🔵 گروههای با منافع خاص چگونه مانع اصلاحات اقتصادی میشوند؟
✍ جعفر خیرخواهان
🔹از سالهای ابتدایی بعد از انقلاب، مسئله جهل مسئولان کشور نسبت به قواعد سیاستگذاری و اقتصاد موضوع جدی و مهمی بود؛ اما در سالهای پس از جنگ این وضعیت تا حد زیادی دگرگون شد و ثبات اقتصادی در کشور به وجود آمد.
🔹این وضعیت در دوران دولت نهم و دهم روندی معکوس را طی کرد و علیرغم برخورداری از نعمت نفت 100 دلاری، کشور شاهد رشد قارچی و زادوولد گروههای منافع خاص بود؛ اینجا دیگر نمیتوان گفت عامل مسلط و حاکم جهل و تعصب بود چون تجربههای قبلی ما نشان از بروز عقلانیت و علم در مدیریت اقتصاد کشور بود.
🔹در این دوره هشت ساله بود که پوپولیسم و عوامفریبی و قدرتطلبی حاکم شد که سیاستهای عمومی را برای منافع خاص افراد و طبقات مختلف به گروگان گرفت؛ ویژگی مهم این دوره اقتصاد رفاقتی و رابطهبازی و ابراز وفاداری جای لیاقت، شایستگی، فکر و نوآوری بود.
🔹هر زمان که گروههای منافع عام دست بالا را داشتند و به منافع عمومی و همگانی توجه شده، اقتصاد رشد کرده و همه بهرهمند شدند؛ برعکس، هر زمانی که گروههای منافع خاص حاکم شدند، با عقبرفت و کاهش رشد اقتصادی و رکود مواجه شدهایم.
🔹من نمیدانم دقیقاً چه باید کرد اما میدانیم در گام اول باید بپذیریم که بزرگترین دشمن مردم و نظام، رشد اقتصادی پایین است و همان رشد پایین هم نصیب گروههای منافع خاص میشود.
🔹اگر بتوانیم اولویتهای درست را شناسایی کنیم، پای آن ایستادگی کنیم و گروههای منافع خاص را از رانت محروم کنیم، شاید امیدی برای بهبود شرایط باشد.
🔗جزییات بیشتر در سایت دنیای اقتصاد
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@econviews
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
❇️ مخالفت چشمبسته برخی اقتصاددانان با تأمین ارز توسط بانک مرکزی
❇️ تأمین ارز توسط بانک مرکزی برای حمایت از مصرفکنندگان و تولیدکنندگانی که دچار صدمه شدهاند و به خصوص طبقات متوسط به پایین جامعه، ضروری است.
دکتر مرتضی افقه؛ اقتصاددان و استاد دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار مهر در رابطه با مخالفت برخی اقتصاددانان با فروش ارز با نرخی پائینتر از بازار آزاد در مرکز مبادله و سامانه نیما، اظهار کرد: بنده با دخالت سیاستگذار در بازار و پرداخت رانت برای اینکه کالا ارزانتر به دست مصرفکننده برسد، نه تنها مخالف نیستم بلکه این سیاست را اجتناب ناپذیر میدانم و با آن موافق هستم. این اقدام برای حمایت از مصرفکنندگان و تولیدکنندگانی که دچار صدمه شدهاند و به خصوص طبقات متوسط به پایین جامعه ضروری است.
وی در واکنش به این مسئله که اخیراً عبدالناصر همتی؛ رئیس کل سابق بانک مرکزی چنین اظهاراتی داشته است، پاسخ داد: متأسفانه عدهای اقتصاد خوانده چشم بسته با این نوع اقدامات مخالفت میکنند. از نظر بنده رانت به خودی خود منفی نیست. آنقدر در رسانهها در رابطه با رانت منفی صحبت شده است که همه فکر میکنند که رانت یک واژه مذموم است اما این در حالیست که وقتی نابرابری شدید شود و مشکلات اقتصادی برای جامعه به وجود بیاید، هر دولتی ناچار میشود برای ایجاد تعادل و حمایت از گروههایی از مصرفکنندگان از پرداخت رانت استفاده کنند.
افقه با تاکید بر اینکه چنین رانتی ضروری است و برداشتن آن به اقتصاد کشور ضربه میزند، گفت: اگر عدهای از رانت سوءاستفاده میکنند باید با آنها مقابله شود، نه اینکه صورت مسئله را پاک کنیم. متأسفانه یکی از مشکلات ما همین اقتصادخواندههایی هستند که چشمبسته سیاستهایی که برای کشور مناسب نیستند را توصیه میکنند.
این استاد دانشگاه در رابطه با حراج شمش و سکه طلا در مرکز مبادله توسط بانک مرکزی، اظهار کرد: اینکه برای مدیریت بازار، بانک مرکزی به عنوان یک ابزار سیاستی به فروش طلا اقدام کند نیز یک سیاست اجتنابناپذیر و اقدام مناسبی است. در رابطه با نرخ نیز قاعدتاً بانک مرکزی برای مدیریت بازار باید طلا را با قیمت حاشیه بازار بفروشد و نمیتواند و نباید آن را با نرخی پائینتر از بازار بفروش برساند.
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
🎥 دکتر فرهاد نیلی: دولت مکنده منابع مالی شده است
▫️مساله نقدینگی فراگیر ترین مساله ایست که شرکت ها در سومین «گزارش مدیران عامل» به آن توجه کرده اند. 90 درصد از مدیران عامل در این گزارش اعلام کرده اند که نگران و مشمول این مساله در چشم انداز کسب وکار خود در سال 1403 هستند.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
❄️ تعداد زیادی از خانوادهها در طبقه «مسکینی» قرار گرفتهاند
بلایی که رکود تورمی سر سبد غذایی خانوارها میآورد
♦️دکتر وحید محمودی به فرارو گفت: «وقتی که کشور در شرایط رکود تورمی قرار داد و همانطور که از اسم آن مشخص است، مزمن و مستمر است و البته با ارقام بالای ۳۰ درصد و ۴۰ درصد پیش میرود، طبیعیست که قدرت خرید خانوار، تحت تاثیر قرار میگیرد و کاهش پیدا میکند. قدرت خرید واقعی یک خانوار، مبنا و اساس تصمیمات یک خانوار است؛ تصمیماتی که بودجه خانوار را تحت تاثیر قرار میدهد. هر خانوار، بر اساس درامد ثابت خود، برنامه ریزی میکند تا منابع و درامد خود را برای خرید اقلام خوراکی و غیرخوراکی تقسیم کند. به طور طبیعی وقتی با تورم مزمن و افسار گسیخته مواجه میشویم، خانوارها با محدودیتهای شدید مواجه میشوند؛ بنابراین به طور طبیعی باید به شکلی برنامه ریزی کنند که نیازهای اساسی و ضروری خود را در اولویت قرار داده و پوشش دهند. اگر بر اساس خط فقر تقسیم بندی انجام دهیم. دو مفهوم «فقیر» و «مسکین» را داریم. مسکین حتی با صرف کردن تمام درآمدی که دارد نمیتواند نیازهای خوراکی خود را تامین کند چرا که فقر شدید دارد یا اصطلاحا (Ultra Poor) نامیده میشود. تعداد زیادی از خانوارها در بخش مسکینی یا فقر شدید طبقه بندی میشوند.»
وی افزود: «خانوارهایی که در شرایط فقر شدید قرار میگیرند، عموما مستاجر هستند و باید هزینهای را نیز صرف اجاره واحد مسکونی کنند، بنابراین برای آن که سرپناهی داشته باشند، ابتدا باید برای اجاره خانه هزینه کنند. وقتی هزینههای اجاره خانه در کشور مدام بالا میرود، فشاری که روی دوش خانوارها ایجاد میشود نیز افزایش پیدا میکند، چرا که رشد درآمدها برابر با رشد قیمت مسکن و اجاره بها نیست. هر اندازه خانوارها هزینههای بیشتری را صرف مسکن کنند، به تبع آن، قدرت خریدشان کاهش پیدا میکند. در نتیجه همه این شرایط، قدرت انتخاب نیز معنای خود را از دست میدهد و افراد مجبورند از تامین نیازهای اولیه و پایهای خود شروع کنند.»
♦️استمرار تورم، ساختار عرضه و تقاضا را نابود میکند
این اقتصاددان در ادامه گفت: «بر اساس الگوی «انستیتو تغذیه» ۱۳ الی ۱۴ قلم کالای استاندارد برای تغذیه وجود دارد که باید تامین شود (حتی به شکل حداقلی) تا یک فرد بتواند بالای خط فقر قرار گیرد. در این الگو، دقیقا مشخص شده که لازم است یک خانوار در ماه چند گرم گوشت، پنیر، نان، برنج، حبوبات و امثالهم مصرف کند. اما با توجه به کاهش قدرت خرید مردم، تعداد زیادی از کالاهایی که لازم است انرژی و سلامت بدن را تامین کنند، خریداری نمیشوند. میزان کالری روزانه مورد نیاز برای بدن یک مرد، ۲۵۰۰ کالری است. اما تامین این میزان کالری باید براساس مصرف همه اقلام ضروری و مغذی برای بدن تامین شود. وقتی میزان درامد فرد به خرید گوشت قرمز و پروتئین حیوانی نمیرسد، سعی میکند، این نیاز را با حبوبات و لبنیات جایگزین کند و وقتی که تورم پیش میرود، الگوی مصرف اقلام خوراکی در خانوارها عقب نشینی بیشتری میکند و در نتیجه حتی مصرف لبنیات و حبوبات و حتی سبزیجات کاهش پیدا میکند و الگوی مصرفی شکل میگیرد که به شدت منتهی به افزایش ضعف و بیماری افراد خانواده میشود.»/متن کامل
💠 گفتار اقتصادی
مخالفت انجمن اقتصاد ایران با تعطیلی پنجشنبهها
شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دنیایاقتصاد: به دنبال تصویب تعطیلی پنجشنبهها در کمیسیون اجتماعی مجلس، انجمن اقتصاد ایران در نامهای به مجلس خواستار تجدیدنظر مجلس در رابطه با این مصوبه شد. پیش از این نیز برخی فعالان اقتصادی در رابطه با اینکه با تعطیل شدن پنجشنبهها، ارتباط ایران با سایر کشورها ۴ روز در هفته قطع خواهد شد، نسبت به این موضوع هشدار داده و خواستار تعطیلی شنبهها به جای پنجشنبهها شدند.
متن این نامه بهشرح زیر است:
پیرو بیانیه قبلی انجمن اقتصاد ایران در خصوص تعطیلی شنبهها بهجای پنجشنبهها، متاسفانه کمیسیون اجتماعی بدون در نظر گرفتن هزینههای اقتصادی و مالی و فرصتهای ازدسترفته، رای به تعطیلی پنجشنبهها داده و اکنون تصمیم نهایی به عهده صحن علنی مجلس محترم است، این انجمن خواستار آن است که تکتک نمایندگان محترم مابهازای کاهش ساعات کار، امکان ارتباط کاری با دنیا در هفته و فعالیت اقتصادی کشور را در نظر گرفته و رای به تعطیلی پنجشنبهها ندهند که بار اقتصادی زیادی را بر کشور تحمیل کند. لذا انتظار است نمایندگان محترم به تعطیلی شنبهها رای دهند و با همین یک تصمیم، پتانسیل ارتباطات تجاری و اقتصادی کشور را با دنیا و شرکای تجاری افزایش دهند؛ چرا که هیچکدام از شرکای تجاری روز پنجشنبه تعطیل نیستند و اتفاقا شنبه یکی از روزهای تعطیل اکثریت آنهاست. مضافا اینکه محدود کردن روزهای ارتباطات کشور با دنیا در کارنامه تکتک نمایندگان محترم در تاریخ میماند و مسوولیت اثرات زیانبار آن متوجه تصمیمگیران و بر گرده آحاد مردم خواهد بود.لذا هنگام طرح این موضوع در صحن مجلس، نمایندگان محترم با درایت کامل و بدون بار کردن هیچ هزینهای با تعطیلی شنبهها موافقت و زمینه ارتباط بیشتر و نتیجتا رفاه بیشتر مردم مستحق کشور عزیزمان را فراهم کنند.تصمیم و رای به ۴ روز کاری مشترک با دنیا و همسایگان به جای ۳ روز، تصمیم درخشان و ماندگار مجلس محترم خواهد بود و تصمیم عکس آن (تعطیلی پنجشنبه) موجب حذف عایدات اقتصادی و غیراقتصادی بهراحتی و با دست خود از کشور و مردم است. تعطیلی شنبهها نهتنها بار هزینهای ندارد بلکه با افزوده شدن یک روز کاری و ارتباط با دنیا، سرتاسر خیر و منفعت برای کل کشور خواهد داشت. رای به تعطیلی شنبه، همراهی و همدلی بیشتر فعالان اقتصادی و رونق کسبوکارها و تجارت و جذب سرمایهگذاری و تامین بهتر منابع بودجه را به همراه دارد و رای علیه گوشهگیری و گسترش فقر است.
B2n.ir/t27342
✅ انجمن اقتصاددانان ایران
@IR_Economists_A
دهه طلایی اقتصاد ایران
دوره دهساله ۱۳۵۱-۱۳۴۱، مقارن با برنامههای سوم (۱۳۴۶-۱۳۴۱) و چهارم (۱۳۵۱-۱۳۴۶) را میتوان دوران طلایی اقتصاد ایران دانست.
رشد اقتصادی چشمگیر و پایدار از یک سو و نرخ تورم تکرقمی از سوی دیگر، مهمترین دستاوردهایی هستند که این سالها را به دهه طلایی اقتصاد در کشور بدل ساختند.
در این دوره، میانگین نرخ رشد اقتصادی ۱۱ درصد در سال و میانگین نرخ تورم ۲/۴ درصد در سال بوده است؛ چنین موفقیتی (دستیابی به رونق اقتصادی در عین حفظ ثبات قیمتها برای ده سال پیاپی) در هیچ دوره دیگری پس از آن تکرار نشده است:
هر دوی این برنامهها (برنامههای سوم و چهارم)، به لحاظ نتایجی که در جریان اجرا به بار آوردند، فراتر از انتظار ظاهر شدند. مهمترین هدف برنامه سوم، دستیابی به متوسط نرخ رشد ۶ درصد در سال بود؛ اما در عمل، متوسط نرخ رشد اقتصادی در دوره اجرای برنامه به رقم خیره کننده ۱۰ درصد در سال بالغ شد...
برنامه سوم علیرغم عدم توفیق نسبی در بخش کشاورزی، در سایر بخشها به موفقیتهای خیرهکنندهای دست یافت؛ و این در حالی است که عملکرد برنامه در خصوص حفظ ثبات قیمتها نیز، چه در مقایسه با دورههای قبل و چه در مقایسه با دورههای، بعد بینظیر بوده است:
ظرف سالهای ۱۳۳۴ تا ۱۳۴۱، متوسط نرخ تورم سالانه تقریباً ۵/۵ درصد بود که در طول اجرای برنامه سوم به ۱/۴ درصد کاهش یافت؛ رقمی استثنایی که در دورههای بعد نیز هرگز تکرار نشد؛ اما تجربه موفق برنامه سوم، مسئولان را به سمت هدفگذاریهای بلندپروازانهتر در برنامه چهارم سوق داد.
در برنامه چهارم (۱۳۵۱-۱۳۴۶)، متوسط نرخ رشد سالانه در اکثر بخشها بیش از عملکرد برنامه سوم، و متوسط نرخ رشد سالانه تولید ناخالص داخلی نیز ۱۰ درصد پیشبینی شده بود.
با این وجود، باز هم در جریان اجرا، عملکرد برنامه چهارم از برنامه مصوب پیشی گرفت؛ بطوریکه متوسط نرخ رشد سالانه در تمامی بخشها از مقدار پیشبینی شده فراتر رفته و متوسط نرخ رشد اقتصادی در طول دوره برنامه به ۱۳ درصد در سال بالغ گردید:
همچنین در خلال برنامه چهارم در عین رشد چشمگیر تمامی بخشها و دستیابی به نرخ رشد اقتصادی دورقمی در تمامی سالهای اجرای برنامه، ثبات قیمتها نیز کمابیش حفظ شد؛ متوسط نرخ تورم سالانه در این دوره ۳/۶ درصد بود که اگرچه نسبت به برنامه سوم افزایش یافته بود، اما کماکان تکرقمی و اندک بود.
رونق اقتصادی توأم با ثبات قیمتها بعنوان مهمترین دستاورد برنامههای سوم و چهارم، در برنامههای بعدی تکرار نشد و حتی روند معکوس به خود گرفت، به طوری که در طول برنامه پنجم (۱۳۵۶-۱۳۵۱) متوسط نرخ رشد اقتصادی از ۷/۷ درصد فراتر نرفت و متوسط نرخ تورم به ۱۵/۶ درصد افزایش یافت.
📖 اقتصاد و دولت در ایران، موسی غنینژاد
🪙 اقتصاد ایران
🪙 @ieairan
🔻دکتر فرشاد مومنی: کاهش بسیار چشمگیر خالص داراییهای بانک مرکزی بسیار معنادار است
▪️حیاتیترین ذخیره استراتژیک کشور را بر باد دادید
▪️مجموع بدهی بانکها به بانک مرکزی، حکایت از آیندهسوزی توسط یک نظام تصمیمگیری پنهانکار دارد
▪️نهادهای نظارتی درباره انتشار به هنگام داده های مربوط به نحوه تخصیص دلارهای نفتی و اعتبارات بانکی اعمال اقتدار کنند
▪️هر کس در حدی اطلاعی از نقش این شیوه تخصیص اعتبارات داشته باشد متوجه میشود که تا چه اندازه کشور در حال آسیب دیدن است و چه میزان رانت و فساد در حال گسترش است و تا چه حد لطمههای هلاکتبار به بخشهای مولد کشور و اشتغال مولد در حال وارد شدن است.
▪️روند تحولات مجموع بدهی بانکها به بانک مرکزی در همین دادههای 9 ماهه و داده های خالص داراییهای خالص بانک مرکزی، حکایت از آیندهسوزی توسط یک نظام تصمیمگیری پنهانکار دارد.
▪️اگر این دادهها به موقع منتشر میشد و کارشناسان به شما درباره فاجعههایی که برای کشور میسازد هشدار میدادند، این مسیر متوقف میشد| جماران
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🔺 از ناترازیهای بنیادین اقتصاد تا افزایش انتظارات تورمی
🔻 دکتر وحید شقاقی: دولت در ۱۴۰۳ با چند مساله مهم روبهروست که کار را دشوار میکند. ۱) دولت سیزدهم امسال تقریبا در سال پایانی عمر خود قرار دارد. در خرداد ۱۴۰۴ انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده و دولت سیزدهم هم وارد مرحله تازهای از فعالیتهای خود میشود. تجربه ثابت کرده، دولتها هر اندازه به پایان عمر خود نزدیک میشوند، جسارت و قدرت انجام اصلاحات ساختاری را نیز بیشتر از دست میدهند. در واقع دولتها در سال پایانی محتاطتر میشوند. این کار را برای اصلاحات اقتصادی سخت میکند. ۲) ورود دولت به سال پایانی عمر خود و اعمال احتیاطهای بیشتر، همراه شده با انتخابات ریاست جمهوری امریکا. نوامبر ۲۰۲۴ یعنی آبان ۱۴۰۳ انتخابات ایالاتمتحده برگزار خواهد شد و سرنوشت بزرگترین قدرت حال حاضر جهان مشخص میشود. طبیعتا به خاطر بحث تحریمهای اقتصادی، تحریمهای نفتی و نااطمینانیهایی که از دل انتخابات امریکا بیرون میآید، سال ۱۴۰۳ همراه با تلاطمات و نااطمینانیهایی خواهد بود. ۳) ناترازیهای اقتصادی کلان هم در این میان مطرح است. دولت طی سالهای اخیر، رویکرد شفاف و مشخص یا برنامهای برای حل ناترازیهای اقتصاد کلان نداشت. ناترازیهایی چون ناترازی بنزین، ناترازی صندوقهای بازنشستگی، ناترازی آب، ناترازی برق، گاز و... هر لحظه بیشتر شده و نوسانات بیشتری ایجاد میکنند. براساس برخی روایتها برای سال ۱۴۰۳ باید بیش از ۳ میلیارد دلار برای بنزین تخصیص داده شود. این روند فشارهای بسیاری را متوجه دولت میکند.
اين روند چه شرایطی را ایجاد میکند؟
به خاطر فشارهایی که روی دولت در سال پایانی وجود دارد و ناچار به احتیاط افزونتر است تا نتیجه انتخابات را از دست ندهد، توان اصلاحات ساختاری عملا وجود نخواهد داشت. این روند مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم را افزایش میدهد. قدرت خرید مردم کمتر و فقر بیشتر میشود. از سوی دیگر در سال ۱۴۰۳ احتمال شدت گرفتن تحریمها وجود دارد. مسائل مختلفی که در حوزه سیاست خارجی مشاهده میشود این احتمالات را تقویت میکند. اخبار حاکی است که طیفهای جمهوریخواه به شدت دولت بایدن را تحت فشار قرار دادهاند تا تحریمهای نفتی ایران را تشدید کنند. برآورد من این است که اگر امریکاییها فرصتی را پیدا کنند به نحوی که مطمئن باشند، افزایش قیمت انرژی به اقتصاد امریکا لطمهای وارد نمیکند، سراغ تشدید تحریمهای نفتی ایران میروند. هر زمان که امریکاییها احساس کنند تحریمهای نفت ایران اثر خاصی در اقتصاد ایران نمیگذارد بر شدت تحریمها میافزایند./متن کامل
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
بعضیا یه جوری میگن تعطیلی پنج شنبه ها یعنی فقط سه روز ارتباط با اقتصاد جهان، انگار نه انگار تحریم بخش زیادی از ارتباطات رو قبلا در نوردیده و اونایی هم که باهاشون ارتباط داریم که لنگ کمتر شدن عدم تطابق تعطیلیامون نیستن، بخش خصوصی هم اگه واقعا وجود داره که کلا میتونه مطابق میلش رفتار کنه
t.me/Economedia
چرا «مردم» دروغ میگویند؟
آناهیتا هیربد/ پژوهشگر اقتصادی دانشگاه توبینگن آلمان
https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86-52/4060987-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA-%D9%85%DB%8C-%DA%AF%D9%88%DB%8C%D9%86%D8%AF
🔻ردپای دولت در گرانی ارز
✍️دکترمرتضی عزتی
🔹دولت و بانك مركزي با تاسيس مركز مبادله تلاش كردند حداكثر نيازهاي ارزي را تامين كنند. از سوي ديگر، آرام آرام نرخ ارز در مركز مبادله را همراه با افزايش نرخ ارز در بازار آزاد، افزايش ميدهد. دولت اما بسياري از اين ضرورتها را ناديده گرفت. يعني نرخ ارز در مركز مبادله را بهرغم افزايش نرخ ارز در بازار آزاد، ثابت نگه داشت. معناي اين وضعيت به معناي توزيع گسترده رانت است. يعني افرادي با توجه به روابط خاص خود ميتوانستند ارز مورد نياز خود را از مركز مبادله تامين كنند و بعد با نرخهاي بالا در بازار آزاد به فروش برسانند.
🔹از سوي ديگر دولت در زماني كه نرخ سكه حول و حوش ۳۰ الي ۳۱ ميليون بود، سكه را به قيمت مزايدهاي يا حراجي به نرخ ۳۹ ميليون تومان فروخت. يعني دولت عملا اعلام كرد نرخ سكه در بازار ۳۱ ميليون تومان نيست، بلكه ۳۹ الي ۴۰ ميليون تومان است! اين روند باعث شد كه بازار طلا و سكه در ايران صعودي شود. وقتي نرخ سكه در بازار بالا رفت، نرخ ارز متناسب با آن در بازار بسيار بالاتر از ۵۰ هزار تومان شد. وقتي نرخ ارز در دل معاملات سكه بالاتر رفت، بر اساس اصل همگرايي بازارها نرخ ارز هم رشد كرد و به محدوده بالاي ۶۰ هزار توماني رسيد./تعادل
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
آقای بنزین، حواست بود؟
رخداد حاشیه ای اما قابل تامل در اقدام دفاعی ایران در مقابل رژیم اسرائیل، رفتار مردم حداقل در کلان شهرها بود که معنای خاص اقتصادی دارد. تخصص من تحلیل اقدام نظامی کشورم نیست که حتما کارشناسان امنیتی و نظامی و سیاسی در این زمینه تحلیلهای ارزشمندی ارایه کرده اند؛ اما سخنی خطاب به آقای بنزین یا همان فرد یا گروه سیاستگذار و تصمیمگیر در باره قیمت و مدیریت مصرف بنزین دارم. شاید عجیب باشد که کشور ما در روندی دفاعی، قاطعانه به سمت مراکز مورد نظر اسرائیل شلیک کرده و در خبرها میخوانیم و میشنویم آنها هراسان به سمت خرید آب و غذا رفته اند و در پناهگاههای زیرزمینی مستقر شده اند اما حداقل در کلان شهر تهران هجوم تعجب برانگیز، کمی طنز و به گمان من بسیار قابل تامل مردم به جایگاههای عرضه سوخت را مشاهده میکنیم که صفهای طولانی تا صبح تشکیل میشود. اینکه مردم چرا چنین رفتار کردند و چگونه ذهنشان درگیر شده و شاید از نگرانی ناشی از هرگونه اقدامات متقابل رسانه ای بدون پشتوانه فضای مجازی علیه کشورمان خواهان گرفتن یک باک بنزین برای خروج احتمالی از شهر باشند، حتما نیازمند تحلیل و پژوهش در سایر حوزه های اجتماعی است اما برای شما سوال نیست اگر احتمال ناامنی و جنگ و حمله را دارند چرا به سمت خرید اقلام مهمتر یعنی آب و غذا نرفته اند و صف تشکیل نشد؟
آقایان دارای تفکر هندسی، دقت بفرمایید در رفتار مصرف کننده، نوعی تصمیم گیری برای حفظ مطلوبیت یا حفظ ارزش دارایی صورت میگیرد که به جانشینی معروف است. مثلا هنگام افزایش قیمت گوشت قرمز، به مصرف گوشت سفید پرداخته و مرغ جایگزین گوسفند میشود. البته اساس مفهوم جانشینی، بصورت فیزیکی واقعا جبران همان مصرف نیست بلکه به رابطه قیمتها و سبد رجحان مصرف کننده مرتبط است تا صِرف نوع کالا که برای جلب توجه شما بیان شد. به عبارتی با افزایش قیمت هرکالا، مصرف کننده از میزان مصرف آن کاسته و کالای دیگر را جانشین میکند. حال کسانیکه دایم از لزوم مدیریت مصرف انرژی و مفت بودن قیمت بنزین و هدر رفتن ثروت ملی میگویند اصلا توجه دارند که برای بنزین، کالای جانشین وجود ندارد؟ مردم خودروی شخصی استفاده نکنند و با کدام ناوگان حمل نقل عمومی مناسب و قیمت متناسب زندگی روزمره را مدیریت کنند؟ وانت نیسان حمل میوه و تره بار خاموش و متوقف شود با کدام خودرو توزیع مویرگی کالاها انجام شود و مثالهای متعدد مرتبط که ملموس است. مگر شما در سطح کلان اجازه صرفه جویی در مصرف سوخت به مردم داده اید؟ مگر مردم بنزین را میخورند؟ در باک خودروهایی میریزند که به لطف انحصار و هزاران داستان که دیگر تکرارش هم خسته کننده است، بدون هیچ اختیاری مجبورند دو تا سه برابر متوسط جهانی بنزین مصرف کنند. مگر اجازه ورود خودروهای با مصرف سوخت در متوسط مقادیر جهانی دادید؟ نقدا آقای بنزین، حواست باشد که در چنین ساختار اقتصادی ایجاد شده، بنزین دارای جانشین نیست و هرگونه محدودیت یا انتظار روانی قائل به محدودیت دسترسی احتمالی، ذهن مصرف کننده را به شدت نگران میکند و شاهد این ادعا اگر حوادث سال ۹۸ یادتان نیست، صفهای ملول کننده اخیر در جایگاهها که هست. مردم نسبت به بنزین بدون جایگزین، احساس کمیابی دارند و احساس ناامنی میکنند که چنین رفتاری نشان میدهند پس هنگام تحلیلهای تک بعدی و هندسی بسیار پر شورتان در باب قیمت سوخت و ارایه توصیه یا تصمیمهای محدود کننده، مراقب باشید این شیوه مدیریت، ایجاد احساس ناامنی خدای ناکرده دارای احتمال بروز حوادث امنیتی نکند. آقایانی که با دلیل فقط مدیریت مصرف از جمع آوری کارت سوخت جایگاه بدون افزایش قیمت، میگویید حتما میتوانید حدس بزنید به محض چنین محدودیتی، امکان بروز نابازار فروش کارت سوخت و شکلگیری قیمتی خودجوش بالاتر و نارضایتی بیشتر وجود دارد. نمیدانم شاید همان نابازار احتمالی، مشوقی برای پذیرش قیمت بالاتر رسمی اما با دسترسی سهل برای ارابههایی که با این میزان مصرف بدون اختیار، تحویل مردم داده اید، باشد. شاید بگویید شما آقای بنزین هستید نه خودرو، اما مردم تمایزی قائل نمیشوند و از چشم مدیران اقتصادی خواهند دید. خلاصه حواستان باشد در این اوضاع اقتصادی و تورم و مشکلات معیشتی، مشکلات جدیدتری برای جامعه ایجاد نکنید و حداقل تصمیماتی بگیرید که قادر به مدیریت نتایجش باشید.
t.me/Economedia
انتقاد تند یک اقتصاددان از خاندوزی: نمک به زخم مردم نپاشید/ چطور میگویید ما کولاک کردهایم، گل کاشتیم و زیادی هم خوبیم!
دکتر فرشاد مومنی ضمن بیان انتقاداتی نسبت به اظهارات احسان خاندوزی گفت: اعلام اینکه ایران در حال ورود به مدار رونق اقتصادی است، بسیار مایه شگفتی بود. رشد اقتصادی که حاصل شده، نسبتی با توسعه ندارد. ادعای آقای سخنگو درباره با کیفیت بودن این رشد، به صرف اینکه یک ادعا از سوی ایشان است، پذیرفته نمیشود. این اظهارات به دور از علم، انصاف و ادب و به دور از مصالح نظام ملی است و شما در شرایط فعلی کشور، با این اظهارات مردم را عصبی میکنید و بر روی زخم آنها نمک میپاشید./فرارو
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🎬 رونمایی از کتاب جدید پویش فکری توسعه
📓 «خاستگاه تاریخی اندیشه توسعه»
@pooyeshfekri
❓واقعا ایران چگونه باید توسعه یابد؟
🔸 انسان موجودی تاریخی است و حفظ و پاسداشت این تاریخ باعث میشود آنچه در ناخودآگاه یک جامعه رفتارهای اقتصادی و اجتماعی را شکل میدهد، خودآگاه شود و بتواند چراغ راهی برای آینده ایجاد کند.
🔸 متاسفانه «تاریخ توسعه» در ایران به شدت مورد غفلت قرار میگیرد و همین باعث میشود آینده نگری و پیشبینی مسیر آینده نیز مشکلتر شود. تاریخ اندیشه توسعه و تاریخ وقایع توسعه دو حلقه مهم از زنجیره دانش توسعه هستند که باید روی آن تمرکز کرد و گذشته جامعه از ضمیر ناخودآگاه جامعه ایران، به بخش خودآگاه تبدیل کرد.
🔸 کتاب اخیر پویش فکری توسعه تالیف پژوهشگر پرتلاش توسعه، آقای رضامجیدزاده نیز با عنوان «خاستگاه تاریخی اندیشه توسعه» با همین منظور شروع شده و در یک فرایند چهار ساله بالاخره لباس انتشار بر تن کرد.
🔸 در این کتاب سوال ابتدایی این است که انسان از چه زمانی به مفاهیمی همچون پیشرفت، توسعه و خوشبختی اندیشیده است؟ انسان پیشامدرن چه تصوری از تغییر اجتماعی داشت؟ چه چیزی را سعادت میدانست؟
🔸 البته این پرسشها، موضوع اصلی کتاب حاضر نیست، بلکه به مثابه مقدمهای برای ورود به مفهوم توسعه و نظریات پیرامون آن است. داشتن درکی کلی و مقدماتی، از چگونگی پیدایش مفاهیم مشابه توسعه در زمانهای گذشته، یعنی مفاهیمی نظیر سعادت، آرمانشهر، پیشرفت، رشد یا آبادانی به درک تحولات منجر به ظهور مفهوم توسعه و چگونگی اندیشیدن به آن است.
🔸 انسان نخستین با داستانسرایی به رمزگشایی از جهان پیرامون و کاشت بذرهای اولیه اندیشههای توسعهگون پرداخت. داستانسرایی در دو دوره نخست، حالتی توصیفی و اثباتی از جهان پیرامون دارد و مفاهیم پایه ذهن درباره چیستی جهان را شکل میدهد.
🔸 بخشی از این داستانها به رابطه انسان و طبیعت اختصاص داشت و بخشی دیگر به رابطه انسان با انسان میپرداخت. در خلال این داستانسرایی، طرحوارههای ذهنی و کدهای فرهنگی-رفتاری از نسلی به نسل دیگر منتقل میشد.
🔸 ریچارد داوکینز (1989) این کدها را مِم (meme) مینامد. مِم بهمعنای ایدهها، رفتارها یا سبکی است که بهصورت تقلید از یک شخص به شخص دیگر انتقال مییابد.
🔸 اودیسه یونانی، قاطینای آشوری، گیلگمش سومری و رستم ایرانی، بهتعبیر روانشناسانی مانند فروید و یونگ، ناخودآگاه جمعی جوامع باستانی هستند، که نقل آنها، عکس برخی از داستانها و افسانهها، فقط کارکرد سرگرمی ندارد، بلکه تصویری از چالشهای پیشِ روی انسان در رویارویی با طبیعت و انسانهای دیگر، فلسفه زندگی و مقصد آن و همچنین ارزشها را ارائه میدهد. این کهنالگوها شامل هر دو جنبه الگوی نگرش به جهان و کنش هستند.
🔸 داستان چوپان دروغگو، نمونهای باستانی از مسئله مدرن کارگزار-کارفرما و کژمنشی (مخاطره اخلاقی) است. یا افسانه گیلگمش، اهمیت کنترل زور توسط زوری همسنگ را نشان میدهد. گیلگمش فقط وقتی با موجودی پرقدرت مانند خودش (انکیدو) دوست شد، از میزان قساوت خود کاست.
🔸 کتاب خاستگاه تاریخی اندیشه توسعه، فقط تاریخ بشر را مرور نمیکند، بلکه سیری در تاریخ اندیشههای توسعهگون انجام میدهد. کتاب به چهار بخش اساسی تقسیم شده است. بخش اول به شرح محرکهای اولیه اندیشیدن به مفهوم توسعه اختصاص دارد.
🔸 در بخش دوم، اندیشه توسعهگون در دوران باستان، بررسی میشود. بخش سوم، نقطه عطف رنسانس و مسیر تحولات آن تا زمان تولد رسمی مفهوم توسعه در دهه 1950 میلادی را تشریح میکند. بخش چهارم یا پایانی نیز به اندیشه توسعه در عصر تجددخواهی ایرانیان میپردازد و فراروایتی از نظریهپردازان ایرانی توسعه را ارائه میدهد.
🔸 بخشهای زیادی از این که با داستانهای اساطیر باستانی در هم آمیخته شده است و وجه توسعه و تجدد و چالشها و حل آنها را مرور میکند، با قلمی جذاب و البته علمی میتواند شما را با تاریخ درون خودتان آشنا کند. مطالعه این کتاب را حتما توصیه میکنیم. به امید خودآگاهی مسیر تاریخی توسعه در جامعه ایران.
📣 به مناسب رونمایی، کتاب تا پایان فروردین ماه با ۱۰ درصد تخفیف به فروش می رسد.
📓 برای سفارش اینترنتی کتاب «خاستگاه تاریخی اندیشه توسعه» کلیک کنید.
🔵 معمای کارایی و همکاری
از پُل کروگمن، برنده نوبل اقتصاد سال 2008، نقل شده است که "بازده مهمترین چیز نیست، اما در دراز مدت، بازده تقریبا همه آنچه است که اهمیت دارد". بازده محرک اصلی رونق و رفاه یک جامعه است. در بزرگترین اقتصادهای اروپایی در دهه های پنجاه، شصت، و هفتاد میلادی، بازده حدود 5 درصد سالانه رشد می کرد، اما از 1995 تا امروز این رقم به کمتر از یک درصد رسیده است. داستان مشابهی در ژاپن و آمریکا نیز قابل مشاهده است، آن هم در زمان اوج نوآوری های تکنولوژیک مانند اینترنت و اطلاعات.
وقتی بازدهی سه درصد در سال افزایش یابد، استاندارد زندگی مردم در طی هر نسل دو برابر می شود، و وقتی رشد بازده یک درصد باشد این کار سه نسل طول می کشد، و این یعنی همه چیز کمتر خواهد بود: دسترسی کمتر به مسکن، تحصیل، ویتامین، آنتی بیوتیک، واکسن، و غیره.
اما ریشه این بحران بازدهی کجاست؟
⭕️ پازوکی، اقتصاددان: دولت ۳۳ ماه است که برسرکار آمده اما هنوز استراتژی اقتصادی آن مشخص نیست!/ مگر مشکل امروز کشور آزادسازی جت شخصی است؟
دکتر مهدی پازوکی:
🔹اینها اگر راست میگویند اقتصاد را درست کنند، حجاب خودش درست میشود.بزرگترین مشکلی که اقتصاد ایران درحال حاضردارد بیثباتی اقتصادی است.
🔹همه جای دنیا به دنبال این هستند که بهترین نیروها را جذب دولت کنند اما ما به دنبال جذب افراد عقبمانده از فارغالتحصیلان دانشگاههای درجه ۳ و ۴ برای خدمات دولتی هستیم.
🔹من نمیگویم اگر FATF را بپذیریم از فردا مشکلاتمان حل میشود، میگویم مشکل اقتصاد ما زمانی حل میشود که افراد فهیم و عقلانیت بر نظام تصمیمگیری کلان اقتصادی کشورمان حاکم شوند.
🔹رابطه اقتصادی با جهان توسعه یافته از جمله آمریکا، ژاپن و اتحادیه اروپا به نفع ایران و به ضرر رقبای منطقهای ماست ولی متاسفانه مسئولین ما متوجه این موضوع نیستند و تمام تخممرغهایشان را در سبد چین و روسیه گذاشتند. /خبرهای فوری مهم
مطلب مرتبط👈 مصائب اقتصاد ایران
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
🔻دکتر فرشاد مومنی، اقتصاددان: ۸۹ درصد فقرا از شاغلین سابق و امروز هستند
🔹مرکز آمار گزارشی منتشر کرده و میگوید از کل جمعیت فقیر ایران ۸۹ درصدشان شاغلین سابق و لاحق هستند، این عدد تکان دهنده است! یعنی بیکار نیستند ولی شغلهایی دارند که از نظر بازدهی درآمدی، قادر به تکافوی حداقل نیازهای اساسیشان نیست.
🔹اگر شما از کلام پیامبر می فهمید که فقر از هر دری که وارد میشود ایمان از آن در خارج میشود، ماجرای تحمیل ایمان با زور را کنار بگذارید و ریشههای اصلی مساله را بفهمید!
🔹بیش از ۵ سال است که میگوییم که گزارشهای رسمی که منتشر شده حکایت از این دارد که به سوی یک روند قهقرایی به سمت فقر دائما رو به افزایش و عقب ماندگی دائما رو به افزایش حرکت میکنیم. شاخصهای بهره وری کل عوامل تولید و روندها و شاخص پیچیدگی اقتصادی و رابطه مبادله، از ناتوانی فزاینده سیستمی برای مواجهه خردورزانه و موثر با مساله فقر حکایت میکند./ جماران
💠 گفتار اقتصادی
✍🏻 وضعیت حکمرانی اقتصادی مملکت را ببینید:
۲۷۰ هزار میلیارد تومان #سرمایه به بانکها تزریق شده؛ از کجا؟ از #بودجه دولت.
سوال: مگر بودجه ۵۰ درصد کسری ندارد؟ بله دارد. پس کسری بودجه از کجا تامین میشود؟ پاسخ: استقراض غیرجاری از بانکها.
از #بانک وام میگیری که به بانک سرمایه تزریق کنی؟! 🫤
جالب اینکه بانکها به دولت و لگنسازی ملی وام میدهند، سپس از بانک مرکزی (بخوانید از جیب مردم) اضافه برداشت میکنند.
جالبتر اینکه بانک مرکزی (صندوق اعانه دولتی) بانکها را به دلیل اضافه برداشت جریمه میکند.
جالبترتر آنکه #بانک_مرکزی جریمه اضافه برداشت بر بانکها را که خود وضع کرده، خودش پرداخت میکند.
😵💫 رسما دیوونه خونه است 😵💫
پ.ن. #کفایت_سرمایه برای اجتناب از رفتار مخاطرهآمیز بانکهای خصوصی است و هیچ تاثیری بر بانکهای دولتی ندارد. کار عبث
@econclinic
❄️ دولت ؛حکمرانی مناسب در برابر عملیات روانی و تبلیغاتی
✍️دکتر عبدالناصر همتی
🔹ادبیاتی که جناب آقای #رئیسی و سایر دولتمردان بطور روزمره بکار می گیرند، عمدتاً کاربرد کوتاه مدت داشته و در قالب #عملیات_روانی و #تبلیغاتی طبقه بندی می شوند، گویا اوضاع اقتصاد کاملا در کنترل بوده و جامعه از نظر اجتماعی و اقتصادی در مسیربهبود و تعالی است.
🔹مدام از #رشد_اقتصادی که عمدتاً مبتنی بر فروش بیشتر نفت (که دلیل آن مشخص است )بوده است و یا کاهش #رشد_نقدینگی که یک هدف واسط در سیاست پولی است، به عنوان دستاوردهای مهم و نشانه بهبود شرایط اقتصادی سخن می گویند، بدون اینکه مردم آن را در زندگی و معیشت خود لمس نمایند.
🔹وظیفه یک #حکمرانی_خوب ، بیش از آنکه عملیات روانی باشد، اطلاع و درک درست از حس واقعی مردم از جهت تأمین مسکن، معیشت و نیازهای اساسی و رفاهی روزمره و زندگی اجتماعی آنها و اتخاذ تدابیر لازم برای رفع معضلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه است.
🔹کنار کشیدن اکثریت جامعه از صحنهٔ مشارکت سیاسی و اجتماعی ، تداوم ناترازی های وحشتناک بانکی و حامل های انرژی، پایین بودن سرمایه گذاری های زیر ساختی، تداوم تورم بالای ۴۰ درصد، هزینه بالای تأمین مالی، روند نزولی ارزش پول ملی و سقوط قدرت خرید بخش عمدهٔ مردم، حذف تدریجی طبقه متوسط جامعه، همراه با فشارهای روزمره ای که در زندگی اجتماعی به انحاء مختلف بر آنها وارد میشود، از جمله موارد مهمی هستند که اگر مورد توجه و تدبیر حکمرانان قرار نگیرند و استراتژی و برنامه ای برای حل آنها نباشد، بتدریج یک خسران جدی بر #اعتماد_عمومی تضعیف شدهٔ جامعه وارد می سازد .
مطلب مرتبط👈 سرمایه اجتماعی و گفتار درمانی
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🔺توصیه خیرخواهانه همتی به دولت سیزدهم: فاصله نرخ ارز بازار با نرخ نیمایی را کم کنید؛ وگرنه با خروج سنگین سرمایه روبرو میشوید
عبدالناصر همتی رئیس پیشین بانک مرکزی، در یادداشتی نوشت:
🔹براساس گزارش مسوولان بانک مرکزی در طول سال گذشته یعنی ۱۴۰۲، مبلغ ۶۹میلیارد دلار ارز با نرخی بسیار پایینتر از نرخ ارز در بازار، برای واردات تامین شده است.
🔹در حال حاضر اختلاف نرخ ارز بازار با نرخ ارز نیما به ۲۵هزار تومان یعنی بیش از ۶۰درصد رسیده است و اختلاف آن با ارز ۲۸۵۰۰تومانی به ۳۷هزار تومان رسیده؛ یعنی ۲.۳برابر شده است.
🔹به تجربه، توصیه خیرخواهانه اینجانب به مسوولان این است که این فاصله را بهتدریج و در یک فاصله زمانی معقول اصلاح کنند. تداوم این سیاست نه تنها موجب ثبات اقتصادی نمیشود، بلکه موجب تحریک حرکتهای سفتهبازانه، خروج سنگین سرمایه و فاصله گرفتن نرخ بازار با نرخهای تثبیتی میشود./دنیای اقتصاد
⭕️ نرخ ارز و ريشههاي نوسان آن
🔹 دکترمحمدرضا منجذب
نوسانات ارزي يك بار ديگر در فضاي عمومي جامعه پرسشهايي را ايجاد كرده است. از جمله اينكه چرا نرخ ارز در ايران در بلندمدت افزايشي است و نشانهاي از نزول و ثبات بلندمدت در نرخ ارز مشاهده نميشود؟ مانند هر بازاري بازار ارز ايران هم تحت تاثير نظام عرضه و تقاضاست. در تحليل هر بازاري اشاره به شرايط عرضه و تقاضاي آن بازار، تحليلي كامل را در بر ميگيرد. اينكه در سالهاي اخير نرخ ارز در ايران افزايشي بوده و خواهد بود، به دليل محدوديتها در عرضه ارز و افزايش مستمر تقاضاي ارز بوده است. بخشي از اين محدوديتها ناشي از كاهش صادرات نفت و تحريمهاي اقتصادي است. مختصري از عناوين و دلايل ذيلا ارايه ميشود و هر دليلي قابل تفصيل است:
دلايل كوتاهمدت: انتظارات تورمي یكي از دلايل مهم نوسانات ارزي است. اين انتظارات باعث شده بازارهاي كشورمان اخبار بد، منجمله جنگها و تنشهاي منطقهاي و نيز ورود ترامپ به عرصه انتخابات، شدت و ضعف اخبار هم بر عرضه و هم بر تقاضاي ارز تاثيرگذار است. به عنوان مثال مشكلات اخير منطقهاي، ورود ترامپ به انتخابات و...در اين زمينه اثرگذار هستند. هرچه به تاريخ انتخابات امريكا نزديكتر شويم، آثار انتظاري بر نرخ ارز خواهد داشت. اين روند باعث بلوكه شدن ذخاير ارزي خارج از كشور ميشود؛ روندي كه روند ورود ارز به داخل را با مشكلاتي همراه ميسازد.
دلايل بلندمدت: تحريمها كه تبديل به قانون شده و بهطور مستمر صادرات به خارج و عرضه ارز به داخل را تحديد مينمايد. خود تحريمي، به عنوان مثال نپيوستن به معاهدات بينالمللي چون افايتياف و ... وجود ترازهاي منفي (بودجه، بانكي، تراز پرداختها و ...) كه موجب افزايش كسري بودجه، گسترش نقدينگي، كاهش ارزش پول ملي و... شده است. اين هم موجب افزايش نرخ ارز ميشود و هم تامين كننده كسري بودجه است. نداشتن الگوي توسعه بلندمدت: هر كشوري براي توسعه نيازمند الگوي توسعه است، در كنار نداشتن الگوي توسعه بلندمدت، عمل نكردن به مزيت نسبي در صادرات و تحديد صادرات و عرضه ارز براي ايران مشكلاتي را به همراه دارد. گسترش مستمر واردات يا افزايش مستمر تقاضاي ارز هم در اين زمينه اثرات خاص خود را دارد. طبق تئوري PPP در محاسبه نرخ ارز، تفاوت تورم داخلي از تورم جهاني به اضافه نرخ بهرهوري داخلي (در ايران صفر است)، موجب افزايش طبيعي نرخ ارز است. تورم داخلي ۴۵ درصدي است و نرخ تورم جهاني زير ۱۰ درصدي است. اين روند به معناي افزايش مستمر سي الي چهل درصدي نرخ ارز در سال است.
نظامات مالياتي: فشار مالياتي، ميتواند موجب تعطيلي توليد، گرايش به سمت فرار مالياتي از طريق معاملات به وسيله ارز و غير حساب بانكي و... شود. بعضا موجب مهاجرت ميشود. فشار مالياتي روي بازارهاي موازي ارز، مانند مسكن، خودرو، طلاو... موجب سوق نقدينگي به بازار ارز ميشود.
مهاجرت نيروي انساني: فشار مهاجرت، در نيروي كار ماهر و ساده و تحصيلكرده و... تقاضاي ارز را افزايش ميدهد. از سوي ديگر بازار پولي ناكارآمد و نرخ بهره پايين و غير جذاب، نقدينگي را به بازارهاي موازي و ارز سوق ميدهد. مجموعه اين گزارهها مهمترين دلايل افزايشي شدن نرخ ارز در ايران است. بدون ترديد عوامل ديگري هم در اين زمينه اثرگذار هستند كه همگي نوسانات ارزي را ايجاد ميكنند./تعادل
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
✅انتقادهای تند دکتر حسین راغفر، اقتصاددان از وضعیت کشور: ۷۰ درصد اقتصاد کشور که زیر نظر نهادهای رهبری هستند از مالیات معاف شدند
🔻چه اتفاقی در کشور افتاده که فرزند رئیس یک قوه درخواست پناهندگی به کشور کانادا می کند و نمی تواند در ایران زندگی کند. با چه منبعی می خواد بره حداقل ۵۰۰ هزار دلار پول می خواد
🔻ضرورت توسعه نظامی ما اینجور نبوده که بچه فلان مسئول باید روزی یک میلیون بشکه نفت بفروشد
🔻در لایحه نظام اصلاح مالیاتی نوشتند
تمام نهادهای زیر نظر رهبری معاف هستند از مالیات. این یعنی اینکه ۶۰ تا ۷۰ درصد اقتصاد کشور که در اختیار آنهاست مالیات ندهند
🔻نفت و گاز باید در اختیار توسعه کشور باشد نه اینکه توی جیب فلان آقازاده برود که هر غلطی کند و عکس عیاشی هایشان در فضای مجازی منتشر شود
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
❄️ سندرومی خطرناک به نام «نتیجه فوری»
❄️دکتر مجتبی لشکربلوکی: موفقیت نامحدود در۲۰ روز!
چاقی و لاغری در سه روز!
با شغل دوم و کمتر از یک ساعت در روز میلیاردر شوید!
یادگیری ۳۵ زبان دنیا در ۱۰ روز!
ترک اعتیاد فوری بدون درد در ۴۵ روز!
با ۶۸ ثانیه تمرکز به آرزوهای خود برسید و ... !
سندروم «نتیجه فوری» گریبان جامعه ما را گرفته است.
آن قدر گرفتار «جنون سرعت» و «یک شبه ره صد ساله رفتن» برای رسیدن به خواستههایمان هستیم که دوست داریم همه این تبلیغات عجیب را یکجا باور کنیم! این پیامهای تبلیغاتی همگان را دچار نوعی بیماری به نام «نتیجه فوری» کرده است. تقویت این نوع نگرش تاثیرات بسیار مخربی بر حوزه مدیریت استراتژيک زندگی شخصی/اداره سازمان/کشورداری می گذارد.
هیچ کدام از این ها واقعیت ندارد. اگر هم داشته باشد، در دنیای استراتژی چنین چیزی نداریم: موفقیت آسان، ساده و سریع! فقط در کتاب های علمی تخیلی یافت می شود.
حتی گاهی می بینیم که در کتاب های موفقیت یا مدیریت، بیان می کنند که موفقیت یک سازمان حاصل یک ایده خلاقانه سریع بوده و سازمان یک شبه ره صد ساله را طی کرده است. بخوانید اما باور نکنید. درست است گاهی اوقات یک موفقیت ناشی از یک ایده خلاقانه بوده. همین طور ممکن است یک فرد یا یک سازمان در کوتاه مدت یک تغییر اساسی را تجربه کرده است اما به دو نکته توجه داشته باشید:
ممکن است فرد/سازمان در کوتاه مدت به منفعت اساسی برسد ولی پشت آن تصمیم سال ها تجربه و دانش خوابیده است و در ضمن برای حفظ نتایج آن در بلندمدت سازمان/فرد تلاش زیادی به خرج داده است. ولی برخی کتاب های موفقیت و مدیریت برای آن که داستان را جذاب کنند همه واقعیت را نمی گویند.
🔎⭕️تحلیل راهبردی:
سندروم نتیجه فوری دو پیامد بسیار مخرب دارد:
افق فکری ما را کوتاه می کند: ما فکر می کنیم که یک دستاورد باید در سه ماه بدست بیاید درغیر اینصورت به زحمتش نمی ارزد. بنابراین اصولا از برنامه های که مثلا باید یک سال آن ها را دنبال کنیم استقبال نمی کنیم. به همین دلیل هم هیچگاه کارهای بزرگ را شروع نمی کنیم.
رها کردن اقدام در میانه راه: تصمیم جدی گرفته ایم که زبان آلمانی را بیاموزیم. چون فکر می کنیم که یادگیری زبان در 20 روز ممکن است، 20 روز هم وقت می گذاریم ولی چون آن وعده واقعیت نداشته است، نیمه کاره یادگیری زبان آلمانی را کنار می گذاریم آن هم با سرخوردگی. به همین دلیل هم هست که ما هزار کار نیمه تمام داریم هیچ کاری را به انتها نمی بریم چون به اندازه کافی صبور نیستیم.
متاسفانه باید بگویم که این سندروم در زندگی شخصی اثرات مخربی دارد اما در اداره سازمان و بسیار مهم تر در کشورداری ما هم دیده می شود و اثرات آن به مراتب ویرانگرتر است. واقعیت آن است که موفقیت های چشم گیر و پایدار حاصل سخت کوشی، تلاش، تداوم و از همه مهم تر انضباط راهبردی و انتخاب های دردناک است.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
⭕️ سیاست خارجیِ تنشزا و سیاستهای نادرست اقتصادی ایجاد رانت می کند
♻️ دکتر مسعود نیلی: سیاست خارجیِ تنشزا، تعداد و ابعاد شوکهای منفی خارجی را افزایش میدهد و سیاستهای نادرست اقتصادی، مسیر انتقال این شوکها را به سمت قشرهای کمدرآمد و طبقۀ متوسط، هموار میکند. این سیاستهای نادرست همانند نظام چند نرخی ارز، نظام قیمتگذاری دستوری کالاها و خدمات، سهمیهبندی اعتبارات بانکی، سهمیهبندی واردات کالاها و خدمات و بسیاری موارد دیگر، بهطور معمول بهعنوان مجموعۀ اجتنابناپذیری از سیاستهای اقتصادی در شرایط فشارهای بیرونی بر اقتصاد به جامعه معرفی میشوند، اما خود عاملی هستند که با عمیقتر کردن شکاف ناترازیها، شدت و گسترۀ بحرانهای احتمالی پیش روی را افزایش میدهند.
♻️ در واقع، دینامیک مخرب موجود اینگونه است که از دل مؤلفههای نظام حکمرانی، ذینفعان رانتی و ذینفعان معیشتی سر بر میآورند که اولی با تأکید هرچه بیشتر بر شرایط رفاهی نامناسب دومی، از سویی، و تأکید بر اهمیت ایستادگی بر مواضع در مناسبات خارجی، از سوی دیگر، سیاستهای اقتصادی نادرست و در عمل، بهرهمندی خود را استمرار میدهد. اما این بهرهمندی به بهای تخریب منابع کشور تمام میشود و با بدترشدن شرایط رفاهی، اعمال سیاستهای نادرست تشدید شده و تخریب گستردهتر میشود. این دینامیک در نهایت میتواند در نقطهای به فاجعه ختم شود چراکه درس اول اقتصاد، محدودیت منابع است.
♻️ در این میان، کسانی که بر تغییر شرایط موجود پافشاری میکنند به سه دسته تقسیم میشوند: کسانی که از تغییر نوع رویکرد به روابط خارجی دفاع میکنند، آنانی که تغییر سیاستهای اقتصادی ناترازیآفرین را ضروری میدانند و در نهایت، کسانی که بر درهمتنیدگی این دو تأکید دارند و هر دو تغییر را مهم و ضروری ارزیابی میکنند. حال چنانچه سیاست رسمی کشور، تغییری را در رویکرد به روابط خارجی در دستورکار نداشته باشد، خودبهخود، گروههای اول و سوم نمیتوانند حضور مؤثری در ادارۀ امور داشته باشند و گروه دوم نیز قادر نخواهد بود راهکار مؤثری برای تغییر وضعیت اقتصادی موجود اعمال کند. این بدان معنی است که در غیاب اعتماد و مشارکت سیاسی ذینفعان معیشتی و نیز با تضعیف ظرفیت نظام تکنوکراسی، ابتکار عمل در دستان ذینفعان رانتی قرار میگیرد که با استمرار وضعیت موجود، مسیر تخریب منابع کشور را هموار میکنند.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
✳️ چرا هدایت نقدینگی به سمت تولید بی معینه
✍️دکتر پویا ناظران
در این پست خواهیم دید که چرا تعبیر «هدایت نقدینگی به سمت تولید» یک تعبیر بیمعنیه.
مقدمتا به داراییها و تعهدات یک شرکت فکر کنیم. هر شرکت داراییهایی داره که از به کار گرفتنشون درآمدزایی میکنه. متناسبا، هر شرکت تعهداتی داره. برخی از این تعهدات از جنس بدهی هستند و برخی از جنس سهام. شرکت از محل عوایدش اول بدهیش رو پرداخت میکنه و بعد از محل عواید مازاد، سود سهام میده. بدهی و سهام، از این جهت که ادعایی هستند بر عواید یک شرکت، مشابه هستند، ولی از این جهت که بدهی اولویت داره متفاوت هستند. ریسک کمتر بدهی نسبت به سهام هم بخاطر همین تفاوته.
وقتی سهام شرکتی رو در بورس معامله میکنید، دارایی شرکت کم و زیاد نمیشه، بلکه صرفا سهام دست به دست میشه. دارایی شرکت فقط در زمان انتشار اولیه سهام افزایش پیدا میکنه. وقتی شرکتی بدهی منتشر میکنه هم همینطوره. در زمان انتشار اولیه بدهی، دارایی شرکت افزایش پیدا میکنه، اما بعد که بدهی دست به دست میشه، اثری بر وضعیت مالی شرکت نداره.
نقدینگی، بدهی نظام بانکیه. پول ما، بدهی نظام بانکی به ماست، و به همین دلیل هم بابتش سود دریافت میکنیم. وقتی نظام بانکی به گیرنده تسهیلات، مثلا یک کارگاه تولیدی، اعتبار میده، این دو بدهی متقابل ایجاد میکنند؛ گیرنده تسهیلات به بانک بدهکار میشه و بانک گواهی بدهیش رو به گیرنده تسهیلات میده. به اون گواهی بدهی میگیم پول. یعنی پول در زمان اعطای اعتبار بانکی خلق میشه، چون پول همون بدهی نظام بانکیه.
در پی گرفتن اعتبار، کارگاه تولیدی پول رو خرج میکنه و مواد اولیه میخره. بعد از تولید محصول، اون رو میفروشه و پول رو از بازار پس میگیره. حالا میتونه با پس دادن پول به بانک، در واقع بدهی بانک رو بهش پس بده تا بدهی خودش رو از بانک پس بگیره. بدین وسیله، اون حساب بدهی متقابل صاف میشه. در زمان خلق نقدینگی، اعتبار بانکی وارد فعالیت تولیدی میشه و چرخهای تولید رو به گردش درمیاره. اما بعد از اون، هر چقدر این نقدینگی دست به دست بشه، اثری بر فعالیت تولیدی بنگاهی که اعتبار گرفته بود نداره.
از این جهت، رفتار پول عین رفتاریست که بالاتر در سهام و بدهی شرکتها دیدیم. همونطور که معامله سهام در بازار ثانویه بورس به افزایش دارایی شرکتها منجر نمیشه، دست به دست شدن نقدینگی هم اعتباری به فعالیت تولیدی نمیده. از این حیث تعبیر «هدایت نقدینگی به سمت تولید» بی معنیه. نقدینگی فقط در زمان خلق شدن میتونه وارد تولید بشه. پس در واقع «هدایت اعتبار به سمت تولید» یک تعبیر معنی داره.
اما برای اینکه اعتبار به سمت تولید هدایت بشه نه به سمت رانت، ساز و کارهای دقیقی لازمه. یک راه، سپردن هدایت اعتبار به دست دولته. منتها دولت در این نیم قرن، امالفساد اقتصاد کشور بوده. چنین دولتی اعتبار رو جز به سوی رانت هدایت نمیکنه. اما کشورهای دیگه هم از هدایت اعتبار توسط دولت نفعی نبردن. در دهههای اخیر، کشورهای توسعه یافته به نظامات دقیقی در بازارهای مالی و بانکیشون رسیدن که باعث میشه بانکها و شرکتهای سرمایه گذاری خصوصی، اعتبار رو به سمت فعالیتهای تولیدی مفید هدایت کنند.
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
اینم هدیه مدیر به اصرار شما عزیزان لیستی از بهترین چنل های پولی و ارزشمند تلگرام رو براتون تا امشب رایگان قرار دادیم تا امشب فرصت هست از دست ندید🙏👇:
/channel/addlist/ZCdHjZ41cwI1ZDU0
وزیر محترم اقتصاد، اخیرا با اشاره به نسبت بدهی، کشورمان را با چند کشور پیشرفته دیگر مقایسه کرده و گفته اند وضعیت دولت ما از نظر بدهی از آمریکا، ژاپن، ایتالیا و ۷ کشور دیگر، بهتر است. این مقایسه را در کنار رشد و خروج از رکود که گفته اند بگذاریم یک لحظه خود را در فضای مفرح کارتون محل سکونت بچههای آلپ مییابیم. البته ایشان در کسوت وزارت حتما باید در پی ارقامی برای ایجاد امید باشند اما در کسوت یک استاد اقتصاد حاضر در مدرسه صاحب سبک اقتصاد یعنی دانشگاه علامه طباطبایی که به گرایش غالب توسعه شهره است، نکاتی را باید گفت:
۱-بهتر نیست یکبار دیگر در فضایی دانشگاهی، تعریف علمی بدهی دولت را مرور کنید؟ به این اندیشیده اید که بدهکار نیستیم چون تحریم هستیم و اصلا مراوده ای نداریم ؟
۲-ادبیات توسعه در ساحت اقتصاد سیاسی امروز بین الملل با بدهی کشورها در چند دهه پیش متفاوت نشده است؟ اگر از قبل بدهی داشتیم حداقل برای توان وصول مطالبات خودشان، به راحتی حاضر به تحریمظالمانه فعلی بودند؟
۳-بالاخره توصیههای صندوق بین المللی پول و بانک جهانی مبنی بر کاهش بدهی را قبول دارید یا این مراکز مظهر ترویج اقتصاد نئولیبرالی نامیمون هستند؟
۴-احیانا در دروس دیگر که خوانده اید و تدریس فرموده اید موضوع اهرم بدهی برای توسعه سرمایه گذاری و رونق، خاطرتان هست؟
۵-حال که مقایسه میفرمایید، لطفا در باره سرکوب مالی دارای ریشه در نحوه اداره امور مالیه، شیوه نظارت دستگاه اقتصادی آن کشورها بر شبکه بانکی، کارایی نظام مالیاتی، نحوه و نظام خزانه داری، نحوه نظارت و البته شفافیت شرکتهای دولتی و قس علیهذا نیز سخن بگویید.
اصلا چرا این همه مقایسه سخت و آمار ارقام غیر قابل درک برای عموم جامعه، لطفا در راستای تحقق منویات مقام معظم رهبری، نتایج این همه ارقام خوب که گفتید را در معیشت مردم بفرمایید. راستی یک سوال ساده، قیمت سکه و دلار و ... بماند، چند سال است برای تهیه مایحتاج و کالاهای روزانه خانواده، به خرید نرفته اید؟
t.me/economedia
رشد اقتصادی و رشد دموکراسی
بيژن اشتری
میلتون فریدمن، دو سال پس از کودتای ژنرال پینوشه علیه سالوادور آلنده رئیس جمهور سوسیالیست شیلی، بنا به دعوت دانشگاه کاتولیکی شیلی به این کشور رفت و برای دانشجویان شیلی چندین سخنرانی کرد و دیداری حدودا یک ساعته با پینوشه داشت.
پینوشه زمانی که به قدرت رسید اقتصاد شیلی یک تورم هزار درصدی را تجربه میکرد. پینوشه از فریدمن خواست که یک برنامه اصلاح طلبانه ی اقتصادی برای شیلی پیشنهاد کند. فریدمن کمی بعد،طی نامه ای، هشت پیشنهاد اقتصادی اصلاح طلبانه به پینوشه ارائه کرد که مبتنی بر اقتصاد بازار آزاد و خصوصی کردن اقتصاد بود.
پینوشه این پیشنهادها را پذیرفت و نتیجه هم گرفت. اقتصاد شیلی نهایتاً شکوفا شد و درآمد سرانه مردم ۴۰٪ افزایش یافت بطوری که در پایان دوره حکمرانی پینوشه، شیلی ثروتمندترین کشور آمریکای جنوبی بود.برنامه اقتصادی فریدمن به قدری موثر بود که حتی روسای جمهور دموکرات بعدی شیلی نیز همین برنامه را ادامه دادند و به آن عمق بخشیدند.
با این حال،چپها رابطه میان فریدمن و پینوشه را تبدیل به یک "پیوند شیطانی" بین یک اقتصاددان نئولیبرال آمریکایی و یک دیکتاتور زورگوی آمریکای لاتینی کردند.نائومی کلاین در کتاب "دکترین شوک"،این افسانه دروغ را مطرح کرد و به آن بال و پر داد.
▪️اما واقعیت چه بود؟
فریدمن خود را در حکم پزشکی متخصص در رشته اقتصاد می دید که حاضر به ارائه توصیه هایش به هر رژیمی است که طالب شنیدن آن باشد.او عین همان توصیه هایی را که به پینوشه کرده بود در چین کمونیست به دنگ شیائو پینگ ارائه کرده بود.
او به پادشاهی ایران هم آمده بود هم به یوگسلاوی کمونیست.او به سران این کشورها پیشنهاد کرده بود که اقتصاد بازار آزاد را در پیش بگیرند.
فریدمن در برابر دانشجویان شیلیایی گفته بود:
[اقتصاد بازار آزاد می تواند منجر به باز شدن فضای سیاسی کشورتان شود.اگر سیاست بازار آزاد را دنبال کنید جامعه آزاد هم به دنبالش خواهد آمد. آزادی اقتصادی یعنی تمرکز قدرت کمتر در دولت و توزیع قدرت در نهادهای دیگر و ضعیفتر شدن بخش دولتی.]
تاریخ ثابت کرد حرف فریدمن درست است. پینوشه عاقبت مجبور به کناره گیری شد زیرا بر اثر رشد اقتصادی کشور، یک طبقه متوسط آزادیخواه قدرتمند شکل گرفته بود. ادعای گزافی نیست اگر بگوئیم میلتون فریدمن، نقش مهمی در دموکراتیزه کردن جامعه شیلی ایفا کرد.
https://chat.whatsapp.com/Dnf70rRUEkVKHrnsOAfGP8
💠 نابرابری در اقتصاد
💠دکتر محمدرضا منجذب
به اعتقاد سیرس، توسعه به معنی حذف فقر، بی کاری، و نابرابری است. این امر به مرور مسائل ساختاری مانند آموزش، بهداشت، رشد جمعیت، شهر نشینی، اصلاحات کشاورزی و غیره را در بر میگیرد. برابری در مقابل نابرابری یکی از مفاهیم مهم در فرایند توسعه محسوب می شود. انواع نابرابری در اقتصاد به شرح زیر است:
نابرابری در درآمد
همانگونه که توسعه اقتصادی بیشتر پیش می¬رود، نابرابری درآمدها از نمودار U معکوس پیروی می¬کند به گونه¬ای که ابتدا نابرابری بیشتر شده (از کشورهای با درآمد کم به درآمد متوسط) و سپس کاهش می¬یابد (از کشورهای با درآمد متوسط به درآمد بالا). همچنین نسبت جمعیت فقیر با افزایش درآمد سرانه کشورها کاهش می¬یابد.
نابرابری بین کشوری
میلانویک مشخص میکند که 88 درصد نابرابری جهانی مربوط به نابرابری بین کشورها و 2 درصد مربوط به نابرابری درون کشورها است و 10 درصد نیز به همپوشانی بین نابرابری درون کشوری و بین کشوری اختصاص دارد.
نابرابری در شاخص توسعه انسانی
به طور کلی در نیمه اول قرن بیستم، نابرابری در شاخص توسعه انسانی (HDI) در سطح جهان کاهش یافت و حتی بعد از آن در نیمه دوم کاهش بیشتری در نابرابری HDI مشاهده شد . از سه عامل مربوط به شاخص توسعه انسانی (HDI)، دو مورد یعنی؛ امید به زندگی و آموزش با کاهش نابرابری جهانی همراه بود. شاخص سوم که استاندارد زندگی یا درآمد است تا دهه 1970 کاهش یافت ولی بعد از آن نابرابری درآمد در جهان دوباره افزایش یافت.
نابرابری در مصرف
نابرابری جنسیتی
زنان در کشورهای در حال توسعه درآمدی معادل نصف درآمد مردان دارند. (این نسبت در آمریکای لاتین سه-چهارم است). همچنین زنان در اغلب کشورها ستون فقرات اقتصاد روستایی هستند و در اقتصاد مدرن، آنها از مزایای آن بهره کمتری میبرند. همچنین درصد مشارکت زنان نسبت به مردان در کشورهای در حال توسعه کمتر است و نابرابر است.
نابرابری در توزیع غذا
نابرابری در توزیع غذا ممکن است سبب شود برخی مردم در کشورهای کمتر توسعه یافته همچنان دچار سوء تغذیه بمانند.
رانت¬جویی عامل نابرابری
رانت جویی، یک فعالیت غیربهره ور و غیرمولد است که برای بدست آوردن منافع شخصی از فعالیت ها و منابع عمومی صورت می گیرد. این فعالیت شامل گستره¬ای از فعالیت¬ها از نوع قانونی مانند لابی کردن و تبلیغات گرفته تا فعالیت¬های غیرقانونی مثل رشوه گیری و فساد اداری است (همان). اتلاف و هرزرفتن منابع در جامعه، تنها تخصیص نادرست منابع نیست بلکه هزینه های ناشی از اخذ امتیازهای انحصاری و ویژه را نیز شامل می¬شود
رانت سیاسی حداقل هزینه لازم برای جذب منابع به سمت بازار است. رانت ها تنها شامل سودهای انحصاری نیستند بلکه یارانه ها، مقرری های سازمان یافته با مافیای¬های خصوصی، سودهای بالایی که رقبا به نوآوران قبل از تقلید از نوآوری آنها می پردازند، و غیره می باشد.
و سایر موارد قابل ذکر همچون:
نابرابریها در توزيع ثروت، نابرابری در تجمع سرمایه ی انسانی، قوانین مقررات غیرشفاف و رانت زا و غیره.
تورم تشدید کننده نابرابری است، زیرا ثروتمندان ثروتشان بیشتر می شود و فقرا فقرشان.
سیستم مالیاتی معیوب عامل نابرابری
سیستم مالیاتی از طریق اخذ مالیات صحیح از دهک های بالای درآمدی و ایجاد تسهیلات و فضای کارآفرینی برای طبقات متوسط و ضعیف در اصلاح نابرابری نقش مفید ایفا می کند. حال اگر این سیستم معیوب باشد می تواند تشدید کننده نابرابری و تضعیف کننده طبقات متوسط به پایین باشد.
آثار نابرابری بر اقتصاد کاهش رشد و عدم توسعه است
در حالی که نابرابری، باعث افزایش پس انداز و سرمایه گذاری میشود، ممکن است کارآیی منابع مورد استفاده را از بین ببرد. نابرابری، باعث کاهش کیفیت سازمانی، و در نتیجه کاهش رشد اقتصادی میشود. تنوع در تولید و برابری درآمد خانوار، کلید رشد اقتصادی است زیرا کیفیت سازمانی را بالا میبرد. قبل از بررسی اثر تنوع بیشتر در تولید و برابری بیشتر بر کیفیت سازمانی، ابتدا کیفیت سازمانی را بررسی میکنیم. به عنوان مثال در آمریکای لاتین، نابرابری شدید در توزیع ثروت خصوصاً زمین، به عنوان یک مانع لغزنده بر سر راه توسعه اقتصادی عمل کرده است .
🔹 بنظر می رسد تورم ام الفساد نابرابری است. تورم تشدید کننده نابرابری است، زیرا ثروتمندان ثروتشان بیشتر می شود و فقرا فقرشان. تورم فرهنگ غلط را ترویج می کند. تورم نابرابری اجتماعی را تشدید می کند. تورم با رانت رابطه ای دوسویه دارد. تورم سیستم مالیاتی را تحت تاثیر قرار می دهد. تورم نابرابری در توزیع غذا و نابرابری در مصرف را تشدید می کند. تورم بر نابرابری درآمد و نابرابری هزینه موثر است..
🔻/channel/drmonjazeb
📚 تبادل کانالهای سیاسی و اقتصادی
☑️ انجمن علمی اقتصاد
@anjoman_elmi_eqtesad
☑️ رویدادهای اقتصادی
@ecoevents
☑️ دانش سیاسیت چقدره؟
@Baharestan_MAG
☑️ کنکور دکتری اقتصاد
@ecophd
☑️ کار و کارگر
@workerschanel
☑️ اقتصاد و رسانه، کانال دکتر فرشاد پرویزیان
@Economedia
☑️ کارتون های اقتصادی (دکتر احمد چهرقانی)
@DrChehreghani_ir
☑️ دربارهی آزادی
@Notes_On_Liberty
☑️ تاریخ، فلسفه، سیاست
@enzoDream
☑️ آموزش آمار و اقتصاد سنجی با نرم افزار
@econometricsinresearch
☑️ برای این اقتصاد دستوری
@signal99
☑️ اشتباهات من در بازارهای مالی
@Reza_Ghanipur
📌 هماهنگی برای شرکت در تبادل:
@JafarSaeiniya