هر کجا مشتی گره شد مشت من زخمی هر تازیانه پشت من هر کجا فریاد آزادی منم من در این فریادها دم می زنم ....🌿✌🏼
📝📝📝لئو چهاردهم، اولین پاپ آمریکایی کیست؟
✅حتی پیش از آنکه نام پاپ جدید از بالکن کلیسای سنپیتر اعلام شود، جمعیت حاضر در میدان فریاد میزدند: «زنده باد پاپ!»
✅رابرت پرووست ۶۹ ساله، به عنوان دویست و شصت و هفتمین رهبر کلیسای کاتولیک انتخاب شد و لقب پاپ لئو چهاردهم را برای خود برگزید.
✅او نخستین آمریکایی است که به این مقام میرسد، اما به دلیل سالهای طولانی فعالیتش به عنوان مبلغ مذهبی در پرو و سپس اسقف اعظم این کشور، بسیاری او را کاردینالی متعلق به آمریکای لاتین میدانند.
✅پرووست سال ۱۹۵۵ در شیکاگو از پدر و مادری با تبار اکوادوری و فرانسوی متولد شد. دوران نوجوانیاش را به عنوان خدمتگزار محراب در کلیسا گذراند و در سال ۱۹۸۲ به مقام کشیشی رسید. سه سال بعد راهی پرو شد، اما در سالهای بعد بارها به آمریکا بازگشت تا در زادگاهش به عنوان کشیش و پیشوای مذهبی فعالیت کند.
✅او در ژانویه ۲۰۲۳ به مقام اسقفاعظمی منصوب شد و تنها چند ماه بعد، پاپ فرانسیس او را به مقام کاردینالی ارتقا داد.
✅از آنجا که حدود ۸۰ درصد کاردینالهای شرکتکننده در نشست انتخاب پاپ را خود پاپ فرانسیس منصوب کرده بود، انتخاب چهرهای مانند پرووست، حتی با وجود اینکه به تازگی به این مقام رسیده بود، چندان غیرمنتظره نبود.
پرووست چهرهای است که به عنوان نماد تداوم مسیر اصلاحات پاپ فرانسیس در کلیسای کاتولیک شناخته میشود.
✅گفته میشود که او در زمینه مهاجرت، فقر و محیط زیست دیدگاههایی همسو با پاپ پیشین دارد.
✅رابرت پرووست در مقام کاردینال، از به چالش کشیدن دیدگاههای جیدی ونس، معاون رئیسجمهور آمریکا، ابایی نداشت.
✅او پستی در شبکههای اجتماعی را بازنشر کرده که سیاست دولت ترامپ در اخراج یکی از ساکنان آمریکا به السالوادور را مورد انتقاد قرار داده بود، و همچنین یادداشتی انتقادی را به اشتراک گذاشت که درباره گفتوگوی تلویزیونی ونس با شبکه فاکس نیوز نوشته شده بود.
✅در این پست آمده بود: «جیدی ونس در اشتباه است؛ عیسی مسیح از ما نمیخواهد که عشقمان به دیگران را درجهبندی کنیم»؛ جملهای که عنوان مقالهای در وبسایت نشنال کاتولیک ریپورتر بود.
✅اگرچه ملیت آمریکایی دارد و به خوبی از شکافهای داخلی کلیسای کاتولیک در ایالات متحده آگاه است، اما پیشینهاش در آمریکای لاتین نوعی استمرار پس از دوره پاپ فرانسیس آرژانتینی محسوب میشود.
✅با این حال دوران خدمت او در پرو از سایه رسواییهای مربوط به آزار جنسی در امان نمانده است؛ هرچند اسقفنشین او با قاطعیت هرگونه تلاش برای سرپوش گذاشتن بر این پروندهها را تکذیب کرده است.
✅پیش از آغاز نشست انتخاب پاپ، ماتئو برونی، سخنگوی واتیکان، اعلام کرد که طی روزهای منتهی به این اجلاس، در مجمع کاردینالها بر لزوم انتخاب پاپی با «روحیهای پیامبرگونه که بتواند کلیسایی را رهبری کند که در خود فرو نرود، بلکه بداند چگونه از خود فراتر رود و نوری بر جهانی افسرده و نومید بتاباند» تاکید شده است.
@IRAN_CITYOFSUN
@MostafaTajzadeh
♦️ تا می توانی به مصدق فحش بده....!
🖊️علی مرادی مراغه ای
آقای محمدعلی سفری در مصاحبه ای در مجله بخارا خاطره جالبی پس از کودتای 28 مرداد یا به تعبیر طرفداران پهلوی قیام ملی! نقل می کند او می نویسد:
«تیمور بختیار اتاق بزرگی داشت که حدود شصت صندلی دور تا دور آن چیده شده بود. میز بزرگش بالای اتاق بود و از انواع ادوات نظامی تا جایی که توانسته بودند، به عنوان دکور استفاده کرده بودند. اتاق بختیار دو در داشت، من خواستم از دری که نزدیک اتاق سرهنگ کیانی بود بروم. اما سرهنگ کیانی گفت:
«از این در نرو، بهتر است از آن در بروی».
دری را به من نشان داد که دورتر از اتاق خودش بود. من رفتم در را بازکردم، سلام کردم و روی صندلی اول نشستم، تیمور بختیار سرش را بالا نکرد و گفت:
«بیا اینجا».
یه صندلی که پهلوی دستش بود. ما هم به ناچار باز پا شدم و رفتم سر همان صندلی که او گفته بود و در کنارش نشستم.
گفت که:
«خودت خوب می دونی که اگر سپهبد زاهدی نرفته بود و دولت علا نیامده بود تو جایت اینجا نبود اینو خودت خوب می دونی!».
من سرم را انداختم پایین و هیچی نگفتم.
گفت: «حالا که خواستمت سه کار باید بکنی.اگر می خواهی توی مطبوعات باشی باید این سه کار را که می گم انجام بدهی. اول بگو ببینم کجاها کار می کنی؟»
من آن موقع توی پانزده نشریه کار می کردم و یکی یکی اسامی نشریات را گفتم پس از گفتن نام نشریه ها، بختیار گفت:
«دیگه»؟!
گفتم: همین شمردم چیزی یادم نیامد.
گفت: «نه دیگه»!
گفتم: چیزی به خاطر ندارم.
گفت:«تو در اتحاد ملل هم مطلب می نویسی».
اتحاد ملل مال مرعشی بود و من هفته ای یک تفسیر به او می دادم با نام مستعار سفیر.
گفتم: یادم نبود.
گفت:«خُب سه کار باید انجام بدهی:
یکی اینکه مصدق را فراموش کن.
دوم، هر کجا دستت رسید به آنها فحش بده.
و سوم هر کجا خبری بود به ما خبر بده»!
سفری در ادامه می نویسد:
من سکوت کرده بودم.
گفت:«کری یا لالی»؟!
گفتم: تیمسار نه کرم و نه لالم.
گفت:«پس جواب بده این سه کار را می کنی؟»
گفتم: تیمسار! قسمت اول که مصدق را فراموش کنم منتفی است. چون هیچ مطلبی بدون تأیید شما و فرمانداری نظامی چاپ نمی شود. نه من می توانم بنویسم و نه شما اجازه چاپ می دهید. موردِ دوم هم دیگران هستند که فحش بدهند این قدر هست که ما توی آنها گم می شویم. اما مورد سوم را نفهمیدم که باید چه کنم.
گفت:«شما از اوضاع اجتماع خبر دارید. همه جا می روید و توی همه جا هستید و مسائل را می دانید ما را هم با خبرکنید».
این را که گفت، من ناراحت شدم! گفتم: یعنی می فرمایید بیام جاسوس شوم. جاسوسی کنم... با مشت زد روی میز به طوری که آنچه روی میز بود پرید هوا و نعره کشید. من از ترس اینکه با وسایل روی میزش مرا نزند پنج شش متر از او دور شدم.
سرهنگ کیانی که اتاق بغلی بود سراسیمه آمد توی اتاق. (بعدها گفت که «فکر می کردم تیمسار تو را یا کُشته و یا دارد مفصل کتک می زند»!
تیمسار بختیار به او گفت: «سرهنگ این جنازه را از این جا ببر بیرون و بهش بگو شانس آورده امروز آمده اینجا و امروز به تور من خورده والا حسابش را می رسیدند.».
سرهنگ کیانی من را از اطاق تیمسار بیرون آورد و به اتاق خودش بُرد و گفت:
«چی شد که تیمسار این قدر عصبانی شد؟!».
من عین ماجرا را گفتم و سرهنگ کیانی گفت:
«اشتباه کردی؛ قبل از شما سیزده چهارده تن از رفقای شما آمدند صحبت کردند. چک هایشان را هم گرفتند و رفتند...»!
(بخارا، شماره ٢٣ ، فروردین-اردیبهشت ١٣٨١- گفت و گو با محمدعلی سفری...)
@tahkimmelat
@MostafaTajzadeh
❇️ هشدار سخنگوی جبهه اصلاحات ایران نسبت به افزایش بی قانونی و خودسری ها در کشور
🔺 جواد امام سخنگوی جبهه اصلاحات ایران در واکنش به عقد قرارداد کلان اقتصادی وزارت راه با بابک زنجانی محکوم به اختلاس، نادیده گرفته شدن اتهام کاظم صدیقی در ماجرای پرونده هزار میلیاردی باغ ازگل، ارساب مجدد پیامک های حجاب و ...، تأکید کرد: این رویه ها صرف نظر از بی قانونی و سلب امنیت روانی و زیر پا گذاشتن حقوق شهروندی نتیجه ای جز ایجاد هرج و مرج و تحریک جامعه و برهم زدن امنیت و افزایش نارضایتی و تعمیق شکاف میان مردم و حکومت در برندارد.
🔹 سخنگوی جبهه اصلاحات ایران در این باره در شبکه ایکس نوشت:
متأسفانه آنچه این روزها در جامعه متداول شده، چیزی جز بی قانونی و مقابله با مردم و نهادهای رسمی اعم از قانون گذار، مجری و نظارتی و حرکت بر خلاف مصالح و منافع ملی نیست و عواقب آن قطعا بی اعتباری نظام حقوقی و قضایی و بر هم ریختن نظم عمومی و مخدوش شدن امنیت روانی شهروندان است.
🔸چگونه مجرمی که به دلیل رکورد دار بودن در اختلاس محکوم به اعدام شده مورد عفو قرار می گیرد و می تواند در ایام مرخصی از زندان با همکاری ضابطین اقدام به عقد قردادهای کلان در حوزه های مختلف اقتصادی سرمایه گذاری کند؟!
🔸متاسفانه انگار در این جامعه جای متهم با شاکی عوض شده است. نمونه دیگر، در نحوه برخورد با متهم باغ ازگل است که باب جدیدی را در عدلیه گشوده است به نحوی که با هیچ عقلی و منطق و حقوقی سازگار و قابل توجیه نیست و نه تنها متولیان امر دین را زیر سئوال برده بلکه اعتبار حکومت و امر قضاء و … را نیز به هیچ انگاشته شده است.
🔸از سوی دیگر می بینینم قانون حجاب و عفافی که بنا به تصمیم و تصویب شورای عالی امنیت ملی اجرای آن متوقف گردیده، عملا توسط نهادهایی در حال اجرا است!
🔸بی تردید این رویه صرف نظر از بی قانونی و سلب امنیت روانی و زیر پا گذاشتن حقوق شهروندی نتیجه ای جز ایجاد هرج و مرج و تحریک جامعه و برهم زدن امنیت و افزایش نارضایتی و تعمیق شکاف میان مردم و حکومت در برندارد.
🔸با این رویه، بعید نیست که این خودسری و آتش به اختیاری ها، شعله ای در جامعه برافروخته کند که دیگر کسی قادر به مهار آن نباشد.
🔸خودسری و بی قانونی تا کجا!؟
دستگاههای مسئول باید هرچه سریعتر به خود آمده و با همیاری مردم جلوی این باغیان را بگیرند.
🔹آدرس جبهه اصلاحات ایران در شبکههای اجتماعی
تلگرام، اینستاگرام، ایکس (توئیتر)
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 شریعت حداکثری؛ نگاهی انتقادی به مبانی و ادله
✅ درسگفتارهای استاد شیخ حیدر حبالله منتشر شد
✅گستره نفوذ شریعت و میزان تأثیر آن بر تمامی ابعاد حیات انسان همواره عرصه مناقشه و اندیشهورزی بوده است؛ آیا شریعت با دیدگاهی حداکثری توانسته است تمامی جنبههای خرد و کلان زندگی بشر را در قلمرو خود جای دهد؟ اگر شریعت چنین گسترهای را در بر دارد کدام ساز و کارهای اجرا برایش ترسیم شده است؟ این نظام چگونه میتواند در مواجهه با تغییرات پیاپی و پویاییهای زندگی بشری اقتدار خود را حفظ کند؟ در سوی دیگر با روشن شدن محدودیتهای اثباتی و عملی شریعت حداکثری آیا میتوان رویکردهای بدیلی را یافت که مرزهای جدیدی در برابر دامنه نفوذ شریعت طراحی کنند؟
✅کتاب «شریعت حداکثری: نگاهی انتقادی به مبانی و ادله»، درسگفتارهای اندیشمند معاصر، شیخ حیدر حبالله؛ دیدگاههای هواداران شریعت حداکثری را واکاوی و چهار طیف استدلالهای آنان شامل استدلالهای عقلانی، عقلایی قرآنی و حدیثی را به گونهای نظاممند تحلیل و نقد کرده است. در نهایت ضعفهای، ذاتی نارساییهای دلالتی و اشکالات سندی فراوان این ادله آورده شده که در نتیجه به تزلزل پایههای نظریه شریعت حداکثری میانجامد.
✅ معرفی تفصیلی + تهیه اثر
🆔 @ijtihadnetwork
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 دعوی نادرست آقای خامنه ای در باب صلح امام حسن
✍️یوسفی اشکوری
✅ اخیرا رهبر جمهوری اسلامی در گفتاری با برخی از پیروانش از صلح امام حسن یاد کرده و آن را از قول امام «صلح موقت» خواند و باز از قول آن بزرگوار اعلام کرد که «قرار نیست کفر و نفاق دایمی باشد».
✅قراین گواه است که پس از چهل و شش سال شعار مبارزه با «استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا» و پس از اعمال سال ها سیاست نه مذاکره و نه جنگ و اخیرا پس از طرح آموزه مذاکره نه هوشمندانه است و نه عاقلانه و نه شرافتمندانه، اکنون که با فرمان حضرت ایشان تمامی این آموزه ها به کناری نهاده شده و مذاکرات گرمی بین نمایندگان ولی فقیه و نمایندگان «شیطان بزرگ» در جریان است و گویا قرار است به توافقی منتهی شود (که خدا کند چنین باشد)، ریزش قابل توجهی در اردوگاه ولاییون رخ داده و خامنه ای ناگزیر شده وارد میدان شود و نسبت به زمزمه های مخالف نهان و عیان هشدار دهد.
✅ایشان، طبق معمول، برای موجه کردن و اقناع حامیان ذوب در ولایت، از تاریخ اسلام استفاده کرده و از رخداد مهمی چون قرار صلح امام حسن با معاویه یاد کرده است. البته چنین رویکردی در ایران معاصر پدیده ای است آشنا و به ویژه در جمهوری اسلامی در هر زمان به مقتضای وضعیت و نیاز حکومتی به رخدادی از تاریخ صدر اسلام استناد می شود؛ گاه برای توجیه صلح یا از صلح حدیبیه استفاده می شود و یا از صلح امام حسن و هرگاه مقتضای سیاست اعلامی و اعمالی مقامات باشد، از قیام یا حتی «انقلاب کربلا» خرج می شود و شعار «هیهات منا الذلّه» و «انّ الحیات عقیده و جهاد» و «جنگ، جنگ تا رفع فتنه در جهان» سر داده می شود و رسما اعلام می شود که کاخ سفید را حسینیه می کنیم. در هرحال وفق سیاست رسمی، عندالاقتضا حسینی بودن شعار روز است و در مواردی حسنی بودن آموزه اصیل دینی. بالاخره هر دو نمونه را در تاریخ اسلام و تشیع داریم!
✅در این باب حرف و حدیث بسیار است. اما در این میان چند نکته گفتنی است:
نخست این که باید دانست که اصولا استفاده از رخدادهای ادوار کهن برای موجه سازی تصمیمات روز به ویژه در سیاست های حکومتی مدرن، زمان پریشی است و نادرست و مشکل آفرین. ممکن است از جهاتی استفاده از پاره هایی از حوادث تاریخی گذشته برای برانگیختن عواطف مذهبی و یا ملی آن هم در شرایط مبارزه و نه حکمرانی و دولتمداری، که موضوعا و ماهیتا از لون دیگر است، مفید باشد ولی در دوران استقرار یک نظام سیاسی و آن هم توسط حکمرانانان و کارگزاران حکومتی، مطلقا رهزن است و گمراه کننده. حال نبوی باشد یا علوی؛ حسنی باشد یا حسینی؛ کوروشی باشد یا خرم دینی و یا . . .
✅نکته دوم و مهم در ارتباط با دعاوی رهبر نظام جمهوری اسلامی این است که اولا، چنین سخنی از حسن بن علی در هیچ یک از منابع معتبر (حداقل منابع ارائه شده تا قرن هفتم هجری) نقل نشده و ثانیا، اگر قید موقت بودن صلح با معاویه، حتی اگر ارجاع معتبری هم داشته باشد، خلاف عقل و منطق است و به ویژه در تعارض آشکار با رخدادهای پس از قرار صلح آن دو در نیمه نخست قرن اول هجری است.
✅پرسیدنی است که اگر قرار بر صلح «موقت» بود، واقعا هوشمندی چون معاویه آن را در نمی یافت؟ وانگهی، موقت تا کی؟ تا زمان نامعلوم؟! وعده سرخرمن؟! ایشان از قول امام مدعی است که کفر و نفاق دایمی نیست، اگر چنین باشد، بی تردید پیش بینی امام خلاف واقعیت های تاریخی است. زیرا امروز می دانیم که این «موقت» دایمی شد و به تعبیر ایشان کفر و نفاق (بگذریم که انتساب چنین تعبیری به اغلب امویان و عباسیان و ممالیک و عثمانیان و . . . نارواست) نیز ابدمدت شد و جاودانه! آیا خامنه ای و پیروان می پذیرند که دعوی امامشان (آن هم امام دارای عصمت مطلق و علم غیب) خلاف از آب در آمده است؟!
✅اما در ارتباط با انگیزه های مشخص طرح چنین دعاوی ناراستی، نتیجه مهم دیگری نیز حاصل می شود و آن این که آقای خامنه ای دارد آمریکایی ها را فریب می دهد و از سر ناچاری و یا مصلحت اندیشی، موقتا دارد با سران کفرو نفاق گفتگو و مصالح می کند! آیا چنین است؟! بعید می دانم که ایشان چنین نظری داشته باشد و حداقل بخواهد چنین پیامی به جهان و به ویژه طرف آمریکایی منتقل کند. اگر چنین باشد، این خلاف عقل است، خلاف مصلحت است، خلاف انصاف است، خلاف شرافت است، خلاف اخلاق انسانی و در نهایت در تعارض با ارزش های پایدار دینی. می دانیم که نبی اسلام و علی بن ابی طالب و دو فرزندش، کسانی که در سیاست بیش و کم فعال بوده اند، هرگز پیمان شکن نبوده و خلف وعده نمی کردند.
✅در هرحال چنین می نماید که جناب خامنه ای در این سخنان از چاله به چاه افتاده و به مصداق ضرب المثل مشهور، به جای حفظ ابرو چشم را کور کرده است.
@diplomathosseinalizadeh
@MostafaTajzadeh
🎥ابعاد اقتصادی انفجار بندرعباس واکاوی شد
«بندر رجایی؛ نمایش تلخ «توسعه» بدون «امنیت»»!
✍🏻امتداد-گروه اقتصادی: ساعت دوازده ظهر ششم اردیبهشت ۱۴۰۴، لرزشی مهیب در بندرعباس نه از زمین، که از قلبِ شریان تجارت ایران سربرآورد. انفجار در اسکله شهید رجایی، ابرهای سمی را به آسمان فرستاد، اما واقعیتِ پنهان در پسِ آن، فرسودگی سیستمی بود که سالها در سکوتِ مرگبارِ مسئولان پنهان شده بود. رسانهها با جملهٔ «آمار تلفات نامشخص است» پرده از دروازهٔ ابهامی برداشتند که هر فاجعهای را به معمایی بیپاسخ تبدیل میکند. ۷۰ کشته (طبق اعلام رسمی)، ۶ مفقود، و هزاران مجروح تنها نمادِ دردِ انسانی نیستند؛ نوکِ کوه یخِ فروپاشیِ زیرساختی هستند که خطوط ریلیِ فروریخته و جرثقیلهای واژگون، موزهای از بیتوجهی به نمایش گذاشتند. سکوتِ نهادها در توجیه علتِ «نامعلوم» انفجار، پرسشی تلخ را برجای میگذارد: آیا امنیتِ ملی، قربانیِ ناامنیِ مدیریتی شده است؟
🔹تأسیس بندر رجایی در سال ۱۳۴۹ با آرمانِ اتصال ایران به بازارهای جهانی آغاز شد، اما امروز این نمادِ تجارت، روایتگرِ دور باطلِ توسعهٔ شتابزده و ناپایدار است. جنگ ایران و عراق، نخستین ضربه را به پیکرهٔ این بندر وارد کرد، اما بازسازیِ دهههای ۷۰ و ۸۰ نیز نتوانست زخمِ فقدانِ «مدیریت ریسک» را التیام بخشد. سرمایهگذاریهای کلان در افزایش ظرفیت عملیاتی تا ۹۰ میلیون تن در سال، هرگز همراه با تدبیر برای بحرانهای پیشبینی نشده نبود. حالا، جایگاهِ رجایی به عنوانِ قطب ۷۰ درصدی تجارت خارجی ایران، با انحراف کشتیها به بندر امام خمینی، به اعترافی تلخ از فروپاشیِ شریانهای حیاتی تبدیل شده است. گویی تاریخِ اقتصادی ایران، حلقهایست از تکرارِ اشتباهات؛ توسعهٔ کمّی، بیآنکه کیفیت یا ایمنی را جدی بگیرد.
🔹رقمِ ۷۷ میلیون تن جابهجایی کالا در ۱۱ ماه نخست ۱۴۰۳، یا ظرفیتِ ۶ میلیون TEU کانتینری، نه نشانهٔ اقتدار، که هشداری است از تمرکزِ خطر در نقطهای واحد. شبکهای با ۸۰ پایانهٔ بینالمللی که نیمی از تجارت ایران را میچرخاند، امروز با اختلالی غیرقابل جبران، زنجیرهٔ تأمین را به مرزِ فروپاشی کشانده است. افزایش ۲۲ درصدی ترانزیت کالاهای غیرنفتی در کنار کاهشِ رقابتیِ ظرفیت نسبت به جبل علی و صحار، تناقضی دردناک را فریاد میزند: رشدِ آماریِ تجارت، بدونِ پشتوانهٔ امنیتی، جز آتشبازیِ مرگبار نیست. آمارِ ۴۰ میلیون تن صادرات هدفمند نیز نتوانسته مانع از آن شود که یک انفجار، دستاوردهای دههها را در چشمبرهم زدنی خاکستر کند.
🔹از طرفی همزمانیِ انفجار مهیب در بندر رجایی با دور تازه مذاکرات ایران و آمریکا، پرسشهایی جدی دربارهٔ پیامدهای امنیتی و اقتصادی این «تقارن زمانی» به وجود آورده است. این رویداد در شرایطی رخ داده که دولت ایران بر بهبود روابط بینالمللی و رفع تحریمها تاکید دارد، اما آشکار میسازد که زیرساختهای حیاتی کشور چگونه در معرض تهدیدهای پیشبینی نشده قرار دارند. تا زمانی که عقلانیتِ فنی قربانیِ تصمیمگیریهای مقطعی میشود، هر آتشسوزی میتواند به فاجعه بدل گردد. انفجار رجایی پایان ماجرا نیست؛ آغازِ دور جدیدی از سوالاتی است که پاسخشان را تنها در گورستانِ «توسعهٔ ناپایدار» میتوان یافت.
#امتداد
@emtedadnet
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 آقای موحدی کرمانی در این سن بالا به خود استراحت بدهید
✍🏻فاضل میبدی
✅سخن چون برابرشود با خرد/روان سراینده رامش برد/زبانی که اندر سرش مغز نیست/ اگر در ببارد همی نغز نیست/
✅فردوسی به ما آموخت که خرد را بن مایه سخن قرار دهیدو زبان بی مغز را به کار نگیرید.
آقای موحدی کرمانی رییس مجلس خبرگان رهبری : «قوانینی تصویب کنیم که برای افرادمحجبه امتیاز قائل شود، از جمله تخفیف مالیات، بخشودگی جرایم رانندگی .. این امتیازباعث می شودافراد به سمت حجاب تشویق شوند»( نقل ازسایت انتخاب)
✅اگر چنین سخنی یک روضه خوان معمولی فاقد مسئولیت بر زبان جاری ساخته بود، انسان چندان تاسف نمی خورد. درد این جاست که این گفته خردستیز و قانون گریز از زبان کسی جاری می شود که در سن بالای ۹۰ سالگی ( متولد ۱۳۱۰)درمسند ریاست حساسترین نهاد کشور نشسته که سرنوشت رهبری به دست آن نهاد است.
✅کجای اسلام و یا قوانین موضوعه کشور آمده که می توان میان زنان محجبه و غیر محجبه تفاوت حقوقی وقانونی قائل شد؟ کجای اسلام ویا فقه آمده برای این که زنان را به حجاب جذب نماییم، از تخلفات رانندگی آنان چشم بپوشیم و یا مالیات ازآنان نگیریم تا به سوی حجاب رغبت نمایند؟ درکدام مکتب فقهی و حقوقی آمده که قوانینی تصویب کنید، تا برای بخشی از جامعه که نافرمانی می کنند، امتیاز حقوقی و یا کیفری دهد؟
✅آقای موحدی از کدام جایگاه سخن می گوید؟ چه توهینی از این بالاتر، هم به اسلام و هم به زنان حامعه؟
زمین های چند هزار متری را از سوی بعضی بلعیدن و یا مفسدان اقتصادی محکوم به اعدام را به هلدینگهای میلیاردی بر گرداندن، زینابارتراست، یا وجود چند زن غیر محجبه در خیابان؟ چرا از دردهای هلاکت بارجامعه، که منشا آن برخی از امثال من وشما بودند، سخن نمی گویید؟. چرا هروقت دولت بحث مذاکره و رفع تحریمها را دنبال می کند، بی حجابی و یا مسایل حاشیه ای درد و بلای جامعه می شود؟ انواع راهها برای مبارزه با بی حجابی رفتی و میلیاردهاتومان هزینه کردی ، چه سودی نصیب ملت شد؟
✅اکنون از آن طرف وارد شدی که ازراه قانون، تشویق مالی وتبعیض حقوقی کنیم تا بی حجابی رفع شود!!اشگفتا! این بیان شما توهین به قانون و زنان تلقی نمی شود؟.
چهل و اندی سال است ملت ایران در تورم بالای سی درصد- مگر اندک زمانی- نفس می کشدو عامل عمده آن سیاستگزاریهای نادرست کلان کشور بود، چقدر امثال شما آن اندازه که سر بی حجابی فریادکشیدی، بربی عدالتی فریاد وااسلاما!بلند نمودی؟
✅آقای موحدی به سود شما و جامعه خواهد که در این سن بالا کمی به خود استراحت دهید وگذشته های خود وسایرمسئولان را نقد نمایید تا ببینیم وعده هایی که داده بودیم به انجام رساندیم؟ یا با مولانا همصدا شویم:
ای عجب آن عهد و آن سوگند کو/ وعده های آن لب چون قند کو/
چه بساعالمانی که در این سالها بر کرسی قدرت نشستند، وبه نام اسلام فرمان راندند، ولی زیانشان بیش از سودشان بود. به فرمایش امام علی ع :
« وآخر قد تسمی عالما ولیس به، دیگری خود را دانشمند نامد واز دانش در او نشانی نیست (نهج البلاغه،خ ۸۵)
🆔@tahkimmelat
@MostafaTajzadeh
📝📝📝دعوت حزب اتحاد ملت به بازخوانی و اهتمام به مسائل بنیادین آموزش و پرورش و نظام دانشگاهی کشور
✍️به گزارش روابط عمومی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی، این حزب با صدور بیانیهای بر لزوم بازخوانی و اهتمام، نسبت به مسائل بنیادین آموزش و پرورش و همچنین، نظام دانشگاهی کشور تاکید کرده و نقطه نظرات و مواضع خود در این خصوص را اعلام کرد.
✅در بخشهایی از این بیانیه آمده؛
✅کمیسیون علمی و فرهنگی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در طلیعهی هفتهی معلم با تبریک این ایام به همهی معلمان، استادان، و مربیان، محققان نظام سیاستگذاری و اجرایی کشور و نهادهای علمی، فرهنگی، مدنی، صنفی و عموم کنشگران این حوزه را به تأمل و بازخوانی مسایل بنیادین دو نهاد اساسی مدرسه و دانشگاه فرامیخواند.
✅اگرچه بخش مهمی از این مسایل، تنگناها و چالشها مزمن و ریشهدار است، اما مطالعات تاریخی وتطبیقی نشان میدهد که در هیچ مقطعی از تاریخ معاصر ایران و در هیچ جامعهی موفقی در جهان بدون توجه و اولویت دادن به شناخت و حل مسایل دیروز، امروز و فردای آموزشوپرورش و آموزشعالی امکان خروج از تنگناها و بحرانهای متعدد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی وجود ندارد. باید در متن سختترین شرایط غالب و موقعیتهای پیشرو به گرهگشایی از مسایل توسعهی علمی و آموزشی کشور اهتمام ورزید و این رسالتی تاریخی و ملی است.
✅از جمله متون روزآمد و قابل اعتنا در زمینه توسعهی علمی و آموزشی دو متن روزآمد و قابلاعتنای "مسایل آموزشوپرورش ایران" و "مسئلهی دانشگاه در ایران، بحرانها وچشماندازها" است که به همت جناب آقای سیدمحمد خاتمی توسط جمعی از نظریهپردازان، مدیران سابق، کارشناسان، پژوهشگران و فعالان مدنی این حوزه تدوین و به ترتیب در زمستان ۱۴۰۲ و بهار ۱۴۰۳ منتشر شده است.
🔺متن کامل
@emtedadnet
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 درباره توهین مجدد به مردم به خاطر فستیوال کوچه / وفاق با این جماعت ناممکن است!
✍️ سید عبدالجواد موسوی:
✅ فیلم اعتراض دو سه نفر از مخلوقات خدا به مسئول ارشاد بوشهر حالم را خراب کرد. نه این که کار خاصی کرده باشند. نه. فقط رفته اند داخل اتاق مدیر و از او سئوال کرده اند که چرا مجوز برپایی فستیوال کوچه را صادر کرده است. از این شاهکارشان فیلم هم تهیه کرده اند و پخش کرده اند در فضای مجازی.
✅ بنده خدا آقای زندویان هم که فکر می کرده با مشتی آدم معقول مواجه است سعی کرده به آن ها توضیح بدهد که روال قانونی کار چه بوده. فکر می کنید چه پاسخی شنیده؟ :«شما چه مجبور بوده اید و چه نبوده اید بالاخره مجوز این «فحشا» را صادر کرده اید». دقیقا با همین ادبیات.
متن کامل
@emtedadnet
@MostafaTajzadeh
پادکست یک نامه عاشقانه از اوین!
سید مصطفی تاج زاده
اردیبهشت ۱۴۰۳
موسیقی زمینه: کیهان کلهر
#زندانی_سیاسی #آزادی #انتقاد_از_رهبر
@MostafaTajzadeh
📝📝📝فخری بسیار عزیزم
✍🏻سید مصطفی تاجزاده
✅این چهلوپنجمین بار و سال است که با کمال مسرت، تولدت را تبریک میگویم و سلامتی، سربلندی و سعادت تو را از درگاه خداوند مهربان میخواهم. حضور گرم و حمایتگر تو در همه این سالها برایم مبارک بوده است، بهویژه در ایام ابتلا و سختی که به یاریام شتافتی، دستم را گرفتی و تنهایم نگذاشتی. شهادت میدهم که تو حق همسری را درباره من بهجا آوردی و مرا شرمنده محبتهای بیپایان خود کردی.
✅قبل از جنبش سبز نیز تکیهگاهم بودی، اما بعد از کودتای انتخاباتی ۸۸ چه خوش درخشیدی؛ به من روحیه دادی؛ به زندگانیمان سامان بخشیدی؛ خانوادههای زندانیان سیاسی را با کمک یکیدو شیرزن دیگر گردهمآوردی؛ استبداد به اسم اسلام را پس زدی و سرکوبگران را رسوا ساختی.
✅ایستادگی ۴۵ روزهات در انفرادی ۲الف اوین و بیاعتنائیات به محکومیت ۵ساله تعلیقیات، نمایانگر ایمان راسخ تو به راهی بود که انتخاب کرده بودی و بودیم؛ مسیر سبز آزادی.
✅در همان سالها یکی از نگهبانان ۲الف، هنگام آوردن من به اتاق ملاقات، از سرسختی تو تعریف کرد و اینکه: "به خانم محتشمی گفتم صد رحمت به شوهرت! او با ما بهتر کنار میآمد و شما هیچرقم راه نمیآييد!"
✅همین روحیه و عزت نفس موجب شد سربازان گمراه امام زمان از ساکت و منفعلکردن تو برای همیشه مأیوس شوند و چه خوب!
متن کامل را اینجا بخوانید
@MostafaTajzadeh
♦️ خیال و واقعیت سیاسی
🖋️ سعید حجاریان منتشر شده در وبسایت
آیا رابطهای معنادار و مؤثر میان «اندیشه» و «عمل» وجود دارد و یا اینکه این دو منفصل از یکدیگر عمل میکنند؟
گمان میکنم بحث درباره این پرسش و احیاناً پاسخ به آن بخشی از مسائل پیشروی سیاستورزی و تصمیمسازی در سیاست را روشن خواهد کرد. ذیلاً تلاش میکنم قدری این مسئله را بشکافم.
طبیعتاً، پاسخ ابتدایی به پرسش فوق این خواهد بود که اندیشه است که عمل را جهت میدهد و آن را پدید میآورد. یعنی ابتدا اندیشهورزی صورت میگیرد، سپس آن اندیشه به محک آزمون گذارده میشود، و نهایتاً عملی که انتظار است، نتیجه میشود.
مثلاً آهنگری را در نظر بگیرید که قصد میکند کلنگی بسازد. او ابتدا در تصور خویش صورتی خیالی از کلنگ ترسیم میکند و بنا به تجربهاش کوره را داغ میکند و آهنی را در درون آن قرار میدهد. سپس، با هر ضربه چکش، میگوید: آهنِ من، نرم شو! از هم دوتا شو! با خیال من یکیتر زندگانی کن! ضربات را پیوسته ادامه میدهد تا جایی که ذهنیتاش ردای عمل بپوشد.
همین کار را سیاستورز نیز انجام میدهد که در این صورت به رابطه خیال و عمل وی میگوییم، رابطه «تئوری» و «پراتیک».
اندیشهها معمولاً از سنخ تفکر، طراحی، ایدئولوژی، جزم و امثال ذلک هستند. عمل نیز از جنس واقعیتِ برساخته، ایجاد هنجار، تربیت و… است. حال با توجه به این تعاریف و درهمآمیختگیها آیا میتوان گفت که تئوری همهچیز است و پراتیک هیچچیز، و یا بالعکس پراتیک همهچیز است و تئوری هیچچیز؟
زمانی مائو تصمیم گرفت ذهن و خیال خود را به واقعیت تحمیل کند. او ذیل پروژه کلان «ابرقدرت شدن» تولید بالغ بر ۱۱ میلیون تُن فولاد را در سال ۱۹۵۸ هدف قرار داد؛ پروژهای ناممکن. اما او ذهنیت را بر عینیت ترجیح داد و بعد از محرز شدن ناتوانی کارگاههای تولید فولاد، اظهار داشت که کورههای تولید فولاد در حیات خلوت خانهها برپا شود. (برای مطالعه بیشتر، رک: چنگ و هالیدی،۱۳۹۳: ص ۶۷۷-۶۷۹) این پروژه خیالمحور نهتنها خسارتآفرین بود بلکه چین را از فرصتهای دیگر محروم ساخت.
البته، خیالمحوری مائو محصور در کشور چین نبود، و گاه، به نسخهپیچیهای جامع نیز ختم میشد. او زمانی تفسیر خود را از آغاز و پایان یک جنگ تمامعیار اتمی اینگونه ارائه داد: «اجازه دهید در این مورد بیندیشیم که اگر جنگی آغاز شود چه تعدادی خواهند مُرد. جمعیت جهان حدود ۲/۷ میلیارد است. در یک جنگ جهانی حدود یکسوم، یا کمی بیشتر حدود یکدوم خواهند مُرد… من میگویم فرض کنیم افراطیترین حالت رخ بدهد و نیمی بمیرند و نیمی زنده بمانند؛ اما در این صورت امپریالیسم با خاک یکسان، و کل جهان سوسیالیست خواهد شد» (همان، ص ۶۴۷).
بعضی اوقات اما جزمیّات بهحدی بر اندیشه مستولی میشود که اصحاب قدرت میگویند: «واقعیات با تئوریهای ما همخوان نیستند، بدا بهحال واقعیات!». این شیوه نگاه در رویکرد استالین نسبت به «مزارع اشتراکی» و نیز اقدامات هیتلر در برابر یهودیان مشهود است.
به این مسئله از زاویه اپوزیسیون هم میتوان نگریست. مثلاً در نمونه ایران بهخاطر دارم در ابتدای انقلاب تعدادی از اعضای کنفدراسیون به ایران آمده بودند. آنها بنا بود سازمانی را برای وحدت کمونیستها راهاندازی کنند. روزی یکنفر از آنها سوار تاکسی شده و گفته بود: من را به میدان وحدت کمونیستها برسان! یعنی تصوری بیش از واقعیت داشت و میپنداشت میدانی بهنام آنها ثبت شده است و حتی ساختمانی دارند. مانند مقطع انقلاب که گروهی درباره نحوه مبارزه با شاه در خارج کشور بحث نظری میکردند بیآنکه توجه داشته باشند مردم در کف خیابانهای ایران دست به اسلحه هستند. این طرز تفکر در قیام سربداران هم برجسته بود. در زمان حاضر نیز بعضی در مرحله نظریهبافی متوقف ماندهاند.
گاهی اوقات نیز، گروههایی در میانه پوزیسیون و اپوزیسیون قائل به نقشآفرینی میشوند بیآنکه به نسبت صحیح میان «تئوری» و «پراتیک» توجه کنند. اینان، از یکسو بهدلیل درک ناکافی از ساخت قدرت از عمل سیاسی درمیمانند و به کنشگرانِ لحظهای بدل میشوند، و از سوی دیگر بهواسطه تئوریزدگی به تجویزهای فرازمانی و فرامکانی روی میآوردند و ناخودآگاه، ذهن و خیال را بر واقعیات چیره میگردانند.
باری، میخواهم نتیجه بگیرم رابطه عمل و تئوری همواره رابطهای دیالکتیکی است. یعنی تئوری عمل را تصحیح میکند و عمل، تئوری را. و ضروری است هر دو به موازات یکدیگر پیش بروند. بهویژه در عالم سیاست که تأمل و بازاندیشی مدام از جمله ارکان اساسی محسوب میشود./پایان
📍منبع:
چنگ و هالیدی (۱۳۹۳)، «مائو؛ داستان ناشناخته»، ترجمه بیژن اشتری، تهران: ثالث
@tahkimmelat
@MostafaTajzadeh
🔴 گزارش مراسم روز جهانی کارگر (۱ می) در زندان زنان اوین
زندان زنان اوین در سال جاری، مراسم روز جهانی کارگر را با برنامه ای شامل سخنرانی ها ، فعالیتهای فرهنگی، و ارائه و گفت و گو برگزار کرد. این مراسم که با هدف بزرگداشت تاریخ مبارزات کارگران در جهان و بررسی چالشهای اقتصادی-اجتماعی ایران و جهان ترتیب داده شد، در دو بخش اصلی اجرا گردید.
بخش اول: سخنرانیها، تاریخچه نگاری و استراحت و پذیرایی
🚩 آغاز با گروه سرود
مراسم با اجرای گروه سرود آغاز شد. گروه سرود ترانه انگلیسی «نان و گل های سرخ» (Bread and Roses) را همخوانی و اجرا کردند.
این ترانه که در سال ۱۹۱۱ توسط جیمز اوپنهایم سروده شد، به نمادی جهانی از مبارزات کارگران برای دستمزد عادلانه (نان) و زندگی شرافتمندانه (گلهای سرخ) و صلح تبدیل شده است.
🚩 نسرین خضری، فعال کارگری که در سال ۱۳۹۸ به اتهام حضور در مراسم روز کارگر به ۵ سال حبس محکوم شده، در ادامه تاریخچه ی روز ۱ می و علت نامگذاری آن به عنوان روز جهانی کارگر را تشریح کرد. او در انتها بر اتحاد کارگران به عنوان اتحادی جهانی تا رفع هرگونه استثمار ، ستم و تبعیض تاکید کرد
ایشان تاکنون نزدیک به سه سال بدون حتی یک روز مرخصی در زندان به سر می برد.
🚩 تحلیل وضعیت اقتصادی ایران:
دو تن از هواداران سازمان به تشریح بحرانهای اقتصادی ایران پرداختند. موضوعات مطرح شده شامل تورم افسارگسیخته، فساد سیستماتیک، وضعیت معیشتی نامناسب کارگران، بیثباتی اقتصادی، استثمار نیروی کار، و فقر گسترده بود.
🚩 تاریخچه اعتصابات کارگری توسط ناهید خداجو ارائه شد:
ناهید خداجو، فعال کارگری و زندانی سیاسی دهه ۶۰، که محکومیت خود را در زندان اوین به دلیل حضور در بزرگداشت ۱می سال ۹۸ سپری میکند، گاه شماری مفصل از اعتصابات کارگری از سال ۱۳۵۵ منتهی به انقلاب ۱۳۵۷ و نیز فراز و فرودهای دهه های بعدی آن ارائه داد.
از جمله میتوان به سرکوب شوراهای کارگری در دهه شصت ، اجرای برنامه های اقتصادی سرمایه داری در ایران و تاثیر آن بر جنبش کارگری از دهه ۷۰ و ۸۰ به بعد و نیز شدت گرفتن جنبش های کارگری در سال های اخیر و متعاقبا سرکوب تشکلات کارگران و جلوگیری از هرگونه تحرک کارگری با ذکر مثال های تاریخی اشاره کرد.
🏳 استراحت و بازدید از اسناد تاریخی
پس از پایان بخش اول، از زندانیان پذیرایی شد، برخی از زندانیان فرصت یافتند تا نگاهی به اسنادی تاریخی مکتوب از جمله خلاصه ای از «گاهشمار اعتصابات و اعتراضات کارگری ایران از ۱۲۸۵ تا ۱۳۹۷» بیندازند که به صورت کاغذ دیواری در دسترس قرار گرفته بود.
این اسناد ادوار مختلف اعتراضات کارگری و جزئیات رویدادهای کلیدی را دربرمیگرفت.
بخش دوم: فعالیتهای فرهنگی و بحثهای نظری
🚩 رقص کردی نماد مقاومت و زندگی:
بخش دوم با اجرای پرشور رقص کردی توسط گروهی از زندانیان آغاز شد. این رقص که با آهنگ محلی کُردی همراه بود، حضار را به وجد آورد و با تشویق آنان همراه شد.
🚩 یکی از زندانیان با تمرکز بر شکل گیری طبقات اجتماعی در تاریخ و ترسیم چشم اندازی از آینده خاورمیانه در رفع تبعیض، ستم و استثمار سخنرانی خود را ارائه داد .
در ادامه ارائه ای جداگانه حول پرسش کارگر کیست؟ ضرورت اعتصابات کارگری در تاریخ برای احقاق مطالبات کارگران صورت گرفت و در نهایت به طور مختصر حول مفهوم تضاد به عنوان مفهومی کلیدی نه تنها در سطح روش شناسی بلکه به عنوان مفهومی هستی شناختی سخن رفت.
🚩 در انتها، انیشا اسداللهی معلم و مترجم به مفهوم بی ثباتی ، معنا و پیامدهای بی ثباتی در کار و زندگی پرداخت. علاوه بر بیثباتی همیشگی در جهان سرمایهداری، در الگوهای نئولیبرالی و پسانئولیبرالی این مفهوم دچار خصلت مضاعف و مفهوم کار دچار بحران شدت و نیروی کار از درون منشق و منزوی شده است.
از این رو نیازمند نگاهی نقادانه بر مفهوم کار در راستای اتحاد همه جانبه زحمتکشان هستیم.
@MostafaTajzadeh
♦️ توصیهای از یک عکاس پرتجربه: «از زندگیتان عکس نگیرید!»
تابستان گذشته، نمایشگاهی از گزیدۀ آثار جان روزنتال، عکاس مشهور آمریکایی، در کارولینای شمالی برگزار شد. یک روز، عکاسی جوان به روزنتال نزدیک شد و پرسید: «چرا در میان بیش از صد عکس حاضر در نمایشگاه فقط یک عکس با عنوان ”چپلهیل“ به نمایش درآمده است؟» چپلهیل زادگاه و محل زندگی روزنتال بود و مرد کنجکاو بود بداند که چرا عکسی از آنجا نیست. روزنتال پاسخ داد که بهندرت در چپل هیل با خودش دوربین حمل میکند، «آنجا زندگی میکنم و نمیتوانم همزمان دو کار انجام دهم».
روزنتال که به تازگی کتاب خاطرات تحسینشدهای دربارۀ تجارب خودش از عکاسی منتشر کرده است، توضیح میدهد اگرچه اینروزها به لطف دوربینهای قدرتمند گوشیهای هوشمند، عکاسیکردن از لحظات عادی زندگی روزمره، بسیار رایج شده، اما به نظر او این کار اشتباه است.
تجربهای از دهها سال پیش، در این زمینه نقشی اساسی داشت: روزی در سال ۱۹۷۲ که قرار بود اولین فرزندش متولد شود و او، با دوربینی مجهز، در بیمارستان کنار همسرش بود تا از آن لحظۀ حساس عکس بگیرد. او به یاد میآورد که «نور اتاق را سنجیدم، زاویههای مناسب را جستوجو کردم، اما پزشکان و پرستاران، که با عجله برای زایمان آماده میشدند، مدام مانع دیدم میشدند و عصبانیام کرده بودند.» او از پشت دوربین، چهرۀ همسرش را میدید که از درد به هم آمد، و صدای اولین گریۀ فرزندش را شنید که تازه به دنیا آمده بود.
اما بعد که به خانه آمد، فکری دست از سرش برنمیداشت: آیا واقعاً آن لحظه را زیسته بود؟ وقتی همسرش در میان درد، او را میدید که صورتش پشت جعبهای سیاه مخفی شده، چه احساسی داشت؟ از آن روز چندین عکس گرفته بود، اما فقط یکی را میپسندید: عکس لحظهای را نشان میداد که دکتر نوزاد را به روبهروی مادرش گرفته بود.
بعد به لحظاتی فکر کرد که وسط گفتگو با دوستانش، ناگهان خم شده تا قابی را از دست ندهد. یا نگاهش را از آدمهای دور و برش برداشته تا صحنهای از زندگی را به خیال خودش به «لحظهای ماندگار» تبدیل کند. روزنتال هر چه بیشتر به این نتیجه رسید که عکاسی از زندگی روزمرۀ خودش را متوقف کند. زیرا این کار، شگفتی، صمیمیت و غنای لحظاتش را از بین میبرد. او در تمام این سالها به تصمیمش پایبند مانده است و هنوز هم از دوربین گوشیاش جز برای عکسهای ضروری استفاده نمیکند.
روزنتال مینویسد: هزاران عکس در حافظۀ گوشیهای هوشمندمان ردیف شدهاند. اما زندگی در فاصلۀ خالی میان آن عکسها، بدون قاببندی و ثبت، اتفاق افتاده است. عکسها زمین حاصلخیزی برای خاطراتاند، اما میتوانند ما را از خاطرهساختن دور کنند.
🔴عکسهایی که روزنتال از روز تولد پسرش گرفته بود، آنقدر خصوصی بودند که جز همسرش هیچکس دیگری از اعضای خانواده آنها را ندید، چه برسد به اینکه بخواهد به نمایش عمومی دربیاید. بعدها که ازدواج او به طلاق انجامید، تنها بینندۀ آنها هم از زندگی او رفت. آن عکسها به جایی منتقل شدند که محل نگهداری عکسهایی است که خانوادههایی به جا میماند که دیگر خانواده نیستند: «جعبهای خاکگرفته در انباریِ زیر شیروانی».
📌 آنچه خواندید مروری است بر مطلب «On Not Carrying a Camera» نوشتۀ جان روزنتال که در شمارۀ بهار ۲۰۲۵ مجلۀ هجهاگ ریویو منتشر شده است.
@tahkimmelat
@MostafaTajzadeh
📝📝📝کارزار درخواست پاسخگویی دولت نسبت به اجرای فراقانونی طرح عفاف و حجاب
✅#اعتراض_به_اجرای_بیضابطه_قانون_حجاب
✅درخواست پاسخگویی دولت نسبت به اجرای فراقانونی طرح عفاف و حجاب
جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام؛
✅همانگونه که تاکنون اطلاع پیدا کردهاید، طی ماههای گذشته اصفهان شاهد اجرای بخشهای عمده قانون موسوم به «عفاف و حجاب» بوده و این در حالی است که شخص حضرتعالی و دولت بارها به عدم اجرای آن تأکید داشتهاید. لذا چنانچه این وضعیت خارج از اراده دولت رخ میدهد، به عنوان عالیترین مقام اجرایی کشور خواهان ورود فوری، صریح و شفاف شما به این موضوع هستیم.
✅طی ماههای گذشته، گزارشهای متعددی از ارسال پیامکهایی با محتوای تهدیدآمیز به زنان و خانوادههایشان منتشر شده است. پیامکهایی که از هشدار تا تهدید به تشکیل پرونده قضایی را دربرمیگیرند و ظاهراً بر پایهی شناسایی چهره شهروندان در معابر عمومی از طریق دوربینهای شهری صادر شدهاند. این اقدام، بهتصریح بسیاری از حقوقدانان، نه تنها فاقد وجاهت قانونی است، بلکه مبتنی بر دسترسی غیرمجاز به اطلاعات خصوصی شهروندان و بانکهای اطلاعاتی طبقهبندیشده کشور است.
✅استفادهی فراقانونی از تکنولوژیهای نوین نظیر سامانههای شناسایی چهره، تحلیل داده و هوش مصنوعی برای کنترل رفتار شهروندان در فضای عمومی، نقض آشکار حریم خصوصی و آزادیهای مصرح در قانون اساسی است و تهدیدی جدی علیه امنیت انسانی و بنیانهای مردمسالاری در ایران به شمار میآید. تداوم این روند، بدون پاسخگویی شفاف از سوی نهادهای مسئول، نهتنها به مشروعیتزدایی از نهادهای انتخابی کشور میانجامد، بلکه زمینه را برای ایجاد الگوهای فراقانونی در دسترسی به خواستهها برای گروههای اقلیتی که از درون انتخابات قادر به دسترسی به مطالباتشان نبودهاند، فراهم میکند و بیتردید، هیچ جامعهای در سایه چنین نظارتهای بیضابطه و خالی از پاسخگویی به امنیت نخواهد رسید.
✅یادآور میشویم که حضرتعالی در جریان رقابتهای انتخاباتی بارها تأکید کردید که دولت شما، رو در روی مردم نخواهد ایستاد و وعده عدم اجرای این قانون غیرمنصفانه و غیرانسانی را به مردم دادید. اکنون زمان آن رسیده است که با رویکردی صریح و مبتنی بر اصل شفافیت، در برابر این اقدامات فراقانونی بایستید و امنیت روانی را به زنان اصفهان بازگردانید. لذا ما امضاکنندگان این نامه خواهان آن هستیم که دولت محترم، بیدرنگ نسبت به اقدامات صورت گرفته در اصفهان روشنگری کند، با استفاده فراقانونی از دادههای خصوصی و فناوریهای نوین، بدون نظارت قضایی و قانونی، برخورد داشته باشد، استاندار اصفهان که نماینده عالی دولت در استان است، با این روندها مقابله کند و با سیاستهای رسمی دولت هماهنگ باشد، گشتهای ارشاد از اماکن عمومی شهر اصفهان جمعآوری شده و حق حضور آزاد و امن برای زنان در سطح شهر تضمین شود. همچنین لازم است گزارشی شفاف از پشت پرده این اقدامات، نهادهای مداخلهگر و سازوکارهای مورد استفاده جهت تنویر افکار عمومی منتشر شود.
✅جناب آقای رئیسجمهور، امروز بیش از هر زمان دیگر، مشروعیت و اعتبار نهاد دولت در گرو ارادهای جدی برای توقف روندهای فراقانونی و پاسخگویی به مطالبات بهحق مردم است. امید داریم پیش از آنکه دیر شود، گامهای مؤثری در این مسیر برداشته شود تا اعتماد اجتماعی در مسیر بازسازی قرار گیرد.
https://www.karzar.net/212906
@swhriran
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 چرا جامعه ما به توافق پایدار با آمریکا نیاز دارد؟
✍🏻تقی رحمانی، نویسنده و کنشگر مدنی:
✅ایران نه فقط در سطح دولت، بلکه در سطح جامعه نیازمند یک مذاکره تمامعیار، شفاف و پایدار است—مذاکرهای که بتواند درهای دانشگاه، بازار، فناوری، اقتصاد و فرهنگ جهانی را به روی جامعه ایرانی بگشاید.
✅ما به توافقی واقعی و بلندمدت نیاز داریم تا از انزوا فاصله بگیریم و به آینده متصل شویم.
✅اما جمهوری اسلامی همچنان مذاکره را ابزاری برای خریدن زمان و حفظ ساختار خود میبیند، نه راهی برای پیوند جامعه با جهان.
https://youtu.be/aTvj--Enz20
@tahkimmelat
@MostafaTajzadeh
🔸«حکم دادگاهم و...»
✍️اکبر دانش سرارودی
گرچه همچنان اصرار دارم هیچ حرف غلطی نزده ام و تمام نوشته هایم نشأت گرفته از تعهد و عشقی مؤمنانه به ایران و اسلام بوده و حکمی جز تشویق را شایسته خویش و سایر کنشگران دلسوز کشورم در رصد سیاست ها و نقد عملکرد مسئولین نمیدانم لکن با عنایت به سازوکارهای ظالمانه و افتضاح قانونگذاری های یکسویه جهت حمایت از حاکمیت بناحق قدسی شده!! و هدم حقوق منتقدین، تنظیم همین حکم سه سال زندان و تعلیق آن بمدت ۴ سال را نیز یک شاهکار قابل تحسین در نظام قضایی غیر عادلانهٔ موجود میدانم
بنابراین ضمن سپاس نسبت به برگزاری ۱۶جلسه محاکمه (هرچند ناتمام) برای یک متهم سیاسی در نظام ج ا که تا همین جای کار نیز یک رکورد محسوب میشود میگویم متأسفم که نقد عملکرد کسانیکه قرار بود خادم مردم باشند، نه آقا و سرور آنان را در تضادی محتوم با شرع و عقل و عرف مجرّب جهانی تبدیل به تابو نمودند و برای منتقدین دلسوز این آب و خاک هزار و یک محدودیت و مجازات تعیین کردند
در حالیکه وقتی کسی مسئولیت می پذیرد باید بداند به زیر ذره بین نقد و رصد عمومی جامعه رفته و مصونیت ندارد و بجای طلبکاری، باید پاسخگو باشد.
📌و امّا سخنی صریح و قاطع با پرونده سازان؛
ما با هیچیک از مسئولین دعوای شخصی نداشته و نداریم تا اینک بخواهیم کوتاه آمده و مصالحه کنیم
تمام دعوا و ناراحتی ما با تصمیمات و سیاستگذاری های غلط، سوءمدیریت ها، دروغپردازی ها، خلف وعده ها، لجاجت ها و توهماتی بر میگردد که منجر به بدحالی روزافزون مردم و کشورمان شده و ادامه این وضعیت اسفناک نه چیزی از فرهنگ و انسانیت مان باقی میگذارد و نه چیزی از مملکت غنی و پُرظرفیت مان.
ما دشمن فساد و ناکارآمدی و مظالمی هستیم که تمام هستی مان را نشانه گرفته و اگر پرونده سازان هم ذره ای به حال و روز ایران و اسلام و هموطنان مان بیاندیشند حتماً خواستار تغییر سیاستگذاریهای غلطی میشوند که نتیجه اش، شرایط غمبار فعلی در شاخص های مختلف کشور است
🔹لذا استدعای خاضعانهٔ ما آسیب شناسی راه طی شده و اصلاح ساختار حاکمیت دوگانهٔ معیوبی است که با ریشه داشتن در قانون اساسی، ختم به این همه ناکامی و فساد شده
تکرار میکنم ما با کسی خصومت شخصی نداریم و من شخصاً حاضرم پای حاکمی که از فروپاشی کشور جلوگیری نماید و با ایجاد اصلاح سیستم حکمرانی، ایران و دین مان را نجات دهد ببوسم و از هر خدمت ممکنی مضایقه نکنم
🛑 ولی اگر بناست حاکمان بی توجه به نتیجه حکمرانی فجیع این سالها با همین دست فرمان برانند و پای شان را از بیخ گلوی ایران و این مردم اسیر شده با مجعولات دینی برندارند قاطعانه میگویم ولو تکه تکه ام کنید دست از فریاد بر علیه ستمگران و پلشتی های بیحدشان برنخواهم داشت و کشته شدن بدست این شقی ترینهای عالَم را فوز عظیمی میدانم که منتهای آرزویم بوده و هست
خوردن دوگونی برنج کمتر یا بیشتر، اهمیتی ندارد مهم رهایی از این اسارت ذلت باری است که غایتی جز نابودی کامل دنیا و آخرتمان ندارد
لذا اگر تصور میکنید تعلیق چهار سالهٔ حکم، میتواند نقش شمشیر داموکلس را بازی کرده و امثال مرا به سکوت در قبال متنوع ترین فجایع ممکن در تاریخ حکمرانی ایران وا دارد باضرس قاطع میگویم این خیال خامی بیش نیست و اگر میخواهید دستگیرم کنید لحظه ای را از دست ندهید که حقیر ساکت شدنی نیستم و نه از زندان، نه از اعدام و نه از هیچ تهدید دیگری نمی ترسم و هیچ رنج و خطری را بالاتر از مرگ تدریجی و نابودی بی سروصدای ایران و تمام نسلهای تحت ستم حاکمیت جور نمیدانم و معتقدم اگر عاجلاً بخود نیائیم آینده ای برای هیچیک از ما باقی نخواهد ماند
🔹و اما حکم دادگاه که در ۴ صفحه انشاء شده، خلاصه اش این است؛
«جریمه مالی مختصر + سه سال زندان، که بمدت ۴ سال تعلیق شده»
و این یعنی مختومه شدن پرونده و تبرئه من، بشرطی که ساکت شوم!
امید که همهٔ دینداران و ایران دوستان، برای نجات خویش و کشور و عقایدشان، دست از سکوت و انفعال بردارند و حاکمیت را مجبور به إعمال «اصلاحات سیستمی» مورد نیاز نمایند
✅ ناگفته نماند که اگر حکم دادگاه، مورد رضایت پرونده سازان نیست، برای من نیز مطلقاً موجب خشنودی و رضا نمی باشد! زیرا ضمن اینکه اصل چنین پرونده سازیها و مُحاکماتی را ظالمانه و منطبق بر قوانین نامشروعِ حاکمیت پسند موجود میدانم مع الاسف علیرغم اعلام در لایحه دفاعیه و قول به شما مخاطبان ارجمند، موظف به رعایت پروتکل اخلاقی نانوشته ای شده ام که فعلاً مرا از انتشار این دفاعیات مُحکم و مدلل منع میکند و حاکمیت باید شاکر حکم مستقل این دو قاضی محترمی باشد که از تحمیل هزینه بیشتر به نظام ممانعت کردند
📌پس انتشار مجموع دفاعیات قاطعم در دادگاه بماند برای فرصت دیگری که ممکن است خودِ عوامل نظام بوجود آورند!
اصفهان اکبر دانش سرارودی ۶ فروردین ۱۴۰۳
/channel/NegahyDigarNew
@MostafaTajzadeh
📝📝📝صدا: دکتر ژاله آموزگار
متن : دکتر محمدرضا شفيعی کدکنی
✅من هنگامى كه در آكسفورد بودم،نسخه هاى خطى فراوانى را مى ديدم و يادداشت بردارى مى كردم. يكى از اين جُنگ ها بسيارجالب بود. يكى از اعضاى كمپانى هند شرقى، همچون بيدل شعرگفته بود.اما همين افراد، هنگامى كه مسلط شدند،گفتند؛ گور پدر زبان فارسى بياييد و اردو را كه يك زبان محلى است بگيريد و بزرگش كنيد.
✅مى دانستند زبان فارسى؛ شاهنامه،مثنوى، سعدى و حافظ و نظامى دارد و مى تواند با شكسپیر كشتى بگيرد اما زبان اردو نمى تواند با شكسپير كشتى بگيرد (در نتيجه چنين سياستى)بچه هندى مى گويد: گور پدر زبان اردو من كه مى توانم شكسپير بخوانم چرا بايد همراه با اين زبان اردو بمانم؟ اصلأ زبانم را انگليسى مى كنم.
✅چنان كه كردند. آنهايى كه به زبانهای محلى(براى بزرگ شدن بيش از اندازه واقعى شان)فشار مى آورند، مى دانند چه مى كنند.آنها مى دانند در لهجه كدكنى، شاهنامه وجود ندارد، مثنوى وجود ندارد
و اين لهجه وقتى خيلى بزرگ شود، ۴ تا داستان و۲ شعر از آن به وجود مى آيد. در نتيجه كودكى (كه در هواى آن زبان محلى باليده) مى گويد: من فاتحه اين (زبان و فرهنگ) را خواندم. من شكسپير مى خوانم يا پوشكين مى خوانم.
@RadioBayaz
@MostafaTajzadeh
📝📝📝ضرورت بازنگری راهبردی در مسیر گذار از استبداد فقیه حاکم
✍️صدرا عبدالهی
✅در بخشی از نامه سید مصطفی تاجزاده، زندانی سیاسی دربند جمهوری اسلامی ، جملهای بهظاهر ساده اما بهغایت پرتناقض نقش بسته است: «اگر ولی فقیه دیکتاتوری کند، خود به خود معزول است.» جملهای برگرفته از باورهای آغازین بنیانگذار جمهوری اسلامی که بهزعم نگارندهاش، هرگز به اجرا نرسید. اما آنچه بیش از محتوای این جمله اهمیت دارد، پرسشیست که بلافاصله از آن برمیخیزد: اگر فقیه حاکم دیکتاتوری کرده و کنار نرود، تکلیف چیست؟
✅آقای تاجزاده، همانگونه که در سالهای اخیر نشان داده، نه تنها از نقد رهبری و نهاد ولایت فقیه عبور کرده، بلکه از درون ساختار بهسمت مطالبهی گذار نیز حرکت کرده است. او از دل یک جریان اصلاحطلبی معتدل، به یکی از جدیترین صداهای منتقد بدل شد؛ آن هم در شرایطی که بسیاری دیگر یا ساکت شدند یا در مدار قدرت جذب گشتند. شجاعت فردی او، انکارناپذیر است. اما پرسش این است که در سطح راهبردی، آیا این مسیر سیاسی هنوز توان پاسخگویی به بحرانهای عمیق ساختاری جمهوری اسلامی را دارد؟
✅از منظر تحلیلی، مسأله اصلی در نقد رفتار ولی فقیه یا حتی نقد اصل ولایت فقیه خلاصه نمیشود؛ بلکه در نقد بنیادهای ساختار قدرت است—نظامی که ترکیب ایدئولوژی دینی، سرمایهداری رانتی، و سرکوب سیاسی را در قالب یک نظم متمرکز و غیرپاسخگو بازتولید کرده است. در چنین نظمی، هرگونه اصلاح، نه به معنای بازسازی، بلکه به ابزاری برای بازتولید وضعیت موجود تبدیل میشود.
✅آقای تاجزاده همیشه از گذار سخن گفته، اما در چارچوبی باقی مانده که راهبردی برای تحقق آن گذار ارائه نمیکند. درحالیکه بخشهای بزرگی از جامعه از گذار اصلاح طلبانه ناامید شده اند، تأکید صرف بر نقد نظری و برشمردن بحرانها، بدون پیشنهاد تاکتیکهایی مشخص، منجر به هیچ تحول مؤثری نخواهد شد. در این وضعیت، حتی جسورترین مواضع، در غیاب سازماندهی عملی و افق کنشگرایانه، به چرخهای از تکرار بینتیجه بدل میشود.
✅تجربهی ۲۵ سال گذشته نشان داده است که نقد درونساختاری، هرگز نتوانسته به تغییر در ترازهای بالای قدرت بینجامد. جنبشهای مردمی در ایران، از جنبش سبز تا اعتراضات ۹۶، ۹۸، و زنزندگیآزادی، نه با پلاتفرم اصلاحطلبان، بلکه با انرژی خالص جامعه از پایین به میدان آمدند—و در نبود سازمانیابی پایدار، سرکوب شدند. اکنون زمان آن است که تاکتیک اصلاح-گذار، جای خود را به راهبرد تغییر-گذار بدهد؛ نه از مسیر خشونت، بلکه با بازسازی قدرت در سطح جامعه: سازماندهی طبقاتی، ائتلافهای اجتماعی، استراتژیهای مقاومت مدنی، و کنشگری شبکهای.
اما تا زمانی که چنین راهبردی تعریف و عملی نشود، حتی رادیکالترین نقدها نیز، بهرغم صداقت گویندهشان، در نهایت در خدمت بقای همان نظمی خواهند بود که قصد نفیاش را دارند.
✅روزگار آن رسیده است که از نقد بهعنوان کنشِ تنها عبور کنیم. آنچه امروز نیاز است، نه فقط «گفتن»، بلکه ساختن بدیل سیاسی میدانی است. نه در سطح انتزاعی، بلکه در میدان زیست روزمره مردم.
✅حال دوست عزیز جناب آقای تاج زاده باید به علاقمندان خود پاسخ دقیق بدهند: “اگر فقیه حاکم دیکتاتور، خود کنار نرود، تکلیف چیست؟”
@MostafaTajzadeh
✍🏻مصطفی تاجزاده:
✅در ایران هیچ رژیمی پایدار نخواهد ماند مگر آنکه با دو بال «ترقی» و «آزادی» یا توسعهی دمکراتیک پرواز کند.
✅دیکتاتوری صالح در هر جا جواب دهد، در ایران با بنبست مواجه میشود. به طریق اولی نظامی که نه توسعه به ارمغان آورد و نه آزادی را پاس دارد، محکوم به شکست است.
✅یک مشروطهخواه نمیتواند حامی توسعه نامتوازن باشد و با چنگ زدن به ریسمان پوسیدهی "استبداد منور" به "بال ترقی" بچسبد و به توجیه چیدن بال "آزادی" بنشیند.
✅مدافع مشروطیت نمیتواند دنبالهرو گفتمان کسانی شود که ایران را عزیز میدانند و ایرانیان را حقیر میشمارند.
✅قرائت دینی شدهی این نگاه را در اهانت آشکار آقای خامنهای به ملت ایران میبینم، وقتی میگوید نباید رفراندوم برگزار کنیم زیرا مردم قدرت تحلیل مسائل مهم را ندارند.
✅برشی از گفتگوی مکتوب: سیدمصطفی تاجزاده و
آرش کیخسروی
در زندان اوین
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 زنکشی فاجعهای که دولت را تکان نمیدهد؟!
✍🏻مریم رحمانی
✅زنکشی در ایران رو به افزایش است و هرروز خبری تکان دهنده درباره آن میشنویم. آخرینش بسیار دردناک است. فاطمه دختری ۱۸ ساله که نخواست تحت خشونت پدر زندگی کند و سعی کرد سختی مستقل بودن را در سنی کم تجربه کند به شکل سبعانهای توسط پدرش به قتل رسید؛ در آرایشگاه محل کارش! در جلوی دیدگان مشتریان دیگر تا پدر قلدری اش را و وزن سنگینی که قانون به لو داده است را بار دیگر به زنان ثابت کند. قانونی که مرد را رئیس خانواده میداند و دست او را برای قتل فرزندانش یا همسرش باز گذاشته است.
✅قتلها هرروز دلخراشتر میشوند با اره با تبر با چاقو با کلت با هر آنچه که میشود جان دیگری را ستاند و در مخیلهای انسانی سالم نگنجد.
✅ازیاد قتلها خشم مردان را نشان میدهد از جایگاهی که سقوط کرده است یا در حال سقوط است. اصولا این شکل از خشونت عریان تقلاهای دردمندانه مردانی است که مدرنیته و تلاش زنان ایرانی برای کسب حقوق خود آنان را از جایگاه ریاست در زندگی روزمره پایین کشیده است اما هنوز خودشان به این باور نرسیدهاند که دوره سنت گذشته است و نمیتوانند از مواهب سنت و مدرنیته توامان بهرهبرند.
آنانی که نمیخواهند بپذیرند زنان حق زندگی و حیات بدون خشونت را دارند.
✅مردان قاتل نشان میدهند چقدر از جانب زنان احساس خطر میکنند که دست به قتل آنان میزنند. جز مواردی که زنکشی به دلیل بارداری جنین دختر یا زایمان دختر بوده است، عاملیت زنان در تغییر زندگی دلیلی پررنگ در قتل آنان به دست مردان فامیل بوده است. امری که در بررسی قتلها گاه نادیده گرفته میشود. زنان ایرانی در بدترین شرایط سعی دارند افسار زندگی خود را از دست مردان خارج کنند و خود تصمیمگیرنده زندگی باشند. عاملیت زنان خشم مردان را دامن میزند و با قتل آنان سعی در مقابله با کاهش قدرت خود دارند.
✅زنان در سراسر ایران حتی در روستای کوچک که شاید اسمشان به گوش ما نرسد در تکاپو برای بهترکردن زیست خود و استقلال مالی هستند. مردسالاری اما هم آنان و هم مردان را قربانی میکند.
✅در دنیای مدرن در کشورهایی که به کنوانسیون استانبول پیوستهاند قوانین رنگ و بوی دیگری دارد و زنکشی قتل عمدی حساب میشود که مجازاتش آنقدر هست تا تعداد خاطیان را کمتر کند. در ایران اما دولت و نظام قضایی دخیل در خشونت ساختاری علیه زنان هستند با اهمال از وظیفهشان در پاسداشت جان هریک از شهروندان. در حقیقت از منظر دولت نیز زنان شهروندان درجه یک نیستند که جانشان مهم باشد.
✅لایحه صیانت از زنان در روزهای اخر دولت روحانی به مجلس رسید آنهم با جرح و تعدیلهای بسیار و حذف ۴۰ ماده و تعریف خشونت علیه زنان توسط قوه قضاییه که آنهم به تصویب نرسید. دولت پزشکیان نیز لایحهای از قرار تقدیم مجلس کرده است که گرچه تعریف خشونت علیه زنان در آن نوشته شده اما بررسی شکایت را به جای دادگاه به شورای حل اختلاف سپرده که ضمانت اجرایی ندارد.
✅دولت ایران همچنان دولتی زنستیز است گرچه زنان را در پستهایی قرارداده که پیشتر از آن مردان بودند اما ماهیتش همان دولت رئیسی و احمدینژاد و خاتمی… است.
✅دولت به جای آنکه به زنان بال و پر دهد و تلاشهای آنان برای دسترسی به فرصتهای برابر را فراهم کند همچنان تلاش در چیدن بال های زنان دارد. از بعد قیام ژینا/مهسا امینی حاکمیت از جانب زنان احساس خطر میکند و دست مردان را در سرکوب آنان باز گذاشته است.
✅نشستهای تخصصی گروه مطالعات زنان و با دستورهایی از بالا لغو شد تا مشت محکمی باشد بر دهان فعالان حقوق زنان که همچنان زیر سرکوبهای خفقانآور سعی میکنند خشونت علیه زنان که در حقیقت به افزایش خشونت در جامعه دامن میزند را کاهش دهند.
✅همچنین خانههای امن غیردولتی تحت فشارهای زیادی قرار دارند و خانههای امن دولتی هم در نهایت یک ماه زن خشونت دیده را نگه می دارند. راه کاهش خشونت و زنکشی از آموزش مردان و به رسمیت شناختن حق زنان بر زندگی و بدن خود و تصویب قوانین محکومکننده خشونت و حمایت کننده از زنان خشونت دیده است.
✅مردان باید بیاموزند که زن جزیی از آنان و فرع زندگی نیست او سهمی برابر در زندگی دارد و شانی برابر و حق زیستن هرآنگونه که خود میخواهد.در نبود قانون حمایتی فعالان زنان؛ نقش ما برای آموزش مردان پررنگتر میشود.
@Nehzatazadiiran
@MostafaTajzadeh
📝📝📝اصرار راس نظام بر «حادثه» نامیدن انفجار بندر عباس
✍️حسین باستانی
✅رهبر جمهوری اسلامی امروز گفت: «لازم میدانم یک بار دیگر به 'حادثه' تلخ بندرعباس اشاره کنم... 'حادثه' تلخی بود... 'حوادث' گوناگون... 'پیش میآید'...»
✅به این ترتیب، در حالی که حتی حکومت مدعی است هنوز تحقیقات خود در مورد منشا فاجعه را به نتیجه نرسانده، رهبر «یک بار دیگر اشاره کرد» که انفجار بندرعباس را «حادثه» میداند. او در همان نخستین پیام خود به مناسبت این فاجعه هم، با اصرار از همین لفظ استفاده کرده بود: «...'حادثه' دردناک آتشسوزی در بندر شهید رجایی موجب اندوه و نگرانی است...همه مسئولان باید خود را در پیشگیری از 'حوادث' تلخ و خسارتبار موظف بدانند... شفای عاجل برای آسیبدیدگان این 'حادثه' تلخ مسألت میکنم.»
✅علی خامنهای واژه «حادثه» را، بعد از سرنگونی پرواز شمار ۷۵۲ خطوط هوایی اوکراین هم -با اصرار- به کار برد. او حتی بعد از مشخص شدن سرنگونی این هواپیما با موشکهای سپاه، در پیامی نوشت: «مصیبت درگذشت جانباختگان این 'حادثه' اندوهبار برای اینجانب بسیار سنگینتر شد... به ستاد کل نیروهای مسلح مؤکداً درباره پیگیری... این 'حادثه' دردناک سفارش میکنم... مراقبت و پیگیریهای لازم برای عدم امکان تکرار چنین 'سانحه'ای را... مطالبه مینمایم.»
✅رهبر جمهوری اسلامی، حدود یک هفته بعد از سرنگونی هواپیما، در خطبههای نماز جمعه تهران حداقل ۱۰ بار واژه «حادثه» را -برای فاجعهای که هنوز دادگاه حکومتی رسیدگی به آن هم تشکیل نشده بود- به کار برد. دادگاهی که از همان نخستین جلسه، موضوع آن رسیدگی به «سانحه» پرواز ۷۵۲ اعلام شد، و طبیعتا مجاز نبود در «حکم» نهایی خود، چیزی جز تایید نظر اولیه رهبر را اعلام کند.
@Sahamnewsorg
@MostafaTajzadeh
📝📝📝بندرعباس و رویتپذیری نااندیشیده در حاشیه حادثه
✍🏻ابراهیم اخلاصی
✅حادثه غمبار بندر شهید رجایی بندرعباس موجد آزردگی و تألم خاطر توده مردم و انواع جریانات و تعلقات گفتمانی فعال در کشور گردید. بهعنوان معلم دانشگاه و عضوی کوچک از خانواده بزرگ دانشگاه علامه طباطبایی حادثه هولآور بندرعباس را به خانوادههای داغدار و ذیربطان آن بندر عظیم تسلیت عرض مینمایم؛ از خداوند حکیم برای درگذشتگان رحمت واسعه و برای آسیبدیدگان بهبودی کامل را مسئلت میدارم؛ «به فضله و عونه».
✅بهرغم ضرورت انسانی و دینی ابراز همدری و همچنین، تفطن به کارکردهای مهم فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و سیاسی آن سنت حسنه، اما، فضای شکلگرفته عاطفی و احساسی» پیرامون حادثه مذکور نباید مانع از طرح تأملات و تداعیهای ولو دیریابتر حول بلیه «تبعیض و نابرابری» در جغرافیای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و رسانهایِ حاکم بر اکنونِ جامعه ما گردد؛ رجاء واثق میرود ایضاح بعدی تداعی فوق، زمینه معطوفگشتن ذهن مصحوبان دانشگاهی و فرهنگی را به معنونساختن یادداشت حاضر به «افراط در پارادایمگزینی انتقادی با سویههای چپ» در دست قرار ننهد. معالوصف، مفروض به فرض اخیر، همزمان با رد و نفی آن از سوی نگارنده، اما، ابایی از این سنخ مرحمتها نیز برای وی متصور نخواهد بود؛ چه «زان یارِ دلنوازم، شُکری است با شکایت» و ایضاً، «رند عالمسوز را با مصلحتبینی چه کار».
✅متن کامل
@emtedadnet
@MostafaTajzadeh
📝📝📝من چگونه باور کنم رفتنت را....؟
مرثیه هجران استاد ولی حق شناس
✍🏻 عزیز قاسم زاده
📝در بهاری که بی تو خزان شد باورم شد دگر نیستی تو
خود نگفتی که من هم بدانم کیستی تو؟ چیستی تو؟
✅در آستانه روز معلم جهان ما را بدرود گفتی چه نکته ها که از تو آموخته ام و چه مصاحبت ها که «شیرینی لبان تو فرهادی آورد»مرا
و ارادتی که هیچ گاه خلل پذیر نشد و مصاحبتی که حرارتش هیچ گاه بوی کهنگی نیافت و هر لحظه گویی آن مواجهه نخست دیدار است که گرمای وجود روشن تو ذهن و ضمیر مرا تابناک می کرد.
✅آن شور و حرارت آن همه صفا و صمیمیت را چگونه به زیر خاک کنیم؟تو یک شوریده شیدایی راستین بودی که زندگی اصیل و قائم به خویش بودن، مهم ترین خصیصه ات بود و چه خوش گفت آن دوست که حق شناس باید شاعر و هنرمند می شد اما تو شاعرانگی و هنر را به دنیای مبارزه و مسیر آزادی و عدالت پیوند زدی.
✅مرا با تو نهانی سخن ها در میان بود که در عیان یارای گفتنش با کس نبود.خلوت خوش یار بود به دور از اغیار و تو با آن همه اعجاز سخنوری بر خلاف آیین بسیاری از سخنوران، چه بی انتها تشنه ی شنیدن بودی و چه به وجد می آمدی اگر کسی را سخنی در انبان می بود.
@azizghasemzademusic
@MostafaTajzadeh
بیانیه آغاز اعتصاب غذای مطلب احمدیان
زندان اوین – اردیبهشت ۱۴۰۴
من، مطلب احمدیان، زندانی سیاسی کُرد، اکنون در چهلودو سالگی و در شانزدهمین سال حبس خود، تصمیم گرفتهام از دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، در اعتراض به نقض فاحش حق درمان و بیعدالتی مستمر دستگاه قضایی، دست به اعتصاب غذا بزنم.
من به جرم ایستادگی در برابر تبعیض، به ۳۰ سال حبس محکوم شدهام؛ نیمی از آن را تاکنون گذراندهام. در این سالها، از شکنجههای طاقتفرسا در سلول انفرادی و شکستن سه مهره از ستون فقراتم تا محرومیت از ابتداییترین حقوق انسانی، بارها مرز مرگ و زندگی را لمس کردهام. اما اکنون، وضعیت سلامت جسمیام به مرحله بحران رسیده است.
بر اساس نظر صریح پزشکان زندان، بهداری اوین، پزشکی قانونی و پزشکان معتمد دستگاه قضایی، به دلیل توده مشکوک در اثنیعشر، فتق شکمی، پارگی دیافراگم، شکستگی مهرههای کمر و نارسایی نخاعی، باید هرچه سریعتر تحت چندین عمل جراحی سنگین و پیدرپی قرار گیرم و دوران نقاهت را در شرایطی خارج از زندان سپری کنم.
علیرغم وثیقه ۵۰ میلیارد ریالی که تمامی توان خانوادهام را شامل میشود و کفالت هفت وکیل و کارمند رسمی دولت، دادستان تهران، بیهیچ توجیه قانونی و تنها با لجاجت سیاسی، با توقف حکم و اعزام من به بیرون از زندان برای درمان مخالفت کرده است.
من با آگاهی کامل از پیامدهای این تصمیم اعلام میکنم که این اعتصاب غذا صرفاً برای خودم نیست. این فریاد اعتراض علیه نظامی است که در ۴۶ سال گذشته حقوق و کرامت هزاران زندانی، بهویژه حق درمان را لگدمال کرده است.
مسئولیت هرگونه آسیبی که در پی این اعتصاب متوجه من شود، بر عهدهی قوه قضائیه، دادستان تهران و نهادهای امنیتی است. آنان باید پاسخگوی این بیعدالتی و پیامدهای آن باشند.
امروز از من تنها جان رنجورم باقی مانده؛ اما همین جان را به سلاحی برای افشاگری و اعتراض بدل میکنم. در برابر ظلم سکوت نخواهم کرد، حتی اگر بهایش جانم باشد.
مطلب احمدیان
زندان اوین – ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
@MahmoudianMeh
@MostafaTajzadeh
🔸 حکومت بدون اصلاح سیاست داخلی نمیتواند در مذاکرات موفق شود
🔹 فیضالله عربسرخی
🔹منبع: عصرایران-نسترین فراهانی
@Nehzatazadiiran
📌فیضالله عربسرخی فعال اصلاحطلب در مصاحبه با خبرنگار عصرایران با اشاره به تحولات منطقه پس از ۷ اکتبر گفت: شرایط منطقه دستخوش تغییرات بنیادینی شده و دیگر نمیتوان با نگاه گذشته به تحولات امروز پرداخت. وضعیت در غزه به گونهای شده که تقریباً هر فاجعهای که تصور شود، اکنون در این منطقه رخ داده است و این بحران صرفاً محدود به یک درگیری داخلی نیست.
📌برخلاف تلاشهای اسرائیل برای تقلیل مسئله فلسطین به یک موضوع داخلی، امروز این بحران دوباره به موضوعی جهانی بدل شده است. او گفت: نه تنها سازمان ملل و اتحادیه اروپا، بلکه حتی کشورهای عربی که آماده امضای پیمان ابراهیم بودند نیز دیگر نمیتوانند نسبت به مسئله فلسطین بیتفاوت بمانند.
📌در این شرایط جدید، وضعیت لبنان نیز دگرگون شده، حزبالله در برخی حوزهها تضعیف شده و لبنان دیگر در موقعیت سابق خود قرار ندارد.
📌در سوریه نیز تغییرات اساسی رخ داده و جهتگیریهای سیاسی آن کشور دیگر مانند گذشته همسو با ایران نیست و حضور ایران در آنجا به شکل سابق ادامه ندارد.
📌یکی از معضلات اساسی، عدم شفافیت حکومت است. گرچه گاهی برای حفظ روند مذاکرات لازم است برخی موضوعات محرمانه بماند، اما نمیتوان مردم را کاملاً از روند امور بیخبر گذاشت.
📌اگر فشار اقتصادی از دوش مردم کاسته شود، آرامشی در جامعه شکل خواهد گرفت که میتواند هم به سود مردم باشد و هم به سود حکومت؛ اما این آرامش بدون اصلاح در سیاستهای داخلی به صورت پایدار محقق نخواهد شد.
@Nehzatazadiiran
📎 متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید: https://telegra.ph/NAI-05-03-3
@MostafaTajzadeh
📖
*در ژاپن روز معلم وجود ندارد.*
یک روز از همکار ژاپنی ام، معلم یاماموتا پرسیدم: "روز معلم را در ژاپن چگونه جشن می گیرید؟"
او با تعجب از سوال من پاسخ داد:
ما روز معلم نداریم.
وقتی پاسخ او را شنیدم، مطمئن نبودم که باید او را باور کنم یا نه. فکری از ذهنم گذشت: "چرا کشوری که اینقدر در اقتصاد، علم و فناوری پیشرفته است، اینقدر به معلمان و کارشان بی احترامی می کند؟"
یک بار، بعد از کار، یاماموتا مرا به خانه اش دعوت کرد. ما سوار مترو شدیم چون دور بود. ساعت اوج غروب بود و واگن های قطار مترو شلوغ بود. من توانستم فضایی برای ایستادن پیدا کنم و نرده بالای سر را محکم نگه داشتم. ناگهان پیرمردی که در کنار من نشسته بود، صندلی خود را به من پیشنهاد داد. من که این رفتار محترمانه آن سالخورده را درک نکردم نپذیرفتم اما او اصرار داشت و من مجبور شدم بنشینم. وقتی از مترو خارج شدیم، از یاماموتا خواستم توضیح دهد که ریش سفید دقیقا چه کار کرده است. یاماموتا لبخندی زد و به تگ معلمی که بر سر داشتم اشاره کرد و گفت: این پیرمرد پس از دیدن برچسب معلمی بر روی شما و به نشانه احترام به مقام شما، صندلی خود را به شما پیشنهاد داد.
از آنجایی که برای اولین بار از یاماموتا بازدید می کردم، احساس ناراحتی می کردم که با دستان خالی به آنجا بروم، بنابراین به فکر خرید یک هدیه افتادم. من افکارم را با یاماموتا در میان گذاشتم، او از این ایده حمایت کرد و گفت که کمی پیشتر، مغازه ای برای معلمان وجود دارد که می توان از آنجا کالاها را با قیمت های پایین خریداری کرد. یک بار دیگر نتوانستم احساساتم را کنترل کنم: "امتیازات فقط به معلمان ارائه می شود؟" من پرسیدم.
یاماموتا با تایید حرف من گفت:
در ژاپن معلمی معتبرترین حرفه و معلمی محترم ترین فرد است. کارآفرینان ژاپنی وقتی معلمان به مغازه هایشان می آیند بسیار خوشحال می شوند و آن را افتخار می دانند.
در طول اقامتم در ژاپن، چندین برابر نهایت احترام ژاپنی ها را نسبت به معلمان قائل شده ام. آنها در مترو صندلی های ویژه ای برای آنها در نظر گرفته اند، مغازه های ویژه ای برای آنها وجود دارد، معلمان آنجا در صف خرید بلیط برای هر نوع حمل و نقلی قرار نمی گیرند. به همین دلیل است که معلمان ژاپنی به روز خاصی نیاز ندارند، (چون هر روز در زندگی آنها یک جشن است.)
@BagheAyne
@MostafaTajzadeh
«چرا بجای زندانی کردن منتقدین، به اصلاح رفتارهای نادرست مبادرت نمیکنید؟»
هفته جاری را در حالی آغاز کردیم که در اولین روز آن دو تَن از غیورمردان سرزمین مان آقایان محمدباقر بختیار و محسن قشقایی را به جرم دفاع از قانون و قانونمداری راهی زندان نمودند!
آقای محمدباقر بختیار که جوانیاش را در جنگ و دفاع از میهن گذرانده در حالی به زندان میرود تا سنین بازنشستگیاش را نیز در زندان بگذراند که جرم و خلافی جز تعهد و دلسوزی نسبت به کشورمان نداشته و ندارد
همچنانکه آقای محسن قشقایی مظلومی که برای استفاده از حق اعتراض ۲۵ بهمنی به میدان آمده بود که تمام هماهنگیهای قانونیاش انجام گرفته بود و بدون اینکه هیچ جرمی مرتکب شده باشد در نهایت مظلومیت گرفتار قانون ستیزان شده است
بله! تمام ابزار سلطه در اختیار شماست از ثروت و قدرت نظامی گرفته تا حُکم و دستگاه قضاء جهت مجازات و به زندان انداختن منتقدین! تا رسانههای فراگیر برای قلب واقعیات و وارونهسازی حقایق جهت مهندسی افکار عمومی!
اینکه به جای توقف قانون ستیزی و پاسخگویی نسبت به یک حصر ۱۵ ساله ای که با هیچیک از قوانین همین نظام نیز سازگاری ندارد اقدام به دستگیری و مجازات کنشگران متدین و دلسوزی نمایید که عمدتاً از پیشکسوتان جهاد و شهادتند ثمری جز آسیب بیشتر به حیثیت همین نظامی ندارد که داعیه عدالت خواهی اش گوش فلک را نیز کر نموده است
مگر هشدار قرآن نمیگوید: «مبادا دشمنی با برخی افراد شما را از مرز عدالت خارج کند!» (۸ مائده)
مگر صراحتاً از ما نمیخواهد تا «بر پاکنندهٔ عدل و داد بوده و گواهی دهنده به صدق باشیم، ولو اینکه به زیان خود یا والدین و نزدیکانمان باشد» (۱۳۵نساء)
اگر اینگونه است چگونه میشود پرونده سازیهای صورت گرفته برای چنین دلسوزانِ خیرخواهی را با اینگونه تأکیدات خداوندی در راستی آزمایی ایمانِ مدعیانِ تقوا جمع بست؟!
مگر خدا حتی سفارشِ سَدکنندگانِ راه مسجدالحرام (دشمنان مِیدانی پیامبر را) نمیکند تا مبادا در شرایط پیروزی و غلبه بر اوضاع، کوچکترین تعدّی و اجحاف و بیعدالتی در حقشان صورت گیرد؟! (۲مائده)
اگر یکی از مباحث مهم علماء بزرگ در قرون مختلف پرداختن به مبحث اصولی «مقاصد الشریعه» بوده تا قصد شارع در ابلاغ هر یک از احکام الهی جهت اجابت و نشستن به جان مخاطبین مورد توجه و عنایت همگان قرار گیرد؟
آیا حال که «حُکم» (قضاء) و «اجرا» در اختیار فقهاء قرار گرفته نباید شاهد عملیاتی شدن نتایج آن مباحثی باشیم که بخشی از اوقات علماء اعصار مختلف را به خود اختصاص داده تا اگر مثلاً در بحث پوشش (حجاب) مرادِ شارع نمایش مرزبندی مشخصی جهت صیانت اهل ایمان از تعرض چشم و زبان هرزه گان بوده! به این نکته هم فکر کنیم که آیا قانون بدعت آمیز حجاب اجباری میتواند «مقصد شارع» از تشریع این مرزبندی را تأمین کند یا بالعکس؟! اینگونه تحقیر و تحمیلها موجب ایجاد دو قطبیهای زیان بار شده و کثیری را به لجاجت میکشاند؟
🔹در مسئله «مجازات» نیز اگر هدف «بازدارندگی» است
جدای از اینکه در برخوردهای متحکمانهٔ معطوف به فراخوان ۲۵ بهمن چیزی جز آسیب بیشتر به نظام مشاهده نمیشود! باید دید؛
اولاً آیا چنین احکامی موافق با تقوا و عدالتِ مورد تاکید خداوندی است یا نه؟
ثانیاً باید دید آیا به زندان انداختن و ایذاء این مجاهدان دلسوز و خیرخواه منجر به سکوت و مماشات شان میشود یا چون شیشهای شکسته آنان را تیزتر و با انگیزهتر میکند؟
مگر خود رهبری بعد از آزادی از زندان شاه نگفته: «اگر فکر کنند میتوانند با زندان و زد وبند کسی را از هدف و فکرش باز دارند اشتباه است بلکه افراد هدفدار را در مسیرشان مصممتر میسازد، راه اصلاح این است که خودشان را اصلاح کنند و ظلم و ستم را رفع نمایند وگرنه سختگیریها نتیجه معکوس میدهد»
پس زندانی شدن این همه احرار و آزادگانی که دغدغهای جز سربلندی ایران و رفعت اسلام ندارند برای چیست و با کدام منطق قابل توجیه است؟
آیا این پرونده سازیها و برخوردهای غیر حقوقی ظالمانهٔ قُضات ذوب در حاکمیت، اَمثال آقایان بختیار و قشقایی را تبدیل به دوست میکند یا...؟
مگر قرآن نمیگوید «اگر بدی را به نیکی دفع کنید (محبت و اخلاق) بناگاه خواهید دید همان که بین تو و او دشمنی بود نیز گویی تبدیل به دوستی صمیمی شده است» (۳۵فصلت)
لذا سؤال میکنم آیا نمیشد نحوهٔ برخورد با خانمها و آقایانی که در این دهه ها! تحت عناوین سیاسی عقیدتی زندانی شدهاند به گونهای باشد که اگر حرف حسابی دارند شنیده شود و اگر ناحساب بود با روشنگری و هدایت به حقیقت آنان را تبدیل به سربازانِ فداکاری برای قرار گرفتن در کنار خود کنید، نه اینکه رزمندگان و مدافعان سالهای سخت نظام را نیز به زندان انداخته و آنان را تبدیل به مخالفانی کنید که مظلومیت شان نیز رهایتان نخواهد کرد؟!
اصفهان اکبر دانش سرارودی ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
@NegahyDigarNew
@MostafaTajzadeh
📝📝📝روایت« امتداد» از تشکیل پرونده علیه 17 وکیل دادگستری در مشهد:نقد حقوقی ممنوع/ اعلام جرم علیه پرسش/ اعلام جرم علیه پرسش انتقاد
✍🏻امتداد-شادی مکی: سال 1402 بود که برای 17 وکیل دادگستری در مشهد پروندهای به شکایت اداره اطلاعات مشهد تشکیل و منجر به صدور قرار جلب به دادرسی و کیفرخواست برای 15 نفر از آنها شد. در نهایت هم در دادگاه بدوی برای 12 نفر از وکلای مذکور حکم محکومیت صادر شد.
✅این وکلا به امتداد توضیح میدهند که اگرچه پرونده مذکور به بهانه نقدهای حقوقی آنها درباره اعدام محمد قبادلو یکی از محکومان اعتراضات 1401 تشکیل شد اما این تازه آغاز ماجرا بوده و تمام اظهارنظرهای منتشر شده توسط آنها در فضای مجازی درباره مسائل روز جامعه و حتی در مواردی مسائل غیر مرتبط با مسائل جامعه نیز به عنوان سند در پرونده آنها قرار گرفته است.
✅شکایت علیه این وکلا د ر حالی صورت گرفته است که در هیچیک از قوانین کشور اظهارنظر درباره مسائل مختلف جامعه، طرح سوال و بهویژه نقدها و تحلیلهای تخصصی و حرفهای و در یک کلام آزادی بیان جرم انگاری نشده است. حالا باید این سوال را پرسید که آیا وکلای مورد شکایت در این پرونده دست به نقض قوانین زدهاند یا طرف دیگر این پرونده؟
✅امین شهلا یکی از وکلا با اشاره به صدور کیفر خواست برای 4 نفر از 17 وکیل دادگستری، در مرحله مقدماتی، عنوان میکند:ـ« بهواسطه اینکه بازپرس رسیدگیکننده، قائل به وقوع جرم نبود برای سایر همکاران از جمله بنده در سال 1403 قرار منع تعقیب صادر شد. اما به لحاظ سلسله مراتب قانون آیین دادرسی کیفری لازم بود نماینده دادستان با این قرار موافقت کند اما نماینده دادستان با قرار صادر شده مخالفت کرد . با توجه به وقوع اختلاف میان بازپرس و نماینده دادستان، پرونده برای حل اختلاف به «شعبه ۵ دادگاه انقلاب مشهد» ارجاع شد و قاضی شعبه هم نظر نماینده دادستان را تایید و اعلام کرد که باید قرار منع تعقیب نقض شده و برای همه وکلا طرف شکایت در این پرونده، قرار جلب به دادرسی صادر شود.»
🔸متن کامل
@emtedadnet
@MostafaTajzadeh
📝📝📝اسکلهی خصوصی برای قاچاق؛ اسکلهی عمومی برای کالای بسیار خطرناک!
✍️ صالح علوی
✅ای خدا، ای فرشتگان آسمانی، ای فلک، ای طبیعت، ای همه ی مردمان جهان و تاریخ و ای سازمان های بین المللی و حقوقی و بشری..!
✅ببینید و بدانید و آگاه باشید که ما مردم ايران، نیم قرن است گرفتار و اسیر حاکمیتی هستیم که علاوه بر اشغال یک میلیون و 640 هزار کیلومتر مربع از خاکمان با همه امکانات و منابع آن، در گستره ی پهناور مرز آبی خلیج فارس با 1850 کیلومتر درازا، از بندر آبادان در خوزستان تا پسابندر در سیستان و بلوچستان؛ دهها و صدها بارانداز و اسکله و بندر و باند فرود مخفی و اشکار برای «قاچاق» لوازم آرایش و قطعات خودرو و... (به داخل) و سوخت و محصولات پتروشیمی و.. (به خارج) در تصاحب خود دارد و سرداران نهادهای امنیتی (به گفته و تاکید چندباره ی احمدی نژاد)! کانتینر کانتینر و کشتی کشتی «لوارم آرایش» را قاچاقی و دور از چشم مردم و رسانه ها و گمرک، وارد کشور میکنند و هیچ جنبنده ای هم جرات و توان نزدیک شدن به اسکله های خصوصی و مخفی آنها را ندارد..
✅اما همین سرداران عزیز، وقتی میخواهند سوخت موشک و کالاهای انفجاری و بسیار خطرناک را وارد کنند تا آن را برای ساخت تسلیحات (با هدف حفظ سلطه ی سیاه خودشان و بهکارگیری در جنگهایی که هیچ ربطی به مردم ایران ندارد)، استفاده کنند، از بنادر عمومی و از بزرگتربن شاهرگ حیات اقتصادی کشور استفاده میکنند که نه تنها مخفی و «ممنوع الورود» نیست، بلکه روزانه هزاران نفر از مردم عادی و کارگران و رانندگان بینوا در آن تردد دارند.. تا بزرگترین بندر ایران ویران گردد و همین نیمه نفس و نصفه رمقی که برای سفره و معیشت مردم باقی مانده، نابود شود..
✅بقول آن گنگ خوابدیده، علیزاده ی لندنی، تو که نمیتوانی چند کانتینر سوخت موشک را به دور از چشم اسرائیل، مستقیما به سایت نظامی مربوطه منتقل کنی و به خیال خود برای رد گم کردن، آن را لا به لای دهها هزار کانتینر و هزاران انسان بی دفاع مخفی میکنی، «غلط میکنی» ادعای آقایی و بزرگی منطقه را داری..
✅حتی اگر این انفجار، خرابکاری نبوده و حادثه بوده باشد، باز هم علاوه بر مقصر بودن تکتک رهبران و دولتیان بخاطر تقصیرهای متعدد و طولانی، دلیل مهم دیگری را از خاطر نبرید: اینکه بخاطر طمع زیاد و دست در جیب مردم کردن دائمی، مایحتاج مردم، از خودرو گرفته تا خوراک و کالاهای اساسی را هفته ها و ماهها در گمرکات عریض و طویل خود معطل میکنید و از ترخیص آن به شیوه معمول در کل جهان خودداری میکنید و قیمت خودرو چند صد میلیونی در خارج مرزها را به چند میلیارد میرسانید، و ناگهان آتش هایی که به جان مردم کردید جمع میشود و اینگونه دامانتان را میگیرد.. افسوس که آتش هوشمند نیست و تر و خشک را باهم میسوزاند و به جای آنکه مستقیم بر سر خودتان فرود آید، ابتدا همان کارگر و راننده ی بیچاره را که سالها اسیر دغلکاری و غارت شما بوده، در کام خود میکشد.
✅درود و رحمت نثار جانباختگان بیگناه و تسلیت و آرزوی سلامت برای مصدومان و بازماندگان؛.. و ننگ و نفرین به جان و روان پریشان عاملان و مسببان.
@MostafaTajzadeh