60357
این رسانه ویژه انتشار نوشتههای محمد فاضلی است. ارتباط با مدیر کانال: @ad_di_irss
🎥 توسعه در ایران؛ از پهلوی تا جمهوری اسلامی
🔶 مناظره محمد فاضلی و شهرام اتفاق
🔻شهرام اتفاق: در زمان پهلوی و حتی پیش از آن، آرمان اصلی حکومتهای ایران دستیابی به توسعه بود، اما پس از انقلاب ۵۷ وارد دورهای کاملاً متفاوت در تاریخ چندصدساله ایران شدیم. جمهوری اسلامی با آرمانهایی کاملاً متفاوت متولد شد؛ «سعادت اخروی»، «مقابله با غرب و امپریالیسم»، «صدور انقلاب»، «محو اسرائیل از صفحه روزگار» و آرمانهایی از این دست، جای «توسعه» را گرفتند. جمهوری اسلامی نه با فشار نیروهای سیاسی درون قدرت مانند اصلاحطلبان، بلکه با فشارهایی که از پایین و از سطح جامعه وارد میشود عقبنشینی میکند. نمونههای عینی این مطلب را میتوان در مسائلی مانند ماهواره و حجاب دید.
🔺محمد فاضلی: بیتوجهی به واقعیتهای اقتصادی و سیاسی فقط ویژگی جمهوری اسلامی نیست. محمدرضاشاه هم در مقطعی میخواست غرب را به چالش بکشد و باری فراتر از ظرفیت ایران را به آن تحمیل کند. این الگو از قاجار تا پهلوی و جمهوری اسلامی تکرار شده است. ساختن راهحل نیازمند کنشگری جمعی برای ایجاد تعادل بین حکومت و جامعه است، آن هم بر بستری از یک بخت تاریخی. بزرگترین شکاف در جهان مرگ است؛ لحظههایی وجود دارد که حامیان اقتدارگرایی از صحنه حذف میشوند. همین شکافها امکان تولید قدرت را برای کسانی که برنامه اصلاح داشته باشند، فراهم میکند.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/KatGahxzVPM
🆔@AzadSocial
«از کجا» خورده و «به کجا» میرویم؟
محمد فاضلی
بعد از جنگ ۱۲ روزه همه صفحات یوتیوب که گفتوگوهای اجتماعی، سیاسی و تحلیلی منتشر میکردند (منهای آنها که ویدیوهای سرگرمی و طنز ارائه میدهند) با کاهش بازدیدکننده مواجه شدند. تعداد دیده شدن گفتوگوها و مناظرات گاه تا یکسوم قبل از جنگ کاهش پیدا کرد. تعداد خوانده شدن نوشتهها در تلگرام هم کم شد.
صفحه گفتوگوهای من در یوتیوب (ایرانتاک) هم با همین وضعیت مواجه شد. چند باری با تحلیلگران و تولیدکنندگان برنامهها درباره این پدیده صحبت کردم. فکر میکردم جامعه بعد از جنگ باید بیشتر حساس شده و به دنبال تحلیلهای بیشتری باشد، اما انگار جامعه عبور کرده است. برای من از منظر جامعهشناختی مهم است که بدانم چه چیزی میتواند جامعه را تغییر دهد و از این سکون بیرون آورد.
در میان حدود ۲۰ گفتوگویی که در ایرانتاک منتشر کردیم، دو ویدیو دچار پدیده اُفت تعداد بیننده نشدند و بینندگان را به خود جلب کردند. اولی، گفتوگو با حسامالدین آشنا درباره فرهنگ راهبردی بود (اینجا). دومی، گفتوگویی با رحمان قهرمانپور درباره سند استراتژی امنیت ملی آمریکا در سال ۲۰۲۵ بود (اینجا). این دو گفتوگو فراتر از بقیه گفتوگوها (با توجه به ۱۷ هزار دنبالکننده صفحه ایرانتاک) دیده شدند. برایم این سؤال مطرح شد که چرا استقبال از این دو گفتوگو بسیار زیادتر از بقیه بود؟ و این سؤال که چرا استقبال از دومی (گفتوگو با رحمان قهرمانپور) بیشتر بود؟
صرفنظر از پاسخهایی که به شناختهشده بودن حسامالدین آشنا و رحمان قهرمانپور و الگوریتمهای یوتیوب ارجاع میدهند، دلایل دیگری وجود دارد. ضمن آنکه پانوشتهای بینندگان این دو گفتوگو نشان میدهد استقبال از آنها فراتر از شهرت افراد یا الگوریتمهای یوتیوب است. فرضیه من درباره علت استقبال از این دو گفتوگو به شرح زیر است.
مردم – بالاخص مخاطبی که میخواهد وقت بگذار و یک تا یکونیم ساعت گفتوگو را ببیند – وضع موجود کشور را میداند. از دردها و مصائب هم مطلع است. هنوز عدهای هم هستند که از نقد وضع موجود و برشمردن ناکارآمدیها خوششان میآید. اما دیگر ماندن در این سطح راضیکننده نیست. در چنین شرایطی، دو دسته محتوا میتواند جلب توجه کند:
دسته اول، محتوایی است که توضیح دهد (فراتر از توضیحات ساده و دمدستی) که نظام سیاسی در ایران چگونه تصمیم میگیرد و دستگاه محاسباتیاش چگونه کار میکند که بعد از چند دهه میآید و به وضعی دچار میشود که تقریباً در همه عرصهها (آب، انرژی، تورم، قیمت ماست، امنیت و ...) در لبه بحران قرار میگیرد. سیستم عامل و نرمافزار محاسباتی این نظام سیاسی چگونه کار میکند که به چنین وضعی منتهی میشود. به گمانم، حسامالدین آشنا در آن گفتوگو همین کار را کرد و ساختار اندیشهای و محاسباتی نظام سیاسی را روشن کرد.
دسته دوم، محتوایی است که توضیح میدهد در دنیای پیچیده امروز (جهانی که آمریکا و چین عمیقاً درگیرند، روسیه و غرب منازعه دارند، اسرائیل به دنبال تسلط کامل بر غرب آسیاست و ...) چه چشماندازهایی برای ایران هست، و واقعیت صحنه ژئوپلتیک و جغرافیایی اقتصادی جهان و منطقه چه چشماندازهایی پیش روی ایران قرار میدهند. بررسی سند استراتژی امنیت ملی آمریکا (کاری که رحمان قهرمانپور انجام میدهد) برای شناخت این جهان (حداقل از منظر آمریکا) و درک جایگاه ایران در آن، اهمیت دارد و برای بیننده مهم است.
بر مبنای این فرضیه (جذب بینندگان به دسته اول و دوم محتواهایی که شرح کردم) معتقدم، ایرانی امروز – حداقل بخشی از جامعه که هنوز فرصت دارد تا برای دیدن تحلیل و شناخت محیط اجتماعی و سیاسیاش اندکی وقت بگذارد – مایل است تحلیل عمیقی ببیند و بشنود درباره اینکه «از کجا خوردهایم» که به این وضع گرفتار شدهایم و مایل است دستگاه محاسباتی نظام سیاسی را بشناسد که سبب چنین وضعیت شده است. از طرفی، بیننده و شنونده مایل است بداند «به کجا میرویم» و در جهانی با همه پیچیدگیهایش، چه امکاناتی پیش روی ایران است. مهم نیست آنچه بیان میشود چقدر تلخ یا شیرین باشد، مهم این است که واقعبینانه باشد.
بر این اساس میشود گفت ایرانی امروز مایل است بداند چه امکاناتی برای اصلاح سیستم عامل و دستگاه محاسباتی نظام سیاسی آن وجود دارد، و چه امکاناتی پیش روست تا بشود جهان ایرانی بهتری ساخت. جالب و تلخ اینکه رسانه رسمی نظام سیاسی، و سخنگویان آن، دقیقاً به همین دو نکته نمیپردازند و از آن طفره میروند. نه میگویند از کجا خوردهایم و نه میگویند به کجا میرویم. شاید اولی را نمیخواهند بگویند، و دومی را نمیتوانند یا دوست ندارند بگویند.
@fazeli_mohammad
آقای رئیس جمهور! خیلی زود تنها شدید
سرمقاله هممیهن
۲۹ آذر ۱۴۰۴
🔹لوازم سیاست چیست؟ فرق سیاست با پزشکی چیست؟ شما هنگام عمل جراحیِ قلب، یک گروه همکار برای جراحی درست میکنید. اساس کار شما هم بر پروتکلهای استاندارد درمانی است. بیمار هم بیهوش است. گروه پزشکی هم همگی تابع شما هستند. بدون مقدمات لازم هم آغاز به جراحی نمیکنید. پاسخگو هم فقط خودتان هستید. از قبل هم میدانید چه عملی میخواهید انجام دهید، و خودتان هم پاسخگوی همه مراحل و اقدامات گروه هستید.
🔹سیاست قطعاً با پزشکی در تمام ویژگیهای مذکور فرق میکند. همین که شما متکلمالوحده شدهاید و به تنهایی در حال دفاع از دولت و عملکرد آن هستید یعنی، یک جای کار گیر دارد. اظهار سخنان تکراری و حتی کلیگویی که کمتر مخاطبی را قانع کند: نشانهای از وجود یک گیر جدی در سیاست جنابعالی و دولت است. در سیاست همه بهنوعی مشارکت میکنند و نهفقط تبعیت. پس باید در فرآیند سیاسی حضور و مشارکت داشته باشند. در عمل آنچه که مشهود است، غیبت اغلب همراهان دولتی و پیش از آن انتخاباتی با شماست.
🔹ایرادی ندارد که بر اساس وفاق بخواهید دیگران را هم جلب کنید. خیلی هم خوب است. ولی باید به همان میزان در پی اقناع و تفاهم با کسانی باشید که حامی شما و وعدههای شما بودند و هستند. قدرت سیاسی بدون نیروهای حمایتکننده وجود ندارد. شما که نیروی امنیتی و نظامی و حتی پول فراوان ندارید که بخواهید در سیاست بمانید. البته، وابسته به این صندلی هم نیستید؛ ولی باید به گونهای عمل کنید که حامیان شما زیاد شوند و نه کم.
🔹متأسفانه به نظر میرسد که خود را بینیاز از ایده و اندیشه و نقدهای دیگران و حامیان خود میدانید و اگر هم هرازگاهی جلسهای میگذارید برای رفع تکلیف است. از این منظر، جلسه اخیر با ۶۰تن از فعالان سیاسی جریانهای مختلف نیز، فقط نمایشی برای اعلان این است که بگویید حرفها را شنیدم. بعید است که حتی یک گزاره جلسه در کار شما تاثیری گذاشته باشد. اگر نتیجه جلسه این باشد که نه شما از آنها سودی برده باشید و نه آنان از نظرات شما قانع شده باشند و بدتر اینکه هر دو طرف از یکدیگر دورتر هم شده باشند، در این صورت باید گفت سیاستورزی رسمی کنونی در سطح دولت به جایی نخواهد رسید.
🔹مسئله این است که شما خیلی زودتر از آنچه که انتظار میرفت، تنها شدهاید. شاید فقط یک نفر باشد که کنارتان هست، دیگران ساز خود را میزنند. این تنهایی علامت خوبی نیست که خیلی هم بد است. سیاستمدار باید دهها نفر مدافع داشته باشد. نه مدافعی که به دلیل منافع خود را پیشمرگ نشان دهد؛ بلکه مدافعی که خود را شریک سیاستهای او بداند و به دلیل این مشارکت از سیاستهای شما دفاع کند.
🔹برای شما کسی نمانده؛ لذا به سخنان تکراری و نصیحتگونه روی آوردهاید. سخنان شما درباره انرژی (از جمله در سفر اخیر به خراسان جنوبی) نیز پذیرفتنی نیست. سال گذشته قول داده شد که در تابستان هم قطعی برق نخواهیم داشت؛ حالا میفرمایید اگر لازم باشد در زمستان هم قطع میکنیم. میفرمایید که: «این وضعیت که امروز بهوجود آمده بابت این است که ما بیدار شویم و بفهمیم نباید مثل گذشته کار میکردیم.»
🔹لطفاً توضیح دهید که گذشتگان چگونه کار کردند که به این روز افتادیم و کار شما و دولت بهگونهای است که برخلاف آنان وضع را بهبود میبخشد؟ اگر یک پاراگراف توضیح دهید که علمی و دقیق باشد، پذیرفتنی است.
🔹متأسفانه شما در بهتربن حالت همان راه گذشتگان را ادامه میدهید. گفتهاید که: «اگر هر خانواده یک قدم برای صرفهجویی بردارد، نیازی به قطع برق نیست.» قطعاً صرفهجویی و توصیه به آن عمل پسندیدهای است. ولی مگر وظیفه دولت تمرکز بر توصیه به صرفهجویی است؟ این کار را که همه میتوانند انجام دهند. سال گذشته درباره برق، سوخت مازوت و... چه وعدههایی داده شد و چقدرش انجام شد؟
🔹همه دولتها قدری کارهای تولیدی میکنند. اگر قرار باشد آنها را بهعنوان این خدمات دولتهای خدمتگزار شمرد که همه دولتهای تاریخ خادمان ملت محسوب میشوند. شما مطلقاً یا به مسائل اصلی نمیپردازید یا حاضر نیستید درباره آنها گفتوگو کنید.
🔹لطفاً دستور دهید نظرسنجیهای دولتی از مردم درباره وضعیت کشور و دولت منتشر شود. ما همچنان به صداقت شما اعتقاد داریم. ولی صداقت بهتنهایی مشکلی را حل نمیکند. مسئله هم این جناح و آن جناح نیست. مسئله امروز همه ما، ایران و مردم و بقای آن است.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 hammihanonline?si=oB5i6IaoaH2cFvQ9">یوتیوب
درباره یوتوب و آینده آزاد | آزاد ادامه میدهد اگر...
حتما اخبار جدید را درباره کاهش درآمدهای کانالهای فارسی در یوتوب شنیدهاید. در این وضعیت جدید، شرایط برای «آزاد» از بسیاری رسانههای دیگر مشکلتر است چراکه متاسفانه یا خوشبختانه کسب و کارها اسپانسر برنامههای آزاد نمیشوند. این ویدئو توضیحی درباره امکان یا عدم امکان ادامه فعالیتهای ماست.
حمایت «ارزی» و «ریالی» از آزاد
🆔@AzadSocial
اتاق پژواک
قرار گرفتن در #اتاق_پژواک آدمها را تندروتر و خردگریزتر میکند.
https://youtu.be/FqK1tSX5-0w
#سهند_ایرانمهر #اعتماد_اجتماعی
@irantalk_sn
آقای عارف معاون اول رئیسجمهور گفته «روشهای قدیمی اداره دانشگاهها دیگر پاسخگو نیست.»
سؤال: آدمها، ایدهها و روشهای قدیمی اداره رسانه، بانک مرکزی، آب و انرژی، فضای مجازی، سیاست اجتماعی، محیطزیست، سیاست خارجی، سیاست داخلی و ... پاسخگوست؟ فقط دانشگاهها با قدیمیها مشکل دارند؟
@fazeli_mohammad
توصیه اخلاقی کار نمیکند
سهند ایرانمهر در این گفتوگو شرایط بیاعتمادی و عواقب آن از جمله از کار افتادن توصیه و شعار را تشریح میکند.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/FqK1tSX5-0w
@irantalk_sn
مصوبه شیر تو شیر
محمد فاضلی
ستاد تنظیم بازار در تاریکیهای شب ۲۳ آذر ۱۴۰۴ تصمیم گرفته قیمتگذاری محصولات لبنی را بر اساس نرخ ۲۹۵۰۰ تومان برای شیر اعمال کند. این مصوبه کوتاه، از فهرست بلندی از نواقص به شرح زیر رنج میبرد.
یک. تعارض بین واقعیت قیمت شیر خام و قیمتگذاری دستوری از طریق مصوبه: در حالی که دامداریها قیمت شیر را در آبان متوسط ۳۶۰۰۰ تومان (شیر خام، جایزه چربی و ...) فاکتور کردهاند؛ و قیمت از ۲۳۰۰۰ تومان در شهریور به حدود ۴۰۰۰۰ تومان در آذر افزایش یافته، معنای محاسبه کردن قیمت با پایه ۲۹۵۰۰ تومان چیست؟
دو. قیمتگذار با فرایند تولید و مفهوم موجودی انبار هم آشنا نیست. نمیداند که هر تولیدکننده صدها تن محصول تولیدشده با قیمتهای قبلی دارد. تصویب شبانه قیمتگذاری و اعمال آن از فردای تصویب، و حواله دادن تولیدکننده به تعزیرات، یعنی قیمتگذار حتی از موجودی انبار – بدیهیات تولید – هم مطلع نیست.
سه. قیمتگذار، با این مصوبه، اثرات مخرب تأخیر و ناتوانی خود در پیشبینی وضعیت نهادههای دامی - با وجود روشن بودن اثرات شیوع #تب_برفکی و محدود بودن ذخیره خوراک دام (با توجه به وضعیت انبارها) - را به تولیدکننده منتقل میکند. تولیدکننده که خود با اثرات ویرانگر تحریم و بیثباتی اقتصادی مواجه است، بر اثر این مصوبه رو در روی مردم هم قرار میگیرد.
چهار. اثر بیتصمیمی سیاستگذار در تخصیص فوری ارز، واردات، ذخیرهسازی و کاهش قیمت نهادههای دامی وارداتی، از طریق این مصوبه به کل اکوسیستم صنعت لبنیات (دامداری، شرکتهای تولیدی و مصرفکننده) منتقل میشود.
پنج. مسئول بیتصمیمی موضوع بند چهار، و بحران ایجادشده ناشی از آن، مشخص نیست و قیمتگذار صرفاً ژست مردمی بودن و تلاش برای کاهش قیمت را میگیرد. در حالی که کسی نیست بپرسد چطور ظرف دو ماه قیمت شیر خام دو برابر شده است.
شش. از آنجا که شرکتها در قیمت مصوب غیرواقعی ستاد تنظیم بازار، دچار زیان قابل توجه میشوند، کاهش تولید برای جلوگیری از زیان بیشتر به راهبرد برنامهریزی تولید شرکتها تبدیل شده و سبب کاهش تولید در بازار و تشدید بحران میشود. نسبت هزینه سربار به تولید افزایش یافته و تولیدکننده بیثباتتر میشود.
هفت. اتکای دولت بر زور (قیمتگذاری دستوری) به جای اتکا بر پیشبینی و تدبیر (سیاستگذاری مشارکتی، و پذیرش مسئولیت مابهازای اختیارات، و تن دادن به واقعیات) سبب فرسایش ظرفیت عقلانیت حکمرانی میشود. چرخه باطل سیاستگذاری مبتنی بر زور/نادانی به مانند چند دهه گذشته تکرار میشود. این همان فرمول ثابتی است که در چند دهه گذشته «نتایج ثابت بدترشونده» ارائه کرده است. تکرار چرخه باطل هر بار اثرات ویرانگرتری دارد.
هشت. این گونه مداخلات یک واقعیت بسیار مهم را پنهان میکنند: واقعیت نقصان و بیکفایتی در ارزیابی وضعیت انبارش نهادههای دامی، تأخیر در تخصیص ارز برای واردات علیرغم روشن بودن وضعیت، ناتوانی در پیشگیری و سپس مهار تب برفکی (که سبب خسارات گسترده به دامداریها شد) و سازوکارهای غلط توزیع رانتهای ارزی.
نُه. این مداخله، سازوکار پیچیده بین: ۱. تخصیص ارز نهاده دامی، ۲. تبدیل نهاده به شیر خام، ۳. تبدیل شیر خام به شیر خشک، و ۴. صادرات شیر خشک با قیمت ارز آزاد، را به کلی نادیده میگیرد. این در حالی است که عوارض صادرات تعیینشده بر شیر خشک نمیتواند عرضه و تقاضا را تنظیم کند. این در حالی است که مقدار تولید شیر خام (حدود ۱۲.۵ میلیون تن) بیش از حدود ۱۰ میلیون تن شیر خام بهکار رفته در تولید فرآورده لبنی مصرفی در داخل است.
ده. قیمتگذار برای گرفتن و اعلام چنین تصمیمهایی خود را نیازمند به واقعبینی، بررسی دادهها، تن دادن به واقعیات ذینفعان (دامداران، تولیدکنندههای لبنی) نمیبیند. به زودی صدای همه آنها درمیآید و بدون آنکه واقعیت تغییر کند، پروندههایی در تعزیرات تشکیل میشود، تولیدکنندههایی تخریب میشوند، فضای سیاستگذاری غبارگرفتهتر شده و در نهایت وضع بدتر میشود.
سؤال: چگونه میتوانید تصمیمهایی بگیرید که میتوان در یک متن ۶۲۹ کلمهای و با حداقل دانش سیاستگذاری این همه آنها را نقد کرد؟
پینوشت: پژوهشی که ۱۴۰۱ درباره صنعت لبنیات انجام دادم، خیلی بهکار این نوشته آمد. پژوهش خوب است.
#قیمت_شیر #لبنیات #تب_برفکی #سیاست_اقتصادی
@fazeli_mohammad
مرگ وطندوستی و اخلاق
تورم شدید، فاجعه اقتصادی است، اما به مرگ وطندوستی و اخلاق هم میانجامد.
https://youtu.be/qfdJHcpiFkQ
این وضعیت در فرانسه تحت تأثیر تورم رخ داد.
@dirancast_official
کارزاری برای گزارش دادن دولت
محمد فاضلی
کارزاری برای مطالبه ارائه گزارش رسمی دولت درباره انتقال آب دریا به مناطق مرکزی کشور راهاندازی شده است.
https://www.karzar.net/275518
از شما هم درخواست میکنم این کارزار را امضا کنید.
این کارزار بر اساس نامهای است که من به رئیسجمهور پزشکیان نوشته بودم. (متن نامه)
@fazeli_mohammad
نام کتاب: حکمرانی آب زیرزمینی؛ تحولات و پیشرفتها
گردآورندگان: کارن ویلهولس و همکاران
مترجم: محمد حبوطن و محمد ارشدی
با مقدمه: علی باقری و محمد فاضلی
انتشارات: روزنه، تهران
سال انتشار: ۱۴۰۴
قطع: وزیری
تعداد صفحات: ۴۵۴
استحصال بیش از حد منابع آب زیرزمینی منجر به بروز بحران و پدیدههای نامطلوب محیطزیستی در سراسر جهان شده است.
تلاشهای اغلب کشورها از جمله کشورمان، برای بهبود وضعیت این منابع در عمل چندان موثر نبوده است. اما چرا اینگونه است؟ ماهیت نامرئی، بدخیم و مشترک آب زیرزمینی و نیز بطئیبودن رفتارش آن را به یک مسئله پیچیده تبدیل کرده و باعث شده حکمرانی و مدیریت این منبع کار سادهای نباشد. این کتاب با همین بینش و با ارائه چارچوبهای تحلیلی و بهمپیوستگیهای میان آب زیرزمینی و سایر نظامهای فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی و چند مطالعه موردی، بر آن است که نشان دهد حکمرانی و مدیریت درست این منبع نیازمند یک دانش و رویکرد همهجانبهنگر و بینرشتهای است.
این کتاب به قلم کارشناسان برجسته از نقاط مختلف جهان است، توانسته خلاء دانشی موجود در این حوزه را پر کند.
خرید اینترنتی کتاب با تخفیف
@fazeli_mohammad
🔴پرل هاربر؛ صدایی که شنیده نشد
📝روزبه کردونی
۷ دسامبر 1941 در هاوایی، مصداق همان دیالوگ مشهور هفت سامورایی بود: «خطر وقتی سراغت میآید که همهچیز امن به نظر میرسد.»
اگر آمریکا توان ژاپن را دستکم گرفته بود، ژاپن نیز ظرفیت پاسخگویی آمریکا را کمانگاشته بود. پرل هاربر برخورد دو خطای محاسباتی بود؛ دو سوءتخمین که جهان را در آتش فرو برد.پرل هاربر یادآور یک حقیقت ساده اما عمیق است:
امنیت از رادار و رمزگشایی آغاز نمیشود؛ از ذهنی آغاز میشود که بتواند چیزی را تصور کند که هنوز رخ نداده، اما ممکن است رخ دهد و خطر، دقیقاً همانجا سراغ انسان میآید که همهچیز امن به نظر میرسد و این روایتی ناتمام است.🔴متن کامل یادداشت در خبرآنلاین 👇
تورم و فلاکت
در این قسمت سراغ کتاب «تورم و اخلاق» میرویم؛ روایتی از فرانسه انقلابی که نشان میدهد یک تصمیم اشتباه پولی چطور اقتصاد، سیاست و حتی اخلاق جامعه را به خاکستر تبدیل میکند.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/qfdJHcpiFkQ
از سقوط ارزش پول و قماربازهای تازهثروتمند شده تا صفهای طولانی فقر، فساد و گیوتین!
این قسمت، تصویری تاریخی است از بلایی که «خلق نقدینگی» میتواند سر یک کشور بیاورد. درسی که میلیونها ایرانی باید بشنوند.
#تورم #نقدینگی
@dirancast_official
جنگل اولویت نیست!
امید سجادیان در این گفتوگو درباره وضعیت جنگلها و آتشسوزی در آنها نشان میدهد که جنگل اولویت سیاستگذار و حکمران نیست.
https://youtu.be/gge0ivltaPo
@irantalk_sn
✔️راهبرد(سند) جدید امنیت ملی آمریکا به زبان ساده
✍🏻سهند ایرانمهر
در واشنگتن، هر چند سال یکبار دفترچه دستورالعملی درمیآورند و اسمش را میگذارند «راهبرد امنیت ملی»؛ همان چیزی که در زبان رسمیشان سند است. خلاصهاش یعنی اینکه آمریکا میخواهد دنیا را چطور ببیند، با که بجنگد، با که ببندد، و کجا پایش را روی ترمز یا گاز فشار دهد. این دفترچه، نه قصه است و نه توصیه اخلاقی؛ نقشه راهی است که تمام وزارتخانهها و ارتش و شرکتهایشان باید با آن کوک شوند.
در نسخه سال ۲۰۱۷، که همزمان با خیز اول ترامپ نوشته شد، جهان را مثل میدانی تصویر کرده بودند که هر کس گرگبودنش را زودتر نشان دهد، برنده است. چین و روسیه را گذاشته بودند وسطِ جدول تهدیدها؛ ایران و کرهشمالی را هم در گوشه پایین جدول بهعنوان دردسرهای منطقهای که باید مهارشان کرد. همهچیز در این سند بوی بدگمانی میداد؛ انگار که دنیا دهکدهای است که هر لحظه ممکن است آتش بگیرد و آمریکا تنها آتشنشان مقتدر است اگرچه خودش هم کبریت به دست بود.این سند در روحیهاش بیشتر به سنت اندیشهای «جکسونی» نزدیک بود یعنی بدبینی به نظم بینالملل، فشار، قدرت سخت، و نگاه معاملهای به متحدان.
اما نسخه ۲۰۲۵ که محصول بازگشت دوباره همان ترامپ است از جنس دیگری است. هنوز چین را دشمن اول میبیند، اما اینبار نه از سر حس رقابت صرف، بلکه از سر حساب و کتاب دقیقتر. روسیه را عقبتر گذاشتهاند، و خاورمیانه را با همه هیاهویش انداختهاند در صف مسائل درجهدو. ایران در این سند، دیگر شبحِ تهدید جهانی نیست؛ یک مشکل منطقهای است که باید مدیریت شود، نه میدان اصلی دوئل. مرکز ثقل سند ۲۰۲۵ دیگر توپ و تانک نیست؛ فناوری، انرژی، زنجیره تأمین، و همان رقابت نفسگیر اقتصادیای است که خواب واشنگتن را ربوده.
در نگاه ۲۰۱۷، متحدان آمریکا جماعتی بودند که باید پول بیشتری بدهند تا زیر چتر حمایت قرار بگیرند؛ اما در سند ۲۰۲۵، ناگهان همان متحدان میشوند رکن رکینِ مقابله با چین. انگار که نویسندگان تازه یادشان افتاده باشد آمریکا بیحلقه یارانش چیزی بیش از یک جزیره نیرومند اما تنها نیست.
سند ۲۰۲۵ هرچند باز هم زیر سایه ریاستجمهوری ترامپ دوم نوشته شده از حیث فرم و محاسبه، به دکترین عملگرایانهای نزدیک میشود که در دهههای پیش در دورههایی مانند دوران نیکسون دیده میشد: پذیرش واقعیت چندقطبی، ضرورت مدیریت تنش با رقیب اصلی، اتکا به ائتلافها و تمرکز بر مزیت فناورانه. به بیان دیگر، ۲۰۱۷ «ترامپیِ خالص» بود؛ ۲۰۲۵ «ترامپیِ مجبور به محاسبه» چیزی میان جاهطلبی ژئوپولیتیک و ضرورتهای سخت دنیای امروز.
ایندو سند را اگر کنار هم بگذاری، میبینی که آمریکا از یک جهانبینی تهاجمی و بیاعتماد، به یک محاسبهی طولانیمدت رسیده: در ۲۰۱۷ جهان را میدان جنگ میدیدند؛ در ۲۰۲۵ همان جنگ را ادامه میدهند اما با عقل معاش، با درک اینکه نمیشود همزمان با چین، روسیه و نیمشرق درگیر شد.
در نهایت، راهبرد امنیت ملی دفترچهای است که هر بار نسخه تازهاش چاپ میشود، بیشتر از آنکه جهان را تعریف کند، پردهای از ذهنیت آمریکا را رو میکند؛ ذهنیتی که اینبار میگوید: خاورمیانه را به حداقل دردسر نگه دارید، چین را فراموش نکنید، و بقیه جهان هم هرطور شد، شد.
@sahandiranmehr
بحران جمهوری اسلامی و مخالفانش
سند استراتژی امنیت ملی آمریکا حاوی نکاتی است که نشان میدهد هم جمهوری اسلامی و هم مخالفانش در برابر آن با مشکلات مهمی مواجه میشوند.
https://youtu.be/48wEUp4ytSc
رحمان قهرمانپور در این گفتوگو ابعاد مهمی از این سند را بررسی میکند.
@irantalk_sn
ایران و آمریکا در چارچوب سند استراتژی امنیت ملی ۲۰۲۵ آمریکا، در چه وضعیتی قرار دارند؟
https://youtu.be/48wEUp4ytSc
رحمان قهرمانپور تحلیلی از این سند و الزامات آن برای ایران ارائه میدهد.
@irantalk_sn
ایران و آمریکا
چشماندازهای تاریکتر
سند امنیت ملی آمریکا در سال ۲۰۲۵ منتشر شده است. این سند آنقدر اهمیت دارد که در اندیشکدههای جهان و اتاقهای تصمیمسازی و تصمیمگیری دولتها درباره آن بحث و گفتوگو میشود و تحلیلهای متعدد درباره محتوا و پیآمدهای آن منتشر شده است.
دیدن گفتوگو
https://youtu.be/48wEUp4ytSc
رحمان قهرمانپور در این گفتوگو، مندرجات این سند و اهمیت آنها برای ایران را تحلیل میکند. همه شواهد و تحلیلهایی که در این گفتوگو ارائه میشود نشان میدهد ایران بهواسطه ویژگیهای خودش و تاریخ طیشده در چند دهه گذشته، و تحت تأثیر شرایطی که بر جهان و بالاخص روابط بین قدرتها حاکم است، با چشماندازهای پیچیدهتر و دشوارتری برای تأمین امنیت و منافع ملی خود مواجه است.
سیاستگذار و حکمرانی ایرانی، و به تبع آن همه شهروندان در وضعیت پیچیده، ابهامآمیز و با چشماندازی کموبیش تیره مواجه هستند. عقلانیت، واقعنگری، اتکا بر همه مردم و تغییر سیاستهای گذشته میتواند بهکار تغییر این شرایط بیاید.
https://youtu.be/48wEUp4ytSc
#امنیت_ملی_آمریکا #امنیت_ملی_ایران #رحمان_قهرمانپور #ایران_تاک
@irantalk_sn
🔲⭕️به احترام او که گوشهای ننشست، به چالش کشید و تفاوت ایجاد کرد
محمد فاضلی
او هشتاد ساله شد و من به رغم آنکه یک بار ایشان را از نزدیک ندیدهام اما به پاس آنچه از او آموختهام، و به دلیل شرایطی که در آن قرار گرفتهایم، چند خطی به رسم قدردانی مینویسم. چرا مینویسم؟ در آخر خواهم گفت.
عبدالکریم سروش بسیار نوشته، گفته و مشارکت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کرده است و از همینرو نوشتن درباره او آسان نیست؛ و چنان مشارکت و تأثیرش بزرگ بوده ناگزیر و به رسم همه آنها که کاری بزرگ میکنند، در معرض نقد و گاه طعن هم هست. تأثیرات او بر فرهنگ، جامعه و سیاست در ایران را میتوان به اختصار در چند عنوان – هر چند ناکافی - خلاصه کرد.
◽️تحول در روشنفکری دینی و مشارکت گسترده در تولید اندیشههایی که از نقد مارکسیسم تا نقد ایدئولوژیزدگی (مارکسیستی یا دینی)، نقد معرفتشناختی اسلامگرایی حقیقتانگار، و جا باز کردن برای تفسیر هرمنوتیک متون دینی.
◽️به چالش کشیدن انحصار روحانیت در تفسیر دین (عمدتاً بهواسطه نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت)؛ و نشان دادن تحول فهم دین بر اساس تحول و تکامل سایر معارف بشری؛ تأکید بر خطاپذیری در فهم دین؛ جایگاه دادن به نقش «پرسشها از دین» در «فهم دین»؛ و به چالش کشیدن قدرت/انحصار روحانیت در نسبت با فهم، تفسیر و بهرهبرداری از قدرت دینی.
◽️سهیم شدن در اندیشه ضرورت دموکراتیک شدن عرصه نقد قدرت و نقد فهم متون دینی؛ و تأثیرگذاری بر این تحول بزرگ از مسیر ارائه تفسیرهای رقیب از متون و اندیشه دینی.
◽️مشارکت اجتماعی-سیاسی گسترده در تربیت نسلی از اندیشمندان، علاقمندان به علوم انسانی و اجتماعی، و ارتقای فضای فکری و فرهنگیای که یکی از پیشرانهای مطالبه تحول فرهنگی، دموکراسی سیاسی، و تحول اجتماعی بودهاند.
◽️تلاش گسترده برای توسعه دادن عقلانیت انتقادی از مسیر طرح و ترویج ایدههای فیلسوفانی نظیر کارل پوپر، و پیشبرد طرحی برای بازاندیشی فلسفی در بنیانهای اندیشه دینی و سیاسی.
◽️برخی از مهمترین مفاهیم نو در فضای اندیشه سیاسی و اجتماعی ایران دهه ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ از تلاشهای فکری عبدالکریم سروش هم تأثیر پذیرفتند. آنچه از مفاهیمی نظیر «تکثرگرایی» (پلورالیسم)، مدارا، نقد قدرت دینی و ... در جامعه ایرانی جاری شد، تحت تأثیر عبدالکریم سروش نیز بوده است.
◽️برکشیدن اندیشه عرفانی مولانا در فضای فکری و فرهنگی ایران، و صدها ساعت شرح و تفسیر اندیشه و ادبیات مولانا که با رویکردی مرکب از فلسفه، عرفان، سیاست، جامعهشناسی و ... انجام شده است. سروش سهمی ارزشمند در شرح سایر شعرای اندیشهورز چون سعدی و حافظ هم دارد.
◽️بدیهی است آدمی با این گستره از تأثیرگذاری، در معرض نقد و طعن هم قرار بگیرد. خصوصاً او که با ارباب قدرت هم گلاویز شده و از بنیانهای معرفتشناختی تا سلوک شخصی قدرتمداران از تیغ تیز نقد و تندیهای قلم هنرمند او در امان نماندهاند.
◽️حامیان دین سنتی عبدالکریم سروش را نقد کردهاند که دین را تابع علوم انسانی متغیر و بشری کرده است. آنها که دین را بر سریر سیاست میپسندند، از عاقبت سکولاریسم پنهان در اندیشه سروش بیمناک هستند. جالب اینکه منتقدان روشنفکری دینی بر سروش میتازند که به اندازه کافی کودک سیاست را از پستان دین جدا نکرده است و در باب کفایت نقد معرفتشناختی دین و ظرفیتهای دموکراتیک در اندیشه دینی تابع قبض و بسط، خوشبین است.
◽️عبدالکریم سروش با طرح «بسط تجربه نبوی» و ایده رؤیاهای رسولانه، صدای همفکرانش در روشنفکری دینی را هم درآورد.
◽️عبدالکریم سروش چند دهه، چوب مقطع کوتاه مشارکتش در انقلاب فرهنگی و شورای مجری آن را نیز خورده است. او را به سبب مشارکتش در جریانهای اندیشهای همنوا با انقلاب سال ۱۳۵۷ و برخی سخنان و نوشتههایش درباره شخصیتهای انقلاب هم نواختهاند.
او با روحانیت، صاحبان قدرت، دینداران سنتی، روشنفکران دینی و غیردینی در افتاد و ایده های آنان را به چالش کشید. طبیعی است، آدمی اگر گوشهای بنشیند و کاری نکند، گزک دست کسی نمیدهد و در معرض نقد و طعن هم قرار نمیگیرد. اما وقتی کار و بالاخص کارهای بزرگ میکند، منتقدان، دشمنان و حتی خطاهایشان بزرگتر میشود. سروش هم از این قاعده مستثنی نیست.
☑️⭕️اما چرا درباره عبدالکریم سروش نوشتم؟
چون گویی جریانی میخواهد هیچ چیز باقی نماند، هیچ درختی در فرهنگ، جامعه، اقتصاد و سیاست ایران سر پا نباشد، و جز ویرانهای تهی به جا نماند. لذا هر آدم، اندیشه، واقعیت، دستآورد و افتخاری را زیر پای ناسزا، تخریب، تهمت و انکار له میکند یا نادیده میگیرد. یاد کردن از بزرگان و بزرگیهای جامعه ایرانی، بخشی از مقابله با ویرانگری آگاهانه و ناآگاهانهای است که در زمانه استیصال، فراگیر میشود.
شبکه توسعه
@I_D_Network
به نقل از کانال دکتر محمد فاضلی
@fazeli_mohammad
📚 تازههای نشر: حکمرانی آب زیرزمینی؛ تحولات و پیشرفتها
در بخشی از مقدمۀ دکتر محمد فاضلی و دکتر علی باقری بر این کتاب میخوانیم:
«آب زیرزمینی ناپیداست و این خصیصه پیامدهایی برای مدیریت و حکمرانی آن دارد… افت سطح آب زیرزمینی و کسری مخزن آبخوانها… را نمیتوان به سادگی مشاهده کرد. همین نامرئی بودنِ آنچه بر سر آبخوانها میآید، اجماعسازی بین ذینفعان، اعتمادسازی و هر گونه کنش جمعی را با دشواری مواجه میکند. اما مسئله به نامرئی بودن ختم نمیشود. فرایندهای مرتبط با آب زیرزمینی کُندرو و توأم با تأخیر هستند… ماهیت تأخیری آب زیرزمینی باعث میشود اثر اقدامات تأثیرگذار بر آن بهزودی بروز نکند و از همین رو اقدامات مخرب… بدون آنکه حساسیتی را برانگیزند میتوانند تا سالها تداوم داشته باشند.»
نویسندگان: کارن ویلهوس، النالوپز-گان، کریستن کونتی، آلبرتو گاریدو و جاک وندر گان
ترجمه: محمد حبوطن، محمد ارشدی
قطع: وزیری
تعداد صفحات: ۴۵۴
🛒خرید اینترنتی کتاب با تخفیف
📖مطالعۀ ۲۰ صفحۀ نخست کتاب
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام نشر روزنه
☎️ 02188721514
بلژیکیها در ایران
مشکل ظرفیت دولت در ایران از کجا شروع شد و چرا تا این اندازه مسئلهساز بود؟
در این قسمت از ویدیوکست «دغدغه ایران»، با نگاهی تاریخی به حدود ۱۳۰ سال پیش برمیگردیم؛ به دورهای که انقلاب مشروطه در حال شکلگیری بود و دولت ایران با بحران مالی، اداری و حکمرانی دستوپنجه نرم میکرد.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/drG2hPcLMf8
اینبار از زاویهای متفاوت به موضوع نگاه میکنیم: روایت خارجیهایی که برای ساماندادن به امور مالی و اداری ایران به کشور آمدند؛ بلژیکیهایی که مأمور اصلاح گمرکات شدند و مشاهداتشان را مکتوب کردند.
در این قسمت:
با مفهوم «دیوانسالاری» و بوروکراسی مدرن از نگاه ماکس وبر آشنا میشویم و میبینیم بوروکراسی وبری چه نسبتی با توسعه دارد؛
و وارد داستان حضور بلژیکیها در ایران اواخر عصر قاجار میشویم؛ جایی که دولت، مالیات، گمرک و تمرکز قدرت با بحران جدی روبهرو بود.
@dirancast_official
انجمن علمی سیاستگذاری اجتماعی دانشگاه تهران، گروه سیاستگذاری اجتماعی انجمن جامعهشناسی ایران و مؤسسهٔ عالی پژوهش تأمین اجتماعی برگزار میکنند:
تأملی دوباره بر قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی
سرگذشت تولد قانون
👤 محمد ستاریفر
۱۰ تا ۱۲
آسیبشناسی اجرای قانون
👤 محمدحسین شریفزادگان
👤 علی حیدری
👤 محمدرضا واعظمهدوی
۱۳ تا ۱۴:۴۵
آموزهها و اصلاحات پیشنهادی برای آینده
👤 علیاکبر تاجمزینانی
👤 سلیمان پاکسرشت
👤 معصومه قاراخانی
۱۵ تا ۱۷
دبیر علمی همایش: علی فهیمی
🕙 چهارشنبه، ۲۶ آذر ۱۴۰۴، ساعت ۱۰ تا ۱۷
📍 دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران، تالار گفتوگو
📌 همایش بهصورت حضوری و آنلاین برگزار خواهد شد. برای ثبتنام به شناسۀ @socialpolicy_ut در تلگرام پیام دهید.
🆔 لینکدین | تلگرام | اینستاگرام | socialpolicy_ut?si=oF8xbg6iil5dg8oI">یوتیوب
در حالی که دامداریها شیر (شیر خام به اضافه جایزه چربی و ...) را در آبان کیلویی ۳۶۰۰۰ تومان فاکتور میکردند و قیمت از ۲۳۰۰۰ شهریور به الان حدود ۴۰۰۰۰ رسیده، چگونه ستاد تنظیم بازار، محاسبه قیمت محصولات لبنی با کیلویی ۲۹۵۰۰ را الزام کرده است؟
نمایش؟ استیصال؟ تشدید بحران؟ چی ...؟
@fazeli_mohammad
در دو دهه اخیر، نظام اداری و حکمرانی جمهوری اسلامی ایران شاهد نوعی جابهجایی ساختاری در الگوی تولید و بازتولید نخبگان بوروکراتیک بوده است. اگر در دهههای نخست پس از انقلاب و حتی تا اواخر دهه ۱۳۷۰، تکنوکراتهای حرفهای با تحصیلات ممتاز، تجربه اجرایی گسترده و شبکههای ارتباطی فراملی نقش مسلطتری در مدیریت اقتصادی و نهادی ایفا میکردند، از اوایل دهه ۱۳۸۰ به بعد، مسیر متفاوتی برای صعود اداری گشوده شد. این مسیر، بیش از آنکه بر شایستگی حرفهای، سرمایه آموزشی ممتاز یا توان طراحی سیاست متکی باشد، بر «وفاداری سیاسی»، «شبکهسازی در سطوح میانی» و «قابلیت انطباق با منطق قدرت» استوار بود.
در این چارچوب، آنچه میتوان از آن با عنوان «بروکراتهای میانمایه» یاد کرد، نه یک برچسب اخلاقی بلکه یک تیپ نهادی است. این تیپ، محصول تغییر در منطق انتخاب مدیران، تضعیف نهادهای تخصصمحور، و تقدم ملاحظات سیاسی و امنیتی بر عقلانیت
سیاستگذاری است.
تمایز بروکرات میانمایه با تکنوکرات حرفهای
تکنوکراتهای حرفهای، چه در تجربه ایرانی دهههای پیشین و چه در الگوهای کلاسیک حکمرانی، معمولا دارای چند ویژگی مشترکاند:
تحصیلات عمیق و معتبر دانشگاهی، اغلب در دانشگاههای طراز اول داخلی یا بینالمللی؛
سابقه اجرایی پیوسته و قابل ردیابی در حوزه تخصصی خود؛
و مهمتر از همه، پیوند با شبکههای دانشی و حرفهای فراتر از مرزهای یک نهاد یا یک جناح سیاسی.
در مقابل، بروکرات میانمایه لزوما فاقد تحصیلات یا تجربه نیست، اما کیفیت این سرمایهها تعیینکننده نیست. آنچه تعیینکننده است، توان حرکت در شبکههای غیررسمی قدرت، حفظ تعادل میان جناحهای درون نظام، و پرهیز از هرگونه ابتکار پرهزینه یا موضعگیری مستقل است. این افراد اغلب از مناصب میانی آغاز میکنند، در حاشیه تصمیمسازی میمانند، و دقیقا به همین دلیل، در دورههای بیثباتی سیاسی به گزینهای «کمهزینه» برای ارتقا بدل میشوند.
دوره دولت محمود احمدینژاد نقطه عطفی در این تحول بود. تضعیف و حتی انحلال موقت سازمان برنامه و بودجه، حذف یا به حاشیه راندن بدنه کارشناسی باسابقه، و بیاعتبارسازی دانش برنامهریزی، عملا مسیر را برای ارتقای مدیرانی هموار کرد که بیش از آنکه برنامهریز باشند، مجری اراده سیاسی بودند.
نقد بروکراتهای میانمایه، نقد افراد نیست. مساله اصلی، ساختاری است که تولید چنین تیپهایی را عقلانی میکند. در نظامی که تصمیمهای کلان اقتصادی و نهادی خارج از نهادهای تخصصی اتخاذ میشود، بهترین بروکرات نه خلاقترین یا متخصصترین، بلکه «کممسالهترین» فرد است.
پرسش کلیدی این است:
وقتی مسیر ارتقا از شایستگی حرفهای به وفاداری نهادی تغییر میکند، چه بر سر ظرفیت دولت برای یادگیری، اصلاح و پاسخگویی میآید؟
و مهمتر، آیا نظامی که به طور سیستماتیک بروکراتهای میانمایه تولید میکند، میتواند در مواجهه با بحرانهای پیچیده اقتصادی و اجتماعی موفق باشد؟
بروکراتهای میانمایه، نه انحرافی موقتی، بلکه محصول طبیعی تحول حکمرانی در جمهوری اسلامی طی دو دهه اخیرند. از سازمان برنامه و بودجه تا بانک مرکزی، از سیاست مالی تا سیاست پولی، الگوی غالب، ارتقای مدیرانی است که بیش از تخصص، به تطبیقپذیری مجهزند. نتیجه، دولتی است که باثبات به نظر میرسد، اما از درون تهی از ظرفیت اصلاح ساختاری است.
این مساله، بیش از آنکه یک نقد فردی باشد، هشداری درباره آینده حکمرانی است. اگر مسیرهای ارتقای اداری اصلاح نشوند، بحران نه فقط در سیاستها، بلکه در خود دولت نهادینه خواهد شد
جامعه خطرهای بیصاحب
چرا جامعه ایران کماعتماد است؟
سهند ایرانمهر معتقد است جامعه ایران دارای مقدار زیادی انسجام اجتماعی افقی است، انسجامی که میان مردم و گروههای مردمی برقرار است اما انسجام اجتماعی عمومی، به معنای انسجام بین مردم و حاکمیت تضعیفشده است.
او اعتقاد دارد که اعتماد اجتماعی در این جامعه تضعیف شده و علت آنرا در یکی از خصایص جالب و خطرناک این جامعه میداند.
دیدن گفتوگو
https://youtu.be/FqK1tSX5-0w
سهند ایرانمهر اعتقاد دارد که جامعه ایران، جامعهای در خطر تهدید است که خطر در آن صاحب ندارد. بیصاحب بودن خطر ویژگیای است که او در طرح نظری خود درباره جامعه ایران صورتبندی میکند و با اتکا به آن ویژگیهای این جامعه و از جمله علت بروز بیاعتمادی را شرح میدهد.
او اگرچه وظیفه جامعهشناس و تحلیلگر را صورتبندی خطرها به منظور تعیین شدن صاحب برای آنها میداند، اما راهکارهایی برای بیرون رفتن از این وضعیت ارائه میدهد که متکی بر تجربههای جهانی هم هست.
#سهند_ایرانمهر #جامعه_خطر #اعتماد_اجتماعی #انسجام_اجتماعی #سرمایه_اجتماعی
@irantalk_sn
اعدام سلطانها
در اوضاعی که تورم، فلاکت به بار میآورد، از فرانسه تا ایران همه دنبال اعدام سلطانها میگردند.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/qfdJHcpiFkQ
این قسمت، تصویری تاریخی است از بلایی که «خلق نقدینگی» میتواند سر یک کشور بیاورد. درسی که میلیونها ایرانی باید بشنوند.
#تورم #نقدینگی
@dirancast_official
سیاستمدار ایرانی! اولویت تو چیست؟
گفتوگو درباره آتشسوزی جنگلهای ایران خیلی روشنگر بود و زوایای مهمی از مدیریت منابع محیطزیستی را روشن میکند.
https://youtu.be/gge0ivltaPo
بر اساس این گفتوگو یک سؤال از سیاستمدار ایرانی پرسیدهایم.
#آتش_جنگل #جنگل_زاگرس #جنگل_هیرکانی
@irantalk_sn
آتشنشانان جنگل را دریابیم
محمد فاضلی
جنگلهای ایران بخش مهمی از ظرفیت زیستپذیری این سرزمین را میسازند. جنگلها که آتش میگیرند، گویی ظرفیت زیستپذیری این سرزمین میسوزد و شایسته نیست از کنار این مشکل که زندگی را تهدید میکند به سادگی بگذریم.
جنگلها که آتش میگیرند، فضای مجازی پر میشود از صحنههای سوختن جنگل و در پی آن سیل همدردی کردن با جنگل، نقدها به نبود تجهیزات خاموش کردن آتش، و نقد مدیران و مسئولان شروع میشود. آتشسوزی #جنگل_الیت در جنگلهای هیرکانی آخرین نمونه از این گونه رخدادها بود.
این گونه رخدادها میآیند و میروند، و خیلی بحث تخصصی و کارشناسی درباره آنها شکل نمیگیرد. من در رسانه ایرانتاک تلاش کردم از حد نقد و اعتراض به مدیریت بد آتشسوزی جنگلها فراتر برویم و در گفتوگو با یکی از فعالان محیطزیست که یک دهه به صورت تخصصی درباره آتشسوزی جنگلها کار کرده است، معضل سوختن جنگلهای ایران را بررسی کنیم.
ویدیوی آتش به جان جنگلها
https://youtu.be/gge0ivltaPo
امیدوار بودم ویدیوی این گفتوگو دیده شود، ابعاد مشکل آتشسوزی جنگلها برای هزاران نفر آشکار گردد، مطالبهای برای رسیدگی تخصصی به آتشسوزی جنگلها ایجاد شود، و زمینهای برای کمک به کارزار حمایت از کنشگران محیطزیست فعال در زمینه خاموش کردن آتش جنگلها شکل بگیرد که جان بر سر این کار میگذارند.
#امید_سجادیان و گروه همکارانش برای حفاظت جنگلهای ایران و در امان داشتن آنها از آتش، از عمر و زندگی خود مایه گذاشتهاند.
شما را به دیدن ویدیوی گفتوگو با او دعوت میکنم و بهویژه اگر مایل بودید به کارزار کمک مالی و خرید تجهیزات خاموش کردن آتش جنگل که راهاندازی کرده است کمک کنید. این کارزار و راههای حمایت از آن در ویدیوی گفتوگو معرفی شده است.
ویدیوی آتش به جان جنگلها
https://youtu.be/gge0ivltaPo
#جنگل_زاگرس #جنگل_هیرکانی #آتش_جنگل
@fazeli_mohammad
جناب آقای مسعود پزشکیان
رئیسجمهور محترم
سلام و احترام
دیروز به دستور شما خط انتقال آب خلیج فارس به اصفهان افتتاح شد. استاندار اصفهان گفتهاند «محور اصلی این پروژه، احیای اکوسیستمهای تشنه استان است.» در ضمن گفتهاند «این پروژه مسیر را برای تخصیص آب بیشتر به زیستبوم رودخانه، حفظ کامل حقابههای زیستمحیطی تعریف شده و از همه مهمتر، احیای تالابهای پاییندست، به ویژه تالاب بینالمللی گاوخونی، هموار میکند و این یک گشایش تاریخی در مدیریت منابع آب است.»
استاندار اصفهان فقط به تاریخی دانستن این گشایش در مدیریت منابع آب قناعت نکرده و فرمودهاند «ما با تکیه بر دانش و اراده ایرانی، توانستیم بر مسافت طولانی بیش از ۴۰۰ کیلومتر و اختلاف ارتفاع چشمگیری فائق آییم و این دستاورد، الگویی موفق برای اجرای پروژههای عظیم انتقال آب در سایر مناطق خشک و نیمهخشک کشور است.»
جناب رئیسجمهور، دقت بفرمایید که در همان لحظه که این گشایش تاریخی در مدیریت منابع آب را اعلام کردهاند، از نمد آن کلاهی برای «اجرای پروژههای عظیم انتقال آب در سایر مناطق خشک و نیمهخشک» هم دوختهاند. لاجرم باید نتیجه بگیریم که این گشایش تاریخی، خوشمزه بوده است. اما من متخصصان بسیاری میشناسم که با ادلّه متقن به خسارتبار بودن این گونه پروژههای انتقال آب برای خزانه ملت، محیطزیست کشور، و سیاستگذاری منابع آبی شهادت میدهند.
من مجبورم از جنابعالی خواهش کنم از نمدمالان کلاهدوز پروژههای انتقال آب – مشخصاً همین پروژه که افتتاح فرمودید – توضیح بخواهید، و امر بفرمایید به چند سؤال زیر پاسخ دهند. اگر هم صلاح ندیدند که پاسخها را به اطلاع رعیت برسانند، اقلاً خودتان به عنوان رئیسجمهور در جریان آمار و ارقام پاسخها قرار بگیرید.
یک. کل آبی که این خط انتقال به اصفهان منتقل میکند، چند متر مکعب است؟
دو. مقدار آب انتقالی با چند هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری حاصل میشود؟
سه. هزینه عملیات انتقال (انرژی مصرفی، نگهداری و تعمیرات، و ...) سالیانه چند تومان است؟
چهار. قیمت هر متر مکعب آب انتقالیافته به اصفهان برای مصرف در صنایع چقدر است؟
پنج. مقدار آب انتقالیافته، در مقایسه با کل مصارف آب (کشاورزی، شرب و بهداشت، صنعت) حوضه آبریز زایندهرود، چند درصد مصارف را شامل میشود؟
شش. این انتقال آب، سبب افزایش مصرف آب در سراسر حوضه آبریز زایندهرود میشود یا به کاهش مصرف میانجامد؟
هفت. حرکت به سمت سطحی از پایداری منابع آب در حوضه آبریز زایندهرود، مستلزم چقدر کاهش در مصرف آب است؟
هشت. کاهش مقدار مصرف آب موضوع سؤال هفتم، مستلزم چقدر سرمایهگذاری و در چه بخشهایی است؟
نُه. سایر گزینههای در دسترس برای کمک به پایدارسازی منابع آب حوضه آبریز زایندهرود (کاهش هدررفت، بهبود کشاورزی، تصفیه و بارچرخانی، و ...) مستلزم چه مقدار هزینه بوده و این هزینهها در مقایسه با هزینههای انتقال آب خلیج فارس، چه وضعیتی دارند؟
ده. همزمان با احداث خط لوله انتقال آب خلیج فارس به اصفهان، چه مقدار در سایر فعالیتهای ضروری برای پایدارسازی منابع آب حوضه آبریز زایندهرود سرمایهگذاری و هزینه شده است؟
یازده. اثرات محیطزیستی حاصل از شیرینسازی و نمکزدایی این خط انتقال بر آب خلیج فارس، و بالاخص جزایر و نواحی ساحلی متأثر از آن چگونه مدیریت شده است؟ گزارش اثرات محیطزیستی این خط انتقال کجاست؟ چه کسی تهیه کرده و سازوکار مدیریت تأثیرات محیطزیستی آن چیست؟
دوازده. هزینه سرمایهگذاری برای ساخت خط انتقال آب خلیج فارس به اصفهان، از کدام محل تأمین شده و به چه شرکتهایی پرداخت شده است؟
سیزده. فرض کنید هزینه هر متر مکعب آب انتقالیافته به اصفهان فقط ۱ دلار است (که هزینهها بیشتر است.) حالا تصور کنید بازار آبی در حوضه آبریز زایندهرود بر مبنای خرید هر متر مکعب آب ۱ دلار راهاندازی شود که هدف از آن کاهش مصرف آب با ابزارهای اقتصادی باشد. فکر میکنید چقدر آب برای فروش در این حوضه آبریز ارائه میشود؟ و چگونه ابزار اقتصادی میتواند با ترتیبات مشخصی در خدمت کاهش مصرف آب در حوضه و پایدارسازی قرار گیرد؟
جناب آقای پزشکیان، مینویسم که در تاریخ ثبت شود و نسلهای بعد نگویند پدران ما آنقدر خِنگ بودند که نفهمیدند این لولهکشیها نه برای آب و نه برای درمان درد آب بود. شما هم حواستان باشد، برای بقیه «مناطق خشک و نیمهخشک» هم از این خوابهای لولهای دیدهاند.
۱۶ آذر ۱۴۰۴
محمد فاضلی
#انتقال_آب
@fazeli_mohammad
🔲⭕️خطوط قرمز توهمی و کشورداری قفل شده
علی سرزعیم؛ تحلیل گر اقتصادِ سیاسی
در عصر روشنگری، یک نشریه از تعدادی روشنفکر و اندیشمند آن زمان خواستند که تحولات فکری آن دوران را تحلیل کنند. بهترین مقاله را ایمانوئل کانت-فیلسوف بزرگ مغرب زمین- نوشت. مقاله ای بس کوتاه اما عمیق و ماندگار. شروع مقاله چنین است (قریب به مضمون): «روشنگری برون آمدن آدمی است از نابالغی به تقصیر خویشتن... کشیش میگوید شک نکن.... شعار روشنگری این است: جرات دانستن داشته باش!». به زبان ساده تر «روشنگری یعنی آدم خودش تصمیم بگیرد از وابستگی فکری و ناتوانیای که خودش مسئولش بوده، آزاد شود».
حرف کانت این است که تا قبل از روشنگری جرات پرسش کردن از انسانها گرفته شده بود و حق پرسش محدود به امور خاصی بود و حتی ارسطو و افلاطون فراتر از نقد شمرده میشدند و انسانها آنقدر بالغ و عاقل شمرده نمیشدند که در مورد درستی این امور مقدس فکر و اندیشه کنند. این محدودیت را خود آدمی به خود تحمیل کرده بود و به همین دلیل میگفت روشنگری برون آمدن آدمی است از نابالغی به تقصیر خویشتن!
حال به همان قیاس میتوان اصلاحات اقتصادی و اصلاحات سیاسی را برون آمدن تصمیمگیران از ناتوانی به تقصیر خویشتن... وقتی همه میگویند دست به چیزی نمیتوان زد و تغییری نمیتوان داد و همه چیز خط قرمز است و هر تغییری بسیار پیامدهای وخیم داشته باشد. پس شعار اصلاحات این است: جرات اقدام داشته باش! تا پیش از این تصور میشد نمیتوان در مورد بانک آینده کاری کرد اما دیدید که میشد. تا پیش از این تصور میشد نمیتوان به قیمت بنزین دست زد اما دیدید و خواهید دید که میشد! این تصورها بیشتر توهم بود و محدودیتهای فرضی بود که سیاستمدار به خود تحمیل کرده بود. اینک سیاستمدار میبیند که میشود! پس باید به پیش رود و شجاعت تغییر داشته باشد.
دولت و حکومت باید شجاعت داشته باشد در ساختن چشمانداز نو. شجاعت داشته باشد در تکرار نکردن راه شکست خورده و شجاعت داشته باشد در در کنار گذاشتن آدم ناکارآمد که چندین بار آزمون را پس داده اند!
☑️⭕️تجویز راهبردی: چه باید کرد؟
باید به تفاوت مدیر و کارشناس و یا رهبر و سیاستمدار توجه کرد!
مدیر/کارشناس، محدودیتهای موجود را اعم از اینکه واقعی باشند یا موهوم، عینی باشند یا ذهنی، عملی باشند یا سیاسی، مفروض میگیرد و تلاش میکند راه حل بهینه مشکلات را در فضایی داخل قیدهای موجود پیدا کند. به همین دلیل نه تنها از نخستین گزینه بهینه (First Best) صرف نظر میکند بلکه از دومین گزینه بهینه (Second Best) نیز صرف نظر میکند و به گزینههای فروتر رضایت میدهد. کارشناس ذاتا درون چارچوب می اندیشد.
اما یک رهبر یا سیاستمدار کسی است که همه محدودیتها را به رسمیت نمی شناسد بلکه سعی می کند برخی محدودیتهای ذهنی، سیاسی یا موهوم را پس بزند و فضا را برای یافتن گزینه های بهتر فراهم کند. در زمان ما که اقسام قیدها و محدودیتها حق انتخاب کارشناسان و مدیران دولتی را به شدت محدود کرده ما نیازمند رهبران و سیاستمدارانی هستیم که با شجاعت برخی قیدها و محدودیتها را کنار بزنند و نشان دهند که میشود به راه حلهای بهتری دست یافت. رهبر و سیاست مدار قاعدتا باید خارج از چارچوب فکر کند و چارچوب های جدید ایجاد کند.
مثلا آزادکردن واتساپ از قید فیلتر نشان داد که با حذف برخی فیلترها بحرانی گریبان کشور را نخواهد گرفت. انحلال و ادغام بانک آینده بانک هراسی را به دنبال نخواهد داشت. سه نرخی کردن بنزین تبعات اجتماعی نخواهد داشت. اگر در بند قیود موجود بمانیم به راه حل جدیدی نخواهیم رسید و نخ نماشدن و ناکارا بودن راه حلهای قدیمی نیز اینک واضح است. پس نیاز ضروری ما ایفای نقش رهبری و سیاستمداری توسط کسانی است که مردم به عنوان حلال مسائل برگزیده اند.
کشورداری درون خطوط قرمز توهمی عملا اداره روزمره و تکراری است و رهایی بخش نخواهد بود.
شبکه توسعه
@I_D_Network