15452
خوانش: استادغلامعلی امیرنوری منابع: تصحیح محمدعلی فروغی، چاپ مسکو، محمد محمدی اشتهاردی https://t.me/GolestaneSaadi/3393 👈ابتدای کانال https://instagram.com/GolestaneSaadi_1 اینستاگرام https://t.me/GolestaneSaadi_1 👈گروه @GolestaneSaadi_admin 👈پاسخگو
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
نگویند از سرِ بازیچه حرفی
کزان پندی نگیرد صاحب هوش
و گر صد باب حکمت پیش نادان
بخوانند آیدش افسانه در گوش
#دوبیتیها
@GolestaneSaadi
@GolestaneSaadi
خوانش: بانو نصیری پور
@Nasiripour_L
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
آواز خوش از کام و دهان و لب شیرین
گر نغمه کند ور نکند دل بفریبد
ور پرده عشاق و خراسان و حجازست
از حنجره مطرب مکروه نزیبد
#دوبیتیها
@GolestaneSaadi
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
قاضی ار با ما نشیند بر فشاند دست را
محتسب گر مِی خورد معذور دارد مست را
#شاهبیت
@GolestaneSaadi
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
💠 راهنمای واژگان (غزل ۴۴)
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
🔹فَرّاش: گسترنده فرش.
🔹تفرج: از تنگی و دشواری بیرون آمدن، گردش.
🔹آراستن: زینت دادن، زیور کردن، نظم دادن.
🔹سرّ صُنع: سر آفریدن.
🔹آبگينه: شیشه، پیمانه یا ظرف بلوری.
🔹سنگ خارا: نوعی سنگ سخت، گرانیت.
🔹سودا: هوی و هوس، عشق.
🔹رای: فکر، اندیشه
🔹ورطه: جای خطرناک، منجلاب، گرداب.
@GolestaneSaadi
📘📗📕سعدی » دیوان اشعار » غزلیات
غزل شماره (۴۴)
بوی گل و بانگ مرغ برخاست
هنگام نشاط و روز صحراست
فراش خزان ورق بیفشاند
نقاش صبا چمن بیاراست
ما را سر باغ و بوستان نیست
هر جا که تویی تفرج آن جاست
گویند نظر به روی خوبان
نهیست نه این نظر که ما راست
در روی تو سر صنع بی چون
چون آب در آبگینه پیداست
چشم چپ خویشتن برآرم
تا چشم نبیندت به جز راست
هر آدمیی که مهر مهرت
در وی نگرفت سنگ خاراست
روزی تر و خشک من بسوزد
آتش که به زیر دیگ سوداست
نالیدن بیحساب سعدی
گویند خلاف رای داناست
از ورطه ما خبر ندارد
آسوده که بر کنار دریاست
#غزلیات
#غزل_44
#بوی_گل_و_بانگ_مرغ_برخاست
Channel: @GolestaneSaadi
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
آهنی را که موریانه بخورد
نتوان برد ازو به صیقل زنگ
با سیه دل چه سود گفتن وعظ
نرود میخ آهنین در سنگ
#دوبیتیها
@GolestaneSaadi
موسیقیهای برتر دنیا + ترجمه
؛@aubep
با کلاس حرف بزن
؛@matalebkhas1
آموزش فتوشاپ از پایه تا پیشرفته
؛@Learning_Ps
يه دنيا عکس پروفايل
؛@cafeaks1
بخوانید تا بیشعور نمانید!
؛@TIP_TOPS
با فـتوشاپ میلیاردر شوید
؛@g_v_h
فقط گرافیستان وارد شوند!
؛@photoshop_drive
منبع تکه کتابهای سانسور شده
؛@Choppogh
خلاقانه دکوراتیو های مهندسین شیک
؛@Ramarchitecture
فتوشاپ را نوین بیاموزید..
؛@Novin_graph
ممنوعه هایی از جنسِ شعر
؛@bluers
موسیقی آرامش بخش شبانه
؛@piano_cafe
آموزش گامبهگام قانون جذب
؛@jazzbf
حکایات گلستان سعدی به قلم ساده
؛@GolestaneSaadi
بدنسازی/ فیتنس / SixPack
؛@iran_badan
10000 ترفند فن بیان و صحبت در جمع
؛@ENSAN_2020
آموزش رایگان زبان بدن
؛@ghanonjazb_irani
50000000 عکس تاپ از بازیگران
؛@dorehamyiehonarmandan
بهترین کانال تلگرام همه چی
؛@Kelday
فقط تک بیت های ناب ناب
؛@sayeroshan59
روانشناسی روانشناسی روانشناسی
؛@FlourishingCenter
مهارت رانندگی
؛@driving_school1
آموزش های مقدماتی و پیشرفته فتوشاپ
؛@wizen_graphy
اشعاری ڪه دل کوه را میلرزاند..
؛@taraaanom
چنین گفت...زرتشت
؛@Pendarenic
نقاشی با کودک
؛@childrensart
دنیای ڪتـاب و pdf
؛@mybookshelf1
کانال ترانه های قدیمی
؛@tanhayeghadimi
تجهیزات عکاسی با مناسبترین قیمت
؛@aryashop1
سفارش لوگو مخصوص آتلیه و فروشگاه
؛@whale_s
روانشناسی را قورت بده!
؛@clinicalpsychology2017
مرحله به مرحله طراحی چهره
؛@honar3pid
انس با قرآن
؛@Qoran_al_Karim
حافظ / مولانا/ سعدی/ عطار/ عشق
؛@PardisParsi
آشنایی با سرزمینهای زیبای جهان
؛@gashtogozardarjahan
کاهش وزن/ Fitness /سلامتی
؛@Salamati_Fitness
داروخانه گیاهی+آموزش صدهانسخه شفابخش
؛@MojezehSabzz
متن های آرام بخش ، دیازپام روح
؛@banooy_barany
دانستنیهای سیاسی
؛@policy30ya30
انرژی مثبت
؛@EneRZhik_MosBATT
عاشقانه هایی که هیچ کجا نخوانده اید
؛@AvA_Yama
جملات کوتاه ــ کوبنده ـ کمیاب ـ
؛@Calmu
موفقیت و شادکامی،روانشناسی ثروت
؛@MadareMosbat
شعر کوتاه
؛@sherkootah
حافظ و شاخ نبات
؛@HafezMedia
غزل عشق شعر عاشقانه
؛@shereemroz
دیوانگی هاے من و عشقم
؛@royalkls
آموزش هاي آيفون و ios
؛@goldeniphone
بیداری از افکارمثبت
؛@plusafkar
ازکورش کبیرتاساسانیان ونادرشاه و..
؛@Tarikheiranvjahan
شاه بیتها و غزلهای ناب!
؛@sherroghazal
آموزش فیتنس با کلیپ(فقط بانوان)
؛@FARA_FIT_CLIP
موزیک غمگین دلشکسته
؛@musiclovsorrow
سہـراب فـروغ شاملو
؛@shasousaaaa
انسانیت یا خرافات..؟گفتاربزرگان
؛@afkareroshan
متنهایی که قلب را تسخیر میکند
؛@sahibdelan1
جذاب وجنجالی باهنرمندان
؛@Cast_HoMe
کافه صادق هدایت
؛@haaji_aqa
گلچین جملات زیبا
؛@goftarniek
خود شناسی تاخداشناسی
؛@moraghbh
از فلسفه تا روانشناسی
؛@kheradenab
مولانا,مولانا,مولانا,مولانا,مولانا
؛@molana65
اوضاع واقعی ملت(سیاسی)
؛@didanshenidan
وقتی خـُدا هست ناامیدی چرا؟!
؛@qasedakekhoda
دنیای لایه باز مخصوص گرافیستان
؛@freepikiran
طراحی گام به گام
؛@nimrokhart
قوانین طلایی موفقیت در زندگی
؛@behtareenbash
مشاوره خانواده دکتر انوشه
؛@dranushe
موج مثبت مثبت
؛@moujmosbat
زنی متفاوت بـاش
؛@SedayeeZan
دڪݪمہ هاے احساسی عاشقانہـ
؛@Sher_ketab1
طراحے..ݩقاشـے...
؛@leilaaragi
پٌستهایی که ۲۰۰۰۰۰ لایڪ دارند..
؛@taraneyee_baran
عاشقانه ترین اهنگهای2017مخصوص ادیت
؛@music_for_moveis
چطور از کائنات درخواست کنیم؟
؛@BESOOYESERVAT
لطفـأ گوسفند نباشیـد..
؛@paragraph1
ازهيچ تا همه چيز در اطلاعات عمومی
؛@General_information
تکنیکهای افکار مثبت و قانون جذب
؛@jazbe_afkarmosbat
مولانا خداوندگار عشق
؛@khodavandegareshgh
3000 عکس و3000 نقاشی HD
؛@nagshekhiyal
هر آهنگی بخوای برات ارسال میشه
؛@musicccade
9000 خانه زیبا &دکوراسیون شیک
؛@ArtDesign_GoodWorks
اسرار آمیزترین مناطق جهان
؛@Didanihaa8
دنیای علاقه مندان فتوشاپ
؛@graphisthome
سرزمین عکاسان حرفه ای
؛@parscanon1
با کلاس صحبت کن تا همه عاشقت بشن
؛@tajroubiat
بهشت تدوینگران و گرافیستان
؛@amozesh_free
جذب جنس مخالف در ۳۰ ثانیه
؛@FARA_ENERGY
عشقتو دیوونه خودت ڪن
؛@cafestatus
رهايي از افسردگي با روانشناسي آرام
؛@Arameshzehn44
چگونه یه ژست خوب و درست بگیریم
؛@javad_partoviorginal
فـال مریم خیلیی دقیق وحرفه ای
؛@falotale
تکنیکهای موفقعیت آواز خواندن
؛@arefahsan
اشعار تخصصی مولانای جان
؛@molana_sema
نایابترین کتابها PDF و بریده ی کتابها
؛@kaffeadabiyat
کتب نایاب /pdfممنوعه
؛@ketabnayab
اموزش ژستهای عاشقانه زمستان
؛@she_pose
با سیاست حرف بزن
؛@Teriyafarhang
جملات دندانشکن کوتاه کوتاه
؛@maktobatmajazi
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
💠 راهنمای واژگان (غزل ۴۳)
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
🔹رای: فکر، عقیده، قصد
🔹عَداوَت: دشمنی، خصومت.
🔹لُعبَت: معشوق، بُت، دلبر.
🔹ملامت: سرزنش کردن، نکوهش.
🔹غم هجران: غم جدايی، غم دوری.
@GolestaneSaadi
📘📗📕سعدی » دیوان اشعار » غزلیات
غزل شماره (۴۳)
اگر مراد تو ای دوست بی مرادی ماست
مراد خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی ور برانی از بر خویش
خلاف رای تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستان کریم
تفاوتی نکند چون نظر به عین رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مبدل شد
خلل پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هر چه کنی دل نخواهی آزردن
که هر چه دوست پسندد به جای دوست رواست
اگر عداوت و جنگ است در میان عرب
میان لیلی و مجنون محبت است و صفاست
هزار دشمنی افتد به قول بدگویان
میان عاشق و معشوق دوستی برجاست
غلام قامت آن لعبت قباپوشم
که در محبت رویش هزار جامه قباست
نمیتوانم بی او نشست یک ساعت
چرا که از سر جان بر نمیتوانم خاست
جمال در نظر و شوق همچنان باقی
گدا اگر همه عالم بدو دهند گداست
مرا به عشق تو اندیشه از ملامت نیست
وگر کنند ملامت نه بر من تنهاست
هر آدمی که چنین شخص دلستان بیند
ضرورت است که گوید به سرو ماند راست
به روی خوبان گفتی نظر خطا باشد
خطا نباشد دیگر مگو چنین که خطاست
خوش است با غم هجران دوست سعدی را
که گر چه رنج به جان میرسد امید دواست
بلا و زحمت امروز بر دل درویش
از آن خوش است که امید رحمت فرداست
#غزلیات
#غزل_43
#اگر_مراد_تو_ای_دوست_بی_مرادی_ماست
Channel: @GolestaneSaadi
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
آنكه چون پسته ديدمش همه مغز
پوست بر پوست بود همچو پياز
پارسايانِ روى در مخلوق
پشت بر قبله مى كنند نماز
#دوبیتیها
@GolestaneSaadi
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "سعــــدی"
📚 باب دوم (در اخلاق درویشان)
🌹حکایت ۲۲
✨ عابدی را حکایت کنند که شبی دَه من طعام بخوردی و تا سحر ختمی در نماز بکردی صاحب دلی شنید و گفت اگر نیم نانی بخوردی و بخفتی بسیار ازین فاضل تر بودی.
🔸اندرون از طعام خالی دار
🔹تا درو نور معرفت بینی
🔸تهی از حکمتی به علتِ آن
🔹که پُری از طعام تا بینی
#بابدوم_حکایت22
Channel: @GolestaneSaadi
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "ســاده و روان"
📚 باب دوم : در اخلاق درویشان
🌺 حکایت ۲۱
💫 از لقمان حكيم پرسيدند: ادب را از چه كسى آموختى؟ در پاسخ گفت : از بى ادبان. هرچه از ايشان در نظرم ناپسند آمد از انجام آن پرهيز كردم .
🔸نگویند از سرِ بازیچه حرفی
🔹کزان پندی نگیرد صاحب هوش
🔸و گر صد باب حکمت پیش نادان
🔹بخوانند آیدش افسانه در گوش (۱)
🔸و گر صد باب حکمت پیش نادان
🔹بخوانند آیدش بازیچه در گوش
۱_از سخنى هم كه به شوخى و طنز گفته شود هوشمند اندرزى مى آموزد، ولى اگر صد فصل از كتاب حكمت را براى نادان بخوانى، همه را بيهوده مى پندارد.
Channel: @GolestaneSaadi
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "سعــــدی"
📚 باب دوم (در اخلاق درویشان)
🌹حکایت ۲۱
✨ لقمان را گفتند ادب از که آموختی گفت از بی ادبان هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد از فعل آن پرهیز کردم
🔸نگویند از سرِ بازیچه حرفی
🔹کزان پندی نگیرد صاحب هوش
🔸و گر صد باب حکمت پیش نادان
🔹بخوانند آیدش افسانه در گوش
🔸و گر صد باب حکمت پیش نادان
🔹بخوانند آیدش بازیچه در گوش
#بابدوم_حکایت21
Channel: @GolestaneSaadi
📘📗📕سعدی » دیوان اشعار » غزلیات
غزل شماره (۴۵)
خوش میرود این پسر که برخاست
سرویست چنین که میرود راست
ابروش کمان قتل عاشق
گیسوش کمند عقل داناست
بالای چنین اگر در اسلام
گویند که هست زیر و بالاست
ای آتش خرمن عزیزان
بنشین که هزار فتنه برخاست
بی جرم بکش که بنده مملوک
بی شرع ببر که خانه یغماست
دردت بکشم که درد داروست
خارت بخورم که خار خرماست
انگشت نمای خلق بودن
زشت است ولیک با تو زیباست
باید که سلامت تو باشد
سهل است ملامتی که بر ماست
جان در قدم تو ریخت سعدی
وین منزلت از خدای میخواست
خواهی که دگر حیات یابد
یک بار بگو که کشتهٔ ماست
#غزلیات
#غزل_45
#خوش_میرود_این_پسر_که_برخاست
Channel: @GolestaneSaadi
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
مؤذن بانگ بی هنگام برداشت
نمیداند که چند از شب گذشته است
درازی شب از مژگان من پرس
که یک دم خواب در چشمم نگشته است
#دوبیتیها
@GolestaneSaadi
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "ســاده و روان"
📚 باب دوم : در اخلاق درویشان
🌺 حکایت ۲۰
💫سعدى مدتى در مدرسه مستنصريه بغداد در نزد شيخ اجل، ابوالفرج بن جوزى (۱) درس خوانده بود و از موعظه۶ هاى او بهره مند شده بود. در اين رابطه سعدى مى گويد هر قدر كه مرشد بزرگ ابوالفرج بن جوزى در پند و اندرز خود مرا از رفتن به بزم هاى آواز و رقص و شنيدن ترانه و غزل باز مى داشت و به گوشه گيرى و خلوت نشينى دستور مى داد باز شور نوجوانى بر من چيره مى شد و خواهش دل و آرزويم مرا به شنيدن ساز و آواز مى كشانيد. ناگزير بر خلاف موعظه استادم به مجلس ساز و طرب مى رفتم و از شنيدن آواز خوش و معاشرت با ياران سرمست از آواز خوش، لذت مى بردم. وقتى كه پند و اندرز استاد به خاطرم مى آمد مى گفتم: اگر خود او نيز با ما همنشين بود به رقص و دست افشانى و پايكوبى مى پرداخت.
🔸قاضى ار با ما نشيند بر فشاند دست را
🔹محتسب گر مى خورد معذور دارد مست را
تا اينكه شبی به مجلسى وارد شدم. گروهى در آن نشسته بودند. آوازه خوانى در ميانشان آواز مى خواند، ولى به قدرى صداى ناهنجار داشت كه:
🔸گويى رگ جان مى گسلد زخمه ناسازش
🔹ناخوشتر از آوازه مرگ پدر آوازش (۲)
گاهى همكارانش، انگشت در گوش خود مى نهادند تا آواز او را نشنوند، و گاهى انگشت خود را بر لب مى گذاشتند تا او را به سكوت فرا خوانند.
🔸نبيند كسى در سماعت خَوشى
🔹مگر وقت مردن كه دم در كشى (۳)
🔸چو در آواز آمد آن بربط سراى
🔹كد خدا را گفتم از بهر خداى
🔸زيبقم در گوش كن تا نشنوم
🔹يا درم بگشاى تا بيرون روم (۴)
خلاصه اينكه به پاس احترام ياران، با رنج فراوان آن شب را به صبح آوردم. به قدرى شب سختى بود كه گفته اند:
🔸موذن بانگ بى هنگام برداشت
🔹نمى داند كه چند از شب گذشته است
🔸درازى شب از مژگان من پرس
🔹كه يك دم خواب در چشمم نگشته است
صبحگاه به عنوان تبرک، شال سرم را و سكه طلايى را از هميانى كه در كمرم بسته بودم گشودم و به آن آوازه خوان برآواز دادم و او را به بغل گرفتم و بسيار از او تشكر كردم. ياران وقتى كه اين رفتار نامناسب مرا ديدند آن را برخلاف شيوه مرسوم من يافتند و مرا كم عقل خواندند. يكى از آنها زبان اعتراض گشود و مرا سرزنش كرد كه اين رفتار تو بر خلاف رفتار خردمندان است. خرقه مشايخ (شال سرت )را به چنان آوازه خوان ناهنجارى دادى كه در همه عمرش درهمى در دست نداشت و ريزه نقره و طلايى در دارائيش نبوده است .
🔸مطربى دور از اين خجسته سراى
🔹كس دوبارش نديده در يكجاى
🔸راست چون بانگش از دهن برخاست
🔹خلق را موى بر بدن برخاست
🔸مرغ ايوان زهول او بپريد (۵)
🔹مغز ما بر دو حلق او بدريد
به اعتراض كننده گفتم: مصلحت آن است كه زبان اعتراضت را كوتاه كنى، زيرا من از اين آوازه خوان كرامتى ديدم از اين رو او را در آغوش گرفتم. اعتراض كننده گفت: آن كرامت چه بود بيان كن تا من نيز به خاطر آن به او تقرب جويم و از شوخى و گفتار بيهوده اى كه در مورد او گفتم توبه نمايم. به اعتراض كننده گفتم: شيخ و مرشد (ابوالفرج بن جوزى) بارها مرا به ترک مجلس بزم آوازه خوانان نصيحت و موعظه رسا مى كرد و من نصيحت او را نمى پذيرفتم، ولى امشب دست صالح سعادت مرا به اين مجلس آورد تا با ديدن اين آوازه خوان ناهنجار از رفتن به مجلس آنها توبه كنم، امشب به اين توبه توفيق يافتم و ديگر بقيه عمرم به مجلس آنها نروم
🔸آواز خوش از كام و دهان و لب شيرين
🔹گر نغمه كند ور نكند دل بفريبد
🔸ور پرده عشاق و خراسان و حجاز است
🔹از حنجره مطرب مكروه نزيبد(۶)
۱_ ابوالفرج بن جوزى : وفات يافته در سال ۶۳۶ ه . ق
۲_ يعنى: مضراب خارج از اصول و نغمه ناهنجار او، گويى شاهرگ زندگى انسان را قطع مى كند. آواز او از فريادى كه از مرگ پدر بر مى خيزد دلخراش تر است .
۳_ يعنى: تو اى آوازه خوان ناهنجار! از آواز تو كسى بهره نجويد مگر آن هنگام كه مرگ سراغت آيد و دم فرو بندى
۴_ معنی: چون آن آوازه خوان به آوازخوانى پرداخت، به صاحبخانه گفتم يا براى رضاى خدا، جيوه در گوشم بريز تا كر شوم، يا در خانه را باز كن تا بيرون بروم .
۵_ يعنى: كبوتر طاق بزرگ از ترس صداى ناهنجار او پريد و دور شد.
۶_ يعنى: آواز دلپذير از دهان آوازه خوان خوشخوان، چه زير بخواند چه بم (خواه نازك بخواند و خواه درشت ) دلرباست، ولى اگر نواى عشاق و خراسان و حجاز (سه نوع از نواى موسيقى ) از خلق آوازه خوانى ناخوش آواز و زشت ديدار برآيد، نيكو نمى نمايد
Channel: @GolestaneSaadi
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "سعــــدی"
📚 باب دوم (در اخلاق درویشان)
🌹حکایت ۲۰
✨ چندان که مرا شیخ اجلّ ابوالفرج بن جوزی رحمة الله علیه ترک سماع فرمودی و به خلوت و عزلت اشارت کردی عُنفُوان شبابم غالب آمدی و هوا و هوس طالب ناچار به خلاف رای مربّی قدمی برفتمی و از سَماع و مجالست حظی برگرفتمی و چون نصیحت شیخم یاد آمدی گفتمی
🔸قاضی ار با ما نشیند بر فشاند دست را
🔹محتسب گر مِی خورد معذور دارد مست را
تا شبی به مجمع قومی برسیدم که در میان مطربی دیدم
🔸گویی رگ جان میگسلد زخمه ناسازش
🔹ناخوش تر از آوازه مرگ پدر آوازش
گاهی انگشت حریفان از او در گوش و گهی بر لب که خاموش
🔸نُهاجُ اِلی صوتِ الاَغانی لطیبها
🔹و انتَ مُغنٍّ اِنْ سَکتَّ نطیبُ
🔸نبیند کسی در سماعت خَوشی
🔹مگر وقت رفتن که دم در کَشی
🔸چون در آواز آمد آن بربط سرای
🔹کد خدا را گفتم از بهر خدای
🔸زیبقم در گوش کن تا نشنوم
🔹یا درم بگشای تا بیرون روم
فی الجمله پاس خاطر یاران را موافقت کردم و شبی به چند مجاهده به روز آوردم
🔸مؤذن بانگ بی هنگام برداشت
🔹نمیداند که چند از شب گذشته است
🔸درازی شب از مژگان من پرس
🔹که یک دم خواب در چشمم نگشته است
بامدادان به حکم تبرُک دستاری از سر و دیناری از کمر بگشادم و پیش مُغنّی نهادم و در کنارش گرفتم و بسی شکر گفتم یاران ارادت من در حقّ او خلاف عادت دیدند و بر خِفَت عقلم حمل کردند یکی زان میان زبان تعرّض دراز کرد و ملامت کردن آغاز که این حرکت مناسب رای خردمندان نکردی خرقه مشایخ به چنین مطربی دادن که در همه عمرش دِرَمی بر کف نبوده است و قراضه ای در دف
🔸مطربی دور ازین خجسته سرای
🔹کس دو بارش ندیده در یک جای
🔸راست چون بانگش از دهن برخاست
🔹خلق را موی بر بدن برخاست
🔸مرغ ایوان ز هول او بپرید
🔹مغز ما برد و حلق خود بدرید
گفتم زبان تعرض مصلحت آن است که کوتاه کنی که مرا کرامت این شخص ظاهر شد گفت مرا بر کیفیت آن واقف نگردانی تا منش هم تقرّب کنم و بر مطایبتی که کردم استغفار گویم .گفتم بلی به علت آن که شیخ اجلم بارها به ترک سماع فرموده است و موعظه بلیغ گفته و در سمع قبول من نیامد امشبم طالع میمون و بخت همایون بدین بُقعه رهبری کرد تا به دست این توبه کردم که بقیّت زندگانی گرد سماع و مخالطت نگردم
🔸آواز خوش از کام و دهان و لب شیرین
🔹گر نغمه کند ور نکند دل بفریبد
🔸ور پرده عشاق و خراسان و حجازست
🔹از حنجره مطرب مکروه نزیبد
#بابدوم_حکایت20
Channel: @GolestaneSaadi
@GolestaneSaadi
خوانش: بانو نصیری پور
@Nasiripour_L
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
به روزگارِ سلامت شکستگان دریاب
که جبر خاطرِ مسکین بلا بگرداند
چو سائل از تو به زاری طلب کند چیزی
بده وگرنه ستمگر به زور بستاند
#دوبیتیها
@GolestaneSaadi
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
چو پیروز شد دزد تیره روان
چه غم دارد از گریه کاروان
#شاهبیت
@GolestaneSaadi
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "ســاده و روان"
📚 باب دوم : در اخلاق درویشان
🌺 حکایت ۱۹
💫 كاروانى تجارتى از سرزمين يونان عبور مى كرد و همراهشان كالاهاى گرانبها و بسيارى بود. رهزنان به آنها حمله كردند و همه اموال آنان را غارت کردند. بازرگانان به گريه و زارى افتادند و خدا و پيامبرش را واسطه قرار دادند تا رهزنان به آنها رحم كنند، ولى فایده ای نداشت.
🔸چو پيروز شد دزد تيره روان
🔹چه غم دارد از گريه كاروان
لقمان حكيم در ميان آن كاروان بود. يكى از افراد كاروان به او گفت: اين رهزنان را موعظه و نصيحتی كن بلكه مقدارى از اموال ما را به ما پس دهند زيرا حيف است كه آن همه كالا تباه گردد.
لقمان گفت: سخنان حكيمانه به ايشان گفتن حيف است.
🔸آهنى را كه موريانه بخورد
🔹نتوان برد ازو به صيقل زنگ
🔸با سيه دل چه سود گفتن وعظ
🔹نرود ميخ آهنين در سنگ
سپس گفت: جرم از طرف ما است
🔸به روزگارِ سلامت شكستگان درياب
🔹كه جبر خاطرِ مسكين بلا بگرداند(1)
🔸چو سائل از تو به زارى طلب كند چيزى
🔹بده وگرنه ستمگر به زور بستاند
۱_ هنگام آسايش به بينوايان كمك كن كه جبران پريشانى خاطر بينوا موجب دور شدن بلا می شود.
Channel: @GolestaneSaadi
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "سعــــدی"
📚 باب دوم (در اخلاق درویشان)
🌹حکایت ۱۹
✨ کاروانی در زمین یونان بزدند و نعمت بی قیاس ببردند. بازرگانان گریه و زاری کردند و خدا و پیغمبر شفیع آوردند و فایده ای نبود
🔸چو پیروز شد دزد تیره روان
🔹چه غم دارد از گریه کاروان
لقمان حکیم اندر آن کاروان بود یکی گفتش از کاروانیان مگر اینان را نصیحتی کنی و موعظه ای گویی تا طرفی از مال ما دست بدارند که دریغ باشد چندین نعمت که ضایع شود. گفت دریغِ کلمه حکمت با ایشان گفتن
🔸آهنی را که موریانه بخورد
🔹نتوان برد ازو به صیقل زنگ
🔸با سیه دل چه سود گفتن وعظ
🔹نرود میخ آهنین در سنگ
همانا که جرم از طرف ماست
🔸به روزگارِ سلامت شکستگان دریاب
🔹که جبر خاطرِ مسکین بلا بگرداند
🔸چو سائل از تو به زاری طلب کند چیزی
🔹بده وگرنه ستمگر به زور بستاند
#بابدوم_حکایت19
Channel: @GolestaneSaadi
@GolestaneSaadi
خوانش: بانو نصیری
@Nasiripour_L
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
چون بنده خداىِ خويش خواند
بايد كه به جز خدا نداند
#شاهبیت
@GolestaneSaadi
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "ســاده و روان"
📚 باب دوم : در اخلاق درویشان
🌺 حکایت ۱۸
💫 پادشاهى عابدى را طلبيد. عابد با خود فكر كرد كه دوايى بخورد تا بدنش ضعيف و رنجور گردد تا نزد شاه قرب بيشترى بيابد. دارويى خورد و از اتفاق آن دارو زهر آگين بود در نهایت موجب مرگش شد.
🔸آنكه چون پسته ديدمش همه مغز
🔹پوست بر پوست بود همچو پياز
🔸پارسايانِ روى در مخلوق
🔹پشت بر قبله مى كنند نماز
🔸چون بنده خداىِ خويش خواند
🔹بايد كه به جز خدا نداند
Channel: @GolestaneSaadi