tejaratefarda | Unsorted

Telegram-канал tejaratefarda - هفته‌نامه تجارت‌فردا

14308

کانال رسمی هفته نامه تجارت فردا صاحب امتیاز: شرکت دنیای اقتصاد تابان مدیر مسئول: علیرضا بختیاری سردبیر: محمد طاهری سایت: Www.Tejaratefarda.com

Subscribe to a channel

هفته‌نامه تجارت‌فردا

آيا بوي جنگ مي آيد؟
محمد حسين كريمي پور

١-ترامپ از ضرايب مالياتي مي كاهد و بر بودجه دفاعي مي افزايد. سعي دارد با كاهش هزينه در ساير بخشها جبران كند. اما مقاومت شديد در قبال اصلاح اوباما كر نشان مي دهد كه پيش راندن سياست هاي صرفه جويي ، سخت خواهد بود. براي ادامه كار، محتاج خلق فوري منابع در آمد جديدست.

٢-ترامپ درعملي كردن وعده هايش، موفق نيست. توييت هاي عجيب و اقدامات شتاب زده اش، دردسر ساز شده است. پرونده روسيه رو به وخامت مي رود و شايد پاي پنس هم در مرحله بعد به اين رسوايي باز شود. شاخص هاي محبوبيت داخلي و اقبال بين المللي او در افول دايم است. اوضاع بدتر مي شود و چيز درخشاني هم ندارد كه روكند. قابل توصيه ترين متد براي تغيير صحنه در واشنگتن و افزايش مشروعيتش، يك جنك بزرگ مورد حمايت دو حزب و افكار عمومي است كه در آمد زا هم باشد. ريسك گلاويز شدن با كيم اتمي، بالاست. ايران محتمل ترين گزينه است.

٣-درخواست اول و اخر دو لابي اصلي قدرتمند خارجي در واشنگتن، جنك با ايرانست. سعودي ها سخاوتمندانه صورتحساب را تقبل كرده اند.هردو لابي ميدانند فرصت اكازيون ترامپ ممكنست دير نپايد. تضعيف ايران، اولويت شماره يك مشترك بين اعراب، اسراييل و حزبين است.

٤-همه جور نقاط تماس داغ زيادي بين نيروهاي نظامي ايران و امريكا در سراسر خاورميانه وجود دارد كه هم زدن جرقه اول و هم گسترش حريق را تسهيل ميكند.

٥-هيچوقت در واشنگتن و رياض ديپلماسي و ارتش در دست چنين موجودات نادان و عمل زده اي نبوده است. ملاحظات طولاني مدت كمتر از هميشه مد نظر خواهد بود. جنگ هاي طولاني و پيچيده، غالبا دستپخت رهبرانيست كه گمان كرده اند يك نبرد كوتاه مدت محدود منتهي به يك پيروزي تضمين شده را كليد مي زنند. سرابي كه گرگهاي باران ديده اي چون ناپلئون و صدام را فريفته ممكنست براي گول زدن اردكهاي مست هم جاذبه كافي داشته باشد. عقلاي آشنا با منطقه مي دانند "جنگ محدود با ايران" يك روياست. آنها هم مي فهمند؟

٦-تيم جديد بن سلمان معتقدست يك جنك ضد شيعي، رياض را از تبعات بي ثبات كننده سلطنت شاه جوان مي رهاند و گسترش تمايلات تكفيري ضد آل سعود-آل شيخ در جامعه سعودي را مهار مي كند. دورنماي اخذ لقب "سيف الاسلام علي الرافضه" براي بن سلمان كم تجربه و عجول، اغوا كننده است.

٧-نبرد ايران با امريكا و يا عربستان ميتواند فورا به هدفگيري تاسيسات توليد و انتقال نفت انجاميده، بخشي از توليد و انتقال انرژي از تنگه هرمز را براي ماهها يا سالها قطع و قيمت نفت را بطور ملموس بالا برد. براي روسيه اين بمعني درآمد بيشتر و قدرت چانه زني بيشتر است. پوتين بدجوري به هر دو محتاجست! ترامپ هم كه در صدد رفع موانع توليد نفت در آمريكاست، خوشحال خواهد شد . افزايش قيمت جهاني نفت، فيلدهاي گران را فعال كرده، سرمايه گزاري را افزايش داده وسياست افزايش توليد ترامپ را عملي مي كند. قدرت رقابت آمريكا با چين، اروپا و ژاپن را هم بهبود مي دهد.

٨-بنظر مي رسد بزرگترين تهديد ملي از ديد برخي در داخل ، بيش از هر چيز، تداوم دولت روحاني و توفيق او است. چنين تفكري، احتمالا بررسي گزينه جنگ محدود را خالي از منافع راهبردي نخواهد يافت. اينكه چنين فكري، چقدر بتواند در لايه هاي بالاتر تصميم گيري نفوذ كند، سرنوشت سازست.

٩- عليرغم اعتبار بين المللي خوب ناشي از مشاركت گسترده مردم در انتخابات، تداوم تنش هاي داخلي و شدت عداوت با دولت منتخب، مي تواند پيام عدم انسجام داخلي به دنيا بدهد. ديالوگ هاي تند مقامات عاليرتبه و تحولات سياست داخلي، بطور بيسابقه اي در مدياي جهان خريدار يافته و از اعتبار ايران مي كاهد.

١٠- مظلوم نمايي اسراييل در جولان -حملات مكرر اسراييل و آمريكا به ارتش سوريه و جناح مقاومت - تسليح بيسابقه شبه نظاميان كرد و غرب گرا- تعجيل هر دو حزب براي تحريم شديدايران- اخطار شيميايي ترامپ - سياست تغيير رژيم تيلرسون و ... نشان از تعمد بر مساله آفريني و تحريك ايران دارد.

١١-موضع ايران كه بر تهديد و تحقير مداوم اوباما و آمريكا بنيان نهاده شده بود ، پتانسيل محدودي براي چشم پوشي تاكتيكي در قبال تحريك هاي مستمر نظامي دارد. ادامه تحريكات امريكا و اسراييل، مي تواند مكانيسم پاسخگويي عملي و علني ايران را فعال كند.

١٢- در روزهاي اخير، تحليلگران و ناظران بين المللي متعددي از فريد زكريا تا سيمون هرش و پل پيلار نسبت به بروز جنگ عليه ايران، هشدار مي دهند.

تا جايي كه مي شود ديد، خطر جنگ بيشتر از معمول ست. جنگ، براي ايران اصلا خوب نيست. نيروهاي بزرگي را در سراسر خاورميانه آزاد مي كند و همه چيز را عوض خواهد كرد.مي تواند به سرنگوني سعودي بيانجامد. چالشي جدي براي اقتصاد و ابهت امريكا و امنيت اسراييل خواهد بود. ايران نشان داده كه اصلا حريفي دست بسته نيست.
كشور بيش از هميشه، محتاج حكمت و سماحت است.

/channel/M_H_Karimipour

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

🖌یادداشتی از پدرام سلطانی

"امنیت، ارمغان مرزهای پررونق"

ایران در زمره منزوی ترین اقتصادهای دنیاست، بزرگترین اقتصادی که هنوز به عضویت سازمان جهانی تجارت درنیامده است، در هیچ موافقتنامه تجارت آزاد یا ترجیحی چندجانبه ای که اجرایی شده باشد عضو نیست و تعداد موافقتنامه های معتبر دو جانبه تجارت آزاد و ترجیحی اش با سایر کشورها به تعداد انگشتان یک دست نیستند.
📌رتبه ایران از حیث نسبت واردات به تولید ناخالص داخلی در میان 140 کشور دنیا (گزارش مجمع جهانی اقتصاد 2016-2015) 137 است، یعنی در زمره بسته ترین اقتصادهای دنیا.
📌رتبه ایران در شاخص تجارت فرامرزی (گزارش بانک جهانی 2017) 170 در میان 190 کشور دنیاست و در واقع بدترین رتبه ایران در میان شاخصهای 10 گانه گزارش مزبور به شمار می رود. یعنی ایران از پرمحدودیت ترین کشورهای دنیا در زمینه تجارت خارجی است.
📌افغانستان، در سال گذشته به عضویت کامل سازمان جهانی تجارت درآمد. به همین دلیل دیوار تعرفه ای افغانستان برای کالاهای ایرانی بالا رفت و کشورهایی مانند ترکیه، پاکستان، هند و چین در حال گرفتن سهم ایران از تجارت با این کشور هستند. عراق هم به عنوان دومین شریک تجاری ما، در فرایند الحاق به این سازمان از ما جلوتر است و بعید نیست که در ظرف 2-1 سال آینده عضو سازمان شود و مسیر تجاری خود را از ما سوا کند.
📌از سوی دیگر به دلائل سیاسی و اقتصادی، بعید است که ما بتوانیم زودتر از 8-7 سال آینده به عضویت این سازمان درآییم. ما حتی در موافقتنامه چند جانبه تجارت ترجیحی اکو (موسوم به اکوتا) بدل به مانع اصلی اجرایی شدن این موافقتنامه شده ایم و اقتصاد خود را از ظرفیت تجارت بیشتر با همسایگانمان محروم کرده ایم.
❗️راهی که ما تاکنون دنبال کرده ایم موجب حمایت از صنعت داخلی نشده است، بلکه بیشتر به قاچاق دامن زده است و قاچاق کالا را تبدیل به یک رویه معمول تجاری در کشورمان کرده است. اما از آنسو دیوارهای تعرفه ای پیرامون ما باعث شده است که مزیتهای رقابتی اقتصاد ایران کم شمار تر به نظر برسند و در رقابت نابرابر با اعضای سازمان جهانی تجارت و بلوکهای اقتصادی، از رمق بیافتند. حاصل این شده است که سهم ما در نقشه تجارت جهانی بیشتر صادرات مواد خام و اولیه باشد.
❗️اما مهمترین نیت من از نگارش این یادداشت، یاداوری زیانهای اقتصادی روشهای متخذه در تجارت خارجیمان نیست، بلکه اشاره ای به لطمات امنیتی است که از این ناحیه می خوریم و به آن توجهی نمی کنیم. نگاهی به افغانستان بیاندازیم! در حالیکه ما تاکنون اولین مبدأ صادرات کالا به افغانستان با بیش از یک میلیارد و دویست میلیون دلار صادرات در سال بوده ایم، در واردات کالا از افغانستان کمتر از 20 میلیون دلار واردات داشته ایم. جایگزین این تراز تجاری کاملاٌ یک طرفه تا کنون چه بوده است؟ از یک سو خیل بیکاران افغانستان به کشور ما هجوم آورده اند و فرصتهای شغلی ما را از آن خود کرده اند و از سوی دیگر تجارت مواد مخدر جایگزین تجارت کالا شده است. خوب است بدانیم که کل صادرات افغانستان به جهان کمتر از 500 میلیون دلار در سال است و این میزان معادل یک درصد واردات ما از جهان است.
🔑 حال تصور کنید که ما حتی اگر یکطرفه تعرفه های خود را برای واردات از این کشور کاهش می دادیم چه اتفاقی در اقتصادمان می افتاد؟
ما در حقیقت هزینه تراز تجاری نامتعادل خود با افغانستان را با بیکاری و اعتیاد جوانان خود می دهیم. هزینه بیکاری، اعتیاد، حراست از مرزها، مبارزه با قاچاق مواد مخدر و بهره برداری مهاجرین افغان از یارانه های اقتصاد ما کمتر از مازاد تراز تجاریمان با این کشور نیست. و این مشکل را به شکل کم و بیش مشابه با عراق و پاکستان هم داریم.
✅ ما هنوز با این باور نرسیده ایم که تجارت آزاد با همسایگان بهترین و کم هزینه ترین روش ایجاد امنیت و ثبات و درمان آسیبهای مزمن اجتماعیمان است. به دولت محترم دوازدهم اکیداٌ این توصیه را دارم که در سال اول فعالیت خود درهای تجارت ایران با افغانستان، عراق و پاکستان را بگشاید. این کار بی تردید ما را از نظر اقتصادی، امنیتی، سیاسی و اجتماعی در موقعیت مناسبتری با همسایگانمان قرار خواهد داد و گام هوشمندانه ای بسوی خروج از گوشه گیری در صحنه اقتصاد جهانی خواهد بود.
/channel/pedram_soltani

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

برای مهار بحران‌های اقتصادی باید دعواهای سیاسی را کنار گذاشت.صدای پای بحران‌های پیش‌رو چه زمانی به گوش سیاستمداران می‌رسد؟
@tejaratefarda

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

ادغام موسسات مالی

رشد قارچ‌گونه موسسات مالی غیرمجاز به‌ویژه در دولت‌های نهم و دهم، از جمله بی‌انضباطی‌های پولی در آن دوره محسوب می‌شود که به میراثی پردردسر تبدیل شده است. اکنون نه تنها مدیریت فضای ایجادشده به واسطه فعالیت این موسسات موضوعی چالش‌برانگیز است، بلکه ورشکستگی بعضی از آنها نیز تبدیل به بحرانی برای دولت و بانک مرکزی شده است.

پرداخت سودهای بالا شاید در مقطعی به واسطه تورم فزاینده در کشور ممکن بود؛ ولی در شرایط کنونی به‌رغم گذر از رکود سنگین سال‌های گذشته و نرخ پایین تورم، ممکن نیست و روند فعالیت این موسسات را دچار اختلال کرده است. باشگاه اقتصاددانان در پرونده امروز خود به ابعاد مختلف این بحران و راهکارهای مدیریت آن از جمله ادغام این موسسات با بانک‌ها پرداخته است.

کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد
@den_ir

http://donya-e-eqtesad.com/4078/bashgaheghtesad/'

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

رانت سپرده گذاران بزرگ از جیب چه کسانی پرداخت می‌شود؟


2.5درصد سپرده‌گذاران از نظر تعداد حدود ۸۵ درصد مبلغ سپرده‌ها را در اختیار دارند.
در واقع، این سپرده‌گذاران بزرگ و معمولاً نهادی هستند که به علت نقدینگی قابل‌ملاحظه‌ای که برای بانک فراهم کرده‌اند، امکان چانه‌زنی دارند و نرخ‌هایی بالاتر از آنچه بر مبنای درآمدهای مشاع قابل تقسیم است، درخواست می‌کنند. هزینه این رانت سپرده‌گذاران بزرگ را سهامداران و سپرده‌گذاران خردی می‌دهند که لزوماً همه منافع ناشی از سرمایه‌گذاری‌شان را دریافت نمی‌کنند و بانکشان به آستانه‌های توقف فعالیت نزدیک می‌شود.

منبع: هفته نامه تجارت فردا
@eghtesadnews_com

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

نقش حبیب الله پیمان در سرنوشت «مینو»
چه کسی «تئوری تفکیک مالکیت از مدیریت» را نهادینه کرد؟

در ابتدای انقلاب، گروه صنعتی مینو با وجود این که بدهی زیادی به بانک‌ها نداشت و وابستگی مالکانش به رژیم قبلی نیز ثابت نشد، در دام بند «دال» قانون حفاظت از صنایع گرفتار آمد.
این بند شامل کسانی می‌شد که هیچ مساله‌ای نداشتند و دولت هم از آنان حمایت می‌کرد. خسروشاهی امیدوار بود که می‌تواند راهش را ادامه دهد اما مشکلاتی که در دیگر کارخانجات وجود داشت و تحریکاتی که از طریق گروه‌های چپگرا و کارگری انجام می‌شد، مانع از ایجاد آرامش در فضای کارخانه بود.
آن‌گونه که علی‌اصغر سعیدی در کتاب «زندگی و کارنامه علی خسروشاهی» روایت می‌کند، سازمان‌های مختلفی به مثابه عوامل بیرونی بر ناآرامی‌های کارگری اثرگذار بودند و در این میان نام دکتر حبیب‌الله پیمان، رهبر گروه جنبش مسلمانان مبارز، بیش از دیگران مطرح بود. دکتر پیمان در کارخانجات مختلف سخنرانی می‌کرد و بر نقش و حضور شوراهای کارگری در کارهای اجرایی تاکید می‌کرد. او در شرکت مینو هم سخنرانی کرد و اطمینان داد که بیرون کردن مالکان شرکت هیچ خسارتی به شرکت نمی‌زند. او گفت: «شاه رفت، هیچ حادثه‌ای رخ نداد. خسروشاهی هم برود هیچ چیزی نمی‌شود.» مفهوم تفکیک مالکیت از مدیریت که گاه و بیگاه تا آن زمان مطرح شده بود، برای شرکت مینو که از مصادره جان به در برده بود، بسیار گران تمام شد.
روز 29 بهمن 58 گروهی از کارگران، خسروشاهی را به همراه تعدادی دیگر از مدیران کارخانه گروگان گرفتند و در اتاق‌هایی مجزا حبس کردند. آنها ابتدا خواهان افزایش حقوق، تقسیم سود ویژه و سهام مجانی بودند اما کم‌کم خواسته خود را به سمت جدایی مدیریت از مالکیت بردند. پس از چند روز گروگانگیری در روز ششم اسفند 1358، با حضور نماینده دادستان کل انقلاب، علی خسروشاهی پذیرفت اولاً حل نهایی مسائل مربوط به کلیه دارایی‌های خود و خانواده‌اش را به حکمیت بسپارد. دوم اینکه خواسته‌های کارکنان در مورد سود ویژه سال‌های 1356 و 1357 و همچنین عیدی سال 1358 مورد بررسی دقیق‌تر قرار گیرد و در مورد پرداخت سود ویژه بر مبنای حداقل سالی چهار ماه متوسط آخرین حقوق و عیدی معادل یک ماه توافق به عمل آید و حتی‌المقدور پرداخت آنها سریعاً انجام شود.
با وجود این توافقات، در فروردین 1359، ابوالحسن بنی‌صدر در نامه‌ای به وزارت صنایع اعلام کرد شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران در جلسه 27 اسفند 1358 خود، بر اساس پیشنهاد وزارت صنایع، اداره کارخانجات گروه صنعتی مینو (صنعتی پارس، خوراک و پرسویس) را به این وزارتخانه سپرده است.
آخرین امیدهای علی خسروشاهی بعد از واقعه گروگانگیری نقش بر آب شد و او چند ماه بعد از واگذاری کارخانه‌ها در سال 1359، کشور را ترک کرد.

منبع: شماره 179 هفته نامه تجارت فردا



@eghtesadnews_com

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

جنگ قیمتی و بازی پانزی در نظام بانکی ایران تا چه زمانی ادامه پیدا می کند؟

🔖 گزیده ای از تحلیل خانم امینه محمود زاده درباره ریشه های شکل گیری بحران بانکی در ایران:

تا چندی پیش، هراس بانکی پدیده مبتلا به اقتصاد ایران در نظر گرفته نمی‌شد. عدم مواجهه با ورشکستگی بانک‌ها برای دهه‌های متوالی، غالب بودن سهم دولت در مدیریت شبکه بانکی و ماهیت دولتی و نهادی سهامداران بانکی نوعی ضمانت ضمنی استمرار فعالیت بانک‌ها را در ذهن سپرده‌گذاران و حتی سیاستگذاران نهادینه کرده بود. نبود قانون ورشکستگی و دسته‌بندی نکردن نهادهای سپرده‌پذیر سالم و ناسالم از سوی مقام ناظر بانکی نیز به تثبیت این تصور کمک کرد. بنا به شباهت عملکردی، ضمانت ضمنی به موسسات فعال در بازار غیرمتشکل پول (غیرمجازها) نیز تعمیم پیدا کرد.‌ ضمانت ضمنی فوق، که قوی‌ترین شکل کمربند حفاظتی را برای این نهادهای سپرده‌پذیر ایجاد کرده بود،‌ از یک سو منجر به افزایش کژمنشی و ریسک‌پذیری این نهادها شد و از سوی دیگر دقت سپرده‌گذار در انتخاب محل امن برای پس‌انداز را کاهش داد، به‌گونه‌ای که بالاتربودن نرخ سود سپرده پیشنهادی غیرمجازها، تذکرات گاه‌گاه مقام ناظر درباره خطرات مترتب بر فعالیت آنها را بی‌اثر ساخت. با این‌حال، تا زمانی که گسترش سریع ترازنامه نهادهای مالی به پشتوانه نرخ رشد نقدینگی از رشد دارایی‌های منجمد بیشتر بود، سایه آرامش گسترده بود، آرامش پیش از توفان.

استمرار فعالیت بانک منوط به گردش جریان نقد است، برگشت‌ناپذیری تسهیلات اعطایی و تعهدات مرتبط با سپرده‌های پیشین باعث شد در شرایط انجماد دارایی‌ها، جذب و نگهداری سپرده‌های جدید برای بانک تبدیل به یک تصمیم استراتژیک شود.
فراگیری این پدیده در بین بانک‌ها به صورت جنگ قیمتی در بازار سپرده با دو ویژگی رخ داد:

1- موسسات مالی ناسالم، به پیشتازی غیرمجازها، که به خاطر ریسک‌پذیری بیشتر، زیان بزرگ‌تری را در ترازنامه مستتر کرده بودند و آزادی بیشتری برای انتخاب نرخ داشتند، تعیین‌کنندگان قیمت در بازار شدند.
2- کاهش جریان نقد ورودی به ‌گونه‌ای بود که بانک‌ها مجبور شدند برای پرداخت هزینه‌های سود سپرده‌های قبلی خود وارد بازی پانزی شوند، یعنی با افزایش نرخ به جذب سپرده از دیگر بانک‌ها، مردم یا بانک مرکزی بپردازند. به‌رغم اثری که بازی پانزی بر افزایش هزینه تامین مالی و کاهش سودآوری بانک‌ها دارد، تقریباً همه آنها را درگیر کرده، موضوعی که مصداق بارز شکست در هماهنگی است. به ‌نظر می‌رسد تا زمانی که بانک‌هایی که در اضطرار مدیریت جریان نقد گرفتارند می‌توانند جنگ قیمتی را ادامه دهند، هیچ بانکی به تنهایی انگیزه و توان توقف این جنگ را ندارد. در این شرایط هزینه‌های غیراداری نهادهای سپرده‌پذیر بالا رفته و سودآوری آنها به شدت کاهش یافته‌است.

منبع: شماره 225 هفته نامه تجارت فردا


‏@tejaratefarda

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

چرا فارغ التحصیلان دانشگاه در کسب وکار ناموفقند؟

دکتر علینقی جزو آکادمیسین‌های صاحب‌نظر در حوزه مدیریت نظام آموزش عالی به حساب می‌آید. از او درباره نرخ بیکاری در میان فارغ‌التحصیلان دانشگاهی پرسیدیم که این گونه پاسخ داد:👇

ضعف کیفیت تحصیلات دانشگاهی یکی از عوامل ناتوانی فارغ‌التحصیلان در راه انداختن کسب‌وکارهای جدید است. البته کارآفرینی ویژگی‌های خاص شخصیتی و تربیتی نیز می‌طلبد، اما اگر فردی با داشتن ویژگی‌های بالقوه از تحصیلات کیفی هم برخوردار شود، می‌تواند در این عرصه موثرتر باشد. در عین حال، نباید از ضعف ساختار اقتصادی ایران برای جذب و رشد فارغ‌التحصیلان غافل شد. وقتی کسی از دانشگاه خارج می‌شود، حتی اگر خوب درس خوانده و تئوری‌ها را یاد گرفته باشد، هنوز کار را بلد نیست. اگر در کشور یک ساختار اقتصادی بالنده و توانا وجود داشته باشد، می‌تواند فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها را به خود جذب کند و با Mentorها و راهنمایانی که دارد، کار را به آنها بیاموزد. این مساله در اقتصاد ما وجود ندارد، یا کم است. امروز حتی یک فارغ‌التحصیل باکیفیت یک دانشگاه خوب دولتی، مدتی بعد از ورود به یک بنگاه یا سازمان (به ویژه در سازمان‌های دولتی و شبه‌دولتی) به فسیل تبدیل می‌شود. چون راهنما و مربی ندارد، کار را به درستی یاد نمی‌گیرد و بعد از مدتی به کارمندی بدل می‌شود که فقط به دنبال پر کردن ساعات اداری است تا حقوق ماهانه‌اش را دریافت کند. من به حال فارغ‌التحصیلان خوبی که به این ترتیب وارد سازمان‌ها می‌شوند، تاسف می‌خورم. زیرا نه تنها توانایی‌هایشان رشد نمی‌کند، بلکه روحیه و فرهنگ کاری آنها نیز به شدت تنزل می‌کند. بنابراین، فقدان رونق اقتصادی و فقدان بنگاه‌ها و ساختارهای بالنده‌ای که کاری برای انجام دادن داشته باشند، یکی از مهم‌ترین دلایل بیکاری و عدم توسعه حرفه‌ای فارغ‌التحصیلان دانشگاهی است. ضمن اینکه چون ساختار اقتصادی کشور برای جذب نخبگان آمادگی ندارد، برخی فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های خوب ما -که بازار بین‌المللی برای آنها وجود دارد- دست به مهاجرت می‌زنند.

منبع: تجارت فردا شماره 225


‏@tejaratefarda

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

هشدار عضو هیات مدیره انجمن فیزیوتراپی ایران:
سونامی آسیب های اسکلتی در راه است

پرهام پارسا‌نژاد عضو هیات مدیره انجمن فیزیوتراپی ایران در گفت‌وگو با تجارت فردا، نسبت به کم‌توجهی به اختلالات در حال گسترش در اسکلت و عضلات ابراز نگرانی کرد و گفت: سونامی ناتوانی در آینده نه‌چندان دور دامن بسیاری از مردم ایران را می‌گیرد.👇


با ماشینی شدن زندگی و ورود وسایل ارتباطی هوشمند مثل تلفن‌های هوشمند و انواع رایانه‌ها، زمان کار کردن انسان‌ها با این وسایل به‌شدت افزایش یافته است و در نتیجه، تحرک در جوامع به ویژه جوامع شهرنشین کم می‌شود. با کم شدن تحرک انسان‌ها در طول ساعات روز و دوران زندگی، شرایط عضله‌ها از حیث آمادگی، پایین‌تر آمده و آسیب‌های اسکلتی و عضلانی خود را نشان خواهد داد. توجه ما در انجمن فیزیوتراپی ایران به این مفهوم، لزوماً به این دلیل نیست که فقط ایران در دنیا با این اختلالات مواجه است. سازمان جهانی بهداشت سال گذشته تفاهمنامه‌ای با کنفدراسیون جهانی فیزیوتراپی امضا کرد و قرار شد فیزیوتراپ‌ها به صورت پایلوت در بخش اروپای این سازمان به شکل فعال وارد شوند. ورود آنان به داخل جوامع باعث خواهد شد عواملی که باعث بی‌حرکتی می‌شود، سبک زندگی، کارهای روزمره و... مردم از نزدیک بررسی شود و با آموزش موثر، در جهت پیشگیری از آن اقدامات لازم صورت گیرد. این مشکل در تمام دنیا در حال فراگیر شدن است. ما هم در انجمن فیزیوتراپی با بیان این مسائل در نظر داریم نظر متولیان نظام سلامت و بخش بهداشت و درمان به این حوزه جلب شود که سونامی ناتوانی در آینده نه‌چندان دور دامن بسیاری از مردم را می‌گیرد. چند سالی بیشتر نیست که تلفن‌های هوشمند وارد چرخه زندگی مردم شده است و اگر استفاده از آنها به شکل امروزی ادامه پیدا کند همه بدن به ویژه عضلات پشت گردن، دچار آسیب‌های جدی خواهند شد.
تمام مهره‌های گردن و مهره‌ها و قوس پشتی درگیر می‌شود چون وزن سر به سمت جلوست و عضله‌های گردن تا حدی می‌توانند وزن سر را تحمل کنند و بعد رها می‌کنند و دیسک‌های بین‌مهره‌ای بیرون می‌زند. هفت مهره در ناحیه گردن قرار دارند و بیرون‌زدگی دیسک و فشار به لیگامان‌ها باعث اسپاسم و گرفتگی اطراف این نواحی شده و عصب‌ها تحریک می‌شوند و دردها با گزگز و مورمور و سردرد و سرگیجه و تهوع در پی آن می‌آید. این امر ناتوانی جسمی ایجاد می‌کند و روزهای دوری از کار و مرخصی‌های استعلاجی و تحمیل هزینه‌های بالا به نظام سلامت را در پی داشته و سیکل معمول زندگی شخصی و کاری را مختل می‌کند.

منبع: تجارت فردا شماره 225


@eghtesadnews_com

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

معمای حبس
زندان چه زمانی خوب و چه زمانی بد است؟

زندان‌‌ها ابزاری حیاتی برای ایمنی جامعه هستند. سارقی که محبوس باشد نمی‌تواند به منازل شما دست‌درازی کند. زورگیری که بداند پایان کارش زندان خواهد بود ممکن است شما را رها کند. اگر تهدید سلول‌های زندان نباشد ممکن است افراد قدرتمند و خودخواه به ضعیف‌ترها ستم کنند. این وضعیت را در کشورهایی می‌توان دید که دولت ضعیف است و نمی‌تواند یک نظام عدالت مناسب برپا کند.

اما همانند بسیاری چیزهای خوب دیگر، همیشه بیشتر به معنای بهتر نیست. اولین کسانی که در هر جامعه منطقی و سالم به زندان می‌افتند مجرمان خطرناکی مانند قاتلان و متجاوزان به عنف هستند. هرچه افراد بیشتری در یک کشور به زندان بیفتند احتمالاً زندانیان بعدی کم‌خطرتر خواهند بود و سرانجام به نقطه‌ای می‌رسیم که هزینه‌های زندان از منافع آن بیشتر می‌شود: هزینه زندان بالاست، سلول‌ها باید ساخته شوند، زندانبانان استخدام شوند و زندانیان به غذا نیاز دارند. فرد زندانی نمی‌تواند کار کند، خانواده‌اش را تامین کند و مالیات بپردازد. پولی که صرف زندان‌ها می‌شود را نمی‌توان برای اقدامات کاهش‌دهنده جرائم مانند استخدام پلیس‌های بیشتر یا آموزش پیش‌دبستانی در محله‌های جرم‌خیز اختصاص داد. از همه مهم‌تر، زندانی کردن مجرمان کوچک می‌تواند آنها را خطرناک‌تر کند چراکه آنها در برخورد با مجرمان بزرگ عادات مجرمانه بیشتری یاد می‌گیرند.
مچ‌بند زدن را می‌توان جایگزین زندان محکومان کرد. مارک کلیمن (Kleiman) از دانشگاه نیویورک این روش را «زندان بدون دیوار» می‌نامد. او برآورد می‌کند که می‌‌توان حدود نیمی از زندانیان زندان‌های آمریکا را آزاد کرد و به پاهایشان مچ‌بند زد. مطالعه‌ای که در آرژانتین انجام گرفت نشان داد مجرمان کم‌خطری که مچ‌بند دارند به احتمال کمتری به ارتکاب مجدد جرم روی می‌آورند شاید به آن دلیل که آنها در میان شهروندان عادی هستند به جای آنکه بیکار در گوشه‌ای از قفس بنشینند.

علاوه بر این، نظام‌های عدالتی می‌توانند بیشتر برای بازپروری زندانیان کار کنند. روش‌های درمانی رفتاری‌- شناختی که به زندانیان می‌آموزند چگونه می‌توان از مکان‌ها، اشخاص و وضعیت‌های تحریک‌کننده جرم دوری کرد می‌‌توانند میزان جرم و جنایت را 10 تا 30 درصد کاهش دهند. این روش‌ها به ویژه برای مجرمان نوجوان و جوان مفید هستند. هزینه این روش‌ها نیز بسیار اندک است و کسر کوچکی از 80 میلیارددلاری است که آمریکا هر سال برای زندان و بازداشت‌ها خرج می‌کند. اما برآوردها نشان می‌دهند که فقط پنج درصد از زندانیان آمریکایی به این روش‌‌های درمانی دسترسی دارند.

منبع: اکونومیست
منتشر شده در هفته نامه تجارت فردا شماره 226


‏@tejaratefarda

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا


پرچمدار سوسیالیسم دینی

از علی شریعتی بهعنوان یکی از پرچمداران «سوسیالیسم دینی» نام برده میشود. او در آثار خود با شمشیری «از رو بسته»، به جنگ نظام بازار یا سرمایهداری میرفت.
کتاب «ابوذر» نخستین تلاشهای او در رد نظام سرمایهداری را به تصویر میکشد.
شریعتی در این کتاب با استناد به بخشی از آیه 34 سوره توبهکسانی که زر و سیم را گنجینه میکنند و آن را در راه خدا هزینه نمیکنند، ایشان را از عذابی دردناک خبر ده» یک عقیده ضدسرمایه‌داری را به ابوذر غفاری نسبت می‌دهد و از آن به عنوان عامل اصلی اختلاف این صحابی پیامبر با حکمرانان زمان یاد می‌کند.

آن دیدگاه این است که «ذخیره مال و ثروت مازاد بر نیازهای ضرور زندگی، غیرمشروع است».
شریعتی از این آیه نتیجه می‌گیرد که سرمایه‌داری در اسلام مورد نکوهش قرار گرفته و عذابی دردناک در انتظار ثروتمندان خواهد بود: «ای سرمایه‌داران، آنچه خدا به شما داده است را انفاق کنید... ای گروه اغنیا، خداوند بزرگ (شما را) از سرمایه‌داری منع کرده است... آن روز ابوذر حمله خود را علیه سرمایه‌داران ادامه داد و آنان را به تقسیم ثروت بر توده مردم، دعوت کرد.
این تفسیر از آیه 34 سوره توبه البته چندان تفسیر معتبری در میان علمای شیعه نیست. شریعتی در تفسیری سوسیالیستی از این آیه تاکید می‌کرد: «کنز، معرب فارسی کلمه گنج است، یعنی سرمایه‌اندوزی. طلا و نقره، مظهر سرمایه‌داری است. انفاق از «نفق» به معنی حفره است که به باب افعال رفته، ضد و مخالف معنی اولیه‌اش را معنی می‌دهد، یعنی رفع و نفی حفره، و پیداست که اینجا مقصود حفره‌ای است که در جامعه بر اثر سرمایه‌داری کنز و استثمار اقتصادی به وجود می‌آید و مقصود، حفره طبقاتی است.
ناهمواری و ناهمانندی طبیعی سطح زندگی اجتماعی.» اما علامه طباطبایی در تفسیر خود از این آیه می‌نویسد: «نهی آیه شریفه، نهی از داشتن پول نیست بلکه نهی از حبس آن است، چون اسلام مالکیت اشخاص را از حیث کمیت محدود نکرده و حتی اگر شخص مفروض هزارها برابر آن دفینه ثروت می‌داشت ولی آن را حبس نمی‌کرد، بلکه آن را در معرض جریان قرار می‌داد، اسلام هیچ عتابی به او نداشت. چون با جریان ثروت او، هم خود او استفاده می‌کرد و هم دیگران از آن بهره‌مند می‌شدند.»

جایی دیگر در کتاب «ابوذر»، شریعتی با نقل حدیث نبوی «الناس مسلطون علی اموالهم» از آن معنای تسلط «جامعه» بر دارایی‌ها و ثروت‌ها را برداشت می‌کند. حال آنکه این حدیث در فقه شیعه با نام «قاعده تسلیط» شناخته شده و غالباً در تایید مفهوم «مالکیت خصوصی» به کار گرفته می‌شود. شریعتی نظر قاطبه علما در مورد این روایت را، تحریف تاریخی دین جهت «توجیه مالکیت به لحاظ دینی» و «تقدیس مالکیت خصوصی» تفسیر می‌کرد.
از نوع نگاه شریعتی به ابوذر روشن می‌شود که اندیشه سوسیالیسم جایگاه ویژه‌ای در نظام فکری او دارد. موضوعی که در آثار دیگر او نیز قابل مشاهده است. در کتاب «اسلام‌شناسی»، شریعتی بر علمی و قطعی بودن نظریه سرانجام تاریخ مارکس تاکید می‌کند. در کتاب «جهت‌گیری طبقاتی اسلام» او پا را از این فراتر می‌گذارد و می‌نویسد: «سوسیالیسم تنها به این خاطر مقبول نیست که در مسیر جبری تاریخ، پس از سرمایه‌داری، حتمی‌الوقوع است، بلکه به این خاطر است که انسان را... از بندگی اقتصادی در نظام سرمایه‌داری و زندان مالکیت استثماری و منجلاب بورژوازی آزاد می‌کند و روح پست سودجویی فردی و افزون‌طلبی مادی را... ریشه‌کن می‌سازد.»
اوج نگاه مارکسیستی شریعتی در کتاب اخیر قابل مشاهده است. آنجا که از نابود کردن نظام سرمایه‌داری و ضرورت وقوع انقلابی بدین منظور سخن می‌گوید و سپس از زبان نسل جوان این سوال را از انقلابیون آینده می‌پرسد: «سوال اساسی این است که شما، اگر فردا رهبری یک جامعه را به دست گرفتید تا یک جامعه بی‌طبقه انقلابی بر اساس این جهان‌بینی و این ایدئولوژی بیافرینید... با سرمایه‌داران چگونه رفتار می‌کنید؟ آیا سرمایه‌داران رباخوار، متقلب، وابسته به استعمار، فاسد و مال مردم‌خور را به دست عدالت انقلابی می‌سپارید اما سرمایه‌دارانی را که ربا نمی‌خورند، تقلب نمی‌کنند، ملی‌اند، صالح‌اند، مسلمان نمازخوان وجوهات‌بده‌اند و مال کسی را نه‌تنها نخورده‌اند که خیرات و مبرات و حسنات هم کرده‌اند، نگاه می‌دارید و تشویق و تایید و تقویت می‌کنید؟
سوالاتی که با استفهام انکاری خود، عملاً مصادره اموال همه صاحبان ثروت را تجویز می‌کند.
او می‌گوید: «به نسبتی که از جنوب (تهران) به بالا می‌آییم، آدم‌حسابی کمتر می‌شود، اما به‌خاطر امکانات اقتصادی، بچه پولداری که پدرش دزد است و در شمال هم زندگی می‌کند، بهترین مدرسه، بهترین معلم و... را دارد و آن بچه بدبخت کارگر جنوب شهری که تازه از ده آمده و خودش متدین و مادرش هم پاک است، احتمال اینکه قاچاقچی و دزد و جیب‌بر شود، خیلی زیاد است.»


منبع: تجارت فرداشماره ١٤٢
‏@tejaratefarda

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

سوگواره دمل‌های چرکین


از نخستین روزهایی که به نمایندگی از بخش‌خصوصی در نشست‌های شورای پول و اعتبار شرکت می‌کردم،تا آخرین جلسه‌ای که توفیق حضور داشتم،بحران مؤسسه‌های مالی و اعتباری غیر‌مجاز همواره یکی از پر چالش‌ترین بحث‌های این شورا بود.
این‌روزها که هر روز عده‌ای تحت عنوان مال‌باختگان این مؤسسه‌ها مقابل نهادهای رسمی تجمع می‌کنند،یاد نشست‌های سنگین شورای پول و اعتبار می‌افتم.نمی‌‎دانم این‌روزها رئیس‌کل بانک مرکزی شب‌ها چگونه به خانه می‌رود،چون آن‌روزها وقتی از نشست‌های شورای پول واعتبار به خانه می‌رفتم،به واسطه اطلاعات تکان دهنده‌ای که از وضعیت مؤسسه ها در شورا مطرح می‌شد، ،چند ساعت سردرد داشتم و مجبور بودم قرص بخورم تا بتوانم باقی‌مانده شب را بخوابم.
دکتر سیف و همكارانش چهار سال است در کنار همه وظایفی که بر عهده بانک‌مرکزی گذاشته شده،مشغول سامان‌دهی صدها مؤسسه غیر مجاز هستند و من همیشه از خودم می‌پرسم او و همکارانش در بانک‌مرکزی چگونه بر این رنج بزرگ غلبه می‌کنند؟
آن‌چه قطعا نمک روی زخم بانک مرکزی می‌پاشد،سوء استفاده از صبوری و معذوریت‌ مدیران این نهاد در بازگویی حقایق و تقصیرات سازمان‌ها و مؤسسه‌های شبه‌دولتی و ...است. طرفه آن‌که نهادهای ناپیدا که بخش مهمی از بحران فعلی بازار پول،مدیون فعالیت‌های غیر‌قانونی آنهاست، اکنون طلبکارانه علیه بانک‌مرکزی حاشیه‌سازی می‌کنند و مال‌باختگان احتمالی را سراغ سیاست‌گذار پولی می‌فرستند.
نمی‌خواهم بگویم ناظر بازار پول در دوره‌های قبل هیچ تقصیری نداشته اما نباید اسیر تبلیغات دروغین و فشارهای نامرئی شد و به جای دادن نشانی مقصر اصلی،آدرس بانک‌مرکزی را به مردم زیان‌دیده داد.
همین طور نباید اسیر توهم توطئه شویم و فکر کنیم همه آن‌ها که این روزها تحت عنوان مال‌باختگان مؤسسه های مالی و اعتباری غیرمجاز دست به اعتراض می‌زنند،گروه‌های فشار بازار‌پول هستند که با هدف امتیاز گرفتن از بانک‌مرکزی دست به تجمع زده‌اند.
سرگذشت تلخی که در ادامه می‌خوانید، ابعاد تکان‌دهنده‌ای از بحران مؤسسه‌های مالی و اعتباری غیر مجاز را برای شما روشن می‌کند:👇

یک روز که برای حضور در نشست شورای پول و اعتبار به بانک‌مرکزی رفتم،یکی از قدیمی‌ترین و سرشناس‌ترین اعضای اتاق را مقابل در ورودی بانک‌مرکزی دیدم.با این فکر که احتمالا ایشان منتظر کسی هستند،پیاده شدم تا حال و احوالی بپرسم.
بعد از احوال پرسی،پرسیدم این‌جا چه می‌کنید؟ گفتند منتظر شما بودم.تعجب کردم و با ابراز شرمندگی گفتم چرابادفترهماهنگ نکردید؟
گفتند:نمی‌خواستم در اتاق، شما را ملاقات کنم.
ایستاده به حرف‌های ایشان گوش کردم و بعد از مدتی احساس کردم نه ایشان و نه من،توان مکالمه سر‌پایی نداریم و خواستم که درون ماشین به صحبت‌ها ادامه بدهیم و ایشان هم خواستند تنها باشیم.از راننده خواهش کردم ما را تنها بگذارد.
ماجرا از این قرار بود:
یک‌سال پیش از این دیدار،مدیر یکی از مؤسسه‌های مالی واعتباری،سراغ این تولید‌کننده محترم می‌رود و پیشنهاد می‌کند اگر ایشان مبلغ قابل توجهی در این مؤسسه سپرده گذاری کند،سالانه 32 درصد سود دریافت خواهد‌کرد.مدیر مؤسسه قول می‌دهد سود را ماهانه به حساب ایشان واریز کند و حتی بابت سود ماهانه هم سود 32 درصدی به ایشان پرداخت شود.مرد محترم این سرگذشت که بیش از 5 دهه در کار تولید و صادرات بوده، خام این پیشنهاد می‌شود تا خودش را از گرفتاری‌های تولید رها ‌کند.او که از فراز و نشیب‌های صنعت‌گری خسته شده،زمین و ماشین آلات کارخانه‌اش را می‌فروشد و پس از تسویه حساب با کارگر و کارفرما،پول‌اش را در این مؤسسه سپرده می‌کند.
یک سال و اندی می‌گذرد و مرد سرگذشت ما با محاسبه سودی که به سپرده اش تعلق گرفته،حالا بیش از 70 میلیارد تومان از مؤسسه مالی و اعتباری طلبکار است.
دردناک‌تر از همه این‌که او به کارگران و کارمندان بازخرید شده‌اش توصیه می‌کند پولشان را در همین مؤسسه سپرده کنند و آنها هم بهره‌ای ببرند.تعداد زیادی از اطرافیان ایشان هم با چنین نیتی دارایی خود را در این مؤسسه سپرده می‌کنند و گرفتار می‌شوند.
حالا او مانده و بر باد رفتن عایدی نیم قرن تلاش و کوشش‌اش که معلوم نیست چگونه و چه زمانی به دستش برسد.
🔻🔻🔻

مرد مال‌باخته وقتی خداحافظی کرد،اشک در چشمانم جمع شد.چطور مردی به این شرافت حاضر شده بود حاصل یک عمر کار و تلاشش را به باد بسپارد؟ آن مؤسسه کذایی با چه پشتوانه‌ای ،هم بانک‌مرکزی را دور زد و هم مردم را به دام یک بازی خطرناک کشاند؟
آن روز با تأخیر به نشست شورای پول و اعتبار رفتم و سخنرانی تندی علیه مسببان این دمل‌های چرکین کردم.به دلیل سوگندی که خورده ام،نمی‌توانم درباره مباحث آن روز چیزی بنویسم اما خوب به خاطر دارم بعد از پایان آن نشست،روانه مطب پزشك شدم.

@mohsenjalalpour

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

ارزش اقتصادی امنیت و آثار اقتصادی ناامنی

📌اگر ریشه تروریسم در ایران خشکانده نشود، چه آسیب‌هایی به کشور وارد می‌شود؟

📌زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی پیوستن به گروه‌های تروریستی چیست؟

@tejaratefarda

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

بازارها در دولت دوازدهم به کدام سو می‌روند؟ (منبع:تجارت‌فردا)

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

🔴 چرا بازنگری در سیاست‌های ارزی لازم است؟

▫ نرخ ارز حقیقی طی سه سال گذشته روندی نزولی داشته است. تداوم سیاست ارزی به شیوه فعلی و کاهش نرخ ارز حقیقی، به دلایل زیر به زیان کشور است:

⬅ سرکوب نرخ ارز، انگیزه قاچاق کالا به داخل کشور را افزایش می‌دهد.

⬅ کاهش نرخ ارز حقیقی، توان رقابت‌پذیری بنگاه‌های داخلی را در برابر رقبای خارجی کاهش می‌دهد و مانع توسعه صادرات غیرنفتی است.

⬅ کاهش نرخ ارز حقیقی، انگیزه سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت و جذب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی را کاهش می‌دهد.

⬅ پایین نگهداشتن نرخ ارز و مداخله مستمر و یک سویه در بازار ارز، منجر به کاهش ذخایر ارزی کشور خواهد شد.

⬅ با تداوم سیاست تثبیت نرخ ارز اسمی، همواره یک انتظار جهش نرخ ارز در بازار وجود خواهد داشت که این مسئله موجب شکل‌گیری نااطمینانی در بازار است.

▫ بنابراین دولت دوازدهم، برای افزایش توان رقابت‌پذیری اقتصاد، کمک به رشد صادرات غیرنفتی، کمک به رشد اقتصادی، کاهش زمینه‌های رانت‌جویی، افزایش شفافیت در بازار و صیانت از ذخایر ارزی کشور، چاره‌ای جز بازنگری در سیاست‌های ارزی ندارد.

▫ در این زمینه، سیاست‌هایی مانند تک‌نرخی کردن ارز، اجتناب از پایین نگهداشتن نرخ ارز و همچنین راه‌اندازی بازار آتی ارز، اولویت دارد.

-------------------------------------
عضویت در کانال چشم انداز اقتصاد ایران ☜
@iranianeconomy_outlook

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

گزارش یک اشکال

🔺بخشی از یادداشتی که در شماره امروز دنیای اقتصاد منتشر شده است:

📌 در چهار سال گذشته، سپرده‌گذاری در بانک‌ها جزو سود‌آورترین فعالیت‌های اقتصادی در کشور بوده است. بازدهی بالای سپرده‌سپاری در بانک‌ها انگیزه و رغبت سرمایه‌گذاری در دیگر بخش‌های اقتصاد‌ ایران را گرفته است. بالا بودن نرخ سود نه فقط برای کل اقتصاد کشور که برای نظام بانکی هم مشکلات زیادی ایجاد کرده‌است.

📌 برای خیلی‌ها گفتن این جمله که «شورای پول و اعتبار باید نرخ سود را کاهش دهد» خیلی ساده است، اما چرا این سیاست در گذشته اشتباه بوده و در شرایط فعلی هم امکان‌پذیر نیست؟ به این دلیل که به محض کاهش نرخ‌ها، دوباره رقابت منفی میان بانک‌ها و موسسه‌های موجود تشدید می‌شود. روی کاغذ، مصوبه شورای پول و اعتبار اجرا می‌شود اما در عالم واقعیت، بازیگران بازار پول، به رقابت منفی و بازی پانزی ادامه می‌دهند. در یک دهه گذشته، بخش بزرگی از نظام بانکی ایران درگیر بازی پانزی بوده است؛ یعنی با دادن سودهای غیر‌متعارف، سعی در به دام انداختن مشتریان جدید داشته و با جذب سپرده‌های جدید، به تعهدات قدیمی پاسخ داده است. سردمدار این بازی مجرمانه، موسسه‌های مالی و اعتباری غیر‌مجاز بوده‌اند.

📌 اخیرا بانک مرکزی فشار زیادی به موسسه‌های غیر‌مجاز وارد کرده است. این فشارها تا امروز برای اقتصاد ایران کم هزینه نداشته و نگرانی درباره احتمال وقوع هراس بانکی را تشدید کرده اما در نهایت، گامی مثبت برای قانونمند کردن بازار پول بوده است.


📌 بانک‌ها در سال های گذشته وارد رقابت منفي شدند و براي آنكه نقدینگی موجود را در سیستم خود حفظ کنند، تلاش كردند به سپرده‌گذاران سود بيشتري پرداخت كنند. به اين ترتيب درحالي‌كه درآمد بانك‌ها كاهش يافت، بر هزينه‌هاي آنها به‌شدت افزوده شد. اکنون بانک مرکزی به‌درستی جراحی در اقتصاد کشور را از نظام بانکی و از موسسه‌های غیر‌مجاز آغاز کرده و قصد دارد برای توقف رقابت منفی در بازار پول به بازیگران بد کارت قرمز نشان دهد و آنها را از زمین بازی خارج کند.

📌یک موسسه مالی و اعتباری ‌که ریشه و ‌اعتباری نداشته باشد برای جذب سپرده‌های مردمی حاضر است هر ریسکی را قبول کند و در نتیجه همواره آماده بالا بردن نرخ سود سپرده است. وقتی سود سپرده را بالا ببرد، عملا بانک‌های خوب را هم در معرض رقابتی ناسالم قرار می‌دهد. در شرایط رقابت ناسالم، منابع به سمت نرخ‌های بالاتر کوچ می‌کند. بانک بد هر طور رفتار کند، بانک‌های خوب را هم به‌دنبال خود می‌کشد. این چرخه باعث شده نرخ سود به سمت پایین گرایش پیدا نکند.

📌حتی اگر تصور کنیم فشار بانک مرکزی به موسسه‌های غیر‌مجاز منجر به حاشیه‌های بسیار بزرگ شود، باید سیاست‌گذار پولی را تشویق به ادامه این فشارها کنیم. درصورتی‌که بانک مرکزی زیر بار فشارهای سیاسی شانه خم نکند و از «تصمیم سخت» پشیمان نشود، می‌توانیم بگوییم اصلاحات در نظام بانکی در دولت دوازدهم تداوم خواهد داشت و به نقطه امیدوار‌کننده‌ای خواهد رسید.

🔺متن کامل را این جا بخوانید:👇

https://goo.gl/wVHmcw


@mohsenjalalpour

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

🔻چرا تولوز؟

🔹شنبه گذشته از کارخانجات مونتاژ نهایی ایرباس در تولوز در جنوب فرانسه بازدید داشتم. از مدیری که به ما توضیح می‌داد پرسیدم چرا تولوز را انتخاب کردید؟ گفت این شهر از آن جهت انتخاب شد که در زمان جنگ جهانی دوم اینجا از تیررس هواپیماهای بمب‌افکن آلمان خارج بود. لیکن طرفه آنکه اکنون ما و آلمان و دیگر کشورهای درگیر جنگ جهانی دوم ایرباس را به عنوان یک محصول مشترک تولید می‌کنیم.

🔹با خود گفتم آیا می‌توانیم روزی را تصور کنیم که کشورهای واقع در حوزه‌ی تمدن ایران‌شهری و یا حوزه‌ی تمدن اسلامی بجای بی‌عملی، درگیری و یا نزاع‌های خونین ثروت مشترک ایجاد کنیم؟

💢شخصا فکر می‌کنم آری. مشروط به آنکه #منطق_اقدام_مشترک را بفهمیم.

عباس آخوندی - ۸ تیرماه ۹۶

@AbbasAkhoundi

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

🔵 کابینه آینده چه ویژگی باید داشته باشد؟

▫ یکی از مهمترین ضرورت ها در انتخاب اعضای کابینه بعدی، انتخاب مدیرانی است که معتقد به لزوم اصلاحات در سیاستها و ساختارهای اقتصادی باشند. یکی از مشکلاتی که بر عملکرد اقتصادی دولت یازدهم سایه افکنده است، بکارگیری مدیرانی است که خود به هر دلیل مدافع سیاست‌ ها و رویه‌های جاری هستند یا اعتقادی به ضرورت تغییر رویه های موجود ندارند و یا حاضر به پذیرش تبعات و هزینه های اقدامات اصلاحی نیستند.

▫ تداوم سیاستی از قبیل پرداخت یارانه نقدی، سرکوب نرخ ارز، توزیع بی هدف تسهیلات بانکی بین بنگاه های زیان ده ، مشکلات نظام بانکی، استمرار تعرفه های گمرکی بالا و خرید تضمینی گندم و نظایر آن ، هر یک به نوعی نشان از ساده انگاری چالشهای پیچیده کشور یا در مواردی محافظه کاری مدیران ارشد دولتی است.

▫ البته واضح است که اغلب این سیاستهای مخرب، میراث برجای مانده از دولتهای قبل بوده است ولی مدیران دولت یازدهم عزم و اراده اصلاح این سیاستها را نداشتند.

▫ این نکته را نیز باید افزود که انتقادهای صریح رقبای دولت و فشار سنگین رسانه ای منتقدین، در موارد بسیاری دولت را بیش از حد در موضع انفعالی و محافظه کاری قرار داده است. این مسئله، به وضوح ضرورت شکل گیری یک اجماع و اتحاد سیاسی در کشور برای مقابله با چالش های بزرگ اقتصادی را نشان می دهد.

▫ اگر دولت دوازدهم مصمم است که به مصاف چالشهای بزرگ اقتصاد ایران برود لازم است در انتخاب اعضای کابینه دوازدهم، علاوه بر معیار صلاحیتهای حرفه ای و اخلاقی، افرادی دعوت به کار شوند که اعتقاد راسخ به ضرورت اصلاح سیاست ها و ساختارهای معیوب داشته باشند و حاضر به پرداخت هزینه های آن نیز باشند. این مسئله در انتخاب مدیران سازمان برنامه، وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و وزارت صنعت اهمیت بیشتری می یابد.

(بخش از یادداشت تجارت فردا ۲۲۷)

-----------------------------------
عضویت در کانال چشم انداز اقتصاد ایران ☜
@iranianeconomy_outlook

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

فرصت طلایی برای تهران
معقول ترین شیوه برای تأمین مالی پایتخت چیست؟


گزیده ای از تحلیل دکتر موسی غنی نژاد درباره مدیریت شهری جدید تهران که در شماره 225 هفته نامه تجارت فردا منتشر شده است:👇




به نظر می‌رسد بخش عمده مشکلات شهر تهران ریشه در تراکم‌فروشی برای تامین هزینه‌های اداره شهر دارد. فروش فضای شهری که آسان‌ترین شیوه ایجاد منابع مالی است در حقیقت چیزی جز به حراج گذاشتن حق حیات و آسایش شهروندان نیست. ادامه این شیوه آسان‌یاب و مفسده‌برانگیز تامین مالی موجب خواهد شد دو بیماری مهلک شهر تهران، یعنی آلودگی هوا و ترافیک، بیش از پیش تشدید شود. در چنین شرایطی تنها راه چاره کنار گذاشتن تراکم‌فروشی و توسل به روش‌های دیگر تامین مالی است. معقول‌ترین و مرسوم‌ترین شیوه تامین مالی هزینه خدمات شهری در کلانشهرهای پیشرفته دنیا استفاده از مالیات‌های مستقیم و غیرمستقیم محلی و اخذ آن از شهروندانی است که از مزایای زندگی شهری بهره می‌برند. مالیات بر مستغلات و عوارض شهری باید بر اساس ارزش واقعی و روز واحدهای مسکونی، تجاری و اداری گرفته شود، نه بر مبنای معیارهای من‌درآوردی بی‌معنا مانند ارزش منطقه‌ای که در کشور ما مرسوم است.
لازم است بر وسایط نقلیه‌ای که در تهران تردد می‌کنند مالیاتی تحت عنوان مالیات آلودگی هوا و ترافیک شهری بسته شود و این مالیات برحسب میزان تردد آنها در شهر و از طریق قیمت سوخت (بنزین و گازوئیل) مصرفی اخذ شود. انتظار رای‌دهندگان به شورای شهر منتخب این است که به‌طور جدی برای معضلات طاقت‌فرسای تهران چاره‌اندیشی کنند. گام نخست در این خصوص انتخاب شهرداری است که از توانایی‌های فنی و سیاسی لازم برای تحقق بخشیدن به اصلاحات اساسی در سازمان مدیریت شهری برخوردار باشد.
پس از انتخابات اردیبهشت سال جاری فرصتی طلایی برای انجام این اصلاحات فراهم آمده است چرا که دولت و شورای شهر و نهایتاً مدیریت شهری می‌توانند در محیطی عاری از تنش‌های سیاسی بی‌مورد با هم همکاری کنند. اصلاحات اساسی در مدیریت شهر تهران اگر به درستی و با موفقیت به انجام برسد می‌تواند به الگویی برای سایر شهرهای کشور تبدیل شود و تحول بزرگی در سطح ملی ایجاد کند.
فراموش نکنیم که عملکرد اسفبار شورای شهر اول مقدمه‌ای شد برای دلسردی عامه طرفداران اصلاحات به‌طوری که راه را برای ظهور و قدرت گرفتن پوپولیست‌ها و عوام‌فریبان باز کرد و با دوربرگردان خود دوران تاریکی را برای مدیریت شهری تهران و به دنبال آن برای کل کشور رقم زد. هزینه‌هایی که برای این تجربه تلخ پرداخته شد آنقدر زیاد است که منتخبان محترم شورای شهر آن را نصب‌العین قرار دهند و از تکرار آن بپرهیزند. امید است عملکرد مسوولانه و هوشمندانه منتخبان جدید شورای شهر راه پیشرفت را نه‌تنها برای تهرانیان بلکه برای کل ملت ایران برگشت‌ناپذیر کند.

متن کامل در:
https://goo.gl/pZWXcj


@eghtesadnews_com

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

وضعیت فعلی «کاسپین» چه پیام هایی برای اقتصاد ایران دارد؟
گودزیلا را بیدار نکنید

بخش دیگری از تحلیل دکتر مهرداد سپهوند عضو پژوهشکده پولی و بانکی درباره الزامات برخورد رسانه ای با پدیده هراس بانکی:👇

این هیاهوها چیست؟ چرا موسسه کاسپین به این شرایط دچار شد و سپرده گذارانش در شهرهای مختلف هر روز در حال اعتراض هستند؟ آیا این نشان بحران بانکی نیست؟
خیر، این نه تنها نشانه بحران نیست بلکه حتی می‌تواند خبر خوبی تلقی شود. بخش پولی و بانکی جای بی سامان و بی نظمی نیست. موسسات و بانک‌هایی که به واسطه نفوذ خود تا اینجا آمده‌اند باید بدانند که قرار است قاعده بازی از این مرحله به بعد عوض شود و در این بخش با همه قرار است با یک قاعده و بر اساس یک قانون رفتار شود. در غیر این صورت بانک‌های خارجی با ما وارد تعامل نخواهند شد و اگر این اتفاق نیفتد سرمایه گذاری هم به این کشور پا نمی‌گذارد. این به این معنی است که می‌شود سرمان را مثل کبک زیر برف کنیم و مشکلات عدیده نظام بانکی را نبینیم. این فقط به آن معنی است که هنوز فرصتی هست تا آن زمان که کار کلاً از دست برود تا با راه حل‌های حرفه‌ای و کارشناسی و به‌دور از آرمان پردازی‌های بی پایه به این بخش سروسامان بدهیم.
حرفه بانکداری یک کار کاملاً تخصصی است و همان طور که در کار پزشک هر کس و ناکسی دخالت نمی‌کند به باور اینجانب در این حوزه هم باید حرفه‌ای عمل کرده و کلاس کارمان را سعی کنیم به کلاس کار در سطح بین المللی نزدیک کنیم. این حتی از کار پزشکی حساس‌تر است. ریسک سیستمی و خطر یک بحران فراگیر بانکی مانند آن هیولای افسانه‌ای گودزیلاست که در ته اقیانوس خوابیده است. بعضی وقت‌ها یک بی‌ملاحظگی کافی است تا با سرو صدای نابجا این هیولا از خواب بیدار شود. پس مواظب باشیم.

منبع: شماره 225 هفته نامه تجارت فردا


‏@tejaratefarda

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

بحران بانکی مثل یک رسوایی اخلاقی است که تا محرز نشده نباید آن را جار زد

📎گزیده ای از تحلیل دکتر مهرداد سپهوند عضو پژوهشکده پولی و بانکی درباره الزامات برخورد رسانه ای با پدیده هراس بانکی:👇

اخیراً در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی اخبار و تحلیل‌هایی درباره بحران بانکی مطرح می‌شود که اصلاً نمی‌پسندم. بحران بانکی مثل یک رسوایی اخلاقی است که تا محرز نشده نباید آن را جار زد. حتی احتیاط بیشتری در این مورد لازم است، چراکه پیامدهای آن ممکن است از یک بانک فراتر رود و دامن بانک‌های دیگر را هم بگیرد. ممکن است فکر ‌کنیم که بانک هم یک‌جور کسب و کار است مثل کسب و کارهای دیگر، اما این طور نیست، بانک خیلی متفاوت است. آنچه در کسب و کار بانک مایه اصلی و منبع حیات است، نه سرمایه است و نه حتی سپرده سپرده گذاران، اصل منبع بانک که آن را چون خزانه‌ای بی انتها و همیشه آماده برای پرداخت پول می‌سازد فقط اعتماد است و نه چیز دیگر. اگر این اعتماد از بین برود مستحکم‌ترین و قوی‌ترین بانک‌ها هم یک دقیقه دوام نمی‌آورند. آن معجزه‌ای که بانک را قادر می‌سازد تا با سپرده‌های جاری و مدت داری که اغلب حداکثر یک ساله هستند وام‌های پنج ساله و ده ساله بدهند همین اعتماد است. والا اگر اعتماد از دست برود و مردم پولشان را بخواهند، برای بانک‌هایی که پول‌ها را به وام گیرندگان داده و رفته چیزی در دست نیست که به دست سپرده‌گذارانی که پولشان را مطالبه می‌کنند بدهند. حال تصور کنید در یک موضوع تخصصی و بسیار تخصصی چون بحث بحران بانکی هر شیر‌پاک خورده‌ای قلم را بردارد، یا نه گوشی موبایلش را به دست بگیرد، و کلی قلم فرسایی کند. همین خودش می‌تواند بحران آفرین باشد.

منبع: شماره 225 هفته نامه تجارت فردا


‏@tejaratefarda

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

هزینه تحصیل در دانشگاه های آمریکا چقدر است؟

دکتر سید معاون رضوی، استاد اقتصاد در دانشگاه برندیس آمریکا در گفت وگو با هفته نامه تجارت فردا گفته است: 👇

هزینه دریافت مدرک لیسانس در دانشگاه‌های آمریکا اعم از ایالتی که از کمک‌های دولتی برخوردارند تا دانشگاه‌های خصوصی مبلغی بین 30 تا 70 هزار دلار است. یعنی یک جوان 18‌ساله‌ آمریکایی برای اینکه بتواند در هر رشته‌ای و در هر دانشگاهی مدرک لیسانس بگیرد باید حداقل 100 تا 150 هزار دلار هزینه کند. بدون پرداخت شهریه، آموزش عالی امکان‌پذیر نیست مگر اینکه فرد دانش‌آموز بسیار نخبه و نابغه‌ای در سطح ایالت باشد یا مثلاً بهترین بسکتبالیست مدارس ایالت باشد تا بتواند بورسیه تحصیلی بگیرد. در نهایت این بورسیه‌ها بیش از 10 تا 15 درصد دانش‌آموزان را شامل نمی‌شود. در واقع این بورسیه‌ها هم در برابر کل هزینه‌ای که خانوار باید بپردازد رقمی نیست. در دانشگاه برندیس که من در آن تدریس می‌کنم شهریه دانشجو به‌طور متوسط سالانه 55 هزار دلار است. یعنی یک دانشجو در دانشگاه برندیس برای دریافت لیسانس حداقل 220 هزار دلار شهریه می‌پردازد. درست است که دانشگاه در این راه به دانشجو کمک می‌کند اما باز هم بخش عمده آن روی دوش خود فرد و خانواده‌اش است. مساله دیگر اینکه در حال حاضر بزرگ‌ترین تهدید نظام مالی آمریکا بحران وام‌های دانشجویی است. بعد از بحران وام‌های معوق مسکن در سال 2008 که باعث اختلال شدید نظام مالی ایالات متحده شد، اکنون وام‌های پرداخت‌نشده دانشجویی است که اقتصاد آمریکا را تهدید می‌کند. دانشجویان زیادی وام‌هایی دریافت کردند تا بتوانند وارد دانشگاه شوند اما به دلیل مشکلات اقتصادی ناشی از بحران اقتصادی نتوانستند کار پیدا کنند. یا اینکه شغل پیدا کردند اما به دلیل رکود ناشی از بحران که باعث کاهش ارزش واقعی دستمزدها و افزایش زیاد هزینه‌های زندگی به ویژه در مناطق شهری شده که فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها زندگی و کار می‌کنند، نتوانسته‌اند تسهیلات دانشجویی را بازپرداخت کنند. در حال حاضر بدهی پرداخت‌نشده دانشجویان به نظام بانکی آمریکا بیش از یک هزار میلیارد دلار است. این رقم بسیار بالایی است ضمن اینکه دائماً به این رقم افزوده می‌شود. این دانشجویان احتمالاً وام‌های دیگری مانند مسکن و خودرو و بیمه هم دارند. این مشکلی است که در یک دهه اخیر ایجاد و تشدید شده است. اتفاقاً جالب است بدانید اقتصاددانان مسکن از این نظر دانشجویان را سرزنش می‌کنند و معتقدند در سال‌های گذشته تمایل به تملک خانه در آمریکا کاهش یافته است چون نسل‌های جوان‌تر با هزینه کردن در آموزش عالی هم بخشی از منابع مالی و تسهیلات بانکی را صرف دانشگاه کرده‌اند، هم تشکیل خانواده را به تعویق انداخته‌اند و در واقع نیاز به مسکن را با تاخیر مواجه کرده‌اند و در نتیجه تمایل به سرمایه‌گذاری روی کالاهای بادوام و مسکن کاهش یافته و دچار افت شده است.

‏@tejaratefarda

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

وزیر پیشین اقتصاد توضیح می دهد:
مهم ترین سیاست اصلاحی اقتصاد ایران چگونه به بیراهه رفت؟

داود دانش جعفری:👇

مهم‌ترین فلسفه اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها کاهش مصرف انرژی بود. اقتصاددانان دو راه برای کاهش مصرف انرژی پیشنهاد دادند، یک راه‌حل سهمیه‌بندی انرژی با قیمت پایین بود که نتوانست موفق باشد و نشان داد اجرای آن همراه با فساد است.
راه‌حل دوم افزایش قیمت انرژی بود. چون این یک اصل اقتصادی است که با افزایش قیمت، تقاضا برای مصرف کم می‌شود. در طرح هدفمندی هم فلسفه اصلی این بود که با افزایش قیمت رفتار اقتصادی مصرف‌کنندگان تغییر کند و میزان مصرف انرژی کاهش یابد. قرار بود طی پنج سال مرحله به مرحله قیمت حامل‌های انرژی افزایش یابد مثلاً قیمت نفت خام مصرف داخل به 95 درصد قیمت‌های جهانی، قیمت گاز به 75 درصد و قیمت برق هم به مرور به قیمت تمام‌شده برسد. سپس همه منابع حاصل از افزایش قیمت حامل‌های انرژی به صندوقی واریز شده و در بخش‌های مختلف به کار گرفته شود. مهم‌ترین هدف طرح هم این بود که ظرفیت مالی جدید ایجاد کند و منجر به افزایش سرمایه‌گذاری، افزایش تولید و اشتغال شود. اما توزیع پول نقد جزو اهداف این طرح نبود. بحث توزیع پول و پرداخت نقدی از آنجایی آغاز شد که برای جبران کاهش قدرت خرید ناشی از افزایش قیمت‌ها، کمک نقدی به خانوارها پرداخت شود. تصمیم گرفته شد 50 درصد منابع حاصل از افزایش قیمت حامل‌های انرژی، در اختیار تولید قرار گیرد و 50 درصد دیگر را برای جبران رفاه مردم قرار دهند. این وضعیت ایده‌آل بود. اما وقتی طرح اجرا شد چند اتفاق رخ داد که سبب شد ما از این اهداف فاصله بگیریم.
اشتباهی که صورت گرفت ثابت کردن رقم پرداختی یارانه‌های نقدی بود. این در حالی است که رقم یارانه نقدی باید بر اساس نوسانات قیمت نفت تعیین می‌شد. یعنی زمانی که قیمت جهانی نفت 100 دلار است با وقتی که 30 دلار است، رقم تغییر نمی‌کند. دولت به اشتباه خود را متعهد کرد ماهانه نفری 45 هزار تومان یارانه نقدی بدهد که مبنای درستی نداشت.


قانون این اجازه را داده بود که مصارف را متناسب با منابع تعریف کنند. در ماده 2 قانون هدفمندی یارانه‌ها این جمله آمده که اگر تغییرات قیمت جهانی نفت بیش از 25 درصد یا منهای 25 درصد باشد در این صورت باید پرداختی‌ها تغییر کند. اما این اجرا نشد. اشتباه اصلی این بود که یارانه‌ها را یک رقم ثابت فرض کردیم. این موضوع سبب شد در مواقعی که قیمت جهانی نفت کاهش می‌یابد، دولت در پرداخت یارانه‌ها با مشکل مواجه شود و تعهد پرداخت یارانه‌ها به بودجه دولت فشارفشار وارد کند. این موضوع طرح را از هدف اصلی خود دور کرد و آن 50‌درصدی که قرار بود به بخش تولید و افزایش سرمایه‌گذاری اختصاص یابد، هیچ‌گاه محقق نشود. به عبارتی طرحی که هدف کلیدی آن تقویت تولید و سرمایه‌گذاری بود تبدیل به ابزاری سیاسی برای رای‌آوری تبدیل شد.

منبع: تجارت فردا شماره 225


‏@tejaratefarda

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

گزارش موسسه بین‌المللی گالوپ در باره برتری نژادی و فرهنگی
مرگ نژادپرستی


زمانی که سرخط خبرها به اوج‌گیری تعصبات و عدم تساهل در جهان اشاره می‌کند، خبرهای خوبی نیز به گوش می‌رسد: اکثر مردم در سراسر دنیا معتقدند، هیچ نژاد و فرهنگی در دنیا برتر از دیگری نیست.

بر اساس نظرسنجی بین‌المللی موسسه چندملیتی وین /گالوپ که در انتهای سال گذشته برگزار شده و نتایج آن هفته گذشته منتشر شد، اکثر مردم و بیش از نیمی از 66 کشور مورد بررسی این نظرسنجی معتقدند چیزی به نام برتری نژادی یا فرهنگی یا دینی وجود ندارد. با این حال در تعداد انگشت‌شماری از کشورهای در حال توسعه مردم به نژاد یا فرهنگ برتر معتقدند. کانچو استویچف، رئیس اتحادیه بین‌المللی گالوپ در بیانیه‌ای اعلام کرد: «در مجموع مدارای جهانی در خصوص تفاوت‌های نژادی، دینی و فرهنگی به یک هنجار غالب تبدیل شده است. البته استثناهایی نیز در کشورهایی که با جنگ‌های داخلی و خارجی جدی درگیرند، به چشم می‌خورد.» این یافته‌ها نشان می‌دهد در میان افزایش گزارش‌های خبری در خصوص حملات مرتبط با عدم‌مدارا، می‌توان به آینده جهان خوش‌بین بود. از هفته گذشته تاکنون حملات خشونت‌بار بسیار زیادی در سراسر جهان گزارش شده که همزمان با گزارش منتشر‌شده موسسه صلح و اقتصاد بوده است.

این گزارش نشان می‌دهد با وجود درگیری‌ها در خلیج فارس، تروریسم در اروپا و افزایش احزاب ملی‌گرا دنیا به مکان صلح‌آمیزتری تبدیل شده است. در عین حال این گزارش می‌گوید ایالات متحده آمریکا بیشترین سقوط را در میان کشورهای آرام و صلح‌آمیز دنیا داشته است. بر اساس بررسی موسسه بین‌المللی گالوپ، طبق این گزارش هشت کشوری که بیشترین حمایت را از وجود برتری دینی یا فرهنگی یا نژادی داشتند به ترتیب پاراگوئه، بنگلادش، فلسطین، غنا، لبنان، نیجریه، اندونزی و مقدونیه بوده‌اند.

کشورهایی که به ترتیب مخالف وجود برتری میان مردم دنیا بودند شامل سوئد، فرانسه، ایسلند، لتونی، اسپانیا، آرژانتین، کانادا و پرتغال هستند. در آمریکا 23 درصد از مردم به جد معتقدند برخی از نژادها نسبت به بقیه برتری دارند و 73 درصد با این گزاره یا مخالفند یا به شدت مخالفند. نزدیک به یک‌سوم مردم آمریکا نیز بر این باورند که برخی از مذهب‌ها از مابقی مذاهب بهترند و 36 درصد نیز می‌گویند برتری فرهنگی وجود دارد. نظرسنجی گالوپ از اکتبر تا دسامبر 2016 و با مشارکت 66541 پاسخگو انجام شد که نزدیک به هزار نفر از هر کشور برای پاسخ به پرسشنامه‌ها انتخاب شدند.

این نظرسنجی که از طریق تلفن یا به صورت میدانی انجام شد ضریب خطای سه تا پنج‌درصدی داشت. مهم‌ترین نتیجه این بررسی به این صورت گزارش شده که گسترش احساس برتری نژادی یا فرهنگی احتمالاً منجر به جنگ‌های داخلی شدیدی شده و بی‌ثباتی خارجی، انتظار مداخله‌های خارجی و شکاف عمیق در میان جامعه را افزایش می‌دهد.


‏@tejaratefarda

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

🔴 آیا رونق ساختمان موجب افزایش رشد اقتصادی خواهد شد؟

▫ رشد ارزش افزوده بخش ساختمان در سال 1395 برابر با 13.1- درصد بود. بخش ساختمان از سال 1391 تا پایان 1395 به مدت 5 سال مستمراً رشد منفی داشته است.

▫ در برخی تحلیل‌های اقتصادی، به پیشران بودن بخش ساختمان اشاره می‌شود. معمولاً تصور می‌شود با توجه به پیوندهای قوی بخش ساختمان با طیفی از صنایع قبل خود، رونق گرفتن بخش ساختمان، می‌تواند منجر به رشد اقتصادی گردد. در این مورد، نکات مهمی وجود دارد که بی‌توجهی به آن می‌تواند سیاستگذار را گمراه کند.

▫ به نکته مهمی باید توجه کرد. بخش ساختمان هم شامل زیرساخت‌هایی مانند بنادر، جاده‌ها و خطوط ریلی است و هم شامل ساختمان‌های صنعتی و تجاری و هم شامل ساختمان‌های مسکونی. بنابراین برای ارائه تحلیل دقیق‌تر لازم است این بخش‌ها از هم تفکیک شود.

▫ در بخش ساختمان مسکونی، عواملی مانند تورم مزمن، سیاست‌های نادرست شهرداری در فروش تراکم و همچنین توسعه‌نیافتگی بازار سرمایه موجب شده است طی چندین دهه گذشته سرمایه‌گذاری در بخش مسکن شهری از جذابیت بالایی برای سوداگری برخوردار شود و به تبع آن، در اثر سرمایه‌گذاری مازاد در مسکن شهری، انباشت دارایی در این بخش شکل گیرد.

▫ بر اساس آمار بانک مرکزی، حدود 41 درصد از دارایی‌های ثابت کشور در بخش مستغلات انباشته شده است. این در حالی است که سهم بخش صنعت از کل دارایی‌های ثابت کشور در حدود 8 درصد است. در سایر کشورها سهم مسکن از کل دارایی‌های ثابت بین 15 تا 20 درصد است.

▫ انباشت دارایی در مسکن شهری، مانعی برای رشد سایر بخش‌ها است. مازاد سرمایه‌گذاری و رشد بی‌رویه مسکن شهری، ممکن است در کوتاه‌مدت با ایجاد تقاضا برای نهاده‌ها، اثر مثبتی بر رشد اقتصادی برجا گذارد ولی در بلندمدت با انباشت منابع تولید در یک بخش غیرمولد، عملاً اثری منفی بر رشد اقتصادی خواهد داشت.

▫ دولت باید مراقب نحوه سیاست‌گذاری خود در تحریک بخش ساختمان باشد. از یک سو لازم است با حفظ تورم یک‌رقمی، انگیزه سوداگری در بخش مسکن را کاهش داد و از سوی دیگر برای رونق سرمایه‌گذاری در بخش ساختمان لازم است نوسازی بافت‌های فرسوده،‌ توسعه شهرها و شهرک‌های جدید و انبوه‌سازی مسکن مورد حمایت دولت قرار بگیرد. به بیان دیگر، فعالیت‌های ساختمانی مربوط به نوسازی بافت‌های فرسوده، انبوه‌سازی و توسعه زیرساخت‌ها، می‌تواند بدون برجا گذاشتن آثار مخرب، به رشد اقتصادی کمک کند.
--------------------------------------
عضویت در کانال چشم انداز اقتصاد ایران ☜
@iranianeconomy_outlook

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

پیام حمله موشکی ایران به تروریست ها چیست؟

شلیک شش موشک ذوالفقار به مقر تروریست های داعش در دیرالزور،تنها یک مانور نظامی نبود.این عملیات، چند اثر و چند پیام مهم با خود دارد. ابتدا به آثار احتمالی اش می پردازم:

📌اول این‌که: احتمالا جوسازی علیه ایران افزایش پیدا می‌کند. ممکن است عده‌ای بگویند دیدید؟ گفته بودیم ایران فعالیت موشکی دارد،این هم نشانه‌اش.ایرادی ندارد، به هزینه‌اش می‌ارزد.
📌دوم این‌که: در منطقه و حتی فراسوی منطقه،همه متوجه می‌شوند که ایران اهل شوخي نيست. شلیک این موشک ها نشان داد نباید زیاد با ایران شوخی کنند.
📌سوم این‌که: چنانچه متن و حاشیه این عملیات کنترل شود، از اين پس ایران در ذهن دولت‌ها و مردم منطقه مقتدر تر جلوه خواهد داشت.
📌چهارم این‌که : این عملیات، بازی مخالفان و دشمنان ایران را در منطقه به هم زد و نشان داد ایرانی که به بهترین شکل مذاکره می‌کند، هروقت لازم باشد،شلیک هم می‌کند. مخالفان مجبورند شیوه بازی را تغییر دهند.
🔹اما این عملیات چند پیام ویژه هم داشت:

📌اول این که: پاسخ قاطعی بر رجز خوانی چند ماه گذشته علیه جمهوری اسلامی ایران بود.
📌دوم این که: قدرت نظامی و تکنولوژیکی ایران را به رخ کشید.
📌سوم این که : تقویت کننده غرور ملی بود.به گونه‌ای که خیلی از کنش گران سیاسی با دیدگاه های مختلف،اقتدار موشکی ایران و اقدام به موقع در شلیک را ستودند.
📌چهارم این که : پاسخ كوبنده اي به خریدهای تسلیحاتی برخی کشورها بودونشان دادايران در ساخت و داشتن تسليحات مدرن چيزي كم ندارد.
📌پنجم این‌که: نشان داد ایران نه تنها دراستفاده از راه حل های دیپلماتیک که دراستفاده از ابزارهای نظامی هم در منطقه سرآمد است.
📌در نهایت این‌که: دیگ خاورمیانه در حال جوشش است. شاید در هیچ جای جهان به اندازه خاورمیانه،حاکم کم‌خرد وجود نداشته باشد.در چنین منطقه پرخطری، گاهی لازم است با مذاکره و گفت وگو از منافع ملی دفاع کرد و گاهی باید نوک موشک را نشان داد. در دنیای پرتهدید امروز، گاهی نشان دادن موشک آماده به شلیک،از برافراشتن هزاران پرچم سفید، صلح آفرین‌تر است.

@mohsenjalalpour

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

گام اول در مسير معكوس؛
خسته نباشيد منتخبين
@eghtesademirzakhani

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

❗️جای اعتماد خالیست

در سال 1377 در نمایشگاهی در شهر بازل سوئیس برای عرضه و فروش کالایی شرکت کردم. کمی آنطرف تر از غرفه ما، غرفه ای بود که در آن یک زوج، آقای هندی و خانم سوئیسی، زیورآلات به نمایش و فروش گذاشته بودند. فرصتی پیش آمد که بازدیدی از غرفه آنها داشته باشم. در گفتگو با مرد هندی متوجه شدم که با خانمی سوئیسی ازدواج کرده و تبعه سوئیس شده است. در گفتگویمان صحبت به نحوه گرفتن غرفه رسید و من از او پرسیدم که شما چگونه هزینه غرفه را پرداخت کردید؟ او پاسخ داد که چون شهروند کشور سوئیس شده است، لازم نیست هزینه غرفه را پیش از نمایشگاه پرداخت کند و می تواند تا شش ماه پس از نمایشگاه مبلغ را بپردازد. من با تفکر و فهم ایرانی خودم از او پرسیدم که آیا چک یا ضمانتی برای این موضوع به نمایشگاه داده است؟ او در پاسخ گفت که خیر، لازم نیست. اینجا دولت به شهروندان اعتماد دارد. همه هم مبلغ را پرداخت می کنند.
این مکالمه ساده چراغی را در ذهن من روشن کرد که با آن رفتار دولت سوئیس و سایر کشورها با شهروندانشان را مورد مداقه قرار دهم و مقایسه کنم و در طی تمام این سالها مقایسه این رفتارها با رفتارهای معمول و متداول در کشورمان همواره مرا از فقدان یک سرمایه بزرگ ملی دچار رنج و تألم می کرد؛ نبود اعتماد و شاید از آن هم بدتر، روند روزافزون بی اعتمادی به شهروند.
شاید زدن چند مثال لازم باشد.
📌ثبت شرکت: شاید ایران تنها کشوری باشد که یک شهروند ایرانی لازم است برای آغاز به کار، یعنی یک حق طبیعی و مسلم شهروندی، گواهی عدم سوء پیشینه دریافت کند.
📌خروج از کشور: خروج از کشور برای پسرانی که به سن سربازی می رسند مجاز نیست مگر در شرایط خاص و با سپردن وثیقه.
📌انتشار کتاب یا روزنامه: برای انتشار کتاب یا روزنامه، در بسیاری از کشورها نیازی به اخذ مجوز نیست، اما در ایران این کار باید صورت بگیرد و معمولاٌ هم فرایندی طولانی و سختگیرانه دارد.
📌مطالبه و دریافت حقوق و عوارض دولتی: تقریباٌ برای تمام خدماتی که توسط دولت یا سایر مراجع ارائه می شود، وجه مربوطه باید بصورت پیش پرداخت و نقدی باشد. در موارد خاصی هم که تقسیط می شود حتماٌ باید چک یا ضمانتنامه دیگری ارائه شود.
📌گزینش: برای استخدام در تمام دوائر دولتی و غیره، به جز انجام آزمونهای فنی و حرفه ای که تخصص افراد را می سنجد، روشهایی مانند تحقیق در محل زندگی، گزینش اخلاقی یا اخذ گواهی عدم سوء پیشینه بکار گرفته می شود.

مثالهای زیادی می شود زد. هم شهروند و هم دولت اینقدر با این رفتارها خو گرفته اند و بصورت روزانه سرو کار دارند که شاید کمتر به این فکر بیافتند که آنها نشانه هایی از نبود اعتماد به شهروند هستند. و چون اعتماد یک رفتار متقابل است، لذا اعتماد شهروند به دولت نیز انعکاسی از اعتماد دولت به شهروند است. در بررسی که حدود 3 سال پیش در کشور به عمل آمده، قریب به 2200 مجوز احصا شده است که برای انجام فعالیتهای مختلف اقتصادی در کشور لازم است اخذ شوند.
رابطه بین شهروند و دولت و حاکمیت در ایران با ابزارهای مجوز، ممنوعیت، گواهی عدم سوء پیشینه و مانند اینها تنظیم شده است. جایگاه کشور ما در بسیاری از گزارشهای رتبه بندی بین المللی نامناسب است و وقتی در علل و عوامل آن مداقه می کنی، مشاهده می شود که ابزارهای بی اعتمادی دلیل اول و اصلی وضعیت موجودند و جایگاه کشورهای پیشرو نیز به واسطه حذف ابزارهای بی اعتمادی بدست آمده است.
وقت آن رسیده است که دولت سرمایه اعتماد را به میان بیاورد و از این نهراسد که با حذف یک مجوز یا ممنوعیت، عده ای سوء استفاده کنند، بلکه باید این باور را بیابد که جمع بسیار بزرگتری از این اعتماد خرسند می شوند و برای حفظ آن با دولت رفتار متقابل پیشه می کنند. اعتماد سررشته کاهش تخلف، کاهش فساد، افزایش شفافیت و تعالی اخلاق شهروندی است. لازم است همه ما مصادیق عدم اعتماد به شهروند را در حوزه تخصصی خود احصاء کنیم و آنها را به اشتراک بگذاریم تا بلکه شروعی مشترک باشد برای حذف عوامل بی اعتمادی از چهره روابط شهروند-حاکمیت.
فاصله ما با کشوری مانند سوئیس به اندازه میزان اعتماد دولت به شهروندان است.
"پدرام سلطانی"
@pedram_soltani

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

امید به تدبیر
👈بازارها در دولت دوازدهم به کدام سو می‌روند؟
پرونده تجارت‌فردا در شماره 224 در این باره را در فایل پی‌دی‌اف زیر مشاهده کنید.
👇👇👇

Читать полностью…

هفته‌نامه تجارت‌فردا

⚫️ای پیامبر در مسجدشان نماز مگزار

▪️جهان اسلام در همان روزگار حضرت رسول (ص) با پدیده بنای مسجد بر ناپارسایی مواجه بود. در فاصله‌ای اندک در سال ۳۸ پس از هجرت فرقه‌ای ظهور پیدا کردند که امیرمؤمنان را کافر دانسته و قیام به جنگ با وی و قتل هواداران او کردند. روایت قران در سوره توبه در باره مسجد ضرار جای تامل فراوان دارد:

◾️«...و (گروهی دیگر از منافقان ) کسانی (هستند) که مسجدی ساختند به منظور زیان رساندن (به مسلمانان) و (ترویج) کفر و تفرقه میان مؤمنان و کمین‌گاهی برای کسی که پیش از این با خدا و پیامبرش به جنگ برخاسته بود و (البته آنان) حتما سوگند یاد خواهند کرد که (در این کار) جز نیکی منظور دیگری نداشته‌ایم. ولی خدا گواهی می‌دهد که آنها حتما دروغگو هستند (۱۰۷) هرگز در آن (مسجد) نماز مگزار؛ زیرا در مسجدی که از روز نخست بر پایه پارسایی بنا شده است سزاواتر است که به نماز بایستی، در آن مسجد مردانی هستند که دوست دارند پاکیزه باشند و خداوند نیز پاکیزگان را دوست دارد (۱۰۸) آیا کسی که شالوده‌ی کار خود را بر تقوای الهی و خشنودی خدا پایه‌گذاری کرده نیکوتر است یا کسی که اساس کار خود را بر لبه پرتگاهی که در آتش جهنم فرو می‌ریز بنا ساخته‌است؟ و خدا مردمان ستمکار را هدایت نمی‌کند (۱۰۹)».

▫️رسول خدا در برابر مسجد ضرار بردباری نداشت و آن را ویران کرد. امیر مؤمنان با پدیده‌ای سخت‌تر به نام خوارج روبرو شد. آنانکه که به بحران هویت ناشی از رویارویی اسلام و سنت‌های پیشین خود گرفتار بودند، پذیرش حکمیتی که خود بر علی (ع) تحمیل کرده بودند را معادل کفر و خروج امیرمؤمنان از اسلام دانستند و از وی خواستند که به کفرِ خود اعتراف کند و با شعار حکومت از آنِ خدا است به جنگ با وی برخواستند. رفتار آنان پر از خشونت و بر مبنای بی‌رحمی تمام بود. آنان عبدالله فرزند خباب که از صحابه پیامبر (ص) بود را با همسر باردارش را در مسیر بصره به کوفه دستگیر کرده و از وی سوال‌هایی پرسیدند؛ از جمله نظر وی درباره حضرت علی (ع) قبل از حکمیت و بعد از آن را جویا شدند و وی را از شیفتگان امام یافتند. خوارج ابتدا به وی امان داده و از وی خواستند حدیثی از پیامبر(ص) برای آنان نقل کند، عبدالله گفت: پدرم از رسول خدا(ص) روایت کرده است بعد از من فتنه‌ای پیش می‌آید که قلب مرد در آن می‌میرد، همچنان که بدنش می‌میرد، شب مؤمن است و روز کافر.

▫️این حدیث به مذاق آنان خوش نیامد و گفتند: به خدا سوگند، تو را طوری خواهیم کشت که قبل از تو کسی آن طور کشته نشده باشد. آن گاه وی را گرفته و دستهایش را بستند. وی را همراه همسرش که حامله بود به زیر درخت خرمایی آوردند. در این هنگام خرمایی از آن درخت بر زمین افتاد، یکی از خوارج آن خرما را خورده و مورد اعتراض دوستانش قرار گرفت که آیا بدون اجازه خرمای دیگری را میخوری. مرد خرما را از دهان بیرون انداخت؛ در همین اثنا یکی از خوارج شمشیر کشید و خوکی از اهل ذمه را کشت. بعضی از همراهان معترض شدند. لذا مردی که خوک را کشته بود، نزد صاحب آن رفته و وی را راضی کرد.

▫️ابن خباب وقتی کارهای آنان را دید گفت: اگر شما در آنچه انجام میدهید صادق باشید، آسیبی از شما به من نخواهد رسید. به خدا سوگند من در اسلام کاری انجام نداده‌ام که موجب بیرون رفتن من از اسلام گردد. من مؤمن هستم شما به من امان دادید. خوارج گفتند: کشتن تو و این خوک برای ما یکسان است پس وی را به شهادت رسانده و خونش در آب جاری شد. سپس به سراغ همسر عبدالله رفتند، وی گفت من زنم آیا از خدا نمی‌ترسید ولی آنان رحم نکرده و شکشمش را پاره کردند و جنین را نیز سر بریدند. و در نهایت فردی از همین گروه در چنین شبی ضربتی به فرق علی (ع) وارد ساخت و او را به شهادت رساند.

▪️اینک ما پدیده‌ای چون آنان به همان سنگدلی و خشونت و با همان خشک‌مغزی و فهم از دین روبرو هستیم. بدانیم که داعشیان نه شیعه هستند و نه سنی. آنان دچار بحران هویت در رویارویی با پدیده جهان مدرن هستند و چون طعمه‌ای در دست سرویس‌های اطلاعاتی قدرت‌های بزرگ و صهیونیسم می‌باشند.

▪️به هوش باشیم عملکرد آنان مایه‌ی تفرقه و چنددستگی در جهان اسلام و متهم ساختن یکدیگر نشود. امیر مؤمنان (ع) وقتی که ابن عباس را برای گفتگو به سوی ایشان اعزام نمود به وی سفارش کرد که سنت رسول خدا را به آنان یادآور شو. سنت پیامبر چه بود؟ دل نسپردن به ظاهر منافقان، قاطعیت در برابر آنان و تخریب مسجدی که بنا نموده بودند. در عین حال، عدم توسل به خشونت و گشودن آغوش محبت به همگان و پذیرش عموم مسلمانان.

منابع :
- ترجمه آیات از آیت الله رسولی محلاتی با کمی تغییر
- کتاب «اَلاْمامَةُ وَ السّیاسَة »
- جلد ششم کتاب «الامام علی بن ابیطالب (علیه السلام)» نوشته عبدالفتاح عبدالمقصود و ترجمه محمد مهدی جعفری

عباس آخوندی - ۲۴ خرداد ۹۶

@AbbasAkhoundi

Читать полностью…
Subscribe to a channel