من هم در این همایش که نهمین دوره نشان فرهنگی استاد شهریار در دانشگاه تبریز بود، چند کلمه صحبت کردم.
Читать полностью…نظر استاد علی صفری آق قلعه درباره منظومه حیدربابای شهریار
اگر این شعر، هفتصد سال پیش سروده می شد...!!
با اینکه من ترکی را بسیار اندک می دانم و زبان مادری ام فارسی ست، اما ترکی را تا حدودی بیش از فارسی زبانها می فهمم. همین اندازه بگویم حیدربابا در زبان ترکی، حال و هوا و ارزشی را دارد که مثلاً معلقات برای عرب دارد. فرهنگ آذربایجان ایران را تمام و کمال، منعکس می کند. اگر این شعر، هفتصد سال پیش سروده می شد، الان هزاران برابر بدان اهمیت می دادند اما چون همه سراینده را دیدهاند، ارزشش چنانکه باید شناخته نشده است.
آنچه مهمتر است آنکه این شعر، زاده یک روح ایرانی است.می خواهم بگویم این شعر با اینکه ترکی است، اما شعری ایرانی است.خوب است فارسی زبانها این شعر را بیگانه از خود ندانند.
(به نقل از کانال نورسیاه)
@safinehyetabriz
گواهی مدرسه عالی طب وزارت معارف درباره اشتغال به تحصیل استاد شهریار
مدرسه عالی طب و دواسازی و دندانسازی تصدیق می نماید که آقای دکتر محمدحسینیان شهریار کلاس چهارم طب این مدرسه را به پایان رسانده و چون بواسطه کسالت ممتد چندین سال مدرسه را ترک کردند و بعد هم به دروس کلاس چهارم موادی اضافه گردید در کلاس پنجم پذیرفته شدند بشرط آنکه مواد اضافی کلاس چهارم را نیز امتحان دهند.
20 اردیبهشت 1311
@safinehyetabriz
.
إنا لله و إنا إليه راجعون
همزمان با سالروز رحلت نبی مکرم اسلام و شهادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام؛
آقای دکتر جلیل تجلیل تبریزی (برادر مرحوم آیت الله شیخ ابوطالب تجلیل تبریزی)، استاد محترم گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران درگذشت.
مجله سفینه تبریز این ضایعه مؤلمه را خدمت دوستان و شاگردان و خانواده محترم استاد تجلیل تسلیت عرض می نماید.
🔴 بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی با همکاری کارگاه شاهنامهخوانی تبریز و انجمن ایرانشناسی برگزار میکند:
روایتهایی از
ابومنصور علی بن احمد اسدی توسی
اسدی توسی، شاعر، لغتشناس و کاتبِ پرآوازۀ ایرانی و از نخستین مدفونان در محلۀ سرخاب تبریز
سخنرانان:
علی اشرف صادقی
( آیا اسدی توسی اولین فرهنگنویس زبان فارسی است؟)
سعید کریمی
( تأثیرپذیری نظامی گنجهای از اسدی توسی)
علیاصغر ابراهیمی وینیچه
(منابعِ گرشاسبنامه اسدی توسی)
جواد رنجبر درخشیلر
(اسدی توسی و فردوسی توسی)
محمد عزیزی
( سابقه و اهمیت مقبرهالشعراء تبریز)
سعید طرزمی
( نقشِ تاریخی اسدی توسی در هویتِ ایرانی)
سید احمدرضا مجرد قمشهای
( تأملی در گرشاسبنامه اسدی توسی)
محمد طاهری خسروشاهی
(اسدی توسی در تبریز و نخجوان)
زمان:
سهشنبه ششم شهریور ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت هجده
مکان:
تبریز، خیابان ثقهالاسلام، کوی سرخاب، بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
نگارهای از جنگ چالدران که استاد صادق نقاش، از نگارگران بنام عصر شاه طهماسب آن را ترسیم کرده است. این نگاره بر دیواری از کاخ چهلستون قرار دارد.
Читать полностью…شب «مقتلنویسی»
با سخنرانی: علیرضا قاسمخان، محمدرضا بهزادی و علی دهباشی
رونمایی از کتاب «حجة السعادة فی حجة الشهادة» (نوشتۀ محمدحسنخان اعتمادالسلطنه)
و اجرای تعزیه توسط شبیهخوانان: مرشد محسن میرزاعلی (یزیدخوان) و محمود عسگری (شمرخوان) به همراه گروه نوازندگان
یکشنبه بیست و هشتم مردادماه ۱۴۰۳
خانۀ اندیشمندان علوم انسانی _ تالار فردوسی
انا لله و انا الیه راجعون
با خبر شدیم ادیب فاضل و دوست گرامی و ارجمند؛ استاد جمشید علیزاده؛ پژوهشگر و محقق سختکوش، در غم فقدان پدر مهربان خود عزادار است.
این مصیبت را خدمت خانواده محترم علیزاده و سپهر تسلیت عرض می کنیم.
رحمه الله علیه
آئین ترحیم:
چهارشنبه ۲۴ مرداد از ساعت پنج تا هفت عصر
مسجد بلال، خیابان رضانژاد، دمشقیه
مجله سفینه تبریز
@safinehyetabriz
نُه مقالهی برگزیده در حوزهی زبان، ادبیات فارسی و فرهنگ ایران
سجاد آیدنلو
سیاستنامه، زمستان ۱۴۰۲.
آرخش؛
کلبۀ آموزش، پژوهش و ویرایش حماسههای ایرانی
http://t.me/Arakhsha96
https://www.instagram.com/arakhsha96
اینان تمام «افعال مثبت» را میتوان «منفی» کرد و تمام «افعال منفی» را «مثبت» و آب از آب تکان نخواهد خورد!
گروه دوم، آنان که هر چه دارند همان است که نوشتهاند و گاه این نوشتهها تکرار گونههای یک «دانسته» است که غالباً از مصادیق علم برگرفته از «افواهالرجال» است و یا پشت جلد کتابها.
گروه سوم آنها که هرچه دانستهاند نوشتهاند یا به گونه یادداشت باقی گذاشتهاند، امثال قزوینی و پورداوود و دهخدا و کسروی و تقیزاده و اقبال و معین و همایی و مینوی و خانلری (از گذشتگان) و جمعی از استادان حی و حاضر که خداوند آنان را برای پاسداری از فرهنگ ایران زمین در زینهار خویش نگه دارد! ایناناند که سازندگان فرهنگ ملی ما در عصر حاضر به شمار میروند، در کنار آفرینندگانی از نوع بهار و هدایت و نیما و شهریار.
ولی نوع چهارم و نادری نیز در این میان هست که اینان خواندهها و نوشتهها و اندیشیدههاشان، به هیچ روی، با آنچه از ایشان به صورت مکتوب باقی مانده است، هماهنگ نیست، یعنی میراث تألیفی و مکتوب ایشان، از حجم دانستهها و برق هوش و ژرفای اطلاعات ایشان حکایت نمیکند، گیرم چندین اثر برجسته از ایشان باقی بماند. در میان آنانی که از نزدیک به سالیان محضر ایشان را درک کردم، دکتر علیاکبر فیاض (مصحح تاریخ بیهقی) و استاد بدیعالزمان فروزانفر از اینان بودند و زریاب نیز یکی دیگر.
با اینکه تألیفات و ترجمهها و مقالات زریاب، در حد چشمگیری است و او را در صدر پدیدآورندگان فرهنگ ایرانی در عصر ما قرار میدهد، ولی باز هم میتوانم با اطمینان بگویم که دانستهها و خواندهها و اندیشیدههای او، چندین برابر آن چیزی است که از وی به عنوان میراث مکتوب باقی میماند.
از این بابت نیز مرگ او، غبن بزرگی است برای فرهنگ ایرانی و دریغی دیگر که چرا بیشتر از این ننوشت و یا دردناکتر اینکه بگویم با کارهای گلی، که پیرانهسر- برای گذران زندگی روزمرهاش بر دوش او گذاشتند- نگذاشتند که آنچه را دلش میخواست بنویسد.
آخر مگر این مملکت چند «زریاب» داشت؟
@safinehyetabriz
بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی و کارگاه شاهنامهخوانی تبریز برگزار میکنند:
آیین بزرگداشتِ مشروطه
زمان:
سه شنبه ۱۶ مرداد ماه ۱۴۰۳ ، ساعتِ ۱۸
مکان:
تبریز، خیابان ثقةالاسلام، کوی سرخاب، خانه تاریخی شربتاوغلی، بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی
🔴 سخنرانِ نشست:
آقای دکتر عباس قدیمی قیداری
استاد گروه تاریخ دانشگاه تبریز
امروز و همزمان با روز ملی شعر و ادب فارسی؛
از خدمات ماندگار علمی و فرهنگی دوست و برادر عزیزم آقای دکتر سعید شجاعی؛ مدیر محترم و کاردان و سختکوش همکاری های علمی و بین المللی دانشگاه تبریز در نهمین جشنواره علمی و فرهنگی نشان شهریار در دانشگاه تبریز تجلیل شد.
خدمت دوست عزیزم جناب دکتر شجاعی که از همراهان سفینه تبریز است، تبریک می گویم.
شاعرِ تمام وقت...
یادداشتی از استاد محمّدرضا شفیعی کدکنی دربارة شهریار
در میان دانههای درشت شعر قرن ما، بهار شصت و چهار سال زندگی كرد (یعنی بیست سالی كمتر از شهریار) و در همان شصت و چهار سال، نیمی از عمرش به سیاست و روزنامهنویسی و نمایندگی مجلس و تبعید و زندان و نیز استادی دانشگاه و تحقیق و تتبع گذشت كه دستاوردهای او در دو قلمرو سیاست و تحقیق نیز خیرهكننده و حیرتآور است.
ایرج پنجاه و یك سال زیست و بیشترین بخش عمرش به كارهای جنبی سپری شد. اخوان ثالث نیز با مشغلههایی از نوع معلمی و یا كار در رادیو و تلویزیون بخشی از عمر شصت و دو سالهاش را پر كرد. سپهری میان نقاشی و شعر در نوسان بود؛ تنها شهریار بود كه همه عمر هشتاد و چهار سالهاش را ـ به جز بخشی از سالیان مدرسه ـ تمام وقت در خدمت شعر زیست؛ حتی نیما هم در این امر، به پای شهریار نمیرسد، زیرا مقداری از عمر خود را به معلمی و عضویت در اداره نگارش وزارت فرهنگ گذرانید و تا آخر عمر نیز بیارتباط با آن اداره نبود.
با در نظر گرفتن طول عمر شهریار در قیاس با این بزرگان، این درجه از «تمام وقت شاعر بودن» كه نصیب او شد، نصیب هیچكدام از دانههای درشت شعر فارسی در قرن حاضر نشد. همین امر سبب شد كه او، زلال خلوت رمانتیك خویش را، هیچگاه به واقعیتهای بیرونی نیالاید و در جهان «خیالی» خویش به خلاقیت هنری بپردازد.
به همین دلیل و به دلیل نمونههای درخشانی از هنرش، او را باید بزرگترین مظهر رمانتیسم در شعر فارسی به حساب آورد؛ گوینده «هذیان دل» و «دو مرغ بهشتی» و «افسانه شب» و «در جستجوی پدر» و «سرود آبشار» و «ای وای مادرم» و «نقاش» و «سنفونی دریا» و چندین منظومه دیگر. اگر روزی بخواهند برای مكتب رمانتیسم در ادبیات فارسی نماینده كامل عیاری انتخاب كنند، تصور نمیكنم شاعری شایستهتر از شهریار بتوان یافت.
@safinehyetabriz
هم اکنون نایب الزیاره همراهان ارجمند سفینه تبریز در حرم باصفای آقا ابالحسن امام علی بن موسی الرضا علیه السلام
Читать полностью…شاعر شنیدنی است ولی میل، میل ِ توست
آماده ای که بشنوی ام یا ببینی ام ؟!
یادت گرامی استاد بهمنی عزیز
/channel/Safinehyetabriz
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
انا ایتها الصبا لااعرف الذهاب الی دار الحبیب/ فانت تذهبین بسلام و ابلغیه سلامی
من ای صبا ره رفتن به کوی یار ندانم / تو می روی به سلامت؛ سلام ما برسانی
#حسرت پیاده روی اربعین
@safinehyetabriz
با یاد و نام خدا
سه شنبه سی ام مرداد چهارصد و سه، در محل بنیاد ایرانشناسی آذربایجان شرقی در مجلس رونمایی از کتاب دوست فاضل ارجمند جناب رضا مهام آذر که با موضوع دروازه های کهن تبریز در گذر زمان تالیف شده است، چند کلمه ای صحبت کردم.
استاد مهام آذر افزون بر ادب درس، به زیور ادب نفس هم آراسته و در عین حال از شکرشکنان و قاریان خوش لحن کلام الله مجید است.
برای ایشان آرزوی موفقیت دارم.
این کتاب شیرین و خواندنی، به همت دوست فاضل جناب دکتر میرمحمدصادق در انتشارات سنگلج منتشر شده است.
🗞 بنیاد ایرانشناسی آذربایجان شرقی برگزار می کند:
▫️
آیین نقد، بررسی و رونمایی از کتاب
دروازههای تبریز در گذر زمان
با سخنرانی:
حسن اسودی
حسین اسماعیلی عتیق
کریم میمنت نژاد
محمد عزیزی راد
ساناز جعفرپور
رضا مهام آذر
محمد طاهری خسروشاهی
▫️سهشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۳
ساعت ۱۸
▫️تبریز، خیابان ثقةالاسلام، درب سرخاب، پلاک ۶۲، خانهٔ شربتاوغلی
✔️ کانال های رسمی نصر در شبکه های اجتماعی؛
اینسـتاگرام | تلــگرام | ســـایت
یوتیوب | ایتا | زیلینک | آپـارات
فراخوان همایش «زبان و خط فارسی گفتاری» منتشر شد
🔸 فرهنگستان زبان و ادب فارسی بهحکم وظیفهای که در پاسداری از زبان و خط فارسی برعهده دارد و با توجه به گسترش روزافزون صورتهای غیرمعیار زبان و خط فارسی و بروز سلیقههای گوناگون و متضاد در این زمینه، بر آن است همایشی را با هدف ساماندهی به دستور خط و فرهنگ املایی فارسی گفتاری برگزار نماید.
🔸آخرین مهلت دریافت نسخۀ کامل مقاله سیام آبان ۱۴۰۳ است. نتایج ارزیابی آثار رسیده سیام آذر ۱۴۰۳ اعلام خواهد شد.
🔴 متن کامل فراخوان را در وبگاه فرهنگستان به نشانی زیر بخوانید:
🌐 https://apll.ir/?p=16700
یادداشتی از استاد شفیعی کدکنی
درباره عباس زریاب خویی
دریغا زریاب و دریغا فرهنگ ایرانی!
اَرَایت مَن حملوا علی الاعواد؟
اَرَایت کیف خبا ضیاءُ النادی؟ (شریف رضی)
دریغا زریاب و دریغا فرهنگ ایرانی! جز این چه میتوانم گفت، در این راسته بازار مدرکفروشان با ارزِ شناور. در این سیاهی لشکر استاد و دانشجو. سیاهی لشگری از خیل دانشجویان و استادان چیزی برابر تمام دانشگاههای فرانسه و آلمان و انگلستان و شاید هم چندین کشور پیشرفته دیگر و جهل مرکّب مدیرانی که این سیاهی لشگر را افتخاری از برای زمانه خویش میدانند. کفاهُم جَهلُهُم!
اگر از همه رشتههای دانش زمان بیخبرم، اما، در کار خویش خبرهام و میدانم که محیط دانشگاهیِ ما، در چه سکراتی به سر میبرد. در هیچ جای جهان کار دانشگاه و تحقیقات دانشگاهی از اینگونه که ما داریم نیست، در عصر معرکهگیران و منکران «حُسن و قبح عقلی» در پایان قرن بیستم.
دریغا زریاب و دریغا فرهنگ ایرانی!
در عصری که «تحقیقات» دانشگاهی ما از یک سوی در شکل اوراد و عزایم خود را نشان میدهد و از سوی دیگر نسخهبرداری کمرنگی از فرهنگ ژورنالیستی زمانه است، چه میتوان گفت، جز اینکه بگویم:
دریغا زریاب و دریغا فرهنگ ایرانی!
در عصر «محققانی» که اگر از تألیفات خودشان امتحانشان کنند از عهده قرائت متن «تحقیقات» خویش برنمیآیند و دولت، با سادهلوحی، به فهرست انبوه استادان و دانشیارانش مباهات میکند و چندان بیخبر است که این رتبههای کاملاً «اداری» را ملاک پیشرفت علم و تحقیق تلقی میکند، چه میتوانم گفت، جز اینکه بگویم:
دریغا زریاب و دریغا فرهنگ ایرانی!
نمیگویم او واپسین بود، ولی در میان واپسینها، بیگمان، برجستهترین بود، برجستهترین چهره از آخرین پژوهندگانی که بر مجموعه فرهنگ و مدنیت ایرانی احاطه ژرف و اشراف کامل دارند و بدان عشق میورزند: از فلسفه و کلام و تفسیر و حدیث و فقه و اصول تا ادبیات فارسی و عربی و تاریخ و جغرافیای تاریخی تا آنچه در مغربزمین میگذرد در حوزه پژوهشهای ایرانی و اسلامی تا آگاهی درست و سنجیده از مجموعه میراث خردمندان غرب، از افلاطون تا هگل و مارکس و ناقدان معاصرش.
زریاب در شرایط فرهنگی عصر ما، شاید، والاترین مصداق کلمه «حکیم» بود یعنی فرزانهای که بسیار خوانده است و بسیار آموخته و بسیار اندیشیده و از انبوه خواندهها و دانستههای خویش، منظومهای عقلانی برای تبیین جهان و فرهنگ ملی خویش تدارک دیده است و براساس این منظومه عقلانی و فرهنگی است که نگران پیرامون خویش است.
به راستی دیگر، در کجای ایران باید جست مردی را که بتواند «شفاء» و «اشارات» ابنسینا و «اسفار» صدرالمتالهین و «شاهنامه فردوسی» و «صیدنه» ابوریحان بیرونی و «دیوان خاقانی» و فلسفه تاریخ ایران و تاریخ فلسفه ایران را در عالیترین سطوح ممکن تدریس و تحقیق کند و آنگاه که درباره گوته، شیلر، کانت، هگل، صادق هدایت و مهدی اخوان ثالث سخن میگوید سخنش از ژرفترین سخنها باشد؟
به راستی دیگر، در کجای ایران میتوان یافت مردی چون او که این چنین ترکیب متناقضی از کهنه و نو و شرق و غرب و عقل و نقل باشد با آنچنان حضور ذهن شگفتآور و هوشیاری و طنز و خاکساری و فروتنی اعجابانگیز؟ بهراستی که درماندهام، چه بگویم جز اینکه بگویم:
دریغا زریاب و دریغا فرهنگ ایرانی!
اکنون که او دیگر در میان ما نیست، لحظه به لحظه، زیان بزرگ غیاب او را از آفاق فرهنگ معاصر ایران، بیشتر و هولناکتر احساس میکنیم و بهگونهای ژرفتر درمییابیم که چه غبن بزرگی بوده است محروم شدن دانشگاه تهران، در این پانزده ساله اخیر از وجود او. من از آنجا که هیچگاه اهل سیاست و هیچ حزب و جماعت و دستهای نبودهام و نخواهم بود ندانستم و نتوانستم بدانم که چرا از یک سوی، دانشگاه تهران را از فیض دانش بیکران و بینش ژرف او، محروم کردند و از سوی دیگر با خواهش و تقاضا و اصرار او را به مؤسسات فرهنگی و تحقیقی دیگر، برای تدریس و تحقیق و تألیف و ترجمه، فراخواندند. جز اینکه خصومتهای شخصی را عامل این کار بدانم موجب دیگری برای توجیه این غبن بزرگ تاریخی نمیتوانم تصور کنم و با اینکه سی سال در محضر او شاگردی کردم و با او در «کتابخانه مجلس سنا» و «دایرهالمعارف فارسی» و «دانشگاه تهران» سالیان دراز افتخار همکاری داشتم، هرگز دلم بار نداد که در اینباره از او پرسشی کنم. او نیز در اینباره سکوتی حکیمانه داشت.
در این عصر، با محققان و استادان و فضلا و شبه فضلای بسیاری توفیق حشر و نشر داشتهام و آنها را در چند دسته دیدهام: گروهی میشناسم-و چه انبوه!- که «نخوانده»ها و «ندانسته»های خویش را به قلم میآورند و گاه با لعابی از اصطلاحات دهن پرکن شرقی و غربی، خیل عظیمی از «عوام روشنفکران» را نیز فریفته خویش میکنند؛ هم ایناناند که اگر کسی از «تحقیقات» و نوشتههای خودشان امتحانشان کند از عهده پاسخ برنمیآیند. در نوشتههای
سهروردی و فرهنگ ایران باستان
سهروردی یکی از درخشانترین چهرههای اندیشه و فرهنگ ایرانی است و حق او به رغم اهمیت فراوانی که از این لحاظ دارد چنان که شایسته است ادا نشده است. در تاریخ فرهنگ ما سهروردی از جهتی قرین و قرینه فردوسی است. همانطور که فردوسی زنده کنندهی زبان فارسی است و اگر فردوسی نبود هیچ معلوم نیست که وضع زبان فارسی امروز چگونه میبود و یا چنین زبانی وجود میداشت یا نه، چنان که در سرزمین مصر و آفریقای شمالی و شامات و فلسطین اتفاق افتاد. پیش از ورود اسلام و زبان عربی به این مناطق، مردم این سرزمینها زبانهای بومی خود را داشتند که امروز آثار اندکی از آنها باقی است. این مردم نه عرب بودند و نه عرب زبان و با غلبه زبان غربی و رواج آن، مردم این نواحی هم عرب شدند و هم عربزبان. چنان که در آسیای صغیر نیز پیش از رفتن ترکان سلجوقی به آنجا، مردم آن ناحیه نه ترک بودند نه ترک زبان و قومیت و زبان و فرهنگ یونانی خود را داشتند ولی با غلبه ترکان و زبان ترکی آنها هم ترک و ترک زبان شدند. ولی در ایران چنان که میدانیم چنین نشد. همانطور که فردوسی زبان و قومیت ایرانی را حفظ کرد، سهروردی هم احیاءکنندهی فکر و حکمت ایران پیش از اسلام در دوران اسلامی بود.
دكتر فتحالله مجتبایی
@shekoftandaraftab
با یاد و نام خداوند متعال
پانزدهم مرداد ماه، سومین سالگرد درگذشت دوست فقید و عزیزم زنده یاد رحیم نیکبخت است.
رحیم سه سال پیش و در ایام عزای سید و سالار شهیدان عالم آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام به جوار رحمت حق تعالی و دیدار آقا امام حسین شتافت و دوستان خود را تنها گذاشت.
اندوه فقدان ناگهانی رحیم که مظهر صفای باطن بود، همیشه در دل دوستان اوست.
یادش را گرامی می دارم.
/channel/Safinehyetabriz
گزارش پایگاه خبری «خبرصبح»، از نشست تخصصی «نقد، بررسی و تحلیل انقلاب مشروطیت ایران» در محل «بنیاد ایرانشناسی آذربایجانشرقی»
https://khabaresobh.ir/?p=67848
🗞 انقلاب مشروطه؛ شریفترین جنبش انقلابی تاریخ سیاسی معاصر ایران
▫️بنیاد ایرانشناسی آذربایجان شرقی با همکاری انجمن ایرانی تاریخ، در آستانه سالگرد انقلاب مشروطیت در ایران و در راستای اهداف علمی پژوهشی خود، نشست تخصصی نقد، بررسی و تحلیل انقلاب مشروطیت را برگزار کرد.
✔️برای مطالعه متن کامل لینک زیر را کلیک نمایید👇
https://nasrnews.ir/detail/117912