مدرسه مکالمه ارتباط با ما https://t.me/L_e_c ابتدای کانال https://t.me/OnlineConversationSchool/5 جهت دریافت لینک سایر مجموعه های متنوع زبان انگلیسی و چت روم پیام دهید
مثال: "When he insulted my family, I just saw red." (وقتی به خانوادهام توهین کرد، فقط خون به چشمم اومد.)
To get on someone's nerves: رو اعصاب کسی راه رفتن، کسی رو کلافه کردن.
مثال: "That constant tapping is really getting on my nerves." (اون ضربه زدن مداوم داره حسابی رو اعصابم میره.)
To bite someone's head off: سر کسی داد زدن یا با خشم به کسی حمله کلامی کردن.
مثال: "I just asked a simple question, but she bit my head off." (من فقط یه سوال ساده پرسیدم، اما اون سرم داد زد.)
4. جملات برای بیان عصبانیت (Sentences to Express Anger)
این جملات رو میتونید برای بیان مستقیم یا غیرمستقیم عصبانیت استفاده کنید:
"I'm so angry right now." (من الان خیلی عصبانیم.)
"That really gets on my nerves." (اون واقعا رو اعصابم میره.)
"I'm fed up with this situation." (از این وضعیت خسته شدم / به ستوه اومدم.)
"You're really pushing my buttons." (داری واقعا دکمههای عصبانیت منو فشار میدی / داری عصبانیم میکنی.)
"I can't stand it anymore!" (دیگه نمیتونم تحملش کنم!)
"This is unacceptable!" (این غیرقابل قبوله!)
"I'm sick and tired of your excuses." (از بهانههای تو خسته و دلزدهام.)
"That makes my blood boil." (اون خونم رو به جوش میاره.)
"I'm about to lose it." (دارم کنترلم رو از دست میدم.)
"You have crossed the line." (از خط قرمز رد شدی.)
یادگیری این واژگان و عبارات به شما کمک میکنه تا احساسات خودتون رو با دقت و ظرافت بیشتری در انگلیسی بیان کنید و همینطور متوجه منظور دیگران بشید.
👈پادکست تصویری برای شرکت کنندگان در ازمون آیلتس و کسانی که سرعت در تقویت مهارت شنیداری میخواهند
⏳شانس کسایی که آنلاینن
لیست تا ساعاتی دیگر حذف میشود ...
🔊📖ESL podcastمهم
برای تقویت اسپیکینگ (صحبت کردن) در زبان انگلیسی، باید روی چند جنبه کلیدی تمرکز کنید و تمرین مداوم داشته باشید. این کار یک شبه اتفاق نمیافتد، اما با روشهای درست میتوانید پیشرفت چشمگیری داشته باشید.
1. بیشتر گوش کنید و تکرار کنید (Listen & Repeat)
قبل از اینکه بتوانید خوب صحبت کنید، باید خوب بشنوید.
گوش دادن فعال: پادکستها، اخبار انگلیسی (مثل BBC یا VOA Learning English)، فیلمها و سریالها با زیرنویس انگلیسی را گوش کنید. سعی کنید لهجه، آهنگ و ریتم جملات را درک کنید.
Shadowing (سایه زدن): همزمان با گوش دادن به یک فایل صوتی یا ویدیویی، سعی کنید دقیقاً همان چیزی را که میشنوید با همان لهجه و سرعت تکرار کنید. این کار به شما کمک میکند تا عضلات دهان و زبان خود را برای تلفظ صحیح آماده کنید.
تقلید جملات کامل: به جای کلمات تکی، سعی کنید جملات و عبارات کامل را تقلید کنید. این به شما کمک میکند تا الگوهای گفتاری طبیعی را یاد بگیرید.
2. لغات و عبارات پرکاربرد را یاد بگیرید (Focus on Practical Vocabulary)
داشتن دایره لغات گسترده مفید است، اما برای اسپیکینگ، تمرکز بر عباراتی که در مکالمات روزمره واقعاً استفاده میشوند، حیاتیتر است.
یادگیری عبارات و اصطلاحات: به جای یادگیری کلمات تکی، عبارات رایج (collocations و idioms) را یاد بگیرید. مثلاً به جای فقط "happy"، یاد بگیرید "to feel on top of the world" یا "to be over the moon".
لغات مربوط به موضوعات رایج: لیستی از موضوعاتی که معمولاً در موردشان صحبت میکنید (مثلاً کار، تحصیل، سرگرمیها، خانواده، آب و هوا) تهیه کنید و لغات و عبارات مربوط به آنها را یاد بگیرید.
از فلشکارتها استفاده کنید: برای مرور لغات و عبارات جدید از اپلیکیشنهایی مثل Anki یا Quizlet استفاده کنید.
3. فرصتهای مکالمه ایجاد کنید (Create Speaking Opportunities)
برای اینکه در صحبت کردن بهتر شوید، باید صحبت کنید!
پیدا کردن پارتنر زبان: یک دوست، همکلاسی یا همکار که او هم علاقهمند به تقویت انگلیسی است پیدا کنید و به صورت منظم با هم صحبت کنید. حتی روزی ۱۰-۱۵ دقیقه مکالمه هم تأثیر زیادی دارد.
شرکت در کلاسهای مکالمه: اگر امکانش هست، در کلاسهای مکالمه حضوری یا آنلاین شرکت کنید. تعامل با یک معلم و سایر دانشآموزان محیط خوبی برای تمرین است.
مربی زبان آنلاین: وبسایتهایی مثل Italki یا Preply به شما امکان میدهند با معلمهای بومی با هزینهای مناسب صحبت کنید. حتی نیم ساعت مکالمه با یک بومی در هفته میتواند معجزه کند.
با خودتان صحبت کنید: این روش ممکن است کمی عجیب به نظر برسد، اما بسیار مؤثر است. در مورد کارهای روزانهتان، افکارتان، یا حتی آنچه در یک کتاب میخوانید با صدای بلند با خودتان صحبت کنید. میتوانید جلوی آینه تمرین کنید.
4. ترس از اشتباه کردن را کنار بگذارید (Overcome Fear of Mistakes)
بسیاری از افراد به دلیل ترس از اشتباه کردن، از صحبت کردن پرهیز میکنند.
اشتباه جزئی از یادگیری است: هر کسی که زبان دوم یاد میگیرد، اشتباه میکند. این کاملاً طبیعی و بخشی ضروری از فرآیند یادگیری است.
روی روان صحبت کردن تمرکز کنید، نه کمال: در ابتدا، هدف شما باید توانایی برقراری ارتباط باشد، نه صحبت کردن بینقص. با گذشت زمان، دقت شما نیز بهبود خواهد یافت.
اشتباهات خود را یادداشت کنید: وقتی اشتباهی میکنید، آن را یادداشت کنید و سعی کنید دفعه بعد بهتر عمل کنید.
5. از منابع تکنولوژی استفاده کنید (Utilize Technology)
تکنولوژی ابزارهای فوقالعادهای برای تقویت اسپیکینگ در اختیار شما قرار میدهد.
اپلیکیشنهای یادگیری زبان: اپلیکیشنهایی مانند Duolingo، Babbel، Memrise و HelloTalk میتوانند به شما در تمرین روزانه کمک کنند. HelloTalk به شما اجازه میدهد با بومیزبانها چت صوتی و متنی داشته باشید.
دیکشنریهای با تلفظ: از دیکشنریهای آنلاین مثل Longman، Oxford Learner's Dictionaries یا Cambridge Dictionary استفاده کنید که تلفظ کلمات را (هم بریتانیایی و هم آمریکایی) ارائه میدهند.
ضبط صدای خودتان: با استفاده از اپلیکیشن ضبط صدا در گوشیتان، صدای خود را هنگام صحبت کردن ضبط کنید و بعداً به آن گوش دهید. این کار به شما کمک میکند تا نقاط ضعف خود (مثل تلفظ اشتباه یا مکثهای زیاد) را پیدا کنید.
6. مطالعه و گسترش دانش عمومی (Read and Broaden General Knowledge)
دانستن مطالب بیشتر، به شما کمک میکند تا در مورد موضوعات متنوعی صحبت کنید.
خواندن کتاب و مقاله: کتابها، مقالات و وبلاگهای انگلیسی را بخوانید. این کار نه تنها دایره لغات شما را افزایش میدهد، بلکه به شما ایدههایی برای صحبت کردن در مورد موضوعات مختلف میدهد.
دیدن مستند و اخبار: تماشای مستندها و دنبال کردن اخبار به زبان انگلیسی به شما کمک میکند تا با اصطلاحات روز آشنا شوید.
زبان انگلیسی پر از "عجیب و غریب"ها در تلفظه، به طوری که گاهی حتی برای native speakerها هم چالشبرانگیز میشه. این ناهماهنگیها دلایل مختلفی دارن، از جمله:
ریشههای زبانی متنوع: انگلیسی ترکیبی از زبانهای ژرمنی، لاتین، فرانسوی، یونانی و بسیاری زبانهای دیگه است. هر زبانی قواعد تلفظی خودش رو داره که در انگلیسی به ارث برده شده، بدون اینکه همیشه با املای کلمه هماهنگ باشه.
حروف بیصدا (Silent Letters): تعداد زیادی کلمه در انگلیسی حروف بیصدا دارن که نوشته میشن اما تلفظ نمیشن. این یکی از بزرگترین منابع سردرگمیه.
Homographs (کلمات با املای یکسان و تلفظ متفاوت): بعضی کلمات املای یکسانی دارن اما بسته به معنی یا نقش دستوریشون، تلفظ متفاوتی پیدا میکنن.
تغییر استرس (Stress Shift): در بسیاری از کلمات دو یا چند سیلابی، تغییر جای استرس میتونه معنی یا نقش دستوری کلمه رو تغییر بده.
در ادامه به هر کدوم از این موارد با مثال میپردازیم:
1. حروف بیصدا (Silent Letters)
این رایجترین شکل تلفظ عجیب در انگلیسیه. لیست زیر فقط چند مورد از پرکاربردترین حروف بیصدا رو نشون میده:
Silent B:
doubt (/daʊt/) - "b" تلفظ نمیشه (شک)
debt (/det/) - "b" تلفظ نمیشه (بدهی)
thumb (/θʌm/) - "b" تلفظ نمیشه (شست)
climb (/klaɪm/) - "b" تلفظ نمیشه (بالا رفتن)
Silent C:
muscle (/ˈmʌsəl/) - "c" تلفظ نمیشه (ماهیچه)
scissors (/ˈsɪzərz/) - "c" تلفظ نمیشه (قیچی)
science (/ˈsaɪəns/) - "c" تلفظ نمیشه (علم)
Silent G:
foreign (/ˈfɒrɪn/) - "g" تلفظ نمیشه (خارجی)
sign (/saɪn/) - "g" تلفظ نمیشه (علامت)
design (/dɪˈzaɪn/) - "g" تلفظ نمیشه (طراحی)
gnome (/noʊm/) - "g" تلفظ نمیشه (کوتوله)
Silent H:
hour (/ˈaʊər/) - "h" تلفظ نمیشه (ساعت)
honest (/ˈɒnɪst/) - "h" تلفظ نمیشه (صادق)
ghost (/ɡoʊst/) - "h" تلفظ نمیشه (روح)
rhythm (/ˈrɪðəm/) - "h" تلفظ نمیشه (ریتم)
Silent K: (معمولا قبل از "n")
know (/noʊ/) - "k" تلفظ نمیشه (دانستن)
knee (/niː/) - "k" تلفظ نمیشه (زانو)
knife (/naɪf/) - "k" تلفظ نمیشه (چاقو)
Silent L:
salmon (/ˈsæmən/) - "l" تلفظ نمیشه (ماهی آزاد)
talk (/tɔːk/) - "l" تلفظ نمیشه (صحبت کردن)
walk (/wɔːk/) - "l" تلفظ نمیشه (قدم زدن)
would (/wʊd/) - "l" تلفظ نمیشه (فعل کمکی)
half (/hæf/) - "l" تلفظ نمیشه (نصف)
Silent P: (معمولا در کلمات یونانی الاصل)
psychology (/saɪˈkɒlədʒi/) - "p" تلفظ نمیشه (روانشناسی)
pneumonia (/njuːˈmoʊniə/) - "p" تلفظ نمیشه (ذاتالریه)
receipt (/rɪˈsiːt/) - "p" تلفظ نمیشه (رسید)
Silent T:
listen (/ˈlɪsən/) - "t" تلفظ نمیشه (گوش دادن)
castle (/ˈkɑːsəl/) - "t" تلفظ نمیشه (قلعه)
often (/ˈɒfən/ یا /ˈɒftən/) - "t" معمولاً تلفظ نمیشه، اگرچه در برخی لهجهها تلفظ میشه (اغلب)
Silent W: (معمولا قبل از "r")
write (/raɪt/) - "w" تلفظ نمیشه (نوشتن)
wrong (/rɒŋ/) - "w" تلفظ نمیشه (اشتباه)
answer (/ˈɑːnsər/) - "w" تلفظ نمیشه (پاسخ)
sword (/sɔːrd/) - "w" تلفظ نمیشه (شمشیر)
2. Homographs (کلمات با املای یکسان و تلفظ متفاوت)
این کلمات املای یکسانی دارن اما تلفظ و معنی متفاوتی دارن:
read (/riːd/) - فعل حال (خواندن)
read (/red/) - فعل گذشته (خواند)
wind (/wɪnd/) - باد (اسم)
wind (/waɪnd/) - پیچاندن (فعل)
tear (/tɪər/) - اشک (اسم)
tear (/teər/) - پاره کردن (فعل)
bow (/baʊ/) - تعظیم کردن (فعل) / کمان (اسم)
bow (/boʊ/) - کمان برای تیراندازی یا ویولن (اسم) / پاپیون (اسم)
live (/lɪv/) - زندگی کردن (فعل)
live (/laɪv/) - زنده، مستقیم (صفت، قید)
3. تغییر استرس (Stress Shift)
در بسیاری از کلمات دو سیلابی که هم به عنوان اسم/صفت و هم به عنوان فعل به کار میرن، استرس میتونه محلش رو تغییر بده و معنی کلمه رو عوض کنه:
PRE-sent (/ˈprezənt/) - هدیه (اسم) / حال (صفت)
pre-SENT (/prɪˈzent/) - ارائه دادن (فعل)
RE-cord (/ˈrekɔːrd/) - رکورد، سابقه (اسم)
re-CORD (/rɪˈkɔːrd/) - ضبط کردن (فعل)
CON-tent (/ˈkɒntent/) - محتوا (اسم)
con-TENT (/kənˈtent/) - راضی، خشنود (صفت)
OB-ject (/ˈɒbdʒekt/) - شیء (اسم)
ob-JECT (/əbˈdʒekt/) - اعتراض کردن (فعل)
4. تلفظهای کاملاً غیرمنتظره
بعضی کلمات هم هستن که به نظر میرسه هیچ منطقی در تلفظشون وجود نداره:
Colonel (/ˈkɜːrnəl/) - سرهنگ (به "kernel" شبیه است!)
Yacht (/jɒt/) - قایق تفریحی (حروف "ch" اینجا "ت" تلفظ نمیشه و "gh" هم silent هست)
Worcestershire (/ˈwʊstərʃɪər/) - نام یک شهرستان و نوعی سس (تلفظی کاملاً متفاوت با املای آن)
بیا اینجا هر روز تست زبان بزن ❤️
Читать полностью…Certainly! Here's a list of common English classroom phrases with their Persian translations:
Classroom Phrases: English to Persian
General Classroom Instructions and Questions:
مطمئناً! در اینجا لیستی از عبارات کلاس درس انگلیسی با ترجمه های فارسی آنها آورده شده است:
عبارات کلاس: انگلیسی به فارسی
دستورالعمل ها و سوالات عمومی کلاس
Good morning, class! - صبح بخیر، کلاس!
Good afternoon, everyone! - بعدازظهر بخیر، همه!
Please sit down. - لطفاً بنشینید.
Stand up, please. - لطفاً بلند شوید.
Open your books to page... - کتابهایتان را به صفحه ... باز کنید.
Close your books. - کتابهایتان را ببندید.
Listen carefully. - با دقت گوش کنید.
Repeat after me. - بعد از من تکرار کنید.
Silence, please! - لطفاً سکوت کنید!
Pay attention. - توجه کنید.
Raise your hand if you know the answer. - اگر جواب را میدانید دستتان را بالا ببرید.
Any questions? - سوالی هست؟
Do you understand? - متوجه میشوید؟
Can you hear me? - صدای من را میشنوید؟
Please speak louder. - لطفاً بلندتر صحبت کنید.
Can you repeat that, please? - لطفاً میتوانید آن را تکرار کنید؟
What does ... mean? - ... به چه معناست؟
How do you say ... in English? - ... به انگلیسی چگونه گفته میشود؟
Write this down. - این را بنویسید.
Work in pairs/groups. - به صورت دوتایی/گروهی کار کنید.
Come to the board. - به پای تخته بیایید.
Don't talk. - صحبت نکنید.
Be quiet. - ساکت باشید.
Take out your pens/pencils. - خودکار/مدادتان را بیرون بیاورید.
Teacher's Encouragement and Feedback:
Well done! - آفرین! / عالی بود!
Good job! - کارت خوب بود!
Excellent! - عالی!
That's right. - درست است.
That's wrong. - اشتباه است.
Try again. - دوباره تلاش کن.
Don't worry. - نگران نباش.
You're doing great! - کارت عالیه!
Student's Phrases/Questions:
May I go to the restroom? - میتوانم به دستشویی بروم؟
May I drink water? - میتوانم آب بخورم؟
I don't understand. - متوجه نمیشوم.
Could you explain that again, please? - لطفاً میتوانید دوباره توضیح دهید؟
How do you spell ...? - ... را چگونه هجی میکنید؟
I have a question. - یک سوال دارم.
Can I borrow a pen/pencil? - میتوانم یک خودکار/مداد قرض بگیرم؟
I'm sorry, I'm late. - متاسفم، دیر کردم.
What page are we on? - در کدام صفحه هستیم؟
When is the homework due? - تکالیف کی باید تحویل داده شود؟
I hope this list is helpful for your classroom interactions! Is there anything else you'd like to know or any other phrases you'd like translated?
کلمات گمراهکننده در زبان انگلیسی: تلههایی برای زبانآموزان
زبان انگلیسی پر از کلماتی است که به دلایل مختلفی میتوانند برای زبانآموزان، حتی در سطوح پیشرفته، گمراهکننده باشند. این کلمات ممکن است شبیه هم به نظر برسند، تلفظ مشابهی داشته باشند، یا معانی متفاوتی در بافتهای مختلف پیدا کنند. درک این "تلهها" برای بهبود دقت و روانی در مکالمه و نوشتار انگلیسی ضروری است. در ادامه به چند دسته اصلی از این کلمات گمراهکننده میپردازیم:
1. کلمات همآوا (Homophones)
این کلمات تلفظ یکسانی دارند اما املای متفاوت و معانی کاملاً مجزا. این دسته از کلمات از رایجترین منابع اشتباه در نوشتار هستند.
To / Too / Two:
To: حرف اضافه (مثل: go to school)
Too: به معنای "همچنین" یا "بیش از حد" (مثل: me too, too much)
Two: عدد ۲ (مثل: two apples)
Their / There / They're:
Their: صفت ملکی به معنای "مال آنها" (مثل: their house)
There: قید مکان به معنای "آنجا" (مثل: look over there)
They're: شکل کوتاه شده "they are" (مثل: they're happy)
Your / You're:
Your: صفت ملکی به معنای "مال تو/شما" (مثل: your car)
You're: شکل کوتاه شده "you are" (مثل: you're welcome)
It's / Its:
It's: شکل کوتاه شده "it is" یا "it has" (مثل: it's cold)
Its: صفت ملکی خنثی به معنای "مال آن" (مثل: the dog wagged its tail)
Know / No:
Know: دانستن (مثل: I know the answer)
No: نه (مثل: no, thank you)
2. کلمات همنگاره (Homographs)
این کلمات املای یکسانی دارند اما تلفظ و معانی متفاوتی پیدا میکنند. معنی و تلفظ صحیح بستگی به بافت جمله دارد.
Read:
(حال) /riːd/ - خواندن (مثل: I read a book every day.)
(گذشته) /red/ - خواندم (مثل: I read that book yesterday.)
Live:
/lɪv/ - زندگی کردن (مثل: I live in Tehran.)
/laɪv/ - زنده (مثل: a live concert)
Close:
/kloʊs/ - نزدیک (مثل: The store is close to my house.)
/kloʊz/ - بستن (مثل: Please close the door.)
ادامه مطلب پست زیر
👈🔹یادگیری آسان چهار هزار واژهЧитать полностью…
"To Bite the Bullet"
This idiom means to face a difficult or unpleasant situation with courage and stoicism, enduring the pain or hardship rather than avoiding it. It implies accepting something undesirable because there's no other choice, or because it's necessary for a greater good.
Origin:
The phrase is believed to have originated from the practice of soldiers, particularly before the advent of anesthesia, who would literally bite a lead bullet during a painful surgical procedure (like an amputation) to help them cope with the agony and prevent them from crying out. The bullet would serve as a focal point for their pain and a way to clench their teeth.
شرح فارسی:
"گاز گرفتن گلوله"
این اصطلاح به معنای روبرو شدن با یک موقعیت دشوار یا ناخوشایند با شجاعت و صبر است، به جای اجتناب از درد یا سختی، آن را تحمل کردن. این عبارت به پذیرفتن چیزی ناخواسته اشاره دارد، زیرا چاره دیگری نیست یا به دلیل اینکه برای هدفی بزرگتر ضروری است.
ریشه:
اعتقاد بر این است که این عبارت از تمرین سربازان، به ویژه قبل از ظهور بیهوشی، نشأت گرفته است. آنها در طول یک عمل جراحی دردناک (مانند قطع عضو) برای مقابله با درد شدید و جلوگیری از فریاد زدن، به معنای واقعی کلمه یک گلوله سربی را گاز میگرفتند. گلوله به عنوان نقطه کانونی برای درد آنها و راهی برای محکم کردن دندانهایشان عمل میکرد.
Common Usage and Examples:
When you have to do something you really don't want to but know you must: "I really don't want to work this weekend, but I have to bite the bullet and finish this report if I want to get paid on time."
Facing a necessary but unpleasant expense: "Our old car finally broke down for good. We're going to have to bite the bullet and buy a new one, even though it's expensive."
Accepting a difficult truth: "It was hard to hear the feedback, but I had to bite the bullet and accept that I need to improve my presentation skills."
Enduring a painful experience: "The marathon was brutal, but I just had to bite the bullet and keep running until I crossed the finish line."
کاربردهای رایج و مثالها:
وقتی کاری را که واقعاً نمیخواهید انجام دهید اما میدانید که باید انجام دهید: "واقعاً دلم نمیخواد این آخر هفته کار کنم، اما باید گلوله را گاز بگیرم و این گزارش را تمام کنم تا به موقع حقوقم را بگیرم." (باید سختیاش را تحمل کنم)
مواجهه با یک هزینه ضروری اما ناخوشایند: "ماشین قدیمی ما بالاخره برای همیشه خراب شد. باید گلوله را گاز بگیریم و یک ماشین جدید بخریم، حتی اگر گران باشد." (باید هزینه سنگینش را بپذیریم)
پذیرفتن یک حقیقت دشوار: "شنیدن بازخوردها سخت بود، اما من مجبور بودم گلوله را گاز بگیرم و بپذیرم که باید مهارتهای ارائه خود را بهبود بخشم." (باید حقیقت تلخ را بپذیرم)
تحمل یک تجربه دردناک: "ماراتن بیرحمانه بود، اما من فقط مجبور بودم گلوله را گاز بگیرم و به دویدن ادامه دهم تا از خط پایان عبور کنم." (باید سختیاش را تحمل میکردم)
Key Nuances:
It implies a sense of reluctance but also resolve. You don't want to do it, but you will.
It often suggests that the situation is unavoidable or necessary.
The "pain" can be physical, emotional, or financial.
نکات کلیدی:
این اصطلاح به معنای بیمیلی اما در عین حال عزم و اراده است. شما نمیخواهید آن را انجام دهید، اما انجامش خواهید داد.
اغلب به این معنی است که وضعیت اجتنابناپذیر یا ضروری است.
"درد" میتواند فیزیکی، عاطفی یا مالی باشد.
Do you want to explore another interesting English idiom, perhaps one with a more positive connotation?
👈🔹 یادگیری انگلیسی با سریال How I Met Your Mother زیر نویس فارسی و انگلیسی ویدیوهای جداگانهЧитать полностью…
اگر مقصد شما آمریکاست، معمولاً تافل انتخاب رایجتریه.
اگر مقصد شما بریتانیا، استرالیا، کانادا، نیوزلند یا کشورهای اروپایی هست، معمولاً آیلتس گزینه محبوبتر و پذیرفتهتریه.
راحتی با فرمت آزمون:
اگر با کامپیوتر و تایپ کردن راحتتر هستین و ترجیح میدین صحبت کردنتون ضبط بشه، تافل شاید براتون مناسبتر باشه.
اگر با کاغذ و قلم راحتتر هستین و ترجیح میدین حضوری با یک ممتحن صحبت کنید، آیلتس رو انتخاب کنید.
مهارتهای فردی:
اگر در تستهای چند گزینهای قوی هستید و میتوانید اطلاعات را از چندین منبع ترکیب کنید (برای سوالات Integrated)، تافل گزینه خوبی است.
اگر تنوع سوالات رو دوست دارید و با نوشتن پاسخهای کوتاه یا تشریحی راحتترید، آیلتس بهتره.
لهجه مورد علاقه: اگر به لهجه امریکن عادت بیشتری دارین، تافل ممکنه راحتتر باشه؛ در غیر این صورت، آیلتس که تنوع لهجه داره یا تمرکزش بر بریتیش هست، شاید بهتر باشه.
به طور کلی، هر دو آزمون معتبر و دشواریهای خاص خودشون رو دارن. مهم اینه که نیازهای خودتون رو بسنجید و با توجه به اونها و البته نیازهای مقصدتون، یکی رو انتخاب کنید و برای اون آماده بشید.
👉🔹IELTS Cambridge PracticeЧитать полностью…
🎬 فیلم" The Hating Game (2021)"
📝 #زیرنویس_چسبیده_فارسی_انگلیسی
اطلاعات بیشتر در مورد این مجموعه اینجاست
293 فیلم سینمایی
“Good morning, everyone. May your coffee be strong and your day productive.”
"صبح بخیر ، همه. ممکن است قهوه شما قوی باشد و روز شما پربار شود."
نصرت/ برای مهاجرتЧитать полностью…
Let's go Picnic - Daily English Conversation | Simple Future Tense
▬▬▬▬▬▬مکالمه▬▬▬▬▬▬
کلیک کنید
با این مجموعه بدون رفتن به کلاس های خسته کننده و هزینه های گزاف مکالمه انگلیسی بیاموزید.
❇️👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇❇️
۷۷۸ مکالمه تصویری
دوستان عزیزم برای ثبت عضویت در کانال خصوصی مکالمه تصویری اینجا کلیک کنید 👉
هزینه عضویت برای ۱۴۰۱ فقط ۲۰۰ تومان
سریال دو دختر ورشکسته یا
2 broke girls
یک سیتکام آمریکایی است که از محصولات وارنربرادرز استو از شبکه CBS پخش شد. و خیلی ها با این سریال زندگی کردند.
خالقان این سریال مایکل پاتریک کینگ و ویتنی کامینگز هستند.
🔹داستان این سریال در محله ویلیامزبرگ نییورک رخ می دهد و دو شخصیت اصلی آن مکس بلک و کارولین چنینگ هستند
🔹این دو شخصیت که برحسب تصادف با یکدیگر برخورد میکنند و دوست میشوند کسب و کار خود را راه می اندازند
🔹این سریال اینقدر خنده دار، شیرین و مفرح است که شما رو وادار میکنه هر روز ببینید و بکار بردن اصطلاحات و اسلنگ های عامیانه و عبارات کاربردی سرعت شما را در یادگیری زبان انگلیسی چند برابر خواهد کرد خودم همشو دیدم اونم چند بار و بازم دوس دارم بیینمش.
برای دریافت این سریال اینجا👉 پیام دهید.
ضمنا این سریال شامل شش فصل و حدود 140 قسمت است.
👇👇
تماس با ما
[قید]
when
/wen/
غیرقابل مقایسه
1 چه زمانی کی
معادل ها در دیکشنری فارسی: کی
1.When are you coming to my house?
1. کی به خانه من میآیی؟
2.When did he leave?
2. او چه زمانی رفت؟
3.When's your birthday?
3. تولد تو کی است؟
when to do something
کی کاری انجام دادن
I’ll tell you when to stop.
من به تو میگویم کی دست نگه داری.
since when
از کی
"I've got a new job." "Since when?"
«کار جدید پیدا کردم.» «از کی؟»
until when
تا کی
Until when can you stay?
تا کی میتوانی بمانی؟
کاربرد قید when به معنای چه زمانی، کی
وقتی که بخواهیم بهطور مستقیم زمان چیزی، عملی و یا مناسبتی را بپرسیم، از قید پرسشی when استفاده میکنیم. برای مثال:
"?When can I see you" (چه زمانی میتوانم شما را ببینم؟)
از این قید برای پرسش غیرمستقیم درباره زمان نیز استفاده میشود. مثال:
"?Do you know when they arrived" (آیا شما میدانید که آنها چه زمانی رسیدند؟)
[حرف ربط]
when
/wen/
2 زمانی که درحالی که، هروقت، وقتی که
معادل ها در دیکشنری فارسی: زمانی که
مترادف و متضادmeanwhile whereas while
1.Call me when you've finished.
1. زمانی که تمام کردی، با من تماس بگیر.
2.Can you spare five minutes when it's convenient?
2. هروقت که راحت [مناسب] بود، میتوانید پنج دقیقه وقت بگذارید؟
3.He had just drifted off to sleep when the phone rang.
3. زمانی که او تازه به خواب رفته بود، تلفن زنگ خورد.
4.He says he doesn't have any money when in fact he has thousands of dollars in his account.
4. او میگوید هیچ پولی ندارد، درحالی که درواقع هزاران دلار در حسابش دارد.
5.How can they expect to learn anything when they never listen?
5. چطور میتوانند انتظار داشته باشند که چیزی یاد بگیرند، درحالی که هرگز گوش نمیکنند؟
6.I will fire him when I see him.
6. زمانی که او را ببینم، اخراجش میکنم.
7.She claimed to be 18, when I know she's only 16.
7. او ادعا کرد که 18 سالش است، درحالی که من میدانم او فقط 16 سال دارد.
8.The last time I went to Scotland was in May, when the weather was beautiful.
8. آخرین باری که به اسکاتلند رفتم در ماه مه بود، زمانی که هوا خوب بود.
کاربرد حرف ربط when به معنای زمانی که/درحالی که
از حرف ربط when برای اشاره به زمان بهخصوصی استفاده می شود. مثلا اگر بخواهیم درباره زمان یک عمل و یا مناسبت خاصی صحبت کنیم، از این حرف اضافه استفاده میکنیم. مثال زیر را در نظر بگیرید:
".The show will begin when I get there" (زمانی که من به آنجا برسم، نمایش آغاز خواهد شد.)
3 که
the day/time/afternoon ... when
روزی/زمانی/بعدازظهری و... که
1. Sunday is the only day when I can relax.
1. یکشنبه تنها روزی است که میتوانم استراحت کنم.
2. There are times when I wonder why I do this job.
2. یک وقتهایی با خودم فکر میکنم که چرا این کار را میکنم [چرا این شغل را دارم].
کاربرد حرف ربط when به معنای که
حرف ربط when وقتی بعد از یک عبارت زمانی مانند روز، ساعت، زمان و ... بیاید معنای "که" میدهد و راجع به اتفاق، عمل یا چیزی بهخصوص در آن زمان اطلاعاتی میدهد.
برای دریافت هر گونه راهنمایی در مورد چگونه یادگیری زبان انگلیسی در منزل در هر سطحی که هستید از طریق رود به ارسال پیام زیر به ما پیام دهید من شایان منتظر دریافت پیامهای شما هستم👇🌹
[فعل] to let yourself in for
فعل گذرا و ناگذر
1 خود را درگیر کار دشواری کردن درگیر چیز ناخوشایندی شدن، گرفتار چیزی شدن
عصبانیت یکی از قویترین احساسات انسانیه و در زبان انگلیسی واژگان و عبارات زیادی برای توصیف سطوح و انواع مختلف اون وجود داره. از یه ناراحتی جزئی تا خشم غیرقابل کنترل، هر کدوم کلمات و جملات مخصوص به خودشون رو دارن. بیا با هم نگاهی بهشون بندازیم:
1. لغات عمومی برای عصبانیت (General Words for Anger)
اینها کلماتی هستند که به طور کلی برای بیان عصبانیت استفاده میشن، اما هر کدوم درجه متفاوتی از شدت رو نشون میدن:
Angry: (اَنگری) رایجترین کلمه به معنی "عصبانی".
مثال: "He was angry about the delay." (او از تأخیر عصبانی بود.)
Annoyed: (اَنوید) به معنی "کمی عصبانی" یا "ناراحت"، معمولاً به خاطر چیزی جزئی و آزاردهنده.
مثال: "I was annoyed by the constant noise." (از سر و صدای مداوم کلافه شده بودم.)
Irritated: (ایریتِیتِد) شبیه annoyed، اما شاید یه مقدار شدیدتر و به معنی "تحریک شده" یا "کلافه".
مثال: "Her endless questions made him irritated." (سوالات بیپایان او باعث شد کلافه بشه.)
Frustrated: (فِراستِرِیتِد) به معنی "ناامید" یا "کلافه" وقتی نمیتونید کاری رو انجام بدید یا به هدفتون برسید.
مثال: "I felt frustrated because I couldn't solve the problem." (احساس ناامیدی میکردم چون نمیتونستم مشکل رو حل کنم.)
Upset: (آپسِت) به معنی "ناراحت" یا "آشفته"، که میتونه شامل عصبانیت هم باشه اما محدود به اون نیست.
مثال: "She was very upset when she heard the news." (وقتی خبر رو شنید خیلی ناراحت شد.)
2. لغات برای عصبانیت شدید (Words for Intense Anger)
این لغات وقتی به کار میرن که عصبانیت از یه حد معمول فراتر رفته و شدیدتر شده:
Mad: (مَد) در انگلیسی آمریکایی رایج و به معنی "خیلی عصبانی" یا "دیوانه".
مثال: "Don't make me mad!" (عصبانیم نکن!)
Furious: (فیوریِس) به معنی "خشمگین" یا "بسیار عصبانی".
مثال: "He was furious when he found out they lied to him." (وقتی فهمید بهش دروغ گفتن، خشمگین شد.)
Enraged: (اِنرِیجْد) شبیه furious، به معنی "خشمگین شده" یا "به شدت عصبانی".
مثال: "The injustice of the situation left him enraged." (بیعدالتی موقعیت او را به شدت عصبانی کرد.)
Incensed: (اینسِنسْد) به معنی "بسیار خشمگین" یا "برافروخته".
مثال: "The public was incensed by the scandal." (مردم از این رسوایی به شدت خشمگین شدند.)
Outraged: (آوترِیجْد) به معنی "خشمگین" و "متعجب" از چیزی که ظالمانه یا غیرقابل قبوله.
مثال: "She was outraged by their rude behavior." (او از رفتار بیادبانه آنها خشمگین بود.)
Livid: (لیوید) به معنی "سخت عصبانی" یا "رنگپریده از عصبانیت".
مثال: "My dad was absolutely livid when I missed my curfew." (پدرم وقتی از ساعت خاموشی خونه نگذشته بودم، کاملاً از کوره در رفته بود.)
3. افعال و عبارات مربوط به عصبانیت (Verbs and Phrases Related to Anger)
اینها فعلها و عباراتی هستند که برای توصیف حالت عصبانیت یا بروز اون استفاده میشن:
To get angry/mad: عصبانی شدن.
مثال: "He tends to get angry easily." (او معمولاً راحت عصبانی میشه.)
To make someone angry/mad: کسی رو عصبانی کردن.
مثال: "Don't make me mad!" (عصبانیم نکن!)
To lose one's temper: از کوره در رفتن، عصبانیت خود رو از دست دادن.
مثال: "He rarely loses his temper, but today he did." (او به ندرت از کوره در میره، اما امروز این کارو کرد.)
To blow up: منفجر شدن از عصبانیت، به شدت عصبانی شدن.
مثال: "When she heard the news, she blew up." (وقتی خبر رو شنید، منفجر شد از عصبانیت.)
To snap: از کوره در رفتن ناگهانی، کنترل خود رو از دست دادن.
مثال: "He was under so much pressure that he finally snapped." (اون تحت فشار زیادی بود که بالاخره کنترلشو از دست داد.)
To hit the roof / To go through the roof: خیلی عصبانی شدن، از شدت عصبانیت دیوارها رو بالا رفتن (اصطلاح).
مثال: "My boss will hit the roof if I miss this deadline." (اگه این مهلت رو از دست بدم، رئیسم از کوره در میره.)
To be fuming: از خشم دود کردن، به شدت عصبانی بودن (در سکوت).
مثال: "He was fuming after the argument." (بعد از بحث داشت از خشم دود میکرد.)
To be beside oneself with anger/rage: از شدت عصبانیت از خود بیخود شدن.
مثال: "She was beside herself with rage when she found out." (وقتی فهمید، از شدت خشم از خود بیخود شده بود.)
To see red: خون به چشم کسی آمدن، از عصبانیت زیاد دیگه چیزی رو ندیدن.
🟡هر ترم کلاس زبان حداقل 1 میلیونه‼️
ولی ازینجا میتونی رایگان تو مدت زمان کمتر انگلیسی یاد بگیری 💛💛💛
➪ 𝙹𝙾𝙸𝙽
➪ 𝙹𝙾𝙸𝙽
➪ 𝙹𝙾𝙸𝙽
➪ 𝙹𝙾𝙸𝙽
➪ 𝙹𝙾𝙸𝙽
❌ عضویت محدود ❌
✅اگر میخوای انگلیسی رو شروع کنی و 3️⃣ ماهه پروندهاش رو ببندی عدد 3️⃣ رو به آیدی زیر بفرست⬇️
⭐️ http://T.me/Reza_Arashnia_admin
Choir (/ˈkwaɪər/) - گروه کر (ch اینجا /k/ و oi اینجا /waɪ/ تلفظ میشه)
Draught (/drɑːft/) - جریان هوا (املای قدیمی و تلفظ متفاوت)
نکته پایانی:
بهترین راه برای غلبه بر این تلفظهای عجیب، تمرین زیاد، گوش دادن به native speakerها و استفاده از دیکشنریهای صوتی است. با گذشت زمان و مواجهه با کلمات مختلف، الگوهای نامنظم هم در ذهنتون جا میفتن.
👈🔹سریال دکتر خوب سرعت یادگیری انگلیسی را بالا ببریدЧитать полностью…
پاسخ به این سوال که کدام کلمات در انگلیسی املای سختی دارند، کاملاً به فرد و میزان آشناییاش با زبان بستگی دارد. با این حال، برخی کلمات به دلایل مختلفی مانند وجود حروف صامت و مصوت صامت، ترکیبهای غیرمعمول حروف، یا تلفظی که با املایشان همخوانی ندارد، اغلب برای بومیزبانها و غیربومیها چالشبرانگیز هستند.
در ادامه به برخی از این کلمات و دلایل دشواری املایشان اشاره میکنم:
۱. کلماتی با حروف صامت و مصوت صامت یا تلفظ غیرمنتظره
Wednesday (چهارشنبه): بسیاری اوقات حرف 'd' در املای آن نادیده گرفته میشود چون در تلفظ (WENS-day) شنیده نمیشود.
February (فوریه): حرف 'r' اول اغلب در تلفظ حذف میشود یا با حرف بعدی ادغام میشود، که باعث میشود نوشتن 'Feb-roo-ary' سختتر از چیزی باشد که به نظر میرسد.
Library (کتابخانه): شبیه February، تلفظ آن ممکن است باعث شود 'r' دوم نادیده گرفته شود.
Colonel (سرهنگ): املای آن هیچ شباهتی به تلفظش (KER-nel) ندارد که ریشهای فرانسوی دارد.
Queue (صف): وجود چهار حرف مصوت پشت سر هم برای یک صدای 'کیو' ساده. (مثل Q).
Rhythm (ریتم): عدم وجود حروف مصوت واضح و وجود دو 'h' در کنار هم میتواند گیجکننده باشد.
Draught (جریان هوا/پیشنویس): ترکیب 'ght' که در کلماتی مثل 'light' یا 'though' دیده میشود، در اینجا تلفظ 'f' میدهد.
Liaison (رابطه/ارتباط): توالی 'iai' و 's' که صدای 'z' میدهد، آن را دشوار میکند.
۲. کلماتی با حروف تکراری یا دوگانه
این دسته از کلمات اغلب به دلیل وجود حروف تکراری که تلفظشان کاملاً مشخص نیست، باعث اشتباه میشوند.
Accommodation (اقامتگاه): دو 'c' و دو 'm'.
Committee (کمیته): دو 'm'، دو 't' و دو 'e'.
Mischievous (شیطنتآمیز): اغلب به اشتباه 'ie' به جای 'ei' نوشته میشود یا حرف 'i' اضافی در آن قرار میگیرد. (تلفظ درست: MIS-chuh-vus)
Embarrass (خجالتزده کردن): دو 'r' و دو 's'.
Occurrence (وقوع): دو 'c' و دو 'r'.
Necessary (ضروری): یک 'c' اما دو 's'. (یک ترفند برای یادآوری: It is necessary to have one collar and two sleeves.)
Occasionally (گاهی اوقات): دو 'c' و دو 'l'.
۳. کلماتی که به دلیل شباهت به کلمات دیگر اشتباه میشوند (Homophones/Homographs)
Their / There / They're:
Their: برای مالکیت (مال آنها).
There: برای مکان (آنجا).
They're: مخفف "they are".
To / Too / Two:
To: حرف اضافه (به).
Too: به معنی "همچنین" یا "خیلی زیاد".
Two: عدد "دو".
Affect / Effect:
Affect (فعل): تأثیر گذاشتن.
Effect (اسم): تأثیر.
Compliment / Complement:
Compliment: تمجید کردن، تعریف کردن.
Complement: تکمیل کردن، کامل کردن.
۴. کلمات با املای غیرمنتظره یا ترکیبات حرفی خاص
Definitely (قطعاً): اغلب 'a' به جای 'i' یا 'e' به جای 'i' نوشته میشود. (تلفظ: DEF-uh-nit-lee)
Separate (جدا کردن/جدا): حرف 'a' در وسط اغلب به اشتباه 'e' نوشته میشود. (separate)
Handkerchief (دستمال): ترکیب 'dke' و 'ch'.
Manœuvre (مانور): این املا (بیشتر در انگلیسی بریتانیایی) به دلیل ترکیب 'oeu' برای برخی سخت است. املای آمریکایی آن "Maneuver" کمی سادهتر است.
Acquaintance (آشنایی): ترکیب 'acqu' و 'aintance'.
Rendezvous (قرار ملاقات): یک کلمه فرانسوی که املای آن با تلفظش (RON-day-voo) تفاوت زیادی دارد.
اینها تنها چند نمونه هستند. چالش املایی در انگلیسی به دلیل تاریخچه پیچیده زبان، تأثیرپذیری از زبانهای دیگر (لاتین، فرانسوی، آلمانی و غیره) و عدم وجود قوانین املایی کاملاً ثابت، همواره وجود داشته است.
آیا کلمه خاصی در ذهن دارید که در املایش با مشکل مواجه میشوید؟
👈🔸 مجموعه آموزشی فرشته ها برای دانش آموزان پایه هفتم تا دوازدهم، و کنکور و همچنین معلمان زبانЧитать полностью…
🌟با عضویت در لیست تلگرامی جامع آموزش زبان زیر عضو بی نظیرترین و کامل ترین مجموعه آموزش زبان انگلیسی تلگرامی شوید⬇️⬇️
/channel/addlist/38SluX28MXYyZjgx
3. کلمات گیجکننده از نظر معنی یا ساختار (Confusing Words)
این دسته شامل کلماتی است که ممکن است املای مشابهی داشته باشند، یا به دلیل شباهت معنایی یا کاربرد، زبانآموزان را به اشتباه بیندازند.
Affect / Effect:
Affect: فعل، به معنای "تأثیر گذاشتن" (مثل: The weather affected our plans.)
Effect: اسم، به معنای "تأثیر" یا "نتیجه" (مثل: The new policy had a positive effect.)
Lie / Lay:
Lie: فعل لازم، به معنای "دراز کشیدن" یا "قرار گرفتن" (مثل: I want to lie down. - گذشته: lay)
Lay: فعل متعدی، به معنای "قرار دادن چیزی" (مثل: Please lay the book on the table. - گذشته: laid)
Accept / Except:
Accept: پذیرفتن (مثل: I accept your apology.)
Except: به جز (مثل: Everyone went except me.)
Advise / Advice:
Advise: فعل، نصیحت کردن (مثل: I advise you to study hard.)
Advice: اسم، نصیحت (مثل: She gave me good advice.)
Complement / Compliment:
Complement: تکمیل کردن، مکمل (مثل: The wine complements the meal.)
Compliment: تعریف و تمجید (مثل: He paid her a compliment.)
Historic / Historical:
Historic: مهم و برجسته در تاریخ (مثل: a historic day)
Historical: مربوط به تاریخ (مثل: a historical event)
Envy / Jealousy:
Envy: حسرت چیزی که دیگری دارد (مثل: I envy his success.)
Jealousy: حسادت به دلیل ترس از دست دادن چیزی یا کسی (مثل: He felt jealousy when his girlfriend talked to another man.)
👈🔹یادگیری آسان چهار هزار واژه
👈🔹مجموعه کامل گرامر پانصد ویدیو به زبان فارسی و انگلیسیЧитать полностью…
How I Met Your MotherЧитать полностью…
دوستان عزیزم 110 پادکست تصویری ویدیویی با رونوشت درشت متن روی ویدیو همراه با فایل صوتی و متن قابل کپی
باعث تقویت تلفظ، مهارت شنیداری ،بهبود مکالمه بالا رفتن بانک لغات و جملات کاربردی و همچنین آمادگی برای آزمون های آیلتس و تافل خواهد شد.
این نمونه پادکست ناقص و کوتاه شده است پادکست دارای فایل صوتی فایل تصویری با رونویس درشت فایل متنی قابل کپی یکی از بهترین منابع افزایش سرعت با کیفیت زبان انگلیسی است برای دریافت این مجموعه اینجا پیام دهید
آیلتس (IELTS) و تافل (TOEFL) دو تا از معتبرترین و شناختهشدهترین آزمونهای سنجش مهارت زبان انگلیسی در دنیا هستن که برای اهداف تحصیلی، مهاجرتی و کاری مورد استفاده قرار میگیرن. هر دو آزمون چهار مهارت اصلی زبان (خواندن، شنیدن، صحبت کردن، و نوشتن) رو ارزیابی میکنن، اما در ساختار، نحوه برگزاری، نوع سوالات و حتی لهجه مورد تأکید تفاوتهای کلیدی دارن.
در ادامه به مهمترین تفاوتهاشون میپردازیم:
۱. برگزارکنندگان و لهجه مورد تاکید:
آیلتس (IELTS): توسط سه سازمان British Council، IDP Education و Cambridge Assessment English اداره میشه. این آزمون بر لهجه بریتیش (British English) تمرکز داره، اما انواع مختلفی از لهجههای انگلیسی (آمریکایی، استرالیایی و...) رو هم در بخش شنیداری (Listening) پوشش میده.
تافل (TOEFL): توسط ETS (Educational Testing Service)، یک سازمان آمریکایی، برگزار میشه. این آزمون عمدتاً بر لهجه امریکن (American English) تمرکز داره، به خصوص در بخشهای شنیداری و صحبت کردن.
۲. فرمت و نحوه برگزاری آزمون:
آیلتس (IELTS):
هم به صورت کاغذی (Paper-based) و هم کامپیوتری (Computer-based) ارائه میشه (انتخاب بستگی به مرکز آزمون و ترجیح شما داره).
بخش اسپیکینگ (Speaking) به صورت مصاحبه حضوری (Face-to-face) با یک ممتحن واقعی انجام میشه. این میتونه برای برخی افراد که با تعامل انسانی راحتترن، مزیت باشه.
بخشهای ریدینگ، لیسنینگ و رایتینگ معمولاً در یک روز برگزار میشن، اما بخش اسپیکینگ ممکنه در روز دیگری (قبل یا بعد از بقیه بخشها) انجام بشه.
تافل (TOEFL):
تقریباً به طور کامل کامپیوتری و اینترنتی (iBT - internet-based Test) برگزار میشه. (نسخههای کاغذی TOEFL PBT بسیار محدود هستند).
بخش اسپیکینگ (Speaking) کاملاً با میکروفون و ضبط صدا انجام میشه. شما به سوالات پاسخ میدین و صدای شما ضبط میشه و بعداً توسط ارزیابها بررسی میشه. این میتونه برای کسانی که با صحبت کردن جلوی کامپیوتر راحتترن، مزیت باشه.
تمام ۴ بخش آزمون (ریدینگ، لیسنینگ، اسپیکینگ، رایتینگ) در یک روز برگزار میشن.
۳. انواع سوالات:
آیلتس (IELTS):
تنوع بالایی در انواع سوالات داره، از جمله: سوالات چند گزینهای، پر کردن جای خالی، تکمیل جدول/نمودار، تطبیق (matching)، پاسخ کوتاه، سوالات True/False/Not Given و ...
در بخش رایتینگ، باید خلاصهنویسی، توصیف نمودار/گراف و نوشتن مقاله (essay) انجام بدین.
تافل (TOEFL):
بیشتر سوالات به صورت چند گزینهای (Multiple Choice) هستن.
سوالات Integrated (ترکیبی) زیادی داره، به این معنی که برای پاسخ به یک سوال، ممکنه لازم باشه هم متنی رو بخونید و هم به فایل صوتی گوش بدین (مثلاً در بخش اسپیکینگ و رایتینگ). این نوع سوالات مهارتهای ترکیبی شما رو میسنجن.
۴. نمرهدهی:
آیلتس (IELTS):
سیستم نمرهدهی بندی (Band Score) از ۰ تا ۹ داره. نمره نهایی از میانگین نمرات چهار بخش به دست میاد و به نزدیکترین نیمباند گرد میشه (مثلاً ۶.۵، ۷، ۷.۵).
تافل (TOEFL):
سیستم نمرهدهی امتیازی (Score out of 120) داره. هر بخش (ریدینگ، لیسنینگ، اسپیکینگ، رایتینگ) نمرهای از ۰ تا ۳۰ میگیره و نمره کل از مجموع این چهار بخش (حداکثر ۱۲۰) محاسبه میشه.
۵. زمان آزمون:
آیلتس (IELTS): تقریباً ۲ ساعت و ۴۵ دقیقه طول میکشه.
تافل (TOEFL): تقریباً ۳ تا ۳.۵ ساعت طول میکشه (قبلا ۴ ساعت بود که در حال حاضر کوتاهتر شده).
۶. کاربرد و پذیرش:
آیلتس (IELTS):
در دو نوع اصلی ارائه میشه:
Academic: برای پذیرش در دانشگاهها و موسسات آموزشی (عمدتاً در بریتانیا، استرالیا، کانادا، نیوزلند و بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی).
General Training: برای اهداف مهاجرتی (به کشورهای مثل کانادا، استرالیا، بریتانیا و نیوزلند) و کاری.
بیشترین پذیرش رو در بریتانیا، استرالیا، کانادا، نیوزلند و ایرلند داره، اما توسط هزاران موسسه در سراسر جهان پذیرفته میشه.
تافل (TOEFL):
عمدتاً آکادمیک هست و بیشتر برای پذیرش در دانشگاههای آمریکا و کانادا ترجیح داده میشه، اما توسط دانشگاههای زیادی در سایر نقاط دنیا نیز پذیرفته شده.
نوعی از تافل برای اهداف مهاجرتی (مثل مهاجرت به استرالیا) نیز وجود داره، اما کمتر از آیلتس جنرال برای این منظور استفاده میشه.
انتخاب کدام آزمون؟
انتخاب بین آیلتس و تافل بستگی به چند عامل مهم داره:
کشور مقصد: مهمترین عامل. ببینید دانشگاه یا موسسهای که قصد اپلای کردن برای اون رو دارین، کدوم آزمون رو قبول داره و چه نمرهای رو نیاز داره.
فیلم The Hating Game (2021)
282_
⭐️IMDB : 6.2 / 10
🍅Rotten Tomatoes : 69%
ژانر : عاشقانه , کمدی
رده سنی : به افراد زیر 17 سال توصیه نمیشود.
خلاصه : داستان دختری به نام لوسی که با تصمیم گیری برای رسیدن به موفقیت حرفه ای بدون به خطر انداختن اخلاقیاتش، بازی بی رحمانه ای را در برابر دشمن سرد و حرفه ای خود، جاشوا، آغاز می کند
این فیلم از مجموعه ۲۹۳ فیلم سینمایی با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی همزمان ببینید. و لذت ببرید
اطلاعات بیشتر در مورد این مجموعه اینجاست
سرعت یادگیری زبان انگلیسی خود را افزایش دهید
ESL podcast
یکی از محبوب ترین و کاملترین پادکست های آمریکایی است حتما ازش برای یادگیری زبان استفاده کنید😍
پادکست های ESL podcast
یکی از محبوب ترین و کاملترین پادکست های آمریکایی است حتما ازش برای یادگیری زبان استفاده کنید😍
عضویت در کانال خصوصی ESL podcast فقط ۱۲۰ تومان
برای ثبت عضویت اینجا👉 کلیک کنید
سریال دو دختر ورشکسته یا
2 broke girls
یک سیتکام آمریکایی است که از محصولات وارنربرادرز استو از شبکه CBS پخش شد. و خیلی ها با این سریال زندگی کردند.
خالقان این سریال مایکل پاتریک کینگ و ویتنی کامینگز هستند.
🔹داستان این سریال در محله ویلیامزبرگ نییورک رخ می دهد و دو شخصیت اصلی آن مکس بلک و کارولین چنینگ هستند
🔹این دو شخصیت که برحسب تصادف با یکدیگر برخورد میکنند و دوست میشوند کسب و کار خود را راه می اندازند
🔹این سریال اینقدر خنده دار، شیرین و مفرح است که شما رو وادار میکنه هر روز ببینید و بکار بردن اصطلاحات و اسلنگ های عامیانه و عبارات کاربردی سرعت شما را در یادگیری زبان انگلیسی چند برابر خواهد کرد خودم همشو دیدم اونم چند بار و بازم دوس دارم بیینمش.
برای دریافت این سریال با دو فرمت زیر نویس فارسی چسبیده و بدون زیر نویس البته توام با زیر نویس فارسی و انگلیسی جدا با کیفیت عالی اینجا👉 پیام دهید.
ضمنا این سریال شامل شش فصل و حدود 140 قسمت است.
سفارش 👈/channel/L_e_c
💢💢💢💢👇👇💢💢💢💢هزینه عضویت 120 تومان
👈🔹سریال دو دختر ورشکسته یا
2 broke girls👩👩🦰
شامل شش فصل و حدود 140 قسمت ببینید، بخندید، شاد باشید و با دو زیر نویس فارسی و انگلیسی سرعت یادگیری زبان انگلیسی خود را افزایش دهید.
[فعل]to let up
/lɛt ʌp/
فعل ناگذر
[گذشته: let up] [گذشته: let up] [گذشته کامل: let up]
1 کند شدن کم شدن، از شدت چیزی کاسته شدن
معادل ها در دیکشنری فارسی: از شدت افتادن
informal
1.The pain finally let up.
1. درد بالاخره کم شد.
2 بند آمدن قطع شدن، متوقف شدن
informal
1.The rain let up.
1. باران بند آمد.
2.When the rain lets up we'll go for a walk.
2. وقتی باران بند بیاید، برای پیادهروی (بیرون) خواهیم رفت.
3 کم آوردن دست از تلاش برداشتن
informal
1.We mustn't let up now.
1. ما نباید الان کم بیاوریم.
[عبارت]
let's
(let us)
/lɛts/
1 بیا
let's do something
بیا کاری انجام دهیم
1. After the film, let's go out to dinner.
1. بعد از فیلم، بیا برای شام (خوردن) به بیرون بریم.
2. Let's go. It's getting late.
2. بیا برویم. دارد دیر میشود.
3. Let's not argue.
3. بیا بحث نکنیم