22497
✺ جهت ارتباط با ادمین و تبادلات با مدیریت کانال بهشت 👇👇 . @Hmirmohammady. @Hoseiniimirmohamadi. . ✺ کانال تخصصیِ داستانهای کوتاه و داستانکهای ایران و جهان... @Best_Stories https://t.me/+1O1ELxy66AVlZjY0
🟣👁️
آستانه
زندان بزرگ نبود. درواقع، از بیرون بیشتر شبیه کتابخانه‌ای متروک یا مدرسه‌ای رهاشده بود. دیوارهایش بلند نبودند، سیم‌خارداری نداشت، و درِ خروجی آن همیشه باز بود. هیچ نگهبانی دیده نمی‌شد، نه برج مراقبتی، نه اسلحه‌ای، نه حتی دوربینی. بااین‌حال، هیچکس نمی‌رفت. زندانی‌ها آزاد بودند که هر زمان بخواهند، خارج شوند. کافی بود از در عبور کنند. هیچکس عبور نمی‌کرد.
✍️ نویسنده: محمد عابدی
آستانه – از مجموعه داستانهای کوتاه دختر چشم‌بنفش
داستانهای کوتاه ☕️🖊
@best_stories
@best_srories
🟣👁️
دختر چشم‌بنفش
هیچکس در آن شهر نام او را نمی‌دانست. فقط به او می‌گفتند: دختر چشم‌بنفش. همه چیز از لحظه‌ای شروع شد که برای اولین‌بار در میدان اصلی ظاهر شد. پاهایش برهنه، موهایش مانند دودی خیس به شانه‌اش چسبیده بود و پیراهنش بیشتر به باندپیچی از پارچه‌های چسبیده به گوشت می‌مانست تا لباسی واقعی؛ اما این چشمانش بود که مردم را می‌ترساند. نه به‌خاطر رنگ بنفش غیرعادی‌شان، بلکه به‌خاطر اینکه انگار با نگاه‌کردن، آدم‌ها را برهنه‌تر از برهنه می‌کرد.
✍️ نویسنده: محمد عابدی
دختر چشم‌بنفش – از مجموعه داستانهای کوتاه دختر چشم‌بنفش
داستانهای کوتاه ☕️🖊
@best_stories
@best_srories
بی‌خود
تنهایی تشنگی سختیِ راه.
نمی‌دانست برای کدامیک صبوری کند.
سردرگم هر چه می‌رفت نه راه پیدا می‌کرد و نه همسفر.
گاه سکوت می‌کرد و گاه فریاد می‌زد.
گاهی تصمیم می‌گرفت بدود تا شاید زودتر به جایی برسد.
بالاخره از ناتوانی نقش زمین شد.
ساعتها روی زمین بی‌حرکت بود و به آسمان نگاه می‌کرد.
تا اینکه از دور صدایی شنید.
صدای پرنده‌ها شاید صدای آب.
فکر کرد شاید پرنده‌ها آب‌تنی می‌کنند.
اگر خیال هم بود از فکرش جان گرفت.
مصمم شد تا مسیر زیادی را به شوق یافتن آب هر طورشده برود.
آن‌چه می‌دید باورکردنی نبود.
آب در چند قدمی‌اش بود.
دستانش را در آب فرو برد خم شد مشت کرد و بر صورتش زد.
خودش را یافته بود حالا دو نفر بودند.
✍نویسنده: لیلا طوفانی
#داستانک
داستانهای کوتاه ☕️🖊
@best_stories
@best_stories
حساب
آن روز همه چیز یک جور دیگر شده بود.
کوچه‌ها هم حواسشان پرت بود.
من دلهره و ترس عجیبی از امتحان داشت.
انگار خورشید هم کجکی می‌تابید.
من هر چقدر سرش را برمی‌گرداند باز هم خورشید توی چشمش بود و نمی‌توانست جایی را ببیند.
من با خودش فکر کرد امروز انگار چند خورشید در آسمان می‌درخشد.
انگار سایه‌هایش هم چند تا شده بودند.
چقدر امتحان ریاضی امروز ترسناک شده بود.
هرچند این اولین امتحان عمرش نبود ولی امروز یک حس دیگر داشت.
من احساس می‌کرد عددها جلوی پایش رژه می‌روند و حواسش را پرت می‌کنند.
شاید عددها حرفی داشتند.
من نمی‌دانست با این همه عدد چه کند؟
اصلا این عددها به چه درد می‌خورند؟
بعد از اینهمه دلهره من وقتی به مدرسه رسید متوجه شد امروز امتحان دیکته دارد.
تازه اینجا بود که فهمید عددها برای چه جلو پایش رژه می‌رفتند!؟
✍نویسنده: لیلا طوفانی
#داستانکهای_من
داستانهای کوتاه ☕️🖊
@best_stories
@best_stories
به جز پیانو و چهار پایه‌اش، چیزی روی صحنه نبود.
آرام و با طمانینه روی چهارپایه نشست و شروع کرد به نواختن. اولین کلید را که فشار داد سالن رو به سردی رفت. دیگر خبری از آن گرما و بادبزن‌های دست بیننده‌ها نبود. با هر کلیدی که فشار می‌داد سالن سرد و سردتر می‌شد.
کاپشنم را پوشیدم. کنار دستی‌هایم در‌حالی‌که به یکدیگر چسبیده بودند،با تعجب نگاهم می‌کردند. داورها از شدت سرما دستشان را دور خودشان حلقه کرده بودند و می‌لرزیدند و آن‌هایی که کسی را برای در آغوش کشیدن کنارشان داشتن، محکم یکدیگر را در آغوش گرفته بودند. سکوت سالن عمیق‌تر از هر زمان دیگری بود؛ چنان که انگار کسی در سالن نبود و تنها او روی صحنه می‌نواخت.
با دقت نگاهش کردم. آرام اشک می‌ریخت و می‌نواخت. اولین بار بود که این قطعه را می‌نواخت. هر زمان که اتفاق مهمی در زندگی‌مان رخ می‌داد،قطعه‌ی جدیدی را برایش می‌ساخت. و این پیانوی از دست دادن مادرش بود. و آن روز بود که فهمیدم این پیانواش نیست که عجیب و خاص است ؛ پیانو تنها،وسیله‌ی بیان احساساتش بود.
زمانی که نواختنش تمام شد، ایستاده تشویقش کردم. بیننده‌ها هم تشویق می‌کردند، اما شدت بهت و حیرت،توان ایستادنشان را گرفته بود. نگاهش میکردم و ناخوادآگاه لبخند می‌زدم. او گرمای خانه‌مان بود.
✍نویسنده:
داستانهای کوتاه ☕️ 🖊
@best_stories
@best_srories
🟣👁️
سگ
چطور فراموشش کنم؟
چطور فراموش کنم که یک روز، وقتی خواب بودم، وقتی در دنیای بی‌خیالی خواب غوطه‌ور بودم، سگم آمد و یک چشمم را خورد؟
نمی‌دانم چرا، اما همیشه در این سؤال گیر می‌کنم.
هیچ‌وقت جواب روشنی برایش پیدا نکردم.
در حقیقت، شاید اصلاً نمی‌خواهم فراموشش کنم.
شاید چیزی در این فراموشی هست که باید دوباره لمسش کنم—چیزی که در میان سکوت روزها و شب‌ها، با تمام زخم‌هایش، مدام به سراغم می‌آید.
✍️ نویسنده: محمد عابدی
📖 سگ — از مجموعه داستانهای کوتاه دختر چشم بنفش
داستان های کوتاه ☕️🖊
@best_stories
@best_srories
تخفیف ویژه كامل ترين پكيج قانون جذب‼️
بيش از 65 ساعت آموزش كه زندگى مالى #هزاران_نفر را دگرگون كرده است
پنج دوره اصلى #كوین_ترودو
1⃣دوره آرزو تودستور توست دوبله صوتی 14جلسه
2⃣دوره ماشین خلق پول همیشگی کوین ترودو زیر نویس 12جلسه
3⃣دوره برداشت موانع موفقیت مسیر کوین ترودو7 فایل
4⃣25 راز ثروت مند شدن کوین ترودو
60دقیقه
5⃣جدیدترین دوره کوین تردو ✅ راز موفقیت ازطریق القا به ذهن
17 جلسه صوتی
📤ارسال فایل دورها تلگرام دانلودی
❌فرصت محدود❌
ایدی تهیه دوره 🔰🔰
👇👇👇👇
@Hmirmohammady
☘🧝🏻♀ارتباط با فرشتگان نیرو های برتر ابعاد بالاتر بخاطر مطالب خوب بیداری روح یکی از دستاورد هاتون خواهد بووود🥹😍🫱🏼تازه این که چیزی نیست توی تمام بخش های زندگی تون از جمله حال خوب درآمد فراوانی رابطه قزازه نکات زیادی یاد بگیری نتیجه بگیری 🤩🥰🌿
برای شرکت توی کلاس بیداری روح به آیدی زیر پیام بدین🥰
@Hmirmohammady
اوایلش فکر میکردم این پیانواش است که عجیب است.غمگین که می‌نواخت، اتاق سرد می‌شدو رنگ خاکستری به خود می‌گرفت.یک خاکستری خسته و ناراحت.حتی از درز پنجره‌ها، صدای باد سوزناک می‌آمد و آدم لرزش می‌گرفت.و زمانی که قطعه‌ی شادی را می‌نواخت، اتاق پر می‌شد از هوایی تازه و سر‌زنده و سبز. حتی گاهی احساس میکردم دیوار‌های اتاق رنگشان شادتر می‌شد، انگارکه لبخند می‌زنند. اتاق چنان می‌شد که آدم با خودش فکر می‌کرد یک روز گرم تابستانی است.
خانه‌مان هرگز بخاری نداشت.حتی آخرین باری که شومینه را روشن دیده بودم، به یاد نمی‌آورم.نیازی نداشتیم به آنها. هر وقت که احساس سرما می‌کردیم، می‌رفت پشت پیانو می‌نشست و قطعه‌ی گرمی را می‌نواخت و تا ساعتها خانه گرم بود.
✍نویسنده:
داستانهای کوتاه ☕️ 🖊
@best_stories
@best_srories
⌚️
موسیقی بی‌کلام
@InstruSongs
مولانا مولانا مولانا
@mowllana
کتاب‌هایی که باید بخوانی
@mylibraries
شکرگزار خدا باش
@khodaya_asheghtam
۱۰۰۰ کتاب صوتی رایگان
@audiopersianlibrary
موسیقی نوستالژی با کیفیت 320
@IDmiras
پرورش گل و گیاه در منزل و درآمدزایی
@ghol_done
قانون جذب رو سه سوته یاد بگیر
@jazbomoraghebe
کافه تنهایی
@cafe_tanhaee
کتابهای خواندنی
@noandishaan_book
زندگی رو زندگی کن
@lifepplus
چیزای جدید یاد بگیر
@atelaateomom
"پرانرژی باش و زندگی کن"
@mouje_tahavolezendegi
کتابخانه مجازی
@ketabkhaneh2015
جملات ناب
@jomaalate_nab
غزل" غزل" غزل" غزل"
@ghaz2020
درخواست کتاب صوتی/pdf
@EBOOK_4U
روانشناس خودت باش دختر
@sedayepayeaaaab
یادگیری آسان انگلیسی
@zabankadelarestan
پی‌دی‌اف هر کتابی خواستی اینجا دانلود کن
@ppdffff
چمدان کتاب
@chamedanketab
دلبری های حضرت مولانا
@molavi_molavi
اموزش قانون جذب(کائنات)
@razjazbe
فکر مثبت
@fekremosbbatt
شعرخوب بخوانیم
@seda_tanha
کتابهای صوتی، آرامش با داستان
@arameshbadastan
❰شعر بهانه‌اے براے عاشقے❱
@kolbeh_sher_delaviz
یک میلیون کتاب 𝐏 𝐃 𝐅
@ketaboozendegi
❰اشعار ناب و ماندگار❱
@delaviztarin_sher_jahan
مرجع فیلم‌های انگیزشی
@FilmAangizeshi
فایل های صوتی استاد عباسمنش
@abasmnesh2
عبارات تاکیدی
@ebraatttttakidi
انگليسي باتست زدن فول شو
@lovely_englishh
آموزش تخصصی خوشنویسی باخودکار
@azad_sma
چگونه دیگران را شیفته‌ی خود کنیم
@MOJZH_AGAHI
راز قانون جذب
@jaoozb
مراقبه و مدیتیشن رایگان
@moragabh
قانون جذب کائنات (راز)
@jazbomoragheb
جملاتی که به شدت آرومت می‌کنه
@Mojezeyekhodshenasi
سخنان ماندگار الهے قمشه‌ای
@ostad_ghomshei
کانال قانون جذب
@Ghanoonejaozb
کانال دکتر علیرضا آزمندیان
@azmandiiy
صوتی قرآن
@books_audio651
جول اوستین
@jooolosten_ir
"تکنیک‌های دفع انرژی منفی"
@feng_shui_enerji
آموزش انگلیسی با تصویر
@EN_PIC
قدرت ذهن ثروتمندان
@ghodratezehneservtmand
معجزه پولسازی
@pollsaazi
راز قانون جذب
@jaaozb
معجزه عشق الهی
@mojezeyeelahii
«زیباترین اشعار شاعران»
@aftabmahtabi
دیالوگ ماندگار
@Tabalvor_quotes
ابرهای نازک خیال
@sin_shin_daily_notes
سخنان حکیمانه مولانا
@soKHanHKimanH
عرشیان شو
@arrshiiyanfar
خورشید آرزوها
@arezo_ez
زندگی رویایی
@zendegiyeroyayi
پله پله تا اوج موفقیت انگیزشی
@ganunejazb_raz
مدیریت ودیجیتال مارکتینگ
@drebusiness
مسیر موفقیت
@zenndgii
همه چیز درباره گلدان سالم
@Maryamgarden
قانون جذب با کوین ترودو
@Keviintorodo
مهندسی عمران ومحاسبات
@sazehcal
متافیزیکی
@IImetaphysicII
انگلیسی با هوش مصنوعی
@EN_with_AI
روانشناسی کودک و خانواده
@cafepsychology
شاد و مثبت باش معجزه میشه
@enrjyemosbt
چگونه همه را مجذوب خود کنیم؟
@ghodrratedaron
حضرت عشق
@dr_ghomsheie
موفقیت موفقیت موفقیت
@moovafaghiiatt
دختری مثل کتابخانه
@Girlandbook
افکار زنده_تمرین مثبت‌اندیشی
@Afkarezendeh
خدا خدا خدا خدا
@niiroye_bartar
دنیای رمان
@donyaeromannn
حفظ رايگان لغات 504 واژه با فيلم
@codinghaye504
از حال بد به حال خوب
@halekhobhalebad
کانال تخصصی شاه‌بیت
@YekbeitY
ذهن زیبا موفقیت‌ساز
@Zehn_ziiiba
دانستنی‌های علمی‌تخصصی پزشکی مزاج‌شناسی
@infopezeshki
کتابخانه‌ی صوتی نایاب
@audiiobo0ok
شعرناب و ڪوتاه
@sher_moshaer
کانال ترفند (جورواجور)
@Tarfandsani
چگونه از کائنات درخواست کنیم؟
@moovafaghiiat
سخنان ماندگار دکتر الهی قمشه‌ای
@Drelahigomsheii
کتاب کتاب کتاب کتاب
@kettabiism
آیلتس رو8 بگيريد با متد جدید (تضمینی)
@ieltslearner
از جنس آگاهی و تفکر
@kamitafacor
90 روزه انگلیسی حرف بزن
@basicenglishlearner
کتابهای صوتی موفقیت خودشناسی ثروت
@morgbh
قانون جذب
@terodoo
ذهن زیبا "خودشناسے"
@SFREDAMHDARD4030
از خودشناسی تا خداشناسی
@VaraTamavara
"حافظ" فروغ" مولانا" خیام"
@AShaarMandgar
بهترین داستانهای کوتاه جهان
@Best_Stories
روانشناسی برای زندگی بهتر
@majallezendegii
شعر خوب بخوانیم
@Best_Poems
قانون‌جذب و ارتعاشات ثروت (پیشرفت‌انگیزشی)
@ganunejazb
سخنان ماندگار دکتر الهی قمشه ای
@ostad_ghomsheii
مراقبه و سکوت
@morghbe
و خدایی که به شدت کافیست
@rahe_aseman
هزار پند مولانا با معانی اشعار
@Ashaarkotaa
کتاب خوب بخوانیم
@kettabism
از جنس تفکر و آگاهی
@kami_tafacor
دانلود رایگان هر کتابی که بخوای
@Ketabnayyab
خدا خدا خدا
@niroye_bartarr
اشعار مولانای جانان
@shere_molavi
خواندنی‌های ادبی
@Book_Life
🪭
قهرمانانِ بی مدال
ما قهرمانانِ بی‌مدالی بودیم که هرگز مارا بالای سکویی نبردند و مدالِ افتخاری بر گردن‌مان نیاویختند.
اگرچه بار جنگ و محرومیت‌های بعد از جنگ و انقلاب همگی بر دوشِ نسل ما گذاشته شد اما هیچ یک به نام ما ثبت نشد.
کسی ما را تافته جدابافته تربیت نکرد و تا مدرسه بدرقه نشدیم و هرگز پشت در مدرسه با ماشین به استقبال ما نیامدند.
خودمان تنها به مدرسه رفتیم و ثبت‌نام کردیم و کارنامه گرفتیم.
در هیچ کلاس فوقِ برنامه‌ای ثبت‌نام نشدیم.
به کلاسِ موسیقی و زبان و کامپیوترو...نرفتیم.
بازی‌های ما در کوچه برگزار شد و ساعتها گرگم به هوا و لی‌لی و طناب‌بازی و فوتبال و کش‌بازی کردیم.
ماهنوز با هم‌بازی‌های‌مان رفیقِ شفیق مانده‌ایم.
در خانه کسی در جستجوی معدل و نمرات ما نبود.
بعضی از والدین حتا نمی‌دانستند فرزندشان در چه پایه ای تحصیل می‌کند؟
هرگز از ما برای کاری نظر‌سنجی نشد.
ما نسلی بی‌توقع و پُربازده بودیم و هیچگاه بارمان را بردوشِ کسی تحمیل نکردیم.
کمتر خواسته‌ای بود که به آن برسیم وآرزوهای
ما لابه‌لای روزهای شلوغ زندگی گم شد.
ما نسلی بودیم که بی سروصدا و بی توقع و کم هزینه بزرگ شدیم و همیشه کمک‌حالِ خانواده بودیم.
زنده بودیم و گذرانِ زندگی کردیم و ازدواج کردیم.
تا اینکه ما دوباره؛
نسلی شدیم که فرزندانمان را حمایت کردیم.
کوله پشتی‌ها‌شان را بردوش گرفتیم و بدرقه‌ی‌شان کردیم و به استقبال‌شان رفتیم.
فرزندانمان را غرق در مهر و مهرورزی کردیم.
چندین مهارت به آنها آموختیم و در کلاسهای متعدد ثبت‌نام‌شان کردیم.
ما فرزندانمان را نابغه تربیت کردیم و باز برای خودمان کاری نکردیم.
مانسلی بودیم مهربان و مسئول و مهرورزی را تمام کردیم و مادران و پدران‌مان رابه خانه سالمندان نسپردیم و علاوه بر بار زندگی خودمان آنها را نیز تا آخرین لحظه حمایت کردیم.
راستی ما چگونه اینچنین مسئولیت‌پذیر شدیم؟
اینهمه مهر و مهربانی را از کجا آموختیم؟
ما نسلی بودیم که هیچ کس ما را نشناخت و فرصت خاصی برای رشد ما فراهم نکرد.
چنین نسلی هرگز نخواهد آمد!
هیچکس ما را نابغه تربیت نکرد اما نابغه شدیم!
نابغه هستیم و مسئولیت‌پذیر و هنوز با شور و شوق و پر تلاش زندگی می‌کنیم و دنیا زیر پاهای ما می‌چرخد.
دلتنگ می‌شویم، خسته می‌شویم، اما نامهربان نمی‌شویم و مسئولیت‌هایمان را ترک نمی‌کنیم.
✍نویسنده:لیلا طوفانی
#یادداشت
داستانهای کوتاه 🖊☕️
@best_srories
@best_stories
🎾
درخواست و دانلود کتاب
⧟ @EBookiha
خدا خدا خدا
⧟ @niroye_bartarr
کتاب‌هایی که باید بخوانی :
⧟ @mylibraries
۱۰۰۰ کتاب صوتی رایگان
⧟ @audiopersianlibrary
هنوز زندگی ( اکنون )
⧟ @HavalI_behesht12
پرورش گل و گیاه در منزل و درآمدزایی
⧟ @ghol_done
قانون جذب رو سه سوته یاد بگیر
⧟ @jazbomoraghebe
هر روز یک جرعه کتاب بنوشیم
⧟ @Asheghanbook
سخنان ماندگار دکتر الهی قمشه‌ای
⧟ @ostad_ghomsheii
کافه تنهایی
⧟ @cafe_tanhaee
زندگی رو زندگی کن
⧟ @lifepplus
عاشقان کتاب
⧟ @bokk_lovers
اینجا اشعار فارسی زیبا بخوان
⧟ @Best_Poems
بزرگترین کتابخانه‌ی PDF فارسی و صوتی
⧟ @ketabkhaneh2015
بهترین داستانهای کوتاه جهان...!
⧟ @Best_stories
کتابخانه
⧟ @bokhapdf
غزل " غزل " غزل " غزل " غزل "
⧟ @ghaz2020
قانون جذب
⧟ @terodoo
ذهن زیـبـا "خـودشـنـاسـے"
⧟ @SFREDAMHDARD4030
کتابهای صوتی موفقیت خودشناسی ثروت
⧟ @morgbh
افکـار زنـده _ تمرین مثبت‌اندیشی
⧟ @Afkarezendeh
موزیک بیکلامای اینجا حرف نداره!
⧟ @instrusongs
یادگیری آسان انگلیسی هر شب ۱۵ دقیقه
⧟ @zabankadelarestan
پی‌دی‌اف هر کتابی خواستی اینجا دانلود کن
⧟ @ppdffff
روانشناس خودت باش دختر
⧟ @sedayepayeaaaab
از خودشناسی تا خداشناسی
⧟ @VaraTamavara
درخواست کتاب صوتی و pdf
⧟ @EBOOK_4U
"حافظ" فروغ" مولانا" خیام"
⧟ @AShaarMandgar
"پرانرژی باش و زندگی کن"
⧟ @mouje_tahavolezendegi
انگیزشی‌ترین
⧟ @JoelO_sten
اطلاعات دانستنی
⧟ @Etelaat_danestani
دانلود 1001 کتاب نایاب و ممنوعه
⧟ @Noandishaan_Book
مراقبه و سکوت
⧟ @morghbe
و خدایی که به شدت کافیست
⧟ @rahe_aseman
خواندنی‌هایی از بزرگان جهان...
⧟ @Book_Life
گیاه درمانی
⧟ @mive_darmani2
هزار پند مولانا با معانی اشعار
⧟ @Ashaarkotaa
کتاب خوب بخوانیم
⧟ @kettabism
از جنس تفکر و آگاهی
⧟ @kami_tafacor
آرشیو کتب نایاب و ممنوعه
⧟ @seemorghbook
دانلود رایــگــان هر کتــابی که بخــوای
⧟ @Ketabnayyab
مولانا مولانا مولانا
⧟ @mowllana
🏓
🦋خیلی از شما مدام دچار مشکلاتی تو رابطتون میشین که به هیچ روشی هم درست شدنی نیس و همین باعث ناامیدی و افسردگی شدید دررابطتون میشه ، اگه توام این مشکلاتو داری بیا پیوی راهنمایی کنم.
@oloomgharibe90
نامه به خود
چقدر نامه‌نوشتن را دوست دارم آن هم در عصر یخ‌بندان دیجیتال.
وقتی با کسی از راه دور، تنها با یک کاغذ و قلم، بار سنگین احساسات و اخبار و دلتنگی‌ها را منتقل می‌کنی.
چقدر این کار روح دارد و عمیق و زیباست.
به نظرم هنوز هیچ چیز نتوانسته جای نامه‌ای را بگیرد که از راه دور، با دست‌خطی واقعی، به دستت می‌رسد.
بار معنایی قوی و عجیبی دارد.
شما چطور؟
برای چه کسانی نامه نوشته‌اید؟
تا حالا سفارش نامه‌نویسی برای دیگران داشته‌اید؟
نمی‌دانم در طول عمرم چند نامه نوشته‌ام، کاش تعدادش را می‌دانستم.
یک بار برای شمردن تقریبی آنها اقدام کردم، اما متأسفانه گفتند بایگانی نامه‌ها دیگر وجود ندارد و ظاهراً از بین برده‌اند.
به نظر اغلب مردم، نامه‌نوشتن کار سختی است.
برای همین بود که در گذشته‌ها زیاد نامه رد و بدل نمی‌شد.
با اینکه ابزار دیگری برای ارتباط گرفتن وجود نداشت، اما افراد کمی حاضر به نوشتن نامه می‌شدند.
من سالها در محیط کارم، به بچه‌های استان مازندران که برای کانون پرورش فکری نامه می‌نوشتند، با دست‌خط خودم پاسخ می‌دادم؛ کتبی و دستی.
هرکدام از ما پاسخ‌گوی یک استان بودیم.
در واقع، برای همین عشق نامه‌نویسی در من شکوفا شد.
نامه پشت نامه، هر کدام از دیگری شیرین‌تر.
بیشتر نامه‌ها از نوشته‌های خودشان بود؛ شعر، قصه، یادداشت، متن‌های ادبی و...
گاه با نامه‌ها غرق در خنده می‌شدیم، و گاه از مشکلات و کمبودها و درد دل‌هایشان اشک‌مان جاری می‌شد.
نامه‌ها بوی زندگی می‌دادند و هر خط‌شان رنگی از صداقت داشت.
فراخور حال و سن هر یک از نویسنده‌ها، پاسخ‌گویی متفاوتی داشتیم، و جالب اینکه هیچ‌وقت این کار به نظرم سخت و تکراری نمی‌آمد.
با اینکه در نامه‌نویسی فرد موفقی بودم، اما تصور می‌کنم نامه نوشتن به خود یک چیز دیگر است.
شما چه فکر می‌کنید؟
اینها را نوشتم که از شما بپرسم: هیچ‌وقت برای خودتان نامه نوشته‌اید؟
اگر می‌نویسید، از چه چیزهایی در آن حرف می‌زنید؟
چند روز یک‌بار از خودتان خبر می‌گیرید؟
چه چیزهایی درباره خودتان می‌دانید؟
اصلن چقدر حوصله حرف زدن با خودتان را دارید؟
گاهی فکر می‌کنم شاید اگر بیشتر برای خودمان نامه می‌نوشتیم، آدمهای بهتری می‌شدیم.
✍نویسنده: لیلا طوفانی
#یادداشت
داستانهای کوتاه ☕️🖊
@best_stories
@best_stories
✍نویسنده:
داستانهای کوتاه ☕️ 🖊
@best_stories
@best_srories
📚
کتابستان
@EBookiha
مولانا مولانا مولانا
@mowllana
خدا خدا خدا
@niroye_bartarr
دانلود رایگان هر کتابی که بخوای
@Ketabnayyab
موسیقی نوستالژی با کیفیت 320
@IDmiras
پرورش گل و گیاه در منزل و درآمدزایی
@ghol_done
قانون جذب رو سه سوته یاد بگیر
@jazbomoraghebe
کافه تنهایی
@cafe_tanhaee
مراقبه و سکوت
@morghbe
هر روز یک کتاب نایاب و خواندنی
@noandishaan_book
ترفند های جدید یاد بگیر
@atelaateomom
اینجا شعر خوب بخوانیم
@Best_Poems
کافـه "روانشناسی"
@majallezendegii
درخواست کتاب صوتی/pdf
@EBOOK_4U
غزل" غزل" غزل" غزل"
@ghaz2020
باکلاس و با سیاست رفتار کن(روانشناسی)
@Hamdel_Ba_To
روانشناس خودت باش دختر
@sedayepayeaaaab
یادگیری آسان انگلیسی هر شب ۱۵ دقیقه
@zabankadelarestan
کتابهای صوتی موفقیت خودشناسی ثروت
@morgbh
چمدان کتاب
@chamedanketab
تخصصی علوم تربیتی و روانشناسی
@rraavvaann
اموزش قانون جذب (کائنات)
@razjazbe
فکر مثبت
@fekremosbbatt
کانال ترفند (جورواجور)
@Tarfandsani
کتابخانه‌ی صوتی نایاب
@audiiobo0ok
دانستنی‌های علمی‌تخصصی پزشکی مزاج‌شناسی
@infopezeshki
❰اشعار ناب و ماندگار❱
@delaviztarin_sher_jahan
رویای سپیدار
@sepedari
کانال تخصصی شاه‌بیت
@YekbeitY
مرجع فیلم‌های انگیزشی
@FilmAangizeshi
مدینه فاضله
@Madineh_Fazeleh
خدا خدا خدا خدا
@niiroye_bartar
کافه شاپ تخصصی روانشناسان
@Cafaravanshenasan
متن های عالی و فوق العاده کوبنده
@ghanonebawar
مراقبه و مدیتیشن رایگان
@moragabh
قانون جذب کائنات (راز)
@jazbomoragheb
چگونه همه را مجذوب خود کنیم؟
@ghodrratedaron
سخنان ماندگار الهے قمشه‌ای
@ostad_ghomshei
روانشناسی کودک و خانواده
@cafepsychology
کانال قانون جذب
@Ghanoonejaozb
انگلیسی با هوش مصنوعی
@EN_with_AI
"تکنیک‌های دفع انرژی منفی"
@feng_shui_enerji
آموزش انگلیسی با تصویر
@EN_PIC
سرای پایان نامه،مقاله و پرسشنامه
@Arshevkhaneh
پله پله تا اوج موفقیت انگیزشی
@ganunejazb_raz
دیالوگ ماندگار
@Tabalvor_quotes
طُرفه‌نگار
@Torfea
دیالکتیک و متن‌های ناب و زیبا
@Darrkoob
عشق، سینما و موسیقی، بگو بدانم!
@fardin_thi
مکانهای ناشناخته‌ی ایران!!!
@kazhin_seir
ابرهای نازک خیال
@sin_shin_daily_notes
کلیپ و فایل و کتاب محراب
@Archiveketabkhan
مدیریت ودیجیتال مارکتینگ
@drebusiness
ترفند های گیاهان آپارتمانی
@Maryamgarden
قانون جذب با کوین ترودو
@Keviintorodo
مهندسی عمران ومحاسبات
@sazehcal
کانال دکتر علیرضا آزمندیان
@azmandiiy
شاد و مثبت باش معجزه میشه
@enrjyemosbt
کلاسهای آنلاین خصوصی انگلیسی
@EN_Classes
جملاتی که به شدت آرومت می‌کنه
@Mojezeyekhodshenasi
حضرت عشق
@dr_ghomsheie
موفقیت موفقیت موفقیت
@moovafaghiiatt
دختری مثل کتابخانه
@Girlandbook
راز قانون جذب
@jaoozb
چگونه دیگران را شیفته‌ی خود کنیم
@MOJZH_AGAHI
افکار زنده_تمرین مثبت‌اندیشی
@Afkarezendeh
از حال بد به حال خوب
@halekhobhalebad
فایل های صوتی استاد عباسمنش
@abasmnesh2
ذهن زیبا موفقیت‌ساز
@Zehn_ziiiba
منبع ویدئو های انگلیسی اینستا
@English_Video_EV
یک میلیون کتاب 𝐏 𝐃 𝐅
@ketaboozendegi
《شعر بهانه‌اے براے عاشقے》
@kolbeh_sher_delaviz
چگونه از کائنات درخواست کنیم؟
@moovafaghiiat
سخنان ماندگار دکتر الهی قمشه‌ای
@Drelahigomsheii
دلبری های حضرت مولانا
@molavi_molavi
کتاب کتاب کتاب کتاب
@kettabiism
از جنس آگاهی و تفکر
@kamitafacor
پی‌دی‌اف هر کتابی خواستی اینجا دانلود کن
@ppdffff
قانون جذب
@terodoo
ذهن زیبا "خودشناسے"
@SFREDAMHDARD4030
از خودشناسی تا خداشناسی
@VaraTamavara
"حافظ" فروغ" مولانا" خیام"
@AShaarMandgar
بهترین داستانهای کوتاه جهان
@Best_Stories
"پرانرژی باش و زندگی کن"
@mouje_tahavolezendegi
بزرگترین کتابخانه‌ی PDF و صوتی
@ketabkhaneh2015
قانون‌جذب و ارتعاشات ثروت (پیشرفت‌انگیزشی)
@ganunejazb
زندگی رو زندگی کن
@lifepplus
سخنان ماندگار دکتر الهی قمشه ای
@ostad_ghomsheii
و خدایی که به شدت کافیست
@rahe_aseman
هزار پند مولانا با معانی اشعار
@Ashaarkotaa
خواندنی‌هایی از بزرگان جهان
@Book_Life
کتاب خوب بخوانیم
@kettabism
از جنس تفکر و آگاهی
@kami_tafacor
۱۰۰۰ کتاب صوتی رایگان
@audiopersianlibrary
شکرگزار خدا باش
@khodaya_asheghtam
اشعار مولانای جانان
@shere_molavi
سفرهای کم هزینه
@JournalTourism
کتاب‌هایی که باید بخوانی:
@mylibraries
✔️
♡دلبــری کردن رو اینجا یادبگیر😍👇🏻
منبع کلیپ و گیف عاشقانه و بوسه💋💋
گیف لب 💋😻
°•●@Eeshgh_Lovee
°•● @Eeshgh_Lovee
استوری هاش بیش از حد شیکه🙂🎈
🟣👁️
شماره ۱۴۴۹
وقتی اولین‌بار تابلو را دید، زیر نور ضعیف یک چراغ مه‌آلود، تصور کرد خواب است. روی تخته‌ای چوبی، با حروف زنگ‌زده‌ای که انگار سالها در انتظار خوانده شدن مانده بودند، نوشته شده بود: «فروشگاه اشیاء گمشده». حرف‌ها کمی کج‌وکوله بودند، گویی خودشان هم به نوشتن چنین عبارتی شک داشتند. داخل فروشگاه بوی گردوغبار قدیمی می‌آمد. آمیخته با عطری آشنا که نمی‌توانست آن را به یاد آورد.
✍️ نویسنده: محمد عابدی
شماره ۱۴۴۹ – از مجموعه داستانهای کوتاه دختر چشم‌بنفش
داستانهای کوتاه ☕️🖊
@Best_Stories
@Best_Stories
🟣👁️
سقف
از سقف سیمانی اتاق قطره‌ای چکید. بی‌صدا. درست روی پاشنهٔ پای مرد. او تکان نخورد. مثل همیشه، ساعت پنج صبح بیدار شده بود. نشسته بود روی صندلی آهنی، روبه‌روی دیواری بی‌رنگ، در اتاقی بدون پنجره و در انتظار فرصتی برای کشتن. کشتنِ او. او، از ساعت چهار و چهل‌وپنج دقیقه، در همان‌جا بود. کشیده، بی‌حرکت، دور، اما آشنا. مثل همیشه، در کمین.
✍️ نویسنده: محمد عابدی
سقف – از مجموعه داستانهای کوتاه دختر چشم‌بنفش
انتشارات شالگردن ☕️🖊
@best_stories
@best_srories
دردِسر
من تنها بود
خب او هم تنها بود
من حوصله نداشت
او هم حوصله نداشت
من هیچکسی را نداشت
او هم کسی را نداشت
من حرف نمی‌زد
او هم حرف نمی‌زد
من از همه فرار می‌کرد
او هم از همه فرار می‌کرد
من بی طاقت بود
او هم بی طاقت بود
من‌عصبانی بود
او هم عصبانی بود
من هزار مشکل داشت
او هم هزار مشکل داشت
چقدر وجه مشترک!
اینهمه دردسر شروعی برای یک زندگی با‌تفاهم بود.
✍نویسنده: لیلا طوفانی
#داستانکهای_من
داستانهای کوتاه ☕️🖊
@best_srories
@best_stories
فکر میکردم پیانواش سحرآمیز است. تا اینکه تابستان سال گذشته مادرش را از دست داد؛غمگین بود، اما حتی یک کلمه هم در این باره صحبت نکرد.
نمی‌دانستم چطور می‌توانست برابر این حجم از درد و اندوه سکوت کند.
کمتر از یک هفته از این اتفاق می‌گذشت که مسابقه نوازندگی پیانو برگزار می‌شد و بدون کلمه ای اضافه‌تر گفت:"می‌خواهم شرکت کنم."
از سال پیش همیشه درباره‌ی این مسابقه حرف می‌زد. عصر بود. آماده‌ی رفتن بودیم.دیدم پالتو‌اش را هم برداشته.تعجب کردم؛ آخر تابستان بود.
چیزی نگفتم. من هم کاپشنم را برداشتم. تمام جایگاه‌های سالن پر بود از وابستگان و همراهان شرکت‌کننده‌ها. در ردیف دوم سمت راست سالن صندلی‌ای برایم رزرو شده‌بود. او هم به پشت صحنه رفت و در اتاق نوازنده ها،منتظر شد تا نامش را بخوانند.
تمام سالن تاریک بود؛ تنها بالای پیانوی وسط صحنه و درب خروجی که پشت سرمان بود، دو چراغ روشن شده بودند. شرکت کننده‌ها به نوبت می‌آمدند و قطعه‌شان را اجرا می‌کردند. حین اجرا،کسی حرف نمی‌زد و سالن تمام و کمال صدای پیانو می‌شد. او آخرین نفر بود از پشت پرده با قدم‌هایی آرام به سمت پیانو آمد.
صدای قژ‌قژ چوب‌ها زیر پایش به گوش می‌رسید. مردم در گوشی با هم حرف می‌زدند و زیر زیرکی می‌خندیدند. پالتویش را تنش کرده‌بود و یک شال آبی پیچیده بود دور گردنش؛ در حالی‌که گرمای سالن به سختی تحمل می‌شد. داورها که در صندلی‌های ردیف اول نشسته بودند، با تعجب به هم دیگر نگاه می‌کردند و پچ‌پچ می‌کردند.
✍نویسنده:
داستانهای کوتاه ☕️ 🖊
@best_stories
@best_srories
✉️
خواندنی‌هایی از بزرگان جهان...
🛍 @Book_Life
مولانا مولانا مولانا
🛍 @mowllana
کتاب‌هایی که باید بخوانی :
🛍 @mylibraries
شکرگزار خدا باش
🛍 @khodaya_asheghtam
۱۰۰۰ کتاب صوتی رایگان
🛍 @audiopersianlibrary
واژه‌های مهربانی
🛍 @sabzoaram
هزار پند مولانا با معانی اشعار
🛍 @Ashaarkotaa
قانون جذب رو سه سوته یاد بگیر
🛍 @jazbomoraghebe
و خدایی که به شدت کافیست
🛍 @rahe_aseman
جذاااااب‌ترین ویدئوهای روانشناسی
🛍 @psyshortmovies
کافه تنهایی
🛍 @cafe_tanhaee
ذِکرهاو دُعاهای‌گِره‌گُشا با قُرآن‌کریم مُعجزه‌میکنه
🛍 @quran_karim786
زندگی رو زندگی کن
🛍 @lifepplus
اطلاعات دانستنی
🛍 @Etelaat_danestani
انگلیسی روزی فقط پنج دقیقه!
🛍 @lezzateenglisi
عاشقان کتاب
🛍 @bokk_lovers
انگیزشی‌ترین
🛍 @JoelO_sten
جملات ناب
🛍 @jomaalate_nab
درخواست کتاب صوتی و pdf
🛍 @EBOOK_4U
غزل" غزل " غزل " غزل " غزل "
🛍 @ghaz2020
از خودشناسی تا خداشناسی
🛍 @VaraTamavara
روانشناس خودت باش دختر
🛍 @sedayepayeaaaab
صفر تا صد پایان‌نامه و مقاله‌نویسی + مشاوره
🛍 @SnappResearchTools
یادگیری آسان انگلیسی هر شب ۱۵ دقیقه
🛍 @zabankadelarestan
کتابهای صوتی موفقیت خودشناسی ثروت
🛍 @morgbh
افکـار زنـده _ تمرین مثبت‌اندیشی
🛍 @Afkarezendeh
درخواست و دانلود کتاب
🛍 @EBookiha
بی‌کلامایی که دنبالشی اینجاست!
🛍 @instrusongs
آموزش رواندرمانی و روانشناسی تصویری
🛍 @honareandishe
پی‌دی‌اف هر کتابی خواستی اینجا دانلود کن
🛍 @ppdffff
• انگلیسی رو قورت بده •
🛍 @Araz_English
ذهن زیـبـا "خـودشـنـاسـے"
🛍 @SFREDAMHDARD4030
باکلاس و با سیاست رفتار کن (روانشناسی)
🛍 @Hamdel_Ba_To
قانون جذب
🛍 @terodoo
کتابخانه
🛍 @bokhapdf
"حافظ" فروغ" مولانا" خیام"
🛍 @AShaarMandgar
بهترین داستانهای کوتاه جهان...!
🛍 @Best_stories
بزرگترین کتابخانه‌ی PDF فارسی و صوتی
🛍 @ketabkhaneh2015
کوتاه ولی به شدّت مفهومی!
🛍 @its_anak
اینجا اشعار فارسی زیبا بخوان
🛍 @Best_Poems
"پرانرژی باش و زندگی کن"
🛍 @mouje_tahavolezendegi
فایل‌های اصلاح روابط دکتر اوحدی
🛍 @psychologyservice
قانون‌جذب‌و ارتعاشات‌ثروت(پیشرفت‌انگیزشی)
🛍 @ganunejazb
معلوماتی که باسوادها نیاز دارند
🛍 @atelaateomom
دانلود 1001 کتاب نایاب و ممنوعه
🛍 @Noandishaan_Book
مراقبه و سکوت
🛍 @morghbe
سخنان ماندگار دکتر الهی قمشه‌ای
🛍 @ostad_ghomsheii
فایل‌های روانشناسی، استخدامی، خبر
🛍 @salimigroup1394
همدلی از همزبانی بهترست...
🛍 @sheroandishe
پرورش گل و گیاه در منزل و درآمدزایی
🛍 @ghol_done
کتاب خوب بخوانیم
🛍 @kettabism
از جنس تفکر و آگاهی
🛍 @kami_tafacor
دانلود رایــگــان هر کتــابی که بخــوای
🛍 @Ketabnayyab
خدا خدا خدا
🛍 @niroye_bartarr
اشعار مـولانــای جـانـان
🛍 @shere_molavi
⌂
باتهیه خرید پکیج دوره های کوین ترودو
و دوره های تغیر باور در 60 ثانیه و روح بیداری ....👌❤️🫵🫵
به تمامی باورها و انگیزه های عالی و هدفها و سلامتی و ثروت و آرامش به آرزوهای خود می‌رسید ❤👌🙏
@bsooyekamyabint
/channel/+sd2aRJDWYjpiYWFk
https://t.me/joinchat/sd2aRJDWYjpiYWFk
قصه‌ی زندگی
نگران نباش باورکن خیلی‌ها هم مثل تو همین مشکلات را دارند.
کافی است نگاهی به زندگی آدمهای اطرافت بیندازی آنوقت متوجه می‌شوی که آدمهای مثل تو فراوانند و تو تنها نیستی.
عروسی و تولد و غم و شادی و مرگ و تصادف و بیماری و بی‌پولی و نداری و قرض و ثروت و فقر و بیکاری همه و همه قصه‌های زندگی هستند.
منتها سناریوی زندگی هر کسی از نقطه‌ای شروع می‌شود.
درست مثل یک فیلم و با خودش حوادث و ماجراهای مختلفی را دارد تا فیلمِ زندگی آن فرد تمام شود.
مثلن قصه‌ی زندگی احمد‌آقا همسایه ما با کلی ثروت و‌پول و شادی و اتفاقهای عالی و باورنکردنی شروع شد که زبانزد خاص و عام بود. اما بعد بیماری همسرش شروع شد.
مداوا و درمان این‌در اون‌در زدن و رفت و آمدهای بسیار.
از این دکتر به اون دکتر و از این کشور به اون کشور و کلی سفر و جهانگردی و دور دنیا گشتن و عاقبت در همین سفرها و مداواها مردِ خانواده در کشوری غریب از دنیا رفت.
همسرش بعد از مدتی حالش خوب شد.
ازدواج کرد و به ایران برگشت بچه‌دار شد و سالها زندگی کردند.
اما در ادامه این سالها مشکلاتِ اقتصادی زیادی پیدا کردند.
بیکاری و تنگدستی چالشهای سختی در زندگی‌شان ایجاد کرد.
از شدتِ فشار مالی حتا نزدیک بود خانه‌شان را هم بفروشند.
تا اینکه شانس آوردند و کاری پیدا شد و زن و شوهر هر دو مشغول به کار شدند وکمی به آرامش رسیدند.
یا از زندگی دوستِ خواهرم بگویم که مادر و‌پدرش عاشقانه ازدواج کرده بودند.
هر چند از نظر مالی در مضیقه بودند ولی عشقشان قصه‌ی شنیدنی همه‌ی خانه‌ها شده بود.
بعد از سه سال عموی پدرش فوت کرد.
تنها وارث پدرِ دوستِ خواهرم بود.
ثروت کلانی به آنها رسید.
زندگی‌شان زیرو روشد و این بار قصه ثروتشان نَقل تمام خانه‌ها شد.
چند سالی به این منوال گذشت.
تا اینکه در اثر یک حادثه شوکی به مادرِ دوستِ خواهرم وارد شد و مشکلات روحی روانی پیدا کرد.
سالها درمان بی‌نتیجه بود وزندگی با وجود ثروت زیاد از رنگ و رونق افتاد و همه چیز آشفته شد.
این شمه‌ای از زندگی ما آدمهاست.
اینها را نگفتم تا شما دلگیر و ناراحت شوید.
تنها می‌خواستم نمایی از زندگی چند نفر را با شما به اشتراک بگذارم که فکر نکنید فقط در زندگی من و شما از این اتفاقها می‌افتد.
و خوشیها مال یک عده است و غم و غصه‌هایش مال عده‌ای دیگر.
می‌خواهم بگویم زندگی تلفیقی است از خوشیها و ناخوشی‌ها.
این ما هستیم که نباید خودمان را در مواجهه با مشکلات ببازیم و افسرده و شکست خورده شویم.
چرا که قطارِ زندگی همچنان در حرکت است و چه بخواهیم و چه نخواهیم زندگی برای آنانکه زنده هستند جریان دارد و باید پا به پای هم تلاش کنیم تا چرخ روزگار همچنان بگردد.
چه خوب می‌شود اگر نگرش وتفسیرمان را تغییر بدهیم.
و از هر ماجرایی برای ادامه زندگی بهترین برداشت را داشته باشیم.
✍نویسنده: لیلا طوفانی
#یادداشت
داستانهای کوتاه ☕️🖊
@best_stories
@best_stories
جرقه‌ای در مه
می‌ترسید ولی امید داشت. ترس از آینده مثل مه چسبیده بود به پنجره‌ی اتاقش. ترس از فریادهای دوباره و امید به غیرت و مردانگی‌اش.
خودش را میان دو صدا می‌یافت: صدای عقل که می‌گفت برنگرد و صدای دل که زمزمه می‌کرد شاید این بار فرق کند.
چمدان گوشه‌ی اتاق هنوز باز بود؛ مثل دل خسته‌اش که بین رفتن و ماندن گیر افتاده بود.
یک لحظه بوی ادکلن مرد پیچید توی اتاق؛ همان که یک روز گفته بود: «هر وقت خواستی برگرد، در به روت بازه.»
دستش لرزید. رفت سراغ تلفن و شماره‌اش را گرفت. بوق اول را نشنیده، دلش لرزید و قطع کرد.
باران تندتر شد. قطره‌ای از لب پنجره چکید روی لبش. سرد بود و تلخ؛ مثل دلتنگی، اما در دلش هنوز جرقه‌ای روشن بود، مثل شمعی که در نسیم می‌لرزد، خاموش نمی‌شود.
#قاضی
داستانهای کوتاه 🖊☕️
@best_sror
#داستان_کوتاه
📚
یک بار دزدکی با هم رفتیم سینما و من دو ساعت تمام به جای فیلم او را تماشا کردم. دو سال گذشت. جیب هایم خالی بود و من هنوز عاشق فروغ بودم. گرسنگی از یادم رفته بود.
یک روز فروغ پرسید: «کی ازدواج می کنیم؟»
گفتم: «اگر ازدواج کردیم دیگر به جای تو باید به قبض های آب و برق و تلفن و قسط های عقب افتادۀ بانک و تعمیر کولر آبی و بخاری و آبگرمکن و اجاره نامه و شغل دوم و سوم و دویدن دنبال یک لقمۀ نان از کلۀ سحر تا بوق سگ و گرسنگی و جیب های خالی و خستگی و کسالت و تکرار و تکرار و تکرار و مرگ فکر کنم و تو به جای عشق باید دنبال آشپزی و خیاطی و جارو و شستن و خرید و میهمانی و نق و نوق بچه و ماشین لباسشوئی و جارو برقی و اتو و فریزر و فریزر و فریزر باشی.
هر دومان یخ می زنیم. بیشتر از حالا پیش همیم اما کمتر از حالا همدیگر را می بینیم. نمی توانیم ببینیم. فرصت حرف زدن با هم را نداریم. در سیالۀ زندگی دست و پا می زنیم، غرق می شویم و جز دلسوزی برای یک دیگر کاری از دستمان ساخته نیست. عشق از یادمان می رود و گرسنگی جایش را می گیرد...!
#مصطفی_مستور
داستان های کوتاه🖋☕️
@best_stories
@best_stories
بهترین کانالهای تلگرامی تقدیم به نگاهتون😍♥️
/channel/addlist/cjEerRRTR4s0ZDJk
حتما کلیک کن پیشنهاد ویژه ی امروز فرصت از نده😍😍👌👌
#داستان_کوتاه
📚
شب چله
مادر سینک‌های براق را با دقت به میان کاموا فرو می‌کرد، بعد نخ را دور آن می‌پیچید. قرار بود دستکش پشمی امسال رنگ انگشتهایش فرق داشته باشد.
نور چراغ لامپا افتاده بود روی صورت مادر.
نور زردرنگ یک طرف چهره‌اش بود و آن سمت صورتش، سایه.
زل زده بود به صورت مادر. یاد درس جغرافی افتاد، نیم‌کره زمین؛
خانم‌معلم با آن مانتوی بلند از پنجره بیرون را نگاه کرده بود و گفته بود: زمین مثل توپی هستش که وقتی نور خورشید می‌تابه، یکطرف روشن و طرف دیگه تاریکه.
کره زمین برایش تداعی شده بود. در عالم خود، چراغ لامپا را خورشید و صورت مادر را دنیا فرض کرد.
شب چله بود. اما خانه آنقدر سوت و کور بود که انگار گرد سکوت و کسالت پاشیده شده بود به فضای سرد و نیمه‌تاریک اتاق.
برخلاف امسال، شب یلدای پارسال چراغ توری آنجا پشت پنجره روشن بود. پارسال مهمان هم داشتند. شیشه هم تا این اندازه یخ‌زده و کدر نشده بود.
خودش را به پشت رها کرد کنار کرسی. لحاف را کشید روی سرش. تیرهای چوبی سقف هم انگار حال و روز خوشی نداشتند.
با صدایی که سعی می‌کرد بغضش را پنهان کند، گفت: مگه قرار نبود بیاد؟
نیاز نبود مادر جواب بدهد. می‌شد حدس زد او هم خوشحال نبود.
دوباره صدا زد: ننه! دادا چرا نیومد؟
مادر دستکش نیمه بافته شده را با دقت گذاشت روی کرسی.
از کیف دست دوز زیپ دارش یک پنجاه تومانی بیرون کشید و گفت: برو دکان، یه کیلو سیب بگیر بیا.
اگر میومد، تا حالا رسیده بود، شاید ماشین نبوده.
با بی‌میلی خودش را رساند به دکان.
دکاندار از جعبه چوبی چند سیب گذاشت کفه ترازو و گفت: اینم یه کیلو سیب، دیگه چی می‌خوای؟ تخمه نمی‌خوای؟
جواب داد: نه، داریم.
وارد حیاط شد. دیگر باید پشت درب دو لنگه چوبی را چفت و بست می‌انداخت. کار هر شب بود. دستهای یخ‌کرده‌اش را با دهان بخار داد و از راهی که خودش صبح از میان برف‌ها باز کرده بود وارد خانه شد.
باور نمی‌کرد، کفش و ساک پدر پایین اتاق بود، انگار بال درآورده باشد.
با صدای بلند که خوشحالی از آن می‌بارید، صدا زد: دادا با چی اومدی؟
چله امسال هم مثل هر سال برایش زیبا و خاطره‌انگیز شد.
از قلم دوست عزیز، عضو کانال
#پرویز_ایمانی
داستان های کوتاه🖋☕️
@best_stories
@best_stories
📌بزرگترین کانال اطلاعات دانستنی تلگرام 🔍
📌تست هوش، چیستان، سوال و کلی مطالب جالب و سرگرم‌کننده💥
با ما اطلاعات دانستنیاتو بالا ببر!😉
@Etelaat_danestani
/channel/+7J4iCHvDS-phOGVk
/channel/+7J4iCHvDS-phOGVk
❁
🖋☕️
سروناز
دختری از دیار بکر .....
دخترک شاد و شنگول مشغول بازی بود۰او چند پارچه به چوبی بسته بود و با آن عروسک بازی می کرد۰گاهی هم با کیف مدرسه اش ور می رفت و زیر چشمی نگاهی به پسرکی که در بغل پدرش بود نگاه می کرد۰دخترک شنیده بود مادرش بعد از زایمان و تحمل درد آن توسط پدر مشت و لگد خورده و جانش را از دست داده است۰این رابستگان سروناز به او گفته بودند و کاش نمی گفتند۰مادر سروناز به خاطر زاییدن دختر پس از زایمان به وسیله ی پدر کشته شده بود۰سروناز حق حرف زدن نداشت و هر چه پدر و مادر جدیدش می گفتند باید اطاعت می کرد۰مادر جدید سروناز فقط چند سال از خودش بزرگتر بود او هم از سر بدبختی ازدواج کرده بود و پدرش او را به زور به یک مرد بیوه داده بود۰خداروشکری سروناز شاد و شنگول بود و حتی برادر کوچکش را که همیشه در بغل بابا خودش را لوس می کرد دوست می داشت۰روز ی از روزها طوفان بدی آمد۰یک طوفان سرخ و سیاه ،طوفان پنجره های خانه ی سرونازشان را از جا در آورد و دنبال گلی مثل سروناز می گشت۰طوفان سیاه شال سروناز را گرفت و کشید با خودش برد بدون اینکه پدر و مادرش چیزی بگویند و یا گریه ای کنند۰عروسک پارچه ای از دست دخترک افتاد و کیف و کتاب مدرسه اش هم پاره و پوره شد۰آخر سروناز برای مدرسه رفتن خیلی گریه کرده بود تا بتواند پدرش را راضی کندکه به مدرسه برود۰سروناز دوست نداشت با طوفان برود اما طوفان سرخ و سیاه به زور او را برد۰روزها بعد در دخمه ای چند دختر مثل سروناز هق و هق می کردند ۰یک دختر که لطافتش به یغما رفته بود و به بهانه ی پوشیدن شلوار قرمز شلاق می خورد۰شلاق تمام لطافت دخترک را چاک چاک می کرد ۰در گوشه ای دیگر دخترکی ده ساله که استخوانهایش داشت می شکست و آبستن درد بود نفرین می زایید۰نسل بعدی دیار بکر ،نسل طوفانهای سهمگین، نفرین و نفرت و غارت و پلیدی و یغما خواهد بود۰دختر بکر دیار بکر دیگر بکر نبود او کودکی بود که در آستانه ی بلوغ به مرز زنانگی رسیده بوده
✍نویسنده: نجمه دائمي
داستانهای کوتاه ☕️ 🖊
@best_stories
@best_srories