16257
"دورنمای اقتصاد" رسانه اقتصادی اجتماعی مستقل ایران شماره ثبت در ارشاد:83160 مدیر مسئول: محمدعلی مختاری فناوری اطلاعات: مرتصی زارع تماس با سردبیر: @sajadifarh https://ecoviews.ir/
🔵 مرگ
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
/channel/jafekri_episodes/22
🔵 مادران خورشیدی: پابرهنه، اما پایدار
ماجرای مادرها و مادربزرگهای روستایی در راجستان هند رو ببینید که بدون نیاز به سواد خاصی، آموزش دیدن و مهندس خورشیدی شدن.
این آموزش باعث شده تا بتونن با انرژی خورشیدی، روشنایی رو به خونههای روستا و مدرسه بیارن.
این ماجرای الهامبخش رو برای بقیه هم بفرستید.
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
/channel/tavanmandme/32
🔵#آموزش_اقتصاد
#اقتصاد_خرد
#دکتر_فاطمی
✔️ جلسه ۱۱
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
/channel/econ_archive_videos/15
4⃣1⃣ «#اقتصاد_در_یک_درس»، #هنری_هازلیت
✔️ فصل چهادهم: نجات صنعت ایکس
📛راهروهای کنگره پر شدهاند از نمایندگان صنعت X. این صنعت بیمار است. دارد میمیرد. باید نجات پیدا کند. تنها با تعرفه، قیمتهای بالاتر یا حمایت مالی میتواند نجات یابد. اگر بگذاریم این صنعت در اثر نیروهای رقابت آزاد کوچکتر شود یا کاملاً از میان رود (رقابتی که در این قبیل موارد همواره از سوی سخنگویان صنایع، رقابت آنارشیک، لسهفر، بیامان، سنگدلانه و مبتنی بر قانون جنگل نامیده میشود)، کل اقتصاد را همراه خود به زیر خواهد کشید کارگران آواره خیابانها میشوند. کسبوکار صاحبخانههای آنها، خواروبارفروشها، قصابها، لباسفروشها و سینماهای محلی کساد میشود و رکود در حلقههایی که دائماً بزرگتر میشوند، گسترش مییابد.
🖋 طرحهای مختلفی برای نجات صنعت ایکس مطرح میشود:
1⃣یکی بالا نگه داشتن مصنوعی قیمت محصولات است که در فصل قبل بطور خاص در مورد محصولات کشاورزی بدان پرداختیم (لینک فصل قبل ذیل این پست درج شده)
2⃣طرح دیگر این ادعاست که صنعت ایکس در حال حاضر «بسیار شلوغ» است [دست زیاد شده!] و میبایست بنگاههای دیگر را از ورود به این صنعت بازداشت در پاسخ باید گفت اگر صنعت ایکس واقعاً در مقایسه با صنایع دیگر بسیار شلوغ است، برای دور نگه داشتن سرمایه جدید از آن به هیچ قانون قهریای نیاز نیست. سرمایه جدید به صنایعی که آشکارا رو به مرگاند، سرازیر نمیشود. سرمایهگذاران به میل خود سراغ صنایعی که بالاترین ریسک ضرر را همراه با پایینترین بازدهی دارند، نمیروند. با این همه اگر سرمایه جدید، چه از طریق انحصارگران، کارتلها و سیاستهای اتحادیهها و چه به میانجی قانون، به اجبار از ورود به صنعت X بازداشته شوند، از آزادی انتخاب محروم خواهند ماند.
🌐این شرایط سرمایهگذاران را وامیدارد که پول خود را در جایی به کار گیرند که چشمانداز بازدهی در آن از دید آنها ضعیفتر از صنعت ایکس است. خلاصه چنین شرایطی باعث میشود کارآیی استفاده از سرمایه کمتر از هنگامی باشد که امکان انتخاب آزاد وجود داشت. از این رو این وضعیت به معنای کاهش تولید است که خود را در قالب پایینتر آمدن متوسط استاندارد زندگی (با کاهش سطح دستمزدها یا افزایش سطح قیمتها) نشان میدهد. در واقع ممکن است در اثر اعمال این سیاستهای محدودکننده، بازدهی سرمایه در خود صنعت ایکس از آنچه در غیر این صورت حاکم میشد بالاتر نگه داشته شود، اما در صنایع دیگر کاهش یابد. صنعت X تنها به بهای زیان صنایع B، A و C سود خواهد کرد.
3⃣در طرح دیگر استدلال میشود که صنعت X به حمایت مستقیم مالی دولت نیاز دارد. خوشبختانه آثار سوء این سیاست برای مردم واضحتر از سیاستهای بالا نگهداشتن مصنوعی قیمت محصولات صنعت ایکس (یا4⃣ وضع تعرفه بر واردات کالاهای خارجی مشابه آن) یا طرح محدود کردن ورود به این صنعت و ایجاد انحصار است زیرا اینجا پول مستقیما از جیب مالیات دهندگان برداشته و به صنعت ایکس داده میشود طبعا صنایع دیگر آنچه را که صنعت X به دست میآورد، از کف میدهند. آنها باید بخشی از مالیاتی را که برای پشتیبانی از صنعت X به کار گرفته میشود، بپردازند. و مشتریان، از آن رو که برای پشتیبانی از این صنعت بر آنها مالیات بسته میشود، به همان اندازه درآمد کمتری برای خرید محصولات صنایع دیگر خواهند داشت.
✅اما پیامد وضع یارانه [و اعطای تسهیلات بلاعوض] تنها این نیست که ثروت یا درآمد از یک صنعت به صنعتی دیگر منتقل شده. این نتیجه نیز پدید آمده که سرمایه و نیروی کار از صنایعی که در آنها با کارآیی بیشتری به کار گرفته میشوند، بیرون رفتهاند و به صنعتی رانده شدهاند که کارایی کمتری در آن خواهند داشت (و این همان جایی است که کشور به عنوان یک کل واحد، به طور خالص ضرر میکند)
🔚⁉️چرا باید صنعت در حال احتضاری را با تنفس مصنوعی زنده نگه داشت؟ این باور که اقتصاد در حال توسعه به این معناست که همه صنایع باید به گونهای هم زمان توسعه یابند، خطایی ژرف است. برای آنکه صنایع جدید با سرعت کافی رشد کنند، معمولاً باید بگذاریم برخی صنایع قدیمی کوچکتر شوند یا بمیرند. این به آزاد شدن سرمایه و نیروی کار لازم برای صنایع جدید کمک خواهد کرد. اگر تلاش کرده بودیم که تجارت اسب و درشکه به شکلی ساختگی سر پا بماند، سرعت رشد صنعت اتومبیل و تمام دیگر کسبوکارهای وابسته به آن پایین میآمد. باید از تولید ثروت میکاستیم و پیشرفت اقتصادی و علمی را به تأخیر میانداختیم تلاش برای حفظ صنایع کهنه همان قدر احمقانه است که تلاش برای حفظ روشهای منسوخ تولید.
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@econviews
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/econ.views
🔵 #ماهیت_تورم با منشأ ارز و شوکهای سمت عرضه (4-2) - بخش پایانی
اما مهمترین مکانیسم انتشار تورم سمت عرضه در اقتصاد ایران چیست؟ به این موضوع در یادداشت گذشته نیز به آن پرداخته شد گره زدن کالاهای رتبه بالای اقتصاد به دلار با مفهوم نادرستی به نام قیمت جهانی و به بهانه واهی کشف قیمت است این موضوع در واقع مهمترین مکانیسم انتشار تورم سمت عرضه در اقتصاد ایران بوده و اثرگذاری عدم تعادل تراز پرداختها بر اقتصاد کشور را مضاعف کرده است. علاوه بر این گره زدن کالاهای استراتژیک به دلار، به ویژه در شرایط وجود نرخهای ارز رسمی و آزاد متفاوت، موجب سردرگمی در سیاستهای ارزشیابی و شاخصبندی قیمتها شده است. اصلاح نظام ارزی و ایجاد نرخ ارز یکپارچه و شفاف میتواند زمینه انتقال بهتری برای سیاستهای پولی فراهم آورد که خود در گرو اصلاح شیوه قیمتگذاری در بورس کالا و سپردن فرایند کشف قیمت به مکانیسمهای داخلی متناسب با ساختار اقتصاد ایران است که در مهار انتظارات نیز نقش مهمی ایفا خواهد کرد. اما سیاستهای غلط حاکم بر بورس کالا در واقع مشوق ایجاد رژیمهای دوگانه و چندگانه ارزی شده.
در نهایت اقتصاد ایران در حال تجربه وضعیت نادری است حال در چنین شرایطی مدلهای پولی رایج، تورم را صرفاً نتیجه افزایش عرضه پول میدانند که این دیدگاه با دو گزاره اصلی همراه است:
- نقدینگی علت تورم است: رشد نقدینگی ناشی از کسری بودجه دولت و خلق پول بانکها، عامل اصلی تورم تلقی میشود. که در الگوی توضیح داده شده این تورم است که خود به خلق نقدینگی بیشتر منجر شده و نهایتا یک چرخه را ایجاد مینماید.
- کنترل پولی راه حل است: ابزارهایی مانند نرخ بهره (الگوبرداری از اقتصادهای توسعهیافته) برای مهار تورم پیشنهاد میشود. که به دلایل متعددی که مهمترین آنها مورد بحث قرار گرفت این ابزار کارایی لازم را نداشته و یا با تلفیق با ابزار های دیگر بتوان به اثرگذاری آن امید داشت.
البته لازم به ذکر است پیشنهادات ناظر به کاهش هزینههای دولت پیشنهادات درستی است اما خوشبینانه است اگر تصور کنیم دولت پای خود را از موضوعاتی که ارتباطی با وظایفش ندارد بیرون کشیده و یا آنکه نهادهای فرادولتی را بتوان به زیر چتر دولت آورده و تحت نظارت قرار داد. در اقتصاد سیاسی ایران قطع بازوی نهادهای ذی نفوذی چون صدا و سیما، حوزههای علمیه، نهادهای انقلابی، آستانهای مقدسه و ... از اقتصاد بدین سادگی امکان پذیر نیست.
بدین ترتیب مدلهای پولی نه تنها قادر به تبیین شرایط حاکم بر اقتصاد ایران نیستند بلکه ابزارهای توصیه شده این مدلها برای برونرفت از این شرایط ابزارهای کم اثری است. در چنین شرایطی اگر سیاستگذار همچنان به دنبال راهکار اقتصادی به جای راهکار سیاسی است کاهش نوسانات ناشی از شوکهای ارزی با اتخاذ تدابیری مانند کنترلهای سرمایهای (که شامل تنظیم جریانهای ورودی و خروجی، اعمال محدودیتهای کمی یا قیمتی و نظارت بر عملیات بانکی میشود) در اولویت قرار دارد.
تعیین تکلیف شبکه بانکی که تبدیل به موتور محرک بازارهای سفته بازی و حتی خروج سرمایه است از دیگر اقدامات اساسی در این خصوص است در همین راستا استفاده از ابزارهای مالیاتی برای کنترل جریانهای سفته بازی و برخورد با فساد به صورت قاطع و بدون تبعیض که بتواند اعتماد از دست رفته را بازگرداند تکمیل کننده این سیاست است.
پرهیز از اجرای هر گونه سیاست شوکزا که انتظارات را بیش از این تحریک نماید از دیگر اقدامات مهم دیگر است. و نهایتا بهرهگیری از تمام ظرفیتهای موجود برای تجهیز منابع ارزی به منظور باز شدن دست سیاستگذار در مدیریت بازار مهمترین اقدامات پیش روی سیاستگذاران اقتصادی تا زمان روشن شدن چشمانداز سیاسی است.
پایان
🔸منبع: کاتالاکسی
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
هزار بار
و هرگونه راه بیفتم به هم نمیرسیم
هزار بار از هر جا
در هندسهی عشق
خطها
یا متوازیاند یا متقاطع
یا تنها رها در هوا
#منوچهر_آتشی
شب خوش
🔵 #خلاصههایی_از_کتاب
#I_Thought_It_Was_Just_Me
✔️ خلاصه فصل هشتم - تمرین مهربانی در فرهنگ سرزنش (۱/۳)
پیامدهای فرهنگ سرزنش؛ خشم، دیده نشدن، و استریوتایپها
احساس اصلی که باعث میشه ما دنبال مقصر بگردیم و سرزنش کنیم، خشمه. ما از خشم کمک میگیریم تا از خودمون محافظت کنیم. شرم باعث میشه احساس کوچیک بودن بکنیم. احساس بیقدرت بودن. خشم اون حس قدرت رو به ما برمیگردونه.
ولی استفاده از خشم برای مقابله با شرم راهکار موثری نیست. خشمی که بخاطر شرم به وجود اومده باشه، احساس ناکافی بودن رو در ما بیشتر میکنه؛ و مهمتر اینکه روابط ما رو با بقیه خراب میکنه...
🔻 خواندن ادامه مطلب
✔️ خلاصه فصل هشتم - تمرین مهربانی در فرهنگ سرزنش (۲/۳) رهایی از تراما
بعد از یک سخنرانی، یکی از شنوندهها میره پیش نویسنده ازش تشکر میکنه. بعد با گریه از حال خواهرزادهاش تعریف میکنه که بهش تجاوز شده بود "چقدر حیف… نمیدونید چقدر دختر زیبا و مهربونی بود" بود؟
از نحوهی بیان این فرد، نویسنده فکر میکنه این خواهرزاده کشته شده. ولی در ادامه گفتگو متوجه میشه که اینطور نیست. زنده و سالمه. ولی از دید خالهاش این دختر دیگه "آسیب دیده" است و مثل قبل نخواهد شد...
🔻 خواندن ادامه مطلب
✔️ خلاصه فصل هشتم - تمرین مهربانی در فرهنگ سرزنش (۳/۳) طرد کردن و طرد شدن
قضاوت کردن و پشت سر کسی حرف زدن ابزار ایجاد شرم هستن. کسی که مورد هدف این رفتار قرار میگیره، احساس طرد شدن میکنه و براش امر دردناکیه. ولی کتاب میگه اونی که غیبت میکنه هم از این قضیه در امان نمیمونه. غیبت کردن نشونهی شرمه و با این کار، شرم در خودش هم تشدید میشه.
غیبت کردن و بولی کردن (زورگویی کردن) مثل همدیگه هستن*. هر دو روشهایی برای طرد کردنِ افراد هستن، و در عین حال، راهی برای احساس تعلق به گروه و دریافت تایید اونها...
🔻 خواندن ادامه مطلب
✔️ لینک شش قسمت قبلی
✔️ خلاصه فصل هفتم - بخش دوم
✔️ خلاصه فصل هفتم - بخش سوم و چهارم
@uttweet
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
🔵 نیکلا تسلا
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
/channel/movarekhpodcast/536
🏅لیستی از بهترینهای تلگرامی
📕گزیده کتابها
@Ketabzharf
🌸یک میلیـون کـتاب "PDF و صـوتی"
@PDF_and_audio_library
🌸کتابخانه صوتی و پی دی اف تاپ بوک
@Top_books7
🌸اشعارکوتاه
@ashaar_nabb
🌸بيشتر بدانيم بهتر زندگى كنيم
@matlabravanshenasi
🌸جملاتی که شما رو میخکوب میکنه!
@its_anak
🌸گنجینه کتابهای صوتی
@GANGINEH
🌸سخنان بزرگان
@lifepoodcast
🌸انگیزه رشد و موفقیت
@angizeyeroushd
🌸جذب جنس مخالف با شگردهای روانشناسی
@moshavereh_shoma
🌸دانلود 50000 کتاب ورمان برتر (BOOK)
@book_and_roman_library
🌸زیباترین ودلنشین ترین «اشعار مولانا»
@Ashaarmolana
🌸مولانا حافظ شهریار ،شعر و موزیک
@onlyshear
🌸آشنایی با نویسندگان کلاسیک
@nevisandbdonya
🌸بیو "انگلیسی"●[Bio]●
@biow_english
🌸آگاهی.بیداری.آزادی
@Meditationfarsi369
🌸کتابهای صوتی آرامش با داستان
@arameshbadastan
🌸کتابخانه علوم انسانی
@LibraryHumanities
🌸 آیلتس رو فول شو
@ArazIELTS
🌸مهارتهای زندگی
@maharathayezendegimahmudi
🌸ویدئو و سخنان دانشمندان فیزیک
@endishea
🌸یادگیری لغات با سخنرانی انگلیسی
@english_ielts_garden
🌸کتب سیاسی
@PoliticalBooks
🌸کانال طبی داکتران افغان
@medical_af
🌸آموزش ماساژ و یوگا،سلامتی جسم و روح
@yougasozok
🌸زیباترین و دلنشینترینهای سال 2025
@Pisht_AZ_an
🌸انجمن فیزیک دانشگاه هرات
@physics_786
🌸روانشناس خودت باش
@sh351b
🌸شهر کتاب BOOK
@Iftlis_library
🌸پندهای "ناب" بزرگان
@sokhanan_bzrgan
🌸قشنگترین عکس نـوشته های "سال"
@AKSnaweshtae_NAB
🌸کافه شعر
@cafe3Sher
🌸نیلوفر درون
@nilofaredaroon
🌸همیشه راهی هست
@hamisherahi_hast
🌸کتاب دانش
@ktabdansh
🌸کتب علوم سیاسی
@PoliticalBooks_LH
🌸کتب تاریخ
@HistoryBooks_LH
🌸باعث میشه'' رتبه برتر'' بشی
@konkur_st
🌸متن ادبی زیبا
@najvayee
🌸متانویا تکهای از یک رویا
@mahyysiyahkocholo
🌸کتب ادبیات
@LiteratureBooks_LH
🌸کتب روانشناسی
@PsychologyBooks_LH
🌸جراحان برتر افغان
@medicine500
🌸رمانهای راوی قصه گو
@ntalebiidastan1028
🌸رویایی بهشت
@arslan_400
🌸زیباترین اشعار شاعران
@aftabmahtabi
🌸کتب اقتصاد
@EconomicsBooks_LH
🌸بکگراند کارتونی | تِم فانتزی مود
@ThemeMood
🌸کتاب سل
@Ketabsel
🌸کتب جامعهشناسی
@SociologicalBooks_LH
🌸کانال مناسبتها
@kanale_monasebatha
🌸فانوس
@Faaanos
🌸تحصیلات تکمیلی
@Advising2023
🌸کتب فلسفه
@PhilosophyBooks_LH
🌸تاریخ و ادبیات جهان
@Historyliteratureworld
🌸جملاات *نااااب* انگیزشی
@jomalatnab_angizeshi
🌸هوروسکوپ و مدیتیشن
@Agahiiiiiiiiiiiiiii
🌸حس سبز
@HesseSabzz
🌸کتاب خوان
@welll_read
🌸پند های ناب قرآنی
@ISLAMICINFO_2023
🌸مقالات سیاسی
@Political_Articles
🌸شعر های ناب فارسی
@ashar_nab_official
🌸غزل های نااااب
@Ghazal_nabb
🌸شگفتیهای توسعه در خرد
@Alefbaietousee
🌸رمز و رازهای زندگی
@romanceword
🌸انگلیسی بیاموزیم
@Learn_4_english
🌸عربی به زبان ساده
@atranslation90
🌸انگلیسی مثل آب خوردن
@MyMindsetForEnglish
🌸گنجینه
@GANJINHH
🌸دوره های رویال مایند رایگان
@royallmiind
🌸ورزش در خانه
@gymmhomee
🌸گلهای جاویدان
@golhayejavidaneiran
🌸زندگی همسرانه و زناشویی من
@harimezendgi
🌸کتاب خوانها عضو شوند
@mutaliagaran
🌸سرزمینِ رویاهای گمشده
@lost_dreams_world
🌸شبی چند دقیقه کتاب بخوانیم
@book_tips
🌸آموزش سواد مالی و اقتصادی به زبان ساده
@ECONVIEWS
🍄محصولات رژیمی و پر خاصیت
@organicketo
➿➿➿➿➿➿
📮هماهنگی تبلیغات و تبادلات:
📥@rti_ebi
🔵 #نکسوس
#تاریخ_مختصرشبکههای_اطلاعاتی_از_عصر_حجر_تا_هوش_مصنوعی
[۲۰۲۴]
6️⃣
🖌 نویسنده: یووال نوح هراری
🖋 مترجم: مهدی نجفیخواه
🎙 ویراست و خوانش: فرهاد ارکانی
🔶 فصل ششم {بخش دوم}
➖ چت جیپیتی حقهباز دروغگو
➖ انقلاب عضویت و حلقههای جدید زنجیر...
➖ مدیران مالی جدید جهان
➖ قطرات Q و یک سیل سیاسی
➖ هرگز با یک کامپیوتر بحث نکن!
➖ اخراج از گوگل برای نجات جان یک روبات!
➖ ترور ملکه الیزابت با تیروکمان!
➖ ادیان جدید دیجیتال
➖ ماتریکس و مایا و شیطان دکارت
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
/channel/homosapiensfa/1335
🔵#آموزش_اقتصاد
#اقتصاد_خرد
#دکتر_فاطمی
✔️ جلسه ۹
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
/channel/econ_archive_videos/13
🔵 #رابرت_نوزیک که بود؟
◽️تدریس در دانشگاه هاروارد، ریاست انجمن فلسفی آمریکا و بردن جایزه کتاب سال فقط بخشی از رزومه رابرت نوزیک است. رابرت نوزیک که در ایران کتاب بیدولتی، دولت و آرمانشهر اکثرا او را میشناسند، خدمات بسیاری به فلسفه سیاسی کرده است و میتوان گفت روح تازهای در کالبد لیبرالیسم کلاسیک دمید.
◽️نوزیک طرفدار دولت محدود بود و تنها دولت موجه را دولت پاسبان شب لیبرالیسم کلاسیک میدانست. از نظر او تنها وظیفه دولت محافظت از حقوق طبیعی انسانها است و هر دولتی که پا از این امر فراتر بگذارد، در حال نقض آزادیها و اتلاف بودجه است. نوزیک دولت رفاه و بازتوزیع ثروت را ایدهای سطحی میدانست و اعتقاد داشت طرفداران این ایدهها از واقعیت جهان بیخبرند.
◽️در این مجموعه ما قرار است با ایدهها و داستان زندگی این فیلسوف مشهور آشنا شویم.
#زندگی_بزرگان_اقتصاد
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
/channel/feghtesad/32855
🔵 ماریو بارگاس یوسا، نویسنده پرآوازه پرویی برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۰، روز یکشنبه در سن ۸۹ سالگی در پایتخت این کشور، لیما، درگذشت.
«ادبیات آتش بیوقفه است؛ هرچه بیشتر میسوزاند، زندهتر میماند.»
«دموکراسی تنها نظامی است که در آن میتوان بدون خشونت، حکومتها را تغییر داد.»
🔵#آموزش_اقتصاد
#اقتصاد_خرد
#دکتر_فاطمی
✔️ جلسه ۸
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
/channel/econ_archive_videos/12
🔵 آیا مخارج حکومت و انبساط پولی ثروت جدید خلق میکند یا آن را از بین میبرد؟
✍🏻 فرانک شوستاک
بسیاری از اقتصاددانان ادّعا میکنند که رشد اقتصادی ناشی از افزایش تقاضای کل برای کالاها و خدمات است؛ افزون بر این، ادّعا میکنند که تولید کلّی چندین برابر افزایش مخارج حکومت، مصرفکنندگان، و کسبوکارها افزایش مییابد. بنابراین، جای شگفتی نیست که اکثر مفسّران اقتصادی معتقدند که یک محرّک مالی و پولی تقاضای کل را تقویّت میکند و جلوی سقوط اقتصاد به ورطهی رکود را میگیرد.
این اقتصاددانان معتقدند افزایش مخارج حکومت و تزریق پول از طرف بانک مرکزی باعث افزایش تولید کالا و خدمات و تقویّت تقاضای کل میشود. این بدان معناست که تقاضا، عرضه را بهوجود میآورد. با اینحال، آیا این درست است؟
چرا عرضه بر تقاضا مقدم است؟
در اقتصاد بازار، تولیدکنندگان صرفاً برای مصرف خود تولید نمیکنند. برخی از محصولات تولیدی آنها برای مبادله با آنچه دیگران تولید میکنند، استفاده میشود. از اینرو، در اقتصاد بازار، تولید مقدّم بر مصرف است، بدین معنی که چیزی با چیز دیگری مبادله میشود. این همچنین بهمعنای آن است که افزایش تولید کالا و خدمات منجر به افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات میشود.
بهگفتهی دیوید ریکاردو،
هیچکس تولید نمیکند، مگر با هدف مصرف یا فروش، و هرگز نمیفروشد، بلکه به قصد خرید کالای دیگری که میتواند برای حال او مفید باشد یا به تولید آینده کمک کند. پس با تولید، لزوماً یا مصرفکنندهی کالای خود میشود یا خریدار و مصرفکنندهی کالای شخص دیگری.🖇 متن کامل: آیا مخارج حکومت و انبساط پولی ثروت جدید خلق میکند یا آن را از بین میبرد؟
تقاضای یک فرد به توانایی او برای تولید کالا محدود میشود. هر چه یک فرد بتواند کالاهای بیشتری تولید کند، کالاهای بیشتری میتواند تقاضا کند. برای مثال، اگر پنج نفر ده سیبزمینی و پنج گوجه تولید کنند، این تمام چیزی است که میتوانند تقاضا کنند و مصرف کنند. تنها راه مصرف بیشتر، تولید بیشتر است.
🔵 بحران آب؟ مقصر کیست؟
نزاع کشاورزان اصفهانی با دولت بر سر آب و شکستهشدن خطلولهی انتقال آب به یزد بار دیگر قلم تحلیلگران مختلف را به جنبش درآورده است: مقصر بحران کشاورز اصفهانی است یا اهالی یزد؟ مقصّر کیست؟ محق کدام است؟ پاسخ این است که هیچکدام. در تحلیل نهایی، دولت و برنامهریزی مرکزی باید مقصر بحران بهوجودآمده دانسته شود.
ردّ پای بحران کنونی -نه فقط در اصفهان، که در کل ایران- را باید در ملّیسازی منابع آب، برنامهریزی مرکزی در راستای صنعتیسازی کشور، قیمتگذاری دستوری، و انواع و اقسام مداخلات کوچک و بزرگ دولت طی سالیان دراز باید جست. در ابتدا دولت مالکیّت افراد بر آب را با ملّیسازی منابع از میان برده است. منبع آبی که ساکنان حوزهی آبی یک رود را تأمین میکرد و عرفاً حقّ مالکیّت آن بین اهالی تقسیم شده بود، حقّ مسلّم همهی جمعیّت تحت سلطهی دولت قلمداد شد. معنای ملّیسازی جز دولتسازی یک «چیز» نیست. فرض بر آن بگذاریم که یک معدن حقّ همهی ساکنان کشور x است، و پس از مدّتی یکی از استانهای آن کشور به تسخیر دولت y در آمد، آیا اهالی آن استان همچنان سهمی از منابع کشور x دارند یا نه؟ آیا ساکنان کشورهایی که سابقاً و بهلحاظ تاریخی تحت سلطهی حکومت کشور x بودهاند، از آن منابع سهم میبرند؟ به همین روی، اساساً ملّیسازی صنایع/منابع معنایی جز سپردن آن به دست دولت و برنامهریزی مرکزی ندارد. در اینجا با تراژدی منابع مشاع روبهرو خواهیم شد. مالکیّت دولتی بدون آیندهنگری منابع را در راستای اهداف خود «مصرف» و «چپاول» میکند.
فرض کنید یک سرمایهگذار خصوصی قصد دارد که کارخانهی ذوبآهن بنا کند. او ابتدا باید هزینهها را بسنجد که آیا احداث کارخانه در دل کویر و خرید آب از مالکان رود نزدیک آنجا بهصرفهتر است یا احداث آن در کنار منبع آبی عظیمتر، یعنی دریا (احتمالاً بدون مالک یا با قیمتی ارزانتر). ولی دولت، با تکیه بر منبع مالی بیپایان و سلطهی قهرآمیز بر منابع، فارغ از ملاحظات اقتصادی، تنها متوجّه آن است که کدام مکان از لحاظ راهبردی مناسبتر است، به مرکز نزدیکتر بوده، و دیرتر به تصرّف دشمن درمیآید.
دوم، دولت با قیمتگذاری دستوری بر روی برخی اقلام کشاورزی (به زبان دولت: محصولات استراتژیک!)، و ممنوعیّت برخی محصولات مانند خشخاش، کشت بعضی از محصولات را سودآور و برخی دیگر را زیانآور ساخته است. در چنین شرایطی کشاورزان به کشت محصولاتی میپردازند که از قید قیمتگذاری دولتی خارج هستند یا قیمت مناسبتری دارند (ممنوعیّت خریدوفروش گندم به افراد و شرکتهای خصوصی و، در مقابل، کاهش واردات برنج از خارج را در نظر بگیرید).
از سوی دیگر، دولت با مداخلهی سدسازی، مصرف آب در برخی مناطق را افزایش میدهد. برداشت آب از بالادست رودها، شهرکسازیها و باغسازیهای گسترده در اطراف سدهای ذخیرهی کشور، تنها بهلطف مجوزهای دولتی ممکن شد و مالکان سنّتی طی هزاران سال از چنین اقدام پرهیز کرده بودند و در صورت اقدام به احداث باغ، از سهم آبی معیّن استفاده میکردند.
وانگهی، دولت با ملّیسازی منابع آبی و عرضهی ارزانقیمت آب (یارانه)، انگیزهی صرفهجویی و مصرف محتاطانهی آن را از میان برده است. در بازار آزاد، سازوکار قیمتها در مواقع ترسالی و خشکسالی، جلوی مصرف بیرویّهی آب را میگیرد، و مصرف آن را مدیریّت میکند. حتّی انتقال آب از یک شهر به شهر دیگر تابعی از نظام قیمتهاست و ملاحظات آیندهنگرانه را جانشین کوتهبینی و «مصرف» صرف منابع میکند.
راهکار بحران کنونی کشور چیزی جز مجموعهای از اقدامات ضدسوسیالیستی (دولتزدایی) نتواند بود. ملّیزدایی منابع و مراتع، بازگرداندن مالکیّت منابع به مالکان تاریخی و محلّی، خصوصیسازی صنایع، آزادسازی قیمتها و قطع یارانه به کشاورزان و صنایع، لازمهی بازگشت نظم طبیعی به کشور است و شرّ برنامهریزی بیشتر و متمرکزتر، که بیش از صد سال کشور را به اسارت گرفته، تنها بر مشکلات میافزاید.
#آب #مالکیت #ملیسازی
🔸منبع : کانال درباره آزادی
🔵 این تصویر تفاوت دو کره را به بهترین نحو توضیح میدهد.
"یکی را داد جام زرین به دست
یکی را سورۂ زندان شکست"
#مولانا
شب خوش
نظر شما چیه ؟
🔵 دانشگاه تورنتو: پیشتاز در پایداری جهانی و حمایت از استارتاپهای زیستمحیطی
دانشگاه تورنتو برای دومین سال متوالی عنوان پایدارترین دانشگاه جهان را کسب کرد. این دانشگاه در رتبهبندی QS 2025 در سه حوزه اثر زیستمحیطی، اجتماعی و حکمرانی موفق به کسب جایگاههای برجسته شده است. دانشجویان نقش مهمی در این موفقیت ایفا کردهاند، بهویژه از طریق گروههای محیطزیستی مانند Sustainability Coalition و پروژههایی مانند Project Leap و SHIFT به کاهش آلودگی و استفاده از انرژی پاک کمک کردهاند.
دانشگاه همچنین از استارتاپهای زیستمحیطی حمایت میکند، که دوازده استارتاپ در زمینه انرژی تجدیدپذیر و کاهش زباله راهاندازی کرده است. علاوه بر این، سیستمهای حملونقل پایدار مانند دوچرخهاشتراکی و اتوبوسهای برقی به کاهش 45 درصدی انتشار گازهای گلخانهای کمک کردهاند. دانشگاه اهداف بلندمدتی برای کربن خنثی تا سال 2030 و ساخت ساختمانهای با انرژی صفر دارد. مشارکت دانشجویان در ابتکارات زیستمحیطی به 180 درصد افزایش یافته است.
@Gr_News
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
🔵 سایت SoBrief.com بزرگترین مرجع خلاصه کتاب مبتنی بر هوش مصنوعی در دنیا میباشد.
با بیش از ۷۳,۵۳۰ کتاب، خلاصههای دقیقی با استفاده از هوش مصنوعی آماده میکند.
خلاصه کتابهای پرفروش را در ۱۰ دقیقه بخوانید یا به آن گوش بدهید. این سایت ۳۹ زبان از جمله فارسی را در دسترس همه قرار داده است.
#معرفی_سایت
#هوش_مصنوعی
🆔 Science Magazine
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
📕 این پوشه از بین کانالهای مفیدِ تلگرام دستچین شده و در اختیارِ شما قرار گرفتهاست. با زدن روی لینکِ زیر میتوانید فهرستِ کانالها را دیده، انتخاب کرده، و در صورت نیاز عضو شوید. 🔻🔻
/channel/addlist/8BGT-zCnmbA3MWE0
✅ کانالِ پشتیبان؛
انگلیسی صفر تا پیشرفته کودک و بزرگسال
🧧 @EverydayEnglishTalk
هماهنگی برای تبادلات؛ @TlTANIOM
🔵#آموزش_اقتصاد
#اقتصاد_خرد
#دکتر_فاطمی
✔️ جلسه ۱۰
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
/channel/econ_archive_videos/14
3⃣1⃣ «#اقتصاد_در_یک_درس»، #هنری_هازلیت
✔️ فصل سیزدهم: قیمتهای برابری محصولات کشاورزی
(در ایالات متحده تعیین قیمت محصولات کشاورزی به گونه ای که در هر زمان، قدرت خرید نسبی کشاورزان در سطح سالهای 1914-1909 باقی بماند. کارکردی مشابه خرید تضمینی محصولات کشاورزی با قیمتی از قبل تعیین شده در ایران)
🖋استدلال مضحکی که در دفاع از قیمتهای برابری مطرح میشد، این بود: کشاورزی، پراهمیتترین تولید است. باید آن را به هر قیمتی حفظ کرد. افزون بر آن، رفاه هر کس دیگری به رفاه کشاورز بستگی دارد. اگر کشاورز قدرت خرید لازم برای ابتیاع محصولات صنعتی را نداشته باشد، صنعت تضعیف میشود و ...
🌐1914-1909 از نظر قیمتهای نسبی مساعدترین دوره برای کشاورزان در تاریخ آمریکاست حتی اگر این قیمتها در آن زمان «عادی» بودهاند، به چه دلیل باید تصور کنیم که همانها باید شصت سال بعد و با وجود دگرگونیهای عظیمی که در شرایط تولید و تقاضا رخ داده است، حفظ شوند؟
🌐علاوه بر این چرا رابطه قیمتی تمام کالاها را در آن زمان حفظ نکنیم؟«در 1912 قیمت شورلت ششسیلندر 2150 دلار بود. در 1942 این مدل شورلت که بیاندازه بهبود یافته بود، 907 دلار میارزید. با این حال، قیمت آن با لحاظ معیار «برابری» 3270 دلار میشد. قیمت یک پوند آلومینیوم در 1909 تا 1913، 5/22 سنت بود. قیمت آن در اوایل 1946 به 14 سنت رسیده بود. اما بر اساس ملاک «برابری»، این قیمت به 41 سنت میشد.»
🌐همان افزایش بهره وری (بهبود کیفیت و کاهش هزینه تمام شده) که در تولید خودرو و آلومینیوم رخ داد در کشاورزی نیز به خاطر استفاده بهتر از کودهای شیمیایی، بهکارگیری نژادهای بهتر بذر و افزایش مکانیزاسیون، اتفاق افتاد برداشت پنبه در 1911 از هر آکر 188 پوند بود که در 1941 به 260 پوند رسید و ...
❗️جالب آنکه وقتی قیمت یک محصول کشاورزی در بازار از قیمتهای برابری تجاوز میکند هیچ تقاضایی از سوی فراکسیون کشاورزی کنگره برای کاهش قیمت داده نمیشود❗️
🌐دخالت دولت در بازار کشاورزی از چند راه انجام میشود: 1⃣تعیین دستوری محض قیمت. 2⃣آمادگی دولت برای خرید تمام محصولات کشاورزان در قیمت برابری [از جیب مالیات دهندگان] 3⃣پرداخت تسهیلات [بلاعوض یا با سود کمتر از بازار] به کشاورزان که بتوانند محصول خود را تا وقتی قیمت بازار از قیمتهای برابری بیشتر شود احتکار کنند و ...
🌐بدین ترتیب قدرت خرید کشاورزان افزایش می یابد اما به همان میزان قدرت خرید کارگرانی که در شهرها مجبورند محصولات را گرانتر بخرند یا مالیات دهندگانی که یارانه کشاورزی از جیب آنها پرداخت میشود، کاهش می یابد. روی هم رفته هیچ بهره ای حاصل نمیشود
🌐 پافشاری احمقانه بر قیمتهای برابری در مواردی منجر به کاهش اجباری تولید محصول شده مثل آتش زدن مزارع قهوه در برزیل برای حفظ سطح قیمت یا طرح محدودسازی زمینهای زیر کشت در آمریکا که به معنی نابودی ثروت و وجود غذای کمتر برای مصرف است در این موارد حتی ممکن است درآمد کشاورز کمتر شود چون محصول کمتری با قیمت بالاتر فروخته و البته همچنان به ضرر مصرف کنندگان هم هست
🔚🔚در نهایت برخی مدافعان باریک بین قیمتهای برابری؛ ایرادات وارده را میپذیرند اما استدلال میکنند که وضع تعرفه ها بر واردات کالاهای صنعتی، کشاورزان را مجبور به گرانتر خریدن این کالاها کرده لذا قیمتهای برابری «جبرانی» برای آن است در جواب باید گفت اولا بسیاری از صنایع آمریکا حتی صادرکننده هم هستند و از وضع تعرفه ها (هم به خاطر تعرفه های متقابل کشورهای دیگر و هم به سبب اینکه دیگر کشورها با کاهش صادرات به آمریکا، دلار کمتری برای واردات از آمریکا خواهند داشت) آسیب می بینند کارگران این صنایع بدین ترتیب دو بار چاپیده میشوند هم با قیمتهای برابری و هم با تعرفه ها دوما حتی اگر کاری کنیم که تمام حمایتهای دولتی برای همه به یکسان «جبران» شود (که چالشی بسیار دشوار و هزینه بر و عملا غیرممکن خواهد بود) چه سودی دارد؟ تنها باید ارتشی از کارمندان اضافی و بهدردنخور را که همگی نسبت به تولید بیتفاوت شدهاند، برای انجام این برنامه به کار گیریم.
✅از سوی دیگر میتوان این مسئله را به سادگی و از طریق پایاندهی همزمان به نظام قیمتهای برابری و سیستم تعرفههای حمایتی حل کرد.
🔸منبع: کانال بازار آزاد
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@econviews
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/econ.views
🔵 #ماهیت_تورم با منشأ ارز و شوکهای سمت عرضه (4-1)
به قول استیگلیتز، دستاورد اقتصاد کلان مدرن در سالهای اخیر ساخت مدلهایی است که در آن میتوان طیف وسیعی از سیاستها را مورد بحث قرار داد. سوال اصلی این است که قابلقبولترین مدلها کدام هستند؟ کدام یک بهتر از همه، آنچه در حال وقوع است را نشان میدهند؟ در ساخت مدلهای خوب، آنچه مهم است این نیست که مدل در زمانهای عادی چقدر خوب کار میکند، بلکه این است که چقدر خوب جزئیات آنچه را که در این موقعیتهای نادر اما بسیار مهم مشاهده میکنیم، توضیح میدهد.
اقتصاد ایران با ویژگیهایی شناخته میشود که با مدلهای پیشگفته تطابق دارد، وابستگی به درآمدهای ناشی از صادرات مواد خام و نوسانات ارزی حاصل از آن شاخصههای اصلی اقتصاد ایران است تغییرات قیمت نفت و تحریمها تأثیر مستقیمی بر عرضه ارز و در نتیجه تورم دارند.
از سویی مشهودترین موضوعی که بر اقتصاد ایران حاکم است شاخصبندی قیمتها اعم از قیمت کالا و قیمت نیروی کار است. اگرچه در این سالها شاخصبندی قیمت کالاها را نرخ ارز بر عهده گرفته است اما شاخصبندی دستمزد بر اساس نسبتی از تورم نیز در اقتصاد ایران رایج است. البته این شکاف باعث شده است مکانیسم انتشار تورم از کانال دستمزد-قیمت تا حدودی تضعیف گردد و یا حتی اثر رکودی داشته باشد. با این حال مکانیسمهای انتشار تورم سمت عرضه را میتوان در بخشهای دیگر اقتصاد شناسایی کرد.
اما چرا نسخههای رایج کنترل تورم در ایران ناکاراست؟ تورم بالا اثراتی مهمی بر اقتصاد ایران داشته است که از مهمترین آنها انتقال پولی ضعیف است به بیان دیگر سیاستهای پولی بر متغیرهای حقیقی اقتصاد بیاثر است. در سادهترین بیان ممکن سیاست پولی چیزی جز تغییر انتخابهای بین دورهای نیست. ابزار بانکهای مرکزی مدرن در این خصوص نرخ بهره است که از طریق کانالهای مختلف بر بخش واقعی اقتصاد اثر میگذارد. مهمترین کانالهای انتقال سیاست پولی عبارتند از کانال اعتباری، کانال بازارهای دارایی، کانال نرخ ارز و کانال انتظارات. در واقع انتقال پولی، پل ارتباطی بین سیاستهای بانک مرکزی و متغیرهای اقتصادی واقعی است. در اقتصادهای پیشرفته، این مکانیسم به خوبی عمل میکند، اما در اقتصادهایی مانند ایران، به دلیل موانع ساختاری، سیاسی و بینالمللی، انتقال پولی ضعیف یا ناقص است. این ضعف، کنترل تورم و مدیریت کلان اقتصادی را به چالشی بزرگ تبدیل میکند. درواقع وجود تورم بالا اصولا ابزار نرخ بهره را از حیز انتفاع خارج نموده است و لذا سیاستگذار در چارچوبهای رایج به کنترلهای مقداری تکیه میکند که این موضوع خود با چالش دیگری مواجه است یعنی رکود.
اقتصاد ایران با چالش مهم رکود نیز دست به گریبان است. بنابراین به سادگی نمیتواند به ابزارهایی برای کنترل اعتباری متوسل شود. در الگویهای تورم سمت عرضه افزایش هزینههای تولید باعث افزایش اهرم بنگاههای تولیدی میشود، افزایش اهرم خود با تضعیف ترازنامه بنگاه همراه است که این موضوع ریسک نکول را به شدت افزایش میدهد از سویی شرکتها نیز برای بازسازی ترازنامه خود به جای سود، امید به تورم بیشتر بستهاند در چنین شرایطی نقدینگی خلق شده امحا نخواهد شد چرا که در ایران وجود برخی از قوانین حمایتی مانع از تسویه بدهی بنگاه از محل داراییهاست به ویژه اگر این دارایی محل طرح باشد. بنابراین، این شرایط حاکم بر اقتصاد است که اراده خود را بر سیاستگذار تحمیل میکند و نه برعکس. نهایتا اگر سیاستگذار به کنترل اعتباری دست زند به رکود دامن زده و اگر تسهیل اعتباری را پیش گیرد با رشد بی مهار نقدینگی مواجه است اما چه چیز این شرایط را بدتر کرده است؟
سیاستگذار با چالش دیگری نیز مواجه است، تسهیل اعتباری فاقد ابزارهای نظارتی معتبر و کافی است. عمده نقدینگی به جای تأمین تولید، به بازارهای سفتهبازی همچون املاک، ارز، خودرو و طلا راه مییابد همانگونه که گفته شد بازدهی این بازارها به حدی است نرخهای بهره به هیچ عنوان قادر به اثر گذاری و کاهش ورود نقدینگی به این بازارها نیست. دولت قدرت چاپ پول را دارد اما این قدرت را بدون آنکه چارهای برای نظارت بر بخش نامولد اقتصاد اندیشیده باشد به بانکهای خصوصی تفویض کرده و به آنها اجازه داده تا از این اختیار تفویضشده سود ببرند. استدلال این است که بانکهای خصوصی بهتر از دولت قادر به شناسایی موقعیتهای سودآور هستند، استدلال درستی است در اقتصاد ایران چه موقعیتهایی سودآوردتر از بازارهای واسطهگری هستند؟ دولت نتوانسته است انگیزههای خصوصی را با منافع عمومی و بازده خصوصی را با بازده اجتماعی همسو کند و نتیجه آن جز وامدهی غارتگرانه، خصوصی شدن منافع و اجتماعی شدن زیانها نبوده است. نتیجه این وضعیت تحریک بیشتر انتظارات تورمی ناشی از فعالیتهای واسطه گری و سفته بازی است.
🔸منبع: کاتالاکسی
@ECONVIEWS
اینجا خواب من است یا خواب تو؟
صبح، کداممان تنها میشود؟
میدانم، برای رفتن آمدهای
اما هنوز تو را دوست دارم
مثل روستا که رودش را،،،
#معین_دهاز
شب خوش
🔵 #ماهیت_تورم با منشأ ارز و شوکهای سمت عرضه (3-2)
2-تشدید مارپیچ دوجانبه دستمزد–قیمت (Wage–Price Spiral):
فشارهای ناشی از تعارض توزیعی موجب شروع یک حلقه خودتقویتکننده میشوند؛ کارگران برای حفظ دستمزد واقعی خود خواستار افزایش دستمزد میشوند و در پاسخ، شرکتها به منظور حفظ نسبت سود، قیمتها را افزایش میدهند. این چرخه باعث افزایش پیوسته تورم میشود.
3- کسری در تراز تجاری و افزایش هزینههای وارداتی:
در واکنش به شرایط فوق دولت یا بانک مرکزی مجبور است ارزش پول ملی را در یک سطح مشخص نگه دارد ( و یا آنکه رژیم دوگانه ایجاد نماید)، حتی اگر عوامل اقتصادی و مالی نشان دهند که این سطح باید تغییر کند. در چنین شرایطی، اگر تورم داخلی بالا باشد، هزینههای تولید افزایش پیدا میکنند و باعث کاهش رقابتپذیری صادرات و افزایش واردات میشوند. این مسأله میتواند باعث خروج ارز از کشور شود و فشار مضاعفی بر ذخایر ارزی وارد کند. در نهایت، اگر بانک مرکزی نتواند نرخ ارز را کنترل کند، ممکن است یک کاهش ناگهانی در ارزش پول ملی رخ دهد که خود به موجی از افزایش تورم منجر میشود.
4- تشدیدExpectations of Devaluation
با گذشت زمان و با افزایش مداوم تورم، عوامل اقتصادی (از جمله شرکتها و نهادهای مالی) شروع به شکلدهی انتظارات مبنی بر احتمال کاهش ارزش پول ملی میکنند. این انتظارات باعث میشود که شرکتها پیشدستانه قیمتها را افزایش دهند تا از افزایش ناگهانی هزینههای وارداتی یا بدهیهای خارجی جلوگیری کنند.
5- تشکیل یک چرخه خودتقویتکننده – واکنشهای ناشی از پیشبینیهای خودمتحقق شونده
با بالا رفتن انتظارات کاهش نرخ ارز، شرکتها قیمتهای خود را افزایش میدهند، که این امر باعث تشدید ناتوانی در رقابت خارجی و افزایش بدهیهای ارزی میشود. این روند، همزمان با افزایش هزینههای تولید و بالا رفتن نرخ بهره بر بدهیهای خارجی، چرخهای خودتقویتکننده را شکل میدهد که سیستم اقتصادی را به سمت ناپایداری سوق میدهد.
6- رسیدن به آستانه بحرانی (Threshold) و تغییر پایداری معادلات
هنگامی که ترکیبی از عوامل (افزایش مداوم تورم، بالا رفتن بدهی خارجی یا هزینه واردات، تشدید انتظارات کاهش نرخ ارز و افزایش تضادهای توزیعی) به سطحی میرسد که تعادل موجود در سیستم (معادلات تورم و بدهی) از پایداری خارج میشود، یک نقطه بحرانی (مثلاً نقطه تعادل نامستحکم یا Saddle Point) ظاهر میگردد (Saddle Point (نقطه زینی) در تحلیل سیستمهای دینامیکی و معادلات دیفرانسیل به نوعی از نقاط تعادل اشاره دارد که در آن، رفتار سیستم حول این نقطه به صورت ناپایدار است. به عبارت دیگر، یک Saddle Point موقعیتی است که در برخی جهات پایدار و در برخی دیگر ناپایدار عمل میکند. این ویژگی باعث میشود که این نقطه شبیه به شکل یک زین اسب باشد که از یک جهت بالا میرود و از جهت دیگر پایین میآید.) در این نقطه کوچکترین شوک (مثلاً افزایش اندک بدهی یا تغییر جزئی در قیمتها و یا یک شوک ارزی) میتواند کل سیستم را بهطور ناگهانی از تعادل خارج کند.
7- ورود به مسیر ابرتورم
پس از عبور از آستانه بحرانی، انتظارات کاهش نرخ ارز به صورت خود متحقق شونده عمل میکند؛ شرکتها و عوامل اقتصادی با افزایش سریع قیمتها و افزایش مداوم دستمزدهای اسمی (به دلیل فشارهای چانهزنی و شاخصبندی) به این نتیجه میرسند که ارزش پول ملی به سرعت در حال از دست رفتن است. در این شرایط، مصرفکنندگان و تجار به جای استفاده از پول ملی، به ارزهای خارجی روی میآورند (پدیده Demonietarization) و در نتیجه، نرخ تورم به طور بیسابقه تسریع میشود.
8- انفجار رژیم نرخ تورم Explosive Hyperinflation
در نهایت، سیستم اقتصادی به حالت ابرتورم میرسد؛ نرخ تورم به طوری فزاینده افزایش مییابد، سیستم ارزی فروپاشیده و پول ملی دیگر قادر به ایفای نقش ذخیره ارزش، واحد حساب و وسیله مبادله نخواهد بود. این مرحله با کاهش شدید اعتماد عمومی به پول ملی، افزایش خروج سرمایه و بحرانهای اقتصادی همراه است.
🔸منبع: کاتالاکسی
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
2⃣1⃣ «#اقتصاد_در_یک_درس»، #هنری_هازلیت
✔️ فصل دوازدهم: تلاش برای صادرات
🖋اشتیاق بیمارگونه برای صادرات، تنها چیزی است که از ترس بیمارگونه از واردات، (که گریبانگیر همه کشورهاست)، پیشی میگیرد. در بلندمدت، واردات و صادرات باید با همدیگر برابری کنند (اگر هر دو را در گستردهترین معنایشان در نظر بگیریم که اقلامی «نامرئی» مانند درآمد توریسم و نیز هزینه حمل و نقل روی اقیانوسها را شامل میشوند). این صادرات است که هزینه واردات را تأمین میکند و برعکس.
🌐اساساً هیچ تفاوتی میان مبادله خارجی و آنچه در تجارت داخلی روی میدهد، نیست. همه برای آنکه قدرت خرید لازم جهت تأمین نیازهای اساسیمان را کسب کنیم، باید چیزی را بفروشیم - حتی اگر آنچه بیشتر ما باید بفروشیم، خدماتمان باشد نه کالاهایمان. تجارت داخلی نیز عمدتاً با تسویه چکها و دیگر طلبهای افراد از یکدیگر، از طریق اتاقهای تسویه انجام میشود. با این وجود برخی وقتی به موضوع تجارت خارجی میرسند از اصولی دفاع میکنند که غیرمعقول بودن آنها در تجارت داخلی بدیهی است:
🌐 بعنوان نمونه اعتقاد به اینکه «دولت باید برای افزایش صادرات وام های سنگینی را فارغ از اینکه احتمال بازپرداختشان وجود دارد یا نه، به کشورهای خارجی بپردازد». باید بی درنگ بدیهی باشد که اگر وامهایی که به کشورهای خارجی میدهیم تا بتوانند کالاهای ما را با آنها بخرند بازگردانده نشوند، داریم این کالاها را به آنها میبخشیم با این کار تنها میتواند خود را فقیرتر کند. وقتی این حکم در حوزه خصوصی اعمال میشود، هیچ کس درباره آن تردیدی به خود راه نمیدهد. اگر یک شرکت خودروسازی برای خرید خودرو 1000 دلار وام بدهد و وام بازپرداخت نشود این شرکت بدلیل اینکه خودرویش را فروخته داراتر نیست بلکه مبلغی که برای ساخت خودرو هزینه کرده را از دست داده.
✅البته اگر دولت آمریکا از جیب مالیات دهندگان آمریکایی به کشوری وام دهد و آن کشور از صادرکنندگان آمریکایی کالا بخرد اما وام را تأدیه نکند در این میان صادرکنندگان منتفع میشوند. اما با تحمیل افزایش مالیات بر مردم جهت جبران وام از دست رفته، عموم مالیات دهندگان فقیرتر میشوند. علاوه بر این کسب و کار و اشتغال آمریکا نیز لطمه میبیند زیرا حالا خریداران داخلی پول کمتری برای خرید کالاها دارند. به همان ترتیب که حمایت از صادرات با اعطای وامهای خارجی بلاوصول (هدیه مستقیم) ابلهانه است ایجاد محرک در صادرات با دادن یارانه صادراتی نیز ابلهانه است. یارانه صادراتی هم نمونهٔ واضحی است از دادن چیزی به خارج در ازای هیچ با فروش کالاها به خارج به قیمتی کمتر از هزینه ای که برای ساختشان متحمل شده ایم. این نمونه دیگری است از تلاش برای ثروتمند شدن با دور ریختن چیزها.
🔚🔚وامهای وصول نشدنی خارجی و یارانه صادراتی مثالهای دیگری است از خطای نگریستن تنها به تاثیر فوری یک سیاست بر یک گروه خاص. اگر اثرات بلندمدت بر همه افراد را پی بگیریم، به نتیجهای دیگر – دقیقاً وارونه این عقیده که قرنهاست بر تفکر بیشتر مقامات دولتی سلطه دارد - میرسیم. این نتیجه، آن گونه که جان استوارت میل به غایت روشن و آشکار بیان کرده، این است که بهره واقعی تجارت خارجی برای هر کشور، نه در صادرات ، که در واردات نهفته است. مصرفکنندگان یا میتوانند کالاها را با قیمتی کمتر از آنچه میتوانند در داخل به دست آورند، از خارج بخرند یا میتوانند کالاهایی را به دست آورند که به هیچ رو امکان تهیه آنها در داخل برایشان وجود ندارد. دلیل واقعی نیاز کشورها به صادرات این است که از پس هزینههای واردات برآیند.
🔸منبع: کانال بازار آزاد
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@econviews
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/econ.views
📄 یادداشت
جهانِ بدون بارگاسیوسا
👤 مهدی یزدانیخرم
جهانِ بدون بارگاسیوسا جهانیست که باید به آن خو کنیم. شیفتهاش بودم. او به بسیاری از ما جسارتِ تاریخکُشی داد. چند نویسنده میشناسید که نتوان خلاصهشان کرد؟ و من در تلخیصِ این لیبرالِ کبیر الکنام. از دندهی چپ، آن روحِ همیشه محقِ آمریکای لاتین برآمد و به دشمنشان تبدیل شد. چریکها را خوش داشت اما در «مرگ در آند» آنها را طرد کرد.
بین مادرید و لیما میزیست. روحِ لاتین و درکِ اسپانیایی و رویای فرانسویاش او را ساخت. «سور بز»، «جنگ آخرالزمان» و البته «خانهی سبز» بدنها را لرزاند. اما «گفتوگو در کاتدرال» ناقوس بلندی بود که هنوز میکوبد و میرُمباند ذهنها را. «عصر قهرمان» (سالهای سگی) الگوی فکر بود و «رویای سِلت» نمایش پیچیدهگی. نولای «درستایش نامادری» رستاخیز اروتیسم بود و بدن.
رمانهای کمجانتر هم داشت. رمانهایی که «بد»های او شدند مانند « قهرمانِ فروتن» اما او همیشه بازگشت.
«روزگار سخت» نشان داد در هشتادوسهسالهگی هنوز طراوات دارد قلماش. اتو بیوگرافی «ماهی در آب» عیش مدام شد و «چهکسی پالومیرو مولیرو را کشت؟» تواننمایی بود دربارهی خشونت و معما. بارگاسیوسا پنج دهه هر هفته در روزنامهی «اِلپاییس» ستون نوشت. متناش دربارهی سفر حسن روحانی به ایتالیا بینظیر بود و البته تحلیلاش از حملهی آمریکا به عراق را شجاعانه تغییر داد. مردی که جامجهانی «۱۹۸۲» را خبرنگاری کرد دو بار نامزد ریاستجمهوری پرو شد. یک بار با اختلاف ناچیز به «فوجیموری» باخت. چند سال پیش مشخص شد در آن انتخابات تقلب شدهبود و بارگاسیوسا میتوانست رییسجمهور شود و چه خوب که «نشد».
آنقدر پرسه زد، جستار و روایت نوشت که انگار سیصد سال زیسته. هوگو و فلوبر و همینگوی را بازنمایی کرد ولی از سیاست نگریخت. مردی که خوشسیماییاش او را بازیگران شبیه کرد و باعث شد تیاتر هم اجرا ببرد شیفتهی شهرت بود و ابایی نداشت از دوربینها. مرگ او مرگِ یک سبک است، یک جسارت و یک ذهنِ پرخون.
بارگاسیوسا نشان داد که میشود تاریخ را نوشت و در آغوش انقلابیگری و سرخبودن نیفتاد. او نقطهی مقابل مارکز و البته فوئنتس بود. مردی که در تمام آثارش نسبت به انقلاب تردید کرد ولی به هیچ دیکتاتوری باج نداد.
او «قصهگو» بود و بیهراس از قضاوت کردن.
حالا در ۸۹ سالهگی و بعد کتاب آخر سکوتاش را به ما تقدیم کرد و به ارواحِ غولهایی پیوست که سالها با او ببرهای جوان ادبیات آمریکایلاتین را ساختند. قرن بیستم و شکوهاش با مرگ بارگاسیوسا تمام شد.
بارگاسیوسا سه برابر هر نویسندهای جنگید و این نبرد است که چنین رستگارش کرد.
@utfinance
1⃣1⃣ «#اقتصاد_در_یک_درس»، #هنری_هازلیت
✔️ فصل یازدهم: تعرفه ها از چه کسی حمایت میکنند؟
🖋آدام اسمیت در کتاب ثروت ملل (سال 1776!) مینویسد: «بدون تردید در هر کشور نفع اکثریت قریب به اتفاق مردم همیشه در اینست که هر چه را میخواهند از کسانی بخرند که آن را ارزانتر میفروشند» «این قاعدهٔ کلی هر رئیس دوراندیش خانواده است که هرگز نکوشد در خانه چیزی را تهیه کند که تهیه اش از خرید آن بیشتر هزینه داشته باشد کشاورز نمی کوشد کفش خود را بدوزد بلکه از کفش دوز میخرد و بالعکس ...همه نفع خود را در آن میبینند که توان خود را در راهی بکار گیرند که در آن نسبت به همسایه شان مزیت دارند و با فروش محصولشان، احتیاجاتشان را تامین کنند هرگز نمیتوان چیزی را که در اداره هر خانواده دوراندیشی محسوب میشود، در اداره یک مملکت ابلهانه دانست»
🌐تولیدکننده بریتانیایی میتواند بلوز را در آمریکا 10دلار بفروشد لذا تولید کننده آمریکایی که هر بلوز را 15دلار میفروشد از کنگره درخواست میکند تا با وضع تعرفه پنج دلاری بر هر بلوز بریتانیایی، امکان حفظ کسب و کار او را فراهم کنند. اگر تعرفه نباشد تولید بلوز آمریکایی تعطیل میشود و هزار کارگر بیکار میشوند اما اگر عمیقتر بنگریم حالا مصرف کنندگان علاوه بر بلوز، 5 دلار اضافی برای خرید کالاهای دیگر دارند لذا هم ثروتمندترند و هم این 5 دلار به رونق بیشتر دیگر صنایع در آمریکا می انجامد
🌐 همچنین آن ده دلار موجب اشتغال بیشتر در بریتانیا شده و بریتانیا حالا دلارهایی دارد که با آنها کالای آمریکایی خریداری میکند اگر چه حالا آمریکاییهای کمتری در تولید بلوز شاغلند اما اشتغال در خودروسازی یا تولید یخچال آمریکا که بهره وری نیروی کار در آنها بیشتر است، افزایش یافته. (قابلیت رقابت در بازار آزاد مبیّن کارآیی و مزیت این صنایع است) در نتیجهٔ نهایی اشتغال در آمریکا کاهش نیافته و تولید آمریکا و بریتانیا زیاد شده. در هر دو کشور نیروی کار به جای انجام کارهایی که در آنها ناکارآمدتر است (هزینه تمام شده بالا نشانگر بهره وری پایین تولید بلوز آمریکاست) اشتغال کاملتری در کارهایی دارد که آنها را بهتر انجام میدهد. در هر دو کشور مصرف کننده داراتر شده و مردم میتوانند همانطور که اسمیت گفت آنچه را میخواهند از فروشندهٔ ارزانتر بخرند.
🌐وضع تعرفه سطح دستمزدها را در آمریکا ارتقا نمیدهد صرفا به تولیدکننده بلوز که به دلیل بهره وری کمتر قادر به پرداخت دستمزدی معادل دیگر صنایع آمریکا نیست امکان میدهد که عملا با دریافت مالیات 5 دلاری از هر بلوز، همان دستمزدی معادل صنایع دیگر آمریکا را به کارگرانش بپردازد اما در مجموع افزایشی در دستمزد آمریکا واقع نمیشود زیرا همانطور که دیدیم افزایش خالصی در تعداد شغلها، افزایشی در تقاضای کل کالاها و افزایشی در بهره وری کارگر ایجاد نشده. در حقیقت بهره وری کارگر در نتیجهٔ این تعرفه کاهش می یابد
✅در واقع تعرفه به کاهش سطح دستمزد آمریکا می انجامد چرا که در نتیجهٔ مانع مصنوعی ایجاد شده در مقابل کالاهای خارجی، نیروی کار، سرمایه و زمین و سایر عوامل تولید در آمریکا از کاری که میتوانند با کارآیی بیشتر انجام دهند به سوی کاری که با بهره وری کمتر انجام میدهند، منحرف میشوند. ضمنا مصرف کننده ها حالا 5 دلار کمتر برای خرید دیگر کالاهای آمریکایی هزینه میکنند. تعرفه بر کالای خارجی مثل اینست که با ایجاد دیوار مصنوعی مسیر کشتی های کالاهای خارجی را طولانیتر کنیم تا گرانتر بدستمان برسد از یکسو میکوشیم هزینه حمل و نقل را با ساخت کشتیهایی سریعتر و بزرگتر یا توسعهٔ جاده ها و پلها و قطارهای سریع السیر کاهش دهیم از طرف دیگر با وضع تعرفه این سرمایه گذاری در حمل و نقل را خنثی میکنیم❗️
🔸منبع: کانال بازار آزاد
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@econviews
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/econ.views
🔵 #ماهیت_تورم با منشأ ارز و شوکهای سمت عرضه (3-1)
تبیین تورم توسط نظریه تراز پرداختهای آلمان (GBPT)، مکتب ساختاری آمریکای لاتین (LASS) و پازوس اگرچه دیدگاههای جالبی درباره شوکهای خارجی و تورم ارائه میدهند. با این حال، این تحلیلها محدودیتهای مهمی دارند. هیچکدام نظریه عمومی و رسمیای از تورم، توسعه ندادهاند، زیرا هدفشان پرداختن به مشکلات محلی بود. علاوه بر این، استدلالها ترکیبی از توضیحات تورم ناشی از کشش تقاضا و فشار هزینه را در بر میگیرند (بهویژه در مورد LASS و پازوس). اگرچه جون رابینسون تفسیری ابتدایی و پساکینزی از ابرتورم آلمان ارائه داد اما او نیز خود را به تحلیل توصیفی این رویداد خاص محدود کرد.
یک نظریه رسمی تورم ناشی از فشار هزینه پساکینزی بعدها توسط نویسندگان کالکین (مکتب مایکل کالکی) توسعه یافت. در واقع مبنای تورم فشار هزینه فصل پنج کتاب مایکل کالکی با عنوان selected essays on the dynamics of the - capitalist economy در این فصل که Cost and Prices نام دارد کالکی چارچوبی را در نقد دیدگاه مارجینالیستی توسعه میدهد در این چارچوب قیمتها صرفاً نتیجه محاسبات هزینههای نهایی نیستند؛ بلکه شرکتها قیمتها را با افزودن یک اضافههزینه (Markup) بر روی هزینههای هر واحد تولید (بهویژه هزینههای نیروی کار) تعیین میکنند. این اضافههزینه تصادفی نیست، بلکه به نبرد مداوم میان توزیع درآمد بین کارگران و سرمایهداران وابسته است. به عبارت دیگر، سطح سود مورد نظر شرکتها (اضافههزینه مطلوب آنها) تحت تأثیر قدرت چانهزنی کارگران و درخواستهای آنان برای افزایش دستمزد قرار دارد. هنگامی که کارگران برای حفظ قدرت خرید واقعی، خواستار افزایش دستمزد اسمی میشوند، شرکتها نیز به منظور حفظ حاشیه سود، این هزینهها را به شکل افزایش قیمت به مصرفکنندگان منتقل میکنند. کالکینها این مدل را به یک اقتصاد باز توسعه داده و نقش هزینههای ناشی از ارز را به آن افزودند. در این سنت، مدلهای خاص و متنوعی وجود دارد که همگی یک بینش اساسی را دنبال میکنند: شوکهای خارجی میتوانند از طریق مارپیچهای تورمی دستمزد-قیمت مبتنی بر ادعاهای متعارض به مشکلات تورمی داخلی منتقل شوند.
مدلهای معاصر در این سنت شامل آثار ورا (۲۰۱۰) و چارلز و ماری (۲۰۱۶) است. ورا (۲۰۱۰) مدلی را توسعه میدهد که در آن تعدیلهای اقتصادی پس از یک شوک تراز پرداختها ممکن است به تورم با مکانیسم انتشار ادعای متعارض منجر شود. چارلز و ماری (۲۰۱۶) شرایطی را تحلیل میکنند که در آن یک اقتصاد از یک رژیم تورم بالا به یک رژیم ابرتورم منتقل میشود. در مدل آنها، انتظارات شرکتها از نرخ ارز اسمی به سطح بدهی خارجی (از جمله هزینه واردات) بستگی دارد و عامل مهمی در پیدایش ابرتورم است. با توجه به این که تورم در ایران تبدیل به رژیم تورم بالا شده و از سویی مقاله چارلز و ماری خطرات چنین تورمی را بیشتر نمایان کردهاند در ادامه یافتههای این مقاله را بررسی میکنیم.
براساس تحلیلهای ارائهشده مقاله یاد شده انتقال از یک رژیم تورم بالا به رژیم ابرتورم (Hyperinflation) میتواند بهصورت مرحله به مرحله بهشرح زیر توضیح داده شود:
1-حفظ تورم بالا تحت شرایط شاخصبندی قوی و تعارض توزیعی:
در رژیم تورم بالا، عامل اصلی انتشار تورم، تعارض توزیعی بین کارگران (که خواستار افزایش دستمزد اسمی برای حفظ قدرت خرید خود هستند) و کارفرمایان (که به حفظ حاشیه سود خود پایبندند) خواهد بود. در این شرایط، مکانیزمهای شاخصبندی (مثلاً افزایش خودکار دستمزدها به تناسب تورم گذشته) موجب میشود تا تورم نسبتاً پایدار بالا باقی بماند؛ اما همزمان مکانیسم دیگری نیز فعال است که عبارت از وابستگی به شاخصهای خارجی است که اشاره به عواملی مانند قیمت کالاهای وارداتی (مثلاً قیمت نفت (برای کشورهای واردکننده نفت) یا مواد اولیه)، نرخ بهره در بازارهای جهانی، یا سطح بدهی خارجی دارد. اگر اقتصاد یک کشور بهشدت به این شاخصهای خارجی وابسته باشد، نوسانات آنها میتواند تأثیر مستقیمی بر تورم داخلی داشته باشد. برای مثال، اگر قیمت کالاهای وارداتی افزایش یابد، هزینه تولید شرکتها بالا میرود و این میتواند یک موج جدید از افزایش قیمتها را به دنبال داشته باشد. (در یادداشت قبل به این نکته اشاره شد که در اقتصاد ایران دستورالعملهایی مانند نحوه قیمتگذاری در بورس کالا و یا نحوه تسویه دولت با شرکتهای پتروشیمی به طور مستقیم قیمتهای خارجی را جایگزین قیمتهای داخلی نموده است)
🔸منبع: کاتالاکسی
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
🔵 #معرفی_دوره_آموزشی - اسلاید
🔸 عنوان دوره :
#Development_Economics
🔸 مدرسین دوره :
Esther Duflo and Benjamin Olken
🔸نام دانشگاه : MIT
✔️ Lecture 9: Supply of Education
Description: Covers empirical evidence on the supply side of education, including the curricula, teacher incentives, learning in schools, what children actually know, and private vs public schools.
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views