💠 صنعت گردشگری چینی ها قربانی رده اول بحران کرونا در دنیا
▪️شرح تصویر: قبل از بحران کرونا(۲۰۱۹) چینی ها با جذب ۶۶ میلیون گردشگر از سراسر دنیا در رتبه چهارم جهان بودند. با این همه در سال ۲۰۲۲ و بعد از کرونا، حتی در میان ده کشور اول دنیا هم نیستند!
▪️با این همه، جایگاه ۳ کشور اول جذب گردشگر از سراسر دنیا یعنی فرانسه، اسپانیا و آمریکا قبل و بعد از بحران کرونا تغییر نکرده است.
▪️به نظر می رسد کاهش جذب بیش از ۴۰ میلیون گردشگر در چین در سال ۲۰۲۲ نسبت به سال ۲۰۱۹ اقتصاد چینی ها را تحت تاثیر قرار داده است.
علوی راد / کانال نگاه اقتصادی
۳۰/شهریور/۱۴۰۲
✅ @AlaviRad_Economics
✍️ رابطه معکوس تورم و استقلال بانک مرکزی دکتر محمدرضا منجذب
♦️ مطالعات تجربی راجع به استقلال بانک مرکزی نشان میدهد که در کشورهای پیشرفته صنعتی بین استقلال بانک مرکزی و تورم رابطه منفی وجود دارد.
♦️ مشكل اصلي عبارت از ارائه شاخص استقلال است. موارد و معيارهایي که جهت استقلال بانك مركزي استفاده شده است عبارتند از: ✔️ توانايي بانك مركزي در انتخاب اهداف سياستياش بهدور از نفوذ دولت، ✔️ روش اداره بانك مركزي، ✔️ توانايي بانك مركزي در استفاده از ابزارهاي پولي بهدور از محدوديتها و الزاماتي كه براي تأمين كسريهاي مالي به آن تحميل ميشود.
♦️ در حالي كه استقلال بانك مركزي ميتواند موجب تثبيت قيمتها شود، ولي تاثير قابل توجهي بر عملكرد حقيقي اقتصاد ندارد. تقريباً همبستگي كاملاً منفي بين تورم و استقلال بانك مركزي در این کشورها از نمودار مشخص است.
🌐 کانال دکتر منجذب
یک استاد دانشگاه ویتنام به من می گفت زمانی که سازمان تجارت جهانی WTO میخواست ویتنام را به عضویت بپذیرد، کارشناسانش ۱۵۰۰ سوال را در مورد ویتنام مطرح کردند.
۱۰۰۰ سوال از ۱۵۰۰ سوال، به حوزه شفافیت شامل شفافیت در #مالیات، #بانکداری، سیاستگزاری، و قانون گذاری برمی گشت.
۱۱ سال به طول انجامید، تا #ویتنام بتواند ۱۵۰۰ مورد را درکشورش از حوزه فرد به نهاد سوق دهد و شرایط لازم برای عضویت در سازمان تجارت جهانی را به دست آورد.
🗣دکتر محمود سریع القلم
💠 گفتار اقتصادی
♻️ سوال یک نوجوان از وارن بافت و پاسخ جالب وی (نشانی از توسعه یافتگی)
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
⭕️ نقشه آمریکا برای تضعیف چین و فشار بر ایران
⭕️ چرا آمریکا ریل گذار کریدور «عرب-مد» شده است؟
دکتر حسین راغفر گفت: «اصل مسئله را میتوان رقابت بین چین و آمریکا دانست. چینیها در تلاشند که کل قاره آسیا را در سیطره قدرت اقتصادی خود در بیاورند و این همان نکتهای است که آمریکا به شدت نسبت به آن نگران است و پرهیز دارد؛ بنابراین رفتار اخیر ایالات متحده، یک اقدام متقابل و مقابله به مثل است. ایالات متحده در تلاش است از ظرفیت کشورهای هسمو با خود و رقیب چین (هند) نهایت استفاده را ببرد. ایالات متحده مایل است به هند در رقابت با چین یک وجهه متمایز داده و نقش هند را پررنگ کند. هندیها نیز به دنبال سودجویی از شرایط ایجاد شده هستند. به طورکلی با این مسیر ترانزیتی جدید، هم ایران و هم چین، دور زده میشوند. مرتبط کردن کشورهای عربی با اسرائیل نیز بخشی دیگر از این پروژه است. کل این تلاش، تلاشی آمریکایی است برای تضعیف چین و جلوگیری از این که چین، قدرت مسلط در آسیا باشد. همچنین امریکا در تلاش است ایران را به طور کامل از فواید این مسیر ترانزیتی حذف کند.»
وی افزود: «نمیتوان گفت این ترانزیت جدید بر ایران یا اقتصاد ایران هیچ تاثیری ندارد، چون همانطور که اشاره کردم، اصلا یکی از اهداف این مسیر، تضعیف ایران و خارج کردن ایران از مسیر تجارت منطقه است. هدف دیگری که پشت این مسیر ترانزیت وجود دارد، ایجاد ائتلاف بین کشورهای عرب منطقه و هند و اسرائیل است. با این وجود، ما ظرفیتهای جغرافیایی ممتازی داریم که میتوانیم از طریق این ظرفیتها مسیر اقتصادی خود را حفظ کنیم. مشکل این است که متاسفانه ما در این حوزه نه تنها فعال نبودهایم، بلکه ظرفیتهای تولیدی داخل کشور به نحوی نیست که بتواند به بخش بزرگی از نیازهای منطقهای پاسخگو باشد. ما نه تنها در بخش فناوریهای بخش تولید با مشکل مواجهیم، بلکه کیفیت کالاهای تولید شده ما نیز نازل است و در سطحی نیست که با تولیدات برخی دیگر از کشورها، به رقابت بپردازیم.»
این استاد دانشگاه گفت: «ارتباط فعلی ما با روسیه با تمام فراز و نشیبها قابل توجه است، چرا که یکی از مسیرهای ارتباطی روسیه با دنیا و از طریق آبهای خلیج فارس از طریق ایران است. در نتیجه کریدور شمال/جنوب میتواند ظرفیت بزرگی در اختیار بسیاری از کشورهای شمال ایران قرار داده و ظرفیت ترانزیتی ایران را افزایش دهد. چین نیز میتواند ارتباط خود با برخی کشورهای غربی را از طریق ایران انجام دهد، اما حقیقت این است که متاسفانه هیچ سرمایه گذاری اصولی و دقیقی روی زیرساختهای اقتصادی کشور انجام نشده است. توسعه زیرساختهای ریلی کشور میتواند ظرفیتهای تبادل شمال به جنوب و شرق به غرب کشور را فعال کند و بنابراین، ظرفیتهای منطقهای ایران را بهبود ببخشد.»
وی افزود: «گرچه هدف اصلی این اقدامات چین است، اما ایران نیز در تیررس قرار دارد. گرچه نمی توانیم فراموش نکنیم که ظرفیتهای متعدد داخلی را طی سالهای اخیر بیتوجه و بدون سرمایهگذاری صحیح، رها کردهایم. نکته قابل توجه این است که هم هند و هم چین، عضو بریکس هستند، اما اقدامات امریکا عمدتا با هدف ایجاد تقابل بین کشورهای عضو، انجام میشود و در این رابطه ما نمیتوانیم به ظرفیتهای پیمانهای منطقهای دلخوش باشیم و بهتر است بیش از هر چیز بر ظرفیتهای داخلی خودمان متمرکز شویم. اگر ما مسیرهای ترانزیتی انتقال کالا را در کشور، فعال کنیم، که ظرفیت بزرگی هم محسوب میشود، دستاوردهای بزرگی را برای کشور ما رقم خواهد زد.»/فرارو
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
ارزبری خودروهای داخلی از ۱۲۰۰ دلار تا ۲۳ هزار دلار
◻️بهانه کمبود ارز در حالی به پرچم مخالفت با واردات خودرو تبدیل شده است که برخی از خودروهای مونتاژی بیش از ۲۳ هزار دلار ارزبری دارند و در مجموع حدود پنج میلیارد دلار در سال گذشته ارز ارزان گرفتهاند. این در حالی است که موافقان واردات خودرو معتقدند با عددهایی حول و حوش ۲۵ هزار دلار میتوان خودروهایی به مراتب با کیفیت بالاتر وارد کرد.
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
✳️ آیا رشد ایران امکان پذیر است؟
✍️دکتر محمود سریع القلم
اگر کشوری درآمد نداشته باشد، نه از نظر فرهنگی و نه از نظر اجتماعی رشد نمیکند؛ همچنین از اعتبار بینالمللی لازم نیز برخوردار نخواهد بود.
رشد و توسعه اقتصادی، علم است مانند علم پزشکی. اگر پزشکانی از کشورهای نیجریه، کانادا، بنگلادش یا فنلاند در یک جا جمع شوند، و در رابطه با بنیان های سلامت انسان صحبت کنند، احتمالا 90 درصد صحبتهای آنها یکی است. چرا؟ چون پزشکی علم است. توسعه و حکمرانی نیز علم هستند. به همین دلیل، توسعه پیدا کردن یک تصمیم است؛ زیرا کشوری، یا جامعه ای که تصمیم به توسعه بگیرد، باید کارهایی را انجام دهد. اگر آن کارها را انجام داد توسعه پیدا می کند
چگونه درآمد سرانه چین از 200 دلار در عرض 25 سال به 10 هزار دلار افزایش یافت، اقتصاد دوم جهان شد و GDP 18 تریلیون دلاری را به خود اختصاص داد؟ هیچ کشوری در دنیا نیست که حداقل 20 درصد از تجارت خارجیاش با چین نباشد؛ این رقم در ارتباط با برخی کشورها تا 85 درصد هم می رسد.
رویداد بسیار مهمی که در چین و همچنین ترکیه و مکزیک شاهد بودیم این بود که حاکمیت، مدیریت را از مالکیت جدا کرد. امروز در چین 82 درصد مالکیت اقتصادی نزد افراد و بنگاههاست، این را مقایسه کنید با زمان مائو که همه امور در اختیار حکومت بود
در مقایسه با چین، در روسیه فردی به نام «خدورکوفسکی» بعد از فروپاشی شوروی با ابداعات خود در صنعت نفت، شرکتی را با گردش مالی 2 میلیارد دلاری تاسیس کرد. حکومت به او گفت بدون اجازهاش، ثروتمند شده است. پرداختن مالیات جای خود دارد، باید با کرملین شریک شود. این شخص قبول نکرد و پیامدش، به عنوان فاسد دستگیر شد، مدت ها در زندان بود و در آخر تبعید شد.
آخرین باری که یک کالای روسی مصرف کردید کی بود و آخرین باری که کالای چینی مصرف کردید کی بود؟ روسیه علیرغم اینکه 150 سال است برای رشد و توسعه اقتصادی تلاش می کند اما به دلیل عدم تصمیم گیری در باره جدا سازی دولت از مالکیت، به همین میزان عقب هستند. انگلیس 350 سال پیش، ژاپنیها 170 سال پیش، چینیها و هندیها 25 سال پیش این تصمیم را گرفتند.
سال 1985 در عربستان، مرکزی به نام مرکز پادشاه عبدالله در تکنولوژی و علم تاسیس شد. طی سالها، 6600 نفر در STEM (Science, Technology, Engineering and Mathematics) نیرو تربیت کردند. 3 نفر از روسای موسسه مذکور، یکی رئیس دانشگاه سنگاپور بوده است. او کیست؟ دانشگاه ملی سنگاپور رتبه 44 جهان را دارد؛ بهترین رتبه های جهانی دانشگاههای ایران در حدود 500 یا 600 است. نفر بعدی رئیس دانشگاه Caltech آمریکا و از بزرگترین مراکز تکنولوژی جهان است. ریاست او، به معنای آورده ای متراکم از شبکه ای سرشار از تجربه و مناسبات است. رئیس سوم کیست؟ رئیس دانشگاه علم و تکنولوژی هنگ کنگ. او با اغلب اشخاص و همه موسسات آی تی و هوش مصنوعی شرق آسیا ارتباط دارد. مشاهده میکنیم که نظام نخبگانی عربستان، آمادگی استفاده از تخصص را داشتند. این موضوع در مورد امارات و قطر هم صدق می کند. آنان نیز بهترینها را آوردند. به خاطر دارم زمانی با رئیس دانشگاه عبدالعزیز عربستان صحبت می کردم. به او گفتم چرا دانشگاه شما مقطع دکترا ندارد؟ گفت برای برگزاری مقطع دکترا هنوز آمادگی ندارند زیرا دکترا فقط کتاب خواندن نیست. گفت وقتی شما در دانشگاهی مثل کمبریج راه می روید، احساس می کنید 800 سال سابقه دارد. استادان چنین دانشگاهی، در مقطع تحصیلی دکترا، در 20 دانشگاه مختلف دنیا تدریس کرده، 7هزار کتاب خوانده، تجربه در صنعت دارد، و مشاور 50 نفر آدم بزرگ در دنیا بوده است؛ چنین متخصصانی را ما نداریم. ما در بهترین شرایط کنونی، میتوانیم در مقطع لیسانس دانشجو بپذیریم، و بعد از فارغ التحصیلی آنان را به بهترین دانشگاه های دنیا می فرستیم. کما اینکه عربستان الان 60 هزار نفر دانشجو در بهترین دانشگاههای آمریکا دارد از جمله 10 هزار نفر در انگلستان، و مابقی در فرانسه، آلمان و چند کشور دیگر هستند. یکی از شکافهایی که بین ما و اعراب خلیج فارس در بیست سال آینده وجود خواهد داشت، شکاف عمیق تخصصی خواهد بود. حوزۀ علم در ایران در حداقل ارتباطات جهانی خود است.
ویتنام یک کشور کمونیستی، امارات یک کشور پادشاهی، اندونزی نیمه دمکراتیک، و سنگاپور اقتدارگراست، اما همه دارند پیشرفت میکنند. در نهایت در مییابیم، از نظر علمی، رشد و توسعه اقتصادی خیلی ارتباطی با ماهیت یک نظام سیاسی ندارد، ماهیت نظام سیاسی، هر حالتی می تواند داشته باشد، اما آنچه مهم است باید بررسی شود آیا تصمیم گیریهای نخبگان یک کشور در راستای افزایش ثروت ملی هست یا نه؟
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
ریشههای سلطه دلار
دکتر فرهاد نیلی
🔹 سلطه دلار در نظام ارزی و پولی دنیا به مساله مهمی تبدیل شده و در سالهای اخیر مورد توجه اغلب اقتصادهای در حال توسعه بوده است. در کشور ما هم نوعی مواجهه به شکل افراطی تحت عنوان دلارزدایی مطرح میشود اما در واقعیت دنیای اقتصاد، سلطه دلار فقط مساله ایران نیست؛ روسیه، چین، مالزی، برزیل، هند، اعضای بریکس و کشورهای دیگر نیز نهتنها این مساله را مطرح کردهاند، بلکه وارد فاز عملیاتی مواجهه با آن شدهاند. برای مثال بانک مرکزی روسیه به شکل تهاجمی به مقابله با سلطه دلار رفته یا هند اصرار دارد بخشی از پرداختهای بینالمللیاش را با روپیه انجام دهد. چین هم در تلاش است تا حدودی یوآن را جایگزین دلار کند. همه این رفتارها نشان میدهند که یک توجه جمعی در سطح کشورهای در حال توسعه با پیشرانی کشورهای بزرگ برای چارهجویی در برابر سلطه دلار شکل گرفته است.
🔹 پرداختن به این مساله باید با درک درست صورتمساله، ریشهها، نوع موضعگیری و مواجهه و پیامدها و تبعات آن باشد. سیاستگذاران اقتصادی در ایران هم باید، با پرهیز از موضعگیریهای هیجانی، بررسی همهجانبهای داشته باشند تا بتوانند تشخیص دهند که باید کجای این ماجرا بایستند. ما نمیتوانیم در پنجاهمین سالگرد نظام ارزی شناور از مصاف ارزها غافل باشیم و به این مساله توجه نکنیم که ارزهای مختلف در جهان چگونه به مصاف هم میروند و چه مسابقه و رقابتی میان ارزها برقرار است.
🔹 مزیت یک ارز جهانروای غالب و مسلط عمدتاً اثر شبکه است. یعنی اینکه تعداد کشورها، تجار، معاملات یا تراکنشهایی که مبتنی بر یک ارز است، مزیت آن ارز را برای استفادههای بعدی بیشتر میکند. این یک مفهوم متعارف است که اگر تاجری معاملاتش را با دلار تسویه میکند، قطعاً باید حساب ارزیاش را به دلار نگهداری کند؛ بنابراین اگر تعداد معاملاتی که با دلار تسویه میشود از حدی بیشتر باشد یا تواتر آن از یک آستانه فراتر رود، در آن صورت نگهداری حساب دلاری توجیه بیشتری دارد. حال هرقدر حساب دلاری گردش مالی بیشتری داشته باشد، تسویه کردن معاملات بعدی هم با دلار مزیت خواهد داشت. این اثر گلوله برفی است؛ هرچه گلوله برف بزرگتر باشد برفهای بیشتری را جذب میکند و باز بزرگتر میشود.
اثر شبکه، نوعی پویایی است که بقیه را ترغیب میکند از ارز مسلط بیشتر استفاده کنند؛ یعنی اگر دلار در حداقل سهم خودش در پورتفوی بانکهای مرکزی جهان به 58 درصد رسیده؛ هر چند در مقایسه با 71 درصد سال 1999 کاهش پیدا کرده اما هنوز عدد بسیار بزرگی است؛ این عدد بزرگ میگوید که بقیه رغبت دارند معاملات بعدی خود را هم با دلار انجام دهند. پس اثر شبکه به نفع سلطه دلار است.
🔹 سلطه دلار به دو دلیل در معرض آسیب و تردید جدی قرار دارد. دلیل اول سوءاستفاده مکرر آمریکا از ارز مسلط است برای اینکه سیاستها، مقررات و حتی ترجیحات سیاست خارجی خود را از طریق ارز غالب به قلمرویی بسیار بزرگتر از قلمرو اقتصادی خود تحمیل کند. دلیل دوم اینکه دلار آمریکا به دلیل بدهیهای سنگینی که دارد، رقیق میشود. رقیق یا کممایه شدن (Debasement) یک ارز به دلیل تورم یا بدهیهای سنگین استفاده از آن ارز را در معرض تردید قرار میدهد.
🔹 طی دو دهه گذشته سهم دلار نزولی بوده است. در سال 1999 ارز جدیدی به نام یورو متولد شد و ارزهای قدرتمندی مانند فرانک فرانسه و مارک آلمان از یکسو، و ارزهای ضعیفی چون دراخمای یونان زمین خودشان را به یورو واگذار کردند و با یورو جاگزین شدند. بنابراین یورو عملاً آلیاژی از ارزهای قوی و ضعیف شد. سهم دلار در سال 1999 از ذخایر بینالمللی که عمدتاً ذخایر بانکهای مرکزی است 71 درصد بود. اما به تدریج طی دو دهه با 13 واحددرصد کاهش به 58 درصد رسید. اگر این 13 واحددرصد را روی 20سالی که گذشته تقسیم کنید، میبینید دلار در هر سال تقریباً نیمواحد درصد از سهم خود در ذخایر ارزی بانکهای مرکزی جهان را از دست داده است. سهم یورو از بدو تولد حدود 20 درصد بوده و امروز هم همان 20 درصد است. یک محاسبه ساده نشان میدهد که اگر یورو همین سهم 20درصدیاش را حفظ کند، حدود 70 سال طول میکشد که با همین دینامیک کاهنده فعلی، سهم دلار در ذخایر ارزی به 20 درصد فعلی یورو برسد و این دو ارز سهمی برابر داشته باشند. پس حداقل تا 70 سال دیگر دلار ارز برتر و شماره یک جهان خواهد بود./تجارتفردا
مطلب مرتبط👈 حق آقایی دلار چقدر است؟
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🔻منابع آبی ایران یکی پس از دیگری از بین میروند / ایران در رده چهارم کشورهای نزدیک به «روز آخر»
🔹بحران خشکسالی در کشور هر روز بیشتر از روز قبل خودنمایی میکند. این در حالی است که هیچ کار قابل توجهی در رابطه با حل این بحران از سوی مسوولان صورت نمیگیرد. نه در دیپلماسی آب و گرفتن حق آبه از همسایگان موفق عمل کردهاند و نه در مدیریت آب داخل کشور.
🔹عطا رفعتی، کارشناس آب در این باره به «تعادل» میگوید: متاسفانه طی سالهای گذشته ما با خشک شدن تالابها، دریاچهها و رودخانههای زیادی در کشور مواجه بودهایم. این مساله میتواند به منازعات آبی بینجامد و از سوی دیگر باعث بروز تنش در بین مردم میشود. او میافزاید: براساس گزارش موسسه منابع جهان، ایران در کنار قطر، اسراییل و لبنان در صدر کشورهایی است که با یک «بحران فوقالعاده» در زمینه آب دست به گریبان است و در لبه «روز آخر» قرار گرفته، یعنی در شرایطی قرار دارند که هر لحظه منابع آبی در آن ممکن است به پایان برسد. ایران در این لیست مقام چهارم را به خود اختصاص داده است./تعادل
💠 گفتار اقتصادی
📚 برترین کانالها برای افزایش دانش اقتصادی
📓 انجمن علمی اقتصاد
@anjoman_elmi_eqtesad
📘 تحلیل بنیادی و تکنیکال بورس
@TEHRAN_BOORSE
📗 کانال تلگرامی تحلیلهای اقتصادی و پیشنهادهای بورسی ویژه دوستان
@StockExchange_EspeciallyFriends
📕 فیلترهای تخصصی سهام و بررسی سهام مشکوک و بازیگر محور
@filter_saham_farsad
📒 رویدادهای اقتصادی
@ecoevents
📔 آموزش آمار و اقتصادسنجی با نرمافزار
@econometricsinresearch
📙 دکتری اقتصاد
@ecophd
📖 آموزش مباحث اقتصاد سنجی
@eghtesadsanjinovin
📘 لایسنس آنتی ویروس و خبرهای روز تکنولوژی
@Nod325
📗 با مالیات/برای آگاهی از مقررات مالیاتی
@bamaliat
📕 اقتصاد و رسانه
کانال دکتر فرشاد پرویزیان
@Economedia
📒 آنارکوکاپیتالیسم
@PrivatePropertyAnarchism
📔 جزوه و فایلهای آموزشی اقتصادسنجی
@sasangharakhani
📙 برای این اقتصاد دستوری ...
@Signal99
📖 در سنگر آزادی (Liberty or Death)
@Baharestan_MAG
📘 ویدیو، مقاله و کتاب اقتصاد لیبرال
@UTfinance
📗 کارگاه فن ترجمه زبان علوم سیاسی و روابط
@policyinact
📕 تحلیل تکنیکال بورس ایران
@Myway_Bourse
📒 سیاست و اقتصاد
@Politicology
📔 اشتباهات من در بازارهای مالی
@Reza_Ghanipur
📙 شارک پترن(sharkpattern)
@sharkpattern
📖 آپشن بورس | اختیار معامله
@CALL_PUT_0PTION
📌 هماهنگی برای شرکت در تبادل
@Amintabaghchi
حقوق کارکنان دولت و کسری بودجه و تورم
یکی از نمایندگان محترم مجلس در گفتگو با یکی از خبرگزاریها گفته است: هرچند دولت تلاشهایی را برای مهار تورم در دستور کار قرار داده است، اما به نظر میرسد مانند سال گذشته ترمیم افزایش حقوق در سال ۱۴۰۲ ضروری است.
از طرف دیگر سازمان برنامه و بودجه درباره موضوع افزایش حقوق کارکنان و بازنشستگان در نیمه دوم سال جاری با توجه به عدم کاهش تورم و فشارهای اقتصادی به مردم گفت: افزایش حقوق جدید در نیمه دوم سال نداریم، افزایش حقوقها یک بار در سال لحاظ میشود، افزایش حقوق سال جاری ابتدای سال مدنظر قرار گرفت.
این سازمان افزوده است: دولت بر کنترل کسری بودجه بهعنوان یکی از عواملی که آن را تورمزا میداند تأکید داشته است و بهنظر میرسد این تصمیم نیز در همین راستا گرفته شده است.
حال گفتههای نماینده محترم مجلس در راستای وظایف نمایندگی و حمایت از مردم است و یا در راستای دادن اطمینان خاطر به مردم که پیگیر خواسته هایشان است و این پیگیری هیچ ربطی به تبلیغات انتخاباتی ندارد چون هنوز اصلا فصل رقابت و تبلیغات شروع نشده است بماند به کنار اما باید گفت: سازمان برنامه بودجه به درستی به موضوع کسری بودجه اشاره کرده است اما باید یاداورشد اساسا بودجه را همان سازمان مینویسد و بودجه دارای کسری ساختاری و اساسا سلطه مالی در اقتصاد کشور و اعطای بودجه به بخشهای غیر بهره ور و یا تحقق نیافتن درآمدهای پیش بینی شده همه و همه مربوط به همان سازمان است و داستان کسری بودجه را خوب است دقیق تشریح کنند تا چه میزان ناشی از حقوق و دستمزد است و کمی هم از حقوق و دستمزد شرکتهای دولتی و خصولتی که در بودجه عمومی دیده نمیشود، برای کارمندان دولت توضیح دهند. حتما یادشان است احکام برنامه های بالادستی را که دولت موظف است متناسب با تورم دستمزد کارکنان را افزایش دهد و باز چون این سازمان مرجع تخصصی در اقتصاد است بهتر می داند که تورم حاصل مدیریت اقتصادی و سیاستی دولت است که کارکنانش هیچ نقشی ندارند البته بجز بهره وری منفی.
t.me/Economedia
✅ كي دست رمالان حوزه اقتصاد رو مي شود؟ !
حسین روازاده طی نامهای به امضای «سرپرست مرکز نظارت و اعتباربخشی امور درمان» وزارت علوم، به شکل مادامالعمر از طبابت محروم شد. برای آنهایی که او را میشناسند شاید این پرسش پیش بیاید که چرا این اتفاق زودتر نیفتاد. روزگاری حسین روازاده بهخاطر رویکرد ضد غربیاش، مورد توجه رسانههای حکومتی بود؛ به شبکههای استانی دعوت میشد، در دانشکده صدا و سیما برای استادان و دانشجویان سخنرانی میکرد و در خبرگزاریهایی چون «باشگاه خبرنگاران جوان» مطالبش بازنشر میشد.
غمانگیزتر اینکه روازاده حرفهای غیر علمی خود را تنها به حوزه پزشکی و درمان محدود نکرد. حالا که داشت به نشستها و برنامههای متفاوت دعوت میشد، چرا فرمول طلاییاش را در حوزههای دیگر بهکار نبرد؟ همین شد که از «رونق تولید» تا «نهاد دانشگاه» و «برنامه نخبهدزدی صهیونیستها» را تحلیل کرد
فقط به یک نمونه از حرفهای او توجه کنید. سال 91 او در جمع دانشجویان حاضر در هفدهمین دوره طرح ولایت در دانشگاه فردوسی گفت: «صهیونیستها به دنبال افراد نخبه میگردند و برای همین در دانشگاهها تز را قرار دادند و برای کسانی که تا مقطع دیپلم تحصیل میکنند، المپیاد میگذارند؛ آنها با نخبهیابی به دنبال جوانان ما هستند… کسانی که تز خوب مینویسند اولا یک کپی از این تزها توسط عوامل نامرئی به اسرائیل میرود، سپس آنها شما را شناسایی میکنند، اسامی شما را به سفارتخانههای مهم میدهند و شما را از هر طریقی تشویق به ادامه تحصیل در خارج از کشور میکنند و یا حتی نامه به در خانههایتان میآورند».
اعتراض به حرفهای غیر علمی روازاده اما تازگی نداشت. وقتی او مسواک زدن را توطئهای غربی دانست دود از سر وزیر بهداشت وقت درآمد
همان سال 94 دندان پزشکی خشمگین از حرفهای این «حکیم» خودخوانده، دست به قلم شد و متنی در نقد او منتشر کرد. اما روازاده از آن دکتر از همهجا بیخبر بهخاطر توهین و نشر اکاذیب شکایت کرد تا دو سال بعد دندانپزشکی برای دفاع از مسواک زدن، راهی دادگاه شود.
«هم توی مسجد، هم توی جلسات خصوصی با همه روبورسی میکنیم، دیدار میکنیم، مرقد هم خدمت خانم (حرم حضرت معصومه) خواهم رفت، همه جا میپیچیم، همه کاری هم میکنیم، به همه هم نشان خواهیم داد که اینها داستان است. اینها میخواهند دین ما را از ما بگیرند، میخواهند صدمه به ما بزنند». این بخشی از سخنرانی روازاده در اوج همهگیری بیماری کرونا بود. البته «داستان» پنداشتن کرونا چندی بعد به «سلاح بیولوژیک» بودن آن تغییر روایت داد: «کرونا سلاح بیولوژیک در ادامه فشار حداکثری علیه ایران است… طبق نظر کارشناسان کرونا هم مانند ایدز و سارس سلاح بیولوژیک ساخته دست انسان است.»
همانطور که میتوان حدس زد او مخالف سرسخت واکسن خارجی هم بود: «اینها با نامردی میزنند. آهنربا میچسبد. قطعا بدانید هر کسی که واکسن زده باشد مثل برگ درخت در خیابان میافتند و میمیرند و هیچکس هم نمیتواند اینها را نجات دهد.» این حکیم خودخوانده توصیههایی هم برای درمان کرونا داشت مثل درمان کامل آن تنها با خوردن جوش شیرین.
باتوجه به شاخصهای عینی و ملموسی که علم پزشکی دارد، عیارسنجی افرادی که خود را در این حوزه متخصص معرفی میکنند راحتتر است. شاید به همین خاطر است که قبل از محرومیت پزشکی از سوی مراجع رسمی، برخی گروه زیادی از مراجعان روازاده به تجربه دریافتند که روش او درمان کننده درد آنان نیست. اما در علوم انسانی، بهخصوص اقتصاد، عیارسنجی بسیار سختتر میشود. در تجربه ایرانی، بسیار چهرههایی بودند که کنار گود نشستند، حرفهای کلی زدند و حتی توانستهاند این حرفها را نردبان محبوبیت و قدرت کنند، اما هیچگاه نقاب چهره از رخ آنها برداشته نشده است. کسانی که از تریبونهای عمومی بالا رفتهاند اما هنوز دست آنان رو نشده. کسانی که توهم را جای برنامه گذاشتهاند و با شکست هر برنامه انگشت اتهام را به سوی دیگران گرفتند.
چهرههایی که اعتقاد دارند اقتصاد ایران تافته جدا بافته است و برای آن نسخه متفاوتی از تجربه نظری و عملی دنیا میپیچیند.
به مجمع فعالان اقتصادی بپیوندید
📌http://telegram.me/Iran_economy_online
و دقیق ترین پیش بینی ها اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
✅ فواید اقتصادی پیوستن به بریکس چیست؟
✍️دکتر محمدمهدی بهکیش،
خبر پیوستن ایران به «سازمان بریکس» در ابتدای امر، خبری خوشحالکننده است؛ اما زمانی که به آمار و ارقام تجارت بین کشورهای عضو بریکس از یک طرف و محدودیتهای کشور خودمان از طرف دیگر نگاه میکنیم، این سوال پیش میآید که هدف از پیوستن ایران به این سازمان چیست و از این اتفاق چگونه میتوان بهره گرفت؟
چین بزرگترین کشور عضو «بریکس» است. حجم مبادلات چین با کشورهای عضو بریکس در سال میلادی گذشته (۲۰۲۲) حدود ۵۴۰میلیارد دلار بوده؛ درحالیکه حجم مبادلات با آمریکا به تنهایی ۷۵۰میلیارد دلار در همان سال بوده است. جالب آنجاست که حجم مبادلات چین با ایران در سال۲۰۲۲ فقط ۱۵میلیارد دلار ثبت شده، در صورتی که چین با عربستان در همین سال ۱۱۶میلیارد دلار و با امارات ۹۹میلیارد دلار تجارت داشته است.
توجه داشته باشیم که کشور ما با چین قرارداد استراتژیک دارد. این در حالی است که کشورهای حاشیه خلیجفارس چنین قراردادی ندارند؛ ولی باوجوداین چندین برابر کشور ما با چین مراودات تجاری به ثبت رساندهاند.
اگر بخواهیم همین ارقام را به صورت سرانه یعنی به نسبت جمعیت کشورها نگاه کنیم، وضع ما بسیار اسفبارتر خواهد شد. جمعبندی این آمارها نشان میدهد حتی در زمانی که کشورهای جدیدی هم به عضویت بریکس درآیند، باز هم اهمیت تجاری آمریکا برای چین فراتر از اهمیت کشورهای بریکس برای چین خواهد بود.
حال این سوال مطرح میشود که چین بهعنوان مهمترین طرف تجاری ایران که فقط ۱۵میلیارد دلار در سال گذشته تجارت ثبتشده با او دارد، چرا ایران را تشویق و کشورهای عضو بریکس را قانع کرده تا ایران به عضویت این سازمان درآید؟
ساختارهای تولید نفت و گاز در ایران آنقدر صدمه دیدهاند که شاید با سرمایهگذاریهای بسیار کلان بخشی از آنان قابل استحصال شود. بنابراین چین با روندهای فعلی اقتصادی در کشور ما، نمیتواند امیدوار به بازار ایران برای فروش کالا یا صادرات نفت و گاز ایران به کشورش باشد.
شاید دلایل غیراقتصادی محرک اصلی چین و روسیه برای پیوستن ایران به بریکس بوده است. با این حال ایران میتواند از این موقعیت استفاده کند. اما همه میدانیم که اگر مشکل FATF حل نشود، ایران نمیتواند حتی با اعضای بریکس هم فعالیت اقتصادی برقرار کند. همانگونه که نتوانستیم پس از انعقاد قرارداد رابطه استراتژیک با چین، مبادلهای رو به گسترش داشته باشیم. با روسیه هم همینگونه بوده است
بنابراین در آینده نیز مبادلهای با کشورهای عضو بریکس نمیتوانیم داشته باشیم مگر آنکه مشکلات پیوستن به FATF حل شود و رابطه با کشورهایی که بهصورت بالقوه برای واردات یا صادرات مناسب هستند، به روال عادی برگردد.
در این میان برخی استدلال کردهاند که بریکس ممکن است نظام پرداخت خاص خود را بهوجود آورد. به نظرم این پیشبینی متکی بر واقعیتهای تجاری جهان نیست. چینیها که ۷۵۰میلیارد دلار در سال با آمریکا مبادله دارند و سالانه ۴۰۰میلیارد دلار موازنه مثبت دارند و بخش عمدهای از ذخایر خود را به دلار نگهداری میکنند، حال چگونه میتوانند در بریکس به ارز دیگری فکر کنند؛ درحالیکه حجم تجاری چین با آمریکا و ذخایر چین به دلار به او اجازه نمیدهد که منافع خود را به خطر اندازد.
این امر شدنی نیست مگر نظامهای تهاتری بهکار گرفته شود که آن هم در سازمانی چون بریکس امکانپذیر نیست. اگر دولت نتیجه اقتصادی پیوستن به پیمان شانگهای را منتشر کند، روشن میشود که ایران نتوانست از حضورش در آن پیمان هم استفاده اقتصادی کند، همانگونه که در «اکو» هم موفق نبودیم. بنابراین مشکل در جای دیگر است.
باید هر چه زودتر از کوچکتر شدن اقتصاد کشور جلوگیری کنیم و به FATF بپیوندیم و مشکلات کشور با بازارها را حل کنیم تا جذب سرمایه و صادرات و واردات به حالت عادی برگردد و تولید کالا و خدمات مجهز به تکنولوژیهای جدید شود و اشتغال لازم برای جامعه به وجود بیاورد. بدون چنین رویکردی نمیتوانیم از حضور کشور در سازمان بریکس یا هر سازمان دیگر بهره بگیریم.
دنیای اقتصاد
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
فتق ناف اقتصادی
در این وضع صنعت خودرو یعنی قیمت گاه تا حدود ۱۰ برابر جهان و البته کیفیت که بی معنا و شبیه لطیفه های فانتزی و البته میزان مصرف سوخت حداقل ۳ برابر جهانی، که حداقل عده ای بهره مند انحصار موجود هستند و بنزین تقریبا به رایگان از محل ثروت نداشته عمومی، دود هوا شده و آلودگی اش بر ریه های همگان می نشیند، بیانگر آن است که شیپور اقتصاد را وارونه از دهان گشاد آن می دمید، یک نتیجه اش، ناترازی انرژی است که خیمه برانداز کل اقتصاد خواهد شد، اما نتیجه دیگر این همه نواختن شیپور از دهان گشاد، فشار بر ریه و دیافراگم و خدای ناکرده عوارضی همچون فتق ناف نباشد؟
کاش یکبار برای مردم تحلیل کنید این زیان انباشته خودورسازان مدعی صنعت و اشتغال، همان مراجعه مستقیم به منابع بانک مرکزی بوده که با تاثیر ضریب فزاینده در اقتصاد، حداقل ۱۵ درصد تورم کنونی را از بابت همین ارابه های البته استاندارد، به جامعه تحمیل کرده اید.
رانت چنین خودروسازی در جیب عده ای خاص و هزینه بنزین از بودجه عمومی و بیت المال، البته خودروهای خارجی هم که در پیش چشمتان استاندارد نیستند.
t.me/Economedia
بازارها، نفت و برنامه هفتم!
علم اقتصاد به ما میگوید که تخصیص منابع در بازارهای رقابت کامل در حداکثر بهینگی قرار دارد. میگوید قیمت در بازار رقابت کامل در نهایت جائی است که برابر با هزینهنهایی تولید باشد. با این حال، همین علم اقتصاد به ما بازارهای رقابت انحصاری، انحصار چند جانبه و انحصار کامل را هم یاد میدهد. هرچه بازار به سمت انحصار کامل حرکت میکند، تخصیص منابع از بهینگی خارج میشود. قیمت توسط انحصارگر تعیین میشود و البته قدرت انحصارگر مشروط به کشش تقاضاست.
بنابراین، ما فقط بازار رقابت کامل را نمیخوانیم بلکه انواع بازارها را میخوانیم. هدف از خواندن بازارهای دیگر، این نیست که بدانیم انحصار چقدر بد است! این نیست که تصور کنیم باید با هر نوع انحصاری مبارزه کرد و آن را از بین برد. این نیست که تصور کنیم قیمت را هرجور شده باید برابر با هزینه نهایی تولید کرد (به کلمه باید توجه کنید!) بلکه به این دلیل است که در جهان واقع، حسب شرایط مختلف ما انواع این بازارها را داریم. انواع بازارها در شرایط مختلف، کارائی خاص خود را دارند. مثلا در یک روستای 20 خانواره، نمیتوان انتظار داشت که برای سوپرمارکت، بازار رقابت کامل با تعداد بیشمار عرضه و تقاضا کننده شکل بگیرد تا کارائی رخ دهد! در روستای 20 خانواری، سوپرمارکت به صورت انحصاری خواهد بود. در روستایی که 100 خانوار دارد، نمیتوان تعمیرکننده کفش بیشمار باشد تا رقابت کامل شکل بگیرد. اینجا بازار تعمیر کفش، انحصاری خواهد بود. نمیتوان و درست هم نیست که بخواهیم انحصار را در این روستا از بین ببریم! چون از بین بردن انحصار، بدین معنی است که در آن روستا هیچ تعمیرکننده کفش وجود نداشته باشد و این به معنی افزایش هزینههای مبادلاتی است.
در سطح بالاتر و در عرصه صادرات، هرچقدر صادر کننده انحصار داشته باشد، به نفع کشور است چرا که منافع حاصل از رقابت و در نتیجه قیمت پائینتر به نفع کشور مقصد است. وقتی دو تولیدکننده سیمان کشور، در کشور مقصد در رقابت باهم قیمت پائین پیشنهاد میکنند، این کشور مقصد است که از این رقابت نفع میبرد نه کشور مبدأ. اینجا سیاستهای تجاری دولتها بسیار مهم و مؤثر خواهد بود.
با این تفسیر، وقتی در برنامه هفتم توسعه نوشته شده که واگذاری حق اکتشاف، استخراج و فروش نفت به شرکتهایی غیر از شرکت ملی نفت ایران، این پاسخ به نقد که این موضوع باعث گسترش رقابت میشود و رقابت که بسیار خوب است، تحلیل درستی نیست. چون از محل رقابت شرکتهای داخلی تولید و فروشنده نفت در عرصه جهانی، کشورهای مقصد سود خواهند برد نه ایران! انحصار فروش نفت در شرکت ملی نفت ایران، نه تنها بد نیست، بلکه قدرت چانهزنی ایران را در عرصه صادرات افزایش میدهد. البته که عملکرد موجود صادرات نفت با توجه به سیاستهای غلط در سطح کلان، وجود تحریمها و ... این قدرت چانهزنی را از بین برده است. اما بحث این است که به جای اصلاح این سیاستها، متوسل شدن به ایجاد شرکتهای به اصطلاح رقیب در عرصه اکتشاف و استخراج و فروش نفت، بیش از این هم قدرت چانهزنی را کاهش خواهد داد. هزینههای تولید به دلیل انحصار دولتی بالاست، اما بیش از آن، به دلیل تحریم و عدم ارتقاء تکنولوژی تولید و جایگزینی ماشینآلات بالاتر است.
http://t.me/maolad
🎥 زمستان ۱۴۰۱ در این برنامه زنده عرض کردم دولت در سال ۱۴۰۲ ثبات اقتصادی ایجاد کند ظرفیت های خفته اقتصاد ایران بیدار خواهد شد.
▪️بدون تردید رشد اقتصادی ۶/۲ درصدی بهار ۱۴۰۲ نتیجه مدیریت شدت تحریم ها و ایجاد ثبات نسبی در محیط اقتصاد کلان ایران توسط دولت آقای رئیسی است.
علوی راد / کانال نگاه اقتصادی
۳۰/شهریور/۱۴۰۲
✅ @AlaviRad_Economics
✅ استراتژی ما بقاست نه توسعه
♦️مسیر توسعه، نیازمند بهرهمندی از یک استراژی مشخص است. تمام کشورهای دنیا برای اهداف خود استراتژی مشخصی تعیین کردهاند. اما کشورها در تعیین هدف با هم متفاوتاند. برخی به دنبال توسعه اند و برخی به دنبال بقا.
🔹دکتر محمد قاسمی، اقتصاددان معتقد است با این که ایران در سخن هدف خود را توسعه اعلام کرده، اما در عمل استراتژی ایران بیشتر در مسیر بقاست نه توسعه.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🔻 مکانیسم محاسبه خط فقر مطلق
🔺 دکتر محمدرضا منجذب
فقر مطلق، مفهوم دیگری از نابرابری در درآمدها است که به درآمدی پایینتر از درآمد لازم برای تأمین نیازهای اساسی یعنی غذا، لباس و سرپناه گفته میشود. ممکن است موارد دیگری به این نیازهای اصلی اضافه شود، همان طور که در بنگلادش، نپال، کنیا، تانزانیا، مراکش و اندونزی صورت گرفت. بانک جهانی از یک تعریف مبتنی بر مطالعات اقتصاددانانش یعنی اهلاوالیا و کارتر استفاده کرده است که در آن نیاز غذایی روزانه یک فرد به عنوان خط فقر پایینی در نظر گرفته شده است که میزان آن 2250 کالری در روز است.
روش معمول در محاسبه خط فقر مطلق، تخمین زدن یک سبد غذایی ضروری است که برای سلامت جسمی خانوار ضروری است. از آنجا که در بسیاری از مناطق محروم و در اکثر کشورهای درحال توسعه، وضعیت فقرا به گونهای است که حتی نیازهای اولیه خوراکی آنها نیز به طور کامل برآورد نشده و بسیاری از مردم با سوءتغذیه دست و پنجه نرم میکنند، خط فقر مطلق مبنای محاسبه خود را بر نیازهای اساسی تغذیهای قرار میدهد تا سیاستگذار بداند و مطمئن باشد که هرکس بالای خط فقر مطلق قرار گرفت، تا آن حد توانایی دارد درکنار تامین نیازهای غیر غذایی، از تغذیه کافی و لازم نیز برخوردار شود. روش معمول در محاسبه خط فقر مطلق، تخمین زدن یک سبد غذایی لازم است که برای سلامت جسمی خانوار ضروری است.
پس از تعیین هزینههای این سبد غذایی (مطابق با ملاحظات و الگوی مصرف غذایی و غیرغذایی جامعه مورد نظر)، مبلغی نیز به عنوان هزینههای غیرغذایی به هزینه سبد غذایی اضافه میشود تا خط فقر مطلق به دستآید. برای محاسبه خط فقر مطلق، از هزینه سبد غذایی ذیل به عنوان مبنا استفاده میشود. این سبد در سال ١٣٨٤ توسط دفتر تغذیه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به عنوان سبد مطلوب غذایی برای یک بزرگسال تعریف شده است که حاوی ٢١٠٠ کیلوکالری در روز بوده و علاوه بر کالری مورد نیاز یک بزرگسال، سایر ریزمغذیهای لازم برای سلامتی فرد را نیز داراست.
اگر اعداد فوق را در قیمت آنها ضرب کنیم خط فقر شدید به دست میآید یعنی درآمدی که فرد باید داشته باشد تا نیاز خوراکی آن تامین شود. افرادی که کمتر از این مقدار دارند حتی اگر همه درآمد خود را صرف تامین خوراکی کنند نمیتوانند به نخستین نیاز فیزیولوژیک خود پاسخ بدهند. گام بعد برای تکمیل خط فقر افزودن هزینههای غیرخوراکی به هزینه خوراکی است که روشهای مختلفی برای آن وجود دارد. از جمله روشهای متداول و راحت استفاده از معکوس ضریب انگل است که به روش اورشانسکی معروف است. بنابه تجربه ثابت شده است که در دهکهای مختلف معمولا خانوارها نسبت ثابتی از درآمد خود را به خوراک اختصاص میدهند.
خط فقر خانوارها از لحاظ اندازه، ترکیب سنی، میزان تحصیلات و سایر مشخصات متفاوتند و انتظار میرود که خانوارها تحت تاثیر این خصوصیات متفاوت، الگوی مصرف متفاوتی نیز داشته باشند. باید توجه داشت که اثر این خصوصیات بر الگوی مصرفی خانوارها مانند تغییر قیمتها و تغییر درآمد خانوارها حایز اهمیت است.
چنانچه بخواهیم برای مقایسه رفاه خانوارها از اطلاعات موجود خانوارها بدون در نظر گرفتن بعد و ترکیب خانوارها استفاده کنیم، در واقع تمایزی بین خانوارها قایل نشدهایم و این مساله خطای زیادی را وارد محاسبات میکند. برای مقایسه رفاه خانوارها با توجه به تفاوتهایی که در ویژگی خانوارها وجود دارد؛ از جمله تفاوت در بعد و ترکیب سنی اعضای خانوارها لازم است که با استفاده از روشهایی این تفاوتها را به عامل مشترک تبدیل کنیم تا امکان مقایسه رفاه خانوارها فراهم آید. به طوری که قادر باشیم به عنوان مثال مخارج دو خانوار با بعد چهار نفر را که اولی شامل چهار بزرگسال و دومی دو بزرگسال و دو کودک است با هم مقایسه کنیم.
در بعضی از مطالعات در اندازهگیری رفاه و فقر، برای تبدیل رفاه خانوار به رفاه فردی، مخارج کلی خانوار را به تعداد افراد موجود در خانوار تقسیم میکنند و سپس مخارج کلی سرانه را به عنوان اندازه رفاه هر عضو خانوار در نظر میگیرند. در این روش فرض میشود همه اعضای خانوار سهم یکسانی از مخارج دریافت میکنند. این در حالی است که در حالت عادی فرزندان در مقایسه با بزرگسالان به مراتب کمتر نیازمند کالاهای خاصی هستند. همچنین این امکان وجود دارد که از زندگی دسته جمعی با یکدیگر صرفههایی در مقیاس به وجود آید؛ به این علت که اعضای خانواده از مصرف اعضای دیگر خانواده منتفع میشوند. /متن کامل در تعادل
/channel/drmonjazeb
🔵۵ برش عجیب از سرمایهگذاری همسایگان ایران
▪️بر خلاف ادعاهای دولت، تحریمها اثر کرده و حالا مدتهاست که ایران از مناسبات بینالمللی کنار گذاشته شده و در طرحهای رشد و توسعه جهانی و منطقهای نام و نشانی از ایران نیست. نزدیکترین نمونه آن طرح کمربند لاچین است که آن هم ایران را دور زده و ایران نه در طرح جاده ابریشم نقش دارد و نه در طرح کمربند لاچین.
▫️بر اساس گزارشهای موجود قرار است چین در عراق جاده توسعه بسازد. جادهای که از ۱۰ استان عراق میگذرد و عراق را به اروپا وصل میکند. پـروژه راهبـردی جـاده توسعه، پـروژه مکمل بندر بزرگ فاو و بزرگترین پـروژه در عراق بـه شمار میرود کـه شـامل خط راهآهن دوخطه و جادهای مدرن، مطابق با آخرین فناوریها میشود.
▪️شرکت ملی نفت امارات، اخیراً در زمینه توسعه شبکه سوخترسانی جت در چین بـا دولت این کشور به توافق رسیده است. با این توافق، امارات متحده شبکه سوخترسانی جت خود را بـه شهرهای استراتژیک و برخی از پرترددترین فرودگاههای چین از جمله پکن، شانگهای، گوانگژو، شنژن و چنگدو گسترش خواهد داد.
▫️همچنین ۳۰۰ فـرودگاه در ۲۵ کشـور در سراسر دنیا از جمله خاورمیانه، آفریقا، آسیای جنوب شرقی و اروپا به شبکه سوخترسانی امارات متصل شدهاند و قرار است که به زودی آسیای شرقی نیز به این شبکه متصل شـود. این توافق اخیر، نمونه دیگری از پیشرفت روابط انرژی بین امارات و چین در سال ۲۰۲۳ است.| تجارتنیوز
🔗گزارش کامل را اینجا در تجارتنیوز بخوانید
@tejaratnews
🔴دکتر همتی: نه تنها بدهی دولت به بانک مرکزی کاهش نیافته، بلکه به میزان قابل توجهی افزایش داشته است
💬عبدالناصر همتی با انتشار یادداشتی نوشت:
جناب آقای رئیسی حتماً به جنابعالی نیز گزارش دادهاند که خالص بدهی دولت به بانک مرکزی از شهریور ۱۴۰۰ تا فروردین ۱۴۰۲، ۱۳۷همت کاهش داشته است!
نمیدانم، آیا گزارش و توضیحات کامل را هم به شما دادهاند یا نه ؟ خوب است جنابعالی از مسئولین محترم اقتصادی بخواهید حداقل به مردم اطلاعات کامل ارائه داده و تفسیر یک بعدی و ناقص که قطعاً از دید کارشناسان پنهان نمیماند،ارائه ندهند.
از معدود گزارشهای منتشره بانک مرکزی مشخص است:
اولاً- منفی شدن خالص بدهی بخش دولتی نه به خاطر کاهش بدهی دولت، بلکه عمدتاً به خاطر انتقال سپردههای شرکتهای دولتی از بانکهای تجاری به حساب خزانه نزد بانک مرکزی است ، چرا که در مدت یاد شده بدهی مستقیم دولت به بانک مرکزی ۸۲ همت نیز اضافه شده است.
بخش مهمی از اضافه برداشت سنگین بانکها از بانک مرکزی در این مدت نیز ناشی از همین انتقال سپردههای شرکتهای دولتی از بانکهای تجاری به بانک مرکزی است که به موجب قانون انجام شده است.
ثانیاً - افزایش مانده ناشی از عملیات بازار باز -ریپو - ( که همانا واگذاری اوراق بدهی دولت و به عبارتی بدهی غیر مستقیم دولت به بانک مرکزی است ) در مدت یاد شده ۱۱۵ همت افزایش داشته است.
ثالثاً- خالص داراییهای خارجی که ناشی از خرید (تسعیر) ارزهای دولت
در خارج کشور است، نیز ۱۵۸ همت زیادتر شده است که تأمین کسری دولت و در واقع چاپ پول میباشد.
در واقع، کاهش خالص بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی، از شهریور ۱۴۰۰ تا فروردین ۱۴۰۲، به میزان ۱۳۷ همت، به معنای کاهش بدهی دولت به بانک مرکزی نمیباشد و نه تنها بدهی دولت به بانک مرکزی کاهش نیافته، بلکه در مدت یاد شده، به انواع روشهای مختلف مستقیم و غیر مستقیم و برداشت از حساب دستگاههای دولتی نزد بانک مرکزی ، بدهی دولت به بانک مرکزی به میزان قابل توجهی، افزایش داشته است. البته درخصوص روند بدهی دولت در ۵ ماه گذشته اطلاعاتی منتشر نشده است.
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
🔻 بدون حل ناترازیها، مهار تورم امکانپذیر نیست
🔺 دکتر وحید شقاقی: هماکنون کشور ما با ناترازیهای عدیدهای مواجه شده است که برخی سابقه طولانیمدت و برخی سابقه کوتاهمدت دارد.
شقاقی میافزاید: بدون حل ناترازیهای اقتصاد ایران، امکان مهار تورم وجود ندارد. بر این اساس، برای آینده ایران در برنامه هفتم که معطوف به ۵ سال پیش رو است، باید یک اندیشه نوین در حکمرانی اقتصادی صورت گیرد. البته دولت سیزدهم تلاشهایی دارد، ولی به نظر من مسایل و چالشها و ابرچالشهای فرارو بسیار فراتر از میزان تلاشهای دولت سیزدهم است.
وی عنوان میکند: در مجموع سرعت تشدید ناترازیهای اقتصاد کلان در ایران، از سرعت اقدامات و ساخت اقتصاد ایران پیشی گرفته است. این را در همه حوزهها میبینیم. برای مثال، سرعت استهلاک زیرساختها از سرمایهگذاری پیشی گرفته، یا سرعت تخریب اقتصاد کلان از سرعت ساخت اقتصاد کلان پیشی گرفته است. این خیلی خطرناک است.
این کارشناس اقتصادی تصریح میکند: من خواهش میکنم برنامه هفتم واقعبینانه و مبتنی بر شرایط کنونی ایران و کشورهای منطقه و نیز مبتنی بر آسیبشناسی درست از علل ابرچالشهای اقتصاد ایران تنظیم شود.
شقاقی توضیح میدهد: در حوزه تورم، واقعیت این است که ایران جزو ۵ کشوری است که بالاترین تورمها را داشته است. ما هم یک تورم بلندمدت ۲۰ درصدی داشتیم و هم در ۵ سال اخیر، میانگین تورم بالای ۴۰ درصد بوده است. بخشی از تورم به واسطه تحریمها بوده، ولی بخشی نیز به واسطه ساختارهای معیوب اقتصاد ایران بوده است. در مجموع تداوم وضعیت کنونی در حوزه تورم، امکانناپذیر است و همین موضوع میتواند طبقه متوسط را به طور کامل از بین ببرد و اقتصاد ایران را به یک کشور دو طبقه مرفه و فقیر تبدیل کند.
وی تاکید میکند: اصلاحات تورمی نیازمند این است که اقدامات اساسی در جهت حل ناترازیهای اقتصاد ایران صورت گیرد. متاسفانه ناترازیهای اقتصاد ایران هر روز بیشتر و بیشتر میشود؛ مثل ناترازی انرژی، ناترازی آب، ناترازی بودجه، ناترازی صندوقهای بازنشستگی، ناترازی بانکی، ناترازی حساب سرمایه و دیگر ناترازیهایی که مدام اضافه میشود و تا زمانی که نتوانیم این ناترازیها را حل کنیم، تورم مهار نمیشود.
شقاقی خاطرنشان میکند: حل ناترازیها نیازمند اصلاحات اساسی در اقتصاد ایران است که این حکمرانی اقتصادی با این وضعیت، امکان حل ناترازیها را نخواهد داشت. به طور قطع یک حکمرانی اقتصادی مطلوبی نیاز است، چون ناترازیها ریشه بلندمدتی دارد و کار بسیار سختی است.
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
📹 با این وضعیت از توسعه خبری نیست
▫️ایرانیان از شروع عصر صنعتی در اروپا و قیام مشروطیت به دنبال مسیر توسعه کشورشان میگردند.
▫️اما تلاش روشنفکران و دولتمردان ایرانی با وجود منابع سرشار کشور پاسخگوی این هدف نبود؛ دکتر محمد قاسمی در این باره میگوید مشکل توسعه به نبود نهادهای مناسب برمیگردد.
▫️این اقتصاددان معتقد است که دهه چهل به دلیل حضور شاگردان مکتب کینز دوره شکوفایی در کشور بود که به سرانجام نرسید.
مطلب مرتبط👈 الزامات توسعه اقتصادی ایران
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🔻تناقض عدم تطابق هزینهها با درآمدها
✍️دکتر پیمان مولوی
🔹طی روزهای اخیر اخباری در سطح رسانهها منتشر شدند که با بررسی آنها میتوان به سرنخی مهم از چرایی گسترش فقر در کشورمان رسید. یکی از مهمترین اخبار اقتصادی طی روزهای اخیر، اعلام رشد خط فقر نسبی در شهرها و کلانشهرهای کشور است. نرخ خط فقر و سبد معیشتی یک خانواده ۳.۳ نفره، به بالای ۲۰ میلیون تومان رسیده است. زمانی که این نرخ را در کنار دستمزد حداقلی حقوقبگیران ایرانی (حدود ۵میلیون و ۳۰۰ هزار تومان) میگذاریم، متوجه مصائب فراوان مردمی میشویم که در برابر یک تناقض بزرگ قرار گرفتهاند.
🔹تناقضی با این معادله که چگونه میتوان تناسبی میان درآمد و هزینههای یک خانواده ایجاد کرد؟ اما این تمام ماجرا نیست؛ موضوع مهم بعدی، آمارهای بانک مرکزی در خصوص رشد ۴۵ درصدی پایه پولی کشور است. در شرایطی که رییسجمهور و تیم اقتصادیاش بهطور مستمر اعلام میکنند که کسری بودجه ۴۸۰ هزار میلیارد تومانی را از مسیرهای اقتصادی پوشش دادهاند، اما آخرین آمارهای بانک مرکزی از جزییات کلهای پولی در فروردین ۱۴۰۲ نشان میدهد که رشد نقطه به نقطه پایه پولی در این ماه نسبت به سال گذشته به ۴۵ درصد رسیده که بر اساس اعلام رسانهها «بیشترین میزان این متغیر در تمام ادوار است.»/تعادل
💠 گفتار اقتصادی
⭕️ چگونه ترکیه از ایران پیشی گرفت؟
✍️ دکتر محمدرضا منجذب
❄️ بر اساس انیمیشن مقایسه ای درآمدسرانه ایران تا سال 1980 بیشتر از ترکیه بوده است. ضمنا از 1960 با شروع برنامه توسعه اقتصادی ایران این فاصله با شتاب بیشتری بنفع ایران در حرکت بوده است. اما از سال 1980 درآمدسرانه ترکیه از ایران پیشی می گیرد. هم اکنون درآمد سرانه ترکیه بیش از دو برابر ایران است. دلیل این امر اقداماتی بشرح زیر است که در ترکیه انجام شده است و بعضا در ایران یا انجام نشده و یا ناقص هست:
❄️ اول، تعامل بین المللی و تنش زدای ترکیه با کشورهای پیرامون خاورمیانه و کشورهای جهان بی نظیر بوده و بر مبنای منافع ملی با همه کشورها اعم از مسلمان، غیرمسلمان، اروپا، چین، اسراییل، شوروی، آمریکا در ارتباط است.
❄️ دوم، ترکیه نقاط ضعف کشورهای پیرامون را بخوبی شناسایی کرده و در جذب توریسیم، سرمایه های سرگردان، جذب تولیدکنندگان (بویژه ایرانی که تحت تاثیر تحریم ها دچار مضیقه های مختلفی هستند)، جذب مهاجران بشرط انتقال سرمایه مالی، مهاجرپذیری، ... توانسته رشد خوبی را در اقتصادش ایجاد کنند.
❄️ سوم، ایجاد بستر لازم، قوانین تسهیل کننده، اعطای شهروندی راحت، ایجاد تسهیلات لازم برای پذیرش موقت و دایم، ایجاد تسهیلات برای جذب توریسم، ... توانسته سرمایه های خوبی را جذب کند.
❄️ چهارم ، دولت در سطح کلان با بهرهگیری از گسترش بخش خصوصی و افزایش رقابت، کاهش تقاضای داخلی و توسعه صادرات، ایجاد ساز و کار و تشویق برای جذب سرمایه خارجی، افزایش بهرهوری و استفاده از تکنولوژی توانسته برنامه توسعه و رشد اقتصادی را تداوم بخشد.
❄️ پنجم، در بخش سیاستگذاری پولى نیز توانسته نرخ تورم را به زیر ۵ درصد کاهش دهد. در بخش ارزی نیز با تغییر از نظام ارزی ثابت به نظام ارزی شناور توانسته به احیای ارزش پول داخلی کمک کند. که این امر باعث رضایت مندی شهروندان و ایجاد ثبات سیاسی در این کشور شده است.
❄️ ششم، ایجاد ثبات سیاسی (محفوظ بودن یک رژیم از تهدید براندازی داخلی از طریق انقلاب یا شورش را ثبات سیاسی نامیدهاند). این مهم از چهار طریق مدیریت و ایجاد شده است: ۱- شرایط اقتصادی، مانند بیکاری، تورم، سقوط ارزش پول کشور؛ ۲- وقایع سیاسی که میتواند موجب تغییر دولت شوند، مانند اعتصابات عمومی و ترورهای سیاسی؛ ۳- ساختارهای سیاسی، مانند سیستم انتخاباتی؛ 4- شرایط بینالمللی.
❄️ هفتم، سایر موارد: داشتن برنامه توسعه بلندمدت ، گماردن افراد کار بلد در راس امور اقتصادی و بموقع، حمایت از بنگاه های کوچک اقتصادی، باز کردن بازار ترکیه به تجارت جهانی، ساخت یکصد سد عظیم برای گسترش محصولات کشاورزی برای تامین مواد غذایی آتی ترکیه و صادرات محصولات غذایی، سرکوب و مدیریت سریع بحران های اقتصادی، تعامل و انعطاف لازم در روابط بین الملل، ...
🌐 کانال دکتر منجذب
*افقه، اقتصاددان مطرح کرد: شواهدی دال بر تائید ادعای رفع کسری دولت، بدون چاپ پول یا استقراض از بانک مرکزی وجود ندارد*
🔹رئیسی باید توضیح دهد که تناقض میان ادعای او و آمار منتشره از سوی بانک مرکزی چه مبنایی دارد.
وعده ساخت چهار میلیون مسکن از ابتدا عملیاتی نبود.
🔹در حالی که اقتصاد نحیف ایران این روزها سخت درگیر چالشهای تورمی و نوسانات بازار بوده، ابراهیم رئیسی در سخنانی، مدعی شد که دولت سیزدهم موفق به برطرف کردن کسری بودجه، بدون چاپ پول شده است.
🔹مرتضی افقه، اقتصاددان و استاد دانشگاه ضمن صحتسنجی این ادعا، اظهار کرد: البته امیدوارم که این ادعا درست باشد اما، شواهد و آمارهایی که بانک مرکزی در خود دولت منتشر کرده، چنین ادعایی را تائید نمیکند و ضمن اینکه، آثاری هم از صحت این ادعا در اقتصاد شاهد نیستیم. اگر بنا بود که برطرف کردن کسری بودجه، بدون چاپ پول یا استقراض از بانک مرکزی صورت بگیرد، قاعدتا تورم باید به صورت محسوسی در قیمتها کاهش پیدا میکرد.
🔹کاش ابراهیم رئیسی بیشتر توضیح دهد که این تناقض میان ادعای مطرح شده از سوی او و آمار منتشره از سوی بانک مرکزی چه مبنایی دارد. نمیدانم که چرا در حد رئیس جمهور شاهد طرح چنین ادعاهایی در دولت هستیم!
🔹البته نمیدانم که مشاورین با چه هدفی، اقدام به دادن چنین مشاورههایی میکنند که وقتی خلاف آن در جامعه و بازار مشهود میشود، این مسئله، حتی در میان طرفداران خود دولت و مختصر سرمایه اجتماعی باقیمانده آن نیز تاثیرات منفی به دنبال خواهد داشت.
🔹جالب است که همین الان، کلیپی از وعدههای انتخاباتی رئیسی بازنشر شده که خبرنگار در آن از ایشان میپرسد؛ شما بعدا نخواهید گفت که مشکلات تقصیر دولت قبلی بود؟ ایشان در پاسخ صراحتا میگوید که اگر کسی بنای کاندیداتوری دارد، حتما باید اول قانون اساسی را مطالعه کرده و مسئولیتهای خود را بشناسد!
🔹بنابراین، انتظار این بود که آقایان از این ادبیات کهنه شده و منسوخ متهم کردن دولت قبل استفاده نکنند. اما وقتی بعد از دو سال میبینند که نتوانستند وعدههای خود را پیش ببرند، چارهای جز انداختن ناکامیها بر گردن دولت قبل ندارند.
🔹البته از پیش برای هرکسی که ذرهای آشنایی با ساختارها داشت هم آشکار بود که وعدههای انتخاباتی مطرح شده از سوی آقایان، عملیاتی نیست. به هر حال من نمیدانم که رئیسی با چه جرات و شهامتی، وعدههایی سر داد که از قبل مشخص بود که شدنی نیست!
🔹حال بعد از دو سال وقتی مشخص شد که آقایان حتی موفق به نزدیک شدن به وعدههای خود هم نشدهاند به همان ابزار کهنه و نخنمای متهم کردن دولت قبل متوسل میشوند که البته، خیلی هم اثر و کارکردی، حتی در میان طرفداران دولت نخواهد داشت.
🔹مثلا وعده ساخت چهارمیلیون مسکن طی چهار سال که از سوی مردان اقتصادی دولت مدام در ایام انتخابات مطرح میشد، اصلا امکانپذیر و عملیاتی نبود. اساسا اگر هم تمام امکانات مالی و لجستیک کشور را میخواستند، تنها برای همین وعده ساخت یک میلیون مسکن در هر سال به کار بگیرند، باز هم امکانات اجازه عملیاتی شدن این وعده را نمیداد.
🔹اکنون نیز، حتی شواهدی دال بر این که آقایان در مسیر تحقق وعدههای ساخت چهار میلیون مسکن یا ایجاد اشتغال گسترده گام جدی برداشته باشند، حتی در آمارهای اعلامی از سوی خود دولت نیز مشاهده نمیشود./امتداد
🔻چرا با مولدسازی مخالفم؟
✍️دکتر علی قنبری
🔹ایدهای که بسیاری از تحلیلگران و اقتصاددانان با آن مخالف هستند و تبعات زیانباری برای آن برمیشمارند. بدون تردید اجرای برنامه دولت برای فروش ۱۰۸ هزار میلیارد تومان داراییهای دولت در سال ۱۴۰۲ برخلاف منافع کشور است. اساسا ساز و کار نظارتی درستی برای پروژه مولدسازی تعریف نشده است و از همین امروز میتوان پیشبینی کرد که جهتگیری این واگذاریها به سمت یک جناح و گروه خاص میل کند. بنابراین طبیعی است که اقتصاددانان با آن مخالفت کرده و خواستار تجدیدنظر در آن شوند.
🔹قبل از هر حرکتی باید مساله تحریمهای اقتصادی را حل و فصل کرد. تا زمان تحقق این هدف هم باید جلوی هزینههای اضافی را گرفت و دولت را به یک دولت چابک و بهرهور بدل کرد. دامنه وسیعی از دستگاهها، نهادها و گروهها در کشورمان وجود دارند که بودجههای کلانی دارند اما مشخص نیست جایگاه آنها در بهبود شاخصهای اقتصادی کشور چیست و چه خدمتی را به مردم و کشور ارایه میکنند. به نظرم به جای اجرای پروژه مولدسازی باید به فکر اصلاح این نارساییها بود تا نیازی به اجرای طرحهایی از جنس مولدسازی نباشیم./تعادل
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
اقتصاد رسانه: از مهندسی عمران به طول تاریخ در نظریه پردازی اقتصادی!
فرشاد پرویزیان
فعالان اقتصادی بر اساس انتظارات از قیمتها در آینده، مبتنی بر دانش و اطلاعات خود از اقتصاد، تصمیم گیری میکنند. نحوه پوشش خبری اقتصادی، ارزیابی فردی از اقتصاد را تحت تاثیر قرار میدهد. گویدل و همکاران در پژوهشی نوشته اند: قرار گرفتن در معرض منابع مختلف اطلاعات اقتصادی اثرات قابل توجه و متفاوت در درک فرصتهای اقتصادی و نقش پیچیده و متنوعتری برای رسانههای خبری در شکل دادن به درک اقتصادی از پژوهشهای قبلی دارد. دایک و زینگالس (۲۰۰۲)، نوشته اند: مردم بسیاری از اطلاعات خود را از رسانهها بدست میآورند و رسانه نقش مهمی در انتخاب و تکمیل اطلاعات همچون چیدن تکههای پازل در کنار یکدیگر دارد. بسلی، برگس و پارت (۲۰۰۲) تاکید میکنند رسانهها نقش کلیدی در توانمندسازی شهروندان و استفاده از این اطلاعات در تصمیمگیریهایشان دارند.
ادوارد اس. هرمان (۲۰۰۲)، معتقد است: بسیاری از مردم فکر میکنند تاثیر اخبار و رویدادهای خاص بر بازار سهام جدی است. جوزف یوجین استیگلیتز (۲۰۰۲)، برنده نوبل اقتصاد، نوشته است: رسانهها برای جلوگیری از عدم تقارن اطلاعاتی و به خصوص، ترویج شفافیت در حوزه عمومی، نقش مهمی دارند.
مطالعات کارول (۲۰۰۳) نشان داد، هرچه انتشار اطلاعات در رسانههای خبری افزایش یابد، احتمال دریافت و جذب اطلاعات جدید توسط افراد یک جامعه بیشتر خواهد شد و محتوای اخبار اقتصادی تعیین میکند افراد یک جامعه چه سیگنالی از اخبار اقتصادی دریافت کنند.
مایکل لاملا (۲۰۲۲) از دانشگاه اسکس کولچستر انگلستان در بررسی نقش رسانهها در شکل گیری انتظارات تورمی نتیجه گرفته است که پوشش اخبار بد اقتصادی همراه با لحن بد، به طور معنا داری، انتظارات تورمی را افزایش میدهد. همچنین یافتههای مطالعاتی دلاوینگا و کاپلان نشان داد استفاده از گزارشهای خبری به عنوان یک منبع اطلاعات اقتصادی، انتخابی منطقی برای مصرف کنندگان است.
کانمن در نظریه چشم انداز، نشان داد مردم اطلاعات آشنا را آسانتر به ذهن میسپارند. تکرار اطلاعات معین در رسانهها، بدون توجه به دقت آنها، دسترسی به این اطلاعات را آسانتر میسازد (عرفانی، ۱۳۸۲).
پرویزیان و همکاران در پژوهشی (۱۳۹۸) نشان دادند تاثیر حضور رسانهای مقام پولی بر نرخ دلار و قیمت سکه تاثیر می گذارد.
شکل گیری تورم مورد انتظار بطور مستقیم تابعی از دانش و اطلاعات و یا حتی درک شخصی بر اساس الگوهای ذهنی افراد از اطلاعات منتشر شده است. (عرفانی، پرویزیان، ۱۳۹۹) تاثیر رسانه بر اقتصاد از طریق ارایه اطلاعات و تغییر رفتار اقتصادی افراد، از جمله مباحث اساسی مطالعات رسانه و اقتصاد است. توجه به عنصر تکرار در رسانه برای اقناع مخاطب، بیانگر ایجاد شرایط پویایی وابسته به زمان است. یافتههای موسسه تحقیقاتی مدیا تنور از دادههای مربوط به رسانههای کشور آلمان در سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۷، نشان داد اگر گزارشهای اقتصادی در رسانهها با لحنی نامطلوب پوشش داده شود، شکل گیری انتظارات افراد نیز مختل خواهد شد. این شواهد نشان داد در پوشش اخبار بد اقتصادی ممکن است برخی تحولات اقتصادی به صورت اغراق آمیزی گزارش شوند و در نتیجه انتظارات تورمی مصرف کنندگان، مغرضانه خواهد بود (تازههای اقتصاد، ۱۴۰۲).
حال یک پرسش جدی برای فضای رسانه ای کشور: همه افراد موثر شما از خبرنگار گرفته تا دبیر و سردبیر و مدیر مسئول و تهیه کننده و نویسنده و کارشناس و سایر مشاغل تاثیر گذار، چند نفرشان، دارای تحصیلات دقیقا اقتصاد و یا حداقل ارتباطات با گرایش اقتصادی هستند؟ در رسانه ملی که احتمالا کمتر از انگشتان دو دست، اقتصاد خوانده اند. در فضای رسانه ای مکتوب چطور؟ در همین فضای رسانه ای عزیزی به عنوان اقتصاددان معرفی میشود که با تحصیلات تاریخ، از خبرنگاری اقتصادی شروع و تا مدیریت عالی خودروسازی هم رسید و همه باور کرده اند این شخص اقتصاددان است. حداقل خودتان با ادبیات تخصصی که برای مردم میگویید آشنایی دارید؟ میدانید چه تاثیری بر معیشت مردم دارید؟ در آخرین گفتگوی غیر رسمی جذابم، شخصی که خود را از افراد مهمترین رسانههای اقتصادی و البته ارزشمند کشور معرفی کرد، چنان با اعتقاد راسخ گفت ضریب فزاینده پولی را قبول ندارد که یک لحظه فکر کردم با یک اندیشمند در حد نوبل اقتصاد در حال گفتگو هستم که البته تحصیلاتش را مهندسی عمران اعلام کرد. بخش بسیار مهمی از انتظارات اقتصادی متاسفانه تورمی ناشی از اطلاعات و تحلیلهایی است که شما عزیزان منتشر میکنید که امید است گرایشات و تعلقات خاطر سیاسی و صنفی تان در آن دخیل نباشد و علمی باشد لطفا گونه ای ساختمان بسازید که قبل از پی کنی، دیوار همسایه فرو نریزد. ایکاش همانند رشته تخصصی مدیریت رسانه، دلسوزان این عرصه در اندیشه راه اندازی تخصص اقتصاد رسانه باشند.
t.me/Economedia
✳️ داستانِ سادهی تورم که اقتصاددانانِ دولتی نمیخواهند بفهمند.
✍️دکتر موسی غنی نژاد
تصور دولت بعنوان یک قدرت خیرخواه، که طی دهههای پس از جنگ جهانی دوم، تحت تاثیر نظریههای اقتصادی کینز رواج دوباره یافت، عامل اصلی گسترش نقش دولت در اقتصاد کشورهای غربی بود. تجربه سه دهه پس از جنگ جهانی دوم نشان داد که شیوه دموکراتیک رایگیری و کنترل قدرت حکومتی نمیتواند مانع گسترش دامنه دولت گردد و به نظر میرسد که نوعی دینامیسم داخلی موجب رشد فزاینده دولت بطور مستقل از اراده شهروندان و رایدهندگان میگردد.
بوکانن یکی از علل مهم بزرگتر شدن دولت و گسترش فرایند تورمی در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی را در قرار داشتن انحصار نشر پول در اختیار دولتها میداند. از نظر وی این انحصار از طریق ایجاد یک فرایند تورمی موجب انتقال ثروت از افراد جامعه به دولت میگردد. او در توضیح اندیشه خود به دو روایت از «قصه کیمیاگر کوچک» متوسل میشود:
1️⃣روایت اول- در زمانهای قدیم کیمیاگر کوچکی در جنگلی دور افتاده زندگی میکرد و تمام وقت خود را صرف کشف راهحلی برای تبدیل ماسه به طلا مینمود. یک روز زمستانی او موفق به کشف فرمول سری میشود به طوری که میتواند هر مقدار که بخواهد ماسههای نزدیک کلبه خود را به طلا تبدیل کند. کیمیاگر کوچک با طلاهایی که از این طریق بدست میآورد به همه آرزوهای خود جامه عمل میپوشاند: یک قصر بزرگ با اشیای قیمتی، خدمتکاران و آشپزهای متعدد، انواع غذاهای کمیاب و قیمتی، اصطبلی با اسبهای گرانبها، جمعیتی از میهمانان اشرافی که به قصر میآیند و... اما کشف کیمیاگر همه افراد آن سرزمین را فقیرتر میکند چرا که آنها کالاها و نیروی کار خود را برای ساختن قصر و نگهداری از آن از دست میدادند. آنها البته متوجه نبودند که طلای جدید کیمیاگر ارزش مبادلهای کلیه طلاهای دیگر آن سرزمین را کاهش داده است، طلاهایی که قرنها بعنوان پول مورد استفاده بود.
2️⃣روایت دوم- کیمیاگر کوچک فرمول سری تبدیل ماسه به طلا را کشف میکند اما قبل از ساختن طلا به تفکر اقتصادی میپردازد. میخواهد اثر کشف خود را روی دیگر مردمان سرزمین ملاحظه نماید. او درک میکند که در صورت تمایل، با تبدیل ماسه به طلا میتواند همه چیزهای دلخواه خود را خریداری نماید اما در عین حال میفهمد که این چیزها باید توسط کسانی فراهم آید، دیگران باید برای ارضای امیال کیمیاگر، کالاها و کار خود را تسلیم وی کنند. درحالی که او بسیار ثروتمند میشود دیگران در آن سرزمین فقیرتر میشوند. کیمیاگر کوچک به ملاحظه وضع دیگران تصمیم میگیرد از کشف خود استفاده نکند. او ذرهای طلا از ماسه نمیسازد، به قصر زیبا و خدمتکاران متعدد دست پیدا نمیکند. او فرمول سری را برای همیشه از بین میبرد.
بوکانن پس از طرح این دو روایت به ارزیابی عملکرد واقعی دولتها در رابطه با قدرت انحصاری نشر پول، یعنی امکان تبدیل ماسه به طلا میپردازد:
از این دو روایت قصه کدام یک واقعبینانهتر است؟ یک دختر ده ساله احتمالا اولین روایت را میپذیرد اما دومی را بعنوان اینکه کاملا غیرحقیقی است رد میکند. اما از متفکران باریکبین نمیتوان انتظار داشت عقل یک کودک ده ساله را داشته باشند! چرا که روایت دوم دقیقا نوع قصهای است که ما قرنها است درخصوص اقتدار دولتی در نشر پول باور داریم! اگر به جای کیمیاگر کوچک، دولت و به جای طلا، پول کاغذی بگذاریم، شباهت کاملا هویدا خواهد شد. دولت (حکومت) قدرت ایجاد پول و مبادله آن با کالاها و خدمات را دارد، اما ما ترجیح میدهیم باور کنیم که او این قدرت را تنها در جهت نفع عمومی بکار خواهد برد و از استفاده از آن به دلخواه خود [برای تامین منافع دولتمردان و اقربای آنها] اجتناب خواهد ورزید. قصه کیمیاگر کوچک به ما کمک میکند دید واقعبینانهتری در خصوص نسبت حکومت و تورم پیدا کنیم.
بوکانن بر این رای است که نامحدود بودن قدرت انحصاری دولت در خصوص پول موجب ناهنجاریهای پولی و تورم میشود. از نظر بسیاری از اقتصاددانان، تورم شدید دهه ۱۹۷۰ در کشورهای پیشرفته صنعتی بیش از هر چیز ناشی از اشکالات نهادهای اقتصادی یعنی فقدان نهاد محدودکننده قدرت نشر پول بود. به سخن دیگر، مشکل اساسا در رژیم (نظام) پولی بود و نه صرفا در سیاستهای پولی. بوکانن در این خصوص از دو اقتصاددان نام میبرد: هایک و فریدمن. هایک برای اصلاح رژیم پولی در همان سالها پیشنهاد کرده بود که در کنار حق دولت برای نشر پول، باید به افراد برای ایجاد پول خصوصی مجوز داده شود تا با آزادی و رقابت در بازار پولی، انحصار دولت در این زمینه شکسته شود و امکان سوء استفاده دولت از این انحصار از بین برود.
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
◻️«تخریب خلاق» یعنی شرکتهایی که خلاقیت ندارند و میخواهند محصول بنجل خود را به مردم تحمیل کنند باید جای خود را شرکتهایی بدهند که به نوآوری و خلاقیت بها میدهند و محصولاتی با کیفیت بالاتر و قیمت پایینتر عرضه میکنند. شومپیتر به عنوان مبدع «تخریب خلاق» معتقد است جلوگیری از ورشکستگی «تولیدکنندگان محصولات بنجل» به ضرر مردم است.
◻️یعنی اگر دولت با سیاستهای حمایتی نگذارد «خودروساز بنجلساز» ورشکست شود منابع در آن شرکتها قفل میشود و به شرکتهای نوآور نمیرسد. در مثالی روشن، میتوان گفت اگر اداره اقتصاد جهان در اختیار سیاستگذاران اقتصاد ایران بود احتمالا تا همین امروز نگذاشته بودند نوکیا ورشکست شود و شهروندان جهان همچنان مجبور به استفاده از گوشیهای دکمهای نوکیا بودند!
منبع: @Feghtesad