naqdagin | Unsorted

Telegram-канал naqdagin - نقدآگین

11064

«حقیقت، خواستار نقد است؛ نه مدح» — بررسی پدیدارهای فرهنگی با رویکردی انتقادی 🔗 نقدآگين در پلتفرم‌ها: t.me/Naqdagin/6435 ⚡️⚡️توضیح ضروری: t.me/Naqdagin/6155

Subscribe to a channel

نقدآگین

📘امتدادِ جنگ اوکراین و ختمِ رویاهای روسیه

✍🏻 #طوس_طهماسبی

🍂 چرا معتقدم که اگر جنگ اوکراین یک تا دو سال دیگر با شدت متوسط ادامه یابد، حتی اگر اوکراینی‌ها نتوانند تمام سرزمین‌های خود را آزاد کنند، دیگر چیزی به نام «ارتش بزرگ روسیه» یا روسیه به عنوان یک «قدرت جهانی» وجود نخواهد داشت؟

🍂 تصویر پیوست مربوط به مانور زاپادِ ۸۱ ارتش شوروی در آغاز دهه ۸۰ میلادی است. این بزرگترین رزمایش یک نیروی زمینی در تاریخ بود؛ مربوط به دورانِ اوج قدرت نظامیِ شوروی، کمی پیش از آغاز روند اضمحلال آن. در آن زمان، شوروی ۵۰ تا ۶۰ هزار تانک عملیاتی در اختیار داشت. پس از فروپاشی شوروی، روسیه بیش از ۳ تا ۵ هزار تانک را نتوانست در خدمت نگه دارد. شوروی ۱۳ هزار هواپیمای جنگی در اختیار داشت، حال آنکه هواپیماهای رزمی روسیه به ۱ هزار فروند هم نمی‌رسد.

❓اما آیا ارتش روسیه که همواره بر کمیت متکی بوده، توانست که در مقابل چنین کاهشِ قدرت تکان‌دهنده‌ای، دکترین و فونداسیونِ نظامیِ جدیدی بر پایۀ کیفیت و فن‌آوریِ نظامی هوشمند بنا کند؟ به هیچ وجه!

🍂 سطح فن‌آوری ارتش روسیه امروز تفاوت ناچیزی با ارتش شوروی ۳۳ سال پیش دارد. شکست‌های خردکنندۀ آنها در اوکراین، ریشه در همین واقعیت دارد.

🍂 شوروی کمونیستی ساختارِ صنعتیِ عظیمی به‌وجود آورد که بر پایۀ «منطق اقتصادی»، مفهوم «بازدهی» و «تناسب با کشش بازارها» بنا نشده‌بود. این ساختار زیانده، به‌تدریج به‌معنای دقیق کلمه گندید و مضمحل شد. یلستین و پوتین ناچار شدند آن را تقریبا به تمامی تعطیل کنند.

🍂 روسیه برخلاف شوروی، یک «قدرت صنعتی» نبود و به یک «صادر کنندۀ مواد خام» تبدیل شد. روسیه با اختلاف، غنی‌ترین کشور جهان از لحاظ «منابع زیرزمینی» است، اما امروز در رده‌بندی اقتصاد جهانی، جایگاه ۱۱-ام را به‌خود اختصاص داده‌است، در حالی که شوروی پس از پیروزی در جنگ جهانی دوم، اقتصاد دوم جهان بود.

🍂 روسیه با یک دولت فاسد و مافیایی، به‌هیچ‌وجه قادر نشده تا اقتصاد و تکنولوژی خود را بر پایه‌ای جدید بنا کند.

🍂 روسیه در پارامترهای بنیادینِ توسعه و قدرت، تنها یک پیکرِ بدقواره، نیمه‌نصفه و زوار-در-رفته از دوران شوروی است. به همین سبب است که روسیه، قادر نشده در این سال‌ها، سلاح‌های واقعا جدیدی در اختیار نیروهای مسلح قرار دهد. به همین سبب است که سلاح‌های جدیدی نظیر سوخو پاکفا و تانکِ آرماتا، با این که ظاهرا تکمیل شده‌اند، اما عملا وجود ندارند؛ چرا که بنیۀ اقتصادی و تکنولوژیِ لازم برای تکمیل آنها وجود ندارد. هند که شریک برنامۀ جنگندۀ نسل پنجم پاکفا بود، دریافت که این پروژه پوچ و توخالی است و کناره‌گیری خود را اعلام کرد.

🍂 پوتین در طول بیش از ۱۰ سال دورۀ رونق ناشی از قیمت بالای نفت و گاز، توانست چند طرح نیمه‌کاره‌مانده از دوران شوروی را تکمیل کرده و در اختیار ارتش روسیه بگذارد. جنگنده‌های سوخو 30، 34 و 35، و نیز تانک‌های T90 شامل طرح قدیم و جدید در این دسته قرار می‌گيرند. بدین‌ترتیب، ۳۸۰ جنگندۀ جدید و حدود ۴۵۰ تانک جدید در اختیار ارتش روسیه قرار گرفت. امروز حدود ۶۰ فروند از این هواپیماهای جدید از بین رفته‌اند و رقمی که در مقابل تولید شده، حدود ۱/۸ تلفات است.

🍂 در مورد نیروی زمینی، وضعیت بارها و بارها بدتر است. روس‌ها نزدیک به ۵ هزار تانک و بیشترِ خدمه زرهی زبدۀ خود را از دست داده‌اند. بیش از نیمی از تانک‌های جدیدِ کم‌تعداد از میان رفته‌اند. تولید نظامی روس‌ها تا اینجا، بسیار کم‌تر از تلفات بوده و به همین سبب، ناچار شده‌اند تانک‌های قدیمی تولیدیِ ۵۰ تا ۷۰ سال پیش را از انبارها و از حالت ذخیره بیرون بیاورند.

🍂 بررسی‌ها نشان داده با روند تولید و تلفات فعلی، روس‌ها یکسال دیگر تقریبا تانکی در میدان نبرد ندارند. از سوی دیگر، هر چه آنها به‌سوی تولید بیشتر جنگ‌افزارهای سنگین بروند، فشار بر اقتصاد غیرنظامی روسیه بیشتر شده و زمینه برای «فروپاش اقتصادی دومِ» امپراتوری مسکو فراهم‌تر می‌گردد.

🍂 تلفات در زمینۀ نفربرها, توپ‌های خود-رانش و سیستم‌های پدافندِ موشکی زمین به هوا هم بسیار زیاد بوده‌است و در مجموع، رقمی حدود ۵ هزار دستگاه را شامل می‌شود.

🍂 روس‌ها مشکل دیگری نیز دارند. آنها در زمینۀ فن‌آوری نظامیِ پیچیدۀ الکترونیک، خودکفا نیستند و در دو دهۀ آخیر، در این زمینه وابسته به قدرت‌های غربی، به‌خصوص فرانسه، بوده‌اند.

🍂 تحریم‌هایی که پس از اشغال کریمه، یعنی ۱۰ سال قبل اعمال شد، ارتش روسیه را دچارِ مشکلات جدی کرد. علت اینکه چرا روس‌ها نتوانستند برتری هوایی بر فراز اوکراین را بدست گیرند و نیروی هوایی کوچک اوکراین را نابود کنند، مربوط به همین عقب‌ماندگی در زمینه دانشِ پیشرفتۀ الکترونیک است.


🗄پست‌ مرتبط

📕زوال ماشین جنگی روسیه

#نظامی #سیاست #روسیه
➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📘گزارشی از سرنوشت فیلم مصری «الملحد»

✍🏻 #مسعود_باب‌الحوائجی

🍂 در ماه گذشته، خبری منتشر شد که فیلمی جنجالی به نام «الملحد / خداناباور» در سینمای مصر تولید شده که +۱۶ سال است که به دلایلِ ارتدادِ جوانی مصری می‌پردازد. قرار بود ۱۳ آگوست، یعنی فردا سه‌شنبه، اکران عمومی شود که امروز خبر توقیف و تعلیق فیلم توسط احمد السبکی کارگردان فیلم منتشر شد.

🍂 نویسنده فیلمنامه‌ی آن روشنفکر و سناریست مصری «ابراهیم عیسی» است که در حد خود، تا به حال به موضوعات جنجالی بسیاری پرداخته‌است.

🍂 داستان از زندگی جوانی به نام دکتر یحیی حکایت می‌کند که فرزند یکی از شیوخ افراط‌گرای مصری است. دکتر یحیی در این مقطع از زندگی‌اش، با پدر متعصب خود دچار اختلاف عقیدتی و درگیری فکری می‌شود و تصمیم می‌گیرد بر ضد عقاید پدرش عصیان کند و خداناباوری‌اش را علنا آشکار کند.

🍂 شیوخ شهر و اساتید الازهر در جلسه‌ای به پدر دکتر یحیی اعلام می‌کنند اگر پسرت توبه نکند او را به جرم ارتداد خواهیم کشت.

🔻صحنه‌ی زیر که #ترجمه می‌کنم دیالوگی از فیلم است که بین دکتر یحیی و مادرش در منزل آنها شکل می‌گیرد:

ایمان مادر یحیی به پسرش می‌‌گوید:

گوش بده یحیی! تو پسر منی، مؤمن باشی یا کافر، تو جان منی، ملحد باشی یا مرتد، اما برو به آنها دروغ بگو؛ بگو که توبه و انابه کرده‌ای و مسلمان هستی.

یحیی در پاسخ مادرش می‌‌گوید:
یعنی از من می‌خواهی دروغ بگویم؟

مادر می‌‌گوید:
بله دروغ بگو‌، مگر ما همه‌مان دروغ نمی‌گوییم؟ یکی به خودش دروغ می‌گوید، یکی به مردم، یکی به پیغمبر دروغ می‌بندد، یکی به خدا، یکی دروغ می‌گوید چون می‌ترسد یکی دروغ می‌گوید تا راحت و آسوده زندگی‌اش را بکند، یکی هم دروغ می‌گوید چون دیگران دروغ را باور می‌کنند.

یحیی از مادر می‌پرسد:
و الان من نیاز دارم کدام یک از این دروغ ها را به ایشان[=شیوخ] بگویم؟

مادرش می‌‌گوید:
دروغ بگو تا مادرت نفس راحتی بکشد و پدرت از ارتکاب یک جنایت محتمل خلاص شود، می‌دانی که پدرت آن‌چنان مؤمن است که احتمال می‌رود هر لحظه تو را بکشد!

در اینجا حافظ (پدر یحیی) در پشت سر آن‌دو‌ در صحنه ظاهر می‌شود و خطاب به ایمان مادر یحیی می‌‌گوید:
تو داری با او چه می‌گویی؟ هیچکس دیگر نیاز نیست در این خانه با او حرف بزند. تحریمش می‌کنیم، بیرونش می‌اندازیم و ترکش می‌کنیم تا به خدا و مذهبش برگردد. اینو گفتم مبادا ببینم دوباره با او حرف بزنید.

ایمان (مادر یحیی) به گریه می‌افتد و با نگاهی ملتمسانه به یحیی چشم می‌دوزد. یحیی شانه‌های مادر را می‌گیرد و نگاهش را با حالتی مهربانانه متوجه پدرش می‌کند و می‌گوید:
ابو یحیی آیا می‌خواهی پسرت یحیی را بکُشی؟

پدرش حافظ با شدت و تردید به یحیی نگاه می‌کند و با نفرت و سنگدلی آمیخته با نگاهی محبت‌آمیز با یک لکنتی متوسل به خواندن آیه‌ای از قرآن می‌شود که:
«فی اولادکم عدوا لکم؛ برخی از فرزندان شما دشمنان شمایند».

یحیی نیز با آیه‌ی دیگری از قرآن پاسخ پدرش را می‌دهد که:
«او لو‌کان آباؤهم لا يعلمون شيئا و لا يهتدون؛ حتا «اگر پدران ایشان چیزی ندانند و هدایت نشده‌باشند [از آنان پیروی می‌کنید]» چی؟


🔺🔻این مکالمه‌ای است که ابراهیم عیسی امروز پس از اعلام توقیف فیلم، از فیلم «الملحد» منتشر کرد و نوشت:
وقتی رمان «اولاد حارتنا؛ بچه‌های محله ما» برای نجیب محفوظ را ممنوع کردند او چه کرد؟ آری نوشتن رمان جدید دیگری را شروع کرد. همچنین شرقاوی پس از ممنوع شدن تئاتر «الحسین ثائرا» چه کرد؟ دست به نوشتن نمایشنامه جدیدش زد.
و هنوز نسل‌ها یکی پس از دیگری، آنها را می‌خوانند و کلمات آنها را جاودانه در وجدان و خرد خود زیسته‌اند. چرا که هنر قوی‌تر از ممنوعیت و قدرتمندتر از هر فشنگ و گلوله‌ای است، بلکه حتا از مرگ نیز قدرتِ هنر بیشتر است. برای همین اندیشمند و هنرمند می‌میرد، اما ایده‌های آنها جاودانه می‌شوند و باقی می‌مانند.



#نقد_فیلم #نقد_اسلام
➖➖➖

🌾 @Naqdagin | @translate52arabic

Читать полностью…

نقدآگین

🎧ماجرای مشروطه
— قسمت هفتم: جمال‌الدین اسدآبادی

🎙 #امیر_خادم

🍂 در این قسمت درباره افکار و سیاست‌های سید جمال‌الدین اسدآبادی مشهور به افغانی صحبت می‌کنیم و تاثیر غیرمستقیم او بر دوران مشروطه را بررسی می‌کنیم.

🔻نقل‌قول‌های مستقیم این قسمت از این منابع بود.

@mashrutehwithAmirKhadem

#آینه_تاریخ
➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📺 اولین جمهوری اسلامی تاریخ (+)

🍂 داستان جمهوری اسلامی که حدود ۹۰ سال پیش، شکل گرفت. جالبه بدونید این جمهوری ۴۵ سال قبل از #حکومت_اسلامی ایران تأسیس شد! ولی خب عمرش کوتاه بود و زود از بین رفت.

🍂 در این ویدیو می‌بینید چرا به وجود اومد، چه کسایی پشتش بودن، چه قوانینی داشت و چرا نتونست دووم بیاره؟ از اختلافات قومی و مذهبی تو منطقه بگیر تا دخالت‌های شوروی و چین، همه و همه تو این ماجرا نقش داشتن.


⌚️فهرست زمانی - اهم مطالب
00:00 اولین جمهوری اسلامی تاریخ کجاست؟
02:41 - خواهش از مخاطبان
03:45 جغرافیای سین کیانگ
07:52 - اقوام سین‌کیانگ - اویغورها چه کسانی هستند؟
11:06 - تاریخ سین کیانگ
21:10 - ظهور یعقوب بیگ
26:20 شکست یعقوب بیگ از امپراتوری چینگ
27:27 انقلاب ۱۹۱۱ چین و روی کار اومدن جمهوری چین
30:06 نفوذ روس‌ها و حکومت یانگ ژنگ شین
32:41 شورش قومول (شهر هامی)
33:15 جمهوری اسلامی ترک ترکستان شرقی
40:40 سقوط جمهوری اسلامی ترکستان شرقی توسط دونقانها
43:46 عواقب خروج شوروی از سین کیانگ
46:02 جمهوری ترکستان شرقی
47:30 پیروزی کمونیست‌ها در چین و شکست جمهوری ترکستان شرقی


#سیاست #آینه_تاریخ
➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📘آیندۀ مبهمِ «سنت نظری»
— در وصف کتاب‌هایی که از درمانِ درد ما عاجزند
(۱/۲)
✍🏻 #محبوبه_زمانیان

🍂 برای ایرانیان امر گفتگو به غایتی چنان مهم و ضروری تبدیل شده‌است که روزی نیست مطلبی در وصف و ستایش آن نوشته نشود

🍂 این حسرت بزرگ انسان ایرانی را شاید بتوان همچون آرزوی او برای رسیدن به ضیافت افلاطونی‌ای دانست که در طول تاریخش بدان دست نیافته‌است.

🍂 انسان ایرانی پیش از آن که آرزوی پیشرفت او را به حرکت وادارد، آرزوی پیشینِ یونانی‌شدن سایه بر تمامی مناسبت‌های او انداخته‌است. آرزو و امید برای تحقق گفتگو، نمی‌گذارد به بخش مهم‌تری بیاندیشد و آن «ساختِ یک سنت نظری» است.

🍂 سنت‌های نظری در طول تاریخ، گام به گام ساخته شده‌اند و نقشه‌ی راهنمای خوبی برای دوری از شلختگی فکری و آشوب در حوزه فکری هستند. آن‌ها کمک می‌کنند تا ملت‌ها در هزارتوی اندیشه گرفتار نشوند و راه خروج بیابند. اولین قدم در ساخت یک سنت نظری را تاریخ برمی‌دارد. واقعیت‌ تاریخی نه روایتی ذهنی، بلکه روایتی عینی از آنچه رخ داده است، می‌باشد.

🍂 تاریخ‌نگاران وقایع را خام و بدون کوچک‌ترین تغییری روایت می‌کنند و پس از آن است که کار اصلی آغاز می‌شود. مفسران تاریخی وارد میدان گفتگو می‌شوند و رویکردهای مختلف فکری با یکدیگر به بحث و تضارب آراء مشغول می‌شوند.

🍂 در واقع، تمامی سنت‌های نظری، حول محور "واقعیتی تاریخی" شکل می‌گیرند. توافقی بر سر "آنچه رخ داده‌است" شکل می‌گیرد و هر رویکرد آن واقعه را به بحث و گفتگو و بررسی می‌گذارد.

🍂 نقش‌ مهم رویکردهای مختلف نظری از علوم مختلف، باعث می‌شود قوام و پایداری اندیشه راه را برای آسیب‌های ناخواسته به ساختار گفتگو و اندیشه ببندد. در نتیجه، اندیشیدن چهارچوب مشخصی پیدا می‌کند و به بیان ساده، رشته‌ی اندیشه و سخن از دست نمی‌رود.

🍂 این همان موقعیتی‌ست که نه‌تنها تا به امروز در میان اهالی اندیشه در تاریخ ایران رخ نداده‌است، بلکه عدم وجود چنین ساختار اندیشیدنی در جلسه‌ی معرفی کتاب "گذشته‌ی یک توهم" به اوج خود می‌رسد.

🍂 در زمان تقریبی ۲ ساعت و ۱۱ دقیقه گفتگو، شاهد اولین گام هستیم؛ یعنی ارائه‌ی فکت‌ها و واقعیت‌های تاریخی از تاریخچه‌ی کمونیسم و آماری که از قتل و جنایات آن بدست ما رسیده‌است.

🍂 در همین اولین قدم، جمع حاضر اصرار دارد تاریخ نه‌تنها دست به تحلیل ماجرا ببرد (وظیفه‌ای که سنگینی آن ممکن است تاریخ را از بیان واقعیت‌ها بترساند و یا به سکوت وادارد)، بلکه همین جمع زبان تاریخ را کُدگذاری می‌کند.

🍂 در واقع، ایدئولوژی روبروی تاریخ می‌ایستد و از او می‌خواهد در بیان واقعیت‌ها سوگیری و جهت‌گیری نشان بدهد‌.

🍂 پس از آن، نوبت به مفسر و تحلیل‌گر اجتماعی می‌رسد. یعنی روایت تاریخ از آنچه رخ داده، حالا باید با افزودن واقعیت‌های اجتماعی دیگر تکمیل شود و آنچه رخ داده، بصورت کامل‌تری بیان شود. اما در همین مرحله‌ی مهم است که مسیر به بیراهه می‌رود.

🍂 «مفسر اجتماعی» بودن وظیفه‌ی سنگینی است. یک ظرافت و پیچیدگی همزمان دارد. این اشتباه است که تصور کنیم کار مفسر، ساده‌سازی مساله برای مخاطب عام است. ساده کردن مسائل اجتماعی، فورا به افتادن به دام ایدئولوژی‌ها منجر می‌شود.

🍂 از طرف دیگر، افزودن ابهام بر مساله، راه را برای نسبی‌سازی و تعلیق واقعیت تا زمان مشخص باز می‌کند که در نهایت، پروسه‌ی تفسیر نسبی شده و به پست‌مدرنیسم نظری منجر می‌شود.

🍂 در واقع، وظیفه‌ی اصلی مفسر، نه ساده‌سازی مساله و نه مبهم کردن آن است. وظیفه‌ی او شفاف‌ کردن و صیقل دادن مساله و نشان دادن پیچیدگی‌های آن است.

🍂 برخلاف نظر کلی درباره این وظیفه، کار مفسر عینی‌سازی در کنار ذهنی‌سازی مساله است؛ اما عموما به اشتباه بر این باورند که مفسر اجتماعی، نباید در پرداخت مساله وارد حوزه‌ی انتزاعیات بشود.

🍂 این خطای بزرگ سبب شده است که سنت نظری نه‌تنها شکل نگیرد، بلکه عینی‌گرایی به مرحله‌ای برسد که همان، نتیجه‌ی چنین نشستی بود؛ یعنی یورش امر عینی فکر نشده به اندیشه و تفسیر همه‌جانبه‌ی موضوع.

🍂 این امر آن قدر مهم است که می‌تواند به آسانی تمامی مسیرهای استدلالی را مسدود کند و از بین ببرد. عموما چنان ترسی از امر ذهنی دارند که نمی‌دانند با حذف این بخش مهم از پروسه‌ی اندیشیدن، لایه‌ی محافظتی در برابر بنیادگرایی و رادیکالیسم چپ‌گرایانه را از دست می‌دهند و همچنان با عدم درک اهمیت این موضوع، هر نمود امر ذهنی را با تمام قدرت سرکوب می‌کنند که در نهایت، به مرگ منطق و استدلال ذهنِ جامعه می‌انجامد.

(ادامه دارد)
➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📘در بابِ جنجال در یک جلسۀ فرهنگی
(۱/۲)
✍🏻 #ناهید_زمانیان

🍂 حالا که چند روزی از هیجاناتِ اتفاقی که در نشست آقایان اشکان زارع و محدثی گذشته، راحتتر میشه در موردش حرف زد. با وجود اینکه این اتفاق خیلی‌ها رو دچار بهت کرد، اما تا وقتی که به بدعت تبدیل نشه، نمی‌تونیم چیزی بیشتر از تضارب آرا در نظرش بگیریم. به هر حال در چنین محافلی هم اختلاف آرا وجود داره و هم ممکنه عده‌ای برای کارشکنی وارد جلسه شده‌باشند. مسئله زمانی ترسناک میشه که با آغاز یک بدعت روبرو باشیم.

🍂 البته ما که نمیدونیم در آینده چنین اتفاقات مشابهی باز هم به وقوع خواهد پیوست یا نه، با این‌حال، باید پیشاپیش به این مسئله فکر کرد.

🍂 در اینکه چپ همیشه به‌دنبال جنجال و هیاهو بوده و هست که شکی نیست! اثبات این ادعا هم کار سختی نیست. چپ‌ها طرفداران پر و پا قرص انقلاب‌ها بوده‌‌اند، اما وقوع چنین اتفاقی یک حُسن داره؛ اینکه می‌تونیم برگردیم و برای یکبار هم که شده نگاهی نقادانه به خودمون داشته‌باشیم.

🍂 اگر فرض رو بر این بگیریم که این اتفاق باز هم تکرار خواهد شد، باید قبل از هر چیزی به این مسئله فکر کنیم که همیشه هم پشتِ بدعت‌ها یک اتاق فکر ننشسته. در بسیاری مواقع، بدعت‌ها بر اثر هیجانات طرفین مناقشه شکل می‌گیره و هم‌چنان که گفتم، یک سمت این اتفاق خودِ ماییم.

🍂 امروز دیگه مثل گذشته نیست که نویسنده فقط با اثرش شناخته بشه. در دنیای معاصر، انتخاب واژه‌های نویسنده در دنیای مجازی، احساسات و عواطفش، حتی طرز لباس پوشیدن و دیسیپلینش، جلوی چشم همگان قرار داره و همه‌ی اینها بر مخاطبش تاثیر می‌ذاره.

🔻بی‌پرده بگم، وقتی اشکان زارع در صفحه اینستاگرامش برای دعوت به این نشست، مخاطبش رو با جمله‌هایی مثل:

" قرار است چپ‌نوازی کنم؛ چپ ایرونی هم حضور فیزیکی داره.... شدم مشت‌مالچی مشتی چپ و تروریست"

🔺در حقیقت پیشاپیش داره اعلام می‌کنه که می‌خواد فضایی ایجاد کنه که بی‌شباهت به جنگ نیست. در کجای دنیا برای نشست علمی از چنین واژه‌هایی استفاده میشه؟! مگر اینکه پیشاپیش فرض بر این گرفته شده‌باشه که این نشست چندان هم علمی نیست!

🍂 من همیشه گفتم که هر کاری دیسیپلین و روش خاص خودش رو داره، اما مخاطبم همیشه این جمله را با فرضِ کلاس گذاشتن اشتباه گرفته! نخیر آقاجان! نشست علمی واژه‌های مخصوص به‌ خودش رو می‌طلبه و دورهمی با دوستان واژه‌های مخصوص به خود. اگر با جمله‌های جنگی وارد جلسه شدید، دیگه نباید از مشت و لگد دلخور شوید.

🍂 اما مسئله اصلی که میخوام بهش بپردازم چیزیه که همیشه و همواره ازش حرف زدم و اون هم چیزی نیست جز ربط و نسبتِ اهالی جامعه‌شناسی و علوم سیاسی با ادبیات.

🍂 متاسفانه برخی از جامعه‌شناسان و متخصصان علوم سیاسی در ایران، الگوگیریِ اشتباه از ادبیات رو با «بینامتنیت» اشتباه گرفته‌اند. اجازه بدید با مثالی توضیحش بدم که قبلا هم در موردش صحبت کرده‌ام. بعد به شرح مطلبم می‌پردازم.

🍂 مدتها پیش جناب داروین صبوری پستی به اشتراک گذاشت که در آن با زبان ادبی به خاطره‌ی دوره‌ی جوانیش پرداخته بود.

🍂 در اون پست، با آب و تاب از گفتگوی لذت‌بخشی صحبت کرده‌بود که با یک خانم متاهل داشته و حسرت خورده‌بود که چرا این دوستی ادامه پیدا نکرده. خب حملات زیادی به این پست شد، اما جواب صبوری به این نقدها عجیب‌تر از خودِ نوشته بود.

🍂 پاسخ ایشون، جدایِ از اینکه منتقدانش رو عقب‌مانده فرض گرفته‌بود، این بود که شما چرا وقتی رمان می‌خونید نسبت به این موضوعات حساسیت ندارید، اما نسبت به نوشته‌ی من موضع گرفتید؟!! حرف من این بود که " چون ما پیشاپیش میدونیم شما رمان نویس نیستید و نوشته‌ی شما رمان نیست!"

🍂 مسئله اینجاست که جامعه‌شناس ما نمیدونه که باید از ادبیات بعنوان «فهم جامعه» استفاده کنه، نه اینکه از روش‌های ادبی استفاده کنه. ادبیات دارای روش‌های مختلفِ بیان برای شرح روایت‌های جامعه است. این روش‌ها فقط و فقط در کانسپت خودِ ادبیات قابل اجرا هستند.

🍂 داروین بدون اطلاع از این ویژگی ادبیات، خاطره‌ای رو در صفحه‌ش به اشتراک گذاشت که به‌شدت غیراخلاقی بود.

🍂 ببینید عزیزان؛ یک داستان‌نویس پیش از نوشتنِ داستانش، به‌صورت نانوشته به شما اعلام می‌کنه که روایتش برآمده از «تخیل» نویسنده‌ است. برای همینه که خواننده وقتی به «آنا کارنینا» میرسه، اون زن رو «قضاوت» نمی‌کنه، بلکه به «وجوه مختلف داستان» توجه می‌کنه، ولی وقتی داستان داروین رو می‌خونه، از این جهت که میدونه حاصل تخیل نیست، یا با نویسنده دچار زاویه میشه، یا اون رو بعنوان یک فکت رفتاریِ «مورد قبول» می‌پذیره و ذهنش آلوده میشه.

(ادامه دارد)
➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📘سَردَمدارانِ نامدار
— جُستاری در بازشناسیِ اسطوره‌هایِ حُکمرانی
(۳/۳)
✍🏻 #م_م_ش (پژوهشگرِ فلسفه و دین)

ر٣. در زمان جنگ نهروان فرماندار کوفه، به‌نام "هانی بن هوذه"، به خلیفه نامه نوشت که دو قبیله در کوفه فتنه به راه انداخته‌اند؛ زیرا دعا می‌کنند "خدا دشمنت را بر تو پیروز گرداند"، خلیفه به او نامه نوشت: "آنان را از کوفه تبعید کن و هیچ کدامشان را باقی نگذار".

.
.
.
(غارات ثقفی: ... فكتب إليه علي: أجلهم من الكوفة و لا تدع منهم أحدا).


ر۴. آنگاه که زنی از قبیله "بنی‌عبس" از پای منبر به خلیفه اعتراضی کرد، خلیفه در پاسخش گفت: "وای بر تو! سر جایت بنشین؛ که تو زنی بیش نیستی.
.
.
.
(غارات ثقفی: ويحك إنما أنت امرأة انطلقي فاجلسى على ذيلك).


ر۵. آن گاه که مردی به نام "اشعث" از پای منبر به خلیفه اعتراضى کرد؛ خلیفه در پاسخش گفت: "نفرین خدا و نفرین‌کنندگان بر تو باد، بافندۀ پسر بافنده، منافق پسر کافر!".
.
.
.
(نهج‌البلاغه: عليك لعنة الله و لعنة اللاعنين، حائك بن حائك، منافق بن كافر).


ر۶. گروهی از روی مخالفت، دیگر برای نماز جماعت به مسجدی که خلیفه در آن نماز می‌خواند نرفتند؛ پس از آن، خلیفه مردم کوفه را از رفتن به مساجد آنان برای نماز بازداشت.
.
.
.
(خصال صدوق: إن أميرالمؤمنين نهى عن الصلاة في خمسة مساجد بالكوفة: مسجد الأشعث بن قيس الكندي و ... الذين قعدوا عنه لا يصلون معه عداوة له).


ر۷. مردی به نام "حنظله بن ربیع" در مورد جنگ با شامیان به خلیفه گفت: "من نه با توام و نه بر تو". پس از آن به شام رفت، اما در کنار شامیان نجنگید؛ پس خلیفه فرمان داد تا خانه‌اش را خراب کنند.
.
.
.
(صفین نصر بن مزاحم: فلما هرب حنظلة أمر علي بداره فهدمت).


🔻مآخذ (اینجا)


#نقد_شیعه #بازاندیشی
➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📘سَردَمدارانِ نامدار
— جُستاری در بازشناسیِ اسطوره‌هایِ حُکمرانی
(۱/۳)
✍🏻 #م_م_ش (پژوهشگر فلسفه و دین)

🍂 در درازنای زمان، گاه کسانی رفتاری برجسته انجام می‌دهند که جا دارد آن رفتار، نمایانده‌ شود تا نمادی از کردارِ نیک و ارزشمند باشد، و «اسطوره‌سازیِ ارزنده» چنین است که از بینندگان خواسته‌شود که به الگوگیری از همان رفتار برجسته، بسنده کنند.

🍂 به همین روند، اگر فرمانروایی در زمان حکمرانیِ خود رفتاری برجسته انجام دهد، می‌توان «تنها همان رفتار ستودنی» را نمادی از کردار نیک و ارزشمند در زمینۀ حکمرانی دانست که شایستۀ الگوگیری می‌باشد.

🔺اما «اسطوره‌سازیِ لغزنده» - که خاستگاه پذیرش آن انگیزه‌هایِ ملی یا مذهبی است - به‌معنای نمایاندنِ رفتاری ستودنی از کسی جهت جا-اندازیِ وی بعنوان الگویی در دیگر رفتارها می‌باشد.

🍂 «اسطوره‌سازیِ لغزنده» نسبت به فرمانروایانی در روزگاران گذشته، می‌تواند کسانی را به الگوگیری از آنان در آن چه شایسته نیستند نیز بکشاند.

🍂 از نگاه عقلانی، رفتاری ستودنی از یک انسان، نمی‌تواند وی را در رفتارهای دیگر نیز موضوعِ الگوگیری قرار دهد.

🍂 از سوی دیگر، با بررسی نیز می‌توان مایه‌های «اسطوره‌سازیِ لغزنده» را از میان برداشت؛ زیرا اگر بررسی‌ نشان دهد داستانِ رفتاری ستودنی واقعیت نداشته‌است، یا در کنار رفتار شایسته، از آن انسان رفتاری ناشایسته نیز در نظر گرفته شود، دیگر مایه‌ای برای آن اسطوره‌سازی نخواهد ماند.

🍂 در تاریخ حاکمان مسلمان، برترین جایگاهِ حکمرانی را کسانی داشته‌اند که بعنوان خلیفه و جانشینِ پیامبر اسلام، بر تخت فرمانروایی نشسته‌اند.

🍂 جا دارد تاریخ خلفا - همانند هر تاریخ حکمرانی دیگری در جهان -، با بررسی نقادانه، از «اسطوره‌سازی لغزنده» دربارۀ آن‌ها پیراسته شود.

🍂 نمونه‌ای از این اسطوره‌سازی را دربارۀ روزگار خلیفۀ چهارم (۳۵ - ۴۰ ه.ق) از خلفای نخستین (۱۱ - ۴۰ ه.ق) می‌توان دید.

🍂 در این جستارِ پرسشگرانه، به بررسیِ چند نمونه از مایه‌های این پدیده پرداخته شده‌است.

🍂 پرسش‌ها با پیش‌کشیدن رویه‌های دیگر، در جست‌‌وجوی این امر هستند که هر گزاره، تا چه اندازه سست یا استوار می‌باشد. در این جستار، روایت‌های ویژه یا برجسته به‌کار رفته‌است.

مخفف‌ها:
گ: گزاره.
پ: پرسش.
ر: رویه.
***

گ1️⃣. خلیفه پولی که از بیت‌المال به مسلمانان داده می‌شد را یکسان و برابر در میان آنان پخش می‌کرد.

پ۱. آیا تنها این خلیفه چنین می‌کرده‌است؟

ر۱. در تاریخ آمده‌است: خلیفه یکم نیز همین پول را با برابری در میان مسلمانان پخش می‌کرده‌است.
.
.
.
(تاریخ یعقوبی: و قسم أبوبكر بين الناس بالسوية لم يفضل أحدا على أحد)


پ۲. آیا مسلمانی در زمان خلیفه از این پول بی‌بهره می‌مانده است؟


ر۱. مسلمان بَرده سهمی نداشته‌است.
.
.
.
(امالی طوسی: فقسمه ثلاثة دنانير ثلاثة دنانير بين من حضر من الناس كلهم، فقام سهل بن حنيف فقال: يا أميرالمؤمنين قد أعتقت هذا الغلام، فأعطاه ثلاثة دنانير مثل ما أعطى سهل بن حنيف. شرح ابن‌ابی‌الحدید: إن عندنا مالا نقسمه فيكم و لا يتخلفن أحد منكم ... إذا كان مسلما حرا).


ر۲. خلیفه کسانی که برای نماز جماعت به مسجد نمی‌رفتند را به بریدن سهمیه‌شان از بیت‌المال تهدید کرد.
.
.
.
(امالی طوسی: إن قوما لا يحضرون الصلاة معنا في مساجدنا ... لا يأخذوا من فيئنا شيئا).


ر۳. گروهی در دو جنگ جمل و صفین با خلیفه همراه نشدند؛ پس از آن، خلیفه سهمیه‌شان از بیت‌المال را به آنان نداد.
.
.
.
(صفین نصر بن مزاحم: دخلوا عليه فسألوه أن يعطيهم عطاءهم و قد کانوا تخلفوا عن علي حين خرج إلى صفين و الجمل ... فردهم و لم يعطهم شيئا).


پ۳. آیا بخشش ویژه‌ای در حاکمیت خلیفه وجود داشته‌است؟

ر۱. قاریان قرآن سهمیه‌ای ویژه از بیت‌المال داشته‌اند.
.
.
.
(غارات ثقفی: فرض علي لمن قرأ القرآن ألفين ألفين).


ر۲. بخشش به مردم «کوفه» به‌جز «سُلَمی و خانواده‌اش» که مایۀ دشمنی‌اش با خلیفه شد.
.
.
.
(غارات ثقفى: قال رجل لأبي عبدالرحمن السلمي: بالله هل أبغضت عليا إلا يوم قسم المال في أهل الكوفة فلم يصبك و لا أهل بيتك منه شي‌ء؟ قال: أما إذا أنشدتني بالله فلقد كان ذلك).



گ2️⃣. خلیفه جهت دادخواهی بر سر زرهش به دادگاه می‌رود، قاضی که دست‌نشاندۀ وی بوده، بر پایۀ مدارک در دست، حق را نه به وی، بل به طرف مقابل می‌دهد، آن فرد که نامسلمان بوده، با دیدن این روش، مسلمان می‌شود و اعتراف می‌کند "زره مال خلیفه است"، اما خلیفه زره را به او می‌بخشد.

پ۱. گفته می‌شود داستان دیگری نیز در این باره وجود دارد، آن داستان چیست؟

(ادامه دارد)
➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📺 قصۀ عشق در نگاه اول برای ازدواج دوم (+)


#تجربه_زیسته
➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📺 روانکاویِ «ناخودآگاهی و زن‌ستیزی»

🎙دکتر #محمدرضا_ابراهیمی


#زیست‌روان #زنان
➖➖➖

🌾 @Naqdagin | @DrEbrahime

Читать полностью…

نقدآگین

📘بنگلادش؛ شکست دیکتاتوری، یا پیروزی فرومایگان؟!

🍂 صحنه‌های انقلاب بنگلادش مرا به یاد انقلاب شکوهمند خودمان می‌اندازند و خاطرات دردناک «شورش فرومایگان» را در من زنده می‌کنند. کشتار هندوها مرا به یاد کشتار بهائیان می‌اندازد و آتش‌زدن معبدشان یادآور سینما رکس است.

🍂 راستی! ستایشگران فرومایگی ۵۷، توصیه‌ای برای مردم تاجیکستان ندارند؟! بعد از ایران و افغانستان و حالا بنگلادش، ظاهراً تاجیکستان تنها تپه‌ای است که ووکیست‌ها آن را آباد نکرده‌اند!

✍🏻 دکتر #محسن_بنائی


#نقد_چپ
➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📘بی‌ادبی همۀ وجودتان را فرا گرفته‌است!

✍🏻 #علیرضاموثق

🍂 بعد از متن اخیرم، برخی شاکی شده‌اند که فلانی در توصیف آن صحنۀ فضاحت‌بار، «چرا به اسب شاه گفته یابو» و خودِ این امر هم مصداق خشونت و بلکه مقدمۀ فاشیسم است!!! توصیفات دقیق من از موقعیت و تناقضات فکری-وجودیِ این جماعت را ندیده‌اند و بند کرده‌اند که چرا کسی را که کوتوله است، می‌گویی کوتوله، و چرا به بی‌سواد تحصیل‌کرده‌ای که جفتک‌پرانی کرده می‌گویی، پشت‌کوهی و غارنشین! این ادب‌‌‌بازان، بی‌شک اگر داستان «کنیزک و کدو» را بخوانند به مولوی می‌گویند فحشیستِ فاشیست!

🍂 شما چپ‌های لگدپران و تروریست‌ستا و «فاشیست‌گو» به هر غیرخودی، و شما مسلمینِ چماق‌بدست معتقد به «جهنم خلد» و «نجس بودن کفار»، تا اطلاع ثانوی به کسی درس ادب ندهید و به اوضاع وخیم خود برسید!

🍂 عموم مسلمین طی ۱۴۰۰ سال، بیشترِ وقت‌شان صرف جهاد و صدور اسلام و فرو کردن میخ خود در سوراخ دیگران شده‌است، از جمله اخیرا در سوراخِ علوم تجربی سکولار. اگر می‌توانستند با شمشیر و اگر نمی‌توانستند با لطایف‌الحیل دیگر این کار را می‌کردند.

🍂 مسلمین عطش زیادی برایِ ابراز قدرت و ابراز وجود و احساس هویت از طریقِ حقنۀ اسلام به دیگران دارند؛ البته این روند، ناشی از الگویی بود که از اسلام گرفتند و به حکم الله و با احساس حقیقت‌یافتگی، دائم برای بردن دیگران به بهشت احساس تکلیف می‌کرده‌اند؛ حتی زمانی که خودشان تا گردن در چاه انحطاط و فساد و ظلم فرو رفته‌اند و از سیاست تا اقتصادشان، بوی تعفن می‌دهد و محیط‌زیست‌شان ویران شده‌است و در خاورمیانه توام با تلاوت قرآن، مشغول دریدن و سوزاندن و خوردن یکدیگرند.

🍂 چپ‌ها نیز در تاریخ معاصر، نشان دادند هیچ کم‌و‌کاستی از یک دین تمامیت‌خواه نظیر اسلام ندارند، منتها بخت و اقبال تاریخی با آن‌ها یار نبوده‌،‌ و حتی در سال ۲۰۲۴ و پس از رقم‌زدنِ تجارب بس خونین و سیاه تاریخی، باز هم کارشان یا تقلب‌های گل‌درشت در انتخابات است، یا حمله به جلسات فرهنگیِ مخالفان، یا با جنگِ انگ و فاشیست‌-فاشیست‌گویی به همه جز خودشان، برای خود و ایدئولوژیِ پوسیدۀ دولت‌‌‌محورشان پپسی باز کردن.

🍂 چپ‌های ایرونی و مسلمینِ وطنی، بعد از انقلاب ۵۷ نیز کمافی‌السابق به این کارویژۀ خود مشغول شدند؛ یعنی به گسترش اسلام و افکار منحط چپ در داخل با توسری-روسری و اسلحه‌بازی و لات‌بازی، و در خارج با صدور انقلابِ اسلامی-آخوندی یا حمایت جانانه از گفتمانِ محور مقاومت؛ امثال علی علیزاده بیهوده با ولاییون تخت نرد عشق نمی‌بازند!

🍂 مسلمین ایرانی در خارج از کشور چون زورشان به غربی‌ها، چینی‌ها، روسی‌ها و ژاپنی‌ها نمی‌رسید و آنها به عقب‌ماندگی اینها می‌خندیدند و اینها نیز در ناخودآگاهشان می‌فهمیدند که نسبت به آنها چقدر مفلوک‌اند، و مضحک است که برای ارشاد و هدایتِ الهیِ آنها قیام کنند، از فرط بلاهت رفتند سراغ گسترش اسلام در بین خود مسلمینی که نسبت سببی و نسبی‌شان با پیامبر بیشتر بود و از اینها مسلمان‌تر بودند.

🍂 اکنون هم وضع جامعه و حکومتِ اسلامی در کشورشان این شده‌است که می‌بینیم؛ چون وقت و انرژی و منابعِ محدودشان را در عین بی‌صلاحیتی و گرفتاری در انحطاط و فساد و ظلم و نکبت، صرفِ بردنِ دیگران به بهشت کردند، تا آنجا که خودشان تا عمق جهنم فر رفتند!

🍂 فقر و فساد و تبعیض غوغا می‌کند، ارزش پول ملی با باد معده رقابت می‌کند، طلاق و اعتیاد گسترش یافته بنحوی که تقریبا در مقابلِ هر ۲ ازدواج، یک طلاق داریم، وضع محیط زیست بحرانی است، ۲۰ میلیون حاشیه‌نشین داریم و تخلفاتِ رانندگی در یک روز در شهر تهران برابر با یک سال در اتحادیه اروپا و یک قاره است و ...

🍂 البته تحمل موارد مذکور برای‌شان مصداق بی‌اخلاقی و بی‌ادبی نیست و حالشان را بهم نمی‌زند، اما بیرون بودنِ موی دختران و یا الفاظی چون «ابله و کودن و احمق» و «پشت‌کوهی» و «عقب‌مانده و فرومایه» یا به‌کار بردن لفظِ «کاندوم» هنگامِ مراجعه به داروخانه، هزار و یک جای وجودشان را از خجالت می‌لرزاند!

🍂 حالا لطفا و برای امتحان، مدتی بی‌خیالِ ادب و اخلاقِ نامسلمان‌ها و نارفقای ضدانقلابی شوید و به خودتان و به اسلام‌تان و به سبک زندگی‌تان و به خدا و پیامبر و مارکس و لنین‌تان بپردازید، تا شاید از این انحطاط و نکبت خلاص شوید!

🍂 بروید سراغِ تاریخ مشعشِ خشونت و فقرگستری در شوروی کمونیستی و چین مائویی و ونزوئلا و... و شعارهای جنسیتی‌تان در انقلاب پرشکوه(!) ۵۷ که دزدیده‌شد(!)، ارواحِ عمه‌تان!

🍂 بروید سراغ قرآن‌تان که از فحش «حرام‌زاده، سگ، گوره خر و بوزینه» استفاده کرده و به الله منتسب نموده‌است!

🍂 بروید سراغ جهنمِ خشن و هیتلری و کافرسوزش که الگوی شقاوت و داعش است!

🍂 بروید سراغ قتل و غارت و تکفیر و حکم ارتداد و سنگسار و قطع دست و پا و جهاد ابتدایی که به الله منتسب و مآلا مقدس شده‌است و ...


#نقد_چپ #نقد_فرهنگ
➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📘یورشِ کمونیست‌ها به جلسۀ رونمایی یک کتاب

✍🏻#بیژن_اشتری (+)

🍂
خبردار شدم که یکی دو روز پیش در جلسه رونمایی کتاب «گذشته‌ی یک توهم»، نوشته ارزنده‌ی فرانسوا فوره، ترجمه آقای هاشمی کهندانی، شمار قابل توجهی از کمونیست‌های وطنی حضور یافته و با فحاشی و یقه درانی و مشت و لگدپرانی جلسه را به هم زده و به ویژه توهین‌های بی شمار به سخنرانان جلسه از جمله دکتر حسن گیلوایی استاد دانشگاه کرده‌اند.

🍂 ظاهراً چاپ ترجمه فارسی کتاب فرانسوا فوره، که تاریخ توهمات مارکسیستی و کمونیستی را به صورت مفصل و علمی برملا کرده بر جماعت همیشه متوهم کمونیست‌های وطنی بس گران آمده‌است.

🍂 من که بعنوان یک مترجم آثار روشنگرانه در خصوص کمونیسم همواره طی این سال‌ها در معرض انواع تهدیدات کلامی و سایبری این جماعت بوده‌ام، تذکر می‌دهم که عدم مقابله با این نوع اوباش‌گری کمونیستی، می‌تواند به جسورتر شدن این جماعت منجر شود و فضای فرهنگی ما را مخدوش کند.

🍂 نگرانی اصلی، نفوذ کمونیست‌های ریشو در پاره‌ای نهادهای اداری، فرهنگی و آموزشی است که بدون ذکر نام مقتداهای فکری‌شان (مارکس و لنین و استالین) زیر پرچم مبارزه با لیبرالیسم و نئولیبرالیسم، مشغول پیش‌بردن اهداف واقعی خویش هستند.

🍂 شواهد دیگری هم وجود دارد که این حضرات به ویژه طی ماه‌های اخیر، توانسته‌اند موفقیت‌هایی در عرصه جلوگیری از چاپ و نشر کتاب‌های ضدکمونیستی به‌دست آورند. در زمان مناسب در این باره بیشتر با شما صحبت خواهم کرد.


🗄پست مرتبط

📕چپِ بچه‌پرروی ایرونی

#چپ_ایرانی
➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

🍂 ایمان خلیف مدال طلای المپیک ۲۰۲۴ فرانسه را در رشتهٔ بوکس زنان برد، اما این سوال مطرح است که آیا این مدال حقش می باشد؟

🔻طرفداران شرکت کردن خلیف در مسابقات بخش زنان و همچنین کمیته المپیک می‌گویند:

او زمانی که بچه بود، کاملاً شبیه دخترها بوده و شناسنامه‌اش او را زن خطاب می‌کند و از ابتدا خودش را زن دانسته و او فردی دوجنسه نیست و اگر شورتش را برایتان به پایین بکشد با واژن روبرو خواهید شد!

🔺راستش را بخواهید آنها دروغ نمی‌گویند و فقط مثل همیشه بخشی از حقایق را بیان می‌کنند.

🔻ریچارد داوکینز، زیست شناس برجستهٔ بریتانیایی، در این باره در اکانت ایکس خود اظهار نظر کرده و نوشته:
"موتورسواری که خودش را دوچرخه‌سوار می داند، تور دو فرانس را برنده می شود".

او در واقع، دارد اعتراض خود را به این وضعیت نشان می‌دهد.

🍂 اما ماجرا چیست؟ ایمان خلیف، سال گذشته در هند، پس از آزمایش‌های هورمونی از «مسابقات جهانی بوکس» کنار گذاشته شد و انجمن بین‌المللی بوکس (IBA) اعلام کرد، دلیل این برکناری این است که او کروموزوم‌های مردانه (XY)‌ دارد. بر اساس قوانین IBA، بوکسورها طبق تعاریف این قوانین، با بوکسورهای همجنس رقابت خواهند کرد، یعنی زنان در مقابل زنان و مردان در مقابل مردان.

🍂 این نهاد، زن، مونث یا دختر را فردی با کروموزوم XX تشخیص می‌دهد و مرد، مذکر یا پسر با فردی با کروموزوم XY. این تعریفی‌ست که علم از جنس نر و ماده دارد.

🍂 بر اساس تعاریفی که در پژوهش‌های آکادمیک وجود دارد، سندرمی به نام «سویر»، ممکن است شرایط ایمان خلیف را توضیح دهد. سندرمی که بر اساس تعریف سازمان ملی اختلالات نادر آمریکا (NORD)، در آن، افراد با اینکه دارای ساختار ژنتیکی یا ژنوتیپ XY هستند، اما به‌جای آلت تناسلی مردانه و کیسۀ بیضه، اندام تناسلی زنانه، رحم و لوله‌های فالوپ ایجاد دارند.

🍂 این بعنوان یک «وارونگی جنسی» شناخته می‌شود، که منجر به «ایجاد واژن خارجی زن» بدون ابهام می‌شود. به‌دلیل «کمبود تخمدان»، افراد مبتلا به «سندرم سویر»، «نابارور» هستند و به‌طور طبیعی نمی‌توانند باردار شوند.

🍂 اگرچه افراد مبتلا با «سندرم سویر» متولد می‌شوند، تشخیص به‌ندرت در بدو تولد اتفاق می‌افتد. اکثر موارد این سندرم، در دوران نوجوانی تشخیص داده می‌شود؛ زمانی که برای «بلوغ تاخیری» و «آمنوره» بررسی می شوند.

🍂 یکی از ویژگی‌های متمایز افراد مبتلا به سندرم سویر، افزایش قد آنها در دوران بلوغ و فقدان ویژگی های ثانویه مربوط به XX مانند سیکل‌های قاعدگی، بزرگ‌شدن سینه‌ها و همچنین موهای ناحیۀ تناسلی و زیر بغل است.

پیج اینستاگرامی: evolution.fact


🗄پست مرتبط

📕نژادستیزی را زیر فرش پنهان نکن!

#ایمان_خلیف #المپیک #چیستا
➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📘مفسد فی‌ الارضی که "شهید شریعت" و بتازگی "آزادی‌خواه" شد!

✍🏻 #علی_صاحب‌الحواشی

🍂 در سپهر اجتماعی "گفتمان‌ها" حیاتی از خود دارند؛ آن‌ها بر اذهان مردم چیرگی می‌یابند و در این چیرگی "هنجارها" تعریف می‌کنند که ذیل آن بحث "برحقی" هم طرح می‌شود.

🍂 برای نمونه، در تاریخ معاصر ما، از ۱۳۲۰ شمسی تا اواخر دهه ۱۳۶۰، گفتمان مارکسیستی چنان گستره هژمونیک یافت که هیچ آدم اهل‌فکری، ولو آن‌که مارکسیست هم نبود، ادعایی گونه‌ای از همسویی با آن می‌نمود؛ زیرا اگر به‌ مخالفت صریح با مارکسیسم مبادرت می‌کرد، "انگ" نادانی تا "نوکری غرب" می‌خورد.

🍂 مثال دیگر "اسلام‌سیاسی" است که از دهه ۱۳۴۰ به گونه‌ای جایگاه موجه‌نمایی رسید که حتی کسانی که اعتقاد به اسلام هم نداشتند، دربارۀ عقیده اسلام‌سیاسی "همدلانه" نظر می‌دادند.

🍂 هژمونی گفتمانی مارکسیسم با فروپاشی اتحاد شوروی به پایان آمد، طوری که امروزه حتی طرفداری از سوسیال‌ دمکراسی هم "هزینۀ" انگ‌‌‌گونه‌ای دارد! گفتمان اسلام‌‌‌سیاسی را هم نظام ولایت‌فقیه با فجایعی که آفرید، چنان به‌قتل رساند که امروز استشهاد به نهج‌البلاغه و قرآن در مقام‌ احتجاج به "برحقی"، متضمن اقسام انگ‌ها شده‌است.

🍂 نهاد روحانیت پس از پیروزی انقلاب، با هدایت خمینی، توانست تا فضل‌الله‌نوری را به مقام "شهید" برکشد. البته اسلام‌گرایان متجدد بیش از آن، مراتبِ فساد و تبهکاری فضل‌الله‌نوری را می‌دانستند که این کالای قلابی را که خمینی از او عَلَم کرده بود، بخرند؛ منتها "کاریزمای" بلامنازعی که خمینی یافت، همگان را در قبال این تقلب بی‌شرمانۀ او به سکوت واداشت.

🍂 به‌‌هرحال، شاکلۀ فکر سیاسی خمینی همانقدر ضدتجدد و ضدآزادی و ضدکرامت‌ انسان (بما هو انسان) بود که مال فضل‌الله‌نوری بود؛ پس همسویی این دو، ابدا تعجبی نداشت. شاهدش آنکه خمینی، حتی یکبار هم سخنی و نامی از روحانیت مشروطه‌خواه به میان نیاورد؛ چون همۀ آنان را "منحرف از اسلام" می‌دانست!

🍂 خمینی در طرفداریِ بی‌چون از فضل‌الله‌نوری، حتی بر فتوای اعلم مراجع زمان بر "مفسد فی‌الارض" بودن فضل‌الله‌نوری پرده پوشید. همین حکم "مفسدفی‌الارض" بودن فضل‌الله نوری بود که اساس حکم اعدام او شد.

🍂 مراجع برجستۀ عتبات در صدورِ حکم "مفسد فی‌ الارضی" فضل‌الله، علاوه بر دسیسه‌چینی‌های منجر به قتل و جرحی که او با تبانی دربارِ قاجار علیه مردم کرد، بر فساد مالی او، و بر ریاست‌طلبی‌های بی‌شرمانۀ او نیز استشهاد کردند؛ والا نهاد روحانیت محافظه‌کارتر از آن است که چنین حکم‌های غلاظ‌-و-شدادی را، آن هم به یکی از خودی‌هایش، بدهد.

🍂 در واقع، مراتب فساد و تبهکاری فضل‌الله‌نوری، به بسی فراتر از این‌ها رفته‌بود که آنان، حکم "مفسد‌ فی‌ الارض" به او دادند. خمینی خبر از همۀ این‌ها داشت؛ منتها چون هم‌مسلک فضل‌الله‌ بود، او را "شهید" رنگ کرد و به مردم قالب نمود!

🍂 امروزه، گفتمان اسلام‌سیاسی، فقط این نیست که "مرده است"، این گفتمان اینک مردۀ متعفنی شده‌است که مردم از عفونتش به او نزدیک هم نمی‌شوند که سخت دل‌آشوب است! بجایش، اینک دهه‌هاست که در جامعۀ ایران، گفتمانِ "آزادی و کرامت‌ انسان" رو به اعتلاست.

🍂 این گفتمان به فراتر از "دین" و "تقوا" و این‌قبیل می‌رود، تا هر فرد انسانی فارغ از هر تخصیصی که دارد، "حرمت‌ و کرامت" داشته‌باشد و "آزادی" حق مسلم غیرقابل‌ سلب او باشد.

🍂 ناگفته پیداست که این گفتمان، چه تنافر ژرفی با شاکلۀ فکر اهل‌شریعت دارد؛ همان شاکلۀ تباهی که فضل‌الله‌ نوری در یکی از لوایحِ منتشر کرده‌اش رو به مردم نوشت:

"ای‌ بی‌شرف! خداوند به تو برتری به اسلام داده‌است؛ آن‌وقت تو می‌گویی من با یهودی و ارمنی و... «برابر و برادر» هستم؟!"


🍂 امروز، حال‌ و روزِ پاکباختۀ نظام‌ِ ولایت، به‌جایی رسیده‌است که این "شهید قلابی"‌اش (که اجماع علمای عتبات در آن زمان، حکم به "مفسد فی‌ الارض" بودنش دادند) را می‌خواهد این‌بار "شهید شریعت و آزادی‌خواهی" به مردم بفروشد!!!

🍂 روحانیت حالا که می‌بیند که نسیم گفتمانی غالب از جانب "آزادی" می‌وزد، بادبادک بی‌آبروییِ فضل‌الله‌ نوری‌ِ خود را رو به نسیمِ آزادی‌خواهی نخ می‌دهند!

🍂 حضرات ورشکسته به‌تقصیر، چه چاره جز از این دست‌وپا زدن‌ها دارند؛ درحالی که بخوبی می‌دانند، کمترین آبرو و اعتباری برایشان برجا نمانده‌است. آنان "چوپان دروغگو"یی شده‌اند که حتی اگر راست هم بگویند - که در مرام‌شان نبود و نیست - مردم دیگر باورشان نخواهند کرد.

[تصویر: ابتدای خیابانِ ‎آزادی، تصویر شیخ فضل‌الله نوری که می‌گفت آزادی کلمه قبیحه است را زدند و او را اینگونه معرفی کرده‌اند: ‎آزادی‌خواه]


#آینه_تاریخ #آخوندیسم #حکومت_اسلامی

➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

🎧اهمیت بستر فرهنگی (۵)

🎙گفت‌وگوی #شاهین_نژاد با #شهرام_آرین

🔸ترکیه و آمریکای لاتین و... سقف‌های تکاملی بسیار پایینی در مقایسه با پتانسیل ایران برای توسعه دارند

🔸ظهور محمد (پیامبر مسلمانان) یک مثال نقض بر ایدۀ مارکس بود

🔸رشد اقتصادی آلمان قبل از ظهور دموکراسی‌اش در آن، حیرت‌انگیز بود؛ از مشکلات ما این است که مهتران ما غالب مسائل را در سطح سیاست و حقوق می‌فهمند و به اهمیتِ فرهنگ نمی‌نگرند


#نقد_فرهنگ #زیست‌روان
➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

🎧 شازدۀ شاعر (+)
— بلندترین صدای شعر دورۀ مشروطه یا «سعدی زمان»


#خیال‌پرسه
➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📘عذرخواهی از ایرج میرزا!

✍🏻دکتر #حسن_محدثی

🔻
ناهید زمانیان (@nahidestan) نوشته‌است:

"وقتی اعلام می‌کنی که کتابی در دست چاپ داری به نام «دو سه خروار خریت»، فارغ از محتوای کتاب که نمی‌دونیم چی هست، داری پالس منفی به مخاطبت میدی. تو که ایرج میرزا نیستی، تو جامعه‌شناسی و زبان تو باید شکل وزین علمی داشته باشه."


🍂 ایرج میرزای گرامی «جلال الممالک» و «فخرالشعرا»، شاه‌زاده‌ی والا مقام! ای استاد شعر و ادب فارسی و طنزپرداز ارج‌مند و نقاد چیره‌دست فرهنگ و زنده‌گی‌ی ایرانیان، مرا ببخشا که گویا بی‌آن‌که خود بدانم، گناهی بزرگ مرتکب شده ام و پای در کفش آن مقام شامخ والامرتبت کرده‌ ام!

🍂 تا آن‌جایی که من می‌دانم جناب‌عالی در پرده‌دری و به‌کارگیری‌ی الفاظ رکیک و وقیح و تصویرسازی‌‌های جنسی و غیرجنسی بس توانا بوده اید و در درشت‌گویی و صراحت زبان و بیان در امور تحتانی و فوقانی و غیره، استادی بی‌بدیل و یکه‌تاز بوده اید و هرگز مرا نرسد که جسارت کنم و گوش شیطان کر به مقایسه‌ی خویش و آن جناب والامقام بپردازم. با این حال، از این که دیگران بی‌آن‌که کتاب ام را بخوانند، مرا با آن جناب مستطاب والامقام مقایسه کرده اند، بسیار عذرخواه ام! مرا چه رسد پای در کفش آن شخص شخیص متشخص بنهم یا ظنّ باطل به شباهتی در بیان و سخن خود و حضرت عالی ببرم! حاشا و کلّا!

🍂 وانگهی، تا آن‌جایی که من خبر دارم، آن جناب والامقام، در باره‌ی رابطه‌ی جنسی‌ی فرد عزب با خر سخن گفته اید و نیز گاهی از خر عیسا به نیکویی و هنرمندی یاد کرده اید و او را بسیار باهنر خوانده اید و از این جهت او را از خران دیگر ممتاز و متمایز ساخته اید و بر مدح او افتخار کرده اید و ابیات بسیار ستایش‌آمیزی در باره‌ی ایشان سروده اید! گویا شعر دیگری را نیز به شما منسوب کرده اند که در آن در مقام مقایسه با آدمیان، خریت از آدمیت برتر و والاتر دانسته شده و در طی‌ی گفت‌وگویی شاعرانه‌ با جناب خر، شاعر دریافته است که خر «معدن معرفت کمال» است و منکشف ساخته است که «سخن خر همه متین است» و «قانون خریت» را برای آدمیت لازم الاجرا دانسته است! بر ما مکشوف نیست که شاعر شعری که منسوب به شما است، چه‌گونه به گفت‌وگو با خر پرداخته و با آن زبان‌بسته هم‌سخن شده و اکتشافاتی نیازمند تأمل مرتکب شده است!

🍂 من البته به خلاف شما نه توجه به و حشر و نشری با خر عیسا داشته ام و نه در باب رابطه‌ی کمر به پایین با خران چیزی گفته ام و نه از برتری‌ی خران بر آدمیان خبر داده ام. آن‌چه من گفته ام جز در باب خریت آدمیان نبوده است. با این حال، فرموده اند سخن گفتن در باب خر و خران و خریت در انحصار ایرج میرزا قرار دارد و من بی‌آن‌که از حق انحصاری‌ی شما با خبر باشم، در این مقوله ورود کرده ام. عذر تقصیر دارم از این بی‌خبری و از این پس بی‌اجازت شما، به این حوزه‌ی شریف و وزین و متعالی ورود نخواهم کرد و حق پیش‌کسوتی را خواهم گزارد! طلب عفو و بخشایش دارم و از درگاه هستی‌ی بخشنده برای آن شاعر و طنزپرداز عالی‌مقام علو درجات را خواهانم!

عزت عالی مستدام!
المستغفر الگیلوایی «جامعه‌شناس دهنده‌ی پالس منفی»

@NewHasanMohaddesi


#نقدخند #نقد_روشنفکران
➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📘آیندۀ مبهمِ «سنت نظری»
— در وصف کتاب‌هایی که از درمانِ درد ما عاجزند
(۲/۲)
✍🏻 #محبوبه_زمانیان

🍂 در نهایت، دیدیم که قربانی کردن شفاف‌سازی و بیان پیچیدگی‌های مساله به نفع ساقط کردنِ اعتبار پرسش اولیه، یعنی «تاریخ توهم اندیشه‌ی کمونیسم» توسط مفسر اجتماعی، به کشاندن بحث به جهانی می‌رسد که در آن، تمامی واقعیت‌های خام تاریخ، به حالت تعلیق در می‌آیند‌.

🍂 محدثی در مقام مفسر تاریخ از واژه‌ی «توهم» «ابهام‌زدایی» نمی‌کند، بلکه آن را «نسبی» می‌کند و در حالت تعلیقی قرار می‌دهد که نویسنده‌ی کتاب پیش از آن تلاش کرده‌بود، پیچیدگی‌های آن را بطور شفاف و تاریخی نشان بدهد.

🍂 این بزرگ‌ترین خطا و مهلک‌ترین سمی است که دانشگاهیان در طول تاریخ در صدد رفع آن برنیامدند و نتوانستند آینده‌ی شوم آن را تخیل کنند.

🍂 در نتیجه، بستر برای ورود اندیشه‌ی «پست‌مدرن» و «گلوبالیسم» آماده شده و فرقه‌ی «داس و چکش»، حالا به مدد آماده‌شدن بستر اندیشه‌ی پست‌مدرن، آن واقعیت‌های اجتماعی که نویسنده تلاش کرده‌بود به مخاطب نشان بدهد را، با ایده‌های «جهان‌وطنی»، به حالت تعلیق در می‌آورد.

🍂 نزاعی که در این جلسه رخ داده‌است، یک نزاع قدیمی در سنت اندیشه‌ی تاریخ اجتماع ایران است و امر جدیدی نبود و باز هم به ما ثابت کرد که مشکل از نبود منابع کافی مطالعه تاریخی نیست، بلکه مشکل این است که ایرانیان هیچ‌ درسی از شیوه‌ی اندیشیدن انسان غربی نگرفته‌اند.

🍂 برای انسان غربی، «روش اندیشیدن» به مساله بنیادی‌ترین مساله بوده است، و برای دستیابی به آن، هزینه‌های فراوان جانی و تاریخی داده‌است که نتیجه‌ی آن، شکل‌گیری «نظام فکری» و «سنت نظری» است.

🍂 در ایران، در جامعه‌ای که اندیشه چهارچوبی ندارد، سنتی ندارد، روشی ندارد، ورود هر اثر مکتوب درجۀ یک نیز بی‌اثر و بی‌نتیجه است.

🍂 عدم وفاداری به شیوه‌ی‌خاص اندیشیدن، به این بهانه که در اندیشیدن باید آزاد و رها بود، و همچنین نداشتنِ نظام فکری، چنان ضربه‌ای بر پیکر واقعیت‌های تاریخی می‌زند که حتا مرگ و کشتار بیش از صد میلیون انسان بی‌گناه توسط کمونیسم، از زبان چپ ایرانی حاضر در جلسه، آنچنان مهم نیست! چرا که در تاریخ، از این نمونه‌ها وجود دارد!

🍂 این ادعا بیش از هر چیز می‌بایست تمامی حضار در آن جلسه را به این هراس بزرگ می‌انداخت که چرا تا این حد ساده و آسان، کسی می‌تواند جنایاتی چنین عظیم و گسترده را کم‌اهمیت بداند؟

🍂 البته نتیجه‌ی چنین هراسی، باید به خودانتقادی علوم‌انسانی بیانجامد و به همین علت است که از روبرو شدن با این پرسش طفره می‌روند.

🍂 زمانی که محدثی مانند عوام جامعه که واژه را از اعتبار خود ساقط می‌کنند، واژه‌ی "توهم" را از اعتبار درون‌متنی ساقط می‌کند، تا به نتیجه‌ی دلخواه یعنی «سرکوب امر ملی» برسد، باید هم منتظر این بود که فرقه‌ی «داس و چکش»، به‌راحتی واقعیت جنایات کمونیسم را خون‌شویی کند.

🍂 این نشست بار دیگر نشان داد که مواجهه‌ی ما با پژوهش‌ها و آثار مکتوب دنیا، بدون خودانتقادی، یک مواجهه‌ی معیوب و افتادن در دام تکرار ابدی ندانستن و نیاموختن است‌.

🍂 اصرار بر گفتگو هم کاری عبث و بیهوده است. بر این باور هستم که مشکل اصلی، قشر خواص جامعه یا عوام جامعه «عدم گفتگو» نیست (اصلا تصور می‌کنم اینهمه اصرار بر گفتگو نشانه‌ی «کوتاهی فکر» است)، بلکه مشکل اصلی ما «عدم وفاداری به سنتی نظری» و «نداشتن دستگاه نظری» است. تا زمانی که چهارچوب فکری تا این حد ضعیف است هر گفتگویی صرفا نزاعی میان‌حزبی بیش نخواهد بود.


#فلسفیدن #نقد_روشنفکران #چپ_ایرانی

➖➖➖

🌾 @Naqdagin | @jaiibarayeman

Читать полностью…

نقدآگین

📘در بابِ جنجال در یک جلسۀ فرهنگی
(۲/۲)
✍🏻 #ناهید_زمانیان

🍂 حالا این چه ربطی به اتفاق نشست این دوستان داره؟! ربطش اینه که این دوستان هم بدون در نظر گرفتنِ تفاوت ادبیات و جامعه‌شناسی، از ادبیاتی استفاده می‌کنند که خارج از چارچوب دانش اونهاست و همین مسئله، باعث تنش مدام میان جامعه و این افراد میشه.

🍂 شما فقط ادبیات آقای محدثی رو در نظر بگیرید تا متوجه بشید اغلب نوشته‌هایش، چطور از گفتمان جامعه‌شناسی فاصله گرفته‌است.

🍂 جامعه‌شناس که نباید سبد قضاوتش رو روبروی تاریخ و مردمش قرار بده!! جامعه‌شناس که ذخائر فکری جامعه‌‌اش رو ازش نمی‌گیره! حتما یادتون هست که محدثی عکس ژاله آموزگار رو در صفحه‌ش گذاشته‌بود و به سبک تلوزیون میلی، مُهر قرمز با نوشته‌ی " دروغ" روی صورت این استاد گرانقدر زده‌بود تا ثابت کنه ایرانیان بت‌پرست بودند!!

🍂 ادبیاتی که ایشون برای نقدهاش به کار می‌‌بره ادبیاتِ یک جامعه‌شناس نیست. ادبیاتی که جناب محدثی ازش استفاده می‌کنه، ادبیاتِ کسانی مثل ایرج‌میرزاست. اگر واژه‌ی " خر " رو در کانال تلگرامی‌شون سرچ کنید، از تعداد بالای استفاده از این واژه بهت‌زده میشید!!

🍂 در ادبیات، شاعر و نویسنده می‌‌تونه و اجازه داره از زبان عام وامگیری کنه، اما زبان علمیِ یک جامعه‌شناس، فیلسوف و یا عالم علوم سیاسی که نباید شبیه به زبان ادبیات باشه.

🍂 ما در اشعار مولانا چیزهایی می‌بینیم که نمی‌تونیم اونها رو حتی به اشتراک بذاریم. دلیلش اینه که ادبیات می‌آد خودش رو جای طبقات مختلف جامعه می‌ذاره و چون این طبقات نمی‌تونن صداشون رو به گوش دنیا برسونند، به زبان اونها صحبت می‌کنه.

🍂 وقتی میگم اینها به‌جای «بینامتنیت» از «روش ادبیات» استفاده می‌کنند، منظورم همین موارده. نکته‌ی بعدی اینه که ایشون طرفدارانش رو برای حمله و ناسزا به منتقدانش تحریک می‌کنه. خب این در هم تنیدگی عناصر نامربوط به هم باعث شده سطح همدلی اهالی جامعه‌شناسی با مردم به شدت پایین بیاد.

🍂 وقتی اعلام می‌کنی که کتابی در دست چاپ داری به نام «دو سه خروار خریت»، فارغ از محتوای کتاب که نمی‌دونیم چی هست، داری پالس منفی به مخاطبت میدی. تو که ایرج میرزا نیستی، تو جامعه‌شناسی و زبان تو باید شکل وزین علمی داشته باشه.

🍂 در انتها این رو اضافه کنم که قطعا عدم دیسیپلین و روش علمی این دوستان، بعنوان تنها عامل این اتفاق در نظر گرفته نمیشه، اما بد نیست در مورد این موضوع فکر کنیم که همه‌ی کسانی که خودشون دارن ادبیات رو به سخره می‌گیرند و معتقدند که باعث زوال ایران شده، از بدترین روش متنی استفاده می‌کنند.

🍂 در کشوری که حتی فضای دانشگاه‌ها هم از فضای آکادمیک فاصله گرفته، این سطح از دوری نسبت به روش‌های درست علمی واقعا آسیب‌زاست. خلاصه که از تاثیر متن و نوشته‌ها در دنیای مجازی نباید غافل شد.


#نقد_روشنفکران
➖➖➖

🌾 @Naqdagin | @nahidestan

Читать полностью…

نقدآگین

🎧تکفیر در تشیع (+)
— داعش و طالبان و... را غرب درست کرد؟!

🎙#شبگرد و #فردزیلا

🔻با گوش دادن به این گفتار مهم تحقیقی و مستند، متوجه می‌شوید که چرا هیچ‌وقت اهل سنت (که بخش بزرگی از جامعۀ ایران‌ محسوب می‌شوند) به وزارت و مقامات رده‌بالای حکومت شیعی نرسیده‌اند و نخواهد رسید. امثال اسماعیل هنیه نیز نهایتا برای پیشبردِ اهداف شیعه، تقیه‌وار "شهید" اعلام می‌شوندY وگرنه بنا به باورهای تشیع، جان‌شان کمترین ارزش و احترامی ندارد. به همین جهت نیز به اعمال و سیاست‌هایی که مشخص است به قتل عام فلسطینی‌ها (اهل سنت) منجر می‌شود، کمترین توجهی نمی‌شود. همچنان که در می‌یابید نگاه تکفیری مصباحیون، ریشه‌ای در خارج از احادیث و روایات متعدد تشیع، که احتمالا بخش قابل توجهی از آنها، بنا به مصالح مختلف سیاسی و مبارزاتی، در دوران تسلط اعراب مسلمانان بر ایرانیان (شیعیان)، ساخته شده‌اند، ندارد

❓چرا کنفرانس تقریب توسط شیعیان یک تقیۀ پوچ است؟

🔸غیرشیعه از نظر شیعه «ولدالزنا» هستند

🔻فیض کاشانی:

هر کس با امامت یکی از امامان ما مخالفت کند، با رسالت پیامبر مخالفت کرده‌است.


🔻مجلسی:
کسی که امامات علی و اولادش باور نداشته‌باشد، کافر، مشرک و خالد در جهنم است


🔻صاحب جواهر:
امامت از اصول دین است و مخالفین امامیه، بدون هیچ اختلافی کافرند و طبق آیات روشن و روا متوالتر، برادران ما نیستند و دشمنی و برائت از آن‌ها با آن‌ها واجب است.


🔻شیخ صدوق و حر عاملی و جزایری، متفقا گفته‌اند:
امام صادق فرموده: «ناصبی مهدورالدم است؛ مراقب باشید طوری آن‌ها را بکشید که شاهدی نباشد!».


🔻امام کاظم:
«خون مخالفان امامیه، باندازۀ خون بز هم ارزش ندارد».


🔻خمینی در مکاسب:
غیبت مخالفین جایز است، مگر در حالت تقیه. شهادتین برای قبل از نصب علی معتبر است و بعد از آن، امامت از ارکان ایمان به الله و رسول شده. برادر بودن مومنان در قرآن، فقط مختص شیعیان دوازده‌امامی‌اند که غیبت آن‌ها جایز نیست. و بر ما واجب است که از آن‌ها و مذهب‌شان و ائمه‌شان برائت جوییم. اگر با انصاف به روایات رجوع کنیم، می‌بینیم که اهل سنت احترامی ندارند و این از ضروریات مذهب ماست؛ همانطور که دیگر علما نیز این را گفته‌اند. بلکه اگر در اخبار بسیاری که در ابواب مختلف وارد شده نظر کنیم، شکی در جواز هتک و بدگویی آن‌ها نیست؛ کما اینکه ائمه نیز بسیار به آن بدگویی و لعنت کرده‌اند و در روایت نیز می‌بینیم که غیرشیعیان، اولاد زنا هستند و این به‌معنای جواز توهین و تهمت به آن‌هاست.



#نقد_شیعه
➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📘سَردَمدارانِ نامدار
— جُستاری در بازشناسیِ اسطوره‌هایِ حُکمرانی
(۲/۳)
✍🏻 #م_م_ش (پژوهشگر فلسفه و دین)

ر۱. داستانِ دیگر چنین است که خلیفه زرهی را در دست کسی به نام عبدالله می‌بیند و به او می‌گوید: "این زره غنیمت از جنگ جمل است و باید آن را به بیت‌المال بدهی".

عبدالله می‌گوید: پس بیا تا نزد قاضىِ دست‌نشاندۀ خودت برویم. به دادگاه می‌روند.

قاضى بر پایۀ مدارکِ دردست، حق را به عبدالله می‌دهد.خلیفه می‌گوید: زره را از او بگیرید؛ حکمِ قاضى نادرست است!
آن‌گاه چند ایراد بر حکم می‌گیرد، و پس از آن به قاضى می‌گوید: امام مسلمانان در چیزهای بزرگ‌تر از این مورد اعتماد می‌باشد.

.
.
.
(إمام المسلمين يؤمن (يؤتمن) من أمورهم على ما هو أعظم من هذا).


🔺این داستان در سه کتابِ «کافی، فقیه، و تهذیب» با سندِ معتبر از امام پنجم شیعیان به دست رسیده‌است. در این داستان، خلیفه خواهانِ "استثنا دانستنِ خود از قوانین دادگاه بعنوان "حاکم"" می‌باشد.


گ3️⃣. در زمان خلیفه زیور یک زن یهودی را به زور کشیده و به یغما بردند، وی از این رفتار چنان برآشفته شد که چنین گفت: اگر مسلمانی از این غم دق کند و بمیرد شایسته ستایش است.

پ۱. آیا داستان چنین بوده است؟

ر١. داستان زن یهودی در واقع داستان زنی ذِمّى - و نه صِرفًا یهودی یا نامسلمان - است که در یورش شامیان به بخشی از مملکتِ خلیفه، موردِ آزار قرار گرفته‌است، خلیفه پیش از زن ذمى از زن مسلمان یاد می‌کند: "المرأة المسلمة و الأخرى المعاهدة"، پس آن سخن، واکنشی نسبت به یورشِ دشمن به بخشی از کشور، و نیز یورش بر زنان مسلمان و ذمی با هم بوده‌است.

ر۲. ذِمّی نامسلمانی است که با پرداخت مالیات ویژه (جِزیه)، و نیز تعهد به تسلیم در برابر هر فرمان حکومت اسلامی، با آن قرارداد بسته تا امنیت پیدا کند. از نگاه فقهی، اگر ذمی به هر شکلی از عهد ذِمّه سرپیچی کند، حاکمیت می‌تواند نه تنها اموالش، بل خودش را نیز به بردگی بگیرد، بل در مورد ذمیان کلمۀ "ممالیک الإمام: بردگان حاکم شرعی" به‌کار رفته‌است.
.
.
.
(حدیث معتبر در کافی کلینی: إن أهل الكتاب مماليك للإمام لأنهم يؤدون الجزية كما يؤدي العبد الضريبة إلى مولاه).


پ۲. آیا خلیفه در هر حال نسبت به چنین رفتاری چنین واکنشی داشته‌است؟


ر۱. در زمان خلیفه مسیحیانی مسلمان شدند، اما پس از آن به مسیحیت بازگشته و گفتند: «دریافتیم همان مسیحیت بهترین دین است». خلیفه سپاهی را به فرماندهی "معقل بن قیس تمیمی" به‌سویشان فرستاد، معقل آنان را به بازگشت به اسلام فراخواند و چون نپذیرفتند، مردان توانمندشان را کشته و زنان و کودکانشان‌ را به بردگی گرفت.
.
.
.
(حدیث معتبر در تهذیب طوسی: كانوا نصارى فأسلموا ثم رجعوا عن الإسلام ... فبعث أميرالمؤمنين معقل بن قيس التميمي فخرجنا معه ... قالوا نحن كنا نصارى ثم أسلمنا ثم عرفنا أنه لا خير من الدين الذي كنا عليه فرجعنا إليه، فدعاهم إلى الإسلام ثلاث مرات فأبوا، فقتل مقاتليهم و سبى ذراريهم).


ر٢. در زمان خلیفه مردم نیشابور دست به شورش زدند تا سرزمینشان را از حاکمیت اسلامی پس بگیرند و دیگر به آن "خراج" نپردازند. فرماندار خلیفه بر خراسان به نام "خلید" به جنگشان رفت، آنان را سرکوب کرد، و از ایشان بردگان گرفت و برای خلیفه فرستاد.
.
.
.
(صفین نصر بن مزاحم و همانند آن در اخبار دینوری: و بعث خليدا إلى خراسان فسار خليد حتى إذا دنا من نيسابور بلغه أن أهل خراسان قد كفروا و نزعوا يدهم من الطاعة ... فقاتل أهل نيسابور فهزمهم و حصر أهلها و بعث إلى علي بالفتح و السبي).



گ4️⃣. در زمان خلیفه حاکمیت مخالفان را در ابراز مخالفت آزاد می‌گذاشته‌است.

پ۱. آیا یافته‌ای برخلاف این ادعا وجود دارد؟

ر۱. در داستان "اَربد" - مردی که بر سر جنگ با شامیان به خلیفه اعتراض کرد - سرداری به‌نام "مالک اشتر" مردم را به سرکوب وی فرا می‌خواند، و آنان او را کتک‌ می‌زنند تا کشته می‌شود، و خلیفه تنها دیه‌اش را از بیت‌المال می‌دهد؛ بی‌آنکه از برخورد تند سردار (مالک اشتر) و کسانی که آن معترض را کتک زدند بیزاری بجوید یا آنان را سرزنش کند.
.
.
.
(صفین نصر بن مزاحم و همانند آن در اخبار دینوری و انساب بلاذری: ... فقام الأشتر فقال: من لهذا أيها الناس و هرب الفزاري و اشتد الناس على أثره فوطئوه بأرجلهم و ضربوه بأيديهم و نعال سيوفهم حتى قتل ...
).


ر٢. خلیفه پس از جنگ جمل در خطبه‌ای به مردم کوفه می‌گوید: "مردانی از شما مرا در این جنگ یاری نکردند، و من بر آنان خشم گرفته‌ام، پس از آن‌ها روی بگردانید، و آنان را با گفتارتان برنجانید؛ تا با ما همراه شوند".
.
.
.
(صفین نصر بن مزاحم و همانند آن در ارشاد مفید: ألا إنه قد قعد عن نصرتي منكم رجال فأنا عليهم عاتب زار فاهجروهم و أسمعوهم ما يكرهون حتى يعتبوا).


(ادامه دارد)
➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📘سَردَمدارانِ نامدار
— جُستاری در بازشناسیِ اسطوره‌هایِ حُکمرانی

✍🏻 #م_م_ش (پژوهشگر فلسفه و دین)


🗄پست مرتبط

📻 علی انسانی تاریخی یا برساخته؟
📻 سنجش حکومت علی (حکومت آرمانی شیعه)
📻 دو دستگی در آل محمد و آغاز پرستش علی
📻 از اللّات و ذوالشّری به فاطمه و علی
📕نهج‌البلاغه و علی؟
📕چرا بخش عرفانی نهج‌البلاغه از علی نمی‌تواند باشد؟ (نهج‌البلاغه در آینۀ قرآن)
📕قصه و عقده: در غیاب تاریخ و تأویل
📓 آیا علی یک شخصیت واقعی در تاریخ بود؟

➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📺 آلن دوباتن و متاخر بودنِ «عشق رمانتیک»

🍂 در فلسفۀ رواقی، عشق یه چیز کاملاً طبیعیه و به زندگیمون معنی می‌ده، ولی باید باهاش به شکلی منطقی و با خودآگاهی برخورد کنیم.

🍂 فلسفۀ رواقیون بهمون می‌‌آموزه که عشق باید بهمون کمک کنه که انسان بهتری بشیم، و می‌گه که باید عشقمون اندازه داشته‌باشه تا به زندگیمون کمک کنه؛ نه اینکه وابسته و محتاج بشیم. بهمون یاد می‌ده که باید محبوب‌مون رو با دلی پر از مهربانی دوست بداریم، بدون اینکه چشم‌داشت یا انتظاری داشته‌باشیم، و بپذیریم که روابط ممکنه یه جایی تموم بشن و این بخشی از قانون طبیعته.

🍂 اگه از این رویکرد استفاده کنیم، می‌تونیم عمیقاً عشق بورزیم و در عین حال آزاد باشیم؛ از هر لحظه لذت ببریم و برای هر تغییری که تو زندگی‌مون پیش می‌آد آماده باشیم.

🎞 زوئی دیگر، محصول ۲۰۲۳


#گزیده‌فیلم #فلسفیدن
➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

🪕 #مروارید_طهماسبی (+)


#نوا
➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📘چهرۀ دیگر از بنگلادش و جنبشِ «زبانِ مادری»

✍🏻 #سالار_سیف‌الدینی

🍂 در چند روز گذشته، فیلم‌های هولناک زیادی از جنایت‌های ناشی از به‌اصطلاح "انقلابِ بنگلادش" منتشر شده‌است.

🍂 بنگلادش‌ بهشتِ تجزیه‌طلبان و سرزمینِ آرمانی آنهاست. پاکستان شرقی با حمایت هندوستان از پاکستانِ امروزی، جدا و بنگلادش تأسیس شد.

🍂 چند سال پیش از تجزیه، جنبش موسوم به «زبان مادری» برای رسمیت دادن به زبانِ بنگالی در این منطقه شکل گرفته‌بود. البته نه اینکه پاکستان یک دولتِ «متمرکزِ ناسیونالیست» بوده‌باشد که زبان اردو را تحمیل می‌کرد؛ پاکستان اصلاً دولت نیست و حاکمیّتِ مؤثر ملی بر بخشِ اعظم قلمروش را نداشته و ندارد، تا چه رسد به تحمیلِ زبان! اما نقش هند بعنوانِ دشمنِ ازلی پاکستان در این بازی، بسیار قوی بود.

🍂 پس از استقلال، بنگلادشی‌ها پیشنهاد کردند روز دوم فوریه ازطرف یونسکو بعنوان «روزِ جهانی زبان مادری»، نام‌گذاری شود؛ زیرا یک الگوی موفقِ «جنبشِ چندزبانی» بود!

🍂 اما جالب اینجاست که همین بنگلادشِ پس از استقلال، فقط یک زبانِ رسمی را در قانون اساسی قرار داد، و زبانِ اقلیت‌ها، به‌ویژه هندوها، غیررسمی باقی ماند.

🍂 در هفتۀ گذشته، تصاویر "انقلاب بنگلادش" که ریشۀ آن برای ما فاقدِ اهمیت است، صحنه‌های دلخراشی از هندوکشی را به تصویر کشید. روزی نیست که فیلم زشتی از تعرض و قتل یک هندو توسط گروهی خشمگین از بنگالی‌ها منتشر نشود.

🍂 معلوم می‌شود که سیاست «چندفرهنگی، چند زبانی» و یاوه‌هایی از این دست، نتوانسته اثر خاصی روی فرهنگ و اجتماعِ بنگالی‌ها بگذارد، و یا اصلاً غیر از کتاب‌های جامعه‌شناسی، در عالمِ خارج، وجود نداشته‌است.

🍂 دوم فوریه که بعنوان روز جهانی «زبان مادری» برای برخی در ایران، خیلی مهم شده‌است، نوید همین صحنه‌ها است. تجزیه‌طلبانِ ما که به بهانۀ زبان مادری، سفسطه می‌بافند، شاید همین راه را بروند و  صحنۀ کشیدن یک انسان بر روی زمین، برایشان رؤیا باشد.

🍂 اما آن دسته از افراد که نمی‌دانند مقلّدِ چه کسانی هستند، شاید با دیدن این صحنه‌ها، اندکی به فکر فرو بروند و متوجه شوند که مرجع تقلیدشان، چنین جامعه‌ای است.

🍂 آرزوی توسعه با الگوی سوئیس، آلمان، ژاپن و... شروع شد، اما به‌لطف برخی روشنفکرنماها، به آرزوی خودکشی دسته‌جمعی با الگوی «بنگلادش، عراق، اتیوپی» رسید.

🍂 پرواضح است مردمی که الگویش بنگلادش باشد، به وضعی بدتر از آنها دچار خواهند شد. همۀ این گفتارهای «ضدِّ توسعه» از جمله «چندفرهنگ‌گرایی و چندزبانگی، پسااستعماری، شرق‌شناسی» و... برای جلوگیری از توسعۀ یک جامعۀ رو به رشد است، تا نتوانیم نقشِ واقعی کشورِ خودمان را در صحنۀ جهانی توضیح دهیم.

🍂 پروژۀ «تحقیر ملی» که از طرفِ محافلِ سایبری متعدد دنبال می‌شود، برای همین بود که تصور کنیم شایستگی ما در جهاتِ تقلید از بنگلادش است. دانشگاه ما را هم درست از جایی زده‌اند که نتواند برخلاف این مسیر قهقرایی، رؤیای دیگری بسازد.

🍂 در حال حاضر، بنگلادش بیش از این‌که یک هدف باشد، یک وضع است؛ ابتدا روزِ «زبانِ مادری» یونسکو، سپس «چندفرهنگ‌گرایی موفقِ بنگلادشی‌ها» و ارائۀ یک تصویر غیرواقعی از یک جامعۀ فرومانده بعنوان الگو، و در نهایت بنیادگرایی قومی و خودکشی دسته‌جمعی.


🗄پست مرتبط
📺 دربارۀ انقلاب بنگلادش
📺 جنگی که «بنگلادش» را بوجود آورد

#سیاست #نقد_چپ #چپ_ایرانی
➖➖➖

🌾 @Naqdagin | @IranDel_Channel

Читать полностью…

نقدآگین

🎧 سوسیالیسم و روسپی‌سازی از #ونزوئلا (+)

🍂 این داستان یه کشوره که دروازه‌های توسعه به روش باز بود تا چپ‌ها اومدند، کشور رو تسخیر و غارت کردند. چیزی که سوسیالیسم به‌وجود آورد، نه عدالت که تبدیل کشوری با بزرگ‌ترین ذخیره‌ی نفتیِ جهان به روسپی‌خانه‌ی بزرگ و ارزان بود؛ زنده‌باد مارکس!


🗄پست مرتبط

📺 بلای سوسیالیسم بر سرِ ونزوئلا
📺 چه سرنوشتِ رقت‌باری!
📕 ونزوئلا و شکستِ دوبارۀ چپ

#اقتصاد #نقد_چپ #پادکستکش

➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

🎧 شباهت میان لژهای فراماسونی و انجمن‌های مخفی کهن و رایجِ ایرانی

🎙دکتر #شروین_وکیلی (+)


🗄پست مرتبط

📻 ماجرای مشروطه ۶: فراماسون

#آینه_تاریخ #ایران
➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📄 به‌بهانۀ بازنشر چندبارۀ یک مطلب
— سخنی دوستانه با ادمین‌های محترم کانال‌های تلگرامی

کانال Finance & Economics
/channel/UTfinance/3407

کانال تحلیل زمانه
/channel/TahlilZamane/58047

🍂 جدا از مطالبی که برخی از عزیزان بطور مستقیم از نقدآگین به کانال‌ خود فروارد می‌کنند و امکان ویراستاری آن‌ها نیست. برخی دیگر از عزیزان، مطالب را کپی‌پیست می‌کنند، بدون کوچک‌ترین «لینک‌دهی یا آیدی‌گذاری‌» از نقدآگین بعنوانِ کانالی که ادمین‌ها و همیارانِ آن (اعم از دوستانِ داخل و خارج) با صرفِ زمانی قابل توجه، بدونِ کسبِ درآمد و دریافت هزینه‌ای، به تالیف و ترجمه و ویراستاری، کار گرافیکی و یا گزینش و بازنشر مطالبِ مفیدِ انتقادیِ روز می‌پردازند.

🍂 ما در نقدآگین می‌کوشیم در حد امکان و وسع‌‌مان، ارجاع به کانال‌های یوتیوبی و تلگرامی مولف را با «لینک‌دهی یا آیدی‌گذاری» انجام بدهیم. هرچند بعضا برخی از ادمین‌ها، در برخی مواقع، سستی هم بخرج داده‌اند، اما چندین سال است که این رویۀ کلی حاکم بر کانالِ ماست و این اخلاقِ حرفه‌ای را از اصول اولیۀ اخلاقیِ هر کانال (خصوصا مرجع و پرمخاطب) می‌دانیم، که جدا از «اخلاق حرفه‌ای» و «ادایِ دین و سپاس‌گزاری»، نوعی «حمایت از تولیدکنندگانِ محتوای مفید و هم‌سو» نیز محسوب می‌شود؛ خصوصا در شرایطی که به‌دلایل مختلف، امکان تبلیغ کانال‌هایی مثل ما، در بسیاری از کانال‌های پرمخاطب فراهم نیست.

🍂 اگر به‌هر دلیل، ارجاع به کانال نقدآگین و دیگر کانال‌هایی که از آن‌ها در تولید محتوایِ کانالِ خود، بهرۀ مقتضی را می‌برید را صلاح و یا جزئی از دیسپلینِ حرفه‌ای خود نمی‌دانید، و میلی هم ندارید به معرفی بیشتر آن‌ها به‌ سهم خود کمکی کنید و از خستگی مجموعۀ ما و دیگران بکاهید، لااقل از شما تقاضا داریم در کپی‌پیست کردن، کمی دقت بخرج بدهید و خطاهایی که در دقایق اولیه در متن موجود است و ویرایش نشده را، مجددا بازنشر ننمایید و با یک بار خوانشِ سریع، خطاها را خودتان دریابید و ویرایش نمایید و نوعی از مداخلۀ انسانیِ مفید را نیز در بازنشر خود به‌خرج دهید.

🔻برای مثال، در متنِ اخیرا بازنشر شده، در جایی از آن، «مارکسیسم» «مارکیسم» نوشته شده‌‌بوده که دقایقی پس از نشر، تصحیح شد:

و برای روشن شدنِ «عمق راهبردیِ» مارکیسیم در ایران و گرفتنِ «انتقام سختِ» دهۀ شصت، به لگدپراکنیِ واقعی و فیزیکی هم اقدام نموده‌اند!


با سپاس از توجه و همراهی‌تان 🙏🏻🌹💐

✍🏻 تیم مدیریت نقدآگین


#خبر_نقدآگین
➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

🎧ماجرای مشروطه
— قسمت ششم: فراماسون

🍂 در این قسمت دربارۀ تاریخچۀ تشکیلِ انجمنهای فراماسونی در ایران حرف زده می‌شود و انجمن‌هایی که در زمان مشروطه فعال بودند را هم مرورِ مختصری می‎شود.

🔻نقل‌قول‌های مستقیم از این منابع بود (اینجا)

🔻منابع برای مطالعه بیشتر (اینجا)


#آینه_تاریخ
➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…
Subscribe to a channel