 
       
                   
               1455
              1455
          
          شناسایی منابع و مآخذ مربوط به تاریخ اجتماعی زرتشتیان و ذکر مطالب محققان و پژوهشگران تاریخ کیش زرتشتی. ارتباط با مدیریت کانال: @aDaryosh مسئول تبادلات کانال: @Kardarigan_respendial
 
                    جامعه ساسانی پسین در برزخ شفاهی تا کتبی(شماره ۳)
#تاریخچه_کتابت_اوستا 
#تاریخ_کیش_زرتشت 
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی 
از سوی دیگر به نظر می رسد که مزداییان چندان اعتقادی به کلام مکتوب نداشته اند و برای متونِ به خاطر سپرده اعتبار بیشتری قائل بودند، چنان که از دینکرد V بر می آید: «مشروعیت روایت شفاهی [فارسی میانه، واز_اگوویشنی] بنابراین از بسیاری جهات بیشتر [فارسی میانه وَسی ها] از اعتبار نوشته [فارسی میانه، مادَگ ورتَر] از کلام مکتوب بدانیم.» به همین صورت نخستین نامه از نامه های مَنوش چهر ۱.۴.۱۱ سنایشگرِ دستوَر (آن که بسیار شبیه زرتشت است) [زَردُشتوم فارسی میانه در برابر زَرَسو شتروتمه اوستایی] است که همه ی اوستا و زند را از بر دارد.» حتی خدمتکار خسرو در اثری به فارسی میانه به همان نام (بخش ۹) افتخار می کند که «پشت، هادُخت(نسک)، یَسنه و وی دیوداد را همچون هیربَدی از بر دارد [فارسی میانه،وَرم کِرد] و زند را به واژه به واژه شنیده است [فارسی میانه ،نیوشید].» بنابراین شگفت آور نیست که حافظه بد سخت مجازات می شد.[صد در نثر ۲۸]. چند نویسنده ی عرب، همچنین خود روایت مزدایی (به ویژه اَئو گمَدِیچا بخش ۹۲ و دادِستانِ مینوگِ خرَد فصل ۲۷ ، ۲۳)، از معرفی هفت نوع خط توسط پادشاه اسطوره ای، تَخموروب (در اوستا، تَخمه اوروپی) سخن می گویند.چنان که هنینگ پیش تر اشاره کرده است بی تردید بیهوده است که سعی کنیم هر کدام از این خط ها را با یک گونه شناخته شده از خط پهلوی تطبیق دهیم، اما به واقع ایم امکان هست که دین/ دَبیره را به درستی خط اوستایی بدانیم. به تأسی از سخن ورنر زوندرمان دلایل خوبی داریم که بگوییم مزداییان می خواستند ادعا کنند همه ی خط های شناخته شده در امپراتوری ساسانی را آنها ابداع کرده اند.(ص ۱۸۲)
مأخذ: وستا سرخوش کرتیس. سارا استوارت. ساسانیان. ترجمه:کاظم فیروزمند. مقاله شماره ۱۰. نوشته: هویسه،فیلیپ (مدرسه کاربردی مطالعات عالی، پاریس)
🔥 @atorshiz 🔥
 
                    جامعه ساسانی پسین در برزخ فرهنگ شفاهی تا کتبی(شماره ۱)
#تاریخچه_کتابت_اوستا 
#تاریخ_کیش_زرتشت 
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی 
این که جامعه ی ایرانی در نخستین مراحلش جامعه ای گفتاری بوده است زمانی آشکار می شود که به واژگان موجود در متون ایرانی کهن و میانه دقیقتر نگاه کنیم، حتی اگر بدانیم که متون موجودِ فعلی اندک است: اینه کسی توقع واژه ای برای «نوشتن» در زبان اوستایی ندارد، اما خیره کننده است که این زبان فعل ها و اسم های زیادی، هم در اوستایی کهن و هم جدید، درباره ی «حافظه» دارد _همین را می شود درباره زبانهای ایرانی میانه هم گفت _ (مثلا درنگ اوستایی جدید به معنی «از بر کردن، زیر لب نیایش کردن» [بارتولومه۱۹۰۴،؛۷۷۲ به بعد] یا مند اوستایی کهن به معنی «به خاطر سپردن، به یاد آوردن» [بارتولومه ۱۱۳۶،۱۹۰۴]، فقط به عنوان دو نمونه از بسیار). واژه های بسیاری نیز به شیوه های گوناگونِ نیایش کردن، در دل/زیر لب، ارتباط دارند.مانند فرَ _ مَریثره در اوستایی جدید (بارتولومه ش۱۹۰۴ ، ۹۸۷) یا بر عکس ، با صدای بلند، مانند فرَ _ سرَاوثره و فرَ _ سَراویشَه در اوستایی جدید (بارتولومه ۱۹۰۴ ، ۱۰۰۳ به بعد). و سر انجام این که خواندن متون مقدس ظاهراً بیشتر متکی بر شنیدنِ متونِ تلاوت شده بود تا خواندن آنها، چنان که در اَی بیَنگهای اوستایی جدید (بارتولومه ۱۹۰۴ ، ۹۹) و عکس آن اَنای بیشتی (بارتولومه ۱۹۰۴ ، ۱۱۷ به بعد، با وجود ترجمه غلط بارتولومه «ناتوانی در خواندن»)، یا در نسکُ فرَسَ به معنی «مربوط به مطالعه نسک ها (یعنی کتاب های اوستا)» (بارتولومه ۱۹۰۴ ، ۱۰۰۶) که نشان می دهد مطالعه ی متون ظاهراً به معنی «پرستش کردن» از متونی بود که تلاوت می شد و شاگرد می شنید (فَرس _اوستایی کهن/جدید «پرسیدن، بررسی کردن، خواستن» [بارتولومه ۱۹۰۴ ، ۹۹۷ به بعد]؛ این را باید قیاس کرد با پَتی _ پَرسه در فارسی کهن به معنی «پرسش کردن(کامل)؛ خواندن به هر دو معنیِ(۱) آلمانی، که همه در نوشته های فارسی میانه ی پَئی پُرساد / «خواندن (آهسته)» _ با صورت های دیگرش _ و دست نوشته های فارسی میانه ی پَئی پُرس _ / «بلند خواندن» ادامه می یابد. شگفت آور تر این که فارسی کهن واژه خاصی برای «نوشته» ندارد و به ناچار آن را از (توپ _ پی) ایلامی می گیرد (دیپی فارسی کهن در زبان باختری همین واژه به معنی «سند، نسخه» است). باز از آن جالب تر این که خوشه ی صامتِ _شت_ در وجه وصفی نپشتهَ از فعل فارسی کهنِ نِپَیث (کَندن و نگاشتن) نشان می دهد که واژه را از مادها گرفته اند. این فعل بعدها در دست نوشته ی فارسی میانه نبیس/ نیبیس/ «نوشتن»؛ نپشتن کتاب پهلوی ، نوشته ی فارسی میانه ی نپشتنی/ نیپیشتَن ، نیبیس/ «نوشتن» (مکنزی ۱۹۷۱ ، ۵۹) و اسم های اشتقاقی بسیارش ادامه می یابد.(ص ۱۷۹_ ۱۸۰)
مأخذ: وستا سرخوش کرتیس. سارا استوارت. ساسانیان. ترجمه:کاظم فیروزمند. مقاله شماره ۱۰. نوشته: هویسه،فیلیپ (مدرسه کاربردی مطالعات عالی، پاریس)
🔥 @atorshiz 🔥
 
                    🔻 گزیدهای از بهترین کانالهای تاریخی و فرهنگی
💠 دانلود کتابهای نایاب ممنوعه و تاریخی
🌐 @yortci_bosjin_pdf
💠 آموزش فال، ناشناخته های کهکشان و نجوم
🌐 @yortchi_bosjin
💠 رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه
🌐 @ShahnamehToosi
💠 کتابخانه طبی، درمان با داروهای خانگی
🌐 @danyalshafa
💠 درمان با گیاهان سنتی روانشناسی،روانکاوی
🌐 @teb_sinawi
💠 کتب صوتی نایاب، زندگینامۀ مشاهیر و...
🌐 @feqdanedel
💠 دلواژههای تنهایی
🌐 @Gandomzaran
💠 بازخوانی تاریخ ایران و اسلام
🌐 @Khonjibook
💠 کارگروه پژوهشی ایرانبان کُرد
🌐 @iranban_kord
💠 حکومتهای اساطیری ایران
🌐 @iran_sarzamin_tamadon
💠 وهومن امشاسپند
🌐 @khashatra
💠 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی اشکانی
🌐 @ArsacidEmpire
💠 دژنپشت: نوشتههای تاریخی محمود فاضلی بیرجندی
🌐 @Dejnapesht4000
💠 دفتر ایام از روزگاران ایران
🌐 @Department_Of_History_UT
💠 تاریخ و فرهنگ بلوچستان
🌐 @balochs_history
💠 آموزشگاه طبی سید
🌐 @samsadeghitebeslami
💠 آلبوم جنگاوران تاریخ (میلیتاریسم تاریخی)
🌐 @Marzupan
💠 ترانههای قدیمی کمترشنیدهشده
🌐 @Moeinesfahanoi
💠 تاریخ میانه
🌐 @midhistor
💠 مجلۀ پژوهشی گردآفرید
🌐 @Gord_Afarid
💠 اطلاعات مفید (دکتر خود باشیم)
🌐 @kalemnab
💠 اشتادان
🌐 @Eshtadan
💠 دردانهترین اشعار کوتاه و ناب
🌐 @zaboreshgh
💠 دین زرتشتی و اندیشهی ایرانشهری
🌐 @AshemVohu2581
💠 منابع و مآخذ تاریخ پادشاهی ماد
🌐 @TheMedes
💠 نسکخانۀ روزگاران
🌐 @nask_ruzegaran
💠 برخی متون ادب پارسی (باکیفیت و کمحجم)
🌐 @ShahdeParsi
💠 گناهی نابخشودنی در حق زبان فارسی در تاجیکستان
🌐 @DorreShahvar
💠 آموزش خفنترین رقصهای محلی ایران
🌐 @sonatimahalli
💠 آموزش زبان بلوچی لهجه زاهدانی
🌐 @amozesh_balochi
💠 بازخوانی تاریخ بایندریه (ایران عصر آققویونلو)
🌐 @Bayandurids
💠 تَهمخسرو: مبارزه با ایرانستیزان
🌐 @TahmKhosrow
💠 منابع و مآخذ پژوهشی تاریخ ایران مدرن
🌐 @ModernIranBooks
💠 آثار و مقالات مرتضی ثاقبفر
🌐 @Morteza_Saghebfar
💠 ایرانگردی در ایرانشهرِ ساسانی
🌐 @Iranshahrgardi
💠 تاریخ به روایت میم و طنز
🌐 @NeoSafavism
💠 چای قند پهلو (تزریق انگیزه)
🌐 @sobhbei
💠 تاریخ ایران از زبان حکیم فردوسی
🌐 @iransarbazshahnameh
💠 ایرانویج (تاریخ، فرهنگ، زیباییهای ایران)
🌐 @Iran_Vijeh
💠 آهنگهای شاد و اشعار جانفزای پارسی
🌐 @BazmeParviz
💠 ایرانبوم (همهچیز از تاریخ ایران)
🌐 @iranbum1
💠 انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)
🌐 @PardanShah
💠 کوتاه و گذرا در باستانشناسی و تاریخ
🌐 @ruzegaran
💠 اینفوگرافیهای تاریخی و سیاسی
🌐 @Histopersian
💠 ایرانپرستان کرد
🌐 @Kurdpatriott
💠 ایرانشهر (آموزش خط و زبان فارسی میانه)
🌐 @iranshahr1353
💠 تاریخ روایی ایران
🌐 @oldhistor
💠 آریاشهر
🌐 @Arya_shahr_NS
💠 انجمن ملیفرهنگی ایرانبان
🌐 @anjoman_iranban
💠 تصاویر و پیکرههای تاریخی
🌐 @AntiqPic
💠 متافیزیک، عرفان، قانون جذب
🌐 @MetaphysicalDargon0000
💠 پژوهشی در فرهنگ زردشتی
🌐 @atorshiz
💠 افشای پانیسم و مبارزه با ایرانستیزان
🌐 @Panturkzionist
💠 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی ساسانی
🌐 @Sasanian_Sources
💠 مطالعات ایران در قفقاز و آسیای مرکزی
🌐 @DosuyeCaspian
💠 تاریخ و فرهنگ ملل جهان
🌐 @tarikhe_melal
💠 تاریخ شفاهی ایران
🌐 @oralhistoryiran
💠 کتابخانۀ باستانشناسی و تاریخ
🌐 @Surena_Library
💠 پارسی سخن بگوییم و زیبا بنویسیم
🌐 @Farzandan_Parsi
💠 تاریخ ایران
🌐 @tarikhiranm
💠 مدرسۀ علوم انسانی
🌐 @zistboommedia
💠 مطالعات تخصصی تاریخ صفویه
🌐 @SafavidStudies
📮 @tab_mehrbanan | عضویت در لیست
 
                    🔷بررسی آیین ایزدی از نظر اسطوره شناسی
🔹آیا ایزدیها شیطان پرست هستند؟
@iranban_kord
 
                    📌 فهرستی از کانالهای تاریخی و فرهنگی و علمی و هنری
📚 پاتوق نویسندگان برتر دنیا
📖 @nevisandbdonya
📚 پارسی سخن بگوییم و زیبا بنویسیم
📖 @Farzandan_Parsi
📚 تاریخ شفاهی مردم ایران
📖 @oralhistoryiran
📚 دل واژه های تنهایی
📖 @Gandomzaran
📚 بازخوانی تاریخ ایران و اسلام
📖 @Khonjibook
📚 کارگروه پژوهشی ایرانبان کُرد
📖 @iranban_kord
📚 تاریخ و فرهنگ ملل جهان
📖 @tarikhe_melal
📚 زبانشناسی و فراتر از آن
📖 @beyondlinguistics
📚 وهومن امشاسپند
📖 @khashatra
📚 مطالعه و خرد، الفبای توسعه
📖 @Alefbaietousee
📚 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی اشکانی
📖 @ArsacidEmpire
📚 آلبوم جنگاوران تاریخ (میلیتاریسم تاریخی)
📖 @Marzupan
📚 ایرانشهر (آموزش خط و زبان فارسی میانه)
📖 @iranshahr1353
📚 مجلۀ پژوهشی گردآفرید
📖 @Gord_Afarid
📚 آریاشهر
📖 @Arya_Shahr_NS
📚 اشتادان
📖 @Eshtadan
📚 کوتاه و گذرا در باستانشناسی و تاریخ
📖 @ruzegaran
📚 نسکخانۀ روزگاران
📖 @nask_ruzegaran
📚 زبان فارسی در دربار خداوندگاران عثمانی
📖 @DorreShahvar
📚 دنیای آرامش
📖 @donyayeaaramesh
📚 برخی متون ادب پارسی (باکیفیت و کمحجم)
📖 @ShahdeParsi
📚 تاریخ به روایت میم و طنز
📖 @NeoSafavism
📚 آثار و مقالات مرتضی ثاقبفر
📖 @Morteza_Saghebfar
📚 بازخوانی تاریخ بایندریه (ایران عصر آققویونلو)
📖 @Bayandurids
📚 تَهمخسرو: مبارزه با ایرانستیزان
📖 @TahmKhosrow
📚 منابع و مآخذ پژوهشی تاریخ ایران مدرن
📖 @ModernIranBooks
📚 آموزش زبان بلوچی گویش سرحدی
📖 @amozesh_balochi
📚 فرهنگ مردم خوروبیابانک
📖 @HatefTa
📚 ایرانگردی در ایرانشهرِ ساسانی
📖 @Iranshahrgardi
📚 ایرانبوم (انواع کتاب و مستند کمیاب تاریخی)
📖 @iranbum1
📚 انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)
📖 @PardanShah
📚 آهنگهای شاد و اشعار جانفزای پارسی
📖 @BazmeParviz
📚 ایرانویج (تاریخ، فرهنگ، زیباییهای ایران)
📖 @Iran_Vijeh
📚 منابع و مآخذ تاریخ پادشاهی ماد
📖 @TheMedes
📚 ایرانپرستان کرد
📖 @Kurdpatriott
📚 اینفوگرافیهای تاریخی و سیاسی
📖 @Histopersian
📚 انجمن ملیفرهنگی ایرانبان
📖 @anjoman_iranban
📚 تاریخ و فرهنگ بلوچستان
📖 @balochs_history
📚 تصاویر و پیکرههای تاریخی
📖 @AntiqPic
📚 پژوهشی در فرهنگ زردشتی
📖 @atorshiz
📚 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی ساسانی
📖 @Sasanian_Sources
📚 مطالعات ایران در قفقاز و آسیای مرکزی
📖 @DosuyeCaspian
📚 افشای پانیسم و مبارزه با ایرانستیزان
📖 @Panturkzionist
📚 کتب صوتی نایاب، زندگینامۀ مشاهیر و...
📖 @feqdanedel
📚 ایوانخانۀ شعر و ادب پارسی
📖 @Ivanxaneh
📚 دیدهبان ملّی
📖 @VB_Persian
📚 مطالعات تخصصی تاریخ صفویه
📖 @SafavidStudies
🔖 @tab_mehrbanan | عضویت در لیست
 
                    شناسایی منابع و مآخذ مربوط به تاریخ اجتماعی زرتشتیان و ذکر مطالب محققان و پژوهشگران تاریخ کیش زرتشتی.
🔥 @atorshiz 🔥
 
                    گبر محله(شماره ۵)
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان 
#تاریخ_کیش_زرتشت 
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی 
در ۱۱۹۳ ه. (۱۷۷۸ م) که خبر درگذشت کریم خان زند به قندهار رسید اعظم خان افغان به کرمان تاخت که باز این بندگان خدا برای چندمین بار قلع و قمع شدند (به روایتی نادر نیز بر این گبر محله نشینان ستم روا داشت که با محبت اولی جور در نمی آید و متناقض است.) از بخت بد در زمان حمله آغا محمد خان که کرمان در محاصره بود، باز معلوم نیست بر سر این اهالی گبر محله چه آمده است؟ خوشبختانه پیشگویی راستین ملا گشتاسب سبب نجات زرتشتیان کرمان شد و خانه او در کرمان در زمان فتح آغامحمدخان محل امنی برای پناهندگان به آن خانه شد. در کتاب مزارات کرمان نیز از کوی گبران یاد شده است که شبی برفبار مأمن بعضی مسافران خراسان بوده است.(ص ۱۰۲)
مأخذ: مزداپور، کتایون. سروشِ مغان. یادنامه جمشید سروشیان (مجموعه مقالات). مقاله گبر محله، نوشته دکتر جهانگیر اوشیدری. انتشارات ثریا. تهران ۱۳۸۱
🔥 @atorshiz 🔥
 
                    گبر محله(شماره ۳)
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#تاریخ_کیش_زرتشت 
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی 
شاہ جمشید در فرهنگ بهدینان درباره گبر محله گوید:
خرابه های گبرمحله، امروز خارج دروازه گبری تا مسافتی قریب دو کیلومتر به طرف شمال شهر کرمان ادامه دارد. در زمان صفویه این محله خارج شهر بوده است و وصل به زمینهای زراعتی بداغ آباد (نگاه کنید: به نقشه زمان سایکس). عده ای از سربازان و سرداران دلیر نادرشاه نیز از ساکنین زرتشتی این محله بوده اند، از طایفه يوزباشی زرتشتی - بازماندگان آنان نیز به این نام خوانده می شوند. نوشته اند هنگام حمله نادرشاه به قندهار، عده ای از افغانها به گبر محله ریخته به غارت و کشتار در گبر محله پرداختند فقط عده کمی از زرتشتیان توانستند از راه زیرزمینی چاههای قنات خود را به داخل شهر برسانند و با شرایطی که داروغه شهر معلوم نمود، در شهر کرمان ساکن شدند. شاه جمشید ادامه می دهد در دخمه ای در شمال گبرمحله در ۲ کیلومتری که روی تپه ای است (غیر از دخمه های کنونی) و ساردین (sardin) خوانده می شود بقایای کفش و کمر و پارچه های پوسیده اهالی به دست می آید. (قابل توجه انجمن و میراث فرهنگی) و اما واژه گبر و گبری: شادروان پورداود در مقدمه فرهنگ بهدينان (۱۳۳۵) از واژه های بهدین دری و گبری مطالبی نوشته که به اختصار چنین است:
«لفظ گبر بنیان ایرانی ندارد باید همان کلمه زشت کافر (جمع كفار) عربی باشد. این با لشکر دشمن به میهن ما آمد و بهانه آن همه کشتار و غارت گردید و چون بیگانه بود، ناگزیر به هیئت گبر = گور (gour) در آمد و از اینجا به سرزمینهای همسایگان ایران رخنه کرد کما اینکه واژه مزکت و مژدک مسجد شد. در نوشته های مورخین و شعرا واژه گبر و گور زیاد به کار رفته مثلاً بابا طاهر همدانی گفته:
اگر مستان مستیم از ته ایمان
اگر بی پا و دستیم از ته ایمان
اگر هندو اگر گبر و مسلمان
به هر ملت که هستیم از ته ایمان
یا
اگر گوریم و ترسا و مسلمان
یا اگر گوریم و هندو و مسلمان
پیداست که در اینجا از گبر یا گور در لهجه لُری، «زرتشتی» اراده شده است. در ردیف هندو و ترسا و مسلمان. و لهجه های بلوچی، سمنانی و آذربایجانی نیز به لهجه و لفظ گور و گاور بر می خوریم. در عراق لهجه کردی و در ترکیه و در زبان عثمانی هم این لفظ دیده می شود. ترکان عثمانی عیسویان را (کسانی که به دین آنان نباشند) به این نام خوانند.(ص ۹۹_۱۰۰)
مأخذ: مزداپور، کتایون. سروشِ مغان. یادنامه جمشید سروشیان (مجموعه مقالات). مقاله گبر محله، نوشته دکتر جهانگیر اوشیدری. انتشارات ثریا. تهران ۱۳۸۱
🔥 @atorshiz 🔥
 
                    گبر محله (شماره ۱)
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان 
#تاریخ_کیش_زرتشت 
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی 
گبرمحله چگونه ایجاد و چگونه و چند نوبت ویران شد؟ ساختمانهایی که اکنون بر ویرانه ها بنا شده تا چه حد مالکیت زمینش قانونی و شرعی است؟ انجمن زرتشتیان کرمان و یک چنین اماکن!
نوشتاری که با عنوانهای بالا و با مشروحات زیر از دید می گذرد انگیزه های چندی را در خود دارد:
۱. بنا به خواست فرزندان شادروان جمشید سروشیان است که خواسته اند، گفتاری در یادنامه پدرشان که فردی علاقه مند به دین و فرهنگ و تاریخ ایران بود بویژه شهرِ زاد بومش کرمان بود، فراهم گردد.
۲. گرچه جداگانه نوشتار دیگری داده شده که بیشتر مربوط به شخص آن شادروان می باشد که نوشتار کنونی نیز دربر گیرنده دیدگاههای اوست.
٣. انگیزه یا انگیزه های دیگر این نویسنده عبارتند از:
الف - من نیز زاد بومم کرمان و خانه پدری که در آن به دنیا آمدم در حاشیه خرابه های گبرمحله برد. . .
ب - هر وقت که همراه کسان، نزدیکان و خانواده، چه برای حضور در شاه مهر ایزدی (باغچه بداغ آباد) و زیارت و چه برای شرکت در جشن سده که در کرمان برگزار می شد و می شود و باز هم خواهد شد، ناچار به عبور از بین ویرانه ها بود که تا سی سال پیش هنوز موجود و دیوارها و بقایای خانه های فروریخته و ویران شده به چشم می خورد.
پ - انگیزه دیگر اینکه به هنگام رفتن به دبیرستان پهلوی (کلاسهای ۱۲ - ۱۰) همه روزه به همراهی همکلاسی ام آقای جمشید خسروان، از بین یا کنار خرابه ها (کلنگ خرابه ها) می گذشتیم.
ت - پیران و زیارتگاههای دیگری هم: پیرهای شاه وهمن امشاسپند، آدرایزد، اشتاد ایزد، پیر سبزپوشان و بالاخره شاه مهر ایزدی (محل برگزاری جشن سده در این مجموعه (= گبرمحله) قرار داشت. که شادروان دکتر دینیار مزدیسنا، ریاست وقت انجمن زرتشتیان کرمان همه را دیوارکشی و محصور نمود. در غیر این صورت این زیارتگاهها نیز به سرنوشت دیگر اراضی گبر محله دچار می شد.
ث - انگیزه دیگر اینکه، آیا آنانی که در این زمینها ساختمان نموده به این امر واقفند که روزی، روزگاری این سرزمینها، صاحبانی داشتند که جور و ستم روزگار آنها را از هستی مادی و حیات ساقط نموده است و وارث واقعی آنها انجمن زرتشتیان کرمان، که متولی اموال و امور جماعتی است می باشد و بایستی ادای دین گردد. به خاطر دارم که کشاورزان از خاکهای ویرانه ها برای پوک کردن زمینهای زراعتی (شاید کود) استفاده می کردند، چون ساختمانها همه خشت و گل بود. در آخرین سفرم به کرمان (شرکت در جشن سده ۱۳۷۸) زمینها تا آن سوی باغچه شاه مهر ایزدی، ساختمان شده بود. بررسی به وضع ثبتی زمینها لازم است با توجه به نیات دینی و فرهنگی و تاریخی شاه جمشید، نوشتار را به گبر محله اختصاص داد، زیرا هنوز هستند مردمی که وجدانی بیدار دارند، کما اینکه در سالهای اخیر فردی به انجمن مراجعه و از محلی در حوالی مسجد صاحب الزمان نام برده که وقف و مربوط به انجمن زرتشتیان کرمان بوده که هم اکنون کرایه می پردازد در نقشه ای که ژنرال سایکس در کتاب خود آورد، (تصویر آن پیوست است) گبر محله نشان داده شده که بنام ویرانه (Desert) از آن یاد می شود.(ص ۹۷_۹۸)
مأخذ: مزداپور، کتایون. سروشِ مغان. یادنامه جمشید سروشیان (مجموعه مقالات). مقاله گبر محله، نوشته دکتر جهانگیر اوشیدری. انتشارات ثریا. تهران ۱۳۸۱
🔥 @atorshiz 🔥
 
                    اکثر زرتشتیان کرمان فقیر و ضعیف می باشند چنانچه به نان يوميه محتاج هستند
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#تاریخ_کیش_زرتشت 
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
سواد نامه اهالی کرمان به مانکجی در تاریخ خرداد و تیر ماه ۱۲۳۵ یزدگردی
عرض داشت کمترین عبودیت نشان انجمن دار الامانی کرمان - بخدمت عالیجاء عزت و سعادت دستگاه جناب فضیلت مآب سیت صاحب مانکجی بن لمیجی که چون دو سال قبل از این سرکار در کرمان تشریف آورده بودید و در آن ایام از بی بضاعتی و دست تنگی و پریشانی اکثر بهدنیان آگاهی به هم رسانیدید که چقدر فقیر و ضعیف می باشند چنانچه به نان يوميه محتاج بودند و بعد از آن هم روز بروز گرانی شد و به همین خصوص از کثرت گرسنگی هر ساله چند نفر از مرد و زن بهدین مسلمان شدند والحال هم که باز به کرمان تشریف آوردید و رسیدگی فرمودید بی بضاعتی اکثر بهدنیان به سرکار ثابت شد از آن جمله چند یوم قبل از این زوجه شخصی از موبد از بی بضاعتی و تنگدستی در خانه مسلمان می رود و میخواست که مذهب خود را از دست بدهد ولی چون زود واقف شدیم این کمترینان طوری که توانستیم زحمت کشیده و او را پس آوردیم که در آن وقایع شماهم مطلع می باشید اینهمه خلل در مذهب زرتشتی کرمان به هم رسیده و می رسد که بعضی از مکان خود فرار می کنند و بعضی می روند و مسلمان می شوند جملگی از فقیری و ناداری و ستم است اگر نوعی می شد که هر ساله مبلغی پول به دفعات به فقرا می رسید بسیار خوب بود و ثواب عظیم داشت و بعد از این هیچکدام فرار نمی کردند و مذهب خودرا از دست نمی دادند و حال استدعا از آن سیت صاحب داریم که از راه خیرخواهی وضعیف نوازی این حکایت را به سمع اکابران هندوستان برسانید که از بی بضاعتی ومسکینی اکثر بهدیان مخبر شوند و بدانند که پریشانی وتنگدستی آنها از حد گذشته، یقین استاد که مرحمت خود را دریغ نخواهند فرمود هر طوری باید و شاید این مطلب را از جانب کمترینان اکابران هندوستان عرض خواهند نمود و در این کوتاهی هم نخواهید کرد.
به تاريخ يوم خرداد ایزد واج تشترماه قدیم سنه ۱۲۳۵ یزدگردی. 
امضاء موبد رستم ابن دستور جهانگیر، بهروز ابن اسکندر، گشتاسب دینیار  بهمین جمشید، کریمداد دینیار، خسرو فولاد(ص ۲۶۶_۲۶۷)
مأخذ: اشیدری. جهانگیر،  تاریخ پهلوی و زرتشتیان، انتشارات ماهنامه هوخت، آبان ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی
🔥 @atorshiz 🔥
 
                    انجمنِ سرّیِ تئوسوفی: مکتبی انحرافیِ نوین در مزدیسنا، سید علی ساداتی(شماره ۶)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی 
شکلگیریِ انجمنِ تئوسوفی
مبنای نظریِ تئوسوفی-در ابتدای شکلگیری-پدیدارهایی مانندِ واسطههای ارتباط با ارواح، آزمایشهای مربوط به فیزیومتری، فکرخوانی و مغناطیسِ حیوانی را موردِ بررسی قرار میداد اما در نهایت، درصددِ فعال کردنِ قدرتهای خفیه و مشارکت در آنها بود. بلاوتسکی، جاج و حتی اولکات، از تواناییهایی سخن میگفتند که تحتِ عنوانِ مهارتِ خفیه(رازآمیز)از آن یاد میشود. وعدهی شکوفاییِ استعدادهای نهفته و ارائهی علومِ خفیهی کاربردی، عاملِ شکلگیریِ انجمن بود که در اوایلِ دههی ۱۸۸۰ "علومِ سرّی" نام گرفت و انجمن نیز رفتهرفته ساختاری سرّی یافت؛ طی دورانی که رهبریِ انجمن در نیویورک مستقر بود، سه اتفاقِ مهم رخ داد؛ انتشارِ نخستین اثرِ برجستهی بلاوتسکی با عنوانِ "ایسیسِ آشکار شده"، تغییرِ ماهیتِ انجمنِ تئوسوفی از محفلی عمومی به انجمنی سرّی و در نهایت، همراهی با "آریا ساماج".
کتابِ ایسیس، آموزههای خطرناکی را به خوانندگان، بهویژه به دلیلِ روشهای کاربردی در ارتباط با جادوگری ارائه میداد و شاید بتوان آن را یکی از عناصرِ جذابیتِ انجمن برشمرد. پس از تبدیلِ انجمن به تشکّلی سرّی، گروه، ساختاری مشابهِ فراماسونری با سلسلهمراتبِ متشکل از سه بخش و سه رده درونِ هر بخش پیدا کرد. البته این وضعیت، دوام نداشت و در سالِ ۱۸۸۵ در قوانینِ انجمن، دیگر اشارهای به مراسمِ تشرّف و عضویتِ پنهانی نشد.
در اواخرِ دورهی اقامتِ اولکات و بلاوتسکی در نیویورک، انجمن چرخشی زیربنایی اتخاذ کرد. شورای تئوسوفی تصمیم گرفت با بنیادگرای مذهبی یعنی آریا ساماج، فرزندِ فکریِ "سوآمی دایاناند ساراسواتس" هندی متحد شود. آنها معتقد بودند دو سازمان، اصولی یکسان دارند. بلاوتسکی، سوآمی دایاناند را استادی از شاخهی برادریِ هیمالیا میدانست که در جسمِ سوآمی حلول کرده است. پس از تأییدِ ادغامِ دو انجمن، شورای تئوسوفی، نامِ انجمن را به "انجمنِ تئوسوفیِ آریا ساماج" تغییر داد.¹
۱. جیمز آر. لوئیس و یسپر اویور پترسون، ادیان چالشبرانگیز نوظهور، ترجمهی سمیه عبداللهی، جلد دوم، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات، ۱۳۹۹، ص ۵۰_۹۷
🔥 @atorshiz 🔥
 
                    انجمنِ سرّیِ تئوسوفی: مکتبی انحرافیِ نوین در مزدیسنا، سید علی ساداتی(شماره ۵)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی 
انگیزه
در میانِ تحلیلهای ارائه شده در خصوصِ انگیزهی اصلیِ تأسیسِ انجمنِ تئوسوفی، یک مورد جالبِ توجه است؛ تلاش برای مقابله با هیئتهای تبلیغیِ مسیحیت در شرق. بلاوتسکی و الکات طیِ سفرِ خود به هند و سریلانکا، با آیینِ بودایی آشنا و شیفتهاش شدند. چندی بعد، بلاوتسکی "با احساسِ انزجار از تجاوزِ هیئتهای تبلیغیِ مسیحی در سریلانکا، عملیاتی موفقیتآمیز برای سازمان دادنِ بوداییانِ مخالف با دینِ جدید آغاز کرد. این عملیات، شاملِ ایجادِ سازمانهای بوداییِ غیرِروحانی، مدارسِ بودایی و یک تشکیلات برای ابطالِ موقعیتِ هئیتِ تبلیغیِ مسیحی میشد".¹
همین رویکرد بود که تئوسوفی را ملغمهای از آیینِ بودا و اعتقاداتِ مسیحی ساخت اما شیفتگی به بودیسم و تقابلِ اولیه با مبشرانِ مسیحی، باعثِ نابودیِ کاملِ اعتقاداتِ مسیحیِ بانیان نشد و همین بنیانهای فکری بود که چند سال بعد، زمانِ ریاستِ "آنی بسانت"، یکبارِ دیگر در قالبِ ادعای ظهورِ مسیحِ موعود در کالبدِ یک هندی(کریشنا مورتی)بروز یافت که به اصولِ مسیحیتِ صهیونیستی، تنه میزند و در همان مسیر گام برمیدارد. به هر حال، با چنین رویکردهایی، نخستین پایههای انجمن شکل گرفت.
۱. کریشنامورتی انجمن تئوسوفی، اندیشکده مطالعات یهود؛ محمدتقی فعالی، نگرشی بر آرا و اندیشههای کریشنا مورتی، تهران، سازمان ملی جوانان، چاپ اول، اسفند ۱۳۸۸
🔥 @atorshiz 🔥
 
                    انجمنِ سرّیِ تئوسوفی: مکتبی انحرافیِ نوین در مزدیسنا، سید علی ساداتی(شماره ۵)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی 
 چارلز لوستون ابراز داشت:
"تئوسوفیِ باستانی برای بسیاری عنوانی بیمعناست. تئوسوفی چیست؟ چه چیزی را ارائه میدهد؟ تئوسوفی، تمدنی برخاسته از روشنبینی است، حجابِ ایسیس برای زبدگان کنار رفته است، خالص و آموخته شده؛ کسانی که از آن تفسیرِ رازآمیز از حقیقتِ الهی و رموزِ متعالیِ اسرارِ پنهانِ طبیعت را دریافت میکنند و شاملِ دانشِ کاملِ درجاتِ گوناگونِ ارواح در "جهانِ دیدنی" (ارواحی که در انتظارِ حلول در بدنهای فانی هستند و ارواحی که از کالبدِ انسانی به افلاک و چرخههای آسمانی تبدیل میشوند). ابتکارِ آنها، استفاده از حقایقِ پنهان(علومِ خفیه یا فلسفهی پنهانِ روحشناسی)است که متعلقاند به اسنیها، عرفان، باور به قدرتهای ماورایی و انجمنِ چلیپای گلگون. این توصیف بر دانشی تأکید دارد که از "جهانِ ناپیدا"، ساکنان و قوانینِ ویژهاش به دست میآید".¹
۱. جیمز ای. سانکتوچی، "انجمن تئوسوفی"، ترجمهی سمیه عبداللهی؛ ادیان چالشانگیز نوظهور، جلد دوم
🔥 @atorshiz 🔥
 
                    انجمنِ سرّیِ تئوسوفی: مکتبی انحرافیِ نوین در مزدیسنا، سید علی ساداتی(شماره ۲)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی 
معناشناسی 
تئوسوفی را نه براساسِ دریافتِ معناییِ واژهی تئوسوفی، بلکه باید بر مبنای معنایی فهمید که انجمن این واژه را در نظر گرفته است. تئوسوفی در انجمنِ تئوسوفی و بسیاری از اجتماعاتی که از آن به وجود آمدهاند، از جنبهی تعریف و محتوا، معنیِ ثابتی ندارد و باید آن را مجموعهای از آموزشهای اندامواری دانست که در طولِ زمان موردِ بازتعریف و گسترش قرار گرفته است. اما به لحاظِ لغوی، عبارتِ "تئوسوفی" از ۲ جزء "تئو"(Theo)به معنای "خدا" و "سوفی"(Sophy)به مفهومِ "دانش" ترکیب یافته است. این عبارت، با ریشهای کهن و دیرینه، به هرگونه نظامِ فکری اشاره دارد که اساسِ آن وحیِ الهی و روشنیِ درونیِ ناشی از روحِ خداوند است.
این حکمت، مدعی است حقایقِ تمامیِ دینها را دربرمیگیرد، حال آنکه بسیاری از تجلیاتِ تئوسوفی از حدِ این آرمان پایینترند. تأکیدِ انجمنِ تئوسوفی بر آموزههای هندو، نمونهای از این نقص است. این کلمه گاهی اشاره به دانشِ رمزی است که طیِ اعصار به شکلِ فلسفهای باطنی Esoteric به نامِ "حکمتِ باستانی" یا تئوسوفی منتقل شده و میتوان هرگونه نظامِ عرفانیِ واضح را با این واژه توصیف کرد. نمونههایی از این کاربرد را میتوان در اطلاق به کابالا، آیینِ نوافلاطونی و نظامِ یاکوب بومهدا مشاهده کرد. امروزه این واژه، بیشتر برای اشاره به آموزههای انجمنِ تئوسوفی بکار برده میشود.¹
۱. جان آر. هینلز، فرهنگ ادیان جهان، ویراستهی عسکرپاشایی، ص ۲۱۹
🔥 @atorshiz 🔥
 
                    جامعه ساسانی پسین در برزخ فرهنگ شفاهی تا کتبی(شماره ۲)
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#تاریخ_کیش_زرتشت 
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی 
در واقع ایرانیان تا دوره اسلامی همچنان به نوشتن بسیار مشکوک ماندند و در این خصوص همان دوگانگی افلاطون در قرن چهارم پیش از میلاد در نگرش انتقادی اش به کتاب در فرروس یا در نامه ی هفتم را نشان می دادند، هر چند که همه آثار فلسفی افلاطون برخلاف آثار استادش سقراط به نگارش درآمد. بدون تردید این را باید نشانه ای محسوس از گذار جامعه ای نیمه نویسا به سطح بالاتر سواد دید.فقط بدین گونه می توان توضیح داد که مزداییانِ نخستین سده های پس از ساسانیان به کتابت اوستای زرتشت و همچنین شهرستان های ایران، اثری جغرافیایی، تالیف قرن هشتم یا نهم، همت گماشتند (اگر چه البته گونههای دیگری از این آثار وجود دارد): «آنگاه زرتشت دین آورد. به دستور شاه ویشتاسپ ۱۲۰۰ فصل کتاب مقدس بر الواح زرین کندند [ فارسی میانه] و نبشتند [ فارسی میانه] و در خزانه آن آتشکده [آذر بهرام در سَمرکند] نهفتند.» در کتاب پنجم دینکرد که اثر دیگری از قرن نهم است نگارش اوستا به جاماسپ «بنا به دستور زرتشت» نسبت داده می شود (فارسی میانه، اَز آنِ زَردشت هَموگ). از سوی دیگر، کتاب قیامت نگرِ ارداویرازنامَگ، که تاریخ گذاری اش دشوار است اما اصل آن بی تردید به دوره خسرو اول در قرن ششم می رسد و هسته قدیمی ترش بسیار نزدیک به سنگ نبشته های کردیر موبد موبدان ساسانیان در قرن سوم است، نگارش اوستا را صریحاً به زرتشت نسبت نمی دهد. این تفاوت بین نوشته های اواخر ساسانی و اوایل دوره ی پس از ساسانیان شاید حاکی از این باشد که جامعه ایرانی در آن زمان تغییراتی یافته بود و بنابراین تمایلی وجود داشت که آغاز نگارش به خود زرتشت نسبت داده شود.پس از آمدن اسلام و باز دین دیگری دارای کتاب، موبدان مزدایی شاید صرفاً احساس نیاز کرده اند که به عصر پرشکوه اوستای مکتوب تاکید ورزند. و چه کاری بهتر از این بود که کتابت آن را به زرتشت یا، حتی بهتر از آن، به شاگردان او نسبت دهند تا پای زرتشت زا به میان نکشند.در هر صورت به نظر نمی رسد که این ترفند عیان بر مسلمانان چندان تاثیری کر ا باشد زیرا با این حال مزداییان را «اهل کتاب» نشمردند.(ص ۱۸۱)
مأخذ: وستا سرخوش کرتیس. سارا استوارت. ساسانیان. ترجمه:کاظم فیروزمند. مقاله شماره ۱۰. نوشته: هویسه،فیلیپ (مدرسه کاربردی مطالعات عالی، پاریس)
🔥 @atorshiz 🔥
 
                    💟 فهرستی از بهترین کانالهای تاریخی و فرهنگی و هنری
🔮 پاتوق نویسندگان برتر دنیا
💜 @nevisandbdonya
🔮 مدرسۀ علوم انسانی
💜 @zistboommedia
🔮 رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه
💜 @ShahnamehToosi
🔮 کتابخانۀ طبی، درمان با داروهای خانگی
💜 @danyalshafa
🔮 درمان با گیاهان سنتی و روانکاوی
💜 @teb_sinawi
🔮 دلواژههای تنهایی
💜 @Gandomzaran
🔮 بازخوانی تاریخ ایران و اسلام
💜 @Khonjibook
🔮 کارگروه پژوهشی ایرانبان کُرد
💜 @iranban_kord
🔮 حکومتهای اساطیری ایران
💜 @iran_sarzamin_tamadon
🔮 وهومن امشاسپند
💜 @khashatra
🔮 مطالعه و خرد، الفبای توسعه
💜 @Alefbaietousee
🔮 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی اشکانی
💜 @ArsacidEmpire
🔮 دفتر ایّام از روزگاران ایران
💜 @Department_Of_History_UT
🔮 تاریخ و فرهنگ بلوچستان
💜 @balochs_history
🔮 انجمن ملیفرهنگی ایرانبان
💜 @anjoman_iranban
🔮 تاریخ روایی ایران
💜 @oldhistor
🔮 تاریخ میانه
💜 @midhistor
🔮 مجلۀ پژوهشی گردآفرید
💜 @Gord_Afarid
🔮 اشتادان
💜 @Eshtadan
🔮 آموزشگاه و پژوهشگاه دین زرتشتی
💜 @AshemVohu2581
🔮 منابع و مآخذ تاریخ پادشاهی ماد
💜 @TheMedes
🔮 کوتاه و گذرا در باستانشناسی و تاریخ
💜 @ruzegaran
🔮 برخی متون ادب پارسی (باکیفیت و کمحجم)
💜 @ShahdeParsi
🔮 گناهی نابخشودنی در حق زبان فارسی در تاجیکستان
💜 @DorreShahvar
🔮 دنیای آرامش
💜 @Donyayeaaramesh
🔮 تاریخ به روایت میم و طنز
💜 @NeoSafavism
🔮 ایرانگردی در ایرانشهرِ ساسانی
💜 @Iranshahrgardi
🔮 آثار و مقالات مرتضی ثاقبفر
💜 @Morteza_Saghebfar
🔮 منابع و مآخذ پژوهشی تاریخ ایران مدرن
💜 @ModernIranBooks
🔮 تَهمخسرو: مبارزه با ایرانستیزان
💜 @TahmKhosrow
🔮 بازخوانی تاریخ بایندریه (ایران عصر آققویونلو)
💜 @Bayandurids
🔮 نسکخانۀ روزگاران
💜 @nask_ruzegaran
🔮 ایرانویج (تاریخ، فرهنگ، زیباییهای ایران)
💜 @Iran_Vijeh
🔮 آهنگهای شاد و اشعار جانفزای پارسی
💜 @BazmeParviz
🔮 ایرانبوم (همهچیز از تاریخ ایران)
💜 @iranbum1
🔮 انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)
💜 @PardanShah
🔮 تاریخ ایران از زبان حکیم فردوسی
💜 @iransarbazshahnameh
🔮 اینفوگرافیهای تاریخی و سیاسی
💜 @Histopersian
🔮 ایرانشهر (آموزش خط و زبان فارسی میانه)
💜 @iranshahr1353
🔮 ایرانپرستان کرد
💜 @Kurdpatriott
🔮 تصاویر و پیکرههای تاریخی
💜 @AntiqPic
🔮 آلبوم جنگاوران تاریخ (میلیتاریسم تاریخی)
💜 @Marzupan
🔮 آموزشگاه طبی سید
💜 @samsadeghitebeslami
🔮 اسطورههای ماندگار کمترشنیدهشده
💜 @Moeinesfahanoi
🔮 دردانهترین اشعار کوتاه و ناب
💜 @zaboreshgh
🔮 دانستنیهای مفید (دکتر خود باشیم).
💜 @kalemnab
🔮 جلوههایی از طبیعت پاییز و شکوه آفرینش
💜 @afarinshokoh
🔮 زیباترین اشعار دوبیتی و متن کوتاه
💜 @aftabmahtabi
🔮 پژوهشی در فرهنگ زردشتی
💜 @atorshiz
🔮 افشای پانیسم و مبارزه با ایرانستیزان
💜 @Panturkzionist
🔮 مطالعات ایران در قفقاز و آسیای مرکزی
💜 @DosuyeCaspian
🔮 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی ساسانی
💜 @Sasanian_Sources
🔮 تاریخ و فرهنگ ملل جهان
💜 @tarikhe_melal
🔮 تاریخ ایران
💜 @tarikhiranm
🔮 کتابخانۀ باستانشناسی و تاریخ
💜 @Surena_Library
🔮 پارسی سخن بگوییم و زیبا بنویسیم
💜 @Farzandan_Parsi
🆔 @tab_mehrbanan | عضویت در لیست
 
                    📌 فهرستی از کانالهای تاریخی و فرهنگی و علمی و هنری
📌 دانلود کتب نایاب ممنوعه و تاریخی
🔖 @yortci_bosjin_pdf
📌 کتب، دروس، ناشناختههای نجوم
🔖 @yortchi_bosjin
📌 کتابخانه ممنوعه (پیدیاف)
🔖 @KFP_BOOKS
📌 پارسی سخن بگوییم و زیبا بنویسیم
🔖 @FARZANDAN_PARSI
📌 درمان با گیاهان سنتی و روانکاوی
🔖 @teb_sinawi
📌 دیدهبان ملّی
🔖 @VB_Persian
📌 کارگروه پژوهشی ایرانبان کُرد
🔖 @iranban_kord
📌 آتش ایرانشاه
🔖 @KFP_IrShah
📌 تاریخ و فرهنگ ملل جهان
🔖 @tarikhe_melal
📌 افشای پانیسم و مبارزه با ایرانستیزان
🔖 @Panturkzionist
📌 وهومن امشاسپند
🔖 @khashatra
📌 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی اشکانی
🔖 @ArsacidEmpire
📌 آلبوم جنگاوران تاریخ (میلیتاریسم تاریخی)
🔖 @Marzupan
📌 تصاویر و پیکرههای تاریخی
🔖 @AntiqPic
📌 آموزشگاه طبی سید
🔖 @samsadeghitebeslami
📌 ایرانشهر (آموزش خط و زبان فارسی میانه)
🔖 @iranshahr1353
📌 تاریخ روایی ایران
🔖 @oldhistor
📌 آریاشهر
🔖 @Arya_Shahr_NS
📌 مجلۀ پژوهشی گردآفرید
🔖 @Gord_Afarid
📌 اشتادان
🔖 @ESHTADAN
📌 تاریخ میانه
🔖 @midhistor
📌 کوتاه و گذرا در باستانشناسی و تاریخ
🔖 @ruzegaran
📌 نسکخانۀ روزگاران
🔖 @nask_ruzegaran
📌 زبان فارسی در دربار خداوندگاران عثمانی
🔖 @DorreShahvar
📌 دنیای آرامش
🔖 @donyayeaaramesh
📌 برخی متون ادب پارسی (باکیفیت و کمحجم)
🔖 @ShahdeParsi
📌 بازخوانی تاریخ بایندریه (ایران عصر آققویونلو)
🔖 @Bayandurids
📌 تَهمخسرو: مبارزه با ایرانستیزان
🔖 @TahmKhosrow
📌 منابع و مآخذ پژوهشی تاریخ ایران مدرن
🔖 @ModernIranBooks
📌 آموزش زبان بلوچی گویش سرحدی
🔖 @amozesh_balochi
📌 ایرانگردی در ایرانشهرِ ساسانی
🔖 @Iranshahrgardi
📌 آثار و مقالات مرتضی ثاقبفر
🔖 @Morteza_Saghebfar
📌 تاریخ به روایت میم و طنز
🔖 @NeoSafavism
📌  ایرانبوم (انواع کتاب و مستند کمیاب تاریخی)
🔖 @iranbum1
📌 انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)
🔖 @PardanShah
📌 آهنگهای شاد و اشعار جانفزای پارسی
🔖 @BazmeParviz
📌 ایرانویج (تاریخ، فرهنگ، زیباییهای ایران)
🔖 @Iran_Vijeh
📌 منابع و مآخذ تاریخ پادشاهی ماد
🔖 @TheMedes
📌 مؤسسۀ روشنگری
🔖 @media_war78
📌 عرفان، شعر، موسیقی، کتاب، فیلم
🔖 @kateb_bashi
📌 ایرانپرستان کرد
🔖 @Kurdpatriott
📌 اینفوگرافیهای تاریخی و سیاسی
🔖 @Histopersian
📌 انجمن ملیفرهنگی ایرانبان
🔖 @anjoman_iranban
📌 تاریخ و فرهنگ بلوچستان
🔖 @balochs_history
📌 پژوهشی در فرهنگ زردشتی
🔖 @atorshiz
📌 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی ساسانی
🔖 @Sasanian_Sources
📌 مطالعات ایران در قفقاز و آسیای مرکزی
🔖 @DosuyeCaspian
📌 کانالتون رو اینجا معرفی کنید
🔖 @linkdoni_hozavi
📌 بازخوانی تاریخ ایران و اسلام
🔖 @Khonjibook
📌 دلواژههای تنهایی
🔖 @Gandomzaran
📌 مرجع برگزاری نظرسنجی و کوییز
🔖 @citizenpoll
📌 دفاع شخصی ایرانبانان مبارز
🔖 @WeAreWinnerssKFP
📌 مستندهای ممنوعه و نایاب
🔖 @MutedDocsKFP
📌 کتابخانه طب سنتی و اسلامی
🔖 @danyalshafa
📌 رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه
🔖 @ShahnamehToosi
📌 کتابخانۀ صوتی ممنوعهها
🔖 @MOBAREZAAAN
📌 مطالعات تخصصی تاریخ صفویه
🔖 @SafavidStudies
📮 @tab_mehrbanan | عضویت در لیست
 
                     
.
محققالتاریخ، کتابی دیگرگونه از تاریخ باستان
۲۷ امرداد ۱۴۰۲
#محمود_فاضلی_بیرجندی 
 
این کتاب را ملا اسکندر فرزند ملا گشتاسپ نوشته، و فرزندش بهروز نگارش آن را سال ۱۲۳۹ خورشیدی به انجام آورده.
کتابی است در تاریخ کرمان و تاریخ ساسانیان. بهری از کتاب که در آن روزگار ساسانیان را بررسیده ۶۰ برگ بیشتر نیست.
این کتاب ارجی ویژه دارد، که به روزگار قاجار نوشته شده و آن زمانی است پیش از درآمدن تاریخ و تاریخنگاری باخترزمینی به ایران. پس خواندنش ما را به روزگار ساسانی آشنا میکند، چنان که یکی از ایرانیان قدیم میدیده و میشناخته.
کتاب با نظر دکتر #گودرز_رشتیانی تصحیح شده و انتشارات فروهر سال ۱۳۷۹ چاپ و نشرش کرده. من کتاب را همان زمان در اینستاگرام معرفی کردم. امروز بر خود دانستم تا از نو به یاد دوستان آورمش.
اینهاست چند سخن که از این کتاب یادداشت کردهام:
مینویسد که خدای خانه ندارد، و این موضوع گفتوگویی بوده میانه عمر خلیفه با شهریار پسر یزدگرد. شهریار در آن گفتوگو مردی خردمند است و با خلیفه به زبانی جانانه از دین و خدای و خداپرستی سخن میگوید. (ص ۸۶ تا ۸۸).
مینویسد که ایران تا به روزگار یزدگرد سوم سراسر آبادانی بود و باشندگان این سرزمین در آسایش میبودند. (ص ۸۵). از کشته شدن رستم فرخزاد به دست سعد وقاص خبر داده  (ص ۷۹) و حال آن که کشنده رستم در کتابهای دیگر، و هم در شاهنامه، یکی تازی بی نام و نشان شناسانده شده. از کتاب سوزان بزرگ در ایران به فرمان عمر خلیفه آگاهی داده که تا مدتی دراز بر پا بوده (ص ۸۴). کاری ننگین که به تاریکی و جهل در دنیای آن روز انجامیده و هم دامنه آن تا به امروز بر پاست.
در باره پایان کار یزدگرد سوم گزارشی دارد، دیگر: 
مینویسد که زندگی آن بازپسین شاهنشاه ایران در غاری به سر رسید. خبری که درد و دریغ دارد. اما جز آن گزارشی است کودکانه، که اندر همه جا پراکندهاند: شاهنشاه ایران با سازوبرگ و رخت شاهنشهی به آسیایی درآمده و خوابیده و آسیابان او را بکشته است!
 
محققالتاریخ کتابی است که بهری از تاریخ نابهسامان ما را دیگرگونه گزارش کرده. جز روایاتی که بر ما غالب گرداندهاند.
درودش باد ملا اسکندر پسر ملا گشتاسپ را. 
با یاد این نکته که «ملا» که بر زبانهای ما روان است سرنامی است بازمانده از زرتشتیان.
/channel/dejnapesht4000
.
 
                    .
گبرآباد
بریده تحقیقی بلند
۲۵ امرداد ۱۴۰۲
#محمود_فاضلی_بیرجندی 
 
کاری نداریم که «گبر» معنایی از سر شکست و تحقیر دارد. این نام  به زرتشتیان ایران داده شده و هر کجا که آنان بودوباش داشتهاند را گبرآباد نامیدهاند.
چندان که این نگارنده گشته نام چند گبرآباد در تاریخ مانده. 
یکی در پیرامون شهر میمنه افغانستان بوده. (بنگرید به فرهنگ جهانگیری. ج اول).
گبرآباد دیگر در کناره شهر اصفهان بوده که به روزگار صفویان، به فرمان شاه عباس نابودش کردهاند. (بنگرید به تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران از مرگ تیمور تا مرگ شاه عباس).
 
گبرآباد سوم در جانب باختر شهر بیرجند بوده. این گبرآباد شاید عمری درازتر از دیگر گبرآبادها کرده که نامش هنوز از حافظه عموم و از صفحه روزگار پاک نشده. 
گبرآباد بیرجند محله کوچکی است در پای قلعه ته ده. در جنوب قلعه. این محله اکنون سالیانی است که نشیمنگاه مهاجران شده و گشتی در آن نشان میدهد که باشندگانش روزگار خوبی ندارند. 
به روزگار ریاست جمهوری محمد خاتمی بر روی زمین تنها گورستان این محله بوستانی ساختند.
 
نگارنده با فرماندار آن زمان بیرجند، محمدحسین توکلی، هم گفتوگو کرده و در این باره از ایشان پرسیده است. آقای توکلی با آن که شهر را خوب میشناخت و از مسایل بیرجند آگاه بود، بر زبان آورد که نام گبرآباد را نشنیده بوده و از اجرای طرحی به منظور نابودساختن بخشی از تاریخ بیرجند ابدا آگاهی نداشته است. (بنگرید به «فرمانداران بیرجند». گفتوگو با محمدحسین توکلی).
 
نگارنده بر این دریغ میخورد که پارهای از شهر بیرجند در زیر بوستانی دفن شده. پارهای که محله کهن شهر، و ای بسا کهنترین محله شهر بوده، و میشد که راهنمای مطالعه تاریخی بیرجند و رهانیدن آن از گمشدگی در روزگاران باشد. در منابع تاریخی  پیش از قاجاران، از بیرجند، جز نام و چند کلمه مختصر نیامده است.
من خود رفتهام و دیدهام که باشندگان گبرآباد نمیدانند که این چه نامی است. به علاوه، خیلی از باشندگان شهر از چنین محلهای آگاه نیستند.
 
دریغ از گبرآباد بیرجند که قربانی بوستانسازی شد.
 
چند جای دیگر به همین نام هست. اما بهتر است نامهای آن جاهای گبری دیارمان گفته نشود تا آنها را هم فضای سبز نکنند و سرانه فضای سبز جنوب خراسان زیادتر از این نشود!
/channel/dejnapesht4000
.
 
                    گبر محله(شماره ۶/پایانی)
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#تاریخ_کیش_زرتشت  
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
تراز نامه و کارنامه شاه عباس صفوی
نکات منفی _ فهرست وار:
۱- در بین نامه های متبادله بین پارسیان هند و زرتشتیان کرمان و یزد که با قاصد و چاپار رد و بدل شده مراتبی دیده می شود چنانچه: در نامه های ۱۰۰۵ یزدگردی برابر ۱۰۴۵ ه. از سال ۹۹۷ی (۸ سال پیش از ارسال نامه) چنین آمده: از سال ۹۹۷ زمان پادشاهی شاه عباس صحبت می دارد که مسلمانان به زرتشتیان سخت گرفته و دو نفر از مردان مقتول و کتب مذهبی و جاماسبنامه و بسیاری از نسخ خطی زند و اوستای آنان را تباه ساخته و یا به غارت برده اند. در نامه ۱۰۱۹ ی ضمن بر شمردن موارد دیگر، باز اشاره می نماید: در زمان شاه جنت مقام شاه عباس آنقدر آزار و جفا و زیان به دستوران ایران رسید که دو نفر از آنان کشته شدند و ...
استاد ذبیح بهروز درباره ستم وارده به زرتشتیان در زمان شاه عباس چنین می نویسد: ترویج افکار حکمت شرقی باعث تشویش شاه عباس گردید و او عده زیادی از صاحبدلان و زرتشتیان را بکشت و به روایتی در زمان سلطان حسین صفوی، ۲۰ هزار زرتشتی در یک شب قتل عام شدند (جمعیت زرتشتیان قبل از صفویه و غلبه افغان حدود ۳ تا ۵ میلیون تخمین زده می شد) شاه عباس در حدود سال ۹۹۴ی جمعی کثیر از زرتشتیان را از اطراف ایران کوچانیده در قريه جديد الاحداث به نام گبر آباد (حسین آباد) وصل به جلفای اصفهان منزل داد. حتی بسیاری از فضلا و دانایان و کشاورزان قوم را که در یزد و کرمان با خویشاوندان خود به آرامش می زیستند به اجبار در اصفهان ساکن ساخت. قزوین نیز در آن موقع زرتشتی نشین و عده ای به اصفهان کوچانده شدند که در آخر صفویه برخی به کرمان آمدند.
نظر جهانگردان - پیترو دو لاواله در نامه ۸ دسامبر ۱۶۱۷ درباره وضع زرتشتیان می نویسد: «بینوایان اسلام نسبت به آنها توانگر محسوب می شوند.» مادام منانت فرانسوی از قول م دالبر در سال ۱۶۶۵ که به ایران سفر کرده راجع به گبرآباد می نویسد: «زرتشتیان بسیاری از نقاط ایران نابود گردیدند قبل از اینکه در گبرآباد پناه یابند.»
ژان شاردن، جهانگرد (۱۷۱۳ - ۱۶۴۳) درباره گبرآباد و زرتشتیان می نویسد: شماره اندکی از پارسیان باقی هستند و ... به واسطه تعصب نابود گشته و دهات بیشماری در جنوب اصفهان در جنگ داخلی ایران و عده کمی به اطراف یزد و کرمان پناه بردند. این جماعت به قدری بینوا می باشند که در روز تاجگذاری سلیمان سوم نتوانستند هدایایی تقدیم نمایند و پوزش خواستند و معاف شدند. باز نوشته اند شاه عباس سه شرط برای زرتشتیان گذاشت: یا تغییر دین دهند و یا مهاجرت نمایند و یا کشته شوند. «اینست نتیجه جور و ستم». تا اینجا ترازنامه منفی بود که به اختصار یاد شد.
ترازنامه مثبت:
گویا قرار بود زرتشتیان کرمان به جرم کشتن سرکارگر مسلمانی در بابا كمال کرمان همه کشته شوند که شب شاه عباس به خواب می بیند که قسمتی از کرمان در آتش می سوزد. خواب را با نزدیکان در میان می گذارد که گفته می شود اتفاق بدی در پیش است که فوری با یکی از نزدیکان و آستر بادپا به طور ناشناس خود را به کرمان می رساند و فرمان می دهد تنها باید یک نفر کشته شود نه همه! به این ترتیب بقیه از مرگ نجات و به پاس آن زرتشتیان کرمان همه ساله در روز خرداد روز از خرداد ماه جشن می گیرند و خیرات می نمایند که به خیرات شاه عباسی مشهور است. آری در برابر کارنامه منفی، این یکی مثبت است. که من هم در زمان دبستان رفتن در یکی از این جشنها که قنات غسان برگزار شد شرکت داشتم. و از کرمان حتی بم عده ای می آمدند و چند روزی زیر چنارهای سر قنات می گذراندند. اکنون به سراغ گبر محله برویم.
چنانچه آمد گبر محله چند نوبت دچار حادثه شد و زرتشتیان دچار مصیبت شدند. دو نوبت زمان محمود و اشرف، دو نوبت زمان نادر، نوبت دیگر زمان اعظم خان افغان، و بالاخره نوبت دیگر زمان محاصره کرمان به وسیله آغا محمدخان قاجار که خوشبختانه به برکت ملا گشتاسب زرتشتیان در خانه ملا گشتاسب تأمین داشتند (ولی در مدت زمان محاصره چه بر آنها آمده نمی دانیم.)(ص ۱۰۳_۱۰۴)
مأخذ: مزداپور، کتایون. سروشِ مغان. یادنامه جمشید سروشیان (مجموعه مقالات). مقاله گبر محله، نوشته دکتر جهانگیر اوشیدری. انتشارات ثریا. تهران ۱۳۸۱
🔥 @atorshiz 🔥
 
                    گبر محله(شماره ۴)
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#تاریخ_کیش_زرتشت  
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی 
پیترو دو لاواله ایتالیایی (زمان عباس صفوی ۱۶۲۴ م - ۱۰۲۵ یا ۱۰۳۳ ه) در سخن از اصفهان و برزن زرتشتیان (گبرستان) گوید: گبرها در اینجا پرستشگاه ندارند، چه هنوز آن را نساختند و ... اینان خود را بهدین خوانند و گبر نمی دانند. چه واژه گبر را برای استخفاف و نسبت کفر گویند. تاورنیه در سفر خود در کرمان تعداد زرتشتیان را حدود ده هزار نفر می داند. اِتِر سوئدی در سفرنامه خود می نویسد: تا زمان شاه عباس در سراسر ایران آتشکده های بسیار بود اما شاه عباس یا آنان را یکسره نابود و آتشکده هایشان را ویران ساخت یا وادارشان کرد تغییر دین بدهند و یا از ایران به هند بروند و .... 
در هیچ جای ایران ندیدم که زرتشتیان به ظاهر شناخته شوند به جز ده گبر آباد نزدیکی اصفهان (حسین آباد جلفا، نزدیک جلفای ارامنه). خلاصه هدف متعصبین برای استخفاف و کافر شمردن بوده که بعد هر کار ناروایی که دلشان می خواهد انجام بدهند و حال آنکه برداشت آنها ناصحیح و به موجب بعضی فرهنگها و گویشها به جای مَرد آمده است. در گزارش پهلوی اوستا فزون به واژه گبره بر می خوریم که برای واژه اوستایی نر nar آورده شده است که نر به معنی مَرد است. که دشمنان به آن عنوان دشمن و نسبت بی دینی می داده اند. معانی رادمرد، جوانمرد، مرد نیز گفته شده. بعد از توضیح کوتاه درباره خسارات مادی و معنوی و فرهنگی که از زمان صفویه تا هجوم آغامحمدخان سخن زیاد است که به برخی اشاره شد و به اختصار چنین است: 
حمله اول محمود افغان به سال ۱۱۳۲ و غارت و کشتارگبرمحله و منکوب شدن به دست لطفعلی خان والی فارس که صدمه این والی فارس کم از افغانها نبود - حمله دوم افغان در ۱۱۳۴ و همراه بردن تعدادی از زرتشتیان با خود به اصفهان و فارس به سرداری نصرالله خان - که سلطان حسین در روز جمعه ۱۲ محرم ۱۱۳۵ ه. به فرح آباد پیش محمود رفت و تاج خود را تسلیم کرد. ولی محمود کارهای جنونانه انجام داد تا به دست پسر عموی خود اشرف (به انتقام خون پدرش میر عبدالله) او را کشت (۱۱۳۷ ه) خود را پادشاه ایران خواند. اشرف در ۱۱۴۲ ه. در زرقان پنج فرسنگی شیراز به دست مردی بلوچ از سپاهیان پسر عمویش به قتل رسید. نادر دو بار به کرمان آمد به روایتی در سفر اول تعدادی از دلاوران گبر محله را به سرداری سلطان گشتاسب فرزند زعیم بهرام با خود به قندهار برد و بر سردار افغانی به نام علیخان پیروز و دخت ۱۷ ساله (ماهرخ) او را که بسیار زیبا بود به عنوان پاداش به سلطان گشتاسب بخشید و خود راهی هند شد و سپاه زرتشتی را مرخص نمود که بعداً سلطان گشتاسب در کرمان با ماهرخ ازدواج نمود.(ص ۱۰۰_۱۰۱)
مأخذ: مزداپور، کتایون. سروشِ مغان. یادنامه جمشید سروشیان (مجموعه مقالات). مقاله گبر محله، نوشته دکتر جهانگیر اوشیدری. انتشارات ثریا. تهران ۱۳۸۱
🔥 @atorshiz 🔥
 
                    گبر محله(شماره ۲)
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#تاریخ_کیش_زرتشت 
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی 
اکنون نوشتار را در چگونگی به وجود آمدن گبر محله دنبال می نماییم: در جغرافیای کرمان می خوانیم:
در زمان شاه سلیمان صفوی انار الله برهانه، علمای کرمان گفتند مجوسیه ساکن بلده باید خارج شهر منزل نمایند تا با مسلمانان محشور نباشند، آنها را در خارج بلده به سمت شمال، جنب همین دروازه، سکنا دادند. (منظور دروازه خراسان یا گبری است) خانه ها و آتشکده ساختند و مدتی زیست کردند. کُرت اول که محمود قلزائی اوغان از قندهار به کرمان آمد اول نتوانست شهر را تسخیر و تصرف نماید، مجوسیه (= زرتشتیان) را غارتید، آن بیچارگان لابد به شهر منزل گرفتند، چون این دروازه جنب آن محله است موسوم به دروازه گبری بود، همانا که مردم کرمان هنوز اغلب مجوس را گبر گویند. مرحوم وكيل الملک آن دروازه را (۱۲۸۰ ه) تعمیر کرده دروازه خراسان نامید. باید بیفزاند تا حدود سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۵ خورشیدی، این دروازه و پنج دروازه دیگر، کرمان (=شهر شش دروازه) آباد بود (پنج تای دیگر: ناصریه، مسجد، ریگ آباد، سلطانی، اَرگ) بودند. باز در ص ۲۷ کتاب مزبور می خوانیم: «محمود افغان در زمان صفویه به کرمان آمده، شهر را نتوانست مفتوح نماید، این محله را ویران و مردمش را تاراج نموده ...) حال تصور بفرمایید بعد از همه ستمهایی که در طول زمان بر این بندگان خدا وارد آمده بود، بعد از کوچ اجباری زمان شاه عباس که زرتشتیان از کرمان و یزد و دیگر نقاط حتی از قزوین به ده حسین آباد (= گبرآباد) جلفا آمدند، کوچاند، زرتشتیان کرمان به خارج شهر، دل از خانه و کاشانه و ترتیب زندگی و معاش، کندن و در جایی سکونت گزیدن که نه دکانی و نه بازاری است و نه شغلی و ... نه دیگر تسهیلات، چقدر رنج آور است. ولی آفرین بر، توان و همتشان که توانستند پایداری نموده و امانت را به بعديها بسپارند و زرتشتیان همواره خواستار همزیستی مسالمت آمیز بوده و هستند و این روح تسلیم پذیری و آرامش در گروه کوچک زرتشتیان، به واسطه تبعیضات و محدودیتهایی بود که به وسیله برخی حکام شرع و عرف انجام می شد که حق را به طرف غیر زرتشتی می دادند، بنابراین از سوی ریش سفیدان توصیه شده بود که کوشش نمایند با دیگران اختلاف پیدا ننمایند که داوری به زیان آنها تمام می شد. توضیح آنکه گروه کوچک زرتشتیان کرمان پس از ساسانیان دخالتی در امور سیاسی و اجتماعی کشور نداشتند همواره مطيع (مطيع الاسلام) بودند حال اگر این می رفت و آن می آمد به حال آنها فرقی نمی کرد. معاش آنان از راه کار در مزارع و کشت و زرع زمینهای اربابان و مسلمانها بود. با کارشان سهمیه ناچیزی از دسترنجشان می گرفتند که با پرداخت مالیاتهای سنگین سرانه - جزیه و غیر چیزی بر ایشان باقی نمی ماند...» به قول آقای همایون صنعتی بقای زرتشتیان کرمان به واسطه آن بود که ریشه در زمین داشتند. یعنی کشاورز بودند و علاقه مند به این شغل خداپسندانه.(ص ۹۸_۹۹)
مأخذ: مزداپور، کتایون. سروشِ مغان. یادنامه جمشید سروشیان (مجموعه مقالات). مقاله گبر محله، نوشته دکتر جهانگیر اوشیدری. انتشارات ثریا. تهران ۱۳۸۱
🔥 @atorshiz 🔥
 
                    امیر کبیر و زرتشتیان 
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#اسنادی_از_زرتشتیان
#تاریخ_کیش_زرتشت 
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی 
امیر کبیر همواره در اصلاح امور ایران کوشا بود و به کلیه حکام و ایالات ابلاغ نمود هر دعوائی که یک طرف آن مسلمان و طرف دیگر اقلیتهای مذهبی زرتشتی، یهود یا عیسوی باشد باید به تهران احاله گردد و گاهی خود شخصاً در رسیدگی نظارت می کرد. امیر کبیر سعی داشت که از مهاجرت اقلیتها جلوگیری و آنانیکه رهسپار هند شده اند امیدوار و برگرداند و برای این کار میرزا حسین خان سپهسالار را به ماموریت بمبئی فرستاد و  به وی دستور داد که از اتباع ایران حمایت نماید و با سلوک دوستانه آنانرا به حکومت ایران دلگرم و علاقه مند سازد. و بر اثر حسن تدبیر میرزا حسین خان هفت خانوار زرتشتی که در سال ۱۳۶۳ به بمبئی رفته بودند به سفارش نزدیکان خود به ایران باز گشتند (نقل از وقایع اتفاقیه). در داخله کشور نیز میرزاتقی خان مراقب حال آنان بود چنانکه در انقلاب یزد که به زرتشتیان تعدی شده بود و ملارستم برادر ملا بهرام رئیس طایفه زردشتیان شکایت به تهران نزد امیر برد در فرمانیکه به آقاخان نایب الحكومه یزد می دهد (ذیحجه ۱۲۶۵) می نویسد:|
بأن عالیجاه قلمی می گردد که در این باب نهایت (اهتمام بعمل آورده اموال آنها را تمام و کمال از مرتکبین گرفته و به آنها برساند و از آنجائیکه رفاهیت طایفه مزبور را اینجانب طالب است می باید آن عالیجاه در هر باب مراقب و مواظب باشید که احدی بملارستم و کسان او بهیچ وجه من الوجوه معترض و مزاحم نشده که در کمال آسودگی و فراغت مشغول رعیتی و کاسبی خود بوده به دعاگوئی دوام دولت قاهره اشتغال نمایند.»
نامه دیگر به حکومت یزد (۱۲۶۵ ه)
عالیجنابا مجدت همراها عزيزا - چون هر يک از مذاهب مختلفه وملل متنوعه که در ظل حمایت قصر بی قصور این دولت ابد آیت غنوده اند مشمول عواطف خسروانه و عوارف ملوکانه می باشند لذا در این وقت که زبدت الفضلا موبد موبدان موبد نامدار شرف اندوز حضور پادشاهی گشته و مخلع به خلعت مهر طلعت همایون آمده اورامرخص معاودت فرمودند بأن عالیجاه قلمی می شود که کمال رعایت و حمایت درباره او و طایفه مجوسیه بعمل آورده و جزیه آنها را از فرمان مبارک که مقرر شده است ملابهرام در دار الخلافه بمقرب الخاقان محمد حسن خان سردار برساند از آن قرار معمول داشته آن عالیجاه مطالبه ننماید و معترض آنها نشود می باید آن عالیجاه از قرار نوشته عمل نموده طوری بامشاراليه و طایفه مزبور رفتار کرده که در کمال آسودگی و فراغت مشغول رعیتی خود بدعا گویی دولت قاهره اشتغال نمایند.(ص ۲۳۱_۲۳۲)
یک نامه دیگر تعلیقه امیر به حکام یزد ۲۴ شوال ۱۲۶۷ 
حکام و مباشرین حال و استقبال دار العباده یزد را مرقوم می شود که چون فی مابین جدید الاسلام مجوس با طایفه مجوسیه رعیت دولت علیه ایران متوقفین یزد دربات ارشاد پاره موقوفات هر روز مباحثه و مشاجره و گفتگو است لهذا به آن عالیخبابان قلمی می شود که هر وقت چنین امری فی مابین جدید الاسلام مجوس با طایفه مجوسیه اتفاق میافتد بجهت رفع مایقال مدعی و مدعی علیه را بدیوانخانه بزرگ پادشاهی که در مقر خلافت است فرستاده که بعد از نمودرسی و تحقیق آنچه حکم از دیوانخانه مبارک به امضای حکام شرع انور صادر شده طرفین از آن قرار معلوم دارند البته آن عالیجنابان از قرار نوشته معمول داشته تخلف ننمایند. احکام دیگری نیز موجود است که جهته جلوگیری از طولانی شدن مطلب از درج آن خودداری شد.(ص ۲۳۳)
مأخذ: اشیدری. جهانگیر،  تاریخ پهلوی و زرتشتیان، انتشارات ماهنامه هوخت، آبان ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی
🔥 @atorshiz 🔥
 
                    📝 فهرستی از کانالهای تاریخی و فرهنگی و علمی و هنری
📮 پارسی سخن بگوییم و زیبا بنویسیم
💌 @FARZANDAN_PARSI
📮 تاریخ ایران
💌 @tarikhiranm
📮 دیدهبان ملّی
💌 @VB_Persian
📮 مطالعات تخصصی تاریخ صفویه
💌 @SafavidStudies
📮 کلبه شعر و ادب پارسی
💌 @Ivanxaneh
📮 مدرسۀ علوم انسانی
💌 @zistboommedia
📮 شناخت حقیقت درون
💌 @iimetaphysicii
📮 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی ساسانی
💌 @Sasanian_Sources
📮 وهومن امشاسپند
💌 @khashatra
📮 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی اشکانی
💌 @ArsacidEmpire
📮 آلبوم جنگاوران تاریخ (میلیتاریسم تاریخی)
💌 @Marzupan
📮 ایرانشهر (آموزش خط و زبان فارسی میانه)
💌 @iranshahr1353
📮 مجلۀ پژوهشی گردآفرید
💌 @Gord_Afarid
📮 اشتادان
💌 @Eshtadan
📮 عرفان، شعر، موسیقی، کتاب
💌 @kateb_bashi
📮 کوتاه و گذرا در باستانشناسی و تاریخ
💌 @ruzegaran
📮 نسکخانۀ روزگاران
💌 @nask_ruzegaran
📮 زبان فارسی در دربار خداوندگاران عثمانی
💌 @DorreShahvar
📮 دنیای آرامش
💌 @Donyayeaaramesh
📮 ایرانبوم (کتاب و مستند کمیاب تاریخی)
💌 @iranbum1
📮 بازخوانی تاریخ بایندریه (ایران عصر آققویونلو)
💌 @Bayandurids
📮 تَهمخسرو: مبارزه با ایرانستیزان
💌 @TahmKhosrow
📮 منابع و مآخذ پژوهشی تاریخ ایران مدرن
💌 @ModernIranBooks
📮 فرهنگ مردم خوروبیابانک
💌 @HatefTa
📮 آثار و مقالات مرتضی ثاقبفر
💌 @Morteza_Saghebfar
📮 تاریخ به روایت میم و طنز
💌 @NeoSafavism
📮 برخی متون ادب پارسی (باکیفیت و کمحجم)
💌 @ShahdeParsi
📮 گارد ملی
💌 @IRNational_guard
📮 آهنگهای شاد و اشعار جانفزای پارسی
💌 @BazmeParviz
📮 انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)
💌 @PardanShah
📮 دین زرتشتی و اندیشۀ ایرانشهری
💌 @AshemVohu2581
📮 ایرانویج (تاریخ، فرهنگ، زیباییهای ایران)
💌 @Iran_Vijeh
📮 منابع و مآخذ تاریخ پادشاهی ماد
💌 @TheMedes
📮 اینفوگرافیهای تاریخی و سیاسی
💌 @Histopersian
📮 ایرانپرستان کرد
💌 @Kurdpatriott
📮 انجمن ملیفرهنگی ایرانبان
💌 @anjoman_iranban
📮 تاریخ و فرهنگ بلوچستان
💌 @balochs_history
📮 تصاویر و پیکرههای تاریخی
💌 @AntiqPic
📮 پژوهشی در فرهنگ زردشتی
💌 @atorshiz
📮 مطالعات ایران در قفقاز و آسیای مرکزی
💌 @DosuyeCaspian
📮 افشای پانیسم و مبارزه با ایرانستیزان
💌 @Panturkzionist
📮 تاریخ و فرهنگ ملل جهان
💌 @tarikhe_melal
📮 کارگروه پژوهشی ایرانبان کُرد
💌 @iranban_kord
📮 بازخوانی تاریخ ایران و اسلام
💌 @Khonjibook
📮 دلواژههای تنهایی
💌 @Gandomzaran
📌 @tab_mehrbanan | عضویت در لیست
 
                    سخنرانیِ الکات در سالِ ۱۸۸۲ در ساختمانِ شهرداریِ بمبئی در حضورِ بیش از ۷۰۰ پارسی از جمله چند استادِ برجسته مانندِ مودی(J. J. Modi)و کاما، جان هینلز 
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی 
الکات به زرتشتیان تأکید کرد که مراسمِ کهنِ خویش را نگه دارند، زیرا زرتشت و جانشینانِ باستانیاش:
زیرِ پوششِ امنِ مناسکِ ظاهری افکارِ خویش را به آیندگان انتقال دادند. افکارشان را زیرِ نقابِ نمادها و آیینها پنهان کردند؛ و این آیینها اسرارِ عظیمِ آنها را از کنجکاوی و فضولیِ عوام محافظت میکند، اما از آن کسانی که شایستهی دانستنِ همه چیزند چیزی پنهان نمیکند! 
📚 جستاری در فلسفهی زرتشتی، مجموعه مقالات، گروه مترجمان، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ اول ۱۳۸۸، ص ۱۳۴ و ۱۳۵
نکته: بانیِ انجمنِ تئوسوفیِ زرتشتی که تحتتأثیرِ هلنا بلاوتسکی و هنری الکات بود، شخصی بود به نامِ بهرامشاه ناوروجی شروف Bahramshah Naoroji Shroff بود(۱۸۵۸_۱۹۲۷). برای اطلاعاتِ بیشتر به منبع نامبرده رجوع شود، صفحات ۱۳۳ تا ۱۴۱. 
🔥 @atorshiz 🔥
 
                    انجمنِ سرّیِ تئوسوفی: مکتبی انحرافیِ نوین در مزدیسنا، سید علی ساداتی(شماره ۴)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی 
بانیان 
۳ مُهرهی اصلیِ مؤسسِ این انجمن عبارتند از:
● "اچ. پی. بلاوتسکی" که در آغاز، مسئولِ جذبِ عدهای از افرادِ برجسته به مجالسِ شبنشینی و ایجادِ علاقه به امورِ سرّی و رمزآمیز در آنها بود.
● کلنل "اچ. اس. اولکات" که برای اولینبار، ایدهی انجمن را مطرح ساخت و در سازماندهی و هدفگذاریِ آن سهیم بود. 
● "جی. اچ. فلت" که با ایرادِ یک سخنرانیِ تأثیرگذار، اولکات را به سمتِ پیشنهادِ تشکیلِ انجمن سوق داد. 
از این ۳ تن، شاید هلنا بلاوتسکی را باید تأثیرگذارترین مهره دانست که همه چیز از غلغلکهای فکریِ او در خصوصِ علایقِ شخصیاش به علومِ رازآمیز و غریبه، آغاز شد. وی با همراهیِ یک قهرمانِ جنگِ آمریکا یعنی کلنل اسکات، این علایق را تعمیق بخشید و طیِ سفر به شرق(هند و سریلانکا)بر دانشِ خود افزود تا مبنای فکریِ لازم برای تأسیسِ یک تشکل در وی شکل گیرد.
در ادامه، افرادی مانندِ فلت و "ویلیام کوان جاج" نیز به این گروه پیوستند و بسترها فراهم آمد. انگیزهی اولیه برای ایجادِ این انجمن، روزِ هفتِ سپتامبر ۱۸۷۵ در آپارتمان بلاوتسکی، واقع در خیابانِ ۴۶ منطقهی ایروینگ نیویورک)بهوجود آمد. چند ماه پیش از آن، هلنا عدهای از علاقهمندان به آموزههای علومِ خفیه و رمزآمیزی را برای گوش سپردن به عقایدش دربارهی "جادوی باستانی" گرد آورده بود. در این جلسه، جرج هنری فلت، ایدهی اولین انجمن را با ارائهی سخنرانی با عنوانِ "قانونِ گمشدهی تناسبِ مصریان یا کابالا" مطرح کرد و کلنل الکات، پیشنهادِ تشکیلِ انجمن را ارائه. 
چهل روز پس از آغاز به کارِ انجمن، "چارلز لوستون" در سخنرانی با عنوانِ "تئوسوفیِ باستانی؛ یا روحگرایی در گذشته" به تشریحِ هدف و عملکردِ انجمن پرداخت. 
🔥 @atorshiz 🔥
 
                    انجمنِ سرّیِ تئوسوفی: مکتبی انحرافیِ نوین در مزدیسنا، سید علی ساداتی(شماره ۳)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی 
منشأ
تئوسوفی را به لحاظِ انگیزههای تأسیس و فراز و فرودهای سرنوشتی باید از سایرِ تشکلها و جریانهای مشابه، متفاوت قلمداد کرد؛ انجمنی با شهرتِ جهانی، بانیانی از مغربزمین اما شیفتهی اندیشههای شرقِ کهن، با انشعابات و حواشیِ فراوان و صد البته، اثرگذار-مثبت و منفی-بر جریانهای فکری-معرفتی. 
انجمنِ تئوسوفی طیِ ۷۰ روز از ۷ سپتامبر تا ۱۷ نوامبرِ ۱۸۷۵ شکل گرفت. موفقیتِ این انجمن به خاطرِ جوِ اجتماعی پذیرندهی آمریکا نسبت به آموزهها و شعائری بود که انجمنِ تئوسوفی با آنها معرفی میشود؛ یعنی فهمی از جهان ورای گسترهی پژوهشهای علمی و پدیدارهای معنویگرایی(این باور که قلمروِ روحانی از لحاظِ علمی قابل اثبات است و ساکنانِ آن-ارواح-در ارتباط با عالمِ مادّی هستند). 
انجمن، بیشتر بازتابی از سنتِ علومِ خفیهی غربی بود که توسطِ محقق "آنتوان فیور" بهعنوانِ مجموعهای از جریانهای معنوی در تاریخِ معاصر و نوینِ غربی که مشابهتها و اشتراکاتِ ویژهای دارند و همچنین قالبِ فکریای که فصلِ مشترکِ آنهاست، تعریف میشود. این سنت در جریانها و عقایدی به قدمتِ نحلهی هرمسی، ستارهبینی، کیمیاگری و جادو و در ساختارها و نمودهای متأخری چون چلیپای گلگون، کابالای مسیحی، پراسلسیسم و تئوسوفیِ مسیحی حضور داشته است.
🔥 @atorshiz 🔥
 
                    انجمنِ سرّیِ تئوسوفی: مکتبی انحرافیِ نوین در مزدیسنا، سید علی ساداتی(شماره ۱)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی 
در مطالعهی جنبشهای نوپدیدِ معنوی، شاخصههای مشترکی یافت میشود که با پیگیریِ سرنخها، عموماً سر از یک آبشخور درآورده و ریشهای مشابه نیز دارند. بررسیِ این سرچشمهها میتواند نقشِ مهمی در ادراکِ هر چه بهترِ مبانیِ فکریِ جنبشهای مزبور و ماهیتِ ایشان داشته باشد و بر جنبهی کارکردیِ روندشناسیها بیفزاید. با عنایت به گرایشِ بخشِ عمدهای از عرفانوارهها به علومِ خفیه، خدای درون و البته، تناسخباوری، یکی از بانیانِ پیوندزنیِ این باورها با معرفت و عرفان یعنی انجمنِ "تئوسوفی" در نوشتارِ حاضر موردِ تبیین قرار میگیرد.
🔥 @atorshiz 🔥