است و به شیوه های مختلف افراد و جناح ها به نقد آن پرداخته اند. من نیز سعی می کنم نگاهی انتقادی به کارنامه دولت روحانی داشته باشم. روحانی به عنوان دولت اعتدالگرا در حالی از هواداران اصلاح طلبی در کشور حمایت دریافت کرد که انتظار می رفت به برخی از تعهدات خود در حوزه اجتماعی و فرهنگی جامه عمل بپوشاند. اجماعی که حول اطلاعیه شماره سه اقوام و مذاهب در کشور ایجاد شد، در واقع نیرویی معنوی و سرمایه ای اجتماعی بود که می توانست با ادامه حمایت خود، زمینه ساز تغییرات قابل توجه اجتماعی و فرهنگی در کشور باشد و بدون تردید آثار مثبت سیاسی هم ایجاد می کرد.
پشت پا زدن به تمام وعده هایی که دولت در چهارچوب این اطلاعیه به مردم مخصوصا کردها داده بود، نشان از آن داشت که دولت واقعا اعتقادی به تامین خواسته های مطرح شده از سوی اقلیت های قومی و مذهبی نداشت. روند بیگانگی و در واقع دوری مردم از دولت، با نادیده گرفتن وعده های مطرح شده، در دوره دوم ریاست جمهوری آقای روحانی، سرمایه ایجاد شده در دوران انتخابات را از بین برد و باور به مقامات را بسیار خدشه دار کرد.
موقعیت متزلزل اصلاح طلبان در میان حکومت و البته در میان جامعه، آنها را از هرگونه اثربخشی و تاثیرگذاری بر این روند، باز می داشت و به قیمت از دست دادن اعتماد بیشتر مردم و حامیان آنها تمام شد. دولت جدا افتاده از بستر اجتماعی، بدون توجه به این واقعیت، سیاست های خود را که در ادامه سیاست های نادرست دولت پیشین- دولت احمدی نژاد- بود، استمرار بخشید و بدون توجه به هشدارهای فعالان مدنی- زیست محیطی، کار را به جایی رساند که اکنون بحران در حوزه های مختلف و از جمله در مورد آب، محیط زیست و خشک شدن منابع آبی کشور به علت وجود سوءاستفاده کنندگان و مافیای آب در کشور، در کشور دامن گسترده و زمینه ی اعتراضات عمومی را نیز فراهم کرده است.
دولت اعتدال به پایان رسید و وعده هایی که هیچ وقت تحقق نیافتند را با خود به فراموشی سپرد. اینک، دولت جدید با باری از مشکلات جدی، در حالی به قدرت تکیه می زند که گفته می شود قدرت یکدست شده و همه مبانی قدرت را اقتدارگرایان در اختیار گرفته اند. ممکن است این ایده در ابتدا قدری اغفال کننده باشد، اما به یقین می توان گفت که اقتدارگرایان اتفاق نظری در باب چگونگی برخورد با مشکلات و مسائل کشور ندارند و به ناچار با موضع گیری های متفاوت و متضاد مواجه می شوند. در این صورت باید دید که کشتی کشور را به کجا خواهند برد.
@moloudiaziz🌿🌿

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

ورزش و سیاست
(نگاهی انتقادی به سقوط تیم سردار)
سقوط تیم سردار بوکان به سطح استانی و برخورد با اعضای تیم و گردانندگان آن از سوی کمیته اخلاقی فدراسیون فوتبال، بحث های زیادی را در میان هواداران و مردم موجب شده است. در این زمینه از دیروز شاهد حضور دکتر عثمانی در کانال تلگرامی بوکان بودیم که در مقام پاسخگویی برآمده و با دفاع ازعملکرد خود، به وضعیت کنونی تیم و مسئولان کنونی آن انتقاد کرده و تنها آنها را مسئول نابسامانی و اضمحلال این تیم معرفی کردند. به بهانه این پاسخگویی دیرهنگام، نکاتی را یادآور می شوم:
1- نهاد ورزش ضمن اینکه بانی سلامت جامعه است، به علت اینکه در ارتباط با همه اقشار جامعه است، نهادی گسترده و با نفوذ در میان مردم است. این نهاد در همه کشورهای دمکراتیک، غیردولتی است و تابع قوانینی است که فدراسیون های مختلف وضع می کنند. در این کشورها قوانین مانع از دخالت مقامات دولتی و سیاسی در امر ورزش است.
2- ورزش در کشور ما به علت نفوذ اجتماعی آن، با سیاست گره خورده و بنابراین، امری سیاسی است. در این بین فوتبال سیاسی ترین بخش ورزش در کشور است که با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می کند و به همین دلیل یعنی دخالت سیاستمداران در ورزش، فساد هم به بدنه آن رسیده است. کم و بیش این موضوع در سراسر کشور وجود دارد که برخی از مواقع گوشه هایی از آن بروز خارجی پیدا می کند، مانند دعوا در هنگام انتخاب مسئولان عالی فدراسیون فوتبال.
3- ورزش و فوتبال در سطح شهرستان بوکان با تبعیت از مشکل نهادی موجود در کشور، سیاست زده است. با اختیاراتی که نمایندگان مجلس دارند و با استفاده از قدرتی که قانون در اختیار انها قرار می دهد، آنها تلاش می کنند تا نهادهای تاثیر گذاری مانند اموزش و پرورش، ورزش و جوانان، کشاورزی و ... را با خود همراه کنند تا در نهایت از آنها استفاده تبلیغاتی به عمل آورند. در این معنا، دکتر عثمانی نماینده سابق بوکان درمجلس، با هدف قراردادن نهاد ورزش و جوانان و بکارگیری افراد ضعیف در راس آن، از امکانات مردمی فراهم شده در تیم سردار، استفاده شخصی نموده و آن را برای اهداف تبلیغاتی خود بکار گرفته اند. در آن دوران و در ابتدای تشکیل تیم سردار، تا جاییکه در خاطر دارم حداقل بازیکنان تیم از شهرستان بودند و بنا هم همین است که بخش های مختلف ورزشی بتوانند استعداد های موجود در شهرستان را تشخیص دهند و از میان آنها تیم های ورزشی را تشکیل دهند و با ممارست، کم کم افراد توانمند تر خود را به تیم های ملی نیز بفرستند و در این بین تیم های شهرستان را نیز ارتقا دهند. این روند اگر بدون دخالت نماینده و مقامات دولتی صورت پذیرد، سلامتی جسم و جان شهروندان را نیز در پی دارد.
4- متاسفانه عملکرد دکترعثمانی در مقام هیات رئیسته تیم، از تیم سردار ابزاری ساختند که در عمل با روح و روان مردم شهرستان و هواداران تیم در بوکان و سایر شهرستانهای کردنشین بازی کردند. وارد کردن تیم به لیگ دسته دوم کشوری، حذف بازیکنان بومی و بکارگیری بازیکنان غیربومی که تنها در قبال دستمزد بازی می کردند، در عمل تیم را از کارکرد ورزشی آن خارج کرد و در این بین بروز برخی از مشکلات از جمله خودداری از بازی این افراد بخاطر عدم دریافت دستمزد، تبانی و ...- که دکتر عثمانی به آنها در کانال اشاره کردند-، موجب پریشانی حال هواداران، جوانان و شهروندان گردید. در واقع کارکردهای مثبت تیم را ایشان تبدیل به کارکردهای منفی نمودند. باید در نظر داشت با توجه به نفوذ دکتر عثمانی در مسئولین ورزش شهرستان، تقریبا می توان ادعا کرد که همه امکانات موجود در سطح شهرستان برای تیم سردار متمرکز شد آن هم به قیمت تضعیف بخش های دیگر ورزش شهرستان، به گونه ای که صدای آن درآمد. ایشان معتقدند برای تشکیل تیم از یک سو حمایت مالی مهم است و از سوی دیگر حمایت سیاسی- منظور نماینده مجلس و مشخصا خودشان است-. از قضا اشکال کار در همین گزاره است. زیرا در توضیحات ایشان مشخص است که مدعی هستند هم حمایت سیاسی و هم حمایت مالی را خودشان انجام داده اند. یعنی مقدرات کامل تیم را در اختیار خود گرفته و از آن استفاده ابزاری نموده اند. ایشان مدعی هستند که تیم را حمایت کردند و نگه داشتند اما اشکال می گیرند که در دور جدید نماینده فعلی بوکان- اقای حبیب زاده- هم به تیم بی توجهی کردند و هم هیئت مدیره را از نزدیکان خود تشکیل دادند و بنابراین، تیم به شکست و اضمحلال کشیده شد. به نظر من در همان اغاز راه و تغییراتی که در ترکیب تیم ایجاد کردند، با دخالت های- حمایت مالی و سیاسی – دکتر عثمانی در کار تیم، اضمحلال و شکست تیم سردار رقم خورد. با این ترتیب، اگر تیم تشکیل نمی شد، بسیار بهتر بود و این همه مشکلات را بدنبال نمی داشت. در اینجا می توان پرسید که مگر مردم به نمایندگان خود برای مشغول شدن به چنین اموری اختیار داده اند؟ در واقع با این اقدامات، فوتبال بوکان را به انحراف بردند.

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

به نظر می رسد که با توجه به مبانی فکری طالبان و تجربه دوران حاکمیت آنها در افغانستان و نیز نبود نشانه ای از تحول در اندیشه های طالبان در زمینه های مختلف، حاکمیت مجدد آنها در افغانستان، نتیجه ای جز افزایش فشار بر جامعه، اقتدارگرایی دینی، به محاق بردن جامعه مدنی شکل گرفته در این کشور و البته بروز فساد بیشتر از نظر اداری و اقتصادی بدنبال نداشته باشد.
تندروهای اسلامگرا در هر جا که قدرت یافته اند، نهادهای مدنی، قانون و الگوهای حاکمیت دمکراتیک را به محاق برده اند. جامعه و دولت بحران زده افغانستان را الگوهای نظامی و اقتدارگرا نمی توانند از بحران خارج نمایند. نگرانی جامعه افغانی از این پدیده، نشان دهنده ترس آنها از تجربه مجدد دولت طالبانی است. از این رو، با این ایده موافقم که خروج همه نیروهای نظامی از جمله نیروهای سازمان ملل برای افغانستان آسیب زا است و معتقدم که دولت ایران بهتر است با حمایت از ثبات سیاسی در چهارچوب حاکمیت کنونی دولت افغانستان، به تامین صلح در این کشور یاری رساند. هرگونه حمایت از طالبان یا کمک به آنها، به ناامنی بیشتر افغانستان کمک می کند.
طالبان اگر به عنوان یک گروه سیاسی، بخواهد در آینده این کشور نقش داشته باشد، به نظر می رسد که بایستی ابتدا سلاح بر زمین گذارد و تبدیل به جریانی سیاسی و موثر شود تا با توجه به مصالح سیاسی این کشور، به سیاست در این کشور توجه کند. این امر به تصمیم دولت های قدرتمند از جمله روسیه در منطقه بستگی دارد که آیا بخواهند نظم و صلح استقرار یابد یا از بحران های سیاسی و نظامی برای تحقق اهداف خود بهره ببرند. به نظر دورنمای آینده در افغانستان از هر نظر چندان خوشبینانه نیست .

عبدالعزیز مولودی دانش آموخته مقطع دکتری در رشته علوم سیاسی با گرایش جامعه شناسی سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران می باشد. آقای مولودی عضو گروه بررسی مسایل استراتژیک خاورمیانه پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. حوزه مطالعاتی وی مسایل استراتژیک خاورمیانه است.
@moloudiaziz🌿🌿

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

طرح مجلس برای مسدود کردن فضای مجازی
عبدالعزیز مولودی
مجلس در پی به تصویب رساندن طرحی است که هدف آن ایجاد محدودیت در دسترسی به فضای مجازی است. این امر البته نشدنی است زیرا بخش عمده ای از کسب و کارهای اینترنتی با این طرح تعطیل و عده زیادی بیکار خواهند شد. ضمن اینکه آنچه اینترنت ملی خوانده می شود، قبلا تجربه شده و به شکست انجامید. معلوم نیست چرا مجلس در پی محدود کردن فضای مجازی است در حالیکه نه خواست مردم است و نه مردم به آن اعتقاد دارند. این طرح در صورت تصویب زمینه جرم زایی نیز دارد و کسانی را که از فیلتر شکن استفاده کنند را مورد تعقیب قرار می دهد. در شرایطی که اکنون نیز برای ورود به برخی از شبکه های اجتماعی از جمله تلگرام و توییتر فیلترشکن لازم است، امری که مورد استفاده مقامات دولتی نیز هست.
وابستگی بسیاری از کسب و کارها به اینترنت، امروز پدیده ای جهانی است و نمی توان برای کاهش برخی از عوارض فضای مجازی که مورد پسند اقتدارگرایان نیست، فضای مجازی را محدود کرد. تردید نیست که در صورت فیلتر کردن شبکه های مجازی مورد استفاده مردم، استفاده از فیلترشکن ضروری خواهد شد و این تنها منجر به هزینه های اضافی برای کاربران و موجب اذیت آنها می شود. چرا مجلس در پی ایجاد آزار مردم است؟ باید نمایندگان مجلس پاسخگوی آن باشند.

@moloudiaziz🌿🌿

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

🔴 کردستان نامه یکساله شد‌.

🔷 درست ساعت یک و نیم امروز، کردستان نامه یکساله شد. پارسال که در چنین لحظه ای از آغاز به کار کردستان نامه با ۱۰ هدف اولیه خبردادم هیچ وقت فکر نمی کردم که سالی بگذرد و در سالگرد آن، یادداشتی دیگر بنویسم. آن موقع در مشورت با برخی دوستان دانش آموختۀ تاریخ تنها به این می اندیشیدم که در شرایط کرونا و خانه نشینی کانالی تخصصی وجود داشته باشد که از تاریخ کرد و کردستان به شیوه‌ای آکادمیک بحث کند. تصورم این بود که مخاطبان این کانال حداکثر چند صد نفر فارغ التحصیل و دانشجو و علاقه مند رشته تاریخ باشند و بس. امروز که پس از یک سال اعضای کانال به عدد ۲۵۰۰ نفر نزدیک می شوند هم خوشحالم و هم نگران. نگرانی ام از این بابت است که نتوانم انتظارات فرهیختگان و اندیشمندان عضو را برآورده نمایم.

🔷 ضمن سپاس فراوان از همه اعضای بزرگوار کانال و دیگر مخاطبان آن در گروهها و کانالهای دیگر و همچنین همه عزیزانی که در طول سال گذشته با نگارش داوطلبانه یادداشت برای این کانال یا معرفی آن به علاقه مندان، به ادامه فعالیت آن کمک کردند، دوست دارم چند نکته کوتاه را با همه عزیزان در میان بگذارم.

🔷 تولد کردستان نامه معلول تحولات ناشی از کرونا و فضای خانه نشینی است. شاید اگر کرونا نبود، هرگز کردستان نامه هم متولد نمی شد. دوستان می دانند که پیش از کرونا، من فعالیت چندانی در فضای مجازی نداشتم و عدد نوشته هایم به انگشتان دست هم نمی رسید. کردستان نامه محصول عشق و علاقه نگارنده به تاریخ است و کرونا سبب شد این عشق در این مسیر تازه متجلی شود‌.

🔷 در طول سال گذشته جمعا ۱۳۸ یادداشت و مطلب در کردستان نامه منتشر شده است. از این رقم، ۱۰۹ یادداشت متعلق به نگارنده و ۲۹ یادداشت از نویسندگان دیگر بوده است. در این مدت سعی شد که این مطالب در چارچوب اهداف دهگانه کانال باشند.

🔷 کردستان نامه هیچ ارتباطی به فعالیتهای من در بخش مطالعات کردی دائرە المعارف و کار دانشگاهی ام ندارد. مطالب این کانال در اوقات فراغت و غیر کاری نوشته می شود و دربرگیرنده دغدغه ها و علایق شخصی ام است. اول و آخر کانال، خودم هستم و تک تک کلمات ۱۰۹ یادداشت منتشره را خودم تهیه و تایپ کرده ام. از وقت فراغت خود و خانواده ام گرفته ام و بی هیچ مزد و منتی این مطالب را نوشته ام. تنها مشوق من در این کار، شریک کردن علاقه مندان در لذت مطالعه و آشنایی با مطلب تازه ای است که روی آن کار می کنم.

🔷 هدف اصلی کردستان نامه بیان مطالب آکادمیک و تخصصی به زبان ساده برای همگان است. من نیز مانند بسیاری از دانشگاهیان می توانستم این مطالب را به شکل مقاله علمی و پژوهشی در نشریات داخلی و خارجی و برای ارتقای رتبه علمی خودم چاپ کنم، اما معتقدم که تاریخ آکادمیک باید از فضای دانشگاه و آکادمی خارج شود و همگان با زبانی ساده با آن آشنا شوند.

🔷 طبیعت کار در کانالی تخصصی این است که تنها مطالب آن حوزه را پوشش دهد. بنابراین اگر عناوینی مانند جشن رمضان در فرهنگ کردی یا نامهای کردی و مانند آن مطرح می شود، به این معنا نیست که مطالب و مصادیق ذکر شده مختص به کرد و کردستان است یا برای آن مصادره می شود. روشن است که برخی از این مفاهیم و مصادیق با آداب و رسوم سایر نواحی مشترک هستند، اما کانال کردستان نامه چون مختص تاریخ و فرهنگ کرد است تنها به صبغۀ کردی آنها می پردازد.

🔷 تعریف کردستان نامه از کرد و کردستان، تنها تعریفی تاریخی، فرهنگی و تخصصی است.سعی شده است مطالب کردستان نامه تحت تأثیر هیچگونه ایسم و ایدئولوژی و... قرار نگیرد و نگارنده هم برای خود هیچ صفتی جز معلم و محقق(آن هم اگر لیاقتش را داشته باشد) قائل نیست. گاه مطلبی در کردستان نامه بارگذاری می شود که پیش از آن مطلبی صد درصد متضاد آن گذاشته شده است. این، طبیعت کار علمی است و هیچ امر ثابت و از پیش تعیین شده و جهت گیری در آن نباید وجود داشته باشد. نگارنده پس از تحقیق و مطالعه گاه به باوری رسیده است که با دیدگاه گذشته او متفاوت بوده است.

🔷 اگر در طول سال گذشته با جمله ای یا نوشته ای در کردستان نامه، ناخواسته خاطری آزرده و دلی رنجیده است، بابت آن از همه عزیران صمیمانه عذرخواهی می کنم .

🔷 از مخاطبان کانال انتظار دارم با نقد خود مرا از کاستی ها و نقایص مطالب مطلع کنند و با نقد جدی به ارتقای کار کمک نمایند. من دست همه منتقدان را می بوسم و از صمیم دل نقدهایشان را می پذیرم و قطعاً هر نقدی را سازنده می دانم. به یقین اگر مطلبی منتشر شده در کانال، فاقد دقت نظر علمی باشد یا ناخواسته دلی را به حق برنجاند و آسیبی متوجه یکدلی جامعه و خیر عمومی کند،تردیدی در اصلاح و حتی حذف آن از کانال نخواهم کرد.

@kurdistanname

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

مدیریت شهری، دستخوش اراده های خاص
عبدالعزیز مولودی

انتشار چند یادداشت دکتر عثمانی، نماینده پیشین بوکان در مجلس و پذیرش تجارب ناخوشایند و دخالت های فرا قانونی در امور اجرایی شهر مانند دخالت در انتخاب اعضای شورای شهر، تعیین شهردار و مسئولان وفادار به ایشان از یک سو و انتقاد از روش حاج انور حبیب زاده، نماینده فعلی شهرستان بوکان مبنی بر عدم تکرار آن در شرایط فعلی، سوژه ای را مطرح کرد که می توان آن را با دیدی انتقادی مورد توجه و تحلیل قرارداد. اگر چه اکنون ممکن است یادداشت های دکتر عثمانی، نتواند بر آن همه زخمی که در آن دوران بر تارک بوکان نهاده شد، مرهمی باشد، اما به نظر می رسد فایده ای بر تکرار آنها مترتب نباشد. تنها به این نکته بسنده می کنم که نتیجه آن اقدام ها، ضمن از بین بردن فرصت هایی برای توسعه بوکان، مدیریت شهری را نیز از امری نهادی تبدیل به امری شخصی کرد که در ادامه آن، مدیریتی ناکارآمد به شهرستان تحمیل شد. برای برون رفت از این چرخه معیوب، معکوس کردن روند رفته، ضرورتی انکار ناپذیر است.
در نبود مدیریت اقتضایی کارآمد، رسم بر این شده است که نمایندگان مجلس در شهرستانهای کوچک و بزرگ و حتی در مراکز استان ها، بجای انجام نقش نمایندگی مردم و نظارت بر نحوه اجرای قوانین مصوب، در امور اجرایی که جزو وظایف آنان نیست دخالت کنند، که از تعیین روسای ادارات گرفته تا امور جزئی تری چون استخدام و بکارگیری نیروها یا دخالت در انتخاب شوراهای شهر و شهرداری، این دخالت ها دامن گسترده است. متاسفانه وجود برخی سازوکارهای تقویت کننده و نیز انتظارات روزافزون مردم، این وضعیت را تشدید کرده است. به علت ناکارآمدی یا کندی سیستم اداری، مردم برای انجام امور خود، ترجیح می دهند از طریق نمایندگان مسائل خود را پیگیری نمایند و این بخش زیادی از انرژی نمایندگان را می گیرد. این وضعیت، به نوعی از ملوک الطوایفی جدید در اداره امور تبدیل شده است. اینکه هر نماینده ای تلاش کند "شورای شهر" خود را داشته باشد و از طریق آنها "شهردار" خود را تعیین کنند و با تاسیس نشریه یا آژانس خبری و روشهای دیگر، فضای رسانه ای را همراه نماینده نمایند تا اخبار مورد نظر وی را بیشتر منتشر نمایند. این اقتدارگرایی شخصی، سایر حوزه های دیگر اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی شهرستان را نیز در بر می گیرد. خودداری نمایندگان مجلس از داشتن یک هیات از مشاورینی که متناسب با اهداف عمومی توسعه شهرها و تحقق منافع مردم محل، به آنها مشورت دهند، مشکل دیگری است که این اقتدارگرایی را دامن می زند.
نتیجه کلی این روند معیوب، متزلزل شدن مدیریت امور در مناطق مختلف کشور در سطح محلی-شهرستان ها- و استانی است. در حالیکه مدیریت اقتضایی و توسعه اقتصادی- اجتماعی شهرستانها در گرو وجود مدیریت با ثبات است. ضمن اینکه حقوق مردم حوزه انتخابیه را نیز نادیده می گیرد و حتی از بین می برد. در چنین شرایطی، آیا می توان تصور کرد که با ایجاد یک هماهنگی نسبی اجتماعی میان نخبگان در سطح شهرستان، نظارتی اجتماعی را بر عملکرد نمایندگان مجلس ایجاد کرد که مانع از اقتدارگرایی فردی یادشده از سوی آنها گردد؟ پاسخ سوال روشن است. البته که می توان چنین کرد، اما این امر مستلزم از یک سو، نیازمند وجود رسانه هایی است که بتوانند دور از منافع شخصی ، دیدگاه ها و انتقادها را منتشر نمایند و از سوی دیگر شکل گیری برخی از گروه های اجتماعی متشکل از اصناف، نخبگان و فعالات مدنی در سازمان های غیردولتی است. در این صورت و با نظارت اجتماعی فعال، می توان برخی از کاستیها و آسیب های مدیریت محلی، مخصوصا شوراهای شهر را کنترل کرد.
@moloudiaziz🌿🌿

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری
برگزاری مناظره تلویزیونی نامزدهای معرفی شده برای انتخابات در دو دور، فارغ از اینکه چگونه می توان در مورد آنها قضاوت کرد، نیازمند یک تحلیل کلی از شکل و چگونگی برخورد نامزدها با مسائل مطرح شده است. به نظر می رسد کاندیداها با سبک و سیاقی که مسائل کلان کشور را مطرح می کنند، نشان می دهند که فهم نادرستی از مسائل و از خودشان دارند. تاکید نامزدها در پاسخ به سوالهای مطرح شده آن است که "من" چنین و چنان می کنم. به عبارت دیگر، آنها وانمود می کنند که در مقام رئیس جمهور، از چنان اختیاری برخوردارند که به عنوان مثال زنان را به تعداد مختلف وارد کابینه کنند یا اینکه در سیاست خارجی تغییرات بنیادی ایجاد کنند. البته شاید دغدغه شخصی تعدادی از نامزدها چنین مسائلی باشد، اما قدر مسلم این امر که رئیس جمهور یک موقعیت شخصی و فردی نیست، بلکه نهادی استجای تردید نیست. مشکل کشور ما در این است که این موقعیت ذاتا نهادی که می بایست با پشتیبانی و حمایت احزاب سیاسی و در انتخابات ازاد شکل بگیرد، به شکل کاریکاتوری فردی و شخصی شده و انتظار می رود مردم چنین چیزی را بپذیرند.
نامزدها به یقین می دانند که شعاع عمل رئیس جمهور که در قانون اساسی مشخص شده است، به میزانی نیست که آنها بتوانند هر وعده ای را بدون پشتوانه به مردم بدهند و اگر به اینکار مبادرت ورزند، از همان ابتدا با مردم راست نگفته اند. اما القای این تصور به مردم، چه نتایجی می تواند داشته باشد؟ اولین نتیجه آن است که اعتماد عمومی نسبت به این نهاد به شدت دچار بحران می شود.چنانکه در ارتباط با دوره آقای روحانی این امر کم و بیش خود را نشان داد.راستی آزمایی برخی از ادعاهای مطرح شده در مناظره های جاری هم تاکیدی بر این ادعا است. نتیجه دیگری که می تواند داشته باشد پاسخگو نبودن نامزدها در حال و آینده نسبت به مسائل مطرح شده و عملکرد آتی کسانی که به مقام رئیس جمهوری می رسند. هیچ یک از نتایج یاد شده، زمینه برای مشارکت مردم را در حوزه سیاسی فراهم نمی کند که به نظر می رسد امر پسندیده ای نزد اقتدارگرایان است.
نه تنها شخصی کردن موقعیت ریاست جمهوری، بلکه بدون برنامه بودن هریک از کاندیداها نیز نشان می دهد که آگاهانه در جهت ضعیف کردن هر چه بیشتر نهاد انتخابی یاد شده، گام برداشته می شود. نوع و سطح ضعیف پرداختن به مسائل به لحاظ محتوایی، نتیجه چنین شرایطی است. در مقام مقایسه، آقای روحانی بسیار بیشتر از نامزدهای کنونی با برنامه پیش آمد اما نتوانست آنها را اجرایی کند، حال چگونه نامزدهای کنونی و بدون برنامه، خواهند توانست پرسشی جدی است که در گرماگرم تبلیغات به نظر نمی رسد پاسخی به آن بدهند. ضمن اینکه تاکنون نیز برنامه مناظره ها بگونه ای مدیریت شده است که به مسائل جدی پرداخته نشود.
به نظر می رسد که علاوه بر مسائل یاد شده، نامزدها یک موضوع اساسی را نادیده گرفته اند -که از قضا به لحاظ فکری در متن آن قرار دارند- که نگرش اقتدارگرایانه گروه های ذینفوذ قدرت است. این نگرش و برداشتی که آنها از قانون اساسی دارند، بزرگترین مانع برای تحقق موقعیت هایی چون ریاست جمهوری و دیگر نهادهای انتخابی مانند پارلمان و شوراهای شهر و روستا در کشور هستند.
تقویت نهادهای انتخابی و از جمله ریاست جمهوری وقتی می تواند بر نقایص یاد شده فایق آید که نگرش یادشده، جایی برای اراده ی عمومی مردم در قالب احزاب سیاسی واقعی باز کنند. این امر نیازمند برخی تغییرات دیگر است تا در فضایی آزاد نامزدها توسط احزاب و بدون محدودیت معرفی شوند، احزاب برنامه های خود را اعلام کنند و رای مردم نه به اشخاص که به برنامه های احزاب داده شود. در حال حاضر چنین شرایطی فراهم نیست. ایا در اینده نزدیک امکان آن قراهم می شود یا خیر؟ پرسشی است که نحوه مواجهه گروه های مردم در کشور، عملکرد اقتدارگرایان و شرایط جهانی و منطقه ای بر آن تاثیر گذار است.
@moloudiaziz

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

📚 کردستان فرهنگی/ نگاهی به کتاب «حي الاکراد فی دمشق»

✍اسماعیل شمس

🔺کتاب «کرد محلهٔ دمشق» نوشتهٔ عزالدین ملا، چاپ ۱۹۹۸ بیش از هر چیز نماد ۸۰۰ سال تاریخ فرهنگی و تمدنی کرد است. این محله که در دامنهٔ کوه قاصیون در شمال دمشق و میان دشتهای برزه و قابون قرار دارد، در سدهٔ ۶ق همزمان با ورود ایوبیان به دمشق بنیان گذاشته شد. عزالدین ملا در این کتاب، تاریخ آن را تا سال ۱۹۷۹م/۱۳۵۷ش بررسی کرده و ابعاد مختلف اهمیت این محله را نشان داده است. او از جغرافیای محله، نوع معماری و خانه سازی، قبایل و طوایف و خاندان های مشهور کرد، زبان و لهجۀ ساکنان، آداب و رسوم و فولکلور، مقابر باقی ماندۀ بزرگان کرد، مساجد و جوامع و تکایا و دیگر وجوه زندگی کردهای ساکن در این محله سخن گفته است.

🔺در تاریخ ۸۰۰ سالهٔ کرد محلۀ دمشق چندین نسل از کردان از جای جای کردستان به آنجا مهاجرت کردند و در آن اقامت گزیدند. موج اول مهاجرتها در دوران ایوبی بود. موج دوم در دورۀ عثمانی و موج سوم نیز پس از تشکیل جمهوری ترکیه و سرکوب کردها رخ داد.

🔺مهم ترین ویژگی مهاجران به کرد محله تعلق آنان به طبقه فرهنگی و نخبۀ کرد بود. در این کتاب، نام صدها شخصیت بزرگ و نامدار کرد آمده است که در خلال این ۸ قرن در کرد محله به دنیا آمدند یا به آن مهاجرت کردند؛ در آن زندگی کردند و در آن دفن شدند. عزالدین ملا یادگارهای فرهنگی عهد ایوبیان و کردهای پس از آنان را از جمله مدارس و مساجد و زاویه ها و خانقاهها و مقبره هایی که ساخته اند، نام برده است. کرد محله در طول تاریخ خود مورخان کردتباری چون ابن خلکان و ابن اثیر و ابن ابی الهیجا، جغرافیدانانی چون ابوالفدا، محدثان نامداری چون ابن صلاح شهرزوری، ریاضیدانان بزرگی چون ابن جزری، فیلسوفان برجسته ای چون آمدی، عارفان بزرگی چون مولانا خالد شهرزوری و روشنفکرانی چون جلادت بدرخان و کامران بدرخان و صدها بزرگمرد دیگر کرد را به خود دیده است. کرد محلۀ دمشق را می توان عصارۀ تاریخ فرهنگی و تمدنی پیوستۀ کرد در طول ۸ قرن گذشته دانست.

🔺بزرگان کرد در طول تاریخ به کرد محله بسیار اهمیت می دادند و آنجا برایشان مکانی مقدس بود. با مطالعۀ فهرست قبایل و طوایف ساکن در کرد محله که عزالدین ملا گردآوری کرده است، مشخص می شود که تقریباً افرادی از همه طوایف کرد در همه جای کردستان در آنجا بوده و هویت طایفه ای خود را تا دوران معاصر حفظ کرده اند؛ به نوعی که می توان کرد محله را «کردستان کوچک» نامید. در دوران قدیمی تر علمای کرد از هر مذهبی، چه سنی(شافعی، حنبلی، حنفی و مالکی) و علوی و ایزدی و با هر گویشی(کرمانجی، سورانی، گورانی، زازا و ...)در کرد محله اقامت می گزیدند.در دوران عثمانی در نزدیک همان خانقاهی که مولانا خالد، تصوف نقشبندی را تبلیغ می کرد، عارف کرد دیگری در حال ترویج طریقت قادری بود و فقیهی نامدار نیز در مسجد مجاور از شریعت می گفت.

🔺در دوران معاصر نیز زمانی که امیر جلادت بدرخان نشریه ناسیونالیستی هاوار را در کرد محله منتشر می کرد، کمی آن طرف تر خالد بکتاش در مقام دبیر حزب شیوعی(کمونیست) دنبال آرمانهای چپ بود؛ عثمان صبری حزب دموکراتیک کردستان را رهبری می کرد و شیخ احمد کفتارو در مقام مفتی کل در مسجد جامع اکراد فتوای دینی صادر می نمود. جگرخوین شاعر، شعر می گفت و محمد خیر وانلی برای جوانان محله تولید شغل و سرمایه می کرد.

🔺کرد محلۀ دمشق نماد وحدت در عین کثرت جامعۀ کردی و جایی بود که همۀ آن بزرگان را با خاستگاه و افکار متفاوت در قالب هویت کردی محله کنار هم قرار می داد.

🔺کرد محله در دوران معاصر کارکرد دیگری هم یافت و آن پناه گرفتن آوارگان کرد فراری از ظلم و زور ترکیه و فرانسوی ها در کردستان سوریه و نیز فلسطینی ها پس از سال ۱۹۴۸ در آن بود. برای نمونه یاسر عرفات، مستأجر خانۀ استاد سلیم ماردینی در کرد محله بود یا محمود عباس رهبر فعلی حکومت خودگردان در کوچه مسجد کردان و نزدیک مقبرۀ مولانا خالد نقشبندی زندگی می کرد.

🔺کتاب حي الاکراد با وجود همه ویژگی‌های ممتاز و مفید آن دارای نواقصی هم هست که ناشی از وضعیت سیاسی و امنیتی حاکم بر سوریۀ آن زمان بوده است. هر چند نویسنده با تقدیر از حافظ اسد و فرزندش بشار زمینۀ لازم برای انتشار کتاب را فراهم کرده است؛ اما به سبب ترس از دولت، نام برخی رجال کرد را که در صف مخالفان نظام حاکم بوده اند، نیاورده و از طرح مباحثی که خلاف ایدئولوژی حزب بعث بوده، پرهیز کرده است.

🔺 با وجود این نقایص، کتاب از جهت تمرکز بر یک محله کردی در دمشق و نشان دادن اهمیت فرهنگی آن بسیار ارزشمند است؛ به ویژه آنکه امروز دیگر حتی نام این منطقه عوض شده و بسیاری از یادگارهای کهن آن از بین رفته اند.
علاقه مندان می توانند متن کامل کتاب را در فایل پیوست مطالعه کنند.

@kurdistanname

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

در نهایت و با طرح این موضوع که:" می توان ادعا کرد جنگ فعلی بیش از آنکه به نبردهای قبلی حماس و اسرائیل شبیه باشد، به جنگ 33 روزە حزب الله و اسرائیل شباهت دارد که در آن اسرائیل بیشتر در مظان ناکامی و شکست قرار گرفت." دکتر خدیو از یادداشت خود نتیجه می گیرد که بازنده جنگ اسرائیل بوده است. در حالیکه تشبیه جنگ اخیر حماس به جنگ 33 روزه حزب الله لبنان، چندان دقیق به نظر نمی رسد. زیرا در این جنگ حزب الله و اسرائیل به صورت کلاسیک با یکدیگر درگیر شدند. البته مشابهت هایی با هم داشتند مانند اینکه در آن جنگ هم هر دو طرف تصور می کردند برنده هستند، بدون توجه به تعداد زیاد کشته شدگان و خرابی های ببار آمده.
به عنوان نتیجه بحث، باید تاکید کرد که مشکل فلسطین در وهله اول عدم انسجام سیاسی گروه های فلسطینی و دوگانگی قدرت در مناطق زیر اداره فلسطینی ها است. عاملی که موضوع فلسطین و گروه های فلسطینی را در حد ابزاری در دیپلماسی منطقه تنزل داده است و در عین حال تلاش می شود تا در هر بحران نظامی که روی می دهد، چنین برداشت شود که در هر صورت برد با فلسطینیان است. به نظر می رسد، در پاسخ به این مشکل، ابتدا باید فلسطینیان انسجام سیاسی خود را پیرامون اهداف مشترک و مشخصی مانند تلاش برای تاسیس دولت ملی مستقل فلسطینی بر پایه ی منافع ملی مردم فلسطین به جهان نشان دهند تا آنها هم حمایت های خود را جدی تر به عمل اورند و خواست فلسطینی ها را تحقق بخشند.
عبدالعزیز مولودی

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

پایان جنگ یازده روزه حماس و اسرائیل (نگاهی انتقادی به تحلیل دکتر صلاح الدین خدیو در این زمینه)
مفهوم پیروزی در جنگ، به صورت متعارف ناظر بر موقعیتی است که یکی از طرفین حاضر در جنگ بتواند با توان نظامی بالاو استراتژی و تاکتیک های انجام داده خود، طرف مقابل را یا از پای دراورد یا وادار به تسلیم و تمکین کند. سیستم بکاررفته در جلب حمایت از سوی کشورهای دیگر- هم پیمان، دوست و سازمان های بین المللی- هم در این راستا تاثیر مستقیم داشته و می تواند موقعیت یک کشور را تقویت یا تضعیف کند.هر چند جنگ و نتایج آن را نمی توان به این موارد محدود کرد، اما باید در نظر داشت که با وجود چنین نتایج ملموسی است که می توان در مورد برنده یا بازنده جنگ های نظامی بحث کرد. در مورد جنگ یازده روزه اخیر در فلسطین میان حماس و اسرائیل، لازم است به یک نکته اساسی تاکید کرد که تا کنون هیچیک از طرفین منازعه قادر نبوده و نیستند که یکدیگر را حذف کنند یا بگونه ای مورد حمله قرار دهند که به نابودی دیگری بیانجامد. در این شرایط تنها راه حل منازعه راه حل غیرنظامی و دیپلماتیک است که در مورد مسئله فلسطین به نظر می رسد صاحب نظران سیاسی معتقدند با تشکیل دولت مستقل فلسطینی قابل حل خواهد بود. به صورت سنتی و مانند تجارب قبلی، بعد از آتش بس، طرفین منازعه خود را برنده و دیگری را بازنده دانسته اند. باید دید که در این مورد چگونه می توان نظر داد؟
تازه ترین جنگ میان حماس و اسرائیل روز جمعه به پایان رسید و اتش بس میان دو طرف برقرار گردید.این اولین بار نیست که درگیریهای نظامی میان دو طرف بوجود آمده و بدون نتیجه ملموس به آتش بس انجامیده است.مسئله فلسطین، همانند مسئله کردها بعد از فروپاشی امپراطوری عثمانی و به عنوان برایند دو جنگ جهانی، شکل گرفت و تاکنون بدون حصول نتیجه ای مشخص به قوت خود باقی است در حالیکه به صورت دوره ای تنش های نظامی میان دو طرف که از سطح و توان برابر برخوردار نیستند، همواره طرف فلسطینی را با مشکلاتی چون ویرانی مناطق مسکونی، اداری و اقتصادی، تعداد زیاد کشته و زخمی های ناشی از جنگ، از بین رفتن زیرساخت های موجود در غزه و مناطق دیگر و آوارگی تعداد زیادی از مردم به علت ویرانی ها و خطر جنگ روبرو کرده است و در دور اخیر تنش های نظامی، حدود 240 نفر از فلسطینیان کشته و بیش از ده هزار نفر آواره شدند. به نظر می رسد با توجه به عدم توازن نیروهای نظامی دو طرف، موضوع فلسطین راه حل نظامی ندارد.
دکتر صلاح الدین خدیو، در تحلیلی با عنوان " حماس یا اسرائیل: بازنده کیست؟" در این زمینه یادداشتی را در صفحه تلگرامی خود منتشر کرده است که با توجه به اهیمت موضوع در این یادداشت، تلاش کرده ام تا نگاهی انتقادی بر آن داشته باشم.
به عنوان مدخلی بر تحلیل ناچار باید تاکید شود که تاسیس دولت اسرائیل در نتیجه روابط و مناسبات کشورهای موثر و پیروز در جنگ جهانی، به ضرورت به از بین بردن حقوق فلسطینی ها در داشتن دولتی مستقل انجامید. از ان دوران تاکنون به صورت پیوسته و به تناوب، مناطق مسکونی فلسطینیان کاهش پیدا کرده و روز به روز بر فشار سرزمینی و ..... به مردم فلسطین افزوده می شود. در این بین، عدم انسجام و درگیری نیروهای سیاسی فلسطینی با یکدیگر، مانع از وحدت رویه سیاسی و حتی نظامی میان آنها بوده و این در واقع بزرگترین عامل عدم موفقیت فلسطینیان در برابر اسرائیل بوده است. علاوه بر آنکه به نظر می رسد نیروهای سیاسی چون حماس و ... به علت نداشتن استراتژی منسجم ملی، بیشتر گرفتار درگیری های نیابتی شده و از اصل موضوع خود دور شده اند. ضمن اینکه هیچ یک از این گروه ها هم به تنهایی نمی توانند مردم فلسطین را نمایندگی کنند. به نظر می رسد تا این ویژگی ها در میان نیروهای فلسطینی وجود دارد، امکان برون رفت آنها از بحران وجود نخواهد داشت و حتی حمایت های بین المللی و همدردی با مردم فلسطین نیز به جایی نمی رسد.
دکتر خدیو معتقد است که: " در وهله اول در یک جنگ نامتقارن میان دو طرفینی که از جایگاه نظامی به شدت نابرابری برخوردارند، ایستادگی و جان سالم بدر بردن طرف ضعیف و برقراری آتش بس با شرایط برابر، نوعی پیروزی برای آن محسوب می شود." درست است که عدم تقارن در میان دو طرف بحران برقرار است، اما باید این را نیز به عنوان محدودیت توان نظامی پیشرفته اسرائیل در نظر گرفت که قادر نیستند تا انهدام کامل مردم فلسطین جنگ را ادامه دهد. زیرا هم در داخل اسرائیل نیروهای مخالف جنگ و منتقد دولت فعال هستند، و هم جامعه جهانی با توجه به سابقه تاریخی موضوع چنین اجازه ای نخواهد داد. با این بخش از دیدگاه دکتر خدیو می توان همدل بود، اما اینکه "در وضعیت جان سالم بدر بردن طرف ضعیف و برقراری آتش بس" برای حماس و مردم غزه را نوعی پیروزی به شمار آورد، جای تردید است.

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

🔺حماس یا اسرائیل: بازنده کیست؟

سرانجام پس از یازده روز نبرد، چهارمین جنگ حماس و اسرائیل با آتش بس پایان یافت، در حالیکه هر دو طرف اعلام پیروزی می کنند.
اما واقعیت ماجرا چیست؟ ماهیت نبردهای نامتقارن حماس و حزب الله اساسا با جنگهای کلاسیک ارتش های عربی با اسرائیل که در آن برد و باخت طرفین مشخص بود، متفاوت است.
از این رو در حالیکه توان نظامی اسرائیل با این گروهها قابل مقایسه نیست، باز به آسانی نمی توان روی بازنده یا برنده نهایی انگشت گذاشت.
از این رو برای یک ارزیابی دقیق باید پارامترهای مختلف و متنوعی را در نظر گرفت. در وهله اول در یک جنگ نامتقارن میان دو طرفینی که از جایگاه نظامی به شدت نابرابری برخوردارند، ایستادگی و جان سالم بدر بردن طرف ضعیف و برقراری آتش بس با شرایط برابر، نوعی پیروزی برای آن محسوب می شود.
استفاده افراطی اسرائیل از توان نظامی منحصر بفردش، به راحتی به نقض غرض تبدیل و آن را در جایگاهی غیراخلاقی نشاند. این یک ممیزه مهم در جنگهای نامتقارن است. بویژه در جاهایی که دستور کار اصلی با آرمانهای تاریخی و مشروع هم پیوند خورده است.
حماس تا آخرین ساعات توانست به حملات موشکی عمدتا کم تلفات خود ادامه دهد و مخصوصا حمله به تل آویو به عنوان اقدامی نمادین، به دستاوردی استراتژیک برای آن تبدیل شد.
افزایش نسبی برد و دقت موشکهای حماس نسبت به جنگهای قبلی که ظاهرا مرهون حمایت های ایران است، متغیر جدیدی بود که اهمیت توازن بخشی در مقابل ارتقا و پیشرفت مداوم سامانه گنبد آهنین را برملا کرد.
این وجه قضیه را می توان نوعی انتقام راهبردی ایران از اسرائیل در منازعه شدت گرفته چند سال اخیر قلمداد نمود.
مهمتر از این، توانست معادله ظریف موشکباران در برابر بمباران را حفظ و در چارچوبی نامتقارن، در قبال فشار ماشین نظامی اسرائیل، متقابلا این کشور را تحت فشار قرار دهد و وضعیت جنگی به آن تحمیل کند.
دومین وجه استراتژیک موضوع که آن را نسبت به جنگهای گذشته متمایز می کند، ظهور حماس به عنوان نیرویی فراتر از غزه در نقش مدافع بیت المقدس و کرانه باختری و حتی فلسطینیهای داخل خط سبز است.
شادی خودجوش اهالی کرانه باختری از " پیروزی حماس " موید این مدعاست.
این جنگ پس از دهه ها دوباره نوعی وحدت معنوی میان فلسطینیهای غزه و کرانه باختری و حتی عربهای اسرائیلی ایجاد کرد.
در ارزیابی این جنگ نمی توان از یک پارامتر سیاسی مهم نیز چشم پوشید: زنده شدن مجدد مساله فلسطین در مجامع بین المللی و به حاشیه رفتن معامله قرن ترامپ و تاکید مجدد بر راه حل دو دولت.
در دوران ترامپ راه حل دو دولت به عنوان یک دستور کار حقوقی موجه و دارای اجماع بین المللی، کاملا به حاشیه رفته و مقهور انگاره های راستگرایانه دولت های اسرائیل و آمریکا و شتاب کشورهای عربی برای عادی سازی روابط با اسرائیل شده بود.
جنگ اخیر و تاکید قدرتهای جهانی بر راه حل مذکور، نه تنها دولتهای عرب متحد اسرائیل را تحت فشار گذاشت، بلکه به طریق اولی عربستان را هم که در تنگنای عادی سازی روابط با اسرائیل بود، از مخمصه رهانید. در روزهای اخیر ریاض مواضع صریح تری در اینباره گرفت.
برخی تحلیل ها در روزهای گذشته ناظر به این بود که جنگ اخیر، جایگاه نتانیاهو را در منازعات سیاسی اسرائیل بهبود بخشیده است. این تحلیل ممکن است از زاویه راستگراتر شدن جامعه اسرائیل بویژه از رهگذر افزایش شکاف با عربهای اسرائیلی مقرون به صحت باشد. اما برای ارزیابی نهایی باید منتظر بروندادهای نهایی این جنگ ماند.
هم اکنون صداهای بلندی در اسرائیل وجود دارد که نتانیاهو را متهم می کنند، بدون آنکه به هدف استراتژیک خلع سلاح یا تضعیف جدی حماس دست یابد، بدون آمادگی وارد جنگی بی نتیجه شد و در شرایطی مبهم به آن خاتمه داد.
اشاره اخیر، دلالت به برخی گزارش ها درباره پیش شرط عادی سازی وضعیت در محله شیخ جراح قدس در مفاد قرارداد آتش بس دارد.
دور از ذهن نیست که اسرائیل به صورت شفاهی و دستکم با قید موقت، تضمینی به میانجیگران عرب و غربی داده باشد.
با لحاظ موارد پیشگفته، می توان ادعا کرد جنگ فعلی بیش از آنکه به نبردهای قبلی حماس و اسرائیل شبیه باشد، به جنگ 33 روزە حزب الله و اسرائیل شباهت دارد که در آن اسرائیل بیشتر در مظان ناکامی و شکست قرار گرفت.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

🔴 فرمانروایان و مردم کرد عید فطر را در هزار سال پیش چگونه برگزار می کردند؟

✍ اسماعیل شمس

🔺همه می دانیم که مردم کرد در گذشته برای عید نوروز دل به دشت و دمن می زدند و کسی در خانه نمی ماند. با وجود این، آگاهی چندانی از نحوه برگزاری عید فطر در گذشته های دور وجود ندارد. می دانیم که در کردستان آداب و اصطلاحات رمضان تا حدود زیادی صبغه کردی یافته است؛ برای نمونه به این عید، «جشن رمضان» می گویند و برای تبریک آن اصطلاح «پیروز» را به کار می برند و در آن از یکدیگر «گردن آزادی» یا حلالیت می طلبند. حتی سحری و افطار آن را هم به شکل کردی درآورده و آن را به ترتیب به صورت «پارشێو/ پارشەو» و «وەربانگ/ بەربانگ» نامگذاری کرده اند.

🔺در مطالعاتی که درباره تاریخ سلسله های کردی در سده های چهارم و پنجم قمری داشتم، متوجه این موضوع شدم که مردم کرد در عید فطر هم، مانند نوروز در خانه نمی ماندند و حتی نماز عید را هم خارج از شهر و روستا و در دل طبیعت برگزار می کردند و پس از شادی و تفریح، عصرگاهان به خانه باز می گشتند.

🔺ابن ازرق فارقی(وفات: 577ق/ 1181م) نویسندۀ کتاب تاریخ میافارقین در ذیل وقایع سیاسی عید فطر سال 384ق/994م می نویسد که در این سال، امیر ابوعلی حسن بن مروان کردی، فرمانروای مروانیان به مرکزیت میافارقین در دیاربکر، طبق سنت هر سال، همراه با وزیرش «مم» و بزرگان شهر بهترین لباسها و زیورآلات خود را پوشیدند و برای خروج از شهر میافارقین آماده شدند. رسم بود که فرمانروا و مردم، صبح روز عید برای نماز و تفریح و شادی از دروازه های شهر بیرون می رفتند و در پایان روز برمی گشتند.

🔺همین قاعده در قلمرو دولت کرد روادی به مرکزیت تبریز و دولت شدادی به مرکزیت گنجه هم برقرار بود. قطران شاعر امیران این دو دولت بارها به عید فطر و به تعبیر او «عید روزه گشای» اشاره کرده است. برای نمونه، او در قصیده ای در مدح ابونصر مملان روادی می نویسد: خجسته بادت فرخنده عید روزه گشای/ به خرمی بگذاری هزار عید چنین. او در جای دیگری خطاب به ابوالیسر، سپهدار دولت شدادیان می گوید: خجسته بادت نوروز و عید روزه گشای/ به نام تو همه آفاق راست کرده خُطب. قطران همچنین در مدح لشکری فرمانروای شدادی عید فطر را با عید نوروز(جشن دهقان) مقایسه می کند و می نویسد: چو بر خسروان عجم جشن دهقان/ تو را باد فرخنده این عید تازی. قطران همین مقایسه را هم در مدح امیر مملان روادی انجام می دهد و به او توصیه می کند که آداب هر دو عید باستانی و دینی را به جای آورد: خجسته بادت نوروز و روزه و هموار/ هزار روزه و نوروز بگذراند ایدون/ یکی به توبه و طاعت به عهد پیغمبر/ یکی به رامش و رادی به رسم افریدون.
او در مدح امیر ابوالهیجا منوچهر بن وهسودان روادی نیز از تعبیر «جشن» برای عید فطر استفاده می کند و می نویسد: عید تازی باد، فرخ بر شه پیروزبخت/ تا هزاران جشن، عید تازی و دهقان کند.
مراسم عید در اشعار قطران نیز شامل طبیعت گردی و رفتن به باغ و بوستان و برگزاری جشنهای شادی و سرور است.

🔺نتیجه آن که عید فطر یا جشن روزه گشای در فرهنگ کهن مردم کرد و هزار سال پیش از این، به شکل جشنی بومی درآمده بود و بدون هیچ تعارضی با جشنهای ملی و باستانی همانند نوروز برگزار می شد.

🔺جشن رمضان بر همه روزه داران پیروز باد.

@kurdistanname

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

https://sedayeboukan.ir/1400/02/21/%d8%ad%d8%b0%d9%81-%db%8c%d8%a7%d8%b1%d8%a7%d9%86%d9%87%d8%8c-%d8%a8%d9%84%d8%a7%db%8c-%d8%ac%d8%a7%d9%86-%da%a9%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1%d8%b2%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%a7%d9%85%d8%af%d8%a7%d8%b1%db%8c/

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

هزینه های نظامی کشورها در دوران پاندمی کرونا
برپایه گزارش انستیتوی بین‌المللی پژوهش‌های صلح استکهلم1
عبدالعزیز مولودی


پاندمی کرونا از هنگامی که در سال 2020 از چین شروع شد و جهان را درنوردید، تا کنون که حدود یک سال و نیم از آن می گذرد، ساحات مختلف زندگی را در جهان تحت تاثیر خود قرارداده و برخی از حوزه ها را به طورکامل با رکود و شکست مواجهه کرده است. به عنوان مثال، حوزه گردشگری با مشکلات زیادی روبرو شده و درعمل به رکود کشیده شده است. در عین حال، به نظر می رسد برخی از حوزه ها از پدیده کرونا تاثیر منفی نگرفته اند از جمله موضوع هزینه های نظامی کشورهای جهان است. امری که به نظر می رسد در هنگامه گرفتاری مردم جهان به بیماری کوید نوزده و بیشماری هزینه های انسانی آن از هر نظر- تعداد کشته شدگان، بیماران درگیر، سنگینی کار پرسنل بهداشتی و آسیب های ناشی ازآن برای پرسنل بهداشتی- قدری باید آن را با تردید نگریست. چگونه است که برخی از کشورهای جهان که از قضا بخشی از بلوک قدرت جهانی هستند، اینگونه بی توجه به نیازهای ضروری مردم، هزینه های نظامی خود را افزایش داده و به تولید و فروش یا خرید تسلیحات نظامی پرداخته اند. در این زمینه، انتشار گزارش جدید انستیتوی بین المللی پژوهش های صلح استکهلم، نشاندهنده ی تغییرات ایجاد شده در هزینه های نظامی کشورهای جهان و افزایش یا کاهش آن نسبت به کشورهای مختلف است.
انستیتوی بین‌المللی پژوهش‌های صلح استکهلم (SIPRI) با انتشار گزارش خود اعلام کرد که هزینه نظامی کشورهای جهان در سال ۲۰۲۰ و با وجود همه‌گیری ویروس کرونا به روند صعودی خود ادامه داده و با ثبت رکوردی تازه به هزار و ۹۸۱ میلیارد دلار رسیده است. بر پایه این گزارش، افزایش ۲.۶ درصدی هزینه‌های نظامی جهان در سال ۲۰۲۰ در شرایطی بوده که تولید ناخالص داخلی جهان به دلیل تبعات شیوع بیماری کووید-۱۹ حدود ۴.۴ درصد کاهش یافته است. در حالی که هزینه‌های نظامی جهان، بالاترین رشد سالانه را از سال ۲۰۰۹ تا کنون تجربه کرده است.
انگلستان با میزان 59.2 میلیارد دلار هزینه، پنجمین هزینه کننده بزرگ در سال 2020 شد. هزینه های نظامی انگلیس 2.9 درصد بیشتر از سال 2019 بود. آلمان هزینه های خود را 5.2 درصد افزایش داد و به 52.8 میلیارد دلار رساند و مقام هفتمین هزینه کننده بزرگ در سال 2020 را از آن خود کرد. در مجموع هزینه های نظامی در سراسر اروپا در سال 2020 حدود 4.0 درصد افزایش یافت.
هند با (72.9 میلیارد دلار)، ژاپن با (49.1 میلیارد دلار)، کره جنوبی با (45.7 میلیارد دلار) و استرالیا با (27.5 میلیارد دلار) بیشترین هزینه کنندگان نظامی در منطقه آسیا و اقیانوسیه بودند. هر چهار کشور هزینه های نظامی خود را بین سالهای 2019 و 2020 و طی دهه 20-2010 افزایش دادند.

بر اساس این گزارش، برخی کشورها از جمله شیلی و کره جنوبی، بخشی از هزینه‌های نظامی خود را برای مقابله با همه‌گیری کرونا اختصاص داده‌اند و کشورهایی مثل برزیل و روسیه نیز کمتر از بودجه مصوب اولیه خود برای سال ۲۰۲۰ هزینه کرده‌اند.
در حالی که هزینه نظامی ایالات متحده در سال ۲۰۲0 به ۷۷۸ میلیارد دلار رسیده است که ۴.۴ درصد نسبت به سال ۲۰۱۹ افزایش داشته است. ایالات متحده آمریکا به تنهایی ۳۹ درصد کل هزینه نظامی جهان را به خود اختصاص داده است. کشور چین نیز هزینه نظامی خود را در سال گذشته میلادی ۱.۹ درصد افزایش داده و به ۲۵۲ میلیارد دلار رسانده است. بدین ترتیب هزینه‌های نظامی چین برای بیست و ششمین سوال متوالی افزایش یافته و این کشور طولانی‌ترین دوره افزایش مستمر هزینه نظامی را در مقایسه با سایر کشورهای جهان به خود اختصاص داده است. بودجه نظامی چین تنها طی دهه گذشته ۷۶ درصد رشد کرده است. این گزارش نشان می‌دهد که تقریباً همه اعضای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) مخارج نظامی خود را در سال ۲۰۲۰ افزایش داده‌اند. در نتیجه، ۱۲عضو ناتو ۲ درصد یا بیشتر از تولید ناخالص داخلی خود را صرف هزینه‌های نظامی خود کرده‌اند. هزینه‌های نظامی در سراسر اروپا نیز طی سال میلادی گذشته ۴ درصد افزایش یافته است.
هزینه های نظامی در جنوب صحرای آفریقا در سال 2020 با افزایش 3.4 درصدی به 18.5 میلیارد دلار رسید. بیشترین افزایش در هزینه ها توسط چاد (31+ درصد) ، مالی (22+ درصد) ، موریتانی (23+ درصد)، نیجریه (29+ درصد) و همچنین اوگاندا (46+ درصد) به انجام رسیده است.
در مقابل این روند، مخارج نظامی ۱۱ کشور خاورمیانه در سال ۲۰۲۰ با کاهش ۶.۵ درصدی هزینه های نظامی، به ۱۴۳ میلیارد دلار رسیده است.

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

افغانستان و پیشروی طالبان به سمت کابل
عبدالعزیز مولودی

تصرف مراکز استان های بیشتری توسط طالبان و احتمال تصرف کابل-با توجه به اینکه به حدود 70 کیلومتری این شهر رسیده اند-، این گروه را به عنوان حاکمان اینده افغانستان در اذهان عمومی مطرح کرده است و حامیان طالبان از اکنون و همزبان با آنها، از طالبان به عنوان امارت اسلامی نام می برند. در عین حال، شیوه های رفتاری طالبان در مناطقی که به تصرف درآورده اند، نشان از روزهای سختی است که مردم این کشور در پیش دارند. در این زمینه به شیوه خاص، زنان افغانستان در معرض اسیب و تعرض بیشتری قرار دارند. کسانی که در سال های اخیر توانستند با ورود به حوزه های عمومی، می رفتند تا کمبودها، نواقص و مشکلات موجود بر سر راه خود را کاهش دهند.با گسترش سلطه طالبان بر افغانستان، طبیعی است که این دستاوردهای اندک هم به محاق خواهد رفت.
اینکه چگونه طالبان به این میزان از قدرت و پیشروی در مناطق افغانستان رسیده اند؟ به نظر می رسد که عوامل مختلفی در آن نقش داشته است و به شیوه مشخص، می توان به حمایت پاکستان و کشورهای منطقه از طالبان- مادی، سیاسی و نظامی-، سیاست های نادرست اداره دولت های کنونی و پیشین آمریکا، نقش دولت روسیه و چین در این بین و البته شاید از همه مهمتر وجود اختلافات درونی در میان گروه های حاکم در افغانستان اشاره کرد. قدر مسلم ادعای اینکه طالبان مورد حمایت اقشار مردم این کشور است را نمی توان پذیرفت. زیرا یک دوره حکومت سخت گیرانه از سوی طالبان کافی بود تا مردم این کشور پی به ماهیت این گروه ببرند. هر چند نمی توان انکار کرد که بخشی از جامعه سنتی افغانستان –که به نظر خیلی گسترده و دامنگیر نیست- ممکن است با آنها همدلی داشته باشند، اما در صورت حاکمیت یافتن دوباره طالبان در این کشور، همین گروه هم از طالبان ضربه می خورد و در نهایت به جمع ناراضیان افزوده می شوند. این امر ممکن است که افغانستان را به کام جنگ داخلی نامحدودی بیندازد که نتیجه اولیه ی آن آوارگی مجدد بخش بزرگی از مردم این کشور، کشت و کشتار مردم بیدفاع و البته دیگر آثار اجتماعی و فرهنگی حاکمیت طالبان است. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل امروز اعلام کرد که دیگر افغانستان از کنترل خارج شده است و در آستانه جنگ داخلی قرار دارد.
به نظر می رسد هم روسیه و هم چین، در صورت کنترل کابل توسط طالبان، آنها را به عنوان دولت جدید این کشور به رسمیت می شناسند. از این نظر، جامعه جهانی اگر بتواند با استقرار نیرو و حمایت از دولت قانونی این کشور و با همکاری مردم این کشور، افغانستان را از خطر سقوط توسط طالبان نجات دهد، می تواند کمک موثری در استقرار وضعیت سیاسی این کشور انجام دهد. در غیر این صورت، نتایج تشکیل حاکمیت طالبانی در افغانستان دامنگیر منطقه نیز خواهد شد.
@moloudiaziz🌿🌿

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

5- درگیر کردن شهرداری بوکان در اداره تیم سردار و ایجاد بار مالی برای شهرداری هم از جمله تالی های فاسد مدیریت تیم فوتبال از سوی دکتر عثمانی بود. زیرا در این بین معلوم نبود مسئول پرداخت هزینه های تیم بر عهده شهرداری است یا ورزش و جوانان یا هیئت مدیره تیم و این بسیاری را در شهرستان به دردسر می انداخت.
6- باز هم متاسفانه در دور جدید، نماینده محترم بوکان همانند دکتر عثمانی عمل کرده و تلاش کرده اند تا با همان شدت و حدت از افراد نزدیک به خود برای تعیین مسئولین دولتی و حتی در هیئت مدیره سازمان های غیردولتی استفاده کنند. این مشکلی است که شهرستان از آن رنج می برد که در یادداشتی با عنوان "مدیریت شهری" قبلا به آن پرداخته ام.
7- علاوه بر دخالت در ورزش و جوانان برای اهداف انتخاباتی، در بخش های دیگر نیزکارنامه دکترعثمانی غیرقابل دفاع است. ایشان به صورت جدی علیرغم تنش های شدیدی که در بوکان ایجاد می کردند، هیچوقت پاسخگوی اقداماتشان نبودند و در برابر انتقادات نیز چندان اراده ای برای شنیدن و پذیرفتن احتمالی آن نداشتند. از این رو است که پاسخگویی کنونی را دیر هنگام و نابهنگام می دانم. ایشان اکنون به راحتی می فرمایند من اشتباه کردم، در حالی که در آن هنگام هیچوقت چنین تصوری نداشتند. حتی یکبار در میان جمعی اندک از دوستان، وقتی به عملکردهای ایشان انتقاد کردم، هر چند مرا مورد لطف قرار دادند که انتقادات من منصفانه است، اما بازهم در پاسخ تاکید کردند که میدانم شما پرونده امنیتی سنگینی دارید!؟ این پاسخ را می شد به عنوان تهدید تلقی کرد-یا برای ترساندن من بود- ولی من اکنون هم برایم سوال است که چرا باید نماینده مجلس، به پرونده های امنیتی شهروندان دسترسی داشته باشد؟
8- دیده می شود که دکتر عثمانی با هدف قراردادن کاک رشید ایلخانی زاده، درصدد هستند ایشان را مسئول فروپاشی تیم تلقی نمایند. این امر البته ارتباطی به اقای ایلخانی زاده ندارد.ادعای دکتر عثمانی در این زمینه که هریک از اعضای هیئت مدیره تیم مسئولیت تضامنی دارند، ادعای قابل قبولی نیست. زیرا مسئولیت تضامنی در شرکت های تجاری که رابطه مستقیم با سود شخصی دارد، مطرح است. در حالی که هیئت مدیره منتخب یک تیم فوتبال یا والیبال و ... امری غیر شخصی و عمدتا ناشی از مسئولیت اجتماعی افراد است.اقای ایلخانی زاده به عنوان یک شهروند فعال و در عین حال همراه و همیار از هر نظر در فعالیت های نوعدوستانه و خیرخواهانه، همواره متحمل هزینه بوده اند و استفاده ابزاری نیز از هیچ یک از موقعیت های یادشده به عمل نیاورده اند. هدف قراردادن شخصیت کاک رشید تلاش بیهوده ای است و عملکرد ایشان در مقام حمایت از حقوق عمومی مردم، شفاف تر از ان است که خدشه ای به ان وارد شود.
@moloudiaziz🌿🌿

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

مملکت، بدون گلبول سفید و اعصاب درد

 محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

✅ اصلی‌ترین سازوکار اعتراض جامعه شده است همین نوشتن در اینترنت و با این طرح به قول خودشان صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی دنبال کور کردن همین راه هم هستند، جامعه هم هیچ راه مؤثری برای اعتراض کردن، شنیده شدن و اثرگذاری پیش رو ندارد.

اما شرح مفصلش اینکه:

 ✅ بیماری عفونی که سراغ آدمیزاد بیاید، گلبول‌های سفید به عنوان بخشی از نظام ایمنی بدن به عاملان بیماری – مثل ویروس‌ها – واکنش نشان می‌دهند. بدن تب می‌کند و نشانه‌های دیگر بروز می‌دهد. جایی از بدن هم که آسیب ببیند – ضربه بخورد یا بریده شود – درد می‌گیرد تا فرد را نسبت به خطر آگاه کند. بدنی که گلبول سفید و اعصاب درد نداشته باشد، زود از پا در می‌آید.

✅ حق اعتراض، و اختیار و توان انجام دادن و عملی کردن اعتراض به شیوه مؤثر هم برای جامعه درست عین گلبول سفید و اعصاب درد می‌ماند. حق اعتراض و عملی شدن آن است که نشان می‌دهد آن‌چه در حال بروز است، خوشایند جامعه نیست، بیماری وارد جامعه شده و نارضایتی و آسیب خلق می‌کند. جامعه بدون حق اعتراض و فاقد قدرت عملی کردن این حق، درست مانند بیماری که گلبول سفید ندارد تا به ویروس واکنش نشان دهد و بدن تب کند، ظاهراً بی‌سر و صدا، زیر بار مسائل از پا درمی‌آید.

✅ ویروسی که سد گلبول سفید نباشد و تیغی که اعصاب درد سوزش برش آن‌را به فرد نرسانند، کار خودشان را می‌کنند و بدن نابود می‌شود. سیاست‌مدار، مدیر یا صاحب‌منصبی هم که کار اشتباه می‌کند و کسی را جلوگیری‌کننده نبیند، اولاً به کار اشتباهش ادامه می‌دهد و کم کم امر بر او مشتبه می‌شود که کارش هم درست است.

✅ انباشته و حل‌نشده باقی ماندن مسائل ایران امروز – از خوزستان تا هر جای دیگری – تا اندازه زیادی محصول تعریف نشدن حق اعتراض مؤثر و عملی نشدن آن است. بوروکرات‌ها و تکنوکرات‌ها تصمیم گرفتند فلان اراضی را زیر کشت ببرند، کارشناسان مخالف بودند،‌محیط‌زیستی‌ها اعتراض داشتند و مردم عادی به گرفتن زمین‌های‌شان رضایت نداشتند، اما اعتراض تعریف‌شده نبود، صدایی شنیده نشد و کار غلط انجام شد.

✅ کارشناسان فنی و محیط‌زیستی‌ها به جایابی نادرست سد معترض بودند، اما سازوکاری برای اعتراض مسالمت‌آمیز نبود، زورشان هم به جایی نرسید. سد ساخته شد و ماند روی دست سرزمین ایران. کارشناسان، طرفداران محیط‌زیست و مردم عادی به شیوه اکتشافات معدنی، ساخت جاده، احداث خط انتقال آب و ... اعتراض دارند،‌ اما هیچ سازوکاری برای اعتراض مؤثر تعریف نشده است. کار غلط در فقدان اعتراض مردم پیش می‌رود، کسی پاسخ‌ نمی‌دهد، بی‌اعتمادی افزایش می‌یابد و سرخوردگی و نارضایتی بیشتر می‌شود.

✅ امروز اکثریتی از جامعه به طرح ارائه‌شده به مجلس برای محدود کردن دسترسی به فضای اینترنت (که البته اسمش را گذاشته‌اند طرح صیانت) معترض است. منافع کسب‌وکارها، شرکت‌های بخش خصوصی، متخصصان فناوری اطلاعات و حتی مردم عادی که دلخوشی‌شان در این فضای اجتماعی همین اینترنت است، تهدید می‌شود اما هیچ سازوکاری برای اعتراض مؤثر تعریف نشده است.

✅ سیاست و جامعه‌ای که اجازه بدهد اعتراض در زمان و مکان مناسب صورت گیرد، مسائلش راه‌حل پیدا می‌کنند و مسائل چنان روی هم انباشته نمی‌شوند که به نقطه بحرانی برسند. جامعه‌ و سیاستی هم که راه اعتراض مؤثر را تعریف نکند و فقط در حرف از «حق مردم» سخن بگوید، آن‌قدر اشتباه می‌کند و اشتباهاتش بر روی هم تلنبار می‌شود که وضعیتی بحرانی پیدا می‌کند.

✅ یک سؤال بسیار حیاتی برای ایران امروز و آینده این است که «مردم ا گر بخواهند اعتراض مؤثر به قانون، تصمیم، رویه، رویکرد، آدم، مقام یا رخدادی داشته باشند، واقعاً – نه روی کاغذ – چه امکانی برای عملی کردن اعتراض خود دارند؟» و تا وقتی پاسخی قانع‌کننده و قابل تحقق به این سؤال داده نشود، اشتباهات حکمرانی، مدیریتی و فردی؛ روندهای فسادزا، مخرب محیط‌زیست و باعث فرسایش تمدنی؛ و نارضایتی اجتماعی ناشی از این روندها ادامه خواهد داشت.

جامعه بدون حق اعتراض مؤثر مثل بدن بدون گلبول سفید و اعصاب می‌ماند که زنده نمی‌ماند.

(اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید.)

@fazeli_mohammad



@v_social_problems_of_iran

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

افغانستان و پدیده طالبان
نویسنده: عبدالعزیز مولودی، عضو گروه بررسی مسایل استراتژیک خاورمیانه پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه
https://www.cmess.ir/Page/View/2021-07-26/4834

جنگ و رقابت سیاسی آمریکا و شوروی سابق، در گذشته اثار مخرب بسیاری ایجاد کرد. یکی از آثار این رقابت پایان ناپذیر، وقوع بحران و جنگ در افغانستان بود که علیرغم فروپاشی شوروی سابق، همچنان این کشور در آتش آن رقابت ها می سوزد. فروپاشی شوروی به لحاظ ایدئولوژیک، در ظاهر امر، ادامه حضور آمریکا در افغانستان را به چالش می کشید، اما ظهور مجدد روسیه به عنوان قدرتی منطقه ای و جهانی اما با کیفیتی به مراتب پایینتر از شوروی سابق از یک سو و شکل گیری قدرتی داخلی مانند طالبان در افغانستان، وجود و حضور آمریکا را در این کشور هم برای آمریکا و هم برای دولت افغانستان اجتناب ناپذیر نشان می داد. زیرا طالبان در دوره حکومت خود بر افغانستان طی سال‌های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ فعالیت ها و سرگرمی های عمومی مردم را از سینما ، سریال‌های تلویزیونی و پخش موسیقی و.... را ممنوع و غیرقانونی اعلام کرد و با همه ظواهر تمدن مدرن مخالفت ورزید .
حاکمیت طالبان دوره بسیار سختی را برای مردم این کشور و بخصوص برای زنان رقم زد. این شکل از حاکمیت، امری نیست که مردم افغانستان هر چند که جامعه هم سنتی باشد، زیر بار مجدد آن بروند. مسئله این است که بعد از تصمیم دولت ترامپ برای خروج از افغانستان و اجرایی کردن آن توسط دولت جدید آمریکا، احتمال گسترش قدرت طالبان از نظر سرزمینی و حاکمیت مجدد آنها بر بیشتر مناطق این کشور می رود و این موجب نگرانی مردم و دولت این کشور شده است. در این صورت پرسش این است که آیا خروج آمریکا و هم پیمانان از افغانستان می تواند به چنین نتیجه ای بیانجامد؟
نه تنها از زمان آغاز برنامه عقب‌نشینی نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا در ماه مه ۲۰۲۱، بلکه از قبل از آن، طالبان، دستاوردهای نظامی بزرگی در افغانستان کسب کرده‌اند و توانسته‌اند مناطق عمده‌ای از خاک این کشور را به تصرف درآورند. رهبران این شورشیان می‌گویند می‌خواهند افغانستان را به امارت اسلامی تحت حکومت اسلامی بازگردانند. اکنون گفته می شود که حدود ۸۰ شهرستان را طالبان در اختیار دارند ( تا زمان تنظیم این مقاله ) و در نبود دولتی کارآمد و توانمند، روزبه روز بر مناطق زیر کنترل خود می افزایند. به نظر می رسد که قدرت طالبان تنها قائم به خود آنها یا حمایت بخشی از جامعه افغان از آنها نیست و بازیگران منطقه ای نیز در آن دخالت دارند. منابع دولتی افغانستان از ارتباط طالبان با دولت پاکستان و حمایت نظامی و لجستیک این کشور سخن می گویند و تا این اواخر هم زیر بار مذاکرات صلح با طالبان نمی رفتند. فشار آمریکا و هم پیمانان از یک سو، اراده روسیه از سوی دیگر و نیز استقبال کشورهای عربی از سوی دیگر، زمینه را برای پذیرش طالبان از سوی دولت این کشور به عنوان نیرویی قابل مذاکره برای صلح آماده کرده است. اکنون طالبان در کشورهای منطقه برای خود دفتر نمایندگی دارند، حتی در کشور ما برخی از جریان ها درصدد آماده کردن افکار عمومی برای پذیرش طالبان به عنوان نیرویی بدیل برای دولت فعلی این کشور هستند.
این در حالی است که بر اثر حملات اخیر طالبان تاکنون هزاران نفر از خانه و کاشانه خود آواره شده‌اند. به نوشته رسانه‌های افغانستان، شمار آوارگان تنها در ولایت کندوز حدود ۵ هزار نفر برآورد می‌شود. از سوی دیگر، عبدالله عبدالله، رئیس شورای عالی مصالحه ملی در افغانستان هشدار داده است که در نتیجه قدرت گیری مجدد طالبان بقای این کشور در خطر خواهد بود. در کنار این ها، ضعف روحیه نیروهای دولتی و شمار اندک سربازان و در صورت خروج کامل نیروهای بین المللی که دیگر اجتناب ناپذیر شده است، همه در به قدرت رسیدن مجدد طالبان موثر بوده اند. گریختن صدها نفر از نیروهای نظامی این کشور به تاجیکستان نمونه ای از این پدیده است که ارتش افغانستان با آن روبرو است. عبدالله عبدالله، تاکید می کند که طالبان پس از خروج نیروهای خارجی از افغانستان، علاقه‌ای به توافق صلح نخواهند داشت و همچنان به دنبال پیشروی نظامی در خاک افغانستان خواهند بود. از سوی دیگر، ملا برادر، صلح میان گروه طالبان و دولت افغانستان را به عملی شدن توافق‌نامۀ دوحه مشروط و تاکید کرده است که «جز با روی کار آمدن نظام اصیل اسلامی» مشکلات کشور از جمله تامین حقوق زنان افغانستان حل نمی‌شود. معاون سیاسی گروه طالبان همچنین اطمینان داده که پس از استقرار «حکومت اصیل اسلامی»، این گروه به حقوق زنان، اقلیت‌ها و حفظ امنیت کارمندان نهادهای جهانی و دیپلمات‌های خارجی کاملا پایبند خواهد بود. این جمله در درون خود متناقض نما است و از پروژه ای خبر می دهد که طالبان برای آینده افغانستان در نظر دارند.

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

نبرد با آسیاب بادی!

روزنامۀ کیهان و سید حمد خاتمی امام جمعۀ موقت تهران خواستار "بومی کردن اینترنت" در ایران شده‌اند. اگر از آنها پرسیده شود که آیا منظورشان از این حرف، "محدود کردن اینترنت و دسترسی عموم به آن" است، فوری تکذیب می‌کنند و مدعی می‌شوند که: نخیر! کاملاً به عکس! منظورمان تسهیل دسترسی عموم به اینترنت است!
افکار عمومی اما منظور آنها را بهتر درک می‌کند! آنها خواهان محدودسازی شدید در این زمینه‌اند تا نظر آن بخش از اصلاح‌طلبانی را که می‌گفتند در صورت یکدست شدن قدرت، اصولگرایان ابتدا اینترنت را محدود و به تدریج پیاده روها را نیز برای تفکیک زن از مرد، دیوار‌کشی می‌کنند، به اثبات برسانند!
این نوع حرف‌ها و توصیه‌ها اگر تاکنون نشانی از جنگ قدرت در بین جناح‌های حاکم داشت، از این پس عوارضش دامن دولت سید ابراهیم رئیسی را خواهد گرفت؛ دولتی که با اقیانوسی از معضلات و گرفتاری‌های خرد و کلان روبروست. بنابراین اگر آقای رئیسی علاقه‌ای به اسیر شدن در این قبیل چالش‌های نهایتاً بی‌حاصل و بی‌نتیجه ندارد، بهتر است در همین ابتدای کار، تکلیفش را با این قبیل توصیه‌های مشکل‌آفرین روشن کند.
بارها گفته شده است که ستیز و مقابله با تکنولوژی بی‌ثمر است و در حکم نبرد با آسیاب بادی است! جهان به زودی شاهد توسعۀ اینترنت ماهواره‌ای خواهد بود، پدیده‌ای که نه کنترل‌پذیر و نه قابل محدود سازی است. بنابراین، تجربۀ تلخ و زیانبار مقابله با نوار کاست، دستگاه ویدئو، دیش ماهواره...و سرانجام تن دادن به همۀ آنها پس از تحمیل هزینه‌های سنگین روانی و فرهنگی به جامعه و برانگیختن خشم عموم را در مورد اینترنت تکرار کردن، نشانی جز تداوم لجبازی به قصد تخریب اعصاب ملت ندارد!
افزون بر این، در حالی که اعتراضات مردمی به عوارض ناشی از بی‌برنامگی و ناشیگیری در امر توسعه، این روزها در شهرهای مختلف کشور جریان دارد، توصیه به محدود کردن اینترنت جز ریختن بنزین بر آتش خشم عموم تفسیر دیگری هم دارد؟
#احمد_زیدآبادی
#احمد_خاتمی
#روزنامه_کیهان
#اینترنت_ماهواره_ای
#اعتراضات_مردمی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

صلح آب به جای جنگ آب
گیتی خزاعی

✅ فلات ایران، بیش از دو‌هزارسال است که با کم‌آبی و‌ بی‌آبی دست به گریبان است، با این وصف در تاریخ خشک این سرزمین، جنگی به نام «جنگ آب» تعریف نشده است.
برعکس، فرهنگ آب در ایران آمیخته با «صلح آب» است.
فرهنگ ایران، فرهنگ هم‌گرایی در آب و هم‌زیستی با‌ کم‌آبی است، نه جنگ‌ آب.

✅ قنات، و شیوه‌ی ‌بهره‌برداری از آن، و شیوه‌ی تقسیم‌ حق‌آبه‌ که با مسالمت‌ترین شکل ممکن، صدها سال است قطره‌های اب را بین مردم این سرزمین تقسیم کرده است، نمونه‌ی درخشانی از فرهنگ هم‌گرایانه و صلح‌جویانه‌ی آب در فلات ایران است.

✅ این حکومت غیر مدنی است که با تبدیل مطالبات برحق آبی به پدیده‌های امنیتی و ترجمه‌ی هر مطالبه‌ی مدنی به تهدید امنیتی، و با تصرف‌ عدوانی حق‌آبه‌های مردم، طبیعت و‌ تمامی زیستمندان، به جنگ ‌آب دامن می‌زند و حتی آن را برمی‌سازد.
مظهرهای قنات و حق‌آبه‌های اندک آبی صدها سال است که بدون حضور گاردهای مسلح در کنار انها، آب را قطره قطره به سرزمین‌ها می‌برد.

✅ به بهانه‌ی اقدامات و‌ تصمیمات استراتژیک، حق‌آبه‌ی زیست مردم‌ را برای بلندپروازی‌های غیراستراتژیک‌ خود، از مردم نگیرید، آنها خود صلح‌جویانه قطره‌های آب را میان خود تقسیم‌ خو‌اهند کرد.

@EnvironmentalSociology
@sociologyofpeace

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

🔴 خانزاده خانم سوران؛ زنی که زندگی اش را همۀ زنان و البته؛ مردان کرد باید بخوانند.

✍ اسماعیل شمس

♦️توضیح کردستان نامه:
[این روزها مواردی از زن کشی توسط مردان و خودکشی زنان کرد در چند شهر مختلف رخ داد که عواطف عمومی را جریحه دار نمود. بحث درباره علل این پدیدۀ ناگوار که البته مختص کردستان هم نیست، وظیفۀ متخصصان امر است. آنچه از عهدۀ من همچون یک پژوهشگر تاریخ بر می آید، این است که نشان دهم وضعیت امروز بخشی از جامعۀ زنان کرد هیچ نسبتی با تاریخ و فرهنگ کرد و گذشتۀ کردستان ندارد. زنی که در تاریخ کرد، حتی توسط مورخانی که به شدت با او مخالف بوده اند، معرفی شده است، ویژگی‌های متفاوتی دارد که در این سند بسیار مهم نمونه ای از آن را می بینید. هویت و شخصیت زن کرد در تضاد با گفتمان سنتی حاکم بوده و ضدیت و البته تعجب حامیان این گفتمان را هم برانگیخته است. پیشتر در همین کانال از شهدۀ دینوری سخن رفته است که استاد مسجد جامع بغداد بود و در مجلس درس او بزرگمردان زمانه می نشستند و تلمذ می کردند. در این پست هم از خانزاده خانم سوران سخن می رود که سوار بر اسب و شمشیر به دست فرماندهی سپاه را به عهده دارد و در کاخ خود که آثار آن تا به امروز هم باقی است، در مقام فرمانروا قلمرو خویش را اداره می کند.
هرچند درباره خانزاده خانم سوران کتابها و مقالات زیادی نوشته شده است؛اما تا جایی که دیده ام، هیچ کدام از آنها به این سند اشاره ای نکرده اند. آنچه که در پیوست آمده و متن آن هم عیناً تایپ شده است، از کتاب «ذیل عالم آرای عباسی» نقل شده و مربوط به وقایع سال ۱۰۳۹ق/۱۶۲۹م، یعنی بیش از ۴۰۰ سال پیش است. جملات و کلمات نویسنده حاوی عبارات ناخوشایند و توهین آمیزی است که فرهنگ غالب آن روزگار بوده و در وصف خانزاده خانم کرد نیز به کار رفته است؛اما چنانکه می بینید فرهنگ حاکم بر زنان کرد در تضاد با این سنت بوده است. البته سرکوب خانزاده خانم سوران توسط خان احمد خان اردلان نکتۀ تأسف آور این سند است که در جایی دیگر باید از آن بحث کرد].

🔺از سوانح اقبال که در بدایت این سفر خیر مآل به ‌ظهور پیوست،گرفتاری خان‌زاده خانم سهران است.اگرچه تحریر وقایعی که منسوب به نسوان و عورات باشد در نظر همگنان عجیب و بدیع می‌نماید اما این خاتون مغرور کم‌خرد از نقصان عقل که عامه نسوان در آن شریک‌اند خود را عاقله دهر و اشجع شجاعان روزگار شمرده، همواره در اموری ‌که به نسوان نسبت ندارد اقدام نموده بر مثال جوانان دلیر، چابک‌سواری و ترکش‌بندی و بیدق‌اندازی کردی و به شکار رفتی.

🔺سهران ولایتی است متعلقه به اکراد تابعه روم و اکراد مذکور به قبیله سهران اشتهار دارند. عمربیگ حاکم آن قوم در زمان گیتی‌ستان[شاه عباس] چنانچه در نسخه شریف عالم‌آرای عباسی رقمزد کلک بیان گردید، به اتفاق مخالفان رومیه بر سر کرکوک و شهرزور آمده بودند در معرکه گرفتار عساکر نُصرت شعار گشته عاقبت به کوه نیستی فرو رفت.

🔺کودکی از آن سلسله مانده بود و این خاتون والده اوست.حسب‌الارث ملکه آن مُلک گشته از غرور و سرکشی نفس اماره سپهدار و لشکرکش آن طایفه گردید و غافل از آن‌که:
شکوهی نماند در آن خاندان که بانگ خروس آید از ماکیان
بی‌اندامی بسیار از آن کوته خرد ناقص عقل در آن سرحد ظهور یافت و در این سال نیز با گروهی از اشرار سهران بر سر کرکوک آمده بود، طایفه اردلان منسوبان خان احمدخان اردلان بر ایشان ریخته فوجی از آن طایفه طعمه شمشیر و ملکه مذکور دستگیر گشت. او را به پایه سریر اعلی فرستادند.

🔺هرچند مستوجب انواع عقوبت بود، چون با عورتی در مقام انتقام بودن در میزان فتوت و جوانمردی سنجیده نمی‌نمود، حضرت خاقان کامیاب[شاه صفی]، نقاب مروت و مرحمت بر رخسار حالش کشیده در حفظ سیرت او توجه تام مسلوک داشتند و تقصیراتش به‌عفو مقرون گشته مشمول نوازش و احسان و مطلق‌العنان گردانید و عواطف و الطاف خاقانی که در حوصله حیاتش گنجائی نداشت بدین مثابه مشاهده نموده خجلت زده و از کرده نادم گشته نزد والده و کسان احمدخان رفت که هرگاه خواهد به دیار خود رود.

@kurdistanname

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

مناظره‌ای برای اتلاف وقت!

من فقط با حرص خوردن توانستم بخشی از مناظرۀ کاندیداهای ریاست جمهوری را تماشا کنم.
برایم اتلاف وقت کامل بود. به هیچکدام از علل بنیادی و ساختاری بروز مشکلات کنونی کشور اشاره نشد. نوعِ حملۀ شخصی برخی کاندیداها به یکدیگر به نظرم زننده آمد و بدتر از آن، ترتیباتِ کشدار و بچگانۀ برگزاری مناظره بود به طوری که گویی مراسم ختم را با مسابقه‌ای تلویزیونی در هم آمیخته‌اند.
#احمد_زیدآبادی
#مناظره
#انتخابات
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

تایید صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری
لیست هفت نفره تایید صلاحیت شده کاندیداهای ریاست جمهوری منتشر شد و مورد ارزیابی صاحب نظران موافق و مخالف قرار گرفت. این بحث ها به نظر می رسد باز هم ادامه می یابد و با تغییر احتمالی نظر شورای نگهبان یا دخالت عوامل دیگر در این بین، ممکن است ابعاد تازه تری نیز پیدا بکند. اکثر صاحب نظران معتقدند که رفتار شورای نگهبان در مورد تایید صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری به یکدست شدن نظام می انجامد. در اینجا می خواهم این دیدگاه را به پرسش بگذارم و مطرح بکنم که آیا رفتار شورای نگهبان در این دور انتخابات به یکدست شدن نظام انجامیده است؟ برای پاسخ به این پرسش، باید تاکید کرد که شورای نگهبان با ترکیبی که در قانون اساسی آمده است و با تفسیری که از اختیارات خود -مبنی بر نظارت استصوابی شورای در همه انتخابات کشور - ارائه داده است، در مسیر یکدست کردن نظام حرکت کرده است. با این تفاوت که جریان موسوم به اصلاحات، تلاش کرد یک وقفه کوتاه مدت در این مسیر ایجاد کند. اما بعد از به قدرت رسیدن احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور در سال 1384، مسیر یاد شده با قدرت به حرکت خود ادامه داد.
به نظر می رسد انگیزه های محافظه کارانه برای حفظ قدرت در اختیار جریان مسلط سیاسی، اقتصادی و نظامی، منشائ این رفتار بوده و در این رابطه کمترین ریسک را در تایید نامزدهای جریانات دیگری مانند افراد اصلاح طلب مانند تاجزاده یا اصولگرایان تجدید نظر طلب مانند علی مطهری و یا حتی کسان بسیار نزدیکتری چون علی لاریجانی تاب نیاورده است. در این صورت، آیا افکار عمومی و دیدگاه جامعه برای اعضای شورای نگهبان از اهمیتی که قانون اساسی به رای مردم داده است، برخوردار است؟ پاسخ به این سوال را سخنگوی شورا به صراحت بیان کرده است که عدم مشارکت مردم در انتخابات یا کم بودن مشارکت مردم، نتیجه انتخابات و مشروعیت آن را خدشه دار نمی کند. از این رو، به نظر می رسد که شورا حساسیت چندانی به رای مردم ندارد. نتیجه این امر برای جامعه از یک سو تضعیف بیشتر جامعه مدنی و از سوی دیگر ناامیدی جامعه از مشارکت سیاسی است.
@moloudiaziz

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

زیرا میزان کشته ها، تخریب اماکن عمومی و خصوصی و بیش از ده هزار نفر اواره، هیچ نشانه ای برای پیروزی یا احساس آن به شمار نمی رود.
در جای دیگری تاکید می کنند که:"حماس تا آخرین ساعات توانست به حملات موشکی عمدتا کم تلفات خود ادامه دهد و مخصوصا حمله به تل آویو به عنوان اقدامی نمادین، به دستاوردی استراتژیک برای آن تبدیل شد." باید خاطر نشان کرد که هر نیروی نظامی، قبل از اقدام نظامی، به پشتیبانی نیروهای خود می اندیشد. به عبارت دیگر، تنها در صورتی اقدام نظامی منطقی است که از وجود میزان معتنابهی از ابزار جنگی مورد نیاز اطمینان وجود داشته باشد. اگر چه حماس با شلیک موشک های به قول دکتر خدیو با تلفات کم، به دستاوردی در رویارویی با اسرائیل دست یافت، اما قدر مسلم به علت اینکه فاقد تکنولوژی تولید و یا استعداد مناسب مالی برای خرید مداوم آنها است، نمی تواند با اتکا به توان خود و با اعتماد به نفس اقدام نظامی انجام دهد. به عبارت بهتر، حماس وارد جنگی نیابتی شده است که اگر دستاورد نظامی ملموسی هم داشته باشد، برای آنها نیست.
ممکن است تصور شود که حماس آغاز کننده جنگ باشد، اما خاتمه آن دست حماس نیست، زیرا بازیگر قدرتمندتر در این زمینه است که توان یا اراده ی پایان دادن به جنگ را دارد. اگر پافشاری آمریکا در پذیرش آتش بس از سوی اسرائیل نبود، معلوم نبود که اکنون مردم فلسطین و حماس در چه وضعیتی بودند یا اینکه باز هم می توانستند احساس پیروزی کنند؟ در این مورد دست اسرائیل بالاتر از حماس بوده است. از این رو به سادگی نمی توان از احساس پیروزی حماس صحبت کرد یا آنرا تصدیق کرد. این به معنای پیروزی اسرائیل در این جنگ نیست، چرا که علیرغم زدن ضربه های متعدد و موثر به اهداف نظامی و غیر نظامی که مورد انتقاد زیاد جهانی هم قرار گرفت، چون اسرائیل اجازه ان را ندارد که مردم فلسطین را کاملا نابود کند، نمی تواند از پیروزی دم بزند. به اندازه ای که گروه های فلسطینی در درون ناهماهنگ و رقیب هم دیگرند، در اسرائیل نیز نیروهای موافق و مخالف دولت این کشور با یکدیگر در تعارض قرار دارند.
اسماعیل هنیه بعد از اعلام آتش بس، گفت که این جنگ مفهوم معامله قرن را شکست، باید گفت که ممکن است که شکافی در آن ایجاد کرده باشد، اما به آن معنا نیست که کشورهایی که با اسرائیل روابط دیپلماتیک برقرار کردند، از آن خارج شده باشند. آینده نزدیک این را نشان خواهد داد که تا چه اندازه این تصور درست یا نادرست بوده است. این ادعای هنیه نشان دهنده آن است که جنگ برای اهداف دیگری شروع شده است و اصطلاحا نیابتی بوده است.البته این بحران حتما بر طرح موسوم به معامله قرن تاثیر می گذارد. انتقادهای عربستان از مواضع جنگی اسرائیل از آن جمله است.
دکتر خدیو می نویسد که:"این جنگ پس از دهه ها دوباره نوعی وحدت معنوی میان فلسطینیهای غزه و کرانه باختری و حتی عربهای اسرائیلی ایجاد کرد." این امر را می توان امری طبیعی در شرایطی تلقی کرد که شرایط جنگی برقرار است. اما به نظر می رسد که چون اختلافات میان احزاب و گروه ها هم چنان وجود دارد و تلاشی هم برای همگرایی در میان آنها وجود ندارد، چنین همبستگی هایی موقتی باشد و با فروکش کردن بحران، آن هم به فراموشی سپرده می شود.به نظر می رسد با خوش بینی زیادی در این موضوع بحث کرده اند. در ادامه این موضوع وی مطرح کرده است که:" در ارزیابی این جنگ نمی توان از یک پارامتر سیاسی مهم نیز چشم پوشید: زنده شدن مجدد مساله فلسطین در مجامع بین المللی و به حاشیه رفتن معامله قرن ترامپ و تاکید مجدد بر راه حل دو دولت." باید در نظر داشت که مسئله فلسطین همواره مطرح بوده است. همه روسای جمهوری آمریکا در دوران معاصر از بعد از پیدایش مسئله فلسطین، با آن درگیر بوده اند. برای صلح اسرائیل و فلسطین تلاش کرده اند و طرح های مختلفی را نیز به اجرا درآورده اند. در کنار این واقعیت، حمایت از اسرائیل از جمله محورهای سیاست خارجی امریکا بوده است. در جنگ اخیر نیز اقای بایدن بر این واقعیت دست گذاشته و ضمن دعوت نتانیاهو برای پذیرش صلح، از شرکت در بازسازی غزه صحبت کرده است. اما ممکن است نسبت به حماس و گروه های سیاسی دیگر فلسطینی چنین احساسی نداشته باشد. هنوز علیرغم توان سیاسی و نظامی آمریکا در جهان، این کشور نتوانسته است اسرادیل را در مورد تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی مجاب کند. می توان ادعا کرد که این امر ناشی از توان و تاثیرگذاری لابی های اسرائیلی در آمریکا است. در حالیکه انجمن ها و گروه های حامی فلسطین در آمریکا بدنبال تنش های داخلی گروه های فلسطینی، در عمل از ادامه کمک ها به فلسطین بازمانده اند.

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

@moloudiaziz

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

انتخابات سالم در یک سیستم کارآمد سیاسی، مستلزم گردش مداوم و بدون تکرار نخبگان در روند انتخابات و جایگزینی نیروهای جدید معرفی شده از سوی احزاب برای مسئولیت های اجرایی است. در این صورت هم حق حاکمیت ملت خدشه ناپذیر خواهد بود و هم دستگاه دولت به موقع تازه شده و از اعتماد به نفس برخوردار خواهد بود و در عین حال به صورت نسبی از فساد دور خواهد بود. تکرار مجموعه قلیلی از افراد در مسئولیت های اجرایی و اداری یا موقعیت های عالی، هم برای جامعه و مردم ملال آور است، هم نقض حقوق نخبگان دیگری است که از ورود به این عرصه بازمانده اند. از این رو است که در کشورهای دمکراتیک هیچ رئیس جمهوری از دو دوره ریاست بیشتر در دولت نمی ماند و هر بار هم چهره های جدید با کادر جدید به قدرت می رسند. ثبت نام نزدیک به ششصد نفر برای انتخابات ریاست جمهوری در ایران، نشانه مثبتی از توسعه سیاسی نیست، و در عین حال بیانگر عدم وجود نظام حزبی واقعی و کارآمد است. البته وجود تعداد اندکی از مسئولان دولتی -گروه چهل نفره – که در سالهای گذشته به صورت مداوم در پست های عالی کشور بوده اند و ظاهرا هم از بین این تعداد کاندیداهای نهایی اعلام می شوند؛ با وجود محدودیت هایی که برای اعمال قدرت از سوی رئیس جمهور وجود دارد، به غیر از اینکه این تردید را دامن زند که گزین های مشخصی وجود دارند و بنابراین قدرت انتخاب برای رای دهندگان در آن چهارچوب محدود می شود-و در نتیجه میل به مشارکت را کاهش می دهد-، پیامد دیگری ندارد.مخصوصا اینکه تعداد قابل توجهی از این چهره ها سابقه نظامی هم دارند و بر اساس قانون اساسی فعلی کشور، آنها حق ورود به حوزه سیاسی را ندارند.
آزادی حق انتخاب یکی از آزادی های اساسی در هر کشوری است. رزا لوکزامبورگ ، اندیشمند آلمانی لهستانی تبار، معتقد است در نبود آزادی های اساسی، نهادهای عمومی می خشکند.
@moloudiaziz

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

مصاحبه ی آقای ایلخانی زاده مدیر اجرایی خانه کشاورز بوکان در خصوص مشکلات حوزه کشاورزی و دامداری بوکان و منطقه👆👆👆👆

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

همچنین هشت کشور از ۹ عضو سازمان کشورهای صادر کننده نفت(اوپک) که انستیتوی بین‌المللی پژوهش‌های صلح استکهلم به هزینه‌های نظامی آنها دسترسی داشته، مخارج خود را در سال گذشته میلادی کاهش داده‌اند که در این میان آنگولا با ۱۲ درصد، عربستان سعودی با ۱۰ درصد و کویت با ۵.۹ درصد بیشترین کاهش را صورت داده‌اند. بحرین هم به عنوان کشور صادر کننده نفت غیر عضو اوپک، هزینه های نظامی خود را 9.8 درصد کاهش داده است. این آمار امیدوار کننده است و نشان می دهد که بر خلاف جو ایجاد شده، باز هم گرایشاتی وجود دارد که به کاهش تولیدات نظامی و نظامیگری در خاورمیانه می اندیشد. به قاعده، با توجه به هزینه های سرسام آور بهداشتی و انسانی پاندمی کرونا برای کشورها، اندیشیدن به کاهش هزینه های نظامی و دوری از مسابقات تسلیحاتی و بحران های نظامی در منطقه امری منطقی و مطابق با منافع ملی مردم منطقه است. هرچند میزان کاهش ها در بودجه های نظامی، بگونه ای نیست که قابل توجه باشد.
بر پایه این گزارش هزینه های نظامی ایران در سال 2020 با 3.0 درصد کاهش به 15.8 میلیارد دلار رسید. این روند نزولی ادامه داشته که از سال 2018 و هنگامی که ایالات متحده آمریکا تحریم های اقتصادی ناشی از فعالیتهای هسته ای ایران را بازگرداند، آغاز شد. کاهش هزینه های نظامی کشور به میزان سه درصد در سال 2020 به نسبت میزان کاهش سایر کشورهای منطقه از جمله، عربستان، کویت و بحرین، میزان کمی است که نشاندهنده گرایش کلی حاکم بر کشور در این زمینه است. البته هزینه های نظامی ایران را باید با میلیاردها تومانی که گفته می شود مجلس اخیرا بدون اطلاع دولت در هزینه های نظامی سال جاری افزوده است جمع بست تا میزان واقعی هزینه های نظامی مشخص شود. در این صورت به نظر می رسد که بودجه امسال کشور(2021) گرایش به سمت افزایش هزینه های نظامی دارد. در این صورت، این پرسش که آیا در شرایط فعلی، کشور واقعا به چنین بودجه های کلانی در بخش نظامی نیاز دارد یا خیر؟، پرسشی قابل طرح است.

1) https://www.sipri.org/media/press-release/2021/world-military-spending-rises-almost-2-trillion-2020

Читать полностью…

کانال عبدالعزیز مولودی

مصاحبه پیرامون انتخابات شوراهای شهر. روزنامه اعتماد.👆👆👆

Читать полностью…
Subscribe to a channel