⬅️ کانال باشگاه اندیشه، مرجعی برای اهالی تفکر و مجالی برای اندیشیدن. ارتباط با ما : @Ahmadkhalesi @labibreza تلفنها 66480717 66480718 66480719 نشانی اینستاگرام باشگاه اندیشه https://www.instagram.com/bashgah.andisheh/ ...
«اهرم داشتن یا نداشتن: مسئله این نیست، وسوسه این است»
رضا نصری
در فضای سیاسی ایران، این تصور وجود دارد که چون کشور بخشی از اهرمهای خود را از دست داده، دیگر امکان مذاکره مؤثر فراهم نیست. اما این برداشت، هم از نظر واقعیت میدان و هم از نظر نظری، نادرست است. در دیپلماسی امروز، «اهرم داشتن یا نداشتن» به معنای کلاسیک آن، تنها یکی از متغیرهای صحنه است؛ در حالی که مذاکره فرایندی پیچیده از طراحی فضا، مدیریت ادراک و شکلدهی به روایت است.
در جهان کنونی روابط بینالملل، مذاکره عرصهای برای تولید معنا و بازتعریف منافع است. کشورها برای کسب مشروعیت، تنظیم توازن، ائتلافسازی و ایجاد سازوکارهای پایدار وارد گفتوگو میشوند، نه فقط برای گروکشی. در این چارچوب، طرفی که بتواند دستورکار را تعریف کند، مفاهیم کلیدی را بازتعریف کند و آیندهای قابلتصور برای همه طرفها ترسیم نماید، در واقع بیشترین قدرت تأثیرگذاری را در اختیار دارد— حتی اگر از نظر قدرت مادی در موقعیت پایینتری باشد.
نمونهای تاریخی که این منطق را بهخوبی نشان میدهد، عملکرد شارلموریس دو تالیران در کنگرۀ وین (۱۸۱۴–۱۸۱۵) است. فرانسه پس از شکست ناپلئون، کشوری تحقیرشده و منزوی بود: ارتش از هم پاشیده، اقتصاد ویران، و متحدان سابقش به دشمنان بدل شده بودند. در چنین شرایطی، تصور عمومی این بود که فرانسه دیگر هیچ «اهرم»ی برای تأثیرگذاری ندارد. اما تالیران نشان داد که «اهرم داشتن یا نداشتن» مفهومی صرفاً مادی نیست، بلکه به درک و مهارت در شکلدهی به نظم ذهنی و چارچوب معنایی مذاکره بازمیگردد.
او با نبوغ دیپلماتیک خود، موقعیت فرانسه را از حاشیه به مرکز تصمیمگیری اروپا بازگرداند. در گام نخست، با حمایت از کشورهای کوچکتر مانند اسپانیا، انحصار تصمیمسازی را از دست چهار قدرت پیروز—اتریش، بریتانیا، پروس و روسیه—خارج کرد و درهای کنگره را بر دیگران گشود. سپس در معاهدۀ پاریس (۱۸۱۴)، توانست مرزهای ۱۷۹۲ فرانسه را بدون پرداخت هیچ غرامتی حفظ کند؛ دستاوردی که حتی متحدان پیشین ناپلئون را شگفتزده کرد.
نبوغ تالیران در آن بود که روایت را تغییر داد: فرانسه دیگر «تهدید» نبود، بلکه «تعادلگر» نظم اروپایی معرفی شد. او با درک عمیق از شکافها و رقابتهای درونی میان قدرتهای پیروز—ترس اتریش از گسترش نفوذ روسیه و نگرانی بریتانیا از قدرتگیری پروس—در سوم ژانویۀ ۱۸۱۵ پیمان دفاعی سری با مترنیخ (اتریش) و کاسلری (بریتانیا) امضا کرد. این ائتلاف، فرانسه را از کشور شکستخورده به بازیگر ضروری ثبات قاره بدل کرد و عملاً مانع از تجزیۀ آن شد.
نتیجه آن بود که فرانسه، بهرغم شکست نظامی و انزوای سیاسی، نه تنها از مجازات سخت گریخت، بلکه در بازسازی نظم اروپایی نقش کلیدی یافت. این تجربه تاریخی نشان میدهد که در دیپلماسی مدرن نیز، «اهرم» به معنای رایج آن، تنها ابزار تعیینکننده نیست. قدرت واقعی در توانایی بازتعریف چارچوب مذاکره، خلق روایت جدید و مهندسی ائتلافها نهفته است. در واقع، تالیران ثابت کرد که هوش روایی و ابتکار دیپلماتیک میتواند ضعف مادی را به برتری استراتژیک بدل کند—درسی که برای هر کشوری که از «اهرم داشتن یا نداشتن» نگران است، همچنان زنده و قابل تأمل است.
به همین ترتیب، در جهان امروز که تحولات با شتابی بیسابقه در حال شکلگیریاند، بازیگرانی موفق خواهند بود که قدرت ایده و طرح داشته باشند. در دوران گذار کنونی، که نظم منطقهای پیشین در حال فرسایش است و نظم تازهای هنوز تثبیت نشده، اهمیت «قدرت روایت و طرح» بیش از هر زمان دیگری موضوعیت دارد. منطقه در وضعیت سیال و نامتعادلی قرار گرفته است که در آن هیچ چارچوب باثباتی مستقر نیست و همه بازیگران در جستوجوی مفهومی تازه برای امنیت، همکاری و نظماند.
در چنین بزنگاههایی، کشورهایی شنیده میشوند که بتوانند تصویری روشن و منسجم از آینده ارائه دهند—آیندهای که بر همکاری، ثبات و منافع مشترک استوار باشد. از این منظر، ایران میتواند در این مرحله گذار، نقشی فعال و الهامبخش ایفا کند. این نقش میتواند در چند حوزه مشخص نمود یابد: طراحی سازوکارهای امنیت جمعی در خلیج فارس، پیوند دادن انرژی و حملونقل منطقهای، ایجاد گفتوگوهای چندجانبه میان کشورهای اسلامی، و ترویج مفهوم «ثبات از طریق همکاری».
به بیان دیگر، بازیگرانی در این دوره تأثیرگذار میشوند که نه صرفاً اهرم، بلکه طرح و اراده دارند. اگر ایران بتواند به میز منطقهای اراده و رویکرد خود را بیاورد—یعنی تصویری روشن از آیندهای باثبات، همکاریمحور و متوازن ترسیم کند—نهتنها شنیده میشود، بلکه میتواند در شکلدهی به نظم جدید سهم تعیینکنندهای داشته باشد.
در غیر این صورت، غیبت ایران به معنای واگذاری میدان به دیگران برای تعریف آینده منطقه است.
"پیامبری و دیگر-مراقبتی"
📝رسول رسولیپور
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی
"مراقبت بند ناف آفرینش است"(۱)
پیامبران نه برای آشنایی انسان با خدا، که برای آشتی با او و تاکید بر دغدغه و مراقبت الهی از بندگان برانگیخته شدهاند.(۲)
فلسفه دین؛ بویژه در رویکرد قارهایاش، در چرخشی تاریخی از رویکرد صرف آشنایی و تحلیل خبرهای پیامبران، به گفتگو دربارهی مسئولیت و مراقبت ایشان در قبال رنجها و آسیبهای مردمان میپردازد. وضع اسفناک رنجهای انسانی چه در دادخواست ایمانوئل لویناس علیه ناکامی اخلاقیات در جلوگیری از قتل عام انسانها در جنگ جهانی دوم، و چه در اندوه پل ریکور از گرایش تقریباً همه جایی انسانها به توسل به خشونت، که آن را شکلی از شر میانگارد، نیازمند واکنشی اخلاقی یا عملی (مسئولیت پذیری) است. رویکرد تحلیلی در فلسفه دین، به دلیل امتناع از فرض روابط متقابل میان ذهن و بدن، عقل و احساس، و انتزاعی و انضمامی، در این زمینه چندان موفق نبوده است. جهت گیری اخلاقی در فلسفه دین قارهای، که تحت تأثیر پدیدارشناسی است و البته از مرزهای آن در میگذرد، میکوشد به روابط متقابل درونی این وجوه بپردازد. در این نوع جهتگیری، از حالتی فراگیر و تلفیقی برای شناختن و کنشورزی استفاده میشود که مشخصاً معطوف به موقعیت "دیگران" است.(۳)
ما موجودات انسانی، حیوانی، گیاهی، و حتا جامدات، «امانت»های پروردگار هستیم و بر ذمهی یکدیگر تا هر یک، دیگری را سالم نگاه داریم. مراقبت، نه «تاوان»ی بر سالم بودن ما، که، پاسخی است بر امانت بودنمان. همچنانکه آفرینشگر، ضامن سلامت این امانتهاست، آفریدگان نیز وفادار به عهد امانتداریاند. ترویج فرهنگ مراقبت همگانی نه تنها برای افراد آسیبدیده، که برای همهی ما انسانها، و همهی آفریدگان است؛ زیرا همهی ما آسیبپذیریم؛ لذا همهی ما نیازمند مراقبتیم.
قرآن کریم در شماری از آیات؛ بویژه در آیه ۱۲۸ سورهی توبه، به میزان مراقبت پیامبر مهربانی و شدت دوستداری او نسبت به مؤمنان و مردمان تاکید دارد.(۴)
میلتون میراف، نویسنده کتاب «درباره مراقبت: تحلیل فلسفی مفهوم پروای دیگری داشتن»(۵)، معتقد است مراقبت، دوست داشتن دیگری نیست، محافظت و نگهداری از او نیست، آرزوی خوب برای کسی داشتن و دغدغه بهروزیاش را داشتن هم نیست، بلکه مراقبت این است که بتوانیم کمک کنیم که موجود مراقبت شونده، در راه تحققبخشی خودش گام بردارد.
ما در این نوشتار، ضمن روشن ساختن مفهوم و مبانی دیگریت و دیگر-پروایی، به موجه ساختن ماموریت "دیگر-مراقبتی" پیامبران الهی خواهیم پرداخت.
پ.ن. ۱
تعبیر «بند ناف آفرینش» را از پائولا بوبر، همسر مارتین بوبر گرفتهام که گفته بود:
«مسئولیت، بند ناف آفرینش است».
"Responsibility is the umbilical cord of creation.”
Buber, Martin : The Education of Character. In: Between Man and Man, 1951, Pp.123–139
پ.ن. ۲
علی (ع) در خطبهی ۱۰۸ نهجالبلاغه، پیامبر مهربانی را اینچنین توصیف میکند:
"طَبيبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ، قد أحكَمَ مَراهِمَهُ، و أحمى (أمضى) مَواسِمَهُ، يَضَعُ ذلكَ حيثُ الحاجَةُ إلَيهِ، مِن قُلوبٍ عُمْيٍ، و آذانٍ صُمٍّ، و ألسِنَةٍ بُكْمٍ، مُتَتَبِّعٌ بدَوائهِ مَواضِعَ الغَفلَةِ، و مَواطِنَ الحَيرَةِ.
پ.ن. ۳
جوی، مورنی، فلسفه قارهای و فلسفه دین، مترجم محمد ابراهیم باسط، انتشارات کتاب طه، ۱۳۹۷
پ.ن. ۴
لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ.
پ.ن. ۵
میرآف، میلتون، درباره مراقبت (تحلیل فلسفی مفهوم پروای دیگران داشتن)، مترجم: مریم نصر اصفهانی، نشر همان، ۱۳۹۶
@Dialogeschool
@bashgahandishe
ثبات پویا
بحثی در مدیریت فرهنگی به بهانۀ تغییر مدیرعامل شهرکتاب
📝محمدرضا لبیب
پژوهشگر مطالعات دیالوگ
چند هفتهی پیش، خبری در فضای فرهنگی ایران منتشر شد که میتواند مورد توجه بسیاری از فعالان و علاقهمندان به حوزه فرهنگ و مدیریت فرهنگی قرار بگیرد: مهدی فیروزان پس از سالها حضور در مقام عضو مؤسس و مدیر در «مؤسسه شهر کتاب»، جای خود را به علی جعفرآبادی داد. این تغییر، بهظاهر یک جابهجایی ساده مدیریتی بود، اما در واقع فرصتی برای بازاندیشی دربارهی نسبت میان دو مفهوم کلیدی در مدیریت، خصوصا مدیریت فرهنگی در ایران امروز به وجود آورد:
ثبات یا جوانگرایی در مدیریت فرهنگی؟!
متن کامل این یادداشت را میتوانید در خبرآنلاین بخوانید.
@Dialogeschool
@bashgahandishe
چرا تسلط بر زبانهای مبدأ و مقصد برای ترجمهٔ کلاسیکهای فلسفی کفایت نمیکند؟
این روزها، برای پروژهای شخصی و نهچندان مهم، گاهبهگاه که فرصتی دست میدهد نگاهی میاندازم به ترجمهٔ آثار کلاسیکِ فلسفی به فارسی (یا آثاری که بهعنوانِ کلاسیک ترجمه شدهاند).
یکی از مواردی که در بسیاری از این ترجمهها توجهام را جلب میکند جملاتی است که فکر میکنم ترجمهٔ آنها غلط است، اما توضیحِ غلط بودنِ آنها با صرفِ ارائهٔ توضیحاتی زبانی (چه دربارهٔ زبان مبدأ و چه دربارهٔ زبانِ مقصد) عملاً برایم ممکن نیست و نیاز به بحث فلسفی دارد، مجمل یا مفصل.
به نظرم چنین مواردی شاهدی خوب اند برای این مدّعی که ترجمهٔ چنین متونی به چیزی بیشتر از تسلط به زبانهای مبدأ و مقصد و دقت و وسواس بالا در ترجمه نیاز دارند. چنین کاری مستلزمِ متخصص بودنِ مترجم در موضوعِ ترجمه است؛ چنان که تشخیصِ وقوعِ خطایی در ترجمه برای خوانندهای که با موضوع آشنا است نیز عموماً مستلزمِ مراجعه به متن اصلی نیست و از صرفِ عبارتپردازی ترجمهٔ فارسی اغلب میتوان تشخیص داد که چیزی باید اشتباه باشد.
بهعنوانی مثالی از این گونه خطاها، جملهٔ زیر را در نظر بگیرید:
S is one meter long at t.
طول S در t یک متر است.
جناب آقای دکتر علی الهیخراسانی
از سوگ شما در فقدان پدر اندیشمندتان دوستانتان در باشگاه اندیشه نیز غمزده شدند.
درگذشت این استاد خدومِ عرصهٔ پژوهش و تحقیق را به شما و خانوادههای محترم الهیخراسانی و مروارید تسلیت میگوییم و آرزوی رحمت و مغفرت برای آن مرحوم و صبر و شکیبایی برای بازماندگان داریم.
باشگاه اندیشه
«خانه نجمه» به یاد نجمه شمسبخش، که در جنگ اخیر او را از دست دادیم، بنا شده است. او سراسر شوق زندگی بود و ما میخواهیم، به یاد او، شعلههای زندگی را بیش از همه در دلهای کودکان زمین پاسبانی کنیم؛ گاهی با اندیشیدن، گاهی با آستین بالا زدن و گاهی هم با فریاد اینکه «ما همگی انسانیم و هیچ کس حق ندارد جانمان را بگیرد»
📝 شنبه ۲۹ شهریور ساعت ۱۸ به بهانه روز جهانی صلح، تولد «خانه نجمه» را گرامی میداریم.
۱. منصور ضابطیان همسفر نجمه با عنوان «صلح از درون تا جهان» سخنرانی خواهد داشت.
۲. مادر نجمه از «خانه نجمه» و برنامه های آن میگوید و همه را در چارچوب آن به مشارکت میطلبد.
۳. نگاه نجمه را به صلح و مدرا از دل توییتها و حرفهایش میکاویم.
۴. مهر است و ما به یاد بچههایی که در جنگ اخیر از دست رفتهاند کلامی خواهیم گفت.
۵. به مرور کتابی دربارۀ صلح میپردازیم.
📝 در جلسه حضوری میزبان شما هستیم. البته برنامه در اینستاگرام خانه نجمه هم آنلاین پخش میشود.
@NajmehHome
چِرکِسها از مردمان قفقازی هستند که در ورای سطور تواریخ و منابع فارسیزبان بارها از ایشان سخن به میان آمده است اما با اینهمه تا کنون چنانکه بایسته و شایسته باشد، نقش و اهمیت چرکسها در تاریخ ایران و نمود آنها در منابع فارسیزبان، مورد بررسی و ارزیابی قرار نگرفته است.
در گفتگوی مریم حقی کورانی(دبیر مدرسه مطالعات تاریخ ایران و پیرامون) با دکتر حامد کاظمزاده (از دانشگاه کلگری، کانادا) تحت عنوان «گفتاری دربارۀ حضور چرکسها در تاریخ ایران و منابع فارسیزبان»، برآنیم تا نگاهی هرچند مقدماتی، به چگونگی حضوری این مردمان ساکن قفقاز در تاریخنگاری فارسیزبان و نقش آنها در تاریخ ایران داشته باشیم.
جمعه ۲۱ شهریورماه ۱۴۰۴، ساعت ۲۰ به وقت ایران.
تماشای برخط (آنلاین) گفتگو از طریق اسکایروم مرکز مطالعات ایرانشناسی نیمروز به آدرس:
https://www.skyroom.online/ch/nimruz/iranologists
@nimruz_ir
@bashgahandishe
.
مدرسهٔ مطالعات اتوپیای باشگاه اندیشه برگزار میکند:
مصرفگرایی رهابخش
اتوپیا، مصرفگرایی و محیطزیست
با حضورِ
امیرمحمد عباسی
🗓 چهارشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۴
⏰ ساعت ۱۷:۳۰
📍 خیابان وصال شیرازی، کوچه نائبی، پلاک ۲۳
درباره نشست
در برابر انگارههای رایج از مصرفگراییِ منفعلانه — که بهعنوان عامل تشدید بحرانهای زیستمحیطی و اجتماعی نقد میشود — در این نشست با تکیه بر پژوهشهای نوین، به بررسی «مصرف رهاییبخش» بهمثابهی خوانشی اتوپیایی میپردازیم. یافتهها نشان میدهند گروهی از کنشگران، با نقد ریشههای شکلگیری مصرفِ صرفاً مادی، از طریق بازتعریف معنای مصرف در زندگی روزمره، مسیری رهاییبخش را رقم میزنند. این گذار، نه با طرد مصرف، بلکه با خلق سبکهای مصرف آگاهانه و تبدیل مصرف به فضایی برای تولید معناهای اجتماعیِ پایدار محقق میشود. در این چارچوب، مصرفِ نوین — بهعنوان کنشی خلاقانه و مسئولانه — راهحلی برای مواجهه با تهدیدات زیستمحیطی و نیل به اتوپیایی متکی بر تعادل اکولوژیک و رهایی انسان ارائه میدهد.
@bashgahandishe
⭐تحلیل شخصیت شمس الحافظ شیرازی، بر اساس اصول گرافولوژی، با بررسی چهار نمونه دستخط موجود
📌 این بررسی مبتنی بر اصول گرافولوژی تطبیقی، شناخت زمینههای خوشنویسی سنتی ایران و شواهد موجود انجام شده است.🔎 خلاصهی چهار نمونه خط:
📌 نتیجه نهایی:✍ احسان عظیمی
این چهار نمونه دستخط، با وجود تغییرات جزئی ناشی از زبان (عربی/فارسی) و کهولت سن، ساختاری ثابت و ویژگیهای شخصی یکسانی دارند و بسیار محتمل است که همگی توسط یک نفر نوشته شده باشند. شخصیت نویسنده را میتوان در مجموع منضبط، ثباتطلب، با ذوق هنری، خلاق، دارای پشتکار و تعهد قوی، اما محافظهکار توصیف کرد.
بی جستوجو، ایمان ما از جنس عادت میشود.
«جور دیگر» دعوتیست به بازنگری و گفتوگو دربارهی موضوعهای بنیادین دینی، بدون هیچ خطّ قرمزی.
«جور دیگر» اذعانیست به واقعیّت سیّال دین و دیندار، و دادوستد بیوفقهی آنها با واقعیّتهای دیگر هر عصر و مصر.
«جور دیگر» تلاشیست برای بهرسمیّتشناختن و پرورش گوهر ایمان، که همان طلب و تحرّک است.
«جور دیگر» شوریدنیست علیه همهی ادّعاها؛ ادّعای کمال، ادّعای سعادت، ادّعای فلاح، ادّعای نجات، ادّعای حقّانیّت، ادّعای دین، ادّعای مذهب، ادّعای مکتب، ادّعای جهانبینی، ادّعای ایدئولوژی، ادّعای دکترین، ادّعای پارادایم، ادّعای دیسکورس و... همهی ادّعاها.
... و آزمونیست برای تجربهی «هیچشدن» و از «همهچیز» دستشستن و از فراز این هیچی به بلندا و فراخنای نامتناهی، آنجا که اوّل و آخر، و ظاهر و باطن، و دنیا و آخرت، و عقل و عشق، و روح و بدن و... همهی دوگانههای موهوم، رخت برمیبندند، نگریستن و... در نهایت، همین چشم را نیز از میان برداشتن...
«جور دیگر» میکوشد که از راه گفتوگو با کسانی که در زمینهی «اصلاح دینی» صاحب طرح و نظرند، یا راویان معتبری برای آراء مصلحان دینیاند، منظومههای فکری آنها را بازکاود و به فهم و تقریر مجدّدی از آنها دست یابد. هدف، این است که از راه گفتوگو با ایشان، باب گفتوگوی ثمربخش میان آنها گشودهتر گردد و برای بهدستدادن منظومهای منسجم از اندیشههای ایشان فرصتی فراهم آید. در نوبت نخست، میزبان (بلکه میهمان) مقصود فراستخواه شدیم و کوشیدیم که در جهان او سکونت بگزینیم.
در قسمت یکم او از نخستین تجربههای دینی خود سخن گفت و ما را به گذشتۀ خود برد؛ یا بگو گذشته را به اینجا و اکنون احضار کرد؛ یا شاید آن را دوباره آفرید.
در قسمت دوم وی از ساحات متنوّع و متکثّر معرفت بشری یاد کرد و توضیح داد که چهگونه «بشریّت» تا عمیقترین اعماق تجربه و معرفت دینی نفوذ کرده است.
و در قسمت سوم حضور مطلوب دین را در حیات اجتماعی ترسیم نمود و ما را تا آستانهی «سکوت» کشاند. سکوتی که از غوغا لبریز است.
🌐 farasatkhah.blogsky.com
🌐 farasatkhah.com
🌾 @mfarasatkhah
🕯 Telegram | Instagram | Youtube
دانمارک زندان است
چگونه شکسپیر میتواند به ما در غلبه بر تنهایی در عصر دیجیتال کمک کند؟
📝مدرسهٔ مطالعات دیالوگ
در جهانی که روزبهروز بیشتر در شبکههای اجتماعی و فضاهای آنلاین غوطهور میشود، انسان مدرن احساس تنهایی را بیش از هر زمان دیگری تجربه میکند. الگوریتمها بهجای آنکه ارتباطات را تعمیق بخشند، ما را در دایرهای بسته از دادهها، تصاویر و پیامهای تکراری زندانی میکنند؛ درست همانطور که هملت میگفت: «دانمارک زندان است».
اما آیا راهی برای خروج از این زندان دیجیتال وجود دارد؟Marie Trotter (دانشجوی دکترای زبان انگلیسی دانشگاه مکگیل) و Paul Yachnin (استاد مطالعات شکسپیر در همان دانشگاه)، با رجوع به تجربهی تئاتر و آثار شکسپیر، پاسخی روشن پیشنهاد میکنند: بازگشت به تجربهی زندهی تئاتر و گفتوگو.
تئاتر، بر خلاف صفحهی سرد
در دوران شکسپیر، سالنهای تئاتر مکانی برای دیدار، بحث و همنشینی بودند. مخاطب نه یک تماشاگر منفعل، بلکه عضوی از تجربهی زنده بود. همین امر به پیدایش صدای عمومی و بذرهای فرهنگ دموکراتیک کمک کرد. امروز نیز، در برابر تنهایی دیجیتال، تئاتر میتواند ما را دوباره به هم پیوند دهد.
همدلی و بیداری وجدان
مونولوگهای شکسپیر – مانند سخن گفتن هملت با خود – تماشاگر را به درون شخصیت میکشند. تحقیقات نشان داده است که تئاتر میتواند همدلی را افزایش دهد و حتی به مشارکت اجتماعی بیشتر منجر شود. نمونههایی از آموزش شکسپیر در زندانها نیز نشان میدهند که چگونه زندانیان با شخصیتهایی چون ریچارد دوم یا مکبث همذاتپنداری کرده و امکان بازاندیشی در زندگی خویش را یافتهاند.
صحنهای برای زندگی روزمره
تئاتر الزاما به سالنهای رسمی محدود نیست. یک کلاس درام، اتاق نشیمن، مرکز اجتماعی یا حتی یک جلسهی آنلاین میتواند به صحنهای برای گفتن و شنیدن بدل شود. ایفای نقش جمعی یا فردی، فرصتی است برای فرار از پیشبینیهای خشک الگوریتمها و بازپسگیری ظرفیت انسانی برای ارتباط.
در برابر انزوایی که جهان دیجیتال بر ما تحمیل میکند، شکسپیر و سنت تئاتر راهی دیگر نشان میدهند: حضور زنده، تجربهی مشترک و گفتوگویی که همدلی و مسؤولیت اجتماعی را بیدار میکند. اگر بخواهیم از تنهایی دیجیتال رها شویم، باید گاهی صفحهها را خاموش کنیم، در کنار هم بنشینیم و داستانهایمان را با صدای بلند بازگو کنیم.
متن کامل مقاله را اینجا بخوانید.
@Dialogeschool
@bashgahandishe
ضرورت «تسهیلگری محلی»
برای
دموکراسی پایدار
دموکراسی صرفاً یک نظام سیاسی در سطح کلان نیست، بلکه نوعی شیوه زیست جمعی است که باید در لایههای خرد جامعه تمرین و بازتولید شود.
اگر این تمرین در سطح محله اتفاق نیفتد، دموکراسی در سطح کلان هم شکننده و ناپایدار خواهد بود.
در این میان، نقش تسهیلگر محلی نقشی کلیدی است، چون میتواند شرایط زیر را رقم بزند:
۱. ایجاد بستر گفتگو و مشارکت:
در هر محله تنوعی از دیدگاهها، نیازها و منافع وجود دارد. تسهیلگر کمک میکند افراد با یکدیگر بنشینند، بهطور برابر به هم گوش دهند و درباره مسائل مشترک تصمیم بگیرند.
۲. تبدیل تضاد به فرصت:
اختلافنظر همیشه هست. بدون میانجیگری و مهارتهای گفتگو، این اختلاف میتواند به شکاف و دشمنی تبدیل شود. تسهیلگر تضادها را مدیریت میکند و آنها را به فرصتی برای خلاقیت جمعی و یافتن راهحلهای پایدار بدل میسازد.
۳. توانمندسازی شهروندان:
خیلی از مردم حس میکنند در تصمیمگیریهای اجتماعی و سیاسی صدایی ندارند. تسهیلگر مهارتها و ابزارهایی را به آنها معرفی میکند تا بتوانند در سطح محله فعال شوند و اعتمادبهنفس مشارکت پیدا کنند.
۴. تقویت شبکههای اعتماد اجتماعی:
دموکراسی بدون اعتماد جمعی دوام نمیآورد. وقتی همسایهها در کنار هم مشکلات محلهشان را حل کنند، اعتماد و همبستگی اجتماعی تقویت میشود و این اعتماد پایدار، برای مشارکت سیاسی گستردهتر است.
۵. پل میان جامعه و حاکمیت:
تسهیلگر میتواند صدای محله را به نهادهای شهری یا دولتی منتقل کند و همزمان سیاستها را به زبان ساده برای مردم توضیح دهد؛ یعنی واسطهای برای شفافیت و پاسخگویی باشد.
به بیان ساده، تسهیلگر در محله مثل تمریندهنده دموکراسی روزمره است. همانطور که بدن برای سالم ماندن نیاز به ورزش مستمر دارد، دموکراسی هم برای پایدار ماندن نیازمند تمرین مداوم مشارکت و گفتگو در کوچکترین سلولهای اجتماعی یعنی محلههاست.
بازنشر از باهمستان
@ejraaschool
@bashgahandishe
مدرسه مطالعات اجرای باشگاه اندیشه برگزار میکند:
نشست چهارم تجربهنگاری تئاتر کاربردی
بحران به زبان چینی
تجربهای میدانی از کاربرد تئاتر
همراه با معرفی گروه تئاتر شورا
با حضور و ارائه
حمزه عالیپیام
پژوهشگر و ژوکر تئاتر شورایی
چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴
ساعت۱۷
درباره نشست:
گروه تئاتر شورا در سال ۱۳۹۲، برای مطالعه، پژوهش، معرفی، آموزش، نشر اندیشههای پائولو فریره و آگوستو بوآل، و اجرای عملی تکنیکهای متفاوت تئاتر مردم ستمدیده، در تهران شروع به فعالیت نمود. از آن سال تا کنون گروه تئاتر شورا علاوه بر برگزاری دهها کارگاه آموزشی، موفق به ارائه صدها اجرا با تکنیکهای مختلف تئاتر مردم ستمدیده در اماکن و فضاهای متفاوت، از جمله در دانشگاهها، مدارس، مهدهای کودک، مترو، اتوبوس، کانون شهرزیبا، پارکها، کافه، رستوران و... در جای جای ایران، و تألیف، ترجمه و انتشار مقالهها و آثار پژوهشی شده است.
در این نشست درباره تجربه ۱۲ ساله این گروه صحبت میکنیم و بعضی از اجراهای این گروه را با هم مرور میکنیم.
@ejraaschool
@bashgahandishe
🔵پنجمین مدرسهٔ تابستانی انعکاس به چه کار پژوهشگران جوان مطالعات اسلامی میآید؟
«عینیّت در علوم اجتماعی و انسانی به معنای حذف تمام داوریهای ارزشی نیست، بلکه به معنای شناسایی و تعامل انتقادی با آنهاست.»
- ماکس وبر
نظریه
و روش
را مطالعه کرد؟»اسلام
».
«جمهوری فلسفه و ادبیات» با حمایت «مؤسسهٔ حامی علوم انسانی» برگزار میکند:
🔹 کارگاه ۲ روزهٔ
تفکر نقادانه برای دانشجویان علوم انسانی
مدرسان:
- حسین بیات
- مهدی خسروانی
- حامد صفاییپور
شهریه: ۸۰۰ هزار تومان
دانشجویان: ۶۰۰ هزار تومان
🔹 ۱۶ و ۱۷ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۰ الی ۱۸:۳۰
تهران، خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچهٔ نایبی، پلاک ۲۳ (35.702529,51.400465,17z/data=!4m4!3m3!8m2!3d35.7023611!4d51.4005?hl=en&entry=ttu&g_ep=EgoyMDI0MTEyNC4xIKXMDSoASAFQAw%3D%3D">نقشهٔ گوگل)
*لینک ورود به جلسات برای شرکتکنندگان آنلاین ارسال خواهد شد.
🔹 برای دریافت اطلاعات کامل و ثبتنام به این لینک مراجعه کنید:
https://jomhourifalsafe.com/academy/criticalreasoning/
«جمهوری فلسفه و ادبیات»
🔴 بزرگترین رویداد علمی_فلسفی سال در دانشگاه صنعتی شریف
💢 اعطای گواهینامه معتبر دانشگاه صنعتی شریف
💢 همراه با ترجمه همزمان
🟢🟢 آیا تا به حال درباره مبدا جهان از دیدگاه فیزیک و علوم شناختی، شنیدهاید؟
شما در پنجمین مدرسه بینالمللی فانوس، از زبان ۱۲ استاد برجسته بینالمللی و ایرانی با رویکردی علمی، این بحث پرچالش رو دنبال خواهید کرد.
🔸🔸 ۲۱ تا ۲۴ مهرماه ۱۴۰۴
🔸🔸 به صورت مجازی
🔺مهلت ثبت نام: ۱۸ مهرماه ۱۴۰۴
💢 لینک ثبت نام:
https://theismschool.com/ثبت-نام/
ارتباط با ما:
🆔 @AliMahmoudabadi
➖➖➖➖➖➖
💟 Inst: Fanoos
🆔 Tele: Fanoos
یگانه امید واقعی
«ایمان به چیزی بزرگتر از خویش چه سودی برای انسان میتواند داشته باشد اگر که انسان امیدی به این نداشته باشد که آن نیروی بزرگتر هم به نوبهٔ خود او را به حساب میآورد؟
آن گونه که بولس حواری میگوید: «و اکنون روی به ایمان، امید، و نیکوکاری بیاورید، هر سه، اما بزرگتر در این میان همانا نیکوکاری است.»
البته نیکوکاری یا عشق، ایمان و آزادی چه بسیار که رد و انکار شدهاند، و مردمان توانستهاند با آن کنار بیایند، اما هرگاه که انسان به ظاهر دست از امید
شسته است، در واپسین دم باز چنگ بدان زده است.
حتی مرد محکومی که قدم به سوی چوبهٔ دارش بر میدارد احتمالاً در درونش کورسوی امیدی هست که در آن دقیقهٔ آخر یا بخشوده شود یا معجزهای رخ دهد، دقیقاً همین کورسوی امید است که به او نیرو میدهد تا گام به سوی آن چوبهٔ دار بردارد.
امید همیشه به آینده پیوند زده میشود. امید توانایی انسان است برای تخیل خویشتن در موقعیتی که متفاوت از موقعیت کنونی اوست. پس چه چیزی میتواند انسانیتر از امید باشد؟
مرگ هم همیشه به آینده گره زده میشود و چه چیزی بیش از مرگ میتواند ضد امید باشد؟ با این حساب، امید را میتوان کوشش بیهودهٔ انسان برای پرهیز از آگاهی بر آن دم آخر دانست، نوعی مقاومت عجالتیِ بیزمان، نوعی تلاشِ از سرِ استیصال برای غلبه بر خاموشی جهان.
چون به نظر میرسد مرگ یگانۀ مطلق در زندگی بشری است، پس هر امیدی نسبی است، توهمی که به انسان کمک میکند این مسیر مختوم به مرگ را طی کند.
اگر از منظر مطلقها بنگریم، امید واقعی را فقط کسی میتواند به انسان بدهد که قادر باشد آن پایان محتوم را هم با امید بیاکند، کسی که قادر باشد انسان را از درّهٔ اشباحِ مرگ عبور دهد.
تا جایی که من میدانم خدای مسیحی _یا دقیقتر بگویم آن حواری که یادش کردم، و به نام خدا سخن میگفت_ یگانه کسی است که این کار را انجام داده است. هیچ کس هرگز نخواهد توانست با یقین بگوید که آیا آن امیدی که او عرضه میکرد مبتنی بر یک خطا بود یا مبتنی بر وحی و الهام، اما تردید نمیتوان کرد که این یگانه امید واقعی بود و هست که به بشر عرضه شده است.
از آن زمان که راهی به سوی امید ابدی به روی انسان گشوده شده است، هر آن کسی که آمده است تا خدا را لغو کند ناچار شده است جایگزینی برای آن به مردمان عرضه کند، اما چون چنان امیدی فقط با دشواری بسیار به روح بشری ربط مییابد، آن جایگزین معمولاً به جهانی که در پیرامون انسان است پیوند خورده است.
امید این جهانی امید بشری میشود؛ امیدی که درونی بود، بیرونی میشود. بشر این جهان را میسازد و در آن آشوب و غوغای حاصل شده صدای روح او، که از عذاب مینالد، محو و فراگرفته میشود.
همه امیدهایی که به جهان بیرونی مربوط هستند، به جهان چیزها، در درونشان نوعی ناامیدی از کاذب بودن خود را حمل میکنند. آنگاه که انسان از میان این امیدها به جهان مینگرد، روی میگرداند. اما چون زندگی بدون امید تقریباً تحملناپذیر است پس انسان باز به جستوجوی امیدی تازه بر میآید.
در همان نگاه نخست آشکار میشود که ما نهتنها در جهانی زندگی میکنیم که پر از ماشینها و محصولات ماشینی است، بلکه پر از امیدهای کاذب هم هست. و همین گردابی را ایجاد میکند که انسان را در ناامیدی كاذب مرگبارش غرق میکند.
هر چه بیشتر و با شور هر چه تمامتر به این امیدهای کاذب چنگ بزنیم، بیشتر شبیه آن محکومانی میشویم که هنگام گام برداشتن به سوی نابودیشان دل در گرو یک معجزه دارند.»
(روح پراگ، ایوان کلیما، ترجمه خشایار دیهیمی، ص۸۷ تا ۸۹، نشر نی، ۱۴۰۱)
@sedigh_63
حلقه مطالعاتی کلیدر برگزار میکند:
گفتوگو دربارهی کتاب قمارباز
نوشتهی فئودور داستایوفسکی
📅 پنجشنبه اول آبان ۱۴۰۴
🕓 ساعت ۱۶
📍 خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نائبی، پلاک ۲۳
@bashgahandishe
«خانه نجمه» به یاد نجمه شمسبخش، که در جنگ اخیر او را از دست دادیم، بنا شده است. او سراسر شوق زندگی بود و ما میخواهیم، به یاد او، شعلههای زندگی را بیش از همه در دلهای کودکان زمین پاسبانی کنیم؛ گاهی با اندیشیدن، گاهی با آستین بالا زدن و گاهی هم با فریاد اینکه «ما همگی انسانیم و هیچ کس حق ندارد جانمان را بگیرد»
📝 شنبه ۲۹ شهریور ساعت ۱۸ به بهانه روز جهانی صلح، تولد «خانه نجمه» را گرامی میداریم.
۱. منصور ضابطیان همسفر نجمه با عنوان «صلح از درون تا جهان» سخنرانی خواهد داشت.
۲. مادر نجمه از «خانه نجمه» و برنامه های آن میگوید و همه را در چارچوب آن به مشارکت میطلبد.
۳. نگاه نجمه را به صلح و مدرا از دل توییتها و حرفهایش میکاویم.
۴. مهر است و ما به یاد بچههایی که در جنگ اخیر از دست رفتهاند کلامی خواهیم گفت.
۵. به مرور کتابی دربارۀ صلح میپردازیم.
📝 در جلسه حضوری میزبان شما هستیم. البته برنامه در اینستاگرام خانه نجمه هم آنلاین پخش میشود.
@NajmehHome
انجمن زنان پژوهشگر تاریخ با همکاری باشگاه اندیشه برگزار میکند:
شکلگیری کشور عراق
و عکسالعمل ایران با تکیه بر کتاب ساعات بخت آزمایی فیصل شاهزاده حجازی در بینالنهرین
با حضور زهرا شریف کاظمی
✍ نویسنده کتاب
📅 دوشنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۴
⏰ ساعت ۱۷
📍 خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳
@bashgahandishe
@zananepazhoheshgartarikh1396
نامهٔ محمدعلی فروغی به ادوارد براون دربارهٔ تروریسم
امّا در فقرات مرقومه که ماحصل آن تأسّف بر عدم قدردانی ایرانیان نسبت به خدمتگزاران ملّت و ظهور اصول ترریزم در این مملکت بود عرض میکنم جنابعالی که بهتر از همهکس بر احوال و اخلاق و عادات و کیفیت مزاجی و طبیعی ایرانیان قدیماً و جدیداً اطّلاع دارید یقیناً تصدیق میفرمایید که ترریزم با طبیعت ایرانی سازگار نیست و اگر در این نواحی از آن قبیل چیزی به ظهور برسد بر سبیل نادر و موقّت خواهد بود. بلی چیزی که محلّ افسوس میتواند باشد این است که آبادی و آزادی و استقلال مملکت ما دشمنان قویپنجۀ زبردست دارد که وسایل اجرای مقاصد را هم پیشآمد روزگار بهتدریج برای آنها فراهم آورده و در تهیۀ موجبات فتنه و فساد در خاک ما ید طولا پیدا کردهاند و از تشبّث به هر نوع دسایس و توسّل به جمیع اقسام وسایل کوتاهی و فروگذار نمینمایند. جعل اخبار کذب و القاء نفاق بین افراد و طبقات ملّت میکنند. عامّۀ ناس را از اساس مشروطیت متنفّر میسازند و خُدّام آزادی و استقلال مملکت را از عامّه میرنجانند. تحریک فتنه و اغتشاش و تولید مفسده و انقلاب مینمایند. برای کارکنان و اولیای امور مشکلات و موانع آماده میکنند و بالأخره ترتیب ترریزم فراهم میآورند و بر ما مسلّم و مبرهن است که هرگاه آن ترتیب منحوس در اینجا ظاهر شود و دوام یابد همانا به اهتمام آن دشمنان و بهوسیلۀ عناصر خارجی خواهد بود و معهذا بنده را عقیده این است که اسم و حرف این مسئله هم خیلی بیش از فعل آن بوده و هست، بعبارةٍ اخری لاف و گزاف (Bluff) را در هر مورد نباید از خاطر محو نمود.
طهران، ۴ ذیالحجۀ ۱۳۲۸/ ۱۵ آذر ۱۲۸۹/ ۷ دسامبر ۱۹۱۰
[نامههای محمدعلی فروغی، به کوشش محمد افشینوفایی و مهدی فیروزیان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ص ۶۴]
@MohammadAli_Foroughi
@bashgahandishe
پوشۀ شنیداریِ
گفتوگوی سوگواران|سال هفدهم|نشست هشتم
عاشورا و خودآگاهی ایرانیان
با حضورِ
دکتر علی مهجور
پژوهشگر فلسفه و عضو هیئتعلمی دانشگاه ادیان و مذاهب
دربارهٔ نشست
دربارهٔ کتاب رویکردهای ایرانی به واقعه عاشورا
🗓 دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴
@bashgahandishe
.
حلقهٔ مطالعاتی کلیدر برگزار میکند:
گفتوگو درباره کتابِ
«سرو سپید سرخ»
روایتی از ۲۳ روز زندگی محمدعلی فروغی
با حضورِ
جهانگیر شهلایی (نویسنده اثر)
🗓 پنجشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۴
⏰ ساعت ۱۶
📍 خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳
درباره نشست
کتاب «سرو سپید سرخ» نوشته جهانگیر شهلایی روایتی رمانگونه و در عین حال مستند از یکی از مهمترین بزنگاههای تاریخ معاصر ایران است: بیستوسه روز شهریور ۱۳۲۰، زمانی که ایران در آستانه اشغال متفقین قرار گرفت و محمدعلی فروغی، سیاستمدار و اندیشمند برجسته، با وجود بیماری و کنارهگیری از سیاست، بار دیگر به صحنه بازگشت و نقشی سرنوشتساز در هدایت کشور ایفا کرد. شهلایی با بهرهگیری از تکنیکهای روایی همچون فلشبک و تمرکز بر دغدغههای شخصی، فرهنگی و سیاسی فروغی، توانسته است تاریخ را در قالبی داستانی بازآفرینی کند که هم برای مخاطب عام جذاب باشد و هم برای خواننده آشنا با تاریخ معاصر ارزشمند جلوه کند. در این نشست قصد داریم با حضور نویسنده، به بررسی علمی و ادبی این اثر بپردازیم و جایگاه آن را در میان رمانهای تاریخی معاصر ایران بازخوانی کنیم.
@bashgahandishe
جانبداری معرفتی در دوستی:
گزارشی از مقاله سارا استرود به نام و نشانِ «Epistemic Partiality in Friendship» نوشتهی Sarah Stroud (انتشار: آوریل ۲۰۰۶، مجله Ethics, vol. 116(3): 498–524)
مقالهی «Epistemic Partiality in Friendship» نوشتهی سارا استرود (انتشار: Ethics، جلد 116، شماره 3، 2006: صص. 498–524) یکی از بحثبرانگیزترین مقالات در حوزهی فلسفه دوستی و معرفتشناسی معاصر است. استرود در این مقاله مسئلهای بنیادین را پیش میکشد: آیا الزامات معرفتی ما (مانند باور بر اساس شواهد و بیطرفی شناختی) با الزامات اخلاقی و عاطفی برخاسته از دوستی در تعارضاند؟ او نشان میدهد که دوستی میتواند ما را وادار کند به شیوهای جانبدارانه باورهایی شکل دهیم، حتی اگر این امر با معیارهای معرفتشناختی کلاسیک ناسازگار باشد.
بیطرفی شناختی و الزام دوستی
استرود تأکید میکند که دوستی نه فقط مجموعهای از احساسات و انگیزههاست، بلکه بر باورها و شیوهی شکلدهی به آنها نیز اثر میگذارد. او این وضعیت را جانبداری معرفتی (Epistemic Partiality) مینامد. در این وضعیت، فرد به سبب رابطهی دوستانه، باورهایی متفاوت از آنچه صرفاً شواهد ایجاب میکند شکل میدهد. چنین رفتاری در نگاه معرفتشناسی سنتی نادرست است، اما در قلمرو روابط انسانی امری طبیعی و حتی ضروری جلوه میکند.
نمونههای تمثیلی استرود
برای روشن ساختن ادعا، استرود مثالی مطرح میکند: اگر گزارشی منفی دربارهی یک فرد غریبه دریافت کنید، احتمالاً بیدرنگ آن را باور میکنید. اما اگر همان گزارش دربارهی یک دوست نزدیک باشد، واکنش شما متفاوت خواهد بود: شواهد را دوباره بررسی میکنید، اعتبار منبع را زیر سؤال میبرید، یا تفسیرهای جایگزین میجویید. در نتیجه، دوستی بر فرآیند باورآوری شما اثر مستقیم میگذارد.
دو سطح از جانبداری معرفتی
استرود میان دو سطح از جانبداری تمایز میگذارد:
1. جانبداری مستقیم (Direct Epistemic Partialism): خود رابطهی دوستی دلیلی مستقیم برای پذیرش باورهای خاص فراهم میآورد. به عنوان مثال، فرد به دلیل دوستی، باوری خوشبینانه نسبت به دوستش میپذیرد حتی اگر شواهد خلاف آن باشد.
2. جانبداری غیرمستقیم (Indirect Epistemic Partialism): در این سطح، دوستی گرایشها و عادتهایی در فرد ایجاد میکند که به شکلگیری باورهای جانبدارانه میانجامند، بیآنکه فرد آگاهانه شواهد را نادیده گرفته باشد.
پیامدها و ضرورت اخلاقی
نتیجهی تحلیل استرود این است که دوستی الزاماً با معیارهای معرفتی متعارف در تنش قرار میگیرد. به بیان دیگر، گاه باید میان حقیقتجویی و وفاداری انتخاب کرد. از دید او، دوستی ارزشی دارد که میتواند بر حقیقتگرایی محض برتری یابد. بنابراین، پرداخت هزینهی معرفتی نوعی «بهای دوستی» است که گریزی از آن نیست.
مقاله استرود بحثهای فراوانی در پی داشته است:
سانفورد گلدبرگ (2019) استدلال میکند که باورهای برخاسته از دوستی الزاماً غیرموجه نیستند؛ بلکه میتوان آنها را نوعی دلیلپذیری ارزشمحور دانست که همچنان معیارهای معرفتی را برآورده میکنند.
کریستوفر میسون (2023–2024) با الهام از آیریس مرداک معتقد است که دوستی خود مستلزم نوعی شناخت عمیق است و بنابراین میان دوستی و حقیقتگرایی تضاد بنیادی وجود ندارد.
این دیدگاهها نشان میدهند که بحث استرود دریچهای تازه به سوی بازاندیشی در نسبت میان معرفت و ارزشهای انسانی گشوده است.
جمعبندی
نکتهی اصلی مقاله استرود این است که دوستی میتواند مستقیماً بر باورهای ما اثر بگذارد و ما را به سمت جانبداری سوق دهد. این امر اگرچه از دید معرفتشناسی سنتی ناپذیرفتنی است، اما بخشی ضروری از زیست انسانی و اجتماعی ما محسوب میشود. ارزش دوستی گاه چنان بالاست که تعدیل الزامات معرفتی در برابر آن اجتنابناپذیر است. واکنشهای فلسفی معاصر نیز یا در پی دفاع از سازگاری میان دوستی و معرفتپذیریاند یا تلاش دارند جایگاه ویژه دوستی را در معرفتشناسی بازتعریف کنند.
منابع
Stroud, Sarah. “Epistemic Partiality in Friendship.” Ethics 116, no. 3 (2006): 498–524.
Goldberg, Sanford. To the Best of Our Knowledge: Social Expectations and Epistemic Normativity. Oxford University Press, 2019.
Mason, C. “Friendship, Epistemic Partiality, and Murdochian Attention.” Synthese (2023).
Keller, Simon. “Friendship and Belief.” Philosophical Papers 33, no. 3 (2004): 329–351.
@Dialogeschool
@bashgahandishe
📖 دفاعیهای بر واقعانگاری زمان: واکاوی و نقد نظریه ناواقعگرایی مکتاگرت در متافیزیک زمان
استدلال مکتاگرت مشهورترین استدلالی است که در فلسفه معاصر به سود غیرواقعی بودن زمان مطرح شده است. وی دو مدل برای تبیین زمان مطرح میکند: سری آ و سری ب. سری آ مدلی است که زمان را بر اساس سه مفهوم گذشته، حال و آینده تبیین میکند. سری ب مدلی است که زمان را بر اساس الگویی دوگانه از مفهوم «قبلتر» و «بعدتر» تبیین میکند. مکتاگرت سری ب را در تبیین تغییر که شرط تحقق زمان است ناتوان میداند، و سری آ را واجد تناقضی درونی قلمداد میکند، بنابراین با رد امکان واقعی بودن هر دو مدل، غیرواقعی بودن زمان را نتیجه میگیرد. در این نوشتار، ایوب افضلی (کاندیدای دکتری فلسفه تطبیقی دانشگاه شهید مطهری) و علی مهجور (استادیار پژوهشکده اندیشه دینی معاصر قم) به واکاوی و نقد دیدگاه مکتاگرت میپردازند و با الهام از روش تحلیل زبانی ویتگنشتاین متأخر نشان میدهند که اولاً برخی از امور را نمیتوان با یک مدل نظری تبیین کرد، و بنابراین زمان بر اساس تأملات نظری و شهودهای زبانی واقعیتی است که در چند قلمرو هستیشناختی تحقق دارد. ثانیاً سری «ب» تبیینگر تغییر است. همچنین سری آ متناقضنما نیست. در این دیدگاه، وجه عینی زمان را سری ب تبیین میکند و وجه ذهنی آن را سری آ. بنابراین زمان واقعیتی است که در سطوح مختلف هستی تحققی خاص دارد و نمیتوان تنها با یک مدل مانند سری آ یا سری ب آن را تبیین کرد.
متن کامل مقاله را میتوانید اینجا بخوانید.
@bashgahandishe
خانوادههای محترم حسینی و بنیادی
با قلبهایی اندوهگین، خبر درگذشت مادر گرانقدرتان را دریافت کردیم. در این ساعتهای سخت، غم بزرگ شما را درک میکنیم و همراهتان هستیم. یاد و خاطرهی ایشان همواره زنده و پربرکت خواهد ماند.
برای شما و وابستگان صبری آرامبخش و برای روح آن بانوی فقید، آرامشی ابدی از پروردگار مهربان خواهانیم.
با همدردی،
باشگاه اندیشه
💠 چهارمین مدرسۀ فصلی طومار اندیشه
🌱 تابستان ۱۴۰۴
💠 مهمترین مهارتهای کاربردی برای پذیرش و پژوهش دانشگاهی بینالمللی
🌾 خوشهی موضوعی: مهارتهای عملی پذیرش و پژوهش
🔴 اولین مدرسۀ همزمان حضوری و آنلاین
🔴 ظرفیت محدود
▪️مهلت ثبتنام زودهنگام: تا ۱۵ شهریور
▫️آخرین مهلت ثبتنام: ۲۳ شهریور
1️⃣ نگارش پروپوزال پژوهشی موفق
👤دکتر رضا اکبری
سهشنبه ۲۵ شهریور | دو جلسه | ساعت ۱۶ تا ۱۸ و ۱۸ تا ۲۰
2️⃣ ارائۀ نمونهکار (Sample Work) موفق
👤 دکتر کوشا گرجی صفت
چهارشنبه ۲۶ شهریور | ساعت ۱۶ تا ۱۸
3️⃣ اصول نگارش چکیدۀ موفق برای کارگاهها و کنفرانسها
👤دکتر احمد بستانی
پنجشنبه ۲۷ شهریور | دو جلسه | ساعت ۹ تا ۱۱ و ۱۱ تا ۱۳
4️⃣ ارتباط موفق برای پذیرش: مباحث شکلی مصاحبه
👤دکتر فاطمه بیاتفرد
پنجشنبه ۲۷ شهریور | ۱۴:۳۰ تا ۱۶:۳۰
5️⃣ ارتباط موفق برای پذیرش: مباحث محتوایی مصاحبه و توصیهنامه
👤دکتر محمدهادی گرامی
پنجشنبه ۲۷ شهریور | ۱۶:۳۰ تا ۱۸:۳۰
ثبتنام از راه تلگرام و ایمیل:
@toumareandisheh
Toumareandisheh@gmail.com
📝هزینه، طرحدرس، رزومه و تخفیفات را در سایت بخوانید.
🆔 سایت | تلگرام | اینستاگرام
.
گفتوگوی سوگواران|سال هفدهم|نشست هشتم
عاشورا و خودآگاهی ایرانیان
با حضورِ
دکتر علی مهجور
پژوهشگر فلسفه و عضو هیئتعلمی دانشگاه ادیان و مذاهب
دربارهٔ نشست
دربارهٔ کتاب رویکردهای ایرانی به واقعه عاشورا
🗓 دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴
⏰ ساعت ۱۸
📍 خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳
@bashgahandishe
به مهربانی نشست بیست و هشتم خیروخرد را به یک تجربهنگاری اختصاص داده است؛ تجربهنگاری قدیمیترین نهاد حامی حقوق کودکان در ایران؛ انجمن حمایت از حقوق کودکان.
این نشست که با حضور مسعوده مشایخ؛ سارا بابایی و مژگان احمدیه برگزار میشود، به پرسشهای زیر پاسخ میدهد:
۱. فعالیت انجمن حمایت از حقوق کودکان چیست و چه منافعی را برای کودکان ایران تامین میکند؟
۲. انجمن از آغاز فعالیت تاکنون در تصویب کدام قوانین داخلی نقش موثری ایفا کرده است؟
۳. انجمن حمایت از حقوق کودکان برای تداوم عمل به رسالت اصلی خود، چگونه میان امر سیاسی و مدنی تفکیک قائل شده است؟
۴. انجمن چه نقشی میتواند در اصلاح و بهبود کنوانسیونهای بینالمللی حقوق کودک داشته باشد؟
۵. ساز و کار تهیهی گزارشهای مربوط به حقوق کودک و پیشرفت لوایح و قوانینی که ایران میتواند آنها را از طریق مجمع جهانی تصویب کند چگونه است؟
زمان: سهشنبه ۲۸ مرداد ماه ۱۴۰۴- ساعت ۱۷
نشست حضوری: خیابان وزرا، کوچه بیستم، پلاک ۶، طبقه دوم
نشست آنلاین: اینستاگرام به مهربانی
پویش «بازگشت به مدرسه» را در آستانه ماه مهر دنبال کنید. بچهها منتظر شما هستند: اینجا