کپی ممنوع⛔ فوروارد متن باذکر اسم نویسنده و کانال مجاز است. شماره ثبت شما:8700353
اگه بهت احترام گذاشتن بهشون احترام بذار!
اگه بهت احترام نذاشتن باز بهشون احترام بذار!
اجازه نده عملكرد ديگران از ادب تو چيزى كم كنه، چون تو نماينده ى وجود خودت هستى نه ديگران.
@vaj_hay_eshgh
❣دست خودم نیست
صبح که میشود
بی اختیار دنبال اتفاقات
خوب میگردم
دنبال آدمهای خوبی که
حال خوبم را با لبخندهایشان
به روزگارم سنجاق کنم
یک روز خوب اتفاق نمیافتد
ساخته میشود ...🍃🍃🍃
@vaj_hay_eshgh
#تیکه_کتاب
امّا ساحل زخم من ناپیداست!
و هیچ سرزمینی مرحمی نیست
برای تنهایی آنکه بزرگترین تبعیدش
در درون خویشتن است.
📕 #در_بندر_آبی_چشمانت
✍ #نزار_قبانی
💠هر روانشناسی به یه همچین فولدری احتیاج داره که پر باشه از فیلمهای آموزشی، مقاله و ابزارهای مورد نیاز.
💠این فولدر کلی ویدئو و فایلهای آموزشی در حوزههای مختلف روانشناسی داره و کلی اطلاعات مفید و فرصتهای شغلی بهتون میده
💠فقط کافیه دکمهی ADD رو بزنید و این فولدر تخصصی رو در تلگرام خود ذخیره کنی 👇
/channel/addlist/Izy4HlssZ8s1NTg0
🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥
معرفی کانال ویژه امشب
🔥 تستهای خیلی احتمالی ٢ ماه بعد بچههای بالینی، مشاوره، تربیتی و استثنایی
@psychology_quiztest
🪴
💕تنهایی آدم ها
بزرگ است خیلی بزرگ
شایدم به وسعت یک دریاست
اما برای پر کردنش
یک لیوان محبت کافیست...
@vaj_hay_eshgh
ما به اندازه خاطرات خوشی
که از دیگران داریم
آنها را دوست داریم.
و به آنها وابسته میشویم
و هر چه خاطرات خوشمان
از شخصی بیشتر باشد
علاقه و وابستگی ما بیشتر میشود.
پس هرکسی را که بیشتر دوست داریم
و میخواهیم بیشتر دوستمان بدارد
باید برایش خاطرات خوش زیادی بسازیم
تا بتوانیم در دلش ثبت شویم.
#جین_وبستر
وقتی آنقدر روی خودت کار میکنی انعکاسش رو کاملا در جهان بیرونت میبینی
وقتی روی خودت کار میکنی تبدیل به آدمی میشی که هیچ احدی حاضر نیست تو رو رها کنه و سراغ دیگری بره
چون تو یک چیزی هستی که مثل نداری یا به راحتی مثل تو پیدا نمیشه درست مثل الماس!
@vaj_hay_eshgh
اگر روزی ۱۵ دقیقه کتاب بخونی؛ سالی حدود ۱۵ تا کتاب می خونی.
اگه روزی ۱۵ دقیقه ورزش کنی؛ تو مدت یکسال بدنت خوش فرم شده.
اگه روزی ۱۵ دقیقه بعد از بیدار شدنت برنامه های اون روزتو مرور کنی تو یکسال درست مثل آدمای موفق می شی.
اگه روزی ۱۵ دقیقه واسه هدفت وقت بزاری؛ تا آخر سال به دست اش آوردی.
تو می تونی هر چیزی رو می خوای به دست بیاری فقط کافیه استارتش رو بزنی.
@vaj_hay_eshgh
مرا ببر امید دلنواز من
ببر به شهر شعرها و شورها .. .🌱
@vaj_hay_eshgh
انسان خود را محور جهان می پندارد؛
اما در برابر دنیای به این بزرگی که بدون حضور
او نیز همچنان می چرخد خیلی کوچک است و این
حقیقت برایش ننگ آور است و از سر نا امیدی سعی
میکند همه را تحت فرمان خود دربیاورد...
📕 بازگشت شازده کوچولو
✍️ #ژان_پیر_داوید
👑بیو "انگلیسی"●[Bio]●
🌴@biow_english
🌂اشــــــــ؏ـارکـــــــوتاه💌
🌓@ashaar_nabb
📖فـقط *کتابخـــواااانها* عـضو شوند؛
🌼@mutaliagaran
🌹زیباترین ودلنشین ترین «اشعار مولانا»
🌺@Ashaarmolana
🌍تقویت انگلیسی با 340 کارتون 8 دقیقهای
🌱@EnglishCartoonn2024
🌛غزل های ♡نااااب♡
🍀@Ghazal_nabb
🌙جمـــلات *نااااب* انــگیـزشـی
🌸@jomalatnab_angizeshi
🌼آمــــوزش کسب و کـــار
💐@Azsefr_beyek
🌱اشعار مولانا و شمس تبریزی
🍂@ashar_molana_jan
🎋مردمنامه، فصلنامۀ تاریخ مردم
🌲@mardomnameh
🎊«کتابهای درخواستی»
🌞@Rbook2022
🎌پند های نااااب قرآنــــے
⛄@ISLAMICINFO_2023
🎐شهر کتاب BOOK✔️
❄@Iftlis_library
🎆حال دلت را خوب کن♡فکر زیبا♡
☔@delnaweshtaha_11
🎏« انگیزشے »مثبت اندیشي..!!
⚡@musbat_andeshi
💝شعر و دکلمه
🎊@cafe3Sher
🎍آموزش دکوراسیون منزل
🎋@ZibaManzel
🎄🖤 کافه شعر
🎁@poetryc_afe
🔮کانال شعرو متن
🎄@poetryc_afe
🎉قشنگترین عکس نـوشته هاے "سال"
🎑@AKSnaweshtae_NAB
🔅پرسش و پاسخ انگلیسی(Quizzes)
🎇@English_quizEss
📯زیــباترین و دلنشینترینهاے سال "2024"
💐@Pisht_AZ_an
📦پــندهای "ناب" بــزرگان
🌹@sokhanan_bzrgan
📔کلبه دانایی
🌵@kolbe_danaee
✏الفبای نوشتن
🌐@Alefbayeneveshtan
🔆اخبار و لحظات فوتبالی
🌸@goalspark
🔋پروژیابی کاریابی
🌾@kingproje
💊راز پاکسازی معده و روده
🍄@gasedak_health
🎯♡ انگلیسی بیدون کلاس ومعلم ♡
🌱@Learn_4_english
🃏واج های عشق
🍁@vaj_hay_eshgh
🎨دانلود 50000 کتاب ورمان برتر (BOOK)
📚@book_and_roman_library
📎یک میلیـون کـتاب "PDF و صـوتی"
📕@PDF_and_audio_library
📌هماهنگی برای تبادل |@Mumta_Zbot
دیشب به خودم گفتم: شعور یک گیاه در وسط زمستان، از تابستان گذشته نمی آید، از بهاری می آید که فرا میرسد.گیاه به روزهایى که رفته، نمی اندیشد، به روزهایى می اندیشد که می آید، اگر گیاهان یقین دارند که بهار خواهد آمد، چرا ما انسان ها باور نداریم که روزی خواهیم توانست به هر ان چه میخواهیم، دست یابیم؟
از کتاب📕 نامه های عاشقانه ی یک پیامبر
#جبران_خلیل_جبران
یک امتحان ساده براى ارزیابى خودتون
جاى ساعت دیوارى خونتون رو عوض کنین میبینید که تا ماه ها هنوز روى دیوار ناخودآگاه دنبالش میگردین!
ذهن شما براى قبول و پردازش تغییر یک ساعت ساده و بى احساس نیاز به چند ماه زمان داره پس انتظار نداشته باشید تغییرات بزرگتر رو در زمان کوتاه و بدون مشکل قبول کنه
@vaj_hay_eshgh
اعتمادبنفس اين نيست
كه واردجایی بشى وفكر كنى
ازهمه بهتر هستى
اعتماد بنفس يعنى
واردجایی بشى
و اصلا نيازى نداشته باشى
خودت رو باكسى مقايسه كنى
@vaj_hay_eshgh
دوست که باشی:
فرقی نمیکنه منطقه زندگی من کجاست و تو کجایی؛
سطح تحصیلات من چقدره و تو چه مدرکی داری!
دور باشی یا نزدیک، رفاقت فاصلهها را پر میکنه؛ گاهی با حرف، گاهی با سکوت.
دوست که باشی فرقی نمیکنه از کدوم فصلیم یا کدوم نسل!
رفیق بودنمون، به تمامی نداشتههامون میارزه...
@vaj_hay_eshgh
بگذار آدمها تا میتوانند "سنگ" باشند
مهم این است که تو از نژاد "چشمهای"
پس جاری باش و اجازه نده سنگها مانع حرکت تو شوند، آنها را با نوازشهایت ذره ذره خرد کن و از روی آنها با لبخند عبور کن.
@vaj_hay_eshgh
💢💢
لیست برترین کانال های تلگرام
🔺 آیا از اجرا نشدن قانون حجاب حمایت میکنید؟
۱- بلی ........
۲- خیر .........
🔺 لطفا همه شرکت کنید 🔺
⭐️⭐️
تنها محبت است
که کهنه نمیشود.
همه چیز طراوت خودش را
از دست میدهد.
تازگی همهچیز،
به کهنگی و پوسیدگی میگراید.
زیباترین چهرهها،
زیر چروکهای پیری دفن میشود.
گَرد تیرۀ پیری،
درخشندهترین چشمها را
از لَوَندی و فتانت میاندازد.
ولی محبت...
نه!
#احمد_محمود
الکساندر دوما یه رمان خیلی معروف داره به نام سه تفنگدار، یه تیکه از این رمان رو با تموم وجودم حسش کردم که میگه:
«هرقدر انسان، شریف تر و نجیب تر و حساس تر باشد از دیگران بیشتر رنج میبرد! و این دو علت دارد یکی اینکه خود را مستحق خیانت نمیبیند و دیگر اینکه انتظار ندارد بقیه با او جوری رفتار کنند که خودِ او با بقیه رفتار نکرده است..!»
@vaj_hay_eshgh
❤️❤️
برترین کانال های تلگرام
🔹کدکیهانی ✦ چله عزت نفس
🧘♀ مدیتیشن 📖 ادبیات
🧠 روانشناسی ⚖ حقوقی
🎼 موسیقی ☀️ علمی
🔢 علم اعداد 👩⚕ درمانی
🏛 تاریخی 👩🎓 آموزشی
🔺 لطفا همه شرکت کنید🔺
🔹هماهنگی جهت تبادل:
@mrsmafd
#پارت_پنجاه_پنج
هیچ وقت در عمرش تا به این حد تحقیر نشده بود. عباسآقا کمکش کرد تا تن بیجانش را به خروجی سفرهخانه برساند. چشمهایش سیاهی میرفت. تلوتلو خوران به خیابان رسید و در یک لحظه صدای جیغ ترمز ماشینی که با سرعت به طرفش میآمد با صدای فریاد عباسآقا به گوشش رسید ولی صدای خُرد شدن استخوانهایش را هم به وضوح شنید و داغی خونی را که از سمت جمجمهاش به راه افتاده بود به خوبی احساس کرد. همۀ مردها و زنها از سفرهخانه بیرون آمدند و بعضی با افسوس اشک میریختند. از پشت لرزش مردمک چشمهایش فرهاد را دید که دست نامزدش را گرفته و بیتفاوت به طرف ماشینش رفت و سوار شد. سیما تهماندۀ قدرتش را جمع کرد تا فریاد بزند اما فقط کلماتی نامفهوم از دهانش بیرون آمد و بعد در مقابل حیرت اطرافیانش پودر شد و مثل ذرات گرد و غبار به هوا رفت..
صدای دزدگیر ماشینی در بیرون ساختمان او را از جا پراند. خیس عرق شده بود و به سختی نفس میکشید. به همه جای بدنش دست کشید، سالم بود. نفس عمیقی کشید. دوباره کابوسهای شبانه به سراغش آمده بود. و از یادآوری خواب وحشتناکی که دیده بود، ضربان قلبش بالا رفت. چند دقیقه روی تخت نشست و کابوس در ذهنش مرور شد بعد با تمام نیرویش خودش را به آشپزخانه رساند و قرصی را زیر زبانش گذاشت و روی مبل دراز کشید. حالش اصلاً خوب نبود. از زندگیاش بیزار بود از این همه دلهره و اضطراب خسته و بیزار بود. روز به روز ناتوانتر میشد. آرزو داشت دست مرگ او را از این همه کشمکش نجات بدهد. خیلی وقت بود که تصمیم گرفته بود برود اما کورسو امیدش به عشق و حمایت فرهاد او را نگه داشته بود که آن هم خاموش شد. از کشوی کنسول برگه و خودکار را برداشت و پشت میز آشپزخانه نشست، اشکهایش را با پشت دست پس زد و شروع به نوشتن کرد...
خودکارش را روی کاغذ فشرد ذهنش پر بود اما نمیدانست چه بنویسد. از کجا باید شروع میکرد؟ چه باید میگفت؟ اصلا برای چه کسی مینوشت. خودکار را در دستش فشرد و روی کاغذ نوشت. خانه و ماشین، وسایل شخصی، فرهاد. همین سه دسته بود. باید در مورد اینها مینوشت. نمیدانست در نامهاش در مورد فرهاد به بقیه بگوید یا نه! بعد از مرگش در شناسنامهاش، اسم فرهاد را میدیدند. فرهاد هم شاید برای خاکسپاری میآمد، البته اگر معشوقه جدیدش میگذاشت!
از خودش پرسید «به فرهاد نامه بنویسم؟» صدای طعنهوار زن در ذهنش پیچید. و به خود جواب داد: «معلومه که مینویسم»
کاغذ بعدی را برداشت و شروع به نوشتن کرد. از همان خطوط اول شکوه را آغاز کرد. خودکارش با حرص و تند روی سطح سفید کاغذ کشیده میشد. یکبار غلط املایی نوشت و آن را خط زد. کلمات بی نهایت بودند و دستش فرصت نداشت و باز یک خط خوردگی دیگر با حرص کل صفحه را خطخطی کرد تا آرام گرفت. نگاهش به نوشتهها افتاد:
« فکر میکردم با بقیه فرق داری... طوری نقش بازی کردی که گول خوردم. چقدر احمق بودم که نشناختمت...برات آرزوی خوشبختی دارم... حالا که رفتم نگران من نباش دیگه کسی مزاحمت نیست...»
نوشتههایش در هم برهم بود. پر از بغض و بیانصافی. مثل نامههای یک دختر نوجوان. مثل اولین نامهاش به محمود، شاید هم دومین نامهاش بود.
ادامه دارد...
#رمان_تبسمی_خاموش
#اجتماعی_عاشقانه
#نویسندهها
#زهرا_علیزاده
#محبوبه_چریکی
#مینا_ازقندی
@vaj_hay_eshgh
"Don't compare your life to others. There's no comparison between the sun and the moon. They shine when it's their time."
"زندگی خود را با دیگران مقایسه نکنید. هیچ مقایسه ای بین خورشید و ماه وجود ندارد.
هر کدام از آنها سر زمانشون می درخشند."
@vaj_hay_eshgh
بسیار مهم است که بگذارید بعضی چیزها از بین بروند. خودتان را از آنها رها سازید و از دستشان خلاص شوید. منتظر نباشید تا قدر تلاش هایتان را بشناسند و عشق تان را بفهمند. در را ببندید، آهنگ را عوض کنید، خانه تکانی کنید، گرد و غبارها را بتکانید، از آنچه هستید دست بردارید و به آنچه که واقعا هستید روی آورید.
#پائولو_كوئلیو
@vaj_hay_eshgh
#شعر🌹
#سعاد_الصباح
♥️مادر آفریده شد
تا جمعه ها کسی باشد
دلش تنگمان شود...
آفریده شد
تا دل ببرد از آدمی
و اگر نباشد جای خالیاش
زندگی را خالی کند از سکنه...
آفریده شد تا دستهایش هر غذایی
را خوشمزه...
هر دردی را التیام
هر دعایی را مستجاب و
هر زندگی را بخیر کند...
🌸روز مادر و روز زن مبارک 🌸
@vaj_hay_eshgh
یلدا نام یک فرشته است!
یلدا نام فرشتهای است بالا بلند، با تنپوشی از شب و دامنی از ستاره. یلدا نرم نرمک با مهر آمده بود. با اولین شب پاییز و هر شب ردای سیاهش را قدری بیشتر بر سر آسمان میکشید تا آدمها زیر گنبد کبود آرامتر بخوابند.
یلدا هر شب بر بام آسمان و در حیاط خلوت خدا راه میرفت و لابهلای خوابهای زمین، لالاییاش را زمزمه میکرد. گیسوانش در باد میوزید و شب به بوی او آغشته میشد.
یلدا، شبی از خدا پارهای آتش قرض گرفت. آتش که میدانی، همان عشق است. یلدا آتش را در دلش پنهان کرد تا شیطان آن را ندزدد. آتش در یلدا بارور شد.
فرشتهها به هم گفتند: " یلدا، آبستن است، آبستن خورشید. و هر شب قطره قطره خونش را به خورشید میبخشد و شبی که آخرین قطره را ببخشد، دیگر زنده نخواهد ماند."
فرشته ها گفتند: " فردا که خورشید به دنیا بیاید، یلدا خواهد مرد."
یلدا همیشه همین کار را میکند،
میمیرد و به دنیا میآورد.
یلدا آفرینش را تکرار میکند.
راستی، فردا که خورشید را دیدی به یاد بیاور که او دختر یلداست و یلدا نام همان فرشتهای است که روزی از خدا پارهای آتش قرض گرفت.
🖋عرفان نظرآهاری
•تو مهمی
•تو کافی هستی
•تو زیبایی
•تو دوست داشتنی هستی
•تو توانمندی
•تو فوق العاده ای
@vaj_hay_eshgh