🔺 پزشکی یا دندانپزشکی: تاملی جامعه شناختی
✍علی میرزامحمدی(جامعه شناس)
@iransocialproblems
🔺یکی از مسایل مهم جامعه ایران که کمتر درباره آن سخن به میان آمده است «بحران اختلال در استعدادهای تحصیلی و شغلی» نوجوانان و جوانان کشور است.
به این معنا که ساختار جامعه ایران در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به گونهای تحول یافته است که نوجوانان و جوانان کشور، نمیتوانند به سمت علایق و استعدادهای واقعی خود سوق پیدا کنند و در نتیجه مجبور میشوند به رغم تمایل باطنی خود، مسیری متفاوت برای آینده شغلی خود انتخاب کنند.
🔺یکی از نمونههای بارز این اختلال را میتوان در «پیشیگرفتن انتخاب رشته دندانپزشکی بر پزشکی در آزمون سراسری»، مورد کنکاش قرار داد. این نوشتار برای هیچکدام از رشتهها قایل به برتری و رجحان ذاتی نیست بلکه از منظری جامعه شناختی به دلایل دگرگونی این انتخابها میپردازد.
🔺چند دهه پیش، رشته پزشکی، سردمدار علایق و رقابتهای نوجوانان رشتههای علوم تجربی بود و اکثریت افراد، تردیدی در اینکه رشته پزشکی بر دندانپزشکی ارجحیت دارد نداشتند.
🔺 تحصیل در پزشکی برای افراد، موقعیت اجتماعی خاصی به همراه داشت و حتی از نظر مالی نیز پزشکان عمومی جایگاه ممتازی در جامعه داشتند. اما با افزایش آموزش پزشکی در دانشگاههای ایران و رشد سریع تعداد پزشکان متخصص، اعتبار و موقعیت پزشکان جوان عمومی، به شدت تنزل یافت.
🔺جامعه ایران به تدریج عادت کرد که برای هر بیماری هر چند ساده، باید به پزشک متخصص و گاهی حتی فوق تخصص مراجعه کند. در این فضا، افرادی که به دلایلی به پزشکان عمومی مراجعه میکنند از طرف اطرافیان، مورد مواخذه قرار میگیرند که چرا به متخصص مراجعه نکردهاید!؟
🔺این روند در تغییر گرایشها و سبک مراجعات درمانی و پزشکی، آسیبهای جدی به همراه داشته است. طولانیشدن تونل آموزش پزشکی و ورود پزشکان به بازار کار از یک طرف و حجم سنگین مسئولیت ها و تعهدات شغلی از طرف دیگر، فرسایش شغلی در ابعاد جسمی و روحی و روانی را در آنها تشدید کرده است.
🔺هر چند عدم اعطای مجوز جدید به فعالیت دندانسازان تجربی به تدریج موقعیت جهشی به این صنف بخشید اما عوامل دیگری نیز در این میان موثر هستند. در جامعه ایران، زمان دست یافتن به ارزشها و حقوق فردی و خانوادگی از جمله درآمد کافی، مسکن مناسب، ازدواج و رفاه متناسب با تلاش فردی و وجهه اجتماعی دچار اختلال شده است.
🔺این زمان در پزشکان بسیار طولانیتر از دندانپزشکان است. از طرف دیگر دانشجویان دندانپزشکی از همان سالهای اولیه با کار در کنار دندانپزشکان مجرب میتوانند درآمد قابل توجهی داشته باشند.
🔺میزان تعهدات شغلی و زمان و مکان انجام این تعهدات در دو گروه شغلی قابل مقایسه نیست. پزشکان احتمال فراخوانده شدن به محیط شغلی را در هر ساعت روز و شب دارند و این ناپایداریها میتواند استرس و فشار شغلی آنها را افزایش دهد و بر سلامتی جسمی و روانی خود آنها و روابط خانوادگی آنها تاثیری منفی بر جای بگذارد.
🔺🔺در مجموع در توضیح پیامدهای این وضعیت، چند نکته قابل ذکر است:
🔹_ این مساله باعث خواهد شد نخبه های کنکور تجربی، رشته پزشکی را در اولویت انتخاب نکنند. در صورتیکه این افراد در آینده می توانستند بر اساس علایق و استعداد ذاتی خویش از پزشکان مطرح کشور باشند.
🔹- طولانی شدن زمان ثمره دهی مادی و معنوی تلاش ها و رنجهای پزشکان از نظر روحی و روانی، این انتظار را در برخی از آنها زنده می کند که برای جبران زمان از دست رفته و التیام رنجهای فرسایشی خویش، نباید فرصتها را بر باد داد.
این انتظارات متاسفانه ممکن است در مواردی به تخریب رابطه بین بیمار و پزشک و تشکیل ناخواسته حلقههای شغلی بین پزشک با مراکز تشخیص پزشکی و دارویی برای تبانی در کسب درآمد بیشتر منتهی شود.
تشکیل حلقههایی که بیماران را به سمت همدیگر پاس میدهند و نتیجه آن، نه درمان بیمار، بلکه خالی شدن جیب اوست. این وضعیت موجب رسوخ قواعد و شگردهای بازاریابی بر مشاغلی شده است که با جان انسانها سر وکار دارد.
🔹- این وضعیت با تشدید فشار شغلی پزشکان، میتواند احتمال خودکشی آنها را افزایش دهد.
🔹- این آسیبها در برخی دانشجویان پزشکی ممکن است آنها را به مشاغل دیگر سوق دهد؛ از جمله برخی، از وجهه تحصیلی خود در تاسیس کلاسهای کنکور با درآمد بسیار بالا بهره بگیرند؛ یا به مشاغل واسطه روی بیاورند.
🔹- این روند، مهاجرت پزشکان را به کشورهای دیگر افزایش خواهد داد و بحران کمبود پزشک در کشور تشدید خواهد شد.
🔹- با افزایش مشکلات پزشکان، احتمال خطاهای شغلی افزایش و به تبع آن، خشونت علیه آنها تشدید خواهد شد و آنها در زندگی خانوادگی خود با مشکلات جدی مواجه خواهند شد.
🔺بر این اساس تجدید نظر در سیاستگذاریهای آموزش پزشکی و رفاه اجتماعی آنها بسیار ضروری است.
/channel/iranazadvaabad
🧨دیگه نری کتاب با قیمت پشت جلد بخری😏
🧨 بهــ📚ـترین کتب:
روانشناسی ،رمان،روابط اجتماعی و توسعه شغلی
🧨با خرید ۳ کتاب ۱ کتاب هم #هدیه بگیر 🎁
حـــ💯ــراج بزرگ آقای کتاب رو از دست 👇ندین
🆔 /channel/+qa9H-8qGhltjNTVk
🆔 /channel/+qa9H-8qGhltjNTVk
۱۰ ٪ تخفیف برای خرید اولی ها 😍
این آقای محترم که امیدوارم خداوند امثال ایشان را در این مملکت زیاد کند، آقای ملک است، ایرانی و تبریزی که به جای چرتکه انداختن و استفاده انتفاعی از این مکان در جای گرانقیمتی مثل ولنجک تصمیم گرفته است به یاد پدر و مادرش این کتابخانه را تاسیس کند( کتابخانه باغ ملک ولنجک) و بدون دریافت پول یا حتی داشتن کارت عضویت، هر کتابی را که میخواهید به شما امانت بدهد. با دوستان یا خانوادهتان به کتابخانهاش سر بزنید (همه روزه ۱۰ صبح تا ۸ شب)، به او خستهنباشید بگویید، برای پدر و مادرش فاتحه بخوانید، کتابخانهاش را به دیگران هم معرفی کنید و اگر کتابی دارید به کتابخانه ملک اهدا کنید… خلاصه بهجای نقونوق، هرکداممان برای آگاهی و رشد جامعهمان هر کاری از دستمان برمیآید ولو اندک انجام بدهیم یا حداقل به کسانی مثل آقای ملک انرژی بدهیم.
✍️سهند ایرانمهر
#هفته_کتاب
@sahandiranmehr
/channel/iranazadvaabad
خشونت علیه کادر درمان؛ کاردی که در سینه خودی فرو میرود!
محیط امن و آرام در محیط کار نیز از مواردی است که در همه مشاغل و به ویژه در حرفههای خدماتی به خدمت رسانی هر چه بهتر میانجامد و این مساله در مورد کار درمان که با جان و سلامتی مراجعان خود سر و کار دارند. اهمیتی مضاعف مییابد.
متاسفانه طی سالهای اخیر شاهد افزایش چشمگیر میزان خشونت در محیطهای درمانی علیه کادر درمان هستیم که در ادامه عاملی برای آسیب به سلامت تمام جامعه نیز خواهد بود.
اعضای کادر درمان باید بتوانند از تمام ظرفیت جسمی و روحی خود در امر خطیر درمان بیماران استفاده کنند و این مهم در محیط ناامن و پرخشونت اساسا امکان پذیر نیست!
متهم ردیف اول چنین اتفاقات تلخی خود حکومت است که با نابود ساختن نظام درمان و عدم پوشش هزینههای درمان مردم علیرغم نص قانون اساسی، از طرفی سعی دارد هزینههای درمان مردم را -با تعرفههای ظالمانه و عدم پرداخت سهم خود از تعرفههای واقعی- از جیب کادر درمان بپردازد و از طرفی با کلیدواژه افزایش ظرفیت پزشکی، مراکز پزشکی خود را صرفا با نیروهای طرحیای پوشش دهد که پس از پایان این دوره آنها را عملا اخراج نماید و حجمی عظیم از پزشکان و کادر درمان بیکار بسازد که از سر اجبار و برای گرداندن زندگی، در جهت استثمار مضاعف و تحت قراردادهایی از جمله قرارداد معروف به ماده ۸۸ ، شکار بیمارستانهای خصوص گردند.
متهم بعدی رسانههای حکومتی هستند که در طول سیاست اول و برای هدف مهمتری که همانا پرت کردن حواس مردم از فاجعه حکمرانی فاجعه بار حکومت و شرایط نابسامان اقتصادی و اختناق سیاسی حاصل آن است خبیثانه این فشار و نارضایتی عمومی را تا حد انکان روی فشرهای خاصی مثل جامعه پزشکی، کانون وکلا،... است فرافکنی نمایند؛
همان خط دروغینی که در ابتدای انقلاب پزشکان را به خاطر وضعیت اقتصادی نسبتا مناسب آنان در آن زمان جملگی طاغوتی و لیبرال میخواند در رسانههای کنونی نیز با پیش انداختن ملیجکهای گدای توجهی چون مجید حسینی، جامعه پزشکی را آماج تهمتها و دروغ های فراوان قرار میدهد تا حواس جامعه را از واقعیتهای حکمرانی کنونی، منحرف کرده، تخم نفرت و جو بدبینی را در جامعه علیه کادر درمان بپراکند.
مردمی که به دلیل عدم دسترسی مناسب به خدمات پزشکی با قیمت عادلانه که حق طبیعی و اولیهی آنها است، جامعه هدف چنین تبلیغاتی هستند و متاسفانه عده قابل توجهی از آنان فریب این جنگ تبلیغاتی را میخورند که قصد دارد مردم و پزشکان را به طور دروغین در برابر هم قرار دهد و از آب گلآلود آن ماهی غارت حق و حقوق دو طرف را بگیرد.
جامعه در این مورد به آگاهی و آموزش نیاز دارد و هرچند رسانههای رسمی عملا در خدمت گفتمان ضدپزشک حکومت است، اما فضای رسانهای اینترنتی و ظرفیت بزرگ رسانههای آلترناتیو در این زمینه همچنان وجود دارد که میتوان روی آنها برای اطلاع رسانی واقعیتها به به مردم حساب کرد.
فراموش نکنیم! ساختار پزشکی کشور تحت خطر جدی و در آستانه فروپاشی است؛ بسیاری از اعضای کادر درمان به دلیل دستمزدهای استثماری و ناعادلانه، صرفا برای داشتن حداقلهای یک زندگی معمولی نه فقط در حالت مهاجرت -که امری شخصی و انتخابی است- که در حال فرار دست جمعی هستند، خبر خودکشیهای پرتعداد اخیر کادر درمان نیز از نبود مطلق امید و آینده -امری که مبتلا به کل کشور است- در کادر درمان خبر میدهد و جو ناامنی کنونی و گسترش آن قطعا به نابودی این ساختار لرزان شدت بیشتری خواهد بخشید.
مردم باید آگاه باشند که خشم خود را متوجه کجا بنمایند و با رسانههایی که عامدانه و با اهداف مشخص مردم و پزشکان را روبروی هم قرار میدهند، صفبندی کنند.
اگر انرژی انتظامی و قضایی نیز به جای رویارویی با معترضان مسالمت آمیز کارگر، معلم، پرستار، بازنشسته و ... که به دنبال حقوق حقه خود هستند به مخلان واقعی نظم از جمله کسانی که امنیت در محیط های درمانی به خطر میاندازند منتقل شود، گامی مهم در پیشگیری از چنین خطر بزرگی که تبعات آن سلامت جامعه را تهدید میکند،برداشته خواهد شد.
سلامت یک اصل اساسی و حق مسلم مردم یک کشور است همانقدر که وجود محیط امن برای کادر درمان در محیط کار خود شرط دریافت این خدمات است. مردم و کادر درمان باید یکدیگر را به درستی علیه دشمن مشترک درک کنند و راه این درک مقابل از گفتگو میگذرد تا بدانند که پزشکان و کادر درمان در کنار و دلسوز آنان هستند و بتوانند در کنار هم در برابر ابلیسی صفآرایی کنند که وضعیت بهداشت و درمان مملکت را چون تمام مسائل اقتصادی و اجتماعی دیگر به بحران کنونی کشانده، در آستانه نابودی قرار داده است.
بابک خطی
پزشک و رورنامه نگار
/channel/iranazadvaabad
«جامعه شناسی علم شناخت واقعیت اجتماعی است»
🌎اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در شاخههای گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیدهاست. با انتشار آن در کانالهای مختلف، به ترویج بینش جامعهشناختی یاری رسانیم.
پنجشنبه ۱۴۰۳/۰۸/۲۴
Thursday 2024/11/14
🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
✍آرش احدی مطلق
💢جامعهشناسی و اخلاق
🆔@Sociology_of_Ethics
✍محمدحسن علایی
💢آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعهشناختی
🆔@sociologicalperspectives
✍عادل سجودی
💢جستاری در جامعهشناسی
🆔@GILsociologist
✍احمد فعال
💢تحلیلهای نظری در جامعهشناسی و سیاست
🆔@bayane_azadi
✍مصلح فتاح پور
💢تحلیل آسیبهای اجتماعی
🆔@Analysisisocialproblems
✍مینا شیروانی ناغانی
💢جامعهشناسی اقتصادی و توسعه
🆔@sociology_development_economic
✍حسین پرويز اجلالی
💢جامعهشناس ایرانی
🆔@iransociologista
✍اصغر ایزدی جیران
💢آکادمی مردمنگاری
🆔@academy_mardomneghari
✍ح.ا. تنهایی
💢جامعهشناسی تفسیریپرگمتیستی، نظری و درمانی
🆔@hatanhai
✍نعمتالله فاضلی
💢تحلیل فرهنگی جامعه ایران
🆔@Drnematallahfazeli
✍مهران صولتی
💢جامعه شناسی و تفکر انتقادی
🆔@solati_mehran
✍سعید معدنی
💢هفت اقلیم
🆔@Saeed_Maadani
✍علی نوری
💢خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی
🆔@iranian_familyy
✍سودابه حیدری
💢رادیولوگ؛ پادکستِ اجتماعی، علمی و فلسفی
🆔@Radio_Log
✍مسعود زمانی مقدم
💢نوشتهها، مقالات و دورههای آموزشی
🆔@masoudzamanimoghadam
✍فریبا نظری
💢جامعهشناسی گروههای اجتماعی
🆔@Sociologyofsocialgroups
✍رضا تسلیمی طهرانی
💢جامعه شناسی عمومی
🆔@taslimi_tehrani
✍بیتا مدنی
💢مطالعات فمینیستی با رویکرد تفسیری پرگمتیستی
🆔@sociology_of_sport
✍مسعود زمانی مقدم
💢پژوهش کیفی
🆔@qualitative_methodology
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻
🔗To join us, click here:
🆔@madanibita
🆔@dr_shirinvalipouri
🆔@Mohamadzeinaliun
🔝 قسمت ششم «نصف جهان»
در چهارراه تمدن، سفر میکنیم به تاریخ ایران زمین، سرزمین پارس.
برنامه ای هفت قسمتی که ۴۰ سال پیش توسط دیوید فراست ساخته شد، ولی هیچ وقت دیده نشد.
بعد از مرگ #استالین نیکیتا خروشچف در کنگره حزب کمونسیت با تقبیح جنایتهای استالین جهان را شگفت زده کرد.
در حین سخنرانی یک نفر از میان جمعیت فریاد برآورد: وقتی بیگناهان اعدام میشدند، شما کجا بودید؟
خروشچف چند لحظه ساکت شد و بعد گفت: چه کسی این حرف را زد؟
کسی جوابی نداد
دوباره پرسید: چه کسی این حرف را زد؟
باز هم صدا از کسی در نیامد.
وقتی برای سومین بار پرسید و جوابی نشنید، خروشچف گفت:
رفیق آن موقع من همان جایی بودم که تو الآن هستی....!!/عصر تاریخ
@Newwaypolitics
/channel/iranazadvaabad
سواد تو زمینه رمزارز و بلاکچین از واجباته و باید از منابع معتبر اخبارش رو دنبال کنید!
🧠 کریپتودی چکیده مهمترین اخبار رمزارز رو از منابع معتبر خارجی در اختیارتون قرار میده. تو کانالشون جوین شید و آپدیت بمونید:👇🏼
@cryptoday_mag
@cryptoday_mag
@cryptoday_mag
به کانال مهدی نصیری در یوتیوب بپیوندید👇
MahdiNasiri-1342" rel="nofollow">https://youtube.com/@MahdiNasiri-1342
📚 تازههای کتاب: بحرانهای معرفتشناختی و روایت داستانی
انتشار مقالۀ تأثیرگذار السدیر مکاینتایر در ۱۹۷۷ میلادی، الگویی بدیع برای شناخت و تجزیه و تحلیل تحولات فکری افراد و جوامع فراهم آورد که تا امروز دستمایۀ پژوهشهای روشنگرانۀ بسیاری قرار گرفته است. کتاب حاضر ترجمۀ این مقاله است به انضمام دو مقالۀ دیگر که فرایند تکاملی نظریۀ مذکور و چگونگی کاربست آن را به روشنی نشان میدهد.
«بحرانهای معرفتشناختی و روایت داستانی» فراخوانی است برای تماشای جهان از پنجرۀ آثار مکاینتایر؛ نظریهای که ما نیز در پرتو آن میتوانیم به درکی عمیقتر و پربارتر نسبت به ریشۀ رویکردهای فکری مصلحان و تحولات معاصر و آتی ایران دست یابیم.
نام کتاب: بحرانهای معرفتشناختی و روایت داستانی
نویسنده: السدیر مکاینتایر، کریستوفر استفن لوتز و آنتونی.اُ.بالکامب
مترجم: سیدعلیرضا حسینی بهشتی
قطع: رقعی
نوبت چاپ: نخست
تعداد صفحات: ۱۱۴
🛒خرید اینترنتی کتاب با تخفیف
#انتشارات_روزنه #کتاب
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام نشر روزنه
☎️ 02188721514
🔴 پایان خشونت و فساد دینی؟
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 روزهای پایانی آبان ماه مرا بار دیگر عمیقاً به فکر درباره استادم، زنده یاد «داود فیرحی» فرو میبرد، کسی که کلاسهای درسش، یکی از پربارترین کلاسهای درس دوره دکترا بود، آنجایی که اندیشه های «جان لاک» و «میرزای نایینی» را در زمینه تطبیق الهیات سیاسی بر دموکراسی برابری می دادیم یا اشکال مختلف الگوهای دولت - تمدن را بررسی میکردیم و کم کم زاویه فکری خود را از اندیشههای استاد، صیقل یافتهتر میدیدم؛ گرچه به واقع اندیشههای وی و حوزه مطالعاتی هیچ استادی را به این اندازه نزدیک به دغدغههای فکری خویش نمی یافتم.
⬅️ داود فیرحی آنگاه که قربانی تعلل در واکسینه کردن جامعه در برابر «ویروس کرونا» شد، گرچه عمر علمی پرباری داشت؛ ولی هنوز میوه اصلی تکاپوهای علمی خویش را نچیده بود؛ چرا که چنین برمیآمد، وی در حال تلاش برای رسیدن به یک الهیات سیاسی جدید بود، یک الهیات سیاسی، واجد عناصر بالای دموکراتیک. البته به واقع روشن نیست، اگر داود فیرحی، رویدادهای تلخ و در عین حال تأمل برانگیز و تحول ساز ۱۴۰۱ و سپس جنگ خونبار و ویرانگر غزه را به نظاره مینشست، هنوز بر این باور بود که میتوان الهیات سیاسی را اصلاح کرد یا تمام قد از الهیات سیاسی عبور میکرد.
⬅️ به نظر میرسد، فیرحی در نسبت با نظم سیاسی با یا بدون ارجاع به اقتدار الهی که از اوایل قرن نوزدهم، دو شیوه متفاوت پرداختن بدان در غرب رشد کرده بود و زمینه ایجاد دو مکتب فلسفه سیاسی را فراهم ساخته بود؛ گرچه متأثر از «روسو» و نحله فکری وی بود؛ ولی به وصف روحانی بودنش نمیتوانست، با آنها بر سر این باور از دین هم داستان باشد که «دین در عمیقترین سطح خود جلوهای از ذات خود ذهن است» و انسان برای اینکه به لحاظ روانشناختی و اجتماعی با خودش آشتی کند، باید به فهم عقلانی و اخلاقی از آن دست پیدا کند؛ نه برای چیزی مانند «رستگاری» در الهیات سنتی. فیرحی چه آگاه به این باور از دین یا ناآگاه از آن، کارش در ارائه یک الهیات سیاسی مدرن در الگوگیری از مکتب فلسفه سیاسی که به نظر متأثر از آن میبود، دشوار می نمود.
⬅️ میتوانیم دو مکتب فلسفه سیاسی را که در زمینه نسبت دین و سیاست در غرب مدرن رشد کرد، «فرزندان «هابز» و فرزندان روسو بنامیم». به زبان ساده میتوان گفت، در نظر فرزندان هابز تنها در صورتی میتوان از خشونت و فساد الهیات سیاسی، رهایی یافت که در سرچشمههای ایمان مردم تشکیک ایجاد کرد و آنها را به این باور رساند که باورهای دینیشان به سبب نادانی، ترس و شهوت است و وقتی به روحانیان بی اعتماد شدند، «شاید طلسم الهیات سیاسی شکسته می شد و در نتیجه و تنها در همین صورت، ممکن بود، اندیشه هوشیارانه در باب زندگی سیاسی شروع شود».
⬅️ فرزندان روسو، متأثر از وی بر این باور بودند که «دین اصیل، هیچ ربطی به نادانی، ترس یا شهوت نداشت. این نهادهای دینی و سیاسی فاسد بودند که با وارونه کردن ایمان اخلاقی، آب به آسیاب خرافه ریخته، احساس اخلاقی را تنزل داده و مومنان را نسبت به یکدیگر، نامتساهل و خشن کرده بودند». آنها بر این عقیده بودند که «هر تمدن شناخته شدهای بر دین استوار شده؛ نه فلسفه. در جوامع سالم، دین به برقراری تعهد اجتماعی و تشویق فداکاری در راه خیر عمومی کمک کرده است».«کانت» و «هگل» از این مکتب فلسفه سیاسی بودند؛ اما الهیات سیاسی آنها کاملاً جدید بود؛ نه آن الهیات مسیحی سنتی، الهیاتی که خدا را آن «خدای قادر متعال» نمیدید که بیرون از ماست و احکام و دستوراتی را به نام دین بر ما ملزم ساخته است؛ بلکه چنانچه گفته شد از نظر آنها «دین در عمیقترین سطح خود، جلوهای از ذات خود ذهن است».
⬅️ حال سوال اینجاست: اگر مانند فیرحی، مکتب دوم را بپذیریم؛ بدون اینکه باور ما نسبت به خدا تغییر کند، میتوانیم همچنان امید به تاسیس الهیات سیاسی مدرن داشته باشیم؟ وقتی فیرحی هنوز از «فقه سیاسی» سخن میگفت، بیانگر این بود که از الهیات سنتی عبور نکرده است، آیا او دچار پارادوکس بود یا این مسئله را نزد خود حل کرده بود؟ به واقع به زعم وی با کدامین خدا پایان خشونت و فساد دینی رقم خواهد خورد؟
/channel/M_Hajihashemi_iran1
💢درسته که اینجا همهچیز بهروز و جدیده، اما گاهی اوقات نیاز داریم که یک نفسی عمیق بکشیم و به خاطرات خوب گذشته بپردازیم.
💔نوستالژی دهه شصت ، جایی که بازتابی از گذشته وجود دارد. و ما را به خوشترین روزهای زندگیمون بازمیگرداند . به دوران پر آرامش کودکی.
💯عضو شوید و به اشتراک بگذارید، زیرا گذشته ما قسمتی از هویت ماست.👇👇👇
/channel/nostalgidahe60
اظهارات کیانوش سنجری پیرامون شاهزاده رضا پهلوی و نقد اپوزیسیون
/channel/iranazadvaabad
📚 پیشنهاد کتاب: همسایه با سایه
نگاهی زیباشناسانه به اشعار امیرهوشنگ ابتهاج (ه.الف سایه)
هوشنگ ابتهاج اگرچه سرودن را با حافظ و پرداختی متمایل به او شروع میکند، اما به گواه اشعارش میبینیم که توانسته از عرض زبان سعدی هم گذشته و طنین سماع مولانایی را هم در تاروپود اشعارش بنشانده و در همه حال نیز از همروزگارانش غفلت نورزیده است. و چنین میشود که ذهنیت امروزین شعر فارسی، به قوت در جایجای شعرش پیداست. «همسایه با سایه» کوششی است تحلیلی، تطبیقی و زیباشناسانه بر مجموعۀ آثار «سایه» که با مروری در مقاطع مختلف زندگی ادبی، فرهنگی و اجتماعی او به رشته تحریر در آمده است.
نام کتاب: همسایه با سایه
نویسنده: عباس مهریآتیه
قطع: رقعی
نوبت چاپ: نخست
تعداد صفحات: ۳۶۸
🛒خرید اینترنتی کتاب با تخفیف
📖مطالعۀ ۲۰ صفحۀ نخست کتاب
#انتشارات_روزنه #کتاب
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام نشر روزنه
☎️ 02188721514
کجای کار ما ایراد دارد؟
علی (ع) راه حکومتداری را اشتباه رفته است یا ما مدعيان کذابیم؟
وقتی مردم، بعد از قتل عثمان، با اصرار شدید و بی سابقه از او خواستند که حاکم شود گفت: "مرا رها کنید و سراغ کس دیگری روید".
این طور نبود که حکومت را حق خداداد خود بداند و تشکیل آن را تکلیف شرعی خود بشمارد و از هر فرصتی استفاده کند ... .
اول کسی بود که با رای قاطع مردم حاکم شد. بعد از انتخاب شدن به مردم نگفت به خانه روید و مطیع باشید.
گفت: "در صحنه بمانید و اظهار نظر و انتقاد کنید که من ایمن از خطا نیستم مگر این که خدا نگاهم دارد" .
بارها در سخنانش انتقاد از حاکم را تکلیف شرعی مردم دانست ... !
سعد ابن ابی وقاص، مشروعیت دولتش را نپذیرفت و بیعت نکرد، نه خانه را بر سرش خراب کرد، نه در خانه حصرش کرد و نه حتی علیه او سخن گفت.
طلحه و زبیر پیش او آمدند و از او پست و مقام خواستند، نپذیرفت.
چند روز بعد طلحه و زبیر مدینه را به قصد مکه و تدارک نمودن جنگ جمل (علیه علی) ترک کردند!
علی به آن ها گفت کجا می روید؟! دروغ گفتند، علی گفت می دانم برای جنگ با من می روید!
با این وجود آن ها را زندانی نکرد ... زندانی سیاسی برای علی معنا نداشت.
روز جمل، اول سپاه مقابل تیراندازی کردند و یک سرباز او را کشتند.
یارانش گفتند شروع کنیم. او گفت نه و سر به آسمان بلند کرد و گفت: “اللهم اشهد” (خدایا شاهد باش).
سپاه مقابل دومین تیر را انداختند و دومین سرباز او را کشتند.
یاران گفتند شروع کنیم. او باز مخالفت کرد و سر به آسمان بلند کرد و گفت “اللهم اشهد” .
تیر سوم را که انداختند و سومین سرباز او را که کشتند، سر به آسمان بلند کرد و گفت: “خدایا شاهد باش که ما شروع نکردیم”.
آنگاه شمشیر کشید.
ماجراجو و جنگ طلب نبود.
بعد از جنگ جمل، بر پیکر طلحه گریست و خطاب به او گفت:
"کاش بیست سال پیش از این مرده بودم و کشته ترا افتاده بر زمین و زیر آسمان نمی دیدم".
حتی حرمت سابقه جهاد دشمنش را هم نگه داشت.
سپس به دیدن عایشه رفت و حرف های درشت او را تحمل کرد و حالش را پرسید، سپس با ۴۰ زن مسلح روپوشیده (شبیه مردان جنگجو!) اسکورتش کرد و به وطنش برش گرداند.
با زنان، حتی مجرمانی که اقدام مسلحانه علیه امنیت ملی کرده بودند، این طور بود.
کسانیکه با او جنگیدند را "محارب و منافق و فتنهگر و ضدولایت” نخواند،
گفت: "برادران مسلمان مایند که در حق ما ظلم کردند!.
در زمان خلافت تمامی خزانهداریهای سرزمین پهناور اسلام را به دست ایرانیان سپرد، گفت ایرانیان قبل از اسلام هم مردمان پاک دستی بودند.
هنگامی که خلیفه شده بود و برای سرکشی به یکی از شهرها رفته بود، مردمانی را که به دنبال اسب او با پای پیاده راه افتاده بودند و او را مشایعت می کردند، با فریاد آن ها را از این کار برحذر داشت، گفت من هم انسانی مانند شما هستم، بروید به کار و زندگی خود برسید و فقط در برابر خدا تعظیم کنید.
وقتی خلیفه یکی از بزرگ ترین امپراطوریهای جهان در آن عصر بود ، با یک فرد مسیحی اختلاف پیدا کرد و کار به قاضی سپرده شد. نخواست به زور حرف خود را به کرسی بنشاند. در دادگاه از این که قاضی او را محترمانه صدا کرده و بیشتر به او نگاه می کرد، خشمگین شد و گفت که من و فرد مسیحی برای تو نباید فرقی داشته باشیم، از خدا بترس و عدالت را رعایت کن ... از آنجایی که علی شاهدی برای ادعای خود نداشت، قاضی به نفع مسیحی حکم داد و علی این حکم را پذیرفت.
فردی نابینا را دید که گدایی میکند. گفت چرا به او نمی رسید و کمکش نمی کنید؟ گفتند مسیحی است. گفت آن زمان که بینا بود و برایتان کار می کرد، از دینش نمی گفتید، حالا او مسیحی شده؟
مقرر کرد که از بیت المال مسلمین هر ماه به او پول بدهند تا مجبور به گدایی نباشد...
علی را باید به عملکردش شناخت
نه با وهن و خرافات.
علی به عدلش علی بود.
حال قضاوت با خود ما به مرام و مسلک علی (ع) چقدر نزدیکیم?
@arezoefarda
/channel/iranazadvaabad
💢درسته که اینجا همهچیز بهروز و جدیده، اما گاهی اوقات نیاز داریم که یک نفسی عمیق بکشیم و به خاطرات خوب گذشته بپردازیم.
💔نوستالژی دهه شصت ، جایی که بازتابی از گذشته وجود دارد. و ما را به خوشترین روزهای زندگیمون بازمیگرداند . به دوران پر آرامش کودکی.
💯عضو شوید و به اشتراک بگذارید، زیرا گذشته ما قسمتی از هویت ماست.👇👇👇
/channel/nostalgidahe60
📝از جسد تکتک مردم هم میترسند!
🔴خاکسپاری کیانوش سنجری
🖋️حسین رزاق
امروز از ۸:۴۵ صبح با چند تن از دوستان برای خاکسپاری #كيانوش_سنجرى به بهشت زهرا رفتیم اما نامش در میان اجساد غسالخانه نبود. حدس میزدیم که سریع و مخفی خاکش کردهاند. محوطه بسیار شلوغ بود و احوالپرسی عده زیادی از مردم با ما نشان از کثرت جمعیتی داشت که برای تشییع کیانوش آمده بودند.
پس از مدتی بیخبری از پیکر، بسمت قطعه ۲۵۰ حرکت کردیم شاید آنجا خبری باشد اما به محض حرکت، تازه تعدد ماموران امنیتی مشهود شد که گله به گله هم را خبر میکردند. اولین دستور از خودرویی با آرم «فراجا» صادر شد که تیمهای پراکنده را صدا میکرد و با نشان دادن ما میخواست «همه بیایند»
لحظه به لحظه حلقه نیروهای امنیتی انتظامی، یگان ویژه و لباس شخصیهای ماسکدار گستردهتر میشد که گویی کریدوری میساختند برای ممانعت از ورود ما به داخل قطعه. در همان فضای ملتهب یکی از دوستانمان هم غیب شد، اما بعد از ۲ ساعت خبر از دستگیری ساعتی و مشاعیتش تا سمت ماشینش بشرط خروج داد.
با نیشخند به مامورانی که چشم در چشم و قدم به قدم ما را میپاییدند و مدام در بیسیم و موبایل میپرسیدند «دستور چیست» دنبال مسیری برای ورود به قطعه ۲۵۰ از قطعات اطراف رفتیم اما از سر هر گوری که میگذشتیم دو مامور سر برمیآورد! چنان که انگار تمام قبرستان را مامور امنیتی کاشتهاند!
ساعت ۱۰ شد که دوستان تازه رسیدهای خبر از انتشار تصویر خاکسپاری زودهنگام کیانوش را در سایتی امنیتی دادند! حدس ما درست بود. آنها حتی از جنازه تک تک این مردم هم با تمام رعبآفرینیها میترسند.
برای شکل نگرفتن تجمع از صبح بسیاری دیگر از مردم را هم بصورت ساعتی دستگیر کرده بودند.
آنها مثل همیشه خاکسپاری را سراسیمه انجام داده بودند تا مبادا یکی زیر تابوتِ این رعنای عاشق وطن فریاد مرگ بر دیکتاتور سر دهد و بنیانهای سستشان بلرزد.
گرچه مدتهاست دیگر نیازی به هیچ فریادی نیست! همین خوف آنها حتی از جسد تکتک مردم بلندترین فریاد و اعتراف است به لخت بودن پادشاه!
@hoseinrazzagh
/channel/iranazadvaabad
کیانوش سنجری پیشتر در گفتوگو با صدای آمریکا درباره شیوههای شکنجه روانی جمهوری اسلامی علیه مخالفان افشاگری کرده بود
/channel/iranazadvaabad
"کیانوش سنجری" را شما کشتید
✍️ رحیم قمیشی
من تا امروز نمیدانستم جوانی که دیشب به زندگی خود پایان داده بود، قبلاً زندانی سیاسی بوده است، قبلاً ماهها در انفرادی به سر برده، قبلاً با وثیقه آزاد شده، و او برای استخدام در بخش خصوصی هم، گواهی عدم سوءپیشینه نمیتوانسته بگیرد.
من نمیدانستم او را به قتل رساندهاند.
و الان قاتلش آزادانه میگردد!
آمدم برای قاتلش بنویسم، صورتش را از اخبار برنگرداند، مردم همه عزادار او هستند.
همان وقتی که او را به انفرادی بردید، همان موقع که به او فهماندید در کشورش جایی برای زندگی ندارد، همان موقع که به او تفهیم کردید چون شما را قبول ندارد، چون نظامتان را قبول ندارد، یک مجرم است، شما او را کشتید!
او تنها نفس میکشید...
شما قاتل او هستید!
چند زندانی پس از آزادی سکته کردند؟ همه مرگشان طبیعی بوده؟ چند نفر در زندان جان دادند، یادتان هست به سینه هاله سحابی، که برای تشییع پدرش آمده بود بیرون از زندان، لگد زدید و او زود مُرد، شما قبلاً او را کشته بودید، شما قاتلید.
دختری را که غریبانه آمده بود تهران ظالمانه گرفتید، بردید وزرا، به او گفتید او منحرف است، فاحشه است! او چرا سکته نکند، چرا قلبش نایستد، شما او را کشتهاید.
شما قاتل او هستید.
وقتی جوانها را بیکار میکنید، پدران کار ندارند، حقوقشان به زندگی نمیرسد، مادران فرزندانشان را نمیبینند، و فردایش تشییع جنازهشان است، آنها نمردهاند، آنها را کشتهاند.
شما قاتلید.
آن بچهها که در خودروهای ناامن داخلی میمیرند، آنها که در جادههای غیر ایمن میمیرند، مرگشان طبیعی نیست، شما آنها را کشتهاید، وقتی بودجه آباد کردن کشور را در خارج هزینه میکنید.
پدر و مادری که فرزندانشان را سوار هواپیما میکنند، پیکرهایی سوخته تحویلشان میدهید، و دروغ میشنوند و دروغ میشنوند، شما نه فقط آن فرزندان، پدر و مادرهایشان، برادرها و خواهرهایشان را هم کشتهاید، نگاه نکنید نفس میکشند، من درد دلهای آنها را دارم، منتشر نمیکنم دل مردم بیشتر نشکند. آنها برای مرگشان و دیدار جگرگوشههایشان لحظهشماری میکنند!
شما قاتلید.
همه آنها که ندارند خرج درمانشان کنند، همه آنها که دق میکنند، همه آنها که بهخاطر اندیشه زندانشان میکنید، خانوادههایی که سالها حق یک مرخصی، به زندانیشان داده نمیشود، دیگر زنده نیستند...
آنها فقط نفس میکشند.
شما قاتل همه آنها هستید!
ای قاتلان مردم ایران
شما که همه بودجه کشور را خرج جنگ افروزی میکنید، شما که مردم فقیر را فقیرتر میکنید، شما که برایتان مهم نیست همه چیز با چه سرعتی گران و گرانتر میشود، شما قاتلید. شما قاتل معدنچیان هستید، قاتل آنها که به اعتیاد کشیده میشوند، زندگیهایی که از هم میپاشد.
شما صدها هزار از مردم ایران را کشتهاید. شما قاتلید.
کیانوش سنجری را شما کشتید.
دنبال تشکیل پرونده بیماری زمینهای برایش نباشید!
رد پای شما معلوم است
همه میبینند
دستهایتان را
که بر گلوی این مردم است.
روزی مردم خواهند گفت؛
هزار کشته میدهیم
اما دست قاتلان را کوتاه میکنیم.
روزی مردم خواهند گفت؛
اعتراض حق ماست
مرگ شرف دارد
به این زندگی!
کیانوش سنجری خیلی مظلوم رفت.
خدا کند آن زندگی را که از خدا طلب داشت
به او بدهند
یک زندگی بدون دلهره
بدون زندان
بدون ظلم
خدا کند او به آرزوهایش برسد
برسد به آنجا که
عاطفه باشد...
@ghomeishi3
/channel/iranazadvaabad
خاله میخواد بستری بشه!
از دیروز که خانم دارستانی خبر از راه انداختن کلینیک برای ترک بیحجابی داده، این ماهطلعت امان مرا بریده است. یکریز رنگ میزند و میپرسد که آدرسش کجاست چون میخواد بره در آنجا بستری بشه!
بهش میگم خاله! تو که حجاب داری! با عصبانیت میگه؛ تو هفت ساله که منو ندیدی، از کجا میدونی حجاب دارم؟ میگم؛ یعنی حجابت را برداشتی؟ می گه؛ چرا ایقدر سوسراغو میکنی؟ لابد ورداشتم دیگه! میپرسم؛ پس چرا میخوای برای گذاشتنش خودتو تو کلینیک بستری کنی؟ میگه؛ کیلنیکشون مجانیه؟ غذا هم میدن؟ میگم؛ خبر ندارم خاله. میگه؛ اگه مجانیه و غذا هم میدن خاله به ارواح خاک عمو قسمت میدم که نری بنویسی و مسخره کنی و نذاری راش بندازن! خاله! مَ خیلی وقته دلم میخواد بیام تهرون ببینم چطور جائیه، ولی وسعم نمیکشه! اگر این کیلینیکی که میگن مجانی باشه خب منم مییام اوجا بستری میشم که هم فال باشه هم تماشا!
بعد با نگرانی می پرسه؛ خاله! خبر نداری برای ئی بینمازا و روزهخوارا هم میخوان کلینیک راه بندازن یا نه؟ اگه خواستن به من خبری بده، چون این کلاسمال که خدا سرشاده چن ساله روزه نمیگیره، قاسو و فاطومون هم که اصلاً نماز نمیخونن! اگه بشه یه کلینیکی هم بزنن برا نمازنخونا و روزه نگیرا، اونوقت چارنفری باهم مییایم. بنویس پول اتومبوس و قطار هم یادشون نره. خدا خیرت بده خاله، اگه بتونی جلوجلو منه ثفتنام کنی یک فاتح برا عمو میخونم. درسته هیچکارهای ولی اینقد که ازت وَر میآ!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
▫️ نطقیات برگزار میکند:
📢 دورهٔ آموزش جامع نگارش علمی فارسی
🚮 دکتر علیاصغر سلطانی
🗓 دوشنبهها از ساعت ۱۸ تا ۲۰ ( ۱۲ جلسه )
🔵ظرفیت دوره: ۲۰ نفر
👤 آشنایی با استاد:
- دانش آموختۀ دکترای زبانشناسی از دانشگاه علامه طباطبایی
- دانشیار دانشکدهٔ زبانهای خارجی و مطالعات بینافرهنگی در دانشگاه باقرالعلوم
- مدیر مسئول و موسس نشر لوگوس
✍️ در مقام تألیف:
- نگارش دانشگاهی، پاراگرافنویسی (۱۳۹۶)، تهران، نشر لوگوس
- نگارش دانشگاهی، مقالهنویسی (۱۳۹۹)، تهران، نشر لوگوس
- اصول و روش نگارش دانشگاهی (۱۳۹۹)، قم: انتشارات دانشگاه مفید
- قدرت، گفتمان و زبان: سازوکارهای جریان قدرت در جمهوری اسلامی ایران. ( ۱۳۸۴) نشر نی.
✍️ در مقام مترجم:
- عربی معاصر. مولف: اکهرد شولتز. مترجم: سیدعلی اصغر سلطانی. (۱۳۹۲) تهران: نشر علم.
🟢 معرفی اجمالی دوره:
از نقطهگذاری، پاراگرافنویسی تا نگارش مقالهها و رسالههای علمی همگی پدیدههایی جدید هستند که از عصر مشروطه به این سو وارد ایران شده اند؛ اما قواعد و اصول حاکم بر نگارش آنها متاسفانه همراه با این قالبهای نگارشی در نظامهای آموزشی ما وارد نشده اند. این در حالی است که آموزش نگارش علمی و دانشگاهی در جهان قدمتی طولانی دارد و مباحث مهمی چون ساختارهای کلان و خرد انواع مقالهها، شیوههای پشتیبانی از مدعا و بسط مطلب، روشهای حفظ انسجام متن در سطوح پارگراف، مقالهٔ کوتاه، مقالهٔ علمی، پایاننامه، نگارش تحلیلی و انتقادی پیشینه، و نظامهای ارجاعدهی و غیره را در اختیار نویسندگان قرار میدهد تا آنها بتوانند به واسطه این قواعد متونی با ساختاری محکم و محتوایی غنی بنویسند.
علیرغم نیاز شدید به مهارتهایی از این دست، در نظامهای آموزشی رسمی ایران به آموزش این روشها و قواعد آن توجهی جدی نشده است. کتابهایی که به صورت جستهوگریخته در این زمینه نوشته شده اند و دورههای مختلفی که در گوشهوکنار برگزار میشوند غالبا یا در سطحی بسیار خرد مانند گزینش واژگان و دستور زبان فارسی محدود بوده اند، یا جنبههای شکلی بسیار کلی را در نظر گرفته اند، و یا به صورت نظری به این مباحث پرداخته اند. در این دورهها و کلاسها، به روش تحقیق، گردآوری دادهها، یادداشتبرداری و تجزیه و تحلیل توجه میشود؛ اما گفته نمیشود در مرحلهٔ نگارش چگونه باید این اطلاعات را روی کاغذ آورد.
🟢 هدف دوره:
هدف اصلی این کارگاه، ارتقای کیفیت نگارش در میان اساتید، پژوهشگران، و دانشجویان با استفاده از راهکارهای بلاغت نوین به صورت عملی است. در واقع، این دوره حلقهٔ مفقودهٔ نظام آموزشی ما در دانشگاهها و مراکز آموزشی دیگر را مدنظر قرار داده است و به مخاطبان میآموزد اطلاعات جمعآوریشده را چطور باید در قالب پاراگراف، مقالهٔ کوتاه، مقالهٔ علمی و پایاننامه به رشته تحریر در آورند. ارائهٔ این دوره به صورت عملی و همراه با مثالهای متنوع در کنار وادار کردن شرکتکنندگان به نوشتن بر اساس الگوهای داده شده است.
🟢 روش تدریس:
در هر جلسه از کارگاه، که معمولا دو ساعت طول میکشد، یک یا چند الگو با مثالهای متعدد معرفی و تشریح میشوند و از شرکتکنندگان خواسته میشود بر اساس الگو، نمونهای را برای جلسهٔ بعد بنویسند. تکالیف تایپشده در ابتدای جلسهٔ بعد در کلاس بررسی میشود.
🗒 سرفصل مطالب:
این کارگاه شامل سه بخش است: پارگرافنویسی، مقالهنویسی و پژوهشنویسی.
⭕پارگرافنویسی- برخی از عناوین این بخش عبارتند از:
- آشنایی با ساختار پاراگراف
- انواع جمله در پارگراف
- انواع پاراگراف به لحاظ ساختاری
- انواع پاراگراف به لحاظ راهکارهای بلاغی برای بسط مطلب.
⭕مقالهنویسی - برخی از مباحث مطرح در این دوره عبارتند از:
- آشنایی با ساختمان مقالههای کوتاه
- پاراگراف/پاراگرافهای مقدمه در مقالههای کوتاه
- پاراگرافهای پشتیبان در مقالههای کوتاه
- پاراگرافهای نتیجهگیری در مقالههای کوتاه
- انواع مقالههای کوتاه بر اساس شیوههای بسط مطلب در بلاغت نوین
⭕ پژوهشنویسی
برخی از مباحثی که در این بخش طرح میشوند عبارتند از:
- آشنایی با ویژگیهای ششگانهٔ یک متن علمی معیار
- آشنایی با انواع، ساختار و اجزای علمی یک اثر
- مهارتهای استفاده از آثار دیگران در اثر خود به صورت نقل قول، بازنویسی و تلخیص.
- شیوههای ارجاعدهی و مستندسازی
- نگارش چکیده و اجزای آن.
📞 برای ثبتنام و مشاوره در خصوص دوره لطفا با آیدی زیر تماس بگیرید:
t.me/nutqiyyat_admin
🔴
🌐 t.me/nutqiyyat
🌐 Instagram.com/nutqiyyat
▶️ nutqiyyat" rel="nofollow">https://youtube.com/@nutqiyyat