🔴 ۲۸ سال دادخواهی و رنج های عایشه
✍ اجلال قوامی
🔸ماموستا محمد ربیعی امام جمعه اهل سنت کرماشان ۱۱ آذر ۱۳۷۵ قربانی قتل های سیاسی مشهور به قتل های زنجیره ای شد.عایشه مفاخری همسر ماموستا ربیعی می گوید؛ در این ۲۸ سال هنوز دادخواه خون ماموستا محمد ربیعی هستم.ماموستا محمد ربیعی شاعر، نویسنده و ادیب و چهره خوشنام ملی و مذهبی در کردستان بود که بالغ بر ۶۰ جلد کتاب چاپ نشده از او به یادگار مانده است.او خطیبی توانا و سخنور بود که مورد وثوق و احترام مردم و جریان های سیاسی و مدنی در کردستان بود.در این ۲۸ سال عایشه خانم مفاخری چه رنج ها که نکشید و سختی ها را به جان خرید و از پیگیری قتل ماموستا ربیعی خسته نشد و یک تنه ایستاد.هنوز که هنوز است او سوگوار ماموستا است و هر وقت اسمی از او برده می شود اشک در چشمانش حلقه می زند.این چند سطر به احترام و احتشام رنج های ۲۸ ساله عایشه خانم که فخر همه است.
#کرماشان
#ماموستا_محمد_ربیعی
/channel/ronahikurd
/channel/iranazadvaabad
💢درسته که اینجا همهچیز بهروز و جدیده، اما گاهی اوقات نیاز داریم که یک نفسی عمیق بکشیم و به خاطرات خوب گذشته بپردازیم.
💔نوستالژی دهه شصت ، جایی که بازتابی از گذشته وجود دارد. و ما را به خوشترین روزهای زندگیمون بازمیگرداند . به دوران پر آرامش کودکی.
💯عضو شوید و به اشتراک بگذارید، زیرا گذشته ما قسمتی از هویت ماست.👇👇👇
/channel/nostalgidahe60
✅برای احمد رضا حائری و حبس شرافتمندانه اش
✍️عزیز قاسم زاده
زندان در این سرزمین برای کسانی چون احمد رضا حائری حصار نیست.راهی به رهایی است.زندان برای او نه وسیله ای برای محبوب شدن است و نه رزومه ای برای در دست گرفتن رهبری سیاسی و نه شرایطی برای خروج از کشور و زندگی در جای امن!
تردیدی نیست که حساب بسیاری از مبارزان شریف و صادقی که از پس سالها رنج و سختی اکنون در تبعید ناخواسته، درد دوری از سرزمین را بر دوش می کشند، از کاسبان جدا است.کاسبانی که کسی به یاد ندارد در این سرزمین برای پرداخت کمترین هزینه ای با احتمال ضریب پایین هم، روزی روزگاری پا پیش گذاشته باشند.
احمد رضا حائری اما نگاه حقوق بشریش مبتنی بر «اخلاق وظیفه گرا» و بلکه فراتر اخلاق «فضیلت گرا» موجب شد تا او از جریان اصلاح طلبی مرسوم و موجود، فاصله ی معنا داری بگیرد که از قضا حضور او در این جریان هم امیدی برای بسط همین اندیشه های نیک کنونیش بود و به رغم اینکه او هم می توانست مثل کثیری معاش اندیش و منصب اندیش، از درون جریان اصلاح طلبی به مقام و منصب و موقعیت شخصیش اندیشه کند و برای ارتقای معیشتش،گام فرا پیش نهد،اما با نگاه حقوق بشری و بی طرفانه و فارغ از ایدئولوژی،بی چشم داشتی، صلح طلبانه برای آزادی و حقوق بشر و عدالت تلاش کرد. وقتی هم که پایش به زندان باز شد،آنجا هم صدای بی صدایان شد.صدای زندانیان در معرض اعدام از گوشه و کنار این سرزمین از بلوچ تا عرب به گونه ای که به رغم اینکه در آستانه آزادی و دیدار با خانواده و فرزند خردسالش «هستی» بود،از این آزادی محروم شد.
در حالی که حکم سه سال و هشت ماه زندان احمد رضا حائری دو سال پیش صادر و در تجدید نظر تایید شده بود و دیوان عالی کشور حکم شعبه ۳۶ تجدید نظر علیه احمد رضا حائری را نقض کرده بود،اما شعبه ۲۱ اعاده دادرسی آن را رد کرد.حائری در نامه ای که ۲۱ آبان از زندان قزلحصار نوشته است، علت همه برخوردها و احکام صادر شده علیه خود را واکاوی کرده است که در یک کلام باید تلاش پیوسته او برای صدا شدن بی صدایان و مخالفتش با اعدام های سیاسی را عامل اصلی صدور این احکام نامید.او در این نامه به صدور احکام اعدام چهار هم وطن عرب و بچه های اکباتان اشاره می کند و برگزار شدن آن پشت درهای بسته را بیشتر به قرعه کشی می نامد «که در آن گردن انسانی را انتخاب می کنند برای به دار کشیدن»
او در بخش دیگری از نامه خود می نویسد:
«اما این اواخر با نقض حکم ظالمانه، فکر به آزادی و اینکه پس از یکونیم سال دوری، به خانه بروم پیش دخترکم و به تلافی غصه ۶۰۰ روز دوری، ساعتها در آغوشش گرفته و برایش قصه بخوانم، قلبم را جلا میدهد و چشمم دیگر کمتر متوجه دیوارهای این «قبر زندگان» و نزدیکی غریبشان به هم میشود.
در چنین حالاتی بودم که وکلا خبر آوردند، شعبه ۲۱ اعاده را رد کرده است!»
واقعیت تلخ خواسته و ناخواسته این است که برخی از زندانیان از این موقعیت بهرمند می شوند که صدای اعتراضشان شنیده شود اما برخی متاسفانه هیچ گاه از این شانس برخوردار نیستند.اهمیت زندانیانی چون احمدرضا حائری در آن است که آگاهانه با حمایت و رساندن صدای مظلومیت عده ای از این زندانیان گمنام خود را دچار محرومیت های خود خواسته و آگاهانه و شرافتمندانه می کنند.از همین رو این زیست شرافتمندانه و اخلاق مدارانه هم باید ستوده شود و هم به عنوان الگویی از زیست فضیلت مدارانه ی درس آموز نگریسته شود.
/channel/iranazadvaabad
از نوتردام تا شیخلطفالله
(چگونه خودشان را دوست دارند؟)
مهدی سلیمانیه
امروز کلیسای نوتردام پاریس، بازگشایی شد. پنج سال پیش بود که در آتش سوخت. امروز برای بازگشایی مجددش بعد از بازسازی، رییسجمهور فرانسه با همسرش به کلیسا رفته و در مراسمی رسمی و سخنرانی شورانگیزی، کلیسا را افتتاح کرده.
با حیرت به تصویر رییسجمهور غیردیندار جامعهی غیردیندار فرانسه در میانهی کلیسا نگاه میکنم.
یکبار دیگر این توصیف کوتاه را ببنیم: در فرانسه، کشوری با یکی از بالاترین میزان خداناباوریها و پایینترین میزان دینداریهای جهان، «کلیسا»یی در پایتخت آتش میگیرد. در کشوری که هویتاش با لاییسیته پیوند خورده. جدایی نهاد دین از نهاد دولت. جایی که گفتند در انقلابش، کلیسای کاتولیک را به خاطر حمایت از استبداد شاه، در کنار او با گیوتین سر برید. فرانسه، دختر بزرگ کلیسای کاتولیک، دیگر به دامن کلیسا بازنگشت.
اما در همین فرانسهی لاییک و غیردینی، رییسجمهورش برای سوختن کلیسایی پیام میدهد. پنج سال پروژهای را قدم به قدم پیش میبرند و در مراسم افتتاحش، خودش شرکت میکند و در میانه میایستد و سخنرانی پرشور میکند.
چرا؟ چون حتی در فرانسهی غیردیندار، میدانند که «گذشته» مهم است. گذشتهای ولو دینی. ریشهها مهماند. ولو ریشههایی کلیسایی. حافظه مهم است ولو حافظهای مذهبی. میدانند که نوتردام، فقظ کلیسا نیست. آجرش به آجرش، سرمایههای حافظهای فرانسه است. مسأله دین نیست. مسأله، حافظه است. جامعهی بیحافظه، خودش را دوست نخواهد داشت.
حالا به این چهل و پنج سال فکر کنیم: تخت جمشید و پاسارگاد و نقش رستم که هفتهای نیست خبری از ترک و خطر تخریب و فرونشستشان نباشد، هیچ. در حکومتی دینی، مسجد شیخ لطفالله و مسجد شاهش که مسجدند، دو رنگ میشوند و به خطر میافتند و صدا از حاکمانش که خود مدعی دین و دیانتاند برنمیآید. انگار نه انگار.
مسأله مسجد و کلیسا و تخت جمشید و نقش رستم و کاخ گلستان نیست. مسأله حاکمانی هستند که درکی از اهمیت حافظه ندارند هیچ، تا بتوانند پاککن به دست، گذشته را مطابق منافع امروزشان پاک میکنند. مسأله ماییم که در سیل بلا، بیحس شدهایم و هیچ و نگاه. مایی که در سیل جنگ و بلا و بیقدرتی و استیصال، خودمان را چنان که باید، دوست نداریم.
نوشته بودم که روحانیت اگر میخواهد جایی در آیندهی تاریخ این سرزمین داشتهباشد، باید از موقعیت بازیگر سیاست، به محافظ سنتهای جامعهمحور بدل شود. نگران هنرهای سنتی باشد. نگران بناهای تاریخی. نگران تخریبهای به اسم توسعه حرم! نگران حافظه. اما کجاست گوش شنوا. چه توقعی! بخشی از روحانیت در قلب شهرهای شیعی، خود گاه عامل تخریب میراث است و مشوقش!
فرانسه و لندن و پاریس، اینگونه برای درخشیدن، آجر به آجر نگه میدارند و میجنگند. ما، اینگونه از دست میرویم.
راهیانه
📌 سروش مولانا برگزار میکند:
✨قصهها ما را نجات میدهند
آشنایی با نویسندگان جریانساز جهان
آشنایی با نویسندگانی که پنجرهای جدید به روی جهان پر از تکرار گشودند و سخنی تازه گفتند.
در این دوره پاسخ به پرسشهای زیر را جستجو میکنیم:
◽️چرا رجوع به ادبیات در دوران بحرانهای اجتماعی و سیاسی اهمیت دارد؟
◽️چرا قصههایی که برای خود انتخاب میکنیم، میتوانند سرنوشت ما و جامعهمان را تغییر دهند؟
◽️صد سال داستاننویسی در ایران معاصر چه مسیری را طی کرده است؟
◽️سرنوشت داستاننویسی در سرزمینهای بحرانزدهای مانند عراق، مصر، افغانستان، سوریه، پاکستان، فلسطین و جهان عرب پس از بهار عربی چگونه بوده است؟
◽️از ادبیات مهاجرت چه میدانیم؟ داستان آدمهایی که خانه و سرزمینشان را ترک میکنند و قصههایشان را در سرزمینی غریب میآفرینند.
◽️ادبیات تنهایی چیست؟ تنهایی در محاصره سونامی کلمات مجازی چه معنایی دارد؟
📌شناسه ی ثبتنام و اطلاعات بیشتر:
@sorooshemowlana
#سروش_مولانا
#قصهها_ما_را_نجات_میدهند.
@sorooshemewlana
📝📝📝 آنچه امروز ثبات و امنیت پایدار ایران را به مخاطره انداخته، عملکرد رهبر است نه قلم من.
✍🏻#سید_مصطفی_تاجزاده
‼️از متن
✅با نظر/تایید جنابعالی، قاضی صلواتی که در ستمگری و بدنامی با قاضی مرتضوی رقابت میکند، برای سومین بار، مرا به جرم "اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی" به ۶ سال حبس جدید، افزون بر ۱۲ سال قبلی محکوم کرد. زحمت تهیه کیفرخواست را نیز سربازان گمراه امام زمان در اطلاعات سپاه کشیدند.
✅گویا رهبر هنوز بر این تصور است که "النصر بالرعب" جواب میدهد و با احکام سنگین میتوانید منتقدان را مرعوب و منفعل کنید، غافل از آنکه چنین احکامی در درجه نخست ضعف و ترس حاکمیت را به نمایش میگذارد. صدای منتقدان را نیز بلندتر و گیراتر میکند.
✅رهبر با تجاوز به حق حاکمیت ملی، به مصاف انتخابات آزاد رفته و در جهت حاکمیت اقلیت خودی بر کشور و تحمیل علائق و سلایق آنها بر ملت کوشیده است. اعتراضات مسالمتآمیز مردم را نیز شدیدا سرکوب میکند.
✅آقای خامنهای با آمریکاستیزی اجتنابپذیر و فرصتسوز و نیز با راهبرد غیرواقعبینانه و پرهزینه "ایران و جبهه مقاومت متحدش باید حرف اول را در منطقه بزند"، کشور را گرفتار عقبماندگی، انزوا و تحریم کرده است.
✅پس از ۳۵ سال حکومت آیتالله خامنهای، ایرانیان نه توسعه دارند نه رفاه؛ نه از آزادی بهرهمندند و نه از عدالت. خرمن دینشان را هم آتش زهد ریا سوخته است. قرار بود ایران در سال ۱۴۰۴ قدرت اول منطقه شود. اول شده است ولی در اغلب عرصهها از آخر!
✅رهبر به اوضاع ایران، که از لحاظ ذخائر و منابع طبیعی پنجمین کشور دنیاست، نگاه کند. نشانههای شکست آنقدر همهجانبه و همهگیر شدهاند که ندیدن آنها غیرممکن شده است.
✅شکست در هیچ جا به آشکاری صداوسیمای رهبر نیست. تکرارهایش ملالآور و ابتذالش آزارنده شده است و روزبهروز بیاعتبارتر و بیمخاطبتر میشود. ادعا میکردید نظام حکمرانی ولایتفقیه الگوی مسلمانان جهان میشود، عبرت آنها شده است.
✅با رویکرد جاری آقای خامنهای از دست هیچ دولتی کاری ساخته نیست. دولت پزشکیان نیز در مهار مشکلات ناکام میماند و بهزودی به بنبست میرسد، اگر رهبر رویکرد خود را تغییر ندهد.
متن کامل
@MostafaTajzadeh
🟣
☑️ گروه گفتمان
ابرگروه گفتمان محفلی جهت تضارب افکار و تلاقی اندیشه ها و پرورش تفکر نقاد
بحث و گفت و گو پیرامون مباحث علمی فلسفی اجتماعی و اعتقادی
🟣
🔗گروه گفتمان ( فلسفه و علم) ⬇️⬇️
➡️🆔 @DISCOURSJ
➡️🆔 @DISCOURSJ
➡️🆔 @DISCOURSJ
🔗گروه گفتمان ( سیاست و دین )⬇️⬇️
➡️🆔 @Discours_ir
➡️🆔 @Discours_ir
➡️🆔 @Discours_ir
☑️کانال گفتمان کانالی منسجم از درسگفتاهای فلسفی ، علمی ، سیاسی و مناظرات علمی ، دینی ، سیاسی
🟣
🔗لینک ورود ⬇️⬇️
@Discourseees
@Discourseees
@Livre_de_discours
@Livre_de_discours
✅شرم بر شما باد؛ قانونی که هیچ کس آن را گردن نمیگیرد!
امیر دبیریمهر: کاپیتولاسیون فرهنگی در پوشش قانون حجاب؛ آیا دادگاهی وجود دارد که مردم ایران از طراحان و نویسندگان وتصویب کنندگان و تایید کنندگان قانون حجاب بخاطر توهین به نوامیس ایرانی و عزت ملی شکایت کنند؟ چه کسی اجازه میدهد اتباع بیگانه به ناموس ایرانی تذکر حجاب بدهد؟ شرم بر شما باد
/channel/iranazadvaabad
سلام هموطنان
عدالتنامه راهیست هموار
به سوی عدالت
عدالتنامه را بخوانید
اگر با ما همفکر هستید
برای رسیدن به هدف
با ما همراه شوید
عدالتنامه
🔻گسترش حجاب با دسترسی به اطلاعات نظامی-هستهای
«تصاویر دوربینهای وزارت اطلاعات، سازمان انرژی اتمی، وزارت دفاع و نیروهای مسلح با رعایت ملاحظات حفاظتی و امنیتی در اختیار فراجا قرار میگیرد.»
۱- باور کنید یا نه، جمله بالا در قانون عفاف و حجاب آمده. فقط معلوم نیست چرا دوربینهای بیت رهبری و نیروی قدس از قلم افتادهاند؟
۲- نتیجه «نقد» قانون جدید، تسهیل دسترسی به اطلاعات امنیتی، نظامی و هستهای ج.ا است -طبیعتا با فرض اینکه اطلاعات کشف نشدهای باقی مانده باشد. نتیجه «نسیه» آن هم، قرار است گسترش «حجاب» در جامعه باشد -که لابد سال بعد در چنین روزی، نتایجش مشهود خواهد بود.
۳- با توجه به نامعلوم بودن خاصیت «دوربینهای سازمان انرژی اتمی» در زمینه حجاب، چه بسا جوانان مومن انقلابی در هنگام وضع قانون اخیر، نتیجه «نقد» را بیشتر از نتیجه «نسیه» مد نظر داشتهاند.
@HosseinBastaniChannel
«قانون شرم آورِ باصطلاح عفاف و حجاب!»
در این آشفته بازار ناترازی های متعددی که همگی بیانگر عجز و ناتوانی و شکست مفتضحانه حاکمیت در اداره مملکتی است که با یکدرصد جمعیتِ جهان، ۷درصد منابع دنیا را در اختیار دارد و با سیاستگذاریهای های غلط و سوءمدیریت وحشتناکش ایران را در تمام شاخص ها ویران، و در هر دو بُعد سیاست داخلی و خارجی به بن بست کشانده و تمام ژست ها و مدعیات تاریخی معممین و فقهاء حاکم را به چنان شرمندگی تبدیل نموده که عبرت روزگار شوند و رغبت به حکومت دینی برای همیشه دفن گردد! این چه اصراری است که در قانونی کردن یک تحمیل نامشروع و ضد دینی اینگونه با تمام توان بمیدان آمده و تصمیم گرفته اید تتمهٔ مرزهای مراعات باقیمانده بین ملت و حاکمیت را شکسته و دین ستیزی را به اولین هدف تبدیل نمائید
قانون شرم آورِ نوشته شده توسط مصباحیون و جبهه پایداری، دقیقاً یادآور همان اعتقاد فاسد جناب میرباقری متحجری است که میگوید برای رسیدن به مقصد، اگر ۴میلیارد انسان هم کشته و کل دنیا نیز ویران شود بازهم میارزد و حتماً تصور میکنند برای اجرای این قانون مردم ستیز نیز اگر همه مردم هم منفور و ناراضی شوند باز هم میارزد!!
❇️ در حالیکه همگان میدانیم «قانونی» که مورد رضایت مردم نباشد و حال آنانرا بهتر نکند کثافتنامه ای است که در همکاری و هماهنگی عده ای ابله و نفوذی تنظیم شده و هدفی جز ایجاد شقاق و نارضایتی ندارد
بله قرار بود تمام کارگزاران نظام در قوای مختلف خادم، نماینده و مدافع حقوق مردم باشند و تلاش شان جز به تأمین منافع ملی و رضایت موکلین نیانجامد ولی متأسفانه همه، از جمله نمایندگان مجلس، پشت به ملت، خادم و پاچه خوار حاکمیت شده اند و ضمن بوجود آوردن شرایط غم انگیز و فاجعهبار فعلی، ننگ و نفرین ابدی را نیز برای خویش خریده اند
بله قانون حجاب اجباری نیز به سرنوشت قانون ضدملی فیلترینگ و ماهواره ای دچار خواهد شد که به اذعان خودتان حدود ۸۵ درصد مردم آنرا زیر پا گذاشته و به تمسخر گرفته اند در حالیکه اگر یک جو عقل یا شرافت دینی داشتید به پیروی از قرآن هر قانونی که مورد قبول مردم نبود و اکثر مردم تن به اجرایش نمیدادند را با تأسی به مرام خدای تعالیٰ مثل موضوع آیه ۱۸۷ بقره بلافاصله عوض میکردید و از لوث شدن قانون جلوگیری مینمودید
🛑 نه اینکه با تصمیم سازی نفوذیان، تحت فشارِ عده ای کج فهم و پاچه خوار، بر قانون نامشروع و ضددینی و غلطی پافشاری کنید که ثمری جز مقاومت و نفرت عمومی بدنبال نخواهد داشت و بزرگترین قربانی اش دینی است که پشتِ آن سنگر گرفته اید و با به اسارت گرفتن ملتی، بیش از پیش همه را به خاک مذلت خواهید نشاند
✅ در پایان باردیگر، ضمن اعلام آمادگی خویش برای مناظره در باب «حقیقت حجاب» و ضددینی دانستن حجاب اجباری، در کمال تأسف میگویم؛ خاک بر سر حاکمیت و مسئولین ابلهی که در این شرایط اسف بار، تنها دغدغه شان پافشاری بر حجاب اجباری و اجرای قانون احمقانهٔ باصطلاح عفاف و حجابی است که کسی جز دشمنان ایران و اسلام را خوشحال نخواهد کرد
🔹به آقای پزشکیان هم میگویم صحت خواب!
وفاق با کیان؟
قالیبافِ مذبذب و هزار چهره، بهترینِ این باج خواهانِ سهم طلب بود که بناگاه در حمله ای گاز انبری! ضمن زدن ظریف، تصمیم به ابلاغ این قانون شقاق زا نمود
پس بسوی ملت برگرد و بر عهدت باقی بمان و اگر نمیگذارند به وعده های پیش پا افتاده ات نیز عمل کنی استعفا بده و افسار این شتر چموش را به گردن خودشان بینداز و رهایشان کن، تا ملت نیز متقاعد به انجام تکلیفش در قبال این سرنوشت شومی شود که جز با اراده عمومی تغییر نخواهد یافت.
اصفهان اکبر دانش سرارودی ۱۱ آذر ۱۴۰۳
/channel/NegahyDigarNew
آقای پزشکیان! گرد ناامیدی بر شرمندگی رأی دهندگان خود نپاشید
آقای پزشکیان! من به شما رأی ندادم؛ چون عاقبت این وفاق شما با قالیباف ناپایدار و همچنین جماعت پایدار را می دانستم؛ اما چند سطری به عنوان یک شهروند دردمند با شما سخنی دارم.
صرف نظر از مباحث حقوقی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی قانون حجاب و عفاف. یک واقعیت موجود این است که این مجلس و مجلس سابق که در تدوین و تصویب این قانون، عامل و مؤثر بودند، حتی اگر آنها را نمایندگان واجد این جایگاه قانونی بدانیم و رد صلاحیت های گسترده شورای نگهبان و قهر اکثریت با صندوق رأی را هم در انتخاباتی که از آن برآمدند، در نظر نیاوریم، بدیهی است که این نمایندگان، خواست رأی دهندگان خود را با تصویب چنین قانونی محقق کردند. دست مریزاد!
اما باز هم بدیهی است که با همین مشارکت پایین در انتخابات ریاست جمهوری، این رأی دهندگان نتوانستند، نامزد مورد نظر خود را که خواهان اجرای قوانین این چنینی توسط او بودند، به عنوان رئیس جمهور برگزینند و از این به بعد ماجرا، خواست رأی دهندگان به رئیس جمهور باید مورد توجه قرار گیرد.
آقای پزشکیان! آیا رأی دهندگان به شما در هر دو دوره و به ویژه دوره دوم که مشروط بودن رأی آنها مشهود بود، خواهان اجرای چنین قانونی هستند؟ به طور قطع نه؛ چرا که آرای دور دوم شما که شما را به این جایگاه رساند، حتی از تحول خواهانی بود که انتخابات را در دور اول تحریم کرده بودند و به ناچار به حداقلی تغییر، با توجه به سلامت نفس و صداقتی که از شما سراغ داشتند، در موضوعات فیلترینگ و حجاب و ... رضایت دادند، به اندک امیدی و برای رهایی از گرداب ناامیدی.
این حداقل خواست آنها را نادیده نگیرید و گرد ناامیدی بر شرمندگی شان نپاشید.
مرضیه حاجی هاشمی
۱۲ آذر ۱۴۰۳
/channel/M_Hajihashemi_iran1
دیکتاتور بی شخصیت
📝 مهدی سلیمی
هر کسی غالبا فکر میکند در کارش بهترین یا لااقل توانمند است و آنانی که در هر موقعیتی نقد و نظر پیرامون خود و کارکردشان را میشوند، میسنجند و چنانچه درست باشد میپذیرند و تغییر میکنند همواره در جایگاهشان کارایی بهتری دارند اما افرادی که نقد را سرکوب و در توهم بهترین بودن به سر میبرند نمیتوانند در هر مقامی فرد مناسبی باشند اما فاجعه آنجا آغاز میگردد که انسانها به هر قیمتی بخواهند در همان جایگاه بمانند حال یا با توهم خوب بودن یا حتی با علم به اینکه ناتوان هستند
فرقی نمیکند اگر مدیر یک شرکت یا اداره باشیم یا حتی در مقام یک همسر اگر به هر قیمتی سعی کنیم مدیر، رهبر و همسر باقی بمانیم دچار بی شخصیتی میشویم و این بی شخصیتی بر عقده و حقارت ما می افزاید و باعث دشمنی و ظلم ما بر دیگرانی که به زور میخواهیم خود را بر آنان تحمیل کنیم میشود.
امروز که دوباره سوریه درگیر جنگ داخلی ویرانگری است بی شک مسبب اصلی آن یک دیکتاتور بی شخصیت چون بشار اسد است که زمانی صدای تغییر خواهی مردم را شنید به جای سوریه به حفظ مقام خود اندیشید و عوض آنکه تن به یک رفراندوم آزاد دهد و سرنوشت مردم سوری را به خود آنان واگذارد دست به دامان قدرتهای بیگانه شد تا بماند.
اسدی که همین امروز هم برای گدایی ماندن فوراً به کرملین رفت و او که مدتهاست سوریه را جولانگاه بیگانگان کرده است صلاحیت اعتراض به نیروهای مخالف را ندارد که تحت حمایت دیگر بیگانگان هستند او که خود صد بار این رطب خورده منع رطبش مضحک است
گناه مومنانه 👇
/channel/salimimeh
این کانال، توسط گروهی از روانشناسان و جامعهشناسان در «تورنتوی کانادا» و به
عشق ایرانیان سرتاسر جهان، اداره میشود.
هدف ما ایجاد شادی، آرامش و آگاهی است.
توصیه میکنیم عضو شوید و از مطالب جذاب و آموزندهی آن استفاده کنید:
↘️ ↘️ ↘️
/channel/+V3044BM5Zib-D3VX
/channel/+V3044BM5Zib-D3VX
هشدار جدی ۱۰ فعال سیاسی و اجتماعی
در مورد عواقب اجرای طرح حجاب و عفاف
ده چهره فعال سیاسی و اجتماعی داخلی، به حاکمیت هشدار جدی دادند؛
با اجرای طرح حجاب و عفاف حاکمیت باید خود را برای برخوردهای دائمی و فرسایشی با شهروندان آماده کند، و بدون شک اراده مردم قویتر از ماموران حکومتی است.
آنها تاکید کردند این مصوبه بدلایل متعددی ارزش قانونی نداشته و اکثریت دینداران، حقوقدانان و مردم کشور موافق آن نیستند.
ده فعال سیاسی در بیانیه مشترک خود، به دولت و پلیس کشور هشدار دادند هرگز خود را وارد درگیری با نسل جدید و دختران نجیب ایران نکنند که کاسه صبر مردم ایران به اندازه کافی لبریز از نارضایتی و خشم شده و عواقب آن بر عهده تصویب کنندگان و مجریانش خواهد بود!
متن کامل این بیانیه مهم و هشدار دهنده به شرح زیر میباشد؛
به نام خدا
ما امضا کنندگان این بیانیه، بهطور جدی هشدار میدهیم؛
اجرای آنچه با نام قانون حجاب و عفاف مطرح گردیده، ضمن سلب آزادیهای مسلم و حقوق اولیه شهروندان کشور، موجب بوجود آمدن دودستگی خطرناک در جامعه و ایجاد فشار مضاعف بر اقشار به تنگ آمده از نابسامانیهای اقتصادی گردیده، و ممکن است کشور را با بحران عمیقی مواجه نماید.
قانون تنها در صورتی قابل احترام و اجراست که حقوق اصلی شهروندان در آن زیر پا گذارده نشده باشد.
هرگز اکثریت سفیدپوست، حق اعمال زور بر سیاهپوستان و تضییع حقوق آنها را با نام قانون ندارد. اکثریت مسلمانان در هیچ کشوری حق ندارند حقوق سایر اقلیتها را با نام قانون مصوب اکثریت، زیر پا بگذارند.
حال آنکه هم اینک در کشور ایران، اقلیتی ناچیز در صددند نظر خویش را با تمسک به ابزاری با ظاهر قانون، بر اکثریت تحمیل نمایند!
آنچه به عنوان قانون حجاب و عفاف مطرح گردیده، از نظر اکثر حقوقدانان کشور، دینداران واقعی، و مردم متعهد و متمدن ایران، به عنوان قانون، پذیرفته نگردیده و تحت هیچ شرایطی تن به آن نخواهند داد.
مردم ایران از دیرباز خود حافظ پوشش متعارف بودهاند و هرگز نیازی به دخالت حکومتها در این زمینه وجود نداشته است.
در صورتی که حاکمیت در پیگیری این مصوبه اشتباه، قصد لجاجت داشته باشد، ناگزیر است عواقب قطعی آن را نیز به جان بخرد.
مردم مسلما برابر تصریح قانون اساسی، حق اعتراضات مدنی را دارا خواهند بود و مسبب اقدامات مردمی، تنها حاکمیتی خواهد بود که بدون درک شرایط روز و حقوق مردم، اقدام به عمل اورده است.
دولت مستقر هرگز نباید زیر بار اجرای چنین مصوبه غیرقانونی برود.
نیروهای انتظامی حق برخورد با زنان پاکدامن و بافرهنگ کشور را ندارند.
هیچ بیگانهای حق تذکر حجاب به دختران ما را ندارد.
مردم ایران در پاسداری از ارزشها، اصول و کرامت خویش و حفظ حریم خانواده از دخالت حاکمیتی که از عهده وظایف اولیه خود بر نمیآید، با هیچکس سر شوخی و مجامله ندارند.
امیدواریم این هشدار دلسوزانه، جدی گرفته شده و از نابسامانیهای اجتماعی بیشتر و نفرت بیش از پیش مردم و خروج سرمایههای مادی و معنوی از کشور عزیزمان ایران جلوگیری به عمل آید.
محمد تقی اکبرنژاد
مژگان ایلانلو
حسین جعفری
شهابالدین حائریشیرازی
اکبر دانشسرارودی
ناصر دانشفر
پروانه سلحشوری
رحیم قمیشی
فخرالسادات محتشمیپور
علی مرادی
@ghomeishi3
/channel/iranazadvaabad
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی
داخل و خارج کشور: 📌📌ابلاغ «قانون حجاب و عفاف» دستور سرکوب کل جامعه است
پس از رفت و برگشتهای مکرر میان مجلس و شورای نگهبان به مدت ۷۴ ماه، متن موسوم به «قانون ححاب و عفاف» مجموعا در پنج فصل تنظیم و نهایی گردید و از سوی مجلس تصویب شد. قالیباف رئیس مجلس نیز اعلام کرده است که این «قانون» از ۲۳ آذر ۱۴۰۳ برای اجرا به عنوان قانون ابلاغ خواهد شد. بررسی متن این «قانون»، که منتشر شده است، بیانگر سازماندهی جنگ سراسری و گستردهی نهادهای سرکوبگر حاکمیتی علیه زنان است. این «قانون» اما همزمان تحقیر و سرکوب کل جامعه را نشانه گرفته است. حاکمیت در همین راستا، تلاش می کند تا با اجرائی کردن این «قانون» دستاوردهای خیزش زن، زندگی آزادی در خصوص آزادی پوشش را سرکوب کند، دستاوردهای خیزشی که پیوندی ناگسستنی با آزادی در عرصههای دیگر جامعه دارد و تنها مخصوص زنان نیست. اینها همه در حالی است که اموری همچون تنگناهای اساسیِ اقتصادی، آزادیهای مدنی و آیندهی کشور همچنان در صدر اولویتهای مردم جانبهلبرسیده است. تردیدی نیست که عملکرد حاکمیت، زندگی را برای شهروندان تیرهوتار ساخته است. حاکمیت ولایی پشت نقاب دینداری، کرداری زنستیزانه، بیرحمانه و خلاف مروت و انسانیت انجام میدهد که با آزادگی، که پیام اصلی دینداری است، به هیچ عنوان سازگاری ندارد.
حجاب اجباری و حکومتی، سیاستی سرکوبگرانه و مخالف عقل سلیم است. حاکمیت ولایی پیش از این تلاش کرد تا از طریق گشت ارشاد، ضرب و زور فیزیکی و محدودیتهای اداری آن را اجرائی کند اما کار او به شکست انجامید. اینک همان سیاستها در قالب «قانون ححاب و عفاف» صورتبندی شده است. این «قانون» در مرحلهی اول بیانگر شکست سیاست سرکوبگر و امنیتی در تحمیل پوشش اجباری است. در مرحلهی بعد اما این یک عقب نشینی رذیلانه و شریرانه با جریمههای سنگین مالی است از جمله برای فشار مالی، دوشیدن جامعه و مهمتر از همه درگیر کردن شهروندان با یکدیگر، از مدیران دولتی و خصوصی گرفته تا رانندگان وسایل شخصی و حمل و نقل عمومی.
ظاهرا برای قدرتمداران حاکم تحمیل ظواهر آنچه شریعت می پندارند کافی است و به نفرتی که متعاقب آن در ذهن و روان جامعه نسبت به اصل دیانت بوجود میآید، اهمیتی نمیدهند. حتی در میان دینداران سنتی نیز طرفداران اجبارگری در اجرای شریعت در اقلیت قرار دارند. در مجموعهی جوامع مسلماننشین نیز به جز موارد معدودی مثل جمهوری اسلامی ایران و امارت اسلامی طالبان در افغانستان در هیچ کشور دیگر اسلامی همانا حجاب اجباری نیست.
این نوع اقدامات، نمادی از حاکمیت تمامیتخواه و سرکوبگر نه تنها نسبت به زنان که نسبت به حقوق و آزادیهای مدنی کل ملت است. تحمیل حجاب، با توجیه «حفظ امور شرعی یا عفاف و امر به معروف و نهی از منکر» فضایی خفقانآور برای همهی ایرانیان، و نه فقط زنان، ایجاد خواهد کرد و همانا کرده است.
ما امضاکنندگان این بیانیه از همهی ملت، و به ویژه کسانی که دارای باورهای دینی اصیل هستند و وجدان انسانی خود را حفظ کردهاند، دعوت میکنیم که در کنار زنان آزادیخواه و مقام ایران ایستاده و با صدای بلند، مخالفت خود را با «قانون ححاب و عفاف» و سیاستهای سرکوبگرانهای که نقاب دینداری بر چهره دارند، اعلام کنند.
در پایان تاکید میکنیم این «قانون» مانند بسا قوانین مشابه، در میان مردم متمدن ایران قابلیت اجرایی ندارد و آب در هاون کوبیدن است و اگر هوس اجرای آن در ذهن اقلیتی ماجراجو وجود داشته باشد، با مقاومت مدنی شدیدی که از هم اکنون وجود دارد، عواقب خطرناکتری برای عاملان آن در پی خواهد داشت.
ژیلا موحد شریعتپناهی، صدیقه وسمقی، محمدجواد اکبرین، حسن یوسفی اشکوری، رضا بهشتی معز، سروش دباغ، علی طهماسبی، رحمان لیوانی، رضا علیجانی، احمد علوی، حسن فرشتیان، داریوش محمدپور، مهدی ممکن، یاسر میردامادی، عبدالله ناصری طاهری
@kafaeealirezaa
/channel/iranazadvaabad
🔴 حلب، ناموس جبهه مقاومت!
✍ #علیرضا_مکرمی
🔸قبلا در متنی با عنوان «از حلب تا غزه» به گوشه هایی از نحوه آزادسازی حلب از تصرف معارضان سوری در سال ۹۵ و ۹۶ اشاره کرده بودم، لینک مشاهده آن در ذیل همین مرقومه آمده است. حالا پس از گذشت ۷ سال به یکباره حلب با حمله زمینی معارضان سقوط کرد. ماهر اسد در توییتی میگوید که اجازه نمیدهد حلب سقوط کند اما تصاویر میدانی جنگ به وضوح از سقوط دانشگاه نظامی، استانداری و ارگ تاریخی و مرکز شهر و فرودگاه حلب و ساختمانهای سیاسی این شهر حکایت میکند.
در سال ۹۶ رژیم اسد و متحدین ایرانی و روسی اش توانستند با سیاست «اتوبوس سبز» بخش زیادی از معارضان سوری را از اقصی نقاط سوریه به مقصد ادلب پایتخت اتحاد «النصره» و «ارتش آزاد» هدایت و الباقی معارضان مسلح را با کشتار وسیع و اجرای سیاست نظامی سرزمین سوخته نابود کنند، بدین ترتیب موج تغییرخواهی مردم سوریه موقتا خفه شد. اکنون ۷سال از آن تاریخ گذشته و بار دیگر موج نارضایتی مردمی خروشیدن گرفته است، رمز سقوط سریع و آرام حلب را باید پیرامون همین نکته جستجو کرد.
هم اکنون حاکمان استان ادلب سوریه قوی ترین و منسجم ترین گروه مسلح ضد اسد می باشند و از حمایت مستقیم سیاسی_نظامی ترکیه نیز برخوردارند، تحولات جنگ روسیه با اوکراین و لبنان با اسرائیل موجب فزونی اعتبار سیاسی رهبران ترکیه بر رهبران ایران و روس در لایه های زیرین جامعه ی سوری شده است، همین عامل کافیست تا سقوط دمشق نیز محتمل گردد.
گشایش دروازه های حلب به روی معارضینی که از ادلب یورش برده بودند بیشتر ناشی از اتصال فوری هزاران معارض داخلی حلب با معارضین آمده از ادلب بود. هم اکنون که این سطور نوشته میشود اخباری از شروع جنگ در برخی محله های بوکمال، دمشق و حما و حومه لاذقیه منتشر شده است، ضعف واضح اسد در برابر حملات مکرر اسراییل به خاک سوریه در طی یکسال اخیر منجر شد کاریزمای ضد صهیونی رژیم بعث سوریه به آخرین نفس هایش نزدیک شود و خاندان اسد به موجوداتی عاری از موضوعیت میدانی و اقتدار سیاسی بدل گردند.
خاطرم هست در آخرین روزهای حضورم در سوریه، ناگهان مساحتی کوچک در حومه دروازه جنوبی حلب و نزدیک تصفیه خانه های آن شهر هدف مشترک چندین خط آتش باری قرار گرفت، داستان از این قرار بود که حدود ۷۰۰ نفر از معارضان با استفاده از امکانات پوششی ابتدایی مثل پتوی خیس توانسته بودند از حوزه استحفاظی دیدگاههای مجهز به دوربین های حساس به حرارت عبور کنند و پس از دهها کیلومتر پیاده روی شبانه، خود را به دروازه جنوبی حلب برسانند، آنها به قصد تصرف مجدد حلب آمده بودند اما در عرض نیم ساعت بیش از دو هزار گلوله توپ از چندین خط آتشباری به سمت آنها شلیک شد، یعنی به ازای هر یک نفر سه گلوله ی توپ! تقریبا همه جنگجویان آمده از ادلب جان خود را از دست دادند اما غائله ی آن شب به همینجا ختم نشد، روز بعد بمب افکن های روس از پایگاه طرطوس برخواستند و به هدف زهر چشم نشان دادن به معارضان، شهر ادلب را زیر آتش سنگین خود قرار دادند و مردان و زنان و کودکان بسیاری را به خاک و خون کشیدند، وقتی تصاویر آن حمله هوایی از تلویزیون سوریه پخش شد صحنه ی عجیبی به چشم خود دیدم؛ حدود چهل نفر از نیروهای جیش اسد به میمنت پیروزی در وسط مقر رقص و پایکوبی راه انداختند! من همچنان که اشک آلود از پنجره کوچک اتاق فرماندهی به عمق جهالت آنها می نگریستم؛ در سیاهی گرد و خاک جشن و پایکوبی، برای لحظه ای آینده تاریک پیش روی سوریه را حس کردم.
حالا اتحاد گروههای معارض سوری بدون برخورداری از جنگنده و سلاح های سنگین و صرفا با سلاح انفرادی و دوش پرتاب، شهر به شهر سوریه را دارند فتح میکنند و زیرکانه در تقابل با مردم مناطق جنگی نیز تا حد امکان سیاست مدارا در پیش گرفته اند، از یک طرف نه خبری از داعش است تا وجود نحسشان برای برای رژیم اسد اعتبار اجتماعی تولید کند و نه خبری از ایران و حزب الله است تا به مدد ارتش ترسو و فراری اسد بیایند. در همین یکی دو روزه فیلم های زیادی از فرار نظامیان اسد از شهرهای سوریه منتشر شده است، دولت سوریه منفعلانه به ایران، روسیه و عراق درخواست کمک فوری نظامی ارسال کرده اما تاکنون پاسخ عملی کافی دریافت نکرده است. عراقچی میگوید حامل پیام مهمی به دمشق است اما کدام پیام می تواند بهتر از پیام رییس جمهور وقت ایران در سال۹۱ به رژیم بعث سوریه باشد همان پیامی که آنزمان نخست توسط حلقه ی حاکمیت ایران وتو شد:
«قبل از آنکه کشورتان وارد هرج و مرج و جنگ داخلی شود با کنارگیری و برگزاری انتخابات آزاد پاسخی مثبت به موج تغییرخواهی مردم بدهید»
شب قبل از سقوط حلب یک فرمانده میدانی ایرانی از کنار مجسمه پسر بشار اسد در حلب گفت؛ حلب ناموس جبهه مقاومت است و اخبار سقوط این شهر کذب محض می باشد، امیدوارم ایشان زنده به وطن بازگشته باشد!
t.me/dolat_irani/827
➖گفتگویی بی پرده درباره بحران سوریه
۹- سفرنامۀ خارجه حاج سیاح بخش نهم - نوشته حاج محمد علی سیاح محلاتی
با صدای: ح. پرهام
ادیت وفنی : گ. جاسمی و ح. عزت نژاد
موزیک: ب. شاهیده
t.me/PersianAudioBooks1
/channel/iranazadvaabad
سرمایهداری مُرد
(قاتل: فئودالیسم فناورانه)
واروفاکیس معتقد است که سرمایهداری اینک مرده و جایش را به چیزی داده که او اسمش را تکنوفئودالیسم [فئودالیسم فناورانه] میگذارد. به باور او آنچه سرمایهداری را کُشت خود سرمایه بود؛ ولی نه سرمایه به شکلی که از پگاه عصر صنعتی میشناختیم، بلکه گونهای جهشیافته که طی دو دهۀ اخیر ظهور کرده است و به مانند یک ویروس احمق میزبانش را به قتل میرساند. ولی چه چیز موجب این رویداد شد؟ از نظر این سیاستمدار یونانی دو تحول مهم این اتفاق را رقم زد: خصوصیسازی اینترنت از سوی شرکتهای بزرگ فناوری در آمریکا و چین؛ و نحوۀ واکنش دولتها و بانکهای مرکزی غربی به بحران بزرگ ۲۰۰۸.
نام کتاب: سرمایهداری مُرد
نویسنده: یانیس واروفاکیس
مترجم: زهرا عبدالمحمدی
قطع: رقعی
نوبت چاپ: نخست
تعداد صفحات: ۲۷۶
#انتشارات_روزنه
🛒خرید اینترنتی کتاب با تخفیف
📖مطالعۀ صفحات نخست
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام نشر روزنه
☎️ 02188721514
چرا اطلاعات بیش از حد، معادل کمبود اطلاعات است؟
➕به نظر میرسد سیل اطلاعاتی که روزانه افراد را به باتلاق میکشاند، بیش از سودآوری، ضرر ایجاد میکند و این موضوع ناراحتکننده تنها مربوط به ورودی پیامهای الکترونیکی و تشکیل ارتباطهای بسیار ساده (RSS) نیست. همچنین اقیانوس وسیعی از اطلاعات است که فرد احساس میکند برای ادامه کار خود مجبور به بیرون رفتن و جستوجوی فراتر آن است. تحقیقات فعلی حاکی از آن است که حجم زیاد اطلاعات موجود و وقفه در کار افراد میتواند نهتنها بر رفاه شخصی بلکه بر تصمیمگیری، نوآوری و بهرهوری تاثیر منفی بگذارد.
➕اضافهبار اطلاعاتی از قرن دوازدهم و به ویژه از زمان ظهور چاپخانه گوتنبرگ مفهوم جدیدی نیست. همانطور که بلر در سال 2012 در مقاله خود یادآور میشود، حتی در قرن سیزدهم، دانشمندان از «عناصر اصلی احساسِ بار اضافی که امروز نیز در وجود ماست» شکایت داشتند مانند کثرت کتاب، کوتاه بودن زمان و ضعف حافظه. دو نوآوری بنیادی که از افزایش سرعت در دسترس بودن اطلاعات و کاهش هزینههای مربوط به جستوجوی اطلاعات پشتیبانی کردند شامل نوآوریهای چاپ گوتنبرگ و ظهور فناوری اطلاعات آیتی بود. قبل از این نوآوریهای بنیادی، مساله اضافهبار اطلاعاتی نهایتاً به یک نخبه ثروتمند و ممتاز محدود میشد. در دوران باستان و قرون وسطی، اشراف و دانشگاهیان منحصراً با مشکلات مربوط به اضافهبار اطلاعات روبهرو بودند. ولی به طور خاص، افزایش فناوری اطلاعات و استفاده از خدمات اینترنتی به گسترش مشکلات مربوط به اضافهبار اطلاعات برای همه ردههای اجتماعی منجر شد.
➕اضافهبار اطلاعاتی تحت عنوان پدیدههایی تعریف میشوند که فرد در معرض اطلاعات بیش از حد و غالباً بیفایدهای قرار بگیرد. چنین مواجههای با اطلاعات بیش از حد، روند اتخاذ تصمیمگیری موثر در یک سازمان را به طور قابل توجهی تضعیف میکند. علاوه بر این، متعاقباً کیفیت تصمیمگیری در یک سازمان را نیز کاهش میدهد. طبق تعریف شرودر و همکارانش در ابتدای پیدایش این مفهوم اضافهبار اطلاعات زمانی رخ میدهد که تصمیمگیرندگان با سطحی از اطلاعات روبهرو شوند که بیش از ظرفیت پردازش اطلاعات آنها باشد.
➕اضافهبار اطلاعات عامل تعیینکننده در ایجاد عملکرد منفی در محیطهای کاری است که باعث از بین رفتن بهرهوری، کاهش خلاقیت و ناخشنودی افراد میشود. به گفته دکتر لور «خسارات مستقیم یا غیرمستقیم ناشی از اضافهبار اطلاعات هرساله در سراسر جهان 650 میلیارد دلار برآورد میشود (مبلغی که طبق گزارش بخش آمار سازمان ملل در سال 2016 برابر با تولید ناخالص داخلی سوئیس است).»
➕روانشناس و عصبشناس رفتاری، پورفسور دنیل لوتین استاد دانشگاه استنفورد میگوید اضافهبار اطلاعاتی چالشهای جدی برای مغز بهوجود میآورد و باعث میشود مغز قبل از اتمام روز دچار خستگی شده و از کارایی آن کم شود. روند تکاملی مغز بر اساس سرعت آهسته تولید و گسترش اطلاعات است بنابراین به راحتی میتواند پردازشهای سریعتری انجام دهد. اما امروزه با سرعت بسیار بالا در تولید و گسترش اطلاعات، ذهن به آسانی قادر به مجزاسازی و انتخاب اطلاعات مرتبط نیست و در واقع انطباق لازم را نیافته است، بنابراین ذهن به راحتی فرسوده و خسته شده و در نتیجه فراموشکارتر از قبل میشود.
➕اضافهبار اطلاعاتی پدیده واقعی عصر حاضر است، پدیدهای که باعث تاخیر یا اختلال بسیاری از تصمیمگیریهای مهم افراد میشود چراکه فرد احساس میکند اطلاعات زیادی دارد و باید از همه آنها استفاده کند. با توجه به اجتنابناپذیری مواجهه با اطلاعات زیاد، باید در پی راهکار مدیریتی و سازماندهی آن بود و صرفاً اطلاعات زیاد در محیط نمیتواند باعث افزایش بهرهوری شود.
✍رهام آریاراد / تجارت فردا
@zistboommedia
@hooreechannel 🌹
💢درسته که اینجا همهچیز بهروز و جدیده، اما گاهی اوقات نیاز داریم که یک نفسی عمیق بکشیم و به خاطرات خوب گذشته بپردازیم.
💔نوستالژی دهه شصت ، جایی که بازتابی از گذشته وجود دارد. و ما را به خوشترین روزهای زندگیمون بازمیگرداند . به دوران پر آرامش کودکی.
💯عضو شوید و به اشتراک بگذارید، زیرا گذشته ما قسمتی از هویت ماست.👇👇👇
/channel/nostalgidahe60