philosophyofscience | Unsorted

Telegram-канал philosophyofscience - فلسفه علم

5941

مطالب فلسفه تحلیلی و فلسفه علم این کانال تلاشی برای عمومی کردن علم در جامعه ایرانی است. برای ارتباط با Admin با آیدی @mmasiha و درج تبلیغات میتوانید با کانال @adsphilosophy در ارتباط باشید.

Subscribe to a channel

فلسفه علم

🔴 صوت سخنرانی دکتر سید حسن حسینی
✅ غایت در زیست شناسی تکاملی, سازگاری یا ناسازگاری

@jorateandishidan
@philosophyofscience

Читать полностью…

فلسفه علم

🧠🔬 دوره تعاملی و آنلاین فلسفه و علوم اعصاب

❓ آیا تا به حال از خود پرسیده‌اید:
✨ آیا مغز من همان من است؟
✨ چگونه اندیشه‌هایم شکل می‌گیرند؟
✨ مرز میان واقعیت و توهم کجاست؟

ویژگی‌های دوره
🗨 تعامل واقعی: مباحثه‌ها و گفت‌وگوهای زنده که ذهن شما را به چالش می‌کشد.
🧪 فعالیت‌های عملی: مشارکت در فعالیت‌هایی که پیوند میان علم و فلسفه را عمیق‌تر درک خواهید کرد
🤔 پرسش‌های بنیادی: گفتگوهای فلسفی که شما را به عمق ناشناخته‌ها خواهد برد
💡بحث های عمیق: مفاهیم علوم اعصاب را از دیدگاه فلسفی بررسی خواهیم کرد

شرایط ویژه ثبت‌نام
📋 برای تضمین کیفیت و ایجاد فضایی پویا، از متقاضیان مصاحبه گرفته می‌شود

چه چیزی در انتظار شماست؟
🚀 یک تجربه‌ی ناب، متفاوت و خلاقانه که ذهن شما را متحول خواهد کرد و افق‌های جدیدی از تفکر را به روی شما باز می‌کند.

📣هدیه‌ای جذاب: در پایان هر سه جلسه، بهترین نوشتاری که توسط شرکت‌کنندگان نوشته شده، انتخاب شده و به نویسنده آن مبلغی به‌عنوان هدیه تعلق می‌گیرد!

🎁 هزینه دوره: ۹۹۰ هزار تومان
💡قابل پرداخت در دو الی سه مرحله
👥 ظرفیت محدود
🕰زمان بر گذاری: ابتدای بهمن

🆔️ثبت نام و اطلاعات بیشتر:
@neurolife_support

Читать полностью…

فلسفه علم

📣 صوت ارائه مقاله با موضوع:

♦️بررسی ادعای عدم اهمیت اینهمانی شخصی در بقا

🗣 توسط: احمد لهراسبی (دانشگاه ادیان و مذاهب)

🔥همایش بین‌المللی فلسفه ذهن، دوم اسفند 1402

@PhilMind
@philosophyofscience

Читать полностью…

فلسفه علم

📣 صوت ارائه مقاله با موضوع:

♦️مطالعات اخیر در اخلاق شناختی چطور مبانی اخلاق فمنیستی را پشتیبانی می‌کند؟

🗣 توسط: مریم فرهمند (دانشگاه شریف)

🔥همایش بین‌المللی فلسفه ذهن، اول اسفند 1402

@PhilMind
@philosophyofscience

Читать полностью…

فلسفه علم

🔘انجمن علمی فلسفه دانشگاه خوارزمی برگزار می کند:

🔘نشست : « نسبت اتم گرایی کلام و ماده گرایی در فیزیک»

🔘سخنران : « دکتر بنفشه افتخاری » دکترای فلسفه و تاریخ علم از دانشگاه لیون فرانسه

🔘زمان : دوشنبه ۱۰ دی ماه ساعت ۱۹:۳۰

🔘مکان : اسکای روم
لینک برنامه :https://www.skyroom.online/ch/khu123/analytic-epidemiology

🔺 انجمن علمی فلسفه دانشگاه خوارزمی

کانال تلگرام انجمن علمی فلسفه
صفحه اینستاگرام

Читать полностью…

فلسفه علم

📣 صوت ارائه مقاله با موضوع:

♦️مطالعات اخیر در اخلاق شناختی چطور مبانی اخلاق فمنیستی را پشتیبانی می‌کند؟

🗣 توسط: مریم فرهمند (دانشگاه شریف)

🔥همایش بین‌المللی فلسفه ذهن، اول اسفند 1402

@PhilMind
@philosophyofscience

Читать полностью…

فلسفه علم

📚 #معرفی_مقاله

“Toward an empathy‑based trust in human‑otheroid relations”
📘 مقالۀ "بسوی اعتمادی مبتنی بر همدلی در روابط انسان-آدِراُویدها (Otheroids)" توسط دکتر ابوطالب صفدری در سال 2024 و در مجلۀ ‌AI & SOCIETY به چاپ رسیده است.

📗واژۀ Otheroids یک اصطلاح مجعول (ساخته شده) و مرکب از دو بخش Other و Oid است که نویسنده آن را معادل موجوداتی درنظر می‌گیرد که در عین غیر انسانی بودن،‌ ویژگی‌های ارتباطی‌ای دارند که می‌توانند اعتماد را تقویت کنند. بر این اساس نویسنده استدلال می‌کند که برای انسان‌ها امکان توسعه اعتماد به ربات‌ها و سیستم‌های هوش مصنوعی وجود دارد. این اعتماد صرفاً مبتنی بر قابلیت اطمینان نیست، بلکه بر یک رابطه همدلانه استوار است که از تعامل هماهنگ ناشی می‌شود.

📕نویسنده با بررسی و رد استدلال‌های مخالف امکان اعتماد به اتوماتا (Automata) آغاز می‌شود. این استدلال‌ها مبتنی بر فرضیاتی هستند از جمله: 1) اعتماد، مستلزم توانش‌های عامل مانند اراده آزاد و مسئولیت اخلاقی است که اتوماتا فاقد آن هستند. 2) اعتماد، با احساس خیانت هنگام نقض مشخص می‌شود، که در تعاملات انسان و اتوماتا وجود ندارد. 3) اعتماد به اتوماتا مضر است، زیرا می‌تواند منجر به فرار خلق‌کنندگان اتوماتا از مسئولیت اخلاقی شود.

📒نویسنده با ارائه شواهدی دربارۀ اینکه "انسان‌ها روابط همدلانه با اتوماتا ایجاد می‌کنند"، این استدلال‌ها را به چالش می‌کشد و تمایز بین انسان و ماشین را محو می‌کند و پیشنهاد می‌کند که همدلی، پایه و اساس اعتماد به آدِراُویدها را تشکیل می‌دهد و این همدلی مبتنی بر یک حلقه تعامل هماهنگ است که با پیش‌بینی متقابل و افق وسیعی از امکانات مشخص می‌شود.

📓این تعامل هماهنگ منجر به خودِ غیرِمتمرکز (de-centered self) می‌شود و آنگاه سوژه انسانی دیگر کنترل کاملی بر تعامل ندارد. این عدم تمرکز،‌ باعث احساس آسیب‌پذیری می‌شود که شرط لازم برای اعتماد است.
از طریق تکرار تعاملات هماهنگ، تاریخچه‌ای از تعامل، ساخته می‌شود که اعتماد به آدِراُوید را تقویت می‌کند. این تاریخچه صرفاً مجموعه‌ای از اطلاعات نیست، بلکه یک تجربه اجتماعی غنی و پیچیده است که نمی‌توان آن را در یک محیط آزمایشگاهی تکرار کرد.

📘مقاله همچنین با توضیح اینکه چرا نقض اعتماد در روابط انسان و آدِراُویدها منجر به ناامیدی می‌شود و نه خیانت، به چالش پدیدارشناختی پاسخ می‌دهد.
هنگامی که نقض، رخ می‌دهد، آدِراُوید، دیگر به عنوان "دیگری" درک نمی‌شود، بلکه به عنوان یک مصنوع تکنولوژیکی صرف درک می‌شود که منجر به ناامیدی می‌شود.

📕در نهایت، این مقاله استدلال می‌کند که تشخیص واقعیت همدلی و اعتماد به آدِراُویدها برای مدیریت ادغام آنها در جامعه، حیاتی است. نادیده گرفتن این واقعیت مانند اجازه ورود یک اسب تروا به میان ما خواهد بود، زیرا آدِراُویدها همچنان به رشد نفوذ خود ادامه می‌دهند، در حالی که ما برای پیامدهای اخلاقی و اجتماعی آن آماده نیستیم.
نتیجه اینکه اعتماد آدِراُویدها نه تنها ممکن، بلکه مطلوب نیز هست. با درک پویایی اعتماد مبتنی بر همدلی، می‌توانیم جنبه‌های مثبت روابط انسان و آدِراُویدها را پرورش دهیم و در عین حال پاسخگویی اخلاقی را تضمین کنیم.

🖋هادی قهار
@PhilMind

Читать полностью…

فلسفه علم

آیا ممکن است به گذشته بازگردیم؟

سرشت انسان در حال تغییر است. کودکان نسل جدید که در کلان‌شهرهایی با هوای آلوده، با صفحه‌ نمایشگری در دست، و با خوردن مواد غذایی کاملاً متفاوتی با گذشتگان خود بزرگ می‌شوند و در جمع‌هایی بسیار کوچک‌تر از تنوع میکروبیومی کمتری برخوردارند، قابلیت‌هایی کاملاً متفاوت با گذشتگان خود خواهند داشت. سیستم ایمنیِ ضعیف‌تر، اضطراب و افسردگیِ بیشتر آشناترین تغییراتی‌ است که تا کنون رصد کرده‌ایم و احتمالاً تغییرات بزرگ‌تر را در سالیان پیش رو رصد خواهیم کرد.
اما اگر تغییراتی در شرایط زندگی ایجاد کنیم آیا امکان دارد صرفاً از وجوه مثبت علم و تکنولوژی بهره‌مند شویم و وجوه منفی ایجاد شده را بزداییم؟! البته این آرزوی همگانی است اما علم درباره‌ی تحقق این آرزو چه می‌گوید؟
اواخر قرن نوزدهم بود که لوئیس دالو، دیرینه‌شناس بلژیکی، نظری را مطرح کرد که بعدها به قانون یا اصل بازگشت‌ناپذیری دالو معروف شد: موجود زنده هرگز دقیقاً به حالت سابق برنمی‌گردد، حتی اگر در شرایطی مشابه شرایطی که قبلاً در آن زندگی می‌کرده است قرار گیرد. ارگانیسم همیشه ردپایی از مراحل میانی تکامل را که از سر گذرانده، در خود نگه می‌دارد.

پژوهش جدیدی که به تازگی در نشریه‌ی معتبر تکامل منتشر شده اصل دالو را نقض می‌کند. در مقاله آمده است در میان گیاهان زمینی، همنوا با قاعده‌ی دالو، اصل بر آن در نظر گرفته می‌شد که هرگاه خصیصه‌ای تخصصی‌تر شود رو به ساده‌شدن، بازگشت نخواهد داشت. سرخس‌ها استراتژی‌های تولیدمثلی ‌متنوعی دارند. برخی دوشکلی هستند (برای فتوسنتز و تولیدمثل، برگ‌های جداگانه تولید می‌کنند)، در حالی که برخی دیگر تک‌شکل‌اند (که در آنها یک نوع برگ هم برای فتوسنتز و هم برای پخش اسپور استفاده می‌شود). کدام شکل پیچیده‌تر و تخصصی‌تر است؟ دوشکلی‌ها. بنابراین مطابق قانون دالو انتظار بر آن است که اگر روندهای تکاملی را رصد کنیم باید در شاخه‌هایی شاهد گذار از اشکال ساده‌ی تک‌شکلی به دوشکلی باشیم، و نه به‌عکس.

در پژوهش کنونی ۱۱۸ گونه از سرخس‌ها را تجزیه و تحلیل کردند و مشخص شد در مواردی شاهد مسیر بازگشت نیز هستیم.

هرچند این پژوهش در مورد گیاهان ساده‌ای مانند سرخس‌ها است و نباید یافته‌ها را به سادگی به ساحت انسانی تعمیم داد و پژوهش چیزی در مورد جهت‌های تکاملی در سایر موجودات از جمله در انسان نمی‌گوید اما یکی از نویسندگان مقاله جرأت تعمیمی جسورانه را به خود داده و می‌گوید در نهایت، این پژوهش درسی اساسی در زیست‌شناسی تکاملی دارد: اینکه هیچ جهت «درستی» در تکامل وجود ندارد؛ هیچ حرکتی به سوی یک هدف نهایی وجود ندارد. مسیرهای تکاملی بیشتر شبیه شبکه‌های درهم‌تنیده‌اند، برخی از شاخه‌ها واگرا، برخی دیگر همگرا، و برخی حتی به سمت عقب بازگشت می‌کنند.

به عبارتی پیشرفت علمی با مشاهده‌ی مواردی بر نقص اصل دالو آرزوی ابتدایی را به نحوی پیشینی نامحقق نمی‌داند. و صد البته اینکه آیا به نحوی پسینی قدرت ایجاد تغییرات برای زیستن در جهانی سالم‌تر را داریم یا خیر، فراتر از یک پژوهش ساده در زیست‌شناسی سرخس‌هاست!

هادی صمدی
@evophilosophy
 

Читать полностью…

فلسفه علم

فضای مجازی و علم

به رغم بسیاری از نقدها پیرامون گسترش توهم دانایی توسط شبکه‌های مجازی، این فضا می‌تواند در گسترش دانایی در جامعه مفید باشد. این کاملاً بستگی دارد به آنکه تا چه حد افراد دانشگاهی برای بردن علم به سطح جامعه کوشا باشند و خود را کنار نکشند. ورود به این فضا مرزهای دقیقی را می‌طلبد: از یکسو برای جذب مخاطب بیشتر سعی در ساده‌سازی‌های گمراه‌کننده نداشته باشیم و از سوی دیگر از امکانات فضای مجازی در جهت مقابله با شبه‌علم‌ها و گسترش اطلاعات سالم فعالانه اقدام کنیم.

در همین راستا، و تلاش برای حفظ این مرز، چند سالی است که به نوبه‌ی خود تلاش کردم برخی از آنچه را در آخرین مقالات علمی می‌خوانم به بیانی نسبتاً ساده با مخاطبی که فارسی می‌داند از طریق کانال تلگرامی تکامل و فلسفه به اشتراک گذارم.

آرین، موسس تلسی، از جمله افرادی است که به گمانم به خوبی با مخاطب عمومی ارتباط برقرار می‌کند و می‌تواند نه فقط داده‌های علمی را، بلکه نگرش علمی را، در جامعه گسترش دهد. امشب در لایو اینستاگرامی مهمان او هستم تا گفت‌وگویی در باب رابطه‌ی تکامل و فلسفه داشته باشیم.

اینستاگرم اینجانب:
هادی صمدی
@evophilosophy

Читать полностью…

فلسفه علم

🟨 پیشنهاد یک پادکست خوب که خودم شنونده‌اش هستم:

🎙✨ ذهن زیبا ✨🎙

📖 داستان فرگشت مغز و هوش انسان‌ها در طول میلیون‌ها سال! 🧠

🎙 در فصل اول، آسیه علیخواه، زیست‌شناس و پژوهشگر ژنتیک، کتاب «تاریخچهٔ مختصر هوش» اثر مکس بنت رو براتون تعریف می‌کنه. 👩‍🔬📚

🟨 A brief History of Intelligence
🟡 Max Bennett

📚 کتاب «تاریخچهٔ مختصر هوش» نوشتهٔ «مکس بنت» یه نگاه جدید به داستان فرگشت مغز انسان و ربطش به هوش مصنوعیه. توی این کتاب، پنج پیشرفت بزرگ فرگشتی معرفی می‌شه که هر کدوم نقش مهمی تو شکل‌گیری هوش ما داشتن.
«مکس بنت» توضیح می‌ده که با وجود پیشرفت‌های عجیب‌وغریب هوش مصنوعی، هنوز تو خیلی از کارای ساده، مثل یادگیری مداوم یا درک منطقی، مغز انسان خیلی جلوتره. برای همین، اگه بخواهیم هوش مصنوعی رو به سطح مغز انسان برسونیم، باید برگردیم و ببینیم مغز ما توی این مسیر طولانی فرگشت، چه‌جوری به اینجا رسیده.


🎧 برای یه سفر علمی شنیدنی و جذاب به مغز خودتون، همین حالا پلی کنین! 🚀✨🧠


لینک‌ها:
CastBox | Spotify | Apple Podcast

📷 اینستاگرام: zehne.ziba

🧠

Читать полностью…

فلسفه علم

💥 ابهام در چگونگی ظهوریافتن (#emergence) آگاهی از تجمیع ذرات ناآگاه، برخی را به سمت این دیدگاه کشانید که #آگاهی در همان ذرات بنیادین وجود دارد (#panpsychism) و قرار نیست از ترکیب پیچیده مجموعه‌ای از ذرات ناآگاه، یکمرتبه پدید آید (#پنسایکیزم)

💥نسخه‏ای از پنسایکیزم که #تجربه_پدیداری را ساخته‌شده و تشکیل‌یافته از تجمیع حقایق خُرد پدیداری می‌داند، آگاهی را بعنوان یک عنصر بنیادین در خردترین سطح جهان در نظر می‏گیرد که در تمامی موجودات بنحوی وجود دارد. این نسخه مذکور البته با مشکلی جدی به نام #مسئله_ترکیب (combination problem) مواجه است: چگونه تعدادی تجربه جداگانه می‌توانند ترکیب شده و منجر به یک تجربه واحد متمایز شود؟ فاعلیت‌های چندگانه‌ای که در چند حقیقت خردپدیداری وجود دارند، چگونه در فاعل واحدی (مثل یک انسان دارنده تجربه کلان پدیداری) وحدت پیدا می‌کند؟

💥نسخه پنسایکیزم نوظهورگرا اما #آگاهی_پدیداری انسان‏ها و حیوانات را اساساً مستقر در سطح خرد نمی‏داند. بلکه طبق این دیدگاه، ارتباط و تعامل بین حقایق آگاه در سطح خرد، بنحوی علّی باعث نوظهوریافتن آگاهی در سطح کلان می‏شود.

💥پنسایکیست‏های نوظهورگرا خود را از نوظهورگرایی صرف برتر می‏دانند؛ چرا که طبق دیدگاه ایشان، پدیده نوظهوریافته از سنخ همان حقیقت پایه‏ای است و در سطح پایه، پیچیدگی آگاهی خرد موجب ظهوریافتگی آگاهی کلان پدیداری می‏شود. در حالی که نوظهورگرایی صرف، سطح پایه را از سنخ نوروبیولوژی در نظر می‏گیرد که پیچیدگی‏های این سطح منجر به ظهوریافتگی آگاهی خواهد شد.
طبیعتاً سنخ آگاهی از سنخ حقایق مربوط به سطح نورونی و شیمیایی و ... کاملاً متفاوت است و تبیین این‏که چطور نوع خاصی از آرایش و پیچیدگی سطح مغز به ظهور آگاهی می‏انجامد، بسیار دشوار می‏نماید. طبق این دیدگاه اگر حقایق سطح پایه نیز از سنخ آگاهی باشند، ظهوریافتن آگاهی کلان پدیداری از پیچیدگی آن سطح پایه، مقبول‏تر و تبیین‏پذیرتر است.

💥برای مثال می‏توان به دفاعیه گلن استراسون از پنسایکیزم نوظهورگرایانه اشاره کرد که برقراری رابطه بین محصول ظهوریافته و سطح تولیدکننده آن را با استفاده از مجموعه واحدی از مفاهیم به اندازه کافی همگن، امکان‏پذیر می‏داند که قرار نیست بین سطح غیر تجربه‏ای/غیرآگاه و سطح تجربه‏ای/آگاه پل بزند. اما بسیار دشوار است که آگاهی را برآمده و نوظهوریافته از حقایقی غیر تجربه‏ای ترسیم کنیم. استراسون بدین ترتیب استدلال می‏کند که فقط با این فرض که آگاهی انسان و حیوان از اشکال اساسی‏تر آگاهی برآمده باشد، از پس مشکل تبیینی آن بر خواهیم آمد. (See: Strawson, G, 2006, “Realistic Materialism: Why Physicalism Entails Panpsychism”, Journal of Consciousness Studies, 13(10–11): pp. 18–20.)
@PhilMind

Читать полностью…

فلسفه علم

مدرسهٔ تردید و پلتفرم اجوک/ایت برگزار می‌کنند:

نشست مغز، تکامل و اخلاق 

 هادی صمدی:
آیا می‌توان از نظریه تکامل خوانشی اخلاقی از شکوفایی و خوب‌زیستن برگرفت؟

رضا ابوتراب: 
آیا برای اخلاقی زیستن نیاز به مغزی سالم داریم؟ 

محمدرضا معمارصادقی:
اخلاق‌شناسی داروینی از دیدگاه مایکل روس


 جمعه ۲۳ آذرماه، ساعت ۱۵ تا ۱۸

لینک رزرو بلیط:

https://avaplatt.com/qr/8box

@tardidschool

Читать полностью…

فلسفه علم

♦️اینکه #فیزیک برای تبیین هویات و رویدادهای سطح بنیادین ذرات بکار گرفته می‌شود و اینکه #شیمی برای تبیین سطح مولکولی کاربرد دارد و اینکه #زیست_شناسی در سطح سلولی جواب می‌دهد، برخی فیلسوفان را واداشته تا درباره #علم_آگاهی بیندیشند و اینکه آیا #نوروساینس می‌تواند به علمی تجربی برای تبیین تجربه‌های آگاهانه منجر شود؟

♦️#چالمرز از یک خلاء متدولوژیک در نوروساینس صحبت می‌کند که اساسا به تبیین آگاهی نمی‌انجامد. کشف ساختارها و کارکردهای مغز از آنجا که تمام قابلیت علم تجربی است (که از منظر سوم‌شخص و آبجکتیو به مطالعه سوژه می‌پردازد)، در نهایت #شکاف_تبیینی آگاهی را (که پدیده‌ای اول‌شخص و سابجکتیو است) باقی می‌گذارد.

♦️در نتیجه گویی تغییر روش‌شناسی نوروساینس برای تبیین آگاهی بدلیل محدوده قابلیت علم تجربی ممکن نیست، اما آیا دستیابی به برخی اصول تبیینی هم از این طریق امکان ندارد؟ و آیا افزودن برخی اصول و فرضیه‌های فلسفی به یافته‌های آزمایشگاهی نمی‌تواند به شکل‌گیری چارچوبی برای علم آگاهی بینجامد؟
این‌ها پرسش‌هایی اساسی است که علوم مختلف از #کوانتوم تا بیولوژی و نوروساینس را با #فلسفه_ذهن درگیر می‌کند.

@PhilMind

Читать полностью…

فلسفه علم

سیمپوزیوم آنلاین دربارۀ کتابِ امیر صائمی، اخلاق و وحی در فکر اسلامی و فرای آن (آکسفورد، ۲۰۲۴) -- با حضور رابرت آودی، لارا بوشک، عمران آیجز، فربد اخلاقی، و امیر صائمی.

برای اطلاعات بیشتر به این لینک نگاه کنید.
https://philosophy.ipm.ac.ir/symposium/symposium.jsp

Читать полностью…

فلسفه علم

📣 صوت ارائه مقاله با موضوع:

♦️مدل‌هایی برای رسیدن به عاملیت شبه‌انسانی در تصمیمات اخلاقی هوش مصنوعی

🗣 توسط: محمدرضا رضایی (دانشگاه شریف)

🔥همایش بین‌المللی فلسفه ذهن، اول اسفند 1402

@philosophyofscience
@PhilMind

Читать полностью…

فلسفه علم

#علم_فلسفه_جامعه

🔸سلسله جلسات «علم، فلسفه، جامعه»

👤 با حضور دکتر مسعود طوسی فارغ التحصیل دانشگاه شریف و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علم و فناوری دانشگاه شهید بهشتی

🗓سه شنبه نهم اسفند ماه ۱۴۰۱

@philosophyofscience

Читать полностью…

فلسفه علم

📣 صوت ارائه مقاله با موضوع:

♦️ساختارگرایی تمام‌عیار و یکتاگرایی راسلی

🗣 توسط: محمود وحیدنیا (IPM)

🔥همایش بین‌المللی فلسفه ذهن، دوم اسفند 1402

@PhilMind
@philosophyofscience

Читать полностью…

فلسفه علم

«حلقۀ گسترنده» منتشر شد.

فلسفهٔ اخلاق چیست؟ معیارهای اخلاقی از کجا می‌آیند؟ آیا بر هیجانات ما مبتنی‌اند، یا بر خرد، یا بر برداشتی ذاتی از خوب و بد؟ از نظر بسیاری از دانشمندان، کلید معما تماماً در زیست‌شناسی است، به‌ویژه در نظریه‌های داروینی تکامل و رفتارهایی که بقای فرد را تضمین می‌کنند. اما اگر تکامل نبردی بر سر بقا باشد، چرا برای دیگران فداکاری می‌کنیم؟

پیتر سینگر در اثر کلاسیک خود، حلقهٔ گسترنده، می‌گوید که فداکاری به شکل رانه‌ای با بنیان ژنتیکی برای محافظت از خویشاوندان و اعضای جامعه آغاز شد اما سپس به شکل مجموعه‌ای از اصول اخلاقی درآمد که آگاهانه انتخاب شده‌اند و حلقهٔ کسانی که در بر می‌گرفتند همواره رو به گسترش بوده است. او با کمک گرفتن از فلسفه و روان‌شناسی تکاملی نشان می‌دهد که فلسفهٔ اخلاق در انسان را تنها با زیست‌شناسی نمی‌توان تبیین کرد، بلکه توانایی خردورزی است که پیشرفت اخلاقی را امکان‌پذیر می‌سازد.

حلقهٔ اخلاق در ابتدا فقط خود و خانواده و قبیله را در بر می‌گرفت، اما با گذشت زمان گسترش یافت تا ابتدا ملت و نژاد و سپس همهٔ انسان‌های دیگر را در بر بگیرد. اما از نظر پیتر سینگر، این گسترش هنوز باید ادامه یابد تا «تمام موجوداتی که می‌توانند لذت یا درد را حس کنند در این حلقه گنجانده شوند ... و بنابراین گسترش حلقهٔ اخلاق باید ادامه یابد تا سرانجام بیشتر جانوران دیگر را در بر بگیرد».

حلقۀ گسترنده | پیتر سینگر | ترجمۀ کاوه فیض‌اللهی | نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۳، قطع رقعی، جلد سخت، سی + ۲۸۱ صفحه، #منتشر_شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ

سفارش و خرید از وب‌سایت نشرنو:

@nashrenow | nashrenow.com

Читать полностью…

فلسفه علم

📣 صوت ارائه مقاله با موضوع:

♦️Artificial Subjects as 'Sesmets'

🗣 توسط: آرتم بسدین (دانشگاه لومونوسف موسکو)

🔥همایش بین‌المللی فلسفه ذهن، اول اسفند 1402

@PhilMind
@philosophyofscience

Читать полностью…

فلسفه علم

هوش چیست؟ هوش مصنوعی پاسخ می‌دهد!

از ابتدای قرن بیستم که واژه‌ی هوش وارد روان‌شناسی شد چیستی و تعریف هوش از مهم‌ترین اختلاف‌ها در روان‌شناسی بوده است. تعاریف مختلف نقش فرضیه‌های متفاوت را در این زمینه بازی می‌کرده‌اند.

آیا هوش به نحوی عینی وجود دارد؟
در این میان برخی پژوهشگران به کل منکر وجود موجودیتی به نام هوش‌اند و آن را برساخته‌ای اجتماعی در توجیه برخی نابرابری‌های جهان سرمایه‌داری قلمداد می‌کنند. هرچند عوامل اجتماعی می‌توانند از علل ایجاد این مفهوم روان‌شناختی باشند اما جدا از زمینه‌ی معرفی مفاهیم و نظریه‌های علمی، که همواره وامدار محیط اجتماعی‌ست، چنانچه نظریه‌ها و مفاهیم علمی حظی از واقعیت داشته باشند به مرور زمان وجه عینی بیشتری کسب می‌کنند. این در حالی‌ست که امروزه نیز از مفاهیمی مانند هوش در توجیه نابرابری‌های نابه‌جای اجتماعی سوءاستفاده می‌شود. این بحث به کنار.
اما مهم‌ترین دلیل علمی مخالفان مفهوم هوش چیست؟ وقتی می‌گوییم نواحی بروکا و ورنیکه در مغز با درک گفتار و صحبت کردن ربط دارند شواهد تجربی متعددی در تأیید آن داریم اما همبسته‌های عصبی و مغزی مرتبط با هوش مشخص نیستند. اگر به تعریفی که ویکیپدیا از یکی از کتاب‌های روان‌شناسی هوش انتخاب کرده نگاهی کنیم واضح‌تر می‌شود که چرا تشخیص همبسته‌های عصبی مرتبط با هوش با مشکل مواجه بوده است. هوش قابلیت انتزاع، منطق، درک، خودآگاهی، یادگیری، دانش عاطفی، استدلال، برنامه‌ریزی، خلاقیت، تفکر انتقادی و حل مسئله است.
کافی است به تعدد ویژگی‌های ذکر شده در توصیف هوش توجه کنیم تا متوجه شویم چرا یافتن همبسته‌های عصبی مربوطه در مغز تا این حد با مشکل مواجه است. به نظر می‌رسد که اگر هوش وجودی عینی داشته باشد کلیت مغز در ایجاد آن نقش دارد.
  
در پژوهش جالبی که اخیراً چاپ شده از هوش مصنوعی در حل این معضل یاری گرفته‌اند و در مسیر عکس، با تحلیل روابط میان بخش‌های مختلف مغز انواعی برای هوش پیشنهاد می‌دهند. (این مسیر عکس است زیرا به طور متعارف، مثلاً، ابتدا روان‌شناسان هوش هیجانی را تعریف می‌کردند و سپس به دنبال یافتن همبسته‌های عصبی آن بودند.)
پژوهشگران با استفاده از داده‌های تصویربرداری عصبی از صدها فرد بزرگسال سالم دریافتند که هوش مصنوعی می‌تواند با دسته‌بندی داده‌های تصویربرداری پیش‌بینی‌های خوبی برای سه نوع هوش داشته باشد: هوش عمومی، متبلور، و سیال. این یافته‌ها ماهیت توزیع‌شده و پویای هوش را روشن کردند زیرا نشان دادند که هوش برآمده از تعامل گسترده‌ی شبکه‌های مغزی‌ست، و نه مناطق جدا شده (مانند نواحی بروکا و ورنیکه)

هوش عمومی، مقیاسی فراخ‌دامنه از توانایی شناختی است که استدلال، حل مسئله و یادگیری را در زمینه‌های مختلف در بر می‌گیرد. این هوش به عنوان یک عامل فراگیر عمل می‌کند و عناصر مشترک بین مهارت‌های شناختی خاص را دربر می‌گیرد.
هوش سیال، زیرمجموعه‌ای از هوش عمومی‌ست که به ظرفیت استدلال و حل مسائل جدید بدون تکیه بر دانش یا تجربه‌ی قبلی اشاره دارد. این نوع هوش اغلب با تفکر انتزاعی، تشخیص الگو و انطباق‌پذیری همراه است. در مقابل، هوش متبلور نشان‌دهنده توانایی استفاده از دانش و مهارت‌های به دست آمده از طریق آموزش، فرهنگ و تجربه است. این شامل توانایی‌هایی مانند غنای واژگان، درک مطلب، و دانش عمومی در مورد فکت‌ها است.

با تحلیل داده‌های اف‌ام‌آر‌آی موفق شدند پیش‌بینی مناسبی از هوش عمومی داشته باشند. پیش‌بینی هوش متبلور اندکی کمتر، اما بهتر از  پیش‌بینی هوش سیال بود.

 نقد:
هرچند این یافته بسیار ارزشمند است اما ذکر دو نکته‌ی روش‌شناختی لازم است. نخست اینکه مفهوم‌سازی‌هایی مانند هوش عمومی، متبلور و سیال از قبل و توسط دانش زمینه‌ای توسط روان‌شناسان ابداع شده، و در این حوزه، هوش مصنوعی مفهوم‌سازی کاملاً بدیعی انجام نداده است. دوم؛ اینکه به چه معیاری هر کدام از این هوش‌ها سنجیده شوند نیز محصول کار روان‌شناسان انسانی بوده است. به عبارتی از کجا فهمیدند که هوش مصنوعی پیش‌بینی خوبی دارد؟ باید معیارهایی را از پیش معرفی می‌کردند که سنجشِ تحقق هر کدام در افراد، شاخصه‌ی یک نوع هوش خاص می‌بود.
به عنوان نمونه هوش سیال با استفاده از آزمون‌های مستقل از دانش قبلی اندازه‌گیری شد. هوش متبلور با انجام تکالیفی مربوط به واژگان و خواندن ارزیابی شد. هوش عمومی با ترکیب عناصر هر دو به عنوان یک نمره‌ی ترکیبی محاسبه شد. اما این موارد تماماً با توسل به دانش زمینه‌ای که مستقل از ارزش‌های اجتماعی نیست تعیین می‌شوند.
این پژوهش نمونه‌ای بسیار عالی‌ست از اینکه چگونه همکاری هوش مصنوعی و انسان می‌تواند به حل مسائل بغرنج کمک کند. نکات روش‌شناختی یادشده گواهی برآنند که اولاً این سنخ داده‌ها را نیز باید خطاپذیر درنظر گرفت؛ و ثانیاً، با ورود هوش مصنوعی، کماکان نقش پیش‌فرض‌های نظری و مفهومی قابل حذف نیست.

هادی صمدی
@evophilosophy

Читать полностью…

فلسفه علم

📣 صوت ارائه مقاله با موضوع:

♦️Artificial Subjects as 'Sesmets'

🗣 توسط: آرتم بسدین (دانشگاه لومونوسف موسکو)

🔥همایش بین‌المللی فلسفه ذهن، اول اسفند 1402

@PhilMind
@philosophyofscience

Читать полностью…

فلسفه علم

چکیده سخنرانی دوشنبه هفته بعد پژوهشکده فلسفه تحلیلی
سخنران: داود حسینی، دانشگاه تربیت مدرس
عنوان: ابتنای منطقی و ابتنای متافیزیکی: درباب ارتباط میان ابتنا و نتیجه منطقی
زمان: دوشنبه ۱۰ دی ساعت ۱۶ تا ۱۸
شرکت برای عموم آزاد است

Читать полностью…

فلسفه علم

🔹 تا حالا درباره دوگانه اقتصاد اسلامی و غرب به چالش خوردی؟

🔹آیا نظر شهید مطهری و شهید بهشتی رو درباره نظام اقتصادی اسلام می‌دونی؟

🔹از فعالیت های اقتصادی امام موسی صدر در لبنان چقدر خبرداری؟

🧐اگر میخوای با اندیشه اقتصادی اسلام و غرب آشنا بشی و کلی ویدیو و مقاله بروز و کاربردی از اساتید فقه اقتصاد به صورت رایگان داشته باشی

با مرکز مطالعات اقتصادی حبنا همراه باشید

/channel/habnastudy

💠مرکز مطالعات اقتصادی حبنا را دنبال کنید:

ایتا | تلگرام | بله | اینستاگرام | آپارات

Читать полностью…

فلسفه علم

#پساانسان‌گروی و #آگاهی

⛵️ یکی از پیامدهای پیشرفت علم حیات (the science of life) این بود که خصائصی که پیشتر مختص گونۀ انسانی شمرده می‌شد، به دیگر اشیا و گونه‌ها نیز نسبت داده شد، که از جملۀ مهمترین آنها، آگاهی است. از این گرایش، می‌توان با تعبیر «رهاسازی آگاهی» یاد کرد. در قرن بیستم برخی حیوانات را داری کارکردهای سطح بالای ذهنی دانستند و سپس بحث‌هایی در مورد تحقق آگاهی در یک حامل مصنوعی و امکان حضور آگاهی در گیاهان مطرح شد. یک پیامد طبیعی این فرایند، ظهور تقریر جدیدی از #همه_روان_دار_انگاری بود. اکنون فضا باز شده بود که به بسیاری از اشیا آگاهی نسبت داده شود.

⛵️ پساانسان‌گروی از این ایده بهره گرفت تا ایدۀ لزوم ترک دیدگاه انسان‌محوری خود را پی بگیرد. بر این اساس، پایان نگرش به انسان به عنوان موجودی مستثنا و فوق‌العاده وارد مرحلۀ تازه‌ای شد. از این منظر، درواقع دیدگاه انسان‌محورانه و نگرش انسان به‌سان موجودی استثنایی، مطالعه دربارۀ برخی پدیده‌ها، ازجمله آگاهی را محدود و مقید ساخته بود.

⛵️ اما آیا بر این اساس، پساانسان‌گروی را می‌توان ایده‌ای علمی (scientific) دانست؟ آیا واقعاً می‌توان گفت غیر انسان آگاهی دارد؟ خفاش می‌تواند با استفاده از سامانه‌ای راداری راه خود را پیدا کند. آیا گوزن هم این قابلیت را دارد؟ بیشتر تمایل داریم که به این پرسش پاسخ منفی دهیم، زیرا به نظرمان گوزن‌ها نیازی به کارکرد این سامانه ندارند و این سامانه نقش بقایی برای آنها ایفا نمی‎‌کند، آن‌سان که برای خفاش‌ها می‌کند. به همین وزان، چرا باید خصیصه‌ای مانند آگاهی را، که از دید ناظر بیرونی پنهان است و نمی‌دانیم چگونه خود را در رفتار یک موجود نشان می‌دهد، به موجودی غیر از انسان نسبت داد؟ اگر خفاش‌ها به میزانی باهوش بودند که بتوانند خصائص خود را به موجودات دیگر هم نسبت دهند، اما آنقدر باهوش نبودند که بتوانند درک کنند که چرا خودشان نیازمند این سامانۀ راداری هستند، آنگاه ممکن بود فکر کنند که انسان‌ها هم این توانایی را دارند، که به‌وضوح اشتباه است. بنابراین آگاهی می‌تواند خصیصه‌ای مختص گونۀ انسانی باشد و بر این اساس، پساانسان‌گروی تعمیم و توسعۀ ناموجهی را مطرح می‌کند.

⛵️ ممکن است به دلایل دیگری، مثلاً اخلاقی، با ایدۀ استثنایی بودن و تافتۀ جدابافته بودن انسان همراه نباشیم، اما از منظری کاملاً علمی نمی‌توانیم این ایده را انکار کنیم. واقعاً ممکن است حیوانات دیگر آگاهی نداشته باشند. تا زمانی که کارکرد آگاهی نامعلوم و تعریف‌ناشده است، دلیلی علمی برای اسناد آن به دیگر موجودات در دست نیست. بنابراین همچنان ممکن است تفاوتی بنیادین میان انسان و دیگر موجودات جهان وجود داشته باشد. پساانسان‌گروی بنابراین مستلزم گونه‌ای #جاندارانگاری #animism است.
🖋️رضا درگاهی‌فر

📗 Merzlyakov, S.S. Posthumanism vs. Transhumanism: From the “End of Exceptionalism” to “Technological Humanism”. Her. Russ. Acad. Sci. 92 (Suppl 6), S475–S482 (2022).

@PhilMind

Читать полностью…

فلسفه علم

♦️سخنرانی دکتر همازاده ابیانه با موضوع «بررسی متدولوژیک #نوروساینس در تبیین #آگاهی»👆

سه شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۳، دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران
@PhilMind
@philosophyofscience

Читать полностью…

فلسفه علم

چکیده سخنرانی دوشنبه پژوهشکده فلسفه تحلیلی
سخنران: رضا حدیثی، دانشگاه تورنتو
عنوان: The Value of Friendship and Perfecting Goods
زمان: دوشنبه ۲۶ آذر ساعت ۱۶ تا ۱۸
برگزاری صرفا به صورت مجازی در لینک قرار گرفته در فایل چکیده
شرکت برای عموم آزاد است

Читать полностью…

فلسفه علم

📣 صوت ارائه مقاله با موضوع:

♦️مدل‌هایی برای رسیدن به عاملیت شبه‌انسانی در تصمیمات اخلاقی هوش مصنوعی

🗣 توسط: محمدرضا رضایی (دانشگاه شریف)

🔥همایش بین‌المللی فلسفه ذهن، اول اسفند 1402

@philosophyofscience
@PhilMind

Читать полностью…

فلسفه علم

#هوش_مصنوعی و درک واقعیت به شیوه‌ای ناانسانی (1)

🔆 نویسندگان کتاب عصر هوش مصنوعی و آینده انسان پرسیده‌اند: آیا هوش مصنوعی به بخش‌هایی از واقعیت پی می‌برد که انسان از درک آن عاجز است؟ پاسخ ترجیحی آنها به این پرسش مثبت است؛ یعنی هوش مصنوعی، که یادگیرنده است و نوآور، به شیوۀ خودش مسائل را حل می‌کند. برای نمونه، برنامۀ شطرنج آلفازیرو در اواخر سال 2017 برنامۀ استاک‌فیش را، که نیرومندترین برنامه تا آن زمان بود، شکست داد. قدرت آلفازیرو به خاطر وسعت و سرعت پردازشش نبود؛ آفازیرو هیچ ترکیب یا راهبردی را از انسان وام نگرفته بود و به روش ویژه‌ای رسیده بود که تمامًا نتیجۀ یادگیری هوش مصنوعی بود. حرکت‌های آلفازیرو ناب و نامعمول بودند و در بیشتر موارد انسان‌ها اصلًا آنها را ندیده بودند. آلفازیرو راهبرد را به معنای انسانی خودش دنبال نمی‌کرد و منطق خودش را داشت.

🔆 نمونۀ دیگر کشف آنتی‌بیوتیک تازه‌ای در 2020 بود. هوش مصنوعی ویژگی‌هایی را از مولکول‌های آنتی‌بیوتیک شناسایی کرد که پیش‌تر برای انسان‌ها ناشناخته بودند و در هیچ‌یک از دسته‌بندی‌ها جای نمی‌گرفتند. عجیب‌تر این بود که هوش مصنوعی توانست روابطی را میان مولکول‌ها بیابد که نه‌تنها برای انسان ناشناخته بودند، که دامنۀ درک انسان را به چالش می‌کشیدند. نکته در این است که هوش مصنوعی تنها داده‌ها را سریع‌تر پردازش نمی‌کرد، بلکه جنبه‌هایی از واقعیت را می‌یافت که برای انسان ناشناخته بود یا شاید انسان هرگز بدون هوش مصنوعی نمی‌توانست بشناسد.

🔆 نویسندگان پس از نقل نمونه‌ای از متن تولید شده توسط جی‌پی‌تی3، چنین نتیجه گرفته‌اند که در این شیوۀ جدید، جنبه‌هایی اساسی از واقعیت، که انسان پیشتر نمی‌توانست آنها را درک کند، آشکار شده‌اند. آنها معتقدند هوش مصنوعی واقعیت را کاملاً متفاوت از انسان درمی‌یابد و به نظر می‌رسد عملکرد آن نوید پیشرفت به سوی ماهیت و ذات اشیا را می‌دهد؛ چیزی که فیلسوفان و متکلمان و دانشمندان طی هزاره‌ها تنها تا حدی در رسیدن بدان موفق بوده‌اند. با پیدایش هوش مصنوعی ناگزیریم با جنبه‌هایی از واقعیت روبه‌رو شویم که پیش‌تر نمی‌شناختیم یا شاید هرگز هم کاملًا نشناسیم. وقتی هوش مصنوعی مدلی را می‌آموزد و به کار می‌گیرد که هیچ انسانی نمی‌تواند آن را بیابد یا بفهمد، آیا ما به سوی دانش پیش می‌رویم یا از آن دور می‌شویم؟ تا کنون فناوری روش‌های پیشین ما را در توضیح و به نظم در آوردن جهان زیر سؤال نبرده بود.

🔆 بنابراین هستۀ دگرگونی مورد انتظار توسط هوش مصنوعی، فلسفی است؛ اینکه ما انسان‌ها چگونه واقعیت را می‌بینیم و نقش خود را در آن چه می‌دانیم. هوش مصنوعی را خواه ابزار بینگاریم، یا شریک یا رقیب، تجربۀ ما را در مقام موجودات خردمند تغییر خواهد داد و رابطۀ ما را با واقعیت برای همیشه دگرگون خواهد ساخت. هوش مصنوعی جایگرین درک انسان از واقعیت و درک انسان از خودش خواهد شد. حال این پرسش دکارتی مطرح است که وقتی هوش مصنوعی «می‌اندیشد» یا کاری شبیه اندیشیدن انجام می‌دهد، ما چه خواهیم بود؟

📗 اریک اشمیت، هنری کیسینجر و دانیل هوتنلاکر، عصر هوش مصنوعی و آیندۀ انسان، ترجمۀ پوریا هامونی، سروش، 1402.

🖊 رضا درگاهی‌فر
@PhilMind

Читать полностью…

فلسفه علم

چکیده سخنرانی دوشنبه پژوهشکده فلسفه تحلیلی
سخنران: هادی صفایی، پژوهشگاه دانش های بنیادی
عنوان: Possessing Normative Reasons زمان: دوشنبه 12 آذر ساعت ۱۶ تا ۱۸
مکان: سالن شماره ۱، پژوهشگاه دانش های بنیادی، میدان نیاوران
حضور برای عموم آزاد است

Читать полностью…

فلسفه علم

نیاز تاریخ به زیست‌شناسی
از تبار ارامنه تا زیستن در «دو فرهنگ»
 
شواهد ژنتیکی نظریه‌ای تاریخی و جافتاده را ابطال کردند. پژوهشی که اخیراً منتشرشده، مثالی کم‌نظیر و بسیار قانع‌کننده است که چگونه علوم انسانی می‌توانند از داده‌های علوم تجربی (در اینجا ژنتیک) بهره گیرند. در این مثال ژنتیک مشعلی برای گردش در هزارتوهای تاریک تاریخ در اختیارمان می‌نهد و دالان‌هایی را روشن می‌کند که ناممکن بود بدون انجام پژوهشی در ژنتیک روشن شوند.
مدت‌ها تصور می‌شد ارمنی‌ها، جمعیتی در آسیای غربی که از لحاظ تاریخی در ارتفاعات ارمنستان سکونت داشتند، از نوادگان مهاجران فریگی‌ها (فریژی‌ها) از بالکان باشند. این نظریه عمدتاً از روایت‌های مورخ یونانی هرودوت سرچشمه می‌گیرد که مشاهده کرد نوع جنگ و سلاح‌های ارمنی‌ها، هنگام خدمت در ارتش پارس، به سبک فریگی‌ها بود.

منشاء فرضیه‌ی ابطال‌شده
تا اینجا منشاء فرضیه‌ی ابطال‌شده روشن شد: هرودوت صرفاً بر اساس شباهت در نوع تسلیحات ارمنی‌ها با نوع تسليحات و احتمالاً سبک زندگی دسته‌ای از مردم بالکان این فرضیه را مطرح کرده بود که ارمنی‌ها ریشه در مردمان بالکان دارند و مهاجرانی از آن خطه‌اند.

چگونه فرضیه‌ی ابطال‌شده تقویت شد؟ 
وقتی فرضیه‌ای یگانه فرضیه باشد پیش‌زمینه‌های نظری در جهت یافتن شواهد بیشتر به نفع آن شکل می‌گیرد. زبان‌شناسان وارد گود شدند و از این نظریه حمایت کردند. یافته‌های ایشان مؤید آن بود که زبان ارمنی با زیرگروه زبان‌های هندواروپایی تراکو-فریژی پیوندهایی دارد.

اما چگونه این نظریه ابطال شد؟
پژوهشی سترگ این فرضیه را به بوته‌ی آزمون گذاشت: اگر نیاکان ارمنی‌ها از نواحی بالکان به ارمنستان مهاجرت کرده‌اند پس باید در مقایسه‌ی ژنتیکی مردم دو ناحیه شواهدی از این ارتباط تاریخی رصد شود. پژوهشی انجام شد اما قرابت ژنتیکی مورد انتظار رصد نشد. نتایج در نشریه‌ی آمریکایی ژنتیک انسانی منتشر شد و بنابراین فرضیه‌ای جاافتاده در تاریخ نادرست ازکار درآمد.

نویسنده‌ی ارشد مقاله به درستی می‌گوید «قرن‌هاست که باورهای تاریخی درک ما را از گذشته شکل داده‌اند و اغلب باعث آنند که برخی فرضیه‌ها را عین حقیقت درنظر گیریم».
 
مسلماً داستان به اینجا ختم نمی‌شود. فرضیه‌ی ابطال‌شده نقشی بسیار مهم در تفسیر دیگر داده‌ها داشته است و به این ترتیب بخش‌های مهمی از تاریخ آن منطقه نیاز به بازنویسی دارد. به یک مورد آن که اکنون در همین پژوهش آشکار شده و در مقاله از آن سخن می‌رود نگاهی کنیم.
 
جمعیتی از ارامنه که در قسمت جنوبی ارتفاعات ارمنی (جنوب شرقی ترکیه امروزی) زندگی می‌کردند ساسون‌ها نام داشتند و فرض بر آن بود که تباری آشوری دارند. این فرضیه در بسیاری از منابع تاریخی، از جمله کتاب مقدس، در متون خط میخی و داستان‌های سنتی محلی ذکر شده است. پژوهش ژنتیکی این فرضیه را نیز رد کرد.
پژوهش همچنین نشان داد که ساختار جمعیت و تنوع ژنتیکی گروه‌های مختلف ارمنی که در بخش‌های شرقی، غربی و مرکزی ارتفاعات ارمنستان زندگی می‌کنند شباهت نسبتاً بالایی دارند و ارامنه جمعیتی به لحاظ ژنتیکی نسبتاً یکدست هستند.
به احتمال زیاد این پژوهش با مخالفت‌های زیادی نیز مواجه خواهد شد. تغییر در فرضیه‌های جاافتاده، به ویژه فرضیه‌هایی که بخشی از فرهنگ یک جامعه شده‌اند به سادگی صورت نمی‌گیرد. چه بسا داده‌ی ژنتیکی بعدی نیز پژوهش کنونی را بازبینی کنند. اما یک چیز باید مسلم شده باشد: اینکه باید در مرزهای علوم انسانی و علوم تجربی پل‌هایی شاهراه‌مانند برقرار کرد.

دو فرهنگ
اصطلاح «دو فرهنگ» را سی پی اسنو، رمان‌نویس-فیزیکدان بریتانیایی در سال ۱۹۵۹ مطرح کرد و مدعی شد که در جهانی زندگی می‌کنیم که کلیت فرهنگ غرب بر دو فرهنگ کاملاً مجزا بنا شده: علوم انسانی و علوم تجربی. اسنو می‌گوید بسیاری از فرهیختگان نام‌آور در علوم انسانی از بی‌سوادی دانشمندان علوم تجربی ابراز ناباوری می‌کنند. هرچند اسنو به این افراد حق می‌دهد و ابراز تأسف می‌کند که چرا نباید دانشمندان با شکسپیر آشنا باشند، اما از آنجا که خود در هر دو فرهنگ زیسته، در سوی مقابل فرهیختگان علوم انسانی را خطاب قرار می‌دهد و می‌گوید درست می‌گویید دانشمندان ما در علوم انسانی بی‌سواد هستند اما آیا شما می‌دانید قانون دوم ترمودینامیک چیست؟! در حالیکه‌ بنای عظیم فیزیک مدرن بالا می‌رود و اکثریت این فرهیختگان علوم انسانی در حوزه‌‌ی علوم تجربی سوادی بیش از انسان‌های غارنشین ندارند!

زمان آن است که نه فقط افرادی که در این دو فرهنگ زیست می‌کنند به جهت تفرج هم شده سری به فرهنگ همسایه بزنند بلکه فراتر از آن پروژه‌های مشترکی عرضه شود؛ مورخانی که تکامل و ژنتیک را جدی بگیرند و نه آنکه در قبال چنین دعوت‌هایی با تعجب، و مانند یک سده قبل، بگویند مگر نظریه‌ی تکامل ابطال نشده است؟!

هادی صمدی
@evophilosophy

Читать полностью…
Subscribe to a channel