در ستایش پذیرش بحران
مجتبی نجفی
و « نیکا» زاییده بحران بود و یکی از مهم ترین نمادهای جنبش زن، زندگی آزادی است، چرا که این جنبش شهروندانی بود که در بحران زیست میکردند و در مقام قربانی بحران، علیه بحران عصیان کردند. و نیکا دو سال است که سوژه اصلی انواع و اقسام روایتهاست و این خود هم نشانی از بحرانی بودن سوژه است. حتی روایت دروغین حاکمیت هم بر فرض درست باشد، باز نشانی از بحران است. هر روایتی که از نیکا منتشر شده بر بحرانی بودن سوژه صحه گذاشته. قصه زن،زندگی،آزادی هم برخاستن در دل بحران بود.
و اصلا چه ایرادی دارد؟ مگر میشود وضعیت بحرانی مملو از رنج سوژه ایرانی که از تولد آغاز میشود و در خانواده و جامعه جاری میشود را انکار کرد؟ و البته که انکار این بحران و این رنج، خود بدترین کار است و اتفاقا راه حل مسأله نه از انکار بحران و رنج که از دل پذیرشش بیرون می آید.
ما در بحران متولد شده ایم،در بحران زیست کرده ایم، بزرگ شده ایم و راه حل هم از دل بحران به دست می آید. نیکا شاکرمی هم نشانه ای از وجود بحران است و هم نشانه ای از عصیان علیه بحران. برای همین آیکونی نمادین برای اندیشیدن مداوم در چرایی وضعیت است و سوژه ای است که همواره ما را به پرسشهای سهمگین فرا می خواند، ما فرزندان بحران...
#نیکا_شاکرمی
/channel/modjtabanajafifrance/2374
حیثیتم را گرو می گذارم
نزدیک به 50 سال پرستیژ دانشگاهی-علمی خود را بر سر سنجش درستی گزاره زیر به گرو می گذارم:
افزون بر تل آویو، به ترتیب آنکارا، باکو، مسکو و کابل، حاضرند دست به هر اقدامی بزنند که جمهوری اسلامی را به جنگ با دولت اسرائیل(اشغالگر) بکشانند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
📚گپ و گفت با رضا علیزاده مترجم آثار جیآرآر تالکین
در میان نویسندگان انگلیسیزبان در ادبیات فانتزی هیچ کس به گرد پای جیآرآر تالکین نمیرسد. تالکین محل وقوع مشهورترین داستانهایش یعنی «سرزمین میانه» را با جغرافیائی پیچیده طراحی میکند و تمدنهایی با جزئیات فراوان و غنی در آن میگستراند. آثار فانتزی پس از او، از «هری پاتر» گرفته تا فیلمهای «جنگ ستارگان» و بازی رومیزی «سیاهچالهها و اژدهایان»، همگی مدیون تخیل فوقالعادۀ تالکیناند و همواره آن را گرامی میدارند. او این جهان اسطورهای را خلق کرد تا "حسهای درونی خود دربارۀ خوبی و بدی، زیبائی و زشتی" را ابراز کند. در سال ۱۹۳۷، او داستان ماجراجویانۀ «هابیت» و در دهۀ ۱۹۵۰، مجموعۀ حماسی سهجلدی «ارباب حلقهها» را به انتشار رساند.
وقتی در سال ۱۹۷۳ تالکین درگذشت، حجم زیادی از دستنوشتههایش به جا ماند که به همت پسرش کریستوفر جمعآوری، ویرایش و در قالب کتابهایی همچون «سیلماریلیون» به چاپ رسید.
🔍مشاهده و خرید آثار جیآرآر تالکین با تخفیفهای ویژه
🔍مشاهده آثار رضا علیزاده
#کسی_تنهاست_که_کتاب_نمیخواند
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام نشر روزنه
☎️ 02188721514
رابرت مکنامارا: سیاست و جنگ، اخلاق و تراژدیِ موقعیتانسانی
✍علی صاحبالحواشی
تماشای این مستند را به دو دلیل چندان با شوق شروع نکردم. دلیل اول آن بود که رابرت مکنامارا برایم "ضدقهرمان" جنگویتنام بود، و دوم آنکه گمان میکردم این مستند مصاحبهای، بیشتر بحث سیاسی است، و از "سطح مسائل" فراتر نمیرود. در مورد دوم قطعاَ اشتباه میکردم و در مورد اول هم تعدیلهای عمدهای در داوری پیشینم کردم که متضمن بحثهایی است که اَهم آنها را طرح خواهم کرد.
بهرغم این واقعیت که ما آدمها (بدوناستثنا) نقاب "پرسونا" بر چهره داریم تا کراهتهای منظرمان را پشت آن پنهان سازیم، میتوان گفت مکنامارا "شیطان" نبود هیچ، بلکه آدم عاطفی و ژرفاندیشی هم بود. همین هم هست که سخنانش - ولو آنکه متضمن توجیهکردنهایی از خبط و خطاهایش باشد، که قطعاً هست - ارزش شنیدن و تامل دارند.
این مصاحبه طولانی از سویههای مختلفی ارزش بررسی دارد. اما آن سویه که به "من گیر کرد"، محور اخلاقی بحث اوست که البته محور عمدهای هم در این مصاحبه است. از تعمق در سخنان مکنامارا میتوان گفت او آدمی بود که "امر اخلاقی" را جدی میگرفت
ادامه مطلب
کانال نویسنده
جهالت استراتژیک
نهادهای تصمیم سازی که پی نبرده اند فدراتیو روسیه به فاز قهقرای استراتژیک ورود کرده، درکی از ماهیت بررسی های استراتژیک نداشته و بلکه در زندانجهالت استراتژیک حبس اند. با همین دیدگاه و نگرش است که پیاپی و بی انقطاع در پی گره زدن سرنوشت کشورشان به مسکو گره هستند. چنان چه تا کنون به این فهم نائل نشده اید، اندکی به بر گزاره های کوتاه، ساده و یقینی زیر تامل شود:
۱- آشکار است که فدراتیو روسیه در میدان اوکراین سربلند بیرون نخواهد آمد. کدام کارشناس برجسته است که بر برد استراتژیک روسیه شرط بندی کند. این جنگ درست مشابه جنگ ۸ ساله عراق علیه ایران، تا روز اضمحلال ارتش فدراتیو، فرسایشی خواهد ماند؛
۲- حتی پس از بستن ناگزیر پیمان صلح اکراین-روسیه، باز هم تحریم های اصلی علیه کرملین پابرجا خواهد ماند. این تحریم ها، روسیه را مندرس تر خواهد کرد؛
۳- روسیه جز انبار بزرگ تسلیحات هسته ای، چه توانمندی دیگری برای وادار کردن ۹۳ کشور پیشرفته به تسلیم در برابر خود دارد!؟
۴- آیا این خودفریبی نیست که تصور شود مجموعه ناتو، اوکاس، اتحاد مربع و در مجموع ۹۳ دولت پیشرفته به رهبری ایالات متحده از پس کنترل روسیه برنیایند!؟ چنین تصور کودکانه ای به منزله پیروزی برونیئ دارالسلام در برابر بریتانیا است؛
۵- حتی جمهوری خلق چین هم تا کنون حاضر به پشتیبانی آشکار از روسیه نشده است. حامیان روسیه از انگشتان یک دست هم بیشتر نیستند. بشمارید؛
۶- اتفاقا چین و ترکیه، بزرگترین دشمنان روسیه در قفقاز و آسیای مرکزی به شمار می روند. جغرافیاهایی که اندک اندک در حال گرایش به این دو قدرتند؛
۷- ناتو از مدیترانه تا قطب شمال کشیده شده و هیچ بعید نیست به زودی به قفقاز نیز برسد؛
۸- هر ۲۷ عضو ناتو به جز مجارستان، بین ۳٪ تا ۷ ٪ بودجه نظامی خود را افزایش داده و هیچکدام از کشورهای همکار ناتو در سراسر گیتی همراهی خود با این سازمان را پنهان نمی کنند؛
۹- بیش از ۸۰۰ پایگاه در سرتاسر زمین از پاسیفیک و آتلانتیک تا هند و شمالگان، به مثابه کمربندی دفاعی حلقه محاصره و نظارت و کنترل فدراتیو را تکمیل کرده و پوشش می دهند.
خواهید دید که از نوامبر امسال، تا پایان سال آتی میلادی(۲۰۲۵)، پرزیدنت ولادیمیر پوتین در جهت تاخیر در شکست، تا حد ممکن، به هرجا از جمله ایران آمد وشد خواهد داشت و یا رئیسان برخی کشورها مانند جمهوری اسلامی را خواهد پذیرفت. اینها همگی نشانه های بارز افول است.
صد البته استمرار مناسبات دوستانه با مسکو مفید و بلکه حساس و فرخنده است. ولی فهم دو گزاره برای اعضای شورای عالی امنیت ملی از این منظر حساس تر است:
الف- روس ها هیچگاه ایران را متحد استراتژیک خود قلمداد نمی کنند، مگر در فضایی که رو به افول و انحطاط باشند. آن هم برای دوره ای موقت تا گذر از بحران ملی خود؛
ب- اقتصاد و ظرفیت صنعتی و حتی جنگی- تسلیحاتی فدراتیو روسیه نه تنها مکمل ایران نیست، که قادر به توانمند سازی موتور پیشرفت و توسعه ایران نخواهد بود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
🔶️ حقّ بازخواستِ دولت برای افکار عمومی
♦️ "نهادی که مسئولیت تنظیم نسبت میان آزادی و عدالت را برعهده دارد، دولت است
و
آن هم به این دلیل که
صاحب قدرت مشروع است
که
باید آن را در حدود قانون اِعمال کند.
🔸️ دولت، یک نهاد بشری است
و
باید در حدّ عقل بشری، مورد نقد، مراقبت و کنترل واقع شود.
ایجاد هرگونه تصویری از دولت که آن را امری متعالی و مقدس جلوه دهد، نهایتا به سلب آزادی و عدالت منجر خواهد شد.
این دولت که اتفاقاً در قرن بیستم، شاهد نمونههای بارزی از آن بودهایم، در مقابل هر سؤالی، جوابی مشخص و جزمی دارد
و
اگر کسی آن جواب را درست یا کافی نداند و آن را نپذیرد و مجدداً سؤال کند، سرکوب خواهد شد،
چنان که در تاریخ نیز شاهد استقرار حکومتهایی بودهایم که با انتساب به منبع متعالی، خود را فراتر از هر چون و چرایی میدانستند
و
بدینسان بر مردم ستم میکردند که در واقع، منشاء دو خسارت بودهاند؛
یکی ستمکاری
و
دیگری سرایت قداست امر متعالی و قدسی به حاکمان یا حکومتهای بشری
و
تبدیل آن به قدرت غیر مسؤول"
(خاتمی، سیدمحمد، در مسیر گفتگو، ص ۱۳۵)
صدای ترکیدن بادکنکها!
✍️ رحیم قمیشی
از دیروز تا امروز صحنههایی آخرالزمانی در لبنان به نمایش درآمده. روز گذشته هزاران پیجر ارتباطی حزبالله منفجر گردیدند و امروز بعدازظهر انفجارهای جدیدی شروع شده، از لپتاپها و تلفنهای همراه تا سایر وسایل الکترونیکی، که ظاهراً همه در خدمت حزبالله لبنان بودهاند و بدیهی است متهم اصلی اسرائیل باشد، اگر چه این کشور خود را بیاطلاع نشان میدهد.
هزاران نفر ناقص شده و بیمارستانهای لبنان تختی برای بستری مجروح جدید ندارند.
این موضوع تراژیک یقیناً در آینده سوژهای برای بسیاری فیلمسازان خواهد شد.
اتفاقی که در هیچ جنگی قبلا نیفتاده و از این پس باید منتظر ادامه آن بود.
نمایشی از جنگ در عصر جدید.
فردا ممکن است در تلفن همراهت بگویی لعنت بر حاکمیت، و ناگهان موبایل در صورتت منفجر شده و هیچکس هم مسئولیت آن را نپذیرد!
صحنهای وحشتناک از وقتی که تکنولوژی بهدست آدمکشان و قدرتمندان بیفتد.
اما موضوع نوشته من، ترس از جنگهای جدید نیست، که چند برابر انسانهای خرابکار بر روی کره زمین، انسانهای فداکار، درست و دانشمندان انساندوست داریم، و حتما تکنولوژی به خدمت بشر در خواهد آمد. موضوع این نوشته آنست که چرا سفیر ایران در لبنان باید از این پیجر های ناامن استفاده بکند؟
این موضوع مهمی است که نباید دستکم گرفته شود.
همه میدانیم به غیر از آنکه وزیر خارجه و همینطور وزیر اطلاعات با نظر رهبری تعیین میشوند، سفرای ایران در کشورهای متشنج منطقه، همگی از طریق یکی از نهادهای نظامی سیاسی اقتصادی امنیتی به وزارت خارجه تحمیل میگردند و سفارت ایران در لبنان عملا شعبهای از نیرویی نظامی است که ماموریتش خارج از کشور است.
آیا آن نهاد نظامی امنیتی که خود را در هر زمینهای صاحب صلاحیت میداند، امروز متوجه شده، در اکثر زمینهها ناکام مانده و رشدش در کشور بادکنکی بوده است!!
انفجار در ساختمان تحت پوشش سفارت ایران در دمشق و کشته شدن فرماندهان مهم نظامی، ترور اسماعیل هنیه در تهران، انفجار در سفارت ایران در بیروت و زخمی شدن سفیر ایران، دخالت در دستگیریهای داخلی، دخالت در سیستم اقتصادی، دخالت در سیستم درمان، دخالت در وزارت خارجه، بدون کمترین صلاحیتها...
آیا وقتش نشده این بادکنک رشد برخی نهادهای نظامی ترکانده شود؟
چه اتفاق دیگری باید بیفتد تا سپاه متوجه شود نمیتواند بدون صلاحیت لازم و پاسخگویی وارد تمام سطوح مدیریتی کشور شود.
در سالهای گذشته رشد بادکنکی بسیاری نهادها در کشور اتفاق افتاده، با نامهای انقلابی و تحت فرمان رهبری و غیرپاسخگو به دولت و مردم.
این بادکنکها فقط باد شدهاند.
بزرگ به نظر میرسند.
اما از درون همچنان عقب ماندهاند
همچنان به شیوه سی چهل سال پیش فکر میکنند
و مستعد ترکیدناند!
آنها نمیدانند در عصر جدید
یک پیجر
ناتوانی آنها را افشا میکند
آیا سفیر تمام مکالمات قبلیاش شنود نمیشده؟
تمام قرار ملاقاتهایش
تمام پیامهای سریاش از تهران
آیا این سفیر ناتوان ما
این نهادهای مداخلهگر و بیصلاحیت ما
باید همچنان نمایش قهرمانی بدهند؟
این بادکنکها آیا بزودی منفجر نخواهند شد
صدای ترکیدن خود را خواهند شنید؟
با یک پیجر!
@ghomeishi3
📌قابل توجه اعضای محترم کانال: از این پس هر روز یک بخش از فایل صوتی کتاب خاطرات حاج سیاح در این کانال منتشر خواهد شد. به علاقه مندان آشنایی با تاریخ ایران در دوره قاجار و ناصرالدین شاه، شنیدن این خاطرات با گویش جذاب ح پرهام توصیه می شود.
Читать полностью…سلام هموطنان
عدالتنامه را بخوانید
اگر با ما همفکر هستید
برای رسیدن به هدف
با ما همراه شوید
عدالتنامه
ما در این کانال از ایرانمان مینویسیم از دردها و دغدغه های وطنمان که درحال نابودیست
از مردمی مینویسیم که شریف ترین و مظلوم ترین مردم تاریخند .
در این راه در کنار ما باشید.
@politicscafe
/channel/+VT1Onb5-_aVkNjQz
/channel/+VT1Onb5-_aVkNjQz
/channel/+VT1Onb5-_aVkNjQz
به کانال مهدی نصیری در یوتیوب بپیوندید👇
MahdiNasiri-1342" rel="nofollow">https://youtube.com/@MahdiNasiri-1342
🔺آزادترین کشورهای جهان
نقشەی آزادی جهان در سال 2024 یادآور پندی هگلی است.
در شرق تنها یک نفر - زمامدار - آزاد است، در جهان یونانی و رومی بعضی ها، و در دنیای ژرمنی همه آزادند.
آبی فیروزەای به شمول لیبرال دمکراسی های غربی به شمول ببرهای شرق آسیا، آفریقای جنوبی و کشورهای آمریکای لاتین، جهان آزاد محسوب می شود.
زردها کمی تا قسمتی آزادند.
رنگ بنفش که بخش اعظم آسیا و آفریقا را در برگرفته، جهان فاقد آزادی را نشان می دهد.
اگر دمکراسی جوان مغولستان مثل واحەای در کویر، قلب آسیا را فیروزەای نمی کرد و هند و پاکستان به مثابەی میراث خواران استعمار، برخی نهادهای سیاسی انگلیسی را به ارث نمی بردند، قارەی کهن سرتاسر به رنگ تیره در می آمد.
سازمان خانەی آزادی در اندکس امسال خود رتبەی اول را با نمرەی 100 بر اساس دو شاخص حقوق شهروندی و آزادی های مدنی به فنلاند داده است.
پس از آن، نیوزیلند و سوئد با نمرەی 99 آزادترین کشورهای جهان محسوب می شوند.
سودان جنوبی، ترکمنستان و کره شمالی با نمرات 1، 2 و 3 در قعر جدولند.
آذربایجان و عربستان نمرەی 7 و چین و ایران و روسیه نیز به ترتیب 9 و 11 و 13 گرفته اند.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
✍ دبیرکل حزبالله لبنان امروز (پنج شنبه) آب پاکی را روی دست همه ریخت و به صراحت اعلام کرد که تلاش اسرائیل برای بازگرداندن امنیت به مناطق شمالیاش بیفایده است و حزبالله اجازه نخواهد داد شهرکنشینان به خانههایشان بازگردند. از آن طرف نیز کسی انتظار ندارد رژیم صهیونیستی از هدفش در تامین امنیت برای شهروندانش کوتاه بیاید و بازی را رها کند. آنها در صورت نیاز، لبنان را نیز مانند غزه به تلی از خاک تبدیل خواهند کرد و دهها هزار کشته و زخمی تحویل عروس سابق خاورمیانه خواهند داد.
▪️ با این تفاصیل، لبنان تا اطلاع ثانوی جای زندگی نیست و هر کس آنجا این وضعیت را نمیپسندد باید جمع کند و برود. امیدوارم ترکش این منازعات ایران را نگیرد. ما میخواهیم همینجا زندگی کنیم.
✅ @AmirTafreshi
قدر کتاب دستِدو کسی داند که به خرید کتابِنو گرفتار آید.😊
با پول یک کتاب نو، چند تا کتاب دستدو داشته باش.
کتابِفرصت
عرضهی کتب دستِدوم
در زمینههای مختلف
چاپ قدیم و جدید
/channel/forsatbook
✅در نقد لشکرکشی به سوریه
✍🏿سیدمصطفی تاجزاده
اعزام نیروهای نظامی به سوریه مقارن با بهار عربی، نهفقط مراودات منطقهای که مناسبات سیاسی در داخل ایران را وارد فاز جدیدی کرد، بلکه نگاه رهبر را به حکومت تغییر داد. معیارها جابهجا شد و مدل حکومتی حزب بعث سوریه موفق ارزیابی گردید. "مشارکت حداقلی با نتایج تضمینی" جایگزین "مشارکت حداکثری با نتایج نامعلوم" شد و تحقق ایده حکومت یکدست متکی بر اقلیّت مومن، منسجم و مسلح در دستور قرار گرفت. "میدان" نهفقط بر "دیپلماسی" حاکمیت یافت، بلکه سپاه دست برتر در نظام حکمرانی پیدا کرد. بهاینترتیب در دوره رهبری آقای خامنهای، دو پدیده بههم مرتبط "تحریمها" و "جنگ نیابتی" بیشترین تاثیر مخرب را در سرنوشت و وضعیت ایران و ایرانیان ایفا کردهاند. گفتوگو درباره جوانب و پیامدهای آن دو برای فهم مشکلات و راههای خروج از آنها ضرورت تام دارد.
میدانیم که دلیل اعزام نیرو به سوریه حفظ بشار اسد در راس حکومت بود. به نظر رهبر اگر دمشق سقوط میکرد، نوبت تهران میشد. بنابراین تصمیم گرفت اسد را "بههرقیمت" نگه دارد تا آمریکا و متحدانش سراغ جمهوری اسلامی نیایند و نظام بماند. آقای مهدی طائب، رئیس قرارگاه فرهنگی عمار، حفظ بشار اسد را مهمتر از حفظ خوزستان خواند. برای توجیه تصمیم مزبور، اعتراضات مردم سوریه به حکومت سرکوبگر و فاسد بعث را توطئه آمریکا و اسرائیل برای تضعیف جبهه مقاومت خواندند و آنرا متفاوت از تظاهرات مردمی در دیگر کشورهای عرب معرفی کردند.
بهاینترتیب اعزام نیرو به سوریه ابتدا بهعنوان اقدامی برای "تقویت جبهه مقاومت" تبلیغ شد. اما با پیدایش و قدرت گرفتن داعش، آنرا "دفاع از حرم" نامیدند. سپس با کپیبرداری از راهبرد "جنگ پیشگیرانه" بوش پسر گفتند: در حلب و دمشق میجنگیم تا در همدان و کرمانشاه نجنگیم. منطق نژادپرستانه، جنگطلبانه و شکستخورده تز "جنگ پیشگیرانه" را قبلاً نقد کردهام [اینجا]. اجمالاً آنکه نه بهلحاظ اخلاقی و نه از نظر سیاسی پذیرفته نیست که برای جلوگیری از حملات تروریستی احتمالی در داخل کشور، میتوان جنگ یا جنگهای خونین در مناطق دیگر جهان راه انداخت. درهرحال جمهوری اسلامی و روسیه مشترکاً بشار اسد را نجات دادند، اما به بهای بیش از ۵۰۰هزار کشته، بیش از یک میلیون مجروح، میلیونها آواره، نابودی بسیاری از زیرساختهای کشور و غارت منابع سوریه. افزون بر آن حکومت بعث درحدی تضعیف و تحقیر شده است که نه میتواند مانع حملات اسرائیل به مناطق و مراکز مختلف سوریه شود و نه توان و اعتمادبهنفس لازم را دارد که به اقدامهای تلافیجویانه مبادرت ورزد. اسد و حکومتش عضو جبهه مقاومت معرفی میشوند و از کمکهای سخاوتمندانه جمهوری اسلامی بهره میبرند، اما ترور اسماعیل هنیه را در تهران محکوم نمیکنند.
(بخشی از مقاله سه ناترازی و دو تحریم)
زندان اوین- شهریور ۱۴۰۳
🔗برای خواندن متن کامل مقاله 👈🏿اینجا را لمس کنید.
🆔@MostafaTajzadeh
برای نخستینبار در فضای مجازی؛
قسمت چهارم سریال مستند "شیر دره پنجشیر"[حماسه ناتمام]منتشر شد...
در این قسمت که شاید بهترین بخش این مستند باشد، عملیات آمرصاحب در حمله به ط البان در "بندر آیخانم" (شمال استان تخار، تابستان ۱۳۸۰) و تصرف این شهر به تصویر کشیده شده است.
سه تذکر مهم:
یک) شرمنده از وعده خلافی در نشر به موقع این ویدیو. علت اصلی باردیگر استفاده از یک آهنگ در متن مستند بود. آهنگ "بهار" از "احمد ظاهر" که برای کسب اجازه از بازماندگان این خوانندهی بزرگ، ده روزی تلاش کردیم و عزیزانی میانجی شدند. اما به هیچ شکلی میسر نشد. ناچار به حذف و تصحیح تدوین کل این قسمت از سریال شدیم. ترانهای از استاد "فرهاد دریا" را جایگزین کردیم و ایشان با بزرگمنشی فوقالعادهاشان بار دیگر همراهی کردند.
دو) در گفتار متن مستند، گوینده چندبار به اشتباه به جای نام "ژنرال داوود" در استان تخار که از فرماندهان جوان و خوشنام احمدشاه مسعود بود[که بعدها ترور و شهید شد]از فرمانده دیگر احمدشاه مسعود که همان زمان در مناطق مرکزی افغانستان فعال بود، یعنی "دکتر ابراهیم" نام میبرد. متاسفانه به گوینده دسترسی و امکان تصحیح نبود. پس هر کجا نام دکتر ابراهیم آمد، شما بشنوید: ژنرال داوود!
سه) فرمانده "ودود" از مشاهیر جهادی و محافظان آمرصاحب که در این مستند و بهویژه این بخش با ماست، سه سال پیش در حمله ط البان به پنجشیر به شهادت رسید.
آخرین قسمت این سریال مستند در چند روز آینده در همین کانال یوتیوب نشر میشود.
https://youtu.be/CqQb2FJlC8A
🔴 به سنندج ادای دین کنید
✍ اجلال قوامی
🔸با انتصاب استاندار کورد اهل سنت از شهر کوچک و مرزی پاوه در استان کرماشان( کرمانشاه) برای استان کردستان از سوی دولت چهاردهم شاید مطالبه و خواست برخی ها در انتصاب یک استاندار کورد اهل سنت برآورده شده باشد و این اقدام دولت وفاق را گامی مثبت ارزیابی کنند.اما واقعیت داستان این است که این انتصاب چندان برای مردم سنندج و جامعه مدنی مطلوب نبوده و نیست.آنگونه که حامیان دولت چهاردهم در قالب اصلاح طلبان حکومتی در کردستان بر آن اصرار داشتند استاندار کورد اهل سنت بود اما در این میان ودر طول این ۴۵ سال تمامی استانداران کردستان از شهرهای دیگر به عنوان استاندار این استان منصوب شده اند.از دهه ۷۰ تاکنون استانداران کردستان در میان دو شهر کوچک کردستان یعنی قروه و بیجار دست به دست شده است.خواست روشن و مشخص مردم سنندج به عنوان یکی از شهرهای بزرگ کردنشین و مرکز استان کردستان این است که با وجود نخبگان و کاربلدان و چهره های تکنوکرات و با تجربه در حوزه های اقتصادی و سیاسی چرا یک نفر سنندجی به عنوان استاندار منصوب نشده است؟ شهری که در حرف و شعار ده ها عنوان و القاب به آن داده شده است آیا مستحق داشتن یک استاندار از همین شهر نیست؟ این خواست و انتظار را نباید به تعصب و شهر گرایی تعبیر کرد چرا که در واقع در این سال ها در حق سنندج و نام بلندش بی مهری بسیار شده است و آنگونه که باید و شاید حق اش ادا نشده است.
#سنندج
#سنه
🟢 عجیب ولی واقعی
🔹 دندان و نان؛ پیامدهای ناگوار افزایش جمعیت
✍سعید معدنی
🔹 قبل از انقلاب ۱۳۵۷ سیاست جمعیتی رژیم پهلوی مثل اغلب کشورهای جهان سوم آن زمان، تشویق به کنترل جمعیت و کاهش باروری و زاد و ولد بود. اما با توجه به روستایی بودن نیمی از جمعیت و اینکه بخشی از شهرنشینان فرهنگ روستایی داشتند و فرزند نشانگر قدرت خانواده بود، این سیاست به سختی پیش می رفت.
🔹 پس از انقلاب نه تنها این سیاست کنار گذاشته شد بلکه حتی تبلیغ کنترل جمعیت و عمل در راستای آن جرم تلقی شد. مثلا اگر پزشکی عمل جراحی میکرد تا مادری فرزنددار نشود مجرم بود. همچنین در منابر، محافل و تریبونها تشویق به فرزندآوری سکه روز بود. برخی نیز در میان توده مردم میرفتند و میگفتند این سیاست طاغوت بود تا جمعیت شیعه کم شود! (نمیدانم چرا عقلمان نمیرسید و به سیاست مشابه سایر کشورهای جهان سوم غیر شیعه آن زمان توجه نمیکردیم!)
🔹 خاطرم هست یک بار در همان دهه شصت، استاد ما در سر کلاس درس دانشگاه از آیتالله مشکینی نقل قولی کرد که گفته بود:"شما نگران نباشید. فرزنددار شوید و بچه را به کوچه و خیابان بفرستید. خودش بزرگ میشود. هر آنکس که دندان دهد نان دهد"( نقل به مضمون). از این سخنان به انحای مختلف بسیار گفته میشد و هنوز هم گفته میشود. اینگونه افراد درک درستی از پیچیدگی های جامعه مدرن و ویژگیهای پدیدهی شهرنشینی امروزی نداشته و ندارند.
🔹 اینکه جامعه امروز با زمان قاجار و قبل از آن بسیار متفاوت است. بدین صورت بود که کنترل جمعیت برای حدود یک دهه رها شد و رشد جمعیت به شکل نگران کنندهای بالا رفت و ایران در وضعیت بدی قرار گرفت و متخصصان امر نگران امورجاری و آینده ایران شدند. به ناچار به اکبر هاشمی رفسنجانی -مرد متنفذ آن دوره در ساختار قدرت -متوسل شدند تا راهی برای این گره بگشایند. سرانجام فتواها از مراجع مبنی بر کنترل جمعیت گرفته شد و تشویق به کنترل جمعیت شروع شد. اما دیگر کار از کار گذشته بود و انفجار جمعیت دههی ۱۳۶۰ شمسی کار خودش را کرد و افزایش جمعیت ادامه پیدا کرد و همچنان ادامه پیدا خواهد کرد و جمعیت ایران با همین رشد در آینده به ۱۱۰ تا ۱۲۰ میلیون هم خواهد رسید.
🔹 در یک گزارش تحلیلی آمده برخی کارشناسان بر این باورند که با توجه به شرایط اقلیمی ایران، جمعیت مناسب همراه با رفاه عالی برای این سرزمین حدود ۳۰ میلیون نفر است و سیاست های پهلوی در جهت کنترل جمعیتی احتمالا در راستای همین هدف بود. در فیلم کوتاهی که در شبکههای اجتماعی و سایتها موجود است محمدرضا پهلوی آخرین پادشاه ایران در دیدار با روحانیون می گوید: "جمعیت ایران شاید به ۶۵ میلیون نفر هم برسد لذا باید برای آن زمان فکری کرد" در زمان وقوع انقلاب اسلامی جمعیت ایران ۳۳ میلیون نفر بود.
🔹 محمدرضا پهلوی نمیدانست که ما در دهه ۱۳۷۰ از این ۶۵ میلیون عبور خواهیم کرد و الان که سال ۱۴۰۳ است احتمالا از ۹۰ میلیون نفر هم گذاشته ایم. ۹۰ میلیونی که تقریبا برای مدیریت آن هیچ برنامهریزی مدونی نداریم. این افزایش سرسام آور و بدون برنامه جمعیت در دهه ۶۰ عوارض جبران ناپذیری بوجود آورده است از جمله:
🔹 - افزایش بیکاری و سرخوردگی بخش مهمی از جوانان و گسترش و افزایش جرم و جنایت؛
🔹 - آموزش طبقاتی مدارس و وجود اکثریت مدارس و دانشگاهها بی کیفیت؛
🔹 - مهاجرت و یا فرار جوانان باهوش و متخصص از کشور؛
🔹 - عدم امکان اشتغال، داشتن مسکن و ازدواج برای اکثریت جوانان و میانسالان؛
🔹 - وجود اتومبیلها و جادههای بیکیفیت، که هر روز بطور متوسط ۵۰ نفر در تصادفات کشته میشوند؛
🔹 - عدم وجود چند ورزشگاه استاندارد، و مورد تمسخر قرار گرفتن از سوی کشورهای منطقه، اینکه فرزندانمان در مقابل تیمهای ملی و باشگاهی سایر کشور خجل و سرافکنده و خوار میشوند؛
🔹 - تبدیل شدن دو استان سرسبز شمالی کشور به زباله دانی زباله های مسافران انبوه تعطیلات آخر هفته؛
🔹 - بسیاری از استانهای مرکزی هم به خاطر افزایش بی رویهی و بیحساب و کتاب از آبهای زیرزمینی با خطر حتمی فرو نشستزمین مواجه هستند؛
🔹 - افزایش روز افزون گرانی و تورم و فقر، اینکه مردم در شش و بش زندگی روزمره خود درماندهاند و مسائل دیگر ...
🔹 فعلا جمعیت ۸۵-۹۰ میلیونی امروز را به امان خدا رها کردهایم تا ببینیم آینده چه میشود. این سرزمین که جمعیت مناسب برای آن ۳۰ میلیون نفر بود با جمعیت ۱۲۰ میلیون نفر به مراتب فرسوده تر خواهد شد.
🔹 در نهایت اینکه جمعیت ایران در زمان قاجار یعنی سال ۱۲۸۰ شمسی بنا به برآوردها تقریبا ۷/۵ میلیون نفر بوده، بخش های زیادی از این سرزمین بکر و پرآب و سرسبز بود. اما بعد قرنی با هجوم بی رویه جمعیت و نابودی محیط زیست، زیستن در آن سخت شده است. به تعبیر سهراب سپهری" تنهایی من شبیخون حجم تو را پیشبینی نمی کرد"!
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
🟢 تغییر، راز ماندگاری
✍آرش شهیدی (رقصنده بر آب)
بخشِ اولِ صحبتهای این دختربچه، حماقت است. این که نه تنها شعورِ درکِ حقوقِ سایرِ انسانهای نامعتقد به اعتقاداتِ خودت را نداشته باشی، بلکه حتا امربهمعروف و نهیازمنکر را هم در کانتکستِ دینیِ خودت نشناسی و ندانی که در آن پیشینه و پسزمینهٔ مذهبی-تاریخی، این مفاهیم در مواجهه با حکومتیانِ عدولکننده از عدالت و سلامت، معنا پیدا میکردهاند نه در گردنکلفتی برای شهروندانِ یکلاقبا، و ندانی اساسا در زندگیِ پیشوایانِ دینیات، حتا یک مورد تذکر هم به کسی دربارهٔ حجاب وجود نداشته است.
بخشِ آخرِ این ویدئو اما، بنظرم بسیار مهمتر است. بخشی که کثافتِ محض است. من مذهبیونِ سیاسیِ دهههای ۶۰ و حتا ۷۰ را بهخوبی میشناسم چون میانشان زندگی کردهام، و بطورِ قطع به شما میگویم بخشِ آخرِ این صحبت، یعنی متلکِ جنسی به پزشکیان، تقریبا محال بود که از دهانِ یکی از زنانِ آن نسلها شنیده شود. موجوداتی مانندِ این دختربچه، محصولِ نوعِ حکومتداریِ جمهوری اسلامی بخصوص در دهههای ۸۰ و ۹۰ هستند. دهههایی که از یکطرف، فرزندانِ خانوادههای مذهبی-سیاسی، غرق در انواعِ رانتهای اجتماعی-اقتصادی، چنان نازپرورده بار آمدند که مملکت را ملکِ طلق و ارثِ پدریشان بدانند، و از طرفی طبقهٔ پیش از این کمتعداد و کمنفوذِ الوات و لمپنهای مذهبی مانندِ برخی مداحان، فربه شدند و روش و منشِ اخلاقستیزشان را چون ویروسی میانِ هوادارانِ حکومت منتشر کردند. حاصلِ کار در نهایت چنین موجوداتی از آب درآمدهاند: جوانکهایی پرمدعا، متوقع، متوهم، خودشیفته، وقیح، و در عینِ حال بیاخلاق و بددهن، که چنین حتا برخی دخترانشان هم ابایی ندارند که با حجابِ کامل و چادرِ مشکی، به مخالفینشان متلکِ جنسی بگویند.
در سطحِ جامعهٔ کنونیِ ایران، طبعا کسی ترهای هم برای افاضاتِ این موجودات خرد نمیکند اما ضربهٔ این جماعت به حاکمیت بسیار کاریتر از متعصبینِ نسلهای پیشین است. ایجادِ خشم و نفرت، تنها حاصلِ کارِ این نازپروردگانِ بیاخلاق است. میشود دید که برخی حکومتیان هم این را دریافتهاند اما بههرحال خودکرده را تدبیر نیست، و این جماعت تا مدتها، وبالِ گردنِ حکومتی که آنها را پرورده، باقی خواهند ماند.
درکانال آرش شهیدی(رقصنده بر آب) عضو شوید
میرزا محمدعلی محلاتی از سفرنامه نویسان دوره قاجاریه است که در ۲۳سالگی، سفرِ هجدهسالهٔ خود به دور دنیا (اقصی نقاط اروپا و آمریکای شمالی و همچنین کشورهای شرق ازجمله ژاپن و هندوستان) و سفرهای فراوانش در سراسر ایران را آغاز کرد و به همین دلیل به حاجی سیاح معروف شده است.
وی نخستین بار از طریق نیویورک وارد آمریکا شد، و تا سان فرانسیسکو نیز در سفرهای خود پیش رفت، جایی که در ۲۶ مه ۱۸۷۵ تابعیت آمریکا را در دادگاه ناحیهٔ ۱۲ کالیفرنیا رسماً پذیرفت.
حاجی سیاح حتی در دو نوبت موفق به دیدار با رئیسجمهور آمریکا، یولیسیز سایمن گرانت نیز گردید.
از وی دو کتاب به جا مانده؛ یکی خاطرات حاج سیاح (دورهٔ خوف و وحشت) و دیگری سفرنامه حاجی سیاح محلاتی است که در واقع جلد دوم خاطرات و به شرح سفرهای او مربوط میشود.
حاج سیاح وقایع دوران سفر خود را به اقصی نقاط اروپا و آمریکای شمالی و همچنین کشورهای شرق از جمله هندوستان را شرح داده است. سفرنامه حاج سیّاح به فرنگ (چاپ علی دهباشی، تهران ۱۳۶۳ شمسی) شرح سفرهای او در اروپاست.
خاطرات حاج سیّاح یا دوره خوف و وحشت مربوط به عصر مشروطیت ایران است. این خاطرات، از بازگشت او به ایران در ۱۲۹۴ ق آغاز میشود و با رویدادهای ۱۳۲۷ ق و ماجرای فتح تهران پایان مییابد و جمعاً حوادث ۳۴ سال قمری را در برمیگیرد. کتاب، آمیزهای است از سفرنامه، خاطرات، گزارش اوضاع سیاسی - اجتماعی و توصیفهای تاریخی که از دو بخش اصلی و تا اندازهای متفاوت تشکیل میشود: بخش اول تا ۱۳۱۱ ق و ماجرای پناهنده شدن به سفارت که بیشتر سفرنامه و خاطرهنویسی است؛ و بخشدوم تا ۱۳۲۷ ق که بیشتر تاریخنگاری است./ ویکی پدیا
میرزا محمد علی محلاتی معروف به حاج سیاح در خانوادهای اهل علم و ادب، در محلات به دنیا آمد. پدرش ملا محمدرضا محلاتی او را برای تحصیل به تهران فرستاد و عمویش ملا محمد صادق که متمکن و اهل علم بود، وی را برای تکمیل تحصیلات راهی عتبات کرد. چند سالی در نجف و کربلا به تحصیل علوم قدیمه مشغول و با اندیشمندانی که از نقاط مختلف برای تدریس و تحصیل آمده بودند آشنا شد و بر اثر این آشناییها در اندیشه و نگرشش تحولی روی داد که به نظر میرسد مراحل بعدی زندگی او در دامنه تأثیر همین تحول بوده باشد.
حاجی سیاح سفرهای طولانیمدت به اقصی نقاط اروپا، آمریکای شمالی و هندوستان صورت داده و کشورهای زیادی را دیده بود. پس از ۱۸ سال سفر به فرنگ، وی در سال ۱۸۷۷ به ایران بازگشت و وارد صحنه انقلاب مشروطیت شد و بخاطر نوشتن نامهای انتقاد آمیز به مدت ۲۰ ماه رهسپار زندان نیز گردید.او در سن ۸۹ سالگی در ۱۹۲۵ درگذشت. / ویکی پدیا