شوک درمانی در بازار سرمایه
دوستان کارشناس اومدن و پیشنهاداتی دادن برای بهبود وضعیت بازار سرمایه. متاسفانه با دیدنش متوجه شدم هنوز دید مهندسی به بازار حاکم هستو فقط به دنبال اضافه کردن محدودیت های جدید و همینطور ورود پول به هر شکلی به بازار هستن, بدون توجه به دلایل اصلی مشکلات. دو سال قبل شروع رشد اولیه بازار بود, اما سال گذشته فشار غیرطبیعی به بازار برای ورود پول و همینطور موانعی که وجود داشت برای عمق دادن به بازار در چند دهه گذشته باعث شدن قیمت سهم ها بیشتر از حالت طبیعی خود رشد کنه، حال باز هم شاهد همون تفکر هستیم.
ما باید توجه کنیم در زمانی که ورود نقدینگی بسیار بزرگ به بازار داشتیم در آخر این ورود نقدینگی نتونست نجات بخش باشه و حتی تبدیل به کابوسی برای بازار شد. طبیعی هم هست, مگه هر قیمتی در بازار خریدنی به حساب میاد؟ منظور من از تمام این حرفا اینه, بازار باید یک روند طبیعی داشته باشه و برای داشتن روند طبیعی ما نیاز داریم به یک بازار واقعی.
بازار واقعی چیه؟ بازار جایی هست که انسان ها به صورت داوطلبانه شروع به مبادله می کند. و در این مبادلات قوانین به صورت طبیعی در دل خود بازار ایجاد میشه. بنابراین هر نوع قوانین و محدودیت و جهت دهی به بازار از خارج خود بازار, یک روند غیر طبیعیه که باعث دستکاری قیمت ها خواهد شد. دستکاری قیمت ها بدترین اتفاق ممکن در یک بازار است. فراموش نکنیم، قیمت ها نشانه اند. تمام این مدیران با این ایده که ما بهتر از مردم صلاح آنها را میدانیم و به بیشتر از آنها می فهمیم دست به خلق قوانین میزند. اما در واقعیت هیچکس جز خود مردم دلشون بیشتر برای سرمایشون نمی سوزد. متن کامل و ادامه متن در پایین پست
======================
@Reza_Ghanipur
📌 افسانه مالکیت عمومی
🎯 @Signal99
🌀 همۀ ما دربارۀ مالکیت عمومی مباحث زیادی را میشنویم. هرجا دولت مالک اموال باشد یا بنگاه اقتصادی را اداره کند به آن مالکیت عمومی گفته میشود. ملاحظه کردیم، از آنجا که نظام اقتصادی سوسیالیستی نمیتواند از نظر اقتصادی محاسبهگر باشد، یک سوسیالیست جانسخت باید خودش را آماده کند تا شاهد ناپدیدشدن بخش عمدهای از جمعیت کرۀ زمین و بقای وسایل معیشتی انسانهای اولیه برای بازماندگان باشد. با وجود این، فردی که هویت دولت را در مالکیت عمومی میداند ممکن است از افزایش حوزه مالکیت دولتی با وجود کاهش کارایی یا مطلوبیت اجتماعی متعاقب آن خرسند شود.
🌀 باید خاطر نشان کنیم، این هویت کاملاً مغالطهآمیز است. مالکیت به مفهوم کنترل نهایی و هدایت منابع است. درواقع مالک اموال، صرفنظر از تصورات حقوقی مخالف، هدایتکنندۀ نهایی آن است. در جامعۀ آزاد ناب، منابع بسیار فراوانی وجود دارد تا برای ارتقای شرایط عمومی رفاه بشر به خدمت گرفته شوند و بدون مالک باقی میمانند. منابع محدود نیز با توجه به اصول زیر به تملک اشخاص در میآیند: مالکیت هر فرد بر خودش، مالکیت شخصی فرد بر اموال ساختهشده یا انتقالیافته به خودش. مالکیت نخستین مباحات با حیازت آنها مشخص میشود. در مقابل، مالکیت دولتی به مفهوم این است که نظام اداری مالک اموال است. مقامات عالیرتبه آنهایی هستند که استفاده از اموال را هدایت و میتوان گفت که حق مالکیت را اعمال میکنند. مردم مالک هیچ قسمتی از اموال نیستند. هر شهروندی که در اینباره تردید دارد ممکن است تلاش کند بخشی از اموال عمومی را برای استفادۀ شخصی خود بردارد و سپس در محکمه از این عمل دفاع کند.
🌀 ممکن است اعتراض شود سهامداران شرکتها نیز نمیتوانند این کار را انجام دهند و آنها نیز مالک هیچ بخشی از اموال نیستند. برای نمونه با توجه به قوانین شرکتها، سهامدار جنرالموتورز این حق را ندارد که یک خودرو ساخت این شرکت را در قبال سود سهام یا فروش سهام خود به تصرف درآورد و این نمونه به یقین قضیه ما را اثبات میکند، زیرا سهامدار میتواند خارج از شرکت قرارداد منعقد کند. میتواند سهام جنرالموتورز را به دیگری بفروشد اما نهاد دولت نمیتواند خارج از دولت موضوع قرارداد قرار بگیرد. فرد نمیتواند سهم خود در ادارۀ پست را بفروشد، زیرا درواقع او چنین سهمی ندارد. چنانکه «اف. ای. هارپر»۲۲ به اختصار توضیح میدهد: «نتیجۀ فرعی حق مالکیت، حق انتقال مالکیت است. بنابراین اگر من نتوانم چیزی را بفروشم گواهی بر این است که من واقعاً مالکیتی بر آن ندارم.»۲۳
🌀 بدون توجه به شکل دولت باید بگوییم حاکمان، مالکان واقعی اموال هستند. با وجود این، در یک دموکراسی یا هر شکل سیاسی دولت، حاکمان ناپایدار هستند. ممکن است در انتخابات بعدی شکست بخورند یا به دلیل کودتا، دولت آنها ساقط شود. از اینرو هیچ مقام دولتی نمیتواند خودش را بیشتر از یک مالک زودگذر بداند. در نتیجه، در حالی که مالک خصوصی از اموال خود محافظت میکند و ارزش سرمایۀ خود را به دست میآورد، برنامههایی برای استفاده از منابع خود طی مدت زمان طولانی تهیه میکند. در مقابل مقامات دولتی باید عصارۀ اموال را هرچه سریعتر و تا جایی که میتوانند بکشند، زیرا مقام دولتی تضمینی برای بقای مالکیت خود ندارد.
🌀 به علاوه حتی مستخدم دولتی باید چنین کاری انجام دهد، زیرا هیچ مقام دولتی نمیتواند ارزشهای سرمایهای را به عنوان اموال خود بفروشد چنانکه مالکان خصوصی این کار را انجام میدهند. در کوتاهمدت مقامات دولتی مالک استفاده از منابع میشوند اما مالکیتی نسبت به ارزش سرمایهای آنها ندارند (مگر آنکه پادشاهی موروثی حاکم باشد). زمانی که فقط استفادۀ فعلی میتواند به تملک درآید اما منبع اصلی قابل تملک نیست، فرسودگی غیراقتصادی منابع به دنبال آن دامنگیر خواهد شد، زیرا به سود هیچکس نیست آن را طی مدت زمان زیادی نگهداری کند و به نفع مالک فعلی آن است که با سرعت بیشتر از آن استفاده کند. به طور مشابه، مقامات دولتی نیز تا جایی که ممکن است تمایل دارند به سرعت از اموال استفاده کنند.
🌀 تقریباً همۀ نویسندگان این تصور را به صورت طوطیوار بیان میکنند که مالکان خصوصی به دلیل ترجیح زمانی نگاه کوتاهمدت دارند حال آنکه مقامات دولتی میتوانند به صورت بلندمدت به مسائل بنگرند و اموال را با اولویت رفاه عمومی تخصیص دهند. اما باید بگوییم که حقیقت دقیقاً عکس این تصور است. اشخاص خصوصی از منابع سرمایهای و اموال خود محافظت میکنند، بنابراین میتوانند نگاه بلندمدت داشته باشند، زیرا آنها به دنبال ارزش سرمایهای منابع خود هستند. درواقع این دولتمردان هستند که باید تا زمانی که در قدرت هستند به ستاندن و استفاده از اموال بپردازند.
✍ قدرت و بازار / موری روتبارد
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ فمینیستها صرفا به علت زن بودن به دنبال امتیاز ویژه در دریافت دستمزد هستند. برای مثال بازیکنان تیم ملی فوتبال زنان امریکا که مدام برای "دستمزد برابر" شعار میدهد، سیزده درصد از کل درامد حاصل از مسابقات را دریافت نمود، در حالی که مردان فوتبالیست تنها نه درصد از درآمد حاصله را دریافت کردند (منبع).
⭕️ در واقع زنان در این زمینه درصد بالاتری نسبت به مردان و زیادی هم پول میگیرند، اما باز هم ادای قربانیها را درمیآورند، چرا که به خوبی مردان بازی نکرده و گردش مالی کمتری ایجاد میکنند. اما قصد دارند این ضعف در جذب تماشاگر را با قلدری برای باشگاهها و فدراسیونهای فوتبال و دریافت درصد بالاتر جبران کنند، در حالی که همچنان به غر زدن در باب "برابری" ادامه دهند.
✍ اینستاگرام true.critc
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
✍ نامه مارکس به انگلس در مورد راه حل مشکلات مالیش. بعد قرار بود ایشون مشکلات مالی مردم دنیا رو با نظریاتش حل کنه.
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
۱۵ امین استار شیپ هم ساخته شد و اماده تست هست. سرعت ساخت فضاپیما در یک شرکت خصوصی از سرعت ساخت ماشین در ایران بیشتر هست.
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 ریل انحرافی حمایت از تولید
🎯 @Signal99
🌀 تقریبا نیمقرن است که سیاستگذاری اقتصادی کشور بهرغم تغییر ساختار سیاسی و تغییر دولتها روی ریل اشتباهی انجام میشود و به همین دلیل تلاشهای متولیان مربوطه ناکام مانده و تولیدزدایی جانشین تولیدگرایی شده است. فرآیند تولیدزدایی با دو خطای بنیادین آغاز میشود؛ اما با خطاهای مهلکی تداوم مییابد که متاسفانه تشخیص این خطاها و آثار مخرب آنها بهدلیل اینکه در پوششی خیرخواهانه انجام میشود، چندان ساده نیست.
🌀 خطای بنیادین اول در سیاست پولی است که تورم و افزایش هزینههای تولید را در اقتصاد ایران نهادینه کرده است. خطای دوم، روش ناصحیح سیاستگذاران اقتصادی برای جلوگیری از انتقال افزایش هزینههای تولید به مردم با تکیه بر ابزار منسوخ و مخرب لنگرسازی ارز است که عملا تولید داخلی را در برابر واردات بیدفاع و غیررقابتی کرده و مجبور به عقبنشینی میکند.
🌀 اما چرا شیوه حمایتی رایج هیچوقت راهگشا نبوده است؟ به دلیل اینکه اصرار بر بقای دو خطای پیشینی باعث شده است که دو مفهوم متفاوت «حمایت از تولید» و «حمایت از تولیدکننده» معادل هم معرفی شود و «حمایت از تولیدکننده» به جای «حمایت از تولید» بنشیند.
🌀 اگر سیاستگذاری اقتصادی جهان طی دو دهه اخیر در اختیار سیاستگذاران اقتصادی ایران بود به احتمال قریب به یقین هنوز گوشی موبایل هوشمند جای گوشی دکمهای را نگرفته بود؛ چراکه سلطان تولید گوشی یعنی نوکیا تمایلی به نوآوری و عبور از گوشی دکمهای به نسل جدید گوشیها نداشت. به عبارت دقیقتر، برای جلوگیری از ورشکستگی این غول گوشیساز، همه منابع در خدمت این تولیدکننده قرار میگرفت و به جای اینکه نوکیا بهدلیل عدم توجه به نیازهای مردم ورشکست شود، تمام رویشهای جدید در عرصه تولید گوشی هوشمند جوانمرگ میشدند. متن کامل
✍️ علی میرزاخانی
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎥 کاسبی پرسود چین در آفریقا
⭕️ رئیس جمهور سریلانکا در سال ۲۰۰۹ شدیداً میخواست بندر جدیدی در شهری کوچک در جنوب سریلانکا بسازد، چرا؟ چون پروژههای جاهطلبانهای مثل این که نوید رفاه میدهند باعث میشوند شبیه سیاستمداری دلسوز و خوب به نظر بیایید. تنها مشکل این بود که همه از جمله پژوهشهای دولتی خودشان تخمین میزد که این بندر سودی نخواهد داشت و وقتی سراغ شرکتهای هندی همسایه رفتند تا تامین بودجه و ساخت را به عهده بگیرند حتی آنها هم همین را گفتند. آن موقع یک فاجعهی اقتصادی بود و الآن هم یک فاجعهی اقتصادی است. اما سپس رئیس جمهور اعلام کرد که این پروژه چراغ سبز گرفته است آن هم با کمک چین بانک صادرات- واردات دولت چین ...
✍️ ترجمه از بورژوا
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎥 تفاهمنامه ایران و چین در یک دقیقه
✍️ محمد ماشین چیان_ بورژوا
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌مشکلات در باشگاه رانتآفرینان
🎯 @Signal99
🌀 داستان جالبی از عصر شوروی نقل میشود که معلوم نیست واقعی است یا ساختگی؛ البته اهمیتی هم ندارد؛ چون نتیجهگیری از آن حائز اهمیت است. میگویند در یکی از سفرهای مقامات اقتصادی شوروی سابق به خارج از این کشور، یک اقتصاددان تازهکار از رئیس این هیات، وقت ملاقاتی گرفت و با حضور در جمع آنان، انتقادات شدیدی را درخصوص مشکلات سیاستگذاری اقتصادی در شوروی، خطاب به وی و بوروکراتهای همراهش مطرح کرد.
🌀 رئیس هیات اقتصادی شوروی پس از اینکه مودبانه به حرفهای اقتصاددان تازهکار گوش کرد، از او پرسید: چرا این حرفها را دارید به ما میزنید ما این چیزها را میدانیم همه بوروکراتهای اقتصادی شوروی میدانند! اقتصاددان داستان ما با تعجب میپرسد: اگر شما از این مشکلات خبر دارید، پس چرا برای حل این مشکلات کاری نمیکنید؟ رئیس هیات در کمال خونسردی پاسخ میدهد: اشتباه شما دقیقا در همین جاست؛ آن چیزهایی که به نظر شما مشکلات است، به نظر ما مشکلات نیست.
🌀 واقعیت آن است که نظام تصمیمگیری اقتصادی تابع یک نظام تصمیمسازی است که در تاروپود بوروکراسی ریشه دوانده است. دولتها میآیند و میروند؛ اما این لایه تصمیمساز همیشه هستند و در برابر هرگونه اصلاحی جز اصلاحات شکلی مقاومت میکنند و هر نوع اصلاحی را به حدی استحاله میکنند که با هاضمه رانتی ساختار اقتصادی متناسب شود.
🌀 بوروکراسی ذینفع در اقتصاد رانتی ایران از یکسو نوعی «اینهمانی» بین منافع خود و منافع مردم ایجاد کرده و از سوی دیگر با زیرکی مضاعفی توانسته است نسخههای تصمیمسازی خود را از نظر شکلی به نوعی بستهبندی کند که شبیه دغدغههای نظام تصمیمگیری باشد. اینان در طول پنجاه سال اخیر به تدریج شرکای خود را در شرکتهای دولتی و خصولتی و خصوصی یافتهاند و در کنار هم شبکهای از شبهکارشناسان را نیز پشتیبانی میکنند که وظیفه تئوریزه کردن «اینهمانی اقتصاد رانتی با منافع محرومان» را بر عهده دارد.
✍️علی میرزاخانی
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⚠️ آیا خطر تبدیل شدن ایران به مستعمره چین وجود دارد؟
🎯 @signal99
🌀بر اساس مقالهای در نشریه «پترولیوم اکونومیست»، تهران و پکن طی سفر محمدجواد ظریف به چین در اواخر اوت، (اوایل شهریور) توافقی را بهروز کردند که در سال 2016 با نام همکاری جامع استراتژیک ایران و چین برقرار شده بود و موارد جدیدی را نیز به آن اضافه کردند. اکثر این موارد جدید بهصورت عمومی منتشر نشده است.
🌀بر اساس این توافق، چین متعهد شده تا در دورهای بیستوپنجساله، 280 میلیارد دلار در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی و 120 میلیارد دلار در پروژههای مربوط به جاده و راهآهن ایران سرمایهگذاری کند. بر اساس اظهارت یک منبع ایرانی در مقاله یاد شده، در عوض، شرکتهای چینی میتوانند بدون مناقصه در هر دستاورد جدید یا تکمیل نشده حوزه نفت و گاز مشارکت کنند.
🌀 چین ضمناً برای تکمیل پروژهها، فنّاوری، کارکنان و اجزای دیگر را فراهم خواهد کرد. جالبترین شرط این است که 5000 نفر از کارکنان امنیتی چین برای محافظت از کارگران و متخصصان چینی به ایران خواهند آمد. بر اساس مقاله پترولیوم اکونومیست، چین این حق را خواهد داشت تا دو سال پرداختها را به تعویق بیندازد.
🌀ایران به سرمایهگذاری نیاز دارد و چین را بهعنوان قدرتی که از لحاظ فرهنگی مقبول است، میبیند؛ اما بر اساس این توافقات، میزان حضور بالقوه چین در بخشهای حیاتی انرژی و زیرساختهای ایران چنان خواهد شد که آینده توسعه این بخشها در کنترل چین قرار میگیرد. درواقع، میزان امتیازات اعطا شده به چین، یادآور امتیازاتی است که ناصرالدینشاه قاجار در سال 1872 به بارون جولیوس رویتر بخشید. آن امتیازات منجر به اعتراضات عمومی شد و نهایتاً لغو گردید. آن زمان نیز نیازهای مالی و اقتصادی در پس این امتیازدهی بود که «تایمز لندن» آن را بزرگترین تسلیم منابع یک کشور به کشوری خارجی در طول تاریخ خواند.
🌀 تصمیم ایران به دلایل مختلف میتواند برای استقلال سیاسی و اقتصادی این کشور زیانبار باشد. اول اینکه این امر به شکل قانون در معامله میان دو شریک نابرابر است که طرف ضعیفتر باید آگاه باشد تا با ایجاد توازن از طریق همکاری با سایر تجار یا دولتهای قدرتمند، خود را در برابر انگیزههای چپاولگرانه طرف قویتر محافظت کرده و بنابراین حدی از رقابت را ایجاد کند تا خود را از سلطه طرف قویتر برهاند؛ اما اگر ایران کنترل انحصاری نفت، گاز و صنایع پتروشیمی خود را به چین واگذار کند، نمیتواند هیچ حرفی در برابر اقدامات صورت گرفته داشته باشد.
🌀 دوم اینکه چین در گذشته و در اغلب موارد پس از اینکه متعهد به توسعه بخش انرژی ایران شد، به تعهد خود عمل نکرد. هیچ تضمینی وجود ندارد که باز هم چنین نکند و به دنبال فرصتهای بهتر، ایران را ترک نکند. سوم اینکه رویکرد چین به توسعه منابع کشورهای دیگر، همانطور که در آفریقا نشان داده، صرفاً اقدامی جهت منافع مالی خود بوده است. چین هیچگونه علاقهای به توسعه و پیشرفت نیروی کار محلی یا پایگاه فنّاورانه آن ندارد. چین علاوه بر بهرهبرداری از منابع کشورهای دیگر، از این کشورها بهعنوان فرصتی برای استخدام شهروندان خود استفاده میکند. حتی در پروژههای قبلی راهآهن در ایران، علیرغم میزان بالای بیکاری در ایران، چین کارگران خود را به کار گرفت. عدم افزایش مشارکت کشورهای آفریقایی با چین، باید درسی برای مسئولان ایران باشد.
🌀نکته هشداردهنده دیگر، چشمانداز حضور گسترده امنیتی-نظامی چین در ایران است. این حضور چین میتواند منجر به جریان گسترده ملیتهای مختلف این کشور شود که میتواند هشداری برای چشمانداز قومی و فرهنگی ایران تلقی شود. میزان بالای جمعیت چین و اشتهای سیرنشدنی پکن برای همه انواع منابع و فرصتهای شغلی، دلیلی است که بسیاری از کشورها از روسیه تا کشورهای مرکز آسیا از حضور گسترده چین نگران هستند.
🌀 بهعلاوه، به نظر نمیرسد مقامات ایرانی از ذهنیت برتریجویانه چینیها آگاهی داشته باشند. چین خود را بهعنوان «پادشاه میانی» و مرکز تمدن دنیا و دیگران را همچون افراد نامتمدن مینگرد. این واقعیت که چین در آسیا قرار دارد، چیزی از آرزوهای برتریجویانه این کشور نسبت به آمریکا یا اروپا کم نمیکند. گرایشهای برتریجویانه و احساس برتری فرهنگی تنها به غربیها اختصاص ندارد. سایر دولتها و فرهنگها نیز در معرض وسوسههای مشابه قرار دارند. اعطای چنین امتیازات گستردهای به چین از طرف کشوری که به استقلال و مبارزه با امپریالیسم مفتخر است، بسیار عجیب به نظر میرسد، بهویژه که رفتار چین با اقلیت مسلمان خود بسیار بدتر از رفتار کشورهای غربی است....
✍️ شیرین هانتر/مترجم: هادی عبادی
🔖 کانال سیگنال
🎯 @signal99
🎥 شصت سال پیش بخش خصوصی واقعی در ایران، فایزر داشت، که امروز یکی از مهمترین تولیدکنندگان واکسن کرونا در دنیاست...
✍️ محمد ماشین چیان_ بورژوا
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 فاشیسم؛ گونهای از سرمایهداری یا سوسیالیسم؟
🎯 @Signal99
🌀نقطه اشتراک فاشیسم آلمان و ایتالیا رد نظم لیبرال قرن۱۹ بود. متفکران تاثیرگذار هر ٢ کشور، سرمایهداری را بعنوان نظامی «فردگرایانه» و «جهانگرا» به استهزا میگرفتند و اعتقاد داشتند که توجه کافی به نیازهای جمعی ملت ندارد. سرمایهداری به افراد این اجازه را میداد که باندازه فعالیت، ابتکار و تلاش خود سود برند. همچنین با تجارت آزاد مرزهای بین کشورها کمرنگ بود. معماران انواع جنبشهای فاشیستی فکر میکردند که اهداف جمعی، مخصوصا اهداف نظامی یک ملت ارزش بسیار بیشتری نسبت به سوداگری احمقانه سرمایهداری دارد. درنتیجه آنها بازارهای آزاد و دیگر دستاوردهای سرمایهداری را رد میکردند.
🌀 درعین حال آنها سوسیالیسم کلاسیک را نیز رد میکردند. یکی از باورهای سوسیالیسم مارکس این بود که طبقه هر فرد مهمترین مشخصه هویت وی است. برای فاشیستها، طبقه کسی را بالاتر از ملیت وی قرار دادن یک اشتباه تلقی میشد، برای آنها این ملیت(یا نژاد) فرد بود که مهمترین مشخصه هویت وی را تشکیل میداد. بنابر عقیده آنها، یک کارگر ایتالیایی نقاط مشترک بیشتری با یک سرمایهدار ایتالیایی دارد تا یک کارگر روسی یا آلمانی.
🌀 بنابراین، سیستم اقتصادی که در حکومتهای فاشیستی بوجود آمد تلفیقی بود از رد سرمایهداری از منظر سوسیالیستی و رد سوسیالیسم اینترناسیونالیستی از منظر ناسیونالیستی. این یک تصادف نبود که «نازی» کوتاه شده عبارت «حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمانی» بود. این نام نشانگر اینست که فاشیستها از یک بنیان سوسیالیستی فعالیتهای خود را آغاز کردند(با توجه به تاکید آنها بر یک حزب«کارگری»بودن)، ولی با بدعت اضافه کردن«ناسیونال»(و مخصوصا «آلمانی»)
🌀 فاشیستهای ایتالیا از همکاری میان کار، سرمایه و طبقه سیاسی در سطح صنعت دفاع میکردند. ایده این بود که با کار کردن بصورت جمعی، این سازمانهای کارتل گونه میتوانند به این سوالات پاسخ دهند که چه چیزی، به چه مقدار، به چه قیمتی و با چه دستمزدی باید تولید شود. با اولویت دادن به منافع ملی، این جمعها میتوانستند صنایع را یک یک راهاندازند و یک صلح همکارانه را بین ایتالیاییها بوجود آورند. بنابراین باز هم سیستم مقداری از ظاهر سرمایهداری مانند مالکیت اسما خصوصی را حفظ میکرد، ولی باز هم در باطن این مالکیتها تحت سلطه مدیریت جمعی تحدیدکننده و ناسیونالیست قرار داشتند
🌀در چنین سیستمی است که اینگونه تلفیقهای خصوصی-دولتی بوجود میآیند که مالکیت خصوصی با کنترلها و محدودیتهایی روبرو شده و از همه انتظار میرود تا برای نیل به اهداف ملی تلاش کنند. به نظر میرسد باوجود مالکیت خصوصی در این نوع حکومتها (که منشا این ادعا است که فاشیسم نوعی از سرمایهداری است) ولی به هم زدن نظم غیربرنامهریزی شده بازار، آن هم درچنین مقیاس بزرگی و همچنین بدست گرفتن قدرت غیررسمی کنترل نهادهای خصوصی از طریق تعیین اهداف ملی و موظف نمودن به تلاش برای رسیدن به آنها، هر دو نشاندهنده این امر هستند که این نوع از حکومت بیشتر شبیه به سوسیالیسم است.
🌀 با این مقدمه باید برای ما روشن شده باشد که مردم آمریکا از تشبیه دخالتهای اخیر دولت در امور اقتصادی به فاشیسم چه منظوری دارند. مطمئنا منظور اکثر آنها وجود کمپهای شکنجه یا به آتش کشیدن کتب نیست. افراد متفکر انگشت به سمت کمکهای دولتی، تملک شرکتهای خودروسازی و بانکها توسط دولت و تلفیقهای خصوصی_دولتی گرفتهاند که از اواخر دوره بوش شروع شده و اقتصاد آمریکا را با دور شدن از سرمایهداری بازار نه به سوی سوسیالیسم، بلکه اقتصاد فاشیسم حرکت میدهد.
🌀 هرگونه دور شدن از بازار نتیجهای جز گستردن فقر در میان مردم ندارد و همانطور که هایک در «راه بردگی» بحث میکند، اعطای قدرت اقتصادی به افراد دقیقا معادل با اعطای قدرت کنترل زندگیمان به ایشان است، چرا که هیچ کس قادر به تفکیک اهداف اقتصادی از اهداف غیراقتصادی نیست
🌀متاسفانه، بیاعتنایی به اقتصاد دولتهای فاشیست باعث ایجاد کج فهمیهای بسیاری در مورد این نکات شده است. اکثر کسانی که مشخصههای اقتصاد فاشیستی را در اقتصاد امروز آمریکا برای مقابله با کسادی بزرگ اخیر مشاهده میکنند نگران گسترش همکاریهای خصوصی-دولتی و افزایش نقش دولت در بخش خصوصی برای برطرف نمودن نیازهای«ملی» هستند. این تغییرات بوجود آمده خطر بزرگی را برای اقتصاد و مهمتر از آن برای آزادیهای فردی نه تنها در بازار، بلکه در کل ابعاد زندگی مان بوجود آورده است. تشخیص این خطر بزرگ اولین گام برای تضمین آزادی بیشتر در آینده است.
✍️ استیو هورویتز، ترجمه از حسن افروزی
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎥 نابرابری در جهان
🌀 شصت و دو فرد ثروتمند دنیا بیشتر از مجموع سه و نیم میلیارد فقیر موجود در دنیا دارایی دارند. به طور حتم مسئله بزرگ و مهم دنیای ما نابرابری است و تنها راه کمک به فقرا گرفتن از ثروتمندان است. سرتاپا غلط است!
✍️ ترجمه از بورژوا
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 ریشه های فاسد بانک مرکزی آمریکا
🎯 @Signal99
🌀 بانک مرکزی از ابتدای پیدایشاش در اوایل قرن ۱۸ طرحی فاسد و مرکانتیلیستی داشته و منشا خلق منافع برای عدهای خاص بوده است. اولین بانک مرکزی، بانک آمریکای شمالی، توسط رابرت موریس (عضو کنگره و کارشناس فاینانس) در بهار ۱۷۸۱ به تصویب «کنگره کانتیننتال» رسید. او تاجری اهل فیلادلفیا و از جمله پیمانکاران تامین تجهیزات دفاعی بود که در طی جنگ استقلال آمریکا «میلیونها دلار از دارایی خزانه عمومی را به حساب بنگاه خود و اطرافیانش سرازیر کرد.» او همچنین «رهبر جریان قدرتمند نیروهای ملیگرا» بود
🌀 هدف اصلی ملیگرایان (فدرالیستها) ایجاد نسخهای آمریکایی از نظام مرکانتیلیستی بریتانیا بود یعنی همان نظامی که جنگ استقلال برای مقابله با آن ایجاد شد و اساسا نیاکان جنگ استقلال برای فرار از آن به آمریکا آمدند. آنها دنبال ایجاد یک حکومت مرکزی قوی، بهویژه با رییسجمهور نیرومند در راس آن، به همراه وضع مالیاتهای بالا و استقراض عمومی گسترده بودند. این حکومت قدرتمند میبایست با وضع تعرفههای گمرکی سنگین به تولیدکنندگان داخلی یاری رساند و با ایجاد ناوگانی عظیم زمینه کشف و سوبسیددهی به بازارهای خارجی برای صادرات کالاهای آمریکایی را فراهم آورد، همچنین نظام گستردهای برای ارائه خدمات عام المنفعه داخلی برقرار سازد.
🌀 بخش مهم «طرح موریس»، سازماندهی بانک مرکزیای بود که به ارزانی پول و اعتبار در اختیار او و یارانش قرار دهد. بانک آمریکای شمالی از روی «بانک انگلستان» مدلسازی شده بود. به بانک مرکزی این امتیاز انحصاری داده شد که اسکناسهایش در تمام پرداختهای مالیاتی به دولت مرکزی و دولتهای ایالتی قابلدریافت باشند و اجازه فعالیت به هیچ بانک دیگری نیز در کشور داده نمیشد. ضمن آنکه این بانک، درحالی که «مالیاتدهندگان بیچاره باید اصل و بهره این وامها را به بانک باز میپرداختند»
🌀 موریس جوانی به نام الکساندر همیلتون را پیدا کرد تا نقش عروسک خیمه شب بازی او را در دولت جورج واشنگتن بازی کند. همیلتون با توصیه موریس وزیر خزانهداری شد. ملی گرایان نبردی ٧ساله را برای به زیر کشیدن اولین قانون اساسی ایالاتمتحده –اصول کنفدراسیون– با تقاضای تنظیم قانون اساسی جدید آغاز کردند. درهنگام بازبینی، همیلتون طرح موریس را رو کرد: انتخاب یک رییسجمهور دائمی که همه فرمانداران توسط او تعیین شوند و از حق وتو در برابر تمام قوانین ایالتی نیز برخوردار باشد. با این طرح، قدرت حاکمیتی ایالات از بین میرفت و دیگر هیچ راه فراری از سیاستهای دولت مرکزی نظیر مالیاتهای بالا، تعرفههای حمایتی، استقراض عمومی سنگین و سیاستهای خارجی امپریالیستی برای آنها باقی نمیماند
🌀 البته هم طرح موریس/همیلتون و هم پیشنهاد اعطای امتیاز بانک مرکزی به دولت فدرال که در شورای بازبینی مطرح شد، شکست خوردند، ولی «با اعمال نفوذ فدرالیستها» و «تلاش آنها در جهت برقراری مجدد نظام مرکانتیلیستی» حکومت بیش از پیش متمرکز شد. آنها همچنین با نارضایتی «اعلامیه حقوق» را در ازای حمایت «ضد فدرالیستها» از قانون اساسی جدید پذیرفتند. بخش مهمی از برنامه آنها در ۱۷۹۱ توسط همیلتون به نتیجه رسید. او اولین بانک ایالاتمتحده پس از استقلال را که بر اساس بانک قدیمیتر، یعنی بانک آمریکای شمالی، مدلسازی شده بود به تصویب کنگره رساند و رییس سابق همان بانک آمریکای شمالی و شریک پیشین موریس، توماس ویلینگ فیلادلفیایی، رییس بانک جدید شد.
🌀 برای آنکه به رییسجمهور بقبولاند که ایده بانک مرکزیاش مطابق با قانون اساسی است (در حالی که صریحا در زمان بازبینی قانون اساسی رد شده بود)، همیلتون ایده «اختیارات تلویحی» قانون اساسی را مطرح کرد. اختیاراتی که بطور مشخص در سند قانون به دولت فدرال تفویض نشده بود، ولی میشد با قرائتهایی از قانون که توسط وکلای خبره نظیر همیلتون انجام میشد آنها را استخراج کرد. طبیعتا این مساله نقشه راهی شد برای انهدام کامل محدودیتهایی که قانون اساسی بر اختیارات دولت فدرال وضع نموده بود
🌀 اولین بانک ایالاتمتحده «بیمعطلی ظرفیتهای بالقوه تورمزایی خود را بالفعل ساخت» این بانک میلیونها دلار پول کاغذی و سپرده دیداری، بر اساس تنها ٢میلیون دلار پول مسکوک، ایجاد کرد و در ضمن به شدت در دولت ایالاتمتحده سرمایهگذاری نمود. نتیجه، افزایش ۷۲ درصدی قیمتها در فاصله ۹۶-۱۷۹۱ بود
🌀 بازرگانان اهل شمال مهمترین حامیان سیاسی بانک همیلتون بودند، در حالی که سیاستمداران جنوبی مثل جفرسون سرسختترین مخالفان آن بودند و این بانک را چیزی نمیدانستند جز اهرم تامین مالی نسخه آمریکایی نظام فاسد مرکانتیلیستی بریتانیا؛ که از نظر آنها دشمن آزادی و شکوفایی بود. حق با آنها بود، نه تنها در آن دوران بلکه حتی تا به امروز!
✍️ توماس دی لورنزو- مجید روئین پرویزی
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌آزمون ذهنی جان رالز، بازتوزیع درآمدی را توجیه نمی کند.
🎯 @Signal99
🌀یک آزمون ذهنی متداول برای ترغیب به بازتوزیع درآمدی، تصور کردن شرایطی (همچون رالز، 1971) است که در آن افراد در یک «موقعیت ابتدایی» و پشت یک «پرده بیخبری» قرار دارند. این موقعیت ابتدایی در یک زمان فرضی پیش از آنکه به جهان پا بگذاریم رخ میدهد، که در آن اطلاع نداریم که در جهان خوششانس خواهیم بود یا بدشانس، باهوش یا کمهوش، ثروتمند یا فقیر. یک فرد ریسکگریز در چنین شرایطی به دنبال خرید بیمه برای پوشش دادن این احتمال خواهد بود که در یک شرایط کمتر بهرهمند به جهان پا بگذارد. در چنین نگاهی، بازتوزیع درآمد دولتی، اعمال این بیمه اجتماعی خواهد بود؛ قرارداد بیمهای که افراد به اختیار در موقعیت ابتدایی به آن گردن نهادهاند.
🌀با این وجود، این منطق را کمی فراتر ببرید. در موقعیت ابتدایی افراد نگران مسائلی فراتر از ثروتمند یا فقیر متولد شدن خواهند بود. آنها همچنین درمورد وضعیت سلامتی خود نگران خواهند بود. برای مثال مورد کلیهها را لحاظ کنید. بیشتر آدمها با دو کلیه زندگی میکنند در حالی که به یکی از کلیههایشان نیاز ندارند. تعداد اندکی از افراد دچار بیماری کلیوی میشوند که در نتیجه آن کلیههایشان از کار میافتد، شرایطی که معمولن به کوتاه شدن عمر فرد مبتلا میانجامد. یک فرد در موقعیت ابتدایی حتمن قرارداد بیمهای را امضا خواهد کرد که تضمین کند در زندگی لااقل یک کلیه سالم داشته باشد. یعنی او حاضر است ریسک اهداکننده کلیه بودن در شرایطی که خوششانس است را بپذیرد تا در عوض اگر بدشانس بود اطمینان داشته باشد دریافتکننده کلیه خواهد بود. بر این اساس، همان منطق که بازتوزیع درآمد از سوی دولت را توجیه میکند، اهدای کلیه با اجبار دولتی را هم توجیه میکند.
🌀بدون تردید اگر چنین سیاستی بخواهد جدی گرفته شود با مخالفت شدید روبرو خواهد شد. مخالفان چنین استدلال خواهند کرد که «یک انسان بر اندامهای بدن خود حق مالکیت دارد و یک آزمون ذهنی از موقعیت ابتدایی در پس پرده بیخبری این حق را زائل نخواهد کرد.» اما اگر این استدلال رواست که به نظر من هست، آنگاه این استدلال روایی آزمون ذهنی را در کلیت خود زیرسوال میبرد. اگرتصور کردن یک قرارداد بیمه اجتماعی فرضی که در موقعیت ابتدایی امضا شده است حق یک فرد بر اندامهای بدن خود را ملغی نخواهد کرد، چطور میتواند حق فرد بر منافع ناشی از کار او را ملغی کند؟
✍️گریگوری منکیو، استاد اقتصاد هاروارد-مترجم: محمد قادری
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎥 در اسناد لورفته پاناما، چهرههای سیاسی بیشتری نسبت به میلیاردهای مجله فوربز یافت میشوند، پنج برابر بیشتر. این اسناد شبیه لیست دُزدسالاران کشورهایی مانند روسیه و چین و عراق است و شامل تعدادی کافی از افراد خانوادههای سلطنتی خاورمیانهای برای پر کردن یک کاخ میشود.
✍️ ترجمه از بورژوا
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
#تویت_اقتصاد
⭕️ تولید کننده انحصاری خوردو در کشور فرمودند که ایران خودرو به طور متوسط برای هر خودرو ۴۰ میلیون تومان و سایپا حدود ۱۰ میلیون تومان زیان میکنند.
⭕️ اینکه بعد از چند دهه حمایت با تعرفه و وام و انحصار هنوز نمیتونین یک ماشین درست بسازین به کنار. اصلا ما راضی به ضرر شما نیستیم، لطفا در کارخانه هاتون رو ببندین و اجازه واردات بدون تعرفه و مالیات رو به خودرو های صفر و کارکرده بدین تا بازار کار خودشو بکنه.
✍ تویتر اقای هیچکس
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 برعکس نهند نام زنگی کافور
🎯 @Signal99
🌀 در سال ۱۹۹۶ آلن سوکل، استاد فیزیک دانشگاه نیویورک و کالج لندن، دست به آزمایش مهمی زد که بعدها جریانساز شد. او برای سنجش بنیانهای علمی و نظری یکی از حوزههای نسبتاً جدید آکادمیک مقالهای۱ علمی نوشت و آن را برای ژورنال معتبر مطالعات فرهنگی پستمدرن، سوشالتکست، ارسال کرد. پرسش این بود که آیا یکی از معتبرترین نشریات پستمدرن که بزرگانی چون فردریک جیمسون و اندرو راس در تحریریهاش حضور داشتند حاضر خواهد شد مجموعهای لفاظی را که هیچ بنیان علمی ندارد چاپ کند؟ سوکل در تنظیم مقاله دو نکته را مدنظر قرار داد. اول اینکه لفاظیهای بیسروته مقاله ظاهری موجه و علمی داشته باشد و دوم، با پیشفرضهای مقبول یا به عبارتی سمتوسوی ایدئولوژیک اعضای نشریه همسو باشد.
🌀 ایده مقاله این بود که جاذبه کوانتومی (چنانکه مارکسیستهای پستمدرن دوست دارند همهچیز را فرض کنند) برساخته زبانی و اجتماعی است. مقاله پر بود از لفاظیهای فلسفی و مفاهیم بیربط و نامفهوم که معارف فیزیک از جمله نسبیت عام و نظریه آشوب و فیزیک کوانتوم و هندسه نااقلیدسی و مکانیک سیالات را با جامعهشناسی و روانشناسی و فمینیسم و هرمنوتیک پیوند میداد و نتیجه دلخواهش را میگرفت. طبیعتاً تحریریه مجله نتوانست از خیر چاپ مقالهای بگذرد که مفاهیم دلخواه ایشان را با قوانین فیزیک توضیح میداد.
🌀 مقاله در شماره بهار /تابستان همان سال سوشال تکست به چاپ رسید. سوکل درست در روز انتشار مجله موضوع را به صورت عمومی اعلام کرد و بعدها کتابی دربارهاش نوشت. اما این پایان ماجرا نبود. از آن زمان تا امروز سوکلکاران زیادی پیدا شده و راه او را ادامه داده و کوس رسوایی جریانهای شبهعلمی مبتنی بر لفاظیهای بیبنیان را زدهاند اما متاسفانه این حوزههای پرطمطراق هرچند توخالی با سرعت زیادی در حال تکثیر و گسترش بودهاند. از قضا همین چند روز پیش سه محقق اعلام کردند از مجموع ۲۰ مقاله ساختگی که برای نشریات علمی این حوزهها ارسال کردهاند هفت مقاله مورد تایید قرار گرفته است… در فرصتی دیگر بیشتر راجع به این حوزه توضیح خواهم داد. ادامه در لینک ...
✍️ تجارت فردا
🔖کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 سه پاراگراف خواندنی از آدام اسمیت به انتخاب مورای روتبارد
🎯 @Signal99
🌀اسمیت در شاید مشهورترین پاراگراف خود نوشت: «یک فرد (کارفرما) مسلطتر خواهد بود اگر بتواند «حب نفس» آنها (کارگران) را در جهت منافع خود به کار گرفته و به آنها نشان دهد که به سود خودشان است که آنچه را وی از آنها میطلبد، به بهترین وجه انجام دهند... این از سخاوت قصاب، مشروبساز و نانوا نیست که ما بر سر میز خود شام داریم، بلکه از علاقه آنها به نفع خودشان است. ما نه با اشاره به انسانیت آنها، بلکه با «حب نفس»شان اهداف خود را پیگیری میکنیم و نه از مایحتاج بلکه از منافع آنها سخن میرانیم.»
🌀 همین طور یک پاراگراف مشهور دیگر اصول کلی این رویکرد را آشکار میسازد: «بنابراین در عین حال که هر فرد میکوشد تا آنجا که در توانش هست هم سرمایه خود را در جهت حمایت از صنعت موردنظرش به کارگیرد و هم آن صنعت را به گونهای راهبری کند که تولیداتش بیشترین ارزش را داشته باشند، در حقیقت در حال تلاش است تا درآمد سالانه جامعه را تا آنجا که میتواند افزایش دهد. البته در اصل، او نه قصد پیشبرد منافع عمومی را دارد و نه میداند که تا چه حد در حال پیشبرد آن است ... درجریان هدایت صنعت به گونهای که تولیداتش بیشترین ارزش را پیدا کنند، او تنها در پی نفع خود است، ولی در این مورد او نیز مانند بسیاری دیگر، در عمل توسط دست نامرئی به سوی پیشبرد هدفی هدایت میشود که به هیچ وجه مدنظرش نبوده است.»
🌀 اسمیت در ادامه نسبت به اقداماتی که ظاهرا در پی ارتقای «نفع عمومی»اند صریحا هشدار میدهد: «همچنین، اینکه او چنین قصدی (کمک به جامعه - م) ندارد، همیشه به ضرر جامعه نیست. با پیگیری نفع شخصیاش وی مرتبا منافع جامعه را، بیش از آنچه که اگر واقعا قصدش را داشت میتوانست، ارتقا میبخشد. من تا به حال ندیدهام کسانی که ظاهرا برای نفع عموم به تجارت میپردازند تا این میزان سودبخش باشند.»
✍️ مجید رویین پرویزی
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎥 چه گوارا، ماشین خونسرد کشتار
⭕️ چهگوارا به اندازهی دیکتاتور مستبد کرهی شمالی بیرحم بود فقط مدل موی بهتری داشت و خیلی غمانگیز است که همین کافی بوده تا دانشجوها و روشنفکران چپ، پنجاه سال فریب بخورند. پس از انقلاب کوبا در سال ۱۹۵۹ چهگوارا با رد ایدهی بازگشت به دموکراسی، ساخت حکومتی پلیسی را آغاز کرد. او بر انجام اعدامهای خودسرانه و ساخت اردوگاههای کار نظارت داشت.
✍️ ترجمه از بورژوا
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 شکست قرارگاه سازماندهی مرغ کشور از دشمن فرضی
🎯 @Signal99
🌀 در اخبار صدا و سیما فرمودند که مرغدار ها مجبور شدن غذای طیور خود را از بازار آزاد تهیه کنند که این اتفاق باعث گرانی مرغ شده است. در صورتی که نظارت رخ می داد و توزیع درست انجام میشد دیگر این اتفاق نمیافتاد و مردم مرغ ارزان میخریدند.
🌀 چرا این ادعا یک دروغ است؟ نکته اول اینه که هرگز هیچ دولتی در تاریخ بشریت نتونسته تولید، قیمتگذاری و توزیع رو کنترل و مدیریت کنه. دلیل اصلی علاقه به دخالت در این بخش ها کسب سود از طریق رانت ایجاد شده با قوانین هست.
🌀 نکته دوم فریب دادن مردم با گفتن کلمه مرغ ارزانتر هست. با نگاهی به چگونگی توزیع غذای دام و طیور توسط دولت با قیمت پایین تر از قیمت بازار مشاهده میکنیم که این پایین تر بودن قیمت به لطف ارزان فروشی ارزی که در دست دولت است صورت گرفته. از اونجا خم که دولت از خودش هیچ چیزی نداره در واقع دولت با پول شما مردم تفاوت قیمت بازار با قیمت مصوب رو پرداخت میکنه. پس در هر صورت مردم مرغ رو در قیمت واقعی که همون قیمت بازارِ خریداری میکنن.
🌀 مشکل اصلی کاهش قدرت خرید مردم اون هم توسط دولت (منظور فقط قوه مجریه نیست) هست. این کاهش قدرت با ابزار های مختلف مانند ایجاد انحصار و رانت با کمک قانون گذاری و همینطور نقض حقوق مالکیت افراد رخ میدهد.
✍️ ر_ضا
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ امپراتور شی، حاکم چین کمونیست، وانمود میکند که صدای جیغ این دخترک شش ساله میانماری را که در کنار تابوت سر باز پدرش ایستاده نمی شنود. پدر این دختر همین چند روز پیش به ضرب گلوله نظامیان برمه ای در جریان تظاهرات خیابانی کشته شد.
⭕️ارتش میانمار(برمه) از بعد از کودتای اخیر خود تا کنون نزدیک پانصد معترض را کشته است. جالب است بدانید دو کشور چین و روسیه بزرگترین حامیان ژنرال های سرکوبگر برمه ای هستند. چین در قالب طرح امپراتوری سازش، موسوم به "یک کمربند، یک جاده"خط لوله بزرگی و مهمی را در خاک برمه احداث کرده که برای حفظ آن حاضر به هر نوع عمل جنایتکارانه ای است.
⭕️ جالب است بدانید که فقط دو هفته پس از ورود وزیر امور خارجه چین به برمه، در این کشور نظامیان کودتا کردند و به عمر حکومت نیمه انتخابی آنگ سان سوچی پایان دادند. تا به حال جامعه جهانی دو بار سعی کرده تحریم هایی را علیه نظامیان برمه برقرا کنند که هر دوبار با رای وتوی چین روبرو شده است.دیروز چینی ها برای بار دوم این قطعنامه تحریمی شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ژنرال های برمه ای را وتو کردند.
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎥 مغلطه تاریخی مارکس
⭕️ کارل مارکس، سرمایهداری را استثمار سیستماتیک نیروی کار میدانست. او این ایده را بر اساس نظریه ارزش - کار مطرح کرد که بیشتر اقتصاددانان در روزگار پس از مارکس آن را رد کردند. با این حال ولی این ادعای مارکس هنوز در میان بسیاری از روشنفکران هوادار دارد. در این ویدیو به این سوال پاسخ دادهایم که آیا سرمایهداری و بازار آزاد واقعا توام با بهرهکشی و استثمار است؟ قدرت چانهزنی نیروی کار در کدام سیستمهای اقتصادی بیشتر است؟
✍️ ترجمه از اکو ایران
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎥 افسانهی مالیات!
🎯 @Signal99
🌀 اظهارات زیادی وجود دارند که ادعا میکنند نرخ های بالای مالیات، به ویژه مالیات بر افراد ثروتمند جامعه درآمد بالایی را برای دولت به ارمغان میآورد که از محل این درآمد ها میتوان منابع لازم طرح های رفاهی مدنظرشان را تامین کرد.
🌀 اما نیازی به گمانهزنی نیست، تجربه مالیات های بالایی که گاه به 90 درصد نیز میرسید در دوران آمریکای بعد از جنگ جهانی دوم تجربه شده است و میتوان نتایج آن را از طریق آمارهای ثبت شده مورد بررسی قرار داد. در این ویدئو نگاهی کوتاه به تجربه مالیات های بالا در آمریکا دارد. لطفا این ویدیو را به اشتراک بگذارید.
✍️ ترجمه: ؟
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 ونزوئلا چهل سال بعد از انقلاب خود به استعمار نفتی بازگشت
🎯 @Signal99
🌀 «دهها سال بعد از امروز، بیستها سال بعد از امروز، خواهید دید نفت ما را به ویرانی میکشاند... نفت پسماند شیطان است». این جمله مشهور پابلو پرز آلفونزو، وزیر نفت ونزوئلا در زمان ملی شدن صنعت نفت این کشور و یکی از بنیانگذاران اوپک است؛ او این پیشبینی را برای ونزوئلا در سال ۱۹۷۶ کرد.
🌀 هر ماه با افت تولید نفت، دولت سوسیالیست-پوپولیست نیکلاس مادورو یک گام دیگر به سمت سقوط برمیدارد. آخرین برآوردها نشان میدهد تولید نفت ونزوئلا ممکن است تا پایان سال جاری میلادی به کمتر از یک میلیون بشکه در روز برسد که به معنای افت بیش از ۴۲ درصدی نسبت به ابتدای سال جاری است.
🌀 ونزوئلا همانطور که آرام آرام در آشفتگی اقتصادی بیشتر فرو میرود، ونزوئلا که اواخر قرن ۲۰ شرکتهای خارجی را به بهانه ملیگرایی از صنعت نفت خود اخراج کردحال کنترل منابع نفتی خود را نیز از دست میدهد. مادورو برای نجات دولت خود بارها از چین و روسیه وام گرفته است، وامهایی که نفت کشور را در ازای آن به گرو گذاشته.
🌀 حجم بدهی ونزوئلا به این دو کشور به شکلی است که حتی اگر دولت مادورو سقوط کند و این کشور در اختیار حاکمان جدیدی قرار گیرد، باز هم به دلیل بدهی ذخایر نفتی آنها در اختیار دولت چین و روسیه باقی خواهد ماند. آمار شورای آتلانتیک نشان میدهد ونزوئلا در ازای این وامها روزانه بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار بشکه به چین و روسیه نفت ارسال میکند. اما مشکل کاراکاس آنجا است که تمام این محمولهها را تنها در ازای سود وامهای میلیاردی که از این کشورها اخذ کرده، ارسال میکند
✍نسیم علایی
🔖کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📎 t.me/signallinks/95
🎥 ایدههای مهم میلتون فریدمن. قسمت اول
⭕️ میلتون فریدمن، با وجود این که از طبقه اقتصادی بالایی نبود، به یکی از بانفوذترین اقتصاددانان قرن بیستم تبدیل شد. او در سال ۱۹۳۲ مدرک کارشناسی ریاضیات خود را از دانشگاه راتگرز دریافت نمود، و با ادامه تحصیل در رشته اقتصاد از دانشگاه شیکاگو کارشناسی ارشد خود را دریافت نمود، و سپس پی اچ دی خود را از دانشگاه کلمبیا دریافت نمود. در سال ۱۹۷۶ به واسطه خدمات وسیعش موفق به اخذ جایزه نوبل گردید. دانشکده اقتصاد شیکاگو تحت رهبری خردورزانه او شهرت جهانی کسب کرد.
✍️ ترجمه از بورژوا
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎥 ایدههای مهم هایک
⭕️ قسمت اول، هایک که بود؟
⭕️ قسمت دوم, قیمتها به ما چه میگویند؟
⭕️ قسمت سوم, چرا دولت نمیتواند اشتغال زایی کند؟
⭕️ قسمت چهارم, قانون؛ حاصل نظم خودجوش
✍️ ترجمه از اکو ایران
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌وطن پرستی کافی نیست!
🎯 @Signal99
🌀بعد از قضیه ملی شدن صنعت نفت، آمریکایی ها که می دانستند دیگر مستعمره سازی مثل سابق کارساز نیست و اوضاع را به کام شوروی بر می گرداند، تصمیم داشتند با دادن امتیازاتی به ایران (مانند پیشنهاد چرچیل- ترومن در زمستان 1331 که ملی شدن نفت را به رسمیت می شناخت) کار را فیصله دهند، ولی مصدق "وطن پرست" با وجود بدی اوضاع داخلی به هیچ رو حاضر به امتیاز دادن نبود.
🌀او از مجلس همسو با خود اختیارات زیادی می گیرد، در کتاب دامگه حادثه آمده است: "محمد مصدق ... با اختیارات قانونگذاری که بدست آورده بود لایحه قانونی تشکیل کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی را به تصویب رساند که به موجب آن کمیسیونی ... میتوانست هر فردی را به هر دلیلی مخل امنیت تشخیص داده و برای مدت طولانی نفی بلد کرده و از محل سکونت خود به نقاط بد آب و هوا تبعیدکنند". لایحه عفو خلیل طهماسبی ضارب رزم آرا هم پیش از آن در همین مجلس به تصویب رسیده بود. شرایط آن دوران البته عادی نبود، ولی این همه تندروی و دور زدن قانون از مردی حقوقدان بعید بود.
🌀بعد سراغ همه پرسی می رود که حتی یاران وی هم آن را "تمیز" نمی دانستند و همان مجلس مرعوب هم در عمل منحل می شود. غلامحسین صدیقی به او هشدار می دهد که در غیاب مجلس شاه می تواند با یک فرمان او را برکنار کند، او پاسخ می دهد: شاه چنین جراتی ندارد! وقتی هم شاه سرانجام دستور برکناری می دهد، توجهی نمی کند. قضیه 28 مرداد هم که روشن است (برخی حقوقدانان استدلال کرده اند که لفظ "کودتا" برای توصیف آن واقعه نارواست، وقتی پادشاه قانونی مملکت نخست وزیر را برکنار کرده است، دیگر نمی توان برکناری خشونت آمیز او را حتی با فرض دخالت خارجی و حضور اوباش "کودتا" خواند)
🌀می توان حدس زد که مرد سالخورده محترم به راستی ایران را دوست داشت، متمول بود و چشم و دل سیر، تحصیل کرده در فرانسه و بزرگ منش، ولی فقط به محبوب ماندن فکر می کرد. به واقع شوخی بود فکر کنی مالکیت سرمایه عظیم یک کشور اجنبی را به زور بگیری و کاری به کارت نداشته باشند. مجبور بودی دیر یا زود برای استفاده از عایدات نفت دوباره دست کمک به سوی آنها دراز کنی (مگر حتی اکنون و بعد از گذشت چند دهه می توان گفت که در صنعت نفت کاملا مستقل هستیم؟). جان کلام به قول محمد قائد این بود که او تمام قراردادها "استعماری" را ملغی کرد، ولی تحمل داغ ننگ امضای قرارداد جدید را نداشت!
🌀فضیلت اهل سیاست حفظ محبوبیت نیست، بلکه باید بتوانند حسب لزوم برای منافع کشورشان بدنامی را هم تحمل کنند و برخلاف سیل احساسات مردمی جا را برای عقلانیت باز کنند. در فجایع پیش روی ایران، ما به جای چهره های وجیه المله نیازمند سیاستمدارانی با چنین عقلانیت و شهامتی هستیم.
✍راهبرد
🔖سیگنال
🎯 @Signal99
📎 https://goo.gl/x8RhWc
📎 http://goo.gl/wFMubE
🎥ایدههای مهم هایک| قسمت چهارم| قانون؛ حاصل نظم خودجوش
🌀 هایک بین قواعدی که به طور آگاهانه توسط مقامات دولتی طراحی و بر جامعه تحمیل میشوند، و قواعدی که بدون طراحی و از درون تعاملات اجتماعی مردم در طی زمان ظاهر میگشت، تفاوت قائل بود. او قواعد تحمیلی توسط دولت را «قانونگذاری» مینامید و آنها را متفاوت از قواعد ظاهر شده میدانست که او «قانون» مینامید.
✍️ ترجمه از اکو ایران
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎙 چگونه در بورس دو میلیون دلار بدست اوردم؟ بخش دوم
⭕️ نیکلاس داوراس، یک مهاجر مجارستانی نشان داد، یک فرد چطور با شناسایی اشتباهاتش و تکرار نکردن آن میتواند موفق شود.
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99