book_dot_com | Unsorted

Telegram-канал book_dot_com - 📚بوک‌ دات‌ کام📚

467

کتاب یه دوست قدیمیه. دوستی که خیلی از ماها یه مدته باهاش قهر کردیم. بیاین با این دوست قدیمی آشتی کنیم!😊 گروه هم خوانی @Lets_read_a_book ناشناس چنل اگه نظری دارین خوشحال میشم اینجا باهام در میون بزارین https://t.me/BiChatBot?start=sc-319798-NVTYEM8

Subscribe to a channel

📚بوک‌ دات‌ کام📚

#از_یاد_من_برو

#پارت22

با دیدن من سرش را پایین انداخت و یک قدم به عقب برداشت:
- ببخشید.
داشت برمی‌گشت که مادر مقابلش ایستاد:
- نشناختیش؟
مرد سرش را با ضرب روی شانه چرخاند و دوباره به من نگاه کرد. من هم بی اختیار به او و به قد بلند و به شکم بزرگش زل زدم.
- پریوش!
صدایش آرام بود، خیلی آرام! شوکه بود. نمی‌توانست از جایش تکان بخورد.
صدای ترمز و جیغ لاستیک‌های ماشینی, جایی در همان نزدیکی,‌‌ ما را از جا پراند. مادر قبل از همه خودش را جمع کرد و به طرف راهرو دوید.
صدای برخورد در با دیوار دوباره شانه‌هایم را پراند. بی‌اختیار کمرم صاف شد و از ترس صدای فربد به سمت اتاق برگشتم.
فربد که توی درگاه در ظاهر شد بی اختیار جیغ کشیدم. ناخودآگاهم او را کاملا می‌شناخت.
مرد مقابل فربد ایستاد. دست‌هایش را به یقه فربد گرفت و تکانش داد:
- مرتیکه چه بلایی سر دختر من آوردی...؟ نامرد، پریوش اینطوری بود وقتی دست تو سپردمش؟
فربد دست‌های مرد را گرفت و فشرد و پایین انداخت:
- چند وقته نخواستی دخترتو ببینی، چند وقته طردش کردی؟ تو بگو خودت با دخترت چه کار کردی؟
این را گفت و پدرم را هل داد. پدرم... پدر من... می‌دانستم چرا من هیچ کدامشان را به یاد نداشتم!
فربد طول سالن را با دو سه قدم بلند طی کرد، از همان دم به من خیره بود. چشم‌هایش از خستگی خمار و از خشم قرمز بود!

برای دیدن پارت اول کلید کنید
#مهدیه_بخشی
@book_dot_com📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

#معرفی_کتاب

📖 مجموعه کتاب: دونده هزارتو
✍️نویسنده: جیمز دشنر
🔄بازگردان: آیدا کشوری
انتشارات: باژ
ژانر: علمی تخیلی

📜خلاصه کتاب: توماس در آسانسور از خواب بیدار می‌شود و می‌فهمد هیچ چیز جز اسمش را به یاد ندارد. پسرهای غریبه که او را دوره کرده‌اند… ترسیده و گیج در میان فراموش کنندگان. اما این‌ها مهم نیست چون به‌زودی باید برای حفظ زندگی خودش و بیشه نشین‌ها در هزارتویی پر از حیوان-ماشین‌های درنده بدود...

@book_dot_com📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

#از_یاد_من_برو

#پارت21

پای همان تخت به خواب رفته بودم. ته دلم از گرسنگی غنج می‌زد و در پس زمینه ضعف دلم، نوزادی با صدای بلند گریه می‌کرد.
صدای نوزاد کم‌کم تبدیل شد به صدای بلند مردی که در تاریکی‌های توی سرم دنبالم می‌کرد. دنبالم می‌کرد و داد می‌کشید: "پریوش... پریوش... دعا کن دستم بهت نرسه وگرنه می‌کشمت. می‌کشمت!"
به نزدیک‌ترین حد ممکن که رسید با تکان محکمی از خواب پریدم. من به هوشیاری رسیده بودم اما صداهای پس زمینه خوابم هنوز توی گوشم بود. صدای فریاد مردانه‌ای میان جیغ‌های زنی در هم آمیخته شده بودند.
از روی زمین جدا شدم. پتوی نازکی که احتمالا مادر رویم کشیده بود را کنار زدم. لبه‌ی تخت را گرفتم و با تکیه به آن از جا بلند شدم.
به طرف در رفتم. هر چه به سالن نزدیک‌تر می‌شد، صدا واضح‌تر و شفاف‌تر می‌شد.
تا چهارچوب در خودم را رساندم. کمرم در حال دو تکه شدن بود. تمام بدنم از ضعف رعشه گرفته بود. بی شباهت به پیرزنی علیل نبودم.
به دیوار تکیه دادم و سعی کردم از همانجا به صدایشان گوش کنم.
- تو بی‌جا می‌کنی با یک عمر آبروی من قمار می‌کنی! من با این کار جنابعالی دیگه نمی‌تونم تو بازار سر بالا بیارم؟
- توقع داشتی دست رو دست بذارم تا اون نونی که تو توی کاسه‌مون گذاشتی، جنازه‌شو برام بیاره؟
لحظه‌ای سکوت کرد. سکوتش شبیه آرامش قبل از طوفان بود.
- نکنه فربد رو هم دنبال خودت کشوندی، آوردیش؟
- اتفاقا الانه که برسه! اومده بود بازار به دعوا و داد و قال، حق داره زن، توی بی‌فکر دو روزه زنشو برداشتی آوردی اینجا، اون هم دو روزه مثل اسپند روی آتیشه! چی کار باید می‌کردم؟
مادر سکوت کرد و مردی بلند قامت وارد اتاق شد. موهای کم پشت، و ریش و سبیلی سفید داشت.

برای دیدن پارت اول کلید کنید
#مهدیه_بخشی
@book_dot_com📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

#از_یاد_من_برو

#پارت20

- مامان…
انگار پشت در بود که تا صدایش زدم با هراس توی اتاق دوید:
- جانم؟
سرم را به دیوار پشتم تکیه دادم:
- من با این بچه چه کار کنم؟
آرام به طرفم آمد. کنارم نشست. دستش را روی دستم گذاشت:
- بچه‌ته! چه کار می‌خوای بکنی؟
آهی کشیدم:
- کاش هیچ‌وقت حافظه‌ام برنگرده! هیچ‌وقت دوباره گذشته‌مو یادم نیاد.
- چی می‌گی تو؟! که چی بشه مامان؟
- من از بابای این بچه می‌ترسم. چطور روز و شب کنارش سر می‌کردم؟
لب‌هایش را به هم چسبانده بود. حرف نمی‌زد تا بغضش نترکد.
- شما هم راضی بودی که من با فربد ازدواج کنم؟
چشم‌هایش را بست. متاسف بود!
- هیچ‌کس فکرشم نمی‌کرد تو جلد فربد خوش مشربِ متینِ دلسوز، همچین هیولایی قایم شده باشه.
- بعد از اینکه کنعان مرد من راضی شدم با فربد ازدواج کنم؟
سرش را تکان داد:
- می‌شه بگی من چطوری تونستم فراموشش کنم؟
بل گرفت:
- اصلا کی گفته تو قرار بوده با کنعان ازدواج کنی؟ کنعان یه مدت تو این خونه زندگی کرد و بعدش هم رفت.
پاهایم را دراز کردم و خودم را کمی جلو کشیدم و گفتم:
- رفت؟ مگه نگفتی مرده؟!
دست‌هایش را توی هوا تکان داد:
- تو هم ول کن ماجرا نیستی ها!
از جا بلند شد:
- بعد از اینکه از اینجا رفت مرد!
خودم را آرام عقب کشیدم و خیره نگاهش کردم:
- پس دروغ گفتی تا من بی‌خیالش بشم؟ کنعان نمرده نه؟!
سرش را باز هم تکان داد:
- ولم می‌کنی یا نه؟

برای دیدن پارت اول کلید کنید
#مهدیه_بخشی
@book_dot_com📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

🌙درون من

دیگران بیرونِ مرا می‌بینند و چه‌ بسا به تصوری که از من دارند، غبطه می‌خورند.
اما در‌ون من! درون مرا هیچ‌کس نمی‌تواند ببیند،حتی نزدیک‌ترین کسان من.تازه، چه می‌توانند بکنند؟ در نهایت احساس همدردی!

📖نون نوشتن
✍️محمود دولت آبادی

#شبانگاه

@Book_dot_com 📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

#آهنگ

🎶همای رحمت
🎤 علی فانی

این آهنگ بازخوانی بخش‌هایی از غزل شهریاره که در وصف حضرت علی سروده شده.

عید غدیر مبارک باشه🎉

@Book_dot_com📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

📜زندگی‌نامه‌ی "محمود دولت‌آبادی"

دولت‌آبادی در ۱۰ مرداد ۱۳۱۹ در روستای دولت‌آباد سبزوار متولد شد.

پدرش عبدالرسول و مادرش فاطمه نام داشت که همسر دوم پدر بود.

دبستان را به مدرسه مسعود سعد سلمان رفت و در آن زمان تمام عاشقانه‌هایی را که موجود در روستا بوده را خواند.

پدرش با اینکه مدت زیادی در حوزه درس نخوانده بود، از مراجع دینی به‌شمار می‌رفت و به گفته خودش تأثیر زیادی بر وی گذاشت؛ زیرا به واسطه او با سعدی، حافظ و [شعرای کلاسیک فارسی] آشنا شده‌است.

وی پس از پایان تحصیلات مقدّماتی در روستا به سبزوار رفت و به مشاغل گوناگون پرداخت.

سپس به مشهد رفت و در آنجا با سینما و نمایش آشنا شد.

سال ۱۳۳۸ به تهران رفت و سال بعد در تئاتر پارس مشغول به کار شد.

از آغاز دههٔ چهل در کلاس‌های نمایش آناهیتا شرکت کرد و بازیگر نمایش شد و کم‌کم نوشتن را نیز آغاز کرد.

اولین کاری که وی منتشر کرد یک داستان کوتاه به نام «ته شب» بود که در بولتن تئاتر منتشر شد.

او در دههٔ چهل در نمایشنامه‌هایی از برتولت برشت و بهرام بیضایی و اکبر رادی نقش بازی کرد.

دولت‌آبادی همین‌طور که به عنوان یک بازیگر و بعدها به عنوان کارگردان به کار ادامه می‌داد، داستان‌های کوتاه می‌نوشت.

دولت‌آبادی در سال ۱۳۴۹ ازدواج کرد.

در دههٔ ۱۳۵۰ به زندان افتاد.

پس از زندان نگارش کلیدر را آغاز کرد که پانزده سال به طول انجامید.

وی همچنین سال ۱۳۷۹ در کنفرانس برلین شرکت کرد.

رمان ده‌جلدیِ کلیدر نام‌آورترین اثر اوست.

برخی از آثار دولت‌آبادی به چندین زبانِ باختری و خاوری برگردانده شده و به چاپ رسیده‌اند.

داستانِ بیشترِ نوشته‌های دولت‌آبادی در روستاهای خراسان رخ می‌دهد و راوی رنج و محنت روستاییان شرق ایران است.

@Book_dot_com📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

📝کنکوریا

قطعا این چند روز یه سری از بچه‌ها کنکور دارن. پس اومدم تا باهاشون چند کلمه حرف بزنم.
دروغ که نداریم. این آزمون تاثیر زیادی تو تعیین سرنوشت زندگیتون داره و آینده‌تون رو شکل می‌ده. اما به این معنی نیست که موفقیت در این آزمون تنها راه رسیدن به خوشبختیه.
پس نگران نباشین!
برین سر جلسه و تمام خودتون رو بزارین. هر چقدر درس خوندین و تلاش کردین حالا وقتشه که ازش استفاده کنین.
صد خودتون رو بزارین و نگران هیچ چیز نباشین. هر نتیجه‌ای که بیاد برای شما مناسب‌ترینه. و هر اتفاقی که افتاد می‌خوام یادتون باشه که شما بهترینین و یه آزمون قرار نیست ارزش شما رو تغییر بده و یا خوشبختی شما رو مشخص کنه.

✍با آرزوی موفقیت برای تک تکتون آرونیا❤️

#یادداشت

@Book_dot_com📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

#جاکتابی

🪧اینجا یه کافه کتاب تو اراکه.

یه کافه خوب واسه دور هم بودن و لذت بردن از کتاب‌های جذاب. این کافه با داشتن فضای باز و بسته محیط خوبی رو برای دوستداران کتاب بوجود آورده.

🏬کافه کتاب پرچین
آدرس: استان مرکزی، اراک، خیابان محسنی، انتهای پل، سمت راست، کوچه برادران رسولی

@Book_dot_com📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

#پاورقی

📍 می‌دونین کدوم کتاب طولانی‌ترین جمله رو داره؟

کتاب بینوایان با جمله‌ای دارای 823 کلمه یکی از طولانی‌ترین جمله رو در بین کتاب‌های دنیا داره.

پ.ن: لازم به ذکر که این جمله ها صرفا تعداد زیادی جمله مستقل هستن که به هم وصل شده‌ان و هیچ نشانه نقطه گذاری بین اون ها وجود نداره.

@Book_dot_com📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

#حسوحال

💫این نقاشی‌ها به نظرم می‌تونن به بهترین شکل ممکن فضای کتاب سالار مگس‌ها رو نشون بدن.
هرج و مرج و جنون خالص و تاریکی و وحشتی که زیر چهره‌های کودکانه پنهان شده.

@book_dot_com📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

🗞معرفی کتاب"سالار مگس‌ها"

امروز می‌خوام کتابی رو معرفی کنم که بعید می‌دونم تا حالا اسم رو نشنیده باشین.

داستان شخصیت پردازی واقعا جالبی داره. هر کاراکتر با دقت پرداخته شده و روابط بین اون‌ها به خوبی به تصویر کشیده شده و نویسنده افراد رو به سبک جالبی کنار هم گذاشته. افرادی که نه تنها متفاوت بلکه متضاد هم بودن و مجبور شدن با هم یه جامعه رو بسازن.

این کتاب اثر انتقادیه و با محوریت بقا سعی کرده جامعه انسان‌ها رو نقد کنه و ذات واقعی آدم‌ها و جامعه رو به تصویر بکشه. گلدینگ تلاش کرده تا ظرفیت انسان رو برای شر به نمایش بزاره و نشون بده که هر انسانی در هر گوشه این دنیا اگر در شرایطش قرار بگیره می‌تونه دست به جنایت بزنه. این تفکر گلدینگ به شدت تحت تاثیر جنگ جهانی دوم و نتایج و آثار اون بوده. این داستان تلخ، تاریک و به شدت تکون دهنده و تاثیر گذاره.

روایت داستان با حوصله پیش می‌ره و هر چی جلوتر می‌ره فضا متشنج‌تر و پر تنش‌تر می‌شه. و هر لحظه به جنون داستان افزوده می‌شه.

یه نکته‌ چیزی که توی این داستان مهمه سرنوشت شخصیت‌ها نیست بلکه مسیریه که اون‌ها طی می‌کنن. مهم در اخر نجات پیدا می‌کنن یا نه. و مهم نیست که به چی تبدیل می‌شن. چیزی که مهمه اینکه چطور اون‌ها به این نقطه می‌رسن.

نویسنده فضای کتاب رو با توصیفاتش به خوبی به تصویر کشیده و جزئیات و نکات ریز رو هم با دقت بیان کرده. اینکار باعث شده که مخاطب راحت‌تر و بهتر با فضا و حال و هوای کتاب همراه بشه اما از طرف دیگه چون توصیفات نسبتا طولانیه ممکنه برای برخی هم خسته کننده باشه.

📚در پایان اگه دنبال کتابی می‌گردین که نیمه‌ی تاریک انسان‌ها رو به تصویر بکشه و شما رو وادار به تفکر بکنه این کتاب گزینه خوبیه.

پ.ن: این کتاب اکثرا ترجمه خوبی نداره و بهترین ترجمه اون برای انتشار بهجت و با ترجمه آقای حمید رفیعی هستش.

💬نظر شما درباره این کتاب چیه؟

✍️نویسنده: تابان

@book_dot_com📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

🌙صبح در گلستان

چه خوشست باده خوردن بصبوح در گلستان
که خبر دهد ز جنت دم صبح و باد بُستان

چو دل قدح بخندد ز شراب ناردانی
دل خسته چون شکیبد ز بتان نارپستان

بسحر که جان فزاید لب یار و جام باده
بنشین و کام جانرا ز لب پیاله بستان

چو نمی توان رسیدن بخدا ز خود پرستی
بخدا که در ده از می قدحی بمی پرستان

برو ای فقیه و پندم مده این زمان که مستم
تو که چشم او ندیدی چه دهی صداع مستان

که ز دست او تواند بورع خلاص جستن
که بعشوه چشم مستش بکند هزاردستان

چو سخن نگفت گفتم که چنین هست پیدا
ز دهان او نصیبی نرسد بتنگدستان

تو جوانی و نترسی ز خدنگ آه پیران
که چو باد برشکافد سپه هزاردستان

بچمن خرام خواجو دم صبح و ناله میکن
که ببوسبان خوش آید نفس هزاردستان

✍️خواجوی کرمانی

#شبانگاه
#شب_شعر

@Book_dot_com📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

🌙ما و باورهایمان

ما نمی‌توانیم تعیین کنیم که کجا به دنیا بیاییم یا چطوری بزرگ بشویم. ولی اگر لازم باشد، می‌توانیم باورهای اطرافیانمان را نپذیریم. عزیزان ما و بزرگ‌ترهایمان همیشه نمی‌دانند که چه چیزی بهتر است. آدم باید به قلبش گوش بدهد و خودش نتیجه بگیرد که چه چیزی درست است و چه چیزی غلط.

📖جلاد لاغر
✍️دارن شان

#شبانگاه

@Book_dot_com 📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

#آهنگ

🎶Run away
🎤txt

این آهنگ توی قسمت‌های زیادی ارجاعاتی به کتاب هری پاتر داره. مثلاً اشاره به سکوی نه و سه چهارم و یا قطار هاگوارتز و همچنین وردهای جادویی.

@Book_dot_com📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

📜 معرفی مجموعه کتاب "دونده هزارتو"

این مجموعه، یه ماجراجویی علمی-تخیلی پر از هیجانه که مخاطب رو به دنیای تاریک و پیچیده‌ای می‌بره. شاید این سری کتاب رو نشه یه شاهکار ادبی نامید، اما بی‌شک یکی از داستان‌های سرگرم‌کننده و پرکششه که ذهن خواننده رو درگیر می‌کنه.

داستان، روایتگر ماجرای گروهی از نوجوانانه که در فضایی محصور و پر از خطر به نام "هزارتو" بیدار می‌شن، بدون اینکه چیزی از گذشته خودشون به یاد داشته باشن. نویسنده با فضاسازی قوی و توصیفاتی دقیق، هراس و ابهامی که بر داستان سایه افکنده رو به‌ خوبی منتقل کرده و هزارتو رو به یکی از شخصیت‌های اصلی داستان تبدیل کرده. همین دنیای پرابهام و خطرناک، محیطی پرتنش و پر از معما رو برای قهرمانان نوجوان داستان به وجود آورده.

شخصیت‌های این مجموعه به‌ خوبی پرداخته شده‌ان. شخصیت اصلی، توماس، یک نوجوان معمولی با ویژگی‌های معمولی و نقاط قوت و ضعفه. دیگر شخصیت‌ها هم، در حالی که هرکدوم داستان و ویژگی‌های منحصربه‌فرد خودشون رو دارن، با تعاملات واقعی و پیچیده‌شون، داستان رو جذاب‌تر می‌کنن. با اینکه شخصیت‌ها قدرت‌های فراطبیعی ندارن، ولی در شرایط دشوار و ترسناک به قهرمان‌هایی تبدیل می‌شون که توانایی رویارویی با چالش‌ها رو دارن.

گفت‌وگوها و توصیفات داستان ساده و روان هستن، اما به خوبی جو تاریک و عجیب هزارتو و دنیای دیستوپیایی اون رو منتقل می‌کنن. این سبک روایت برای کسی که به دنبال داستانی سریع و هیجان‌انگیزه، کاملاً مناسبه و ذهن خواننده رو تا آخرین صفحه درگیر خودش نگه می‌داره.

این کتاب بیشتر از اونکه صرفا یک داستان علمی-تخیلی باشه، به ترس از ناشناخته‌ها، موضوع بقا و دوستی میان نوجوانان می‌پردازه. شاید بشه گفت نقدی غیرمستقیم به شرایط اجتماعی و روانی جامعه امروز هم داره چرا که نوجوانان برای نجات خود باید با یکدیگر همکاری کنن به هم اعتماد کنن و با سختی‌ها مبارزه کنن.

برخی ممکنه این مجموعه رو تکراری یا حتی ساده بدانن، چرا که شبیه به بسیاری از آثار دیستوپیایی دیگه، مثل بازی‌های گرسنگیه. اما با این حال، دشنر با سرعت بخشیدن به داستان و نگه‌داشتن خواننده در فضایی پر رمز و راز، اثری خلق کرده که خواننده را به صفحه بعدی می‌کشانه و باعث می‌شه تا سرانجام داستان رو دنبال کنه.

هر چند این داستان اشاره‌ای به مفاهیمی مثل دوستی و وفاداری داره اما به اندازه‌ای که به اکشن و ماجراجویی می‌پردازه عمق عاطفی یا پیچیدگی فلسفی نداره. و شاید اگه دنبال چیزی عمیق‌تر باشین تا حدی ناامیدتون کنه.

📚در کل، اگر به داستان‌های بقا، دنیای پسا-آخرالزمانی و ماجراجویی‌های پرخطر علاقه دارین، این مجموعه کتاب برای شماست.

پ.ن: این مجموعه دوتا جلد فرعی هم داره که داستان‌های قبل مجموعه اصلی رو بیان می‌کنه.

💬نظر شما درباره این مجموعه چیه؟

✍️نویسنده: آرونیا

@book_dot_com📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

بی‌خیال تمام دلواپسی‌ها
بی‌خیال،
به موسیقی دلنواز صبح گوش کن
فنجان چای را سر بکش
بگذار حال خوبمان، از یاد ببرد که امروز چند شنبه است...

@book_dot_com 📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

زندگیم خوب است
سازم کوک
صبحم قشنگ است و شبم آرام
قلبی دارم پر از عشق
و دوستانی پر از مهر
خوشبختی یعنی همین…
به همین سادگی!

@book_dot_com 📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

🪫
انگلیسی از مبتدی تا پیشرفته
‏♢@Learn_English_deeply

افزایش انفجاری اعتماد به نفس فوق‌العاده
‏♢@zehnpooya

عاشق آهنگ‌های خارجی با ترجمه‌ای؟
‏♢@foreignmusixx

با کلاس و با سیاست رفتار کن (روانشناسی)
‏♢@family95

روزی صد لغت انگلیسی حفظ کن
‏♢@engquo

انگلیسی از ابتدا بیاموز بدون کلاس رفتن
‏♢@eng_asan

ذهن زیبا "خودشناسے"
‏♢@SFREDAMHDARD4030

کتاب‌های ا𝐏𝐃𝐅ا رایگان دانلود کن
‏♢@Modern_Books

روانشناسی‌تخصصی‌ومشاوره‌خانواده دکترانوشه
‏♢@dranushe

اعتماد به نفس و عزت نفستو بازسازی کن
‏♢@Etemadbenafse_fogholade

دوست داری ب آرزوهات برسی
‏♢@servatmandan_n

‏PDF هر کتابی خواستی اینجا دانلود کن
‏♢@ppdffff

حفظ رايگان لغات 504 واژه با فيلم
‏♢@codinghaye504

انگليسی با تست زدن فول شو
‏♢@lovely_englishh

آموزش قانون جذب ((کائنات))
‏♢@razjazbe

شیرین‌ترین کتاب‌های صوتی
‏♢@avaye_shirine_ketab

تخصصی علوم تربیتی و روانشناسی
‏♢@rraavvaann

•آیلتس رو فول شو•
‏♢@ArazIELTS

کافه‌شاپ تخصصی روانشناسان
‏♢@Cafaravanshenasan

ذهن زیبا موفقیت‌ساز
‏♢@Zehn_ziiiba

کتاب کتاب کتاب کتاب
‏♢@kettabiism

آموزش آسان زبان آلمانی
‏♢@learn_german_official

انرژی روزانه با برشی از کتاب
‏♢@Asheghanbook

گلچینی از بهترین اشعار کهن و معاصر
‏♢@Delaviz_24

یک میلیون کتاب 𝐏 𝐃 𝐅
‏♢@ketaboozendegi

مدیریت و دیجیتال مارکتینگ
‏♢@drebusiness

با افکار مثبت حالمان را خوب کنیم
‏♢@arshiiyaanfar

با ما ترکی استانبولی را رایگان یاد بگیرید
‏♢@Turkce_anketler

خودت را ببین، خودت را بشناس
‏♢@mahfelekhodshenasi

کتابخانه‌ی صوتی نایاب
‏♢@audiiobo0ok

قانون جذب " کندالینی
‏♢@MetaphysicalDargon0000

خدا خدا خدا خدا
‏♢@niiroye_bartar

مرجع فیلم‌های انگیزشی
‏♢@FilmAangizeshi

مراقبه و مدیتیشن رایگان
‏♢@moragabh

کانال دکتر علیرضا آزمندیان
‏♢@azmandiiy

حضرت شعر...!
‏♢@SHaBaNeHaYe_Bi_To

کانال قانون جذب
‏♢@Ghanoonejaozb

شعر ناب و مشاعره
‏♢@sher_moshaer

شاد و مثبت باش معجزه میشه
‏♢@enrjyemosbt

روانشناسی خودآگاهی خودشناسی
‏♢@advice_psychologist

زبان انگلیسی رو سه ماه فول کن
‏♢@english_tiiime

کافه شعر رندان
‏♢@sourode

عرفان،شعر،موسیقی،کتاب
‏♢@kateb_bashi

مطالب روزانه و پست‌های انرژی‌بخش
‏♢@sobhbei

[ سفارش تمامی خدمات گرافیکی ]
‏♢@idesign24

شعر و ادب
‏♢@sher1vaadab

آلبوم و آهنگ‌های شنیدنی شجریان
‏♢@stad_shajariyan

دنیایی برای کتاب‌خون‌ها
‏♢@book_dot_com

شعر ناب
‏♢@zaboreshgh

جرعه‌ای حال خوش (طبیعت)
‏♢@afarinshokoh

جملاتی که به شدت آرومت می‌کنه
‏♢@Mojezeyekhodshenasi

انگیزشی‌ترین کانال تلگرام
‏♢@moovafaghiatvideo

قانون جذب با کوین ترودو
‏♢@Keviintorodo

تغییر را از خودم شروع می‌کنم
‏♢@sin_shin_daily_notes

موفقیت موفقیت موفقیت
‏♢@moovafaghiiatt

پله پله تا اوج موفقیت انگیزشی
‏♢@ganunejazb_raz

سرای پایان‌نامه، مقاله و پرسشنامه
‏♢@Arshevkhaneh

کنکور رو قورت بده
‏♢@Arazkonkur

شناخت چاکراها"متافیزیک"جذب فراوانی
‏♢@tabnahayteshgh

قانون جذب کائنات (راز)
‏♢@jazbomoragheb

کانال سریال انگلیسی
‏♢@swallowielts9

چگونه دیگران را شیفته‌ی خود کنیم
‏♢@MOJZH_AGAHI

جزوه،کتاب،مقاله،فایل درخواستی
‏♢@Archiveketabkhan

انگلیسی با داستان کوتاه صوتی و کوییز
‏♢@sweet_sound_of_book

کنکور زبانت رو 100درصد بزن
‏♢@fast_quizes

از حال بد به حال خوب
‏♢@halekhobhalebad

مهندسی عمران و محاسبات
‏♢@sazehcal

زبان ترکی رو قورت بده
‏♢@ArazTurkish

روی مدار ثروت و موفقیت
‏♢@moovafaghiiat

از جنس آگاهی و تفکر
‏♢@kamitafacor

روانشناسی کودک و خانواده
‏♢@cafepsychology

تست بزن و انگلیسی فول شو
‏♢@amoozesh_TV_ir

سخنان ماندگار دکتر الهی قمشه‌ای
‏♢@Drelahigomsheii

کانال ترفند (جورواجور)
‏♢@Tarfandsani

آنچه که ثروتمندان نمی‌خواهند شما بدانید
‏♢@servatmandan_7

دختری مثل کتابخانه
‏♢@Girlandbook

انگلیسی آسان روزی پنج دقیقه
‏♢@alfacod

کتاب‌های صوتی نایاب
‏♢@ArchiveAudio

دانستنی‌های علمی‌تخصصی پزشکی مزاج‌شناسی
‏♢@infopezeshki

قدیمی‌ترین کتابخانه‌ی تلگرام
‏♢@bokhapdf

دانلود رایگان کتاب‌های صوتی
‏♢@Sot_Books

مهارت همسرداری و ازدواج
‏♢@Ravanbinesh

آموزش رایگان ترکی استانبولی در 29 روز
‏♢@Yeni_hitit

نکات مهم گرامر زبان انگلیسی
‏♢@learn_grammar_official

روزی 100لغت حفظ کنید بدون فراموشی
‏♢@HiEnglish1

آیلتس رو 8 بگيريد با متد جدید (تضمینی)
‏♢@ieltslearner

روانشناس خودت باش دختر
‏♢@sedayepayeaaaab

فن بیان و شخصیت کاریزماتیک
‏♢@goyande_radio

90 روزه انگلیسی حرف بزن
‏♢@basicenglishlearner

قانون‌جذب و ارتعاشات‌ثروت(پیشرفت‌انگیزشی)
‏♢@ganunejazb

کانال آموزش زبان انگلیسی از دل فیلم‌ها
‏♢@Eng_ravan
📽

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

🎼متن شعر"همای رحمت"

علی ای همای رحمت، تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایه هما را

دل اگر خداشناسی، همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سر چشمهٔ بقا را

مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا

بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب
که علم کند به عالم شهدای کربلا را

چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان
چو علی که می‌تواند که به سر برد وفا را

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را

به دو چشم خون‌فشانم هله ای نسیم رحمت
که ز کوی او غباری به من آر توتیا را

به امید آن که شاید برسد به خاک پایت
چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را

چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان
که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را

چه زنم چونای هردم ز نوای شوق او دم
که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را

«همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایی بنوازد آشنا را»

ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا

@Book_dot_com📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

🌙چون دلم می‌خواهد

این مردم هیچ وقت و هیچ‌جور حالیشون نمی‌شه که من واسه این این‌طور زندگی می‌کنم که دلم می‌خواد این‌طور زندگی کنم.

📖کشتن مرغ مینا
✍️هارپر لی

#شبانگاه

@Book_dot_com 📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

#شناسنامه

✍🏻محمود دولت‌آبادی
زاده‌ی:۱۰ مرداد ۱۳۱۹
ملیت: ایرانی🇮🇷

📚آثار: ته شب، سفر، آوسنه بابا سبحان، لایه‌های بیابانی، تنگنا، گاواریان، هجرت سلیمان، باشبیرو، عقیل عقیل، از خم چنبر، دیدار بلوچ، کلیدر، جای خالی سلوچ، ققنوس، آهوی بخت من گزل، کارنامه‌ی سپنج، ما نیز مردمی هستیم، روزگار سپری شده مردم سلخورده، اتوبوس، آن مادیان سرخ‌یال، سلوک، قطره محال اندیش، روز و شب یوسف، طریق بسمل شدن، گلدسته‌ها و سایه‌ها، زوال کلنل، نون نوشتن، میم و آن دیگران، وزیری امیر حسنک، تا سر زلف عروسان سخن، بنی‌آدم، این گفت و سخن‌ها، بیرون در، اسب‌ها اسب‌ها از کنار یکدیگر، دودمان

@Book_dot_com📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

🌙ترس مثل آسم

اگه آدم از یکی بترسه، ازش بدش می‌آد اما نمی‌تونه درباره‌ش فکر نکنه. اونوقت آدم خودشو گول می‌زنه که خوب، چیزی نیس؛ اما دفعه بعد که دوباره می‌بیندش، مث آسم می‌مونه. نفس آدم بند می‌آد.

📖سالار مگس‌ها
✍️ویلیام گلدینگ

#شبانگاه

@Book_dot_com 📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

🌙زندگی کامل نیست!

هیچ زندگی کاملی وجود ندارد که ما در آن متولد شده باشیم؛ و هیچ گریزی از واقعیت وحشتناک رنج وجود ندارد.

📖مغاره‌ی جادویی
✍️جیمز آر دوتی

#شبانگاه

@Book_dot_com 📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

🌙 چیزهای زشت

سیمون با بدن کوچک و آفتاب سوخته خود همانجا ایستاد. حتی اگر چشمهایش را می‌بست، نمی‌توانست تصویر کله خوک را از فکر خود دور کند. چشمان نیم بسته و بی‌حالت خوک که ردپایی از بدبینی خاص دنیای بزرگترها در آن دیده می‌شد، گوئی می‌خواست سیمون را مطمئن کند که چقدر همه چیز زشت و بد است.

📖 سالار مگس‌ها
✍️ ویلیام گلدینگ

#شبانگاه

@Book_dot_com 📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

🌙یگانه دشمن انسان

یگانه دشمنِ آدمی در کُنهِ وجود خودش نهفته است.

🗣ویلیام گلدینگ

💬نظر شما درباره این حرف چیه؟

#شبانگاه
#سخن_چین

@Book_dot_com📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

#معرفی_کتاب

📖کتاب: سالار مگس‌ها
✍️نویسنده: ویلیام گلدینگ
🔄بازگردان: حمید رفیعی
انتشارات: بهجت
ژانر: رمان

📜خلاصه کتاب: ماجرای چند بچه مدرسه‌ایه که بر اثر سقوط هواپیما در جزیره ای ناشناخته بدون هیچ بزرگسالی گیر افتادن. داستان روایت می‌کنه که چطور بچه‌ها سعی می‌کنن تو محیطی بدون هیچ قانون و تمدنی زنده بمونن و با همدیگه بسازن.

@book_dot_com📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

#نشانک

🏷امروز یه نشان کتاب دریایی آوردم. ایده خیلی جذابیه و نیازی به نقاشی یاد داشتن نیست.🌊

@book_dot_com📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

🎼متن و ترجمه آهنگ"فرار کن"

Hey!
هِی!

나만 빼고 다 행복한 것만 같아
انگار همه به غیر از من خیلی خوشحالن

우는 것보다 웃을 때가 더 아파
بیشتر از گریه موقع خنده عذاب میکشم

맨날 참아보려 해도 버텨보려 해도
با اینکه هر روز سعی میکنم تو خودم بریزم سعی میکنم تحمل کنم

그게 잘 안돼 지금 내겐 네 손이 필요해
این خوب نیست الان من به دستان تو احتیاج دارم

그럴 땐 눈물이 날 땐
توی این لحظه ها وقتی اشکام سرازیر میشن

내 손을 꽉 잡아 도망갈까
دستامو محکم بگیر میای باهم فرار کنیم؟

숨겨진 9와 4분의 3엔
از سکوی نُه و سه چهارم مخفی

함께여야 갈 수 있어
اگه باهم باشیم فقط میتونیم عبور کنیم

비비디 바비디 열차가 출발하네 (Oh, oh, oh)
بی بیدی با بیدی الانه که قطار حرکت کنه (اوه اوه اوه)

비비디 바비디 우리의 매직 아일랜드 (Oh, oh, oh)
بی بیدی با بیدی به مقصد جزیره ی جادویی ما

이 터널을 지나면 (hey)
وقتي از اين تونل ميگذريم (هی)

눈을 뜨고 나면 (hey)
وقتي چشمامونو باز ميكنيم (هی)

꿈속은 현실이 돼
رویاهامون به حقیقت تبدیل میشه

Oh, oh, oh
اوه,اوه,اوه

내 영원이 돼줘 내 이름 불러줘
لطفا برام ابدی باش لطفا اسممو صدا بزن

Run away, run away
فرار کن، فرار کن

Run away with me
با من فرار كن

세상의 끝에서
تا پایان این دنیا

Forever together
تا ابد با همدیگه

Run away, baby 내게 대답 해줘
فرار کنیم، عزیزم لطفا یه جواب بهم بده

말해줘 yes 아니는 no
بهم بگو آره، نه رو نمیپذیرم

Don't wanna stay 자 이제 go
نمیخوام اینجا بمونم همین الان بیا بریم

너와 나 함께라면 하늘 위를 달려
اگه من و تو با هم باشیم میتونیم از آسمون ها هم عبور کنیم

말해줘 yes 아니는 no
بهم بگو آره، نه رو نمیپذیرم

Don't wanna stay 자 이제 go
نمیخوام اینجا بمونم همین الان بیا بریم

지금 날 데려가 줘 우리라는 마법에
منو از اینجا دور کن با خوندن ورد جادوییمون

I don't, I don't wanna wake up
نمیخوام، نمیخوام بیدار شم

내 지팡이는 알람 브레이커
عصای جادوییم یه آژیر خطره

우주 속을 우린 헤엄
داریم تو فضا شنا میکنیم

두 개의 꼬리별이 되어 bungee
ما نقطه انتهای یه صورت فلکی میشیم و میپریم

It's okay, don't be afraid
چیزی نیست، اصلا نترس

우리가 함께해
ما با تو میمونیم

이 밤이 끝나려 할 땐
وقتی پایان این شب نزدیک بشه

시계를 되감아 지금 rewind
زمانو برگردون به عقب برش گردون

금지된 장난과 이 magic hour
مثل یه بازی ممنوعه توی این ساعت جادویی

푸른 빛 불꽃이 피어
یه نور آبی قراره به وجود بیاد

하늘빛 마법진 교실을 색칠할래
میخوام این کلاس رو به رنگ آبی آسمونی در بیارم

소환의 주문이 너와 날 이어 주게
اینجوری ورد احضار میتونه مارو به هم برسونه

이 터널을 지나면 눈을 뜨고 나면
وقتی از این تونل عبور کنیم وقتی چشمامونو باز کنیم

꿈속은 현실이 돼
رویاهامون به حقیقت تبدیل میشه

(Oh, oh, oh)
(اوه, اوه, اوه)

내 영원이 돼줘 내 이름 불러줘
لطفا برام ابدی باش لطفا اسممو صدا بزن

Run away, run away
فرار کن، فرار کن

Run away with me
با من فرار كن

세상의 끝에서
تا پایان این دنیا

Forever together
تا ابد با همدیگه

Run away, baby 내게 대답 해줘
فرار کنیم، عزیزم لطفا یه جواب بهم بده

말해줘 yes 아니는 no
بهم بگو آره، نه رو نمیپذیرم

Don't wanna stay 자 이제 go
نمیخوام اینجا بمونم همین الان بیا بریم

너와 나 함께라면 하늘 위를 달려
اگه من و تو با هم باشیم میتونیم از آسمون ها هم عبور کنیم

말해줘 yes 아니는 no
بهم بگو آره، نه رو نمیپذیرم

Don't wanna stay 자 이제 go
نمیخوام اینجا بمونم همین الان بیا بریم

지금 날 데려가 줘 우리라는 마법에 yeah
همین حالا منو از اینجا دور بکن با خوندن ورد جادوییمون

캄캄한 밤 그 계단 밑에서
تو اون شب تاریک زیر راه پله ها

널 본 순간 마법은 시작됐어
لحظه ای که دیدمت این جادو شروع شد

네 눈물로 주문을 만들자
بیا با اشکات یه طلسم رو به وجود بیاریم

다신 울지 않게
تا اینجوری دیگه هیچ وقت دوباره گریه نکنی

(Oh, oh, oh)
(اوه, اوه, اوه)

내 영원이 돼줘 내 이름 불러줘
لطفا برام ابدی باش لطفا اسممو صدا بزن

Run away, run away
فرار کن، فرار کن

Run away with me
با من فرار كن

세상의 끝에서
تا پایان این دنیا

Forever together
تا ابد با همدیگه

Run away, baby 내게 대답 해줘
فرار کنیم، عزیزم لطفا یه جواب بهم بده

말해줘 yes 아니는 no
بهم بگو آره، نه رو نمیپذیرم

Don't wanna stay 자 이제 go
نمیخوام اینجا بمونم همین الان بیا بریم

너와 나 함께라면 하늘 위를 달려
اگه من و تو با هم باشیم میتونیم از آسمون ها هم عبور کنیم

말해줘 yes 아니는 no
بهم بگو آره، نه رو نمیپذیرم

Don't wanna stay 자 이제 go
نمیخوام اینجا بمونم همین الان بیا بریم

지금 날 데려가 줘 우리라는 마법에
منو از اینجا دور کن با خوندن ورد جادوییمون

@book_dot_com📚

Читать полностью…

📚بوک‌ دات‌ کام📚

🌙سیرت و صورت

اگر کسی افکار زشت داشته باشد، بر چهره‌اش نمایان می‌شود. وقتی کسی هر روز، هر هفته و هر سال افکار زشت داشته باشد نیز به قدری زشت می‌شود که دیگر به سختی می‌توان به صورتش نگاه کرد.

📖بدجنس‌ها
✍️رولد دال

#شبانگاه

@Book_dot_com 📚

Читать полностью…
Subscribe to a channel