xatt4 | Unsorted

Telegram-канал xatt4 - چهار خطی

2829

رباعی فارسی، به روایت: سید علی میرافضلی

Subscribe to a channel

چهار خطی

📚معرّفی کتاب
📗نام کتاب: رباعیات خیام‌ و خیامانه‌های پارسی (بخش دوم)
◾️نویسنده: سیدعلی میرافضلی
◾️نوبت چاپ: اول
◾️محل چاپ: تهران
◾️ناشر: سخن
◾️سال چاپ: ۱۳۹۹
◾️تعداد صفحات: ۵۴۲
◾️معرفی‌کننده: محسن احمدوندی

۲. اصل دوم پالایش رباعیات خیام از دیگران و تعیین تکلیفِ رباعیات سرگردان است؛ منظور از رباعیات سرگردان رباعیاتی است که به چند نفر منسوب‌اند. میرافضلی کوشیده است رباعیاتی را که طبق اسناد متقن متعلّق به دیگران است از رباعیات خیام جدا کند و کنار بگذارد و تنها آن‌هایی را باقی بگذارد که مدعی ندارند.

۳. اصل سوم اتکا به سبک قافیه‌بندی است. میرافضلی معتقد است که تقریباً ۸۶ تا ۹۳ درصد رباعیات شاعران هم‌عصرِ خیام چهارقافیه‌ای‌اند. او این سخن را با بررسی آماری رباعیات دیوان نُه شاعر از شاعران قرن پنجم و اوایل قرن ششم و سخن کسانی چون خواجه نصیرالدین طوسی و جمال‌الدین قَرشی که به چهارقافیه‌ای بودن رباعی در این عصر اشاره‌ کرده‌اند می‌زند. بر این اساس او نتیجه می‌گیرد که رباعیات خیام نیز ناگزیر باید از این ویژگی سبکی برخوردار باشند و رباعی‌های سه قافیه‌ای اغلب از دایرۀ رباعیات اصیل خیام بیرون می‌مانند.

بر اساس این سه اصل، میرافضلی از ۱۵۶ رباعی‌ای که در منابع کهن آمده است، ۲۰ رباعی را رباعیات اصیل برشمرده که هر سه اصل در آن‌ها رعایت شده است (من یازده مورد از این رباعیات اصیل را خوانده‌ام و دوست ارجمندم، آقای شهروز کبیری، پالایش و صداگذاری کرده‌اند، این رباعیات را از اینجا می‌توانید بشنوید). ۴۹ رباعی را رباعیات محتمل به شمار آورده که دو اصل از اصول سه‌گانه را دارند (مجموعِ این ۶۹ رباعی را در تارنمای گنجور می‌توانید ببینید و بخوانید)؛ و ۵۱ رباعی را مشکوک و مردود به شمار آورده است که فقط یک اصل از اصول سه‌گانه را دارند. از ۳۶ رباعی باقی‌مانده نیز، ۲۶ رباعی متعلّق به شاعران دیگر است و در دواوین آن‌ها آمده است و ۱۰ رباعی هم با منظومۀ فکری خیام نمی‌خواند و به این طریق کنار گذاشته شده‌اند.

میرافضلی بر اساس رباعیات بیست‌گانۀ خیام به چند نکتۀ مهم دربارۀ شعر او اشاره کرده است. او بر این باور است که «کوزه و کارگاه کوزه‌گری» و «راه و جاده و رفتن و آمدن» دو استعارۀ مفهومی و بنیادین رباعیات خیام است. خیام در رباعیاتش از پرسش بسیار بهره می‌برد، البته پرسشی که از پیش پاسخ آن را می‌داند. قافیه در شاعر او ساده است و از ردیف به‌ندرت بهره می‌برد. شگرد برجسته کردن مصراعِ چهارمِ رباعی که از اوایل قرن ششم به بعد به شگردی دل‌چسب در رباعی‌سرایی بدل می‌شود، در رباعیات او جایی ندارد و مصراع چهار رباعیاتش برجستگی خاصی ندارد. زبان رباعیات خیام ساده است و به شعر سبک خراسانی و سنت‌های شعری این دوره گرایش دارد. خیام به‌ندرت از هنرسازه‌ها و آرایه‌های ادبی استفاده می‌کند. رباعیاتش اغلب چهار‌قافیه‌ای‌اند. هستۀ مرکزی گفتمان رباعیات او حیرت و تردید، پرسش و پرخاش، عصیان و اعتراض، رنج اجتناب‌ناپذیر زندگی و اغتنام فرصت‌ها و شادخواری است.

میرافضلی می‌گوید درحالی‌که تعداد رباعیات خیام از زمان مرگ او تا اوایل قرن نهم یعنی در طول سیصد سال فقط ۱۵۶ رباعی است، در این قرن و فقط طی چند دهه به ۵۵۰ رباعی می‌رسد. در همین قرن است ـ یعنی ۳۳۰ سال پس از مرگ خیام ـ که کار تدوین مجموعه رباعیاتی به نام خیام آغاز می‌شود. قدیمی‌ترین مجموعه رباعیات خیام «نسخۀ کتابخانه بادلیان آکسفورد» است که محمود پیربوداقی آن را در سال ۸۶۵ هـ. ق. جمع‌آوری کرده، مجموعۀ بعدی «طربخانۀ» یاراحمد بن حسین رشیدی در سال ۸۶۷ هـ. ق. است و به همین ترتیب بر میزان مجموعه‌ها و تعداد رباعیاتی که در هر مجموعه از خیام نقل شده، روز‌به‌روز افزوده می‌شود. میرافضلی برای این مجموعه‌ها در سنجش رباعیات اصیل خیام اعتباری قائل نیست و دلایلی برای این سخن خود برمی‌شمرد، ازجمله این‌که حجم وسیعی از رباعیاتی که در این مجموعه‌ها به خیام نسبت داده شده، از دیگران است. دوم این‌که رباعیات این مجموعه‌ها با رباعیاتی که در منابع کهن آمده‌اند همپوشانی چندانی ندارند. سوم این‌که خود این مجموعه‌ها نیز با هم اختلافات بسیاری دارند و همین امر استناد به آن‌ها را برای شناخت سره از ناسره دشوار کرده است. بر این اساس او برای شناخت رباعیات اصیل خیام به مجموعه‌های عصر تیموری استناد نکرده است و اما اذعان کرده خیامی که ما در این سال‌ها شناخته‌ایم، متأسفانه خیامی بوده که مجموعه‌های عصر تیموری برای ما برساخته‌اند و با خیام اصیلِ قرن پنجم و ششم بسیار فاصله دارد.

بخش دوم کتاب میرافضلی به خیامانه‌های پارسی اختصاص دارد. میرافضلی در این بخش تعدادی از رباعی‌های قرن پنجم تا هفتم را که به اسم خیام معروف شده‌اند و از او نیستند، با استناد به متون چاپی و نُسَخ خطی به صاحبان اصلی آن‌ها برگردانده است.
(۱۴۰۴/۲/۲۸)

📗شعر، فرهنگ و ادبیات
@mohsenahmadvandi
http://yun.ir/qegp1c

Читать полностью…

چهار خطی

روز بزرگداشت خیّام و هدیۀ یک دوست

دوست دانشور نادیده‌ام دکتر محسن احمدوندی لطف کرده و تعدادی از ترانه‌های خیّام را از روی کتاب «رباعیات خیّام و خیامانه‌های پارسی» خوانده و آقای شهروز کبیری آن را تنظیم کرده است که در همین کانال آن را به اشتراک گذاشتم. لطف دیگر جناب دکتر احمدوندی، معرفی کریمانۀ کتاب «رباعیات خیّام و خیّامانه‌های پارسی» است که هم جامع است و هم کامل. با خواندن این معرفی، مخاطبان در جریان مباحث کتاب و دیدگاه‌های نویسنده قرار می‌گیرند. در این یکی دو هفته به دلیل چند مشکل پی در پی مجالی دست نداد که مطلب تازه‌ای بابت روز خیّام به دوستداران این حکیم پُرآوازه عرضه کنم. نوشتۀ دکتر احمدوندی، کوتاهی مرا، جبران فرموده است. از ایشان بسیار سپاسگزارم.
‏..

"چهار خطی"
/channel/Xatt4

Читать полностью…

چهار خطی

▨ شعر: یازده ترانه از خیام
▨ شاعر: خیام نیشابوری
▨ به تصحیح: استاد سیدعلی میرافضلی
▨ با صدای: دکتر محسن احمدوندی
─────♬ ─────

Читать полностью…

چهار خطی

#پوشه_شنیداری

زندگی، افکار و رباعیات خیام

با حضور:
رحیم رئیس‌نیا
حسین معصومی‌همدانی
سیدعلی میرافضلی
مسعود جعفری‌جزی

۶ مهر ۱۴۰۰

@bookcitycc

Читать полностью…

چهار خطی

قدَح مردان و سهم نامردان

در عشق تو از ملامتم ننگی نیست
با بی‌خبران در این سخن جنگی نیست
این شربت عاشقی همه مردان راست
نامردان را در این قدح رنگی نیست

ناشناس (مرصاد العباد، ۳۸۵؛ نزهة المجالس، ۲۰۹)
‏..

مصراع چهارم رباعی، مثل نیست، ولی حالتی مثل‌گونه دارد. یکی از معانی رنگ، سهم و بهره است (رک. لغت‌نامه، ۸: ۱۲۲۶۳). دکتر انوری، شاهد این معنی را به بیت دوم همین رباعی استناد جُسته است (فرهنگ بزرگ سخن، ۴: ۳۶۸۴). دهخدا، یکی از معانی رنگ را «رواج و رونق کار» آورده (لغت‌نامه، ۸: ۱۲۲۶۱) که با مفهوم رباعی فوق تا حدودی سازگار است. یکی دیگر از معانی رنگ، منفعت و فایده است (همانجا، ۱۲۲۶۳). بر اساس این معانی، می‌توان گفت که مفهوم مصراع چهارم به تقریب چنین است که: برای نامردان در این قدح سود و سهمی متصوّر نیست.
بنده موفق به شناسایی گویندۀ رباعی فوق نشدم. در هیچ یک از دو منبع کهن آن، نام گوینده قید نشده است. رباعی در دو نسخۀ جعلی کمبریج و چستربیتی و بعضی چاپ‌های رباعیات خیام آمده (رک. شراب رحمانی، سوامی گویندا تیرتا، ۱۸۲)، ولی با این اسنادِ متأخّر و مشکوک، نمی‌توان رباعی را به خیّام بست.
‏..

مصراع چهارم رباعی بالا را می‌توان در یکی از رباعیات منسوب به بابا افضل شناسایی کرد (دیوان حکیم افضل الدین کاشانی، ۲۰۵). ولی در آنجا تا حدودی شاهد تغییر واژگان هستیم:
در راه اگر به بی‌نوایی برسی
سر در قدمش نِهْ که به جایی برسی
بی‌دردان را از این قدح دردی نیست
با درد در آ، تا به دوایی برسی

در یک نسخۀ قدیمی‌تر رباعیات منسوب به بابا افضل، مصراع سوم رباعی چنین است: بی‌دردان را درین قدح رنگی نیست. گویا بعدها «درد» را جایگزین رنگ کرده‌اند که با دیگر کلمات بیت دوم تناسب بیشتری داشته باشد.
‏..

باز در یکی از دستنوشته‌های دیوان عصمت بخارایی (موزۀ بریتانیا، ۳۰۹ پ) رباعیی آمده که در دیوان چاپی او نیست و کاملاً متأثر از رباعی مرصاد العباد است:
از طعنۀ هیچ منکرم ننگی نیست
با هیچ کسم در این سخن جنگی نیست
گویند [که بیت‌های] رنگین گویم
نامردان را از این سخن رنگی نیست

مصراع سوم رباعی در دستنویس مذکور مخدوش و ناقص است و من آن را بر اساس شکل کلمات بازسازی کرده‌ام. ولی در اینکه اصل سخن شاعر همین بوده، یقین ندارم. عصمت بخارایی ، به تناسب مصراع سوم، به جای «قدح»از کلمۀ «سخن» استفاده کرده است.

‏●●
"چهار خطی"
/channel/Xatt4

Читать полностью…

چهار خطی

- رباعیات افضل کاشانی؛
- افضل الدین محمد مرقی کاشانی؛
- پژوهش سید علی میرافضلی؛
- انتشارات سخن؛
- چاپ اول؛
- بهار ۱۴۰۴؛
- ۴۶۴ صفحه.

Читать полностью…

چهار خطی

بیدل! طلب هم‌نفسی پیدا کن
گر عشق نباشد، هوسی پیدا کن

تنهایی، آب می‌کند زَهرهٔ سنگ
ای بی‌کس جاوید! کسی پیدا کن

بیدل دهلوی (۱۰۵۵-۱۱۳۳ ق)

منبع: بیدل دهلوی، عبدالقادربن عبدالخالق. رباعیّات (نسخهٔ خطّی)، دست‌‌نویس شمارهٔ HL 645 کتابخانهٔ خدابخش هند، شکسته نستعلیق بیدل دهلوی (شاعر)، کتابت ۱۹ محرّم ۱۱۱۵ ق، ۱۶۱گ.

#رباعی

* با سپاس از استاد میرافضلی بابت تذکر شمارهٔ نسخه.

@shahreshgh7

Читать полностью…

چهار خطی

با دریغ محمّدحسین اسلام‌پناه استاد صحّافی سنّتی درگذشت.

افسوس که کس محرم این راز نشد
کار گره‌اندرگرهم باز نشد
گفتند که هفتاد و دو بطن است گره
نشناخت اگر کسی گره‌ساز نشد
(محمّدحسین اسلام‌پناه)

زنده‌یاد اسلام‌پناه (۱۳۱۶-۱۴۰۴) فارغ‌التحصیل رشتۀ معدن از دانشگاه تهران و بازنشستۀ وزارت نیرو بود، اما شهرت وی به سبب هنرش در صحّافی سنّتی و مرمّت کتاب‌های قدیمی است. او پس از بازنشستگی از کار دولتی، دکّانی در بازار کرمان برپا کرده بود و به صحّافی اشتغال داشت. اسلام‌پناه مجلّدگری را از استادان آستان قدس رضوی در مشهد آموخته بود و در گره‌سازی نیز مهارت داشت. او در صحّافی ضربی شیو‌ای خاص ابداع کرده و آثارش در ایران و خارج از آن نیز مورد توجّه قرار گرفته بود؛ چنان‌که در ششمین جلسۀ حامیان نسخ خطّی که در سال ۱۳۷۴ در تهران برگزار شد، نشان هنرمند شایستۀ تقدیر را دریافت کرد و لوح تقدیر و جایزه‌ای نیز در کشور اسپانیا به ایشان تعلّق گرفت.
مرحوم اسلام‌پناه مقالاتی نیز در زمینۀ نسخه‌شناسی و جلدسازی نوشت که در مجلّات معتبر به چاپ رسیده است. کتیبه‌ها و سنگ‌نبشته‌های کرمان از جمله آثار اوست که در انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر شده است. او همچنین قصۀ مهر و ماه را که روایتی منثور و عامیانه از منظومه‌‌ای به همین نام از جمالی دهلوی است به چاپ رساند.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار درگذشت استاد محمّدحسین اسلام‌پناه را به خانوادۀ آن مرحوم و جامعۀ هنرمندان کشور تسلیت می‌گوید. یاد و نامش گرامی باد.

@AfsharFoundation

Читать полностью…

چهار خطی

▪️کهن‌ترین منبع اشعار ابوسعید ابوالخیر


[پیشکش به علّامه محمّدرضا شفیعی کدکنی که دوست‌دار همیشهٔ ابوسعید است]

🔳

مدّت مدیدی است که مشغول گردآوری و بررسی منابع کهن رباعیات منسوب به ابوسعید ابوالخیر (۳۵۷-۴۴۰ ق) هستم. می‌گویم «منسوب» چون تا مشخّص‌ شدن تکلیف انتساب این رباعی‌ها به ابوسعید، نمی‌توان حکم مسلّم‌الصدور داد. مقادیر قابل توجهی از اطّلاعات در این زمین به دست آورده‌ام که به خواست خدا، طی مقاله‌ای منتشر خواهم کرد.
اما غرض از نوشتن این جُستار: اهل ادب غالباً گمان دارند که کهن‌ترین منبع اشعار ابوسعید، اثر نوادهٔ او یعنی محمّد بن منور میهنی (بعد از ۵۰۰-بعد از ۵۷۴ ق) - که در ۵۷۴ ق کتاب خود موسوم به «اسرارالتّوحید فی مقامات ابوسعید ابوالخیر» را نگاشته - است. (میهنی، ۱۳۷۱، ج ۱: ۲۰۲ و ۲۰۳)
باید گفت که در واقع اثر دیگر نوادهٔ ابوسعید یعنی جمال‌الدّین ابوروح لطف‌اللّه بن ابی‌سعید بن ابی‌سعد (د. ۵۴۱ ق) از اسرارالتّوحید کهن‌تر است، چرا که مؤلف این کتاب ۳۳ سال پیش از تحریر اسرارالتّوحید درگذشته است. البتّه در کتاب «حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر» پس از آوردن شعری که در منابع دیگر نظیر اسرارالتّوحید صریحاً به‌نام ابوسعید است، تصریح شده که ابوسعید هرگز شعری نگفته، اما بیت - منسوب به او در منابع دیگر - تنها از زبان او آمده است. (ابوروح، ۱۳۸۶: ۱۲۲)
پس تا این‌جا کهن‌ترین منبع شعر ابوسعید ابوالخیر - گرچه بدون تصریح به اینکه شیخ آن‌ را سروده - «حالات و سخنان ابوسعید» است.
اما در واقع باید گفت کهن‌تر از این کتاب، منبعی دیگر نیز هست که اولاً شعر ابوسعید را ثبت کرده و ثانیاً تصریح کرده که شاعر این شعر، خود شیخ است. این منبع که مصحّح آن نیز در پاورقیِ حکایتِ معروفِ «شعر نوشتن ابوسعید بر ظهر نامهٔ درویشی حمزه نام»¹، به قدمت آن اشاره کرده، «طبیب‌القلوب» - کهن‌ترین اربعین حدیثی شناخته شده به زبان فارسی - نگاشتهٔ ابوالفتح محمّد بن محمّد الخزیمی الفراوی (د. ۵۱۴) است که با تصحیح مجتبی مجرّد به چاپ رسیده است. در این منبع که حدود هفتاد سال پیش از اسرارالتّوحید به نگارش درآمده، حکایت بیت‌نگاشتن شیخ ابوسعید بر ظهر نامهٔ یکی از بزرگان، ثبت گردیده و تصریح شده که این بیت از ابوسعید است. ذیلاً این حکایت، برای بهرهٔ خوانندگان آورده می‌شود:

«حکایت: یکی از بزرگان به نشابور، رقعه نوشت به شیخ ابوسعید قدس اللّه روحه. بر صدر رقعه، نوشت مر تواضع را که: "تُرابُ قَدَمه" یعنی نویسندهٔ رقعه، خاک قدم توست. شیخ ابوسعید بر ظهر آن رقعه نوشت این بیت را و به وی فرستاد، بیت:

گر تو خاک قدمی، خاک تو را خاک شدم
چون که من خاک تو را خاک شدم، پاک شدم

شیخ در همهْ عمر، بیت از خاطر خود، همین گفت.» (فراوی، ۱۳۹۸: ۸۲)

🔳

بر آنم که پس از این، بخش‌هایی از یافته‌های خود را پیش از انتشار مقاله به صورت‌های چنین جُستاری، در این کانال منتشر کنم. ان‌شاءالله.

ـــــــــــــــــــــــــــــ
¹. این شخص در اسرارالتّوحید، حمزة‌التّراب نام دارد و در حالات و سخنان، حمزه. در طبیب‌القلوب نیز نام او ذکر نشده و تنها یکی از بزرگان نیشابور معرفی شده است، که در بالا آوردیم.


#منبع:
۱. جمال‌الدّین ابوروح لطف‌اللّه بن ابی‌سعید بن ابی‌سعد. (۱۳۸۶). حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر. تصحیح و تعلیق محمّدرضا شفیعی کدکنی. چاپ هشتم. تهران: سخن.
۲. فراوی، ابوالفتح محمّد بن محمّد خزیمی. (۱۳۹۸). طبیب‌القلوب. تصحیح و تحقیق مجتبی مجرّد. چاپ اول. تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار با همکاری نشر سخن.
۳. میهنی، محمّد بن منور. (۱۳۷۱). اسرارالتّوحید فی مقامات شیخ ابوسعید ابوالخیر. تصحیح و تعلیق محمّدرضا شفیعی کدکنی. دو جلد. چاپ سوم. تهران: آگاه.

#علی_کاملی

@shahreshgh7

Читать полностью…

چهار خطی

▫️
«رباعیّات خاقانی در سه رباعی‌نامۀ کهن»، سیدعلی میرافضلی، نامۀ فرهنگستان، دورۀ ۲۴، شمارۀ اول (پیاپی ۹۵)، فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴، صفحۀ ۶۱-۸۹
‏..

خاقانی شروانی در تاریخ شعر فارسی با چکامه‌هایش پُرآوازه است. زبان سخته و پُر از اشارت‌های پیدا و پنهان، قصایدش را شایستۀ شرح کرده است. امّا آنچه در این گفتار در موردِ آن سخن گفته‌ایم، رباعیات اوست. قالبی که کمتر مورد بررسی پژوهشگرانِ اشعار خاقانی قرار گرفته است. موضوع مقالۀ حاضر بررسیِ رباعیات خاقانی در سه رباعی‌نامۀ کهن است: نزهةالمجالسِ جمال خلیل شروانی (اواسطِ قرن هفتم ق)، خلاصةالاشعار فی الرباعیاتِ ابوالمجد تبریزی (اوایلِ قرن هشتم ق) و سفینۀ رباعیاتِ کتابخانۀ دانشگاه استانبول (اواخرِ قرن هشتم ق). در این بررسی نظری نیز به دیگر جُنگ‌ها و سفینه‌های شعر افکنده و رباعیاتِ موجود در آنها را با آنچه در سه منبع مذکور آمده، سنجیده‌ایم.
در پیوست مقاله، ۲۱ رباعیِ نویافتۀ خاقانی را آورده‌ایم.
‏..

ـ رباعیات اسیر شهرستانی در دیوان خاقانی، اینجا
ـ رباعیات صرفی کشمیری در دیوان خاقانی، اینجا
‏..

"چهار خطی"
رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی
/channel/Xatt4

Читать полностью…

چهار خطی

جوابش مدهید

اول)
«یولقی بیک انیسی از اویماق شاملوست و در زمان ایالت خان عالی‌مکان علی‌قلی‌خان شاملو در دارالسلطنۀ هرات کتابدار بوده و مستعدان هرات از وجود فایض الجودش بهره‌مند بودند . در ریاضی متبحّر و در موسیقی بقانون بوده و الحق شیرین‌گوی و خوش‌کلام است. ربط و انشای سخن آن هنرور، خالی از خلل است. در آن ولایت، مثنوی محمود و ایاز را پیش‌نهاد همت عالی ساخت و در حینی که والی توران عبدالله خان هرات را مسخّر نموده، به ماوراء النهر افتاد و از آنجا عزیمت هندوستان نمود و به خدمت نوّاب میرزا عبدالرحیم مشهور به خان خانان استعداد یافته، به مراتب بلند و مناصب ارجمند مخصوص گشت و مدت پانزده سال در آن دیار بود و با مولانا شکیبی و مولانا ملک قمی و میرحسین کفری و مولانا ظهوری و جمعی دیگر از اهل دانش که در ظلّ ظلیل آن خان بلندپایه مجتمع بودند، جلیس بود و با یکدیگر اشعار در میان می‌آوردند و از بحر افاضت یکیدیگر افادت می‌یافتند. بالاخره در شهور سنۀ عشر و الف (۱۰۱۰ ق) از صحبت یاران کناره جسته، انیس مقیمان خطّۀ خاک گشت.
و له:
من مست محبّتم، شرابم مدهید
در آتشم افکنید و آبم مدهید
گر شکوه کنم، وَگر عتاب آغازم
با اوست حدیث من، جوابم مدهید».
(تذکرۀ خیرالبیان، ۲: ۷۸۲ و بعد)

دوم)
«اسماعیل بیک انسی خواهرزاده یا برادرزادۀ یولقی بیک انیسی است. به هر تقدیر، میان ایشان نسبت کلّی است و طبع بلند و فهم ارجمند دارد و او نیز در دیار همیشه بهار هند نشو و نما یافته، به گفتن اشعار قیام می‌نماید. رباعیه:
دل مرغ سحرگهی است، خوابش مدهید
هم‌طبعِ سمندر است، آبش مدهید
گر قاصد دوست پُرسد احوال مرا
آهی به لب آرید و جوابش مدهید!».
(تذکرۀ خیرالبیان، ۲: ۱۲۸۱)

سوم)
هر دیده که عاشق است، خوابش مدهید
هر دل که در آتش است، آبش مدهید
دل از بر من رمیده، از بهر خدا
گر آید و در زند، جوابش مدهید!
منسوب به استاد شهاب‌الدین عمعق بخارایی
(عرفات‌العاشقین، ۴: ۲۴۰۴)
‏..


"چهار خطی"
/channel/Xatt4

Читать полностью…

چهار خطی

چون سبزه دلا میلِ صفایی نکنی!
یا آرزوی کسبِ هوایی نکنی!
گر سر‌به‌درآوری ز بیخت ‌بکنند
خوش‌باش اگر نشو‌و‌نمایی نکنی!


(دیوانِ شاپورِ تهرانی، تصحیحِ دکتر یحیی کاردگر، کتابخانهٔ موزه و مرکزِ اسناد و مجلس شورای اسلامی، ۱۳۸۲، ص ۶۳۹).

@azgozashtevaaknoon

Читать полностью…

چهار خطی

🟡برای خیّام
▫️شعرِ شفیعی‌کدکنی
▫️ موسیقیِ النی کارایندرو
▫️خواندنِ سعید رضادوست

هشتمِ فروردینِ هزاروچهارصدوچهار

به آفتاب صبح نیشابور بپیوندید:

@Aftabenishabur
@aftabeneyshabur

Читать полностью…

چهار خطی

دو توضیح تکمیلی در مورد یادداشت پیشین

اول)
دوست گرامی جناب آقای منوچهر فروزنده فرد اطلاع دادند که در یواقیت‌العلوم (چاپ محمدتقی دانش‌پژوه، ۲۰۳-۲۰۴) همین طلسم همراه با شعری عربی برای به‌یادسپاری‌اش آمده است. یواقیت‌العلوم را مرحوم دانش‌پژوه بر اساس سه نسخه که قدیمی‌ترین‌شان نسخۀ مورخ ۷۷۱ ق ایاصوفیاست، بی ذکر نام مصنّف منتشر کرد. بعداً آقای بهروز نوروز زادۀ چگینی در مقاله‌ای، نسخه‌ای کهن از این کتاب معرفی کرد که متعلّق به کتابخانۀ حسن‌پاشاست و در ۶۵۸ ق کتابت شده و در آنجا نام مؤلف شهاب‌الدین ابومحمد قزوینی قید شده و وی به احتمال بسیار کتاب را در ۵۷۳ ق ساخته است (شمارۀ ۳۱۱۷). قزوینی، تصویر حرز مذکور را آورده و دو قطعه شعر عربی برای حفظ آن، نقل کرده است. ما تصویر این تعویذ را آن‌چنان که در نسخۀ حسن‌پاشا مرقوم است، برای علاقه‌مندانش می‌آوریم. در حاشیۀ دستنویس، بیتی فارسی در همین موضوع نقل شده که متن آن را در توضیح بعدی خواهید خواند.

دوم)
دوست عزیز آقای علی رحیمی واریانی نیز یادآور شدند که رباعی مذکور با تغییراتی در الفاظ در جُنگ پسر حاجی که در قرن نهم گردآوری و کتابت شده موجود است (برگ ۶۴پ). گردآورنده، نخست ابیاتی عربی در «صفت اسم الله الاعظم» آورده و دنبالۀ آن سه بیت فارسی نیز نقل کرده است. بنابراین، سابقۀ رباعی فارسی به قرن نهم می‌رسد. ولی گویندۀ آن همچنان ناشناس است. اشعار فارسی جُنگ مذکور را آقای رحیمی واریانی در دفتر دوم «به یاد افشار» معرفی کرده است. و اما اشعار مذکور چنین است (همانجا، ۴۵۹):

بالفارسیة
صفر و مدّی بر سه خط با نیم میمی کورکون
نردبان و چار الف با هاء و واوی سرنگون

نوعی دیگر در وزن رباعی:
صفری سه الف کشیده مدّی بر سر
میمی کو راست نردبانی همبر
پس چار الف و هایی و واوی دُم بر
این نام بود نام خدای اکبر
‏..

"چهار خطی"
/channel/Xatt4

Читать полностью…

چهار خطی

این مطلب نوشتۀ‌ آقای دکتر محمد پورابراهیم است و از کانال «عمر خیّام و رباعیات» نقل شده است.

Читать полностью…

چهار خطی

📚معرّفی کتاب
📗نام کتاب: رباعیات خیام‌ و خیامانه‌های پارسی (بخش اول)
◾️نویسنده: سیدعلی میرافضلی
◾️نوبت چاپ: اول
◾️محل چاپ: تهران
◾️ناشر: سخن
◾️سال چاپ: ۱۳۹۹
◾️تعداد صفحات: ۵۴۲
◾️معرفی‌کننده: محسن احمدوندی

بدون‌شک بهترین پژوهشی که در سال‌های اخیر دربارۀ خیام انجام شده است، کتاب «رباعیات خیام و خیامانه‌های پارسی» از سیدعلی میرافضلی است. خواندن این کتاب از دو جنبه حائز اهمیت است: یکی اطلاعات مستند و مستدلی که دربارۀ خیام و رباعیاتش در آن گرد آمده و دیگر به کارگیری روش علمی برای شناخت رباعیات اصیل این شاعر پرآوازۀ ایرانی؛ بنابراین خواندن این کتاب نه‌تنها برای کسانی که دل در گروِ عشق خیام دارند مفید است، بلکه برای کسانی هم که در قلمرو ادبیات فارسی پژوهش می‌کنند، یک کلاس درس تمام‌عیار برای آموختن شیوۀ دقیقِ پژوهشِ علمی است.

غیاث‌الدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیامی نیشابوری مشهور به خیام (۴۳۹ ـ ۵۲۶ هـ. ق.) در فلسفه، ریاضی و نجوم از سرآمدان روزگار خود بوده است. آنچه پس از نه‌صد سال از او به ما رسیده است، ده رسالۀ کوتاه علمی به زبان عربی، حدود چهل بیت عربی و حدود هفتاد رباعی فارسی است. رسالۀ نوروزنامه و صدها رباعی دیگر هم به خیام نسبت داد‌ه‌اند که در نسبت آن‌ها هنوز هم چون‌وچراست.

شهرت عالم‌گیر خیام با ترجمۀ ادوارد فیتزجرالد از رباعیات او آغاز شد. ترجمه‌‌ای که نخستین ویراست آن در سال ۱۸۵۹ م. به زبان انگلیسی منتشر شد و همین امر نام خیام را بر سر زبان‌ها انداخت و توجه غیرِایرانیان از شرق و غرب عالم را به این شاعر ایرانی جلب کرد. نخستین پژوهشگری که به تحقیق در زمینۀ خیام و شناخت رباعیات اصیل او از رباعیات منسوب به او گام برداشت، والنتین ژوکوفسکی، ایران‌شناس روس، بود که با نوشتن مقاله‌ای در سال ۱۸۷۹ م. راه را برای پژوهشگران بعدی باز کرد و این پژوهش‌ها تا به امروز هم ادامه داشته است و کارنامۀ خیام‌پژوهی قدمتی صدوسی‌‌ساله یافته و بسیار پُربرگ‎وبار شده است.

میرافضلی در پیش‌گفتار کتابش اعلام می‌کند که در سال ۱۳۷۲ با نوشتن مقاله‌ای تحت عنوان «رباعیات خیام در شش جُنگ کهن فارسی» به جَرگۀ خیام‌پژوهان پیوسته است. از او تا به امروز دو کتاب مهم دربارۀ خیام منتشر شده است، یکی «رباعیات خیام در منابع کهن» است که در سال ۱۳۸۲ منتشر شده و دیگری «رباعیات خیام و خیامانه‌های پارسی» است که در سال ۱۳۹۹ به چاپ رسیده است و تقریباً ماحصل سی سال پژوهش او در زمینۀ زندگی و اشعار خیام است.

کتاب «رباعیات خیام و خیامانه‌های پارسی» دو بخش اصلی دارد. بخش نخست آن دربارۀ خیام و رباعیات اصیل اوست و بخش دوم دربارۀ رباعیات خیامانه است، یعنی رباعیاتی که در طول تاریخ ادبیات فارسی به نام خیام بر سر زبان‌ها افتاده‌اند و متأثر از گفتمان خیامی بوده‌اند، اما در اصل از شاعرانی دیگر هستند و خیام آن‌ها را نسروده است.

میرافضلی در بخش اول کتاب، این مسئله را مطرح می‌کند که هر چه از زمان خیام به پیش می‌آییم بر میزان رباعیات منسوب به او افزوده شده است. او اعلام می‌کند بر اساس منابع موجود، تا حدود یک قرن بعد از خیام هیچ اثری به زبان فارسی نداریم که حتی یک رباعی از خیام در آن نقل شده باشد و اولین آثاری که از خیام و رباعیاتش سخنی به میان آورده‌اند، ازجمله «رسالۀ التنبیه» فخر رازی، «مرصادالعباد» نجم دایه، «الاقطاب‌القطبیه» عبدالقادر اهری و «تاریخ جهانگشا»ی عطاملک جوینی، تقریباً یک قرن با خیام فاصله دارند. اگرچه ما تقریباً تا یکصد سال بعد از مرگ خیام، هیچ شعری از او در منابع فارسی نداریم، اما در گلچینی از اشعار عربی به نام «طرائف‌الطرف» که بارع هروی بغدادی در زمان حیات خیام گردآوری کرده، هفت بیت شعر عربی از او آمده است.

میرافضلی برای شناخت رباعیات اصیل خیام سه اصل را با هم به کار بسته است:

۱. اصل اول شناسایی و ارزیابی منابع کهنی است که رباعیات خیام در آن‌ها آمده است و تواتر و تکرار این رباعیات در این منابع. منظور میرافضلی از منابع کهن منابعی است که از اوایل قرن ششم تا اوایل قرن نهم (از سال ۶۰۶ تا ۸۱۴ هـ. ق.) شعری از خیام در آن‌ها آمده است. او این منابع را به دو دسته تقسیم کرده است: منابع اصلی (۳۲ منبع) و منابع کمکی (۳۵ منبع). منظور میرافضلی از منابع اصلی متونی هستند که یک یا چند رباعی از خیام در آن‌ها نقل شده است و صریحاً ذکر شده که این اشعار از خیام است و منظور از منابع کمکی متونی هستند که شعری از خیام در آن‌ها آمده، اما به نام خیام در ذیل آن اشاره نشده است. در مجموعِ این منابع، ۱۹۷ رباعی آمده که با حذف رباعی‌های تکراری، مجموعاً ۱۵۶ رباعی باقی می‌ماند؛ یعنی در طول سیصد سال در منابع مختلف ۱۵۶ رباعی به اسم خیام داریم.در صد سال اول فقط ۴ رباعی، در صد سال دوم ۹۵ رباعی و در صد سال سوم ۵۷ رباعی به نام این شاعر در این منابع ثبت شده است.

📗شعر، فرهنگ و ادبیات
@mohsenahmadvandi

Читать полностью…

چهار خطی

▨ شعر: یازده ترانه از خیام
▨ شاعر: خیام نیشابوری
▨ به تصحیح: استاد سیدعلی میرافضلی
▨ با صدای: دکتر محسن احمدوندی
♬ پالایش و تنظیم: شهروز

دیدن متن کامل شعر
─────♬ ─────
شعر با صدای شاعر |
@schahrouzk

Читать полностью…

چهار خطی

«نیما، خیام و قالبِ رباعی» (به‌مناسبت ِ ۲۸ اردیبهشت، روز خیام)*

کسانی که با نوشته‌های منثورِ نیما سر‌وکار نداشته‌اند شاید گمان‌کنند نیما به‌جهتِ عصیانگریِ خیام و نیز تجربه‌هایی که خود در قالبِ رباعی داشته، از ستایشگرانِ بی‌چون‌و‌چرای شعر و شخصیتِ خیام بوده‌؛ حال‌آن‌که او در اغلبِ اشاراتش رباعیاتِ خیام را به‌دیدهٔ انتقاد نگریسته‌است.

نیما نخستین‌بار سالِ ۱۳۰۷ آن‌گاه که تاحدّ زیادی از روحیّاتِ رمانتیکِ سال‌های گذشته فاصله‌گرفته‌بود و حسرتِ زندگیِ مردمِ عادی را می‌خورد، می‌نویسد اگر دوباره زندگی‌ام را ازسرمی‌گرفتم، ترجیح‌می‌دادم حرفه‌ای می‌آموختم و شغلی می‌داشتم؛ و درادامه برای نمونه به انوری و خیامِ منجّم و آلفرد دوموسه و ابنِ سینای طبیب اشاره‌می‌کند. او سال بعد (۱۳۰۸) در سفرنامه‌اش خود را در بی‌قیدی نسبت‌به مناسکِ مذهبی، بالاتر از خیام معرفی‌می‌کند.

نخستین موضع‌گیریِ نیما علیهِ شعرِ خیام در نامه‌اش به خانلری، زمانی‌ که خود سخت به سوسیالیسمِ علمی باورمند بوده، منعکس‌شده‌است. در این نامهٔ مهم، نیما پس‌از یادآوریِ تعهّدِ شاعر و نویسنده نسبت‌به جامعه و اهمیّتِ «وضعیّات» و «احتیاجاتِ زمان»، از ادبیّاتِ «مفید» سخن‌می‌گوید؛ ادبیّاتی که «غیرِ آزاد» (یعنی مقیّد به زمانه و روزگارِ خویش) و متّکی‌به دانشِ عصرِ خویش است. نیما درادامه می‌افزاید «ما در عهدِ توسعه و تکامل هستیم، نه پارازیت* و خوش‌گذران بودن مثلِ خیام». او دو سالِ بعد (۱۳۱۲) که هم‌چنان بر همان سیرت‌و‌سان می‌اندیشید، هنگامِ اشاره‌به اندیشهٔ ذهنیّت‌گرای گذشته‌گرایان (که به اعتقادِاو «به جریانِ مادیِ زندگی» بی‌توجّه‌ اند و به تطوّرِ تاریخ اهمیّتی نمی‌دهند) می‌افزاید، به‌سببِ این‌که پایانِ کارِ دنیا فنا و نابودی است، نباید هم‌چون «یک شاعرِ معروفِ نیشابوری در قرنِ پنجمِ هجری» جهان را «به‌ خواب و مستی» بگذرانیم. آشکار است که در پسِ این نامِ خیام را بر‌زبان‌نیاوردن و او را «شاعرِ...» خواندن، نوعی اکراه و خوارداشت نهفته است.
نیما جدااز این‌گونه انتقادهای محتوایی، بعدها یک‌بار به محدودیتِ تلفیقات و تعابیرِ شعریِ خیام نیز اشاره‌دارد. او می‌نویسد، «فکر» تازه به‌ناگزیر تلفیقاتِ تازه نیز می‌آفریند؛ «و شعرایی که فکری ندارند تلفیقاتِ تازه نیز ندارند». او با استثناء خواندنِ نظامی و حافظ می‌افزاید، «خیام هم مجبور شده‌است نسبت‌به‌خود کنایاتی یافته کوزه و کوزه‌گر بسازد؛ ولی این خیلی ساده است».

تأثیرپذیریِ شعرِ نیما از فرمِ رباعی:

نیما بیش‌از هزار رباعی سروده. او خود تصریح‌‌کرده لحظاتِ شخصی‌تر و دغدغه‌های درونی‌اش را در این قالب می‌سروده‌:
«اگر رباعیات نبودند، من شاید به مهلکه‌ای ورود می‌کردم. [...] در رباعیات به‌طورِ مُجمل بیانِ احوالِ خود را کرده‌ام، حقیقتِ مسلکِ خود را که طریقت است به‌اشاراتی گفته‌ام».

نکته‌ای که در بررسیِ سرچشمه‌های خلّاقیّتِ نیما از نگاهِ محققان پنهان مانده، تأثیرپذیریِ اشعارِ کوتاه و ساختمندِ واپسین سال‌های شاعریِ اوست از فرمِ رباعی. رباعی به‌سببِ ایجاز دارای وحدتِ اندیشگی_ عاطفی و انسجامِ ساختاری است. شمسِ قیس در المعجم می‌نویسد «به‌حکمِ آن‌که بنای آن بر دو بیت بیش نیست، باید ترکیبِ اجزاء آن درست و قوافی متمکّن و [...] باشد». نیما خود در یک رباعی به انسجامِ این قالب اشاره کرده‌:

یک دست بر این بسته و یک دست بر آن
آویخته پای و باز یک دست در آن
آقای رباعی است که می‌جوشد زود
می‌خسبد و خلق مانده بر وی نگران

مُحال است شاعرِ هوشمندی هم‌چون نیما، خودآگاه یا ناخودآگاه در اشعارِ کوتاهِ پس‌از سال‌های ۱۳۲۰ متأثّر از قالبِ رباعی نبوده‌باشد. آری، میراثِ گذشته هم‌‌واره می‌تواند در دستانِ شاعری نوجو و تجربه‌گر، بازآفریده‌شود.
نیما در شعرهای کوتاهش آن‌قدر متأثّر از قالبِ رباعی بوده، که حتی یکی از قطعاتِ آزادش را با خطابِ «ابجد!» آغازکرده‌است. و می‌دانیم که او در برخی از رباعیاتش نیز چنین‌کرده‌است. او به‌سببِ ممارست‌های فراوانش در این قالب، حتی وزنِ رباعی را در یکی از مثنوی‌هایش («عمو رجب») به‌کارگرفته‌است. و این درحالی است که در تاریخِ شعرِ فارسی وزن‌های اصلیِ رباعی کم‌تر در قالبِ مثنوی تجربه‌ شده‌است. قابلِ‌توجه آن‌که، اغلبِ شاعرانِ امروز که توفیقی در کوتاه‌سرایی دارند (ازجمله: شفیعیِ کدکنی، سید‌حسنِ حسینی و امین‌پور) در سرودنِ رباعی و گاه دوبیتی دستی توانا دارند. بدین‌ترتیب نیما از احیاگرانِ قالبِ رباعی در سدهٔ اخیر نیز بوده‌. او خود جایی اشاره‌کرده: «[رباعی‌هایم] چه نفوذی در مردم دارد! حالا رباعی و شعرِ قدیم ‌گفتن رایج شده‌است!».

نکتهٔ آخر آن‌که شاملو تصریح کرده یکی از منسجم‌ترین اشعارش («نازْلی») را متأثّر از فرمِ دوبیتی سروده. او در ادامه یادآور شده، این شیوه را از نیما آموخته‌است.


* برگرفته از اثرِ نویسنده: در تمام طول شب.

* طفیلی و وابسته

@azgozashtevaaknoon

Читать полностью…

چهار خطی

خواهشی از جانب سعید لیان
(یکی از پژوهشگران گروه فرهنگ‌نویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی)

از عزیزانی که از مجلدات منتشرشدۀ «فرهنگ جامع زبان فارسی» استفاده کرده‌اند خواهشمندم که اگر ملاحظه‌ای در باب این فرهنگ دارند (انتقاد، پیشنهاد، یا ذکر نقاط ضعف و قوت آن)، آن‌ را در پیام‌رسان تلگرام برای بنده بفرستند (@saeedlayan). امیدوارم که بتوانیم در حد توانمان از این نکات برای ارتقای این فرهنگ بهره ببریم.

تذکر: آنچه گفتم درخواستی رسمی از طرف فرهنگستان نیست، بل که استدعایی شخصی از طرف خود من (سعید لیان) است.
از دوستان عزیزم سپاس‌گزارم که اجازه دادند این پیام را در کانال «حاصل اوقات» منتشر کنم. دیگر دوستان محقق صاحب‌کانالم لطف می‌کنند اگر این پیام را در کانال خود قرار دهند.

Читать полностью…

چهار خطی

.
شب‌های غمت به سر نخواهد آمد
عاشق نشوی سحر نخواهد آمد

چون کرم درون پیله خواهی پوسید
پروانه‌ای از تو در نخواهد آمد


#حمیدرضاشکارسری

‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌/channel/mahbube_man_1

Читать полностью…

چهار خطی

رباعیات افضل کاشانی
پژوهش: سیدعلی میرافضلی، تهران، سخن، ۱۴۰۴
‏..

حکیم افضل‌الدین محمد مَرَقیِ کاشانی، اندیشه‌مند نامدار ایرانی قرن ششم هجری است که تألیفات او نقش مهمی در حوزۀ نگارش‌های فلسفی و حکمی در زبان فارسی دارد. نام افضل کاشانی همچون خیّام نیشابوری در تاریخ شعر فارسی به رباعی‌گویی پُرآوازه شده است. تعداد رباعیات مسلّم الصدور افضل به صد رباعی نمی‌رسد، ولی به مرور زمان نزدیک به ۷۰۰ رباعی به دفتر اشعار او ملحق شده است. اغلب رباعیاتِ منسوب به افضل، میان او و رباعی‌سرایانِ دیگر همچون خیّام، عطار، مولانا، اوحد کرمانی، کمال اسماعیل اصفهانی، ابوسعید ابوالخیر و خواجه عبدالله انصاری مشترک است.

در تحقیق حاضر، چند گروه از منابعِ مهم رباعیات منسوب به افضل بررسی و ارزیابی شده است: رباعیات موجود در آثار منثور افضل، نسخۀ خطی مصنّفات افضل به تاریخ ۶۷۴ ق، ۳۲ سفینۀ و منبع کهن ادبی، مجموعه رباعیات گردآمده در قرن نهم هجری قمری و بعد از آن، و تذکره‌های شعر فارسی. فصلی از کتاب به نقد منابع و بررسی رباعیات سرگردان اختصاص یافته است.
‏..

"چهار خطی"
رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی
/channel/Xatt4

Читать полностью…

چهار خطی

تازه‌های نشر سخن در نمایشگاه کتاب تهران 1404

www.sokhanpub.net

Читать полностью…

چهار خطی

آه ای غمِ نو!
#بندر_عباس

Читать полностью…

چهار خطی

خوابیدن یا نشستن؟ مسئله این است!

امشب ز غمت میان خون خواهم خفت
وز بستر عافیت برون خواهم خفت
باور نکنی، خیال خود را بفرست
تا در نگرد که بی تو چون خواهم خفت!

کمال اسماعیل اصفهانی
(درگذشتۀ ۶۳۵ ق)
‏●
هر شب ز غمت میان خون بنشینم
وز عالم عافیت برون بنشینم
هر دم گویی به طعنه: جایی بنشین
چون نگذارد غم تو چون بنشینم؟

مجد همگر
(درگذشتۀ ۶۸۶ ق)
‏●

نکتۀ ادبی: این وصله‌ها به مجد همگر نمی‌چسبد! خوابیدن کجا و نشستن کجا؟ به نظر شما،آدم عاشق، بنشیند بهتر است یا بخوابد؟! حضرت سعدی فرموده: عاشقی کار سری نیست که بر بالین است. استاد بُلقاسم بشر یاسین هم به شیخ ابوسعید ابوالخیر تعلیم فرموده: ای بی‌خبران! چه جای خواب است مرا! فلذا، با اینکه حق تقدّم با کمال اسماعیل است؛ ولی در اینجا به مجد همگر به خاطر پیشنهاد نشستن به جای خوابیدن، دو چراغ روشن تعلق می‌گیرد!

نکتۀ تاریخی: بعضی‌ها می‌گویند مجد همگر شیرازی بوده و بعضی معتقدند اصل آن جناب از خاک پاک یزد بوده! ما از این رباعی، به عنوان یک قرینۀ بسیار محکم نتیجه می‌گیریم که ایشان همه جوره یزدی بوده و یک‌جا بند نمی‌شده است! الآن شیرازی‌ها را بنگرید که همگی سر جای خودشان نشسته‌اند؛ ولی یزدی‌ها هنوز به رفت و آمد ادامه می‌دهند.

نکتۀ اجتماعی: اینکه به بعضی‌ها می‌گویی: پدر! عزیز دل! برادر! جایی بنشین؛ ولی نمی‌نشینند، تقصیر خودشان نیست! غمی، دردی، چیزی وجودشان را احاطه کرده و نمی‌گذارد بنشینند. مشکل این آدم‌ها با عوارض و جریمه حل نمی‌شود. باید بروند به معشوق خودشان برسند، شد در سواحل شمال، نشد در سواحل جنوب؛ بلکه حالشان خوب شد. شاعر فرموده: عاشقان را بگذارید بنالند همه/ مصلحت نیست که این زمزمه خاموش کنید! لابد دولت مصلحتی دیده که نمی‌گذارد این زمزمه خاموش شود.

نکتۀ پژوهشی: معروف است که یکی از عوامل اصلی مرگ، تولد است و یکی از دلایل عمدۀ طلاق، ازدواج. به عقیدۀ بنده، هرچه ما دواوین شعرا را بیشتر تصحیح کنیم، احتمال شیوع «رباعیات سرگردان»، بیشتر می‌شود؛ مثل همین ویروس کرونا. ما اگر دیوان سید حسن غزنوی را تصحیح مجدد نکرده بودیم و به چاپ مرحوم مدرس رضوی بسنده می‌کردیم، الآن سید حسن غزنوی هم نمی‌آمد که مدعی رباعی کمال اسماعیل اصفهانی بشود! بیچاره کمال اسماعیل، تا حالا باید جواب دوستداران حافظ را می‌داد که: به پیر، به پیغمبر! این رباعی «امشب ز غمت میان خون خواهم خفت» مال من است؛ نه خواجه حافظ شیرازی! حالا، باید این مسئله را برای خوانندگان سید حسن هم اثبات کند! بگذریم از اینکه کمال اسماعیل، سال‌هاست مبارزۀ سختی با سینه‌چاکانِ خیّام و مهستی گنجوی بابت اشتراک برخی رباعیات دارد و هنوز دستش به جایی بنده نشده است!

نکتۀ تطبیقی: شیخ اجل سعدی فرموده:
بنشینم و صبر پیش گیرم
دنبالۀ کار خویش گیرم
سید اشرف کاشی که فضیلت برخاستن را می‌دانسته، گفته :
سعدی که نشست و صبر می‌کرد
بود از سرِ عجز و سست‌حالی
من اشرف ثانی‌ام نه صابر
و اندر سرم آن هوس که حالی
برخیزم و دست یار گیرم
بی یار چرا قرار گیرم!
‏●●

🔻برای انبساط خاطر دوستان در این روزهای عبوس🔺

"چهار خطی"
/channel/Xatt4

Читать полностью…

چهار خطی

با دریغ علیرضا ذکاوتی قراگوزلو، پژوهشگر، مترجم و استاد دانشگاه، درگذشت.

علیرضا ذکاوتی قراگوزلو (۱۳۲۲ - ۲۰ فروردین ۱۴۰۴) استاد دانشگاه آزاد همدان و عضو هیئت مؤلفان دائرةالمعارف تشیع بود و با بنیاد دائرةالمعارف بزرگ اسلامی و مرکز نشر دانشگاهی نیز همکاری علمی داشت.
زنده‌یاد ذکاوتی در ادب فارسی و عربی، عرفان، مذاهب و عقاید اسلامی و تاریخ اجتماعی ایران بعد از اسلام مطالعات پیوسته و گسترده داشت و تألیفات و ترجمه‌های پرشماری را از خود بر جای گذاشت.
او به سبب چاپ مقالات متعدد در نقد کتاب در سال ۱۳۷۷ به عنوان منتقد نمونه و در سال ۱۳۸۵ به عنوان منتقد پیش‌کسوت موفق به دریافت جایزه شد.
از آثار او می‌توان به قرآنیات، قصه‌های عامیانۀ ایرانی، مجموعۀ خیال در سبک هندی، بدیع‌الزمان همدانی و مقامات‌نویسی، زندگی و آثار جاحظ، عمر خیام، تصحیح اسکندرنامه و ترجمۀ تلبیس ابلیس، تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری و تاریخ ادبی عرب (عصر جاهلی) اشاره کرد.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار خدمات علمی شادروان علیرضا ذکاوتی قراگوزلو را ارج می‌نهد و درگذشت آن پژوهشگر فقید را به خانوادۀ ذکاوتی قراگوزلو، جامعۀ دانشگاهی و علمی کشور و مردم شریف ایران تسلیت می‌گوید. یاد و نامش گرامی باد.

@AfsharFoundation

Читать полностью…

چهار خطی

به زودی از نشر سخن منتشر خواهد شد ...

کتاب رباعیات افضل کاشانی | پژوهش سیدعلی میرافضلی .

www.sokhanpub.net

Читать полностью…

چهار خطی

فهرست برخی کانال‌های تلگرامی سودمند در زمینۀ زبان‌ و ادبیات

فهرست زیر به‌صورت الفبایی و براساس نام کانال مرتب شده‌است. نام گردانندۀ کانال نیز پس از نشانۀ | آمده‌است. این فهرست به‌روز خواهد شد.

آرخش | آرش اکبری مفاخر
آواز سرخ | سلمان ساکت
ادب‌آموز | رضا خبازها
از روسی | محمدمهدی یزدانی
از ویرایش | فرهاد قربان‌زاده
انجمن زبان‌شناسی ایران
انجمن مبارزه با نشر جعلیات
اوراق پریشان | محمدرضا ضیاء
ایران فهرست
بزم‌آورد | سید سعید میرمحمدصادق
بنیاد پژوهش‌های ایران باستان آژیار | میثم محمدی و نیما آصفی
پارسی‌شناسی | منوچهر فروزنده فرد و همکاران
تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیات ایران‌زمین | ج. ط. نژند
تالار آینه | منیره‌السادات قریشی امیری و جویا جهانبخش
تعلیق | علی پیرحیاتی
جستارهای ابوالفضل خطیبی | فریبا شکوهی
چشم‌وچراغ | سمانه ملک‌خانی و همکاران
چهارخطی | سید علی میرافضلی
دقایق زبانی | ع. پارسازاده
دهخدا
راوی | رضا خبازها و بابک سلمانی
سایه‌سار | سایه اقتصادی‌نیا
شعر، فرهنگ و ادبیات | محسن احمدوندی
صراحی | منوچهر فروزنده فرد
علی‌اکبر یاغی‌تبار
فرهنگستان زبان و ادب فارسی
فصل‌نامۀ قلم | محسن احمدوندی و همکاران
فقه‌اللغه | میثم محمدی
فن ادبیات | علی شاپوران
قصۀ ارباب معرفت | محمد سوری
قلم‌انداز | مسعود راستی‌پور
کتاب عیلام (کتابستان) | سعید مهدوی‌فر
کتابخانۀ تخصصی ادبیات | اسماعیل مهدوی راد
کتابخانۀ فرهنگ و زبان‌های باستانی | میثم محمدی و نیما آصفی
کتاب‌های مجاز | منوچهر فروزنده فرد
گاهنامۀ ادبی | محسن شریفی صحی
گزیده | همایون شکری
گنجینۀ زبان‌های ایرانی | اسفندیار طاهری
گویشور (وابسته به پارسی‌شناسی) | منوچهر فروزنده فرد و همکاران
مالیخولیا | آرش عبدالله‌نژاد
مجمع پریشانی | سهیل یاری گلدره
معین‌نامک | معین پایدار
مقالات دکتر علی‌اشرف صادقی | علی‌اشرف صادقی و همکاران
مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب
مهدی نوریان
میناوش | میثم موسوی
نخبۀ شاهنامه | علی شاپوران
نوشتگان | میلاد بیگدلو
واریانی | علی رحیمی واریانی
والایش | بهمن بنی‌هاشمی
ویر ویرایش | محمد یوسفی‌شیرازی
هفت شهر عشق | علی کاملی

🌐 پارسی‌شناسی: دانشنامۀ برخط زبان و ادبیات 🌐

@parsishenasi

Читать полностью…

چهار خطی

یواقیت العلوم و دراری النجوم، دستنویس ۳۱۱۷ کتابخانۀ حسن‌پاشا (شهر چورم ترکیه)، کتابت علی بن ابراهیم ارزن‌الرومی در ۱۹ رجب ۶۵۸ ق، برگ ۱۰۶پ، تصویر حرز اکبر (مربوط به یادداشت بالا)
‏..

"چهار خطی"
رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی
/channel/Xatt4..

Читать полностью…

چهار خطی

نام خدای اکبر

صفر و سه الف کشیده مدّی بر سر
میم کج و کور و نردباری همبر
چار است الف به هاء و واوِ کج دُم
این است یقین نام خذای اکبر
‏..

می‌گویند آدم‌هایی بود‌ه‌اند که پیدا کردن «اسم اعظم» خدا از نان شب هم برای‌شان واجب‌تر بود. بعداً روزگاری آمد که به قول عطار، نام مهینِ خداوند «نان» بود و کسی را بدان دسترسی نه! ما همچنین، با کسانی سر و کار داریم که با «اسم اعظم» نان می‌خورند.

رباعی بالا، نمی‌دانم که سرودۀ یکی از خوش‌باوران گروه اول است یا یکی از کلاهبرداران گروه سوم. منبع رباعی، مجموعه رسایل شمارۀ ۲۲۹ کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران از مجموعۀ اهدایی مشکات است. دستنویس، دربردارندۀ مجموعه‌ای از منشآت، آداب نامه‌نگاری، اختیارات، و موارد دیگر است. رباعی در اوراق سفید بین دو رساله (برگ ۲۷۳ر) همراه با یادداشت‌های دیگر، در اواخر سدۀ دهم هجری قمری کتابت شده است. تاریخ رباعی، خالی از این سرگرمی‌ها و طرفه‌کاری‌ها نیست.
نردبار در مصراع دوم، گویا همان نردبان است.
‏..

"چهار خطی"
رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی
/channel/Xatt4

Читать полностью…

چهار خطی

رباعیّات حکیم عمر خیّام، با مقدمه راجع به اشعار و شرح حال حکیم، فریدرخ روزن، برلین، چاپخانه کاویانی، نوروز ۱۳۰۴

Читать полностью…
Subscribe to a channel