☁️یک دورهمی و انجمن هنری برای علاقهمندان در این عرصه ی نویسندگی ✨گپ کتابخوانی: https://t.me/mahfeleketabkhanianahel ✨آنلاین شاپ کتاب: https://t.me/ketabkhooneanahel
درود.
◽️ویرایشِ صوری
ــ رعایتِ شیوهٔ املا و خط؛
ــ عنوانبندی و پاراگرافبندی و نیز بازبینیِ بندها / پاراگرافها؛
ــ اصلاح و یکدستسازیِ سنجیدهٔ نشانههایِ سجاوندی، یعنی علائمِ نقطهگذاری؛
ــ بازبینیِ نقلِقولها و عناصر و عبارتهایِ تأکیدی در متن؛
ــ یکدستسازیِ ضبطِ اَعلام و اصطلاحات؛
ــ افزودن و بازبینیِ ضبطِ لاتینِ نامها و معادلهایِ فرنگیِ اصطلاحات؛
ــ بازبینیِ شمارهگذاریها، جدولها و نمودارها، تصاویر و اَشکال، همراهبا تعیینِ محلِ دقیقِ آنها در متن؛
ــ بازبینیِ فهرستِ مطالب؛
ــ مراعاتِ شیوهٔ مناسب و یکدست و اصولی در معرفیِ منابعِ کتابشناختی؛
ــ تهیهٔ فهرستها و نمایهها، واژهنامهها، و احیاناً فهرستِ تفصیلیِ مطالب.
◽️ویرایشِ زبانی
ــ برطرف کردنِ خطاهایِ دستوری، ساختاری، و جملهبندیها؛
ــ اصلاحِ مواردِ انحراف از زبانِ معیار؛
ــ یکدست کردنِ زبان و شیوهٔ بیانِ نوشته، با حداقلِ دخالت در سبکِ نگارشِ صاحبِ اثر؛
ــ رفعِ ابهام از عبارتهایِ گنگ و مبهم، نارسا، متناقض، نامفهوم، و بعضاً عامیانه (بهتناسبِ نوعِ اثر)؛
ــ انتخابِ برابرهایِ مناسب برایِ واژههایِ غیرِفارسی، حذفِ واژهها و تعابیر و عبارتها و اصطلاحاتِ تکراری، زائد و عامیانه، ناقص، نارسا، متضاد، و متناقض؛
ــ کوتاه کردنِ جملههایِ بسیار طولانی و بعضاً طولانی؛
ــ سادهسازی و روانسازیِ متن ازنظرِ جملهبندی، بدونِ آسیب زدن به سبکِ نگارشِ نگارنده؛
ــ گزینشِ واژههایِ فارسی و جایگزین کردنِ برابرها و برابرنهادهایِ مناسب، بهجایِ برابرها یا برابرنهادهایِ نامناسب.
برای اینکه من نویسندۀ خوبی باشم، باید حاضر باشم نویسندۀ بدی باشم. باید حاضر باشم اجازه دهم که افکار و تصاویرم همانقدر متناقض باشند که آتشبازی شبانگاهی بیرون پنجرهام.
به عبارت دیگر به همۀ آنها اجازۀ ورود میدهم. به تکتک جزئیاتی که به فکرم میرسد. بعداً میتوانم آنها را دستهبندی کنم.
اگر فقط میتوانستیم به خودمان اجازۀ بد نوشتن بدهیم، بسیاری از ما بهواقع خوب مینوشتیم.
آدم از یک جایی به بعد میفهمد که از حالا باید آیندهاش را از نو بسازد اما به نوعی دیگر، میفهمد که زندگی یک موهبت است، یک غنیمت است، یک نعمت است.
و نباید آن را فدای آدمهای بیمقدار کرد.
اصلاً از یک جایی به بعد، حال آدم خودش خوب میشود.
✧ جای خالی سلوچ
✧ محمود دولتآبادی
آسانی و دشواریِ نوشتن، در بلندمدت ربطی به کیفیت آنچه تولید میشود ندارد. یک روز «بد» نویسندگی میتواند نوشتهٔ خوبی تولید کند. یک روز «خوب» نویسندگی می تواند چیزی تولید کند که احساسی کنیم باید بارها بازنویسی بشود تا نمرهٔ قبولی بگیرد.
نکته اینجاست که برای هر چه که مینویسیم ارزش قائل باشیم، یاد بگیریم که خلقوخوی آنیمان باعث قضاوتهای شتابزده نشود. بسیاری از اوقات، صفحات پاره شده صرفاً بازتاب خلقوخوی آن لحظهٔ ما هستند نه بازتاب ارزش آن نوشتهها.
کامپیوتر، با آن دکمهٔ «حذف» مرگبارش باید به عنوان دشمن قطعی و حیوحاضر نگریسته شود. بیشتر اوقات، تکه نوشتهٔ کوچکی که وسوسه شدهایم دورش بیندازیم را میتوان در پروندهٔ «دور ریختنیها» نگه داشت و بعداً دید که اتفاقاً چقدر به درد میخورد.
سلام عزیزای من 🤍
یه دوره رایگان یکی از استادها گذاشته بود، دوست داشتم با شما به اشتراک بذارم.
🎁 دورۀ رایگان ویرایش گروه متنوک!
🎞 ۲۳۰ دقیقه ویدیو + ۵۰۰ فایل کمکآموزشی
📚 فهرست دورۀ رایگان ویرایش
💎 مقدمه
💎 ۵ اصطلاح در ویرایش
💎 انواع ویرایش
💎 در ویرایش صوری چه میکنیم؟
💎 در ویرایش زبانی چه میکنیم؟
💎 بخش اول: ویرایش زبانی
💎 ۲ رکن اصلی و اساسی در ویرایش زبانی
💎 ۱) درستنویسی
💎 ۲) سادهنویسی
💎 جملههای «دیریاب» و «زودیاب»
💎 ملاک ترجیح واژههای فارسی بر غیرفارسی
💎 درازنویسی
💎 نقد دو مدخل کتاب غلط ننویسیم
💎 ۱) ساخت «اگرچه ... اما / ولی»
💎 ۲) حرف اضافۀ «دراثرِ»
💎 بخش دوم: ویرایش صوری
💎 تفاوت «املا» و «رسمالخط»
💎 ۳ منبع مفید و معتبر برای اهل قلم
💎 ۹ ویژگی مجموعهفرهنگهای سخن
💎 شیوۀ نگارش ضمیرهای شخصی (۱)
💎 شیوۀ نگارش ضمیرهای شخصی (۲)
💎 ۵ قاعدۀ ویرگولگذاری
💎 ۱۰ قاعدۀ پرکاربرد فاصلهگذاری
💎 انواع فاصله
💎 ۱) فاصلهگذاری «آن» و «این»
💎 ۲) فاصلهگذاری «هر»
💎 ۳) فاصلهگذاری «هیچ»
💎 ۴) فاصلهگذاری «همه»
💎 ۵) فاصلهگذاری «چه»
💎 ۶) فاصلهگذاری حروف ربط مرکب
💎 ۷) فاصلهگذاری «ابن» و «بنت»
💎 ۸) فاصلهگذاری فعلهای فارسی
💎 ۹) فاصلهگذاری عدد و معدود
💎 ۱۰) دو الگوی فاصلهگذاری عدد و معدود
💎 ۶ قاعدﮤ درصدنویسی
✍️ سید محمد بصام
(مدرس ویرایش و مدیر گروه آموزشی متنوک)
پرداختن به ترسها و احساسات
وقتی اهداف خود را بر روی کاغذ میآورید، دائماً این نگرانی را دارید که نکند مؤثر واقع نشود یا حتی اگر مؤثر واقع نشود چه اتفاقی میافتد و چه عواقبی دارد. نگرانیها ممکن است پیشرفت کار شما را کندتر کند یا آنها را به کلی متوقف نماید.
نوشتن باعث میشود احساسات شما نقش سرعتگیر را بازی کند نه مانعی که جاده را بهطورکلی مسدود میکند. وقتی مینویسید شاید احساسات از سرعت حرکت شما بکاهد اما سد راهتان نمیشود.
نوشتن دربارۀ نگرانیها و ترسها، راهی است برای فاصله گرفتن از خودتان، دور شدن از نگرانیها و به گونهای نقش ناظر را برای زندگی خود ایفا کردن است. اگر این نگرانیها به صورت نوشتن بیان نشود ممکن است رشد کند و بر اراده و عزم شما غلبه کند.
نوشتن راهی است جهت بیان درست احساسات و گذشتن از آنها. شما به راحتی میتوانید با نوشتن دربارۀ نگرانیها، از دست آنها خلاص شوید.
تأثیر مهم دیگری که نوشتن دارد این است که با نگاه کردن به مسیری که تاکنون طی کردهاید میتوانید الگویی مشخص را تشخیص دهید که در مسیرهای بعدی به شما کمک خواهد کرد.
❇️ «پاس شدن» چک به صادرکنندهی چک برمیگردد، یعنی در موعد مقرر به اندازهی مبلغ چک پول در حسابش داشته باشد.
❇️ «وصول شدن» چک به دریافتکنندهی چک برمیگردد، یعنی در موعد مقرر بتواند معادل مبلغ مندرج در چک از بانک پول بگیرد.
❌ چکی را که به او داده بودم هنوز پاس نکرده است.
✅ چکی را که به او داده بودم هنوز وصول نکرده است.
❌ چک شرکت بهاران را پاس کردم و بدهیهایم را دادم.
✅ چک شرکت بهاران را وصول کردم و بدهیهایم را دادم.
❌ خیلی بدحساب است و هیچوقت نشده بتوانم سر موقع چکهایش را پاس کنم.
✅ خیلی بدحساب است و هیچوقت نشده بتوانم سر موقع چکهایش را وصول کنم.
حسین جاوید
نمادها در ادبیات و شعر میتوانند هم ثابت باشند و هم متغیر، بسته به چند عامل:
نوع متن
شعر و نثر در شعر، نمادها اغلب بیشتر به احساسات و تخیل مربوط میشوند و ممکن است معانی متفاوتی داشته باشند. در نثر، نمادها ممکن است به واقعیتهای عینی و اجتماعی بیشتر وابسته باشند.
زمینه فرهنگی
فرهنگ و تاریخ نمادها میتوانند به شدت تحت تأثیر فرهنگ و تاریخ یک جامعه باشند. مثلاً، در یک فرهنگ خاص، رنگ قرمز ممکن است نماد عشق باشد، در حالی که در فرهنگ دیگری ممکن است به خطر اشاره کند.
نویسنده و سبک
سبک نویسنده هر نویسنده ممکن است نمادها را به شیوهای خاص و منحصر به فرد استفاده کند. بنابراین، نمادها میتوانند در آثار مختلف نویسندگان متفاوت باشند.
تجربیات فردی
تجربیات شخصی خواننده:هر خواننده ممکن است با توجه به تجربیات و احساسات خود، نمادها را به شیوهای متفاوت تفسیر کند. این میتواند به معنای تغییر در درک نمادها باشد.
به طور کلی، نمادها میتوانند هم ثابت باشند و هم متغیر. ثبات یا تغییر آنها به نوع متن، زمینه فرهنگی، سبک نویسنده و تجربیات فردی خواننده وابسته است. بنابراین، تفسیر نمادها همیشه میتواند به شکلهای مختلفی صورت گیرد.
مسئلهٔ اصلی در مورد نوشتن داستان، پیداکردن شروع نیست. مسئلهٔ اصلی برای شروعکردن داستان، روبرو شدن با صفحه های سفید است. صفحههای سفید، ترسناکند. آنها این قدرت را دارند که ذهن را به هزارجای ناممکن ببرند. پس جسارت روبهرو شدن با صفحههای سفید، از پیدا کردن شروع داستان مهمتر است.
جسارتداشتن، به معنای قرار گرفتن جلوی صفحهٔ کلید یا قلم و کاغذ است. داستان از جایی شروع میشود که اولین کلمهها، شروع به بارش میکنند. حتی اگر اشتباه باشند. میتوانیم بعداً این کلمههای اضافی را حذف کنیم. توضیحی که در مورد سختی کار در مورد نوشتن این داستان هست را میتوانیم حذف کنیم. اما باید مانع ذهنی جلوی نوشتن را برداریم و اجازه بدهیم کلمات بیرون بریزند... خودتان را جلوی صفحه کلید قرار بدهید و هر چه به ذهنتان میرسد بنویسید. تاکید میکنم، هرچه به ذهنتان میرسد.
آنچه که نوشتن به زندگی ما میآورد وضوح و ملایمت است. ما با نوشتن، شاهد عینی خودمان میشویم. ما مثل سالخوردههای روستامان میگوییم: «من تو را از وقتی که یک ذره بودی میشناختم و مسلماً راه درازی را تا اینجا آمدهای.»
نوشتن جایی به ما میدهد تا بگوییم: «دلم برای بچۀ همسایه تنگ شده. او خیلی شاد و بامزه بود. او بچه کوچولوی خوب و خوشحالی بود.»
نوشتن جایی به ما میدهد تا بگوییم: «الآن دو سال است که بابا مرده. شاید لازم است مثل او چند تا لانۀ پرنده بخرم.»
نوشتن جایی به ما میدهد تا آنچه را که میخواهیم بگوییم، اما در عین حال به آنچه لازم است گوش بدهیم.
لازم است گاهی در زندگی بعضی آدمها را گم کنید،
تا خودتان را پیدا کنید !
روسپی بزرگوار | ژان پل سارتر
دن : شنیدهام در این کوه معدن هست !
بونیفاتسیو : خدا نکند معدن باشد !
دن : نمی فهمم ! چرا ؟
بونیفاتسیو : مادام که کوه فقیر است از آنِ ماست، اما همینکه معلوم شد غنی است، دولت آن را تصاحب خواهد کرد.
دولت دو دست دارد ،دستِ دراز و کوتاه؛
دستِ دراز برای گرفتن است، دستِ کوتاه برای دادن است؛ ولی فقط به کسانی میرسد که خیلی نزدیکند ... !
نان و شراب | اینیاتسیو سیلونه
نوشتن یعنی صداقت.
صادق بودن و کسلکننده بودن همزمان غیرممکن است.
صادق بودن میتواند خیلی چیزها باشد، ریسکی، ترسناک، دشوار، وحشتناک، ناراحتکننده و...انجام دادنش هم میتواند مشکل باشد اما کسلکننده نیست.
هر وقت من موقع نوشتن گیر میکنم، از خودم میپرسم «آیا من نمیتوانم حقیقت را بگویم؟ آیا چیزی هست که من نمیگویم، چیزی که از گفتنش میترسم؟»
وقتی پاسخ بله است، نوشتن آن را نشان میدهد. سستی و دودلی و خرابیای در آن هست که گفتن حقیقت فوراً آن را رفع میکند.
گفتن حقیقت روی صفحه، مثل گفتن در رابطه، همیشه شما را عمیقتر میبَرَد.
اگر کسی مطالعۀ عمیق نداشته باشد، نمیتواند عمیق و مؤثر بنویسد. واقعیت امر این است که اولین قاعده برای نویسندههای تازهکار، بسیار ساده، بیدردسر و حتی لذتبخش است:
قبل از اینکه شروع به نوشتن کنید، بخوانید؛ هم داستان کوتاه و هم رمان. تا حد مستی داستان بخوانید. اگر این کار را انجام دهید، خونتان پرِ الکل داستان میشود و تصاویری را که ذهنتان آکنده از آنهاست، باور میکنید.
نوشتن مثل عشق ورزیدن است، اگر پاک و بیآلایش باشد، میتواند مانند هر هنر دیگری انسان را به کمال نزدیک کند.
نویسنده وظیفهاش خلق داستان نیست، بلکه ثبت واکنشهای اشخاص در برابر حوادث است. داستان به شخصیت میپردازد و این شخصیت است که حوادث را رقم میزند.
داستاننویس با کسب تجربه و مطالعۀ زیاد، باید به کشف و شهود نیز بپردازد.
نویسنده احساسات خود و شخصیتهایش را در قالبی میریزد که احساسبرانگیز و تهییجکننده و تحریکآمیز باشند.
وظیفۀ نویسنده آمیختن احساس و اندیشه در قالب کلمات و جملاتی محرک و زیباست.
هیچوقت هیچوقت را هیچوقت ننویسید.
به هیچ وجه به هیچ وجه را بهیچوجه ننویسید.
کاش هیچکس هیچکس را هیچکس نمینوشت.
اینقدر اینقدر را اینقدر ننویسید.
اینکه را همیشه اینکه بنویسید، مگر اینکه منظورتان این که باشد:
این که اردک نیس، مرغابیه.
کسانی که پیشرفت را پیشرفت مینویسند هنوز در رسمالخط پیشرفت نکردهاند.
اگر خوشحال را خوشحال بنویسم، خیلی حالم خوش نمیشود.
اصلاً علاقهمند نیستم علاقهمند را علاقمند بنویسم.
همکار را همیشه همکار مینویسم، حتی اگر با هم کار نکنیم.
از همین جایی که هستید شروع کنید. منتظر خلقوخوی مناسب بودن تجمل است. برکت است اما ضرورت نیست. نوشتن مثل نفس کشیدن است. میشود یاد گرفت که آن را خوب انجام داد، اما به هر حال باید آن را انجام داد.
...برای من نوشتن مثل یک پیژامۀ خوب است؛ یعنی خیلی راحت. در فرهنگ ما، نوشتن بیشتر شبیه اونیفورم نظامی نشان داده میشود. ما میخواهیم جملاتمان در صفوف منظم رژه بروند. درست مثل دانشآموزان مؤدب مدرسه.
عمل نوشتن، باهدف حق مطلب را به جا آوردن، لذت محض است. مغز از نوشتن لذت میبرد. مغز از عمل نامگذاری چیزها و روند تداعی و تمیزدهی، لذت میبرد.
من وقتی خوب مینویسم واقعاً از نوشتن خوشم میآید؛ اما وقتی مینویسم هم از نوشتن خوشم میآید. تمام.
هر جا هستید نقطۀ شروع همانجاست. هرگز نیازی به درست کردن چیزی، بستن بند کفش روح و استارت زدن از جایی بالاتر نیست. از همین جایی که هستید، استارت بزنید.
برای مردهها محتوا تولید نکنید
تصور کنید نوشته شما در صفحه اول گوگل است. در این صفحه ده پیشنهاد به مخاطب داده میشود، همگی ازنظر ظاهری شبیه یکدیگر هستند. تیتر، لینک، توضیحات و اطلاعات کوچک دور و اطراف آن.
خوشحال هستید که در صفحه اول هستید؟ متأسفم، خبر بدی برایتان دارم، صفحه اول گوگل بودن برنده شدن نیست، شما تازه اجازه حضور در مسابقه را گرفتهاید و اتفاقی رخ نداده است.
زمانی برندهاید که از بین لینکهای موجود نوشته شما برای خواندن انتخاب شوید. در این شرایط آدرس سایت در انتخاب مخاطب تأثیرگذار است؟ به نظر نمیرسد تأثیری داشته باشد! توضیحات زیر لینک چطور؟ آنها هم که معمولاً خواننده نمیشوند!
پس چه چیزی اهمیت دارد؟ یک کلام، تیتر! تیترها هستند که خواننده را برای خواندن تشویق میکنند. تحقیقات نشان داده است 80% مطالعهٔ یک نوشته از تیتر آن تأثیر میگیرد، حالا به خودمان برگردیم، از 100% زمان تولید محتوا، چند در صد از آن را برای نوشتن تیتر خوب در نظر میگیریم! شجاعانه بگوییم تقریباً صفر درصد.
برای دریافت این دوره، پیوی پیام بذارید. 🌼
@telm_aa0
اطناب (درازنویسی) تکرار غیرضروری کلمه یا مترادف آن در ساخت جمله
یکی از جنبههای درازگویی، آوردن کلمهها و ترکیبهای مترادف بهطور همپایه است که باید از آن پرهیز کرد؛ مثال:
- این گل بسیار خوشبو و معطر است.
- این گل بسیار خوشبوست.
- او بسیار تند و سریع و بهطور مسلسل و پیدرپی حرف میزد.
- او بسیار تند و پیدرپی حرف میزد.
نکتههایی از دستور خطّ فارسی
ترکیبهایی که با نیمفاصله/ بیفاصله نوشته میشود.
ترکیبهایی که بخش دوم آنها بن مضارع فعل باشد، همواره با نیمفاصله/ بیفاصله نوشته میشود:
اندوهبار، ریاضیدان، زبانشناس، گیاهشناس، مشقّتبار، موسیقیدان
تبصره: اگر واژۀ ساختهشده با بن مضارع فعل نهادینه یا واژگانی شده باشد یا جنبۀ اداری و صنفی یافته باشد، پیوسته نوشته میشود:
آبخیز، آبدار، آتشبار، آشپز، استاندار، بازیکن، بخشدار، بنکدار، پاسدار، جانباز، حسابدار، راهدار، رگبار، رنگرز، زهتاب، سالگرد، سالنما، فرماندار، کامران، کهربا، لاشخور، مهتاب، ولگرد
مشکل نوشتههایی که تمام نمیشوند
گهگاهی، احساس نوشتن زیر پوستمان شروع به قلقلک میکند و دوست داریم، حتی اگر شده چند خط هم بنویسیم. این نوشتن روزها و روزها ادامه پیدا میکند، درحالیکه فکر میکنیم هیچوقت تمام نمیشود! چرا تمام نمیشود؟
نوشتن از روی احساس، باعث ایجاد این مشکل میشود. یعنی وقتی از یک مسئلهٔ روانی در رنج هستیم و بهجای تمرکز روی آن، سعی میکنیم با نوشتن خودمان را خالی کنیم، این پروسهٔ بهظاهر بیپایان شروع میشود.
وقتی که از لحاظ روانی روی یک موضوع تسلط نداریم، نوشتن سوار میشود و تا زمانیکه روانمان قدرت نگیرد، نوشتنش نیز تمام نمیشود!
امروز تعداد زیادی کتاب چاپ قدیم و تعداد محدود داریم🦋
Читать полностью… 100 درصد رایگان شد‼️💯
❌دوست داری راز ثروت کارآفرین میلیاردرهای ایرانی رو تو 7 جلسه و به صورت رایگان آموزش ببینی ؟؟ بیا پس👇👇
💎@womenesclub
─ ・┈ ・ ─ ・┈ ・┈ ・ ─ ・┈ ─
𖨂🍊شراب تلــخ╮
╰@Dep_FSangin
𖨂🧡بهارسلامت╮
╰@akhbarazmoon
𖨂🍊ذڪرهاے گره گشا╮
╰@jomalate10rishteri
𖨂🧡مدرسه نویسندگی╮
╰@anahelanjoman
𖨂🍊واج های عشق╮
╰@vaj_hay_eshgh
𖨂🧡بَچـهـ مَذهبیای╮
╰@Karbalas
𖨂🍊دخـترک قــوی╮
╰@aramesh_roh_ravan
𖨂🧡 دلتنگ ڪــــربــلا╮
╰@karbalaye_moala
𖨂🍊مولانای جان╮
╰@molanay_gan
𖨂🧡نوشتن آنلاین╮
╰@Alefbayeneveshtan
𖨂 🍊بـرکـات صلـوات╮
╰@MofatihQuran
𖨂🧡 آشپز ایرونی╮
╰@ideashpaazi
𖨂 🍊عجایب جهان╮
╰@ajayeb_chargosheh_jahan
𖨂🧡خلاقیت و هنر╮
╰@Adabiate_art20
𖨂🍊عــکـسـای ܝܝ݅ܝࡏلߊࡅߺ߳ߺࡊ╮
╰@Caffe_profilee
𖨂🧡پزشک زناشویی╮
╰@teb_va_khanevadeh
𖨂🍊خوش اندام شووو╮
╰@Zumbafitt
𖨂🧡عاشقآن زینبیۅݩ╮
╰@ashegankarbla
𖨂🍊بانوی عاشق╮
╰@zendegiasheghaneh1
𖨂🧡منتظرانهـ مهدویت╮
╰@KARBOBAALA
𖨂🍊بانوی خاص╮
╰@Q_banoo
𖨂🧡بغضِ شبانه╮
╰@BOOGGZZZ
𖨂🍊نفوذ به ذهن╮
╰@nosehalo666
𖨂🧡پروفایل ست╮
╰@proufaile
𖨂🍊انگلیسی کودکانه╮
╰@FitnessZabanSalamati
𖨂🧡کد کیهانی╮
╰@fatemesadatmousavi3
𖨂🍊دلتنگش کن╮
╰@eshgh_talkhh0
𖨂🧡همسرداری عاشقانه╮
╰@zendegiasheghaneh2
𖨂🍊 کتابهای ارزان╮
╰@KotobeArzan
𖨂🧡زیبایی های زندگی╮
╰@boi_e_khosh_e_zendagi
𖨂🍊 اَبــآ عــبــدالـلّܣ╮
╰@beynolharameyns
𖨂🧡خنده خنده╮
╰@dafashakhaa
𖨂🍊مراقبت از مو╮
╰@TVmoda
𖨂🧡 کلیپ اینستا╮
╰@gifstorylove
𖨂🍊 کافه شعر╮
╰@Kafee_sheerr
𖨂🧡 پاکسازی چاکرا╮
╰@beyondmeta666
𖨂🍊اذکار روزانه╮
╰@azkarrozaneh
𖨂🧡 بیوشیکــــ╮
╰@BIO0SHIK
𖨂🍊 تقویم همسران╮
╰@deltang_karbala_tabadol
𖨂🧡جملات انگیزشی╮
╰@arameshdaroonee
𖨂🍊قُربوטּ صَدقه╮
╰@romantic313
𖨂🧡فقط خُــدا╮
╰@samte_khooda
𖨂🍊زیبایی باگیاهی╮
╰@salembem
𖨂🧡ڪلیپهای رمضان╮
╰@MAJNOONHOOSEIN_13
─ ・┈ ・ ─ ・┈ ・┈ ・ ─ ・┈ ─
"جهتتاییدیه شرکتدرلیستکلیککنید↪️"
─ ・┈ ・ ─ ・┈ ・┈ ・ ─ ・┈ ─
هنر روشی بسیار انسانی برای قابل تحملتر کردن زندگیست.
به خدا سر و کله زدن با هر هنری (لازم نیست کارتان را خوب بلد باشید یا نه) راهیست برای تعالی روحتان.
توی حمام آواز بخوانید، قصه تعریف کنید، شعری برای یکی از رفقایتان بسرایید، حتی اگر شده یک شعر آبکی مزخرف. تا جایی که برایتان مقدور است از این کارها بکنید.
پاداش عظیمی نصیبتان میشود، با این کار شما چیزی را خلق کردهاید!
در سالهای اخیر، فروشندگان قهوه و محصولات مشابه واژهای نو ساختهاند و رواج دادهاند: «پودریجات.»
«پودریجات» به سیاق «شیرینیجات» و «ترشیجات» و «سبزیجات» ساخته شده و نشان میدهد که گویشوران عادی زبان هم، ناخودآگاه اما بهروشنی، درمییابند پسوند «جات» در چنین کلماتی پسوند جمع نیست، بلکه پسوندی است که به جنس و نوع اشاره دارد.
«پودریجات» یعنی پودر هاتچاکلت و ماسالا و کاپوچینو و چای ماچا و مانند اینها که به شیر یا آبجوش افزوده میشود و نوشیدنی مورد نظر را آماده میسازد.
ندیدهام تا کنون کسی «پودریجات» را مدخل کرده باشد. باید این واژه را در فرهنگهای جدید فارسی ضبط کرد.
حسین جاوید
وقتی ما از نوشتن برای درست کردن چیزها و ایجاد یکارچگی استفاده میکنیم، نوشتن نه تنها رودخانه است بلکه اغلب اوقات پل روی رودخانه هم هست.
نوشتن نه تنها تنگه و ورطهای است که ما با وحشت واردش میشویم تا به احساسات ترسناکمان بپردازیم، بلکه طنابی هم هست که آن را آن سوی ورطه میاندازیم، طنابی که با آن خودمان را به سلامت بیرون میکشیم.
روزانه نوشتن، ما را قادر میسازد تا نه تنها به درون تغییر گام برداریم و از آن عبور کنیم، بتوانیم تغییرات کوچک ذرهذره را نیز ثبت کنیم و زمانی که انگار اختیار زندگیمان از دستمان بیرون رفته، زیر پایمان را محکم کنیم.
هیچوقت هیچوقت را هیچوقت ننویسید.
به هیچ وجه به هیچ وجه را بهیچوجه ننویسید.
کاش هیچکس هیچکس را هیچکس نمینوشت.
اینقدر اینقدر را اینقدر ننویسید.
اینکه را همیشه اینکه بنویسید، مگر اینکه منظورتان این که باشد:
این که اردک نیس، مرغابیه.
کسانی که پیشرفت را پیشرفت مینویسند هنوز در رسمالخط پیشرفت نکردهاند.
اگر خوشحال را خوشحال بنویسم، خیلی حالم خوش نمیشود.
همکار را همیشه همکار مینویسم، حتی اگر با هم کار نکنیم.
شوپنهاور فيلسوف آلمانی در تقسيمبندی نويسندگان ديدگاه ذيل را ارائه میدهد. او اعتقاد دارد گروه اول نويسندگانی كه تأثير زودگذر پديد میآورند و برای هميشه ناپديد میشوند. دومين گروه درخشش خيرهكنندهتر از ستارگان ثابت دارند اما آنها نيز به زودی جای خود را وا مینهند و تنها گروه سوم در آسمان استوار ايستادهاند و با نور خود میدرخشند و تمام قرون را به تساوی تحت سيطرۀ خود میگيرند در نهايت به دو دسته نويسنده اعتقاد دارد نويسندگانی كه حرفی برای گفتن دارند و مینويسند و نويسندگانی که صرفاً بخاطر نوشتن مینويسند .
Читать полностью…در هنر توصیف، استاد شوید
استیون کینگ میگوید: توصیف از تخیل نویسنده شروع میشود ولی باید در تخیل خواننده تمام شود.
مسئلهی مهم بهاندازهی کافی نوشتن نیست بلکه این است که بدانید گفتههایتان را باید تا کجا محدود کنید. چیزی را که میخواهید خواننده ببیند در ذهنتان تصویرسازی کنید. بعد چیزی را که در ذهنتان میبینید بهصورت کلماتی روی کاغذ پیاده کنید. استیون کینگ میگوید شما باید همه چیز را طوری توصیف کنید که «باعث شود دریافتن مطلب خواننده را تکان دهد.»
کلید یک توصیف خوب، واضحبودن است. هم در مشاهده و هم در نوشتن. از تصاویر و لغات ساده استفاده کنید تا خواننده خسته نشود. کینگ میگوید: «در بیشتر موارد وقتی خواننده کتابی را کنار میگذارد دلیلش این است که کتاب برایش «خستهکننده شدهاست». این خستهکنندهشدن معمولا از آنجا سرچشمه میگیرد که نویسنده مسحور قدرت خودش میشود و اولویت را که حفظ جذابیت نوشتهاست فراموش میکند.»