﷽ 📚📚کتابخانه ای همراه؛ همراه با شما تا هنر زندگی🌹🌹 خرید کتاب: ⬇️⬇️⬇️⬇️ www.sayehsokhan.com 📚ثبت سفارش مستقیم کتاب در دایرکت اینستاگرام: 👇👇👇👇 https://b2n.ir/s05391 آدرس: خ 12فروردین، کوچه بهشت آیین، پ 19 همکف تلفن:66496410
#از_شما
*❣ به نام خالق زیباییها ❣*
*💐🌿 آدینهتان مملو از آرامش، امید و لبخند باد🍃🌺*
💠 در دل بحرانها، برخی افراد به شکلی شگفتانگیز قویتر، عمیقتر و شادتر از قبل، از چالشها بیرون میآیند. این پدیده که روانشناسان آن را "رشد پس از آسیب" مینامند، نشاندهنده قدرت نهفته در وجود ما انسانهاست.
این افراد در مواجهه با سختیها، نه تنها به عمق وجود خود پی میبرند، بلکه به ارزشهای واقعی زندگی نزدیکتر میشوند. آنها یاد میگیرند که چگونه از تجربیات تلخ، درسهای شیرین بگیرند و به دیگران امید و انگیزه بدهند و باور دارند در دل هر سختی یک رشد و جهشی میتواند رقم بخورد. پس هر بحران، فرصتیست برای رشد و شکوفایی…
اگر با نگرش مثبت و ارادهای قوی به چالشها بنگریم، میتوانیم آنها را به عنوان پلهایی به سوی آیندهای روشنتر و پرمعناتر تعبیر کنیم.
*✅سختیها نیامدهاند که ما را بشکنند، بلکه آمدهاند تا ما را بسازند. پس در دل هر تاریکی، نوری نهفته است که فقط دلهای امیدوار آن را میبینند. بیاییم در برابر طوفانها، ریشه بدوانیم، نهراسیم، و به آفتاب فردا ایمان داشته باشیم.*
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
محمدحسین فرقانی
آدینه: ۱۴۰۴/۰۴/۲۰
با سپاس فراوان از مهندس فرقانی نازنین
🆔 @Sayehsokhan
🎉 امروز، روز عشاق و علاقمندان کتابه! 🎉
🌟 بیستم هر ماه، با تخفیف ۲۰٪ در خدمت شما عزیزان هستیم 🌟
📚 اگه دنبال کتابهایی برای رشد فردی، خودیاری، رواندرمانی، یا مهارتهای ارتباطی هستید، امروز بهترین فرصت برای تهیهی آنهاست!
همهی کتابهای نشر #سایه_سخن فقط تا پایان امروز با ۲۰٪ تخفیف در دسترس شماست.
💻 سایت ما اینجاست:
🔗 www.sayehsokhan.com
👇 برای راحتی، مستقیم برید سراغ دستهبندی مورد نظرتون:
🔹 [تئوری انتخاب]
🔹 [روانشناسی ACT]
🔹 [روانشناسی مثبتگرا]
🔹 [زوجدرمانی و روابط زناشویی]
🔹 [کتابهای صوتی]
انواع کارتها
انواع کتابهای صوتی
📦 با یک کلیک، کتاب رو انتخاب کن و در خانه تحویل بگیر!
📲 ما اینجاییم:
🆔 @SayehSokhan
🔊فایل صوتی
دکتر عبدالحمید ضیایی
شرح تمهیدات عینالقضات همدانی
هرچه شنودهای، ناشنیده گیر!
موسسه سروش مولانا
یکم اردیبهشت۱۴۰۴
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @abdolhamidziaei
🆑 #کانالسخنرانیها
🌹
🔊فایل صوتی
مصطفی ملکیان
شخصیت و نظرات عینالقضات همدانی
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @Sayehsokhan
.
▫️گفتگوهایی برای هضم کردن
گاهی مسئله اصلی پردازشِ احساسات هضمنشده است و نه جستجوی راه حل. پس باید گفت و شنید و چندان در پیِ راهحل نبود. خیلی از ما به گفتگوهای راهحل محور عادت کردهایم. یعنی وقتی با کسی حرف میزنیم از او راهحل میخواهیم یا اگر کسی با ما حرف میزند، مدام ذهنمان میرود پی اینکه چطور میتوانیم مشکل او را حل کنیم. امّا خیلی وقتها نیاز خودمان یا دیگری، راهحل نیست. تلاش برای حل مسئله و دادن راهحل در این شرایط اصلاً میشود مشکل گفتگو؛ مکث میاندازد، متوقف میکند و برای طرف مقابل اینطور ترجمه میشود که: جا ندارم، نمیتوانم بشنوم، حوصلهام سر رفت، برایم بیمعنی است، تو را نمی فهمم، اضطرابهای خودم بالا آمد و خلاصه نگو. باید پذیرفت که گاهی گفتگو صرفاً تلاشی است برای هضم کردن و با دیگری و به کمک دیگری مواجه شدن.
در این حالت، باید شنید، سوال خوب پرسید، به گوینده برای تجربه احساساتش فضا داد، احساساتش را جدی گرفت، باید با او در جهان عاطفیاش قدم زد و به خود او برای حل مسئله اعتماد کرد. او نیازی به راهحل ما ندارد. باید قدم به قدم پیش برود و آرامآرام هیجاناتش را تجربه کند، هضم کند و بفهمد. آنوقت خودش میتواند مسئله را حل کند و اگر راهحلی وجود داشته باشد به آن برسد.
خیلی وقتها که این روزها و احوالِ پیچیده ما هم یکی از آن هاست باید صبور باشیم و اگر جا داریم و میتوانیم چنین گفتگوهایی را پیش ببریم؛ گفتگوهایی که در آنها گوینده و شنونده وقتی به پایان حرفهایشان رسید، نگران نباشند که چرا راهحلی بهدست نیامده. راهحل خودِ همان گفتگوست.
@TheWorldasISee
🆔 @Sayehsokhan
🎯 پنج عامل خوشبختی پایدار از نگاه #دکتر_مارتین_سلیگمن
دکتر سلیگمن، پدر روانشناسی مثبتنگر، بعد از سالها تحقیق، پنج مؤلفهی اساسی را معرفی کرد که انسان را بهجای فقط "شاد بودن"، به سوی "بالندگی واقعی" میبرد:
🔹 P – احساس مثبت (Positive Emotion)
یاد بگیر از لحظات خوب لذت ببری: لبخند، امید، قدردانی، آرامش...
🔹 E – درگیر شدن (Engagement)
وقتی کاری رو با دلوجان انجام میدی، زمان رو فراموش میکنی. این یعنی غرق شدن واقعی در تجربه.
🔹 R – روابط مثبت (Relationships)
بدون روابط معنادار، خوشبختی ناپایدار خواهد بود. دوستداشتن و دوستداشتهشدن، پایهی زندگی باکیفیته.
🔹 M – معنا (Meaning)
وقتی به چیزی بزرگتر از خودت وصل میشی، زندگیت معنا پیدا میکنه؛ مثل خانواده، جامعه، ایمان یا یک هدف والا.
🔹 A – دستاورد (Accomplishment)
موفقیت و پیشرفت شخصی هم بخشی از خوشبختیاند. حتی قدمهای کوچک هم مهماند.
✨ این پنج عامل، با هم مدل PERMA رو میسازند؛ نقشهای برای شکوفایی انسان.
دکتر مارتین سلیگمن در کتاب "#از_شادکامی_تا_بالندگی" به شرح و تفسیر بیشتر آن پرداخته است.
➖➖➖➖
نکتهی بالا چطور بود؟ اینها فقط اشارهای مختصر بود از این کتاب ارزشمند
پیشنهاد میکنم
🎁 لذت مطالعهی این کتاب رو به خودت هدیه بدی
🆔 @Sayehsokhan
📕 زندگی با کتاب
پیادهروی با افلاطون(یک گردش فلسفی در طول جزیره بریتانیا)
نویسنده: گری هیدن
مترجم: عمادالدین قاسمیپناه
نشر: خزه
ماجرای این کتاب پیادهروی گری و وندی یک زن و شوهر میانسال از شمال شرق اسکاتلند به جنوب غرب انگلستان در مسیری به طول ۱۹۰۰ کیلومتر است یعنی حدود دو و نیم میلیون قدم که سه ماه طول میکشد. آنها روزها و روزها از مسیرهای روستایی دوردست، ییلاقهای زیبا، کوههای سخت و در میان پرندگان، گاوها و گوسفندها و زیر باران نمنم و شدید با رنجها و سختیهای زیاد و نیز لذتهای بیشمار عبور میکنند و زندگی، حیات و طبیعت را با تمام وجود تجربه و به بینشی جدید میرسند. خواندن جزئیات فراز و نشیبهای این سفر نه تنها جذاب است بلکه جابهجا بنا به تناسب، گفتارهایی از افلاطون، برتراند راسل، ژانژاک روسو و اپیکور مطرح میشود و بر زیبایی چشماندازهای این سفر میافزاید.
#پیادهروی_با_افلاطون
#نشر_خزه
🆔 @Sayehsokhan
آدم گاهی دلش میخواهد بنشیند و با یکی در مورد کتابی که خواندهاست حرف بزند، درست انگار دارد دورهاش میکند. اما کو تا یکی اینطور و آنهمه اخت پیدا بشود؟
خواهید گفت پیدا میشوند. بله، میدانم. من هم داشتم، یکی دو تا. آنقدر با هم اخت بودیم که اگر یکی نمیآمد، سر وقت به پاتوقمان نمیرسید دلشوره میگرفتیم. بعدش، خب، معلوم است، یکی زن میگیرد، یکی سفر میرود، یکی میرود مذهبی میشود، یکی هم غیبش میزند، خودکشی میکند، دست آخر وقتی خوب زیر و بالای کار را ببینی، متوجه میشوی که آدمها بیشترشان، نمیتوانند تا آخر خط تاب بیاورند.
بره گمشدهی راعی | هوشنگ گلشیری
🎥 ۳ اصل اول برای ساختن یک ازدواج موفق | از زبان جان گاتمن
همهی ما دوست داریم یه رابطهی آروم، عاشقانه و بادوام داشته باشیم—
اما واقعیت اینه که هیچ رابطهای بدون چالش نیست.
توی این اپیزود از «مدرسهی شادمانی»، بر اساس پژوهشهای جان گاتمن، با سه اصل اول ازدواج موفق آشنا میشیم:
💡 چطور نقشهی عشق بسازیم و همسرمون رو واقعاً بشناسیم
💡 چرا علاقه و تحسین توی روزمرهها از دعواهای بزرگ جلوگیری میکنه
💡 و چطور لحظههای سادهی روزمره میتونن رابطهمون رو نجات بدن
اگه توی رابطهای هستی—چه تازه، چه چندساله—شنیدن این اپیزود میتونه نگاهت رو به خیلی چیزا تغییر بده.
و خبر خوب اینکه این فقط قسمت اوله!
توی اپیزود بعدی، چهار اصل دیگه رو مرور میکنیم؛ از مقابله با تعارضها تا ساختن معنای مشترک.
✨ هیچکدام از اسامیای که توی اپیزود عنوان شدن، به دلیل حفظ حریم شخصی افراد، اسامی واقعی نیستن.
🎧 بشنوید، فکر کنید، و اگه دوست داشتین، با کسی که براتون مهمه به اشتراک بذارین.
https://youtu.be/dntU0vPmdWs
بیا باهم معتاد بشیم🤝🏻
روزهای تاریک و اضطرابآور جنگ را پشت سر گذاشتی و حالا وقتش است که نفس تازه کنی، آرامش پیدا کنی و دوباره زندگی را به دست بگیری. میدانیم که این راه آسان نیست، اما میخواهیم در کنار هم، قدم اول را برداریم.کتاب «اعتیاد مثبت» کلیدیست برای بازسازی ذهن و روح و نوریست که به ما کمک میکند به جای تسلیم شدن به فشارهای زندگی، قدرت و انگیزه پیدا کنیم.این کتاب درباره چگونگی کنترل وابستگیها،پیدا کردن مسیر سالمتر و ساختن زندگی بهتر است،یعنی همان زندگیای که لایقش هستی📖🌱
ما تو را دعوت میکنیم به مراسم معارفه این کتاب؛جایی که میتوانی با دنیایی جدید از امید،آگاهی و انرژی مثبت آشنا شوی.اگر آمادهای از اضطراب رها شوی و قدمی محکم به سمت زندگی بهتر برداری،همراه ما باش.
منتظر دیدارت هستیم،برای شروعی که تو شایستهاش هستی.✨️
لینک ثبت نام👇🏻
https://survey.porsline.ir/s/4TYjsaVG
🆔 @Sayehsokhan
🔺️ *صدای همایون شجریان برای زخم این روزهای ایران*
🆔 @Sayehsokhan
✍ «خواست تا سنگی بردارد و [سگان را دفع کند] زمین یخ بسته بود. عاجز شد، گفت: این چه بدفعل مردمند! سگ را گشادهاند و سنگ را بسته!»
این است که این داستان بقدری در ایرلند جا افتاده است که ایرلندیها آن را از خودشان میدانند؛ چنانکه در سال ۱۹۷۱، رییس دیوان عالی ایرلند در متن یک حکم قضایی به این داستان اشاره و استناد کرد و نوشت:«متهم حق دارد که تمام شهدایی که علیه او شهادت دادهاند را در باب هر سوالی که ازیشان پرسیده شده است، استنطاق کند. نفی چنین حقی، "چنانکه در امثال و حکم پیشینیان ما آمده، به مثابهی بستنِ سنگها و گشودنِ سگهاست".» با توجه به اشاعه و جا افتادن این حکایتِ گلستان در ایرلند، باید گفت که اگر سعدی شخصاََ به ایرلند نرفته است، آوازهی سخنش بدان اقلیم رسیده و کامِ ایرلندیان را نیز چون کام ایرانیان شیرین ساخته است.
محمود امیدسالار
از مقالهی سعدی در ایرلند
مجلهی بخارا، شمارهی ۱۰۳، آذر و دی ۱۳۹۳
@shekoftandaraftab
🆔 @Sayehsokhan
💥تروتسکی، ایدئولوژی و چکش یخ نوردی...
✍️علی مرادی مراغه ای
✅۳۰ مرداد که گذشت سالروز کشته شدن تروتسکی بود نوع ترورش چیزی شبیه یک شاهکار بوده شاهکار جنایت...!
هیچ چیز خطرناکتر از انسان متعصبی نیست که تنها خود و حزب خود را آگاه از رازِ تاریخ بداند، فرقی نمیکند این تروتسکی باشد یا قاتل او که وقتی چکش یخنوردی را بر سر قربانی فرود می آورد فکر میکند دارد بزرگترین خدمت را به بشریت میکند.
اینجا قاتل و مقتول عین هم و شبیه هم هستند هر دو مطلق گرای متعصب...!
♦️تروتسکی با مرگ لنین، جنگ قدرت را به استالین باخت، ابتدا از حزب کمونیست اخراج و سپس به آلماتی قزاقستان تبعید گردید اما استالین میخواست او از قلمرو شوروی دور باشد، مذاکرات بسیاری با کشورها صورت گرفت چون کمتر دولتی حاضر به پذیرش بود سرانجام، ترکیه پذیرفت کشوری که در طول این یکصدسال، دروازه و منزلگه موقتی بوده که میلیونها پناهنده و تبعیدیان چپ از طریق آن خود را به غربِ امپرایالیزم رسانده اند حتی چپهای ایرانی...!
تروتسکی در ۱۲ فوریه ۱۹۲۹با یک کشتی که نام لنین بر خود داشت به همراه همسرش ناتالیا، پسرش لئون سدوف و دو پلیس مخفی شوروی به استانبول رسیدند، روزنامه «وكیت» در آوریل ۱۹۲۹ تیترى منتشر کرد با عنوان "تروتسكى مسلمان شد" كه جهان را شوکه كرد!
کثیری از خبرنگاران با عجله خود را به محل اقامت تروتسکی رساندند اما کاشف به عمل آمد که یکی از گزارشگران شوخی کرده بوده!...
♦️پنج سال در ترکیه ماند بعدا به فرانسه و نروژ رفت و سرانجام در ۱۹۳۷ در مکزیکو ساکن شد، میدانست استالین در پی کشتن اش است به همین خاطر، در پانزده کیلومتری مکزیکو در منطقه بانلیو آخرین خانه که مستحکمترین بود خرید، دیوارهای بلندی در چهار طرف خانه کشیده با برجهایی که نگهبانان مسلسل بدست، ۲۴ ساعته مراقب بودند و سراسر دیوارهای بیرون خانه وصل به سیمهای برقی شده بود تا به محض نزدیک شدن کسی، زنگ خطر فعال گردد و دربی از استیل ساخته شده بود که یک پنجره کوچک داشت...
تمام این اقدامات مورد تعجب و تمسخر اهالی محل بود که به شوخی می گفتند:
تروتسکی به بیماری سوظن ترور مبتلا شده...!
♦️اولین تلاش برای ترورش در نیمه شب۲۵ می صورت گرفت وقتی خانه به مسلسل بسته شد تروتسکی و ناتالیا از تختخواب بیرون پریده، همدیگر را در کف زمین بغل گرفتند، صدای رگبار گلوله ها بی وقفه ادامه یافت سپس همه چیز در یک سکوت مرگبار فرو رفت. تمام دیوارهای درون خانه پر از گلوله و سوراخ شده بود اما بیشترِ گلوله ها به اتاق خواب و تختخواب تروتسکی شلیک شده بود...
اقدام تروریستها کاملا حساب شده بود قاتلان، لباس پلیس پوشیده و به نگهبانان خانه گفتند كه برای بازرسی به خانه آمده و وارد خانه شده بودند...!
♦️تروتسکی از اولین ترور جان به سلامت برد اما استالین دست بردار نبود!
دومین ترور که از ماهها پیش طراحی شده بود سه ماه بعد رخ داد در آن روز تازه به خرگوشهایش غذا داده سپس در پشت میزش قرار گرفته بود برای خواندن مقاله ای که قاتلش رامون مِرکادِر بدستش داده بود، ناگهان قاتل، چکش یخ نوردی را از پالتوش بیرون کشیده بر سر قربانی فرو کوفت، تروتسکی جیغی کشیده بدون اینکه اجازه دهد قاتل دومین ضربه را وارد کند محکم مچ قاتل را گرفته فریاد زد و نگهبانان و ناتالیا سر رسیدند، قاتل را زخمی ساختند.
تروتسکی فریاد زد او را زنده دستگیر کنند.
جالب اینجاست که قاتل متولد تهران بوده و گفته بود وقتی كه پدرش ۱۹۰۴م نماینده دولت بلژیك در تهران بوده متولد شده...!
تروتسکی را به بیمارستان رساندند اما ۲۵ ساعت بیشتر زنده نماند، قاتل زنده مانده به ۲۰ سال زندان محکوم شد و موفق به دریافتِ چندین نشان افتخار از حکومت شوروی و استالین...
این قتل در نوع خود یک شاهکار بود شاهکار پلیدی و مرگ!.
قاتل به مدت دوسال نامزد سیلویا (منشی تروتسکی) شده بود و در روز حادثه، او با نامزدش سیلویا آمده بود تا با آنها خداحافظی کنند، چون می خواهستند باهم به نیویورك بروند...
⚒قاتل و مقتول عین هم بودند هر دو معتقد بودند که فکر آنها تنها راه رستگاری بشریت است، پس زمانی که قاتل ضربه چکش را فرود آورد هیچ تردیدی نداشت که تاریخ ایستاده و او با این ضربه، مسیر تاریخ را دارد رقم میزند! شاید در آن لحظه، این شعر شاعر انگلیسی چارلز توملینسون ورد زبانش بود:
زین ضربه که فرود آرم آینده همی سازم
آنگاه که تبر فرود آید زآینده بسازد حال
بر تارک بالای هر موج بیاویزد
موجی که تو گویی خود هرگز نه فرو ریز...
◀️سکانس ترور تروتسکی و فریاد دلخراش او در زیر و یا در (اینجا)
🆔 @Sayehsokhan
جنگ پرهیزی حکیم فردوسی در شاهنامه
مرا آشتی بهتر آید که جنگ
نباید گرفتن چنین کار تنگ
هم از آشتی کام مردم رواست
که نابود باد آنکه او جنگ خواست
مسازید جنگ و مریزید خون
مباشید کس را به بد رهنمون
وگر جنگ جوید کسی با سپاه
دل کینه دارش نیاید به راه
ز خون ریختن دل بباید کشید
سر بیگناهان نباید برید
نه مردی بود ، شیر آشوفتن
به زیر اندر آورده را کوفتن
که هر کو به بیداد جوید نبرد
جگر خسته باز آید و روی زرد
گر از دشمنت بد رسد ور ز دوست
بد و نیک را داد دادن نکوست...
🆔 @Sayehsokhan
این ویدئو به تنهایی شاید اندازه یک مقاله تاریخی - اجتماعی حرف برای گفتن داشته باشد.
این ویدئو در واقع بخشی از یک اجرای خصوصی مربوط به اواخر دهه 60 است که روی اینترنت پیدایش کرده ام .
این اجراها فرصتی بود تا هنرمندان خانه نشین و دورمانده از حرفه شان دورهم جمع شوند و ساز و آوازشان را در یک محیط بسته و با امکاناتی حداقلی اجرا کنند. اغلب مردان این جمع کراوات زده و به سبک پوشش متعارف خودشان ( نه فضای دهه 60) حضور پیدا کرده اند وشکل یک کنسرت رسمی در این جمع حاضر شده اند . نوازنده این اجرا استاد #همایون_خرم است که مشهورترین کارهایش را برای مرضیه ، دلکش ، مهستی ، سیمین غانم ساخته ، اما در فضای بسته آن دهه ، نه تنها صدای زنان ممنوع است بلکه حضورشان هم در چنین فضایی می توانست پیامدهای خطرناکی داشته باشد.
با غیبت اجباری زنان، تصنیف های مرضیه و دلکش را هنرمندان مرد حاضر در جمع می خوانند .
این اجرا که با ویولن نوازی همایون خرم و ضرب #جهانگیر_ملک همراه است ، آوازهای انتخابی حال و هوای غمگینی دارند و اشعار انتخابی خوانندگان با فضای آن سال ها کم و بیش منطبق است . برای من اج این مراسم ، قطعه رقص #نصرت_کریمی است که با چشمان بسته بر روی ناله های ویولن همایون خرم بدنش را پیچ و تاب می دهد . اجرای رقص نصرت کریمی شبیه نمایشی کوتاه از تاب آوری اجتماعی و فرهنگی ایرانیان بعد از یک دهه انقلاب و جنگ و ممنوعیت و خانه نشینی است .
دیدن این کلیپ با همه تلخی اش نشان از قدرت تاب آوری ملتی دارد که در طول سده ها توانسته از پس غارت ها و تندبادهای سیاسی اجتماعی جان به در ببرد و در آینده هم جان به در خواهد برد./ احمدرضا ک
◉━━━━━━
کانال بزرگ موسیقی سنتی
venus_musicc:
آهنگ اکراینی:
بغلم کن... (تا دیر نشده بابا بغلم کن)
🆔 @Sayehsokhan
استاد زرین کوب نویسنده کتاب دو قرن سکوت:
«من وقتی در باب گذشتۀ ایران تأمل می کنم، از اینکه ایرانیها دنیا را به نام دین یا به نام آزادی به آتش و خون نکشیدهاند، از اینکه مردم سرزمینهای فتح شده را قتل عام نکردهاند و دشمنان خود را گروه گروه به اسارت نبردهاند، از اینکه در روزگار قدیم یونانیهای مطرود را پناه دادهاند؛ ارامنه را در داخل خانۀ خویش پذیرفتهاند؛ جهودان را از اسارت بابل نجات دادهاند؛ از اینکه در قرنهای گذشته جنگ صلیبی بر ضد دنیا راه نینداختهاند و محکمۀ تفتیش عقاید درست نکردهاند؛ از اینکه با گیوتین سر مخالفان را درو نکردهاند؛ از اینکه جنگ گلادیاتورها و بازیهای خونین با گاو خشمآگین را وسیلۀ تفریح نشمردهاند؛ از اینکه سرخ پوستها را ریشه کن نکردهاند و بوئرها را به مرز نابودی نکشانیدهاند؛ از اینکه برای آزار مخالفان ماشینهای شیطانی شکنجه اختراع نکردهاند و اگر هم بعضی عقوبتهای هولناک در بین مجازاتها و... بوده، آن را همواره به چشم یک پدیدۀ اهریمنی نگریستهاند، و از اینکه روی هم رفته ایرانیها به اندازۀ سایر اقوام کهنسال دنیا، نقطه ضعف اخلاقی نشان ندادهاند، احساس آرامش و غرور میکنم»
🌷
پرونده ای برای #استاد_شهرام_ناظری
نوشتهی #نسیم_قاضی_زاده
بخش 4⃣
وقتی بزرگ شدیم..
اواخر دانشگاه رفتنمان بود.نوار VHS یکی از کنسرتهای #ناظری تازه آمده بود و دست به دست میگشت.گل این کنسرت #آتش_در_نیستان بود که در پی آوازی میآمد و بعد هم چند غزل دیگر از #دیوان_شمس #حافظ یا #خیام که همه حال و هوایی عاشقانه داشتند. اما شروع طوفانی و ناگهانی ((یک شب آتش در نیستانی فتاد)) با آن تاکید ابتداییاش روی واژهی ((یک شب)) کار را به تمامی از بقیهی قطعات جدا میکرد.آنهایی که موسیقی را کمی جدیتر دنبال میکنند،میدانند که آلبوم #آتشی_در_نیستان درواقع ادامهی منطقی #گل_صد_برگ است و باز هم همکاری مرحوم #ذوالفنون و گروه #سه_تار هایش و #استاد_ناظری.شاعر کمتر شناخته شدهی این اثر #مجذوب_علیشاه_تبریزی با این #تصنیف بیش از پیش شناخته شد.
🎷 @seday_e_sokhan_e_eshgh 🎷
🆔 @Sayehsokhan
هفت پیکر
نظامی این منظومه را، که بهرامنامه و هفت گنبد نیز نامیدهاندش، در سالهای میان نظم شرفنامه و اقبالنامه سروده و در سال ۵۹۳ق به پایان رسانده و آن را به نام امیر مراغه علاءالدّین کرپارسلان آقسنقری کرده است. شاعر بُنمایۀ بخش آغازین و تاریخی این داستان را از شاهنامۀ فردوسی و آثار دیگر گرفته، ولی ما از مأخذ بخش میانی و اصلی آن، یعنی هفت گنبد، آگاهی چندانی نداریم. البته محتمل است که شاعر بُنمایۀ برخی از حکایتهای این بخش را نیز از مآخذ دیگر یا از قصههای جاری گرفته و آنها را به روش همیشگی خود پرورانیده باشد. چکیدۀ بخش میانی داستان چنین است: روزی که در بزم بهرام گور از هر دری سخن میرود، مردی شیده نام که هم ستارهشناس است و هم معمار و در ساختنِ کاخِ خوَرنَق شاگردیِ سِمنار را کرده بود، به بهرام پیشنهاد میکند که برای او هفت گنبد بسازد، هر گنبدی برابر با مزاج یکی از اختران و به رنگی دیگر، تا پادشاه هریک از هفت بانوی خود را، که هریک دختر پادشاه یکی از هفت اقلیم است، در یکی از هفت گنبد نشاند و خود در هر روز هفته به گنبدی که با اختر آن روز مناسبت دارد برود و جامهای به رنگ همان گنبد بپوشد و با بانوی آن گنبد به بزم نشیند. به باور شیده تا زمانی که بهرام در آن گنبدها به سر میبرد، از آسیب آسمانی در امان خواهد بود. بهرام چند روزی دراینباره میاندیشد و سرانجام موافقت میکند و هزینۀ کار را در اختیار شیده میگذارد و شیده نیز در ظرف دو سال ساخت هفت گنبد را به پایان میبرد. هفت گنبد عبارتاند از:
۱. گنبد سیاه منسوب به کیوان (زحل)، جای شاهدخت هند، برای بزم شنبه؛
۲. گنبد زرد منسوب به خورشید، جای شاهدخت روم، برای بزم یکشنبه؛
۳. گنبد سبز منسوب به ماه، جای شاهدخت اقلیم سوم، برای بزم دوشنبه؛
۴. گنبد سرخ منسوب به مریخ (بهرام)، جای شاهدخت سَقلاب (روس)، برای بزم سهشنبه؛
۵. گنبد پیروزه منسوب به عطارد (تیر)، جای شاهدخت اقلیم چهارم، برای بزم چهارشنبه؛
۶. گنبد صندلی منسوب به مشتری (هرمزد)، جای شاهدخت چین، برای بزم پنجشنبه؛
۷. گنبد سپید منسوب به زهره (ناهید)، جای شاهدخت اقلیم هفتم، برای بزم آدینه.
شاعر نام اقلیمهای سوم و پنجم و هفتم را تعیین نکرده است که باید ایران و عرب و ترک باشد. ضمناً در تعیین هفت اقلیم و رنگ سیّارات میان قدما اتفاق نظر نیست. باری، بهرام هر روز هفته جامهای به رنگ گنبد آن روز میپوشد و به آن گنبد رفته و با شاهبانوی آن گنبد به بزم مینشیند و سپس با رسیدن شب، بانوی آن گنبد برای بهرام حکایتی نقل میکند و چون حکایت پایان میگیرد، بهرام بانو را در آغوش میکشد، شاعر چند بیتی در توصیف رنگ آن گنبد میسراید و بدین ترتیب داستان آن روز به پایان میرسد.
نظامی گنجهای - جلال خالقی مطلق
🆔 @Sayehsokhan
✍ #دمی_با_رضا_بابایی
🖊 معنای عبرتگیری از عاشورا
بر فرض که یادآوری تاریخ و وقایعی مانند عاشورا، برای این است که من به آن بنگرم و تکلیف امروزم را بدانم، کدامیک از دو شیوۀ زیر درستتر است و مصداق عبرتگیری است؟
1️⃣ خودم را در هر نزاعی، در جایگاه امام حسین و یاران او بدانم و دیگران را به مثابۀ شمر و یزید.
2️⃣ پیوسته خود را با یزید و ابن زیاد مقایسه کنم و بر خود نهیب بزنم که اگر تو هم مانند آنان باشی، عاقبتی شوم در دنیا و آخرت خواهی داشت.
✅ عبرتگیری از عاشورا، این است که من خودم را با شمر و یزید مقایسه کنم و بترسم از اینکه مبادا در جبهۀ آنان باشم؛ نه اینکه چون برای حسین عزاداری میکنم، خودم را ادامه و تکرار حسین بدانم و جبهۀ مقابلم را ارتش اشقیا. بر شیوۀ نخست، هر نامی میتوان نهاد، جز عبرتگیری از عاشورا.
به قول سنایی بزرگ:
بر یزید و شمر ملعون چون همی لعنت کنی
چون حسین خویش را شمر و یزید دیگری
🏴فرا رسیدن عاشورای حسینی تسلیت باد.
🆔 @Sayehsokhan