● کافه هدایت ● فیسبوک : www.facebook.com/sadegh.hedayat.official/
وقتی مردم حالم را میپرسند، به صورتشان نگاه میکنم و آشکارا دروغ میگویم، در حالیکه میبایست چون یک محکوم -که واقعاً هستم- فقط سکوت کنم و رویم را برگردانم.
#فرانتس_کافکا
@Sadegh_Hedayat©
در اینجور مواقع هر کس به یک عادت قوی زندگی خود، بهیک وسواس خود پناهنده میشود؛ عرق خور میرود مست میکند، نویسنده مینویسد، حجار سنگتراشی میکند و هرکدام دق دل و عقدهٔ خودشان را بهوسیلهٔ فرار در محرک قوی زندگی خود خالی میکنند و در این مواقع است که یکنفر هنرمند حقیقی میتواند از خودش شاهکاری بهوجود بیاورد - ولی من، منکه بیذوق و بیچاره بودم، یک نقاشِ روی جلدِ قلمدان چه میتوانستم بکنم؟
#صادق_هدایت
#بوف_کور
@Sadegh_Hedayat©
موجودات احمق جاهطلبی که تمام شب را دور میز قمار خمیازه میکشیدند و روز میخوابیدند و کلاه سر حریفانشان میگذاشتند، شاه و بی بی و سرباز و ملکه روی ورق بازی کشیدند و یا به شکل مهره شطرنج تراشیدند و به این وسیله شاه بیگناه را مات میکردند.
بعد به خیال افتادند که اظهار حلیه بکنند و رول سیاسی و اجتماعی و تاریخی برای ملولیهای سابق و آدمیزادهای لاحق بازی بکنند تا نام واماندهی آنها در جریدهی روزگار ثبت شود، آن هم باز به منظور بهرهبرداری از حافظهی شاگردان مدارس که این اسمها را به زحمت یاد بگیرند و به آسانی فراموش بکنند.
این شد که یک دسته ترسوی رشیدنما که کار حسابی از دستشان برنمیآمد و ناخوشی گندهگوزی هم به سرشان زده بود شیطان زیر جلدشان رفت و گلهگله از این پهلوانان زبانبسته را با زبانبازی و پشتهماندازی به اسم جهاد و شاه و میهن و نژاد و جنگهای صلیبی از توی حلقهی یاسین در کردند و به جان یکدیگر انداختند و به کشتن دادند.
#ولنگاری (قضیه نمک ترکی)
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
در خاطرات هرکسی، چیزهایی هست که به هیچکس نمیگوید، فقط برای دوستانش بازگو میکند.
مسائلی هم هست که حتی به دوستان نمیشود گفت و آدم فقط برای خودش میتواند بازگو کند، عین راز است...
اما سرانجام چیزهایی هم هست که انسان حتی میترسد برای خودش هم آشکار کند.
یادداشتهای زیرزمینی
#فئودور_داستایوفسکی
@Sadegh_Hedayat©
ای کاش تو اینجا بودی ،
در حقیقت من اینجا هیچکس را ندارم ،
هیچ کس جز ترس و تشویش !
#نامه_به_میلنا
#فرانتس_کافکا
@Sadegh_Hedayat©
زنان را اندازه میگیرند. اندازههای کوچک.
آنان زن را در اندامش اندازه میگیرند. زن را در پردهی بکارت, در وفاداری به مذهب و به شوهر. زن را با توجه به خانوادهاش, طبقهی اقتصادی-اجتماعیاش. با توجه به میزان مشارکت در میهمانی و نوع آرایشش اندازه میگیرند. آنان اندازههای ذهنی کوچکی دارند و به اندازهی کوتاهی ذهنشان زن را میبینند.
وجوه انسانی زن له یقین فراتر از این است و زیر بار قرنها استبداد و تحقیر مردسالارانهی دینی و گاه ناسیونالیستی توان سر بلند کردن نداشتهاند.
امروز اما مبارزانی هستند که خطوط اذهان که هیچ, خطوط عینی و واقعیات را جابهجا کردهاند. آنها شکاف بین جنس و جنسیت را شکستهاند و ساختارهای ذهنی عادت داده شده به ادبیات تحقیر را زیر سوال بردهاند. و میگویند این راه مبارزه است. آنها چریک, گریلا و تئوریسینهایی هستند که شایستهی الگو قرار گرفتن هستند. موفقیت اصلی را آنها و مردان همپیمانشان به دست آوردهاند. نه سوژههای روی مجلات پورن و مجریان سطحی رسانهها.
انقلاب با زنان آغاز میشود. آزادی و سواد زنان معیار آزاد بودن جامعه است. و این امر بدون مبارزه در جهت حذف تضادطبقاتی در جامعه به دست نمیآید.
آری مبارزان واقعی آنانی هستند که در این مسیر گام برمیدارند.
این در حالیست که بسیاری سخیفانه و سطحینگرانه زن و روز زن را در سطحیترین شکل در نظر میگیرند و این روز را که یادآور جنایاتی هولناک بر علیه طبقهی کارگر و زنان مورد استثمار شده است را میخواهند پشت گوش بگذارند.
زنان باید در ادامهی مبارزات برابرخواهانهی اجتماعی به راه خود و به صورتی ساختارشکنانه ادامه دهند. چرا که سایر مبارزات اصطلاحا فمنیستی تقلیلگرا و مستعد ابتذالاند. چرا که اساسا مبارزهای ساختارشکنانه از جانب آنها روی نمیدهد و به بازتولید سیستم مردسالار منتهی خواهد شد.
آری خواست ما زنان برقراری جامعهی بدون تبعیض و به دور از تضاد طبقاتیست. چرا که در چنین جامعهایست که میتوان به آیندهی زن, زندگی و آزادی بشر امیدوار بود.
انقلاب با زنان آغاز میشود
عبدالله اوجالان
8 مارس،روز جهانی زن مبارک
@Sadegh_Hedayat©
گریه را به مستی بهانه کردم
آهنگ و شعر: #عارف_قزوینی
خواننده: #مرضیه
@Sadegh_Hedayat©
گریه را به مستی بهانه کردم
شکوهها ز دست زمانه کردم
آستین چو از چشم برگرفتم
جوی خون به دامان روانه کردم
از چه روی، چون ارغنون ننالم
از جفایت ای چرخ دون ننالم
چون نگیرم از درد چون ننالم
دزد را چو محرم به خانه کردم
دلا خموشی چرا؟
چو خم نجوشی چرا؟
برون شد از پرده راز
تو پرده پوشی چرا؟
همچو چشم مستت جهان خراب است
از چه روی، روی تو در حجاب است
رخ مپوش کاین دور انتخاب است
من تو را به خوبی نشانه کردم
راز دل همان به، نهفته ماند
گفتنش چو نتوان، نگفته ماند
فتنه به که یک چند، خفته ماند
گنج بر در دل خزانه کردم
باغبان چه گویم به من چهها کرد
کینهها دیرینه برملا کرد
دست من ز دامان گل جدا کرد
تا به شاخ گل آشیانه کردم
دلا...
شد چو «ناصرالملک» مملکت دار
خانه ماند و اغیار، لیس فی الدار
زین سپس حریفان خدانگهدار
من دگر به میخانه، خانه کردم
بهتر است مستی ز خودپرستی
نیستی به است «عارفا» ز هستی
فارغم ز هستی قسم به مستی
تکیه تا بر این آستانه کردم
دلا...
شام ما چو از پی سحر ندارد
نالهی دروغی اثر ندارد
#عارف_قزوینی «گریه را به مستی» را در شکایت از زمامداری ناصرالملک که در آن زمان نایبالسلطنه #احمد_شاه بود (سال ۱۳۲۸ ه.ق) تصنیف کرده است.
@Sadegh_Hedayat©
در این چنین جهانی که دوام هیچ چیز ممکن نیست، جایی که همهچیز در گردابِ بیامانِ تغییر و تبدیل گرفتار آمده، جایی که همهچیز با شتابِ دیوانهوار در حرکت و گریز است و مغلوبِ حرکت و پیشرفت، مشکل بتوان احساس خوشحالی و خرسندی کرد. چگونه میتوان در جایی آرام و قرار یافت که به گفتهی افلاطون «شدنِ مداوم و هرگز نابودن» تنها شکل هستی و وجود در آنجا است؟
انسان هیچگاه خشنود نیست! سرتاسرِ زندگی را به دنبال خشنودیِ خیالی میدود، خشنودیای که به ندرت به دست میآید و وقتی هم که به دست آمد همان بیداری از خواب خوشحالی است: چون کشتیِ شکستهای که بیدکل به بندرگاه وارد میشود. دست آخر هم تفاوتی نمیکند که در طول زندگی خوشبخت بوده یا بدبخت، چون زندگیِ وی چیزی جز یک اکنونِ گذرا نبوده و اکنون پایان یافته.
#آرتور_شوپنهاور
در باب عبث بودن وجود
@Sadegh_Hedayat©
میکدهای پیداست که میان آن قندیل روشنی آویزان است، چند کوزه در رف آن چیده شده، کنار دیوار روی سکو قالیچه افتاده سه نشیمن کوتاه بیترتیب در آنجا گذاشته شده.
« مجلس یکم »
مازیار به حال شوریده، لباس پاره، کنار شهرناز نشسته، شهرناز چنگی در دست دارد. آهسته مینوازد و به همان آهنگ میخواند:
زمانی دل به رود و باده خوش دار
بـه جـام بـاده بـنشـان گـرد تـیـمار
اگـر مـاندهسـت لـخـتی زنـدگـانی
ســرآیـد رنـجهـای ایـن جــهـانی
همان گـردون که بر تو کرد بیـداد
بـه عـذر آیــد تو را روزی دهــد داد
بسـا روزا کـه تـو دلـشـاد بـاشی
وزیــن انــدیـشــگـان آزاد باشی
اگـر کـار تــو دیـگر کرد کـیـهان
مر او را هـم نـمانـد حـال یکسان
ساز را زمین میگذارد، مازیار دستهای او را در دستش میگیرد .
مازیار - میخواستم یک پیاله شراب از دست تو بنوشم.
شهرناز در پیالهی مازیار شراب ریخته به او میدهد و مازیار هم گرفته سر میکشد.
مازیار - بیا نزدیک من بنشین... بیا پهلوی من... همین تو برای من ماندی !
#مازیار
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
من در این جامعه که به فراخور زندگی امثال شما درست شده، نمیتوانم منشأ اثر باشم، وجودم عاطل و باطل است... اما افتخار میکنم در این چاهک خلا هیچ کارهام... توی این چاهک فقط شماها حق دارید که بخورید و کلفت شوید... اما من محکومم که از گند شماها خفه بشوم.
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
در بانک با صادق هدایت ، عبدالحسین نوشین و حسن قائمیان آشنا شدم.
هدایت عصرها در کافه قنادی فردوسی جرگه ای را درست کرده بود ، می نشستند و درباره ی مسائل گوناگون گپ می زدند و هرکس پول خود را می داد.
رفته رفته میزان صمیمیت ما با صادق هدایت بالا گرفت تا آنجا که مرا دکتر هالو خطاب می کرد ، ولی من اهمیت نمی دادم ، هالو گری بهتر از دانایی با نخوت بود.
هدایت شوخ طبع بود ، من کتابهای او را نمی خواندم ، مخالف دستگاه سلطنت بود یک شب که با هم به کافه جمشید می رفتیم ، روی ویترین عکس های درباریان تف انداخت ، من خیلی ترسیدم و گفتم :
دایی اگر پلیس ببیند هردومان را توقیف خواهد کرد.
او گفت :
هالو پلیس رضا خانی حالا خوابه و به علاوه تو که هالو هستی چه می فهمی که پلیس یا آژان ما را زیر نظر داره.حیف اخ و تف ، خیالاتت راحت باشه که دزد نگرفته پادشاهه بیا بریم هالو برو جیگر داشته باش.
صادق هدایت در هر نشستی که در کافه قنادی فردوسی داشتیم حرفهای سیاسی می زد و محمدرضا شاه پهلوی را ابله می دانست و می گفت : یارو رفته سوییس درس بخونه ، ورزش کرده ، شنای روی آب و فوتبال یاد گرفته.انگار ما فقط این را کم داشتیم.
به من اصرار می کرد که درباره ی اینشتاین مقاله بنویسم تا او در روزنامه مردم چاپش کند.
دوستان دیگرم که طبعی ملایم داشتند مرا منع کردند.
بالاخره ولم نکرد تا مقاله ای تحت عنوان شیر یا خط به قلم هالو نوشتم که چاپ شد.
وقتی در کافه قنادی مرا دید ، داد زد : حالا شدی آدم حسابی و نام اصلی تو هالو شد.
مجله بخارا ، سال چهاردهم ، شماره ۸۰ ، فروردین _ اردیبهشت ۱۳۹۰
دکتر علی اکبر روحبخش (دکتر هالو!)
@Sadegh_Hedayat©
همان هیچ است و دیگر هیچ؛
وگر جز هیچ باشد، پوچ.
و بیهوده ست از زندان به زندان کوچ.
#اخوان_ثالث
@Sadegh_Hedayat©
...به عزای عاجلت ای بی نجابت باغ
بعد از آنکه رفته باشی جاودان بر باد
هرچه هرجا ابر خشم از اشک نفرت باد آبستن
همچو ابر حسرت خاموشبار من
ای درختان عقیم ریشه تان در خاک های هرزگی مستور
یک جوانه ی ارجمند از هیچ جاتان رست نتواند
ای گروهی برگ چرکین تار چرکین پود
یادگار خشک سالی های گرد آلود
هیچ بارانی شما را شست نتواند .
#مهدی_اخوان_ثالث
#ابراهیم_گلستان
بخشى از شعر #پیوندها_و_باغ از دفتر
#از_این_اوستا
@Sadegh_Hedayat©
صادق خان هدایت و کتاب عنتری که لوطیش مرده بود:
به مُرده که رو میدی میریند به کفنش، هر کس که جلوش را ول دادند و تنگش گرفت سر قلم نمیرود. نوشتن زحمت دارد. شعر گفتن کار میبرد. این ها خیال میکنند که تا مداد را روی کاغذ گذاشتند خودبخود نویسنده و شاعر میشوند. بزرگ تر هاشان هم کار نمیکنند، ولی پُر ادعایی، الله اکبر! بیا! این هم شاهکار جدید نویسنده ی شهیر آقای چوبک. بحر طویل صادر کرده.
کتاب "عنتری که لوطیش مرده بود" را بدستم داد. آن را ورق زدم، هدایت با مداد، در حاشیه هایش بسیار چیزها نوشته بود.
- چرا قبل از چاپ ایرادهایش را نگرفته بودید؟ شما که همیشه نوشته های آل احمد و چوبک را تصحیح میکردید!
زکی سه! آن دوره دیگر تمام شد! این ها نه تنها دیگر معلومات خطی شان را به من نشان نمیدهند، بلکه چاپ شده اش را هم به زور دستم میدهند. لوله هنگشان آنقدر آب برداشته که خدا را بنده نیستند، مگر میشود گفت بالای چشمتان ابروست؟ همه خودشان را استاد ارجمند میدانند. تا دلت بخواهد شاهکار رو شاهکار صادر میکنند. شرح و وصف فلان لبوئی سر کوچه یا فلان بقال که ادبیات انقلابی نمیشود. این قصه های بی بی گوزک بی سر و ته یک غاز هم نمیارزد. واگو کردن چند مطلب پیش پا افتاده که معلومات نمیشود. این چوبک آن وقت ها دو سه نوول نوشته بود که ای، میشد خواند. همین جور آل احمد. ولی از وقتی پیزر لای پالانشان گذاشتند یکی شد ارنست همینگوی، یکی هم ماکسیم گورکی وطنی. کاشکی از کار مدل های خودشان سر در میاوردند.
آشنایی با صادق هدایت
م.ف.فرزانه
@Sadegh_Hedayat©
جای یک دقیقه آسایش نیست. گاهی از مقاومت خودم وحشت میکنم، شکنجه چینی به تمام معنی است.
#نامه_به_شهید_نورایی
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
.
خاستگاه و مبنای جشن چهارشنبهسوری، ارتباطی با از آتش گذشتن یا کشتهشدن سیاوش ندارد.
دکتر سجاد آیدنلو
مجلهی بخارا
سال بیستودوم
شمارهی ۱۲۹
منبع: کانال استاد شفیعی کدکنی
@Sadegh_Hedayat©
قسم بر شهیدان، سلیطه منم!
به خاک دلیران، سلیطه منم!
به زیبایی تار موی زنان
به پهنای ایران سلیطه منم!
سلیطه اگر با تو جنگیدن است
هزاران هزاران سلیطه منم!
بخشکانم از بیخ و بن ریشهات
شو از من هراسان، سلیطه منم!
بگرد از پی یکدو سوراخ موش
منم شیر میدان، سلیطه منم!
زنان سلیطه فراوان شدند
و از سمت مردان سلیطه منم!
به شعر تر و تازهی آبتین
رفیق غزلخوان، سلیطه منم!
#آبتین_پوریا
#ما_سلیطهایم
@abtinpouria
صادق هدایت چه در زندگی و چه در آثاری که نوشت همانگونه بود که بود.بی ادعا و بی پیرایه.
چون سایه در میان ما زیست و ناگهان چون سایه ناپدید شد...اما سایه ای که گستردگی آن هرگز از یاد ما نخواهد رفت.گاه و بیگاه در پناه آن از گرماها بخواهیم آسود،زندگی او فاجعه بود اما فاجعه ای که خودِ "هستی" برای او به بار آورده بود...
همه امیدها و نومیدیهای ما را شناخت و دفتری برای ما گشود که شاید وسیله تفٲل باشد،تفٲل برای آنکه ببینند ملتی چگونه میزیسته است...
نظریات نویسندگان خارجی پیرامون #صادق_هدایت
#حسن_قائمیان
@Sadegh_Hedayat©
من بیچاره از کجا پول آوردهام؟ اگر سراغ کردهاید که مشدی صد دینار پول داشته دروغ است، این جلی که زیر پایم افتاده مال توله تفلیسیهای نرگس است، مگر نشنیدی که زن جوان و مرد پیر - سبد بیار جوجه بگیر، پناه بر خدا توی آن اتاق یک جوال خالی کرده! چرا نمیروید از او بگیرید؟ منکه گنج قارون زیر سرم نیست، من یک زن لچک بسر از همه جا بیخبر آه ندارم که با ناله سودا بکنم.
#مرده_خورها
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
امثال ماها محکومیم که بشینیم و با خاطرات دیگران زندگی بکنیم. واسه هرکس هم خاطره ساختیم، کنارمون نیستن که باهاشون همونا رو مرور کنیم. اینِ که میگم محکومیم...
یه دافعه داریم انگار، همه رو دفع میکنیم.
تنها جاذبه ی ما، #غمه...
بخشی از مکالمات بنده با حضرت #یار
Mictlantecuhtli
گریه را به مستی بهانه کردم
آهنگ و شعر: #عارف_قزوینی
خواننده: #محمد_رضا_شجریان
@Sadegh_Hedayat©
گاهی بهتر است آدمی مورد تمسخر قرار گیرد. زیرا بدینطریق فرصتی برای گذشت متقابل و شرمساری به دست میآید.
همهی ما نمیتوانیم همهچیز را درک کنیم و کمال، هرگز در یک مرحله حاصل نمیگردد. برای نیل به کمال، نخست باید از نفهمی شروع کرد.
کسی که زود میفهمد ، بدون شک بد میفهمد !
به شما که تا کنون خیلی چیزها را بدون فهمیدن فهمیدهاید، این حقیقت را تذکر میدهم ...
ابله
#فئودور_داستایفسکی
@Sadegh_Hedayat©
🌹راز اعداد 11:11≣کد کیهانی شما چنده؟
@kod_keyhani
🌹علوم غریبه و اسرار ماوراء الطبیعه
@WonderfuLlLlLl
🌹فن بیان، آدابمعاشرت و مذاکره TED
@BUSINESSTRICK
🌹45000هزار کتاب pdf
@ketabZahra1369
🌹کانال کتاب های تاریخی
@ketabtarikhim
🌹انگلیسی با (( تصاویر کارتونی ))
@english1388
🌹درست بنویسیم، درست بگوییم !!!
@PARSIDO
🌹تدریس مکاتب فلسفی و روانی
@anbar100
🌹نایاب ترین کتاب های صوتی
@sound_lib
🌹برترین کتابها
@bartarinbookk
🌹۱۰۰۰ کتاب صوتی رایگان !!!
@jadidtarinha3
🌹آموزش امریکن انگلیش استارتر
@grobP1
🌹احکام نجوم، کد کیهانی، چارت تولد
@yortchi_bosjin
🌹((( گردشگری طبیعت )))
@IRANDIDANIHA
🌹حقوق برای همه
@jenab_vakill
🌹کانال علمی ابرنواختر(نجوم، کیهانشناسی)
@abarnoakhtar
🌹دانلود رایگان کتاب های ممنوعه
@SaCafeketab
🌹کافه صادق هدایت
@sadegh_hedayat
🌹عاشقان مطالعه کتاب
@Libraryafg
🌹اعتماد بهنفس وعزت نفستو باز سازی کن
@Etemadbenafse_fogholade
🌹کتابخانه صوتی و پی دی اف تاپ بوک
@Top_books7
🌹افزايش اطلاعات عمومی!!!
@DAANESTA
🌹علوم سیاسی کارشناسی تا دکتری
@Political_Science95
🌹آموزش ترکی در کوتاهترین زمان
@turkce_ogretmenimiz
🌹مجله فرازمینی ها
@ARZAMIN
🌹شعر و شیدایی
@SHEROSHEYDAi1
🌹یک میلیـون کـتاب "PDF و صـوتی"
@PDF_and_audio_library
🌹روانشناسی با طعم هیجان
@ravantahlilgar
🌹بيشتر بدانيم بهتر زندگى كنيم
@matlabravanshenasi
🌹لحظه عشق
@Lahzelove
🌹آیه به آیه قرآن با تفسیر آسان
@TAFSIR_ASAN_Quran
🌹آرا حقوقی قضایی و نظریات مشورتی
@ARA_HOGHOOGHI_GHAZAIE
🌹برترین اجراهای(پیانوی کلاسیک) و..
@pianoland123
🌹صدای درون
@sedaye_daron
🌹فرانسه صحبت کنیم
@FrenchAvecMoi
🌹اسرار ماورا الهی
@asraarehasti
🌹کتابخانه مهندسی
@civil101
🌹زیباترین متن های جهان
@Beautytext1
🌹"موسسه وکالت و مشاوره حقوقی"
@mehdihemmati59
🌹آکادمی مدیریت استراتژیک
@Strategiaacademy
🌹دین و علم
@din_va_elm
🌹«هر کتابی...بخوای داریم»
@KETAB_SALAM_CAFE
🌹معلوماتی که باسوادها نیاز دارند!!!
@QUIZ400
🌹کتابخانه انجمن نویسندگان ایران!
@anjomanenevisandegan_ir
🌹طــــــراحی و نقاشـــی
@Painting_Honar
🌹کتاب های ممنوعه و اشعار زیبا !!!
@Hamidrezaabravan
🌹نگارگری؛ هنر و ادبیات
@tabrizschoolofpersianpainting
🌹بهترین کتاب تلگرام 𝗕𝗢𝗢𝗞
@SBOOKSS
🌹آموزش پاکسازی چاکراها "متافیزیک
@tabnahayteshgh
🌹شعر خوب بخوانیم
@seda_tanha
🌹فلسفه سیاسی
@Taraneh_t66
🌹داستانهای افسانهای صوتی هزار افسان
@mehrandousti
🌹مدیتیشن, آسترولوژی, کتاب صوتی, پادکست
@sh0ghparvaz
🌹دلبری های حضرت مولانا
@molavi_molavi
🌹یافتههای مهم روانشناسی
@Hrman11
🌹سرزمین آریایی
@royayemehr
🌹جملاتی که شما رو میخکوب میکنه!
@its_anak
🌹کتابخانه دانشگاهی
@kabuluniversitybooks
🌹گلچین کتابهای صوتی وPDF
@ketabegoia
🌹موسیقی خوب بشنویم
@polyphonicchannel
🌹عجیب ولی واقعی های ایران و جهان
@Ajayibat_j
🌹اصطلاحات انگلیسی
@Englishghaznavi
🌹سفر کجا بریم ؟؟؟
@IRANGARDIN
🌹همه چیز درباره ایالات متحده آمریکا
@hamechiamerica
🌹رمانسرای مجازی
@Salam_Roman
🌹گنـجیـنه کتابهای ممــنوعه PDF
@kayhanlibrary999
🌹حضرت مولانا و عاشقانههای شمس
@baghesabzeshgh
🌹دوره رایگان پول سازی!!!!
@economic786
🌹تازههای ڪتاب را اینجا رایگان دانلود کن
@EslahLib_ISLAMI_noor
🌹انگلیسی حرفه ای با فیلم و کارتون
@RealEnConversations
🌹کتابهای نایاب صوتی!!!
@nazaninenshaei
🌹آموزش مدیریت واردات و صادرات
@modirtamin
🌹شبی چند دقیقه کتاب بخوانیم !!!
@book_tips
🌹کیهان شناسی و نجوم
@keyhan_n1
🌹جمـــلات *نااااب* انــگلیسـی
@jomalatnab_ENGLISH
🌹کتابخانه علوم سیاسی "PDF"
@politicalLibrary
🌹دانلود کتابهای نایاب ممنوعه وتاریخی
@yortci_bosjin_pdf
🌹معلوماتی که باسوادها نیاز دارند
@atelaateomom
🌹رایگان کتاب دانلود کن!!!!!
@Mser_12
🌹فن بیان در روابط عاطفی
@goyande_radio
🌹زندگی همسرانه و زناشویی من
@harimezendgi
🌹فرازمینی ها
@farzaminiha
🌹زبان فرانسه* رو رایگان ياد بگيريد !!
@ZABANEFARANSAVI
🌹-کتابخانه بزرگسالان-
@Libraryinternational
🌹پاکسازی بدن از انرژیهای منفی و بیماری
@Asrar_Daroun
🌹هر کتاب بخوای رایگان دانلود کن
@cmworld_org
🌹فرازمینیها و «مثلث برمودا» ماورالطبیعه!
@lostworldss
🌹کانال "تب تفکر "
@Tabetafakor
🔹هماهنگی جهت تبادل:
@mrsmafd
جایی که منجلاب گه است
دم از اصلاح زدن خیانت است.
از میان نامهها به #شهید_نورایی
#صادق_هدايت
@sadegh_hedayat©
عشق تو چنین حکیم و استاد چراست؟
مهر تو چنین لطیف بنیاد چراست؟
بر عشق چرا لرزم اگر او خوش نیست؟
ور عشق خوش است، این همه فریاد چراست؟
رباعی: #مولانا
سهتار: #حسین_علیزاده
@Sadegh_Hedayat©
...ما
فاتحان شهرهای رفته بر بادیم
با صدایی ناتوانتر زانكه بیرون آید از سینه
راویان قصههای رفته از یادیم
كس به چیزی یا پشیزی برنگیرد سكههامان را
گویی از شاهیست بیگانه
یا ز میری دودمانش منقرض گشته
گاهگه بیدار میخواهیم شد زین خوابِ جادویی
همچو خوابِ همگنانِ غار
چشم میمالیم و میگوییم: آنك، طُرفه قصرِ زرنگار ِ صبحِ شیرینكار
لیك بی مرگ است دقیانوس
وای، وای، افسوس.
.
.
سردیس #مهدی_اخوان_ثالث
نخستین سمپوزیوم مجسمهسازان مشهد
اثر :هادی ضیا الدینی
#مهدی_اخوان_ثالث
موسيقى از آلبوم #باد اثر #كيهان_كلهر
#آخر_شاهنامه
@Sadegh_Hedayat©
۱۰ اسفند ماه زادروز مهدی اخوان ثالث
آی...
با شما هستم
کسی اینجاست...؟
#مهدی_اخوان_ثالث
@Sadegh_Hedayat©
به ندرت در هر صد نفر، یک نفر ارزش آن را دارد که با او بحث کنی.
بگذار دیگران هر چه دوست دارند بگویند، زیرا هرکسی آزاد است که احمق باشد.
هنر همیشه بر حق بودن
#آرتور_شوپنهاور
@Sadegh_Hedayat©