⬅️ کانال باشگاه اندیشه، مرجعی برای اهالی تفکر و مجالی برای اندیشیدن. ارتباط با ما : @Ahmadkhalesi @labibreza تلفنها 66480717 66480718 66480719 نشانی اینستاگرام باشگاه اندیشه https://www.instagram.com/bashgah.andisheh/ ...
▫️
🔍 کاربرد جهود در زبان فارسی
. . . . . . .
✍🏻 هادی راشد
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
... فقط در بافت گزاره است که یک نام، نشانگری [دلالت] دارد.
(ویتگنشتاین، رساله ...، ادیب سلطانی، گزاره ۳ـ۳)
اما معنای واژه ... چیست؟ هیچ، ... فقط این مطرح است که واژه ... چگونه به کار میرود.
(ویتگنشتاین، پژوهشهای ...، فریدون فاطمی، ص ۲۹)
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
به تازگی از زبان یکی از دانشوران ارجمندِ گسترهی پژوهش در ادبیات، تاریخ و فرهنگ ایرانی، سخنی دربارهی کاربرد واژهی جهود در زبان فارسی و برگردانهای قرآن، بازنویسی و بسیارخوانی شده است. این سخن دو ویژگی دارد: از یکسو، داوری دربارهی معنای واژهی جهود در فارسی کهن است و از سوی دیگر، درونمایهی کاربردیِ تازهای را نشانهگذاری میکند. در این یادداشت میخواهم نشان بدهم که سوگیری معنای جهود در زبان فارسی کهن چگونه است؟ و همیشه و همهجا، نمیتوان معنای کاربردی کهنِ یک واژه را به معنای امروزی آن گسترش داد.
لغتنامهی دهخدا، جهود را «یهودی، کلیمی و اسرائیلی» معنا کرده است. اما این معناگذاری نارسا است. دستِ کم، در همآن لغتنامه، آنجا که یکی از چند نمونهی کاربردی را میخوانیم، به نارسایی پی میبریم:
خیالت را پرستشها نمودم
وگر جرمی جز این دارم، جَهودم (نظامی)
چنان که درمییابیم، در کاربرد نظامی گنجوی، جهود کسی است که «جرم» ناسپاسی برازندهی او است. در اینجا از درونمایهی سادهی نامگذاری (برای پیروان یک دین) به سوگیری ارزشگذارانه میرسیم. اما نویسندگان لغتنامه از این بخش معنایی چشمپوشی کردهاند. این نارسایی در فرهنگ بزرگ سخن پررنگتر است. جایی که از نوشتهی اسلامی ندوشن، گزارهی «هنگامی که جهود پارچهفروش دورهگرد وارد ده میشد ...» را برای درونمایهی «یهود، یهودی»، نمونه آوردهاند، این گزاره را در دنبالهی نوشتهی اسلامی ندوشن نخواندند که «آن زمان هنوز رسم بود که نسبت به یهودیها لحن تحقیرآمیز به خود بگیرند.» (روزها، ص۱۷۹). نویسنده برای بازنمایی هماین لحن در آغاز بند «جهودِ پارچهفروش» را به کار برد، نه یهودی ... را. رگههای سرزنشآمیز در نوشتههای هدایت و دیگران نیز دیده میشود.
کاربرد جهود در زباننوشتههای فارسی کهن نیز، درونمایهای سرزنشآمیز و نابرازنده را بازنمایی میکند. این بازنمایی بیش از هر جای دیگری، در داستانِ مهبود و زروان از شاهنامهی فردوسی آمده است. در این داستان، جهود نمادِ نیرنگ، تنبلی، جادو، دسیسهگری، کژکرداری و بدخویی است:
چنان بد که یک روز مردی جهود
ز زروان درم خواست از بهر سود
ز افسون سخن رفت روزی نهان
ز درگاه وز شهریار جهان
ز نیرنگ وز تنبل و جادویی
ز کردار کژی و از بدخویی
چو زروان به گفتار مرد جهود
نگه کرد و زان سان سخنها شنود
برو راز بگشاد و گفت این سخن ...
همچنین، جهود در برگردان قرآن به فارسی، همهجا برای بازنمایی درونمایهی «یهود» نیامده است. این درونمایه را بهویژه در بازنمایی کاربرد قرآنی «هادوا» میتوان دید. در آیهی ۴۶ سورهی نساء میخوانیم: مِنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا ... درونمایهی آیه، نشانگر کار آن دسته از یهودیانی است که سخن آسمانی را از دریافت درست به بیراهه میبرند. به زبان میگویند: شنیدیم، اما در نهان میگویند: نافرمانی کردیم ... بسیاری از گزارندگان قرآن به پارسی، هادوا را در این کاربرد (و کاربردهای دیگر)، «جهودی کردند، جهودند، برگشتند، برگشتند جهودان» خواندند (یاحقی، فرهنگنامه قرآنی، ص۱۵۶۶). شنقشی در برگردان آیهی ۱۳۷ سورهی نساء، إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا ... کُفراً را جهودان خوانده است: «دوستی کردن وا جهودان» (یاحقی، ص۱۲۲۲).
از این یادآوریها درمییابیم:
۱. جهود در زبان فارسی کهن، درونمایهی ارزشگذاری شدهای را بازمیتاباند و این ارزش در مایههای سرزنش و نابرازندگی است؛
۲. در برگردانهای قرآن به فارسی نیز جهود در معنای سرزنشآمیز به کار رفته است؛
۳. درونمایهی امروزی جهود، تنها از کاربردهای امروزی واژه برمیآید و درونمایهی کهن واژه، گواه روامندی آن در سخن امروز نیست؛
۴. از کاربردهای امروزی واژهی جهود نیز رگههای سرزنشآمیز دریافت میشود.
با اینهمه، جایی که گویشور یا نویسندهای از کاربرد سرزنشآمیز دوری میجوید؛ میتوان آن را گرایش به آغاز چرخش کاربردی در زبان دانست. در اینجا، چرخش با گسست از کاربردهای تاکنونی، برجسته میشود و دیگر نمیتوان برای روایی آن، به نمونههای گذشته بازگشت.
● در پویهی زبان فارسی
گزیدهی یادداشتها در فرهنگ، زبان و ادبیات
/channel/OnPersianLanguage/
.
فایل شنیداری نشستِ
زنان و تابآوری در طول تاریخ
با حضورِ
اطهره نژادی
دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
ساعت ۱۷
به میزبانی انجمن زنان پژوهشگر تاریخ با همکاری باشگاه اندیشه
#زنان #تاب_آوری #زنان_پژوهشگر_تاریخ #باشگاه_اندیشه
@zananepazhoheshgartarikh1396
@bashgahandishe
گفتوگوی سوگواران
سال هفدهم، نشست نخست
جنگ و صلح
در رویهٔ سیاسی خاندان پیامبر
با ارائهٔ
محمدحسین قدوسی
📅دوشنبه، نهم تیر ۱۴۰۴
⏰ ساعت ۱۷
@bashgahandishe
فیلسوفی که گوش میدهد
یادداشتی در معرفیِ دکتر علیاصغر مصلح به بهانهٔ برگزاری نشستِ «گفتوگو با خود و نسبت آن با گفتوگوی با دیگری»
دکتر علیاصغر مصلح را میتوان از چهرههای متمایز و تأثیرگذار فلسفه معاصر ایران دانست؛ نهفقط بهواسطهی جایگاه علمیاش در گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی و فعالیتهای آکادمیکش، بلکه به دلیل دغدغهای که سراسر آثار و سلوک فکریاش را شکل داده: «فهم دیگری»، «آیین گفتوگو» و «نسبت فلسفه با فرهنگ». او نه صرفاً پژوهشگری در حیطهی تاریخ فلسفه است و نه مفسری منفعل از سنتهای شرقی، غربی یا اسلامی؛ بلکه کاوشگری زنده است در مرزهای فلسفه، فرهنگ و دیالوگ. سالهاست که مصلح تلاش کرده فلسفه را از انحصار گفتارهای انتزاعی برهاند و آن را به میدانی برای تعامل زنده و خلاق میان افقهای فرهنگی بدل کند؛ چه در کلاسهای درس، چه در آثار مکتوب و چه در گفتوگوهای عمومیاش.
به معرفی و ابداع او در سپهر فلسفی ایران مفاهیمی چند مطرح شدهاند از جمله «فلسفه میانفرهنگی»، «فلسفه فرهنگ» و...
در کتاب فلسفه فرهنگ (۱۳۹۶) مصلح فرهنگ را نه موضوعی فرعی بلکه بستر اصلی اندیشیدن فلسفی معرفی میکند. به باور او، فلسفه در دل فرهنگها شکل گرفته، از آنها تغذیه کرده و اگر بخواهد در جهان امروز مؤثر بماند، باید نسبت خود را با فرهنگها بازاندیشی کند. پژوهشهای وی در معرفی فلسفه میانفرهنگی، امکانی تازه برای اندیشیدن سخن میگوید: امکان گفتوگوی میانفرهنگی، بهجای تقابلهای تاریخی یا ترجمههای منفعلانه.
تلاشهای وی در زمینه بینش میان فرهنگی زمینهساز برگزاری مساهمتهای فکری فراوانی در عرصههای بینالمللی میان ایران و مراکز فلسفی مهم جهان شد.
در همین امتداد، کتاب با دیگری؛ پژوهشی در تفکر میانفرهنگی و آیین گفتوگو (۱۳۹۷) یکی از مهمترین آثار اوست؛ اثری تأملبرانگیز که در آن مصلح میکوشد با اتکا به سنتهای فلسفی ایرانی–اسلامی و نیز نظریهپردازان میانفرهنگی مطرح، چارچوبی برای همسخنی اصیل با دیگری ارائه دهد. این «دیگری» در دستگاه فکری او صرفاً بیگانهای جغرافیایی نیست، بلکه هر آن چیزی است که ما را به بازاندیشی در خود فرامیخواند: از سنت و مدرنیته گرفته تا شرق، غرب، دین، فرهنگ، و حتی هویت ایرانی.
یکی از آثار خاص و عمیق مصلح، ادراکات اعتباری علامه طباطبایی و فلسفه فرهنگ است. او در این اثر میکوشد این مفهوم ادراکات اعتباری علامه طباطبایی_که شاید یکی از معدود قلهها و امکانات در دستِ کاربر را از حالت صرفاً معرفتی یا فلسفی خارج کند و آن را در گفتوگو با مسئلههای فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی جهان امروز قرار دهد. مصلح در اینجا نیز وفادار به پروژهاش است: بازخوانی سنت، نه برای تکرار، بلکه برای گفتوگویی تازه با زمانه.
حضور او در مجموعه پادکستهای «تمهیدات» نشاندهندهی تعهد او به گشودن زبان فلسفه به روی مخاطب عمومی و درگیر کردن اندیشهی فلسفی با تجربههای معاصر است. او از معدود استادانیست که توانسته میان زبان آکادمیک و بیان عمومی پلی بزند، بیآنکه دقت یا عمق فلسفیاش را فدای سادهگویی کند.
اما آنچه مصلح را صرفاً به یک نظریهپرداز تقلیل نمیدهد، نوع زیستن اوست. کسانی که در کلاسهایش حضور داشتهاند یا در جلسات گفتوگوییاش شرکت کردهاند، از آیینی یاد میکنند که در آن «دیگری» نه تهدید است و نه حاشیه و نه صرفا مخاطبی برای حرفهای استادانه، بلکه امکانیست برای اندیشیدن دوباره به خود. گفتوگو برای او فقط یک روش یا تکنیک نیست، بلکه شکلی از تربیت است؛ تربیتی برای شنیدن، برای بردباری، برای مشارکت در حقیقتی که یکصدا نیست. در رفتار و گفتارش، نوعی فروتنی و وقار هست که با مبانی فکریاش هماهنگ است؛ همان فروتنیای که موجب شده او را بیشتر اهل شنیدن بشناسند تا اهل گفتن.
ویژگی مهم دیگر او «بهروز بودن» است. مصلح در عین وفاداری به سنتهای فلسفی غربی، شرقی، ایرانی و اسلامی، درگیر پرسشهای معاصر است: از بحران معنا و بیمعنایی در جهان مدرن گرفته تا چالشهای اخلاقی، معرفتی و هویتی در جهانی چندفرهنگ. او یکی از معدود فیلسوفانیست که هم میتوان از او درباره ابنسینا، علامهطباطبایی و دائو پرسید و هم درباره هگل،هایدگر، فوکو یا والدنفلس، و در همه مورد پاسخهایی اندیشیده، متین، و معاصرانه شنید.
اگر فلسفه در ایران امروز بخواهد راهی تازه پیش گیرد ــ راهی که نه به تکرار سنت بسنده کند و نه به ترجمهی صرف ــ باید به صدای کسانی چون دکتر علیاصغر مصلح گوش بسپارد؛ فیلسوفی که خود شنونده است، به گفتوگو باور دارد، آن را زندگی میکند، و از دل سنت، جهانی تازه برای تفکر میگشاید.
@dialoguecenter
@Dialogeschool
@bashgahandishe
مدرسهٔ مطالعات هویت باشگاه اندیشه برگزار میکند:
جنگ و هویت
با ارائهٔ
دکتر سیدجواد میری
پنجشنبه۲مرداد ۱۴۰۴
ساعت ۱۸
آیا جنگ به مثابه یک مقوله "جامعهشناختی" محسوب میگردد؟
آیا میتوان گفت که"جنگ"بخشی از هستی تاریخی جوامع بشری است؟
پاسخ به این سنخ از پرسشها به نوعی اندیشیدن و باز-اندیشیدن در باب"نظم اجتماعی" است که فیلسوفان و نظریهپردازان و جامعهشناسان از دیرباز به آن پرداختهاند. جنگ در اذهان ممکن است"گسیختگی" و "فروپاشیدگی"را متبادر کند ولی یکی از کارکردهای جنگ در کنار دیگر فجایع امکان انسجامبخشی به جامعه انسانی است و از این منظر مسئله جنگ و هویت(هویت به معنای یکپارچگی شخصیت فردی و تشخص جمعی) میتواند مورد ارزیابی قرار گیرد.به عبارت دیگر، جنگ بستهترین جوامع را وادار میسازد تا دیر یا زود دروازههای خود را بگشایند. جنگ نیرومندترین و مؤثرترین شکل تماس تمدنهاست. جنگ نوعی تحول شتابان است که مبانی هویتهای جمعی را به صورت شتابان متحول میکند. به دیگر سخن، جنگ و هویت در نسبت با نظم اجتماعی و انتظامبخشی به پارامترهای کنترل یکی از مباحث کلیدی در جامعهشناسی جنگ میتواند باشد.
@howiatschool
@bashgahandishe
مدرسه مطالعات اجرای باشگاه اندیشه برگزار میکند:
نشست سوم تجربهنگاری تئاتر کاربردی
معرفی و گفتگو درباره کتابِ
تئاتر شورایی در زندان
نگرش جامعه شناختی به جرم از منظر تئاتر شورایی
با حضورِ
فوآد ابراهیمیان؛ نویسنده کتاب
و اعضای حلقه گفتگو
منصور براهیمی
سارا برین
سارا امیری
رضا رحیمیفرد
دربارهٔ نشست
شنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۴
ساعت ۱۷
@ejraaschool
@bashgahandishe
📚 حلقه مطالعاتی کلیدر
📖 گفتوگو درباره کتاب «چرم ساغری»
✍️ نوشته اُنوره دو بالزاک
📅 پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴
🕓 ساعت ۱۶
📍 خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نائبی، پلاک ۲۳
@bashgahandishe
درباره نشستِ
گفتوگو با خود
و نسبت آن با گفتوگو با دیگرى
📝علیاصغر مصلح
گفتوگو/دیالوگ را به طور معمول، “گفتگوی با دیگری“ میفهمند. اینکه ما اهل گفتوگوی با دیگری باشیم و اینکه اهلِ چگونه گفتوگویی باشیم، نسبتی با نحوهٔ نسبتِ ما با “خود“ دارد.
جدیترین گفتوگو در درون خودِ آدمی جریان دارد. من و دیگری ابتدا در خویش شکل میگیرد و همین نسبت در بیرون از خود انعکاس پیدا میکند. لازمهٔ نسبتِ گفتوگوییِ مبتنی بر مهر با دیگری، داشتنِ اندرونی هموار و خالی از تقابل و تخاصم است. تنها پس از کنار آمدن با خود میتوان با دیگری وارد مفاهمه و رابطه مهرآمیز شد.
کسانی میتوانند در نسبت با دیگری اهل گفتوگویِ مشفقانه باشند که اهل شفقتِ با خود باشند. گفتوگوی مشفقانه با دیگری، ثمری از ثمرات گفتگوی مشفقانه با خویش است. خاستگاه مِهر و مُدارا اندرونِ آشنا با یگانگی و تلاؤم است؛ و دوستی و صلح نتیجه انتشارِ خواستِ اندرونهای صلحجو و مهرورز است.
در این نشست، درصدد تأمل و کاوش در چیستیِ “گفتوگوی با خود“ هستیم. مقایسهٔ آیینهای متفاوتِ شکل گرفته در فرهنگهای مختلف، که به سوی شکلگیری خویش و اندرونهای متفاوت سوق دادهاند، بخشی از مباحثِ این نشست است.
🆔️ @dialoguecenter
🆔️ @Dialogeschool
@bashgahandishe
.
پوشهٔ شنیداری نشست ششم و پایانی دورهی خداناباوری علیه خداناباوری
👤دکتر یاسر میردامادی
شنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۳
متن بحث (تاریخچهی خداناباوری در جهان اسلام) | 00:00:40
پرسشوپاسخ | 1:07:49
باشگاهاندیشه | گنجینه | حباب
.
پوشهٔ شنیداری نشست چهارم دورۀ خداناباوری علیه خداناباوری
👤دکتر یاسر میردامادی
شنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۳
مرور فصل سوم و چهارم 0:02:00
روایت فصل پنجم 0:09:30
پرسشوپاسخ 1:09:00
باشگاهاندیشه | گنجینه | حباب
.
پوشۀ شنیداری نشست دوم دورۀ خداناباوری علیه خداناباوری
👤دکتر یاسر میردامادی
شنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۳
مرور نشست یکم 0:02:02
مروری بر ایدهٔ اصلی کتاب 0:05:25
پرسشوپاسخ (بخش یکم) 0:25:34
مرور فصل یکم و دوم 0:34:56
مرور فصل سوم 0:53:14
پرسشوپاسخ (بخش دوم) 1:20:37
باشگاهاندیشه | گنجینه | حباب
«برادرم اخراج و چند روز بعد، ناپدید شد. فقط همین را میدانیم.»
این جملهایست که این روزها میان خانوادههای مهاجر زمزمه میشود. در میان اخراجهای گسترده، فقط نیروهای ارتش افغانستان نیستند که جانشان در خطر است.
🔻در طول ۲۰ سال حکومت جمهوری، به علت ضعف دولت مرکزی خیزشهای مردمی علیه طالبان به خصوص در مناطق هزاره نشین و شمال افغانستان شکل گرفت. مردم عادی خودشان سلاح برداشتند تا از خانوادهشان در برابر طالبان دفاع کنند. حالا برای این مدافعان محلی بازگشت به افغانستان یعنی بازداشت، شکنجه و ترور...
🔻فعالان مدنی هم در خطرند؛ زنان و مردانی که در کابل، هرات و مزار، علیه طالبان ایستادند، تجمع و کارگاه برگزار کردند. بسیاری از آنها پس از سقوط کابل ناگزیر به ایران گریختند.
🔻طی هفتههای گذشته گزارشهایی از ناپدید و کشتهشدن چند فعال مدنی دیپورتشده از ایران منتشر شد و تجربه سه سال گذشته نشان داده که سرنوشت بسیاری از این افراد، اگر به دست طالبان بیفتند، چیزی جز ناپدیدشدن، بازداشت یا مرگ نیست.
#پناهجو_مجرم_نیست
#توقف_اخراج_اجباری
#هیچ_کس_نشنید
#نه_به_افغان_ستیزی
#نه_به_نژاد_پرستی
#هر_اخراج_یک_تراژدی
#پناهنده
#مهاجرت
#مهاجر
📌 گفتوگوی سوگواران، سال هفدهم؛ نشست سوم
🎙️ روایت حسینیِ خویشتن
🗣️ با ارائهٔ محمدحسین قدوسی
📅 دوشنبه ۲۳ تیر ۱۴۰۴
🕔 ساعت ۱۷
حلقهٔ گفتوگو:
منصور براهیمی، رضا رحیمیفرد، جواد قدوسی، حانیه مسلمی، علی قدوسی، عرفان قاسمی، داود رضایی، محمدرضا لبیب
📝چکیدهٔ ارائه
📍 خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نائبی، پلاک ۲۳
@bashgahandishe
گفتوگوی فراگیر سیاسی؛ شرط بقای ایران
📝میثم قهوهچیان
دبیر مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه
چه آیندهای پیش روست؟ سناریوهای تاریک بیش از روشن پیش روی بسیاری از ماست. آینده چه خواهد شد؟ یک تامل کوتاه در اکنون، شاید نوعی نسخهای محو، کلی و پیشنهادی از پیشگیری پیش روی ما قرار میدهد. گفتمانهای سیاسی در ایران جدید اعم از مرکزگرا و مرکز ستیز، اسلامگرا، راست، چپ، و دیگر رویکردهای جدید بخشی از ایران امروز هستند. ما پس از مشروطه شاهد اکنون و آیندههای موازی هستیم. با تجدد ایرانی، ایرانیان به سوی کنشگری پیش رفتند و مناظر و خوانشهای متفاوت و متضادی از امر ایرانی مطرح شد. متاسفانه گفتگوستیزی خصیصه اساسی اکثر جریانهای سیاسی است.
در فضای قاجارِ مشروطه، سلطنتِ پهلوی، جمهوریِ اسلامی همواره سطح سیاسی جامعه مدنی اجازه نشو و نمای نهادین نیافت و یا چنین فرصتهایی را به بهانههای مختلف از جمله آزادی، امنیت، عدالت، ایران، اسلام و ... نابودشده یافت. این نابودی تا مرزهای نابودی فیزیکی پیش رفته و هزینه فعل سیاسی را تا مرز جان بالا برده است.
طنین وفاق به زعم نخنما شدناش و نقدهای اساسی که بر آن از سوی بسیاری از صاحبنظران وارد شد، نوعی ضرورتی است که هر آینده سیاسی به آن نیازمند است اما چنین وفاقی نیازمند «گفتگوی سیاسی» است. برای تصور یک جامعه سیاسی به مثابه کلی که اجزا متکر را در خود جای داده است، ضروری خواهد بود تا نوعی از اجماع برای حفظ تکثر در آن وجود داشته باشد. بدون چنین حداقلی از وفاق، نه تنها دیگران همواره با تبعیض، سرکوب و حذف مواجهاند که کلیت جامعه سیاسی در معرض نابودی است زیرا شکل نمیگیرد و هر آن امکان فروپاشی آن وجود دارد. هر تصوری از وحدت جامعه سیاسی بدون وفاق در این معنا، ناممکن است و با کوچکترین تلنگری که بتواند هژمونی نظامی وضع موجود را به تعلیق درآورد از هم خواهد پاشید. در این نوشتار به دو شرط اساسی گفتگو میپردازم.
کسانی میتوانند به چنین گفتگویی درآیند که مخالف تعیین سرنوشت توسط بیگانه باشند. هر کسی چنین شرطی را عملا و نظرا رعایت میکند، میتواند و باید در گفتگویی برابر درآید که در آن موضوع سیاست در همه محورهای آن است. باید فرض دولت مهاجم خارجی که بیاید و «فیسبیل اله» ایران را بکوبد و بعد بیل و کلنگ «سازندگی» را به دست «همه ایرانیان» بدهد تا «اصلاحاتی» را «برای ایران» انجام داده و آینده را بسازد تنها برای امکان وفاق اجتماعی و سیاسی توسط کسانی مطرح میشود که میخواهند عنان ایران را از دشمنان ایران به عاریه بگیرند. بدون کنشگری یا تمرین هیچ فضیلتی به دست نخواهد آمد همانطور که ارسطو گفته است: فضیلت تمرین فضیلت است.
یکی از مهمترین شروط دیگر چنین گفتگویی به رسمیت شناختن دیگری است. مراد از به رسمیت شناسی اعتقاد به وجود دیگری به عنوان ایرانی است. اعتقاد به برابری در ایرانیت، بهرهمندی از فضای سیاسی لازم برای بقا، گفتگو و کنشگری است. بی به رسمیت شناختن دیگری به مثابه فاعلی برابر با خود اما متفاوت، گفتگو بیشتر به امری لوکس میماند که قرار است ذیل آن همه مانند من باشند. تبدیل اجزا که غیر هماند به کل که دربرگیرنده همه است نیازمند فراروی اجزا از خود در عین حفظ خود و رسیدن به امری والاتر به عنوان جامعه سیاسی است. گفتگو روش رسیدن به چنین کلی است. گفتگو از این رو بر بستر آزادی سیاسی میروید که در آن احزاب، سندیکاها، رسانهها و آحاد شهروندان در هر قالبی دیگر بتوانند در خصوص سرنوش سیاسی متشکل شوند، نیرو بگیرند و در خصوص سرنوش سیاسی همه، سخن و عمل کنند. کل همین بستر خنثی نسبت به جریانها و محتوای سیاسی است که از طریق اجزا ساخته میشود.
از این رو فارغ از هر آیندهای، گفتگو و دوری از حذف دیگری میتواند آیندهسازانه باشد. اجتناب از اتهام دیگری به ضدیت با ایران و برچسبهای متنوع دیگر تنها راه گفتگو را میبندد. آداب گفتگو به زبانهای مختلف بیان شده است اما همدلی برای گفتگو و نیز توجه به ضرورت عینی آن میتواند محققش کند. دیگر چنین نیست که ما بدون گفتگو با نتایج ناگواری روبرو شویم، ما بدون گفتگو دیگر نخواهیم بود.
@howiatschool
@dialogeschool
@bashgahandishe
📌 کیش مهر | سال پنجم | محفل مجازی
🎙️ حکایت عاشورا از خویشتن و جهان
🗣️ با گفتاری از
محمدحسین قدوسی
📅 هشتم، نهم، دهم محرم
۱۳، ۱۴، ۱۵ تیرماه ۱۴۰۴
🕡 ساعت ۶:۳۰ صبح
📍 گوگل میت:
meet.google.com/ajz-bdmb-chd
پخش زنده از در آپارات
🔵 کانون جهان ایرانی دانشگاه تهران برگزار میکند:
مسائل فلسفی دانشگاه
به شکل برخط (آنلاین)
سخنران:
دکتر حسین مصباحیان
عضو سابق هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران
دبیر نشست:
آرش باقری
دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه تهران
زمان: روز شنبه ۲۸ تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۲۰ به وقت تهران
Saturday, 19 July 2025, 12:30 p.m. Toronto time
🔹️ برای ورود به نشست اینجا کلیک کنید.
🆔️@jahaneirani_ut
پوشۀ شنیداری
گفتوگوی سوگواران، سال هفدهم؛ نشست دوم
📌 توحید در کربلا
با ارائهٔ
دکتر پویان پروین
پژوهشگر فلسفه و عرفان
📅 دوشنبه ۱۶ تیرماه ۱۴۰۴
@bashgahandishe
انجمن زنان پژوهشگر تاریخ با همکاری باشگاه اندیشه برگزار میکند:
📌 گفتوگوی سوگواران، سال هفدهم؛ نشست چهارم
نقش زنان در موسیقی سوگ اقوام سیستانی
با حضورِ
شکوفهسادات روحانی
منصور براهیمی
احمد خالصی
این نشست به بررسی نقش زنان در آیینهای سوگواری اقوام سیستانی با تمرکز بر موسیقی، آوازها و سنتهای بومی میپردازد. تصویری کلی از فرهنگ سوگ در سیستان ترسیم میشود؛ شامل آشنایی با جغرافیا، سبکهای موسیقی، و گونههای سرودههای سوگ.
بخشی از گفتوگو به نقش ویژهی زنان در مناسک سوگ اختصاص دارد: از اردهخوانی و پرسهداری تا آوازهای زنانهای که در بستر رنج و ماتم (مانند لالایی و رباعی) اجرا میشوند. همچنین، به رباعیخوانی زنان با تمرکز بر مضامین، تاثیر عاطفی، و شیوههای اجرایی آن پرداخته میشود. در پایان، نمادها، حرکات بدنی، و آیینهای تدفین (از خاکسپاری تا سالگشت) و پیوندشان با باورهای محلی بررسی خواهد شد.
📅 دوشنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۴
🕔 ساعت ۱۷
@zananepazhoheshgartarikh1396
@bashgahandishe
دکتر خوشدل عزیز،
با قلبهایی اندوهگین، خبر درگذشت مادر گرانقدرتان را دریافت کردیم. در این ساعتهای سخت، غم بزرگ شما را درک میکنیم و همراهتان هستیم. یاد و خاطرهی ایشان همواره زنده و پربرکت خواهد ماند.
برای شما و خانوادهی محترم، صبری آرامبخش و برای روح آن بانوی فقید، آرامشی ابدی از پروردگار مهربان خواهانیم.
با همدردی،
باشگاه اندیشه
.
درباره نشستِ
معرفی و گفتگو درباره کتاب
تئاتر شورایی در زندان
نگرش جامعه شناختی به جرم از منظر تئاتر شورایی
کتاب «تئاتر شورایی در زندان» حاصل سالها تلاش، مطالعه، مشاهده و تجربههای عملی نگارندهاش، در مواجهه با جوامع هدفش است، که شامل مددجویان، بزهکاران و زندانیان با جرمهای گوناگون میشود.
کسانی که با تئاتر کاربردی و ویژگیهای آن کم و بیش آشنایی دارند، میدانند که این عرصه همزمان نیازمند شناخت هنر تئاتر و جامعه است، و آشنایان به حوزه جامعهشناسی نیز نیک مطلعند که مطالعات درست در این شاخه فرد را نیازمند به ورود به روانشناسی اجتماعی و دیگر گرایشهای علوم انسانی، و البته تجربههای عملی و کنشگری در میدان میکند.
خوشبختانه نویسنده توانسته است تلاشهای مؤثری در مواجهه با جوامع هدف از نوجوانان بزهکار تا مجرمان بزرگسال، از طریق گونههای متفاوت تئاتر کاربردی داشته باشد، و از آن مهمتر، حاصل تجربههای خود را مکتوب و منتشر سازد. اثر حاضر با به اشتراکگذاری این تجربیات، به شیوهای موجز و مفید، امکان خوبی را برای مطالعه و گفتگوی تسهیلگران تئاتر شورایی و کاربردی، در اختیار میگذارد.
در بخش اول این کتاب، با تعریف ویژگیهای تئاتر کاربردی و مفاهیم جامعه شناسی در حوزه جرایم، خواننده زمینه لازم را برای ارتباط با تجربیات نویسنده پیدا میکند. این کتاب میتواند هم برای علاقمندان تئاتر کاربردی به طور عام و همچنین کسانی که میخواهند به طور ویژه با کاربرد تئاتر در اجتماعات خاص مثل زندان آشنا شوند، بسیار مفید باشد.
@ejraaschool
@bashgahandishe
پوشهٔ شنیداری نشستِ
🎙️ روایت حسینیِ خویشتن
🗣️ با ارائهٔ محمدحسین قدوسی
گفتوگوی سوگواران، سال هفدهم؛ نشست سوم
📅 دوشنبه ۲۳ تیر ۱۴۰۴
🕔 ساعت ۱۷
حلقهٔ گفتوگو:
منصور براهیمی، رضا رحیمیفرد، جواد قدوسی، حانیه مسلمی، علی قدوسی، عرفان قاسمی، داود رضایی، محمدرضا لبیب
@bashgahandishe
گزارش دیداریِ
🎙️ روایت حسینیِ خویشتن
🗣️ با ارائهٔ محمدحسین قدوسی
گفتوگوی سوگواران، سال هفدهم؛ نشست سوم
📅 دوشنبه ۲۳ تیر ۱۴۰۴
🕔 ساعت ۱۷
حلقهٔ گفتوگو:
منصور براهیمی، رضا رحیمیفرد، جواد قدوسی، حانیه مسلمی، علی قدوسی، عرفان قاسمی، داود رضایی، محمدرضا لبیب
@bashgahandishe
🔹️نشست گفتوگو با خود و نسبت آن با گفتوگو با دیگری
کانـون گفتوگو با همکاریِ مدرسهٔ مطالعات دیالوگ باشگاه اندیشه برگزار میکند:
📌گفتوگو با خود
و نسبت آن با گفتوگو با دیگرى
📌با ارائهٔ
دکتر علیاصغر مصلح
استاد فلسفه دانشگاه علامهطباطبایی
دربارهٔ نشست
زمان: پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴
ساعت ۸ صبح
مکان: کانون گفتوگو واقع در میدان هفتتیر، بالاتر از مسجد الجواد، کوچه شریعتی، پلاک ۱۰ ، واحد یک
ثبتنام از طریق تلگرام
@dialogue_center
🆔️ @dialoguecenter
🆔️ @Dialogeschool
@bashgahandishe
.
پوشۀ شنیداری نشست پنجم خداناباوری علیه خداناباوری
👤دکتر یاسر میردامادی
شنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۳
خلاصهای از نشست پیشین 0:00:58
روایتی از فصل ششم کتاب 0:08:40
روایتی از فصل هفتم کتاب 0:35:05
مروری بر برخی نقدها به کتاب 1:33:44
باشگاهاندیشه | گنجینه | حباب
.
پوشهٔ شنیداری بخش اول نشست سوم دورهی خداناباوری علیه خداناباوری
👤دکتر یاسر میردامادی
شنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۳
(متأسفانه بخش دوم یعنی بخش بعد از استراحت ضبط نشده است)
خلاصهای از نشست پیشین (روایتی مختصر از فصل یکم و دوم) 00:00:40
روایتی از فصل سوم 00:13:32
روایتی از فصل چهارم 00:38:15
باشگاهاندیشه | گنجینه | حباب
.
پوشۀ شنیداری نشست یکم درسگفتارِ
خداناباوری علیه خداناباوری: خوانش کتابِ «هفت نوع خداناباوری» اثر جان گرِی
با نیمنگاهی به تاریخچهٔ خداناباوری در ایران و جهان اسلام
👤با تدریسِ دکتر یاسر میردامادی
۱۳ بهمن ۱۴۰۳
0:01:58 درآمد
0:05:29 نیمنگاهی به وضع خداناباوری در ایران و جهان
0:14:15 چرا کتاب هفت نوع خداناباوری جان گرِی؟
0:19:00 مختصری از زندگینامه و دیدگاههای جان گرِی
0:59:15 روایت رسمی از خداناباوری از سوی خداناباوران
1:23:05 پرسشوپاسخ
باشگاهاندیشه | گنجینه | حباب
📌 گفتوگوی سوگواران، سال هفدهم؛ نشست سوم
🎙️ روایت حسینیِ خویشتن
🗣️ با ارائهٔ محمدحسین قدوسی
📅 دوشنبه ۲۳ تیر ۱۴۰۴
🕔 ساعت ۱۷
حلقهٔ گفتوگو:
منصور براهیمی، رضا رحیمیفرد، جواد قدوسی، حانیه مسلمی، علی قدوسی، عرفان قاسمی، داود رضایی، محمدرضا لبیب
📍 خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نائبی، پلاک ۲۳
@bashgahandishe
🔹️نشست گفتوگو با خود و نسبت آن با دیگری
کانـون گفتوگو با همکاریِ مدرسهٔ مطالعات دیالوگ باشگاه اندیشه برگزار میکند:
📌گفتوگو با خود
و نسبت آن با گفتوگو با دیگرى
📌با ارائهٔ
دکتر علیاصغر مصلح
استاد فلسفه دانشگاه علامهطباطبایی
زمان: پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴
ساعت ۸ صبح
مکان: کانون گفتوگو واقع در میدان هفتتیر، بالاتر از مسجد الجواد، کوچه شریعتی، پلاک ۱۰ ، واحد یک
ثبتنام از طریق تلگرام
@dialogue_center
🆔️ @dialoguecenter
🆔️ @Dialogeschool
@bashgahandishe
گفتوگوی سوگواران، سال هفدهم؛ نشست دوم
📌 توحید در کربلا
با ارائهٔ
دکتر پویان پروین
پژوهشگر فلسفه و عرفان
📅 دوشنبه ۱۶ تیرماه ۱۴۰۴
🕔 ساعت ۱۷
📍 خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نائبی، پلاک ۲۳
@bashgahandishe
▫️
🔍 وطن کجاست؟
. . . . . . .
هادی راشد
غروب روز چهارشنبه ۲۸ خرداد ماه از تهران رفتم. در گذر راه، ستونِ دودهایی که به آسمان برمیخاست، چهرهی شهر را به هم ریخته بود. در برابر آسمان بیپدافند، انگار زمین نیز از هر جنبشی تهی مینمود. در آن گذار ناگزیر، چیزی که برای هر کوچندهای، بیاندازه هراسناک، بیاندازه دور به چشم میآمد، امیدواری به بازگشت بود. آیا به زودی به خانه بازخواهیم گشت؟!
وطن کجاست که آوازِ آشنایِ تو چنین دور مینماید؟
امید کجاست
تا خود
جهان
به قرار
بازآید؟
(شاملو؛ خطابهیِ آسان، در امید)
انگارهی میهن نزد ما ایرانیان، کموبیش، در روند بالاگرفتن جنبش مشروطیت (اگر نه جنگهای ایران و روس) بالید. خاکبرداری از لایههای فراموش شدهی تاریخی، ایران را همچون سرزمین، زادگاه، و سرچشمهی رودها و رویدادهایی نشانهگذاری کرد که ایرانیان میتوانستند خود را در آن و به پشتوانهی آن بازشناسند.
با برآمدن خاندان پهلوی به پادشاهی، انگارهی میهن در پیوند با پایداری شاهنشاهی، جنبش و پویایی خود را از دست داد و به درونمایهای ایستا در همآینگی با ایرانـپادشاه درآمد. گرایش به آن بود که این درونمایه، پشتوانهی دیرپایی شاهنشاهی باشد.
در روند انقلاب ۱۳۵۷، آن درونمایه نمیتوانست پابرجا بماند. در گفتمان چیره، انگارهی میهن به پارهای از چیزی بزرگتر برمیگشت. بر زمینهی این گسستگی، اندیشهی میهن ریزوموار، درون گفتمانهای پراکنده جان گرفت. این باززایی چنان نیرومند و چنان رنگارنگ بود که اکنون به دشواری میتوان دریافتی یکپارچه از انگارهی میهن را بازسازی کرد. آیا بر زمینهی دریافتهای گونه به گونه از میهن، میتوان گفت این انگاره، دوباره پویایی خود را بازیافته است؟
پنهان نمیتوان کرد که یکی از زمینههای بالندگیِ اندیشهی میهن، جنگ و بیخانگی است. بازتاب جنگ جهانی دوم در ایران، سیلی از ادبیات میهنپرستانه را به جا نهاد. کوچِ انبوه نیز، جای میهن را در یادها جاودانه میکند. کوچندگان پیش از هر چیز، پارهای از خود را در خانه جا میگذارند. اما آیا خانه یا سرزمین، به تنهایی همآن میهن است؟ شماری از میهندوستان به این پرسش، آری خواهند گفت. بسیاری نیز سرزمین را در پیوند با تاریخ، میهن خود میدانند و شماری نیز، شاید پاسخهای دیگر در پیش گذارند.
میهن اما، همواره زیستگاه کسانی است که در آنجا به سر میآورند. به سرآورندگانی که خود را بر زمینهی تاریخ، فرهنگ، و سرگذشتِ زیسته، یگانه و به همپیوسته میدانند. میهن، زیستنگاهِ مردمانی یگانه با هم است.
انگارهی میهن، نمیتواند ردهی مردمان زنده و زیستنده را نادیده بگیرد. میهن جای زندگی مردمان است. همچنان که مرگ زیستندگان، انگارهی میهن را از درون میپاشاند؛ پراکندگی مردمان نیز، میهن را از درونمایهی بنیادی خود تهی میکند. بر زمینهی هماین نگرش به میهن، این سخنِ پرآوازه، شاید از فردوسی خوانا میشود:
اگر سر به سر تن به کشتن دهیم
از آن به که کشور به دشمن دهیم*
چیرگی دشمن بر خاک، پیوندهای درونی زیستندگان را از هم میگسلد و آنان را به یکانهای گسسته از هم بخش بخش میکند. مردم اما در یگانه شدن، سرزندگی خود را در خانه و کاشانه بازمییابند.
● در پویهی زبان فارسی
گزیدهی یادداشتها در فرهنگ، زبان و ادبیات
/channel/OnPersianLanguage/