💠 بازنگری در انتساب سَد عباسی به شیخبهایی و روز معمار
✍ شاهین سپنتا
چندسال است که برخی نهادهای حکومتی و غیر دولتی روز معمار (۳ اردیبهشت) را با انتساب به شیخبهایی با عنوان ساختگی «معمار دورهٔ صفوی» برگزار میکنند.
یکی از نهادهای غیردولتی که امسال این مناسبت را به شیخبهایی منسوب کرد، در توجیه این موضوع، شیخبهایی را بانی و معمار یا طراح سَد عباسی یا سَد قهرود (در ۳۵کیلومتری جنوب کاشان و از بناهای دورۀ شاهعباس اول) معرفی کرد و با همین استدلال از او به عنوان معمار بزرگ ایرانی یاد کرد. اما تنها دلیلی که در این خصوص ارائه شد، درج نام شیخ بهاءالدین عاملی (شیخبهایی) در کتاب معماران ایران (نوشتهٔ زهره بزرگنیا) به عنوان طراح سَد قهرود آن هم بدون ارائه سند بود و سال ساخت سَد نیز در این کتاب ۱۰۲۵ق. ذکر شده است(بزرگنیا.۱۳۸۴: ۱۹۶) و البته بزرگنیا نیز درخصوص انتساب سَد عباسی به شیخبهایی از مطلب غیر مستند کتاب بناهای عام المنفعه در این مورد استفاده کرده است.(ملازاده و محمدی.۱۳۷۹: ۷۴-۷۳)
اما به گواهی منابع تاریخی دست اول، سَد قهرود در سال ۱۰۱۰ق به مباشرت آقاخضر نهاوندی(حاکم وقت کاشان) ساخته شد و ملاعبدالباقی نهاوندی(برادر آقاخضر) در کتاب تاریخ «مآثر رحیمی» چاپ کلکته به ابیاتی از مولانا جسمی همدانی(شاعر معاصر شاهعباس) دربارهٔ سَد عباسی اشاره کرده است.
جسمی همدانی در این قطعهٔ ۱۷ بیتی، از شاهعباس به عنوان بانی بَند یا سَد عباسی و از آقاخضر به عنوان عامل ساخت بنا نام میبرد و هیچ نامی از شیخبهایی به عنوان معمار یا بانی یا طراح سَد عباسی در میان نیست. در ضمن در بیت آخر، مادهتاریخ بنای سَد عباسی (۱۰۱۰ق.) قید شده است:
این قوی بنیاد بَند دیرپای/
کز بقا محکم بناتر آمده...
چون ز امر پادشاه دین پناه/
این بنا را زینت و فَر آمده...
شاهعباس آنکه حزمش را فلک/
سّدِ راه فتنه و شَر آمده...
داد فرمان چون سکندر خضر را/
آن که چون خضرِ پیامبر آمده...
تا ز دفع این قوی بنیاد بَند/
کز متانت سّد اکبر آمده...
بانی اسکندر شد و ساعی خضر/
کردگارش یار و یاور آمده...
سال اتمام بنایش را خِرَد/
زین دو مصرع زیبگستر آمده
«دفع یأجوجِ حوادث را چو عدل/
ثانیِ سّدِ سکندر آمده» (نهاوندی: ۱۱-۸)
مراجعه به کتاب مآثر الخضریه، نوشته میر تَقیُّالدّینِ ذکری کاشانی در شرح حال و ذکر بناها و آثاری که آقاخضر نهاوندی در دوران حکومت خود در کاشان ایجاد کرد، نیز میتواند راهگشا باشد.
سَد عباسی قهرود در عصر محمدشاه قاجار روی به ویرانی بود تا آنکه به پیشنهاد شاهزاده بهمنمیرزا ملقب به بهاءالدوله(نوهٔ فتحعلیشاه، برادر محمدشاه و پسر عباسمیرزا) این سَد مرمت شد و شرح این مرمت با ذکر نام بهاءالدوله در دیوان میرزا احمد ادیب شیبانی کاشانی(شاعر و تاریخنگار دوران قاجار) به نظم درآمده است و ماده تاریخ مرمت سَد عباسی در این سروده برابر با سال ۱۲۵۳ق. قید شده است:
هم به تقدیر قضای صانع ارض و سما/
هم به فرمان محمدشاه آن فخر قجر
هم به حکم آن بهاءالدوله بهمن میرزا/
آنکه از انصاف وی آباد شد هر بوم و بر...
سَد عباسی که بود از صدمهٔ دوران خراب/
کز عبورش عاجز و حیران شدی هر رهگذر
شد چنان معمور از آن شهزادهٔ نیک اعتقاد/
کز بنای بانی اول بسی شد خوبتر..(بیضایی.۱۴۰۰: ۱۸۷-۱۷۹)
براین پایه، به نظر میرسد که شاید شباهت نام بهاءالدوله به بهاءالدین عاملی(شیخبهایی) و خوانش اشتباه کتیبهٔ ناخوانای مجاور سد، باعث این اشتباه شده که برخی طراح یا معمار سَد عباسی را شیخبهایی نوشتهاند، حال آنکه از شیخبهایی آثار مکتوبی در موضوعاتی چون اخبار و احادیث، تفسیر، اصول فقه و ریاضیات، شعر و متون ادبی، نحو، کلمه و کلام دردست است ولی او هیچ رساله یا کتاب مستقلی دربارهٔ معماری ندارد و در هیچ کتیبهٔ تاریخی نیز نام او به عنوان معمار ذکر نشده است، پس انتساب روز معمار نیز به او جفا در حق معماران بزرگ ایران زمین است.
منابع:
۱- مآثر رحیمی(تألیف ۱۰۲۵ق.)، ملاعبدالباقی نهاوندی، تصحیح محمد هدایت حسین، چاپ کلکته، ص۱۱-۸.
۲- کاشانهٔ دانش(در تاریخ، جغرافیا و تذکرهٔ شعرای کاشان)مؤلف: حسین پرتو بیضایی، ارمغان ادب، کاشان، ۱۴۰۰، ص۱۸۷-۱۷۹.
۳- معماران ایران از آغاز دورهٔ اسلامی تا پایان دورهٔ قاجار، زهره بزرگنیا، ناشر: سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۳،ص۱۹۶.
۴- بناهای عامالمنفعه، کاظم ملازاده و مریم محمدی، انتشارات سوره مهر، تهران، ۱۳۷۹، ص۷۴-۷۳.
@shahinsepanta
🌳 جشن امردادگان ( هفتم امردادماه) فرخنده باد:
✍️ شاهین سپنتا
.
🌿 «اَمُرداد» در فارسی، در اوستا «اَمِرهتات» و در پهلوی « اَمُردات» به معنی «جاودانگی و بیمرگی» و در گاتها (سرودهای زرتشت) یکی از فروزههای اهورامزداست.
.
🌿 پنجمین ماه از سال و هفتمین روز از هر ماه «امرداد» نام دارد.
.
🌿 به فرخندگی همنامی روز و ماه به نام امرداد و بزرگداشت جایگاه آن در اندیشه ایرانیان، روز هفتم امردادماه هرسال جشن امردادگان برگزار میشود.
.
🌿 امرداد، نماد سرزندگی، نوزیستی و جوانی همیشگی است؛ از این روی در بندهش آمده است: « امرداد بیمرگ سرور گیاهان بیشمار است؛ زیرا او را به گیتی، گیاه خویش است... اگر کسی گیاه را رامش بخشد یا بیازارد، آن گاه امرداد از او آسوده یا آزرده بود...».
.
🌿 دستور «داراب پالن» در منظومه «فرضیاتنامه» از آیینهای شاد در بوستان و گلستان و باغ و دشت و رسیدگی به آنها به هنگام «امرداد روز» سخن میگوید و «مسعود سعد سلمان» نیز شادکامی در امردادماه را سپارش میکند.
.
🌳 ویژگی برجسته جشن #امردادگان، بزرگداشت درختان و گیاهان - نماد سرسبزی زمین- و یادآورنده خویشکاری انسانها در پاسداشت آن هاست.
از آنجا که جنگل ها گنجینه های ارزشمند گونه های مختلف گیاهی به شمار می روند و در سال های اخیر در معرض آسیب های فراوان و تخریب گسترده قرار گرفته اند، با در نظر گرفتن ضرورت پاسداشت این سرمایه های تکرار نشدنی ملی، پیشنهاد شد که این روز به عنوان «روز ملی پاسداشت جنگلها» نامگذاری شود.
.
🌼 در بندهش، آنجا که «درباره چگونگی گیاهان» سخن به میان میآید، از میان گلها، «چمبگ/ زنبک / زنبق» گل ویژه امرداد معرفی شده است که برپایه دانش گیاه شناسی منظور از آن گل Hemerocallis lilio-asphodelus است که در ایران با نام «زنبق زرد» یا «زنبق رشتی» شناخته میشود.
@SHAHINSEPANTA
@JASHNHA2
⬅️ خاستگاه:
http://drshahinsepanta.blogsky.com/1390/05/05/post-642/
🏹 جشن تیرگان فرخنده باد!
✍️ شاهین سپنتا
در گاهشماری ایرانی، سیزدهمین روز هر ماه و چهارمین ماه هر سال به نام «تیر» خوانده میشود و به فرخندگی همنامی روز و ماه به نام ایزد تیر و بزرگداشت جایگاه آن در اندیشه ایرانیان، روز سیزدهم تیرماه «جشن تیرگان» یا «تیرو جشن» برگزار میشود.
در منابع ایرانی، برای برگزاری جشن تیرگان سه انگیزه اصلی را برشمردهاند که هریک ناظر بر تعریفی از واژه «تیر» است:
نخست: اختر یا ستاره تیر
دوم: اپاختر یا سیاره عطارد یا تیر
سوم: تیر که از کمان رها کنند.
یک) تیرگان و ستاره تیر: «تیر» یا «تِشتر» در فارسی، همان «تیشتر» در پهلوی و «تیشتریه» در اوستاست که نام ایزدستارهای سپید و درخشنده است. تیر یا تشتر که درخشانترین ستاره آسمان شبانه است در استورههای ایرانی، ایزد باران و ترسالی است و سرود ستایش و داستان پرشور نبرد او با دیو خشکسالی یا «اَپوش» در«تیریشت» اوستا آمده است. به خجستگی ایزد باران و ترسالی، آبپاشی از آیینهای شاد این جشن است که آن را به نام جشن «آبریزگان» یا «آبپاشان» نیز مشهورکرده است.
دو) تیرگان و سیاره تیر: سیاره تیر یا عُطارِد نزدیکترین سیاره به خورشید است و به علت نزدیکی این سیاره به خورشید و از طرفی فاصله کمی که با زمین دارد صبحهای زود، قبل از طلوع خورشید در آسمان میدرخشد به همین دلیل آن را «ستاره صبح» نام نهادهاند و چون اندکی پس از غروب خورشید در آسمان دیده میشود، آن را «ستاره غروب» نیز نامیده اند. بر این پایه، به واسه حضور نزدیک و ملموس این سیاره در زندگی روزانه مردم، در فرهنگ ملل مختلف جلوهای استورهای یافته است. نام اروپاییِ این سیاره Mercury است و مرکوری در استورههای یونان و روم، خدای سخنوری و نویسندگی است. در ادبیات فارسی و عرب نیز تیر یا عطارد را «دبیر فلک» یا «تیر فلک» گفتهاند و به سخن دیگر، تیر «نویسنده فلک» است.
بیرونی در آثارالباقیه روایت میکند نام دیگر این روز تیر است که همان عطارد است که ستاره نویسندگان است و در این روز هوشنگ پادشاه پیشدادی برادر خود را بزرگداشت و او را در شمار «دهقنه» درآورد و از مردم و ملوک و دهقانان و موبدان و ... خواست که لباس کاتبی بپوشند.
به سخن دیگر، هوشنگ در چنین روزی همه طبقات جامعه را به فراگرفتن نوشتن فراخواند و دهقنه یا آیین دهقانی را در بین دهقانان گسترد. بیرونی، دهقنه را «عمارت دنیا و زراعت» معنی میکند که به تعبیر امروزی تلاش برای آبادانی سرزمین و کشاورزی بر بنیان دانش است. به سخن دیگر دهقنه یا آیین دهقانی، شیوه دهقانها یا دهگانها شد و افزون بر کشاورزی، نوشتن آموختند و در آبادانی شهر و روستا کوشیدند و نگاهبان فرهنگ، جشنها، سنت، باورهای کهن، و روایات ایرانی بودند و فرزندان خود را نیز آشنا با فرهنگ ایرانی پرورش دادند. مسعودی، طبری و مسکویه نیز برآمدن دهقانان را از دوره پیشدادی دانستهاند که در طول تاریخ امتداد یافته است و به گواهی ارداویرافنامه و کارنامه اردشیر بابکان، دهقانان در دوران ساسانی از جایگاه مهمی دربین طبقات اجتماعی برخوردار بودند.
سه) تیرگان، و تیر و کمان: بیرونی در «آثارالباقیه»، حماسه پرتاب تیر توسط «آرش کمانگیر» و از جانفشانی او برای تعیین مرز ایران و توران را در روز تیرگان میداند. بیرونی تاکید میکند که روز پرتاب تیر آرش روز سیزدهم ماه بوده است که آن روز را «تیرگان کوچک» نامیدند و تیر پس از یک شبانروز یعنی در روز چهاردهم ماه یا «گوشروز» در مرز توران فرود آمد که آن روز را «تیرگان بزرگ» نام نهادند. به یادبود حماسه آرش کمانگیر و پرتاب تیر از فراز دماوند، سیزدهم تیرماه «روز ملی دماوند» نام گرفته است که چون در این روز مرزهای ایران گسترده و پاینده شد، میتوان این روز را «روز ملی یکپارچگی سرزمینی ایران» نیز دانست.
مچبند تیروباد، یکی از شادمانههای جشن تیرگان است که در سالهای اخیر رایج شده است. این مچبندهای نخی با ۷ نخ در ۷ رنگ رنگینکمان و ۷ گره، در روز تیر (۱۳تیرماه) بر مچ بسته میشود و در روز باد (۲۲تیرماه) باز شده و به باد سپرده میشود. تا یاد آرش که همه توانش را با دستانش به کار گرفت و کمان را برکشید و تیر را به ایزد باد سپرد تا مرز ایران گسترده و پهناور بماند، در یادها زنده بماند.
در سال ۱۳۸۱، انجمن قلم ایران با تاثیر از استوره تیرگان و تیر فلک، این روز را به عنوان «روز قلم» پیشنهاد کرد که به تصویب شورای فرهنگ عمومی رسید و چهاردهم تیرماه هرسال همزمان با «تیرگان بزرگ» به عنوان «روز قلم» در تقویم رسمی کشور ثبت شد.
@SHAHINSEPANTA
@JASHNHA2
☀️ جشن چله تابستان، یکم تیرماه فرخنده باد.
✍ شاهین سپنتا
.
🌞 تموز، نام نخستین ماه تابستان در گاهشماریهای رایج در خاورمیانه از دوران باستان تا به امروز است.
🌞 تیرماه در تقویم ایرانی، همزمان با تموز، گرمترین ماه از سال و آغاز فصل تابستان است.
🌞 در ادب فارسی نیز تموز در معنای مجازی برای «گرمای تابستان» به کار برده میشود.
🌞 «چله تموز» یا «چله تابستان»، یکی از جشنهای کهن ایرانی است. چله تابستان، در تقویم کهن ایرانی از یکم تیرماه (طولانیترین روز سال در نیمکره شمالی زمین) آغاز و تا دهم امردادماه ادامه دارد.
🌞 روز یکم تیرماه بلندترین روز سال در نیمکره شمالی زمین است که در پی لحظه «انقلاب تابستانی» بین ۳۱ خرداد تا یکم تیرماه، در حدود ۹۲روز و ۱۸ ساعت بعد از سال تحویل رخ میدهد.
🌞 در جنوب خراسان از یکم تیرماه تا دهم امردادماه را «چله تموز»، و از دهم امردادماه تا آخر این ماه را «چله خرد»، میگویند.
🌞 یکی از سنتهای جشن چله تابستان، آبپاشان است. آیین آبپاشان یا آبپاشونک یا آبریزگان را در جشنهای دیگر همچون تیرگان (۱۳تیرماه) و یا سیزدهبهدر (۱۳فروردینماه) که همگی در روز «تیر» هستند، نیز انجام میشود.
@shahinsepanta
@jashnha2
لبخند، دلاویزترین شعر زمان است
سرچشمه مهرست که پیوسته روان است
جز این نتوان گفت: به چشمان تو سوگند
لبخند تو آبادترین شهر جهان است
🌿 شاهین سپنتا
@shahinsepanta
🌿 ۱۹خردادماه، سالروز درگذشت دکتر پرویز ورجاوند (۱۱ اردیبهشت۱۳۱۳- ۱۹خرداد۱۳۸۶)، ایرانبان، باستانشناس و سخنگوی جبههملیایران است. دکتر ورجاوند برای همه جوانان ایرانگرای همدوران من، نماد خردورزی، ایراندوستی، کوشندگی، مهرافروزی و بزرگمنشی بود. یادش گرامی و راهش سبز.
🌿 نگاره یکم و دوم : دکتر پرویز ورجاوند و شاهینسپنتا، دانشگاه کاشان، سخنرانی و میزگرد مشترک در همايش يك روزه دفاع از ميراث فرهنگي پاسارگاد در برابر تهديدات سد سيوند روز شنبه ۱۲ آذرماه ۱۳۸۴ به همت دانشكده معماری دانشگاه كاشان و با حضور دانشجويان علاقهمند به فرهنگ و تاريخ ايران زمين.
🌿 نگاره سوم: دکتر پرویز ورجاوند و شاهینسپنتا، پلنوم جبههملی ایران، هشتم آبانماه ۱۳۸۲(پلنوم اللهیار صالح)، سرای زندهیاد مهندس نظامالدین موحد، تهران.
🌿 نگاره چهارم: دکتر پرویز ورجاوند و شاهینسپنتا، جشن یلدا ۱۳۸۲ به میزبانی انجمن کاوهآهنگر، همدان.
🌿 نگاره پنجم: زندهیاد دکتر پرویز ورجاوند، زندهیاد مرتضی ثاقبفر، (پژوهشگر و مترجم) و شاهین سپنتا، همدان، ۱۳۸۲.
@shahinsepanta
🌸 جشن خُردادگان در یک نگاه
.✍ شاهین سپنتا
💧نام جشن : خُردادگان.
💧زمان برگزاری : روز خرداد (ششمین روز) از ماه خرداد (سومین ماه سال).
.
💧انگیزه برگزاری : فرخندگی همنامی روز و ماه به نام امشاسپند خرداد و بزرگداشت جایگاه آن در اندیشه ایرانیان.
.
💧مفهوم امشاسپند خرداد: «خرداد» در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُردات» یا «هُردات» به معنی رسایی و کمال است که در گاتها یکی از فروزههای اهورامزدا و در اوستای نو نام یکی از هفت امشاسپند و نماد رسایی اهورامزدا است. خرداد، امشاسپندبانویی است که نگهداری از آبها در این جهان خویشکاری اوست و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری میکند از این روی در سنت، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد میشود. در گاتها، از خرداد و امرداد پیوسته در کنار یکدیگر یاد میشود و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاسدارنده آبها و گیاهاناند که به یاری مردمان میآیند و تشنگی و گرسنگی را شکست میدهند. در یسنا، هات 47، آمده است که اهورامزدا رسایی خرداد و جاودانگی امرداد را به کسی خواهد بخشید که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی است.
💧 امشاسپند خرداد در متنهای کهن : چهارمین یشت از یشتهای بیست و یک گانه اوستا، ویژه ستایش و نیایش امشاسپند بانو خرداد است که در آن یشت از زبان اهورامزدا یادآور میشود که « ... یاری و رستگاری و رامش و بهروزی خرداد را برای مردمان اشون بیافریدم...» و سپس تاکید میشود هر آن کس که خرداد را بستاید همانند آن است که همه امشاسپندان را ستایش کرده است.
در بندهش نیز درباره خرداد آمده است: «... ششم از مینویان، خرداد است؛ او از آفرینش گیتی آب را به خویش پذیرفت...» ، «... خرداد سرور سالها و ماهها و روزهاست [یعنی] که او سرور همه است. او را به گیتی، آب خویش است. چنین گوید: هستی، زایش و پرورش همه موجودات مادی جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست...»
.
🌿 گل ویژه جشن خردادگان: در کتاب بندهش از گل سوسن به عنوان گل ویژه امشاسپند بانو «خُرداد» نام برده شده است: «... این را نیز گوید که هرگلی از آنِ امشاسپندی است؛ و باشد که گوید: ... سوسن خرداد را، .. » که بر این بنیان بهترین نماد برای جشن خردادگان گل سوسن است. در متن پهلوی «خسرو قبادان و ریدکی» بوی گل سوسن سپید، چون « بوی دوستی » توصیف شده است.
.
💦 آیینهای جشن خردادگان: یکی از مهمترین آیینهای روز خرداد که در جشن خرادگان پررنگتر میشود، رفتن به سرچشمهها یا کنار دریاها و رودها، تنشویی در آب و خواندن نیایشهای ویژه این روز همراه با شادی و سرور در کنار خانواده و دوستان بوده است.
نمونهای از سنتهای رایج در این روز را میتوان از سروده «دستور داراب پالن» موبد بزرگ پارسی در منظومه «فرضیات نامه» برداشت نمود که از آیین های ویژه خرداد روز به «تنشویی» و «کندن چاه» و «نوکردن کاریز» اشاره میکند و در همین مورد در متن پهلوی «اندرز انوشهروان آذرپاد مهر اسپندان» یادآوری شده که «در خردادروز جویکن».
بر اینپایه، در این روز توجهای ویژه میشده به نگهداری و نوسازی جایهایی که آب از آنها سرچشمه میگیرد و در آنجا جاری میشود چون چشمهها، چاهها، جویها، کاریزها و رودها که با آب زندگی بخش خود، ادامه زندگی را در این کره خاکی برای زیستمندان امکان پذیر میکنند.
.
💦💧پیام جشن خردادگان: به راستی اگر ما ایرانیان دست کم مفهوم مادی جشنهایی همچون خردادگان را درست درک میکردیم شاید امروز رودها و تالابها و دریاچهها و کاریزها و دریاهای ما به خاطر بی آبی و آلودگی و تخریب روز افزون نفسهای آخر را نمی کشیدند.
@jashnha2
پارسی گوید و آیینِ سخن یاد کند
آنکه کاخ سخن افراشته، آباد کند
واژهها با گُهرین دُرِ دَری میگوید
میهنِ مام، به آیینِ کهن شاد کند
🌿 شاهین سپنتا
@shahinsepanta
🌿 گفت وگو با ایرنا درباره نمایش گلگشت:
https://irna.ir/xjMnCD
@shahinsepanta
💠 گلگشتی در خاطرات گلخن و گرمخانه گرمابههای تاریخی اصفهان.
✍🏻 شاهین سپنتا
@shahinsepanta
🌿 شاهین سپنتا. موضوع سخن: سرمایههای نمادین اصفهانیها. انجمن مثنوی پژوهان ایران. آذرماه ۹۶.
@shahinsepanta
به فرخندگی سوم اردیبهشت
جشن گُلِ سرخ:
🌸 اصفهان، شهر گُلِ سرخ
✍🏻 شاهین سپنتا
در گاهشماری ایرانی، دومین ماه سال و سومین روز هر ماه به نام «اَردیبهشت» است؛ از این روی در اردیبهشتروز (سومین روز) از اردیبهشتماه، به فرخنگی همنامی، جشن اَردیبهشتگان برگزار میشود.
کوشیار گیلانی، ستارهشناس ایرانی در کتابِ المدخلفیصناعةاحکامالنجوم از اردیبهشتگان با نام دیگر «گلستان جشن» نیز نام برده است. بر بنیان یک باور کهن، امشاسپند اردیبهشت نگاهبان گیاهان روی زمین است و به یاری او بود که اهورامزدا هنگام آفرینش، گیاهان را برویانید.
براین پایه، «جشن گل سرخ» در اصفهان که بسیاری از گردشگران جلوههای آن را در اردیبهشتماه گزارش کردهاند و دلاواله به صراحت از آن نام میبرد، با توجه به برابری زمانی آن با اوایل بهار و زمان شکوفاشدن گلهای سرخ یا گُل سوری یا گُل آتشی، یادماندۀ جشن اَردیبهشتگان (از جشنهای آتش) است که در ایران کهن در روز سوم یا اردیبهشتروز از اردیبهشتماه برگزار میشد.
پیترو دلا واله، جهانگرد ایتالیایی که در دوران صفوی از اصفهان دیدارکرده، به جزئیات دقیقی از آیینهای مرتبط با گل سرخ اشاره کرده است. او در سفرنامۀ خود از برگزاری جشن ویژۀ گل سُرخ در موسم گل در بهار اصفهان سخن گفته است.
گُلِ سرخ (/گُلِسوری/گُلِ آتشی/وَرد/رُز) گلی از تیرۀ گُلسرخ Rosaceae است که گلبرگهایش دارای بوی ملایم و مطبوع است و در برخی از مناطق ایران به صورت خودرو میروید و یا پرورش مییابد و گونهای از آن Rosa damascena یا گُل گلاب را در باغهای پهناور برای گلابگیری پرورش میدهند.
گُل سرخ اصفهان با تأثیر از باورهای مذهبی مردم و شباهتش با گل گلاب یا گُل محمدی، گاه در متون مختلف به این نام خوانده شده است
.
گل سُرخ اصفهان در جهان با نام Rosa Ispahan شناخته میشود.
این گل با گلبرگهای صورتی روشن و پُرپَر، یکی از ارقام گلِ گلاب یا Damask rose است. گُل سرخ اصفهان، درختچهای باغی با گلهای خوشهای بسیار معطر و مقاوم به بیماریها، دورۀ گلدهی نسبتاً طولانی، مقاوم به خاکهای ضعیف، و آب و هوای سخت است.
نقش گُل سرخ اصفهان را که جلوهای از باغهای پردیس ایرانی است، بر متون تاریخی و ادبی، بناهای تاریخی، و دستبافتههای مردمان هنرمند این شهر میتوان یافت.
شاید هیچ شهری در دنیا به اندازۀ اصفهان نامش با گُلِ سرخ پیوند نخورده باشد و پس از «نصفجهان» پرآوازهترین عنوان برای اصفهان «شهرِ گلِ سُرخ» بوده است.
امید است که این گُل دوباره به بخشی از جاذبههای طبیعی این شهر تاریخی تبدیل شود و بارِ دیگر آوازۀ گلهای سرخ اصفهان از شرق تا غرب عالمگیر شود.
👈 برگرفته از کتابِ اصفهان شهر گل سرخ، نگارش و پژوهش: شاهین سپنتا (در دست انتشار)
tel: @shahinsepanta
🌺 سروشروز و فروردینماه، فرخنده باد.
👈 جشنی به نام «سروشگان» نداریم.
✍ شاهین سپنتا
روز هفدهم هر ماه در گاهشماری خورشیدی ایرانی «سروشروز» نام دارد. در فرهنگ ایران سروشروز به ویژه در فروردینماه از جایگاه ویژهای برخوردار است.
سروش، نام یکی از ایزدان (یاران ستودنی پروردگار) به معنی «شنیدن»است که منظور از آن «با جان و دل شنیدن» یا «سراپا گوششدن» برای گوش سپردن به پیام آفریدگار است.
سروش، یار دیرین ایزدمهر است و «مهر و پیمان» میان مردمان و مهر و پیمان با پروردگار را میپاید.
سروش، مردمان را به باژگرفتن و ستایش پروردگار فرامیخواند.
سروش مردمان را فرامیخواند تا همه تن گوش شوند و پیامش را که بیداری درون است، بشنوند.
سروشباژ، سپاس و درود پروردگار است که مردمان در هنگام بامدادان که خروس (پیک سروش) بانگ برمیآورد، پس از بیدارشدن و پادیاب (دستنماز) بر زبان جاری میکنند.
از آیینهای این روز نیک و فرخنده، باژگرفتن (زمزمهکردن و به آرامی نیایشخواندن) در نیایشگاه، گستردن خوان و باژگرفتن در هنگام خور و نوش، و سپاسمندی از دادههای اهورایی است. در کتاب پهلوی «بندهش» از گل «خیری سرخ» ویژه سروش نام برده شده است.
نمونههایی از این باژ(واژ)گرفتن را در بخشهایی از اوستا همچون «سروشباژ»، «سروشیشت سرشب» (هر شب پیش از خواب خوانده میشود)، و «سروشیشت هادخت»، میتوان یافت.
اگرچه در متون کهن که به جشنها و آیینهای ایرانی پرداختهاند به اهمیت سروشروز به ویژه در فروردینماه پرداخته شده است، ولی در هیچ کدام از کتابها همچون آثارالباقیه، التفهیم، زیجسنجری، روضه المنجمین و... واژه «سروشگان» وجود ندارد.
«سروشگان»، واژهای ساختگی است که چندسال پیش برای نخستینبار نویسنده کتاب «راهنمای زمان جشنها....» بر وزن تیرگان و مهرگان و... آن را برساخته است و از راه همان کتاب، در وبگاهها و نشریات رایج شده است، ولی پشتوانه تاریخی و واژهشناسی ندارد.
پسوند «گان» در نام جشنهای ماهانه به فرخندگی همنامی روز و ماه، آورده میشود، برای نمونه مهرگان، مهرروز در مهرماه است.
بر این پایه روز سروش در فروردین ماه از این الگو پیروی نمیکند و نمیتوان آن را «سروشگان» نامید.
@SHAHINSEPANTA
🌸 کودکانِ شاد ایران
🧑🤝🧑کودکانهای برای جشنهای ایرانی
🌿 سروده: شاهین سپنتا
با جشنِ نوروز، در آغازِ سال
چون گلِ بهار، شکوفان باشیم
سیزدهِ نوروز، جشنِ دلافروز
دشتِ پُرگل را، پاسبان باشیم
جشنِ فروردین، بر روانشادی
آفرینگویِ، رفتگان باشیم
اردیبهشتی، چون شود زمین
راهِ راستی را، رَهروان باشیم
در جشنِ خُرداد، چون گلِ سوسن
آزادهگوی و، خوشزبان باشیم
جشن نیلوفر، در کنارِ آب
یادِ شیرینِ، دختران باشیم
در تیرگان هم، چون تیرِ آرش
در راهِ میهن، پُرتوان باشیم
جشنِ اَمُرداد، چون درختِ سَرو
همیشه سبز و، جاودان باشیم
جشنِ شهریور، چون شهریاران
یاریرسانِ، مردمان باشیم
چون روزِ مهر از، ماهِ مهر آید
مهرآفرین چون، مهرگان باشیم
در جشنِ آبان، چون آبِ روان
پاک و روشن و، بیزیان باشیم
در جشنِ آذر، با یارانِ خود
چون مهرِ تابان، مهربان باشیم
در شبِ چله، جشنِ یلدا را
در کنارِ هم، شادمان باشیم
در جشنِ دیگان، ستایشگویِ
خدایِ خوب و، مهربان باشیم
در جشنِ بهمن، با مَنشِ نیک
یاریرسانِ، جانداران باشیم
در جشنِ سَده، چون آتشِ پاک
گرم و روشن و، فروزان باشیم
در جشنِ اسفند، یاورِ زمین
سپاسگزارِ، مادران باشیم
چهارشنبهسوری، بَر گِردِ آتش
شاد و خندان و، پاکوبان باشیم
ما کودکانِ، ایران زمینیم
با جشن و شادی، شادمان باشیم
@shahinsepanta
✅ سبزه گرهزدن به یاد پیوند مهری و مهریانی
✍ شاهین سپنتا
🌱 سبزه گرهزدن یکی از آیینهای سیزدهبهدر و به معنای گرهزدن زندگی خود با طبیعت است با این آرمان که همیشه زندگی سبز داشته باشیم.
اما در پس این رفتار نمادین باوری زیبا و کهن، بسیار متعالی و انسانی نهفته است.
دختران و پسران جوان در روز «سیزدهبهدر» دو سبزه را با نیت پیوند با زوج مناسب یا مورد نظر خود به هم گرهمیزنند و این دو سبزه در حقیقت نماد «مهری و مهریانی» (نخستین زوج بشر) هستند.
🌱 در باورهای کهنسال ایرانی، مهری و مهریانی (مشی و مشیانه) نخستین زوج بشر در زمین بودند که به صورت دو گیاه از نطفه کیومرث (نخستین انسان) رویدند و با پیچش و پیوند با هم از «گیاهپیکری» به «انسانپیکری» درآمدند، روان مینوی یافتند و نسل بشر در گیتی از آنان پاگرفت.
🌱 مهری و مهریانی (نخستین زوج آدمی) در باورهای ایرانی جایگاهی بس فراتر نسبت به باورهای سایر ملتها دارند.
👈 جایگاه آنها از این نظر بلندتر است که از خوردن میوه ممنوعه (سیب یا گندم) منع نشدند بلکه اهورامزدا به آنان کشت گندم، دامداری، خانهسازی، هنر، پیشه و همآغوشی آموخت؛ از جایی همچون بهشت رانده نشدند، بلکه در زمین خاکی پدید آمدند تا با آموزههای اهورایی (اندیشه نیک، گفتار نیک، کردار نیک) زمین را بهشت سازند؛ یکی از دنده دیگری پدید نیامد (تحقیر جنسیتی در میان نبود) بلکه هر دو در کنار هم و با هم رویدند و بالیدند.
🌱 مهری و مهریانی، (در پیوند با هم گیاهی به نام مهرگیاه یا مردم گیاه هستند) بر روی زمین رویدند؛ این دو وظیفه دارند با یاری یکدیگر زمین را از وجود اهریمن پاک کنند، هر دو همسان (همانند) و همبالا (هماندازه) هستند (تاکید بر اصل برابری زن و مرد از ابتدای خلقت) و تن آنها چنان به هم پیوند میخورد که شناخت یکی از دیگری به آسانی ممکن نیست (هیچ یک بر دیگری برتری جنسیتی ندارد)؛ زندگی مهری و مهریانی در زمین با اقرار به آفریدگاری اهورامزدا و نبرد با اهریمن (اندیشه بد، گفتار بد، کرداربد) آغاز میشود.
🌱 بر این پایه، در باورهای ایرانی داستان آفرینش آدمیان با بهار طبیعت در هم گرهمیخورد و همه ساله به هنگام نوروز و در روز تیر از ماه فروردین دختران و پسران جوان با گره زدن سبزه، به یاد «مهری و مهریانی» (نخستین زوج آدمیان) در اندیشه پیوند و خوشبختی هستند.
@jashnha2
@SHAHINSEPANTA
✳️ ملیگرایی از راهکُنِش تا راهبُرد
✍️شاهین سپنتا
بهتازگی، گفتوگویی با حسین مرعشی دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی با عنوان «ملیگرایی به جای اسلامگرایی افراطی» در تاریخ ۲۸ تير ۱۴۰۲ به نقل از ایلنا در روزنامه سازندگی منتشر شد.
او در این گفتوگو با نگاهی به انتخابات پیشرو، درباره راهکار مناسب برای برون رفت از شرایط فعلی سیاسی گفت: «کشور به یک گرایش کاملاً ملیگرایانه نیاز دارد که جایگزین نگاههای افراطی اسلامگرایانه شود تا دوباره ملت را دور هم جمع کنیم.»
مرعشی کتمان نکرد که این سخنان بخشی از راهکُنِش یا تاکتیک جریان اصلاحات در انتخابات پیش رو (انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی همزمان با انتخابات ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری در ۱۱ اسفند ۱۴۰۲) است. اما نکته مهم در سخنان مرعشی نگرش او به ملیگرایی است، آنجا که گفت: «این حرکت، قبل از هر چیز دفاع از اسلام، امام، انقلاب اسلامی ۵۷ و جمهوری اسلامی است.»
پس از سخنان مرعشی که با موجی از انتقادات از سوی اصولگرایان و سلطنتطلبان مواجه شد، محمد قوچانی رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگوی دیگری با عنوان «ایران نیازمند یک دولت ملی است» که در روزنامه سازندگی به تاریخ ۳ امرداد ۱۴۰۲ منتشر شد، به تعدیل و توضیح سخنان مرعشی پرداخت.
قوچانی کوشید تا رویکرد جدید ملیگرایی حزبش را نه ایدئولوژی و نه تاکتیک انتخاباتی بلکه به عنوان استراتژی «ملیگرایی علیه بنیادگرایی» تعریف کند و گفت:
«...اکنون لازم است با احترام به دبیر کل محترم تاکید کنم که ما طرفدار ایدئولوژی ملیگرایی و جایگزینی آن با ایدئولوژی اسلامگرایی نیستیم...» او برای رفع هرگونه شبه درباره نگرش حزبش تاکید کرد: «ما ناسیونالیست به مفهوم جبهه ملی نیستیم»
قوچانی ضمن مرزکشی ظاهری با اصول جبهه ملی ایران، در تبیین مواضع جدید حزبش چارهای جز بیان اصول جبهه ملی ایران به عنوان دیرپاترین و مستقلترین حزب سیاسی ملیگرای ایران نداشت و گفت: میتوان مدافع یک دولت-ملت بود «...که در آن اصولی مانند استقلال، حاکمیت ملی، حکومت قانون و حقوق اساسی شهروندی رعایت شود... همچنین منافع ملی و مصالح ملی باید اصول این دولت باشد یعنی ایران در کانون آن باشد.»
روشن است که نگرش جبهه ملی ایران به ملیگرایی بر بنیانی «تاریخینگر» بر پایه «هویت فرهنگی و تاریخی ایرانی» استوار است که زمینهساز شکلگیری «هویت ملی ایرانی» در این دوران است. از این منظر اگرچه «هویت ملی» گسست بنیادی با «هویت تاریخی» ندارد اما با مقتضیات دوران معاصر و دولتِ ملی یا ملت-دولت مدرن متناسب است ولی با «ناسیونالیسم رُمانتیک» و احساسات متعصب و افراطگرایانه گروههای مدعی ملیگرایی همچون سلطنتطلبان همخوانی ندارد. بر این پایه اصول عقاید و اهداف جبهه ملی ایران به این شرح تبیین شده است:
اصل اول- حفظ تمامیت ارضی و یکپارچگی میهنی، استقلال سیاسی و استقرار حاکمیت ملی برخاسته از ارادهٔ عمومی ملت ایران در نظام جمهوری مبتنی بر اصول دموکراسی، حقوق بشر و حاکمیت قانون.
اصل دوم- تلاش برای تامین و حفظ حقوق و آزادیهای اساسی مردم ایران بهویژه آزادی عقیده و بیان، آزادی احزاب، انتخابات، مطبوعات و کوشش برای برقراری تساوی حقوق زن و مرد و موازین حقوق بشر.
اصل سوم- تاکید بر جدایی دین از حکومت به منظور فراهم نمودن امکان بهرهمندی از تمامی توان ملی و مردمی جامعه ایران.
اصل چهارم- استقرار عدالت اجتماعی و بالا بردن سطح رفاه عمومی از طریق رشد تولید و افزایش اشتغال و توزیع عادلانه درآمد ملی.
اصل پنجم- صیانت از حقوق شهروندی برابر و حمایت از اعتقادات، آداب و رسوم، و فرهنگ و هنر اقوام و همه مردم ایران.
اصل ششم- تقویت، پاسداری و گسترش زبان فارسی بهعنوان زبان ملی و رسمی و مشترک ایرانیان ضمن احترام و تاکید بر محافظت از زبانها و گویشهای مختلف اقوام ایرانزمین.
اصل هفتم- اتخاذ سیاست خارجی مستقل جهت حفظ مصالح و منافع ملی (موازنه منفی) و حفظ تمامیت ارضی کشور، پشتیبانی از اصول و هدفهای منشور ملل متحد و دوستی و احترام متقابل با همه ملتها و کشورها بهویژه کشورهای منطقه، و مخالفت با هرگونه تروریسم فردی و گروهی و دولتی.
اصل هشتم- حفاظت و حراست از محیط زیست کشور بهویژه نگهداری از جنگلها، مراتع، رودخانهها، تالابها، حیات وحش، و هوای پاک بر اساس اصول علمی و سیاستگذاری صحیح و کارشناسی شده.
اکنون روشن است که جریانهای اصلاحطلب هرچند که به مرزکشی با جبهه ملی تظاهر میکنند، اما برای برون رفت از انسداد سیاسی موجود راهی جز بازگشت به اصول بنیادین جبهه ملی ایران که سالهاست به روشنی بیان شده، ندارند. البته این جریانها نباید فراموش کنند که رویکرد جدید آنها هنگامی با اقبال عمومی مواجه خواهد شد که به یک راهبرد بنیادین تبدیل شود و صرفاً اقدامی تاکتیکی در آستانه انتخابات و برای جلب احساسات مردم و کسب آرای عمومی نباشد.
💠 برگرفته از توییتر شاهینسپنتا، بازتابدهنده دیدگاههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی.
@shahinsepanta
🌸 روز دختر در فرهنگ ایران: جشن نیلوفر
✍ شاهین سپنتا
@SHAHINSEPANTA
یکی از پرسشهایی که بسیار از نگارنده پرسیدهاند، این که در فرهنگ ایران چه روزی به نام «روز دختر» نامگذاری شده است؟
این نگارنده در پاسخ به این پرسش، روز ششم از تیرماه یا جشن نیلوفر را به عنوان روز دختر در فرهنگ ایران پیشنهاد و در چرایی این پیشنهاد به چند نکته اشاره میکند:
اگرچه در بسیاری از منابع ایرانی همچون «آثارالباقیه»، «التّفهیم»، «زینالأخبار» و جز این، از جشن اسفندگان در روز پنجم اسفندماه با عنوان «روز زن و زمین» نام برده شده و تاکید شده است که اسفندگان «جشن ویژه زنان» یا روز آزادی زنان بوده و زنان و دختران در این روز جشن و شادی برپا میکردند، با این همه، اسفندگان ویژه همه زنان بود و اگر بخواهیم روزی را ویژه دختران برگزینیم، جشن نیلوفر گزینه شایستهای خواهد بود.
بیرونی، در آثارالباقیه اشاره میکند که جشن نیلوفر در خردادروز از تیرماه یا روز ششم از تیرماه برگزار میشود و همین دیدگاه در برهان قاطع نیز بازتاب دارد و میدانیم که گل نیلوفر نماد آناهيتا است.
چهره کیهانی آناهیتا، یک ایزدستاره یا ستارهبانوست که همان ستاره گردان یا سیاره «ناهید» یا «زهره» یا «ونوس» در سامانه خورشیدی است و پس از ماه، درخشانترین جرم آسمانی است که به هنگام شب از زمین دیده میشود.
آناهیتا یا «اَرِدویسوَر آناهیتا»، زایندهی رودی مینوی یا آسمانی به نام «اَرِدویسورَ» (به معنی رود نیرومند) یا «اَرِدوی» است که سرچشمه همه رودها و آبهای روی زمین است، پس بر این پایه، آناهیتا ایزدبانوی آبهاست که نیایش آبانيشت در اوستا ویژه ستایش اوست. او به خواست اهورا مزدا از فراز ستارگان به سوی زمین اهورا آفریده روان میشود.
واژه «آناهیتا» یا آناهید یا ناهید به معنی بیآلایش است و آناهیتا یا ناهید و نمادش نیلوفر از دیرباز نامی زیبا برای دختران ایرانی بودهاند.
ایزدبانو آناهیتا، در آبانیشت با ویژگیهای دختری زیبا، تندرست، بلندبالا، دلیر، برومند، کمر بر میان بسته، بلندآوازه، آزاده، نازنین، نیرومند، و نژاده، ستوده شده است. او دختری خودساخته است که نه تنها برای شایستگیهایش به هیچ مردی وابسته نیست بلکه دختران کوشای دیگر را یاریرسان است.
در شهرهای مختلف ایران باستان، نیایشگاههایی به نام آناهیتا در کنار آب برپا بود که برای نمونه میتوان به نیایشگاههای کنگاور و بیشابور، بیبی شهربانو در شهر ری و پیرسبز در اردکان اشاره کرد. در آبان یشت این نیایشگاهها، خانه آناهیتا نامیده میشوند و درباره آنها آمده است که آناهیتا دارنده هزار دریاچه و هزار رود است و در کرانه هریک از این دریاچهها، خانهای خوش ساخت و کلان پیکر با یکصد پنجره و یک هزار ستون خوشتراش برپاست.
همچنین برخی جایها به یادمان آناهیتا دارای پسوند «دختر» بودند که برای نمونه میتوان از شهر «پلدختر» در لرستان (برگرفته از نام پلدختر بازمانده از دوره ساسانی بر رودخانه کشکان) یا «قلعه دختر» در کرمان نام برد. «سرآب نیلوفر» در کرمانشاه نیز یادمان آناهیتاست. آناهیتا از چنان جایگاهی برخوردار بود که نامش در سنگ نوشته اردشیر دوم هخامنشی در همدان آمده و نگارهاش در سنگنگاره تاقبستان در کرمانشاه نقش شده است.
در تندیسها یا سنگنگارهها، آناهیتا چون دختری بلندبالا با تنپوشی زیبا و تاجی بر سر و سبوی آبی در دست نقششده است. در آبان یشت، آناهیتا کمر بر میان بسته تا پستانهایش زیباتر بنماید و دلنشنتر شود، پاپوشهایی درخشان تا مچ پا پوشیده و به استواری آنها را با بندهای زرین بسته، گوشوارههای زرین چهارگوشهای برگوشها آویخته، و گردنبندی برگردن نازنین بسته، و تنپوش زرین پُرچینی بر تن کرده و تاج زرین هشتگوشهای بر سر نهاده است. در آوند نقره مطلا از دوره ساسانی که در موزه هُنر «کلیولند» در ایالت اوهایو در آمریکا نگهداری میشود، آناهیتا در حالی نقش شده است که شاخهای گل نیلوفر را در دست دارد.
به نظر میرسد که ستایش ویژگیها و توانمندی زنانه آناهیتا در کنار آب، شادمانی و دستافشانی گروهی دختران در کنار سرآبهای پر از نیلوفر یا سرچشمهها و رودها و آبافشاندن، از آیینهای جشن نیلوفر بوده است. بر این بنیان، در این دوران جشن نیلوفر میتواند به عنوان جشنی همیشگی برای بزرگداشت دختران شایسته و توانمند ایرانی در عرصههای مختلف زندگی همچون کار، ورزش، هنر، اخلاق و ... ثبت شود.
از دیدگاه نگارنده، دختر بودن، مقطعی از زندگی یک انسان است که از بدو تولد آغاز میشود و تا پیش از ازدواج ادامه دارد و لزوما به معنای متداول و عامیانه آن «دوشیزگی» نیست.
گرامیداشت روز دختر به معنی نگاه جنسیتزده و ارزشانگاری باکرگی نیست بلکه به معنی اهمیت پذیرش استقلال فردی و اجتماعی زنان بدون همسر و توانمندیهای آنها به عنوان یک انسان آزاد است.
@SHAHINSEPANTA
نشریه پیام جبهه ملی ایران شماره دویست و نوزده به تاریخ نوزدهم خردادماه ۱۴۰۲
@JMI_official
🌿 ۱۹ خرداد ۱۳۸۶ روز اندوهناکی بود. یادم نیست چگونه از خبر درگذشت دکتر پرویز ورجاوند با خبر شدم، اما بیدرنگ با دوست خوبم علیرضا افشاری در تهران تماس گرفتم تا از نادرستی یا درستی خبر آگاه شوم. خیلی دلم میخواست علیرضا افشاری به من بگوید این خبر شایعهای بیش نیست. اما متاسفانه خبر درست بود و دکتر ورجاوند سکته کرده بود.
علیرضا افشاری که در کتاب مستند و ارزشمند خود با نام "دفاع از تاریخ" شرح مبارزات مدنی کنشگران آن سالها را برای نجات میراث فرهنگی دشت پاسارگاد ثبت کرده است، از آن روز تلخ و آن تماس تلفنی چنین یاد کرده است:
دفاع از تاریخ، علیرضا افشاری، نشر شورآفرین، ۱۳۹۴، ص ۵۲۴ و ۵۲۶.
@shahinsepanta
🌿 به فرخندگی جشن خردادگان(ششم خردادماه ۱۴۰۲)، در نشستی که به کوشش موسسه افسانسرا برپاشد، درباره جشنهای ایرانی در شاهنامه فردوسی سخن گفتم.
در این نشست به بررسی اهمیت شادی از دیدگاه فردوسی، و خوانش جشنهای نوروز، مهرگان، و سده از شاهنامه پرداختم و نیمنگاهی نیز به جشن خردادگان داشتم.
همزمان با این سخنان، هنرمند گرامی آقای مسعود شیردوانی سردیس زیبایی از فردوسی را در برابر دیدگان مشتاق علاقهمندان ساخت و سپس از هنرنمایی تارنوازی هنرمند گرامی بهرنگ کوفگر بهرهمند شدیم. اجرای به یادماندنی داستانهای شاهنامه توسط سرکار خانم دکتر معینی و شاهنامه خوانی بانو سهرابی و آقای علیخواصی نیز از بخشهای جذاب این نشست بود.
با سپاس از سرکار خانم دکتر معینی و دوست گرامی آقای رامینه که میزبانی این نشست را بر عهده داشتند.
@shahinsepanta
بگشای در، مست آمدم
بیپا و با دست آمدم
تا درگشاینده تویی
تا جان به تن هست، آمدم
🌿 شاهین سپنتا
@shahinsepanta
🌿 گفت و گو با ایرنا درباره ساماندهی و آراستگی محیطی اماکن مذهبی - گردشگری
https://irna.ir/xjMptn
@shahinsepanta
💠 گلگشتی در خاطرات گلخن و گرمخانه گرمابههای تاریخی اصفهان.
✍🏻 شاهین سپنتا
نمایش گلگشت که از ۴ تا ۳۰ اردیبهشتماه به شیوه «تئاتر-موزه» در گرمابه-موزه علیقلیآقا اجرا میشود، روایتگر روزهای تلخ و شیرینی است که میراث فرهنگی اصفهان به ویژه حمامهای خسروآقا و علیقلیآقا پشت سر گذاشته است.
نویسنده توانا و کارگردان این نمایش، محمدرضا رهبری، مخاطب را با متنی روان و خاطرهبرانگیز به گلگشتی در تاریخ دور و نزدیک اصفهان میبرد.
شخصیتهای این نمایش، حاج ماشاالله، ملایعقوب، پورموسی، علیقلیآقا، صغریخانم، سرباز، و ننهخانم، همگی مردمان ساده و بیریایی هستند که زمانی در کوچه و بازارهای همین شهر زیستهاند و در همین حمامها تن به آب زدهاند یا کار کردهاند.
ظلالسلطان حاکم اصفهان در دوران قاجار، تنها شخصیت منفی این نمایش است که از زبان علیقلیآقا ویرانکاریهایش در اصفهان به نقد کشیده میشود تا به مخاطب هوشمند یادآوری کند که اگر در نگهداری از میراث فرهنگی و تاریخی شهر هوشیار نباشیم، هنوز هم سوداگرانی هستند که با همان شیوه و روش ظلالسلطان بناهای ارزشمند تاریخی را قربانی زیادهخواهیهای خود میکنند، چنانکه با حمام خسروآقا چنین کردند.
شایسته تقدیر است، اجرای هنرمندانی که در این نمایش با بازی درخشان خود نقشآفرینی کردند: استادان علیرضا بدری و احمد خوانساری، خانمها سوده امیرخانی و فرشته شاهبندری و آقایان بیژن نمکیزاده، مصطفی بیگدلی و ستار ایرانپور.
استفاده درست، هماهنگ، و روان از لهجه شیرین اصفهانی، انتخاب و اجرای زیبای ترانههای عامیانه در فرهنگ اصفهان همراه با اجرای زنده موسیقی اصیل به هنرمندی محمد نادری و عرفان نریمانی، همنشینی و گفت و گوی چهره به چهره بازیگران و تماشاگران، تغییر صحنه نمایش در داخل حمام با جابجایی بازیگران و تماشاگران، و چهرهپردازی هنرمندانه صفورا عبدالهی، از ویژگیهای دیگر این نمایش است.
حمام علیقُلیآقا، در محله تاریخی بیدآباد اصفهان به همت علیقلیآقا از کارگزاران شاهسلیمان و شاهسلطانحسین صفوی ساخته شد که هنوز پابرجاست. اما حمام برادرش خسروآقا در خیابان سپه اصفهان که آن نیز بازمانده از دوره صفوی بود و در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده بود، در ساعت ۲ بامداد ۲۲ فروردینماه سال ۱۳۷۴ توسط عوامل شهرداری اصفهان با هدف احداث خیابان حکیم تخریب و تسطیح شد.
تماشای نمایش گلگشت، فرصت مغتنمی است برای بیشتر اندیشیدن درباره روزگار تلخ میراث فرهنگی اصفهان در گذشته، و مسؤولیت سنگینی که امروز در پاسداشت این میراث بر عهده مردم و مسؤولان است.
@shahinsepanta
💠 روز معماری نسبتی با شیخبهایی ندارد.
✍️ شاهین سپنتا
به گزارش مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی در هشتصد و بیست و پنجمین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی که به ریاست حسن روحانی رئیسجمهور پیشین در تاریخ سهشنبه سوم دیماه ۹۸ برگزار شد، اعضای شورا با اضافه شدن ۱۰ مناسبت به تقویم رسمی کشور موافقت کردند که یکی از این مناسبتها، «سوم اردیبهشت ماه به نام روز معماری» بود و در اخبار تکمیلی که در رسانهها منتشر شد، از این روز با عنوان «۳ اردیبهشت سالروز تولد شیخ بهائی به نام روز معماری» نام برده شد.
همچنین در نسخه غیرنهایی تقویم رسمی کشور که برای سال ۱۳۹۹هجري شمسی تنظیم شد، روز سوم اردیبهشتماه به نام روز بزرگداشت شیخبهایی نامگذاری شد.
مصوبه مذکور شورای عالی انقلاب فرهنگی در حالی منتشر شد که بر بنیان کتیبه کاشیکاری مقبره شیخ بهایی در آستان قدس رضوی، تاریخ تولد او ۲۶ ذیحجه ۹۵۳ هجری قمری (برابر با پنجشنبه ۸ اسفند ۹۲۵ خورشیدی، و ۲۷ فوریه ۱۵۴۷) است و تاریخ درگذشت او هم ۱۲ شوال ۱۰۳۰ هجری قمری (برابر با ۸ شهریور ۱۰۰۰ خورشیدی، و ۳۰ اوت ۱۶۲۱) است و سوم اردیبهشتماه هیچ ارتباطی با تاریخ تولد یا وفات او ندارد.
همچنین از شیخبهایی آثار مکتوبی در دست است که عمده آنها در موضوعاتی چون اخبار و احادیث، تفسیر، اصول فقه و ریاضیات، شعر و متون ادبی، علم نحو و کلمه و کلام است.
شیخبهایی هیچ رساله یا کتاب مستقلی درباره معماری ندارد و در هیچ کتیبه بنای تاریخی نیز نام او به عنوان معمار ذکر نشده است.
داستانهایی که عامه از دخالت معمارانه او در ساخت بناهایی همچون حرم رضوی، مسجد جامع عباسی، منارجنبان و ... و یا نظامنامه (طومار) تقسیم آب زایندهرود نقل میکنند، بنیاد تحقیقی ندارند و منابع موثق آنها را تایید نمیکند.
انتخاب سوم اردیبهشت ماه به نام روز معماری و انتساب نادرست آن به شیخبهایی در حالی صورت میگیرد که در تاریخ معماری ایران در سدههای گذشته، نام بزرگانی چون «استاد علی اکبر بنّای اصفهانی» و «استاد محمدرضا بنّای اصفهانی»، و در دوران معاصر نام استادانی همچون «هادیمیرمیران»، «هوشنگ سیحون» و «حسین امانت» میدرخشد.
@shahinsepanta
🌸 جشن اَردیبهشتگان، سوم اردیبهشتماه فرخنده باد.
✍شاهین سپنتا
واژه «اردیبهشت» در گاتها به صورت «اَشَه» آمده است. «اشه» یا «اَشا» به معنی «راستی» و درستی، هنجار و سامان هستی، و یا نظم آفرینش میباشد.
در اوستای نو، اردیبهشت به صورت «اَشَهوَهیشتَ» به معنی «بهترین اَشَه» یا «بهترین راستی» یکی از امشاسپندان (فروزهای پاک و جاوید اهورامزدا) است که خاستگاهش خرد اهورایی است.
در گاهشماری ایرانی، دومین ماه سال و سومین روز هر ماه به نام «اَردیبهشت» است؛ از این روی در اردیبهشتروز (سومین روز) از اردیبهشتماه، به فرخنگی این همنامی، جشن اَردیبهشتگان از جشنهای آتش برگزار میشود.
مسعود سعد سلمان، سراینده نامدارِ ایرانی، در دوازده قطعه، از ۱۲ ماه ایرانی و در سی قطعه، از نام روزهای ماه ایرانی یاد کرده است. چند بیت از این سرودهها درباره اردیبهشتماه و اردیبهشتروز، چنین است:
بهشت است گیتی ز اردیبهشت
حلال آمد ای مه، می اندر بهشت
به شادی نشین هین و می خواه مِی
که بی مِی نشستنت زشت است زشت
***
اردیبهشت روز است، ای ماه دلستان
امروز چون بهشت برین است بوستان
زان باده که خرم ازو گشت عیش و عمر
زان باده که گردد ازو تازه طبع و جان
بر بنیان یک باور کهن، امشاسپند اردیبهشت نگاهبان گیاهان روی زمین است و به یاری او بود که اهورامزدا هنگام آفرینش، گیاهان را برویانید. شاید بر این بنیان است که از اردیبهشتگان با نام دیگر «گلستان جشن» نیز نام بردهاند.
🌸 بر این پایه، آیین های ویژه جشن اردیبهشتگان را چنین میتوان بر شمرد:
گستردن خوان سبز به نشانه زمین سبز و نهادن گلهای بهاری همچون مرزنگوش و یا گل سوری یا گل سرخ آتشی بر این خوان گسترده، افروختن آتش در آتشدان یا افروختن شمع و نهادن آتش فروزان بر خوان اردیبهشتگان، پوشیدن تنپوش سپید، نیایش فردی و همگانی و خواندن اردیبهشتیشت، شادمانی همگانی و گلگشت بهاری. پختن و خوردن کالهجوش از دیرباز در بهار رایج بوده است.
@shahinsepanta
@jashnha2
✅ فرهنگ بر نیرنگ پیروز است.
🌿 شاهین سپنتا
@shahinsepanta
🌸 کودکانِ شاد ایران
🧑🤝🧑کودکانهای برای جشنهای ایرانی
🎤 اجرا: پریسا نیاجلیلی
🎸 گیتار: مهدی نیاجلیلی
🌿 سروده: شاهین سپنتا
@jashnha2
✅ شوخی در سیزدهبهدر زمان قدیم
✍ شاهین سپنتا
«سیزده بدر زمان قدیم» نام تابلوی نقاشی اثر زندهیاد «فتح الله قولر آقاسی» است که به سبک قهوهخانهای (شاخه غیرمذهبی) با روش رنگ و روغن بر روی بوم به ابعاد ٦٥ x ٩٥ کشیده شده است. نقاشی قهوهخانه شیوهای از نقاشی ایرانی است.
در این تابلو، یک خانواده تهرانی را میبینیم که در روز «سیزدهبهدر» در کنار جوی روان و در چشمانداز کوه دماوند، سفرهای پهن کردهاند و انواع خوراکیها و نوشیدنیها از نان و کباب و جگر و نمک و سبزی و ماست و خیار و سیب تا دوغ و شراب و آب را بر آن گذاشتهاند. در میان تصویر دو مرد که یک دستشان را بر شانه یکدیگر گذاشتهاند، در حال شوخی یا دعوا با چماق و غداره دیده میشوند به نحوی که کلاه از سر یکی افتاده و پایش به کوزه آب خورده و آن را واژگون ساخته است. زن که شلیته و تنبان و جلیقه و چارقد بر تن دارد، در کنار سفره نشسته و چپق روشن شوهرش را نگه داشته تا از نزاع یا بازی بازگردد.
معلوم نیست که نقاش، صحنه نزاع دو مرد را به تصویر کشیده تا به اصلاح عامه «نحسی سیزده» را نشان دهد و یا میخواسته یکی از بازیها یا شوخی.های رایج در آن زمان را به تصویر کشد! با توجه به این که در گوشهای از این صحنه دو نفر مطرب در حال نواختن کمانچه و تنبک هستند و همه افراد حاضر در صحنه از زن گرفته تا کبابی و مرد دیگبرسر و پسربچه بالای درخت و دو نفر نوازنده، خم بر ابرو نیاوردهاند پس به نظر میرسد، حدس دوم درست باشد. در این تصویر هفت مرد و یک زن دیده میشود که نشان میدهد از نظر نقاش، «سیزده به در» جشنی برای زنان و مردان بوده و جشنی صرفا زنانه نبوده است.
فتحالله قولر آقاسی که تابلوی بالا اثر اوست شاگرد (و پسرخوانده) حسین قولر (قوللر) آقاسی بود و زیر نظر استادش هنر نقاشی را آموخت و اجازه داشت که زیر کارهایش را به نام «فتحاله قولر» امضا کند. از این روی، برخی، کارهای او را با کار استادش حسین قولر آقاسی اشتباه گرفتهاند. حسین قولر آقاسی نیز فرزند علیرضا قولر آقاسی بود. علی رضا یکی از هنرمندان و استادان نقش پرداز بر روی کاشی و قلمدان به شمار میرفت.
این سبک نقاشی، نوعی نقاشی روایی رنگ روغنی با درونمایههای رزمی، مذهبی و بزمی است که به دست هنرمندانی مکتب ندیده پدیدار شد و در اواخر دوران قاجار و اوایل پهلوی همزمان با جنبش مشروطهٔ ایران، اوج گرفت. نمونههای قابل توجهی از آثار هنرمندان نقاشی قهوهخانهای در موزهٔ رضا عباسی نگهداری میشوند.
خاستگاه این نقاشیها قهوهخانه بود که در آنها نقالان به نقل حکایات عاشقانه و حماسی میپرداختند و کمکم برای این که کارشان جاندارتر بشود، پردههایی را هم به نقالی افزودند که هنگام داستانپردازی صحنهها را به صورت مصور نشان بدهند و به اصطلاح مجلس خود را گرمتر و ملموستر کنند. پیشکسوتان نامدار نقاشی قهوهخانهای دو نقاش به نامهای استاد حسین قولر (قوللر) آقاسی و محمد مدبر بودند و پس از این دو میتوان از شاگردانشان نام برد.
پیرایهیغمایی در شرحی بر نقاشی «سیزده به در زمان قدیم» اثر فتح الله قولر آقاسی در گالری خیال و عصر نو مینویسد: «نقاشی بالا افراد یک خانواده را نشان میدهد که به "سیزدبهدر" رفتهاند... دو ساز زن در طرف راست تابلو به نواختن تار و دف (سازهای سنتی) [کمانچه و تنبک درست است] مشغولند و آشپزباشی هم در کار پختن کباب است. روی سفره شراب و تنگ دوغ و ماست و سبزی در ظرفهای معمول آن زمان دیده میشود...
از قدارهکشی دو مرد مشخص میشود که یکی از تفریحات مردان شوخیهایی از این دست بوده است، چرا که ظاهرا ًبهنظر نمیرسد جنگ و نزاعی در کار باشد چون تشویشی در صورت هیچ یک از افراد دیده نمیشود. برخلاف نظر بعضیها که اعتقاد دارند دو مرد در حال نزاع هستند، نگاره بسیار آرام است و من اثری از خشم و دعوا در آن ندیدم ، شما چطور؟»
در تهران قدیم و در روزگار قاجار محل گارد مخصوص سلطان را «کشیکخانه» میگفتند که ریاست آن با «کیشیکچی باشی» بود و سواران کشیک خانه را «غلام کشیک خانه» میگفتند و رئیس آنها را که بعد از کشیکچیباشی، شخص اول کشیکخانه بود «قولر آقاسیباشی» مینامیدند. در زبان ترکی قوللر به معنی غلامان سلطنتی و قولر آقاسی، رئیس غلامان است.
به نظر میرسد که شوخیهای سیزدهبهدر آن دوران جنبه نمایشی و فیزیکی داشته و رفتهرفته جای خود را به شوخیهای رسانهای داده است.
@shahinsepanta